Forwarded from کارن تبری (کارن تبری (ع م خرمی))
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اجرای جان بخش دو نفره و دوزبانه « #ساری_گلین » یکی از زیباترین تصنیف هایی که در عمر خود شنیده اید!؟
#زویا_ثابت و #ودود_موذن_زاده
حتما ببینید!
@Karantabarii
#زویا_ثابت و #ودود_موذن_زاده
حتما ببینید!
@Karantabarii
Forwarded from انجمن ایرانبان
#جهان_ایرانی
#زبان_پارسی
در ۴۲ کشور جهان به دوست چه می گویند؟
واژه پارسی دوست در پنج کشور این لیست موجود می باشد (کشورهای دیگری هم هستند که در لیست قرار ندارند)
@anjoman_iranban
#زبان_پارسی
در ۴۲ کشور جهان به دوست چه می گویند؟
واژه پارسی دوست در پنج کشور این لیست موجود می باشد (کشورهای دیگری هم هستند که در لیست قرار ندارند)
@anjoman_iranban
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
زمین در محاصره پلاستیک
#بی_زباله #بی_پلاستیک
نه به #پلاستیک
کانال کاوه مدنی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#بی_زباله #بی_پلاستیک
نه به #پلاستیک
کانال کاوه مدنی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from عاشقان ایران
👈چرا نماینده ایران، در نشست دیروز پاریس، در بین ۷۰ کشور، نبود؟
چرا خسارت های گسترده مادی و معنوی که به #ملت_ایران در جنگ اول جهانی وارد شد، از سوی دولت های ایرانی پیگیری بین المللی نشد؟
⬅️صدمین سالگرد پایان #جنگ_جهانی_اول و نسل کشی #مهاباد
✍ #صلاح_الدین_خدیو (فعال سیاسی ایرانی #کرد که دور از اندیشه های ناسیونالیسم تندروی کردی، با دیدگاهی ایراندوستانه به مساله ستم یک قرن پیش بر کردهای خاورمیانه می نگرد)
دیروز سران ۷۰ کشور جهان در حالی برای صدمین سال پایان جنگ جهانی اول در پاریس گرد آمدند، که هیچ نماینده ای از #ایران در این نشست مهم حضور نداشت❗️
بسیاری از کشورهای حاضر در نشست دیروز پاریس، در زمان جنگ اول، اساسا روی نقشه سیاسی جهان وجود نداشتند، ایران اما نه تنها در کنار ترکیه و افغانستان یکی از سه کشور مستقل مسلمان آن زمان بود، بلکه بدلیل نقض بیطرفی اش توسط قدرتهای وقت، تلفات سنگینی هم داد.
علیرغم این درگیری ناخواسته و پرتلفات، اما #دولت های ایران(از #پهلوی تا امروز)، علاقه ای به بازگشایی این پرونده تاریخی نداشته اند و خاطره تلخ آن تا حد زیادی از حافظه تاریخی مردم رفته است❗️
جنگ جهانی اول، نخستین نبرد بزرگ اروپای مدرن بود که رقابت های ژئوپولتیک و استعماری در آنسوی آبها، موتور محرک آن بود. غیر از انگیزه های سیاستمداران و کارتلهای اقتصادی نباید از نقش تهییج کننده ایده نوزای #ناسیونالیسم(افراطی) هم غافل شد که نقشی بی بدیل در تحریک توده های انسانی تازه به #ملت تبدیل شده و رونق جبهه ها داشت!
ایران عهد جنگ اول، اما نه مدرن بود و نه ناسیونالیست و نه دارای هیچ ایده و انگیزه عظمت طلبانه دیگری، از اینرو علیرغم میلیونها تلفاتی که از رهگذر جنگ نصیبش شد، همیشه قربانی روایت های اروپامحور جنگ اول بوده است❗️
مدرنیزاسیون و دولت گرایی که به نوعی آفریننده روایت های سوژه محور از تاریخ هستند، بعد از جنگ جهانی اول و ادبار آن به سامان سیاسی و معرفتی ما راه یافتند.
انبوه خاطرات و اسناد باقی مانده از رجال ایران آن دوره، هم نتوانسته به یک جریان تاریخنگاری زنده و فعال تبدیل شود و بر وجدان معذب و بغض فروخورده ناشی از ضعف و تحقیرشدگی آن دوره غلبه کند❗️
کشتار مردم #مهاباد بدست سپاه #روسیه_تزاری در نوامبر 1916 که از لحاظ برنامه ریزی برای امحای کلیه اهالی ذکور (مردان) شهر مثال زدنی است و به قتل پنج تا هفت هزار نفر انجامید، نمونه ای از این فراموش کردنها و مواجهات نامسئولانه با تاریخ است❗️
غیر از دلایلی که در سطور بالا به آن اشاره شد، دلیل دیگر سهل انگاری در این پیگیری، گرایش تاریخنگاری ناسیونالیستی کردی به #چپ_گرایی حاکم بر جنبش کردستان در نیمه دوم قرن بیست و ملاحظاتی از قبیل نرنجاندن دل "ستاد زحمتکشان جهان در #مسکو" ( #روسیه، #شوروی) و اولویت ضدیت با دولت های منطقه ای بجای قدرتهای فرامنطقه ای است❗️
که اگر این ها در گذشته توجیهی داشت، پس از فروپاشی امپراطوری سرخ (شوروی) دلیلی برای پرده گذاشتن روی یکی از مهمترین نسل کشیهای ابتدای سده بیستم در #کردستان نمی ماند.
یقینا همه هفتاد کشوری که دیروز در جشن پاریس بودند، دور و نزدیک در جنگ اول نبودند. بسیاری از آنها آن زمان مستعمره و یا بخشی از امپراطوریهای بزرگی بودند که ناخواسته بخشی از هزینه های جنگ را متحمل شدند و امروز با صورتحساب، به باشگاه ثروتمندان و فرادستان حوزه بین الملل رفته اند.
کاخ اروپا و غرب مرفه امروز بر ویرانه های بسیاری بنا شده است که کشتار مذکور و تلفات میلیونی ناشی از قحطی برآمده از پیش خرید محصولات کشاورزی ایران توسط ارتش های اشغالگر، نمونه ای از آن است.
نوزایی #اروپا که مقدمه ترقی آن شد در آغاز سده شانزده اتفاق افتاد، درست زمانی که سپاهیان #عثمانی، #وین را در قلب اروپا محاصره کردند.
خنجری که #شاه_اسماعیل (به تلافی حملات گسترده عثمانی به ایران) از پشت به پهلوی عثمانیها زد، در حکم مائده آسمانی برای اروپا بود تا خیالش از مرزهای شرقی راحت شود و با فراغ بال به اصلاح و اندیشه ورزی بپردازد و پایه های تمدن امروز را بنیان نهد.
اما کمتر کسی می داند که بهای این پیشرفت را به نوعی #کردها هم (در کنار دیگر مردم ایران) پرداختند: جنگهای طولانی #ایران و #عثمانی عمدتا در #آناتولی_شرقی و بین النهرین( #میانرودان، میان دجله و فرات) رخ دادو موجب ویرانی سرزمینهای [کردنشین] شد و آنها را از تولید اقتصادی و فکری عقب نگه داشت.
امری که بنام #مساله_کردها در خاورمیانه قرن بیست خود را نشان داد.
نگارنده این سطور سه سال قبل بارها ضرورت گرامیداشت کشته شدگان نوامبر1916 مهاباد را به مسئولان شورای شهر یادآوری کرد، شوربختانه اما درک موضوع، فراتر از درک شورایی بود که با دیدی ابزاری و مکانیکی به مقوله فرهنگ می نگریست و گشاده دستانه با بیل و کلنگ به جان نیمه جان آن افتاده بود!
ویرایش شده از @sharname1
@LoversofIRAN
چرا خسارت های گسترده مادی و معنوی که به #ملت_ایران در جنگ اول جهانی وارد شد، از سوی دولت های ایرانی پیگیری بین المللی نشد؟
⬅️صدمین سالگرد پایان #جنگ_جهانی_اول و نسل کشی #مهاباد
✍ #صلاح_الدین_خدیو (فعال سیاسی ایرانی #کرد که دور از اندیشه های ناسیونالیسم تندروی کردی، با دیدگاهی ایراندوستانه به مساله ستم یک قرن پیش بر کردهای خاورمیانه می نگرد)
دیروز سران ۷۰ کشور جهان در حالی برای صدمین سال پایان جنگ جهانی اول در پاریس گرد آمدند، که هیچ نماینده ای از #ایران در این نشست مهم حضور نداشت❗️
بسیاری از کشورهای حاضر در نشست دیروز پاریس، در زمان جنگ اول، اساسا روی نقشه سیاسی جهان وجود نداشتند، ایران اما نه تنها در کنار ترکیه و افغانستان یکی از سه کشور مستقل مسلمان آن زمان بود، بلکه بدلیل نقض بیطرفی اش توسط قدرتهای وقت، تلفات سنگینی هم داد.
علیرغم این درگیری ناخواسته و پرتلفات، اما #دولت های ایران(از #پهلوی تا امروز)، علاقه ای به بازگشایی این پرونده تاریخی نداشته اند و خاطره تلخ آن تا حد زیادی از حافظه تاریخی مردم رفته است❗️
جنگ جهانی اول، نخستین نبرد بزرگ اروپای مدرن بود که رقابت های ژئوپولتیک و استعماری در آنسوی آبها، موتور محرک آن بود. غیر از انگیزه های سیاستمداران و کارتلهای اقتصادی نباید از نقش تهییج کننده ایده نوزای #ناسیونالیسم(افراطی) هم غافل شد که نقشی بی بدیل در تحریک توده های انسانی تازه به #ملت تبدیل شده و رونق جبهه ها داشت!
ایران عهد جنگ اول، اما نه مدرن بود و نه ناسیونالیست و نه دارای هیچ ایده و انگیزه عظمت طلبانه دیگری، از اینرو علیرغم میلیونها تلفاتی که از رهگذر جنگ نصیبش شد، همیشه قربانی روایت های اروپامحور جنگ اول بوده است❗️
مدرنیزاسیون و دولت گرایی که به نوعی آفریننده روایت های سوژه محور از تاریخ هستند، بعد از جنگ جهانی اول و ادبار آن به سامان سیاسی و معرفتی ما راه یافتند.
انبوه خاطرات و اسناد باقی مانده از رجال ایران آن دوره، هم نتوانسته به یک جریان تاریخنگاری زنده و فعال تبدیل شود و بر وجدان معذب و بغض فروخورده ناشی از ضعف و تحقیرشدگی آن دوره غلبه کند❗️
کشتار مردم #مهاباد بدست سپاه #روسیه_تزاری در نوامبر 1916 که از لحاظ برنامه ریزی برای امحای کلیه اهالی ذکور (مردان) شهر مثال زدنی است و به قتل پنج تا هفت هزار نفر انجامید، نمونه ای از این فراموش کردنها و مواجهات نامسئولانه با تاریخ است❗️
غیر از دلایلی که در سطور بالا به آن اشاره شد، دلیل دیگر سهل انگاری در این پیگیری، گرایش تاریخنگاری ناسیونالیستی کردی به #چپ_گرایی حاکم بر جنبش کردستان در نیمه دوم قرن بیست و ملاحظاتی از قبیل نرنجاندن دل "ستاد زحمتکشان جهان در #مسکو" ( #روسیه، #شوروی) و اولویت ضدیت با دولت های منطقه ای بجای قدرتهای فرامنطقه ای است❗️
که اگر این ها در گذشته توجیهی داشت، پس از فروپاشی امپراطوری سرخ (شوروی) دلیلی برای پرده گذاشتن روی یکی از مهمترین نسل کشیهای ابتدای سده بیستم در #کردستان نمی ماند.
یقینا همه هفتاد کشوری که دیروز در جشن پاریس بودند، دور و نزدیک در جنگ اول نبودند. بسیاری از آنها آن زمان مستعمره و یا بخشی از امپراطوریهای بزرگی بودند که ناخواسته بخشی از هزینه های جنگ را متحمل شدند و امروز با صورتحساب، به باشگاه ثروتمندان و فرادستان حوزه بین الملل رفته اند.
کاخ اروپا و غرب مرفه امروز بر ویرانه های بسیاری بنا شده است که کشتار مذکور و تلفات میلیونی ناشی از قحطی برآمده از پیش خرید محصولات کشاورزی ایران توسط ارتش های اشغالگر، نمونه ای از آن است.
نوزایی #اروپا که مقدمه ترقی آن شد در آغاز سده شانزده اتفاق افتاد، درست زمانی که سپاهیان #عثمانی، #وین را در قلب اروپا محاصره کردند.
خنجری که #شاه_اسماعیل (به تلافی حملات گسترده عثمانی به ایران) از پشت به پهلوی عثمانیها زد، در حکم مائده آسمانی برای اروپا بود تا خیالش از مرزهای شرقی راحت شود و با فراغ بال به اصلاح و اندیشه ورزی بپردازد و پایه های تمدن امروز را بنیان نهد.
اما کمتر کسی می داند که بهای این پیشرفت را به نوعی #کردها هم (در کنار دیگر مردم ایران) پرداختند: جنگهای طولانی #ایران و #عثمانی عمدتا در #آناتولی_شرقی و بین النهرین( #میانرودان، میان دجله و فرات) رخ دادو موجب ویرانی سرزمینهای [کردنشین] شد و آنها را از تولید اقتصادی و فکری عقب نگه داشت.
امری که بنام #مساله_کردها در خاورمیانه قرن بیست خود را نشان داد.
نگارنده این سطور سه سال قبل بارها ضرورت گرامیداشت کشته شدگان نوامبر1916 مهاباد را به مسئولان شورای شهر یادآوری کرد، شوربختانه اما درک موضوع، فراتر از درک شورایی بود که با دیدی ابزاری و مکانیکی به مقوله فرهنگ می نگریست و گشاده دستانه با بیل و کلنگ به جان نیمه جان آن افتاده بود!
ویرایش شده از @sharname1
@LoversofIRAN
Forwarded from HILBIJÊR
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥امروز یک سال از زلزله کرمانشاه گذشت
زلزلهای که هفتاد هزار نفر را بی خانمان کرد
شاهین صمدپور رفته است تا ببیند بعد از یک سال اوضاع واقعی کانکس نشین های کرمانشاه چطور است؟
@hilbijer
زلزلهای که هفتاد هزار نفر را بی خانمان کرد
شاهین صمدپور رفته است تا ببیند بعد از یک سال اوضاع واقعی کانکس نشین های کرمانشاه چطور است؟
@hilbijer
Shirinakam
Alireza Shafaei
آهنگ(شیرینکم ) علیرضا شفائی که به مردم زلزله زده ی کرمانشاه پیشکش کرد
@iranban_kord
@iranban_kord
Forwarded from اتچ بات
این بیخردی روا نیست
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ مدیر عامل متروی تهران در نوزده دی 1396 اعلام میکند که اگر بودجه تزریق شود میتوان تعداد سفرهای مترو تهران را به 7 میلیون سفر در روز رساند. او همچنین میگوید مصرف روزانه خودروهای شخصی در تهران روزانه 13 میلیون لیتر بنزین است، و طبق آمارهای جهانی هر مسافر مترو سبب شصتوپنج صدم لیتر صرفهجویی در مصرف بنزین میشود. تکمیل شبکه مترو هم ظرفیت حمل مسافر آنرا به 10 میلیون سفر میرساند که معادل 6.5 میلیون لیتر صرفهجویی مصرف بنزین در تهران است. وی کل نیاز بودجه مترو تهران را 30 هزار میلیارد تومان اعلام کرده است تا 167 ایستگاه، 3000 واگن، ساخت 2 خط اصلی و 4 خط اکسپرس تأمین مالی شود. (https://www.isna.ir/news/96101809691)
✅ بررسی پویا ناظران (اقتصاددان) نشان میدهد دولت روزانه معادل 400 میلیارد تومان یارانه بنزین در کشور توزیع میکند (یارانه پنهان بنزین، یعنی یارانهای که ناشی از هزینه حسابداری نیست، بلکه هزینه فرصت است). این میزان معادل 146 هزار میلیارد تومان در سال است. یکچهارم این مقدار (معادل 100 میلیارد تومان در روز) به دهک دهم (ثروتمندترین ده درصد جامعه) پرداخت میشود و سهم قاچاقچیان بنزین هم 80 میلیارد تومان در روز است.
✅ قیمت بلیط تکسفره مترو تهران 1000 تومان است. محاسبات شهرداری تهران نشان میدهد هزینه تمامشده هر بلیط مترو در سال 97 معادل 2270 تومان (بدون حساب کردن هزینه استهلاک سرمایه، نگهداری و تعمیرات) است. به عبارتی شهرداری روی هر بلیط تکسفر حداقل 1270 تومان یارانه میدهد. این اعداد چند نکته جالب و مهم را نشان میدهند.
🔹یارانه بنزین در یک سال، معادل 4.8 برابر هزینه لازم برای تکمیل شبکه مترو تهران است که خود تکمیل شبکه مترو معادل روزانه 6.5 میلیون لیتر بنزین صرفهجویی میکند.
🔹یارانهای که دولت بابت بنزین ثروتمندترین بخش جامعه و قاچاقچیان بنزین توزیع میکند معادل 180 میلیون سفر روزانه با متروست و همچنین یارانه 1270 تومانی برای 142 میلیون سفر با مترو در هر روز را شامل میشود.
🔹اگر روزانه 7 میلیون سفر مترو در تهران صورت گیرد (آخرین آماری که من یافتم) کل سفرهای مترو در تهران به 2.5 میلیارد سفر در سال میرسد. کل یارانه پرداختشده به مسافران مترو تهران، معادل 18 روز یارانه بنزین ثروتمندترینها و قاچاقچیان بنزین است.
🔹آژانس بینالمللی انرژی اعلام کرده است که ایران 18 درصد کل تولید ناخالص داخلی خود را به صورت یارانه نفت (بنزین، گازوئیل)، برق و گاز طبیعی ارائه میکند که معادل 45 میلیارد دلار در سال 2017 است (https://www.iea.org/weo/energysubsidies). این میزان با احتساب هر دلار 8500 تومان معادل سیصدوهشتاد و دو هزار و پانصد میلیارد تومان است. این پول معادل هزینه 12 بار تکمیل متروی تهران (هر بار 30 هزار میلیارد تومان) یا ایجاد 546 هزار شغل با هزینه هر شغل 700 میلیون تومان است.
✅ ما ملت ایران از خودمان بپرسیم چرا هزینهای معادل 180 میلیون سفر مترو در روز فقط به ثروتمندترین بخش جامعه و قاچاقچیان بنزین، یارانه بنزین در هر روز داده میشود؟
✅ ما از خودمان بپرسیم کل کسانی که با خودرو در کار حمل مسافر هستند و زندگیشان تحت تأثیر کاهش یارانههای بنزین قرار میگیرد، چند نفرند و اگر مبالغ یارانه صرف تولید اشتغال شود، آیا نیاز آنها به استفاده از بنزین برای اشتغال کاهش نمییابد؟
✅ ما از خودمان بپرسیم آیا کاهش یارانههای انرژی سبب کاهش مصرف سوخت و در نتیجه شهرهای پاکتر و خسارات کمتر آلودگی هوا نمیشود؟
✅ آیا در جهانی که روندهای آن هم نشاندهنده توسعه متروست (http://metro.tehran.ir/default.aspx?tabid=142&ArticleId=17523)، باز هم سیاست یارانه دادن به انرژی – بالاخص بنزین – را باید ادامه دهیم؟
✅ آیا نباید از دولت و سیاستگذار بخواهیم راههایی برای درمان این مصیبت بزرگ مصرف بیرویه بنزین و سایر انرژیها بیابند و بدون آنکه اقشاری از جامعه زیر پای تورم یا شوک اقتصادی له شوند، معضل یارانههای انرژی در بازه زمانی معقولی حل شود؟
✅ آیا ما راه گفتوگوی آشکار درباره همه سناریوهای ممکن برای حل مسأله یارانههای انرژی را در پیش خواهیم گرفت؟ آیا به این سرازیر کردن منابع جامعه به سفره ثروتمندترین و بینیازترین اقشار جامعه ادامه خواهیم داد و به غنیتر کردن قاچاقچیان بنزین کمک خواهیم کرد؟ این بیخردی چه زمانی پایان مییابد؟
✅ (این متن را اگر میپسندید، برای دیگران هم ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ مدیر عامل متروی تهران در نوزده دی 1396 اعلام میکند که اگر بودجه تزریق شود میتوان تعداد سفرهای مترو تهران را به 7 میلیون سفر در روز رساند. او همچنین میگوید مصرف روزانه خودروهای شخصی در تهران روزانه 13 میلیون لیتر بنزین است، و طبق آمارهای جهانی هر مسافر مترو سبب شصتوپنج صدم لیتر صرفهجویی در مصرف بنزین میشود. تکمیل شبکه مترو هم ظرفیت حمل مسافر آنرا به 10 میلیون سفر میرساند که معادل 6.5 میلیون لیتر صرفهجویی مصرف بنزین در تهران است. وی کل نیاز بودجه مترو تهران را 30 هزار میلیارد تومان اعلام کرده است تا 167 ایستگاه، 3000 واگن، ساخت 2 خط اصلی و 4 خط اکسپرس تأمین مالی شود. (https://www.isna.ir/news/96101809691)
✅ بررسی پویا ناظران (اقتصاددان) نشان میدهد دولت روزانه معادل 400 میلیارد تومان یارانه بنزین در کشور توزیع میکند (یارانه پنهان بنزین، یعنی یارانهای که ناشی از هزینه حسابداری نیست، بلکه هزینه فرصت است). این میزان معادل 146 هزار میلیارد تومان در سال است. یکچهارم این مقدار (معادل 100 میلیارد تومان در روز) به دهک دهم (ثروتمندترین ده درصد جامعه) پرداخت میشود و سهم قاچاقچیان بنزین هم 80 میلیارد تومان در روز است.
✅ قیمت بلیط تکسفره مترو تهران 1000 تومان است. محاسبات شهرداری تهران نشان میدهد هزینه تمامشده هر بلیط مترو در سال 97 معادل 2270 تومان (بدون حساب کردن هزینه استهلاک سرمایه، نگهداری و تعمیرات) است. به عبارتی شهرداری روی هر بلیط تکسفر حداقل 1270 تومان یارانه میدهد. این اعداد چند نکته جالب و مهم را نشان میدهند.
🔹یارانه بنزین در یک سال، معادل 4.8 برابر هزینه لازم برای تکمیل شبکه مترو تهران است که خود تکمیل شبکه مترو معادل روزانه 6.5 میلیون لیتر بنزین صرفهجویی میکند.
🔹یارانهای که دولت بابت بنزین ثروتمندترین بخش جامعه و قاچاقچیان بنزین توزیع میکند معادل 180 میلیون سفر روزانه با متروست و همچنین یارانه 1270 تومانی برای 142 میلیون سفر با مترو در هر روز را شامل میشود.
🔹اگر روزانه 7 میلیون سفر مترو در تهران صورت گیرد (آخرین آماری که من یافتم) کل سفرهای مترو در تهران به 2.5 میلیارد سفر در سال میرسد. کل یارانه پرداختشده به مسافران مترو تهران، معادل 18 روز یارانه بنزین ثروتمندترینها و قاچاقچیان بنزین است.
🔹آژانس بینالمللی انرژی اعلام کرده است که ایران 18 درصد کل تولید ناخالص داخلی خود را به صورت یارانه نفت (بنزین، گازوئیل)، برق و گاز طبیعی ارائه میکند که معادل 45 میلیارد دلار در سال 2017 است (https://www.iea.org/weo/energysubsidies). این میزان با احتساب هر دلار 8500 تومان معادل سیصدوهشتاد و دو هزار و پانصد میلیارد تومان است. این پول معادل هزینه 12 بار تکمیل متروی تهران (هر بار 30 هزار میلیارد تومان) یا ایجاد 546 هزار شغل با هزینه هر شغل 700 میلیون تومان است.
✅ ما ملت ایران از خودمان بپرسیم چرا هزینهای معادل 180 میلیون سفر مترو در روز فقط به ثروتمندترین بخش جامعه و قاچاقچیان بنزین، یارانه بنزین در هر روز داده میشود؟
✅ ما از خودمان بپرسیم کل کسانی که با خودرو در کار حمل مسافر هستند و زندگیشان تحت تأثیر کاهش یارانههای بنزین قرار میگیرد، چند نفرند و اگر مبالغ یارانه صرف تولید اشتغال شود، آیا نیاز آنها به استفاده از بنزین برای اشتغال کاهش نمییابد؟
✅ ما از خودمان بپرسیم آیا کاهش یارانههای انرژی سبب کاهش مصرف سوخت و در نتیجه شهرهای پاکتر و خسارات کمتر آلودگی هوا نمیشود؟
✅ آیا در جهانی که روندهای آن هم نشاندهنده توسعه متروست (http://metro.tehran.ir/default.aspx?tabid=142&ArticleId=17523)، باز هم سیاست یارانه دادن به انرژی – بالاخص بنزین – را باید ادامه دهیم؟
✅ آیا نباید از دولت و سیاستگذار بخواهیم راههایی برای درمان این مصیبت بزرگ مصرف بیرویه بنزین و سایر انرژیها بیابند و بدون آنکه اقشاری از جامعه زیر پای تورم یا شوک اقتصادی له شوند، معضل یارانههای انرژی در بازه زمانی معقولی حل شود؟
✅ آیا ما راه گفتوگوی آشکار درباره همه سناریوهای ممکن برای حل مسأله یارانههای انرژی را در پیش خواهیم گرفت؟ آیا به این سرازیر کردن منابع جامعه به سفره ثروتمندترین و بینیازترین اقشار جامعه ادامه خواهیم داد و به غنیتر کردن قاچاقچیان بنزین کمک خواهیم کرد؟ این بیخردی چه زمانی پایان مییابد؟
✅ (این متن را اگر میپسندید، برای دیگران هم ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
Telegram
attach 📎
Forwarded from تأملات یک شهروند ایران، محمد محبی (محمد محبی)
جوهره قانون، عدالت آن است، قانونی که عادلانه نباشد، اصلاً قانون نیست. قانون باید در دفاع از «ما» به عنوان شهروند باشد، نه تله و دامی برای «ما» از طرف قدرتمندان! آن قانونی که برای جامعه زیانبخش باشد و عدالت را از مسیر خود منحرف سازد، و آن هدفی را تباه سازد که بدواً باید برای آن وضع میشده، به بالاترین درجه، ناعادلانه است و مطلقاً بیاعتبار.
پادشاهان و حاکمان باید ذیل فرمان قانون باشند، و قانون ذیل فرمان ایشان نیست. در اجرای عدالت، پرسش این نیست که چه چیز، حاکم را خوش میآید؟! بلکه پرسش این است که، قانون به چه چیزی حکم میکند؟! و این نیز روال و منطق خود را دارد. پادشاه یا هر حاکمی، چه مشغول به کار باشد و چه در حال استراحت، چه بخواهد و چه نخواهد، به اعتبار پادشاه بودناش پدر مردم نیست و در فضیلت از دیگران سبقت ندارد، و از این رو حائز هیچ قدرت عادلانهای نیست الا آنکه قانون به او اعطا کرده باشد؛ و او را هیچ عنوان و امتیاز خداداد نیست. هیچ امری عبثتر از این نیست که بگوییم، یک نفر قدرتی مطلق، و فراتر از قانون دارد تا بنا به خواست خویش در راستای خیر مردم و برای حفظ آزادیهای آنان حکم براند، در جایی که چنین قدرتی وجود داشته باشد هیچ آزادیای باقی نمیماند. قدرت تقنینی (قانونگذاری) نباید به دستان کسانی سپرده شود که خود به پیروی از قوانین موضوعه خویش مکلف نیستند.
الجرنون سیدنی سیاستمدار و فیلسوف انگلیسی قرن هفدهم
برگرفته از کتاب «تاریخ فلسفه سیاسی»، جلد دوم، نوشته بهاءالدین پازارگاد، ص 375
✅ @mohebbisbs
پادشاهان و حاکمان باید ذیل فرمان قانون باشند، و قانون ذیل فرمان ایشان نیست. در اجرای عدالت، پرسش این نیست که چه چیز، حاکم را خوش میآید؟! بلکه پرسش این است که، قانون به چه چیزی حکم میکند؟! و این نیز روال و منطق خود را دارد. پادشاه یا هر حاکمی، چه مشغول به کار باشد و چه در حال استراحت، چه بخواهد و چه نخواهد، به اعتبار پادشاه بودناش پدر مردم نیست و در فضیلت از دیگران سبقت ندارد، و از این رو حائز هیچ قدرت عادلانهای نیست الا آنکه قانون به او اعطا کرده باشد؛ و او را هیچ عنوان و امتیاز خداداد نیست. هیچ امری عبثتر از این نیست که بگوییم، یک نفر قدرتی مطلق، و فراتر از قانون دارد تا بنا به خواست خویش در راستای خیر مردم و برای حفظ آزادیهای آنان حکم براند، در جایی که چنین قدرتی وجود داشته باشد هیچ آزادیای باقی نمیماند. قدرت تقنینی (قانونگذاری) نباید به دستان کسانی سپرده شود که خود به پیروی از قوانین موضوعه خویش مکلف نیستند.
الجرنون سیدنی سیاستمدار و فیلسوف انگلیسی قرن هفدهم
برگرفته از کتاب «تاریخ فلسفه سیاسی»، جلد دوم، نوشته بهاءالدین پازارگاد، ص 375
✅ @mohebbisbs
Forwarded from اتچ بات
این بیخردی روا نیست
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ مدیر عامل متروی تهران در نوزده دی 1396 اعلام میکند که اگر بودجه تزریق شود میتوان تعداد سفرهای مترو تهران را به 7 میلیون سفر در روز رساند. او همچنین میگوید مصرف روزانه خودروهای شخصی در تهران روزانه 13 میلیون لیتر بنزین است، و طبق آمارهای جهانی هر مسافر مترو سبب شصتوپنج صدم لیتر صرفهجویی در مصرف بنزین میشود. تکمیل شبکه مترو هم ظرفیت حمل مسافر آنرا به 10 میلیون سفر میرساند که معادل 6.5 میلیون لیتر صرفهجویی مصرف بنزین در تهران است. وی کل نیاز بودجه مترو تهران را 30 هزار میلیارد تومان اعلام کرده است تا 167 ایستگاه، 3000 واگن، ساخت 2 خط اصلی و 4 خط اکسپرس تأمین مالی شود. (https://www.isna.ir/news/96101809691)
✅ بررسی پویا ناظران (اقتصاددان) نشان میدهد دولت روزانه معادل 400 میلیارد تومان یارانه بنزین در کشور توزیع میکند (یارانه پنهان بنزین، یعنی یارانهای که ناشی از هزینه حسابداری نیست، بلکه هزینه فرصت است). این میزان معادل 146 هزار میلیارد تومان در سال است. یکچهارم این مقدار (معادل 100 میلیارد تومان در روز) به دهک دهم (ثروتمندترین ده درصد جامعه) پرداخت میشود و سهم قاچاقچیان بنزین هم 80 میلیارد تومان در روز است.
✅ قیمت بلیط تکسفره مترو تهران 1000 تومان است. محاسبات شهرداری تهران نشان میدهد هزینه تمامشده هر بلیط مترو در سال 97 معادل 2270 تومان (بدون حساب کردن هزینه استهلاک سرمایه، نگهداری و تعمیرات) است. به عبارتی شهرداری روی هر بلیط تکسفر حداقل 1270 تومان یارانه میدهد. این اعداد چند نکته جالب و مهم را نشان میدهند.
🔹یارانه بنزین در یک سال، معادل 4.8 برابر هزینه لازم برای تکمیل شبکه مترو تهران است که خود تکمیل شبکه مترو معادل روزانه 6.5 میلیون لیتر بنزین صرفهجویی میکند.
🔹یارانهای که دولت بابت بنزین ثروتمندترین بخش جامعه و قاچاقچیان بنزین توزیع میکند معادل 180 میلیون سفر روزانه با متروست و همچنین یارانه 1270 تومانی برای 142 میلیون سفر با مترو در هر روز را شامل میشود.
🔹اگر روزانه 7 میلیون سفر مترو در تهران صورت گیرد (آخرین آماری که من یافتم) کل سفرهای مترو در تهران به 2.5 میلیارد سفر در سال میرسد. کل یارانه پرداختشده به مسافران مترو تهران، معادل 18 روز یارانه بنزین ثروتمندترینها و قاچاقچیان بنزین است.
🔹آژانس بینالمللی انرژی اعلام کرده است که ایران 18 درصد کل تولید ناخالص داخلی خود را به صورت یارانه نفت (بنزین، گازوئیل)، برق و گاز طبیعی ارائه میکند که معادل 45 میلیارد دلار در سال 2017 است (https://www.iea.org/weo/energysubsidies). این میزان با احتساب هر دلار 8500 تومان معادل سیصدوهشتاد و دو هزار و پانصد میلیارد تومان است. این پول معادل هزینه 12 بار تکمیل متروی تهران (هر بار 30 هزار میلیارد تومان) یا ایجاد 546 هزار شغل با هزینه هر شغل 700 میلیون تومان است.
✅ ما ملت ایران از خودمان بپرسیم چرا هزینهای معادل 180 میلیون سفر مترو در روز فقط به ثروتمندترین بخش جامعه و قاچاقچیان بنزین، یارانه بنزین در هر روز داده میشود؟
✅ ما از خودمان بپرسیم کل کسانی که با خودرو در کار حمل مسافر هستند و زندگیشان تحت تأثیر کاهش یارانههای بنزین قرار میگیرد، چند نفرند و اگر مبالغ یارانه صرف تولید اشتغال شود، آیا نیاز آنها به استفاده از بنزین برای اشتغال کاهش نمییابد؟
✅ ما از خودمان بپرسیم آیا کاهش یارانههای انرژی سبب کاهش مصرف سوخت و در نتیجه شهرهای پاکتر و خسارات کمتر آلودگی هوا نمیشود؟
✅ آیا در جهانی که روندهای آن هم نشاندهنده توسعه متروست (http://metro.tehran.ir/default.aspx?tabid=142&ArticleId=17523)، باز هم سیاست یارانه دادن به انرژی – بالاخص بنزین – را باید ادامه دهیم؟
✅ آیا نباید از دولت و سیاستگذار بخواهیم راههایی برای درمان این مصیبت بزرگ مصرف بیرویه بنزین و سایر انرژیها بیابند و بدون آنکه اقشاری از جامعه زیر پای تورم یا شوک اقتصادی له شوند، معضل یارانههای انرژی در بازه زمانی معقولی حل شود؟
✅ آیا ما راه گفتوگوی آشکار درباره همه سناریوهای ممکن برای حل مسأله یارانههای انرژی را در پیش خواهیم گرفت؟ آیا به این سرازیر کردن منابع جامعه به سفره ثروتمندترین و بینیازترین اقشار جامعه ادامه خواهیم داد و به غنیتر کردن قاچاقچیان بنزین کمک خواهیم کرد؟ این بیخردی چه زمانی پایان مییابد؟
✅ (این متن را اگر میپسندید، برای دیگران هم ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ مدیر عامل متروی تهران در نوزده دی 1396 اعلام میکند که اگر بودجه تزریق شود میتوان تعداد سفرهای مترو تهران را به 7 میلیون سفر در روز رساند. او همچنین میگوید مصرف روزانه خودروهای شخصی در تهران روزانه 13 میلیون لیتر بنزین است، و طبق آمارهای جهانی هر مسافر مترو سبب شصتوپنج صدم لیتر صرفهجویی در مصرف بنزین میشود. تکمیل شبکه مترو هم ظرفیت حمل مسافر آنرا به 10 میلیون سفر میرساند که معادل 6.5 میلیون لیتر صرفهجویی مصرف بنزین در تهران است. وی کل نیاز بودجه مترو تهران را 30 هزار میلیارد تومان اعلام کرده است تا 167 ایستگاه، 3000 واگن، ساخت 2 خط اصلی و 4 خط اکسپرس تأمین مالی شود. (https://www.isna.ir/news/96101809691)
✅ بررسی پویا ناظران (اقتصاددان) نشان میدهد دولت روزانه معادل 400 میلیارد تومان یارانه بنزین در کشور توزیع میکند (یارانه پنهان بنزین، یعنی یارانهای که ناشی از هزینه حسابداری نیست، بلکه هزینه فرصت است). این میزان معادل 146 هزار میلیارد تومان در سال است. یکچهارم این مقدار (معادل 100 میلیارد تومان در روز) به دهک دهم (ثروتمندترین ده درصد جامعه) پرداخت میشود و سهم قاچاقچیان بنزین هم 80 میلیارد تومان در روز است.
✅ قیمت بلیط تکسفره مترو تهران 1000 تومان است. محاسبات شهرداری تهران نشان میدهد هزینه تمامشده هر بلیط مترو در سال 97 معادل 2270 تومان (بدون حساب کردن هزینه استهلاک سرمایه، نگهداری و تعمیرات) است. به عبارتی شهرداری روی هر بلیط تکسفر حداقل 1270 تومان یارانه میدهد. این اعداد چند نکته جالب و مهم را نشان میدهند.
🔹یارانه بنزین در یک سال، معادل 4.8 برابر هزینه لازم برای تکمیل شبکه مترو تهران است که خود تکمیل شبکه مترو معادل روزانه 6.5 میلیون لیتر بنزین صرفهجویی میکند.
🔹یارانهای که دولت بابت بنزین ثروتمندترین بخش جامعه و قاچاقچیان بنزین توزیع میکند معادل 180 میلیون سفر روزانه با متروست و همچنین یارانه 1270 تومانی برای 142 میلیون سفر با مترو در هر روز را شامل میشود.
🔹اگر روزانه 7 میلیون سفر مترو در تهران صورت گیرد (آخرین آماری که من یافتم) کل سفرهای مترو در تهران به 2.5 میلیارد سفر در سال میرسد. کل یارانه پرداختشده به مسافران مترو تهران، معادل 18 روز یارانه بنزین ثروتمندترینها و قاچاقچیان بنزین است.
🔹آژانس بینالمللی انرژی اعلام کرده است که ایران 18 درصد کل تولید ناخالص داخلی خود را به صورت یارانه نفت (بنزین، گازوئیل)، برق و گاز طبیعی ارائه میکند که معادل 45 میلیارد دلار در سال 2017 است (https://www.iea.org/weo/energysubsidies). این میزان با احتساب هر دلار 8500 تومان معادل سیصدوهشتاد و دو هزار و پانصد میلیارد تومان است. این پول معادل هزینه 12 بار تکمیل متروی تهران (هر بار 30 هزار میلیارد تومان) یا ایجاد 546 هزار شغل با هزینه هر شغل 700 میلیون تومان است.
✅ ما ملت ایران از خودمان بپرسیم چرا هزینهای معادل 180 میلیون سفر مترو در روز فقط به ثروتمندترین بخش جامعه و قاچاقچیان بنزین، یارانه بنزین در هر روز داده میشود؟
✅ ما از خودمان بپرسیم کل کسانی که با خودرو در کار حمل مسافر هستند و زندگیشان تحت تأثیر کاهش یارانههای بنزین قرار میگیرد، چند نفرند و اگر مبالغ یارانه صرف تولید اشتغال شود، آیا نیاز آنها به استفاده از بنزین برای اشتغال کاهش نمییابد؟
✅ ما از خودمان بپرسیم آیا کاهش یارانههای انرژی سبب کاهش مصرف سوخت و در نتیجه شهرهای پاکتر و خسارات کمتر آلودگی هوا نمیشود؟
✅ آیا در جهانی که روندهای آن هم نشاندهنده توسعه متروست (http://metro.tehran.ir/default.aspx?tabid=142&ArticleId=17523)، باز هم سیاست یارانه دادن به انرژی – بالاخص بنزین – را باید ادامه دهیم؟
✅ آیا نباید از دولت و سیاستگذار بخواهیم راههایی برای درمان این مصیبت بزرگ مصرف بیرویه بنزین و سایر انرژیها بیابند و بدون آنکه اقشاری از جامعه زیر پای تورم یا شوک اقتصادی له شوند، معضل یارانههای انرژی در بازه زمانی معقولی حل شود؟
✅ آیا ما راه گفتوگوی آشکار درباره همه سناریوهای ممکن برای حل مسأله یارانههای انرژی را در پیش خواهیم گرفت؟ آیا به این سرازیر کردن منابع جامعه به سفره ثروتمندترین و بینیازترین اقشار جامعه ادامه خواهیم داد و به غنیتر کردن قاچاقچیان بنزین کمک خواهیم کرد؟ این بیخردی چه زمانی پایان مییابد؟
✅ (این متن را اگر میپسندید، برای دیگران هم ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اتچ بات
✔️نشریۂ بخارا با همکاری بنیاد موقوفات افشار و انتشارات فرهنگ ایلیا برگزار میکند:
📚شبِ محمود پاینده لنگرودی
⏰پنجشنبه، ۲۴ آبان، ساعت ۵ عصر.
✔️تهران، خ ولی عصر، سه راه زعفرانیه، خ عارف نسب، پلاک ۱۲. کانون زبان فارسی
@giltaj
📚شبِ محمود پاینده لنگرودی
⏰پنجشنبه، ۲۴ آبان، ساعت ۵ عصر.
✔️تهران، خ ولی عصر، سه راه زعفرانیه، خ عارف نسب، پلاک ۱۲. کانون زبان فارسی
@giltaj
Telegram
attach 📎
رای پارلمان #اروپا به حذف #پلاستیک یکبارمصرف
پارلمان #اروپا دریک رای گیری تاریخی به قانون منع استفاده از #پلاستیک_یکبار مصرف رای دادد.
نه به #پلاستیک
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
پارلمان #اروپا دریک رای گیری تاریخی به قانون منع استفاده از #پلاستیک_یکبار مصرف رای دادد.
نه به #پلاستیک
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
بسیارگرسنه،خسته هستم......
درفصل سرما وبرف به حیوانات بی پناه یاری کنیم #سگها، #گربه و #پرندگان هم ازطبیعت ومحیط زندگی ماسهمی دارند با گذاشتن کمی غذا و دانه درفصل سرد یاریگرشان باشیم
@jolgeshomali
درفصل سرما وبرف به حیوانات بی پناه یاری کنیم #سگها، #گربه و #پرندگان هم ازطبیعت ومحیط زندگی ماسهمی دارند با گذاشتن کمی غذا و دانه درفصل سرد یاریگرشان باشیم
@jolgeshomali
Forwarded from انجمن مهر شاهنامه مازندران_بابلسر (mohammad mirzaee)
Forwarded from انجمن مهر شاهنامه مازندران_بابلسر (mohammad mirzaee)
سخنرانی پیر بریان
🔘دوشنبه بیست و هشتم آبان ساعت پانزده و سی دقیقه
تاریخ هخامنشی امروز : کارنامه و افقهای پژوهشی
نشانی: خیابان انقلاب، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سالن فردوسی
🔘سه شنبه بیست و نهم آبان ساعت ده و سی دقیقه
دستاوردهای تازه باستانشناسی در تاریخ شاهنشاهی هخامنشی، دیدگاه یک مورخ
نشانی: تهران، خیابان سی تیر، موزه ملی ایران
🔘دوشنبه بیست و هشتم آبان ساعت پانزده و سی دقیقه
تاریخ هخامنشی امروز : کارنامه و افقهای پژوهشی
نشانی: خیابان انقلاب، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سالن فردوسی
🔘سه شنبه بیست و نهم آبان ساعت ده و سی دقیقه
دستاوردهای تازه باستانشناسی در تاریخ شاهنشاهی هخامنشی، دیدگاه یک مورخ
نشانی: تهران، خیابان سی تیر، موزه ملی ایران
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
تا سال ۲۰۵۰، میزان #پلاستیک در اقیانوس های جهان از #ماهی ها بیشتر خواهد شد.
با یک #پلاستیک کمتر در روز؛زندگی شاد در محیطی پاک داشته باشیم.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
با یک #پلاستیک کمتر در روز؛زندگی شاد در محیطی پاک داشته باشیم.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from تأملات یک شهروند ایران، محمد محبی (محمد محبی)
✳️ عدم نگرانی بابت قومیتگرایی
قسمت اول
قومیتگرایان ایران، بزرگترین نعمت برای جمهوری اسلامی هستند، دلیل آن کاملاً روشن است، قومیت به هیچ عنوان به تنهایی مبنای تبعیض و ستم در ایران نیست، هیچ شهروند ایرانی، صرفاً به واسطه قومیتاش مورد تبعیض واقع نمیشود. مبنا و منشأ تبعیض در ایران 5 مورد است: 1-مذهب، 2- جنسیت، 3- ایدئولوژی، 4- دور بودن از مرکز، 5- فساد و تباهی طبقه حاکم. طبقه حاکم هم متعلق به هیچ قومیت خاصی نیست. قومیتگرایان، با قومیتی کردن مسأله تبعیض و ستم در ایران، در واقع مبناهای اصلی تبعیض را نادیده گرفته و به نفع حکومت جمهوری اسلامی، به جامعه و دنیا، آدرس غلط میدهند. از همه بدتر، قومیتگرایی، متعفنترین نسخه نژادپرستی است. قومیت، بیاهمیتترین مخرج مشترک انسانهاست، به ویژه انسانهای مدرن دنیای جدید.
سفیهترین و مفلوکترین قومیتگرایان ایران هم در واقع قومیتگرایان آذربایجانی و متأسفانه شمار اندکی از همشهریهای آذبایجانی ما هستند، آبروی آذربایجان و تبریز (این شهر متفکران و فرزانگان) را بردهاند. آدم وقتی نژادپرست هم میخواهد باشد و ننگ تفکرات کثیفی چون قومیتگرایی و نژادپرستی را به جان بخرد، منطقی و عقلانی این است که حداقل، جانب نژاد خودش را باید بگیرد و به نژاد و تبار خودش تعصب بورزد، نه نژاد دیگران! (اینجا منظور از دیگران، به معنای تحقیر انسانهای غیر از «ما» نیست. هر انسانی با هر نژاد و قومیت و مذهب و تبار و تفکر و عقیده و .... در جای خود محترم است، و به واسطه انسانبودن، فردبودن و شهروندبودن دارای حق است)، ساکنان آذربایجان، از لحاظ تباری و ژنتیکی، بیشترین فاصله را با اتراک و اقوام اورالآلتایی دارند (بگذریم که همین تقسیمبندیهای کلیشهای نژادی هم پایه علمی ندارند، و الان تحقیقات نشان داده که ساکنان کنونی ایران، از اجداد مشترکشان در حدود 12 هزار سال پیش هستند)، اما این سفها بیشتر از قرقیزها و قزاقها و اوغوزها و ... روی نژاد ترک تعصب دارند! برخی که در حماقت و بلاهت رکورد هم زدذهاند! یکی از این دلقکها، در آستانه بازی پرسپولیس ایران، و کاشیمای ژاپن، در فینال لیگ قهرمانا آسیا، در توئیتر نوشته بود که آذربایجانیها منتظر پیروزی «تورکهای ژاپن» هستند، تا جشن بگیرند 😂. این افراد دیگر باید بستری شوند! تأکید میکنم یک آدم نرمال و درست و حسابی در میان قومیتگرایان آذربایجانی ندیدم، کسی که اندکی از دانش و فضیلت و فرزانگی با خود داشته باشد، در میان اینها وجود ندارد، جز بیسوادی، چیزی از این جماعت ندیدم. بخاطر اشتباهات فراوان جمهوری اسلامی در ایران، این سفها، یک فضای احمقانهای در میان بخشی از عوام ایجاد کردهاند که زودگذر است، عمر نکبتبار دیسکورس قومیتگرایی، با پایان عمر جمهوری اسلامی، به سر خواهد رسید. مطمئن باشید. من مدام به شهرها و روستاهای آذربایجان رفت و آمد دارم. قومیتگرایی، وزن چندانی در کف جامعه ندارد، هرچه هست نتیجه سیاستهای جمهوری اسلامی است که عدهای دارند از آن سوءاستفاده میکنند، وگرنه هیچ گسست فرهنگی بین ایران و یکی از مناطق مهم آن یعنی آذربایجان وجود ندارد. ارزشهای یک انسان تبریزی یا ارومیهای یا زنجانی، یا اردبیلی، تفاوت ملموسی با یک انسان تهرانی، اصفهانی، مشهدی، کرجی، رشتی، گرگانی، کاشانی، قمی، سمنانی و ... ندارد (به جز زبان، که به مدد تکنولوژیها و امکانات پیشرفته دنیای امروز، مردم هم زبان ملی خود یعنی فارسی را خوب یاد میگیرند و هم زبانها و گویشهای محلی خود را حفظ میکنند و قومیتگرایان و تجزیهطلبان، دقیقاً از این اتفاق مبارک یعنی همبستگی بیش از پیش ایرانیان و نزدیک شدن آنها به همدیگر ترسیدهاند، جمهوری اسلامی هم از این پدیده فرخنده ترسیده است و احتمالاً به همین خاطر مقابل قومیتگرایی مماشات میکند)، دغدغه مردم عادی جامعه و کثیری از نخبگان، فرسنگها با سفاهت و زوزهکشی مشتی بزقورد فاصله دارد. جماعت بزقورد کاملاً در اقلیت هستند. در دو جا بسیار پرهیاهو هستند، یکی در استادیوم فوتبال و دیگری در فضای مجازی، از جمعیت استادیومیشان در دو سه سال اخیر، به شدت کاسته شده است، با کاهش جو زوزهکشی، مطمئن باشید، تبریزیهای مخالف بزقوردها هم با استادیوم آشتی خواهند کرد و دیگر شاهد شعارهای نژادپرستانه و ایرانستیزانه در استادیومها هم نخواهیم بود. اگر صدای میهندوستان تبریزی را نمیشنوید، دلیل دارد، تبریز معروف است به «شهر ایراندوستان محافظهکار»، تبریز شهر تجار و بازرگانان ایرانیِ حسابگر است. تبریز و آذربایجان، در بزنگاه تاریخی خاص، نقش خود را برای ایران ایفا خواهد کرد. در فضای مجازی هم مشتی بیکار و بیسواد هستند که حرف چندانی برای گفتن ندارند.
ادامه در پست بعدی 👇👇👇
✅ @mohebbisbs
قسمت اول
قومیتگرایان ایران، بزرگترین نعمت برای جمهوری اسلامی هستند، دلیل آن کاملاً روشن است، قومیت به هیچ عنوان به تنهایی مبنای تبعیض و ستم در ایران نیست، هیچ شهروند ایرانی، صرفاً به واسطه قومیتاش مورد تبعیض واقع نمیشود. مبنا و منشأ تبعیض در ایران 5 مورد است: 1-مذهب، 2- جنسیت، 3- ایدئولوژی، 4- دور بودن از مرکز، 5- فساد و تباهی طبقه حاکم. طبقه حاکم هم متعلق به هیچ قومیت خاصی نیست. قومیتگرایان، با قومیتی کردن مسأله تبعیض و ستم در ایران، در واقع مبناهای اصلی تبعیض را نادیده گرفته و به نفع حکومت جمهوری اسلامی، به جامعه و دنیا، آدرس غلط میدهند. از همه بدتر، قومیتگرایی، متعفنترین نسخه نژادپرستی است. قومیت، بیاهمیتترین مخرج مشترک انسانهاست، به ویژه انسانهای مدرن دنیای جدید.
سفیهترین و مفلوکترین قومیتگرایان ایران هم در واقع قومیتگرایان آذربایجانی و متأسفانه شمار اندکی از همشهریهای آذبایجانی ما هستند، آبروی آذربایجان و تبریز (این شهر متفکران و فرزانگان) را بردهاند. آدم وقتی نژادپرست هم میخواهد باشد و ننگ تفکرات کثیفی چون قومیتگرایی و نژادپرستی را به جان بخرد، منطقی و عقلانی این است که حداقل، جانب نژاد خودش را باید بگیرد و به نژاد و تبار خودش تعصب بورزد، نه نژاد دیگران! (اینجا منظور از دیگران، به معنای تحقیر انسانهای غیر از «ما» نیست. هر انسانی با هر نژاد و قومیت و مذهب و تبار و تفکر و عقیده و .... در جای خود محترم است، و به واسطه انسانبودن، فردبودن و شهروندبودن دارای حق است)، ساکنان آذربایجان، از لحاظ تباری و ژنتیکی، بیشترین فاصله را با اتراک و اقوام اورالآلتایی دارند (بگذریم که همین تقسیمبندیهای کلیشهای نژادی هم پایه علمی ندارند، و الان تحقیقات نشان داده که ساکنان کنونی ایران، از اجداد مشترکشان در حدود 12 هزار سال پیش هستند)، اما این سفها بیشتر از قرقیزها و قزاقها و اوغوزها و ... روی نژاد ترک تعصب دارند! برخی که در حماقت و بلاهت رکورد هم زدذهاند! یکی از این دلقکها، در آستانه بازی پرسپولیس ایران، و کاشیمای ژاپن، در فینال لیگ قهرمانا آسیا، در توئیتر نوشته بود که آذربایجانیها منتظر پیروزی «تورکهای ژاپن» هستند، تا جشن بگیرند 😂. این افراد دیگر باید بستری شوند! تأکید میکنم یک آدم نرمال و درست و حسابی در میان قومیتگرایان آذربایجانی ندیدم، کسی که اندکی از دانش و فضیلت و فرزانگی با خود داشته باشد، در میان اینها وجود ندارد، جز بیسوادی، چیزی از این جماعت ندیدم. بخاطر اشتباهات فراوان جمهوری اسلامی در ایران، این سفها، یک فضای احمقانهای در میان بخشی از عوام ایجاد کردهاند که زودگذر است، عمر نکبتبار دیسکورس قومیتگرایی، با پایان عمر جمهوری اسلامی، به سر خواهد رسید. مطمئن باشید. من مدام به شهرها و روستاهای آذربایجان رفت و آمد دارم. قومیتگرایی، وزن چندانی در کف جامعه ندارد، هرچه هست نتیجه سیاستهای جمهوری اسلامی است که عدهای دارند از آن سوءاستفاده میکنند، وگرنه هیچ گسست فرهنگی بین ایران و یکی از مناطق مهم آن یعنی آذربایجان وجود ندارد. ارزشهای یک انسان تبریزی یا ارومیهای یا زنجانی، یا اردبیلی، تفاوت ملموسی با یک انسان تهرانی، اصفهانی، مشهدی، کرجی، رشتی، گرگانی، کاشانی، قمی، سمنانی و ... ندارد (به جز زبان، که به مدد تکنولوژیها و امکانات پیشرفته دنیای امروز، مردم هم زبان ملی خود یعنی فارسی را خوب یاد میگیرند و هم زبانها و گویشهای محلی خود را حفظ میکنند و قومیتگرایان و تجزیهطلبان، دقیقاً از این اتفاق مبارک یعنی همبستگی بیش از پیش ایرانیان و نزدیک شدن آنها به همدیگر ترسیدهاند، جمهوری اسلامی هم از این پدیده فرخنده ترسیده است و احتمالاً به همین خاطر مقابل قومیتگرایی مماشات میکند)، دغدغه مردم عادی جامعه و کثیری از نخبگان، فرسنگها با سفاهت و زوزهکشی مشتی بزقورد فاصله دارد. جماعت بزقورد کاملاً در اقلیت هستند. در دو جا بسیار پرهیاهو هستند، یکی در استادیوم فوتبال و دیگری در فضای مجازی، از جمعیت استادیومیشان در دو سه سال اخیر، به شدت کاسته شده است، با کاهش جو زوزهکشی، مطمئن باشید، تبریزیهای مخالف بزقوردها هم با استادیوم آشتی خواهند کرد و دیگر شاهد شعارهای نژادپرستانه و ایرانستیزانه در استادیومها هم نخواهیم بود. اگر صدای میهندوستان تبریزی را نمیشنوید، دلیل دارد، تبریز معروف است به «شهر ایراندوستان محافظهکار»، تبریز شهر تجار و بازرگانان ایرانیِ حسابگر است. تبریز و آذربایجان، در بزنگاه تاریخی خاص، نقش خود را برای ایران ایفا خواهد کرد. در فضای مجازی هم مشتی بیکار و بیسواد هستند که حرف چندانی برای گفتن ندارند.
ادامه در پست بعدی 👇👇👇
✅ @mohebbisbs
Forwarded from تأملات یک شهروند ایران، محمد محبی (محمد محبی)
✳️ عدم نگرانی بابت قومیتگرایی
قسمت دوم
قطعاً کسانی که دغدغه زبان و فرهنگ بومی در مناطق مختلف ایران، از جمله کردستان و آذربایجان و ... را دارند (که من هم جزو آنها هستم)، با پانها، قومیتگراین، بزقوردهای نژادپرست و ایرانستیز و امثالهم تفاوت دارند. اما متأسفانه خیلیها که در فضای مجازی و حقیقی، به ظاهر از ماندگاری فرهنگها و زبانها و گویشهای داخل ایران دفاع میکنند (که فینفسه کار درست و به حقی است و شخصاً از آن دفاع میکنم)، گرایشهای ضدایرانی خطرناکی از خود بروز میدهند، تنفر از ایران و زبان فارسی، در دیسکورس آنها موج میزند. در حالیکه ایران و زبان فارسی (زبان مشترک ایرانیان و ابزار پیونددهنده اجزاء ملت ایران)، هیچ خطری برای هیچکدام از زبانها و گویشها و فرهنگهای داخل ایران نداشته و ندارد و نخواهد داشت، چون اساساً فلسفه وجودی «ایران»، با همین تکثرها شکل گرفته است، قومیتگرایان، که بعضاً خودشان را «هویتطلب»! (کذا) مینامند، بگذریم که تنها چیزی که ندارند هویت است، مدام بر حفظ فرهنگها و زبانهای ایران تأکید میورزند، و از خطر «آسمیلاسیون فرهنگی»! حرف میزنند، در حالیکه، از ادبیات آنها مشخص است که دقیقاً خودشان دنبال آسیمیله کردنِ زبان، گویشها، فرهنگ و خردهفرهنگهای مختلف بوده، و همگونسازی آنها با فرهنگها و زبانهای بیگانه دارند. بزقوردها، و قومیتگرایان ترک، دنبال آسیمیله کردن خردهفرهنگها و گویشهای آذربایجانی و همگونسازی آنها با فرهنگ و زبان وارداتی کشور ترکیه هستند. پانکردها هم اینگونه هستند، دنبال آسمیله کردن فرهنگها و زبانهای متکثر کردهای ایران و همگونسازی آنها با فرهنگ و زبان سورانی هستند. قرنهاست که زبانها و گویشها و خردهفرهنگهای متکثر داخل ایران، حفظ شدهاند و هیچ خطری آنها را تهدید نکرده است و از این به بعد تهدید نخواهد کرد. اتفاقاً بزرگترین تهدید همین زبانها و خردهفرهنگهای بومی، همین قومیتگرایان هستند. مردم بزرگ و بافرهنگ ایران بدانند که در غیاب «ایران» و «زبان فارسی» هیچ پناهی برای فرهنگها و خردهفرهنگها و گویشهای آنها وجود ندارد، در صورت فروپاشی ایران، تمام خردهفرهنگهای کردی ایران، توسط سورانیها بلعیده خواهد شد، تمام خردهفرهنگهای زیبای آذربایجان، توسط کشور ترکیه، بلعده خواهد شد، و الی آخر.
برخلاف اکثر ایراندوستان، من نگرانی چندانی بابت قومیتگرایان ندارم، نیروهای گریز از مرکز، همیشه تاریخ در ایران شکل گرفتهاند و از بین رفتهاند، حتی از عصر باستان تاکنون این قبیل نیروها به وجود آمدند و زوال یافتند. اما هیچ نیروی گریز از مرکزی، تاکنون نتوانسته است به وحدت و یکپارچگی ایران صدمهای وارد سازد، تمام بخشهای جداشده از ایران، ناشی از جنگ و با نفوذ قدرتهای بزرگ بوده است، و هیچ نیروی گریز از مرکزی تاکنون نتوانسته با تکیه بر قدرت خود، یک سانتیمتر از خاک ایران را از آن جدا کند. حتی در دوران اوج ضعف دولت مرکزی در ایران، در بزنگاههایی چون بعد از دو جنگ جهانی، بعد از انقلاب و ... نیروهای گریز از مرکز که اتفاقاً مسلح هم بودند، نتوانستند ذرهای از خاک ایران را جدا کنند. کل جداییطلبان پانعرب ایرانی جمع شوند، انگشت کوچک شیخ خزعل هم نمیشوند که با کل تشکیلاتش و حمایت خارجی نتوانست کاری بکند آن هم زمانی که اساساً دولت مرکزی در ایران در آستانه نابودی بود. قومیتگرایان کنونی، انگشت کوچک نیروهای گریز از مرکز در تاریخ ایران هم نیستند، مشتی سفیه و کودنِ ناآگاه و یا انگشتشماری خائن و وابسته به بیگانه هستند که فقط عِرض خود میبرند و زحمت ما میدارند.
ادامه در پست بعدی 👇👇👇
✅ @mohebbisbs
قسمت دوم
قطعاً کسانی که دغدغه زبان و فرهنگ بومی در مناطق مختلف ایران، از جمله کردستان و آذربایجان و ... را دارند (که من هم جزو آنها هستم)، با پانها، قومیتگراین، بزقوردهای نژادپرست و ایرانستیز و امثالهم تفاوت دارند. اما متأسفانه خیلیها که در فضای مجازی و حقیقی، به ظاهر از ماندگاری فرهنگها و زبانها و گویشهای داخل ایران دفاع میکنند (که فینفسه کار درست و به حقی است و شخصاً از آن دفاع میکنم)، گرایشهای ضدایرانی خطرناکی از خود بروز میدهند، تنفر از ایران و زبان فارسی، در دیسکورس آنها موج میزند. در حالیکه ایران و زبان فارسی (زبان مشترک ایرانیان و ابزار پیونددهنده اجزاء ملت ایران)، هیچ خطری برای هیچکدام از زبانها و گویشها و فرهنگهای داخل ایران نداشته و ندارد و نخواهد داشت، چون اساساً فلسفه وجودی «ایران»، با همین تکثرها شکل گرفته است، قومیتگرایان، که بعضاً خودشان را «هویتطلب»! (کذا) مینامند، بگذریم که تنها چیزی که ندارند هویت است، مدام بر حفظ فرهنگها و زبانهای ایران تأکید میورزند، و از خطر «آسمیلاسیون فرهنگی»! حرف میزنند، در حالیکه، از ادبیات آنها مشخص است که دقیقاً خودشان دنبال آسیمیله کردنِ زبان، گویشها، فرهنگ و خردهفرهنگهای مختلف بوده، و همگونسازی آنها با فرهنگها و زبانهای بیگانه دارند. بزقوردها، و قومیتگرایان ترک، دنبال آسیمیله کردن خردهفرهنگها و گویشهای آذربایجانی و همگونسازی آنها با فرهنگ و زبان وارداتی کشور ترکیه هستند. پانکردها هم اینگونه هستند، دنبال آسمیله کردن فرهنگها و زبانهای متکثر کردهای ایران و همگونسازی آنها با فرهنگ و زبان سورانی هستند. قرنهاست که زبانها و گویشها و خردهفرهنگهای متکثر داخل ایران، حفظ شدهاند و هیچ خطری آنها را تهدید نکرده است و از این به بعد تهدید نخواهد کرد. اتفاقاً بزرگترین تهدید همین زبانها و خردهفرهنگهای بومی، همین قومیتگرایان هستند. مردم بزرگ و بافرهنگ ایران بدانند که در غیاب «ایران» و «زبان فارسی» هیچ پناهی برای فرهنگها و خردهفرهنگها و گویشهای آنها وجود ندارد، در صورت فروپاشی ایران، تمام خردهفرهنگهای کردی ایران، توسط سورانیها بلعیده خواهد شد، تمام خردهفرهنگهای زیبای آذربایجان، توسط کشور ترکیه، بلعده خواهد شد، و الی آخر.
برخلاف اکثر ایراندوستان، من نگرانی چندانی بابت قومیتگرایان ندارم، نیروهای گریز از مرکز، همیشه تاریخ در ایران شکل گرفتهاند و از بین رفتهاند، حتی از عصر باستان تاکنون این قبیل نیروها به وجود آمدند و زوال یافتند. اما هیچ نیروی گریز از مرکزی، تاکنون نتوانسته است به وحدت و یکپارچگی ایران صدمهای وارد سازد، تمام بخشهای جداشده از ایران، ناشی از جنگ و با نفوذ قدرتهای بزرگ بوده است، و هیچ نیروی گریز از مرکزی تاکنون نتوانسته با تکیه بر قدرت خود، یک سانتیمتر از خاک ایران را از آن جدا کند. حتی در دوران اوج ضعف دولت مرکزی در ایران، در بزنگاههایی چون بعد از دو جنگ جهانی، بعد از انقلاب و ... نیروهای گریز از مرکز که اتفاقاً مسلح هم بودند، نتوانستند ذرهای از خاک ایران را جدا کنند. کل جداییطلبان پانعرب ایرانی جمع شوند، انگشت کوچک شیخ خزعل هم نمیشوند که با کل تشکیلاتش و حمایت خارجی نتوانست کاری بکند آن هم زمانی که اساساً دولت مرکزی در ایران در آستانه نابودی بود. قومیتگرایان کنونی، انگشت کوچک نیروهای گریز از مرکز در تاریخ ایران هم نیستند، مشتی سفیه و کودنِ ناآگاه و یا انگشتشماری خائن و وابسته به بیگانه هستند که فقط عِرض خود میبرند و زحمت ما میدارند.
ادامه در پست بعدی 👇👇👇
✅ @mohebbisbs
Forwarded from تأملات یک شهروند ایران، محمد محبی (محمد محبی)
✳️ عدم نگرانی بابت قومیتگرایی
قسمت سوم و پایانی
قطعاً هیچ ایرادی ندارد آدم عاشق تمام اقوام و قبایل ایران شود، کسی با تجربه قومی مشکلی ندارد، بگذریم که آن چیزی که تحت عنوان «اتنیک» یا قومیت در جامعهشناسی مطرح است، در ایران، به سختی قابل ردیابی شدن است. اصطلاح قومیت یا «اتنیک» درباره جمعیتهای ایرانی که دارای فرهنگها و زبانهای گوناگون هستند، خالی از اشکال نیست. مثلاً پدیده «کُرد»، در طول تاریخ معنای قومیتی نداشت، بیشتر معنای شغلی داشت و به چوپانان زاگرس و فلات مرکزی، اصطلاحاً «کُرد» گفته میشد. ناگفته پیداست که چوپانی و گلهداری، مطلقاً توهین نیست، اتفاقاً چوپانان و دامداران در عصر سنت، از ثروتمندترین قشرهای جامعه بودند. لیکن در حدود کمتر از یک قرن اخیر، به برخی اقوام اصطلاح «کُرد» گفته میشود، حال آنکه به هیچ عنوان سورانی و هورامی و کرمانج و زازا و ... (که زبان همدیگر را به سختی میفهمند) را نمیتوان ذیل یک قومیت تعریف کرد! هرگز نمیتوان در بلوچستان، یک بلوچ اهل زاهدان و ایرانشهر و ... را با یک براهویی در این شهرها و شهرهای مجاور، ذیل یک قومیت درآورد! لذا تعبیر قومیت یا «اتنیک» در مورد تیرهها و قبایل ایرانی، از لحاظ علمی، اصلاً درست نیست. «ایران»، یک «ملت» متکثر است، و هرگز یک کشور «کثیرالاقوام» یا «کشور اقوام» یا «رنگین کمان اقوام» یا »کشور ملیتها» (هیچ جای دنیا «کشور ملیتها»! وجود ندارد، تمام شهروندان یک کشور دارای ملیت Nationality همان کشور هستند و لاغیر)، یا «مجمع الاقوام»، و تعابیری ازین دست محسوب نمیشود. برای فهم قومیت، باید نگاهی به کشوری مثل یوگسلاوی بیندازیم که در آن قومیتهای صرب و کرووات و ... دارای مرزبندیهای فرهنگی و اجتماعی و حتی مذهبیِ جدی بین خودشان هستند. اما بین تیرههای مختلف ملت ایران، مرزبندیهای فرهنگی و مذهبی و اجتماعی قاطع وجود ندارد، و مشترکات بسیار زیادی بین آنها هست. تقسیمبندی اتنیکی اجزاء گوناگون «ملت ایران»، اتفاقاً باعث کاهش تکثر آنها هم میشود. تمام اجزاء ملت ایران، فقط با «ملیت ایرانی» قابل جمع هستند.
اما حتی اگر بپذیریم در ایران اتنیک و قومیت هم داریم، ولی باز اتنیک و قومیت نهایتاً یک نهاد فرهنگی و اجتماعی است، و هرگز نباید و نمیتوان آن را یک نهاد سیاسی و یا تأسیس حقوقی تلقی کرد. چه رسد به اینکه، قومیت را، تبدیل به ابزاری برای «پیکار سیاسی و مبارزه حقوقی» کرد، نتیجه چنین کاری، چیزی جز رواندا و یوگسلاوی و امثالهم (که هر فقره حداقل یک میلیون تلفات داشت) نخواهد بود. قومیت را نهایتاً باید در همان محصولات فرهنگی و زبانی خلاصه کرد. میتوان علاقهمند و حتی عاشق گویشها و خردهفرهنگها، لباسها، شیوه زیست و ... اقوام و نواحی شد و از آنها به عنوان سرمایههای فرهنگی کشور حراست کرد. اما نباید مسأله قومیت را به سیاست و حقوق تسری داد و پیوند زد. عرصه سیاست و حقوق، باید کارزار رقابت بین شهروندان (بدون هیچ پسوند و پیشوند)، و بودوباش بین آنها باشد، نه عرصه پیکار اقوام و ادیان و ایدئولوژیها و ...!
قومیتگرایی، از جریان روشنفکری اخته ایران معاصر، به سختی تأثیر پدذیرفته است. بقول دوستی، جریان روشنفکری ایران، پشت دروازه جهان مدرن مانده، و قومیتگرایی هم پشت دروازه روشنفکری! این دو طایفه هیچوقت وارد دنیای مدرن نخواهند شد. جریان روشنفکری ایران معاصر که به مثابه سرکنگبینی است که از قضا صفرا فزوده است، هیچوقت درک درستی از ایران و تحولات جهان پیدا نکرد. همه چیز را از دایره تنگ ایدئولوژی دید. و طبیعی است که پشت درهای جهان مدرن مانده باشد. جریان روشنفکری، هیچوقت نفهمید که کجا ایستاده است؟ همیشه پا در هوا مانده است و هیچوقت نخواهد توانست در یک زمین سفت بایستد. اتفاقاً از دید من، آن کارگر و کشاورزی که شعار میدهد، «پشت به دشمن، رو به میهن»، آن شهروند عادی که شعار میدهد «رضا شاه روحت شاد»، «ایران که شاه نداره، حساب کتاب نداره»، «ای شاه ایران، برگرد به ایران»، آن مادر زیبای آذربایجانی که خطاب به تبهکاران حاکم با زبانی ساده میگوید «رضاشاهین توپوغونادا چاتانماسیز» و ... دقیقاً در یک زمین سفتی بنام «ایران» ایستادهاند. تکلیفشان با خودشان روشن است، «آگاهی ملی» و «ملیت ایرانی» را بطور غریزی و خودآگاه دارند (چیزی که روشنفکرانِ ایرانی ندارند و حتی سنخِ آن را هم نمیفهمند و به همین خاطر به آن انگِ «ملی گرایی» و «ناسیونالیسم» میزنند!)، این شهروندانِ ساده ایرانی، بسیار بیشتر از سهامداران کمپانی روشنفکری ایران، مستعد ورود به جهان مدرن هستند. قومیتگرایی هم نتیجه محتوم و از ضایعاتِ کارخانجاتِ کمپانیِ یادشده است.
قومیتگرایی، وزن چندانی در ایران ندارد و صرفاً یک هیاهو و گلآلود کردن فضا و مهملبافی عدهای بیسواد و قلیلی خائن است. نباید از ترس قومیتگرایان، از تلاش برای تغییر در ایران ترسید.
پایان
✅ @mohebbisbs
قسمت سوم و پایانی
قطعاً هیچ ایرادی ندارد آدم عاشق تمام اقوام و قبایل ایران شود، کسی با تجربه قومی مشکلی ندارد، بگذریم که آن چیزی که تحت عنوان «اتنیک» یا قومیت در جامعهشناسی مطرح است، در ایران، به سختی قابل ردیابی شدن است. اصطلاح قومیت یا «اتنیک» درباره جمعیتهای ایرانی که دارای فرهنگها و زبانهای گوناگون هستند، خالی از اشکال نیست. مثلاً پدیده «کُرد»، در طول تاریخ معنای قومیتی نداشت، بیشتر معنای شغلی داشت و به چوپانان زاگرس و فلات مرکزی، اصطلاحاً «کُرد» گفته میشد. ناگفته پیداست که چوپانی و گلهداری، مطلقاً توهین نیست، اتفاقاً چوپانان و دامداران در عصر سنت، از ثروتمندترین قشرهای جامعه بودند. لیکن در حدود کمتر از یک قرن اخیر، به برخی اقوام اصطلاح «کُرد» گفته میشود، حال آنکه به هیچ عنوان سورانی و هورامی و کرمانج و زازا و ... (که زبان همدیگر را به سختی میفهمند) را نمیتوان ذیل یک قومیت تعریف کرد! هرگز نمیتوان در بلوچستان، یک بلوچ اهل زاهدان و ایرانشهر و ... را با یک براهویی در این شهرها و شهرهای مجاور، ذیل یک قومیت درآورد! لذا تعبیر قومیت یا «اتنیک» در مورد تیرهها و قبایل ایرانی، از لحاظ علمی، اصلاً درست نیست. «ایران»، یک «ملت» متکثر است، و هرگز یک کشور «کثیرالاقوام» یا «کشور اقوام» یا «رنگین کمان اقوام» یا »کشور ملیتها» (هیچ جای دنیا «کشور ملیتها»! وجود ندارد، تمام شهروندان یک کشور دارای ملیت Nationality همان کشور هستند و لاغیر)، یا «مجمع الاقوام»، و تعابیری ازین دست محسوب نمیشود. برای فهم قومیت، باید نگاهی به کشوری مثل یوگسلاوی بیندازیم که در آن قومیتهای صرب و کرووات و ... دارای مرزبندیهای فرهنگی و اجتماعی و حتی مذهبیِ جدی بین خودشان هستند. اما بین تیرههای مختلف ملت ایران، مرزبندیهای فرهنگی و مذهبی و اجتماعی قاطع وجود ندارد، و مشترکات بسیار زیادی بین آنها هست. تقسیمبندی اتنیکی اجزاء گوناگون «ملت ایران»، اتفاقاً باعث کاهش تکثر آنها هم میشود. تمام اجزاء ملت ایران، فقط با «ملیت ایرانی» قابل جمع هستند.
اما حتی اگر بپذیریم در ایران اتنیک و قومیت هم داریم، ولی باز اتنیک و قومیت نهایتاً یک نهاد فرهنگی و اجتماعی است، و هرگز نباید و نمیتوان آن را یک نهاد سیاسی و یا تأسیس حقوقی تلقی کرد. چه رسد به اینکه، قومیت را، تبدیل به ابزاری برای «پیکار سیاسی و مبارزه حقوقی» کرد، نتیجه چنین کاری، چیزی جز رواندا و یوگسلاوی و امثالهم (که هر فقره حداقل یک میلیون تلفات داشت) نخواهد بود. قومیت را نهایتاً باید در همان محصولات فرهنگی و زبانی خلاصه کرد. میتوان علاقهمند و حتی عاشق گویشها و خردهفرهنگها، لباسها، شیوه زیست و ... اقوام و نواحی شد و از آنها به عنوان سرمایههای فرهنگی کشور حراست کرد. اما نباید مسأله قومیت را به سیاست و حقوق تسری داد و پیوند زد. عرصه سیاست و حقوق، باید کارزار رقابت بین شهروندان (بدون هیچ پسوند و پیشوند)، و بودوباش بین آنها باشد، نه عرصه پیکار اقوام و ادیان و ایدئولوژیها و ...!
قومیتگرایی، از جریان روشنفکری اخته ایران معاصر، به سختی تأثیر پدذیرفته است. بقول دوستی، جریان روشنفکری ایران، پشت دروازه جهان مدرن مانده، و قومیتگرایی هم پشت دروازه روشنفکری! این دو طایفه هیچوقت وارد دنیای مدرن نخواهند شد. جریان روشنفکری ایران معاصر که به مثابه سرکنگبینی است که از قضا صفرا فزوده است، هیچوقت درک درستی از ایران و تحولات جهان پیدا نکرد. همه چیز را از دایره تنگ ایدئولوژی دید. و طبیعی است که پشت درهای جهان مدرن مانده باشد. جریان روشنفکری، هیچوقت نفهمید که کجا ایستاده است؟ همیشه پا در هوا مانده است و هیچوقت نخواهد توانست در یک زمین سفت بایستد. اتفاقاً از دید من، آن کارگر و کشاورزی که شعار میدهد، «پشت به دشمن، رو به میهن»، آن شهروند عادی که شعار میدهد «رضا شاه روحت شاد»، «ایران که شاه نداره، حساب کتاب نداره»، «ای شاه ایران، برگرد به ایران»، آن مادر زیبای آذربایجانی که خطاب به تبهکاران حاکم با زبانی ساده میگوید «رضاشاهین توپوغونادا چاتانماسیز» و ... دقیقاً در یک زمین سفتی بنام «ایران» ایستادهاند. تکلیفشان با خودشان روشن است، «آگاهی ملی» و «ملیت ایرانی» را بطور غریزی و خودآگاه دارند (چیزی که روشنفکرانِ ایرانی ندارند و حتی سنخِ آن را هم نمیفهمند و به همین خاطر به آن انگِ «ملی گرایی» و «ناسیونالیسم» میزنند!)، این شهروندانِ ساده ایرانی، بسیار بیشتر از سهامداران کمپانی روشنفکری ایران، مستعد ورود به جهان مدرن هستند. قومیتگرایی هم نتیجه محتوم و از ضایعاتِ کارخانجاتِ کمپانیِ یادشده است.
قومیتگرایی، وزن چندانی در ایران ندارد و صرفاً یک هیاهو و گلآلود کردن فضا و مهملبافی عدهای بیسواد و قلیلی خائن است. نباید از ترس قومیتگرایان، از تلاش برای تغییر در ایران ترسید.
پایان
✅ @mohebbisbs