پایگاه ایران دوستان مازندران
697 subscribers
10.3K photos
4.91K videos
140 files
2.41K links
هر آنچه که درباره ی ایران ،شکوه تمدن و فرهنگ ایران و ایرانی است در این کانال ببینید.
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در #رشت سه چیز است ، هروقت ک بخواهی
#ترشی_تره و #باقلا_قاتوق ، #اشپل_ماهی

#روز_رشت_زیبا شاد وخجسته باد 😍

پیشکش به دوستداران شهر زیبای رشت

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
‌‌‌
Forwarded from ناصر کرمی
📝 شب کارون بی آغاسی؟

باید تشکر کرد از دهباشی عزیز که شبی از شبهای بخارا را به کارون اختصاص داده. سخنرانان هم جمع خوبی هستند. بخصوص حمیدرضا خدابخشی و محمد درویش که میدانم سالها در باره کارون تحقیق کرده و نوشته اند.
🔹اما هر جور حساب می کنم شب کارون بی آغاسی نمی شود. خودش که نیست، اما وقتی را میتوانند بگذارند برای یادکرد او. کارون با آغاسی مشهور شد.

@nasserkaramii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئو: #یرواند_آبراهیان، نویسنده کتاب #ایران بین دو انقلاب"، در واکنش به ترور سردار #قاسم_سلیمانی:

تاکنون عموم ایرانیان آمریکا را دولتی که علیه دولت مصدق کودتا کرد، می‌شناسند. با ترور #قاسم_سلیمانی، عموم #ایرانیان از این پس آمریکا را یک دولت تروریست هم خواهند شناخت.

انتظار ندارم که در آینده نزدیک جنگ شود، اما اگر #ترامپ دوباره انتخاب شود احتمال جنگ ۱۱۰درصد خواهد بود.

پس از ترور #قاسم_سلیمانی، رهبر داعش #ابوبکر_بغدادی سرکرده سابق داعش در قبرش می‌خندد!

حالا داعش فرصت دارد تا دوباره اوج بگیرد و #عراق چاره‌ای ندارد جز اینکه برای مقابله با داعش بیشتر به #ایران تکیه کند.

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
Forwarded from الهه کولایی
🔴 زنگ خطر استراتژیک: «جامعه» ایران در حال تبدیل شدن به «جمعیت» است

✍️ یادداشت کوتاهی از: جعفر محمدی

پاسخ هایی که من به این پرسش ها دارم، به شدت نگرانم می کند که ما در حال تبدیل شدن از "جامعه" به "جمعیت" هستیم، یعنی تعدادی انسان که روز به روز مشترکات شان کم می شود و در نهایت آنچه می ماند یک سکونتگاه مشترک است؛ سکونتگاهی که در فقدان همگرایی بین ساکنانش، می تواند دچار از هم پاشیدگی نیز بشود.

@Sahamnewsorg
@elaheh_koolaee
🔴️️️️️️️️️️️️️️️️️️️️️️️️️️️️ سردار قاآنی! از شهید قاسم سلیمانی بیاموزید

محمدرضا جلائی‌پور

جناب سردار سرتیپ اسماعیل قاآنی! جانشینی شهید سپهبد قاسم سلیمانی آسان نیست. می‌دانید چرا در شهادت او، از محمد خاتمی تا احمد خاتمی، از امثال ما که بازداشتیِ ناعادلانهٔ اطلاعات سپاه و منتقد صریح پاره‌ای از سیاست‌ها و عملکرد سپاه در کشورهای منطقه و اقتصاد و سیاست داخلی ایران بوده‌ایم تا همرزمان او در هشت سال جنگ تحمیلی، از همسایهٔ غیرمذهبی ما تا رانندهٔ تاکسی‌ ناراضی‌ای که امروز دیدم، و از ایرانیان دموکراسی‌خواه تا ایرانیان اصولگرا، سوگوار شده‌اند؟

⭕️چون اغلب ایرانیان، حتی اگر منتقد عملکرد سپاه و او بودند، او را سرداری مدبر و توانا و وزنه‌ٔ تعادل و ضامن امنیت و صلح و منافع ملی محسوب می‌کردند که فقدانش در نیروهای مسلح ایران، نه به نفع عقلانیت و خیر همگانی، که مایهٔ نگرانی است.

⭕️ چون قاسم سلیمانی تنها مقام عالی‌رتبه و چهرهٔ ارشد سپاهی امروز ایران بود که اکثر شهروندان ایران (بر اساس نظرسنجی‌های معتبر) و حتی بسیاری از منتقدان عملکردش هم او را چهره‌ای «ملی» و فراتر از منازعات سیاست داخلی محسوب می‌کردند.

⭕️ چون از رقابت‌های سیاست داخلی تا حد قابل توجهی «ارتفاع» گرفته بود و چنان‌که شایستهٔ یک چهره‌ٔ نظامی ملی است، هیچ‌گاه، حتی در سال ۸۸ و ۹۶ و ۹۸، در برابر مردم نایستاد؛ حتی در سطح مناسبات شخصی هم حسن روابطش با مجموع نیروها و رهبران متکثر سیاسی، از اسحاق جهانگیری و اکبر هاشمی و محمد خاتمی تا باقر قالیباف و اکبر ناطق نوری و محمدجواد باهنر را حفظ می‌کرد، هم مورد احترام جواد ظریف و میرحسین موسوی بود و هم عکس‌اش بر دیوار هزاران جوان بسیجی نصب شده بود، هم در سالگرد شهادت باکری درد دل انتقادی و صریح فرزندانش را در منزلشان می‌شنید و هم مورد اعتماد جوانان اصولگرای عدالت‌خواه بود، هم با همایون صنعتی دوستی عمیق داشت و هم با رهبران کرد و عرب منطقه، هم سرداران کنونی سپاه عزیزش می‌داشتند و هم با سرداران تصفیه‌شده‌ٔ سپاه روابط حسنه داشت.

⭕️ چون نه فقط در هشت سال جنگ تحمیلی و نبرد با داعش دلیر و جان‌برکف بود، که در مسیر بسط صلح و ثبات در منطقه در بهره‌گیری از دیپلماسی (از جمله برجام) و گفتگو، مصالحه و همکاری با سایر دولت‌ها و ارتش‌ها هم شجاع و ماهر بود.

⭕️ چون اهل سخنرانی و پرگویی و بیانیه در سیاست داخلی و اقتصاد نبود و توانایی‌ها و صلاحیت نظامی‌اش را در عمل و صرفا در مقابل دشمنان تمامیت ارضی و امنیت ایران نشان می‌داد.

شهادت سپهبد سلیمانی نه فقط برای ایران، که برای سپاه پاسداران هم ضایعهٔ بزرگی است، چون سپاهِ امروز هنوز نتوانسته‌است چهره‌های دیگری که به داوری اکثر شهروندان ایران به اندازه‌ٔ او «ملی»، حافظ خیر همگانی و فراتر از صف‌آرایی‌های سیاست داخلی باشند، به جامعهٔ ایران معرفی کند. جناب سردار قاآنی! این‌که تلاش کنید در این زمینه‌ها مثل قاسم سلیمانی باشید و امثال او را در نیروهای مسلح ایران بپرورید، ضرورتی امنیتی و ملی است. نیروهای مسلح ایران، ارتش و سپاه، باید از نظر عموم شهروندان ایران و نیروهای سیاسی‌اش حافظ امنیت و منافع ملی ایران و در این زمینه توانا و قابل اعتماد و بادرایت محسوب شوند. مثل قاسم سلیمانی باشید،‌ نه اغلب فرماندهان سپاه. مثل قاسم سلیمانی باشید که شجاعت،‌ درایت، توانایی و محبوبیت‌اش حتی مورد احترام منتقدان و تایید دشمنان‌اش بود. مثل قاسم سلیمانی باشید که حافظ امنیت و صلح در کشور محسوب می‌شد و فقدانش افزایندهٔ نگرانی نسبت به امنیت و صلح شده است.

@jalaeipour
Forwarded from جهان پدیدار
‌اراک یا عراق؟!🌴

همانگونه که می دانید پیش از اسلام سرزمین میان رودان بخشی از ایران بود و پایتخت ایران هم شهر تیزبن (=تیسفون) بود که در کنار رود تیز یا تیگره (دجله) جای داشت. پس از جنگ کادوسیه (=قادسیه) میان رودان به دست تازیان افتاد.

نام اوروک یا اراک ریشه در زبان پارسی باستان دارد و از واژه "اور" گرفته شده که در پارسی نوین به واژه "خوار" دگرگون شده است. واژه "اور" یا "خوار" به معنی سرزمین پست و جلگه ای است و همانگونه که می دانید سرزمین "اراک" در مقایسه با کوه های زاگور (=زاگرس) خوارتر، پست تر و پایین تر است.

نام "اور" یا "خوار" به معنی جلگه در نام های دیگری از گستره ایران بزرگ هم به کار می رود؛ برای نمونه اورمیه (در آذرآبادگان)، اورامان (در کردستان)، آرارات (در ارمنستان و تورکیه)، خوارزم (در ازبکستان)، رشت خوار (در استان خوراسان میانی) و ...

برخی دیگر از نام های پارسی در اراک را در زیر می بینید که گواه ایرانی بودن این سرزمین هستند:

رود دجله (از واژه پارسی تیگره: آب تیز)
رود فرات (از واژه پارسی آپ هرات: آب تند)
شهر بغداد (از واژه پارسی بغ:خدا+داد)
شهر بصره (از واژه پارسی پس ره: راه پست)
شهر کربلا (از واژه پارسی کربیل: شهر بزرگ)
استان نینوا (از واژه پارسی نی+نوا)
استان الانبار (از واژه پارسی انبار)
و ...
Forwarded from جهان پدیدار
🔰شادروان قاسم سلیمانی سردار سپهبد ایرانزمین بود.

چون :

- در هشت سال دفاع مقدس ، رزمنده ای از جنس شهید باکری و همت و مدافع سرزمین ایران بود.

-برای دفاع پیش گیرانه از تمامیت ارضی ایران ، در نبرد باداعش مبتکر و پیشگام بود.

-در مناقشه ی اقلیم کردستان که میرفت منجر به جنگ داخلی عراق و کشته شدن هزاران تن شود ، حضوری سازنده ، صلح جویانه ، تعیین کننده و مسالمت آمیز داشت.
و...

- شاید بتوان خرده ای بر حضور مستشاری او ، تالی آن گفتاره ی ایدئولوژیک «بیداری اسلامی » در سوریه ی پیشا داعش گرفت . اما
به هر روی ، او با سیمایی همیشه سوخته و خاکی ، مردی از جنس آفتاب و آب و خاک ایران بود ، او سرباز وطن ، سردار سپهبد قاسم سلیمانی بود.
🥀🍃

مهدی سلطانی
Baroun
Shajarian
اواز زیبای #ببار_ای_بارون
استاد بزرگ موسیقی امروز #ایران استاد #محمدرضا_شجریان
و با هنرمندی نوازنده بزرگ #ایران
#کیهان_کلهر

@taporestangilak_ariyaea
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بر بلندای #سبلان
هنوز شمشیر انتقامت طنین افکن است
و نوای آزادی #تنبورت
از فراز قلعه
به آرامی
در رگ تاریخ این وطن جاریست

#بابک ای آزاده مرد!
تو در کدامین گوشه از این قلعه
با دستهای بریده ات
هنوز بر #تنبور_آزادی چنگ می زنی؟

#بابک ای آزاده مرد
یارانت کجا رفتند
که دیگر شمشیرهاشان
به خونخواهی گلپونه های
دشتهای سوخته #ایران
معتصم ها را
به تن نمی لرزانند

#بابک ای آزاده مرد
شب بس تاریک است و هولناک

گرچه #افشین ها با ماست
ما هنوز تنهاییم

به تنهایی قلعه فراموش شده ات در #سبلان
ما هنوز تنهاییم

موسیقی متن: #تنبورنوازی

نوازنده: #فراز_کاویانی

#بابک_خرمدین
#قلعه_بابک

از کانال بزم موسیقی با اندکی ویرایش


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
Forwarded from Zartoshtian
آرشی دیگر جان در راه ایران نهاد...

ترور سردار شجاع و با صلابت ایران زمین، داغ بزرگی بر دل هر ایرانی وطن دوست، از هر طیف فکری گذاشت. تنها کین خواهی آراممان خواهد کرد، این خواهی به بزرگی کین خواهی خون سیاوش:

به گُردان چنین گفت رستم که من
بَرین کینه دادم دل و جان و تن

که اندر جهان چون سیاوش سوار
نبندد کمر نیز یک نامدار

چنین کار یکسر مَدارید خُرد
چنین کینه را خُرد نتوان شمُرد

ز دلها همه ترس بیرون کنید
زمین را زِ خون، رود جیحون کنید

به یزدان که تا در جهان زنده‌ام
به کین سیاوش دل آگنده‌ام

https://telegram.me/joinchat/BnFfsTvH5MHmHLKsl_Qc4Q
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سرود_ای_خراسان_من

پیامی از #آریانا(افغانستان)

چامه سرا: #کاوه_جبران

با اجرای زیبای خواننده توانای #آریانا(افغانستان) : #خلیل_یوسفی

چه شد سرود رودکی
کجاست شعر مولوی
چه شد شکوه شهنامه و زبان پهلوی
نه حافظی کنار تو نه سعدی یی مقابلت 

به امید یکپارچگی سرزمین هائی که روزی #ایرانزمین نام داشت.


#آرمان_ما_ایرانشهر_ماست

پایگاه ایران دوستان مازندران


@jolgeshomali
Forwarded from مقدمه‌ (Amir Hashemi Moghaddam)
سردار سلیمانی یا کشته‌شدگان آبان‌ماه؟
امیر هاشمی مقدم: انصاف‌نیوز
از دیروز صبح که خبر کشته شدن سردار سلیمانی همه را شوکه کرد، اختلاف دیدگاه ایرانیان در زمینه سیاسی، خود را بیش از پیش نشان داده است. البته در ادامه توضیح می‌دهم که بیش از اختلاف دیدگاه، اختلاف موضع‌گیری است و دیدگاه‌ها اتفاقا به هم نزدیک است. به کسانی که از شهادت سردار سلیمانی ناراحت شده و در شبکه‌های اجتماعی چیزی نوشته‌اند، انتقاد شده که چرا این موضع‌گیری را در آبان‌ماه و برای چند صد کشته اعتراضات نگرفته‌اند؟
آنچه در زیر می‌آید، در واقع جمع‌بندی چیزی است که در این دو روز شنیده و خوانده‌ام. وگرنه در زمینه مسائل امنیتی هیچ صلاحیتی ندارم و در حوزه کاری‌ام هم نیست (البته به جز حوزه گردشگری و تروریسم که مقاله علمی نوشته‌ام). هرچند نمی‌توانم ناراحتی عمیقم را پس از خواندن خبر شهادت سردار سلیمانی (که آنرا ضایعه ملی می‌دانم)، پنهان کنم.
می‌توان از کشته شدن معترضان عمدتا بی‌گناه و حق به جانب آبان‌ماه ناراحت و خشمگین بود و حقیقتا آنها را هم شهید دانست؛ و در غم از دست دادن سردار سلیمانی، به‌عنوان کسی که عمرش را در راه دفاع از میهن گذارد، سوگوار بود. سردار سلیمانی فرماندهی قدرتمند در سپاه بود؛ نیروی نظامی‌ای که در کنار همه محاسن‌اش، بخش زیادی از مردم و اهل اندیشه ایران، از حضور بیش از حدش در اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی و حوزه اجتماعی و فرهنگی ایران، ناخرسندند و آنرا خلاف دستور بنیانگذار انقلاب درباره دخالت نکردن سپاه در اقتصاد و سیاست می‌دانند. به‌ویژه وقتی احساس می‌کنند بیشتر این فعالیت‌ها عملا هم جلوی توسعه اقتصادی کشور را گرفته و هم جلوی گشایش‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی.
سردار سلیمانی یکی از فرماندهان همین سپاه بود؛ اما فرماندهی که دست‌کم نزدیک به دو دهه، کمتر موضع سیاسی گرفته و بیشتر اهل عمل و مرد میدان بوده است؛ یعنی برخلاف برخی از فرماندهان پیشین سپاه که وارد حوزه اقتصاد و... شدند، در میدانی بود که از او انتظار می‌رفت. هیچ فرمانده نظامی ایرانی یا بیگانه‌ای را نمی‌شناسم که به اندازه سلیمانی شخصا در خط مقدم جبهه جنگ با دشمن (آن هم دشمنان بی‌رحمی همچون داعش و النصرت و...) حضور داشته باشد. سردار سلیمانی معصوم نبود و حتما اشتباهاتی داشته؛ اما چند فرمانده نظامی را می‌شناسیم که اشتباهاتش کمتر از او بوده باشد؟
«سلیمانی در عراق چه می‌کرده؟» هم پرسشی است که این دو روزه بخشی از منتقدان مطرح می‌کنند. او با درخواست رسمی دولت عراق به این کشور می‌رفته؛ دولت عراق همان دیروز کشته شدنش را محکوم کرده و حمله امریکا را «نقض تمامیت ارضی عراق» دانسته؛ آیت‌الله سیستانی که منتقد حضور و نفوذ بیش از حد ایران در عراق است، سلیمانی را ستوده و شهید نامیده؛ مقتدی صدر که گاهی در انتقاد از ایران خیلی تندروی می‌کند، در تدارک انتقام است و... . این یعنی دولت و بخش قابل توجهی از نیروهای سیاسی و مذهبی حتی منتقد ایران در عراق هم ترور سردار سلیمانی را محکوم کرده‌اند، اما برخی در ایران این را نمی‌پذیرند.
البته می‌توان به نفوذ بیش از حد ایران در عراق انتقاد داشت (به شرط آشنایی کامل با شرایط منطقه)، اما سره را از ناسره جدا کرد. برای نمونه اعتراضات سه ماه گذشته بخشی از عراقی‌ها که نفوذ ایران را هم هدف گرفت، تا حدی نادرست بود و اصطلاحا سوراخ دعا را گم کرده بودند. عراقی‌ها حق دارند به نفوذ بیش از حد ایران در عراق معترض باشند، اما همانگونه که دکتر دغاقله (جامعه‌شناس عرب ایرانی و منتقد ساکن امریکا که دقیقا 10 یادداشت انتقادیِ تند درباره رویدادهای آبان‌ماه نوشته) در این یادداشت (اینجا) به خوبی نشان داده که ریشه اعتراضات اخیر عراقی‌ها حقیقتاً ربطی به ایران نداشت و در اصل به استعمار نفت عراق به دست امریکا باز می‌گشت. اما سیر حوادث و شرایط حضور ایران در عراق به گونه‌ای شد که ایران اصطلاحاً «بلا گردان» و آماج اعتراضات گردید.
اتفاقا اصل حضور امثال سلیمانی در بیرون از مرزهای ایران، بخشی از سیاست قابل دفاع ایران است. اینکه ایران باید از مرزهایش در شعاع چند هزار کیلومتری دفاع کند، نه دکترین جمهوری اسلامی، بلکه ایده استراتژیست‌های زمان محمدرضا شاه بود و بر پایه همین دکترین بود که حکومت شاه بارها در کشورهای منطقه دخالت نظامی کرد. اگرچه می‌توان درباره شیوه حضور و فعالیت جمهوری اسلامی در کشورهای پیرامونی نقد داشت و البته نیازی به گفتن نیست که شکوفایی اقتصادی داخلی و آزادی‌های فرهنگی، اجتماعی، دینی و سیاسیِ بیشتر، مقدم و پیش‌نیاز عمق استراتژیک در منطقه است (چیزی که منتقدان و دلسوزان به درستی به آن اشاره دارند). ...
برای خواندن پانصد واژه باقیمانده (متن کامل یادداشت)، اینجا را کلیک کرده یا دکمه instant در زیر را لمس کنید.
اگر این یادداشت را می‌پسندید، برای دیگران هم بفرستید.
کانال مقدمه
@moghaddames
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاسخ های دکتر #پیروز_مجتهدزاده در #بی_بی_سی #فارسی نسبت به پرسش ها و تحلیل های نادرست کارشناسان این شبکه نه تنها از مبنای تحلیلی بر خوردار بود بلکه تقریبا همه شرکت کننده ها را نیز قانع کرد.


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
درنگی بر سوگ سردار
سوگواران مرگ سردار سلیمانی برای بسیاری از ما شگفت‌انگیز بودند، هم به جهت تعداد و هم به جهت آنچه گفتند. در مقابل آنها، برخی راه‌های ساده خصومت‌ورزی با شیوه‌هایی چون توهین و تحقیر را برگزیدند. اما اذهان جستجوگر نباید به چنین شیوه‌هایی بسنده کنند و باید زوایای هر موضوعی را حتی اگر برایشان ناگوار باشد، واکاوند. این یادداشت تلاش مختصری در حد توانم برای این منظور است. منتها پیش از هر سخنی باید تاکید کنم که آنچه در اینجا می‌نویسم صرفا جنبه توصیفی دارد و از هرگونه ارزش‌گذاری به دور است.
آنچه گمان کنم مورد مناقشه نباشد این است که سوگواران سردار سلیمانی محدود به طرفداران جمهوری اسلامی نبوده و گستره قابل اعتنایی از مخالفان این حکومت را هم در بر می‌گیرد. در مواجهه با این واقعیت است که مناقشات شکل می‌گیرد، مناقشاتی که ای‌کاش از تکفیر متقابل گذر کرده و به پردازش چرایی برسد. حال من در اینجا این پرسش را مطرح می‌کنم که چرا چنین گستره‌ای برای سوگواری سردار سلیمانی شکل گرفته است؟
برای پاسخ به این پرسش به گمانم باید به این مهم توجه کرد که کدام ویژگی‌ بوده که تمایزبخش موقعیت سردار سلیمانی از دیگر هم‌قطاران او شده است. مشخصا صرف نظامی بودن و یا نقش‌آفرینی فرامرزی را نمی‌توان واجد برجستگی دانست، چون دیگرانی هم کمابیش واجد این موقعیت‌ها هستند.
آنچه به باور من سبب برجسته‌سازی موقعیت سردار سلیمانی شده، نقشی است که وی در انهدام داعش ایفا کرده است. اینکه این نقش چقدر واقعی و چقدر اغراق شده است، موضوع بحث من نیست، همچنین اینکه در فجایع سوریه و عراق، در کدام سوی پیکار نیک و بد در جریان بوده را مد نظر ندارم. در اینجا فقط تاکیدم بر نقشی است که دست‌کم بخش قابل اعتنایی از افکار عمومی ایرانیان، به درست یا نادرست، برای سردار سلیمانی متصور بوده است.
حال اگر ویژگی تمایز بخش سردار سلیمانی را ایستادگی در مقابل داعش به شمار آوریم، باید به ویژگی تمایزبخش داعش از دیگر دشمنان کشور هم توجه کنیم. این ویژگی به باورم پیش از هرچیز افراط‌گرایی مذهبی بوده است. این واقعیت که سردار سلیمانی خود از امرای نظامی یک حکومت مذهبی است، در مقابل واقعیت انهدام داعش توسط نیروهای تحت امر او، برای دوستداران غیرحکومتی وی رنگ می‌بازد.
حال از این ویژگی‌های تمایزبخش به چه نتیجه‌ای می‌توان رسید؟
به باورم نتیجه راهبردی آن گستره روزافزون و تعین‌کننده‌ای است که در غوغای تحلیل‌های دو قطبی دیده نمی‌شود. گستره وسیعی از ایرانیان متمایل به یک اقتدارگرایی ملی و گیتی‌گرایانه شده‌اند که از نخستین کارکردهای آن مهار افراط‌گرایی مذهبی ابتدا در ایران و سپس در صورت لزوم در کل منطقه باشد. این تمایل فزاینده عمومی اکنون روزی طلب شادی برای روح رضاشاه می‌کند و روزی به سوگ سردار سلیمانی می‌نشیند و تا زمانی که یک قهرمان زنده و واقعی بتواند آن را نمایندگی کند، هربار به شکلی که شاید با شکل پیشین در تناقض باشد، نمود خواهد یافت.
@Tirdadbonakdar
🌐داعش مُدرن با موهای بور و کت‌ و‌شلوار

داعش وقتی شهرهای عراق و سوریه را یکی پس از دیگری اشغال کرد به سراغ اماکن تاریخی و مذهبی رفت و با انفجار، پتک و چکش به جان میراث فرهنگی این دو کشور تاریخی عربی افتاد تا به گمان خود تاریخ آنها را زیر چکمه‌های جهل‌ له کند.

حالا داعش دوباره زنده شده است نه در خاورمیانه بلکه در ینگه دنیا. نه با ریش، موهای شانه نزده و لباس‌های نظامی کثیف بلکه با کروات، کت‌وشلوار، صورت تراشیده و موهای بور.

ترامپ دوباره گوشی لعنتی‌اش را به دست گرفته و توییت زده است. در توییت رییس جمهور آمریکا آمده است:« اگر ایران به هر یک از امریکایی ها یا مواضع امریکایی حمله کند، ما ۵۲ مکان ایرانی (که نماینده ۵۲ امریکایی که در ایران سالها گروگان بودند) را مورد حمله قرار خواهیم داد. برخی از آنها برای ایران بسیار رده بالا و مهم هستند و آن اهداف برای ایران و فرهنگ ایرانی بسیار مهم هستند، و آن اهداف ، و خود ایران، به سختی و شدت هر چه تمام تر مورد حمله قرار خواهند گرفت. ایالات متحده تهدید دیگری را تحمل نمی کند.»

ترامپ هرچند ادای آدم‌های متمدن را در می‌آورد یک داعشی است در لباس رییس جمهور آمریکا. نه داعشی‌ها می‌دانستند تاریخ و تمدن چیست و نه ترامپ می‌داند.

مردم جهان هنوز تصویر منفجر کردن مجسمه بودا توسط طالبان را از یاد نبرده است. حمله مستقیم آدم‌هایی دُگم و خشک مغز به دل تاریخ.

کجا را می‌خواهی هدف قرار بدهی آقای رییس جمهور؟ تخت جمشید؟ عالی قاپو، چهلستون، حافظیه، باغ ارم؟ 33 پل؟ مسجد شاه؟ کاخ گلستان، بازار تبریز؟ میدان آزادی؟ بازار وکیل؟ امیر چخماق، باغ فین؟

دم خروس ترامپ با این توییت بدجور بیرون زده است. او و سران آمریکا در این سال‌ها مدعی بودند که تنها هدف‌شان جمهوری اسلامی است و حالا ترامپ با تویتش نشان داد که خیر؛ هدف‌اش ایران است.

همه آنهایی که فکر می‌کردند با حمله نظامی آمریکا، ایران برای اَنها تبدیل به بهشت برین می‌شود، تحویل بگیرند. ترامپ؛ تمدن ایران را هدف قرار گرفته است.

ترامپ، مغولی است که عزم ایران کرده و آتش به دست گرفته است و می‌خواهد دوباره به جان تمدن ایران بیفتد. بی‌تاریخ‌ها از تاریخ و فرهنگ چه می‌دانند.

به قول مولانا: «شمع حق را پف کنی تو ای عجوز/هم تو سوزی هم سرت ای گنده‌پوز

کی شود دریا ز پوز سگ نجس/ کی شود خورشید از پف منطمس*»

ترامپ نشان داد که نه دغدغه دموکراسی دارد نه به فکر مردم ایران است. او می‌خواهد ماهی خود را صید کند. یادمان نرود بسیاری از خون‌هایی که در جوی جهان جاری است از خنجر آمریکایی‌نشان می‌چکد.

بهتر است ترامپ کمی تاریخ بخواند. همه آنهایی که عزم نابودی فرهنگ کرده‌اند، جایی بهتر از گور برای آرمیدن پیدا نکرده‌اند. ابوبکر البغدادی تازه‌ترین نمونه آن است. او هم به جان تاریخ افتاده بود اما بناهای نیمه ویران تمدن شامات هنوز برجاست ولی بغدادی خوراک ماهیان شد.

مشاوران ترامپ و مردم آمریکا به سراغ کتابخانه‌ها بروند و به او کتاب‌های تاریخ هدیه بدهند تا کمی بخواند و بداند که ایران کجاست و چه تاریخی دارد و او در مورد چه مردمی حرف می‌زند. 🖋مصطفی داننده

🌐کانال آرشیو منابع سیاسی
🆔 @Archpoldeb
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آقای جمهوری‌اسلامی! نگاه کن، وفاداران واقعی این سرزمین را ببین!

#اهواز هوا ندارد.
اهواز آب آشامیدنی سالم ندارد.
اهواز سیستم فاضلاب ندارد.
اهواز از جنگ تحمیلی هنوز زخم دارد.
اهواز از آبان‌ماه زخم دارد.
اهواز کار ندارد.
اهواز کارون پر آب ندارد.
اهواز از بنزین سه‌هزارتومانی رنج دارد.
اهواز گرسنه دارد.
اهواز یک چشمش خون است، یک چشمش اشک.

اهواز مظلوم ...

اما وقتی پای #ایران به میان بیاید این‌طور وفادار است، وقتی دشمن چنگ و دندان نشان بدهد آن‌وقت عرب و فارس و لُر و کُردش این‌طور شانه می‌دهند به شانه‌ی هم.

آقای جمهوری‌ اسلامی ایران!
قدردان این مردم باش!
همیشه قدردان باش! نه فقط برای شرکت در انتخابات و راهپیمایی‌ها.


@taporestangilak_ariyaea
Forwarded from آذری ها |Azariha
وزارت فرهنگ‌ کتاب بعثی الاحواز را لغو مجوز کرد. گفتنی است عده ای از فعالان سیاسی در حال جمع آوری امضا جهت اعلام جرم به دادستان کل کشور علیه نویسنده،ناشر و‌ وزیر فرهنگ (به عنوان معاونت در جرم تبلیغ تجزیه طلبی) بودند که از این موضوع اطلاع حاصل کردند.
از این پس هر نوشته یا تبلیغاتی از سوی عبدالنبی قیم مو به مو بررسی خواهد شد.

🆔@Ir_Azariha
درنزدِ من #ایران همه خاکش گُهر است
#البرز_کهن سرای ما را پدر است
دریای جنوب اگر چه مامِ وطن است
سرمستیِ کودکش ز جامِ #خزر است

رباعی از #حسن_قربانی_گل(باغدشتی)

شاعر #قائمشهری


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
گمانم بر این است که فضای دو قطبی این چند روز آنقدر تعدیل شده باشد که بتوانم با آرامش، موضعم را درباره ترور سردار سلیمانی توسط آمریکا بنویسم، اگر هم کسی به هر دلیلی خوشش نیامد، هر کاری که خواست بکند!
۱. من از اساس با سیاست‌های داخلی و خارجی حکومتی که سردار سلیمانی کارگزار آن بوده مخالفم و به همین دلیل هم هیچ احساس تعلق خاطری به عملکرد هیچ‌یک از کارگزاران این حکومت ندارم. اما اگر جایی همین کارگزاران بنا بر کارکردی که نظام دولت مدرن خواه‌ناخواه بر آنها تحمیل می‌کند، پیگیر منافع و به ویژه امنیت ملی کشور باشند، مخالفت یا عداوت را تداوم نمی‌دهم و می‌توانم بدون آنکه لزوما طرفدارشان باشم، از آن هواداری کنم. در مورد سردار سلیمانی دست‌کم این نمونه در مورد مقابله با ارتش بعثی عراق و داعش، مصداق دارد.
۲.می‌توان با کسی مخالف و حتی دشمن بود، ولی برایش احترام هم قائل شد. مثلا یکی از شخصیت‌های بسیار مورد احترام من در ایران معاصر، بیژن جزنی می‌باشد که از هر جهت در مخالفت با او هستم. برای سردار سلیمانی هم علی‌رغم همه اختلافات بنیادین که با او داشته‌ام، به عنوان مردی که عمری را در میدان‌های نبرد گذرانده و در این زمینه سرآمد هم شده، می‌توانم احترام قائل شوم. به ویژه آنکه سال‌هایی را به دفاع از کشورم در مقابل دشمن متجاوز گذرانده و پس از آن هم از مبدل شدن به خوشه چینی همچون محمد باقر قالیباف اجتناب کرده است. مخالفت بنیادین من با او نباید سبب شود که از مسیر انصاف خارج شوم.
۳. سردار سلیمانی کارگزار عالی‌رتبه حکومتی بوده است که با استبداد و خودرایی، دگراندیشانی چون من را از حضور در عرصه سیاسی و حتی در پاره‌ای موارد اجتماعی باز داشته است. حکومتی که اگر احساس کند دسترسی انحصاریش به منابع قدرت به خطر بیفتد، از هیچ عملی رویگردان نیست، از جمله حذف دگراندیشان که بارها به آن مبادرت ورزیده است. اما آیا ما هم بایستی چنین باشیم؟ پاسخم قاطعانه منفی است. ما خواستار حذف این کارگزاران نیستیم و تنها می‌خواهیم به قواعد بازی دموکراتیک تن داده و به گستره اجتماعی خود بسنده کنند و قائل به حقوق شهروندی دیگران هم باشند. پس به این ترتیب، حذف هریک از این کارگزاران مطلقا برای ما نباید رخدادی مثبت تلقی بشود.
۴. بی‌شک جایی که پای مداخله خارجی در میان باشد، برای نه فقط من که هر فرد میهن‌دوست دیگری، سرباز ایرانی بر دشمن خارجی اولویت دارد. وقتی شاپور بختیار که می‌توانست رهبر و نمادی برای همه میهن‌دوستان آزادیخواه باشد به ائتلاف با صدام حسین رسید، برای اغلب افراد واجد این ویژگی‌ها به پایان رسید و آن زمان جوانانی چون همین سلیمانی، مظهر و تجلی پاسداری از میهن شدند. اکنون هم وضعیت به همین منوال است. مخالفت همه‌جانبه ما با وضع موجود نباید به دل یا سرسپردگی به دشمن خارجی منجر شود. بنابراین بدون شک ترور یک فرمانده نظامی ایرانی به دست یک دولت خارجی از منظر ما محکوم است. به ویژه آنکه این دولت خارجی با وضع تحریم‌های ظالمانه به لحاظ اعمالی و با هدف عنوان نمودن میراث فرهنگی کشور به لحاظ اعلانی، دشمنی با کلیت کشور ما را به نمایش گذاشته است.
۵. بسیاری سردار سلیمانی را قهرمان و بسیاری او را ضدقهرمان و بدتر از آن یافته‌اند. هریک هم شواهد قابل تاملی دارند، اما من تاکنون به ادله قانع‌کننده‌ای نرسیده‌ام. بنابراین در نگاه من او نه قهرمان و نه ضدقهرمان است. من قاسم سلیمانی را فردی آرمان‌گرا می‌یابم که هم جسارت و هم موقعیت ایستادگی بر آرمان‌هایش را یافت، موقعیتی که می‌تواند احساسی توام از رشک و خشم و احترام را برای بسیاری از جمله من به دنبال داشته باشد.
۶.من نه با دوستداران و نه با مخالفان سردار سلیمانی مناقشه‌ای ندارم و هردو گروه را می‌فهمم. تخمین این هم که کدام گروه دست بالا را در میان افکار عمومی دارد دشوار است. اما دو نکته در این میان حائز اهمیت است. نخست اینکه به گمانم هر دو گروه آنقدر واجد وزن کیفی و کمی باشند که نتوانند یکدیگر را نادیده گرفته و تعابیر ساده‌ساز کلیشه‌ای در مورد هم به کار ببرند و دوم هم آنکه این دوگانه چندان نخواهد پائید و در مواجهه با دیگر مسائل پیش رو رنگ می‌بازد.
۷. مشخصا سوگواران سردار سلیمانی در گستره‌ای وسیع‌تر از طرفداران وضع موجود بوده‌اند. این می‌تواند دو گروه را دچار توهم کند. یکی مخالفانی که از این وضعیت به سرخوردگی و ضدیت با مردم برسند و دیگر هم حکومتگرانی که آن را تائید وضع موجود فرض کنند. در مقابل هردوی اینها من به تحلیل چند روز پیشم ارجاع می‌دهم که اقبال گسترده به سردار سلیمانی ناشی از موقعیتی بوده که افکار عمومی به درست یا نادرست برای وی در تقابل با داعش تعریف کرده است. علاوه بر این هم سلامت مالی سردار، در این اقبال گسترده موثر بوده است.