#قرقاوُل یا #تیرنگ(مازنی) ، #تورنگ(گیلکی) پرندهای از راستهٔ ماکیانسانان است. #قرقاول بهطور بومی در #آسیا و همچنین در #اروپا #یونان و #بلغارستان زندگی میکند . جمعیت قرقاولها رو به کاهش است، اما در خطر انقراض نیست. در #آسیا و #ایران " #جنگل_هیرکانی" یکی از زیستگاههای اصلی این پرنده زیبا به شمار میرود
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from سعید ایران ویج
🔶نام های آذربایجان، اران و الان جدا از هم در کتیبه شاپور یکم به زبان اشکانی
🔹هم میهنان گرامی آذربایجانی،
نام جمهوری آذربایجان جعلی است
♦️گروه فرهنگی و پژوهشی ایران ویج
@IRANVEJ
🔹هم میهنان گرامی آذربایجانی،
نام جمهوری آذربایجان جعلی است
♦️گروه فرهنگی و پژوهشی ایران ویج
@IRANVEJ
Forwarded from سعید ایران ویج
🔶ایران منشان و ایران دوستان گرامی درود بر شما
🔹واژه کاف کوف (kaf kof) که پیش از نام آلان آمده است همان قفقاز امروزی است.
♦️کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت افزون بر زبان پارسی میانه به زبان پارتی (اشکانی) نیز نوشته شده است. بدین معنی که این نام ها در زمان اشکانیان نیز به همین گونه بکار می رفته است.
🔹هم میهنان گرامی آذربایجانی، راستی همواره بر دروغ پیروز است. اگر هزار سال دیگر با هزار رسانه و کتاب و... به دروغ نام سرزمین آلان را جمهوری آذربایجان بنامند تاریخ عوض نخواهد شد. این موضوع را همه دانشمندان و پژوهشگران راستین حتی در ترکیه هم می دانند.
♦️قومگرایان جز دروغ گویی و کینه افکنی هیچ چیز برای شما به ارمغان نخواهند آورد. هیچ کس با دروغ به نیک بختی نرسیده و نخواهد رسید. خواهشمندیم خودتان را از دیگر هم میهنان تان ایزوله نکنید که فریب بزرگ گلوبالیست ها برای تضعیف روحیه ملی در ایرانیان است.
🔹فر ایران همواره پیروز است.
♦️گروه فرهنگی و پژوهشی ایران ویج
@IRANVEJ
🔹واژه کاف کوف (kaf kof) که پیش از نام آلان آمده است همان قفقاز امروزی است.
♦️کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت افزون بر زبان پارسی میانه به زبان پارتی (اشکانی) نیز نوشته شده است. بدین معنی که این نام ها در زمان اشکانیان نیز به همین گونه بکار می رفته است.
🔹هم میهنان گرامی آذربایجانی، راستی همواره بر دروغ پیروز است. اگر هزار سال دیگر با هزار رسانه و کتاب و... به دروغ نام سرزمین آلان را جمهوری آذربایجان بنامند تاریخ عوض نخواهد شد. این موضوع را همه دانشمندان و پژوهشگران راستین حتی در ترکیه هم می دانند.
♦️قومگرایان جز دروغ گویی و کینه افکنی هیچ چیز برای شما به ارمغان نخواهند آورد. هیچ کس با دروغ به نیک بختی نرسیده و نخواهد رسید. خواهشمندیم خودتان را از دیگر هم میهنان تان ایزوله نکنید که فریب بزرگ گلوبالیست ها برای تضعیف روحیه ملی در ایرانیان است.
🔹فر ایران همواره پیروز است.
♦️گروه فرهنگی و پژوهشی ایران ویج
@IRANVEJ
Forwarded from 🚻زن زندگی آزادی/ ایرانشهر کوچک/مراقستان🚻
دکتر ابراهیم پورداود که بود و چه کرد
دکتر اصغر دادبه
پوررداود، ابراهیم (20 بهمن 1264 تا 26 آبان 1347 ش)، استاد ممتاز دانشگاه تهران و احیاگر زبان و فرهنگ ایران باستان. ابراهیم، پورِداود، پورِباقر، پورِمحمدحسین رشتی در محلۀ سبزه میدان رشت چشم به جهان گشود(پورداود، مقدمه بر یشتها، 11-12، «سرگذشت»، 765؛ معین، 1-2؛ نیکویه، 1؛ آبادانی، 88؛ قس: گرجی، 1؛ نیز روشن، 10؛ فرهوشی، 770؛ آرینپور، 3/150؛ میرانصاری، 3/369، که تولد او را 15 اسفند 1264 آوردهاند).
پورداود را بنیانگذار ایرانشناسی در سرزمین ایران، و زندهکنندۀ فرهنگ و زبان ایرانباستان دانستهاند(فرهنگ مهر، 38). دلبستگی او به فرهنگ ایرانباستان تا اندازهای بود که در مدرسۀ فیروزبهرام کلاسهایی برای تدریس زبان و فرهنگ باستانی ایران دایر کرد و خود نیز به تدریس پرداخت(افشار، 17).
وی از کودکی به دانستن اوضاع ایران قدیم علاقهمند بود و چون به سن رشد رسید، مطالعۀ کتابهایی را که راجع به ایران باستان بود، بر مطالعۀ کتابهای دیگر ترجیح دا و به خصوص کتابهای مربوط به دین زردشتی بیش از همه توجه او را به خود جلب کرد و سالهای دراز در این باره به تحقیق پرداخت(پورداود، مقدمه بر یشتها، 11-12) و با آگاهی وسیعی که از زبانهای فرانسه، آلمانی، انگلیسی، عربی و ترکی ودیگر زبانهای کهن داشت، تمام کتابهای مربوط به ایران قدیم را ـ که به زبانهای گوناگون نوشته شده بود ـ در کتابخانۀ شخصی گرد آورد و تا آخرین دقایق حیات به مطالعه و بررسی سرگرم بود(آبادانی، 91) و در این راه از مباحثه و مکاتبه با دانشمندان بزرگ ایرانشناسی دنیای غرب از جمله مارکوارت، مان، هارتمان، فرانک، شدر7، هِل، براون، میتووخ8، مینورسکی، ولف و بلوشه دریغ نمیکرد. علاقۀ بلوشه به او بسیار بود، تا جایی که نام پورداود را به خط پهلوی برنگین انگشتری خود حک کرده بود(معین، 15-17؛ مصطفوی، 110-112، 286؛ سپنتا، عبدالحسین، همانجا).
بر اثر کوششهای پیگیر او ایرانیان میتوانند اوستا را به زبان فارسی سادۀ امروزی مطالعه کنند و از اوضاع و رسوم و اخلاق و مواعظ و حکم، معتقدات دینی، روایتهای تاریخی و اساطیری نیاکان خودآگاه شوند(قزوینی، 3/784-785؛ یارشاطر، «یسنا»، 32-33). خدمت بزرگ او دربارۀ تفسیر اوستا به خدماتی تشبیه شده است که گروتهفند9، لاسن، بورنوف و راولینسن در قرن 19م نسبت به کشف الفبای میخی کردند و دنیا را از تاریخ قوم آریایی و ایران هخامنشی آگاه ساختند(صدیق، 69).
پورداود در تحقیقات خود روش دانشمندان آلمانی را به کار میبست و به خصوص از نظر نشان دادن مراجع متعدد و حواشی بسیار، کاملاً تحتتأثیر آنان بود. دقت وسواسگونه در ذکر منابع، به کار بردن جملههای کوتاه و کامل، پرهیز از تصنع، سادگی، گنجاندن معانی بسیار در عبارتهای مختصر، دوری از تکرار و پرهیز از اطناب از ویژگیهای مهم وی در کار تألیف و ترجمه بهشمار میآید. پورداود از واژهسازیهای نابهنجار و نامربوط و از به کاربردن الفاظ عربی پرهیز میکرد. پافشاری او در پارسیگویی در نظر برخی رنگوبوی تعصب داشت و میپنداشتند با زبان عربی دشمنی دارد(معین، 51-52؛ دوستخواه، 53؛ قزوینی، 3/785-786؛ گرجی، 10؛ افشار، 20؛ محیط، 468-470).
شاگردان پورداود: پورداود در طول سالها معلمی خود، شاگردان فراوانی تربیت کرد که هریک خود، معلمان و محققان نامدار در عرصۀ ادب و فرهنگ ایران شمرده میشوند. با آنکه نام محمدمعین، محمدمقدم، محمدکیوان پورمکری، یحییٰ ماهیارنوایی؛ بهرام فرهوشی، ساسان سپنتا، احسان یارشاطر، منوچهر ستوده، جلیل دوستخواه، ایرج افشار و...، به عنوان شماری از شاگردان پورداود بر زبانها میرود. منابع موجود شاگردی محمد معین(مصطفوی، 143)، احسان یارشاطر(«به یاد»، 7) و ساسان سپنتا(ص194) را تأیید میکنند و از حضور بهار و شفق در جلسۀ نخستین روز درس پورداود در زمینۀ «زبانها و فرهنگ باستانی ایران» حکایت دارند(یارشاطر، همان، 8).
آثار: آثار پورداود را میتوان به دو بخش تقسیم کرد:
الف- آثار منظوم: پورداود فعالیت ادبی خود را با شعر آغاز کرد و به سبب قریحۀ لطیف و ذوق سرشار از احساسات وطندوستانه، اشعاری دلکش از خود به یادگار نهاد(نیکویه، 35). در آغاز «لسان» تخلص میکرد و آنگاه تخلص «گل» و سپس «پور» را برگزید(برقعی، 2/67-68). کار شاعری خود را با سرودن مرثیه آغاز کرد و مراثی او مورد استفادۀ مرثیهخوانان در ایام سوگواری قرار میگرفت. هنگامی که در تهران به سر میبرد، به خواهش دوستان غزل میسرود و غزلهای شاعران دیگر را استقبال میکرد(پورداود، پوراندخت، مقدمه، 10).
نوشتار کامل :
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/13756-dr-ebrahim-pour-davood.html
#ابراهیم_پورداود
@Marahestan
دکتر اصغر دادبه
پوررداود، ابراهیم (20 بهمن 1264 تا 26 آبان 1347 ش)، استاد ممتاز دانشگاه تهران و احیاگر زبان و فرهنگ ایران باستان. ابراهیم، پورِداود، پورِباقر، پورِمحمدحسین رشتی در محلۀ سبزه میدان رشت چشم به جهان گشود(پورداود، مقدمه بر یشتها، 11-12، «سرگذشت»، 765؛ معین، 1-2؛ نیکویه، 1؛ آبادانی، 88؛ قس: گرجی، 1؛ نیز روشن، 10؛ فرهوشی، 770؛ آرینپور، 3/150؛ میرانصاری، 3/369، که تولد او را 15 اسفند 1264 آوردهاند).
پورداود را بنیانگذار ایرانشناسی در سرزمین ایران، و زندهکنندۀ فرهنگ و زبان ایرانباستان دانستهاند(فرهنگ مهر، 38). دلبستگی او به فرهنگ ایرانباستان تا اندازهای بود که در مدرسۀ فیروزبهرام کلاسهایی برای تدریس زبان و فرهنگ باستانی ایران دایر کرد و خود نیز به تدریس پرداخت(افشار، 17).
وی از کودکی به دانستن اوضاع ایران قدیم علاقهمند بود و چون به سن رشد رسید، مطالعۀ کتابهایی را که راجع به ایران باستان بود، بر مطالعۀ کتابهای دیگر ترجیح دا و به خصوص کتابهای مربوط به دین زردشتی بیش از همه توجه او را به خود جلب کرد و سالهای دراز در این باره به تحقیق پرداخت(پورداود، مقدمه بر یشتها، 11-12) و با آگاهی وسیعی که از زبانهای فرانسه، آلمانی، انگلیسی، عربی و ترکی ودیگر زبانهای کهن داشت، تمام کتابهای مربوط به ایران قدیم را ـ که به زبانهای گوناگون نوشته شده بود ـ در کتابخانۀ شخصی گرد آورد و تا آخرین دقایق حیات به مطالعه و بررسی سرگرم بود(آبادانی، 91) و در این راه از مباحثه و مکاتبه با دانشمندان بزرگ ایرانشناسی دنیای غرب از جمله مارکوارت، مان، هارتمان، فرانک، شدر7، هِل، براون، میتووخ8، مینورسکی، ولف و بلوشه دریغ نمیکرد. علاقۀ بلوشه به او بسیار بود، تا جایی که نام پورداود را به خط پهلوی برنگین انگشتری خود حک کرده بود(معین، 15-17؛ مصطفوی، 110-112، 286؛ سپنتا، عبدالحسین، همانجا).
بر اثر کوششهای پیگیر او ایرانیان میتوانند اوستا را به زبان فارسی سادۀ امروزی مطالعه کنند و از اوضاع و رسوم و اخلاق و مواعظ و حکم، معتقدات دینی، روایتهای تاریخی و اساطیری نیاکان خودآگاه شوند(قزوینی، 3/784-785؛ یارشاطر، «یسنا»، 32-33). خدمت بزرگ او دربارۀ تفسیر اوستا به خدماتی تشبیه شده است که گروتهفند9، لاسن، بورنوف و راولینسن در قرن 19م نسبت به کشف الفبای میخی کردند و دنیا را از تاریخ قوم آریایی و ایران هخامنشی آگاه ساختند(صدیق، 69).
پورداود در تحقیقات خود روش دانشمندان آلمانی را به کار میبست و به خصوص از نظر نشان دادن مراجع متعدد و حواشی بسیار، کاملاً تحتتأثیر آنان بود. دقت وسواسگونه در ذکر منابع، به کار بردن جملههای کوتاه و کامل، پرهیز از تصنع، سادگی، گنجاندن معانی بسیار در عبارتهای مختصر، دوری از تکرار و پرهیز از اطناب از ویژگیهای مهم وی در کار تألیف و ترجمه بهشمار میآید. پورداود از واژهسازیهای نابهنجار و نامربوط و از به کاربردن الفاظ عربی پرهیز میکرد. پافشاری او در پارسیگویی در نظر برخی رنگوبوی تعصب داشت و میپنداشتند با زبان عربی دشمنی دارد(معین، 51-52؛ دوستخواه، 53؛ قزوینی، 3/785-786؛ گرجی، 10؛ افشار، 20؛ محیط، 468-470).
شاگردان پورداود: پورداود در طول سالها معلمی خود، شاگردان فراوانی تربیت کرد که هریک خود، معلمان و محققان نامدار در عرصۀ ادب و فرهنگ ایران شمرده میشوند. با آنکه نام محمدمعین، محمدمقدم، محمدکیوان پورمکری، یحییٰ ماهیارنوایی؛ بهرام فرهوشی، ساسان سپنتا، احسان یارشاطر، منوچهر ستوده، جلیل دوستخواه، ایرج افشار و...، به عنوان شماری از شاگردان پورداود بر زبانها میرود. منابع موجود شاگردی محمد معین(مصطفوی، 143)، احسان یارشاطر(«به یاد»، 7) و ساسان سپنتا(ص194) را تأیید میکنند و از حضور بهار و شفق در جلسۀ نخستین روز درس پورداود در زمینۀ «زبانها و فرهنگ باستانی ایران» حکایت دارند(یارشاطر، همان، 8).
آثار: آثار پورداود را میتوان به دو بخش تقسیم کرد:
الف- آثار منظوم: پورداود فعالیت ادبی خود را با شعر آغاز کرد و به سبب قریحۀ لطیف و ذوق سرشار از احساسات وطندوستانه، اشعاری دلکش از خود به یادگار نهاد(نیکویه، 35). در آغاز «لسان» تخلص میکرد و آنگاه تخلص «گل» و سپس «پور» را برگزید(برقعی، 2/67-68). کار شاعری خود را با سرودن مرثیه آغاز کرد و مراثی او مورد استفادۀ مرثیهخوانان در ایام سوگواری قرار میگرفت. هنگامی که در تهران به سر میبرد، به خواهش دوستان غزل میسرود و غزلهای شاعران دیگر را استقبال میکرد(پورداود، پوراندخت، مقدمه، 10).
نوشتار کامل :
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/13756-dr-ebrahim-pour-davood.html
#ابراهیم_پورداود
@Marahestan
www.iranboom.ir
دکتر ابراهیم پورداود که بود و چه کرد
Forwarded from جواد طباطبايي
📍جواد طباطبایی و نیمایوشیج📍
📥مجيد اسدي (راوش)
سخنان طباطبایی از نظر محتوا، اصالت، همچنین نمایاندن مشکلاتی که این سخنان فراروی ما قرار میدهد، سخنان نیما را فرا یاد ما میآورد. آنجایی که نیما مجبور شد وارد میدان نظریهپردازی شود. چون در محدوده وظیفه تعریفشده او نبود اما جامعه این بار را هم به عنوان سربار بر او تحمیل کرد... با مطالعه آثار طباطبایی به این نتیجه میرسیم که او به مطالب عمیقی رسیده، همان عمقی كه دیگر بنیانگذاران ما در مقاطعی دیگر از تاریخ ما، به آن رسیده بودند، که ازجمله ریشهایبودن، اصولیبودن و صاحب تاریخ و جغرافیابودن این مباحث از خصوصیات آن است. هرچند دیگرانی سعی و تلاشها کردند اما هرگز به این سطح از برآورد نیازها و کوشش جهت رفع آن نرسیدند. کاری که قبل از نیما هم کردند اما سطحی بود. طباطبایی هم مانند نیما تا آنجا که از نوشتههای ایشان میفهمم، همچنین به گواه درسگفتارهای هگلی ایشان، به دریافت درستی از غرب و فهم به آن رسیدهاند و نسبت به زبان غرب به مفهوم فلسفی کلمه که بار تاریخ غرب را به دوش میکشد، وقوف جدی دارند. برایناساس در کتاب زوال اندیشه سیاسی ایران، و در مقدمه آن، بار مشکلاتی را که قرار است از میان برداشته شود، احساس میکنیم. و به روشنی میبینیم که او بر جغرافیایی ایستاده است و اراده بر آن دارد تا تاریخ آن را بکاود، که قرنهاست بار سؤالات و پرسشهای زنده و مرده نکاویده است. به حدی که این جغرافیا در اثر باکرگی از این منظر، شباهتی کلی با امر واقعی لاکانی دارد، که هر تازهواردی را با آنی روبهرو میکند تا باعث حیرت او شود. واقعیتی درهمپیچیده، دسترسناپذیر، تسلیمناشدنی و آشفته. او میخواهد تاریخ زوال اندیشه سیاسی این جغرافیا را بنویسد. نه سنجهای بومی در دست است، نه دورههای تاریخی مشخص است و به دلیل دورههای ناتاریخی و دورخودگشتنهای همیشگی، تاریخ این جغرافیا بیشتر به اسطوره شباهت دارد. به همین دلیل سدهها میگذرد که بر این جغرافیا فلسفه تعطیل شده است و مدعی باید در نبود فلسفهای منظم، با درنظرداشت سایر قصورت آمده، وارد فلسفه سیاسی شود و زوال آن را بنویسد.به همین دلیل نباید از کمبودهای احتمالی کتاب گفت. زیرا نویسنده خود قبل از ما به همه کمی و کاستیها اشاره کرده است. و با اعتمادبهنفسی که از فرهنگ او برمیخیزد، نیماوار به این ورطه هول و هلاک ورود میکند، که به قول نیما، این مقام به مقام شهادت نزدیک است. پس در آغاز و در اولین صفحه كتاب، همه این مسائل و نقایص را بهصراحت برمیشمارد📚
💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي
@javadtabatabai
📥مجيد اسدي (راوش)
سخنان طباطبایی از نظر محتوا، اصالت، همچنین نمایاندن مشکلاتی که این سخنان فراروی ما قرار میدهد، سخنان نیما را فرا یاد ما میآورد. آنجایی که نیما مجبور شد وارد میدان نظریهپردازی شود. چون در محدوده وظیفه تعریفشده او نبود اما جامعه این بار را هم به عنوان سربار بر او تحمیل کرد... با مطالعه آثار طباطبایی به این نتیجه میرسیم که او به مطالب عمیقی رسیده، همان عمقی كه دیگر بنیانگذاران ما در مقاطعی دیگر از تاریخ ما، به آن رسیده بودند، که ازجمله ریشهایبودن، اصولیبودن و صاحب تاریخ و جغرافیابودن این مباحث از خصوصیات آن است. هرچند دیگرانی سعی و تلاشها کردند اما هرگز به این سطح از برآورد نیازها و کوشش جهت رفع آن نرسیدند. کاری که قبل از نیما هم کردند اما سطحی بود. طباطبایی هم مانند نیما تا آنجا که از نوشتههای ایشان میفهمم، همچنین به گواه درسگفتارهای هگلی ایشان، به دریافت درستی از غرب و فهم به آن رسیدهاند و نسبت به زبان غرب به مفهوم فلسفی کلمه که بار تاریخ غرب را به دوش میکشد، وقوف جدی دارند. برایناساس در کتاب زوال اندیشه سیاسی ایران، و در مقدمه آن، بار مشکلاتی را که قرار است از میان برداشته شود، احساس میکنیم. و به روشنی میبینیم که او بر جغرافیایی ایستاده است و اراده بر آن دارد تا تاریخ آن را بکاود، که قرنهاست بار سؤالات و پرسشهای زنده و مرده نکاویده است. به حدی که این جغرافیا در اثر باکرگی از این منظر، شباهتی کلی با امر واقعی لاکانی دارد، که هر تازهواردی را با آنی روبهرو میکند تا باعث حیرت او شود. واقعیتی درهمپیچیده، دسترسناپذیر، تسلیمناشدنی و آشفته. او میخواهد تاریخ زوال اندیشه سیاسی این جغرافیا را بنویسد. نه سنجهای بومی در دست است، نه دورههای تاریخی مشخص است و به دلیل دورههای ناتاریخی و دورخودگشتنهای همیشگی، تاریخ این جغرافیا بیشتر به اسطوره شباهت دارد. به همین دلیل سدهها میگذرد که بر این جغرافیا فلسفه تعطیل شده است و مدعی باید در نبود فلسفهای منظم، با درنظرداشت سایر قصورت آمده، وارد فلسفه سیاسی شود و زوال آن را بنویسد.به همین دلیل نباید از کمبودهای احتمالی کتاب گفت. زیرا نویسنده خود قبل از ما به همه کمی و کاستیها اشاره کرده است. و با اعتمادبهنفسی که از فرهنگ او برمیخیزد، نیماوار به این ورطه هول و هلاک ورود میکند، که به قول نیما، این مقام به مقام شهادت نزدیک است. پس در آغاز و در اولین صفحه كتاب، همه این مسائل و نقایص را بهصراحت برمیشمارد📚
💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي
@javadtabatabai
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
باریختن برگهای پائیزی درختان شهرها زیباتر میشوندشهرداری #بابل اعلام کرد که برگهای درختان جمع آوری نمیشودتاشهروندان از این طبیعت زیبابهره مند شوند
#بابل
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#بابل
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from عاشقان ایران
آرامگاه خانوادگی زنده یاد استاد #ابراهیم_پورداوود، #ایرانشناس و نخستین مترجم کتاب #اوستا به زبان #فارسی، در سبزه میدان #رشت
#گیلان
یکی از آثار تاریخی شهر #رشت، که شاید کمتر کسی آن را بشناسند.
در کجارو بخوانید:
http://bit.ly/2Fr48Hn
بزرگان ایران زمین را ارج نهیم 💐
@LoversofIRAN
#گیلان
یکی از آثار تاریخی شهر #رشت، که شاید کمتر کسی آن را بشناسند.
در کجارو بخوانید:
http://bit.ly/2Fr48Hn
بزرگان ایران زمین را ارج نهیم 💐
@LoversofIRAN
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
دیرزمانیست که #زبالههای_پلاستیکی مستقیماً وارد چرخههای زیستی شده؛ از مادر گذشته وخوراک نوزادان شدهاندوکشتار آنها را در پی دارند.
محیط بدون پلاستیک=زندگی سالم پرندگان وجانوران
@jolgeshomali
محیط بدون پلاستیک=زندگی سالم پرندگان وجانوران
@jolgeshomali
Forwarded from ملی گرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی
صادق هدایت، سرمایه فرهنگی ایران
جواد رنجبر درخشی لر
نوشتن درباره اظهارنظرهای سخیف، که این روزها زیاد پیدا می شود، راحت نیست.
آخر وقتی می دانیم که طرف برای نفهمیدن یا غلط فهمیدن پول می گیرد یا دست کم مقامی، موقعیتی، مجوزی در انتظارش است یا حتی اگر این ها هم نباشد برای دیدن شدن و معروف شدن حرف زده است چطور می شود با او از حقیقت سخن گفت؟ یا حتی نظر خود را گفت؟
بنابراین راه مطمئن ردشدن از کنار حرف های سخیف است.
شعاری که اینجا می شود داد این است: بگذار در بلاهت خود غرق شوند.
اما گاه اظهار نظرهای سخیف بازتاب اجتماعی پیدا می کند. یعنی فقط به پول و صندلی یا مجوز ختم نمی شود. مساله ای می شود که می تواند به تدریج حق پنداشته شود و اصلا پس از چند سال معیار حق می شود.
اینجا دیگر نمی شود دامن کشید و روی برگرداند و گفت: بگذار در بلاهت خود غرق شوند.
اینجا باید سخن گفت.
حالا مساله این است که به چه زبانی؟ رد کردن سخن سخیف؟ دلیل آوردن؟
آن موقع هم مرد یا زن نادان را به هدفش رسانده ایم. خواهد گفت: بله من چنین گفتم آن ها هم چنان. داوران هم همه سخن ها را جمع خواهند کرد و خواهند گفت: بله دیگر حرف اول این بود و حرف دوم آن. یعنی آن سخن سخیف خود می شود بخشی از حقیقت. بخشی از اظهار نظرها. بخشی از تاریخ و بخشی از فرهنگ.
احتیاط در این موارد این است که در پاسخ گفتن به سخنان سخیف مدعی را در جایگاه دارنده بخشی از حقیقت ننشانیم.
مثلا فردی می گوید صادق هدایت دزد بود. بعد صد نفر پاسخ می دهند که نه چنین نبود. سال ها بعد محققی یا روزنامه نگاری یا پایان نامه نویسی (با سطح پایان نامه ها آشنا هستیم دیگر) موضوعی انتخاب می کند به این نام: بررسی آثار و نظرات نویسدگان درباره دزدی صادق هدایت.
قضیه همجنس گرا بودن صادق هدایت هم از این دست اظهارنظرهای سخیف است. آن هم از سوی یک کارگردان متوسط و سرگرمی ساز. یک بالا کشنده سریال (داستان ساخته شدن سریال میرزا کوچک خان را که قرار بود استاد ناصر تقوایی بسازند همه می دانیم و من از زبان استاد شنیده ام) . یک بازیچه سیاسیون در مجلس ششم. یک شکست خورده در ساختن تلویزیون ماهواره ای برای آقای کروبی. یک میراث خور ناکام. (ایده درخشان زنده یاد علی حاتمی را با بازی فردی چون شریقی نیا به یک درام مبتذل تبدیل کرد). یک سفارشی ساز و ....
حال این فرد که سطح خوانده هایش از داستان های همسرش فراتر نمی رود چگونه می تواند درباره زنده یاد صادق هدایت، بزرگترین نویسنده مدرن فارسی، و یکی از بزرگترین نویسندگان جهان اظهار نظر کند؟ درباره کسی که چندین زبان می دانست، محققی درجه اول بود، کسی که بزرگانی چون دکتر محمد صنعتی درباره اش کتاب و استاد بهرام بیضایی فیلمنامه نوشته اند، درباره کسی که یک آغاز کننده بی بدیل بوده است و زندگیش را به میل خود پایان برد و نخواست برای ماندن بیشتر فرو برود، همان طور که بسیاری فرو رفته اند.
صادق هدایت با تمام ضعف ها و عیب ها یک نویسنده بزرگ دوران ساز است. یکی از گوهرهای گران قدر ادبیات ایران است. دست کم برای خودمان هم که شده باید قدرش را بدانیم. نمی شود همه دارایی را دور ریخت و ثروتمند شد. با آثاری که این اظهار نظر کننده و امثال او می سازند چیزی بر فرهنگ ایران افزوده نمی شود، به حساب های بانکی خودشان چرا!
t.me/melliiran
جواد رنجبر درخشی لر
نوشتن درباره اظهارنظرهای سخیف، که این روزها زیاد پیدا می شود، راحت نیست.
آخر وقتی می دانیم که طرف برای نفهمیدن یا غلط فهمیدن پول می گیرد یا دست کم مقامی، موقعیتی، مجوزی در انتظارش است یا حتی اگر این ها هم نباشد برای دیدن شدن و معروف شدن حرف زده است چطور می شود با او از حقیقت سخن گفت؟ یا حتی نظر خود را گفت؟
بنابراین راه مطمئن ردشدن از کنار حرف های سخیف است.
شعاری که اینجا می شود داد این است: بگذار در بلاهت خود غرق شوند.
اما گاه اظهار نظرهای سخیف بازتاب اجتماعی پیدا می کند. یعنی فقط به پول و صندلی یا مجوز ختم نمی شود. مساله ای می شود که می تواند به تدریج حق پنداشته شود و اصلا پس از چند سال معیار حق می شود.
اینجا دیگر نمی شود دامن کشید و روی برگرداند و گفت: بگذار در بلاهت خود غرق شوند.
اینجا باید سخن گفت.
حالا مساله این است که به چه زبانی؟ رد کردن سخن سخیف؟ دلیل آوردن؟
آن موقع هم مرد یا زن نادان را به هدفش رسانده ایم. خواهد گفت: بله من چنین گفتم آن ها هم چنان. داوران هم همه سخن ها را جمع خواهند کرد و خواهند گفت: بله دیگر حرف اول این بود و حرف دوم آن. یعنی آن سخن سخیف خود می شود بخشی از حقیقت. بخشی از اظهار نظرها. بخشی از تاریخ و بخشی از فرهنگ.
احتیاط در این موارد این است که در پاسخ گفتن به سخنان سخیف مدعی را در جایگاه دارنده بخشی از حقیقت ننشانیم.
مثلا فردی می گوید صادق هدایت دزد بود. بعد صد نفر پاسخ می دهند که نه چنین نبود. سال ها بعد محققی یا روزنامه نگاری یا پایان نامه نویسی (با سطح پایان نامه ها آشنا هستیم دیگر) موضوعی انتخاب می کند به این نام: بررسی آثار و نظرات نویسدگان درباره دزدی صادق هدایت.
قضیه همجنس گرا بودن صادق هدایت هم از این دست اظهارنظرهای سخیف است. آن هم از سوی یک کارگردان متوسط و سرگرمی ساز. یک بالا کشنده سریال (داستان ساخته شدن سریال میرزا کوچک خان را که قرار بود استاد ناصر تقوایی بسازند همه می دانیم و من از زبان استاد شنیده ام) . یک بازیچه سیاسیون در مجلس ششم. یک شکست خورده در ساختن تلویزیون ماهواره ای برای آقای کروبی. یک میراث خور ناکام. (ایده درخشان زنده یاد علی حاتمی را با بازی فردی چون شریقی نیا به یک درام مبتذل تبدیل کرد). یک سفارشی ساز و ....
حال این فرد که سطح خوانده هایش از داستان های همسرش فراتر نمی رود چگونه می تواند درباره زنده یاد صادق هدایت، بزرگترین نویسنده مدرن فارسی، و یکی از بزرگترین نویسندگان جهان اظهار نظر کند؟ درباره کسی که چندین زبان می دانست، محققی درجه اول بود، کسی که بزرگانی چون دکتر محمد صنعتی درباره اش کتاب و استاد بهرام بیضایی فیلمنامه نوشته اند، درباره کسی که یک آغاز کننده بی بدیل بوده است و زندگیش را به میل خود پایان برد و نخواست برای ماندن بیشتر فرو برود، همان طور که بسیاری فرو رفته اند.
صادق هدایت با تمام ضعف ها و عیب ها یک نویسنده بزرگ دوران ساز است. یکی از گوهرهای گران قدر ادبیات ایران است. دست کم برای خودمان هم که شده باید قدرش را بدانیم. نمی شود همه دارایی را دور ریخت و ثروتمند شد. با آثاری که این اظهار نظر کننده و امثال او می سازند چیزی بر فرهنگ ایران افزوده نمی شود، به حساب های بانکی خودشان چرا!
t.me/melliiran
Telegram
ملی گرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی
یاداشت ها، مقاله ها و سخنرانی های جواد رنجبر درخشی لر در فلسفه سیاسی و شاهنامه پژوهی.
Forwarded from تاریخ اشکانیان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 تاسیس دانشگاه #کوروش_بزرگ در تاجیکستان!
ما تاجیکستان را کشور برادر و دوست، و تاجیکان را هموطنان دورافتاده خود میدانیم و دست تک تک آنان را میفشاریم.
ولی ای کاش دانشگاهی هم به نام #کوروش در کشوری که خود بنیانگذار آن بوده تاسیس میشد.
افسوس و صد افسوس ...
🔮 @ashkanian_history
ما تاجیکستان را کشور برادر و دوست، و تاجیکان را هموطنان دورافتاده خود میدانیم و دست تک تک آنان را میفشاریم.
ولی ای کاش دانشگاهی هم به نام #کوروش در کشوری که خود بنیانگذار آن بوده تاسیس میشد.
افسوس و صد افسوس ...
🔮 @ashkanian_history
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#لیلی_افشار
متولد1338استادموسیقی دانشگاه #ممفیس_آمریکا نوازنده گیتارکلاسیک و نخستین نوازنده زن درجهان که دررشته اجرای گیتار کلاسیک به درجه دکترا رسیده است
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
متولد1338استادموسیقی دانشگاه #ممفیس_آمریکا نوازنده گیتارکلاسیک و نخستین نوازنده زن درجهان که دررشته اجرای گیتار کلاسیک به درجه دکترا رسیده است
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🎬پیشتازان ایرانی🇮🇷
♦️معرفی لیلی افشار
"لیلی افشار" متولد 1338 میباشد او استاد موسیقی در دانشگاه ممفیس آمریکاست.
وی نوازنده گیتار کلاسیک و نخستین نوازنده زن درجهان است که دررشته اجرای گیتار کلاسیک به درجه دکترا دست یافته است.
♦️معرفی لیلی افشار
"لیلی افشار" متولد 1338 میباشد او استاد موسیقی در دانشگاه ممفیس آمریکاست.
وی نوازنده گیتار کلاسیک و نخستین نوازنده زن درجهان است که دررشته اجرای گیتار کلاسیک به درجه دکترا دست یافته است.
به نام يزدان
🔸 #سخن
برخی برما خرده گرفته، میهن خواهی و ملی گرایی را همسو با نژادپرستی و فاشیست میخوانند و گروهی نیز آن را دیواری در برابر و یا یورشی بر دین میدانند،
باید به ایشان گفت که این اندیشه ها ریشه در نبود میانه خویی و شناخت درست در میهن خواهی است، اینگونه برداشت ها یا از اندیشه های سست و چپ زده بر میتابد و یا از اندیشه های بسته و تندرو که تنها راه خویش را درست دانسته و با هرچه جدای از آن به نبرد میپردازند و در این راه از هیچگونه تندروی و یا ویرانی ترسی ندارند؛
درست همانند سست اندیشانی که در راستای اندیشه های خود از هیچگونه نیرنگ و فرار ترسی ندارند؛
باید گفت میهن گرایی مرز میان این دو است، میهن گرایان راستین نه سست اندیش و ترسو و نه یاغی و تندخو اند، میهن گرایی بر پایه و بنیان سود و منافع ملی یک توده و هازمان بنا گردیده است و برابری و آزادی را برای همه مردمان یک کشور میخواهد و در همان روی هیچ دشمنی با دگر فرهنگ ها و مردمان ندارد، و البته آنکه نخست در پی آبادانی میهن و زنده نگه داشتن فرهنگ خویش است و سپس یاری و همراهی با دیگران، چگونه میشود مردمانی که برای خویشتن ارج و ارزش را باور نداشته باشند، برای دیگران باور داشته باشند؛
تا خویشتن را دگرگون و آباد ننماییم با کدام دانش و انگیزش و توان میتوان دیگران را آباد نماییم؛ میهن گرایی همان ارج نهادن به اندیشه های خردمند و پالوده است، نه سست اندیشی را پذیرا است و نه تند خویی را؛
به باور جوانان ملی گرا، باید نخست خویشتن را دانا و توانمند نمود و پس از آبادانی خانه و شهر و میهن، در راستای آبادانی جهان کوشید، روی سخن ما با میهن خواهان راستین و نژادگان ایرانشهر است که با این اندیشه فرهیخته گردیده اند، نه فاشیست ها و تندرو های کم دانش که تنها از برای هوس های درونی و پوچی های خویش دست به یاغی گری میزنند و یا مانند سست اندیشان برای فرار از تنبلی و اپوشی خود، تن به هر کار و اندیشه ای میدهند و در فریب خویشتن و دیگران کارآزموده گشته اند؛
سخن از اندیشه ایران شهری و یک فرهنگ است که بنیادش بر پایه خرد و دانایی است و باور به ارج گزاری به همه اندیشه های درست و سودمند دارد؛
اندیشه ای که راهنمایش خردنامه فرزانه توس است که سراسر خِرد هست و سپاس ...
«دارا»
🔅 @shiirDall
🔸 #سخن
برخی برما خرده گرفته، میهن خواهی و ملی گرایی را همسو با نژادپرستی و فاشیست میخوانند و گروهی نیز آن را دیواری در برابر و یا یورشی بر دین میدانند،
باید به ایشان گفت که این اندیشه ها ریشه در نبود میانه خویی و شناخت درست در میهن خواهی است، اینگونه برداشت ها یا از اندیشه های سست و چپ زده بر میتابد و یا از اندیشه های بسته و تندرو که تنها راه خویش را درست دانسته و با هرچه جدای از آن به نبرد میپردازند و در این راه از هیچگونه تندروی و یا ویرانی ترسی ندارند؛
درست همانند سست اندیشانی که در راستای اندیشه های خود از هیچگونه نیرنگ و فرار ترسی ندارند؛
باید گفت میهن گرایی مرز میان این دو است، میهن گرایان راستین نه سست اندیش و ترسو و نه یاغی و تندخو اند، میهن گرایی بر پایه و بنیان سود و منافع ملی یک توده و هازمان بنا گردیده است و برابری و آزادی را برای همه مردمان یک کشور میخواهد و در همان روی هیچ دشمنی با دگر فرهنگ ها و مردمان ندارد، و البته آنکه نخست در پی آبادانی میهن و زنده نگه داشتن فرهنگ خویش است و سپس یاری و همراهی با دیگران، چگونه میشود مردمانی که برای خویشتن ارج و ارزش را باور نداشته باشند، برای دیگران باور داشته باشند؛
تا خویشتن را دگرگون و آباد ننماییم با کدام دانش و انگیزش و توان میتوان دیگران را آباد نماییم؛ میهن گرایی همان ارج نهادن به اندیشه های خردمند و پالوده است، نه سست اندیشی را پذیرا است و نه تند خویی را؛
به باور جوانان ملی گرا، باید نخست خویشتن را دانا و توانمند نمود و پس از آبادانی خانه و شهر و میهن، در راستای آبادانی جهان کوشید، روی سخن ما با میهن خواهان راستین و نژادگان ایرانشهر است که با این اندیشه فرهیخته گردیده اند، نه فاشیست ها و تندرو های کم دانش که تنها از برای هوس های درونی و پوچی های خویش دست به یاغی گری میزنند و یا مانند سست اندیشان برای فرار از تنبلی و اپوشی خود، تن به هر کار و اندیشه ای میدهند و در فریب خویشتن و دیگران کارآزموده گشته اند؛
سخن از اندیشه ایران شهری و یک فرهنگ است که بنیادش بر پایه خرد و دانایی است و باور به ارج گزاری به همه اندیشه های درست و سودمند دارد؛
اندیشه ای که راهنمایش خردنامه فرزانه توس است که سراسر خِرد هست و سپاس ...
«دارا»
🔅 @shiirDall
Forwarded from زيست آنلاين
🔶پروژه بهینه سازی انرژی و محیط زیست در ساختمان یک پروژه حیثیتی است
🔸علی وطنی، مشاور معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری و مجری ملی پروژه بهینهسازی انرژی و محیطزیست:
♦️امیدواریم تاخیری که در زمینه برنامه کاری و اعتباری پروژه بهینهسازی انرژی و محیطزیست در ساختمان (EEEB) وجود داشت، هرچه سریع تر حل شود و از ظرفیتهای کشور بیش از پیش در این زمینه استفاده شود.
♦️اجرای دقیق و متناسب این برنامه که باعث بهینهسازی مصرف انرژی در تهران می شود، یک پروژه حیثیتی برای کشور ما است که لازم است به عنوان یک عزم ملی تلاش بسیاری برای پیشرفت این پروژه انجام شود. پروژه بهینهسازی مصرف انرژی نه تنها به عنوان یک طرح ملی که در سطح جهانی تاثیر شگرف و قابل توجهی دارد.
♦️در کشور ما انرژی ارزان و فراوان است و همین مساله باعث می شود مصرف انرژی در کشور بهینه نباشد و گازهای نامطلوب تولید شده در کشور ما را به یکی از آلاینده ترین کشورهای جهان در زمینه مصرف انرژی تبدیل کند. امیدواریم این پروژه وضعیت مصرف انرژی در کشور را بهبود بخشد و آن را به یک روند بهینه و مطلوب تبدیل کند.
🆔 @ZistonlineNews
🔸علی وطنی، مشاور معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری و مجری ملی پروژه بهینهسازی انرژی و محیطزیست:
♦️امیدواریم تاخیری که در زمینه برنامه کاری و اعتباری پروژه بهینهسازی انرژی و محیطزیست در ساختمان (EEEB) وجود داشت، هرچه سریع تر حل شود و از ظرفیتهای کشور بیش از پیش در این زمینه استفاده شود.
♦️اجرای دقیق و متناسب این برنامه که باعث بهینهسازی مصرف انرژی در تهران می شود، یک پروژه حیثیتی برای کشور ما است که لازم است به عنوان یک عزم ملی تلاش بسیاری برای پیشرفت این پروژه انجام شود. پروژه بهینهسازی مصرف انرژی نه تنها به عنوان یک طرح ملی که در سطح جهانی تاثیر شگرف و قابل توجهی دارد.
♦️در کشور ما انرژی ارزان و فراوان است و همین مساله باعث می شود مصرف انرژی در کشور بهینه نباشد و گازهای نامطلوب تولید شده در کشور ما را به یکی از آلاینده ترین کشورهای جهان در زمینه مصرف انرژی تبدیل کند. امیدواریم این پروژه وضعیت مصرف انرژی در کشور را بهبود بخشد و آن را به یک روند بهینه و مطلوب تبدیل کند.
🆔 @ZistonlineNews
Forwarded from آذری ها |Azariha
Forwarded from نشریه آذر
✳️ گستره زبان فارسی در آناتولی غربی
✍️ وحید بهمن
🔆نشریه آذر، نشریه دانشجویی دانشگاه تبریز
🔺 از دانشکده حقوق و علوم اجتماعی تهیه فرمایید
🆔 @Azar_tu
✍️ وحید بهمن
🔆نشریه آذر، نشریه دانشجویی دانشگاه تبریز
🔺 از دانشکده حقوق و علوم اجتماعی تهیه فرمایید
🆔 @Azar_tu
عملیات امدادونجات #خرس_قهوه ای بالغی که در تله سیمی باغداران #گزنک گرفتار شده باتلاش دامپزشک ونیروهای محیط زیست #مازندران نجات یافت.
ازکانال دیده بان
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
ازکانال دیده بان
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from دغدغههای محیط زیستی و دانشگاهی (Hossein Akhani)
دولت مردان درك درستي از مفهوم محيطزيست ندارند
مصاحبه با رسالت (28 آبان 1397)
✅ يک پژوهشگر محيط زيست و عضو هيئت علمي دانشگاه تهران با اشاره به وقوع حوادث تلخ پي درپي در عرصه محيط زيست گفت: دولتي ها به اصل 50 قانون اساسي اعتقاد ندارند و به همين دليل مشکلات زيست محيطي تشديد شده است. حسين آخاني در گفت و گو با رسالت اظهار کرد: مهم ترين مشکل محيط زيست ما عدم درک درست دولت از مفهوم محيط زيست است و به نظر مي رسد که دولتي هاي ما به اصل 50 قانون اساسي اصلا اعتقاد ندارند و به همين دليل مشکلات زيست محيطي تشديد شده است.
✅ وي درباره اينکه يکي از وعده هاي دولت تدبير و اميد حل بحران هاي محيط زيستي نظير مقابله با ريزگردها و احياي درياچه اروميه بوده، اظهار کرد: بسياري از صاحب نظران مي گويند چرا به رغم وعده هاي داده شده در اين زمينه شاهد عقبگرد هستيم، اما اين را بايد در نظر داشت که همه دولت ها درباره موضوع محيط زيست مثل هم عمل کرده اند و اين دولت اگرچه شعارهاي محيط زيستي داد اما در عمل ناموفق بود.
✅ آخانی افزود: آن بنياني که براي توسعه گذاشته شده مورد غفلت قرار گرفته و دولتمرداني که الگوي توسعه را در ايران اجرا مي کنند، به هيچ عنوان به مسئله محيط زيست اعتقادي ندارند و حسن روحاني در دوره دوم با انتصاب کلانتري به رياست سازمان محيط زيست عملا به نوعي سازمان محيط زيست را منحل کرده است.
✅ اين پژوهشگر محيط زيست درباب چرايي عدم توجه دولت ها نسبت به محيط زيست گفت: امروزه ثابت شده که پايداري دولت ها و نظام هاي سياسي وابستگي کامل به پايداري آن سرزمين دارد. وقتي که ما به محيط زيست توجه نمي کنيم، طبيعي است که حاصل آن به خطر افتادن حتي نظام سياسي است چرا که بحران هايي مانند آب و ريزگردها و آلودگي مي تواند بحران هاي بزرگ اجتماعي، سياسي و امنيتي ايجاد کند. تاسف آور است که اهميت محيط زيست توسط دولتمردان جدي گرفته نمي شود. آخاني با بيان اينکه ريزگردها بخش هاي وسيعي از ايران را تحت تاثير خودش قرار داده اما اقدام سازنده اي انجام نگرفته، اظهار کرد: مسئله ريزگردها و ساير مشکلات محيط زيستي اعم از بحران آب و فرونشست زمين و آلودگي و اضمحلال تنوع زيستي با همديگر اتفاق افتاده و مهم ترين دليل بروز اين بحران ها اين است که دولتمردان ما تصور نمي کردند اين سرزمين ظرفيت محدودي دارد و شناختي از محدوديت هاي اکولوژيکي ايران نداشتند. شايد فکر مي کردند ما هر چقدر چاه بزنيم و سد ايجاد کنيم و يا زمين هاي کشاورزي را افزايش بدهيم، اتفاقي نمي افتد، در صورتي که اگر اين افراد کوچک ترين توجهي به محيط زيست داشتند و به توصيه هاي متخصصان و صاحب نظران اين حوزه توجه مي کردند، اين اتفاقات نمي افتاد.
✅ به گفته آخانی، در حال حاضر ما با سرزميني مواجه هستيم که درگير بحران هاي بزرگي نظير نابودي تالاب ها و درياچه هاست و سفره هاي آب هاي زيرزميني تخليه شده و بسياري از جنگل ها و مراتع ما در اثر تغيير کاربري زمين و جنگل تراشي و چراي بي رويه به شدت تخريب شده و همه اين عوامل به خاطر رفتار اشتباه خودمان بوده و اين امر در درازمدت ايجاد ناپايداري سرزمين را به دنبال دارد.
✅ آخاني درباره جنگ آب تصريح کرد: بديهي است که وقتي آب به عنوان مايه حيات به مرز بحراني برسد، دردسرساز خواهد بود. در گذشته يکي از مهم ترين درگيري هاي روستاييان و اقوام به مسئله آب مربوط بوده اما در گذشته مردم ياد گرفته بودند چگونه در اين سرزمين با آب کم زندگي کنند و يکي از نظام مندترين توافق ها ميان اقوام و گروه ها و مردم مسئله تقسيم آب بود، منتها باتوجه به سياست هاي غلطي که در اين سال ها اتفاق افتاده و سدسازي هاي بسيار گسترده، نظام آبي ما با چالش روبه رو شد و قنات هايمان يکي پس از ديگر خشک شدند و رودخانه ها از بين رفتند.
https://t.me/eviron_concerns
http://www.resalat-news.com/newspaper/item/52347
مصاحبه با رسالت (28 آبان 1397)
✅ يک پژوهشگر محيط زيست و عضو هيئت علمي دانشگاه تهران با اشاره به وقوع حوادث تلخ پي درپي در عرصه محيط زيست گفت: دولتي ها به اصل 50 قانون اساسي اعتقاد ندارند و به همين دليل مشکلات زيست محيطي تشديد شده است. حسين آخاني در گفت و گو با رسالت اظهار کرد: مهم ترين مشکل محيط زيست ما عدم درک درست دولت از مفهوم محيط زيست است و به نظر مي رسد که دولتي هاي ما به اصل 50 قانون اساسي اصلا اعتقاد ندارند و به همين دليل مشکلات زيست محيطي تشديد شده است.
✅ وي درباره اينکه يکي از وعده هاي دولت تدبير و اميد حل بحران هاي محيط زيستي نظير مقابله با ريزگردها و احياي درياچه اروميه بوده، اظهار کرد: بسياري از صاحب نظران مي گويند چرا به رغم وعده هاي داده شده در اين زمينه شاهد عقبگرد هستيم، اما اين را بايد در نظر داشت که همه دولت ها درباره موضوع محيط زيست مثل هم عمل کرده اند و اين دولت اگرچه شعارهاي محيط زيستي داد اما در عمل ناموفق بود.
✅ آخانی افزود: آن بنياني که براي توسعه گذاشته شده مورد غفلت قرار گرفته و دولتمرداني که الگوي توسعه را در ايران اجرا مي کنند، به هيچ عنوان به مسئله محيط زيست اعتقادي ندارند و حسن روحاني در دوره دوم با انتصاب کلانتري به رياست سازمان محيط زيست عملا به نوعي سازمان محيط زيست را منحل کرده است.
✅ اين پژوهشگر محيط زيست درباب چرايي عدم توجه دولت ها نسبت به محيط زيست گفت: امروزه ثابت شده که پايداري دولت ها و نظام هاي سياسي وابستگي کامل به پايداري آن سرزمين دارد. وقتي که ما به محيط زيست توجه نمي کنيم، طبيعي است که حاصل آن به خطر افتادن حتي نظام سياسي است چرا که بحران هايي مانند آب و ريزگردها و آلودگي مي تواند بحران هاي بزرگ اجتماعي، سياسي و امنيتي ايجاد کند. تاسف آور است که اهميت محيط زيست توسط دولتمردان جدي گرفته نمي شود. آخاني با بيان اينکه ريزگردها بخش هاي وسيعي از ايران را تحت تاثير خودش قرار داده اما اقدام سازنده اي انجام نگرفته، اظهار کرد: مسئله ريزگردها و ساير مشکلات محيط زيستي اعم از بحران آب و فرونشست زمين و آلودگي و اضمحلال تنوع زيستي با همديگر اتفاق افتاده و مهم ترين دليل بروز اين بحران ها اين است که دولتمردان ما تصور نمي کردند اين سرزمين ظرفيت محدودي دارد و شناختي از محدوديت هاي اکولوژيکي ايران نداشتند. شايد فکر مي کردند ما هر چقدر چاه بزنيم و سد ايجاد کنيم و يا زمين هاي کشاورزي را افزايش بدهيم، اتفاقي نمي افتد، در صورتي که اگر اين افراد کوچک ترين توجهي به محيط زيست داشتند و به توصيه هاي متخصصان و صاحب نظران اين حوزه توجه مي کردند، اين اتفاقات نمي افتاد.
✅ به گفته آخانی، در حال حاضر ما با سرزميني مواجه هستيم که درگير بحران هاي بزرگي نظير نابودي تالاب ها و درياچه هاست و سفره هاي آب هاي زيرزميني تخليه شده و بسياري از جنگل ها و مراتع ما در اثر تغيير کاربري زمين و جنگل تراشي و چراي بي رويه به شدت تخريب شده و همه اين عوامل به خاطر رفتار اشتباه خودمان بوده و اين امر در درازمدت ايجاد ناپايداري سرزمين را به دنبال دارد.
✅ آخاني درباره جنگ آب تصريح کرد: بديهي است که وقتي آب به عنوان مايه حيات به مرز بحراني برسد، دردسرساز خواهد بود. در گذشته يکي از مهم ترين درگيري هاي روستاييان و اقوام به مسئله آب مربوط بوده اما در گذشته مردم ياد گرفته بودند چگونه در اين سرزمين با آب کم زندگي کنند و يکي از نظام مندترين توافق ها ميان اقوام و گروه ها و مردم مسئله تقسيم آب بود، منتها باتوجه به سياست هاي غلطي که در اين سال ها اتفاق افتاده و سدسازي هاي بسيار گسترده، نظام آبي ما با چالش روبه رو شد و قنات هايمان يکي پس از ديگر خشک شدند و رودخانه ها از بين رفتند.
https://t.me/eviron_concerns
http://www.resalat-news.com/newspaper/item/52347
Forwarded from محیط زیست و منابع طبیعی ایران
🔴 قدیمیترین باغ گیاهشناسی کشور در معرض نابودی
❌ تأکید بر اجرای پروژهی ایجاد راه دسترسی بندر نوشهر در جلسه وزیر راه و شهرسازی و نماینده نوشهر و چالوس!!
ظاهراً در جلسه مشترک قاسم احمدیلاشکی و وزیر راه و شهرسازی که بنابر شنیدهها، مسؤولان نوشهر و چالوس نیز در آن حضور داشتهاند بر اجرای این طرح فراموششده، تأکید زیادی شده است!
متن کامل خبر: 👇👇
http://mazandaran.farsnews.com/news/13970827000243
🆔 @irannaturalresources
❌ تأکید بر اجرای پروژهی ایجاد راه دسترسی بندر نوشهر در جلسه وزیر راه و شهرسازی و نماینده نوشهر و چالوس!!
ظاهراً در جلسه مشترک قاسم احمدیلاشکی و وزیر راه و شهرسازی که بنابر شنیدهها، مسؤولان نوشهر و چالوس نیز در آن حضور داشتهاند بر اجرای این طرح فراموششده، تأکید زیادی شده است!
متن کامل خبر: 👇👇
http://mazandaran.farsnews.com/news/13970827000243
🆔 @irannaturalresources
زنگ خطر برای #تخت_جمشید
١۵هزارچاه کشاورزی دردشت #مرودشت درحال بهرهبرداری ازمنابع محدودآبهای زیرزمینی این منطقه وخالی کردن زیرپای #میراث_تاریخی است.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
١۵هزارچاه کشاورزی دردشت #مرودشت درحال بهرهبرداری ازمنابع محدودآبهای زیرزمینی این منطقه وخالی کردن زیرپای #میراث_تاریخی است.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali