"ساده‌انگاری مبادا، جنگ، جنگِ پارسی‌ست
تیر آرش بار دیگر در تفنگ پارسی‌ست

این نبرد کاوه‌ با ضحاک، با اهریمن است
شهرناز دیگری در بند، ننگ پارسی‌ست

خون ما خون سیاوش، خون #زرتشت_بزرگ
خون سهراب سمنگانی‌ست، رنگ پارسی‌ست

دشمن تاریخ ما با چهره‌ی نو آمده
نعره‌ی فتح چکاد این‌بار، سنگ پارسی‌ست

قصه، بربادیِ فرهنگ تمدن‌محور است
قصه‌، خالی‌کردنِ بحر از نهنگ پارسی‌ست

عشق می‌روید از این خاک بلاکش بر جهان
تا چو مولانا در این کشور، ملنگ پارسی‌ست

بیشه‌ی شیر از شغالان باز می‌گیریم، باز!
تا چو فردوسی در این وادی پلنگ پارسی‌ست!"

#نجیب_بارور شاعر ایرانشهری افغانستان


پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali

‌‌
🔴 مشروطه‌ ایرانی و الگوی بادکوبه‌ روزگارِ نو

✍️ ناصر همرنگ

تنها اندکی پس از صدور فرمان مشروطه در ایران به دست مظفرالدین‌شاه قاجار در چهاردهم مرداد سال ۱۲۸۵ خورشیدی، اگر تازه‌واردی به شهر بادکوبه می‌آمد، از دیدن سر‌و‌صدای توفنده‌ای که این رخداد در سراسر سرزمین‌های قفقاز روسیه با خود به همراه آورده و سپس آن را مانند بارانی از بیم و امید بر سر و روی این شهر فرو‌ریخته بود، بی‌اندازه شگفت‌زده می‌شد. گویی فرمان مشروطه نخست برای مردمان قفقاز و شهر باکو و سپس برای دیگر جاهای ایران دستینه شده باشد. در این هنگام، نه‌تنها در کوچه و بازار و در میان مردم عادی، بلکه در بیشتر گردهمایی‌های انجمنی در میان آدم‌های فرهیخته و باسواد شهر، چنان با شور و امید و شادی از فرجام کار ایران در آینده‌های دور و نزدیک سخن می‌رفت که تازه‌وارد حق داشت با شنیدن آن از خودش بپرسد که اینها چه ربطی به شهر بادکوبه دارد؟

درواقع در این هنگام نگاه تمام‌رخ مردم باکو چنان به سوی ایران و مسئله‌های آن بوده که گویی این شهر اکنون به تختگاه بزرگ آرزوهای ایرانی تبدیل شده باشد. به‌راستی چنان نیز بود. در چشم‌انداز این نگاه اما تنها یک انقلاب کبیر ملی می‌توانست ایرانیان را از استبداد دیرپای قاجاری و از بدبختی‌های مزمن‌شده‌اش دور کند و نه یک دستینه. ازهمین‌رو، در همه‌جای شهر در این هنگام از گریزناپذیری یک انقلاب بزرگ ملی که در خلال آن می‌بایست پیرامون بر متن پیروز شود و یک رهبری رستم‌گونه در آن نقشی نمادین و پاشنه‌گون داشته باشد، سخن گفته می‌شد. در این الگوی سایه‌روشن که احیانا ملغمه‌ای از آب و آتش بود و در آن کاوه آهنگر و بابک خرمدین و یعقوب لیث‌صفاری و فرانسوا روبسپیر یک‌جا کنار هم گرد‌آورده شده بودند، رستم دستان ایران از ژرفای تاریخ بیرون می‌آمد و مأموریت می‌یافت تا انقلاب کبیر ایران را راهبری کند و آن را مانند انقلاب فرانسه و حتی بزرگ‌تر و گسترده‌تر از آن شکل دهد و پیروز کند و سپس طومار دودمان قاجار را مانند طومار دودمان بوربون‌ها در فرانسه در هم بپیچد.


🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

‍ هدف وسیله را توجیه می کند،هنجار یا آموزه فرهنگی که یادگار حزب توده و مارکسیست‌های وطنی است.مخالفت این آموزه با اصول اخلاق دینی آشکار است.با این اوصاف، برخی از متدینان ایرانی این آموزه را آویزه گوش خود کرده‌اند. در نتیجه برای رسیدن به هدف ،توسل به هر وسیله‌ای از قبیل دروغ ،تهمت،ریختن آبرو و تضييع حقوق دیگران و حتی ریختن خون انسان بی گناه......را مجاز می دانند.

https://t.me/drfarajgholizadeh

🔴درصد طلاق در کشورهای جهان

🔸پرتغال با ۹۴درصد  در صدر، اسپانیا با ۸۵ درصد در رتبه دوم، لوکزامبورگ با ۷۹ درصد در رتبه سوم قرار دارند.

🔸هند با یک درصد در پایین ترین رتبه و ایران با 14 درصد در پایین جدول

✍ کانال مطالعات_زنان


پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali

🍃موسیقی ایرانی
🍃نام ترانه : دست های تو
🍃با صدای: #داریوش


پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali

↙️ به مناسبت سالروز مشروطیت؛

⭕️ انقلابي كه فرزندانش را نخورد اما زخم خورده و پشيمان كرد !

✍️ قاسم خرمي

💠 14 مرداد، روز امضاي فرمان مشروطيت در دستان لرزان مظفرالدين شاه قاجار است. حكومت قاجاريه هم، تا جايي كه ممكن بود، از اصلاحات تدريجي و بهنگام گريخت و به انكار تغييرات و تحولات جاري در زير پوست جامعه ايران پرداخت و نهايتا در كمال ضعف و ناتواني به پذيرش خواسته هاي عمومي تن داد و هيچ فرصتي را، براي بدنامي انقلابيون و پشيماني و نااميدي مردم، فرو نگذاشت!

💠 انقلابي كه در 1285 شمسي در ايران به وقوع پيوست، در ظرف زماني خودش، رويدادي بسيار مدرن و بزرگ بود. يك جامعه سنتي با اقتصاد ارضي و نظام عشيره اي و استبدادي را به دوران مدرني پرتاب كرد كه برگشت از آن مسير، ديگر حتي با توپ لياخوف روسي و تشر محمدعليشاه قاجار و تشرع مشروعه خواهان، ميسر نشد.

💠 نارضايتي مردم و طبقات از حكومت ها در ايران، موضوع بي سابقه و يا مختص دوران شاه بيمار قاجار نبود. اما در ماجراي مشروطيت، شايد براي نخستين بار در تاريخ ايران، ناله و نفرين رعايا، شكوائيه تجار، اعتراض روشنفكران و حتي فتوا و روضه علما و روحانيون تبديل به يك نيروي متحد اجتماعي شد و قدرتي جديد به نام «اراده ملت» خلق كرد تا همه ذراتِ توده هاي ِبي قدرت، در مقابل حكومت، احساس قدرت كنند.

💠 اما صد حيف كه تمام آن نيروي عظيم و سازنده كه استبداد قاجار را به زير كشيده بود، بعد از انقلاب، به كار عمران و استقلال ايران نيامد. سخن پر مغزي دارد جان فوران نويسنده كتاب« مقاومت شكننده» كه مي گويد: ايراني ها در خراب كردن و از كار انداختن نظام هاي سياسي مستقر، با هم متحد و متفق القولند اما در ايجاد حكومت و جامعه جديد، دچار تفرقه و ناتواني مي شوند! انقلاب مشروطيت هم در حقيقت دچار همين خودمداري هاي نخبگان ايراني شد و در آشوبي شوم فرو رفت

💠 15 سال بعد از انقلابي كه براي گسترش آزادي بيان، برادري و برابري، امنيت و استقلال و پيشرفت ايران پديد آمده بود، تقريبا اثري از آن آرمانها و خواسته هاي مترقي ديده نمي شد. شاه و اتابك و نيروهاي مرتجع، روزنه هاي مجلس را بستند و دانه درشت هاي سياسي را خفه كردند. انقلابيون «كميته مجازات» و فاتحان تهران، چوبه هاي دار به پاكردند

💠 دموكرات ها و اعتدالي ها به جان هم افتادند و همديگر را خائن و بابي و مزدور اجنبي خواندند تا جايي كه به ترور سيد عبدالله بهبهاني از رهبران مشروطه منجر شد. تمام سرداران و سلحشوران طراز اول انقلاب نظير حيدر خان عمو اغلو، يفرم خان ارمني، ستارخان و باقرخان در جنگ و جدالهاي داخلي جان باختند. كشور دچار قحطي شد و رهبران ايلات و فرقه ها،از گوشه و كنار ايران، ساز جدايي كوك كردند.

💠 خلاصه كار به جايي رسيد كه عالمي بزرگ نظير نائيني به عنوان تئوريسين مذهبي انقلاب مشروطيت، از نوشتن كتاب «تنبيه الامه» پشيمان شد و آنرا در آب خمير كرد. اين بود سرنوشت غم انگيز انقلابي كه، فرزندانش را نخورد اما خلع سلاح و پشيمان كرد! و قدرت سياسي را از نيروهاي مترقي و فرزندان انقلاب، به اليگارشي خوانين و زمينداران بزرگ هديه كرد، كه با دموكراسي و مدرنيته نسبتي نداشتند.

✅ متن کامل را در لينك زير بخوانيد🔻


https://www.karkhanedar.com/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%B2%D8%AE%D9%85-%D8%AE-2/

نگاهی به دریافت نابجا گزارش #دورمیش_های_زمان : (توژکی که ۲ روز پیش در کانال منتشر شد).

✍ جواد جیرودی

🔸بیاموزیم از تاریخ که رستگاری و جایگاه شایسته ایران عزیز با شناخت تاریخی از جایگاه راهبردی نیاخاک ورجاوند ما پدیدار و پایدار می گردد. شاه اسماییل صفوی را پیوسته گرامی بدانیم و با آگاهی از دو گزاره این شناخت به جایگاه شایسته او در زمان بنگریم که مردان بزرگ تاریخ جایگاهی بس پایدار و بی کرانه دارا می باشند. دریافت و نگرش بالنده او در سخنوری تاریخی او بروشنی بیانگر چگونگی دریافت او از ایران و جایگاه بلند ایران می باشد. او با گرامی داشت فلسفه بلند فر ایزدی ایرانیان باستان پیمایشگر ساختارمند چگونگی فلسفه استدلالی ایران مداری در آن بزنگاه تاریخی می باشد. شاه اسماییل صفوی بروشنی از چگونگی جایگاه راهبردی ایران آگاه بود. او با این دریافت بلند هیمنه بی کرانه سلیم عثمانی ، خلیفه توانمند دولت عثمانی را برافکنده نمود. بیاد داشته باشیم که عثمانی ها پی جویشگر هم پیمانی با خان نشین های ازبک بودند. اندیشه ای که در زمانه ما با همان دریافت ازسوی زمامداران آناتولی پیمایش می شود. جنگ میهنی چالدران و حماسه بلند سپاهیان ایرانی و پایداری بی مانند آنان بدرستی همسوی نابجایی پیامد نابجای شکست ایرانیان از عثمانی های پلید و پلشت بود. در این دریافت بیاد داشته باشیم پرهیز شاه اسماییل از بهره گیری آتشبار( توپخانه) از دریافت اخلاقی او در ناجوانمردانه دانستن بهره گیری از این توانمندی رزمی بود‌. جنگ چالدران و چگونگی پایداری ایرانیان به سلیم عثمانی نشانگر ساختارمندی اندیشه اسلام شیعی در برابر خوانش اسلام عثمانی بود. عثمانی ها در دریافت استدلالی خویش پی جوگر برپایی فرمانروایی بر جهان اسلامی بودند. آموزه آیینی آنان در پیدایش اندیشه امت اسلامی بود.سلیم عثمانی با این نگرش بر جهان عرب چیره گردید و ساختاری که او پدیدار نمود تا پایان جنگ نخستین جهانی پایدار گردید. شکست شاه اسماییل در جنگ چالدران و چگونگی چیرگی عثمانی ها بر آناتولی خاوری و سرزمین دیاربکر با کشتار ایرانی تباران این سرزمین انجام یافت. بیاد داشته باشیم که عثمانی ها چگونه در زمان خویش پی جو گر کشتار ایرانی تباران کرد و ارمن و علوی بودند. بیاد داشته باشیم که چگونه شاه اسماییل باپیروزی تاریخی خویش سیاست نامه عثمانی در سیاست هم پیمانی با خان نشین های ازبک را بر باد فنا داد و چگونه نجد ایران را از آن تباهی سهمگین رهانید. چشم انداز جنگ چالداران و چگونگی تازش آسوران ایرانی در جبهه شمالی جنگ چالدران در تاریخ جنگها مانند ندارد. دلاوری و میهن دوستی و جانبازی آن دلاوران در جبهه شمالی آرتش ایران هیمنه سپاهیان عثمانی را برافکنده نمود. بیاد داشته باشیم که نام سربازان ینی چریک در زمانه آنان چه جایگاهی دارا بود. گپ و گفت شاه اسماییل در شب پیش از جنگ چالدران براستی مایه غرور ملی می باشد. پاسخ سربازان ایرانی به پرسش شاه اسماییل در اشاره به سربازان ینی چریک نمایشگر دریافت و نگرش نیاکان ما در آن هنگامه بدآهنگ بود. بر یکایک جانبازان و دلاوران جنگ چالدران به بلندای ابدیت درودباد.ساختارمندی آرتش عثمانی و چگونگی بهره گیری آنان از جنگ افزارهای اروپایی در توانمندی آنان بسیار کارا بود. پس از جنگ چالدران و بهره گیری شاهنشاهان صفوی از آتشبارها ( توپخانه) به برتری ساختارمند آنان انجامید. چشم انداز و چگونگی جنگهای ایرانیان از چالدران تا جنگ ارزرم درپردازش کلان به جایگاه بلند ایران انجامید. این توانمندی برای اروپاییان دل آزرده از عثمانی ها چشم اندازی گشایشگر و ستودنی بود. هم پیمانی ایرانیان با اروپاییان موهبتی پویا بود. درگیری عثمانی ها در دو سوی فرمانروایی خویش در این راستابود. در این چشم انداز آن چه شایسته نگرش می باشد بهره  بری کشور آناتولی ( ترکیه ) از هنر هفتم و فرهنگ موزه داری و جهانگردی می باشد. رسانه و توانمندی رسانه در دگرگونه نمودن نگرش ها ( فرهنگ سازی) در دریافت آنان با خردمندی ساختارمند گردید. در گزارش دورمیش های زمان ، توانمندی هسته ای ایران ، نابجا و نابسامان دریافت گردیده که ناپذیرفتنی و به دور از نگرش ملی می باشد.توانمندی ایران در فن آوری های راهبردی در ساختارمندی جایگاه تاریخی ایران ملکوت خردمندی است. شاه اسماییل صفوی در تاریخ هزاره گذشته جایگاهی بلند و راهبردی دارا می باشد. او استراتژیسنی خردمند بود که اقتدار ملی ایران زمین را پایدار و پابرجا نمود.


پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali

🔴 دورمیش خان های امروز


پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali

https://tinyurl.com/mt4v2595
جستاری در یادمان یکصدو هفدهمین سال روز جنبش ملی مشروطیت ایران

افشین جعفرزاده
۱۴ امرداد ۱۴۰۲
با کلیک بر روی اینستانت ویو بخوانید
👇👇👇

لینک اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/CviX5dVJAAc/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==

لینک تلگرام:

https://t.me/Afshinjafarzadeh/921

بمردم این همه بیداد شد ز مرکز داد
زدیم تیشه بر این ریشه هرچه بادا باد
ازین اساس غلط این بنای پایه بر آب
نتیجه نیست به تعمیر این خراب آباد
همیشه مالک این ملک ملت است که داد
سند بدست فریدون قباله دست قباد
💚🤍❤️

🔹 چرا انقلاب مشروطه از انقلاب اسلامی مهم تر است؟

@solati_mehran

✍ مهران صولتی


☘ چهاردهم مرداد ماه هر سال یادمان پیروزی انقلاب مشروطه است. اینک اما با گذشت یکصد و هفده سال از آن رویداد سترگ به نظر می رسد که زمان برای سنجش ابعاد گوناگون آن بیش از هر زمان دیگری مناسب باشد. انقلابی که اگر چه از منظر سیاسی ناکام ماند و نتوانست تداوم خود را با حفظ اهداف اولیه سپری کند ولی تاثیراتی ماندگار بر فرهنگ و سیاست ایران زمین در روزگار مدرن به جای گذاشت. از همین رو می توان در افق امروز و چهاردهه پس از پیروزی بدیل اش؛ انقلاب اسلامی، دستاوردهای آن را به داوری نشست. مقایسه ای که می تواند برای نگریستن دقیق تر نسبت به مسیری که پیموده ایم مفید باشد:

✅ نگاه واقع بینانه به مولفه های پیشرفت: روشنفکران مشروطه خواه از همان ابتدا درد و درمان را خوب شناختند. اینکه راز عقب ماندگی تاریخی کشور در فقدان حاکمیت " یک کلمه" یا همان قانون نهفته است. روشن بود که با بی نظمی ناشی از رفتار استبدادی و پیش بینی ناپذیر پادشاه هرگز نمی توان در مسیر پیشرفت حرکت کرد. بنابراین در ابتدا باید توافقی عام به نام قانون وجود داشته باشد که بتوان از آن به مثابه چارچوبی برای نظم پذیر کردن رفتار حاکمان بهره برد. این در حالی است که مساله اصلی در شکل گیری انقلاب اسلامی، سودای آفرینش نظمی جدید به جای تلاش برای حاکمیت قانون بود.

✅ ضرورت محدود شدن اختیارات حکومت: به روایتی سیاست مدرن زمانی شکل گرفت که پرسش بنیادین؛ چه کسی باید حکومت کند؟ به پرسش اساسی؛ چگونه باید حکومت کرد؟ تبدیل شد. مطالعات مشروطه پژوهان هم نشان می دهد که دغدغه مهم در پیدایش مشروطیت کندوکاو در چگونگی حکومت بود فارغ از اینکه چه کسی باید حکومت کند. حال آنکه در انقلاب اسلامی که حدود هفتاد سال بعد اتفاق افتاد مجددا روشنفکران  از این امر پرسش می کردند که چه کسی باید حکومت کند؟ بنابراین آشکارا دغدغه توزیع دموکراتیک قدرت به حاشیه رفت و حکمرانی جنبه ای متمرکز و رویایی یافت.

✅ چیرگی فرهنگ بر سیاست: انقلاب مشروطه محصول تلاش ده ها ساله روشنفکران در اثبات حقوق بشر، مزایای تجدد و حاکمیت قانون بود. به طور مثال روشنفکری مانند طالبوف برداشتی ژرف از مبانی تجدد داشت و حقوق را مبنای قانون می دانست. همچنین آزادی را هدف می پنداشت نه ابزار! از این منظر انقلاب مشروطه کاملا به جنبش روشنگری در اروپا شبیه است. اما در انقلاب اسلامی بر خلاف فرهنگ، شاهد سیطره سیاست بر افکار عمومی بودیم. گفتمان حقوق بشر توسط روشنفکران چپ، بورژوایی و مردود شمرده شد و طراحی جامعه ایده آل با درونمایه خوانش مارکسیستی از اسلام به سکه رایج جامعه تبدیل شد.

✅ شناخت واقعی از مسائل زمانه: روشنفکران عصر مشروطه برداشتی واقع بینانه از مسائل و مشکلات عدیده دوران خود داشتند؛ فقر، ناکارآمدی، استبداد، فقدان حاکمیت قانون، تمرکز قدرت و ... در زمره علل عقب ماندگی تلقی می شدند. همین امر هم موجب جدی انگاشتن اصلاحاتی شد که خود را نهایتا در قامت انقلاب به نمایش گذاشت. اما روشنفکران نیمه دوم دوره پهلوی با تسلیم شدن به سودای" بومی گرایی" به دنبال  ایجاد جامعه ای مستقل و بدون کمترین وابستگی بودند. استقلالی که در سال های بعد به انزوا ترجمه شد. بنابراین مسائل اصلی جامعه همچون توسعه نامتوازن، پیامدهای اصلاحات ارضی، افزایش سهم نفت در اقتصاد، و فرمایشی شدن نهادهای مشروطه به حاشیه رانده شده و جای خود را به مسائلی همچون چگونگی رقابت با رشد مارکسیسم در دانشگاه ها و مقابله با افزایش مصرف گرایی شهری و تبلیغات باستان گرایانه دادند.

🔹 نکته پایانی: ایرانیان از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی راهی طولانی را پیموده اند. مسیری پر فراز و فرود از مشروطه طلبی تا جمهوری خواهی! مقایسه دوره هایی از این دست در بستر نوعی جامعه شناسی تاریخی می تواند به سهم خود در خروج از بن بست های سیاسی کنونی مهم تلقی شود. بدون تردید بازخوانی گذشته در افق مسائل امروز می تواند آینده ای بهتر را به ارمغان آورد.

@solati_mehran

#انقلاب_مشروطه
#انقلاب_اسلامی

‌‌
🔴 مشروطه‌ ایرانی و الگوی بادکوبه‌ روزگارِ نو

✍️ ناصر همرنگ

تنها اندکی پس از صدور فرمان مشروطه در ایران به دست مظفرالدین‌شاه قاجار در چهاردهم مرداد سال ۱۲۸۵ خورشیدی، اگر تازه‌واردی به شهر بادکوبه می‌آمد، از دیدن سر‌و‌صدای توفنده‌ای که این رخداد در سراسر سرزمین‌های قفقاز روسیه با خود به همراه آورده و سپس آن را مانند بارانی از بیم و امید بر سر و روی این شهر فرو‌ریخته بود، بی‌اندازه شگفت‌زده می‌شد. گویی فرمان مشروطه نخست برای مردمان قفقاز و شهر باکو و سپس برای دیگر جاهای ایران دستینه شده باشد. در این هنگام، نه‌تنها در کوچه و بازار و در میان مردم عادی، بلکه در بیشتر گردهمایی‌های انجمنی در میان آدم‌های فرهیخته و باسواد شهر، چنان با شور و امید و شادی از فرجام کار ایران در آینده‌های دور و نزدیک سخن می‌رفت که تازه‌وارد حق داشت با شنیدن آن از خودش بپرسد که اینها چه ربطی به شهر بادکوبه دارد؟

درواقع در این هنگام نگاه تمام‌رخ مردم باکو چنان به سوی ایران و مسئله‌های آن بوده که گویی این شهر اکنون به تختگاه بزرگ آرزوهای ایرانی تبدیل شده باشد. به‌راستی چنان نیز بود. در چشم‌انداز این نگاه اما تنها یک انقلاب کبیر ملی می‌توانست ایرانیان را از استبداد دیرپای قاجاری و از بدبختی‌های مزمن‌شده‌اش دور کند و نه یک دستینه. ازهمین‌رو، در همه‌جای شهر در این هنگام از گریزناپذیری یک انقلاب بزرگ ملی که در خلال آن می‌بایست پیرامون بر متن پیروز شود و یک رهبری رستم‌گونه در آن نقشی نمادین و پاشنه‌گون داشته باشد، سخن گفته می‌شد. در این الگوی سایه‌روشن که احیانا ملغمه‌ای از آب و آتش بود و در آن کاوه آهنگر و بابک خرمدین و یعقوب لیث‌صفاری و فرانسوا روبسپیر یک‌جا کنار هم گرد‌آورده شده بودند، رستم دستان ایران از ژرفای تاریخ بیرون می‌آمد و مأموریت می‌یافت تا انقلاب کبیر ایران را راهبری کند و آن را مانند انقلاب فرانسه و حتی بزرگ‌تر و گسترده‌تر از آن شکل دهد و پیروز کند و سپس طومار دودمان قاجار را مانند طومار دودمان بوربون‌ها در فرانسه در هم بپیچد.


🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

🔴 ۱۱۷ اُمین سالروز صدورفرمان مشروطیت ایران گرامی‌باد.

🔶دو نکته به مناسبت ۱۱۷ اُمین سالروز فرمان مشروطیت ایران:

‏🔸روز صدور فرمان مشروطیت، ۱۴ جمادی‌الثانی ۱۳۲۴ قمری برابر با ۱۳ اَمرداد ۱۲۸۵ خورشیدی است، نه ۱۴ اَمرداد.

در متن فرمان ۴ بار نام ایران ، ۲ بار عبارت دولت و ملت ایران و ۱ بار عبارت مجلس شورای ملی بکار رفته است.

در ضمن این سند دست اول دیوانی  دلیل مستند وغیرقابل انکار به ادعاهای فرومایگانی است که می گویند رضاشاه به خواست آلمان نازی یا انگلستان، نام ایران را انتخاب کرده بود ...

همچنین فرمان مشروطه با خط زیبای قوام السلطنه نگارش شد.


پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali

_🇮🇷🇦🇫🇹🇯 من هم از ایرانم !

کانال
✅ #اکوتا
#اتحادیه_کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی
@Ekotaa
+

  🍁 یکشنبه(مهر روز)

🍂 ۱۵ مرداد ماه ۱۴۰۲ خورشیدی
🍁 روز: " فروردین " از ماه امرداد
به سال ۳۷۶۱ مزديسنی(زرتشتی)
🍂 ۱۴ فردینِ ما(سییو ما) ۱۵۳۵  تبری
🍁 ۲۸ اسفندارما گیلانی ۱۵۹۶ (دیلمی)
🍂 ۱۹ محرم   ۱۴۴۴ قمری
🍁 ۶ اوت ۲۰۲۳میلادی


(گاهشمار محلی بر پایه استخراج   #نصراله_هومند با مجوز اداره کل ارشاد  #مازندران)


نگاره (فرتور)،از کانال نرگس


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali

چرا جنگل‌های هیرکانی مهم هستند؟


کانال آب
@water_bio

نواختن سرود #ای_ایران از سوی هنرمند #ایرانی_بلوچ

نوازنده: #مهرداد_بامری

#ایرانیان_ بلوچ مرزداران خاوری #ایرانزمین اند که در درازای تاریخ برای نگهبانی از مرزهای خاوری #ایران خاک پاک #ایران را با خون خود رنگین ساختند فقر و توسعه نیافتگی و تبعیض در سیستان و بلوچستان از میهن پرستی شان نکاسته درودها بر #بلوچهای میهن پرست.

ببینید وبشنوید

پایگاه ایران دوستان مازندران


@jolgeshomali

☸️اگر من جای استاد دکتر شفیعی کدکنی بودم

✍️محمدباقر تاج الدین

✅در خبری خواندم که یکی از بازیکنان تیم استقلال تهران کتابخانه ای لاکچری در یکی از مناطق شمالی و مرفه نشین تهران تأسیس کرده اند و از استاد ادبیات فارسی کشور یعنی آقای دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی برای افتتاح آن دعوت کرده اند و بالاخره کتابخانه گشایش یافت. در جای خود کاری است نیکو و پسندیده به ویژه در این روزهایی که اخبار چندان دل گرم کننده و امید بخشی به گوش نمی رسد. به نظر من راه اندازی چنین مراکز فرهنگی ای بسیار ارزشمند است و به خصوص راه اندازی کتابخانه تا شهروندان از زن و مرد و کوچک و بزرگ تشویق به کتابخوانی شوند.

✳️اما اگر بنده به جای استاد شفیعی کدکنی بودم(البته حالا که نیستم!!!) به این بازیکن محترم فوتبال توصیه می کردم که چنین اقدام نیکو و ارزشمندی را به جای شمال تهران در جنوب تهران یا شهرهای اطراف تهران و یا حتی در مناطق محروم کشور مانند سیستان و بلوچستان انجام می دادند که هم از وضعیت اقتصادی مناسبی برخوردار نیستند و هم به لحاظ فرهنگی نیازمند چنین اقدامات زیربنایی و مهمی هستند. در بسیاری از مناطق محروم کشور کتابخانه ای درخور وجود ندارد و بدتر این که زمینه های لازم و ضروری برای کتابخوانی هم ایجاد نشده است.


@tajeddin_mohammadbagher

‌‌
🔴 فرهنگستان زبان تُرکی؟

✍️ جواد رنجبر درخشیلر، دانش‌آموخته علوم سیاسی و شاهنامه‌پژوه

هر از گاهی سخن از تأسیس فرهنگستان زبان تُرکی می‌رود. این سخن، ایران‌دوستان را نگران و برخی ایران‌ستیزان را خوشحال می‌کند و روحیه می‌بخشد. همین خود نشانه آشکاری از نادرستی آن است اما چرا تأسیس فرهنگستان زبان ترکی کاری کاملاً خطاست؟ پیش از پاسخ به این پرسش باید بگویم که هیچ انسان خردمندی به جنگِ هیچ زبانی برنمی‌خیزد. زبان‌ها دارایی فرهنگی هستند و هر کدام در جای خود مهم و مؤثر و زیبا هستند. بنابراین متهم کردن منتقدان تأسیس فرهنگستان زبان ترکی به نژادپرستی و فاشیسم و نقض حقوق بشر و مرکزگرایی سخت نخ‌نما و بیهوده و البته بی‌اهمیت است.

پاسخ به پرسش بالا دو وجه دارد. نخست باید بدانیم فرهنگستان چیست. چرا بشر بعد از چند هزار سال که از پیدایش زبان گذشته بود به فکر تأسیس فرهنگستان افتاد؟ چرا در دوره‌های شکوفایی فرهنگی همچون قرن چهارم ه.ق در ایران یا حتی رنسانس در اروپا، فرهنگستانی تأسیس نشد؟

فرهنگستان برخلاف نام و کارکرد و اعضای فرهنگی آن، نهادی سیاسی است. این نهاد سیاسی در دوره‌ی اهمیت یافتن ملیت در قرن بیستم برای نگهداری از دارایی و ارزش‌های فرهنگی و زبان ملی تأسیس شده است. کار فرهنگستان‌ها، علمی و ادبی است اما کارکرد آنها سیاسی است و در پیوند با ملیت. پیش‌فرض تأسیس فرهنگستان این است که ملتی وجود دارد که زبانی دارد و باید بزرگان فرهنگی را گرد آوریم تا از زبان ملی نگهداری کنیم. بنابراین فرهنگستان مقوله‌ای استراتژیک و در پیوند با منافعِ ملی است. کارکرد این نهاد شبیه زرادخانه‌ها با سیلوهای گندم یا دارایی‌های گیاهی و جانوری است.

استراتژیک شدن فرهنگ، حاصل افزایش ارتباطات جهانی است. وقتی هالیوود می‌تواند فرهنگ و ارزش‌های آمریکایی صورت‌بندی شده در زبان انگلیسی را به راحتی در جهان گسترش دهد، دیگر کشورها و ملت‌ها نیاز به مقاومت فرهنگی دارند تا به تدریج در فرهنگ آمریکایی حل نشوند. هالیوود فقط یک مثال است. ده‌ها نمونه از توان بالای تأثیرگذاری فرهنگی در کشورهای مختلف وجود دارد.

هرگز توان نفوذ فرهنگی کشورها یک امر فرهنگی نبوده است؛ نفوذ فرهنگی با قدرت نظامی، قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی همراه و معنا می‌شود. زبان انگلیسی را کشتی‌های تجاری و جنگی بریتانیا، کالاهایی که از انگلیس صادر می‌شد و کشیش‌های مسیحی با هم جهانی کردند.

اینترنت اهمیت استراتژیک فرهنگ را بالاتر بود، چنان که هر کشوری بدون مقاومتِ جدی در برابر فرهنگ‌های غالب به آسانی از بین می‌رود. فرهنگستان در محافظت استراتژیک از فرهنگِ ملی و مهم‌ترین ساختار آن، یعنی زبان است.

هر ملت، یک زبان ملی دارد. امیدوارم نادانی افرادی که سوئیسی‌ها را یک ملت می‌دانند با چهار زبان به یاد نیاورید. در ایران، آمریکا، فرانسه، چین، انگلیس و کشورهایی مشابه که ملیت محقق شده است، زبانِ ملی هم وجود دارد و جز آن نمی‌توان متصور بود.

ملّتِ بدونِ زبان ملی، اساساً وجود خارجی و واقعی ندارد. تاریخ و فرهنگ هر ملت در زبان او، صورتِ واقعی و قابل فهم می‌یابد. زبانِ ملی از طریق فرهنگ به امرِ قدرتِ ملی پیوند می‌خورد. به عبارت دیگر، ضعف یا نبودن زبانِ ملی به تضعیفِ قدرتِ ملی می‌انجامد.


🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمت "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

‌‌
⚫️ سالروز شهادت خلبانِ مدافعِ آسمانِ ایران، عباس بابایی


سرتیپ خلبان عباس بابایی؛
زاده‌ی ۱۴ آذر ۱۳۲۹ خورشیدی در قزوین؛
خلبان ماهر و کارآزموده‌ی هواپیمای اف-۵ و اف-۱۴ و با بیش از ۶۰ عملیاتِ موفق جنگی؛
معاون عملیات فرماندهی نیروی هوایی ارتش ایران؛
شهادت در ۱۵ امرداد ماه ۱۳۶۶ خورشیدی در سردشت؛
علت شهادت، شلیک اشتباه پدافندِ خودی!!

یاد و نامِ این دلاورمردِ ارتش بزرگ ایران، جاوید



#مناسبتها

@IranDel_Channel

💢

#سمنان_دامغان

منطقه زیبا به نام #تپه_های_مریخ که شباهت زیادی با #مریخ دارد.

تنها در دو کشور #ایران و #آمریکا چنین مکانی وجود دارد.


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali