This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 لحظه بالا بردن جام قهرمانی لیگ برتر توسط امید عالیشاه و جشن قهرمانی بازیکنان پرسپولیس
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🍁 آدینه (ناهید روز)
🍂 ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ خورشیدی
🍁 روز: " انارام"از ماه اردیبهشت
به سال ۳۷۶۱ مزديسنی(زرتشتی)
🍂 ۲۵ دِ ما ۱۵۳۴ تبری
🍁 ۹دیا ما گیلانی ۱۵۹۶ (دیلمی)
🍂 ۲۹ شوال ۱۴۴۳ قمری
🍁 ۱۹ مه ۲۰۲۳میلادی
(گاهشمار محلی بر پایه استخراج #نصراله_هومند با مجوز اداره کل ارشاد #مازندران)
نگاره (فرتور)،از کانال نرگس
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🍂 ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ خورشیدی
🍁 روز: " انارام"از ماه اردیبهشت
به سال ۳۷۶۱ مزديسنی(زرتشتی)
🍂 ۲۵ دِ ما ۱۵۳۴ تبری
🍁 ۹دیا ما گیلانی ۱۵۹۶ (دیلمی)
🍂 ۲۹ شوال ۱۴۴۳ قمری
🍁 ۱۹ مه ۲۰۲۳میلادی
(گاهشمار محلی بر پایه استخراج #نصراله_هومند با مجوز اداره کل ارشاد #مازندران)
نگاره (فرتور)،از کانال نرگس
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ایران زیبا
🔸شالیزار های سبز در شمال ایران #گیلان و #مازندران
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🔸شالیزار های سبز در شمال ایران #گیلان و #مازندران
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from Karot_Fedayee
۱۹ می،سالروز نسل کشی یونانیان پونتوس است.
نسل کشی یونانیان پونتوس به قتل عام و تبعید جمعیت یونانی در منطقه پونتوس توسط ترکها در سالهای 1914-1923 اشاره دارد.
روش های مورد استفاده شامل تبعید، خستگی ناشی از شکنجه، گرسنگی و تشنگی، راهپیمایی مرگ در صحرا و اغلب کشتار یا اعدام های خونسرد بود. تعداد قربانیان توسط دانشمندان پونتیک 353000 تخمین زده شده است، این مورد توسط اکثر منابع خارجی و سازمان های پونتیک پذیرفته شده است و به رویدادهای رسمی اشاره دارد. بازماندگان از پونتوس فرار کردند.
آزار و اذیت های محلی به عنوان بخشی از سیاست واحد نسل کشی مسیحیان در کل آسیای صغیر در نظر گرفته می شود، زیرا نسل کشی به موازات نسل کشی سایر مردمان، یعنی ارامنه و آشوری ها صورت گرفت.
@Karot_fedayee
نسل کشی یونانیان پونتوس به قتل عام و تبعید جمعیت یونانی در منطقه پونتوس توسط ترکها در سالهای 1914-1923 اشاره دارد.
روش های مورد استفاده شامل تبعید، خستگی ناشی از شکنجه، گرسنگی و تشنگی، راهپیمایی مرگ در صحرا و اغلب کشتار یا اعدام های خونسرد بود. تعداد قربانیان توسط دانشمندان پونتیک 353000 تخمین زده شده است، این مورد توسط اکثر منابع خارجی و سازمان های پونتیک پذیرفته شده است و به رویدادهای رسمی اشاره دارد. بازماندگان از پونتوس فرار کردند.
آزار و اذیت های محلی به عنوان بخشی از سیاست واحد نسل کشی مسیحیان در کل آسیای صغیر در نظر گرفته می شود، زیرا نسل کشی به موازات نسل کشی سایر مردمان، یعنی ارامنه و آشوری ها صورت گرفت.
@Karot_fedayee
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 قلعه کنگلو
🔸قلعه کنگلو ، "عقاب پیر مازندران" که با بالهای خسته و از زمان #ساسانیان ، نظاره گر و مراقب #مازندران است
۲۹ اردیبهشت
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🔸قلعه کنگلو ، "عقاب پیر مازندران" که با بالهای خسته و از زمان #ساسانیان ، نظاره گر و مراقب #مازندران است
۲۹ اردیبهشت
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from کمپین تحریم محور پانترکیسم
📍تمسخر طالبان پس از تهدید رییسی
امروزصبح ابراهیم رییسی در سفر #بلوچستان مستقیما #طالبان را تهدیدکرد بابت ندادن حقابه #سیستان
گرچه او باید به #سیستان میرفت برای پاسخ به اعتراض مکرر سیستانیها به خشکسالی نهآنکه از بلوچستان پیام دهد
ردیف اول⬅️
اما چندساعت بعد، فرمانده طالب بهنام ژنرال مبین؛ در ویدیویی مسخره با دبهای زرد که برای #عملیات_انتحاری طالبان است، گفت:
رییسجمهور ایران اخطار داده، اگر آب ندهید، ما حمله میکنیم.
خودمان آب نداریم، پس از آب به شما خبری نیست.
اگر آب میخواهی، اینهم یک بشکه آب برایت میاورم!
حالا حمله نکنی که ما میترسیم!
📌سیاستِ اقتدار و عزتِ #محور_مقاومتی
آقایان #جمهوری_اسلامی بدجور خرابکرده و آبروی ایران عزیز را برده!
یکطرف #باکو رمکرده، جفتک میپراند و وزیرخارجه ج.ا. را در تلویزیون مسخره میکند!
یکطرف هم #طالب پاپتی, رییسی را مسخره میکند!
🧨 یاد تابستان تلخ ۱۴۰۰ افتادم که خبرنگاران اوج، تسنیم، فارس بدوبدو رفتند افغانستان برای سفیدشویی سرطان طالبان و حتی آموزش کار خبری به طالب دادند❗️
حالا تحویل بگیرند، نتیجه آموزشهایشان شده مایهی تمسخرشان
⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@banTurkey
امروزصبح ابراهیم رییسی در سفر #بلوچستان مستقیما #طالبان را تهدیدکرد بابت ندادن حقابه #سیستان
گرچه او باید به #سیستان میرفت برای پاسخ به اعتراض مکرر سیستانیها به خشکسالی نهآنکه از بلوچستان پیام دهد
ردیف اول⬅️
اما چندساعت بعد، فرمانده طالب بهنام ژنرال مبین؛ در ویدیویی مسخره با دبهای زرد که برای #عملیات_انتحاری طالبان است، گفت:
رییسجمهور ایران اخطار داده، اگر آب ندهید، ما حمله میکنیم.
خودمان آب نداریم، پس از آب به شما خبری نیست.
اگر آب میخواهی، اینهم یک بشکه آب برایت میاورم!
حالا حمله نکنی که ما میترسیم!
📌سیاستِ اقتدار و عزتِ #محور_مقاومتی
آقایان #جمهوری_اسلامی بدجور خرابکرده و آبروی ایران عزیز را برده!
یکطرف #باکو رمکرده، جفتک میپراند و وزیرخارجه ج.ا. را در تلویزیون مسخره میکند!
یکطرف هم #طالب پاپتی, رییسی را مسخره میکند!
🧨 یاد تابستان تلخ ۱۴۰۰ افتادم که خبرنگاران اوج، تسنیم، فارس بدوبدو رفتند افغانستان برای سفیدشویی سرطان طالبان و حتی آموزش کار خبری به طالب دادند❗️
حالا تحویل بگیرند، نتیجه آموزشهایشان شده مایهی تمسخرشان
⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@banTurkey
Forwarded from کمپین تحریم محور پانترکیسم
پایگاه ایران دوستان مازندران
📍تمسخر طالبان پس از تهدید رییسی امروزصبح ابراهیم رییسی در سفر #بلوچستان مستقیما #طالبان را تهدیدکرد بابت ندادن حقابه #سیستان گرچه او باید به #سیستان میرفت برای پاسخ به اعتراض مکرر سیستانیها به خشکسالی نهآنکه از بلوچستان پیام دهد ردیف اول⬅️ اما چندساعت…
👆دبهی زردرنگ در دست این فرمانده طالب، ابزار و علامت عملیات انتحاری طالبان است!
تحویل بگیرند، آقایانِ «محور مقاومتیِ جمهوری اسلامی» که میگفتند: طالبان، برادران مسلمانند
دقیقا مثل مغلطهی «قرهباغ خاک اسلام است»
⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@banTurkey
تحویل بگیرند، آقایانِ «محور مقاومتیِ جمهوری اسلامی» که میگفتند: طالبان، برادران مسلمانند
دقیقا مثل مغلطهی «قرهباغ خاک اسلام است»
⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@banTurkey
Forwarded from بهمنی قاجار
حقابه هیرمند
بخش اول
در ادامه یادداشت قبلی به تفصیل زمینه های تاریخی و وضعیت حقوقی و راهکارهای سیاسی و حقوقی درباره حقابه هیرمند را بررسی می کنم .
منشا حقابه ایران از هیرمند ، حکمیت گلد اسمید و تعیین مرزهای ایران و افغانستان در سیستان با رای گلد اسمید در سال۱۸۷۲میلادی ( ۱۲۸۸ قمری ) است ، ایران پیش از حکمیت گلد اسمید ، مالک تقریبا کل ولایت نیمروز امروز افغانستان و بخش های گسترده ای از ولایت فراه و ولایت هلمند امروزی بود ، گلد اسمید با رای حکمیت خود بخش های گسترده ای از خاک ایران را تجزیه و به افغانستان واگذار کرد ، در مقابل یک تعهد به ایران داد که حق ایران از آب هیرمند بالمناصفه باشد و افغانستان هیچ اقدامی نکند که مانع رسیدن آب به ایران گردد . رای گلد اسمید مورد پذیرش ایران و دولت بریتانیا به عنوان قیم افغانستان و خود حکومت افغانستان قرار می گیرد ، در سال های بعدی هرگاه افغانستان دست به اقدامی در داخل خاک خود می زد که ممکن بود مانع از رسیدن آب به ایران بشود ایران مانع می شد ، نخستین بار در سال ۱۳۰۶ قمری در زمان ناصرالدین شاه ،در یک مورد ناصرالدین شاه به امین السلطان صدراعظم می نویسد :
باید با سفارت انگلیس حرف بزنید به علاالسلطنه هم بنویسید که او هم در آن جا حرف بزند و بگویید طرقو را افغان نباید آباد نماید ، زیرا که آبادی آن جا باعث نیامدن آب به سیستان است و این ضرر بی معنی است که به دولت ایران وارد می شود و نباید آباد بشود .
بایگانی اسناد وزارت امورخارجه ، اسناد مکمل ، ج ۱۶،سند ش ۶۱
این وضعیت بود تا پایان دوره مظفرالدین شاه که طرف افغانستانی مانع از رسیدن آب به سیستان می گردد و همین مساله منجر به حکمیت جدید به وسیله انگلیس ها و شخص مک ماهون می گردد ، براساس رای حکمیت مک ماهون که در سال ۱۹۰۵ میلادی صادر می گردد ، سهم ایران از آب هیرمند از پایین بند کمال خان ۱/۳ و سهم افغانستان ۲/۳ اعلام می گردد ، اما ایران این رای حکمیت را نمی پذیرد ، در نتیجه اختلاف سال ها باقی می ماند تا زمان پادشاهی رضاشاه و در سال ۱۳۱۷ خورشیدی(۱۹۳۹میلادی ) ایران و افغانستان با تلاش باقر کاظمی سفیر وقت ایران در کابل به توافق مهمی دست می یابند در ماده ۱ این توافق تصریح می گردد :
همه ساله هر مقدار آب رودخانه هیرمند که به بند کمال خان می رسد بین ایران و افغانستان از بند کمال خان به بعد بالمناصفه تقسیم گردد .
در ماده ۲ افغانستان تعهد می کند که از چهار برجک الی بند کمال خان نهر جدید احداث و حتی تعمیر نکند تا مانع رسیدن آب به ایران نگردد ، در ماده سوم میر آب های مجاز طرفین حق پیدا کردند هر ساله مقدار آب طرفین را به نوعی که کاملا مساوی باشد، تقسیم کنند .
این قرارداد کاملا عادلانه و منطبق با نیازهای محیط زیستی سیستان بود به امضای دولتین ایران و افغانستان هم می رسد و مورد تصویب هیات دولت افغانستان و مجلس ایران نیز قرار میگیرد اما در مجلس افغانستان تصویب نمی شود در نتیجه اختلافات ادامه پیدا می کند تا به عهدنامه ۱۳۵۱ ( ۱۹۷۳) هویدا- شفیق می رسیم، براساس این عهدنامه افغانستان متعهد می شود در هر سال نرمال آبی ، ۲۲ متر مکعب آب در ثانیه به ایران برساند و ۴ متر مکعب آب نیز به نشانه حسن نیت بر این میزان می افزاید ، در این عهدنامه نیز ماموران ایرانی این حق و اختیار را پیدا می کنند تا بر میزان آب نظارت داشته باشند تا مشخص گردد که وضعیت از نظر آبی نرمال هست و ایران مستحق حقابه هست یا خیر ؟ هم چنین افغانستان براساس مواد ۵ و ۶ عهدنامه متعهد گردید که دست به اقدامی نزند که مانع رسیدن حقابه ایران گردد و براساس ماده ۷ عهدنامه حتی ساخت هر نوع ابنیه برای استحکام بستر نیز باید با توافق طرفین باشد .
عهدنامه به زیان ایران است چون هم حقابه ایران را محدود و منحصر می کند و هم همین مختصر نیز ساز و کار های نظارتی اش تضعیف می گردد اما با این وجود، عهدنامه بدون ضمانت اجرا نیز نیست و ایران حق نظارت بر اجرای آن را دارد ، اما افغانستان در عمل هیچ گاه زیر بار اجرای دقیق عهدنامه نرفته است ولی مدعی است که عهدنامه را اجرا کرده و ایران حتی بیش از عهدنامه نیز دریافت کرده است .
عهدنامه ۱۳۵۱ به درستی منعقد شده و نمی توان از اساس صحت واعتبار این عهدنامه را زیر سوال برد در خود عهدنامه نیز ساز و کاری برای خروج از عهدنامه و فسخ آن پیش بینی نشده است ، اما براساس قواعد عمومی حقوق معاهدات از جمله ماده ۶۰ کنوانسیون وین ، نقض اساسی عهدنامه از سوی یک طرف ، برای طرف دیگر حق فسخ یا تعلیق کامل را ایجاد می کند ، با توجه به عدم اجرای معاهده در سالیان متوالی و نقض اساسی تعهدات طرف افغانستانی در این معاهده ، می توان گفت که ایران حق فسخ معاهده را دارد ، اگر معاهده فسخ شود ، حقوق ایران در آب هیرمند باید براساس حقوق تاریخی وقواعد عرفی حقوق بین الملل تعیین گردد.
https://t.me/bahmanighajar
بخش اول
در ادامه یادداشت قبلی به تفصیل زمینه های تاریخی و وضعیت حقوقی و راهکارهای سیاسی و حقوقی درباره حقابه هیرمند را بررسی می کنم .
منشا حقابه ایران از هیرمند ، حکمیت گلد اسمید و تعیین مرزهای ایران و افغانستان در سیستان با رای گلد اسمید در سال۱۸۷۲میلادی ( ۱۲۸۸ قمری ) است ، ایران پیش از حکمیت گلد اسمید ، مالک تقریبا کل ولایت نیمروز امروز افغانستان و بخش های گسترده ای از ولایت فراه و ولایت هلمند امروزی بود ، گلد اسمید با رای حکمیت خود بخش های گسترده ای از خاک ایران را تجزیه و به افغانستان واگذار کرد ، در مقابل یک تعهد به ایران داد که حق ایران از آب هیرمند بالمناصفه باشد و افغانستان هیچ اقدامی نکند که مانع رسیدن آب به ایران گردد . رای گلد اسمید مورد پذیرش ایران و دولت بریتانیا به عنوان قیم افغانستان و خود حکومت افغانستان قرار می گیرد ، در سال های بعدی هرگاه افغانستان دست به اقدامی در داخل خاک خود می زد که ممکن بود مانع از رسیدن آب به ایران بشود ایران مانع می شد ، نخستین بار در سال ۱۳۰۶ قمری در زمان ناصرالدین شاه ،در یک مورد ناصرالدین شاه به امین السلطان صدراعظم می نویسد :
باید با سفارت انگلیس حرف بزنید به علاالسلطنه هم بنویسید که او هم در آن جا حرف بزند و بگویید طرقو را افغان نباید آباد نماید ، زیرا که آبادی آن جا باعث نیامدن آب به سیستان است و این ضرر بی معنی است که به دولت ایران وارد می شود و نباید آباد بشود .
بایگانی اسناد وزارت امورخارجه ، اسناد مکمل ، ج ۱۶،سند ش ۶۱
این وضعیت بود تا پایان دوره مظفرالدین شاه که طرف افغانستانی مانع از رسیدن آب به سیستان می گردد و همین مساله منجر به حکمیت جدید به وسیله انگلیس ها و شخص مک ماهون می گردد ، براساس رای حکمیت مک ماهون که در سال ۱۹۰۵ میلادی صادر می گردد ، سهم ایران از آب هیرمند از پایین بند کمال خان ۱/۳ و سهم افغانستان ۲/۳ اعلام می گردد ، اما ایران این رای حکمیت را نمی پذیرد ، در نتیجه اختلاف سال ها باقی می ماند تا زمان پادشاهی رضاشاه و در سال ۱۳۱۷ خورشیدی(۱۹۳۹میلادی ) ایران و افغانستان با تلاش باقر کاظمی سفیر وقت ایران در کابل به توافق مهمی دست می یابند در ماده ۱ این توافق تصریح می گردد :
همه ساله هر مقدار آب رودخانه هیرمند که به بند کمال خان می رسد بین ایران و افغانستان از بند کمال خان به بعد بالمناصفه تقسیم گردد .
در ماده ۲ افغانستان تعهد می کند که از چهار برجک الی بند کمال خان نهر جدید احداث و حتی تعمیر نکند تا مانع رسیدن آب به ایران نگردد ، در ماده سوم میر آب های مجاز طرفین حق پیدا کردند هر ساله مقدار آب طرفین را به نوعی که کاملا مساوی باشد، تقسیم کنند .
این قرارداد کاملا عادلانه و منطبق با نیازهای محیط زیستی سیستان بود به امضای دولتین ایران و افغانستان هم می رسد و مورد تصویب هیات دولت افغانستان و مجلس ایران نیز قرار میگیرد اما در مجلس افغانستان تصویب نمی شود در نتیجه اختلافات ادامه پیدا می کند تا به عهدنامه ۱۳۵۱ ( ۱۹۷۳) هویدا- شفیق می رسیم، براساس این عهدنامه افغانستان متعهد می شود در هر سال نرمال آبی ، ۲۲ متر مکعب آب در ثانیه به ایران برساند و ۴ متر مکعب آب نیز به نشانه حسن نیت بر این میزان می افزاید ، در این عهدنامه نیز ماموران ایرانی این حق و اختیار را پیدا می کنند تا بر میزان آب نظارت داشته باشند تا مشخص گردد که وضعیت از نظر آبی نرمال هست و ایران مستحق حقابه هست یا خیر ؟ هم چنین افغانستان براساس مواد ۵ و ۶ عهدنامه متعهد گردید که دست به اقدامی نزند که مانع رسیدن حقابه ایران گردد و براساس ماده ۷ عهدنامه حتی ساخت هر نوع ابنیه برای استحکام بستر نیز باید با توافق طرفین باشد .
عهدنامه به زیان ایران است چون هم حقابه ایران را محدود و منحصر می کند و هم همین مختصر نیز ساز و کار های نظارتی اش تضعیف می گردد اما با این وجود، عهدنامه بدون ضمانت اجرا نیز نیست و ایران حق نظارت بر اجرای آن را دارد ، اما افغانستان در عمل هیچ گاه زیر بار اجرای دقیق عهدنامه نرفته است ولی مدعی است که عهدنامه را اجرا کرده و ایران حتی بیش از عهدنامه نیز دریافت کرده است .
عهدنامه ۱۳۵۱ به درستی منعقد شده و نمی توان از اساس صحت واعتبار این عهدنامه را زیر سوال برد در خود عهدنامه نیز ساز و کاری برای خروج از عهدنامه و فسخ آن پیش بینی نشده است ، اما براساس قواعد عمومی حقوق معاهدات از جمله ماده ۶۰ کنوانسیون وین ، نقض اساسی عهدنامه از سوی یک طرف ، برای طرف دیگر حق فسخ یا تعلیق کامل را ایجاد می کند ، با توجه به عدم اجرای معاهده در سالیان متوالی و نقض اساسی تعهدات طرف افغانستانی در این معاهده ، می توان گفت که ایران حق فسخ معاهده را دارد ، اگر معاهده فسخ شود ، حقوق ایران در آب هیرمند باید براساس حقوق تاریخی وقواعد عرفی حقوق بین الملل تعیین گردد.
https://t.me/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
Forwarded from بهمنی قاجار
حقابه هیرمند
بخش دوم
در فرض لغو عهدنامه هیرمند، حقابه ایران در هیرمند باید براساس قواعد عرفی حقوق بین الملل آب و حقوق تاریخی ایران مشخص گردد، براساس قواعد عرفی ، اصل حاکمیت محدود(restricted territorial sovereignty ) و اصل استفاده مشترک از آب ها( Community in the waters) حاکم خواهد بود و بر این اساس طرف افغانستانی نباید به گونه ای عمل کند که منجر به زیان ایران شود، افزون بر این صرفا قواعد عرفی حاکم نخواهد بود بلکه حقوق تاریخی ایران که برآمده از رای حکمیت گلد اسمید و مک ماهون و حتی قرارداد ۱۳۱۷ و رویه و عرف تاریخی است نیز یکی از مبانی حقوق ایران بر هیرمند است. براین اساس ایران با تکیه بر حقوق تاریخی و عرف بین المللی می تواند حقوقی مشابه آن چه در قرارداد ۱۳۱۷ برای ایران منظور شده بود را مطالبه کند . حقوقی که تضمین کننده اصل توسعه پایدار به عنوان یک قاعده آمره حقوق بین الملل و حقابه زیست محیطی تالاب هامون نیز باشد. اما راهکار رسیدن به چنین وضعیتی چیست؟ طالبان یا اصلا هر دولت دیگر در افغانستان در موقعیت بالا دست قرار دارد و چرا باید به این خواسته ایران تمکین نماید به نظر راه حل را باید در مجموعه ای هماهنگ از فشارهای سیاسی و اقتصادی و نیز تعاملات و افزایش پیوندهای سیاسی و اقتصادی و ترانزیتی دید ، طالبان حاکمیت مشروع افغانستان نیست و هیچ گاه مشروعیت نخواهد داشت تا طالبان هست نه تعامل با آن ها جواب خواهد داد نه اعمال فشار، اما می توان در افغانستان پسا طالبانی، با اعطای ترانزیت از مسیر چابهار و نیز سرمایه گذاری گسترده اقتصادی در منطقه سیستان تاریخی شامل نیمروز و فراه و هلمند در بستر همکاری، افغانستان را بیش از پیش به ایران وابسته نمود و در این چنین شرایطی ، به سمت تعلیق و فسخ معاهده ۱۳۵۱ رفت و مقدمات معاهده جدیدی در چارچوب قرارداد ۱۳۱۷ را تدارک دید ، چه بسا اگر ایران با هوشمندی عمل می کرد در دوران جمهوریت چنین هدفی به ویژه پس از خارج شدن آمریکا میسر بود ، ایران باید به هر قیمتی شده مانع روی کارآمدن طالبان می شد و می توانست در ساختار سیاسی جمهوریت پسا آمریکایی نفوذ قابل توجهی ایجاد کند ، اما اکنون زمان دیگری است ، هم ایران و هم نظام سیاسی سابق افغانستان در عدم اتحاد با یکدیگر خطا کردند ، راه حل فعلی با وجود واقعیت طالبان می تواند چه باشد ؟ به نظر در این شرایط نباید همه چیز را با حقابه هیرمند گره زد ، این همه مطالبه حقابه ، طالبان را جسورتر خواهد کرد ، ایران باید این تهدید را صراحتا اعلام نماید که در صورت ادامه وضعیت موجود و استمرار نقض اساسی عهدنامه ۱۳۵۱ ، ایران حق فسخ این عهدنامه را دارد و ترتیبات جدیدی برای آب هیرمند لازم است، در کنار این اعلام موضع ، ایران هم چنین باید از باج دادن های بیشتر به طالبان خودداری کرده ، بر عدم شناسایی طالبان تاکید کرده و رابطه خود را با اپوزیسیون طالبان به شدت گسترده نماید ، اتحاد راهبردی میان ایران و اقوام غیر پشتون افغانستان، ضروری است ، هدف از این اتحاد راهبردی باید در وهله نخست رسیدن به افغانستان پسا طالبانی و سپس تغییر نظام متمرکز پشتون گرا در افغانستان و ایجاد یک نظام فدرال در آن کشور باشد، ایران مستمرا از افغانستان تهدید می گردد بنابراین مسائل داخلی افغانستان به ایران مربوط است و بدون ایجاد نظام غیر متمرکز در افغانستان هم چنان این کشور منبع تهدید و مهاجرت و تنش برای ایران خواهد بود، هم چنین ایران باید با پاکستان در مورد افغانستان به یک راهبرد مشترک دست یابد ، تنش میان پاکستان و طالبان، فرصتی طلایی برای ایران است که نباید از دست برود .
بنابراین راهکار سیاسی برای ایران باید چشم داشتن به افغانستان پسا طالبانی و توقف باج دادن به طالبان و تامین آب در موقعیت فعلی از روی اقتدار باشد و راهکار حقوقی نیز حداقل تاکید بر حق ایران برای فسخ عهدنامه ۱۳۵۱ و ضرورت ایجاد نظام حقوقی جدید درباره هیرمند باتوجه به ۴ مولفه :
حقوق تاریخی ایران ، اصل توسعه پایدار ، قواعد عرفی حقوق بین الملل آب و حقابه تالاب هامون
باشد .
https://t.me/bahmanighajar
بخش دوم
در فرض لغو عهدنامه هیرمند، حقابه ایران در هیرمند باید براساس قواعد عرفی حقوق بین الملل آب و حقوق تاریخی ایران مشخص گردد، براساس قواعد عرفی ، اصل حاکمیت محدود(restricted territorial sovereignty ) و اصل استفاده مشترک از آب ها( Community in the waters) حاکم خواهد بود و بر این اساس طرف افغانستانی نباید به گونه ای عمل کند که منجر به زیان ایران شود، افزون بر این صرفا قواعد عرفی حاکم نخواهد بود بلکه حقوق تاریخی ایران که برآمده از رای حکمیت گلد اسمید و مک ماهون و حتی قرارداد ۱۳۱۷ و رویه و عرف تاریخی است نیز یکی از مبانی حقوق ایران بر هیرمند است. براین اساس ایران با تکیه بر حقوق تاریخی و عرف بین المللی می تواند حقوقی مشابه آن چه در قرارداد ۱۳۱۷ برای ایران منظور شده بود را مطالبه کند . حقوقی که تضمین کننده اصل توسعه پایدار به عنوان یک قاعده آمره حقوق بین الملل و حقابه زیست محیطی تالاب هامون نیز باشد. اما راهکار رسیدن به چنین وضعیتی چیست؟ طالبان یا اصلا هر دولت دیگر در افغانستان در موقعیت بالا دست قرار دارد و چرا باید به این خواسته ایران تمکین نماید به نظر راه حل را باید در مجموعه ای هماهنگ از فشارهای سیاسی و اقتصادی و نیز تعاملات و افزایش پیوندهای سیاسی و اقتصادی و ترانزیتی دید ، طالبان حاکمیت مشروع افغانستان نیست و هیچ گاه مشروعیت نخواهد داشت تا طالبان هست نه تعامل با آن ها جواب خواهد داد نه اعمال فشار، اما می توان در افغانستان پسا طالبانی، با اعطای ترانزیت از مسیر چابهار و نیز سرمایه گذاری گسترده اقتصادی در منطقه سیستان تاریخی شامل نیمروز و فراه و هلمند در بستر همکاری، افغانستان را بیش از پیش به ایران وابسته نمود و در این چنین شرایطی ، به سمت تعلیق و فسخ معاهده ۱۳۵۱ رفت و مقدمات معاهده جدیدی در چارچوب قرارداد ۱۳۱۷ را تدارک دید ، چه بسا اگر ایران با هوشمندی عمل می کرد در دوران جمهوریت چنین هدفی به ویژه پس از خارج شدن آمریکا میسر بود ، ایران باید به هر قیمتی شده مانع روی کارآمدن طالبان می شد و می توانست در ساختار سیاسی جمهوریت پسا آمریکایی نفوذ قابل توجهی ایجاد کند ، اما اکنون زمان دیگری است ، هم ایران و هم نظام سیاسی سابق افغانستان در عدم اتحاد با یکدیگر خطا کردند ، راه حل فعلی با وجود واقعیت طالبان می تواند چه باشد ؟ به نظر در این شرایط نباید همه چیز را با حقابه هیرمند گره زد ، این همه مطالبه حقابه ، طالبان را جسورتر خواهد کرد ، ایران باید این تهدید را صراحتا اعلام نماید که در صورت ادامه وضعیت موجود و استمرار نقض اساسی عهدنامه ۱۳۵۱ ، ایران حق فسخ این عهدنامه را دارد و ترتیبات جدیدی برای آب هیرمند لازم است، در کنار این اعلام موضع ، ایران هم چنین باید از باج دادن های بیشتر به طالبان خودداری کرده ، بر عدم شناسایی طالبان تاکید کرده و رابطه خود را با اپوزیسیون طالبان به شدت گسترده نماید ، اتحاد راهبردی میان ایران و اقوام غیر پشتون افغانستان، ضروری است ، هدف از این اتحاد راهبردی باید در وهله نخست رسیدن به افغانستان پسا طالبانی و سپس تغییر نظام متمرکز پشتون گرا در افغانستان و ایجاد یک نظام فدرال در آن کشور باشد، ایران مستمرا از افغانستان تهدید می گردد بنابراین مسائل داخلی افغانستان به ایران مربوط است و بدون ایجاد نظام غیر متمرکز در افغانستان هم چنان این کشور منبع تهدید و مهاجرت و تنش برای ایران خواهد بود، هم چنین ایران باید با پاکستان در مورد افغانستان به یک راهبرد مشترک دست یابد ، تنش میان پاکستان و طالبان، فرصتی طلایی برای ایران است که نباید از دست برود .
بنابراین راهکار سیاسی برای ایران باید چشم داشتن به افغانستان پسا طالبانی و توقف باج دادن به طالبان و تامین آب در موقعیت فعلی از روی اقتدار باشد و راهکار حقوقی نیز حداقل تاکید بر حق ایران برای فسخ عهدنامه ۱۳۵۱ و ضرورت ایجاد نظام حقوقی جدید درباره هیرمند باتوجه به ۴ مولفه :
حقوق تاریخی ایران ، اصل توسعه پایدار ، قواعد عرفی حقوق بین الملل آب و حقابه تالاب هامون
باشد .
https://t.me/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
🍁 شنبه (کیوان روز)
🍂 ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ خورشیدی
🍁 روز: " اورمزد"از ماه خرداد
به سال ۳۷۶۱ مزديسنی(زرتشتی)
🍂 ۲۶ دِ ما ۱۵۳۴ تبری
🍁 ۱۰ دیا ما گیلانی ۱۵۹۶ (دیلمی)
🍂 شوال ۱۴۴۳ قمری
🍁 ۲۰ مه ۲۰۲۳میلادی
(گاهشمار محلی بر پایه استخراج #نصراله_هومند با مجوز اداره کل ارشاد #مازندران)
نگاره (فرتور)،از کانال نرگس
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🍂 ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ خورشیدی
🍁 روز: " اورمزد"از ماه خرداد
به سال ۳۷۶۱ مزديسنی(زرتشتی)
🍂 ۲۶ دِ ما ۱۵۳۴ تبری
🍁 ۱۰ دیا ما گیلانی ۱۵۹۶ (دیلمی)
🍂 شوال ۱۴۴۳ قمری
🍁 ۲۰ مه ۲۰۲۳میلادی
(گاهشمار محلی بر پایه استخراج #نصراله_هومند با مجوز اداره کل ارشاد #مازندران)
نگاره (فرتور)،از کانال نرگس
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🍁 شنبه (کیوان روز)
🍂 ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ خورشیدی
🍁 روز: " اورمزد"از ماه خرداد
به سال ۳۷۶۱ مزديسنی(زرتشتی)
🍂 ۲۶ دِ ما ۱۵۳۴ تبری
🍁 ۱۰ دیا ما گیلانی ۱۵۹۶ (دیلمی)
🍂 شوال ۱۴۴۳ قمری
🍁 ۲۰ مه ۲۰۲۳میلادی
(گاهشمار محلی بر پایه استخراج #نصراله_هومند با مجوز اداره کل ارشاد #مازندران)
نگاره (فرتور)،از کانال نرگس
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🍂 ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ خورشیدی
🍁 روز: " اورمزد"از ماه خرداد
به سال ۳۷۶۱ مزديسنی(زرتشتی)
🍂 ۲۶ دِ ما ۱۵۳۴ تبری
🍁 ۱۰ دیا ما گیلانی ۱۵۹۶ (دیلمی)
🍂 شوال ۱۴۴۳ قمری
🍁 ۲۰ مه ۲۰۲۳میلادی
(گاهشمار محلی بر پایه استخراج #نصراله_هومند با مجوز اداره کل ارشاد #مازندران)
نگاره (فرتور)،از کانال نرگس
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from جامعهشناسی گروههای اجتماعی (F Nazari)
🔴🔴« در این کشور چه خبر است؟! »
🔵 دراردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲به استناد اخبار خبرگزاریهای داخلی ازجمله #میزان، فراوان میخوانیم که تعدادی از زندانیان به اتهامهای مختلفی چون #محاربه، #بغی، و #موادمخدر؛ اعدام میشوند.
https://www.mizanonline.ir/00Jm9d
شنیده ها حاکی از آن است که امروز جمعه ۲۹ اردیبهشت، هفت نفر از زندانیان در #اصفهان به چوبهی دار سپرده شدند.
❓💢 چند پرسش مهم و ضروری که به اذهان بسیاری از مردم متبادر میشود:
۱- آیا اتهامات زندانیان اعدامشدهی اخیر، برخلاف #امنیت و نظم عمومی جامعه بودهاست؟
اگر پاسخ مثبت است، چرا چنین موضوع مهمی در دادگاه های علنی با پوشش رسانهای کامل؛ به آگاهی عموم مردم این کشور نرسیده است؟
۲- چرا با روند غیرعادی و #غیرعلنی درخصوص پروندههای #حساس، اعتماد عمومی جامعه مورد خدشه قرارگرفته و بر #تشکیک_عمومی مردم این کشور؛ افزوده میشود؟
۳- چرا به پدیدهی #غیرقانونی و مورد اعتراض بسیاریاز مردم باعنوان #شکنجه زندانیان و اعترافات اجباری متأثر از آن، در روند بررسی قضایی این اعدامها؛ توجه و اعتنایی ازسوی حاکمیت نمیشود؟
۴- چرا زمان و نوع بررسی و رسیدگی قضایی به پروندههای مختلف، باهم تفاوت آشکار و غیرعادلانه دارد؟
۵- چرا احکام مجازات بسیاری از پروندههای حساس #اقتصادی و اجتماعی که #امنیت_عمومی را مختل نموده و موجب خسارت جسمی و روانی به بسیاری از مردم شده، شباهتی با احکام زندانیان اعدام شده و تناسبی با جرائم صورتگرفته مجرمان آنها؛ ندارد؟
۶- چرا پساز گذشت چهار دهه از انقلاب سال ۵۷ و کشتن سران تشکیلات منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و خروج سایر نیروهای آن از کشور، همچنان اتهام بسیاری از زندانیان سیاسی و معترض مدنی در ایران؛ ارتباط با آنها مطرح شده و منجربه #اعدام بسیاری از این زندانیان میشود؟
۷- آیا همچنان اینهمه طرفدار و اعضای غیررسمی و ازراه دور این سازمان در این کشور وجود دارد؟
۸- هنگامیکه جرم بسیاری از زندانیان اعدامی، جاسوسی دشمنان و سازمانهای اطلاعاتی کشورهای دیگر اعلام میشود، این پرسش مهم مطرح است که آیا براستی اینهمه #جاسوس در میان ایرانیان وجود دارد؟
۹- حاکمیت چگونه حکمرانی کرده که این تعداد جاسوس و #تروریست و هوادار دشمنان این کشور، در این سرزمین زندگی و کار میکنند؟
۱۰- چرا به پروندههای #جانباختگان_و_مصدومان_اعتراضات_اخیر، رسیدگی قضایی و توجه نمیشود؟
۱۱- آیا #سلامت_روان مردمان این سرزمین، برای حاکمیت ارزشی ندارد؟ که روزها و هفتهها و ماهها؛ جسم و جان ایشان در معرض وقایع خشن، ناگوار، تلخ، همراهبا پرسشهای فراوان بیپاسخ؛ قرار داده میشود؟
۱۲- آیا و آیا حاکمیت عامدانه و آگاهانه به سوی فروپاشی جامعه، گام برمیدارد؟
👈براستی در این کشور، چه خبر است؟!
این پرسشها و تشکیک و تردیدها، میتواند فهرست طولانیتری داشته باشد اگر شیوهی حکمرانی و کشورداری حاکمیت، همچنان با همین فرآیند و روال پیش رود. و نتیجهی آن نیز همانطور که بارها و بارها ازسوی تحلیلگران و کنشگران و دغدغهمندان این سرزمین گفته شده؛ افول بیشاز پیش سرمایهی اجتماعی نظام سیاسی حاکم، #فروپاشی کامل و طغیان رو به گسترش دریای اعتراضات عمومی گروههای مختلف مردم شود.
اعتراضاتی که از رخداد جانباختن #مهسا_امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد پلیس در تابستان سال ۱۴۰۱ آغاز شده و باوجود ابهامات و پرسشهای بیپاسخ یادشده و فضای رعب و خشونت امنیتی در جامعه؛ تاکنون نیز ادامه دارد.
✍️ فریبا نظری
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
#زنزندگیآزادی
#مهساامینی
#نه_به_بیعدالتی
#نه_به_تبعیض
#نه_به_اعدام
#نه_به_شکنجه
#دادگاه_علنی
#کنشگر_باشیم
#مطالبهگر_باشیم
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🔵 دراردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲به استناد اخبار خبرگزاریهای داخلی ازجمله #میزان، فراوان میخوانیم که تعدادی از زندانیان به اتهامهای مختلفی چون #محاربه، #بغی، و #موادمخدر؛ اعدام میشوند.
https://www.mizanonline.ir/00Jm9d
شنیده ها حاکی از آن است که امروز جمعه ۲۹ اردیبهشت، هفت نفر از زندانیان در #اصفهان به چوبهی دار سپرده شدند.
❓💢 چند پرسش مهم و ضروری که به اذهان بسیاری از مردم متبادر میشود:
۱- آیا اتهامات زندانیان اعدامشدهی اخیر، برخلاف #امنیت و نظم عمومی جامعه بودهاست؟
اگر پاسخ مثبت است، چرا چنین موضوع مهمی در دادگاه های علنی با پوشش رسانهای کامل؛ به آگاهی عموم مردم این کشور نرسیده است؟
۲- چرا با روند غیرعادی و #غیرعلنی درخصوص پروندههای #حساس، اعتماد عمومی جامعه مورد خدشه قرارگرفته و بر #تشکیک_عمومی مردم این کشور؛ افزوده میشود؟
۳- چرا به پدیدهی #غیرقانونی و مورد اعتراض بسیاریاز مردم باعنوان #شکنجه زندانیان و اعترافات اجباری متأثر از آن، در روند بررسی قضایی این اعدامها؛ توجه و اعتنایی ازسوی حاکمیت نمیشود؟
۴- چرا زمان و نوع بررسی و رسیدگی قضایی به پروندههای مختلف، باهم تفاوت آشکار و غیرعادلانه دارد؟
۵- چرا احکام مجازات بسیاری از پروندههای حساس #اقتصادی و اجتماعی که #امنیت_عمومی را مختل نموده و موجب خسارت جسمی و روانی به بسیاری از مردم شده، شباهتی با احکام زندانیان اعدام شده و تناسبی با جرائم صورتگرفته مجرمان آنها؛ ندارد؟
۶- چرا پساز گذشت چهار دهه از انقلاب سال ۵۷ و کشتن سران تشکیلات منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و خروج سایر نیروهای آن از کشور، همچنان اتهام بسیاری از زندانیان سیاسی و معترض مدنی در ایران؛ ارتباط با آنها مطرح شده و منجربه #اعدام بسیاری از این زندانیان میشود؟
۷- آیا همچنان اینهمه طرفدار و اعضای غیررسمی و ازراه دور این سازمان در این کشور وجود دارد؟
۸- هنگامیکه جرم بسیاری از زندانیان اعدامی، جاسوسی دشمنان و سازمانهای اطلاعاتی کشورهای دیگر اعلام میشود، این پرسش مهم مطرح است که آیا براستی اینهمه #جاسوس در میان ایرانیان وجود دارد؟
۹- حاکمیت چگونه حکمرانی کرده که این تعداد جاسوس و #تروریست و هوادار دشمنان این کشور، در این سرزمین زندگی و کار میکنند؟
۱۰- چرا به پروندههای #جانباختگان_و_مصدومان_اعتراضات_اخیر، رسیدگی قضایی و توجه نمیشود؟
۱۱- آیا #سلامت_روان مردمان این سرزمین، برای حاکمیت ارزشی ندارد؟ که روزها و هفتهها و ماهها؛ جسم و جان ایشان در معرض وقایع خشن، ناگوار، تلخ، همراهبا پرسشهای فراوان بیپاسخ؛ قرار داده میشود؟
۱۲- آیا و آیا حاکمیت عامدانه و آگاهانه به سوی فروپاشی جامعه، گام برمیدارد؟
👈براستی در این کشور، چه خبر است؟!
این پرسشها و تشکیک و تردیدها، میتواند فهرست طولانیتری داشته باشد اگر شیوهی حکمرانی و کشورداری حاکمیت، همچنان با همین فرآیند و روال پیش رود. و نتیجهی آن نیز همانطور که بارها و بارها ازسوی تحلیلگران و کنشگران و دغدغهمندان این سرزمین گفته شده؛ افول بیشاز پیش سرمایهی اجتماعی نظام سیاسی حاکم، #فروپاشی کامل و طغیان رو به گسترش دریای اعتراضات عمومی گروههای مختلف مردم شود.
اعتراضاتی که از رخداد جانباختن #مهسا_امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد پلیس در تابستان سال ۱۴۰۱ آغاز شده و باوجود ابهامات و پرسشهای بیپاسخ یادشده و فضای رعب و خشونت امنیتی در جامعه؛ تاکنون نیز ادامه دارد.
✍️ فریبا نظری
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
#زنزندگیآزادی
#مهساامینی
#نه_به_بیعدالتی
#نه_به_تبعیض
#نه_به_اعدام
#نه_به_شکنجه
#دادگاه_علنی
#کنشگر_باشیم
#مطالبهگر_باشیم
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
خبرگزاری میزان
عوامل حمله تروریستی «خانه اصفهان» که منجر به شهادت ۳ نفر از نیروهای حافظ امنیت شد، اعدام شدند/ ارتباط رسمی متهم ردیف اول پرونده…
حکم اعدام محکومان صالح میرهاشمی، مجید کاظمی شیخ شبانی و سعید یعقوبی کردسفلی از عوامل حمله تروریستی محله خانه اصفهان در آبان ماه ۱۴۰۱ که منجر به شهادت تعدادی از نیروهای حافظ امنیت شد، بامداد امروز ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ به اجرا درآمد.
🔴 بخشهایی از ایران که در طول تاریخ به تاراج رفته..
#البته نه با جنگ بلکه با توافقنامههای دولتمردان ایرانی! عبرت آموز اینکه با این قراردادها میگفتند سایه جنگ از سر ایران برداشته شد!
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#البته نه با جنگ بلکه با توافقنامههای دولتمردان ایرانی! عبرت آموز اینکه با این قراردادها میگفتند سایه جنگ از سر ایران برداشته شد!
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali