#یکی_از_گرانترین_آثار_تاریخی_جهان
✍ وحید بهمن
در فروردین ۱۳۹۰ این برگ از شاهنامهی تهماسبی به قیمت ۷.۴ میلیون پوند در حراجی ساتبیز لندن فروخته شد.
#شاهنامهی_تهماسبی بعنوان یکی از نفیسترین شاهنامههای جهان، بدستور شاه اسماعیل صفوی و توسط خوشنویسان و نگارگران مکتب تبریز تهیه شده است.
۱۱۹ برگ از این شاهنامهی نفیس در ایران، ۷۸ برگ در موزهی متروپولیتن آمریکا، ۱۰ برگ در موزهی آقاخان کانادا و ۳ برگ در موزهی هنرهای اسلامی قطر، نگهداری میشود.
از کانال آذربایجان بیدار با ویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍ وحید بهمن
در فروردین ۱۳۹۰ این برگ از شاهنامهی تهماسبی به قیمت ۷.۴ میلیون پوند در حراجی ساتبیز لندن فروخته شد.
#شاهنامهی_تهماسبی بعنوان یکی از نفیسترین شاهنامههای جهان، بدستور شاه اسماعیل صفوی و توسط خوشنویسان و نگارگران مکتب تبریز تهیه شده است.
۱۱۹ برگ از این شاهنامهی نفیس در ایران، ۷۸ برگ در موزهی متروپولیتن آمریکا، ۱۰ برگ در موزهی آقاخان کانادا و ۳ برگ در موزهی هنرهای اسلامی قطر، نگهداری میشود.
از کانال آذربایجان بیدار با ویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طولانیترین پل و تونل جادهای و ریلی اروپا در #دانمارک بیست ساله شد.
پل و تونل اورسوند شامل یک پل دوطرفه جادهای و ریلی به طول ۸ کیلومتر از شهر مالمو سوئد تا جزیره مصنوعی پیرهولم و سپس یک تونل زیر دریا به طول ۴ کیلومتر تا کپنهاگ پایتخت دانمارک است که با عبور از تنگه اورسوند دو کشور دانمارک و سوئد را از طریق زمینی به یکدیگر متصل میکند.
چه خوب که کشورهای جهان این گونه در کنار یکدیگر زندگی کنند. پیش به سوی توسعه یافتگی!
از کانال فرهنگ سیاسی با ویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
پل و تونل اورسوند شامل یک پل دوطرفه جادهای و ریلی به طول ۸ کیلومتر از شهر مالمو سوئد تا جزیره مصنوعی پیرهولم و سپس یک تونل زیر دریا به طول ۴ کیلومتر تا کپنهاگ پایتخت دانمارک است که با عبور از تنگه اورسوند دو کشور دانمارک و سوئد را از طریق زمینی به یکدیگر متصل میکند.
چه خوب که کشورهای جهان این گونه در کنار یکدیگر زندگی کنند. پیش به سوی توسعه یافتگی!
از کانال فرهنگ سیاسی با ویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
⚫️سیروس گرجستانی بازیگر سینما و تلویزیون ایران درگذشت
سیروس گرجستانی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون در سن ۷۶ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت.
از جمله سریال های وی میتوان به همکاری با رضا عطاران در «متهم گریخت» و همچنین سریال های «زن بابا» و «گاوصندوق» اشاره کرد.
او همچنین این شب ها در سریال «شاهرگ» که به فضای دهه ۶۰ میپردازد بازی میکند.
روانش شاد و آرزوی دلآرامی و شکیبایی برای خانواده و جامعه هنری ایران.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
سیروس گرجستانی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون در سن ۷۶ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت.
از جمله سریال های وی میتوان به همکاری با رضا عطاران در «متهم گریخت» و همچنین سریال های «زن بابا» و «گاوصندوق» اشاره کرد.
او همچنین این شب ها در سریال «شاهرگ» که به فضای دهه ۶۰ میپردازد بازی میکند.
روانش شاد و آرزوی دلآرامی و شکیبایی برای خانواده و جامعه هنری ایران.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☘ موسیقی ایرانی با ترانه ای مازندرانی
☘ نام ترانه : مِن شِه ایرونِ قِربون(من فدای ایران خودم)
☘ کاری از : محمود درویش
به همراه نگاره های زیبائی از شمال ایران
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
☘ نام ترانه : مِن شِه ایرونِ قِربون(من فدای ایران خودم)
☘ کاری از : محمود درویش
به همراه نگاره های زیبائی از شمال ایران
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#خدمتی_شایسته_شأن_دانشگاه_تهران
از یاد داشت های ایران شناسی ✍ میلاد عظیمی ایران شناس اهل بابل و استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران :
رسول جعفریان از خادمان بزرگ کتاب در این مملکت است. کتابخوان است و کتابنویس و کتابدوست. کتاب را دوست دارد اما بیشتر از کتاب کتابخوانان و محققان را دوست دارد. آسان کردن تحقیق و دسترسی به منابع تحقیق را دوست دارد. دوران ریاستش در کتابخانۀ مجلس درخشان بود.او دستنویسهای کتابخانۀ مجلس را آزاد کرد! آنهمه نسخه را رایگان در اختیار مردم گذاشت. فهرستنویسی نسخهها و سندها را رونق داد. چاپ مجلات خوب و کتابهای خوب... وقتی از کتابخانۀ مجلس میرفت از برخی مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاهها تقاضا کرد هارد دیسک بفرستند تا نسخههای دیجتالشدۀ کتابخانۀ مجلس را به آنان بدهد. ترس داشت گنجینهطرازان دوباره نسخهها را به گنجینهها برگردانند.
چندی قبل در کانال تلگرامی جعفریان مطلبی خواندم که لحنش کلافهوار بود. دنبال چند کتاب میگشت و نمییافت. نوشت:«هر چه فكر ميكنم مگر ما چقدر كتاب چاپی فارسی از آغاز آمدن چاپ تا ـ فرضا ـ سال ۱۳۵۰داریم، و این که آیا این قدر توانایی نداریم که همۀ اینها را اسکن کرده و بهآسانی در اختیار پژوهشگران قرار دهیم، عقلم به جایی نمیرسد. اگر این عجز نیست پس عجز چیست؟ یعنی ما توانایی این که حداکثر صدهزار کتاب و کتابچه را اسکن کرده و بهآسانی در اختیار قرار دهیم نداریم؟ اصلا دویست هزار؟ مگر چقدر هزینه و نیرو نیاز دارد؟ این آثار، ایرانی است و برای تحقیقات ایرانی، بسیار سودمند است. بندۀ خدا [ یعنی جعفریان] چهار سال در کتابخانۀ مجلس بود، آنچه اسکن شد، بیش از ۲۲هزار نسخه خطی و بالای ۱۱هزار کتاب چاپی سربی و سنگی بود. این یعنی این که با قریب ده دوازده تا اسکنر، میشود در چهار سال، نزدیک به ۳۵ هزار جلد کتاب را اسکن کرد».
چندسالی است که جعفریان رئیس کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران شده است. کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران چشموچراغ کتابخانههای دانشگاهی ایران است. کفایت و دلسوزی ایرج افشار در خشتخشت آن نمایان است. در زمینۀ نسخههای خطی گنجینهای است؛ زحمات مجتبی مینوی و محمدتقی دانشپژوه و افشار و دیگران به این گنجینه اعتبار داده است. کتابخانۀ مرکزی اعتبار دانشگاه تهران است.
دوران ریاست جعفریان بر کتابخانۀ مرکزی دوران مسکنت و بیپولی است. قحطسال و خشکسال است. اما وقتی کاربلد باشی و مدیر و مدبر باشی در بیپولی هم میشود کار بزرگ کرد و کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران در سختترین وضع مالی بزرگترین کار و خدمت را کرد؛ همۀ نسخههای خطی خود را رایگان در اختیار محققان گذاشت. بار عام است؛ بروید به سایت کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران و پیدیاف ۱۲۹۵۰ دستنویس را مجانی دانلود کنید.
باید درود فرستاد بر مدیران دانشگاه که اجازۀ این خدمت عظیم را به جعفریان دادند. نام این مدیران فرهنگدوست به نیکی ماندگار خواهد بود. این خدمت بزرگ و گشادهدستی سترگ فرهنگی نام دانشگاه تهران را بلندآوازه میکند.
انسان را از آرزوهایش میتوان شناخت. آرزوی رسول جعفریان هم این است:«آیا میشود یکروزی اعلام کرد ایران هم میراث مکتوب هزار ساله خود را بهصورت دیجیتالی در اختیار عموم قرار داده است». با چنین همتی رسید بدانچه رسید و میرسد بدانچه خواهد رسید...
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
از یاد داشت های ایران شناسی ✍ میلاد عظیمی ایران شناس اهل بابل و استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران :
رسول جعفریان از خادمان بزرگ کتاب در این مملکت است. کتابخوان است و کتابنویس و کتابدوست. کتاب را دوست دارد اما بیشتر از کتاب کتابخوانان و محققان را دوست دارد. آسان کردن تحقیق و دسترسی به منابع تحقیق را دوست دارد. دوران ریاستش در کتابخانۀ مجلس درخشان بود.او دستنویسهای کتابخانۀ مجلس را آزاد کرد! آنهمه نسخه را رایگان در اختیار مردم گذاشت. فهرستنویسی نسخهها و سندها را رونق داد. چاپ مجلات خوب و کتابهای خوب... وقتی از کتابخانۀ مجلس میرفت از برخی مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاهها تقاضا کرد هارد دیسک بفرستند تا نسخههای دیجتالشدۀ کتابخانۀ مجلس را به آنان بدهد. ترس داشت گنجینهطرازان دوباره نسخهها را به گنجینهها برگردانند.
چندی قبل در کانال تلگرامی جعفریان مطلبی خواندم که لحنش کلافهوار بود. دنبال چند کتاب میگشت و نمییافت. نوشت:«هر چه فكر ميكنم مگر ما چقدر كتاب چاپی فارسی از آغاز آمدن چاپ تا ـ فرضا ـ سال ۱۳۵۰داریم، و این که آیا این قدر توانایی نداریم که همۀ اینها را اسکن کرده و بهآسانی در اختیار پژوهشگران قرار دهیم، عقلم به جایی نمیرسد. اگر این عجز نیست پس عجز چیست؟ یعنی ما توانایی این که حداکثر صدهزار کتاب و کتابچه را اسکن کرده و بهآسانی در اختیار قرار دهیم نداریم؟ اصلا دویست هزار؟ مگر چقدر هزینه و نیرو نیاز دارد؟ این آثار، ایرانی است و برای تحقیقات ایرانی، بسیار سودمند است. بندۀ خدا [ یعنی جعفریان] چهار سال در کتابخانۀ مجلس بود، آنچه اسکن شد، بیش از ۲۲هزار نسخه خطی و بالای ۱۱هزار کتاب چاپی سربی و سنگی بود. این یعنی این که با قریب ده دوازده تا اسکنر، میشود در چهار سال، نزدیک به ۳۵ هزار جلد کتاب را اسکن کرد».
چندسالی است که جعفریان رئیس کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران شده است. کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران چشموچراغ کتابخانههای دانشگاهی ایران است. کفایت و دلسوزی ایرج افشار در خشتخشت آن نمایان است. در زمینۀ نسخههای خطی گنجینهای است؛ زحمات مجتبی مینوی و محمدتقی دانشپژوه و افشار و دیگران به این گنجینه اعتبار داده است. کتابخانۀ مرکزی اعتبار دانشگاه تهران است.
دوران ریاست جعفریان بر کتابخانۀ مرکزی دوران مسکنت و بیپولی است. قحطسال و خشکسال است. اما وقتی کاربلد باشی و مدیر و مدبر باشی در بیپولی هم میشود کار بزرگ کرد و کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران در سختترین وضع مالی بزرگترین کار و خدمت را کرد؛ همۀ نسخههای خطی خود را رایگان در اختیار محققان گذاشت. بار عام است؛ بروید به سایت کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران و پیدیاف ۱۲۹۵۰ دستنویس را مجانی دانلود کنید.
باید درود فرستاد بر مدیران دانشگاه که اجازۀ این خدمت عظیم را به جعفریان دادند. نام این مدیران فرهنگدوست به نیکی ماندگار خواهد بود. این خدمت بزرگ و گشادهدستی سترگ فرهنگی نام دانشگاه تهران را بلندآوازه میکند.
انسان را از آرزوهایش میتوان شناخت. آرزوی رسول جعفریان هم این است:«آیا میشود یکروزی اعلام کرد ایران هم میراث مکتوب هزار ساله خود را بهصورت دیجیتالی در اختیار عموم قرار داده است». با چنین همتی رسید بدانچه رسید و میرسد بدانچه خواهد رسید...
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
موزه ی سعدآباد تهران
تندیس آرش کمانگیر
#پهلوان_ملی_ایرانیان از دیار مازندران
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
تندیس آرش کمانگیر
#پهلوان_ملی_ایرانیان از دیار مازندران
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#تیرگان_جشن_رهایی_و_ماندگاری_ایران
✍ اشکان زارعی
یکبار دیگر ۱۳ تیر از پس هزارههای کهن فرا میرسد تا فراموش نکنیم در چنین روزی نیاکان ما با سپاسگزاری خداوند و گرامیداشت بارش باران٬ تیرگان را جشن میگرفتند.
http://yon.ir/fm4Tc
از کانال ایران بوم با ویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍ اشکان زارعی
یکبار دیگر ۱۳ تیر از پس هزارههای کهن فرا میرسد تا فراموش نکنیم در چنین روزی نیاکان ما با سپاسگزاری خداوند و گرامیداشت بارش باران٬ تیرگان را جشن میگرفتند.
http://yon.ir/fm4Tc
از کانال ایران بوم با ویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍️ صنعت مُد مخرب محیط زیست!
به گزارش زیستآنلاین ، مدگرایی و بهروز بودن در خرید لباس باعث میشود با طرحهای متنوعتری روبهرو شویم، اما باید بدانیم که این نگرش چه آسیبها و خساراتی به محیط زیست وارد میکند؛ ۱۰ ٪ از کل انتشارات گازهای گلخانهای جهان مربوط به صنعت مد است، دومین مصرفکننده آب جهان است و اقیانوسها را با ریزپلاستیکها آلوده میکند.
در این دوره از زمان، برخی از بخشهای زندگی مدرن مانند مسافرتهای هوایی، استفاده از وسایل پلاستیکی یکبارمصرف و حتی استفاده از وسایط نقلیه برای رفتن به و یا از محل کار به عنوان آلودهکننده و آسیبرسان به محیط زیست شناخته میشوند، اما وقتی صحبت از لباس و پوشاک میشود، تأثیرات مخرب آن آشکار نیست.
همانطور که مصرفکنندگان در سراسر جهان لباس بیشتری میخرند، این بازار برای تولید اقلام ارزانقیمت و سبْکهای جدید به محیط زیست آسیب میزند. به طور متوسط، مردم در سال ۲۰۱۴ ۶۰ ٪ پوشاک بیشتری نسبت به سال ۲۰۰۰ خریداری کردند.
صنعت مد ۱۰ ٪ از انتشار کربن جهان را تشکیل میدهد، منابع آبی را خشک میکند و رودخانهها و نهرها را آلوده میکند. علاوهبر این، ۸۵ درصد از کل منسوجات هر سال دور ریخته شده و به زباله تبدیل میشوند و شستن برخی از انواع لباسها مقادیر بسیاری از پلاستیک را به اقیانوسها میفرستد. اینها فقط بخشی از مهمترین تأثیرات مُد بر کره زمین هستند.
تولید لباس از سال ۲۰۰۰ تقریباً دو برابر شده است، در حالی که مردم فقط از نیمی از طول عمر لباسهای خود استفاده میکنند. در اروپا، شرکتهای مُد از میانگین عرضه دو مجموعه در سال در سال ۲۰۰۰ به پنج مورد در سال ۲۰۱۱ روی آوردهاند و برخی از مارکهای تجاری حتی بیشتر ارائه میدهند؛ مثلاً برند زارا ۲۴ مجموعه در سال و H&M بین ۱۲ تا ۱۶ عرضه را در سال ارائه میدهد، که البته سرنوشت تعداد زیادی از این لباسها در زبالهها به پایان میرسد.
در محل دفن زبالهها، در هر ثانیه معادل یک کامیون پر از لباس ریخته یا سوزانده میشود. در مجموع ، تقریباً ۸۵ درصد پارچهها هر سال به محل دفن زبالهها میروند و این مقدار برای پر کردن سالانه بندر سیدنی کافی است.
در عین حال، شستن لباس، سالانه ۵۰۰.۰۰۰ تن میکروفیبر معادل ۵۰ میلیارد بطری پلاستیکی را به اقیانوسها رها میکند. بسیاری از این الیاف از پلیاستر یا پلاستیک موجود در حدود ۶۰ ٪ از پوشاک هستند. تولید پلیاستر دو تا سه برابر بیشتر از میزان تولید پنبه منجر به انتشار کربن میشود و، از طرف دیگر، پلیاستر در اقیانوس تجزیه نمیشود.
در گزارشی از اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) تخمین زده شده است که ۳۵ ٪ از کل میکروپلاستیکها، یا همان قطعات بسیار کوچک پلاستیک که هرگز تجزیه بیولوژیکی نمیشوند، در اقیانوسها از شستوشوی پارچههای مصنوعی مانند پلیاستر رها شدهاند. به طور کلی، تا ۳۱ ٪ از آلودگی پلاستیک در اقیانوسها را میکروپلاستیکها تشکیل میدهند.
۱۰ ٪ از انتشار کربن در جهان مربوط به صنعت مُد است که این میزان انتشار گازهای گلخانهای بیشتر از همه پروازهای بینالمللی و حملونقل دریایی است. براساس گزارش بنیاد الن مک آرتور، اگر صنعت مد به مسیر فعلی خود ادامه دهد، این سهم از انتشار کربن میتواند تا سال ۲۰۵۰ به ۲۶ درصد برسد.
صنعت مد نیز دومین مصرفکننده آب در سراسر جهان است. برای تولید یک پیراهن نخی حدود ۷۰۰ گالن آب نیاز است. این مقدار آب برای اینکه یک نفر در مدت زمان سهونیم سال حداقل هشت فنجان آب در روز بنوشد کافی است. برای تولید یک شلوار جین حدود ۲۰۰۰ گالن آب لازم است و این مقدار برای نوشیدن ۸ فنجان در روز به مدت ۱۰ سال کافی است. دلیل آن این است که شلوار جین و پیراهن هر دو از یک گیاه بسیار پرآب ساخته میشوند: پنبه.
در ازبکستان، آنقدر برای تولید پنبه از آب دریاچه آرال استفاده شده که بعد از حدود ۵۰ سال خشک شد. دریاچه آرال، که زمانی یکی از چهار دریاچه بزرگ جهان بود، در حال حاضر یک بیابان خشک و حداکثر دارای چند حوضچه کوچک است.»
از کانال تلگرامی زیست آنلاین
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
به گزارش زیستآنلاین ، مدگرایی و بهروز بودن در خرید لباس باعث میشود با طرحهای متنوعتری روبهرو شویم، اما باید بدانیم که این نگرش چه آسیبها و خساراتی به محیط زیست وارد میکند؛ ۱۰ ٪ از کل انتشارات گازهای گلخانهای جهان مربوط به صنعت مد است، دومین مصرفکننده آب جهان است و اقیانوسها را با ریزپلاستیکها آلوده میکند.
در این دوره از زمان، برخی از بخشهای زندگی مدرن مانند مسافرتهای هوایی، استفاده از وسایل پلاستیکی یکبارمصرف و حتی استفاده از وسایط نقلیه برای رفتن به و یا از محل کار به عنوان آلودهکننده و آسیبرسان به محیط زیست شناخته میشوند، اما وقتی صحبت از لباس و پوشاک میشود، تأثیرات مخرب آن آشکار نیست.
همانطور که مصرفکنندگان در سراسر جهان لباس بیشتری میخرند، این بازار برای تولید اقلام ارزانقیمت و سبْکهای جدید به محیط زیست آسیب میزند. به طور متوسط، مردم در سال ۲۰۱۴ ۶۰ ٪ پوشاک بیشتری نسبت به سال ۲۰۰۰ خریداری کردند.
صنعت مد ۱۰ ٪ از انتشار کربن جهان را تشکیل میدهد، منابع آبی را خشک میکند و رودخانهها و نهرها را آلوده میکند. علاوهبر این، ۸۵ درصد از کل منسوجات هر سال دور ریخته شده و به زباله تبدیل میشوند و شستن برخی از انواع لباسها مقادیر بسیاری از پلاستیک را به اقیانوسها میفرستد. اینها فقط بخشی از مهمترین تأثیرات مُد بر کره زمین هستند.
تولید لباس از سال ۲۰۰۰ تقریباً دو برابر شده است، در حالی که مردم فقط از نیمی از طول عمر لباسهای خود استفاده میکنند. در اروپا، شرکتهای مُد از میانگین عرضه دو مجموعه در سال در سال ۲۰۰۰ به پنج مورد در سال ۲۰۱۱ روی آوردهاند و برخی از مارکهای تجاری حتی بیشتر ارائه میدهند؛ مثلاً برند زارا ۲۴ مجموعه در سال و H&M بین ۱۲ تا ۱۶ عرضه را در سال ارائه میدهد، که البته سرنوشت تعداد زیادی از این لباسها در زبالهها به پایان میرسد.
در محل دفن زبالهها، در هر ثانیه معادل یک کامیون پر از لباس ریخته یا سوزانده میشود. در مجموع ، تقریباً ۸۵ درصد پارچهها هر سال به محل دفن زبالهها میروند و این مقدار برای پر کردن سالانه بندر سیدنی کافی است.
در عین حال، شستن لباس، سالانه ۵۰۰.۰۰۰ تن میکروفیبر معادل ۵۰ میلیارد بطری پلاستیکی را به اقیانوسها رها میکند. بسیاری از این الیاف از پلیاستر یا پلاستیک موجود در حدود ۶۰ ٪ از پوشاک هستند. تولید پلیاستر دو تا سه برابر بیشتر از میزان تولید پنبه منجر به انتشار کربن میشود و، از طرف دیگر، پلیاستر در اقیانوس تجزیه نمیشود.
در گزارشی از اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) تخمین زده شده است که ۳۵ ٪ از کل میکروپلاستیکها، یا همان قطعات بسیار کوچک پلاستیک که هرگز تجزیه بیولوژیکی نمیشوند، در اقیانوسها از شستوشوی پارچههای مصنوعی مانند پلیاستر رها شدهاند. به طور کلی، تا ۳۱ ٪ از آلودگی پلاستیک در اقیانوسها را میکروپلاستیکها تشکیل میدهند.
۱۰ ٪ از انتشار کربن در جهان مربوط به صنعت مُد است که این میزان انتشار گازهای گلخانهای بیشتر از همه پروازهای بینالمللی و حملونقل دریایی است. براساس گزارش بنیاد الن مک آرتور، اگر صنعت مد به مسیر فعلی خود ادامه دهد، این سهم از انتشار کربن میتواند تا سال ۲۰۵۰ به ۲۶ درصد برسد.
صنعت مد نیز دومین مصرفکننده آب در سراسر جهان است. برای تولید یک پیراهن نخی حدود ۷۰۰ گالن آب نیاز است. این مقدار آب برای اینکه یک نفر در مدت زمان سهونیم سال حداقل هشت فنجان آب در روز بنوشد کافی است. برای تولید یک شلوار جین حدود ۲۰۰۰ گالن آب لازم است و این مقدار برای نوشیدن ۸ فنجان در روز به مدت ۱۰ سال کافی است. دلیل آن این است که شلوار جین و پیراهن هر دو از یک گیاه بسیار پرآب ساخته میشوند: پنبه.
در ازبکستان، آنقدر برای تولید پنبه از آب دریاچه آرال استفاده شده که بعد از حدود ۵۰ سال خشک شد. دریاچه آرال، که زمانی یکی از چهار دریاچه بزرگ جهان بود، در حال حاضر یک بیابان خشک و حداکثر دارای چند حوضچه کوچک است.»
از کانال تلگرامی زیست آنلاین
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from شبکه توسعه
🔳⭕️ ایرانیان؛ ملت همیشه در آستانه!
امیر ناظمی
اخیرا در نظرسنجی «شبکه توسعه» در خصوص تصور ایرانیان از ده سال آیندهشان پرسش شده است؛ و ۹۰۸۱ نفر در این نظرسنجی شرکت کردهاند. از میان آنان ۲۹٪ باور دارند که وضعیتشان بهتر میشود و ۱۸٪ گفتهاند بدتر؛ خب ممکن است این سوال را بپرسید که بقیه چه گفتند؟
بقیه یعنی ۵۳٪ گفتهاند نمیدانم! یعنی بیش از نیمی از آنان در حقیقت گفتهاند: «صبر کن ببینیم چه میشود!» تمامی آنها یعنی در وضعیت عدمقطعیت ایستادهاند؛ جایی که نمیدانند چه میشود؛ جایی که آینده برایشان پیشبینیپذیر نیست!
این جمله برای شما آشنا نیست؟ «صبر کن ببینیم چه میشود!» این جمله این چند دهه زندگی همه ما بوده است. هنوز برخی از افراد که در فکر مهاجرت هستند یا کسانی که میخواهند روی ایدههایشان سرمایهگذاری کنند؛ میرسند به همین جمله: «صبر کن ببینیم چه میشود»!
مشکل آن است که هیچوقت هم هیچ چیز قطعی نمیشود! نه ما آنقدر خوشبخت میشویم که منتظرش هستیم؛ و نه آنقدر بدبخت که اصلا نشود کاری کرد! مشکل آن است که ما همیشه در آستانه ایم! ما همانقدر که در آستانه توسعهی اقتصادی هستیم، در آستانه رکود هم هستیم! همانقدر که در آستانه یک جهش بزرگ؛ در آستانه یک جنگ بزرگ! ما همانقدر که در آستانه پیوستن به جهان هستیم، در آستانه گسستن از جهان هم هستیم! ما اصولا همیشه در آستانه هرچیزی هستیم! ما همیشه در آستانه زندگی میکنیم! بالاخره تکلیف ما معلوم نمی شود!
⭕️ عدمقطعیت چرا آزار دهنده است؟
عدمقطعیت یعنی ایستادن در جایی که نمیدانیم چه میشود! ممکن است شما فکر کنید آینده بهتر یا بدتر میشود. پیشبینیناپذیری یعنی زیستن در شرایطی که میتواند به هر چیزی ختم شود؛ و عدمقطعیت یعنی احتمال اینکه چه خواهد شد نیز مشخص نیست! اما واقعیت زندگی آن است که در زندگی، شما برای به دست آوردن هرچیزی نیاز به سرمایهگذاری دارید؛ یا داراییهایتان سرمایه شماست یا ایده و زمانی که میگذارید.
اما هر سرمایهگذاری، یعنی هزینه کردن در امروز به امید بازگشت بیشتر در آینده. حالا می خواهد پول تان را سرمایه گذاری کنید یا اعتبارتان را یا زمان تان را. به همین دلیل است که سرمایهگذاری همیشه بر پایه برآورد ما از آینده است؛ و ما که همیشه در آستانه زندگی میکنیم!، چگونه میتوانیم آینده را پیشبینی میکنیم؛ وقتی هیچ چیز پیشبینیپذیر نیست.
انگار تمامی آنها که نمیدانند وضعشان از هر دوگروهی که بدبین یا خوشبین به آینده هستند بدتر است. آنها به دلیل همین ندانستنشان در وضعیت چیزی مثل فلج شدن هستند؛ آنها نه پای رفتن دارند نه دل امید بستن!
☑️ تحلیل و تجویز راهبردی
مطالعات مختلف نشان میدهد: پیشبینیناپذیری و عدمقطعیت در زندگی فردی منجر به افزایش تشویش و به دنبال آن افزایش نفرت افراد به همدیگر میشود. وقتی شما نمیتوانید مثلا همسرتان را پیشبینی کنید؛ از او میترسید و به همین ترتیب اگر در جامعهای پیشبینیناپذیری افزایش یابد یعنی افراد هراس جمعی مییابند و گاه به نفرت از پیشبینیناپذیر زندگی خود میرسند.
وقتی در سطح ملی تا این اندازه پیشبینیناپذیر باشیم، یعنی سرمایهگذاری از یک تصمیمگیری منطقی به یک قمار تبدیل شده است. یعنی دل بستهایم به شگفتیسازها! رونق سوداگری به جای سرمایه گذاری ریشه دار در ایران معاصر نشانه همین بیماری ملت همیشه در آستانه است!
البته برای گریز از بیماری «همیشه در آستانه»، بیش از هر چیزی نیاز داریم به پیشبینیپذیری در سطح ملی و سیاستهایی که ثبات را میآورند. برای توسعه یافتن باید در سطح ملی پیشبینیپذیر شویم. تنها آن کشورهایی که برای مردم خود و جهان پیشبینیپذیر هستند؛ میتوانند سرمایهگذاری داخلی و خارجی را جذب نمایند؛ باید تکلیف را روشن کرد. تصمیمهای سخت گرفت و از آنجا به بعد دیگر پیشبینیپذیرتر شد.
توسعه، امنیت میخواهد، امنیت، یعنی پیشبینی پذیری و پیش بینی پذیری در گرو سیاست.های روشن و ثبات آفرین است. حداقل ۵۳% از جامعه همچنان منتظرند بییند چه میشود!
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید)
@I_D_Network
@ShareNovate
امیر ناظمی
اخیرا در نظرسنجی «شبکه توسعه» در خصوص تصور ایرانیان از ده سال آیندهشان پرسش شده است؛ و ۹۰۸۱ نفر در این نظرسنجی شرکت کردهاند. از میان آنان ۲۹٪ باور دارند که وضعیتشان بهتر میشود و ۱۸٪ گفتهاند بدتر؛ خب ممکن است این سوال را بپرسید که بقیه چه گفتند؟
بقیه یعنی ۵۳٪ گفتهاند نمیدانم! یعنی بیش از نیمی از آنان در حقیقت گفتهاند: «صبر کن ببینیم چه میشود!» تمامی آنها یعنی در وضعیت عدمقطعیت ایستادهاند؛ جایی که نمیدانند چه میشود؛ جایی که آینده برایشان پیشبینیپذیر نیست!
این جمله برای شما آشنا نیست؟ «صبر کن ببینیم چه میشود!» این جمله این چند دهه زندگی همه ما بوده است. هنوز برخی از افراد که در فکر مهاجرت هستند یا کسانی که میخواهند روی ایدههایشان سرمایهگذاری کنند؛ میرسند به همین جمله: «صبر کن ببینیم چه میشود»!
مشکل آن است که هیچوقت هم هیچ چیز قطعی نمیشود! نه ما آنقدر خوشبخت میشویم که منتظرش هستیم؛ و نه آنقدر بدبخت که اصلا نشود کاری کرد! مشکل آن است که ما همیشه در آستانه ایم! ما همانقدر که در آستانه توسعهی اقتصادی هستیم، در آستانه رکود هم هستیم! همانقدر که در آستانه یک جهش بزرگ؛ در آستانه یک جنگ بزرگ! ما همانقدر که در آستانه پیوستن به جهان هستیم، در آستانه گسستن از جهان هم هستیم! ما اصولا همیشه در آستانه هرچیزی هستیم! ما همیشه در آستانه زندگی میکنیم! بالاخره تکلیف ما معلوم نمی شود!
⭕️ عدمقطعیت چرا آزار دهنده است؟
عدمقطعیت یعنی ایستادن در جایی که نمیدانیم چه میشود! ممکن است شما فکر کنید آینده بهتر یا بدتر میشود. پیشبینیناپذیری یعنی زیستن در شرایطی که میتواند به هر چیزی ختم شود؛ و عدمقطعیت یعنی احتمال اینکه چه خواهد شد نیز مشخص نیست! اما واقعیت زندگی آن است که در زندگی، شما برای به دست آوردن هرچیزی نیاز به سرمایهگذاری دارید؛ یا داراییهایتان سرمایه شماست یا ایده و زمانی که میگذارید.
اما هر سرمایهگذاری، یعنی هزینه کردن در امروز به امید بازگشت بیشتر در آینده. حالا می خواهد پول تان را سرمایه گذاری کنید یا اعتبارتان را یا زمان تان را. به همین دلیل است که سرمایهگذاری همیشه بر پایه برآورد ما از آینده است؛ و ما که همیشه در آستانه زندگی میکنیم!، چگونه میتوانیم آینده را پیشبینی میکنیم؛ وقتی هیچ چیز پیشبینیپذیر نیست.
انگار تمامی آنها که نمیدانند وضعشان از هر دوگروهی که بدبین یا خوشبین به آینده هستند بدتر است. آنها به دلیل همین ندانستنشان در وضعیت چیزی مثل فلج شدن هستند؛ آنها نه پای رفتن دارند نه دل امید بستن!
☑️ تحلیل و تجویز راهبردی
مطالعات مختلف نشان میدهد: پیشبینیناپذیری و عدمقطعیت در زندگی فردی منجر به افزایش تشویش و به دنبال آن افزایش نفرت افراد به همدیگر میشود. وقتی شما نمیتوانید مثلا همسرتان را پیشبینی کنید؛ از او میترسید و به همین ترتیب اگر در جامعهای پیشبینیناپذیری افزایش یابد یعنی افراد هراس جمعی مییابند و گاه به نفرت از پیشبینیناپذیر زندگی خود میرسند.
وقتی در سطح ملی تا این اندازه پیشبینیناپذیر باشیم، یعنی سرمایهگذاری از یک تصمیمگیری منطقی به یک قمار تبدیل شده است. یعنی دل بستهایم به شگفتیسازها! رونق سوداگری به جای سرمایه گذاری ریشه دار در ایران معاصر نشانه همین بیماری ملت همیشه در آستانه است!
البته برای گریز از بیماری «همیشه در آستانه»، بیش از هر چیزی نیاز داریم به پیشبینیپذیری در سطح ملی و سیاستهایی که ثبات را میآورند. برای توسعه یافتن باید در سطح ملی پیشبینیپذیر شویم. تنها آن کشورهایی که برای مردم خود و جهان پیشبینیپذیر هستند؛ میتوانند سرمایهگذاری داخلی و خارجی را جذب نمایند؛ باید تکلیف را روشن کرد. تصمیمهای سخت گرفت و از آنجا به بعد دیگر پیشبینیپذیرتر شد.
توسعه، امنیت میخواهد، امنیت، یعنی پیشبینی پذیری و پیش بینی پذیری در گرو سیاست.های روشن و ثبات آفرین است. حداقل ۵۳% از جامعه همچنان منتظرند بییند چه میشود!
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید)
@I_D_Network
@ShareNovate
ویرگول
ایرانیان؛ ملت همیشه در آستانه!
امیر ناظمی اخیرا در نظرسنجی «شبکه توسعه» در خصوص تصور ایرانیان از ده سال آیندهشان پرسش شده است؛ و ۹۰۸۱ نفر در این نظرسنجی شرکت کردهاند…
جشن تیرگان،جانفشانی آرش کمانگیردلاوری ازمازندران برای مرزهای ایران.
جشن تیرگان بانام آرش کمانگیروجانفشانی اش برای مرزهای میهن گره خورده است.دردوران منوچهرشاه پیشدادی جنگهای طولانی بین ایران و توران درمیگیردکه هردوسپاه راخسته وفرسوده میکندسپس پایه ی آشتی رابرآن می نهندکه یک"تن سپاهی"،تیری از چکاد دماوندپرتاب کند،هرکجاکه تیربرزمین نشست،آنجامرزایران وتوران شود.
گفتگوبرسرخاک سرزمینمان ایران بودسرنوشت همه مردمان نواحی مرزی بدست یک تن بود؛اوآرش کمانگیربودآری،آرش کمانگیر برای جانفشانی درراه میهن گزینش شد.او ازچکاد دماوند آن تیرتاریخ سازرا می افکند.تیرآرش را ایزدبادده روز همراهی میکندتااینکه برتنه درختی درکنارجیحون فرود آید.جیحون مرزبین ایران وتوران میشود،اماآرش دیگرنیست،جانش رادرراه مرزهای ایران فدامیکند.آرش نمادهمه آنهایی است که برای پاسداری ازمرزهای میهن مان وسربلندی اش جان باختند.
آرش دراوستاباتلفظ اِرِخْشَه نام برده شده.اوستابالقب شیواتیرنام میبرد.واژهانگلیسیArcherبه معنی "کماندار"نیزازنام پهلوان ایرانزمین آرش کمانگیرگرفته شد.
ازکانال تپورستان گیلک آریائی باویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
جشن تیرگان بانام آرش کمانگیروجانفشانی اش برای مرزهای میهن گره خورده است.دردوران منوچهرشاه پیشدادی جنگهای طولانی بین ایران و توران درمیگیردکه هردوسپاه راخسته وفرسوده میکندسپس پایه ی آشتی رابرآن می نهندکه یک"تن سپاهی"،تیری از چکاد دماوندپرتاب کند،هرکجاکه تیربرزمین نشست،آنجامرزایران وتوران شود.
گفتگوبرسرخاک سرزمینمان ایران بودسرنوشت همه مردمان نواحی مرزی بدست یک تن بود؛اوآرش کمانگیربودآری،آرش کمانگیر برای جانفشانی درراه میهن گزینش شد.او ازچکاد دماوند آن تیرتاریخ سازرا می افکند.تیرآرش را ایزدبادده روز همراهی میکندتااینکه برتنه درختی درکنارجیحون فرود آید.جیحون مرزبین ایران وتوران میشود،اماآرش دیگرنیست،جانش رادرراه مرزهای ایران فدامیکند.آرش نمادهمه آنهایی است که برای پاسداری ازمرزهای میهن مان وسربلندی اش جان باختند.
آرش دراوستاباتلفظ اِرِخْشَه نام برده شده.اوستابالقب شیواتیرنام میبرد.واژهانگلیسیArcherبه معنی "کماندار"نیزازنام پهلوان ایرانزمین آرش کمانگیرگرفته شد.
ازکانال تپورستان گیلک آریائی باویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from عاشقان ایران
جشن #تیرگان
بزرگداشت #ایزد_باران
و نیز سلحشوری #آرش_کمانگیر
برهمه ایرانیان #پیشاپیش_خجسته باد
🥀🌾
۱۰_تیر گاهشمار خورشیدی
۱۳_تیر گاهشمار زرتشتی
تیرگان را برای مردم کشورمان #همگانی_کنیم
@loversofiran
بزرگداشت #ایزد_باران
و نیز سلحشوری #آرش_کمانگیر
برهمه ایرانیان #پیشاپیش_خجسته باد
🥀🌾
۱۰_تیر گاهشمار خورشیدی
۱۳_تیر گاهشمار زرتشتی
تیرگان را برای مردم کشورمان #همگانی_کنیم
@loversofiran
Forwarded from Mehestaan I حزب مهستان
▫️ بیانیهی حزب مهستان ایران دربارهی رویداد شهادتِ آتشنشانانِ مردمیِ جنگلها
▪️ متأسفانه بر خلافِ همهی هشدارها و یادآوریهای دلسوزان، کنشگران، استادان، کارشناسان و سمنها در سالهای گذشته دربارهی لزوم گماردنِ مدیریتی پرتوان و آگاه برای عرصههای محیطزیستیِ کشور و پشتیبانی تمامقدِ دولت و نیز حاکمیّت از وی، اینک در آستانهی تیرگانی دیگر باید سوگوارانه یادِ آرشانِ این زمان را که با دادنِ جانِ گرانمایهی خویش کوشیدند زیستبوم ایران باز بماند در خاطر مامِ میهن ثبت کنیم؛ مختار خندانی، بلال امینی و یاسین کریمی، و پیش از آنها البرز زارعی، و نیز شریف باجور، امید حسینزاده، رحمت حکیمینیا و محمد پژوهی.
▪️ حزب مهستان ایران، ضمن عرض تسلیت به خانوادههای این عزیزان و نیز فعالان مدنی بهویژه محیطزیستیِ کشور که در این سالها رویدادهای تلخ بسیاری را از سر گذراندهاند، و درخواست درج نام این عزیزان به عنوان شهیدان راه دفاع از میهن و انجامِ پشتیبانیهای مورد نیاز بیمهای و غیره از خانوادههای ایشان و کنشگرانِ این حوزه، که کمترین اقدام دولت در برابر چنین جانفشانیهایی میتواند باشد، به ریاست محترم جمهور یادآور میشود که:
۱) طبق برنامهی پنجسالهی ششم دولت موظف بوده است نسبت به تجهیز یگانی حرفهای و کاربلد برای آتشنشانیِ جنگلها، بهویژه یگانی هوایی، اقدام نماید؛ که شوربختانه نه تنها هنوز چنین یگانی ساماندهی نشده است که حتی سادهترین ملزوماتِ این کار (از جمله کفش و لباس و دستکشِ ضد حریق و کولهپشتی پاشِشی و آتشکوب و دمنده و...) نیز در حد نیاز و کفاف اعضای یگانهای موجودِ غیرتخصصی کنونی فراهم نگردیده است دیگر چه برسد به نیروهای داوطلب مردمی، که آنان تاوانِ این کوتاهیها را با پیشکش کردنِ جان خود دادهاند؛ موردی که شایسته است ریاست محترم قوهی قضائیه دستور پیگرد قاصران و عاملانِ چنین کوتاهیهای جانسِتانی را به قید فوریت صادر نمایند.
۲) از سوی دیگر و باز شوربختانه، با بیتوجهیها و ارزیابیهای نادرست سامانِ مدیریتیِ کشور، اکنون سازمان حفاظت از جنگلها یا سازمان حفاظت از محیطزیست برای در اختیار گرفتنِ بالگردها در چنین موردهایی، میبایست اقدام به نامهنگاریِ رسمی بین سازمانی با وزارت دفاع و سایر متولیان کنونی امر و همچنین واریز وجه مربوطه (ساعتی بیست میلیون تومان) نمایند! در حالی که خردمندانه است اقدام به خاموش کردنِ آتشی که زیستبوم ارزشمند و غیرقابلِ جایگزین این سرزمین را نابود میکند، جزو منافع ملی بهشمار رود و حسب مورد در شرح وظایف نیروهای مسلح کشور قرار گیرد تا در چنین زمانهایی، بدون لحظهای از دست دادنِ زمان و انجامِ کار غیرضرورِ از این جیب به آن جیب کردنِ پولی در درونِ دولت، کنشِ لازم انجام گیرد. اشاره میشود در زمانهایی چون آخر هفته یا تعطیلیها چنین موانعِ دیوانسالارانهای به چه فاجعهای میانجامند.
۳) و نیز میبایست یادآور شد که با توجه به خشکسالیهای سالهای اخیر و خطر جدّی و روند نگرانکنندهی افزایشی آتشسوزیها، که زیستبوم ایران و مراتع و جنگلهایمان را تهدید میکند، ضرورت تجهیز سازمان حفاظت از جنگلها به یگان حرفهای و مجهز مستقل و اختصاصی برای اطفای حریق و برخورداری از ناوگان هوایی متناسب و مورد نياز بیش از پیش احساس میشود؛ چرا که اصولاً بالگرد، که حرکت بالهایش به دمیدن و گُر گرفتنِ بیشتر آتش میانجامد، مناسبِ نشاندنِ آتش نیست و میبایست هر چه سریعتر نسبت به تهیهی هواپیماهای مخصوص آبپاش یا کانادایر برای این منظور اقدام شود.
دنباله در 👇
▪️ متأسفانه بر خلافِ همهی هشدارها و یادآوریهای دلسوزان، کنشگران، استادان، کارشناسان و سمنها در سالهای گذشته دربارهی لزوم گماردنِ مدیریتی پرتوان و آگاه برای عرصههای محیطزیستیِ کشور و پشتیبانی تمامقدِ دولت و نیز حاکمیّت از وی، اینک در آستانهی تیرگانی دیگر باید سوگوارانه یادِ آرشانِ این زمان را که با دادنِ جانِ گرانمایهی خویش کوشیدند زیستبوم ایران باز بماند در خاطر مامِ میهن ثبت کنیم؛ مختار خندانی، بلال امینی و یاسین کریمی، و پیش از آنها البرز زارعی، و نیز شریف باجور، امید حسینزاده، رحمت حکیمینیا و محمد پژوهی.
▪️ حزب مهستان ایران، ضمن عرض تسلیت به خانوادههای این عزیزان و نیز فعالان مدنی بهویژه محیطزیستیِ کشور که در این سالها رویدادهای تلخ بسیاری را از سر گذراندهاند، و درخواست درج نام این عزیزان به عنوان شهیدان راه دفاع از میهن و انجامِ پشتیبانیهای مورد نیاز بیمهای و غیره از خانوادههای ایشان و کنشگرانِ این حوزه، که کمترین اقدام دولت در برابر چنین جانفشانیهایی میتواند باشد، به ریاست محترم جمهور یادآور میشود که:
۱) طبق برنامهی پنجسالهی ششم دولت موظف بوده است نسبت به تجهیز یگانی حرفهای و کاربلد برای آتشنشانیِ جنگلها، بهویژه یگانی هوایی، اقدام نماید؛ که شوربختانه نه تنها هنوز چنین یگانی ساماندهی نشده است که حتی سادهترین ملزوماتِ این کار (از جمله کفش و لباس و دستکشِ ضد حریق و کولهپشتی پاشِشی و آتشکوب و دمنده و...) نیز در حد نیاز و کفاف اعضای یگانهای موجودِ غیرتخصصی کنونی فراهم نگردیده است دیگر چه برسد به نیروهای داوطلب مردمی، که آنان تاوانِ این کوتاهیها را با پیشکش کردنِ جان خود دادهاند؛ موردی که شایسته است ریاست محترم قوهی قضائیه دستور پیگرد قاصران و عاملانِ چنین کوتاهیهای جانسِتانی را به قید فوریت صادر نمایند.
۲) از سوی دیگر و باز شوربختانه، با بیتوجهیها و ارزیابیهای نادرست سامانِ مدیریتیِ کشور، اکنون سازمان حفاظت از جنگلها یا سازمان حفاظت از محیطزیست برای در اختیار گرفتنِ بالگردها در چنین موردهایی، میبایست اقدام به نامهنگاریِ رسمی بین سازمانی با وزارت دفاع و سایر متولیان کنونی امر و همچنین واریز وجه مربوطه (ساعتی بیست میلیون تومان) نمایند! در حالی که خردمندانه است اقدام به خاموش کردنِ آتشی که زیستبوم ارزشمند و غیرقابلِ جایگزین این سرزمین را نابود میکند، جزو منافع ملی بهشمار رود و حسب مورد در شرح وظایف نیروهای مسلح کشور قرار گیرد تا در چنین زمانهایی، بدون لحظهای از دست دادنِ زمان و انجامِ کار غیرضرورِ از این جیب به آن جیب کردنِ پولی در درونِ دولت، کنشِ لازم انجام گیرد. اشاره میشود در زمانهایی چون آخر هفته یا تعطیلیها چنین موانعِ دیوانسالارانهای به چه فاجعهای میانجامند.
۳) و نیز میبایست یادآور شد که با توجه به خشکسالیهای سالهای اخیر و خطر جدّی و روند نگرانکنندهی افزایشی آتشسوزیها، که زیستبوم ایران و مراتع و جنگلهایمان را تهدید میکند، ضرورت تجهیز سازمان حفاظت از جنگلها به یگان حرفهای و مجهز مستقل و اختصاصی برای اطفای حریق و برخورداری از ناوگان هوایی متناسب و مورد نياز بیش از پیش احساس میشود؛ چرا که اصولاً بالگرد، که حرکت بالهایش به دمیدن و گُر گرفتنِ بیشتر آتش میانجامد، مناسبِ نشاندنِ آتش نیست و میبایست هر چه سریعتر نسبت به تهیهی هواپیماهای مخصوص آبپاش یا کانادایر برای این منظور اقدام شود.
دنباله در 👇
Forwarded from Mehestaan I حزب مهستان
دنباله از 👆
▪️ حال که خوشبختانه دادستانی کل کشور دستور توقف واگذاری آشوراده و منتفی شدن اجرای طرحهای گردشگری در این ذخیرهگاه مهم زیستکره را صادر کرده و جلوی بخشی از آسیبرسانیهای دولت را گرفته است، امید است رییسجمهور محترم نیز کنشی محیطزیستی از خود نشان داده و نگذارد مرگِ این عزیزان بیثمر بماند تا نگاه تاریخ به این دولتِ مدعیِ محیطزیست، به اقدامهایی در چهار سالِ نخستش که تقریباً هیچ کدام از آنها نیز پایدار نماند و به بار ننشست، محدود نشود. در حالی که برخی اظهارنظرها از سوی مقامهای دولتی در اوج شگفتی حاکی از آن است که از یک سو به آتش کشیده شدن منابع ارزشمند محیطزیستی غربِ کشور ــ که از جمله اهمیت وافر تنها یک گونه از درختان بلوط در حوزهی زاگرس نیازمند شرح و بسط بسیار است ــ کماهمیت و فاقد توجیه اقتصادی اطفای حریق عنوان میشود، آن هم از سوی عالیرتبهترین مقام محیطزیستی کشور؛ و همچنین از سوی دیگر به جای آنکه از حضور مردمی و نهادهای مدنی که عاشقانه و فداکارانه در این عرصهها حضور مییابند استقبال شده و از آنها تقدیر گردد، آنان از سوی مقامهایی محلی به احساسی عمل کردن متهم میشوند که چنین سخنانی تنها میتواند اندک سرمایههای اجتماعیِ بازمانده را هم نابود کرده و اعتماد میان مردم و دولت و حاکمیت را کمرنگتر نماید. آشکار است که همین حضورِ مردمی و پیگیریِ رسانهها و وجودِ شبکههای اجتماعی است که در این سالها مانعِ نابودیِ کاملِ زیستبوم و نیز میراث فرهنگی و دیگر عرصههای حیاتی یک ملّت بهدستِ برخی مسؤولانِ ناآگاه و ناکارآمد و نیز سودجویان شده است؛ حضوری که میبایست مورد پشتیبانیِ کاملِ مسؤولانِ وظیفهشناس و دلسوز و مردمی باشد.
▪️ در پایان، حزب مهستان ایران در مقامِ حزبی ایرانشهری و متمرکز بر منافع کلان ملی و با نگاهی بلندمدت به ضرورت پاسداری از زیستبوم ارزشمند و در معرض آسیب کشور، ضمن ارج نهادن و قدردانی از جانفشانیِ تمامی کوشندگان این راه ارزشمند، به احترام درگذشتگان اخیر و جانهای گرانبهایی که نثار میهن گردیده است تمامقد ایستاده و به شدت و جدیّت مطالبهگری در برابر کمکاری و کوتاهی تمامی دستگاههای مسؤول را اعلام میدارد.
▫️ حزب مهستان ایران
▫️ سیزدهم تیرماه ۱۳۹۹
#بیانیه
#زیستبوم
@MehestaanParty
▪️ حال که خوشبختانه دادستانی کل کشور دستور توقف واگذاری آشوراده و منتفی شدن اجرای طرحهای گردشگری در این ذخیرهگاه مهم زیستکره را صادر کرده و جلوی بخشی از آسیبرسانیهای دولت را گرفته است، امید است رییسجمهور محترم نیز کنشی محیطزیستی از خود نشان داده و نگذارد مرگِ این عزیزان بیثمر بماند تا نگاه تاریخ به این دولتِ مدعیِ محیطزیست، به اقدامهایی در چهار سالِ نخستش که تقریباً هیچ کدام از آنها نیز پایدار نماند و به بار ننشست، محدود نشود. در حالی که برخی اظهارنظرها از سوی مقامهای دولتی در اوج شگفتی حاکی از آن است که از یک سو به آتش کشیده شدن منابع ارزشمند محیطزیستی غربِ کشور ــ که از جمله اهمیت وافر تنها یک گونه از درختان بلوط در حوزهی زاگرس نیازمند شرح و بسط بسیار است ــ کماهمیت و فاقد توجیه اقتصادی اطفای حریق عنوان میشود، آن هم از سوی عالیرتبهترین مقام محیطزیستی کشور؛ و همچنین از سوی دیگر به جای آنکه از حضور مردمی و نهادهای مدنی که عاشقانه و فداکارانه در این عرصهها حضور مییابند استقبال شده و از آنها تقدیر گردد، آنان از سوی مقامهایی محلی به احساسی عمل کردن متهم میشوند که چنین سخنانی تنها میتواند اندک سرمایههای اجتماعیِ بازمانده را هم نابود کرده و اعتماد میان مردم و دولت و حاکمیت را کمرنگتر نماید. آشکار است که همین حضورِ مردمی و پیگیریِ رسانهها و وجودِ شبکههای اجتماعی است که در این سالها مانعِ نابودیِ کاملِ زیستبوم و نیز میراث فرهنگی و دیگر عرصههای حیاتی یک ملّت بهدستِ برخی مسؤولانِ ناآگاه و ناکارآمد و نیز سودجویان شده است؛ حضوری که میبایست مورد پشتیبانیِ کاملِ مسؤولانِ وظیفهشناس و دلسوز و مردمی باشد.
▪️ در پایان، حزب مهستان ایران در مقامِ حزبی ایرانشهری و متمرکز بر منافع کلان ملی و با نگاهی بلندمدت به ضرورت پاسداری از زیستبوم ارزشمند و در معرض آسیب کشور، ضمن ارج نهادن و قدردانی از جانفشانیِ تمامی کوشندگان این راه ارزشمند، به احترام درگذشتگان اخیر و جانهای گرانبهایی که نثار میهن گردیده است تمامقد ایستاده و به شدت و جدیّت مطالبهگری در برابر کمکاری و کوتاهی تمامی دستگاههای مسؤول را اعلام میدارد.
▫️ حزب مهستان ایران
▫️ سیزدهم تیرماه ۱۳۹۹
#بیانیه
#زیستبوم
@MehestaanParty
☘پگاهتان به نیکی و نیکروزی🍀
☘شِمِه صِــوائـی(صِوی)خِش بُوئِه🍀
(مازنی)
☘شیمِه صوبح بخیرو برکت بِبی🍀(گیلکی)
☘شمَه صبح بَخَیر🍀(تالشی)
🍁 آدینه ( ناهیدروز)
،
🍂 ۱۳ تیر ماه ۱۳۹۹خورشیدی
🍁 ۱۱ نوروز ما ۱۵۳۱ تبری
🍂 ۲۵ وَرفِنِه ما گیلکی۱۵۹۳(دیلمی)
🍁 ۱۱ ذی القعده ۱۴۴۱ قمری
🍂 ۳ ژوئیه ۲۰۲۰ میلادی
(گاهشمار محلی بر پایه استخراج #نصراله_هومند با مجوز اداره ارشاد #مازندران)
نگاره (فرتور)از کانال نگاه نرگس
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
☘شِمِه صِــوائـی(صِوی)خِش بُوئِه🍀
(مازنی)
☘شیمِه صوبح بخیرو برکت بِبی🍀(گیلکی)
☘شمَه صبح بَخَیر🍀(تالشی)
🍁 آدینه ( ناهیدروز)
،
🍂 ۱۳ تیر ماه ۱۳۹۹خورشیدی
🍁 ۱۱ نوروز ما ۱۵۳۱ تبری
🍂 ۲۵ وَرفِنِه ما گیلکی۱۵۹۳(دیلمی)
🍁 ۱۱ ذی القعده ۱۴۴۱ قمری
🍂 ۳ ژوئیه ۲۰۲۰ میلادی
(گاهشمار محلی بر پایه استخراج #نصراله_هومند با مجوز اداره ارشاد #مازندران)
نگاره (فرتور)از کانال نگاه نرگس
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
در زمان پارتها و سلسله اشکانیان و همزمان با گسترش تجارت بین اشکانیان و امپراطوری چین انواع میوه ها و سبزیجات از ایران به چین راه یافت .
از جمله بذر اسفناج که چینیان بسیار به آن علاقهمند شدند و به آن « پوه_تسای» یعنی #سبزی_پارسی می گفتند.
از کانال تاریخ نگاری ساری با ویرایش
واکنون تاریخ چگونه وارونه تکرار می شود گسترش روابط اقتصادی و تجاری یک سویه با چین که برخی از تحلیل گران از آن با نام "مستعمره چین شدن"یاد میکنند.!!!!!
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
از جمله بذر اسفناج که چینیان بسیار به آن علاقهمند شدند و به آن « پوه_تسای» یعنی #سبزی_پارسی می گفتند.
از کانال تاریخ نگاری ساری با ویرایش
واکنون تاریخ چگونه وارونه تکرار می شود گسترش روابط اقتصادی و تجاری یک سویه با چین که برخی از تحلیل گران از آن با نام "مستعمره چین شدن"یاد میکنند.!!!!!
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from آموزش خط و زبان پهلوى
کشف کاملترین نسخه از کهنترین کتیبههای سغدی
روز ششم تیرماه 1391، خبرگزاریها خبر کشف این کتیبه را از کول تپه (Kultobe) در قزاقستان منتشر کردند.
پیشتر مجموعهای از خرده کتیبهها در همین مکان پیدا شده بود و نشان داد که سغدیان احتمالا در حدود سده دوم میلادی تا محدودهای بسیار شمالیتر از سرزمین اصلی خود فعالیت داشتند.
این خرده کتیبهها یادبود چهار فرمانده از سمرقند و کیش (شهر سبز) و نخشب و بخارا است که در این ناحیه کنثی (کند، شهر) را ساختهاند.
مرجع:
https://bit.ly/2VECRab
@Frataak
روز ششم تیرماه 1391، خبرگزاریها خبر کشف این کتیبه را از کول تپه (Kultobe) در قزاقستان منتشر کردند.
پیشتر مجموعهای از خرده کتیبهها در همین مکان پیدا شده بود و نشان داد که سغدیان احتمالا در حدود سده دوم میلادی تا محدودهای بسیار شمالیتر از سرزمین اصلی خود فعالیت داشتند.
این خرده کتیبهها یادبود چهار فرمانده از سمرقند و کیش (شهر سبز) و نخشب و بخارا است که در این ناحیه کنثی (کند، شهر) را ساختهاند.
مرجع:
https://bit.ly/2VECRab
@Frataak
Forwarded from ایرانبان کُرد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوزدهم خرداد ماە نود و هفت خورشیدی، در دانشگاە جرج واشنگتن آمریکا همایشی برگزار شد که در آن سخنان جناب کورش کلهر، مرد میهن پرست کرمانشاهی درمورد خطر فدرالیسم بازتاب زیادی پیدا کرد. در این همایش آقای کلهر نسبت به خطر فدرالیسم هشدار داد و درباره اینکه چرا فدرالیسم مناسب ایران نیست روشنگری کرد این سخنان که مصداق ریختن آب در لانه مورچه ها بود برخی از مهره های پانکرد و قوم گرا را بر آن داشت که علیه ایشان بیانیه داده و در پوشش دفاع از قدرت های محلی ایلی عشیره ای که آقای کلهر منتقد آن بود باز هم در تنور قوم گرایی و ایل گرایی بدمند. امیدواریم مردم ما این فیلم را ببینند و زحمات امثال عباس خان کلهر و علی آقاخان کلهر را هدر ندهند که اگر به کرد بودن باشد، کورش کلهر خیلی کرد تر از نوباوه گان تازه به دوران رسیده است.
@iranban_kord
@iranban_kord
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍉نابودی۷ هزار تن هندوانه صادراتی ایران در ترکیه/نابودی ۳درصد از آب سدلتیان درمرز ترکیه!
روزگذشته۷هزار تن هندوانه صادراتی ایران به ترکیه باافزایش۴برابری!!تعرفه وبسته شدن مرزها برای شیوع کرونااز بین رفت.صادر کنندگان هندوانه که بیشترشان تبریزی هستند خسارتهای فراوانی دیدنداتاق بازرگانی تبریزوایران هیچ واکنشی دربرابرترکیه نداشتند!!
شایددرنگاه نخست موضوع تنها ازبین رفتن یکی ازمحصولات کشاورزی کشور باشدامادرواقع مسئله ازبین رفتن دومیلیاردلیتریادومیلیون مترمکعب آب کشوراست!
آمار وزارت جهادکشاورزی نشان میدهددرسال گذشته حدود۵میلیاردمترمکعب محصولات آببر صادر شده که البته در شرایط تنش شدیدآبی وافزایش۲۰درصدی مصرف روزانه آب درشرایط کرونا،میتواندکاهش منابع آبی کشورراسرعت دهد.
سدکرج که نخستین سدچندمنظوره ایران است، اکنون نزدیک به۱۸۱ میلیون مترمکعب وسدلتیان نیز۶۱میلیون مترمکعب آب دارند.نابودی۷ هزار تن هندوانه ایرانی درترکیه به معنای ازدست رفتن ۱.۱درصدازذخیره آب سدکرج و۳درصد از آبهای پشت سدلتیان است./همشهری آنلاین
هرچه ازکشوربرادرودوست ترکیه رسدنیکوست.!!!
"تحریم ترکیه"
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
روزگذشته۷هزار تن هندوانه صادراتی ایران به ترکیه باافزایش۴برابری!!تعرفه وبسته شدن مرزها برای شیوع کرونااز بین رفت.صادر کنندگان هندوانه که بیشترشان تبریزی هستند خسارتهای فراوانی دیدنداتاق بازرگانی تبریزوایران هیچ واکنشی دربرابرترکیه نداشتند!!
شایددرنگاه نخست موضوع تنها ازبین رفتن یکی ازمحصولات کشاورزی کشور باشدامادرواقع مسئله ازبین رفتن دومیلیاردلیتریادومیلیون مترمکعب آب کشوراست!
آمار وزارت جهادکشاورزی نشان میدهددرسال گذشته حدود۵میلیاردمترمکعب محصولات آببر صادر شده که البته در شرایط تنش شدیدآبی وافزایش۲۰درصدی مصرف روزانه آب درشرایط کرونا،میتواندکاهش منابع آبی کشورراسرعت دهد.
سدکرج که نخستین سدچندمنظوره ایران است، اکنون نزدیک به۱۸۱ میلیون مترمکعب وسدلتیان نیز۶۱میلیون مترمکعب آب دارند.نابودی۷ هزار تن هندوانه ایرانی درترکیه به معنای ازدست رفتن ۱.۱درصدازذخیره آب سدکرج و۳درصد از آبهای پشت سدلتیان است./همشهری آنلاین
هرچه ازکشوربرادرودوست ترکیه رسدنیکوست.!!!
"تحریم ترکیه"
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
۱۳ سیزدهم تیرماه ، آخرین روز #جشنهای_ملی_تیرگان و #روز_ملی_دماوند بر #ایرانیان فرخنده باد.
#روز_ملی_دماوند همزمان با #تیرگان در #مازندران با نام #تیرماه_سیزده_شو در شب سیزدهم آبانماه برگزار میشود.
انجمن دوست داران دماوند کوه، هر ساله این جشن را در روز سیزدهم تیر در دامنههای قله دماوند در «شهر رینه لاریجان» برگزار میکنند.
این جشن به ثبت ملی نیز رسیدهاست.
مراسم برفچال نیز یکی دیگر از مراسمی است که در اواسط ماه اردیبهشت ، در مرتع اَسک وش بین رینه و پلور انجام میشود. هر سال در فصل بهار برفهای باقیمانده از زمستان در دامنهٔ کوه دماوند جمعآوری میشود و در گودالی ریخته میشود. این کار، یک دوراندیشی و پیشبینی است تا آب کافی برای تابستان ذخیره شود. پس از پایان مراسم، جشن و خوردن غذاست که فقط مردها حق شرکت در آن را دارند. زنها در روستای اسک میمانند و مراسم و جشن مربوط به خود را برگزار میکنند.
[۱۳ تیرماه را روز ساری هم نامگذاری کردندکه بسیاری از فرهیختگان آمل این روز را شایسته ی شهر #آمل میدانند.]
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#روز_ملی_دماوند همزمان با #تیرگان در #مازندران با نام #تیرماه_سیزده_شو در شب سیزدهم آبانماه برگزار میشود.
انجمن دوست داران دماوند کوه، هر ساله این جشن را در روز سیزدهم تیر در دامنههای قله دماوند در «شهر رینه لاریجان» برگزار میکنند.
این جشن به ثبت ملی نیز رسیدهاست.
مراسم برفچال نیز یکی دیگر از مراسمی است که در اواسط ماه اردیبهشت ، در مرتع اَسک وش بین رینه و پلور انجام میشود. هر سال در فصل بهار برفهای باقیمانده از زمستان در دامنهٔ کوه دماوند جمعآوری میشود و در گودالی ریخته میشود. این کار، یک دوراندیشی و پیشبینی است تا آب کافی برای تابستان ذخیره شود. پس از پایان مراسم، جشن و خوردن غذاست که فقط مردها حق شرکت در آن را دارند. زنها در روستای اسک میمانند و مراسم و جشن مربوط به خود را برگزار میکنند.
[۱۳ تیرماه را روز ساری هم نامگذاری کردندکه بسیاری از فرهیختگان آمل این روز را شایسته ی شهر #آمل میدانند.]
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سوم ژوئیه روز جهانی بی پلاستیک، بی زباله و "نه به پلاستیک"
جای پلاستیک در طبیعت وجنگل نیست
به جای پلاستیک از کیسه های نخی که در طبیعت جذب میشوند استفاده کنیم.
#بی_پلاستیک
#بی_زباله
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
جای پلاستیک در طبیعت وجنگل نیست
به جای پلاستیک از کیسه های نخی که در طبیعت جذب میشوند استفاده کنیم.
#بی_پلاستیک
#بی_زباله
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali