#اسماعیل کودک جازموریانی که چشمانش براثر #فقر ونداری بی تفاوتی من و شما و فیش نجومی کارکنان وزارت بهداشت تقریبأنابینا شده است چشمان معصوم او طاقت دیدن بی تفاوتی خیلی از ما ها را نسبت به محرومین نداشت، به گفته مادرش تا ۴ماهگی بینایی خود را داشت اما نبود پزشک باعث شد که دنیای این کودک زیر تیغ #محرومیت تارشود.
به گزارش”
🎦رودبار ما
“؛ شهرجازموریان در ۶۵کیلومتری شهرستان رودبار جنوب قرار دارد از جازموریان ۷۰کیلومتر را که بپیمایی به منطقه محروم میل فرهاد خواهی رسید هرچه به طرف میل فرهاد می روی عمق ودرد محرومیت بیشتر می شود.
پتکی روستایی محروم با جاده ای خاکی درمنطقه میل فرهاد بخش جازموریان شهرستان رودبار جنوب است که با گذشت ۳۷ سال از انقلاب اسلامی هنوز از نعمت راه روستایی مناسب برخوردار نیست و می توان آن را نمادی واقعی و ملموس از فقر و محرومیت تاریخی در رودبار جنوب قلمداد کرد.
روستای پتکی علاوه بر همه مشکلات خاص خود از نظر بهداشت در وضع بسیار بدی به سر میبرد. بیماریهایی از قبیل عفونتهای دستگاه گوارشی و بیماریهای چشمی به دلیل مصرف آب غیر بهداشتی در بین آنها به وضوح دیده میشود.
واژه ای نیست تا بتواند توصیف کننده قطرات اشک غلتیده بر صورت مادران فقیر باشد،شعری را نمیتوان یافت که سوزناکی دستهای خالی را بیان کند. قلمی نیست که بتواند پریشانی مستضعفان دردمند را بازتاب دهد.
صورتهای آفتاب سوخته، اندام لاغر و نحیف، لباسهای چرک و چروک اما لبخندی میهماننوازانه چیزهایی است که در پتکی به چشم میآید و بعد از آن غم نهفته در چشمهاست که با ذکاوت اندکی از سوی مخاطب، حس میشود.
مردم در روستاهای بخش زهکلوت به واسطه پراکندگی و نداشتن جاده ارتباطی مناسب برای رساندن خود به نخستین مراکز خدمات درمانی باید رنج و مشقت زیادی را به جان بخرند.
اسماعیل یکی از کودکان همین روستاست که چشمانش براثر فقر ونداری بی تفاوتی من و شما و فیش نجومی کارکنان وزارت بهداشت تقریبأنابینا شده است تا نامهربانی و بی تفاوتی خیلی از ما ها رو نسبت به محرومین نبیند، به گفته مادرش تا ۴ماهگی بینایی خود را داشت اما نبود پزشک باعث شد که دنیای این کودک زیر تیغ محرومیت تارشود.
فقر ونداری، نه فیش نجومی و نه اختلاسهای که این مردم محروم قادر به شمارش صفرهای آن نیستند باعث شده است که این کودک بینایی خود را از دست بدهد و بازی های کودکانه خود را در تاریکی چشمانش جسجو کند.
با پای برهنه بر روی سنگریزها را ه می رفت این پسر بچه با اینکه تقریبا نابینا شده بود ولی نو بودن دمپائی رو در پای خودش حس می کرد چون قبل از این با پای برهنه روی خاک و سنگریزه ها راه می رفت.
ای ساکنان پُر زرق و برق کوچههای بیخیالی، اینک چراغ خانه هم وطن مستضعف تو، از بینوایی و نداری خاموش است و پسرک معصوم، شب هنگام به جای بازی، دنیای تاریکی را در بغل میگیرد.
اینک در جای جای میهن اسلامی ما، هستند افرادی که در اثر پدیده شوم فقر و نداری، روزشان شب است و شبشان، برزخی تمامنما.
راستی! چه کسی می تواند به فریادهای خاموش مستضعفان پاسخ دهد؟ چه کسی می تواند باری از رنج بی کران مستضعفان را بر دوش کشد؟
چه نیکوست در این دریای بی کرانه زندگی، نگاهمان به دستهایی باشد که فریاد بیصدایش ما را به خود میخواند.
طی هفته دوهفته گذشته تعدادی دمپائی که اهدائی خیرین تهرانی بود توسط گروه تبلیغی _فرهنگی بیان در روستای بسیارمحروم پتکی در بین کودکان پابرهنه این روستا توزیع شد چرا که مدتها بود آنها دمپائی پاره و کهنه به پا داشتند.
اری،در روزگاری که فیشهای نجومی7 کلیدواژه رسانههای خبری شده است، مردمانی از جنس درد در دورترین نقطه جنوب کرمان زندگی میکنند، که داشتن یک جفت دمپائی نو می شود همه ی دنیای یک دختر بچه ی کپر نشین در روستای دورافتاده جنوب کرمان کاش کسی هم پیدا می شد تا بیماری آنها را همانند تاول پاهایشان التیام بخشد.
#ما_همه_مسئولیم ؛اسماعیل با اینکه تقریبا نابینا شده بود ولی نو بودن دمپائی رو در پای خودش حس می کرد چون قبل از این با پای برهنه روی خاک و سنگریزه ها راه می رفت و پاهایش آسیب دیده بود
🔰منبع :سایت رودبارما
@jazmooryan
به گزارش”
🎦رودبار ما
“؛ شهرجازموریان در ۶۵کیلومتری شهرستان رودبار جنوب قرار دارد از جازموریان ۷۰کیلومتر را که بپیمایی به منطقه محروم میل فرهاد خواهی رسید هرچه به طرف میل فرهاد می روی عمق ودرد محرومیت بیشتر می شود.
پتکی روستایی محروم با جاده ای خاکی درمنطقه میل فرهاد بخش جازموریان شهرستان رودبار جنوب است که با گذشت ۳۷ سال از انقلاب اسلامی هنوز از نعمت راه روستایی مناسب برخوردار نیست و می توان آن را نمادی واقعی و ملموس از فقر و محرومیت تاریخی در رودبار جنوب قلمداد کرد.
روستای پتکی علاوه بر همه مشکلات خاص خود از نظر بهداشت در وضع بسیار بدی به سر میبرد. بیماریهایی از قبیل عفونتهای دستگاه گوارشی و بیماریهای چشمی به دلیل مصرف آب غیر بهداشتی در بین آنها به وضوح دیده میشود.
واژه ای نیست تا بتواند توصیف کننده قطرات اشک غلتیده بر صورت مادران فقیر باشد،شعری را نمیتوان یافت که سوزناکی دستهای خالی را بیان کند. قلمی نیست که بتواند پریشانی مستضعفان دردمند را بازتاب دهد.
صورتهای آفتاب سوخته، اندام لاغر و نحیف، لباسهای چرک و چروک اما لبخندی میهماننوازانه چیزهایی است که در پتکی به چشم میآید و بعد از آن غم نهفته در چشمهاست که با ذکاوت اندکی از سوی مخاطب، حس میشود.
مردم در روستاهای بخش زهکلوت به واسطه پراکندگی و نداشتن جاده ارتباطی مناسب برای رساندن خود به نخستین مراکز خدمات درمانی باید رنج و مشقت زیادی را به جان بخرند.
اسماعیل یکی از کودکان همین روستاست که چشمانش براثر فقر ونداری بی تفاوتی من و شما و فیش نجومی کارکنان وزارت بهداشت تقریبأنابینا شده است تا نامهربانی و بی تفاوتی خیلی از ما ها رو نسبت به محرومین نبیند، به گفته مادرش تا ۴ماهگی بینایی خود را داشت اما نبود پزشک باعث شد که دنیای این کودک زیر تیغ محرومیت تارشود.
فقر ونداری، نه فیش نجومی و نه اختلاسهای که این مردم محروم قادر به شمارش صفرهای آن نیستند باعث شده است که این کودک بینایی خود را از دست بدهد و بازی های کودکانه خود را در تاریکی چشمانش جسجو کند.
با پای برهنه بر روی سنگریزها را ه می رفت این پسر بچه با اینکه تقریبا نابینا شده بود ولی نو بودن دمپائی رو در پای خودش حس می کرد چون قبل از این با پای برهنه روی خاک و سنگریزه ها راه می رفت.
ای ساکنان پُر زرق و برق کوچههای بیخیالی، اینک چراغ خانه هم وطن مستضعف تو، از بینوایی و نداری خاموش است و پسرک معصوم، شب هنگام به جای بازی، دنیای تاریکی را در بغل میگیرد.
اینک در جای جای میهن اسلامی ما، هستند افرادی که در اثر پدیده شوم فقر و نداری، روزشان شب است و شبشان، برزخی تمامنما.
راستی! چه کسی می تواند به فریادهای خاموش مستضعفان پاسخ دهد؟ چه کسی می تواند باری از رنج بی کران مستضعفان را بر دوش کشد؟
چه نیکوست در این دریای بی کرانه زندگی، نگاهمان به دستهایی باشد که فریاد بیصدایش ما را به خود میخواند.
طی هفته دوهفته گذشته تعدادی دمپائی که اهدائی خیرین تهرانی بود توسط گروه تبلیغی _فرهنگی بیان در روستای بسیارمحروم پتکی در بین کودکان پابرهنه این روستا توزیع شد چرا که مدتها بود آنها دمپائی پاره و کهنه به پا داشتند.
اری،در روزگاری که فیشهای نجومی7 کلیدواژه رسانههای خبری شده است، مردمانی از جنس درد در دورترین نقطه جنوب کرمان زندگی میکنند، که داشتن یک جفت دمپائی نو می شود همه ی دنیای یک دختر بچه ی کپر نشین در روستای دورافتاده جنوب کرمان کاش کسی هم پیدا می شد تا بیماری آنها را همانند تاول پاهایشان التیام بخشد.
#ما_همه_مسئولیم ؛اسماعیل با اینکه تقریبا نابینا شده بود ولی نو بودن دمپائی رو در پای خودش حس می کرد چون قبل از این با پای برهنه روی خاک و سنگریزه ها راه می رفت و پاهایش آسیب دیده بود
🔰منبع :سایت رودبارما
@jazmooryan
کانال جازمــوریــان ﷽
مستند من طیبه ۱۷سال دارم مستندی کوتاه و غم انگیز میباشد که دل خیلی هارو بدرد اورد وصدای ان در جهان پیچید گوینده این مستند حمیدرضا پرویزی
#محرومیت #بی_پایان #جنوب #کرمان
مستند من طیبه ۱۷سال دارم
مستندی کوتاه و غم انگیز
را در این کانال ببینید
💯👇همراه باجازموریان👇💯
https://t.me/joinchat/AAAAAD7jqhvU_7W1SZOUFQ
مستند من طیبه ۱۷سال دارم
مستندی کوتاه و غم انگیز
را در این کانال ببینید
💯👇همراه باجازموریان👇💯
https://t.me/joinchat/AAAAAD7jqhvU_7W1SZOUFQ
2_5460960357478564329.pdf
6.3 MB
🗞روزنامه کاغذ وطن
#محرومیت_جنوب_کشور_در_پایتخت
#احساس_نمیشود
#خبر_جازموریان↙️
╔════════════╗🇮🇷
🌴 @jazmooryan 🌴جازموریان
╚════════════╝
#محرومیت_جنوب_کشور_در_پایتخت
#احساس_نمیشود
#خبر_جازموریان↙️
╔════════════╗🇮🇷
🌴 @jazmooryan 🌴جازموریان
╚════════════╝
#کودکان منطقه من به کدامین گناه پرپر می شوند؟؟
قربانیان نیش عقرب(و درستش نیش #محرومیت) در جنوب کرمان
اینها فقط ٣ تن از دهها کودکی هستند که تاوان زیست شان در #جنوب_کرمان را با ارزانی جانشان داده اند
قربانیان نیش عقرب(و درستش نیش #محرومیت) در جنوب کرمان
اینها فقط ٣ تن از دهها کودکی هستند که تاوان زیست شان در #جنوب_کرمان را با ارزانی جانشان داده اند
Forwarded from اتچ بات
... ...:
#درد_دل_جوانان
#عقب_ماندگی
#محرومیت
#کتاب
#کتابخانه
بخدا وقتی این وضعیت رو دیدم که گرد و غبار روی کتاب ها نشسته اشکم در اومد ،کتابی که برای بالا بردن سطح فرهنگ و دانش مردم هست اینجوری باید خاک بخوره؟ ما خواستار پیشرفت هستیم ولی براش حتی سر سوزن هم خرج نمیکنیم. ما چندتا جوون نزدیک به چهار ماه هست که در تلاش هستیم تا این کتابخونه رو راه اندازی کنیم ،از تمامی مسئولین و مردم کمک خواستیم ولی هیچ کمک شایانی به ما نشد، بعضیا هم مقداری کمک کردن واقعا خداخیرشون بده چون به اهمیت کار پی برده اند.
بنایی که ۲۰سال هست تاسیس شده داره خاک می خوره ،آیا فردا روز نباید جوابگو باشیم که چرا استفاده نکردیم و در محرومیت خود پافشاری می کنیم، محرومیت ما خودخواسته است ،تا ما نخواهیم وضعیت را تغییر ندهیم ،همین است که همین.
#گروه_فرهنگی_هنری_پاشپاد
#درد_دل_جوانان
#عقب_ماندگی
#محرومیت
#کتاب
#کتابخانه
بخدا وقتی این وضعیت رو دیدم که گرد و غبار روی کتاب ها نشسته اشکم در اومد ،کتابی که برای بالا بردن سطح فرهنگ و دانش مردم هست اینجوری باید خاک بخوره؟ ما خواستار پیشرفت هستیم ولی براش حتی سر سوزن هم خرج نمیکنیم. ما چندتا جوون نزدیک به چهار ماه هست که در تلاش هستیم تا این کتابخونه رو راه اندازی کنیم ،از تمامی مسئولین و مردم کمک خواستیم ولی هیچ کمک شایانی به ما نشد، بعضیا هم مقداری کمک کردن واقعا خداخیرشون بده چون به اهمیت کار پی برده اند.
بنایی که ۲۰سال هست تاسیس شده داره خاک می خوره ،آیا فردا روز نباید جوابگو باشیم که چرا استفاده نکردیم و در محرومیت خود پافشاری می کنیم، محرومیت ما خودخواسته است ،تا ما نخواهیم وضعیت را تغییر ندهیم ،همین است که همین.
#گروه_فرهنگی_هنری_پاشپاد
Telegram
attach 📎
✔️ انعکاس نقاط قوت وضعف جنوب کرمان💯
✔️ سریع ترین خبرها
✔️تنها هدف ما رفع #محرومیت جنوب
✅ گزارش مشکلات مردمی جنوب کرمان💯
👇جهت عضویت👇
https://telegram.me/joinchat/AAAAAECflZS4eRjFzcSG7A
💢ارتباط با ما از طریق آیدی زیر👇
@sp4638
✔️ سریع ترین خبرها
✔️تنها هدف ما رفع #محرومیت جنوب
✅ گزارش مشکلات مردمی جنوب کرمان💯
👇جهت عضویت👇
https://telegram.me/joinchat/AAAAAECflZS4eRjFzcSG7A
💢ارتباط با ما از طریق آیدی زیر👇
@sp4638