#معنای_مولا_در_حدیث_غدیر 2⃣
✅ تحقیقی پیرامون واژه مولا در حدیث غدیر
2⃣ پایان حدیث که مى فرماید: «أللّهُمّ والِ من والاه وعاد من عاداه»؛ (خداوندا دوست بدار کسى که او را دوست مى دارد، و دشمن بدار کسى را که با او دشمنى مى کند) و در برخى طرق حدیث این جمله یا قریب به آن نیز آمده است: «وانصُر من نصره و اخْذُل من خذله»؛ (یارى کننده او را یارى، و خوار کننده او را خوار گردان). مى توان براى تأیید اینکه «مولى»، جز با معنى اولویتِ ملازم با امامت، سازگارى ندارد، وجوهى را ذکر کرد:
🔹 الف ـ هنگامى که پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) مقام شامخى را که خداوند به وصیّش واگذار کرده بود (ریاست عامّه بر مردم و امامت مطلقه پس از پیامبر) آشکار ساخت، طبیعتاً مى دانست که تحقیق این امر به ارتش و حامى و اطاعت والیان و استانداران و فرمانداران و کارگزاران نیازمند است. و نیز مى دانست ـ آن گونه که در قرآن(۱) آمده است ـ در میان مردم افرادى هستند که به او حسادت مى ورزند. و نیز حضرت مى دانست کسانى هستند که کینه او را در دل خود پنهان مى کنند و افرادى میان منافقان وجود دارند که به خاطر خون خواهى هاى جاهلى، دشمنى او را دردل پنهان داشته اند و نیز مى دانست که پس از او از سوى آزمندانِ حکومت و مال، فتنه و فسادى برگرفته از حرص و ولع، پدید خواهد آمد و آنان از على خواسته هایى خواهند داشت که شایستگى آن را ندارند و على(علیه السلام) نیز طبق حقّ، عمل کرده خواسته هاى آنان را به خاطر عدم کار آزمودگى و عدم شایستگى شان بر آورده نخواهد ساخت، و در نتیجه آنان سپرهایشان را مقابل او خواهند گرفت، (دشمن او شده و به جنگ با او مى پردازند(۲)) و در برابرش صف آرایى مى کنند. چنان که اجمالاً آن را با این سخن، بیان مى فرماید: «إن تؤمّروا علیّاًـ ولا أراکم فاعلین ـ تجدوه هادیاً مهدیّاً»(۳)؛ (اگر از على فرمانبردارى کنید ـ و من نمى بینم که انجام دهید ـ هر آینه او را رهنما و هدایت شده خواهید یافت)؛ و در عبارتى: «إن تستخلفوا علیّاً ـ و ما أراکم فاعلین ـ تجدوه هادیاً مهدیّاً»(۴)؛ (اگر خلافت على(علیه السلام) را بپذیرید ـ و من فکر نمى کنم بپذیرید ـ او را هدایت کننده و هدایت شده، خواهید یافت).
و چون حضرت وقایع آینده را مى دانست، از این رو شروع کرد به دعا کردن براى دوستدار و یارى کننده او، و نفرین بر دشمن و خوار کننده او، تا باشد که امر خلافت براى او ثابت گردد، و مردم بدانند که محبّت او سبب جلب محبّت خداى سبحان، و دشمنى با او و خوار ساختن او سبب خشم و غضب او خواهد شد، تا در نتیجه مردم به حقّ و اهل آن نزدیک گردند. و چنین دعایى که به صورت عامّ و بدون قید بیان مى شود، مناسب نیست مگر درباره کسى که از چنین مقامى برخوردار است و به همین علّت چنین دعا و کلامى درباره سایر مؤمنان که خداوند محبّت ورزیدن به یکدیگر را بر ایشان واجب ساخته، وارد نشده است، و نفرتِ میان آنان، جزئى است و به این حدّ نمى رسد.
و چنین دعایى هنگامى صادر مى شود که شخص مورد دعا، از ارکان دین و نشانه اسلام و امام امّت باشد، و روگردانى از او سبب شکستن بازوى حقّ و گسستن دستگیره اسلام باشد.
🔸 ب - این دعا ـ به جهت عمومیّتى که از حیث اشخاص به خاطر وجود موصول (مَنْ)، و از حیث زمان و حالات به خاطر حذف متعلّق، دارد ـ بر عصمت امام دلالت مى کند؛ چون چکیده معنایش، این است که در هر حال و در هر زمان و بر هر کسى، دوستى و یارى او واجب، و دشمنى با او و خوار شمردن او حرام است، و این نشان مى دهد که او در همه احوال، داراى صفتى است که مانع صدور معصیت از او مى شود، سخن غیر حقّ نمى گوید، عمل غیر حقّ انجام نمى دهد، و با غیر حقّ همراه نمى باشد؛ زیرا اگر گناهى از او صادر شود، بر هر کسى واجب است که به علّت ارتکاب گناه و براى دست برداشتن از آن، ناراحتى خود را از آن اعلام و دشمنیش را با او آشکار سازد. و چون پیامبر از عموم کلام خود هیچ حالت و زمانى را استثنا نکرده، در مى یابیم که على(علیه السلام) همواره و در همه احوال و در همه اوقات بر همان صفتى بوده است که ذکر کردیم. و دارنده این صفت قطعاً امام است؛ زیرا بر اساس براهین یاد شده در جاى خود، قبیح است که شخص پایین تر از او بر او مقدّم شود و عهده دار امامت شود. و حال که ثابت شد او امام است، پس نسبت به مردم، أولویّت داشته و سزاوارتر از خودشان به خودشان مى باشد.
اعتراف شیخ الاسلام(‼️) ابن تیمیه به مضمون کلام بالا
--------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
✅ تحقیقی پیرامون واژه مولا در حدیث غدیر
2⃣ پایان حدیث که مى فرماید: «أللّهُمّ والِ من والاه وعاد من عاداه»؛ (خداوندا دوست بدار کسى که او را دوست مى دارد، و دشمن بدار کسى را که با او دشمنى مى کند) و در برخى طرق حدیث این جمله یا قریب به آن نیز آمده است: «وانصُر من نصره و اخْذُل من خذله»؛ (یارى کننده او را یارى، و خوار کننده او را خوار گردان). مى توان براى تأیید اینکه «مولى»، جز با معنى اولویتِ ملازم با امامت، سازگارى ندارد، وجوهى را ذکر کرد:
🔹 الف ـ هنگامى که پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) مقام شامخى را که خداوند به وصیّش واگذار کرده بود (ریاست عامّه بر مردم و امامت مطلقه پس از پیامبر) آشکار ساخت، طبیعتاً مى دانست که تحقیق این امر به ارتش و حامى و اطاعت والیان و استانداران و فرمانداران و کارگزاران نیازمند است. و نیز مى دانست ـ آن گونه که در قرآن(۱) آمده است ـ در میان مردم افرادى هستند که به او حسادت مى ورزند. و نیز حضرت مى دانست کسانى هستند که کینه او را در دل خود پنهان مى کنند و افرادى میان منافقان وجود دارند که به خاطر خون خواهى هاى جاهلى، دشمنى او را دردل پنهان داشته اند و نیز مى دانست که پس از او از سوى آزمندانِ حکومت و مال، فتنه و فسادى برگرفته از حرص و ولع، پدید خواهد آمد و آنان از على خواسته هایى خواهند داشت که شایستگى آن را ندارند و على(علیه السلام) نیز طبق حقّ، عمل کرده خواسته هاى آنان را به خاطر عدم کار آزمودگى و عدم شایستگى شان بر آورده نخواهد ساخت، و در نتیجه آنان سپرهایشان را مقابل او خواهند گرفت، (دشمن او شده و به جنگ با او مى پردازند(۲)) و در برابرش صف آرایى مى کنند. چنان که اجمالاً آن را با این سخن، بیان مى فرماید: «إن تؤمّروا علیّاًـ ولا أراکم فاعلین ـ تجدوه هادیاً مهدیّاً»(۳)؛ (اگر از على فرمانبردارى کنید ـ و من نمى بینم که انجام دهید ـ هر آینه او را رهنما و هدایت شده خواهید یافت)؛ و در عبارتى: «إن تستخلفوا علیّاً ـ و ما أراکم فاعلین ـ تجدوه هادیاً مهدیّاً»(۴)؛ (اگر خلافت على(علیه السلام) را بپذیرید ـ و من فکر نمى کنم بپذیرید ـ او را هدایت کننده و هدایت شده، خواهید یافت).
و چون حضرت وقایع آینده را مى دانست، از این رو شروع کرد به دعا کردن براى دوستدار و یارى کننده او، و نفرین بر دشمن و خوار کننده او، تا باشد که امر خلافت براى او ثابت گردد، و مردم بدانند که محبّت او سبب جلب محبّت خداى سبحان، و دشمنى با او و خوار ساختن او سبب خشم و غضب او خواهد شد، تا در نتیجه مردم به حقّ و اهل آن نزدیک گردند. و چنین دعایى که به صورت عامّ و بدون قید بیان مى شود، مناسب نیست مگر درباره کسى که از چنین مقامى برخوردار است و به همین علّت چنین دعا و کلامى درباره سایر مؤمنان که خداوند محبّت ورزیدن به یکدیگر را بر ایشان واجب ساخته، وارد نشده است، و نفرتِ میان آنان، جزئى است و به این حدّ نمى رسد.
و چنین دعایى هنگامى صادر مى شود که شخص مورد دعا، از ارکان دین و نشانه اسلام و امام امّت باشد، و روگردانى از او سبب شکستن بازوى حقّ و گسستن دستگیره اسلام باشد.
🔸 ب - این دعا ـ به جهت عمومیّتى که از حیث اشخاص به خاطر وجود موصول (مَنْ)، و از حیث زمان و حالات به خاطر حذف متعلّق، دارد ـ بر عصمت امام دلالت مى کند؛ چون چکیده معنایش، این است که در هر حال و در هر زمان و بر هر کسى، دوستى و یارى او واجب، و دشمنى با او و خوار شمردن او حرام است، و این نشان مى دهد که او در همه احوال، داراى صفتى است که مانع صدور معصیت از او مى شود، سخن غیر حقّ نمى گوید، عمل غیر حقّ انجام نمى دهد، و با غیر حقّ همراه نمى باشد؛ زیرا اگر گناهى از او صادر شود، بر هر کسى واجب است که به علّت ارتکاب گناه و براى دست برداشتن از آن، ناراحتى خود را از آن اعلام و دشمنیش را با او آشکار سازد. و چون پیامبر از عموم کلام خود هیچ حالت و زمانى را استثنا نکرده، در مى یابیم که على(علیه السلام) همواره و در همه احوال و در همه اوقات بر همان صفتى بوده است که ذکر کردیم. و دارنده این صفت قطعاً امام است؛ زیرا بر اساس براهین یاد شده در جاى خود، قبیح است که شخص پایین تر از او بر او مقدّم شود و عهده دار امامت شود. و حال که ثابت شد او امام است، پس نسبت به مردم، أولویّت داشته و سزاوارتر از خودشان به خودشان مى باشد.
اعتراف شیخ الاسلام(‼️) ابن تیمیه به مضمون کلام بالا
--------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
Telegram
🔹️جَواهِر الکَلام🔹️
🔹اعتراف بسیار مهم امام وهابیت و سلفی ها ابن تیمیه :
👈 حدیث غدیر دلالت بر وجوب پیروی از امام علی علیه السلام دارد در همه چیز مثل پیامبرصلیاللهعلیهوآله!!
🔸 اعضای محترم نشر همه مطالب کانال بلا مانع و آن شاءالله اجر معنوی آن در میزان حسنات شما باشد لذا…
👈 حدیث غدیر دلالت بر وجوب پیروی از امام علی علیه السلام دارد در همه چیز مثل پیامبرصلیاللهعلیهوآله!!
🔸 اعضای محترم نشر همه مطالب کانال بلا مانع و آن شاءالله اجر معنوی آن در میزان حسنات شما باشد لذا…
👍1
🔹️جَواهِر الکَلام🔹️
#معنای_مولا_در_حدیث_غدیر 2⃣ ✅ تحقیقی پیرامون واژه مولا در حدیث غدیر 2⃣ پایان حدیث که مى فرماید: «أللّهُمّ والِ من والاه وعاد من عاداه»؛ (خداوندا دوست بدار کسى که او را دوست مى دارد، و دشمن بدار کسى را که با او دشمنى مى کند) و در برخى طرق حدیث این جمله یا…
(۱). در آیه: «أم یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى ما آتاهُم اللهُ مِنْ فَضْلِهِ»؛ (یا اینکه نسبت به مردم (پیامبر و خاندانش)، بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد مىورزند)،(سوره نساء، آیه ۵۴). ابن مغازلى در مناقب (ص ۲۶۷، ح ۳۱۴)، و ابن أبى الحدید در شرح نهج البلاغه، ج ۲، ص ۲۳۶ (ج ۷، ص ۲۲۰، خطبه ۱۰۸)، و حضرمى شافعى در الرشفة، ص ۲۷ نقل کرده اند که این آیه درباره على(علیه السلام) و درباره علومى که به او اختصاص پیدا کرده، نازل شده است.
(۲). در متن، عبارت: «فیقلبون علیه ظهر المِجَنّ» بکار رفته که ضرب المثل است براى کسى که با رفیقش مودّت و رعایتى دارد و سپس در جبهه مقابل او قرار مى گیرد و به دشمنى با وى مى پردازد. «مِجَنّ» به معناى سپر است، و توضیح این ضرب المثل این است: لشکریان هنگامى که با دشمن برخورد مى کنند، روى سپر را به طرف دشمن و پشت آن را به طرف لشکر خود مى گیرند، حال اگر کسى خیانت کند و به دشمن بپیوندد وضعیّت سپرش برعکس مى شود یعنى روى سپر را به طرف نیروهاى خودى و پشت سپر را به طرف دشمن قرار مى دهد. در حدیثى از امیر المؤمنین(علیه السلام) خطاب به ابن عبّاس آمده است: «إنّی أشرکتک فی أمانتی ولم یکن رجلٌ من أهلی أوثق منک فی نفسی، فلمّا رأیتَ الزمان قد کلب، والعدوّ قد حرب، قلبت لابن عمّک ظهر المجنّ...»؛ مراجعه شود: النهایة، ابن اثیر، ج ۱، ص ۳۰۸؛ مجمع البحرین، طریحى، ج ۴، ص ۱۷۴؛ شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج ۱۶، ص ۱۶۷ ـ ۱۶۹.
(۳). مسند احمد، ج ۱، ص ۱۰۹.
(۴). کنز العمّال، ج ۱۱، ص ۶۳۰، ح ۳۳۰۷۲.
(۲). در متن، عبارت: «فیقلبون علیه ظهر المِجَنّ» بکار رفته که ضرب المثل است براى کسى که با رفیقش مودّت و رعایتى دارد و سپس در جبهه مقابل او قرار مى گیرد و به دشمنى با وى مى پردازد. «مِجَنّ» به معناى سپر است، و توضیح این ضرب المثل این است: لشکریان هنگامى که با دشمن برخورد مى کنند، روى سپر را به طرف دشمن و پشت آن را به طرف لشکر خود مى گیرند، حال اگر کسى خیانت کند و به دشمن بپیوندد وضعیّت سپرش برعکس مى شود یعنى روى سپر را به طرف نیروهاى خودى و پشت سپر را به طرف دشمن قرار مى دهد. در حدیثى از امیر المؤمنین(علیه السلام) خطاب به ابن عبّاس آمده است: «إنّی أشرکتک فی أمانتی ولم یکن رجلٌ من أهلی أوثق منک فی نفسی، فلمّا رأیتَ الزمان قد کلب، والعدوّ قد حرب، قلبت لابن عمّک ظهر المجنّ...»؛ مراجعه شود: النهایة، ابن اثیر، ج ۱، ص ۳۰۸؛ مجمع البحرین، طریحى، ج ۴، ص ۱۷۴؛ شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج ۱۶، ص ۱۶۷ ـ ۱۶۹.
(۳). مسند احمد، ج ۱، ص ۱۰۹.
(۴). کنز العمّال، ج ۱۱، ص ۶۳۰، ح ۳۳۰۷۲.
#معنای_مولا_در_حدیث_غدیر 3⃣
✅ تحقیقی پیرامون واژه مولا در حدیث غدیر
3⃣ سخن پبامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) که می فرمایند: «یا أیّها الناس بمَ تشهدون؟ قالوا: نشهد أن لا إله إلاّ الله. قال: ثمّ مَهْ؟ قالوا: وأنّ محمّداً عبده ورسوله. قال: فمن ولیُّکم؟ قالوا: الله ورسوله مولانا»؛ (اى مردم به چه چیزى شهادت مى دهید؟ گفتند: شهادت به لا اله إلاّ الله. فرمود: پس از آن به چه؟ گفتند: به این که محمّد بنده و فرستاده اوست. بعد فرمود: ولىّ شما کیست؟ گفتند: خدا و رسولش مولاى ما هستند). در این لحظه پیامبر دست بر بازوى على(علیه السلام) زد و آن را بلند کرده و فرمود: «من یکن الله و رسوله مولاه فإّن هذا مولاه...»؛ (هر کس که خدا و پیامبرش مولاى اوست، همانا این على مولاى اوست). این عبارت، از جریر نقل شده است(۵).
قرار گرفتن ولایت در سیاق شهادت به توحید و رسالت، و آمدن آن در پى ولایت مطلقه خداى سبحان و پیامبرش، ممکن نیست مگر اینکه معناى امامتِ ملازمِ با اولویّت بر جان مردم، اراده شده باشد، (همانگونه که پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است: «النَبِیُّ أُولى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم»، على(علیه السلام) نیز بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است).
4⃣ سخن پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) پس از پایان حدیث آنجا که فرمود: «الله أکبر على إکمال الدین و إتمام النعمة و رضا الربِّ برسالتی و الولایة لعلىّ بن أبی طالب»؛ (الله اکبر بر کامل شدن دین و تکمیل نعمت و خشنودى خدا از پیام رسانى و رسالت من و ولایت على بن ابى طالب).
باید گفت: کدام معنى، غیر از امامتى که متمّم برنامه ها و مکمّل نشر دین و تثبیت کننده پایه هاى رسالت است، دین را کامل و نعمت را تمام و خشنودى پروردگار را در ابلاغ رسالت، جلب مى کند؟ پس در این صورت کسى که عهده دار این مسؤولیت مقدّس مى شود، نسبت به مردم سزاوارتر از خودشان است.
-----------------------------------------------
(۵) جریر، عبدالله بن جابر بجلى، متوفّاى (۵۱، ۵۴). حدیث او در مجمع الزاوئد، حافظ هیثمى، ج ۹، ص ۱۰۶ به نقل از المعجم الکبیر طبرانى (ج ۲، ص ۳۷۵، ح۲۵۰۵) موجود است.
-----------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
✅ تحقیقی پیرامون واژه مولا در حدیث غدیر
3⃣ سخن پبامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) که می فرمایند: «یا أیّها الناس بمَ تشهدون؟ قالوا: نشهد أن لا إله إلاّ الله. قال: ثمّ مَهْ؟ قالوا: وأنّ محمّداً عبده ورسوله. قال: فمن ولیُّکم؟ قالوا: الله ورسوله مولانا»؛ (اى مردم به چه چیزى شهادت مى دهید؟ گفتند: شهادت به لا اله إلاّ الله. فرمود: پس از آن به چه؟ گفتند: به این که محمّد بنده و فرستاده اوست. بعد فرمود: ولىّ شما کیست؟ گفتند: خدا و رسولش مولاى ما هستند). در این لحظه پیامبر دست بر بازوى على(علیه السلام) زد و آن را بلند کرده و فرمود: «من یکن الله و رسوله مولاه فإّن هذا مولاه...»؛ (هر کس که خدا و پیامبرش مولاى اوست، همانا این على مولاى اوست). این عبارت، از جریر نقل شده است(۵).
قرار گرفتن ولایت در سیاق شهادت به توحید و رسالت، و آمدن آن در پى ولایت مطلقه خداى سبحان و پیامبرش، ممکن نیست مگر اینکه معناى امامتِ ملازمِ با اولویّت بر جان مردم، اراده شده باشد، (همانگونه که پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است: «النَبِیُّ أُولى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم»، على(علیه السلام) نیز بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است).
4⃣ سخن پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) پس از پایان حدیث آنجا که فرمود: «الله أکبر على إکمال الدین و إتمام النعمة و رضا الربِّ برسالتی و الولایة لعلىّ بن أبی طالب»؛ (الله اکبر بر کامل شدن دین و تکمیل نعمت و خشنودى خدا از پیام رسانى و رسالت من و ولایت على بن ابى طالب).
باید گفت: کدام معنى، غیر از امامتى که متمّم برنامه ها و مکمّل نشر دین و تثبیت کننده پایه هاى رسالت است، دین را کامل و نعمت را تمام و خشنودى پروردگار را در ابلاغ رسالت، جلب مى کند؟ پس در این صورت کسى که عهده دار این مسؤولیت مقدّس مى شود، نسبت به مردم سزاوارتر از خودشان است.
-----------------------------------------------
(۵) جریر، عبدالله بن جابر بجلى، متوفّاى (۵۱، ۵۴). حدیث او در مجمع الزاوئد، حافظ هیثمى، ج ۹، ص ۱۰۶ به نقل از المعجم الکبیر طبرانى (ج ۲، ص ۳۷۵، ح۲۵۰۵) موجود است.
-----------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
#معنای_مولا_در_حدیث_غدیر 4⃣
✅ تحقیقی پیرامون واژه مولا در حدیث غدیر
5⃣ سخن حضرت پیش از بیان ولایت که فرمود: «کأنّی دُعیتُ فأَجبتُ»؛ (گویا فرا خوانده شدم و اجابت کردم)، یا «أنّه یُوشِک أن اُدعى فاُجیب»؛ (نزدیک است که فرا خوانده شوم و اجابت نمایم)، یا «ألا و إنّی اُوشک أن اُفارقکم»؛ (آگاه باشید که نزدیک است از شما جدا شوم)، یا «یوشِک أن یأتی رسول ربّی فاُجیب»؛ (نزدیک است که فرستاده پروردگارم بیاید و من پذیراى دعوت او باشم)، این سخن را حفّاظ حدیث، فراوان تکرار کرده اند.(۶)
🔹 این سخنِ پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) به ما مى فهماند که امر مهمّى از تبلیغ پیامبر(صلى الله علیه وآله) باقى مانده بوده که حضرت نگران آن بوده که مبادا پیش از ابلاغ آن، مرگش فرا رسد (و فرصت تبلیغ آن را پیدا نکند) و رسالتش ناتمام بماند.
🔸 براساس نقل مسلم(۷) بعد از این نگرانى و اهتمام، غیر از ولایت امیر مؤمنان و ولایت عترت پاکش، چیز دیگرى را ابلاغ نکرد. و آیا این امر مهمّى که منطبق بر این ولایت است، غیر از معنى امامتى است که در بسیارى از صحاح بدان تصریح شده است؟! آیا صاحب این ولایت نسبت به مردم سزاوارتر از خودشان نیست؟!
6⃣ کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از بیان ولایت على(علیه السلام) که می فرماید: «هنِّئونی هنِّئونی أن الله تعالى خصَّنی بالنبوّة و خصّ أهل بیتی بالإمامة»(۸)؛ (به من تبریک بگویید، به من تبریک بگویید؛ زیرا خداى تعالى مرابه پیامبرى واهل بیتم را به امامت برگزید).
این عبارت به روشنى بیانگر این است که امامت مختصّ اهل بیت است، و در رأس آنان امیر مؤمنان(علیه السلام) قرار دارد که در آن لحظه، او مورد نظر بود. و نیز خودِ تهنیت و بیعت و برگزارى محفلى که تا سه روز ادامه داشت ـ آنگونه که در جای خود بیان شده (۹) با غیر خلافت و ولایت سازگارى ندارد؛ و به همین دلیل است که ابوبکر و عمر وقتى که با امیرمؤمنان(علیه السلام) ملاقات کردند، به او تبریک گفتند. و این، بیانگر معناى واژه «مولى» در کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) است؛ پس آن که آراسته به صفت مولى است، کسى است که نسبت به مردم سزاوارتر از خودشان مى باشد.
--------------------------------------------
(۶). مجمع الزوائد، حافظ هیثمی، ج ۹، ص ۱۰۶؛ ثمار القلوب، ص ۵۱ (ص ۶۳۶، شمارۀ ۱۰۶۸)؛ و مراجعه شود: اُسد الغابة، ابن أثیر، ج ۶، ص ۱۳۶، شماره ۵۹۴۰؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج ۵، ص ۲۰۹؛ و ج ۷، ص ۳۴۸ (ج ۵، ص ۲۳۱، حوادث سال ۱۰ هـ؛ ج ۷، ص ۳۸۵، حوادث سال ۴۰ ه)؛ مسند أحمد، ج ۵، ص ۵۰۱، ح ۱۸۸۳۸؛ المعجم الکبیر، طبرانى، ج ۵، ص ۱۶۶، ح ۴۹۷۱.
(۷). صحیح مسلم، ج ۵، ص ۲۵، ح ۳۶، کتاب فضائل صحابه.
(۸). حافظ ابو سعید خرکوشى نیشابورى، متوفّاى (۴۰۷)، در کتاب خود «شرف المصطفى» آن را نقل کرده است.
(۹). مراجعه شود: تاریخ روضة الضعفاء ، جزء دوم از مج ۱، ص ۱۷۳ (ج ۲، ص ۵۴۱)؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۲۸۱ (ج ۵، ص ۳۵۵، ح ۱۸۰۱۱)
-----------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
✅ تحقیقی پیرامون واژه مولا در حدیث غدیر
5⃣ سخن حضرت پیش از بیان ولایت که فرمود: «کأنّی دُعیتُ فأَجبتُ»؛ (گویا فرا خوانده شدم و اجابت کردم)، یا «أنّه یُوشِک أن اُدعى فاُجیب»؛ (نزدیک است که فرا خوانده شوم و اجابت نمایم)، یا «ألا و إنّی اُوشک أن اُفارقکم»؛ (آگاه باشید که نزدیک است از شما جدا شوم)، یا «یوشِک أن یأتی رسول ربّی فاُجیب»؛ (نزدیک است که فرستاده پروردگارم بیاید و من پذیراى دعوت او باشم)، این سخن را حفّاظ حدیث، فراوان تکرار کرده اند.(۶)
🔹 این سخنِ پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) به ما مى فهماند که امر مهمّى از تبلیغ پیامبر(صلى الله علیه وآله) باقى مانده بوده که حضرت نگران آن بوده که مبادا پیش از ابلاغ آن، مرگش فرا رسد (و فرصت تبلیغ آن را پیدا نکند) و رسالتش ناتمام بماند.
🔸 براساس نقل مسلم(۷) بعد از این نگرانى و اهتمام، غیر از ولایت امیر مؤمنان و ولایت عترت پاکش، چیز دیگرى را ابلاغ نکرد. و آیا این امر مهمّى که منطبق بر این ولایت است، غیر از معنى امامتى است که در بسیارى از صحاح بدان تصریح شده است؟! آیا صاحب این ولایت نسبت به مردم سزاوارتر از خودشان نیست؟!
6⃣ کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از بیان ولایت على(علیه السلام) که می فرماید: «هنِّئونی هنِّئونی أن الله تعالى خصَّنی بالنبوّة و خصّ أهل بیتی بالإمامة»(۸)؛ (به من تبریک بگویید، به من تبریک بگویید؛ زیرا خداى تعالى مرابه پیامبرى واهل بیتم را به امامت برگزید).
این عبارت به روشنى بیانگر این است که امامت مختصّ اهل بیت است، و در رأس آنان امیر مؤمنان(علیه السلام) قرار دارد که در آن لحظه، او مورد نظر بود. و نیز خودِ تهنیت و بیعت و برگزارى محفلى که تا سه روز ادامه داشت ـ آنگونه که در جای خود بیان شده (۹) با غیر خلافت و ولایت سازگارى ندارد؛ و به همین دلیل است که ابوبکر و عمر وقتى که با امیرمؤمنان(علیه السلام) ملاقات کردند، به او تبریک گفتند. و این، بیانگر معناى واژه «مولى» در کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) است؛ پس آن که آراسته به صفت مولى است، کسى است که نسبت به مردم سزاوارتر از خودشان مى باشد.
--------------------------------------------
(۶). مجمع الزوائد، حافظ هیثمی، ج ۹، ص ۱۰۶؛ ثمار القلوب، ص ۵۱ (ص ۶۳۶، شمارۀ ۱۰۶۸)؛ و مراجعه شود: اُسد الغابة، ابن أثیر، ج ۶، ص ۱۳۶، شماره ۵۹۴۰؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج ۵، ص ۲۰۹؛ و ج ۷، ص ۳۴۸ (ج ۵، ص ۲۳۱، حوادث سال ۱۰ هـ؛ ج ۷، ص ۳۸۵، حوادث سال ۴۰ ه)؛ مسند أحمد، ج ۵، ص ۵۰۱، ح ۱۸۸۳۸؛ المعجم الکبیر، طبرانى، ج ۵، ص ۱۶۶، ح ۴۹۷۱.
(۷). صحیح مسلم، ج ۵، ص ۲۵، ح ۳۶، کتاب فضائل صحابه.
(۸). حافظ ابو سعید خرکوشى نیشابورى، متوفّاى (۴۰۷)، در کتاب خود «شرف المصطفى» آن را نقل کرده است.
(۹). مراجعه شود: تاریخ روضة الضعفاء ، جزء دوم از مج ۱، ص ۱۷۳ (ج ۲، ص ۵۴۱)؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۲۸۱ (ج ۵، ص ۳۵۵، ح ۱۸۰۱۱)
-----------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
#معنای_مولا_در_حدیث_غدیر 5⃣
✅ تحقیقی پیرامون واژه مولا در حدیث غدیر
7⃣ کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از بیان ولایت که می فرماید: «فلیبلّغ الشاهد الغائب»؛ (باید حاضران به غایبان برسانند). این روایت در ینابیع المودة ذکر شده است(۱۰)
🔹 آیا باور کردنى است که پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) امرى را از قبیل موالات و محبّت و یارى که میان مسلمانان رواج دارد و براى همه آنان به وسیله کتاب و سنّت روشن مى باشد، این چنین براى ابلاغ آن به غایبان تأکید کند و این مقدار اهتمام ورزد، و به بیان آن حرص و علاقه از خود نشان دهد؟ باور کردنى نیست زیرا بى شکّ پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) مسأله مهمّى را در نظر داشته است که تا آن لحظه، زمینه را براى ابلاغ آن فراهم نمى دیده، و افرادى که در آن اجتماع حضور نداشتند از آن آگاه نبوده اند، و این مسأله مهمّ، جز امامت نخواهد بود که با آن دین کامل، نعمت تمام، و خشنودى پروردگار فراهم مى شود.
🔸 و حاضران در آن اجتماع نیز از کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) غیر از این برداشت نکردند. و از پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آن اجتماع، کلام دیگرى نیز نرسیده است تا بگوییم حضرت به تبلیغ آن فرمان داده است. و این امر مهمّ جز با معنى «أولى» از معانى واژه «مولى»، مطابقت و مناسبت ندارد.
8⃣ سخن پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از بیان ولایت براساس روایت ابو سعید خدرى و جابر(۱۱) که فرمود: «الله أکبر على إکمال الدین، و إتمام النعمة، و رضا الربِّ برسالتی، و الولایة لعلىٍّ بعدی»؛ (الله اکبر بر کامل شدن دین، و تمام شدن نعمت، و خوشنودى پروردگار به رسالت من و ولایت على پس از من). و در لفظ وهب(۱۲) آمده است: «إنّه ولیّکم بعدی»؛ (همانا او ولىّ شماست پس از من). و در لفظ على(علیه السلام) (به نقل از پیامبر (صلى الله علیه وآله)) آمده است: «ولىُّ کلِّ مؤمن بعدی»؛ (پس از من ولىّ همه مؤمنان است)(۱۳).
🔹 و نیز ترمذى و احمد و حاکم و نسائى و ابن ابى شیبه و طبرى و بسیارى دیگر از حفّاظ با سند صحیح این سخن را از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند: «إنّ علیّاً منّی وَ أَنَا مِنه و هو ولیُّ کلِّ مؤمن بعدی»؛ (همانا على از من و من از اویم و او ولىّ هر مؤمنى پس از من است). (۱۴) و در نقل دیگر آمده است: «هو ولیّکم بعدی»؛ (او ولىّ شما پس از من است).
🔸 و ابونعیم در «حلیه الأولیاء»(۱۵) و دیگران(۱۶)، با سند صحیح نقل کرده اند که پیامبر فرمودند: «من سرّه أن یحیى حیاتی، ویموت مماتی، ویسکن جنّة عدن غرسها ربّی، فلْیوالِ علیّاً من بعدی، ولْیقتدِ بالأئمّة من بعدی؛ فإنّهم عترتی خُلِقوا من طینتی...»؛ (هر کس دوست دارد که همچون من زندگى کند و چونان من از دنیا برود، و در جنّت عدن که پروردگارم با دست خود کاشته است، ساکن شود، پس از من على را دوست داشته به امامان بعد از او اقتداکند؛ زیرا آنان عترت من هستند و از طینت من آفریده شده اند).
☑️ به راستى که این تعبیرها به ما آگاهى مى بخشند که ولایت ثابت براى امیرمؤمنان(علیه السلام) مترتّب بر نبوّت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است، و با مقام صاحب رسالت ـ با حفظ تفاوت مرتبه میان آن دو بزرگوار، از جهت اوّلیّت و اولویّت ـ مساوى است، چه از واژه «بعدی» بعدیّت از جهت زمان اراده شده باشد و چه رتبه؛ از این رو ممکن نیست که در این صورت از واژه «مولى» معنایى غیر از اولویّت داشتن بر همه شئون مردم اراده شود؛ زیرا در صورت اراده معناى یارى و محبّت از واژه «مولى»، با این قید (بَعْدی) معناى حدیث تغییر کرده و به جاى این که از افتخارات على(علیه السلام) شمرده شود، از عیوب شمرده خواهد شد (زیرا معناى حدیث این مى شود که بعد از من به وى محبّت کرده و یارى اش کنید، نه در حال حیات من).
----------------------------------------------
(۱۰). مراجعه شود: ینابیع المودة، ص ۴۸۲ ( ج ۳، ص ۱۵۰، باب ۹۰).
(۱۱). مراجعه شود: کتاب ما نزل من القرآن فی علیّ(علیه السلام)، حافظ أبونعیم اصفهانى، متوفّاى (۴۳۰)، ص ۵۶؛ و مناقب خوارزمى، متوفّاى (۵۶۸)، ص ۸۰ (ص ۱۳۵، ح ۱۵۲).
(۱۲). مراجعه شود: المعجم الکبیر، طبرانى، ج ۲۲، ص ۱۳۵.
(۱۳). مراجعه شود : فرائد السمطین، ج ۱، ص ۳۱۲، ح ۲۵۰؛ و کتاب سلیم بن قیس، ج ۲، ص ۶۳۶، ح ۱۱.
(۱۴). مراجعه شود: سنن ترمذى، ج ۵، ص ۵۹۰، ح ۳۷۱۲؛ مسند احمد، ج ۶، ص ۴۸۹، ح ۲۲۵۰۳؛ المستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۱۴۴،ح ۴۶۵۲؛ السنن الکبرى، ج ۵، ص ۴۵، ح ۸۱۴۶، کتاب المناقب؛ و خصائص أمیر المؤمنین(علیه السلام)، ص ۱۰۹، ح ۸۹؛ مصنَّف ابن أبی شیبه، ج ۱۲، ص ۷۹، ح ۱۲۱۷۰.
(۱۵). حلیة الأولیاء، ج ۱، ص ۸۶.
(۱۶). المستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۹، ح ۴۶۴۲.
-----------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
✅ تحقیقی پیرامون واژه مولا در حدیث غدیر
7⃣ کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از بیان ولایت که می فرماید: «فلیبلّغ الشاهد الغائب»؛ (باید حاضران به غایبان برسانند). این روایت در ینابیع المودة ذکر شده است(۱۰)
🔹 آیا باور کردنى است که پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) امرى را از قبیل موالات و محبّت و یارى که میان مسلمانان رواج دارد و براى همه آنان به وسیله کتاب و سنّت روشن مى باشد، این چنین براى ابلاغ آن به غایبان تأکید کند و این مقدار اهتمام ورزد، و به بیان آن حرص و علاقه از خود نشان دهد؟ باور کردنى نیست زیرا بى شکّ پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) مسأله مهمّى را در نظر داشته است که تا آن لحظه، زمینه را براى ابلاغ آن فراهم نمى دیده، و افرادى که در آن اجتماع حضور نداشتند از آن آگاه نبوده اند، و این مسأله مهمّ، جز امامت نخواهد بود که با آن دین کامل، نعمت تمام، و خشنودى پروردگار فراهم مى شود.
🔸 و حاضران در آن اجتماع نیز از کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) غیر از این برداشت نکردند. و از پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آن اجتماع، کلام دیگرى نیز نرسیده است تا بگوییم حضرت به تبلیغ آن فرمان داده است. و این امر مهمّ جز با معنى «أولى» از معانى واژه «مولى»، مطابقت و مناسبت ندارد.
8⃣ سخن پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از بیان ولایت براساس روایت ابو سعید خدرى و جابر(۱۱) که فرمود: «الله أکبر على إکمال الدین، و إتمام النعمة، و رضا الربِّ برسالتی، و الولایة لعلىٍّ بعدی»؛ (الله اکبر بر کامل شدن دین، و تمام شدن نعمت، و خوشنودى پروردگار به رسالت من و ولایت على پس از من). و در لفظ وهب(۱۲) آمده است: «إنّه ولیّکم بعدی»؛ (همانا او ولىّ شماست پس از من). و در لفظ على(علیه السلام) (به نقل از پیامبر (صلى الله علیه وآله)) آمده است: «ولىُّ کلِّ مؤمن بعدی»؛ (پس از من ولىّ همه مؤمنان است)(۱۳).
🔹 و نیز ترمذى و احمد و حاکم و نسائى و ابن ابى شیبه و طبرى و بسیارى دیگر از حفّاظ با سند صحیح این سخن را از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند: «إنّ علیّاً منّی وَ أَنَا مِنه و هو ولیُّ کلِّ مؤمن بعدی»؛ (همانا على از من و من از اویم و او ولىّ هر مؤمنى پس از من است). (۱۴) و در نقل دیگر آمده است: «هو ولیّکم بعدی»؛ (او ولىّ شما پس از من است).
🔸 و ابونعیم در «حلیه الأولیاء»(۱۵) و دیگران(۱۶)، با سند صحیح نقل کرده اند که پیامبر فرمودند: «من سرّه أن یحیى حیاتی، ویموت مماتی، ویسکن جنّة عدن غرسها ربّی، فلْیوالِ علیّاً من بعدی، ولْیقتدِ بالأئمّة من بعدی؛ فإنّهم عترتی خُلِقوا من طینتی...»؛ (هر کس دوست دارد که همچون من زندگى کند و چونان من از دنیا برود، و در جنّت عدن که پروردگارم با دست خود کاشته است، ساکن شود، پس از من على را دوست داشته به امامان بعد از او اقتداکند؛ زیرا آنان عترت من هستند و از طینت من آفریده شده اند).
☑️ به راستى که این تعبیرها به ما آگاهى مى بخشند که ولایت ثابت براى امیرمؤمنان(علیه السلام) مترتّب بر نبوّت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است، و با مقام صاحب رسالت ـ با حفظ تفاوت مرتبه میان آن دو بزرگوار، از جهت اوّلیّت و اولویّت ـ مساوى است، چه از واژه «بعدی» بعدیّت از جهت زمان اراده شده باشد و چه رتبه؛ از این رو ممکن نیست که در این صورت از واژه «مولى» معنایى غیر از اولویّت داشتن بر همه شئون مردم اراده شود؛ زیرا در صورت اراده معناى یارى و محبّت از واژه «مولى»، با این قید (بَعْدی) معناى حدیث تغییر کرده و به جاى این که از افتخارات على(علیه السلام) شمرده شود، از عیوب شمرده خواهد شد (زیرا معناى حدیث این مى شود که بعد از من به وى محبّت کرده و یارى اش کنید، نه در حال حیات من).
----------------------------------------------
(۱۰). مراجعه شود: ینابیع المودة، ص ۴۸۲ ( ج ۳، ص ۱۵۰، باب ۹۰).
(۱۱). مراجعه شود: کتاب ما نزل من القرآن فی علیّ(علیه السلام)، حافظ أبونعیم اصفهانى، متوفّاى (۴۳۰)، ص ۵۶؛ و مناقب خوارزمى، متوفّاى (۵۶۸)، ص ۸۰ (ص ۱۳۵، ح ۱۵۲).
(۱۲). مراجعه شود: المعجم الکبیر، طبرانى، ج ۲۲، ص ۱۳۵.
(۱۳). مراجعه شود : فرائد السمطین، ج ۱، ص ۳۱۲، ح ۲۵۰؛ و کتاب سلیم بن قیس، ج ۲، ص ۶۳۶، ح ۱۱.
(۱۴). مراجعه شود: سنن ترمذى، ج ۵، ص ۵۹۰، ح ۳۷۱۲؛ مسند احمد، ج ۶، ص ۴۸۹، ح ۲۲۵۰۳؛ المستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۱۴۴،ح ۴۶۵۲؛ السنن الکبرى، ج ۵، ص ۴۵، ح ۸۱۴۶، کتاب المناقب؛ و خصائص أمیر المؤمنین(علیه السلام)، ص ۱۰۹، ح ۸۹؛ مصنَّف ابن أبی شیبه، ج ۱۲، ص ۷۹، ح ۱۲۱۷۰.
(۱۵). حلیة الأولیاء، ج ۱، ص ۸۶.
(۱۶). المستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۹، ح ۴۶۴۲.
-----------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
#معنای_مولا_در_حدیث_غدیر 6⃣
🔹 ( قسمت آخر )
✅ تحقیقی پیرامون واژه مولا در حدیث غدیر
9⃣ سخن پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از ابلاغ ولایت: «اللّهمّ أنت شهید علیهم أنّی قد بلّغت ونصحت»؛ (خدایا خود گواه بر آنان هستى که من دستورت را ابلاغ کرده، سفارش لازم را نمودم). و شاهد گرفتن خدا بر امّت براى تبلیغ و نصیحت اقتضا مى کند که امرى را که آن روز ابلاغ فرموده، مسأله تازه اى باشد که قبلاً ابلاغ نکرده است. علاوه بر آن، سایر معانى مولى از قبیل یارى و محبّت که در میان مسلمانان عمومیّت دارد، هیچ نیازى براى شاهد گرفتن بر آن در خصوص على (علیه السلام) قابل تصوّر نیست.
🔟 سخن پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیش از بیان حدیث (۱۷): «إنَّ الله أرسلنی برسالة ضاق بها صدری، وظننْتُ أنّ الناس مُکذِّبیَّ فأوعدنی لاُبلّغها أو لَیعذِّبنی»؛ (به راستى که خداوند مرا به رسالتى مأمور ساخت که سینه ام از آن تنگ شده بود (و بر آن سنگینى مى کرد)، و گمان مى کردم (یا مى دانستم) که مردم مرا تکذیب خواهند کرد و خداوند مرا ترساند که یا آن را ابلاغ کنم، یا مرا عذاب خواهد کرد).
و با این لفظ نیز وارد شده است(۱۸): «إنَّ الله بعثنی برسالة، فضقتُ بها ذَرْعاً(۱۹)، وعرفت أنّ الناس مکذِّبیَّ، فوعدنی لاُبلّغنَّ، أو لَیُعذِّبنی»؛ (خداوند مرا به پیغامى مبعوث ساخت، که به خاطر آن دستم بسته شد (سینه ام تنگ شد و راه هاى چاره را بسته دیدم) و فهمیدم که مردم مرا تکذیب خواهند کرد، پس خداوند مرا ترساند که یا ابلاغ کنم، و یا عذاب خواهد کرد).
و با این لفظ نیز وارد شده(۲۰): «إنّی راجعت ربّی خشیة طعن أهل النفاق ومکذِّبیهم فأوعدنی لاُبلّغها أو لَیعذِّبنی»؛ (همانا من به پروردگارم مراجعه کردم از ترس آن که مورد طعن و تکذیب اهل نفاق واقع شوم؛ پس خداوند مرا ترساند که یا آن را تبلیغ کرده به مردم برسانم و یا مرا عذاب خواهد کرد).
☑️ این عبارات همگى نشان دهنده یک خبر بزرگ است که پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) در اعلام آن، از خیانت و تکذیب منافقان مى ترسیده است و ترس این را داشته است که بگویند: طرفدار عمو زاده اش است. و این دلالت مى کند که این مقام مختصِّ امیرمؤمنان بوده و از قبیل محبّت و یارى نیست که همه مسلمانان با على(علیه السلام) در آن شریک باشند، و این جز «أوْلى به امر بودن» و معانى هم دست آن نیست.
------------------------------
(۱۷). مراجعه شود : فرائد السمطین، ج ۱، ص ۳۱۲، ح ۲۵۰؛ و کتاب سلیم بن قیس، ج ۲، ص ۶۳۶، ح ۱۱.
(۱۸). الدرّ المنثور، ج ۲، ص ۲۹۸ (ج ۳، ص ۱۱۶).
(۱۹). این عبارت در اصل چنین بوده: «ضاق ذرعی به» آنگاه واژه «ذرعی» از فاعلیّت نقل داده شده و بنابر تمییزیّت منصوب شده است; مانند جمله: «طبت به نفساً». خداوند در قرآن مى فرماید: «وَلَمَّا جَآءَتْ رُسُلُنَا لُوطاً سِىءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً...»، سوره هود، آیه ۷۷. «ذرع» به معناى عضو معروف است (از سر انگشتان تا آرنج). و از آنجا که با ذراع، اندازه گیرى مى کنند به خود اندازه گیرى کردن و نیز خود همین مقیاس (نیم متر) نیز «ذرع» گفته مى شود. و اصل ذرع باز بودن و کشیده بودن دست است، و عبارت «ضاق بالأمر ذرعاً» کنایه از بسته شدن راههاى چاره و ناتوانى از پیدا کردن راهى براى نجات از گرفتارى، مى باشد؛ مثل کسى که چیزى را اندازه مى گیرد که ذراعش بر آن تطبیق نمى کند، یا ذراعش (دستش) را به سوى چیزى دراز مى کند ولى به آن نمى رسد؛ پس «ضقت بها ذرعاً» یعنى: ضاق ذرعی به، و ضعفت قوّتی و طاقتی عنه و لم أجد منه مخلصاً. مراجعه شود: تفسیرالمیزان، ج ۱۰، ص ۳۳۷؛ مرآة العقول، ج ۶، ص ۱۹۹؛ شرح اُصول کافى، ملاّ صالح مازندرانى، ج ۷، ص ۳۵۴.
(۲۰). فرائد السمطین، ج ۱، ص ۳۱۲، ح ۲۵۰؛ و کتاب سلیم بن قیس، ج ۲، ص ۶۳۶، ح ۱۱.
--------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
🔹 ( قسمت آخر )
✅ تحقیقی پیرامون واژه مولا در حدیث غدیر
9⃣ سخن پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از ابلاغ ولایت: «اللّهمّ أنت شهید علیهم أنّی قد بلّغت ونصحت»؛ (خدایا خود گواه بر آنان هستى که من دستورت را ابلاغ کرده، سفارش لازم را نمودم). و شاهد گرفتن خدا بر امّت براى تبلیغ و نصیحت اقتضا مى کند که امرى را که آن روز ابلاغ فرموده، مسأله تازه اى باشد که قبلاً ابلاغ نکرده است. علاوه بر آن، سایر معانى مولى از قبیل یارى و محبّت که در میان مسلمانان عمومیّت دارد، هیچ نیازى براى شاهد گرفتن بر آن در خصوص على (علیه السلام) قابل تصوّر نیست.
🔟 سخن پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیش از بیان حدیث (۱۷): «إنَّ الله أرسلنی برسالة ضاق بها صدری، وظننْتُ أنّ الناس مُکذِّبیَّ فأوعدنی لاُبلّغها أو لَیعذِّبنی»؛ (به راستى که خداوند مرا به رسالتى مأمور ساخت که سینه ام از آن تنگ شده بود (و بر آن سنگینى مى کرد)، و گمان مى کردم (یا مى دانستم) که مردم مرا تکذیب خواهند کرد و خداوند مرا ترساند که یا آن را ابلاغ کنم، یا مرا عذاب خواهد کرد).
و با این لفظ نیز وارد شده است(۱۸): «إنَّ الله بعثنی برسالة، فضقتُ بها ذَرْعاً(۱۹)، وعرفت أنّ الناس مکذِّبیَّ، فوعدنی لاُبلّغنَّ، أو لَیُعذِّبنی»؛ (خداوند مرا به پیغامى مبعوث ساخت، که به خاطر آن دستم بسته شد (سینه ام تنگ شد و راه هاى چاره را بسته دیدم) و فهمیدم که مردم مرا تکذیب خواهند کرد، پس خداوند مرا ترساند که یا ابلاغ کنم، و یا عذاب خواهد کرد).
و با این لفظ نیز وارد شده(۲۰): «إنّی راجعت ربّی خشیة طعن أهل النفاق ومکذِّبیهم فأوعدنی لاُبلّغها أو لَیعذِّبنی»؛ (همانا من به پروردگارم مراجعه کردم از ترس آن که مورد طعن و تکذیب اهل نفاق واقع شوم؛ پس خداوند مرا ترساند که یا آن را تبلیغ کرده به مردم برسانم و یا مرا عذاب خواهد کرد).
☑️ این عبارات همگى نشان دهنده یک خبر بزرگ است که پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) در اعلام آن، از خیانت و تکذیب منافقان مى ترسیده است و ترس این را داشته است که بگویند: طرفدار عمو زاده اش است. و این دلالت مى کند که این مقام مختصِّ امیرمؤمنان بوده و از قبیل محبّت و یارى نیست که همه مسلمانان با على(علیه السلام) در آن شریک باشند، و این جز «أوْلى به امر بودن» و معانى هم دست آن نیست.
------------------------------
(۱۷). مراجعه شود : فرائد السمطین، ج ۱، ص ۳۱۲، ح ۲۵۰؛ و کتاب سلیم بن قیس، ج ۲، ص ۶۳۶، ح ۱۱.
(۱۸). الدرّ المنثور، ج ۲، ص ۲۹۸ (ج ۳، ص ۱۱۶).
(۱۹). این عبارت در اصل چنین بوده: «ضاق ذرعی به» آنگاه واژه «ذرعی» از فاعلیّت نقل داده شده و بنابر تمییزیّت منصوب شده است; مانند جمله: «طبت به نفساً». خداوند در قرآن مى فرماید: «وَلَمَّا جَآءَتْ رُسُلُنَا لُوطاً سِىءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً...»، سوره هود، آیه ۷۷. «ذرع» به معناى عضو معروف است (از سر انگشتان تا آرنج). و از آنجا که با ذراع، اندازه گیرى مى کنند به خود اندازه گیرى کردن و نیز خود همین مقیاس (نیم متر) نیز «ذرع» گفته مى شود. و اصل ذرع باز بودن و کشیده بودن دست است، و عبارت «ضاق بالأمر ذرعاً» کنایه از بسته شدن راههاى چاره و ناتوانى از پیدا کردن راهى براى نجات از گرفتارى، مى باشد؛ مثل کسى که چیزى را اندازه مى گیرد که ذراعش بر آن تطبیق نمى کند، یا ذراعش (دستش) را به سوى چیزى دراز مى کند ولى به آن نمى رسد؛ پس «ضقت بها ذرعاً» یعنى: ضاق ذرعی به، و ضعفت قوّتی و طاقتی عنه و لم أجد منه مخلصاً. مراجعه شود: تفسیرالمیزان، ج ۱۰، ص ۳۳۷؛ مرآة العقول، ج ۶، ص ۱۹۹؛ شرح اُصول کافى، ملاّ صالح مازندرانى، ج ۷، ص ۳۵۴.
(۲۰). فرائد السمطین، ج ۱، ص ۳۱۲، ح ۲۵۰؛ و کتاب سلیم بن قیس، ج ۲، ص ۶۳۶، ح ۱۱.
--------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
🔹️جَواهِر الکَلام🔹️
#معنای_مولا_در_حدیث_غدیر 1⃣ ✅ تحقیقی پیرامون واژه مولا در حدیث غدیر ▫️ براى اهل تحقیق چاره اى جز پذیرش معنى أوْلى براى واژه «مولى» نیست و بر فرض که بپذیریم واژه «مولى» مشترک لفظى است و این معنا یکى از معانى واژه «مولى» است، 👈مى گوییم: در حدیث غدیر، قرینه هاى…
🌺 الحمدللَّه الذی جعلنا من المتمسّکین بولایة امیرالمؤمنین و الائمّة علیهم السّلام 🌺
🔹 همراهان عزیز نشر این مقاله ( همراه با لینک کانال و یا بدون لینک) در آستانهی عید غدیر انشاءالله به منزلهی تجدید بیعت با مولایمان امیرالمومنین حضرت علی (علیهالسلام) خواهد بود .
🔸 تا جایی که میتوانید با نشر این مقاله از حق مولایمان دفاع کنیم .
#معنای_مولا_در_حدیث_غدیر
---------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
🔹 همراهان عزیز نشر این مقاله ( همراه با لینک کانال و یا بدون لینک) در آستانهی عید غدیر انشاءالله به منزلهی تجدید بیعت با مولایمان امیرالمومنین حضرت علی (علیهالسلام) خواهد بود .
🔸 تا جایی که میتوانید با نشر این مقاله از حق مولایمان دفاع کنیم .
#معنای_مولا_در_حدیث_غدیر
---------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
✨الْحَمْدُ لِله الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ المَعصومین عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ✨
🔸 سالروز اتمام نعمت و اکمال دین، عید بزرگ الهی و عید همه انبیا و اولیا، عید سعید غدیر را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر "عجل الله فرجه" و همه پیروان مذهب حقه، تبریک و تهنیت می گوییم.
🔸رسول خدا «صلیاللهعلیه وآله»:
يَا عَلِيُّ أَنْتَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي وَ حُجَّةُ اَللَّهِ عَلَى أُمَّتِي بَعْدِي لَقَدْ سَعِدَ مَنْ تَوَلاَّكَ وَ شَقِيَ مَنْ عَادَاكَ
اى على!
تو وصىّ و جانشين و حجت خدا بر امتم پس از من هستی،
نيكبخت كسى است كه ولایت تو را پذیرفته باشد و بدبخت آن که با تو به دشمنی برخاست.
🔺أمالی (صدوق)؛ ص360
---------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
🔸 سالروز اتمام نعمت و اکمال دین، عید بزرگ الهی و عید همه انبیا و اولیا، عید سعید غدیر را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر "عجل الله فرجه" و همه پیروان مذهب حقه، تبریک و تهنیت می گوییم.
🔸رسول خدا «صلیاللهعلیه وآله»:
يَا عَلِيُّ أَنْتَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي وَ حُجَّةُ اَللَّهِ عَلَى أُمَّتِي بَعْدِي لَقَدْ سَعِدَ مَنْ تَوَلاَّكَ وَ شَقِيَ مَنْ عَادَاكَ
اى على!
تو وصىّ و جانشين و حجت خدا بر امتم پس از من هستی،
نيكبخت كسى است كه ولایت تو را پذیرفته باشد و بدبخت آن که با تو به دشمنی برخاست.
🔺أمالی (صدوق)؛ ص360
---------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
🔴 بیعت عمر با امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در روز غدیرخم با سند صحیح از کتب عامه
🔹 آیا اعلام دوستی بیعت کردن دارد ⁉️‼️
----------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
🔹 آیا اعلام دوستی بیعت کردن دارد ⁉️‼️
----------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
#مباهله
💠 24 ذی الحجه سالروز مباهله پیامبر صلی الله علیه و آله و نزول آیه مباهله می باشد .
👈🏻 بنا بر روایتی از امام رضا علیه السلام این آیه بزرگترین فضیلت امام علی علیه السلام را بیان میکند .
✅ انشاءالله در دو قسمت مباحثی را در خصوص واقعهی مباهله و نحوه استدلال به این آیه در خصوص ولایت بلافصل امام علی علیه السلام را خدمت شما بیان میکنیم؛ در ابتدا به آیه 61 سوره ال عمران (صفحه 57) دقت کنید :
( این آیه برهانی قاطع و روشن بر خلافت بلافصل امیرالمومنین علی علیه السلام است . )
🔹《فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ
👈 هر گاه بعد از علم و دانشى که به تو رسیده، (باز) کسانى درباره مسیح با تو به ستیز برخیزند، بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما نیز فرزندان خود را. ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما نیز زنان خود را. ما از نفوس خود (و کسى که همچون جان ماست) دعوت کنیم، شما نیز از نفوس خود. آنگاه مباهله (و نفرین) کنیم. و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»》(آل عمران/61)
----------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
💠 24 ذی الحجه سالروز مباهله پیامبر صلی الله علیه و آله و نزول آیه مباهله می باشد .
👈🏻 بنا بر روایتی از امام رضا علیه السلام این آیه بزرگترین فضیلت امام علی علیه السلام را بیان میکند .
✅ انشاءالله در دو قسمت مباحثی را در خصوص واقعهی مباهله و نحوه استدلال به این آیه در خصوص ولایت بلافصل امام علی علیه السلام را خدمت شما بیان میکنیم؛ در ابتدا به آیه 61 سوره ال عمران (صفحه 57) دقت کنید :
( این آیه برهانی قاطع و روشن بر خلافت بلافصل امیرالمومنین علی علیه السلام است . )
🔹《فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ
👈 هر گاه بعد از علم و دانشى که به تو رسیده، (باز) کسانى درباره مسیح با تو به ستیز برخیزند، بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما نیز فرزندان خود را. ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما نیز زنان خود را. ما از نفوس خود (و کسى که همچون جان ماست) دعوت کنیم، شما نیز از نفوس خود. آنگاه مباهله (و نفرین) کنیم. و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»》(آل عمران/61)
----------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
🔹️جَواهِر الکَلام🔹️
#مباهله 💠 24 ذی الحجه سالروز مباهله پیامبر صلی الله علیه و آله و نزول آیه مباهله می باشد . 👈🏻 بنا بر روایتی از امام رضا علیه السلام این آیه بزرگترین فضیلت امام علی علیه السلام را بیان میکند . ✅ انشاءالله در دو قسمت مباحثی را در خصوص واقعهی مباهله و…
#مباهله
🔶 شرح و بیان آیه ⬅️ قسمت اول
☑️ واژه ی«نَبتَهل»از ریشه ی«ابتهال»به معنای بازکردن دستها و آرنجها برای دعا، به سوی آسمان است.
این آیه، به آیه ی مباهله معروف گشته است.
🔹 مباهله، یعنی توجّه و تضرّع دو گروه مخالف یکدیگر، به درگاه خدا و تقاضای لعنت و هلاکت برای طرف مقابل که از نظر او اهل باطل است.
🔸 👈در تفاسیر شیعه و سنی👉 و میخوانیم که در سال دهم هجری، افرادی از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله مأمور تبلیغ اسلام در منطقه نجران شدند.
مسیحیانِ نجران نیز نمایندگانی را برای گفتگو با پیامبراسلام صلی الله علیه و آله به مدینه گسیل داشتند.
با وجود گفتگوهایی که میان آنان و پیامبر صلی الله علیه و آله ردّ وبدل شد، باز هم آنان بهانه جویی کرده و در حقّانیّت اسلام ابراز تردید میکردند. این آیه نازل شد و خطاب به پیامبر فرمود: به آنها بگو:
بیایید با فراخواندن فرزندان و زنان و عزیزانمان، خدا را بخوانیم و با حالت تضرّع و ابتهال بر دروغگویان نفرین کنیم و هر نفرینی که دامن گروه مقابل را گرفت، معلوم میشود که راه او باطل است و با این وسیله به این گفتگو و جدال پایان دهیم.
🔹 هنگامی که نمایندگان مسیحیان نجران، پیشنهاد مباهله را از رسول اکرم صلی الله علیه و آله شنیدند، به یکدیگر نگاه کرده و متحیّر ماندند. آنان مهلت خواستند تا در این باره فکر و اندیشه و مشورت کنند.
بزرگِ نصارا به آنها گفت: شما پیشنهاد را بپذیرید و اگر دیدید که پیامبر با سر وصدا و جمعیّتی انبوه برای نفرین میآید، نگران نباشید و بدانید که خبری نیست، ولی اگر با افراد معدودی به میدان آمد، از انجام مباهله صرف نظر و با او مصالحه کنید.
🔸 روز مباهله، آنها دیدند که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله همراه با دو کودک و یک جوان و یک زن بیرون آمدند. آن دو کودک، حسن و حسین علیهما السلام و آن جوان، علیّ بن ابی طالب علیهما السلام و آن زن فاطمه ی زهرا علیها السلام-دختر پیامبر صلی الله علیه و آله-بودند.
🔹 اسقف مسیحیان گفت: من چهرههایی را میبینم که اگر از خداوند بخواهند کوه از جا کنده شود، کنده میشود؛ اگر این افراد نفرین کنند، یک نفر مسیحی روی زمین باقی نمی ماند. لذا از مباهله انصراف داده، حاضر به مصالحه شدند.
✅ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: سوگند به کسی که مرا پیامبر حقّ قرار داد، اگر مباهله انجام میگرفت، آن وادی آتش را بر آنان فرو میریخت.
--------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
🔶 شرح و بیان آیه ⬅️ قسمت اول
☑️ واژه ی«نَبتَهل»از ریشه ی«ابتهال»به معنای بازکردن دستها و آرنجها برای دعا، به سوی آسمان است.
این آیه، به آیه ی مباهله معروف گشته است.
🔹 مباهله، یعنی توجّه و تضرّع دو گروه مخالف یکدیگر، به درگاه خدا و تقاضای لعنت و هلاکت برای طرف مقابل که از نظر او اهل باطل است.
🔸 👈در تفاسیر شیعه و سنی👉 و میخوانیم که در سال دهم هجری، افرادی از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله مأمور تبلیغ اسلام در منطقه نجران شدند.
مسیحیانِ نجران نیز نمایندگانی را برای گفتگو با پیامبراسلام صلی الله علیه و آله به مدینه گسیل داشتند.
با وجود گفتگوهایی که میان آنان و پیامبر صلی الله علیه و آله ردّ وبدل شد، باز هم آنان بهانه جویی کرده و در حقّانیّت اسلام ابراز تردید میکردند. این آیه نازل شد و خطاب به پیامبر فرمود: به آنها بگو:
بیایید با فراخواندن فرزندان و زنان و عزیزانمان، خدا را بخوانیم و با حالت تضرّع و ابتهال بر دروغگویان نفرین کنیم و هر نفرینی که دامن گروه مقابل را گرفت، معلوم میشود که راه او باطل است و با این وسیله به این گفتگو و جدال پایان دهیم.
🔹 هنگامی که نمایندگان مسیحیان نجران، پیشنهاد مباهله را از رسول اکرم صلی الله علیه و آله شنیدند، به یکدیگر نگاه کرده و متحیّر ماندند. آنان مهلت خواستند تا در این باره فکر و اندیشه و مشورت کنند.
بزرگِ نصارا به آنها گفت: شما پیشنهاد را بپذیرید و اگر دیدید که پیامبر با سر وصدا و جمعیّتی انبوه برای نفرین میآید، نگران نباشید و بدانید که خبری نیست، ولی اگر با افراد معدودی به میدان آمد، از انجام مباهله صرف نظر و با او مصالحه کنید.
🔸 روز مباهله، آنها دیدند که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله همراه با دو کودک و یک جوان و یک زن بیرون آمدند. آن دو کودک، حسن و حسین علیهما السلام و آن جوان، علیّ بن ابی طالب علیهما السلام و آن زن فاطمه ی زهرا علیها السلام-دختر پیامبر صلی الله علیه و آله-بودند.
🔹 اسقف مسیحیان گفت: من چهرههایی را میبینم که اگر از خداوند بخواهند کوه از جا کنده شود، کنده میشود؛ اگر این افراد نفرین کنند، یک نفر مسیحی روی زمین باقی نمی ماند. لذا از مباهله انصراف داده، حاضر به مصالحه شدند.
✅ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: سوگند به کسی که مرا پیامبر حقّ قرار داد، اگر مباهله انجام میگرفت، آن وادی آتش را بر آنان فرو میریخت.
--------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
👎1
#مباهله
⬅️ قسمت دوم
☑️ مصادق «أَبْنٰاءَنٰا ؛ فرزندانمان» در این آیه امام حسن و امام حسین علیهم السلام است .
👈 بنابراین امام حسن وامام حسین علیهما السلام فرزندان پیامبرند.
☑️ مصداق «نسائنا» در این آیه حضرت زهرا سلام الله علیها است .
👈 با توجه به این آیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر تمام زنان برتری دارد ؛ چرا که اگر زنی برتر از ایشان وجود داشت پیامبر او را برای مباهله می اورد .
☑️ و اما کلام اصلی و اثبات خلافت بلافصل مولا امیرالمونین علی علیه السلام :
▫️ مطابق صریح آیه قرآن علیّ بن ابی طالب علیه السلام، جان رسول اللّٰه (صلی الله علیه و آله)و نفس او است. «أنفسنا»
▫️ از آیه مباهله به طور قطع دانسته میشود که پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله)، حضرت علی(علیه السلام) را به عنوان نفس و جان خویش معرفی کرده و به اعتقاد شیعه و سنی، هیچ فرد دیگری در این فضیلت با حضرت علی(علیه السلام) شریک نیست ؛
👈👈 وقتی امام علی علیه السلام به منزله نفس پیامبر باشد یعنی در علم ؛ تقوا ؛ شجاعت ؛ عدالت و ...... همانند پیامبر است . (یا یک مرتبه پایین از پیامبر)
⁉️ با وجود چنین کسی در جامعه بعد از شهادت پیامبر اسلام که به منزله خود پیامبر است چگونه خلافت به دیگری خواهد رسید ؟؟!!
✅ مقدم داشتن مفضول بر افضل، عقلاً قبیح است و جز از دیوانه بر نمی آید (چنانکه ابن تیمیه، بنیان گذار وهابیت، نیز در منهاج السنه بر این عقیده است.)
👈👈 لذا ثابت میشود که شخص افضل، لایق و مستحق خلافت پیامبر(ص) است.
--------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
⬅️ قسمت دوم
☑️ مصادق «أَبْنٰاءَنٰا ؛ فرزندانمان» در این آیه امام حسن و امام حسین علیهم السلام است .
👈 بنابراین امام حسن وامام حسین علیهما السلام فرزندان پیامبرند.
☑️ مصداق «نسائنا» در این آیه حضرت زهرا سلام الله علیها است .
👈 با توجه به این آیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر تمام زنان برتری دارد ؛ چرا که اگر زنی برتر از ایشان وجود داشت پیامبر او را برای مباهله می اورد .
☑️ و اما کلام اصلی و اثبات خلافت بلافصل مولا امیرالمونین علی علیه السلام :
▫️ مطابق صریح آیه قرآن علیّ بن ابی طالب علیه السلام، جان رسول اللّٰه (صلی الله علیه و آله)و نفس او است. «أنفسنا»
▫️ از آیه مباهله به طور قطع دانسته میشود که پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله)، حضرت علی(علیه السلام) را به عنوان نفس و جان خویش معرفی کرده و به اعتقاد شیعه و سنی، هیچ فرد دیگری در این فضیلت با حضرت علی(علیه السلام) شریک نیست ؛
👈👈 وقتی امام علی علیه السلام به منزله نفس پیامبر باشد یعنی در علم ؛ تقوا ؛ شجاعت ؛ عدالت و ...... همانند پیامبر است . (یا یک مرتبه پایین از پیامبر)
⁉️ با وجود چنین کسی در جامعه بعد از شهادت پیامبر اسلام که به منزله خود پیامبر است چگونه خلافت به دیگری خواهد رسید ؟؟!!
✅ مقدم داشتن مفضول بر افضل، عقلاً قبیح است و جز از دیوانه بر نمی آید (چنانکه ابن تیمیه، بنیان گذار وهابیت، نیز در منهاج السنه بر این عقیده است.)
👈👈 لذا ثابت میشود که شخص افضل، لایق و مستحق خلافت پیامبر(ص) است.
--------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
👎1
#مباهله
🔹 اشکال سطحی کانال اهلسنت خلفا به استدلال شیعه نسبت به آیه مباهله
🔸 پاسخ را مفصلا در پست بعدی ذکر میکنیم انشاءالله
#وهابیت_زیر_ذرهبین
🔹 اشکال سطحی کانال اهلسنت خلفا به استدلال شیعه نسبت به آیه مباهله
🔸 پاسخ را مفصلا در پست بعدی ذکر میکنیم انشاءالله
#وهابیت_زیر_ذرهبین
🔹️جَواهِر الکَلام🔹️
#مباهله 🔹 اشکال سطحی کانال اهلسنت خلفا به استدلال شیعه نسبت به آیه مباهله 🔸 پاسخ را مفصلا در پست بعدی ذکر میکنیم انشاءالله #وهابیت_زیر_ذرهبین
#مباهله
✅ پاسخ به کانال اهلسنت خلفا نسبت به استدلال شیعیان نسبت به آیهی مباهله :
☑️ ما در اینجا و اینجا نحوه استدلال به ایهی مباهله برای اثبات ولایت امیرالمومنین را بیان کردیم ؛ و ثابت کردیم این آیه برهانی قاطع برای امامت امیرالمومنین علی علیهالسلام است .
🔹 مطابق روایات فریقین مقصود از " نساءنا " حضرت فاطمه (سلامالله علیها) و مقصود از " ابناءنا " حسنین(علیهمالسلام) و مقصود از " انفسنا " مولا علی (علیهالسلام)است همان طور که در کتاب صحيح مسلم، جلد 4 صفحه 1871، حديث شماره 32، باب 4 به این موضوع اشاره شده است .
☑️ بنابراین منظور از «أنفسنا» در آيه مباهله، شخص حضرت على عليه السلام است و خود نویسنده شبهه نیز به این موضوع اعتراف کرده است 👈 زیرا حقیقتی انکار ناپذیر است .
🔸 منظور از اینکه امیرالمومنین نفس پیامبر است بدون شك معناى حقيقى نيست؛ (يعنى «على»، پيامبر نيست) بلكه منظور اين است كه على عليه السلام در فضائل و كمالات و مقامات همچون پيامبر است؛ در شجاعت و رشادت و شهامت و تقوا و ايثار و خلاصه تمام كمالات و مقامات مانند پيامبر اسلام است.
👈 نتيجه اين كه على عليه السلام در مقامات و كمالات نازل منزله پيامبر صلى الله عليه و آله و تالىتلو اوست.
☑️ با توجّه به اين مطلب اگر قرار باشد پس از پيامبر صلى الله عليه و آله خليفه و جانشينى براى آن حضرت از سوى خداوند انتصاب شود، يا امّت اسلامى كسى را براى اين منظور انتخاب كنند، آيا نبايد شخصى را انتخاب كنند كه همطراز پيامبر، يا در مرحله بعد از آن حضرت باشد ؟؟!!
🔹و اما پاسخ به دو اشکال این کانال :
1⃣ آیه خطاب به پیامبر گرامی دستور می دهد که بگوید ما از نفوس خود یعنی كسانى كه به منزله جان ما هستند دعوت مىكنيم، شما هم از نفوس خود و کسانی که به منزله جانتان هستند دعوت كنيد، سپس مباهله مىكنيم؛ بنابراین اشکالی از این جهت وارد نیست .
2⃣ کانال مذکور دو آیه ای را که در آن تعبیر " من انفسکم " به کار رفته است را مورد استدلال قرار داده است تا نفس بودن امیرمومنان برای پیامبر گرامی را زیر سوال ببرد . خداوند می فرماید :
▫️ لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ
▪️رسولى از خود شما به سويتان آمد كه رنجهاى شما بر او سخت است، و اصرار به هدايت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است. ( توبه ١٢٨ )
▫️وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون
▪️ و از نشانههاى او اينكه همسرانى از جنس خود شما براى شما آفريد، تا در كنار آنها آرامش يابيد، و در ميانتان مودت و رحمت قرار داد، در اين نشانههايى است براى گروهى كه تفكر مىكنند . ( روم ٢٢ )
⁉️ سوال وهابی این است که آیا می توان با توجه به آیات مذکور بگوییم که ما نفس پیامبر هستیم یا همسران نفس مردان هستند؟؟!!؟
✅ وهابی توجه ندارد که در دو تعبیر فوق با استفاده از " من جاره " از تعبیر " من انفسکم " استفاده شده است و یکی از معانی " من جاره " , بیان جنس است : " الثالث: بيان الجنس "
📚مغني اللبيب، ج1، ص: 319
🔸 یعنی خداوند می گوید که پیامبر از جنس خودتان است و بشر است و مثلا فرشته نیست یا همسرانی از جنس خودتان برایتان آفریده است .
✅ اما در آیه مباهله نیامده است کسانی را برای مباهله همراه خود بیاوریم که " من انفسنا " و از جنس خودمان باشند , بلکه آیه بدون " من " جاره آمده و با صراحت گفته است کسانی را برای مباهله بیاوریم که نفس و جان ما هستند " انفسنا "
👈 بنابراین قیاس کردن دو آیه مذکور با آیه مباهله اشتباه و ناشی از بیسوادی است .
-------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
✅ پاسخ به کانال اهلسنت خلفا نسبت به استدلال شیعیان نسبت به آیهی مباهله :
☑️ ما در اینجا و اینجا نحوه استدلال به ایهی مباهله برای اثبات ولایت امیرالمومنین را بیان کردیم ؛ و ثابت کردیم این آیه برهانی قاطع برای امامت امیرالمومنین علی علیهالسلام است .
🔹 مطابق روایات فریقین مقصود از " نساءنا " حضرت فاطمه (سلامالله علیها) و مقصود از " ابناءنا " حسنین(علیهمالسلام) و مقصود از " انفسنا " مولا علی (علیهالسلام)است همان طور که در کتاب صحيح مسلم، جلد 4 صفحه 1871، حديث شماره 32، باب 4 به این موضوع اشاره شده است .
☑️ بنابراین منظور از «أنفسنا» در آيه مباهله، شخص حضرت على عليه السلام است و خود نویسنده شبهه نیز به این موضوع اعتراف کرده است 👈 زیرا حقیقتی انکار ناپذیر است .
🔸 منظور از اینکه امیرالمومنین نفس پیامبر است بدون شك معناى حقيقى نيست؛ (يعنى «على»، پيامبر نيست) بلكه منظور اين است كه على عليه السلام در فضائل و كمالات و مقامات همچون پيامبر است؛ در شجاعت و رشادت و شهامت و تقوا و ايثار و خلاصه تمام كمالات و مقامات مانند پيامبر اسلام است.
👈 نتيجه اين كه على عليه السلام در مقامات و كمالات نازل منزله پيامبر صلى الله عليه و آله و تالىتلو اوست.
☑️ با توجّه به اين مطلب اگر قرار باشد پس از پيامبر صلى الله عليه و آله خليفه و جانشينى براى آن حضرت از سوى خداوند انتصاب شود، يا امّت اسلامى كسى را براى اين منظور انتخاب كنند، آيا نبايد شخصى را انتخاب كنند كه همطراز پيامبر، يا در مرحله بعد از آن حضرت باشد ؟؟!!
🔹و اما پاسخ به دو اشکال این کانال :
1⃣ آیه خطاب به پیامبر گرامی دستور می دهد که بگوید ما از نفوس خود یعنی كسانى كه به منزله جان ما هستند دعوت مىكنيم، شما هم از نفوس خود و کسانی که به منزله جانتان هستند دعوت كنيد، سپس مباهله مىكنيم؛ بنابراین اشکالی از این جهت وارد نیست .
2⃣ کانال مذکور دو آیه ای را که در آن تعبیر " من انفسکم " به کار رفته است را مورد استدلال قرار داده است تا نفس بودن امیرمومنان برای پیامبر گرامی را زیر سوال ببرد . خداوند می فرماید :
▫️ لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ
▪️رسولى از خود شما به سويتان آمد كه رنجهاى شما بر او سخت است، و اصرار به هدايت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است. ( توبه ١٢٨ )
▫️وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون
▪️ و از نشانههاى او اينكه همسرانى از جنس خود شما براى شما آفريد، تا در كنار آنها آرامش يابيد، و در ميانتان مودت و رحمت قرار داد، در اين نشانههايى است براى گروهى كه تفكر مىكنند . ( روم ٢٢ )
⁉️ سوال وهابی این است که آیا می توان با توجه به آیات مذکور بگوییم که ما نفس پیامبر هستیم یا همسران نفس مردان هستند؟؟!!؟
✅ وهابی توجه ندارد که در دو تعبیر فوق با استفاده از " من جاره " از تعبیر " من انفسکم " استفاده شده است و یکی از معانی " من جاره " , بیان جنس است : " الثالث: بيان الجنس "
📚مغني اللبيب، ج1، ص: 319
🔸 یعنی خداوند می گوید که پیامبر از جنس خودتان است و بشر است و مثلا فرشته نیست یا همسرانی از جنس خودتان برایتان آفریده است .
✅ اما در آیه مباهله نیامده است کسانی را برای مباهله همراه خود بیاوریم که " من انفسنا " و از جنس خودمان باشند , بلکه آیه بدون " من " جاره آمده و با صراحت گفته است کسانی را برای مباهله بیاوریم که نفس و جان ما هستند " انفسنا "
👈 بنابراین قیاس کردن دو آیه مذکور با آیه مباهله اشتباه و ناشی از بیسوادی است .
-------------------------------------------------
🆔 @javaheralklam
Telegram
🔹️جَواهِر الکَلام🔹️
#مباهله
🔶 شرح و بیان آیه ⬅️ قسمت اول
☑️ واژه ی«نَبتَهل»از ریشه ی«ابتهال»به معنای بازکردن دستها و آرنجها برای دعا، به سوی آسمان است.
این آیه، به آیه ی مباهله معروف گشته است.
🔹 مباهله، یعنی توجّه و تضرّع دو گروه مخالف یکدیگر، به درگاه خدا و تقاضای…
🔶 شرح و بیان آیه ⬅️ قسمت اول
☑️ واژه ی«نَبتَهل»از ریشه ی«ابتهال»به معنای بازکردن دستها و آرنجها برای دعا، به سوی آسمان است.
این آیه، به آیه ی مباهله معروف گشته است.
🔹 مباهله، یعنی توجّه و تضرّع دو گروه مخالف یکدیگر، به درگاه خدا و تقاضای…