رویای ایرانی - جوادی یگانه
1.11K subscribers
176 photos
52 videos
26 files
248 links
نوشته‌های محمدرضا جوادی یگانه
Download Telegram
اصالت را تاریخ اثبات می‌کند و روسیاهی بدخواهان را فکر و کلام نسنجیده شان. خلیج فارس از دیروز تا فردای تاریخ به ایران عزتمند و مقتدر پیوند خورده و اصالت این منطقه از جغرافیای جهان مانا است.

تصاویری از موزه ایران باستان
#PersianGulf
#Persian_Gulf
#persiangulfforever


#تحولات_اجتماعی

✒️ @matinramezankhah
👍14
شازده احتجاب: تاکسیدرمی زمان و تاریخ

نوشته محمد نادر کردی و جوادی یگانه
مقاله منتشرشده در مجله جامعه‌شناسی هنر و ادبیات (۱۴۰۳) (لینک مقاله در سایت مجله)

این مقاله که برگرفته از رساله دکتری نادر کردی است، در نظر دارد به واسطه مطالعه ژانر رمان، و به صورت خاص رمان شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری شکلی از تاریخ‌نگاری را مورد مطالعه و نقد قرار دهد که به صورت مشخص نه تاریخ‌نگاری است و نه داعیه تاریخ‌نگاری دارد. به این منظور، با آوردن مقدماتی نشان داده‌ایم که ادبیات و بصورت خاص رمان، و در این مقاله رمان شازده احتجاب چگونه شکلی از تاریخ‌نگاری محسوب می‌شود. تاریخ‌نگاریِ‌ رمان یا به بیان بهتر رمان-تاریخ‌نگاری نه بازتاب یا بازیابی گذشته عینی و تاریخ مشخص، بلکه این شکل از تاریخ-نگاری را به واسطه صورتبندی زمانی-مکانی«کرونوتوپ» درونی اثر ادبی مورد مطالعه قرار داده‌ایم. بر این اساس از نظریات میخاییل باختین در مقاله اقسام زمان و پیوستار زمانی-مکانی در رمان، به عنوان نگاه نظری و از مقاله حماسه و رمان به عنوان سنجه تحلیل شکل تاریخ‌نگاری استفاده کرده‌ایم. بر این اساس، شکل زمانی-مکانی شازده احتجاب نشان می‌دهد که این داستان و به واسطه آن تاریخ‌نگاری حاصل از آن بر محوری از زمانی ایستا، بدون تغییر و حرکت استوار شده است.
👍11
مشکلات مردم و کارمندان با تغییر ساعت کار کارمندان در تابستان
بر اساس تماس‌های مردم با دولت در سال ۱۴۰۳


با عدم تصویب تغییر ساعت رسمی در مجلس، و‌ تکلیف قانونی حداقل ساعات کار کارمندان، دولت ناگزیر از تعیین ساعت کار از ۶ صبح تا ۱۳ شد؛ اما دغدغه‌ها و مشکلات کارمندان در این باره، بر اساس تماس‌های سال گذشته با سامانه ۱۱۱ (لینک دسترسی به درگاه یکپارچه ارتباط مردم و دولت) به دستگاه ذیربط ارسال شد. خلاصه‌ای از این مشکلات را در گزارش منتشرشده در ایرنا (اینجا)‌ می‌توانید بخوانید.
👍8
🔶تحلیلی بر سریال پایتخت
آنچه داریوش شایگان نمی‌دانست ولی نویسندگان پایتخت می‌دانند

🖋️عادل مشایخی

« قضاوت در مورد یک سریال قبل از دیدن تمام قسمت‌های آن کار احمقانه‌ای است به‌خصوص اگر نویسنده هیچ تخصصی در زمینه‌ی هنرهای بصری به‌ویژه فیلم و سینما نداشته باشد و کلا «قضاوت»‌هایی را که خود را «نقد» جا می‌زنند مترادف با «حماقت» ‌بداند. هدف این یادداشت نه «قضاوت» در مورد سریال پایتخت، بلکه اشاره‌ای گذرا به مضمونی است که نویسندگان این مجموعه‌ی تلویزیونی پربیننده در فصل هفتم آن گنجانده‌اند: تخت پادشاهی نقی معمولی! شخصیت نقی را در این فصل و فصل‌های سابق این سریال نباید به منطقه و لهجه‌ای خاص فروکاست و در دام برخوردهای قبیله‌ای و منطقه‌ای افتاد. «نقی معمولی» پرسوناژی ریشه‌دار در ناخودآگاه ایرانی است.»

ادامه‌ی متن را اینجا بخوانید.


کانال مطالعات فرهنگی ایرانی


#عادل_مشایخی #داریوش_شایگان
👍5
Forwarded from S Sh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تعریف کاشان و کاشانی از زبان دکتر آزاد ارمکی(برنامه کاشانه)
👍3👎2
از نظر تقی آزاد ارمکی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، که خود کاشانی است، کاشان هیچگاه روستا نبوده، همیشه شهر بوده است. شهری مذهبی، با محله‌گرایی فرهنگی و جهانی‌گرایی اقتصادی و توسعه‌گرا. شهروند کاشانی،‌ کسی است که تلاش مستمر در تنظیم رابطه بین فهم تاریخی از کاشان و زندگی آن‌به‌آن روزمره مردم در موقعیت‌های عملی دارد.
👍2👎2
طاهری_کاشان،_شهر_مرمت_تجارت_فردا.pdf
3.9 MB
از منظری دیگر، محمد طاهری، سردبیر مجله تجارت فردا،‌ در شماره ۵۹۰ این مجله (۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴)‌، با نگارش سفرنامه سفر یک‌روزه به کاشان، کاشان را شهر مرمت می‌داند: موفق در مرمت و ناموفق در روایت و ساخت داستان مرمت.
👍3
🔴 ظهور استعمار "جهش یافته" در هم آغوشی تاج و تاراج

🔴 کلمه "ایران" مقدس است

ابوالفضل فاتح

⬅️ وقتی «خدا» که  شعار محوری تمدن شرق و «انسان» که شعار محوری تمدن غرب بوده است، از معادلات حذف می شود، ترامپ این نماد حاکمیت آمریکا در هلهله ی سلاطین عرب، به یاد دوران بردگی، باج و خراج می گیرد و در میانه ی هیاهوی مسحور کننده ی هم آغوشی « تاج و تاراج»  شاهد نمونه ی روشنی از «استعمار تراریخته»  و ظهور نظام اربابی مدرن هستیم

⬅️در حالی که در اروپا و بسیاری از کشورهای با توان ملی بالا با آغاز روند «استقلال از آمریکا» مواجهیم، در لابراتوارهای پیچیده ی وابسته سازی، سرانی پرورش یافته اند که بخش عظیمی از  درآمد نفت ملت های خود را یکجا در اختیار آمریکا قرار می دهند ، تا تحت الحمایه قرار بگیرند.  این نه از خرد و  قدرت که عین ضعف و تزلزل است. تمکین باج، شیوه ی ضعیفان است.  

⬅️ از ضعف پنهان شده در لابلای زرق و برق دیپلماسی «رشوه و عشوه» همین بس که در نمایش این چند روزه، احدی جرات آن را نیافت که کلمه ای از حقوق مردم عربی که ۶۰ هزار نفر آنها در چند صد کیلومتری آنها ذبح و قتل عام شده اند، بر زبان بیاورد.

⬅️ آنچه شاهد بودیم در تاریخ دیپلماسی جهان نیز بی سابقه بود. به نوعی می توان گفت با «دیپلماسی تاراج» و «تاراج دیپلماسی» مواجه بودیم و رسما آبروی دیپلماسی به بازی گرفته شد.  البته این کشورها و سرانشان به دلیل تغییر عیار دیپلماسی جهانی و رسمیت بخشی به دیپلماسی تاراج، در آینده مورد داوری قرار خواهند گرفت


⬅️صرف انتخاب ترامپ، استهزاء مدعیات غرب است.  به همین دلیل است که می‌توان علنا ترامپ  و بن سلمان  و جولانی را در یک قاب دید. این همان فلسفه‌ای است که گویی قرار است بنیان‌های عصر جدید سیاست را فراهم آورد، عصری که در چهره ی یخی رهبران قدرت های درجه اولش، «انسان» کمترین رنگ را پیدا می کند

⬅️ این همان توسعه ای است که ملاک آن آسمان‌خراش ها و کاخ های خیره کننده است که بر کمرهای خمیده انسان ها بنا شده اند

⬅️این کشورها، الگوی بایسته ای برای توسعه نیستند.  بسیاری از آنچه در این کشورها می گذرد ، توسعه نیست، تجهیز است. توسعه ای عاریتی که ریشه ی ملی ندارد و هرگاه قدرتها اراده کنند، بخش مهمی از آن متوقف شده یا فرو خواهد پاشید

⬅️این کشورها که جمعیت مجموع آن حدود پنجاه میلیون نیست و به اندازه ی یک صد کشور درآمد دارند، چه سهمی در تولید دانش و هنر و حقوق بشر جهان ایفا می کنند که جای غبطه خوردن داشته باشد؟


⬅️ملت‌ها مانند اثر انگشت منحصر به فردند و مدل توسعه ی حتی ملت های موفق گرچه قابل مطالعه و بهره گیری است، اما کپی برداری از آن ضرورتا به همان پاسخ نخواهد انجامید.

⬅️پشت این طرح های به ظاهر کهکشانی، انسداد سیاسی و دهلیز پیچ در پیچ شاهزادگان تمامت خواهی خوابیده است که حتی تصور آن برای یک ایرانی دهشتناک است. خاشقچی یک نمونه ی ذبح شده آن است

⬅️ اما از مشروطه تاکنون تلاش ایرانیان کسب حق مداخله در نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور بوده است. ایرانیان برای حق تعیین سرنوشت فداکاری ها کرده اند تا به احدی اجازه ندهند که یک تنه برای سرنوشتشان تصمیم بگیرد و یا حکومت را موروثی بداند

⬅️ فضای غیر رسمی ایران پر است از گفت و گو و هماوردی های مردمانی که حق زندگی بهتر را جستجو می کنند. همین گفت و گوها، نظام رسمی را هم تحت تاثیر قرار داده و خواهد داد.  آزادی غیر رسمی، کشتگاه آزادی های رسمی بوده و خواهد بود. آزادی های غیر رسمی کشورمان واقعیتی فراخ است. همین تشکل‌های آسیب خورده، همین نهادهای مدنی و همین گروه های مجازی ما سرمایه ای بی بدیل است

⬅️ما مقصریم، اگر اقتصاد تحریم بوده، عدالت و کرامت و آزادی که تحریم نبوده است؟ به کدام عذر این همه از عدالت فاصله گرفته ایم؟ با این همه، این که مسئول فشار حداکثری بر گلوی ملت ایران رجز می خواند و ایران را جهنم و آنجا را بهشت جهان معرفی می کند دروغ و فریبی بیش نیست.

⬅️ایرانیان اگر پول عربستان را نداشته اند، اما راه های بسیاری را با خلاقیت گشوده اند. در ضمیر ایرانیان عزیز در سراسر جهان چنان قدرتی نهفته است که وقتی در موضوع خلیج فارس هم پیمان می شوند، رقیب را با همه ادعایش وادار به عقب نشینی می کنند.

⬅️راه حل، یک پارچگی ملی است. بارها عرض شد که تجزیه ی ملت کمتر از تجزیه ی خاک نیست. باید به فوریت اندیشه ها و شیوه هایی که ملت را شقه شقه می کند، کنار گذاشته و از صحنه بیرون راند

⬅️ "ایران" کلمه مقدسی است. بیگانه ای چون ترامپ وقتی نام ایران را به زبان می آورد باید مراقب فخامت این نام باشد.

⬅️ کرامت ملت ایران و پیچیدگی های دنیای مدرن و تمدن دیجیتالی اقتضا دارد، الگوی خود را در بازگشت واقعی به مردم و از دل "خرد برتر ملی" و "مشارکت جمعی" برگزینیم

⬅️ متن کامل 👇

https://fa.shafaqna.com/news/2044786/
👍9👎2
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی

جامعه درمانده

#مقصود_فراستخواه
جامعه شناس ایرانی

برگرفته از سریال سپنج


.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑 #کانال‌سخنرانی‌ها
🌹
👍5
انتشار کتاب راهنمای جامعه‌شناسی تاریخی
ویراسته دلانتی و ایسین، ترجمه هادی نوری

کتاب «راهنمای جامعه‌شناسی تاریخی» ویراسته جرارد دلانتی و انگین ایسین در ۲۶ فصل و ۷۰۸ صفحه، با ترجمه خوب هادی نوری، عضو هیات علمی دانشگاه گیلان توسط نشر ثالث منتشر شد.

کتاب در سال ۲۰۰۳ منتشر شده و مقالات کتاب، علاوه بر مقدمه و پایان‌نوشت، در سه بخش: بنیادها، رویکردها، و مضامین سامان داده شده است.

در توضیحی که نشر ثالث برای کتاب منتشر کرده، آمده:‌ «کتاب چشم‌اندازی همه‌جانبه‌ای از امور شناخته‌شده و تثبیت‌شده این رشته و «دیدی جامعی» از کاربست معاصر آن ارائه می‌دهد. آن‌ها سنت جامعه‌شناسی تاریخی را از آغاز شکل‌گیری تا جهت‌گیری امروز آن که به تعبیر آن‌ها وارد دورۀ پسارشته‌ای و به تعبیری تازه، پساشرق‌شناسانه شده وامی‌کاوند.

بخش اول کتاب، مارکس، وبر و سنت تفسیری، سنت تکاملی و کارکردگرا، مکتب آنال و در نهایت مجموعه‌های تمدنی (الیاس، نلسون و آیزنشتات) را پوشش می‌دهد.

بخش دوم به رویکردهای جامعه‌شناسی تاریخی اختصاص یافته و رویکردهای اصلی همچون رویکردهای مارکسیستی متأخر، مدرن‌سازی، جغرافیای تاریخی، تاریخ نهادی، تاریخ فرهنگی، تاریخ فکری و چرخش زبانی، رویکردهای تبارشناسانه و در آخر پسااستعماری را واکاویده است.

بخش سوم بر مضامین جامعه‌شناسی تاریخی تمرکز کرده است و از دوره‌بندی تاریخی، تقسیم‌بندی‌های شرق-غرب، تشکیل طبقات و ملت‌ها، پیدایش دولت مدرن، تحول پارلمان‌ها، جنبش‌های اجتماعی، ماندگاری ملی‌گرایی تا جامعه‌شناسی تاریخی شهر و معماری، حافظۀ تاریخی، جنسیت و پدرسالاری، جامعه‌شناسی تاریخی دین و مذهب و در نهایت مقررات اخلاقی را ذیل عنوان موضوعات اصلی واکاویده است.

مقدمة آغازین کتاب به قلم سرویراستاران وضعیت کنونی جامعه‌شناسی تاریخی را پس از چرخش فرهنگی در علوم اجتماعی ترسیم می‌کند. آن‌ها استدلال می‌کنند که امروزه در جامعه‌شناسی تاریخی شاهد برآمدن یک دوشاخگی هستیم: یک شاخه رویکردهای تبیینی و نظریه‌سنجانه‌ای است که مشخصۀ گونه‌ای جامعه‌شناسی تاریخیِ جامعه‌شناختی‌تر، و شاخۀ دیگر رویکرد تفسیری‌تری است که مشخصۀ گونه‌ای جامعه‌شناسی تاریخیِ فرارشته‌ای‌تر است. البته این تقسیم‌بندی کاملاً واضح و مشخص نیست، اما مادامی که جامعه‌شناسی تاریخی قصد تطبیقی‌بودن دارد، چنین بخش‌بندی‌ای تقویت می‌شود.»


پی‌نوشت: کتاب با قیمت ۸۵۰هزار تومان در فروشگاه نشر ثالث عرضه می‌شود، اما با خرید اینترنتی (اینجا) می‌توانید آن را به قیمت ۶۸۰ هزار تومان خریداری کنید.
👍4
باشگاه ادبیات تقدیم می‌کند
جهان بعد از غزه
یک تاریخ
پنکاج میشرا
ترجمۀ فاطمه کریمخان
https://www.bashgaheadabiyat.com/product/jahan-baad-az-ghazzeh/
بخشی از مقدمه مترجم:

در فلسطین اشغالی، در غزه آن قدر خون ریخته است که نمی‌توان یکی را، یک شهر را، خون یک سال را، خون‌های یک دوره را انتخاب کرد و این ترجمه را به آنها تقدیم کرد. ماه‌ها پیش، در جریان یکی از اولین حملات به بیمارستان الشفا در غزه، وقتی نوشتن در مورد فاجعه انسانی غزه را متوقف کردم برای مخاطبانم نوشتم علت خودداری از ادامه نوشتن در مورد غزه فقط ترس از افتادن به وادی هرزه‌نگاری خشونت نیست؛ مساله‌ی ناامیدی در کار است، ناامیدی ناشی از این پرسش که اگر کسی بمباران بیمارستان‌ها، تلف شدن کودکانی که تمام عمر یک سال و چند ماهه‌شان در جنگ گذشته است، و زنده زنده سوختن روزنامه‌نگارانی که عمدا هدف گرفته می‌شوند، موشک زدن به ماشین‌های امدادی و دفن دسته جمعی امدادگران را نمی‌بیند، واقعا چطور قرار است با خطوط ساکن توصیف این فجایع از خواب بیدار شود؟ سوالی ست که هنوز پاسخی برای آن وجود ندارد. برای دهه¬ها، درام-ترومای «هلوکاست» را با این توجیه به خورد خلق دادند که برای جلوگیری از تکرار فاجعه باید آن را به یاد داشته باشیم و غزه به ما نشان می‌دهد که به یاد داشتن فاجعه، حتی شهادت به فاجعه نه تنها جلوی فاجعه¬ای دیگر را نمی‌گیرد بلکه چه بسا موتور محرک آن خواهد شد و حالا ما اینجا هستیم، از شرم فرو نریخته و بر پا ایستاده چشم گرداننده از قتل سیستماتیک آدم‌ها در غزه، توجیه کننده قتل‌ها، آرزو کننده قتل‌ها حتی، سرمست از قتل‌ها حتی.

کتاب #جهان_بعد_از_غزه نه تنها به این دلیل که در راستای تمرکز من بر تروما و عواطف جمعی است، بلکه از منظری کاملا متفاوت و کاملا سیاسی نیز برای من اهمیت دارد؛ مساله بی‌اطلاعی کامل و نخوت اخلاقی انسان ایرانی در مورد فاجعه غزه که به ادعاهای سیاسی بی‌معنی در مورد همدستی ایران با کشتار مردم بیگناه فلسطین اشغالی، یا حتی از آن بی‌معنی‌تر بدبختی بیشتر انسان ایرانی نسبت به انسان فلسطینی و در الویت بودن انسان ایرانی نسبت به همه چیز و همه کس گره خورده است. شاید یکی از دلایلی که من نوشتن در مورد غزه را متوقف کردم هم همین بود، اقیانوس بی‌اطلاعی و بی‌تفاوتی مردم فارسی زبان نسبت به این بحران انسانی و از آن بدتر، ادعای این که « وضع ما بدتر است» به قدری آزاردهنده بود که چون منی تصمیم بگیرد به جای درگیر شدن، از آن چشم پوشی کند. ترجمه این کتاب، ناشی از ناممکن بودن آن چشم‌پوشی است.
👍10
منتشر شد
تهی شدن از مشروطه؛ نسبت انقلاب اسلامی با مشروطیت
نوشته‌ محمدرضا جوادی یگانه و علی راغب، انتشارات علمی،‌۱۴۰۴ (اینجا)

پرسش اصلی کتاب حاضر این است که انقلاب اسلامی چه نسبتی با انقلاب مشروطه دارد؟
در پاسخ بدین پرسش، سخنرانی‌ها، گفت‌وگو‌ها، مذاکرات، خاطره‌ها، اسناد و... سال آخر منتهی به انقلاب اسلامی و یک سال پس از آن را بررسی نمودیم و نشان دادیم که در گفتار و عمل رهبران و گردانندگان انقلاب اسلامی، در این بازه‌ي زمانی، نشان پررنگی از مشروطه نیست! گویی انقلاب مشروطه تنها پس از 72 سال فراموش شده است! بنابراین، پرسیدیم: چرا شد محو از یاد آنان نام مشروطه؟

انقلاب مشروطیت، حاصل بزرگ‌ترین تحولّات نظری و عملی، در دو سده‌ی پیشین جامعه‌ی ایران است که تحولات و پیامدهای بزرگ‌تری در پی داشت. انقلاب مشروطه، هرچند موفق شد تا نظام سلطنتی مطلقه را به سلطنت مشروطه تبدیل کند؛ اما در تبدیل قدرت شاه به قدرت مشروط و محدود به قانون، ناکام ماند. انتظار این‌که شاه سلطنت کند و نه حکومت، بزرگ‌ترین خواسته‌ی مخالفان در سال‌های نزدیک به انقلاب اسلامی بود و اگر مشروطه موفق می‌شد، شاید انقلاب اسلامی هم رخ نمی‌داد. ازاین‌رو که انقلاب اسلامی توانست نظام سلطنتی را براندازد و نظام جمهوری را برپا کند؛ می‌توان آن را هم در ادامه‌ی انقلاب مشروطه و هم واکنشی نسبت به عدم موفقیت مشروطه دانست.

کتاب حاضر، تلاشی برای بازخوانی مشروطه از خلال انقلاب اسلامی است و اندکی پیش از پیروزی انقلاب تا زمان تصویب رفراندوم قانون اساسی در آذر ۱۳۵۸ را پوشش می‌دهد. همچنین، حوادث مرتبط با قانون اساسی در سال‌های بعد، ازجمله بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ نیز در این کتاب مورد توجه قرار گرفته‌اند.

هرچند مسئله‌ی قانون اساسی، بدنه‌ی اصلی کتاب حاضر است اما پیش و پس از آن، مباحث مرتبط دیگری نیز مطرح می‌شوند. فصل اول کتاب، تمهیدات نظری و روشی است؛ در این فصل، پیشینه‌ی مسئله و پاسخ‌های داده شده به پرسش رابطه‌ی انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه، بررسی می‌شوند. همچنین، پاسخ به این‌که مشروطه‌خواهی چیست و منظور ایرانیان از مشروطه چه بوده است. آنگاه، منابع پژوهش معرفی خواهند شد. فصل دوم، به بررسی دوران مشروطه در آستانه‌ی انقلاب و انواع نگاه‌های جامعه‌ی ایران به آن، می‌پردازد.
دو فصل بعدی کتاب، درباره‌ی این است که نظر دو رهبر انقلاب اسلامی و نیز نظر کارگزاران اصلی انقلاب در سال اول، درباره‌ی مشروطه چیست و در بزنگاه‌های تاریخی، کنش آن‌ها چقدر با تجربه‌ی مشروطه مرتبط بوده است. فصل پنجم نیز به مرتبط‌ترین نقد انقلاب اسلامی براساس مشروطه می‌پردازد؛ یعنی نامه‌‌ای که پیش از پیروزی انقلاب، مصطفی رحیمی به آیت‌الله خمینی نوشت و پاسخ‌هایی که به آن داده شد.
در بخش‌های انتهایی، پس از بررسی قانون اساسی، مطالبی مانند جایگاه مشروطه در شعارهای انقلاب، در نام‌گذاری‌ خیابان‌ها، در تعطیلات رسمی، در بازسازی قبور مشروطه‌خواهان در سال‌های پس از انقلاب اسلامی و ایجاد نمادهای انقلاب مشروطه، بررسی شده‌اند.

ایده‌ی اصلی کتاب حاضر این است که ذهنیت عمومی از مشروطه در سال‌های نزدیک به انقلاب، یک تجربه‌ی شورانگیز اما ناموفق تاریخی است و لذا نمی‌تواند راهنمای عمل و عامل بسیج جامعه‌ی ایران باشد. مشروطه بیشتر عبرت بوده تا آرمان و به همین جهت، ترس از تکرار مشروطه یا شکستی مانند شکست آن، انقلابیون را محتاط کرده بود و به مشروطه بی‌توجهی می‌شد.
البته در جامعه‌ی ایران،‌ در کنار عبرت از مشروطه، آرمان‌ آن، یعنی مسئله‌ی کنترل حاکم و مسئله‌ی حرّیت و مساوات مردم، همچنان زنده بود و در سال‌ اول پس از انقلاب در نگارش قانون اساسی بروز یافت. اما به‌تدریج به هر دو مسئله،‌ پاسخ دیگری داده شد که با پاسخ مشروطه متفاوت بود و مورد توافق همه‌ی طیف‌های مشروطه‌خواه قرار گرفته بود. به عبارت دیگر، یک سال بعد از پیروزی، انقلاب اسلامی صورتی به‌کل متفاوت با آنچه مشروطه‌خواهان در سر داشتند، پیدا کرده بود.
تلاش کتاب این است تا نشان دهد که این تغییر به سادگی و ناگهانی صورت نگرفته بلکه بخش‌هایی از جامعه برای این تحول، نهایت تلاش‌شان را کردند. بخش‌های دیگری از جامعه هم تا حد امکان، جلوی این تغییر ایستادند؛ هرچند موفق نشدند، اما در حد مقدورات خود تلاش کردند. ولی درهرحال به‌تدریج، انقلاب اسلامی از مشروطه تهی شد. آخرین مرحله‌ی تهی شدن انقلاب اسلامی از مشروطه هم تغییر نام مجلس از شورای ملی به شورای اسلامی بود که به صورت رسمی در سال 1368 و در جریان بازنگری قانون اساسی رخ داد.

برای آشنایی بیشتر با کتاب، مقدمه و دو فصل اول کتاب در فرسته بعدی آمده است.
👍10
اخبار منتشرشده در باره تجاوز گروهی ورزشکاران ایرانی در کره جنوبی، در صورت صحت، شرم‌آور و نگران‌کننده است.

احتمال ارتکاب جرم همیشه هست و نمی‌توان جرایم فردی را به سادگی به خصایص ملی نسبت داد.

اما عدم واکنش صریح و سریع و بی‌توجهیِ تکرارشونده نسبت به خطا و جرمِ منصوبان و منسوبان و فرستادگان رسمی، نشانه‌ای از یک خصلت نسبتا پایدار در نظام سیاسی است.
👍18
‏ملت یعنی روح،‌ یعنی هم‌سرنوشتی: اینکه مردم احساس می‌کنند ⁧ #الهه_حسین_نژاد ⁩ ‌دختری از آشنایانشان بوده که گم شده و ده روز نگرانش بودند، و اکنون که خبر تلخ کشته شدنش آمده، حس غم است که گسترده شده.
‏و همین غم مشترک را میشود مبنای تشدید اجتماعی مجازات (و نه لزوما اعدام) در این موارد کرد.
👍14👎4
لزوم استفاده از ظرفیت رسانه در برجسته‌سازی جرایم خشن جهت بازدارندگی
در باره فیلم منتشرشده از قاتل الهه حسین‌نژاد
بازخوانی یک یادداشت قدیمی در زمان اعدام زورگیران تهرانی

فیلمی از اعتراف متهم قتل مرحوم الهه حسین‌نژاد منتشر شد، که در آن، چهره متهم پوشیده نشده بود و نامش هم اعلام شده بود. به نظر من، این موضوع گامی رو به جلو است برای بازدارندگی. از منظر اجتماعی، و نه حقوقی، ممنوعیت انتشار تصویر و مشخصات هویتی متهم در مراحل تحقیقات مقدماتی، در مواردی که وجدان عمومی بشدت آسیب می‌بیند، از جمله جرایم خشن بویژه علیه زنان و کودکان، و نیز فساد و سوء‌استفاده مقامات دولتی، مانعی در راه بازدارندگی است. می‌توان از فرصت رسانه برای بازدارندگی استفاده کرد، اما ظرفیت توجه افکار عمومی به پرونده محدود است به همین چند روز اولیه. از این رو است که فرصت رسانه برای متقاعد کردن عموم مردم به اینکه جرم عواقب سهمگین دارد و نیز امکان همدردی قاتلین احتمالی بعدی با مقتولین احتمالی بعدی و فهم از رنج آنها و خانواده‌شان و خشم مردم نسبت به خانواده قاتلین، اندک است و باید از آن به بهترین نحو استفاده کرد.

من در بهمن ۱۳۹۱، یادداشتی در سایت بازتاب نوشتم با عنوان «فرصت‌های از دست رفته برای بازدارندگی در ماجرای اعدام زورگیران تهرانی». من سررشته‌ای در حقوق ندارم و در باره حکم اعدام و بازدارنده بودن یا نبودن آن و اینکه آیا آن اعدام سریع، متناسب بود با جرم آنها یا نه، نمی‌توانم نظر بدهم، و صرفا از منظر اجتماعی به این اعدام نگاه کردم. بخش‌هایی از آن یادداشت را اینجا می‌آورم، امیدوارم که از ظرفیت رسانه در کاهش جرایم خشن استفاده شود:

«دو جوانی که زورگیری کرده بودند، صبح دیروز اعدام شدند، در ملاء هم اعدام شدند، اما بعید است که این شیوه اعدام توانسته باشد به هدف خود که بازدارندگی بوده، به طور کامل رسیده باشد. جدای از مسائل ساختاری و کلان، که به وضعیت کلی اقتصاد و سیاست، و نیز تلاش بر حذف زمینه های جرم در جامعه باز می گردد، فرصت بی نظیری که در این ماجرا می توانست به بازدارندگی بیشتر بینجامد، از بین رفت.
این فرصت، ظرفیت رسانه‌ها برای برجسته‌سازی ماجرا بود، تا افکار عمومی تحریک شود و آن را را دنبال کند. می‌شد از وقتی که مجرمین دستگیر شدند، سریالی آغاز شود، که پایان آن دیروز باشد، ولی بخش‌های متعدد داشته باشد. می‌شد از همان ابتدا با کسی که مورد اخاذی قرار گرفته بود، صحبت کرد، آسیب جسمی و روانی وارده به او و خانواده اش در اثر زورگیری را نشان داد، و بارها و بارها، خاطرات او از زورگیری و نیز فیلم لحظه زورگیری را برجسته کرد. در این صورت، دیگر در شبکه های مجازی، برای جوان زورگیری که سر بر شانه مامور گذاشته و در صحنه اعدام می گرید، دلسوزی نمی‌شد، بلکه با شهروند محترمی که مورد حمله جنون‌آمیز چند جوان متکی به غرور جوانی و مستهظر به سلاح سرد، همدردی می‌شد.
می‌شد جریان دادگاه را برجسته کرد، یعنی صحبت های متهمان، نظرات وکلای آنها، خانواده‌شان، و... را مدام پخش کرد و افکار عمومی را درگیر کرد، تا آنها نیز در مسیر تصمیم‌سازی قرار گیرند. می‌شد با قاضی و دادستان و مدعی‌العموم صحبت کرد، و نظر آنها را در باره حکم صادره پرسید و پخش کرد.
می‌شد صحنه‌ای را که حکم زورگیران اعلام می شود و آنها به اعدام محکوم می شوند، بارها و بارها پخش کرد و ترس و نگرانی را در چهره آنها نشان داد. فروریختگی آنها را نشان داد و نظر کارشناسان را در این باره جویا شد و مطرح کرد. خانواده زورگیران را وارد ماجرا کرد. می‌شد با زورگیران مصاحبه کرد، و می‌شد پشیمانی بی‌فایده آنها را نشان داد و برجسته کرد.
می‌شد اعتراض آنها به حکم را دنبال کرد و امید خانواده‌های آنها را، و بعد حکم اعدام. می‌شد شب قبل از اعدام، با آنها مصاحبه کرد و از حال و روزشان خبر گرفت. می‌شد ترس آنها از اعدام و از زندگانیِ «هنوز شروع‌نشده خاتمه‌یافته»، را نشان داد. ...
اینهمه «می‌شد» را می‌شد انجام داد، در این صورت همه مردم درگیر ماجرا شده بودند و یاد آنها (و طبعا سرنوشت تلخ آنها) تا مدتها در خاطر مردم می‌ماند. این می‌شد بازدارندگی موثر و وجدان عمومی آسیب‌دیده را هم ترمیم می‌کرد.»
👍13

🔴 پایان‌نامه | قسمت بیست‌وهشتم

📌 «حسنا اسماعیل‌بیگی» دانش‌آموخته جامعه‌شناسی

💢 معماری قاجاری در آینه سفرنامه‌های فرنگی؛ بازتاب زوال یک تمدن

▪️حسنا اسماعیل‌بیگی در پایان‌نامه خود با عنوان «بررسی علل مؤثر بر تغییر نگرش ایرانیان نسبت به معماری مسکونی در دوره قاجار با استناد به سفرنامه‌ها» به یکی از کمتر دیده‌شده‌ترین بزنگاه‌های تاریخی معماری ایران پرداخته است.

▪️او با بررسی ۲۰ سفرنامه از اروپاییانی که در دوره قاجار به ایران سفر کرده‌اند، نشان می‌دهد که تصویر معماری سنتی ایرانی در ذهن جامعه چگونه دچار دگرگونی شد؛ دگرگونی‌ای که ریشه در نگاه انتقادی و گاه تحقیرآمیز غرب به ایران داشت اما همزمان از دل بحران‌های داخلی مانند استبداد سیاسی، فقر گسترده، زلزله‌های مکرر و فروپاشی نهادهای سنتی تغذیه می‌کرد.


☑️ @yeganehshough
👍8