سفر استانی فرصتی است برای شنیدن از مردم و جستجوی راه ملی و محلی حل مسائل. رییس جمهور به حضور مردم میرود تا به مظالم بنشیند و «سخن مردم به گوش خویش بشنود بیواسطهای». شنیدن و حل مساله است که رضایت مردم را ایجاد میکند، نه سفری که مردم به زحمت و «مشقت در دنیا و آخرت» میافتند.
👍16👎2
ایران به مردمانش زنده است.
هر چند نود درصد مردم استان سیستان و بلوچستان معتقدند در مقایسه با سایر استانها، امکانات کمتری دارند و نیمی از آنها معتقدند امکانات در استان هم عادلانه توزیع نشده، اما نه تمایل به مهاجرت به خارج دارند و نه به استانهای دیگر. همه آنها به ایرانی بودن افتخار میکنند.
(نظرسنجی تلفنی ایسپا از مردم استان سیستان و بلوچستان، ۲۹ مهر تا یک آبان ۱۴۰۳)
هر چند نود درصد مردم استان سیستان و بلوچستان معتقدند در مقایسه با سایر استانها، امکانات کمتری دارند و نیمی از آنها معتقدند امکانات در استان هم عادلانه توزیع نشده، اما نه تمایل به مهاجرت به خارج دارند و نه به استانهای دیگر. همه آنها به ایرانی بودن افتخار میکنند.
(نظرسنجی تلفنی ایسپا از مردم استان سیستان و بلوچستان، ۲۹ مهر تا یک آبان ۱۴۰۳)
👍20👎1
Forwarded from سیر در سفرنامه ها (نیما حسینی)
تهران من نگاه او
شهر به روایت جهانگردان
سعیده زادقناد
نگارستان اندیشه ۱۴۰۳
۶۳۰صفحه۷۰۰هزارتومان
شهر به روایت جهانگردان
سعیده زادقناد
نگارستان اندیشه ۱۴۰۳
۶۳۰صفحه۷۰۰هزارتومان
👍5
Forwarded from سیر در سفرنامه ها (نیما حسینی)
سیر در سفرنامه ها
تهران من نگاه او شهر به روایت جهانگردان سعیده زادقناد نگارستان اندیشه ۱۴۰۳ ۶۳۰صفحه۷۰۰هزارتومان
«تهران من، نگاه او» روایت پایتخت ایران از نگاه «دیگری» است؛ آنهایی که تصورشان را از این شهر شرقی در گوشهای از کولهبار سفرشان جای دادند و با قلمشان تهران را به تصویر کشیدند. امروز «تهران من، نگاه او» چشمهاییست در جستوجوی زندگی یک شهر، در گذشتهای که یا چیزی از آن باقی نمانده و یا ردپایش کمرنگ شده و این کتاب، حرکت همین چشمان جستوجوگر بر ردپای قلمیست که شهر را به وصف نشسته است. «تهران من، نگاه او» در پی آن است که تصویری از این کلانشهر را در قالب روایتی از روایتها به نمایش بگذارد. قصه از آنجایی آغاز میشود، که مسافر بیگانه، خود را در مقابل سیمای تهران مییابد؛ از دروازه و حصارش عبور میکند، پا به میدان، خیابان، کوچهپسکوچهها و خانههایش میگذارد و شریانهای شهر را بازمیشناسد. او سپس رفتهرفته در قلب بازار، مسجد، تکیه، مدرسه، حمام و کاروانسرای شهر رخنه میکند تا اعجاز فرهنگ، هنر، معماری و آدابورسوم ایرانی را در هر آن چیزی کشف کند که در چارچوب «عامالمنفعه» تعریف شده است.
👍7
کتاب جامعهشناسی تاریخی (what is the historical sociology) نوشته ریچارد لاکمن (Richard Lachmann) به فارسی ترجمه و منتشر شد. لاکمن، جامعهشناس فقید آمریکایی (۱۹۵۶-۲۰۲۱) متخصص جامعهشناسی تطبیقی-تاریخی است و پیشتر، کتاب قدرت دولتهای او نیز به فارسی ترجمه شده بود.
لاکمن در این کتاب، موضوع مطالعه جامعهشناسی تاریخی را دگرگونیهای تاریخی دورانساز میداند و دگرگون شدن ساختارها بر اثر رخدادها را بررسی میکند. از نظر او، جامعهشناسی تاریخی باید چنین کند: الف) کنشهای روزمره را از لحظات نادری که مردم ساختار اجتماعی را تغییر میدهند، متمایز کند. ب) توضیح دهد که چرا رخدادهای دگرگونکننده در زمانها و مکانهای معینی رخ میدهند نه در هر زمان و مکان دیگری. و ج) نشان دهد که این رخدادها، چگونه رخدادهای بعدی را ممکن میسازند. (ص ۲۱) این کار توسط «رویکرد موردی/روایی» انجام میشود. این رویکرد، نقطه مقابل رویکرد جمعیتی/تحلیلی است که رویکرد غالب در جامعهشناسی است.
جامعهشناسان تاریخی تلاش داشتهاند بر شناسایی «لحظه تغییر تاریخی» یا رخداد، متمرکز شوند. با شناسایی رخداد، میتوان پرسید که درست پیش از آن لحظه، چه اتفاقی افتاده و به این ترتیب،علتها و ترتیب و تسلسل علتها را شناخت. وبر لحظه تغییر سرمایهداری را، دینپیرایی پروتستانی میدانست، چون «آداب روزمره و مناسابات اجتماعی را گسست و دگرگون کرد». (ص ۳۱)
یکی از مهمترین رخدادهای تاریخی، انقلابها و جنبشهای اجتماعی است. در این مورد هم لاکمن میگوید ابتدا باید لحظات وقوع انقلابها و جنبشهای اجتماعی را شناسایی کرد، در مرحله دوم، باید بررسی کرد که چگونه چنین لحظاتِ کنشِ اثرگذارِ علیه حاکمان، متفاوت با لحظاتی است که پیش از این وجود داشته است. و در نهایت باید مشخص کرد که چگونه انقلابها و جنبشهای اجتماعی موفق، متفاوتاند. (ص ۵۰)
فصل دوم کتاب به تحلیلهای ریشهای (ریشههای سرمایهداری) و فصل سوم به تحلیل تغییرات ناگهانی (انقلابات و جنبشهای اجتماعی) از منظر جامعهشناسی تاریخی میپردازد. نقطه مقابل انقلابها که قدرت اجتماعی جدیدی به سرکوبشدگان میدهد، امپراتوریها است که همه مردم را تحت انقیاد فرمانروایان خارجی در میآورد و در فصل چهارم بررسی شده است. فصل پنجم به بررسی دولتها و فراروایتهای پیدایش تاریخی جنگ و ناسیونالیسم میپردازد. فصل ششم در باره نابرابری و فصل هفتم در باره نابرابری و جنسیت و فصل هشتم در باره فرهنگ است. فصل انتهایی کتاب هم در باره بررسی آینده توسط جامعهشناسان تاریخی است.
این کتاب دویست صفحهای در سال ۲۰۱۳ نگاشته شده و در سال ۱۴۰۳ توسط مریم طرزی به فارسی ترجمه شده و انتشارات آگه آن را منتشر کرده است.
لاکمن در این کتاب، موضوع مطالعه جامعهشناسی تاریخی را دگرگونیهای تاریخی دورانساز میداند و دگرگون شدن ساختارها بر اثر رخدادها را بررسی میکند. از نظر او، جامعهشناسی تاریخی باید چنین کند: الف) کنشهای روزمره را از لحظات نادری که مردم ساختار اجتماعی را تغییر میدهند، متمایز کند. ب) توضیح دهد که چرا رخدادهای دگرگونکننده در زمانها و مکانهای معینی رخ میدهند نه در هر زمان و مکان دیگری. و ج) نشان دهد که این رخدادها، چگونه رخدادهای بعدی را ممکن میسازند. (ص ۲۱) این کار توسط «رویکرد موردی/روایی» انجام میشود. این رویکرد، نقطه مقابل رویکرد جمعیتی/تحلیلی است که رویکرد غالب در جامعهشناسی است.
جامعهشناسان تاریخی تلاش داشتهاند بر شناسایی «لحظه تغییر تاریخی» یا رخداد، متمرکز شوند. با شناسایی رخداد، میتوان پرسید که درست پیش از آن لحظه، چه اتفاقی افتاده و به این ترتیب،علتها و ترتیب و تسلسل علتها را شناخت. وبر لحظه تغییر سرمایهداری را، دینپیرایی پروتستانی میدانست، چون «آداب روزمره و مناسابات اجتماعی را گسست و دگرگون کرد». (ص ۳۱)
یکی از مهمترین رخدادهای تاریخی، انقلابها و جنبشهای اجتماعی است. در این مورد هم لاکمن میگوید ابتدا باید لحظات وقوع انقلابها و جنبشهای اجتماعی را شناسایی کرد، در مرحله دوم، باید بررسی کرد که چگونه چنین لحظاتِ کنشِ اثرگذارِ علیه حاکمان، متفاوت با لحظاتی است که پیش از این وجود داشته است. و در نهایت باید مشخص کرد که چگونه انقلابها و جنبشهای اجتماعی موفق، متفاوتاند. (ص ۵۰)
فصل دوم کتاب به تحلیلهای ریشهای (ریشههای سرمایهداری) و فصل سوم به تحلیل تغییرات ناگهانی (انقلابات و جنبشهای اجتماعی) از منظر جامعهشناسی تاریخی میپردازد. نقطه مقابل انقلابها که قدرت اجتماعی جدیدی به سرکوبشدگان میدهد، امپراتوریها است که همه مردم را تحت انقیاد فرمانروایان خارجی در میآورد و در فصل چهارم بررسی شده است. فصل پنجم به بررسی دولتها و فراروایتهای پیدایش تاریخی جنگ و ناسیونالیسم میپردازد. فصل ششم در باره نابرابری و فصل هفتم در باره نابرابری و جنسیت و فصل هشتم در باره فرهنگ است. فصل انتهایی کتاب هم در باره بررسی آینده توسط جامعهشناسان تاریخی است.
این کتاب دویست صفحهای در سال ۲۰۱۳ نگاشته شده و در سال ۱۴۰۳ توسط مریم طرزی به فارسی ترجمه شده و انتشارات آگه آن را منتشر کرده است.
👍8
Forwarded from نگارستان اندیشه
عصر سهشنبههای بخارا
سیودومین نشست از سلسله نشستهای عصر سهشنبههای مجلهی بخارا اختصاص یافتهاست به رونمایی و بررسی کتاب تهران من، نگاه او: شهر به روایت جهانگردان نوشته سعیده زادقناد که به تازگی از سوی انتشارات نگارستان اندیشه منتشر شده است. در این نشست که ساعت پنج بعدازظهر سهشنبه ۵ آذرماه ۱۴۰۳ در تالار دکتر محمود روحالامینی باغموزه نگارستان برگزار میشود، احمد مسجد جامعی، محمدرضا جوادی یگانه، مهرشاد کاظمی، سعیده زادقناد و علی دهباشی سخن خواهند گفت.
«تهران من، نگاه او» روایت پایتخت ایران از نگاه «دیگری» است؛ آنهایی که تصورشان را از این شهر شرقی در گوشهای از کولهبار سفرشان جای دادند و به ایران سفر کردند. امروز «تهران من، نگاه او» چشمهاییست در جستوجوی زندگی یک شهر، در گذشتهای که یا چیزی از آن باقی نمانده و یا ردپایش کمرنگ شده و این کتاب، حرکت همین چشمان جستوجوگر بر ردپای قلمیست که شهر را به وصف نشسته و به یاری آنها میتوان تاریخ اجتماعی تهران را هویدا کرد.
📍میدان بهارستان، خ دانشسرا، خ شریعتمدار رفیع، باغموزه نگارستان، تالار دکتر روحالامینی
نگارستان اندیشه: ناشر تخصصی علوم انسانی
👆
سیودومین نشست از سلسله نشستهای عصر سهشنبههای مجلهی بخارا اختصاص یافتهاست به رونمایی و بررسی کتاب تهران من، نگاه او: شهر به روایت جهانگردان نوشته سعیده زادقناد که به تازگی از سوی انتشارات نگارستان اندیشه منتشر شده است. در این نشست که ساعت پنج بعدازظهر سهشنبه ۵ آذرماه ۱۴۰۳ در تالار دکتر محمود روحالامینی باغموزه نگارستان برگزار میشود، احمد مسجد جامعی، محمدرضا جوادی یگانه، مهرشاد کاظمی، سعیده زادقناد و علی دهباشی سخن خواهند گفت.
«تهران من، نگاه او» روایت پایتخت ایران از نگاه «دیگری» است؛ آنهایی که تصورشان را از این شهر شرقی در گوشهای از کولهبار سفرشان جای دادند و به ایران سفر کردند. امروز «تهران من، نگاه او» چشمهاییست در جستوجوی زندگی یک شهر، در گذشتهای که یا چیزی از آن باقی نمانده و یا ردپایش کمرنگ شده و این کتاب، حرکت همین چشمان جستوجوگر بر ردپای قلمیست که شهر را به وصف نشسته و به یاری آنها میتوان تاریخ اجتماعی تهران را هویدا کرد.
📍میدان بهارستان، خ دانشسرا، خ شریعتمدار رفیع، باغموزه نگارستان، تالار دکتر روحالامینی
نگارستان اندیشه: ناشر تخصصی علوم انسانی
👆
👍7
نگارستان اندیشه
عصر سهشنبههای بخارا سیودومین نشست از سلسله نشستهای عصر سهشنبههای مجلهی بخارا اختصاص یافتهاست به رونمایی و بررسی کتاب تهران من، نگاه او: شهر به روایت جهانگردان نوشته سعیده زادقناد که به تازگی از سوی انتشارات نگارستان اندیشه منتشر شده است. در این نشست…
تاریخ برگزاری نشست، سهشنبه ششم آذر است.
👍2
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️محمدرضا جوادی یگانه از تلخ و شیرینِ تهران سخن میگوید🔺
@joreah_journal
www.instagram.com/joreah_journal
@joreah_journal
www.instagram.com/joreah_journal
👍6
جرعه
♦️محمدرضا جوادی یگانه از تلخ و شیرینِ تهران سخن میگوید🔺 @joreah_journal www.instagram.com/joreah_journal
بخش دوم توضیحات من در جلسه رونمایی و بررسی کتاب «تهران من، نگاه او» نوشته خانم زادقناد، که عمدتا به پیچیدگیهای «تهران من» پرداختم.
👍3
گزارش نشست رونمایی کتاب تهران من، نگاه او
خبرگزاری کتاب ایران
نشست رونمایی از کتاب «تهران من، نگاه او: شهر به روایت جهانگردان» در باغ نگارستان و در قالب سلسلهبرنامههای «عصر سهشنبههای بخارا» با حضور علی دهباشی، احمد مسجد جامعی، محمدرضا جوادی یگانه، مهرشاد کاظمی و سعیده زادقناد با مشارکت انتشارات نگارستان اندیشه روز ششم آذر برگزار شد.
گزارشی از این نشست را در خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اینجا میتوانید بخوانید.
در ادامه، صحبتهای خودم به نقل از این گزارش را میآورم.
کتاب در پی خلق داستانی از سفرنامههاست
در ابتدای این نشست، محمدرضا جوادی یگانه، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران به معرفی مختصری از کتاب پرداخت و گفت: در این کتاب سعی شده تا همه اظهاراتی که درخصوص تهران در سفرنامهها آمده است، گرداوری و منظم شود و گاه نویسنده به مقایسه دیدگاهها سیاحان در موارد و موضوعات مختلف نیز پرداخته است.
او در خصوص اهمیت سفرنامهها افزود: سفرنامه ژانری ادبی محسوب میشود و در عین حال یکی از مهمترین منابع تاریخ اجتماعی ایران نیز بهشمار میرود، بهویژه در مورد جامعة ایرانی که اسناد دقیق و متقنی درباره آن موجود نیست و هنوز هم بسیاری از این دست اسناد در آرشیوهای خانگی و دولتی حبس هستند و خطر از دست رفتن آنها وجود دارد، ازین رو سفرنامهها میتواند اطلاعات بسیار خوبی را در اختیار ما قرار دهد. همچنین به ویژه از آنجایی که در مورد شهر تهران پیش از قاجار اطلاعات دقیقی در دست نیست و از تاریخ ایران، تاریخی رسمی، سیاسی و دولتی قلمداد میشود، لذا تاریخ مردمی بسیار کمرنگ است و لذا سفرنامهها منبع بسیار مهمی برای دسترسی به اطلاعات تاریخی، جغرافیایی و حتی آبوهوایی نیز هستند.
این پژوهشگر حوزه خلقیات ایرانیان ادامه داد: سفرنامه یک ژانر ادبی نیز هست و ما سفرنامه را بهمثابه رمان میخوانیم، نه یک کتاب تاریخی در این میان میتوان گفت حتی نقد سفرنامه نیز میتواند در حوزه ژانر ادبی بگنجد و بر این باورم که این نقد نمیتواند خشک و رسمی باشد و به دور از قضاوت ارزشی قرار گیرد، لذا پژوهشگر این حوزه باید به سفرنامهها تعلق خاطر داشته باشد تا بتواند آنها را دقیقتر دیده و درخصوصشان اظهار نظر کند، از همین منظر، کار خانم زادقناد حائز اهمیت است؛ چرا که بررسی و نقل قول از این تعداد سفرنامه، کتاب «تهران من، نگاه او» را بهمثابه یک داستان یا کتاب قصه کرده، و متن این کتاب گویی رویکردی پستمدرن را در نقد سفرنامهها و خلق یک داستان دنبال میکرده است.
تهران، معشوقة نفرتانگیز ماست
در بخش دوم نشست، محمدرضا جوادی یگانه، مجدداً به محتوای کتاب «تهران من، نگاه او» اشاره کرد و با بیان احساس خود از این اثر گفت: خواندن این کتاب که درباره تهران است، حس متناقضی را از شهر به ما القاء میکند. به این ترتیب که تهران، معشوقة نفرتانگیز ماست و حس دوگانهای که از این کتاب به دست میآوریم نیز چنین است. تصور کنید، اگر از تهران، دولت و ماشینها را بگیریم، شهر خیلی خوبی میشود، مثل تصویری که ازین شهر در ایام تعطیلات نوروز داریم. اما همین تهران مملو از تناقض، در نظر سیاحان جلوه دیگری دارد، مثلاً در مواردی توصیفات سیاحان از ایران، بسیار عاشقانه است، فردی مثل خانم پرنسس بیبسکو که شاعری فرانسویست، با حضوری کوتاه در تهران، توصیفات بسیار شاعرانهای از این شهر داشته، و انگار چیزی جز زیبایی ندیده است، اما در کنار آن سیاحان روس هیچ پدیده زیبایی در ایران را گزارش نکردهاند، از مامونتف که در جریان به توپ بستن مجلس در ایران حضور داشته تا لومنیتسکی، هیچیک توصیف قشنگی از ایران نداشتهاند. در کتاب «تهران من، نگاه او» نیز شما نمیتوانید به نگاهی روشن در مورد این شهر برسید، چون نگاه روشن، ذات و خود تهران است؛ شهری که هم عاشقانه دوستش داریم و هم به شدت از آن بیزاریم. به این ترتیب حسی که از خوانش سفرنامهها نسبت به تهران مییابیم، یک قصه تمامنشدنی و داستانی باز است که تکلیف ما را با این شهر مشخص نمیکند.
خبرگزاری کتاب ایران
نشست رونمایی از کتاب «تهران من، نگاه او: شهر به روایت جهانگردان» در باغ نگارستان و در قالب سلسلهبرنامههای «عصر سهشنبههای بخارا» با حضور علی دهباشی، احمد مسجد جامعی، محمدرضا جوادی یگانه، مهرشاد کاظمی و سعیده زادقناد با مشارکت انتشارات نگارستان اندیشه روز ششم آذر برگزار شد.
گزارشی از این نشست را در خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اینجا میتوانید بخوانید.
در ادامه، صحبتهای خودم به نقل از این گزارش را میآورم.
کتاب در پی خلق داستانی از سفرنامههاست
در ابتدای این نشست، محمدرضا جوادی یگانه، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران به معرفی مختصری از کتاب پرداخت و گفت: در این کتاب سعی شده تا همه اظهاراتی که درخصوص تهران در سفرنامهها آمده است، گرداوری و منظم شود و گاه نویسنده به مقایسه دیدگاهها سیاحان در موارد و موضوعات مختلف نیز پرداخته است.
او در خصوص اهمیت سفرنامهها افزود: سفرنامه ژانری ادبی محسوب میشود و در عین حال یکی از مهمترین منابع تاریخ اجتماعی ایران نیز بهشمار میرود، بهویژه در مورد جامعة ایرانی که اسناد دقیق و متقنی درباره آن موجود نیست و هنوز هم بسیاری از این دست اسناد در آرشیوهای خانگی و دولتی حبس هستند و خطر از دست رفتن آنها وجود دارد، ازین رو سفرنامهها میتواند اطلاعات بسیار خوبی را در اختیار ما قرار دهد. همچنین به ویژه از آنجایی که در مورد شهر تهران پیش از قاجار اطلاعات دقیقی در دست نیست و از تاریخ ایران، تاریخی رسمی، سیاسی و دولتی قلمداد میشود، لذا تاریخ مردمی بسیار کمرنگ است و لذا سفرنامهها منبع بسیار مهمی برای دسترسی به اطلاعات تاریخی، جغرافیایی و حتی آبوهوایی نیز هستند.
این پژوهشگر حوزه خلقیات ایرانیان ادامه داد: سفرنامه یک ژانر ادبی نیز هست و ما سفرنامه را بهمثابه رمان میخوانیم، نه یک کتاب تاریخی در این میان میتوان گفت حتی نقد سفرنامه نیز میتواند در حوزه ژانر ادبی بگنجد و بر این باورم که این نقد نمیتواند خشک و رسمی باشد و به دور از قضاوت ارزشی قرار گیرد، لذا پژوهشگر این حوزه باید به سفرنامهها تعلق خاطر داشته باشد تا بتواند آنها را دقیقتر دیده و درخصوصشان اظهار نظر کند، از همین منظر، کار خانم زادقناد حائز اهمیت است؛ چرا که بررسی و نقل قول از این تعداد سفرنامه، کتاب «تهران من، نگاه او» را بهمثابه یک داستان یا کتاب قصه کرده، و متن این کتاب گویی رویکردی پستمدرن را در نقد سفرنامهها و خلق یک داستان دنبال میکرده است.
تهران، معشوقة نفرتانگیز ماست
در بخش دوم نشست، محمدرضا جوادی یگانه، مجدداً به محتوای کتاب «تهران من، نگاه او» اشاره کرد و با بیان احساس خود از این اثر گفت: خواندن این کتاب که درباره تهران است، حس متناقضی را از شهر به ما القاء میکند. به این ترتیب که تهران، معشوقة نفرتانگیز ماست و حس دوگانهای که از این کتاب به دست میآوریم نیز چنین است. تصور کنید، اگر از تهران، دولت و ماشینها را بگیریم، شهر خیلی خوبی میشود، مثل تصویری که ازین شهر در ایام تعطیلات نوروز داریم. اما همین تهران مملو از تناقض، در نظر سیاحان جلوه دیگری دارد، مثلاً در مواردی توصیفات سیاحان از ایران، بسیار عاشقانه است، فردی مثل خانم پرنسس بیبسکو که شاعری فرانسویست، با حضوری کوتاه در تهران، توصیفات بسیار شاعرانهای از این شهر داشته، و انگار چیزی جز زیبایی ندیده است، اما در کنار آن سیاحان روس هیچ پدیده زیبایی در ایران را گزارش نکردهاند، از مامونتف که در جریان به توپ بستن مجلس در ایران حضور داشته تا لومنیتسکی، هیچیک توصیف قشنگی از ایران نداشتهاند. در کتاب «تهران من، نگاه او» نیز شما نمیتوانید به نگاهی روشن در مورد این شهر برسید، چون نگاه روشن، ذات و خود تهران است؛ شهری که هم عاشقانه دوستش داریم و هم به شدت از آن بیزاریم. به این ترتیب حسی که از خوانش سفرنامهها نسبت به تهران مییابیم، یک قصه تمامنشدنی و داستانی باز است که تکلیف ما را با این شهر مشخص نمیکند.
ایبنا
اطلاعات دقیقی از تهران پیش از قاجار در دست نیست/ در جستجوی روح نادیده یک شهر
محمدرضا جوادی یگانه، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران گفت: از آنجایی که در مورد شهر تهران پیش از قاجار اطلاعات دقیقی در دست نیست و از تاریخ ایران، تاریخی رسمی، سیاسی و دولتی قلمداد میشود، لذا تاریخ مردمی بسیار کمرنگ است از این رو سفرنامهها منبع بسیار مهمی…
👍6
طراحان قانون حجاب، حد بدپوششی را برخلاف نظر مراجع، بجای «بالاتر از مچ دست»، «بالاتر از ساعد» تعریف کردهاند. همان فشار اجتماعی که مچ را به ساعد تغییر داده، کوتاهآمدنهای بعدی را هم ناگزیر میکند، تا جایی که جامعه عفیف ایران، آن را خلاف هنجار بداند.
به جای جنگ با جامعه، به او اعتماد کنید و موضوع پوشش را به جامعه واگذار کنید.
به جای جنگ با جامعه، به او اعتماد کنید و موضوع پوشش را به جامعه واگذار کنید.
👍27👎4
Forwarded from روزنامه فرهیختگان
🔴 مجوز برای بیمجوزها
▫️صاحب این قلم درباره آن قسمت از قانون عفاف و حجاب که به جامعه مهاجر برمیگردد، وظیفه خود میبیند که اظهار نگرانی کند
▫️ملت ایران ملتی است بالغ، رشید و آگاه؛ و برای تمشیت امور خویش نیاز به دخالت اتباع دیگر کشورها، از جمله مهاجران ندارد
🔻محمدکاظم کاظمی، شاعر در فرهیختگان نوشت:
در قانون جدید حجاب و عفاف که اینک متن آن در دسترس عموم قرار گرفته است، شرایطی برای مؤسسان گروههای مردمی امربهمعروف و نهیازمنکر زبانی و نوشتاری بیان شده است که از این جمله، تابعیت جمهوری اسلامی ایران است. ولی در همین بخش، در قالب یک تبصره بیان شده است که «شرط مذکور در این بند، در خصوص مهاجرین یا اتباع بیگانه در صورت دارابودن مجوز اقامت رسمی از وزارت کشور اعمال نمیشود.» این قضیه در جامعه ایران و در نوشتههای نخبگان و فعالان فضای مجازی ایران، بازتابهای منفی بسیاری یافته است و البته این بازتابها دور از انتظار هم نبود.
صاحب این قلم در مورد اصل امربهمعروف و نهیازمنکر و قانون مربوط به آن، صلاحیت اظهارنظر ندارد؛ ولی در آن قسمت که به جامعه مهاجر برمیگردد، وظیفه خود میبیند که اظهار نگرانی کند. ملت ایران ملتی است بالغ، رشید و آگاه؛ و برای تمشیت امور خویش نیاز به دخالت اتباع دیگر کشورها، از جمله مهاجران به کشور ما ندارد. البته جامعه مهاجر افغانستان در طول این چند دهه و حتی در روزهای سخت از ایستادن در کنار جامعه میزبان شانه خالی نکرده است، چه در سازندگی، چه در جنگ عراق علیه ایران و چه در برابر داعش و تروریستهای منطقهای. ولی هیچگاه نه در این امور سهمخواهی کرده است و نه انتظار دخالت در امور کشور میزبان را داشته است. پیشازاین هم خبرهایی به کذب و دروغ در مورد دخالتدادن مهاجران در امور سیاسی کشور ایران منتشر میشد، مثل اخبار شرکت مهاجران در انتخابات یا نمایندگی مجلس و امثال آن که همه خلاف واقع بود؛ ولی متأسفانه اثرات منفی خود را گذاشت.
من نمیدانم مسئولان محترم به این اندیشیدهاند که در امری که حتی در میان جامعه ایران هم چالشآفرین بوده است، این قضیه چقدر میتواند تبعات منفی اجتماعی و حتی امنیتی داشته باشد؟ درحالیکه جامعه مهاجر در این اواخر بهشدت زیر ضربه گروههای مهاجرستیز واقع شده است.
گفتنی است که از قول یکی از نمایندگان محترم مجلس در توجیه این قضیه گفته شده است که این آمران به معروف، قرار است فقط برای خود جامعه مهاجر کار کنند. ولی چنین چیزی از متن برنمیآید و نیز اگر قرار باشد مهاجران ما در امور داخلی جامعه مهاجر مجوزهایی به دست بیاورند، اولویتهای مهمتری از این هم وجود دارد، مثل امور تحصیلی و درمانی. مثلاً پزشک مهاجر بتواند برای درمان مهاجران مطب دایر کند که آنجا لازمتر است.
📌متن کامل یادداشت را در سایت بخوانید.
@FarhikhteganOnline
▫️صاحب این قلم درباره آن قسمت از قانون عفاف و حجاب که به جامعه مهاجر برمیگردد، وظیفه خود میبیند که اظهار نگرانی کند
▫️ملت ایران ملتی است بالغ، رشید و آگاه؛ و برای تمشیت امور خویش نیاز به دخالت اتباع دیگر کشورها، از جمله مهاجران ندارد
🔻محمدکاظم کاظمی، شاعر در فرهیختگان نوشت:
در قانون جدید حجاب و عفاف که اینک متن آن در دسترس عموم قرار گرفته است، شرایطی برای مؤسسان گروههای مردمی امربهمعروف و نهیازمنکر زبانی و نوشتاری بیان شده است که از این جمله، تابعیت جمهوری اسلامی ایران است. ولی در همین بخش، در قالب یک تبصره بیان شده است که «شرط مذکور در این بند، در خصوص مهاجرین یا اتباع بیگانه در صورت دارابودن مجوز اقامت رسمی از وزارت کشور اعمال نمیشود.» این قضیه در جامعه ایران و در نوشتههای نخبگان و فعالان فضای مجازی ایران، بازتابهای منفی بسیاری یافته است و البته این بازتابها دور از انتظار هم نبود.
صاحب این قلم در مورد اصل امربهمعروف و نهیازمنکر و قانون مربوط به آن، صلاحیت اظهارنظر ندارد؛ ولی در آن قسمت که به جامعه مهاجر برمیگردد، وظیفه خود میبیند که اظهار نگرانی کند. ملت ایران ملتی است بالغ، رشید و آگاه؛ و برای تمشیت امور خویش نیاز به دخالت اتباع دیگر کشورها، از جمله مهاجران به کشور ما ندارد. البته جامعه مهاجر افغانستان در طول این چند دهه و حتی در روزهای سخت از ایستادن در کنار جامعه میزبان شانه خالی نکرده است، چه در سازندگی، چه در جنگ عراق علیه ایران و چه در برابر داعش و تروریستهای منطقهای. ولی هیچگاه نه در این امور سهمخواهی کرده است و نه انتظار دخالت در امور کشور میزبان را داشته است. پیشازاین هم خبرهایی به کذب و دروغ در مورد دخالتدادن مهاجران در امور سیاسی کشور ایران منتشر میشد، مثل اخبار شرکت مهاجران در انتخابات یا نمایندگی مجلس و امثال آن که همه خلاف واقع بود؛ ولی متأسفانه اثرات منفی خود را گذاشت.
من نمیدانم مسئولان محترم به این اندیشیدهاند که در امری که حتی در میان جامعه ایران هم چالشآفرین بوده است، این قضیه چقدر میتواند تبعات منفی اجتماعی و حتی امنیتی داشته باشد؟ درحالیکه جامعه مهاجر در این اواخر بهشدت زیر ضربه گروههای مهاجرستیز واقع شده است.
گفتنی است که از قول یکی از نمایندگان محترم مجلس در توجیه این قضیه گفته شده است که این آمران به معروف، قرار است فقط برای خود جامعه مهاجر کار کنند. ولی چنین چیزی از متن برنمیآید و نیز اگر قرار باشد مهاجران ما در امور داخلی جامعه مهاجر مجوزهایی به دست بیاورند، اولویتهای مهمتری از این هم وجود دارد، مثل امور تحصیلی و درمانی. مثلاً پزشک مهاجر بتواند برای درمان مهاجران مطب دایر کند که آنجا لازمتر است.
📌متن کامل یادداشت را در سایت بخوانید.
@FarhikhteganOnline
👍7
اکنون زمان تصمیمهای سخت در حوزه اقتصاد و سیاست است نه حوزه اجتماع. جامعه ایرانی بحران ۱۴۰۱ را هضم کرده و در حال بازآرایی خویش است. دستکاری مجدد حوزه اجتماعی با تصمیمات غیرلازمی که پیامدهای مهیب آن بررسی نشده، نه تنها خود بحرانزا است، بلکه مانع بهبود اقتصادی و سیاسی هم خواهد شد.
👍27
اکنون جمهوری اسلامی مانده و همان سرمایه اولیه، یعنی مردم. همه قوتها و قدرتهای بعدی، تمام شده است.
تنها راه بقای نظام، بازگشت به مردم است. برای اینکه جمهوری اسلامی مجددا در تله «هواداران بجای مردم» نیفتد، باید تصریح کرد که مردم یعنی نظر اکثریت مردم در پیمایشهای معتبر. (در غیاب هر راه دیگری که نظر اکثریت مردم و بویژه جامعه دوم را نشان دهد، این راه، نزدیکترین و سریعترین راه رسیدن به نظر مردم است، هر چند، با آن فاصله و تفاوت دارد.)
لذاست که اولویت نظام باید بر افزایش رضایت مردم باشد و بهبود معیشتشان، از هر طریق ممکن.
نمودار پیوست که از عصر ایران گرفته شده، سقوط سرانه تولید ناخالص داخلی سوریه از ۱۱۲۴ دلار در ۲۰۱۹ تا ۲۸۲ دلار در ۲۰۲۳ را نشان میدهد، و همین نمودار برای سقوط سریع حکومت سریع کافی است، هر چند او برای جلب رضایت مردم هم هیچ کاری نکرده بود.
تنها راه بقای نظام، بازگشت به مردم است. برای اینکه جمهوری اسلامی مجددا در تله «هواداران بجای مردم» نیفتد، باید تصریح کرد که مردم یعنی نظر اکثریت مردم در پیمایشهای معتبر. (در غیاب هر راه دیگری که نظر اکثریت مردم و بویژه جامعه دوم را نشان دهد، این راه، نزدیکترین و سریعترین راه رسیدن به نظر مردم است، هر چند، با آن فاصله و تفاوت دارد.)
لذاست که اولویت نظام باید بر افزایش رضایت مردم باشد و بهبود معیشتشان، از هر طریق ممکن.
نمودار پیوست که از عصر ایران گرفته شده، سقوط سرانه تولید ناخالص داخلی سوریه از ۱۱۲۴ دلار در ۲۰۱۹ تا ۲۸۲ دلار در ۲۰۲۳ را نشان میدهد، و همین نمودار برای سقوط سریع حکومت سریع کافی است، هر چند او برای جلب رضایت مردم هم هیچ کاری نکرده بود.
👍26👎9
برای آنها که دل به فردای براندازی بستهاند!
امروز دقیقا «فردای براندازی» در سوریه است و همین امروز، اسراییل ۱۵۰ بار به سوریهی بیدفاع حمله کرده و بخشهای دیگری از خاکش را اشغال کرده و دهها جنگنده نیروی هوایی سوریه را منهدم کرده است.
مساله اسراییل، ویرانی ایران است نه سرنگونی جمهوری اسلامی. آنها همه منطقه را ضعیف و پرآشوب و سرگرم به خود میخواهند.
امروز دقیقا «فردای براندازی» در سوریه است و همین امروز، اسراییل ۱۵۰ بار به سوریهی بیدفاع حمله کرده و بخشهای دیگری از خاکش را اشغال کرده و دهها جنگنده نیروی هوایی سوریه را منهدم کرده است.
مساله اسراییل، ویرانی ایران است نه سرنگونی جمهوری اسلامی. آنها همه منطقه را ضعیف و پرآشوب و سرگرم به خود میخواهند.
👍65👎24
Forwarded from شارنامه| صلاح الدین خدیو
🔺خاورمیانەی جدید و هم سفرگی گرگ و کلاغ!
ظاهرا در خاورمیانەی جدید نتانیاهو، سوریه مانند تشکیلات خودگردان فلسطین مستقر در رام الله خواهد شد؛
ارتش نخواهد داشت، کنترل آسمان آن بدست اسرائیل خواهد بود و تنها یک نیروی پلیس مجهز به سلاح های سبک وظیفەی شهربانی و مرزبانی را به دوش می گیرد.
آنچه ارتش اسرائیل در این دو روز انجام داده و می گوید فعلا ادامه خواهد داشت، معنایی جز این ندارد.
تمام آشیانه های نیروی هوایی، موشک های بالستیک، سامانەهای پادفند هوایی، نیروی هوایی کوچک سوریه، پادگان ها و زاغەهای مهمات بە دقت بمباران شدەاند.
در حالی که اسرائیل در حال اخته کردن سوریه است، ترکیه فارغ از هر دغدغه مشغول قلع و قمع کردها در غرب فرات است.
در اولین روز سقوط اسد، ترکیه به منبج حمله و آن را اشغال کرد.
اصل سقوط اسد هم که با پیمانکاری ترکیه و قطر انجام شد، بدون زمینه سازی تام اسرائیل امکان پذیر نبود.
اکنون که ترکیه و قطر به عنوان فاتحان جدید سوریه جای ایران و روسیه را گرفتەاند، در برابر عملیات دولت زدایی اسرائیل کاملا ساکتند.
دقیقا معلوم نیست، وقتی که می گویند "همه جوره" در کنار ملت سوریه هستیم، مقصودشان چیست!
در عالم وحوش موارد جالبی از همکاری حیوانات وجود دارد.
به طور مثال کلاغ سر سفید هنگامی که جسدی مردار می بیند، با سر و صدا و قار قار گرگ ها را آگاه می کند.
گرگ ها می آیند آن را می درند و کلاغ هم از باقیماندەی گوشت مردار می خورد.
آنچه امروز در سوریه می گذرد حکایت مرده خواری آقا کلاغەی ترک از سفرەی خون گرگ بیابان دیدەی اسرائیل است!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
ظاهرا در خاورمیانەی جدید نتانیاهو، سوریه مانند تشکیلات خودگردان فلسطین مستقر در رام الله خواهد شد؛
ارتش نخواهد داشت، کنترل آسمان آن بدست اسرائیل خواهد بود و تنها یک نیروی پلیس مجهز به سلاح های سبک وظیفەی شهربانی و مرزبانی را به دوش می گیرد.
آنچه ارتش اسرائیل در این دو روز انجام داده و می گوید فعلا ادامه خواهد داشت، معنایی جز این ندارد.
تمام آشیانه های نیروی هوایی، موشک های بالستیک، سامانەهای پادفند هوایی، نیروی هوایی کوچک سوریه، پادگان ها و زاغەهای مهمات بە دقت بمباران شدەاند.
در حالی که اسرائیل در حال اخته کردن سوریه است، ترکیه فارغ از هر دغدغه مشغول قلع و قمع کردها در غرب فرات است.
در اولین روز سقوط اسد، ترکیه به منبج حمله و آن را اشغال کرد.
اصل سقوط اسد هم که با پیمانکاری ترکیه و قطر انجام شد، بدون زمینه سازی تام اسرائیل امکان پذیر نبود.
اکنون که ترکیه و قطر به عنوان فاتحان جدید سوریه جای ایران و روسیه را گرفتەاند، در برابر عملیات دولت زدایی اسرائیل کاملا ساکتند.
دقیقا معلوم نیست، وقتی که می گویند "همه جوره" در کنار ملت سوریه هستیم، مقصودشان چیست!
در عالم وحوش موارد جالبی از همکاری حیوانات وجود دارد.
به طور مثال کلاغ سر سفید هنگامی که جسدی مردار می بیند، با سر و صدا و قار قار گرگ ها را آگاه می کند.
گرگ ها می آیند آن را می درند و کلاغ هم از باقیماندەی گوشت مردار می خورد.
آنچه امروز در سوریه می گذرد حکایت مرده خواری آقا کلاغەی ترک از سفرەی خون گرگ بیابان دیدەی اسرائیل است!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
👍25👎3
بازگشت مداوم به مردم
در ضرورت سنجش مداوم نظام با رضایت مردم به عنوان «ملاک و مناط و معیار و میزان کار»
مهمترین ویژگی انقلاب اسلامی در عام بودن آن بود. رهبری انقلاب، مشروعیت انقلاب را از همان ابتدا، در تکیه آن به مردم، یعنی توده و عامه مردم، تعریف کرد و تاکنون نیز جمهوری اسلامی بر همین نظر بوده است و اتکای به مردم، ویژگی جمهوری اسلامی و نقطه قوت اساسی آن بوده است.
من در مقالهای با عنوان «بازسازی نظریه مردمی انقلاب اسلامی» در تحلیل جامعهشناختی راهپیمایی ۲۲ بهمن (اینجا)، تلاش کردم تا این رابطه را تبیین کنم و امکان آسیبشناسی مداوم نظام بر اساس دوری و نزدیکی رابطهاش با مردم را تحلیل کنم.
در بخشی از آن مقاله آوردهام که «جسارت بالایی می طلبد که انقلابی، در موعد سالانۀ از پیش تعیین شدهای، تمام حیثیّت خود را به آزمون حضور راهپیمایانۀ مردم بگذارد؛ این نوع تهوّر و شجاعت در هیچ انقلاب دیگری شبیه ندارد. راهپیمایی ۲۲ بهمن، انقلاب مجدّدِ دائمیِ هر سالهای است که انقلاب اسلامی را زنده میکند و تازه نگه میدارد و حضور مردم تا الان باعث شده که انقلاب سرپای خودش بایستد. راهپیمایی ۲۲ بهمن نه «تجدید بیعت با انقلابی که در بهمن ۵۷ انجام شده» است و نه «مراسم گرامیداشت» و «جشن تولّد» انقلاب اسلامی است، بلکه، «تکرار سالانه خود انقلاب اسلامی» است؛ به نوعی «انقلاب مجدّد» است. راهپیمایی ۲۲ بهمن اینگونه نیست که ما به «یاد انقلاب اسلامی» بیرون بیایم و راهپیمایی کنیم، بلکه هر بار انقلاب اسلامی مجدّداً مورد تأیید مردم قرار میگیرد.»
و بر اساس این نظر، هشدار دادم که «جمهوری اسلامی باید مداوماً خودش را با «انقلاب اسلامی» بسنجد و با مردم بسنجد. مردم و رضایت مردم کوچه و بازار، نکتۀ اصلی است. اوّلین نکتهای که حضرت علی(ع) بعد از تذکّرات اخلاقی به مالک اشتر میفرمایند این است که مالک، «صالحین با نظر مردم ارزیابی میشوند».»
جمهوری اسلامی این گونه طراحی شده که رای و نظر مردم، معیار و میزان باشد، و اگر تاکنون توانسته در این زمانه پرآشوب، و منطقه پرتهدید و پردشمن، و علیرغم «تنهایی استراتژیک»، از مرزهای ایران و مردم ایران حمایت کند، بر اساس همین اتکا به مردم بوده است. از این روست که مردم و رضایت آنها، تنها نقطه قوت اصلی و اساسی نظام است و به تعبیر رهبر انقلاب «جلب رضایت مردم زمینهساز جلب رضایت الهی» خواهد شد و «بهترین کارها و محبوبترین کارها آن است که مورد نظر تودهی مردم باشد، آنها را خشنود کند، آنها را راضی کند، هماهنگ با رضایت آنها باشد».
در ضرورت سنجش مداوم نظام با رضایت مردم به عنوان «ملاک و مناط و معیار و میزان کار»
مهمترین ویژگی انقلاب اسلامی در عام بودن آن بود. رهبری انقلاب، مشروعیت انقلاب را از همان ابتدا، در تکیه آن به مردم، یعنی توده و عامه مردم، تعریف کرد و تاکنون نیز جمهوری اسلامی بر همین نظر بوده است و اتکای به مردم، ویژگی جمهوری اسلامی و نقطه قوت اساسی آن بوده است.
من در مقالهای با عنوان «بازسازی نظریه مردمی انقلاب اسلامی» در تحلیل جامعهشناختی راهپیمایی ۲۲ بهمن (اینجا)، تلاش کردم تا این رابطه را تبیین کنم و امکان آسیبشناسی مداوم نظام بر اساس دوری و نزدیکی رابطهاش با مردم را تحلیل کنم.
در بخشی از آن مقاله آوردهام که «جسارت بالایی می طلبد که انقلابی، در موعد سالانۀ از پیش تعیین شدهای، تمام حیثیّت خود را به آزمون حضور راهپیمایانۀ مردم بگذارد؛ این نوع تهوّر و شجاعت در هیچ انقلاب دیگری شبیه ندارد. راهپیمایی ۲۲ بهمن، انقلاب مجدّدِ دائمیِ هر سالهای است که انقلاب اسلامی را زنده میکند و تازه نگه میدارد و حضور مردم تا الان باعث شده که انقلاب سرپای خودش بایستد. راهپیمایی ۲۲ بهمن نه «تجدید بیعت با انقلابی که در بهمن ۵۷ انجام شده» است و نه «مراسم گرامیداشت» و «جشن تولّد» انقلاب اسلامی است، بلکه، «تکرار سالانه خود انقلاب اسلامی» است؛ به نوعی «انقلاب مجدّد» است. راهپیمایی ۲۲ بهمن اینگونه نیست که ما به «یاد انقلاب اسلامی» بیرون بیایم و راهپیمایی کنیم، بلکه هر بار انقلاب اسلامی مجدّداً مورد تأیید مردم قرار میگیرد.»
و بر اساس این نظر، هشدار دادم که «جمهوری اسلامی باید مداوماً خودش را با «انقلاب اسلامی» بسنجد و با مردم بسنجد. مردم و رضایت مردم کوچه و بازار، نکتۀ اصلی است. اوّلین نکتهای که حضرت علی(ع) بعد از تذکّرات اخلاقی به مالک اشتر میفرمایند این است که مالک، «صالحین با نظر مردم ارزیابی میشوند».»
جمهوری اسلامی این گونه طراحی شده که رای و نظر مردم، معیار و میزان باشد، و اگر تاکنون توانسته در این زمانه پرآشوب، و منطقه پرتهدید و پردشمن، و علیرغم «تنهایی استراتژیک»، از مرزهای ایران و مردم ایران حمایت کند، بر اساس همین اتکا به مردم بوده است. از این روست که مردم و رضایت آنها، تنها نقطه قوت اصلی و اساسی نظام است و به تعبیر رهبر انقلاب «جلب رضایت مردم زمینهساز جلب رضایت الهی» خواهد شد و «بهترین کارها و محبوبترین کارها آن است که مورد نظر تودهی مردم باشد، آنها را خشنود کند، آنها را راضی کند، هماهنگ با رضایت آنها باشد».
Mrjavadi
نقش مهم اما کمرنگ شده مردم در «راهپیمایی 22 بهمن»
بازسازی «نظریه مردمی» انقلاب اسلامی
- محمدرضا جوادی یگانه :: Javadi Yeganeh
بازسازی «نظریه مردمی» انقلاب اسلامی
- محمدرضا جوادی یگانه :: Javadi Yeganeh
صفحه شخصی محمدرضا جوادی یگانه
👍12👎1
کتاب راهنمای جامعهشناسی اخلاق
جلد اول دستنامه جامعهشناسی اخلاق، ویراسته استیون هیتلین و استیفان وایزی (۲۰۱۰) با نام «کتاب راهنمای جامعهشناسی اخلاق» در هفته گذشته منتشر شد. کتاب توسط مجید جعفریان و همکارانش ترجمه شده و در ۱۰۵۵ صفحه توسط پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به قیمت یک میلیون و دویست هزار تومان منتشر شده است. ابتدای کتاب نیز مهدی علیزاده مقدمهای مفصل در باره «فهم دانش جامعهشناسی اخلاق» نوشته است.
میشل لامونت، رییس پیشین انجمن جامعهشناسی آمریکا در مقدمهای که بر کتاب نوشته، پنج محور اصلی جامعهشناسی اخلاق را موارد زیر میداند (ص ۵۶):
- تبیین تنوع اخلاقی در میان گروهها و جمعیتهای اخلاقی
- مطالعه و بررس فرایندهای بینادین اجتماعی و نقش اخلاق در فرایند شکلگیری هویت و گروهها
- تبیین شکلگیری و ظهور و صعود و افول جنبشهای اجتماعی-سیاسی از منظر آرمانها و اهداف اخلاقی آنها
- مطالعه جنسیت و تبیین نقش اخلاق و هنجارها در شکلگیری رفتارها، نظام توضیح امتیازات و فرصتهای جنسیتی
- مطالعه سیاست و سیاستگذاری به مثابه حوزههای بدیل از نظام ارزشگذاری اخلاقی که توسط دولتها و حکمرانیها در عرض و به جای نظامات ارزش اخلاقی قرار گرفته است.
کتاب دستنامه جامعهشناسی اخلاق، سی فصل دارد که بنا به توضیح ناشر، در ترجمه کتاب «شش فصل آن به خاطر فقدان تناسب با شرایط فرهنگی و مسائل اجتماعی ایران، به جهت اختصار بیشتر حذف شده است». در ادامه عناوین بخشها و فصول کتاب را برای استفاده بیشتر آوردهام، زیر فصول حذفشده در ترجمه، خط کشیده ام. فایل انگلیسی کتاب را هم در پست بعدی میگذارم تا دسترسی به آنها ممکن باشد. لازم به ذکر است که جلد دوم دستنامه جامعهشناسی اخلاق، در ۳۲ فصل در سال ۲۰۲۳ منتشر شده است.
فهرست مطالب کتاب
- مقدمه: بازگشت امر اخلاقی. میشل لامونت
بخش اول: چشماندازهای جامعهشناختی به اخلاق
- فصل اول: بازگشت به آینده: احیاء جامعهشناسی اخلاق. استیون هیتلین و استفان وایزی.
- فصل دوم: رویکرد شناختی به اخلاق. ریمون بودون.
- فصل سوم: مفاهیم چهارگانه اخلاق: راهبردیهای معرفتی گوناگون در سنت کلاسیک. کریستوفر پاول.
- فصل چهارم: اشاراتی به جامعه شناسی اخلاق در کارهای پارسونز، زیمل و مرتون. دونالد ن. لوین.
- فصل ۵: (نا)اخلاق جنگ. ادوارد تیریاکیان.
- فصل پنجم: نظم اجتماعی به مثابه نظم اخلاقی. آن وارفیلد راولز.
بخش دوم: خاستگاه جامعهشناسی [زمینهها از کجا ناشی میشوند؟]
- فصل ششم: انتخاب طبیعی و تکامل اخلاقی در جوامع انسانی. جاناتان اچ. ترنر.
- فصل ۸: امرقدسی و کفر در بازارگاه. فردریک وِری
- فصل هفتم: طبقه و اخلاق. اندرو سایر.
- فصل هشتم:پیوند ناپایدار قانون و اخلاق. کارول ای. هایمر.
- فصل نهم: اخلاق در سازمانها. رابرت جکال.
- فصل دهم: تبیین جرم به عنوان کنش اخلاقی. پرولوف اچ. ویکستروم.
- فصل یازدهم: مطالبه خداوند چیست؟ درک بافت دینی و اخلاقیات. کریستوفر دی. بادر و راجر فینک.
- فصل دوازدهم: آموزش و پرورش و جنگهای فرهنگی: اخلاق و درگیری در مدارس آمریکا. جیمز اس. دیل و جیمز دیویدسون هانتر.
- فصل ۱۶:خلق و بنیاد واژگان اخلاقی. برایان لاو
بخش سوم: سازوکار اخلاق در کنش [اخلاق در عمل (اخلاق چگونه کار می کند؟)]
- فصل سیزدهم: مشکل انسان نامرئی: چگونه دغدغه حسن شهرت، انگیزه سخاوتمندی میشود. راب ویلر و دیگران.
- فصل چهاردهم: رابطه عدالت و اخلاق: موضوعی ارتباطی، مغفول اما غیرقابل اجتناب. کارن ای. هگود و هیدر ال. شرمن.
- فصل پانزدهم: به سوی علم یکپارچه اخلاق: پیوند ذهن، جامعه و فرهنگ. رنگین فرات و چاد مایکل مکفرسون.
- فصل شانزدهم: روانشناسی اجتماعی هویت اخلاقی. جان. ای. استنس.
- فصل۲۱: اخلاق و ارتباط جسم-ذهن. گابریل ایگناتو
- فصل هفدهم: قدرت اخلاقی. جال میتا و کریستوفر وینشیپ.
- فصل هجدهم: ابعاد اخلاقی ارتباط کار-خانواده. مری بلر لوی.
- فصل نوزدهم: طبقهبندی اخلاقی و سیاست اجتماعی. برایان اتینسلند.
- فصل بیستم: برساخت اخلاقی ریسک. لزلی ت. روت.
- فصل بیست و یکم: گفتمان اخلاقی در بافتهای اقتصادی. ریکا پ. مسنگیل و ایمی رینولدز.
- فصل بیست و دوم: اخلاقیات در جهان اجتماعی تعاملی و گفتمانی زندگی روزمره. جیسون جی. تورووِتز و داگلاس دبیلو. مینارد.
بخش چهارم: مسیرهای آینده در علم جامعهشناسی
- فصل بیست و سوم: اخلاق، مدرنیته و جامعه جهانی. سابین فریریچز و ریچارد مانچ.
- فصل بیست و چهارم: آیا اخلاق برساختی اجتماعی است؟ استیون لوکز.
- فصل ۳۰: چیزهای کهنه و نو درباره جامعه شناسی اخلاق جدید. گابریل آبند
جلد اول دستنامه جامعهشناسی اخلاق، ویراسته استیون هیتلین و استیفان وایزی (۲۰۱۰) با نام «کتاب راهنمای جامعهشناسی اخلاق» در هفته گذشته منتشر شد. کتاب توسط مجید جعفریان و همکارانش ترجمه شده و در ۱۰۵۵ صفحه توسط پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به قیمت یک میلیون و دویست هزار تومان منتشر شده است. ابتدای کتاب نیز مهدی علیزاده مقدمهای مفصل در باره «فهم دانش جامعهشناسی اخلاق» نوشته است.
میشل لامونت، رییس پیشین انجمن جامعهشناسی آمریکا در مقدمهای که بر کتاب نوشته، پنج محور اصلی جامعهشناسی اخلاق را موارد زیر میداند (ص ۵۶):
- تبیین تنوع اخلاقی در میان گروهها و جمعیتهای اخلاقی
- مطالعه و بررس فرایندهای بینادین اجتماعی و نقش اخلاق در فرایند شکلگیری هویت و گروهها
- تبیین شکلگیری و ظهور و صعود و افول جنبشهای اجتماعی-سیاسی از منظر آرمانها و اهداف اخلاقی آنها
- مطالعه جنسیت و تبیین نقش اخلاق و هنجارها در شکلگیری رفتارها، نظام توضیح امتیازات و فرصتهای جنسیتی
- مطالعه سیاست و سیاستگذاری به مثابه حوزههای بدیل از نظام ارزشگذاری اخلاقی که توسط دولتها و حکمرانیها در عرض و به جای نظامات ارزش اخلاقی قرار گرفته است.
کتاب دستنامه جامعهشناسی اخلاق، سی فصل دارد که بنا به توضیح ناشر، در ترجمه کتاب «شش فصل آن به خاطر فقدان تناسب با شرایط فرهنگی و مسائل اجتماعی ایران، به جهت اختصار بیشتر حذف شده است». در ادامه عناوین بخشها و فصول کتاب را برای استفاده بیشتر آوردهام، زیر فصول حذفشده در ترجمه، خط کشیده ام. فایل انگلیسی کتاب را هم در پست بعدی میگذارم تا دسترسی به آنها ممکن باشد. لازم به ذکر است که جلد دوم دستنامه جامعهشناسی اخلاق، در ۳۲ فصل در سال ۲۰۲۳ منتشر شده است.
فهرست مطالب کتاب
- مقدمه: بازگشت امر اخلاقی. میشل لامونت
بخش اول: چشماندازهای جامعهشناختی به اخلاق
- فصل اول: بازگشت به آینده: احیاء جامعهشناسی اخلاق. استیون هیتلین و استفان وایزی.
- فصل دوم: رویکرد شناختی به اخلاق. ریمون بودون.
- فصل سوم: مفاهیم چهارگانه اخلاق: راهبردیهای معرفتی گوناگون در سنت کلاسیک. کریستوفر پاول.
- فصل چهارم: اشاراتی به جامعه شناسی اخلاق در کارهای پارسونز، زیمل و مرتون. دونالد ن. لوین.
- فصل ۵: (نا)اخلاق جنگ. ادوارد تیریاکیان.
- فصل پنجم: نظم اجتماعی به مثابه نظم اخلاقی. آن وارفیلد راولز.
بخش دوم: خاستگاه جامعهشناسی [زمینهها از کجا ناشی میشوند؟]
- فصل ششم: انتخاب طبیعی و تکامل اخلاقی در جوامع انسانی. جاناتان اچ. ترنر.
- فصل ۸: امرقدسی و کفر در بازارگاه. فردریک وِری
- فصل هفتم: طبقه و اخلاق. اندرو سایر.
- فصل هشتم:پیوند ناپایدار قانون و اخلاق. کارول ای. هایمر.
- فصل نهم: اخلاق در سازمانها. رابرت جکال.
- فصل دهم: تبیین جرم به عنوان کنش اخلاقی. پرولوف اچ. ویکستروم.
- فصل یازدهم: مطالبه خداوند چیست؟ درک بافت دینی و اخلاقیات. کریستوفر دی. بادر و راجر فینک.
- فصل دوازدهم: آموزش و پرورش و جنگهای فرهنگی: اخلاق و درگیری در مدارس آمریکا. جیمز اس. دیل و جیمز دیویدسون هانتر.
- فصل ۱۶:خلق و بنیاد واژگان اخلاقی. برایان لاو
بخش سوم: سازوکار اخلاق در کنش [اخلاق در عمل (اخلاق چگونه کار می کند؟)]
- فصل سیزدهم: مشکل انسان نامرئی: چگونه دغدغه حسن شهرت، انگیزه سخاوتمندی میشود. راب ویلر و دیگران.
- فصل چهاردهم: رابطه عدالت و اخلاق: موضوعی ارتباطی، مغفول اما غیرقابل اجتناب. کارن ای. هگود و هیدر ال. شرمن.
- فصل پانزدهم: به سوی علم یکپارچه اخلاق: پیوند ذهن، جامعه و فرهنگ. رنگین فرات و چاد مایکل مکفرسون.
- فصل شانزدهم: روانشناسی اجتماعی هویت اخلاقی. جان. ای. استنس.
- فصل۲۱: اخلاق و ارتباط جسم-ذهن. گابریل ایگناتو
- فصل هفدهم: قدرت اخلاقی. جال میتا و کریستوفر وینشیپ.
- فصل هجدهم: ابعاد اخلاقی ارتباط کار-خانواده. مری بلر لوی.
- فصل نوزدهم: طبقهبندی اخلاقی و سیاست اجتماعی. برایان اتینسلند.
- فصل بیستم: برساخت اخلاقی ریسک. لزلی ت. روت.
- فصل بیست و یکم: گفتمان اخلاقی در بافتهای اقتصادی. ریکا پ. مسنگیل و ایمی رینولدز.
- فصل بیست و دوم: اخلاقیات در جهان اجتماعی تعاملی و گفتمانی زندگی روزمره. جیسون جی. تورووِتز و داگلاس دبیلو. مینارد.
بخش چهارم: مسیرهای آینده در علم جامعهشناسی
- فصل بیست و سوم: اخلاق، مدرنیته و جامعه جهانی. سابین فریریچز و ریچارد مانچ.
- فصل بیست و چهارم: آیا اخلاق برساختی اجتماعی است؟ استیون لوکز.
- فصل ۳۰: چیزهای کهنه و نو درباره جامعه شناسی اخلاق جدید. گابریل آبند
👍11