برای حل ناترازی اجتماعی و فرهنگی، نهادهای اجتماعی و فرهنگی باید ورود کنند نه دولت
مصاحبه با شفقنا
محمدرضا جوادی یگانه
پنج مرداد ۱۴۰۳
متن کامل مصاحبه را در اینجا بخوانید.
جامعه ایرانی در سطح اجتماع و فرهنگ قدرتمندتر از دولت است و ورود دولت به این حوزه نه ممکن است و نه مطلوب. یعنی دولت توان نظری و توان عملی ایجاد تغییرات مطلوب در حوزه اجتماعی و فرهنگی را ندارد و اگر هم در مواردی وارد شده، شرایط بدتر شده؛ لذا هر چه تصمیمگیریها در حوزه اجتماعی به خود اجتماع و عناصر اجتماعی واگذار شود و در حوزه فرهنگ به اهالی فرهنگ واگذار شود، با جامعه بهسامانتری روبهرو خواهیم شد.
سه عامل همزمان باعث شدند که با ناترازی اجتماعی و فرهنگی مواجه شویم:
اول اینکه ما بیش از حد از حوزه اجتماع و فرهنگ مصرف کردیم و مواردی را از حوزه اجتماع به حوزه اقتصاد و سیاست آوردیم در صورتی که در عرصه اقتصاد و سیاست ظرفیت های بیشتری بود و از عناصر اجتماعی انتظار بیش از حد داشتیم. به عنوان مثال خانواده یک ظرفیتی داشته ولی ما همزمان با کوچک تر شدن خانواده، هم از خانواده انتظار حل مساله اشتغال و آموزش زبان و هنر و تامین مسکن فرزندان را داریم، که وظیفه خانواده نیست. خانواده ایرانی قدرتمند است که هنوز می تواند این ضعف ها را جبران کند، اما این موجب فرسودگی و خستگی می شود و این فرسودگی خانواده منجر به فرسودگی اجتماع می شود.
نکته دیگر اینکه در ناترازی سوخت و انرژی، وقتی اجازه ورود منابع جدید انرژی داده نشود و از سوی دیگر مصرف را محدود نکنید، ناترازی رخ میدهد. به همین شیوه در حوزه اجتماعی و فرهنگی با این ناترازی رو به رو هستیم. در حوزه اجتماعی از تنوع ها ترسیدیم، از سبک زندگی های مختلف ترسیدیم، مدام یک هم نوایی و همگونی را متذکر می شویم و اجازه تنوع پوشش اقوام را نمی دهیم، این مساله رسماً ممنوع نیست، ولی مثلاً چه کسی در تهران می تواند لباس قومی بپوشد و در ادارات تمسخر نشود؟! درباره گویش و لهجه و سبک زندگی نیز همین مشکل را داریم.
زندگی و تجربه تازه نسل جدید و افکار نسل نو مدام مورد انکار واقع می شود چرا که از هر تنوع و تفاوتی می ترسیم به همین دلیل اجازه ورود عناصر اجتماعی جدید را نمی دهیم همین مساله را در حوزه فرهنگی نیز داریم. در حوزه فرهنگی جامعه ایران در معرض انواع پرسش ها، ایده های متفاوت اندیشه ای قرار دارد، اما در مقابل اجازه هیچ نوع اندیشه تازه ای را نمی دهیم، هر اندیشه تازه ای می تواند سیاه نمایی تلقی شود و با انواع تهمت ها رو به رو می شود و همین امر موجب می شود که تنوع فرهنگی ایجاد نشود.
من معتقدم «دولت»، علت مشکلات اجتماعی و فرهنگی است یا خودِ دولت این مشکلات را به وجود آورده یا اینکه تلاشی برای حل آن نمی کند یا اینکه تلاش برای حل این مشکلات منجر به آسیب بیشتر می شود. به نظرم مقصر این ناترازی و ناترازی اجتماعی و فرهنگی حوزه های تخصصی مثل وزارت ارشاد، وزارت کشور و پلیس هستند چرا که اولاً مداخله زودهنگام و نابه جا می کنند و اصولاً نفس مداخله گاهی اشتباه است و گاهی نفس مداخله زود هنگام است.
وظیفه دولت رفع رذایل است، وظیفه دولت ایجاد فضایل نیست چرا که دولت توان ایجاد فضایل را ندارد، دولت باید مراقب باشد که فساد اقتصادی رخ ندهد، دولت نمی تواند پول تولید کند و تولید پول با فساد رو به رو است بنابراین باید این اقدام برعهده نهادهای اقتصادی باشد، اگر دولت نباید رقیب اقتصاد باشد به همان شیوه دولت رقیب اجتماع و رقیب فرهنگ هم نمی تواند باشد. فرهنگ و اجتماع نهادهایی هستند که می توانند در مقابل تغییرات خودشان را باز تولید کنند و بهبود بدهند و حرف بزنند همانطور که سینمای ایران در عرصه جهانی حرف دارد، فرهنگ ایرانی و آداب و موسیقی ایرانی و کتاب ایرانی هم حرف دارد، می تواند آنها را به مردم واگذار کنیم.
قرار نیست دولت به همه عرصه ها وارد شود. هر چه از تصدی و دل مشغولی و نگرانی دولت در حوزه های فرهنگی و اجتماعی کاسته شود و به عناصر اجتماعی و فرهنگی واگذار کند، ما به وضع مطلوب نزدیک تر می شویم و از این وضعیتی که با ناترازی رو به رو شدیم و با فرو نشست رو به رو شدیم باز هم می توانیم به وضعی برسیم که ما موثر بودیم و یک تمدن مقتدر و فرهنگ ساز بودیم و می توانیم این کار را کنیم یعنی اگر یک زمانی ایرانی مأبی یک تفاخر بوده، باز هم می توانیم به آن ویژگی برسیم.
ایرانی بودن و عناصر فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی هم برای مردم ایران و هم برای همسایگان و دیگران قابل تفاخر است. ایرانیان عناصر قدرتمندی دارند که می توانند به آن ببالند و دیگران را با آن آشنا کنند.
@javadimr
مصاحبه با شفقنا
محمدرضا جوادی یگانه
پنج مرداد ۱۴۰۳
متن کامل مصاحبه را در اینجا بخوانید.
جامعه ایرانی در سطح اجتماع و فرهنگ قدرتمندتر از دولت است و ورود دولت به این حوزه نه ممکن است و نه مطلوب. یعنی دولت توان نظری و توان عملی ایجاد تغییرات مطلوب در حوزه اجتماعی و فرهنگی را ندارد و اگر هم در مواردی وارد شده، شرایط بدتر شده؛ لذا هر چه تصمیمگیریها در حوزه اجتماعی به خود اجتماع و عناصر اجتماعی واگذار شود و در حوزه فرهنگ به اهالی فرهنگ واگذار شود، با جامعه بهسامانتری روبهرو خواهیم شد.
سه عامل همزمان باعث شدند که با ناترازی اجتماعی و فرهنگی مواجه شویم:
اول اینکه ما بیش از حد از حوزه اجتماع و فرهنگ مصرف کردیم و مواردی را از حوزه اجتماع به حوزه اقتصاد و سیاست آوردیم در صورتی که در عرصه اقتصاد و سیاست ظرفیت های بیشتری بود و از عناصر اجتماعی انتظار بیش از حد داشتیم. به عنوان مثال خانواده یک ظرفیتی داشته ولی ما همزمان با کوچک تر شدن خانواده، هم از خانواده انتظار حل مساله اشتغال و آموزش زبان و هنر و تامین مسکن فرزندان را داریم، که وظیفه خانواده نیست. خانواده ایرانی قدرتمند است که هنوز می تواند این ضعف ها را جبران کند، اما این موجب فرسودگی و خستگی می شود و این فرسودگی خانواده منجر به فرسودگی اجتماع می شود.
نکته دیگر اینکه در ناترازی سوخت و انرژی، وقتی اجازه ورود منابع جدید انرژی داده نشود و از سوی دیگر مصرف را محدود نکنید، ناترازی رخ میدهد. به همین شیوه در حوزه اجتماعی و فرهنگی با این ناترازی رو به رو هستیم. در حوزه اجتماعی از تنوع ها ترسیدیم، از سبک زندگی های مختلف ترسیدیم، مدام یک هم نوایی و همگونی را متذکر می شویم و اجازه تنوع پوشش اقوام را نمی دهیم، این مساله رسماً ممنوع نیست، ولی مثلاً چه کسی در تهران می تواند لباس قومی بپوشد و در ادارات تمسخر نشود؟! درباره گویش و لهجه و سبک زندگی نیز همین مشکل را داریم.
زندگی و تجربه تازه نسل جدید و افکار نسل نو مدام مورد انکار واقع می شود چرا که از هر تنوع و تفاوتی می ترسیم به همین دلیل اجازه ورود عناصر اجتماعی جدید را نمی دهیم همین مساله را در حوزه فرهنگی نیز داریم. در حوزه فرهنگی جامعه ایران در معرض انواع پرسش ها، ایده های متفاوت اندیشه ای قرار دارد، اما در مقابل اجازه هیچ نوع اندیشه تازه ای را نمی دهیم، هر اندیشه تازه ای می تواند سیاه نمایی تلقی شود و با انواع تهمت ها رو به رو می شود و همین امر موجب می شود که تنوع فرهنگی ایجاد نشود.
من معتقدم «دولت»، علت مشکلات اجتماعی و فرهنگی است یا خودِ دولت این مشکلات را به وجود آورده یا اینکه تلاشی برای حل آن نمی کند یا اینکه تلاش برای حل این مشکلات منجر به آسیب بیشتر می شود. به نظرم مقصر این ناترازی و ناترازی اجتماعی و فرهنگی حوزه های تخصصی مثل وزارت ارشاد، وزارت کشور و پلیس هستند چرا که اولاً مداخله زودهنگام و نابه جا می کنند و اصولاً نفس مداخله گاهی اشتباه است و گاهی نفس مداخله زود هنگام است.
وظیفه دولت رفع رذایل است، وظیفه دولت ایجاد فضایل نیست چرا که دولت توان ایجاد فضایل را ندارد، دولت باید مراقب باشد که فساد اقتصادی رخ ندهد، دولت نمی تواند پول تولید کند و تولید پول با فساد رو به رو است بنابراین باید این اقدام برعهده نهادهای اقتصادی باشد، اگر دولت نباید رقیب اقتصاد باشد به همان شیوه دولت رقیب اجتماع و رقیب فرهنگ هم نمی تواند باشد. فرهنگ و اجتماع نهادهایی هستند که می توانند در مقابل تغییرات خودشان را باز تولید کنند و بهبود بدهند و حرف بزنند همانطور که سینمای ایران در عرصه جهانی حرف دارد، فرهنگ ایرانی و آداب و موسیقی ایرانی و کتاب ایرانی هم حرف دارد، می تواند آنها را به مردم واگذار کنیم.
قرار نیست دولت به همه عرصه ها وارد شود. هر چه از تصدی و دل مشغولی و نگرانی دولت در حوزه های فرهنگی و اجتماعی کاسته شود و به عناصر اجتماعی و فرهنگی واگذار کند، ما به وضع مطلوب نزدیک تر می شویم و از این وضعیتی که با ناترازی رو به رو شدیم و با فرو نشست رو به رو شدیم باز هم می توانیم به وضعی برسیم که ما موثر بودیم و یک تمدن مقتدر و فرهنگ ساز بودیم و می توانیم این کار را کنیم یعنی اگر یک زمانی ایرانی مأبی یک تفاخر بوده، باز هم می توانیم به آن ویژگی برسیم.
ایرانی بودن و عناصر فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی هم برای مردم ایران و هم برای همسایگان و دیگران قابل تفاخر است. ایرانیان عناصر قدرتمندی دارند که می توانند به آن ببالند و دیگران را با آن آشنا کنند.
@javadimr
Telegram
خبرگزاری بین المللی شفقنا
✅ دکتر جوادی یگانه در گفت وگو با شفقنا:
🔹«دولت» علت اصلی ایجاد مشکلات اجتماعی و فرهنگی است
🔹وظیفه دولت ایجاد فضایل نیست
🔹مداخله «زودهنگام و نابه جا» مسایل اجتماعی را پیچیده تر کرد
🔹 برای حل مشکلات «اجتماعی و فرهنگی» باید به نهادهای تخصصی اعتماد کرد؛
…
🔹«دولت» علت اصلی ایجاد مشکلات اجتماعی و فرهنگی است
🔹وظیفه دولت ایجاد فضایل نیست
🔹مداخله «زودهنگام و نابه جا» مسایل اجتماعی را پیچیده تر کرد
🔹 برای حل مشکلات «اجتماعی و فرهنگی» باید به نهادهای تخصصی اعتماد کرد؛
…
👍9
بررسیهای نوین تاریخی
جلسه نقد و بررسی کتاب: در سرزمین صوفی بزرگ: سفرنامه سر راجر استیونس (سفیرکبیر بریتانیا در ایران، (1954-1958 م./1333-1337 ش.)، ترجمه دکتر علیمحمد طرفداری، با مقدمهای از اردشیر زاهدی، قم، مجمع ذخایر اسلامی، 1402 با حضور: دکتر محمدرضا جوادی یگانه (عضو…
با توجه به تعطیلی فردا، این برنامه لغو شده است.
👍1
Forwarded from یک حرف از هزاران
#نکته_ها
☑️ دوگانه ها و سیاست خارجی هویت محور برای ایران
▫️حسین جابری انصاری معاون پیشین وزارت خارجه| پایگاه خبری جماران
⏹ فرازهایی از یادداشت:
🔹ایران سه سنت تاریخی هویتی دارد و یک سنت مستحدث و جدید. سه سنت تاریخی هویتی ایران عبارتند از: اول، هویت ایرانی تاریخی، دوم، هویت اسلامی از مرحله پسا اسلام به بعد، و سوم هویت در ذیل اسلام، یعنی تشیع که حداقل از مرحله صفویه تابه امروز بخشی از هویت ما را شکل می دهد. این سه، عناصر هویتساز دولت و ملت ایران در بستر تاریخی خود است.
🔹ایران، یک هویت جدید مستحدث نیز دارد که متعلق به دوره معاصر و سده اخیر است و در ارتباط با غرب ایجاد شده و آن، تجدد و ارتباط با دنیای جدید است. این عنصر چهارم هم بخشی از هویت جامعه ایرانی و دولت و ملت ایران را در سده اخیر شکل داده است.
🔹سیاست ایران در دوره معاصر هرگاه از این بستر تاریخی فاصله گرفته، دچار بحران شده؛ تا آنجا که حتی به وضعیت انقلابی و حدوث انقلاب هم انجامیده است.
🔹بحران عمیقی که منجر به انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ شد، نتیجه سیاست های اشتباه رژیم سابق ایران در این زمینه بود. نظام پهلوی، در برآیند تجربه حکمرانی خود، دو عنصر از این سه عنصر هویتبخش تاریخی دولت و ملت ایران را ضعیف کرد و حتی از در ستیزه با نمادها و نهادهای آن در آمد.
🔹یعنی دو عنصر اسلام و تشیع را به شکل مفرطی تضعیف کرد و با آنها درگیر شد و تنها روی عنصر ایران تاریخی قدیم به شکل افراطی تأکید کرد.
🔹بعد از انقلاب در واکنش به این افراط، تفریطی را شاهد هستیم؛ بهویژه در آغاز انقلاب که خیلی به شکل غلظتیافتهای روی عنصر اسلام و تشیع تأکید میشود. کاملاً هم طبیعی است؛ چون همیشه افراط به تفریط منجر میشود؛ یعنی افراط بیش از اندازه در تأکید بر عنصر ایرانیت، باعث میشود که در دوره اول بعد از انقلاب عنصر ایرانیت تحتالشعاع قرار گیرد و اینبار از اینسوی بام بیفتیم؛ اسامی ایرانی، تاریخ ایرانی، شاهان ایران و.... نادیده گرفته شده و گاه حتی نام شاهان از برخی کاشی کاری ها و دیوارنوشته های تاریخی حذف شود.
🔹در سیاست خارجی، سیاست منطقهای و سیاست بینالمللی ایران، تئوری اساسی که به گفتمان و برنامه سیاست خارجی ما نظم میدهد این است که تکلیف خودمان را با این تعریف هویتی و عناصر هویت بخش چهارگانه روشن بکنیم.
🔹پیشنهاد مشخص من این است که سعی کنیم نوعی توازن و تعادل بین این عناصر هویتبخش چهارگانه: سه سنت تاریخی و یک سنت جدید و مستحدث، ایجاد و در بستر تحولات بینالمللی جانمایی درستی برای آنها انجام بدهیم، بی آنکه به دنبال حذف هر یک باشیم. بهترین برنامه سیاست خارجی برای ایران، برنامهای است که سعی میکند بین این هویتهای چندگانه نوعی وفاق ایجاد کرده و جمع بین این نقایض یا به ظاهر متناقضات بکند.
🔹اگر بتوان چنین مفهومی را در سطح نخبگانی و اجتماعی برای تنظیم و تبیین سیاست خارجی ایران ارائه کرد، بسیاری از تناقضها و دوگانهها در ذیل آن قابل جمع و حل است. در بستر این نظریه، دوگانه هایی مانند «ایران و اسلام»، «اسلام و تشیع»، «ایران و غرب»، «منطقه و جهان»، «میدان و دیپلماسی» آشتیپذیر می شود و امکان رسیدن به نقاط اشتراکی درباره آنها فراهم می شود؛ به گونه ای که به یگانه هایی در خدمت ایران تبدیل شوند.
🔗 متن کامل در مشاهده فوری
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1638577
#یک_حرف_از_هزاران
گزیده های ایران و جهان
@yekhezaran
☑️ دوگانه ها و سیاست خارجی هویت محور برای ایران
▫️حسین جابری انصاری معاون پیشین وزارت خارجه| پایگاه خبری جماران
اشاره: ایده های یادداشت حاضر درباره برخی مفاهیم کلیدی یا دوگانه های مهم سیاست خارجی ایران، نخست در قالب بخشی از یک گفت و گو با جماران مطرح شده و پس از تنظیم اولیه، بازخوانی و تنظیم دوباره شده است. با این حال هنوز یک یادداشت شفاهی است که در پاسخ به برخی پرسش ها شکل گرفته و نباید از آن انتظار یک یادداشت دقیق و موضوعی را داشت. جابریانصاری
⏹ فرازهایی از یادداشت:
🔹ایران سه سنت تاریخی هویتی دارد و یک سنت مستحدث و جدید. سه سنت تاریخی هویتی ایران عبارتند از: اول، هویت ایرانی تاریخی، دوم، هویت اسلامی از مرحله پسا اسلام به بعد، و سوم هویت در ذیل اسلام، یعنی تشیع که حداقل از مرحله صفویه تابه امروز بخشی از هویت ما را شکل می دهد. این سه، عناصر هویتساز دولت و ملت ایران در بستر تاریخی خود است.
🔹ایران، یک هویت جدید مستحدث نیز دارد که متعلق به دوره معاصر و سده اخیر است و در ارتباط با غرب ایجاد شده و آن، تجدد و ارتباط با دنیای جدید است. این عنصر چهارم هم بخشی از هویت جامعه ایرانی و دولت و ملت ایران را در سده اخیر شکل داده است.
🔹سیاست ایران در دوره معاصر هرگاه از این بستر تاریخی فاصله گرفته، دچار بحران شده؛ تا آنجا که حتی به وضعیت انقلابی و حدوث انقلاب هم انجامیده است.
🔹بحران عمیقی که منجر به انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ شد، نتیجه سیاست های اشتباه رژیم سابق ایران در این زمینه بود. نظام پهلوی، در برآیند تجربه حکمرانی خود، دو عنصر از این سه عنصر هویتبخش تاریخی دولت و ملت ایران را ضعیف کرد و حتی از در ستیزه با نمادها و نهادهای آن در آمد.
🔹یعنی دو عنصر اسلام و تشیع را به شکل مفرطی تضعیف کرد و با آنها درگیر شد و تنها روی عنصر ایران تاریخی قدیم به شکل افراطی تأکید کرد.
🔹بعد از انقلاب در واکنش به این افراط، تفریطی را شاهد هستیم؛ بهویژه در آغاز انقلاب که خیلی به شکل غلظتیافتهای روی عنصر اسلام و تشیع تأکید میشود. کاملاً هم طبیعی است؛ چون همیشه افراط به تفریط منجر میشود؛ یعنی افراط بیش از اندازه در تأکید بر عنصر ایرانیت، باعث میشود که در دوره اول بعد از انقلاب عنصر ایرانیت تحتالشعاع قرار گیرد و اینبار از اینسوی بام بیفتیم؛ اسامی ایرانی، تاریخ ایرانی، شاهان ایران و.... نادیده گرفته شده و گاه حتی نام شاهان از برخی کاشی کاری ها و دیوارنوشته های تاریخی حذف شود.
هر دولت و سیاستمداری هم اگر از در ستیزه با این عناصر چهارگانه هویتی دولت و ملت ایران دربیاید، در مقیاس تاریخی، شکست خواهد خورد؛ یعنی این شکست، دیر و زود دارد، اما سوختوسوز ندارد.
یک سیاست عمیق و با دوام ملی برای جمهوری اسلامی، سیاستی مبتنی بر عناصر هویتی چهارگانه ملت و دولت ایران است. ما باید هر چهار عنصر هویتی را بطور مناسبی در سیاست داخلی و خارجیمان جایابی کنیم.
🔹در سیاست خارجی، سیاست منطقهای و سیاست بینالمللی ایران، تئوری اساسی که به گفتمان و برنامه سیاست خارجی ما نظم میدهد این است که تکلیف خودمان را با این تعریف هویتی و عناصر هویت بخش چهارگانه روشن بکنیم.
🔹پیشنهاد مشخص من این است که سعی کنیم نوعی توازن و تعادل بین این عناصر هویتبخش چهارگانه: سه سنت تاریخی و یک سنت جدید و مستحدث، ایجاد و در بستر تحولات بینالمللی جانمایی درستی برای آنها انجام بدهیم، بی آنکه به دنبال حذف هر یک باشیم. بهترین برنامه سیاست خارجی برای ایران، برنامهای است که سعی میکند بین این هویتهای چندگانه نوعی وفاق ایجاد کرده و جمع بین این نقایض یا به ظاهر متناقضات بکند.
🔹اگر بتوان چنین مفهومی را در سطح نخبگانی و اجتماعی برای تنظیم و تبیین سیاست خارجی ایران ارائه کرد، بسیاری از تناقضها و دوگانهها در ذیل آن قابل جمع و حل است. در بستر این نظریه، دوگانه هایی مانند «ایران و اسلام»، «اسلام و تشیع»، «ایران و غرب»، «منطقه و جهان»، «میدان و دیپلماسی» آشتیپذیر می شود و امکان رسیدن به نقاط اشتراکی درباره آنها فراهم می شود؛ به گونه ای که به یگانه هایی در خدمت ایران تبدیل شوند.
🔗 متن کامل در مشاهده فوری
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1638577
#یک_حرف_از_هزاران
گزیده های ایران و جهان
@yekhezaran
پایگاه خبری جماران
دوگانه ها و سیاست خارجی هویت محور برای ایران
در سیاست خارجی، سیاست منطقهای و سیاست بینالمللی ایران، تئوری اساسی که به گفتمان و برنامه سیاست خارجی ما نظم میدهد این است که تکلیف خودمان را با این تعریف هویتی و عناصر هویت بخش چهارگانه روشن بکنیم. پیشنهاد مشخص من این است که سعی کنیم نوعی توازن و تعادل…
👍4
مساله افغانستانیها در ایران یک مساله پیچیده و چندبعدی است. نشنیدن نظر مردم و متخصصان، فقدان سیاست واحد و مسئول واحد برای تصمیمگیری نهایی در باره آن، و نیز نادیده گرفتن حساسیتهای افکار عمومی تنها به خشونت اجتماعی دامن میزند. آنچه در محله بیسیم تهران در حال وقوع است، نوک کوه یخ است.
Telegram
attach 📎
👍5👎1
ترور ناجوانمردی است و ترور میهمان، ناجوانمردی مضاعف. همین اصابت گردنناگرفته! میتوانست در قطر انجام شود، اگر اراده میکردند؛ بویژه که تخصصشان ترور است. اما در تهران هدف قرار دادند تا میهمان و میزبان را با هم بزنند. احتیاط و تأنی کنیم در پیدا کردن مقصرین داخلی.
پ.ن.:إنَّ الإیمانَ قَیدَ الفَتْک ، وَ لا یفْتِک مومن. اسلام، غافلگیرانه کشتن را در بند کشیده است و هیچ مسلمانی، غافلگیرانه نمیکشد. این جملهای است که مسلم بن عقیل در کوفه پیش از دستگیری گفت و توضیح داد که چرا ابن زیاد را ترور نکرده است
پ.ن.:إنَّ الإیمانَ قَیدَ الفَتْک ، وَ لا یفْتِک مومن. اسلام، غافلگیرانه کشتن را در بند کشیده است و هیچ مسلمانی، غافلگیرانه نمیکشد. این جملهای است که مسلم بن عقیل در کوفه پیش از دستگیری گفت و توضیح داد که چرا ابن زیاد را ترور نکرده است
👍29👎2
ایرانیان پیچیده و محافظهکار
نشست آنلاین متخصصان نظرسنجی در باره رفتار انتخاباتی ایرانیان
روزنامه هممیهن. ۹ مرداد ۱۴۰۳ (گزارش زهرا جعفرزاده خبرنگار گروه جامعه روزنامه هممیهن از این نشست را در اینجا بخوانید)
چهار پژوهشگر اجتماعی و متخصص دادهها، 23 روز پس از برگزاری دور دوم انتخابات ریاستجمهوری به صورت آنلاین دور هم جمع شدند و میزان مشارکت مردم و بیتفاوتی آنها در دو دور انتخابات، عملکرد شبکههای اجتماعی، صداوسیما و کمپینهای تبلیغاتی را تحلیل کردند؛ نتیجه اما موضوعات و آمارهای مهمی بود که از این جلسه خارج شد.
پس از دور اول انتخابات، تفاوت حدود ۸ تا ۱۰ درصدی در میزان مشارکت مردم در انتخابات، موضوع تحلیل تعدادی از پژوهشگران شد. روزنامه «هممیهن» هم در گزارشی به موضوع مرددهای انتخابات پرداخت که نظرسنجیها را با مشکل مواجه کرده بودند. تصور آنها این بود، افرادی که پاسخ درستی به پرسشگران نداده بودند، در انتخابات شرکت میکنند و همین مسئله دادهها را با خطا مواجه کرد.
در این نشست آنلاین، افراد زیر رفتار انتخاباتی مردم را تحلیل کردند:
- فاطمه فلاح، پژوهشگر اجتماعی و معاون سنجش و آمار مرکز افکارسنجی ایسپا،
- محمدرضا رضایی بایندر، مدیرکل افکارسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما،
- مهدی رفیعی، رئیس مؤسسه افکارسنجی آراء
- محمد رهبری، پژوهشگر حوزه مجازی و کلانداده .
آنها گفتند که ایرانیان محافظهکارند و بهراحتی به سوالات پرسشگران پاسخ نمیدهند. نیمی از آنها با پرسشگران تعامل میکنند و شبکههای اجتماعی تاثیر زیادی روی آنها میگذارد. آنها در بخش دیگری هم به کمپینهای تبلیغاتی دو نامزد اصلی انتخابات اشاره کردند؛ کمپینهایی که با شکست نسبی مواجه شدند و نتوانستند شور انتخاباتی ایجاد کنند، نه در جامعه، نه در صداوسیما و نه در شبکههای اجتماعی.
مهمترین نکات ذکرشده در این نشست عبارت است از:
- کاهش اعتبار رسانههای رسمی و گروههای مرجع،
- بیتفاوتی ۶۰ درصد مردم به انتخابات،
- از دست رفتن مرجعیت صداوسیما،
- ۷۵ درصد بدون گرایش سیاسی مشخص،
- شکست نسبی ۲ نامزد اول در جلب مشارکت مردم،
- جلیلی، برنده انتخابات در توئیتر،
- انتخابات اخیر، منحصربهفرد بود،
- نظرسنجی تلفنی دقیق است،
- ریزش آرای قالیباف یک روز قبل از انتخابات،
- همکاری نیمی از مردم با پرسشگران،
- ایرانیان محافظهکارند.
@javadimr
نشست آنلاین متخصصان نظرسنجی در باره رفتار انتخاباتی ایرانیان
روزنامه هممیهن. ۹ مرداد ۱۴۰۳ (گزارش زهرا جعفرزاده خبرنگار گروه جامعه روزنامه هممیهن از این نشست را در اینجا بخوانید)
چهار پژوهشگر اجتماعی و متخصص دادهها، 23 روز پس از برگزاری دور دوم انتخابات ریاستجمهوری به صورت آنلاین دور هم جمع شدند و میزان مشارکت مردم و بیتفاوتی آنها در دو دور انتخابات، عملکرد شبکههای اجتماعی، صداوسیما و کمپینهای تبلیغاتی را تحلیل کردند؛ نتیجه اما موضوعات و آمارهای مهمی بود که از این جلسه خارج شد.
پس از دور اول انتخابات، تفاوت حدود ۸ تا ۱۰ درصدی در میزان مشارکت مردم در انتخابات، موضوع تحلیل تعدادی از پژوهشگران شد. روزنامه «هممیهن» هم در گزارشی به موضوع مرددهای انتخابات پرداخت که نظرسنجیها را با مشکل مواجه کرده بودند. تصور آنها این بود، افرادی که پاسخ درستی به پرسشگران نداده بودند، در انتخابات شرکت میکنند و همین مسئله دادهها را با خطا مواجه کرد.
در این نشست آنلاین، افراد زیر رفتار انتخاباتی مردم را تحلیل کردند:
- فاطمه فلاح، پژوهشگر اجتماعی و معاون سنجش و آمار مرکز افکارسنجی ایسپا،
- محمدرضا رضایی بایندر، مدیرکل افکارسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما،
- مهدی رفیعی، رئیس مؤسسه افکارسنجی آراء
- محمد رهبری، پژوهشگر حوزه مجازی و کلانداده .
آنها گفتند که ایرانیان محافظهکارند و بهراحتی به سوالات پرسشگران پاسخ نمیدهند. نیمی از آنها با پرسشگران تعامل میکنند و شبکههای اجتماعی تاثیر زیادی روی آنها میگذارد. آنها در بخش دیگری هم به کمپینهای تبلیغاتی دو نامزد اصلی انتخابات اشاره کردند؛ کمپینهایی که با شکست نسبی مواجه شدند و نتوانستند شور انتخاباتی ایجاد کنند، نه در جامعه، نه در صداوسیما و نه در شبکههای اجتماعی.
مهمترین نکات ذکرشده در این نشست عبارت است از:
- کاهش اعتبار رسانههای رسمی و گروههای مرجع،
- بیتفاوتی ۶۰ درصد مردم به انتخابات،
- از دست رفتن مرجعیت صداوسیما،
- ۷۵ درصد بدون گرایش سیاسی مشخص،
- شکست نسبی ۲ نامزد اول در جلب مشارکت مردم،
- جلیلی، برنده انتخابات در توئیتر،
- انتخابات اخیر، منحصربهفرد بود،
- نظرسنجی تلفنی دقیق است،
- ریزش آرای قالیباف یک روز قبل از انتخابات،
- همکاری نیمی از مردم با پرسشگران،
- ایرانیان محافظهکارند.
@javadimr
هممیهن
ایرانیان پیچیده و محافظهکار
چهار پژوهشگر اجتماعی و متخصص دادهها، 23 روز پس از برگزاری دور دوم انتخابات ریاستجمهوری به صورت آنلاین دور هم جمع شدند و میزان مشارکت مردم و بیتفاوتی آنها در دو دور انتخابات، عملکرد شبکههای اجتماعی، صداوسیما و کمپینهای تبلیغاتی را تحلیل کردند؛ نتیجه…
Forwarded from یک حرف از هزاران
#نکته_ها
☑️ ترور شهید اسماعیل هنیه و پاسخ ناگزیر
▫️حسین جابریانصاری*
شهادت مجاهد شهید اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین - حماس کوتاه زمانی پس از شرکت در مراسم رسمی تحلیف رئیسجمهوری اسلامی ایران در تهران از جنبه های مختلف از جمله زمان و مکان و شرائطی که ترور در آن انجام شده، تحولی مهم است که می تواند با مجموعه کنش و واکنش ها پیامدهای قابل توجهی در پی داشته باشد. هرچند هنوز اطلاعات دقیقی از ابعاد فنی و عملیاتی این ترور وجود ندارد اما در یک نگاه سریع می توان از برخی ابعاد راهبردی آن نوشت.
🔗 ادامه یادداشت در مشاهده فوری
https://www.khabaronline.ir/news/1939317
#یک_حرف_از_هزاران
گزیده های ایران و جهان
@yekhezaran
☑️ ترور شهید اسماعیل هنیه و پاسخ ناگزیر
▫️حسین جابریانصاری*
شهادت مجاهد شهید اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین - حماس کوتاه زمانی پس از شرکت در مراسم رسمی تحلیف رئیسجمهوری اسلامی ایران در تهران از جنبه های مختلف از جمله زمان و مکان و شرائطی که ترور در آن انجام شده، تحولی مهم است که می تواند با مجموعه کنش و واکنش ها پیامدهای قابل توجهی در پی داشته باشد. هرچند هنوز اطلاعات دقیقی از ابعاد فنی و عملیاتی این ترور وجود ندارد اما در یک نگاه سریع می توان از برخی ابعاد راهبردی آن نوشت.
🔗 ادامه یادداشت در مشاهده فوری
https://www.khabaronline.ir/news/1939317
#یک_حرف_از_هزاران
گزیده های ایران و جهان
@yekhezaran
www.khabaronline.ir
ترور شهید اسماعیل هنیه و پاسخ ناگزیر
شهادت مجاهد شهید اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین - حماس کوتاه زمانی پس از شرکت در مراسم رسمی تحلیف رئیسجمهوری اسلامی ایران در تهران از جنبه های مختلف از جمله زمان و مکان و شرائطی که ترور در آن انجام شده، تحولی مهم است که می تواند با…
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
با دریغ روی پرویز متّحده (۱۳۱۹-۱۴۰۳) ایرانشناس و استاد دانشگاه هاروارد درگذشت.
روی پرویز متّحده دورۀ دکتری تاریخ را با نوشتن رسالهای در موضوع نظام اداری و مدیریتی آل بویه زیر نظر ریچارد فرای و همیلتون گیب در سال ۱۹۷۰، در دانشگاه هاروارد به پایان رساند و از همان سال تدریس در دانشگاه پرینستون را آغاز کرد. دکتر متحده در سال ۱۹۸۶ استاد تاریخ اسلامی دانشگاه هاروارد شد و سالها در زمینۀ تاریخ اجتماعی و فکری خاورمیانه در دوران اسلامی و همچنین فرهنگ ایرانی و زبان فارسی به تدریس و تحقیق پرداخت. او همچنین سابقۀ عضویت در آکادمی آمریکایی هنرها و علوم، و شورای روابط خارجی ایالات متحدۀ آمریکا را در کارنامه داشت.
دکتر متّحده از نویسندگان جلد چهارم تاریخ ایران کمبریج بود و آثار پرشمار دیگری از خود به یادگار گذاشت. تاریخ اجتماعی ایران در عصر آل بویه از جملۀ این آثار است که به ترجمۀ محمد دهقانی در نشر نامک به چاپ رسید.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار خدمات علمی دکتر متّحده به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی را ارج مینهد و درگذشت او را به دوستداران و پاسداران این فرهنگ و زبان و جامعۀ ایرانشناسی تسلیت میگوید. یاد و نامش گرامی باد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
روی پرویز متّحده دورۀ دکتری تاریخ را با نوشتن رسالهای در موضوع نظام اداری و مدیریتی آل بویه زیر نظر ریچارد فرای و همیلتون گیب در سال ۱۹۷۰، در دانشگاه هاروارد به پایان رساند و از همان سال تدریس در دانشگاه پرینستون را آغاز کرد. دکتر متحده در سال ۱۹۸۶ استاد تاریخ اسلامی دانشگاه هاروارد شد و سالها در زمینۀ تاریخ اجتماعی و فکری خاورمیانه در دوران اسلامی و همچنین فرهنگ ایرانی و زبان فارسی به تدریس و تحقیق پرداخت. او همچنین سابقۀ عضویت در آکادمی آمریکایی هنرها و علوم، و شورای روابط خارجی ایالات متحدۀ آمریکا را در کارنامه داشت.
دکتر متّحده از نویسندگان جلد چهارم تاریخ ایران کمبریج بود و آثار پرشمار دیگری از خود به یادگار گذاشت. تاریخ اجتماعی ایران در عصر آل بویه از جملۀ این آثار است که به ترجمۀ محمد دهقانی در نشر نامک به چاپ رسید.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار خدمات علمی دکتر متّحده به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی را ارج مینهد و درگذشت او را به دوستداران و پاسداران این فرهنگ و زبان و جامعۀ ایرانشناسی تسلیت میگوید. یاد و نامش گرامی باد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
👍2
راه سوم، ممکنترین اعتراض به همهچیز
در دلایل توصیه به جلوگیری از حکم زندان شروین حاجیپور
محمدرضا جوادی یگانه
سه روز پیش شروین حاجیپور کلیپی منتشر کرد در باره اینکه حکم ۴۴ ماه زندانش تایید شده و باید به زندان برود. پرسش اصلی او این است که «آیا راه دیگری برای اعتراض کردن وجود دارد؟» و «آیا مدنیتر از قطعه برای، شیوهای برای اعتراض هست؟» شروین معترض است، نمیخواهد ایران را ترک کند و به زندان هم نمیخواهد برود.
اگر بنا باشد اصلاحی در جامعه ایران رخ دهد، باید کاری کرد که جمع این سه گزینه غیرممکن نباشد. و کسانی که طبق ارزشهایشان، نمیخواهند طبق ارزشهای رسمی عمل کنند، امکان کنش در ایران را داشته باشند. آنها، نه خودشان، خود را مجرم میدانند نه عرف آنها را مجرم و برانداز میشناسد؛ بلکه فقط متفاوت با نظام رسمی هستند و معترض به آن.
روشن است که انتظار شروین فقط این نیست که زندان نرود، بلکه میخواهد بتواند ترانه اعتراضی بسازد. ولی میداند که وقتی ترانه اعتراضی میسازد، نمیتواند از فضاهای رسمی استفاده کند، روی استیج برود و از پلتفرمها و تلویزیون استفاده کند. اما او میخواهد ترانه بسازد و در همین فضای مجازی فیلترشده منتشر کند.
چرا باید تنها راههای پیش پای معترضین، محکومیت قضایی یا خروج از کشور باشد؟ آلبرت هیرشمن در کتاب خروج، اعتراض و وفاداری، این سهگانه را به خوبی نشان داده است. منظورم از وفاداری، وفاداری به اصل نظام است که اصولگرایان و اصلاحطلبان هر دو در آن مشترک هستند. خروج هم خروج از نظام سیاسی است که براندازان با همه شقوق گوناگون، معرفش هستند. گروه سوم، یعنی معترضان، در همین کشور ساکن هستند، برانداز نیستند و نمیخواهد باشند، اما پارهای از قواعد اساسی نظام رسمی را قبول ندارند و علنا با آن مخالفت میکنند. ولی در مخالفت با آن، با براندازان همدست نمیشوند. و این، آن مرز آشکار ولی باریکی است که به آن توجه نمیشود. سیاست آنها سیاست زندگی است برخلاف براندازان، که تنفر و کینتوزی مبنای عملشان است.
درگذشت مهسا امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ مقدمه اعتراضاتی شد که هنوز هم جامعه ایران تحت تاثیر آن است. چند روز پس از آن، ژانر «برای...» در توییتر به راه افتاد که معترضین توییت میکردند که به چه چیزی در ایران اعتراض دارند و ابعاد گوناگون اعتراضشان را مینوشتند. از میان هزاران «برای...»ی توییتشده در آن چند روز، شروین حاجی پور، ۲۹ مورد از آنها را انتخاب کرد و ترانه «برای...» را در ۶ مهر منتشر کرد. ترانه در یکیدو روز اول انتشار، فقط در صفحه اینستاگرام حاجیپور بیش از ۴۰ میلیون بار دیده شد، و به یکی از نمادهای این جنبش اعتراضی تبدیل شد.
این ترانه، یکی از نمونههای «ممکنترین اعتراض در جامعه ایران» است. نه در متن ترانهای که شروین حاجیپور خواند، نه در توییتهایی که به عنوان شاهد مثال در کلیپ آورد و نه در تصاویری که در یک روایت تصویری دیگر از این ترانه، همان روز ارائه شد، اعتراضی متوجه اصل نظام و رهبری نبود و تنها یک بار از تصویر رئیسجمهوری فقید استفاده شد.
محور اعتراضها هم عمدتا اجتماعی بود و نه سیاسی؛ اجتماعی به معنای عام و عمومیتیافته آن. من همان روز انتشار در توییتی نوشتم که «شعار زن_زندگی_آزادی و ژانر برای... که شروین حاجیپور امروز ترانهای برای آن سرود، نشان داد معترضین عاقلاند و از ایرانستیزان گذر کردهاند؛ نه شعار تجزیهطلبانه دادند و نه به میل پهلوی و رجوی و علینژاد عمل کردند.جامعه فرسنگها از تحلیلگران جلوتر است و از سیاستبازان متفاوت».
آنچه آن ترانه انجام داد، ایجاد بالاترین آگاهی جمعی ممکن یک گروه اجتماعی است، یعنی اینکه معترضین از طریق این ترانه به یک آگاهی جمعی و مشترک رسیدند که از چه چیزی ناراضی هستند و چگونه میتوان در ایران به همه چیز اعتراض کرد بدون آنکه اعتراض کردن غیرممکن شود. تبدیل اعتراض سیاسی به اعتراض اجتماعی، پس از شکست اعتراض سیاسی، در چارچوب همین رویکرد است. ترانه «برای...» یک نقد مدنی است، اعتراضی در قالب یک اثر هنری، بدون توهین به کسی. اما اینکه اثر به سرعت و به صورت گسترده دیده شد، بخاطر شرایط ایران بود.
غیرممکن کردن اعتراض و اسکات یا راندن معترضین به خارج از کشور، فرصتهای اصلاح در جامعه را هم از دست میدهد. باید برای نقد مدنی و شنیدن صدای متفاوت جایی گذاشت. نگاه کنید بعد از رای آوردن پزشکیان چقدر امید در جامعه افزایش یافته، با آزاد گذاشتن اعتراضات ممکن، و با بسط دامنه اعتراضات ممکن، این امید چند برابر خواهد شد. جناب آقای اژهای، جلوی زندانی شدن شروین را بگیرید. بگذارید ایران با کمک «همه» ایرانیان اوج بگیرد.
@javadimr
در دلایل توصیه به جلوگیری از حکم زندان شروین حاجیپور
محمدرضا جوادی یگانه
سه روز پیش شروین حاجیپور کلیپی منتشر کرد در باره اینکه حکم ۴۴ ماه زندانش تایید شده و باید به زندان برود. پرسش اصلی او این است که «آیا راه دیگری برای اعتراض کردن وجود دارد؟» و «آیا مدنیتر از قطعه برای، شیوهای برای اعتراض هست؟» شروین معترض است، نمیخواهد ایران را ترک کند و به زندان هم نمیخواهد برود.
اگر بنا باشد اصلاحی در جامعه ایران رخ دهد، باید کاری کرد که جمع این سه گزینه غیرممکن نباشد. و کسانی که طبق ارزشهایشان، نمیخواهند طبق ارزشهای رسمی عمل کنند، امکان کنش در ایران را داشته باشند. آنها، نه خودشان، خود را مجرم میدانند نه عرف آنها را مجرم و برانداز میشناسد؛ بلکه فقط متفاوت با نظام رسمی هستند و معترض به آن.
روشن است که انتظار شروین فقط این نیست که زندان نرود، بلکه میخواهد بتواند ترانه اعتراضی بسازد. ولی میداند که وقتی ترانه اعتراضی میسازد، نمیتواند از فضاهای رسمی استفاده کند، روی استیج برود و از پلتفرمها و تلویزیون استفاده کند. اما او میخواهد ترانه بسازد و در همین فضای مجازی فیلترشده منتشر کند.
چرا باید تنها راههای پیش پای معترضین، محکومیت قضایی یا خروج از کشور باشد؟ آلبرت هیرشمن در کتاب خروج، اعتراض و وفاداری، این سهگانه را به خوبی نشان داده است. منظورم از وفاداری، وفاداری به اصل نظام است که اصولگرایان و اصلاحطلبان هر دو در آن مشترک هستند. خروج هم خروج از نظام سیاسی است که براندازان با همه شقوق گوناگون، معرفش هستند. گروه سوم، یعنی معترضان، در همین کشور ساکن هستند، برانداز نیستند و نمیخواهد باشند، اما پارهای از قواعد اساسی نظام رسمی را قبول ندارند و علنا با آن مخالفت میکنند. ولی در مخالفت با آن، با براندازان همدست نمیشوند. و این، آن مرز آشکار ولی باریکی است که به آن توجه نمیشود. سیاست آنها سیاست زندگی است برخلاف براندازان، که تنفر و کینتوزی مبنای عملشان است.
درگذشت مهسا امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ مقدمه اعتراضاتی شد که هنوز هم جامعه ایران تحت تاثیر آن است. چند روز پس از آن، ژانر «برای...» در توییتر به راه افتاد که معترضین توییت میکردند که به چه چیزی در ایران اعتراض دارند و ابعاد گوناگون اعتراضشان را مینوشتند. از میان هزاران «برای...»ی توییتشده در آن چند روز، شروین حاجی پور، ۲۹ مورد از آنها را انتخاب کرد و ترانه «برای...» را در ۶ مهر منتشر کرد. ترانه در یکیدو روز اول انتشار، فقط در صفحه اینستاگرام حاجیپور بیش از ۴۰ میلیون بار دیده شد، و به یکی از نمادهای این جنبش اعتراضی تبدیل شد.
این ترانه، یکی از نمونههای «ممکنترین اعتراض در جامعه ایران» است. نه در متن ترانهای که شروین حاجیپور خواند، نه در توییتهایی که به عنوان شاهد مثال در کلیپ آورد و نه در تصاویری که در یک روایت تصویری دیگر از این ترانه، همان روز ارائه شد، اعتراضی متوجه اصل نظام و رهبری نبود و تنها یک بار از تصویر رئیسجمهوری فقید استفاده شد.
محور اعتراضها هم عمدتا اجتماعی بود و نه سیاسی؛ اجتماعی به معنای عام و عمومیتیافته آن. من همان روز انتشار در توییتی نوشتم که «شعار زن_زندگی_آزادی و ژانر برای... که شروین حاجیپور امروز ترانهای برای آن سرود، نشان داد معترضین عاقلاند و از ایرانستیزان گذر کردهاند؛ نه شعار تجزیهطلبانه دادند و نه به میل پهلوی و رجوی و علینژاد عمل کردند.جامعه فرسنگها از تحلیلگران جلوتر است و از سیاستبازان متفاوت».
آنچه آن ترانه انجام داد، ایجاد بالاترین آگاهی جمعی ممکن یک گروه اجتماعی است، یعنی اینکه معترضین از طریق این ترانه به یک آگاهی جمعی و مشترک رسیدند که از چه چیزی ناراضی هستند و چگونه میتوان در ایران به همه چیز اعتراض کرد بدون آنکه اعتراض کردن غیرممکن شود. تبدیل اعتراض سیاسی به اعتراض اجتماعی، پس از شکست اعتراض سیاسی، در چارچوب همین رویکرد است. ترانه «برای...» یک نقد مدنی است، اعتراضی در قالب یک اثر هنری، بدون توهین به کسی. اما اینکه اثر به سرعت و به صورت گسترده دیده شد، بخاطر شرایط ایران بود.
غیرممکن کردن اعتراض و اسکات یا راندن معترضین به خارج از کشور، فرصتهای اصلاح در جامعه را هم از دست میدهد. باید برای نقد مدنی و شنیدن صدای متفاوت جایی گذاشت. نگاه کنید بعد از رای آوردن پزشکیان چقدر امید در جامعه افزایش یافته، با آزاد گذاشتن اعتراضات ممکن، و با بسط دامنه اعتراضات ممکن، این امید چند برابر خواهد شد. جناب آقای اژهای، جلوی زندانی شدن شروین را بگیرید. بگذارید ایران با کمک «همه» ایرانیان اوج بگیرد.
@javadimr
👍22👎1
نشست بزرگداشت روز مشروطه،
به همت گروه تاریخ و باستانشناسی، گروه علوم اجتماعی و گروه علوم سیاسی خانه اندیشمندان علوم انسانی و با همکاری انجمن ایرانی تاریخ، روز شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می شود.
سخنرانان این نشست عبارتند از:
محمدرضا جوادی یگانه
علیرضا ملایی توانی
محمد ایمانی
دبیر نشست: محمد بیطرفان
به همت گروه تاریخ و باستانشناسی، گروه علوم اجتماعی و گروه علوم سیاسی خانه اندیشمندان علوم انسانی و با همکاری انجمن ایرانی تاریخ، روز شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می شود.
سخنرانان این نشست عبارتند از:
محمدرضا جوادی یگانه
علیرضا ملایی توانی
محمد ایمانی
دبیر نشست: محمد بیطرفان
👍7
Forwarded from خانه اندیشمندان علوم انسانی
📷 گزارش تصویری بزرگداشت روز مشروطه
🗓شنبه 13 مرداد 1403
🏡سالن حافظ
💢انجمن ایرانی تاریخ💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
🗓شنبه 13 مرداد 1403
🏡سالن حافظ
💢انجمن ایرانی تاریخ💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
👍4
Forwarded from خانه اندیشمندان علوم انسانی
📷 گزارش تصویری بزرگداشت روز مشروطه
🗓شنبه 13 مرداد 1403
🏡سالن حافظ
💢انجمن ایرانی تاریخ💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
🗓شنبه 13 مرداد 1403
🏡سالن حافظ
💢انجمن ایرانی تاریخ💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
👍3
صوت سخنرانی در خانه اندیشمندان علوم انسانی در
نشست بزرگداشت مشروطه
با عنوان:
«مشروطه به عنوان میراث بازیافته»
نشست بزرگداشت مشروطه
با عنوان:
«مشروطه به عنوان میراث بازیافته»
👍1