ایران بدون ایرانیان معنا ندارد. اگرچه تاریخ و جغرافیای ایران، در ایده ایران جایگاه مهمی دارد، اما این ایرانیان،همین مردم کوچه و بازار، داخل و خارج، موافق و مخالف هستند که حامل ایده ایران هستند. ستایش ایران، بدون باور به اینکه اولویت با مجموع ایرانیان است، شعار بیحاصلی بیش نیست.
👍11
Forwarded from خبرگزاری ایرنا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمدرضا جوادی یگانه، جامعه شناس در استودیوی اتاق خبر ایرنا:
🔹آنچه که فردوسی در شاهنامه با عنوان فر ایرانی تعبیر میکند با فر پادشاهان و فر کیانی فرق دارد و همه ایرانیان را دارای این فره میداند.
🔹همه اختلافات، نارضایتیها و نگرانیهای مردم وجود دارد و دلگیریها باقی است کسی انکار نمی کند اما آدمها میتوانند در لحظهای به چیزی فراتر بیندیشند.
🔹آن رژیمی که اکنون به ایران حمله کرده است دو سال است که به بیمارستانها حمله کرده، به کودکان و قول و قرارهای خودش هم رحم نکرده است و اکنون چون مسأله ایران است ایرانیان اکنون اختلافات را کنار گذاشته اند.
🔹مردم ایران احساس کردند که آنچه در حال وقوع است خطر برای کل ایران محسوب میشود بنابراین نه شعار تجزیه شنیده میشود و نه گروههای قومی در ایران فعال شدهاند؛ چرا که ایران در خطر است.
🔹الان سرمایهگذاری کاهش یافته سرجایش خود است اما اکنون سخن از مسأله ایران است و همه یکصدا میگویند ایران در خطر است.
@IRNA_1313
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍11
اخراج افغانستانیهایی که بدون مجوز در ایران ساکنند و کار میکنند، اگر یک ضرورت امنیتی فوری هم باشد، اخبار منتشره از نحوه اخراج آنها، نگرانکننده است. وضع و اعلام قواعد روشن، و مراعات حقوق انسانی همسایگان در هنگام بازگرداندنشان به کشور خود، در این شرایط کشور اهمیت مضاعف دارد.
👍23👎3
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
بیانیه همبستگی با پژوهشگران ایرانی در بحبوحه تشدید خشونتها
🔷 در پاسخ به درخواستهای اعضای حقیقی انجمن بینالمللی جامعهشناسی (ISA) و درخواست رسمی انجمن جامعهشناسی ایران—عضو جمعی ISA—و اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران، ISA بیانیه زیر را صادر کرد.
🔹انجمن بینالمللی جامعهشناسی نگرانی عمیق خود را از تشدید تجاوزات نظامی دولتهای اسرائیل و ایالات متحده علیه ایران ابراز میکند که زندگی شهروندان عادی ایران را تحت تأثیر قرار داده است. این اقدامات نقض قوانین بینالمللی است و منجر به اختلال گسترده، آوارگی، و ترس، از جمله در تهران، شهری با بیش از ده میلیون نفر جمعیت و محل زندگی بسیاری از همکاران و موسسات دانشگاهی ما، شده است.
🔹انجمن بینالمللی جامعهشناسی در کنار انجمن جامعهشناسی ایران، اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران، و پژوهشگران سراسر ایران میایستد که همچنان با محدودیتهای شدید بر امنیت، تحرک، و توانایی خود برای مشارکت در زندگی عمومی و دانشگاهی روبرو هستند. دانشمندان علوم اجتماعی و سازمانهای جامعه مدنی ایران، از جمله انجمن جامعهشناسی ایران، انعطافپذیری قابل توجهی و تعهد راسخی به دانشپژوهی عمومی در برابر سرکوب دولتی و محدودیتهای پایدار بر آزادی آکادمیک از خود نشان دادهاند. موج کنونی خشونت، جان و امنیت شخصی آنها، و همچنین این فضای فکری و مدنی شکننده اما حیاتی را بیش از پیش تهدید میکند.
🔹ما به ویژه نگران تأثیر مستقیم این تجاوز بر توانایی جامعهشناسان ایرانی برای مشارکت در زندگی آکادمیک بینالمللی هستیم، از جمله پنجمین مجمع جامعهشناسی ISA در رباط، که بسیاری از همکاران ایرانی ما اکنون مجبور به کنارهگیری از آن شدهاند.
🔹در شناخت این شرایط اضطراری، و در راستای تعهد ما به عدالت و تبادل علمی جهانی، ISA به تقویت صدای آسیبدیدگان از جنگ و سرکوب ادامه خواهد داد و خواهان صلح و پایان دادن به درگیریهای خشونتآمیز است. ISA بر تعهد خود به حفظ گفتگوی بینالمللی، تقویت صداهای به حاشیه رانده شده، و حمایت از اراده جمعی اعضای خود در برابر جنگ، آوارگی، و سرکوب تأکید میکند.
🔹همانطور که در طول بحرانها در مناطق دیگر تأیید کردهایم، ISA معتقد است که سکوت در برابر بیعدالتی به بازتولید عدم تقارنهای جهانی در کیفیت زندگی و تولید و گردش دانش کمک میکند. امروز، بیش از هر زمان دیگری، ما خواستار مشارکت انتقادی دانشمندان علوم اجتماعی و حمایت از آزادی آکادمیک در سراسر جهان هستیم.
🔹انجمن بینالمللی جامعهشناسی با نگرانی به تأثیرات این و سایر درگیریها که بر جمعیتها تأثیر میگذارد، آسیبهای جبرانناپذیری وارد میکند یا سالها برای بازگرداندن شرایط زندگی قبلی نیاز دارد، مینگرد. این درگیریها زندگی میلیونها انسان بیگناه را بدتر میکند و پیوندهای باستانی همزیستی مسالمتآمیز میان مردم را از بین میبرد. در این دوران آشفتگی جهانی، ISA از همه دولتها میخواهد مسیرهای متفاوتی را انتخاب کنند—مسیرهایی که گفتگو، همبستگی، و بهبود شرایط زندگی را تقویت میکند—با جستجوی راهحلهای مسالمتآمیز برای درگیریها، رد گفتار و اعمال نفرتانگیز و جنگطلبانه، و تأیید مجدد تعهد خود به دفاع از حقوق بشر و ترویج صلح جهانی.
۲۶ ژوئن ۲۰۲۵
🔗متن اصلی بیانیه را در این لینک مطالعه بفرمایید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
انجمن جامعهشناسی ایران و اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی در ابتدای جنگ دوازده روزه نامهای درباره تجاوزگری رژیم اسرائیل و متحدانش از جمله آمریکا به انجمنهای مختلف از جمله انجمن بینالمللی جامعهشناسی ارسال کرد. امروز این انجمن بیانیهای را در همبستگی با پژوهشگران ایرانی و در نقض معاهدات بینالمللی توسط آمریکا و اسرائیل صادر کرد. ترجمه این بیانیه بدین شرح است:
🔷 در پاسخ به درخواستهای اعضای حقیقی انجمن بینالمللی جامعهشناسی (ISA) و درخواست رسمی انجمن جامعهشناسی ایران—عضو جمعی ISA—و اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران، ISA بیانیه زیر را صادر کرد.
🔹انجمن بینالمللی جامعهشناسی نگرانی عمیق خود را از تشدید تجاوزات نظامی دولتهای اسرائیل و ایالات متحده علیه ایران ابراز میکند که زندگی شهروندان عادی ایران را تحت تأثیر قرار داده است. این اقدامات نقض قوانین بینالمللی است و منجر به اختلال گسترده، آوارگی، و ترس، از جمله در تهران، شهری با بیش از ده میلیون نفر جمعیت و محل زندگی بسیاری از همکاران و موسسات دانشگاهی ما، شده است.
🔹انجمن بینالمللی جامعهشناسی در کنار انجمن جامعهشناسی ایران، اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران، و پژوهشگران سراسر ایران میایستد که همچنان با محدودیتهای شدید بر امنیت، تحرک، و توانایی خود برای مشارکت در زندگی عمومی و دانشگاهی روبرو هستند. دانشمندان علوم اجتماعی و سازمانهای جامعه مدنی ایران، از جمله انجمن جامعهشناسی ایران، انعطافپذیری قابل توجهی و تعهد راسخی به دانشپژوهی عمومی در برابر سرکوب دولتی و محدودیتهای پایدار بر آزادی آکادمیک از خود نشان دادهاند. موج کنونی خشونت، جان و امنیت شخصی آنها، و همچنین این فضای فکری و مدنی شکننده اما حیاتی را بیش از پیش تهدید میکند.
🔹ما به ویژه نگران تأثیر مستقیم این تجاوز بر توانایی جامعهشناسان ایرانی برای مشارکت در زندگی آکادمیک بینالمللی هستیم، از جمله پنجمین مجمع جامعهشناسی ISA در رباط، که بسیاری از همکاران ایرانی ما اکنون مجبور به کنارهگیری از آن شدهاند.
🔹در شناخت این شرایط اضطراری، و در راستای تعهد ما به عدالت و تبادل علمی جهانی، ISA به تقویت صدای آسیبدیدگان از جنگ و سرکوب ادامه خواهد داد و خواهان صلح و پایان دادن به درگیریهای خشونتآمیز است. ISA بر تعهد خود به حفظ گفتگوی بینالمللی، تقویت صداهای به حاشیه رانده شده، و حمایت از اراده جمعی اعضای خود در برابر جنگ، آوارگی، و سرکوب تأکید میکند.
🔹همانطور که در طول بحرانها در مناطق دیگر تأیید کردهایم، ISA معتقد است که سکوت در برابر بیعدالتی به بازتولید عدم تقارنهای جهانی در کیفیت زندگی و تولید و گردش دانش کمک میکند. امروز، بیش از هر زمان دیگری، ما خواستار مشارکت انتقادی دانشمندان علوم اجتماعی و حمایت از آزادی آکادمیک در سراسر جهان هستیم.
🔹انجمن بینالمللی جامعهشناسی با نگرانی به تأثیرات این و سایر درگیریها که بر جمعیتها تأثیر میگذارد، آسیبهای جبرانناپذیری وارد میکند یا سالها برای بازگرداندن شرایط زندگی قبلی نیاز دارد، مینگرد. این درگیریها زندگی میلیونها انسان بیگناه را بدتر میکند و پیوندهای باستانی همزیستی مسالمتآمیز میان مردم را از بین میبرد. در این دوران آشفتگی جهانی، ISA از همه دولتها میخواهد مسیرهای متفاوتی را انتخاب کنند—مسیرهایی که گفتگو، همبستگی، و بهبود شرایط زندگی را تقویت میکند—با جستجوی راهحلهای مسالمتآمیز برای درگیریها، رد گفتار و اعمال نفرتانگیز و جنگطلبانه، و تأیید مجدد تعهد خود به دفاع از حقوق بشر و ترویج صلح جهانی.
۲۶ ژوئن ۲۰۲۵
🔗متن اصلی بیانیه را در این لینک مطالعه بفرمایید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
👍5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هنر تلفیق ایران و اسلام توسط ایرانیان در این چندین سده، پیچیدهتر و عمیقتر از خواندن سرودهای میهنی به صورت مداحی در عزاداری محرم بوده است.
فرهنگ ایرانی توانایی گستردهای در نمادپردازی و مشابهسازی دارد. به اهالی فرهنگ و هنر باید فرصت داد و اعتماد کرد تا عصر جدید را بپرورانند.
فرهنگ ایرانی توانایی گستردهای در نمادپردازی و مشابهسازی دارد. به اهالی فرهنگ و هنر باید فرصت داد و اعتماد کرد تا عصر جدید را بپرورانند.
👍19
اکنون زمان تغییرات است. جدای از بازنگریهای لازم در سیاست دفاعی و امنیتی، سیاستهای اجتماعی و فرهنگی نیز باید به خواستههای عموم مردمی که علیرغم دلگیریها، با دشمنان همراهی نکردند، تغییر کند. و البته تغییر در سیاستهای اجتماعی باید علنی باشد و اعلام شود، تا رضایت مردمی ایجاد کند.
👍21👎2
کوچاندن اجباری آمریکاییهای ژاپنیتبار در جنگ جهانی دوم در آمریکا
نگاهی به فیلم «بیا بهشت را ببین!»
در دسامبر سال ۱۹۴۱، ژاپن به پایگاه نظامی پرل هاربر حمله کرد و در پی آن، ایالات متحده آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد. این حمله اما پیامدهای ناگواری برای ژاپنیتباران ساکن آمریکا داشت. براساس فرمان روزولت، رئیسجمهور وقت آمریکا در فوریه ۱۹۴۲، حدود ۱۲۰ هزار ژاپنیتبار آمریکایی به اجبار در ده اردوگاه کار اجباری مستقر شدند تا تحت نظارت دولت قرار گیرند. یک حکم دیوان عالی ایالات متحده در سال ۱۹۴۴، زمینهساز آزادی تدریجی افراد از اردوگاهها شد و آخرین اردوگاه نیز در سال ۱۹۴۶ تعطیل شد. (اینجا را ببنید)
فیلم «بیا بهشت را ببین» (Come See the Paradise) ساخته آلن پارکر در سال ۱۹۹۰، روایتگر این کوچ اجباری است. عنوان فیلم برگرفته از شعری است از آنا آخماتووا، شاعر روس، که آلن پارکر آن را اقتباس و سروده است:
ما همه خواب رؤیای آمریکاییمان را میبینیم
چه در بیداری، چه در خواب شب
آنچنان امید داریم که غم را پنهان میکند
فراتر از دروغها و آهها
زیرا رؤیاها آزادند
و ما نیز آزادیم
بیا «بهشت» را ببین
این فیلم در قالب یک داستان عاشقانه روایت میشود، اما بستر اصلی آن جنگ و پیامدهای اجتماعی آن است. (هشدار: اسپویل)پس از حادثه پرل هاربر، پدر خانوادهای ژاپنی که در محله توکیوی کوچک لسآنجلس سکونت داشت، به جرم ارتباط با ژاپن بازداشت میشود. ارتباط مورد اشاره عملاً به معنای پخش فیلمهای ژاپنی در لسآنجلس بود. خانواده او نیز به اردوگاهی منتقل شده و منزلشان توسط دیگران غارت میشود. پسران خانواده مجبور به انتخاب میان خدمت در ارتش آمریکا علیه ژاپن یا بازگشت به کشور زادگاه خود میشوند؛ پسر بزرگتر به جنگ میرود و کشته میشود، در حالی که پسر کوچکتر بدون تسلط به زبان ژاپنی و بدون شناخت از فرهنگ آن کشور، به ژاپن بازمیگردد.
اما روایت فیلم تنها بخشی از واقعیت است. برای آمریکا، ژاپن دشمنی ناشناخته بود و نیازمند درک بهتر فرهنگ و جامعه ژاپن بود. از این رو، روث بندیکت، انسانشناس فرهنگی، پژوهشی مهم درباره شخصیت ژاپنی انجام داد که در قالب کتاب «گلهای داودی و شمشیر» Chrysanthemum and the Sword منتشر شد. این کتاب در سال ۱۳۷۱ به فارسی با عنوان «ژاپنیهای دارند میآیند (الگوهای فرهنگ ژاپنی)» با ترجمه حسین افشینمنش منتشر گردید و نسخه پیدیاف آن نیز در دسترس است.
بندیکت در طول جنگ جهانی دوم در اداره اطلاعات جنگ در واشنگتن به مطالعه پیرامون شخصیت ژاپنی پرداخت. او پژوهش خود را با متونی در باره دین و فرهنگ ژاپن، و نیز مصاحبه با سربازان اسیر ژاپنی و مطالعه خاطرات روزانه آنها، و مشاهده فیلمها و تئاترهای ژاپنی و صحبت با شهروندان ژاپنی مقیم آمریکا انجام داد. کار او نمونه «انسانشناسی از راه دور» است. پژوهش بندیکت در سال ۱۹۴۴ تکمیل شد و کتابش هم در سال ۱۹۴۶ برای عموم منتشر شد.
او زبان ژاپنی را نمیدانست و به ژاپن سفر نکرده بود و تحلیل او از فرهنگ و شخصیت ژاپنی بسیار کلی و ابتدایی باقی ماند و نقدهای بسیاری هم به آن شد.
تحقیقات و مطالعات بعدی، پیچیدگیهای شخصیت ژاپنی و دشواری در شناخت آن را نشان دادند. این پژوهشها تأکید کردند که برای درک ژاپنیها باید از دوگانگیهای سادهای مانند تقابل گل داودی با شمشیر یا فرهنگ شرم ژاپنی و فرهنگ گناه آمریکایی فراتر رفت.
علاوه بر این، بهتر است به جای تأکید صرف بر مفهوم «یوشیدو» (راه و رسم سامورایی) که مفهومی برجستهشده در دوران میجی است و بر استقلال فردی و وفاداری مطلق به ارباب تأکید دارد، به مفهوم پیچیده «آمایه» (Amae) نیز توجه شود؛ مفهومی که از آن وابستگی عاطفی پذیرفتهشده استنباط میشود و نقش مهمی در فرهنگ ژاپنی ایفا میکند. تفاوت این دو مفهوم را میتوان در کتاب «آناتومی وابستگی» The Anatomy of Dependence نوشته تاکئو دُوی Takeo Doi (۱۹۷۱) مشاهده کرد. دُوی وابستگی مذکور را در فرهنگ ژاپن امری طبیعی، پذیرفتهشده و پایدار میداند، در حالی که فرهنگ غرب بر استقلال و فردیت تأکید دارد.
چیه ناکانه Chie Nakane، جامعهشناس برجسته ژاپنی، نیز در کتاب جامعه ژاپنی Japanese Society (۱۹۷۰) با رویکردی تطبیقی ساختار اجتماعی ژاپن را در مقایسه با سایر جوامع، بهویژه جوامع غربی، تحلیل میکند. به باور ناکانه، ویژگی اساسی جامعه ژاپن «ارتباط عمودی گروهی» است؛ به این معنا که ساختار اجتماعی ژاپن بیشتر مبتنی بر روابط سلسلهمراتبی درونگروهی است تا جایگاه فردی یا طبقاتی. به عبارت دیگر، ساختار ژاپنی بر مبنای مکان/گروه شکل گرفته است، در حالی که ساختارهای غربی بر اساس ویژگی/نقش تعریف میشود. هر چند مطالعات جدیدتر، ناکافی بودن این دستهبندیها را نشان میدهد و تاکید بر پیچیدگی بیشتر فرهنگ ژاپنی دارد.
نگاهی به فیلم «بیا بهشت را ببین!»
در دسامبر سال ۱۹۴۱، ژاپن به پایگاه نظامی پرل هاربر حمله کرد و در پی آن، ایالات متحده آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد. این حمله اما پیامدهای ناگواری برای ژاپنیتباران ساکن آمریکا داشت. براساس فرمان روزولت، رئیسجمهور وقت آمریکا در فوریه ۱۹۴۲، حدود ۱۲۰ هزار ژاپنیتبار آمریکایی به اجبار در ده اردوگاه کار اجباری مستقر شدند تا تحت نظارت دولت قرار گیرند. یک حکم دیوان عالی ایالات متحده در سال ۱۹۴۴، زمینهساز آزادی تدریجی افراد از اردوگاهها شد و آخرین اردوگاه نیز در سال ۱۹۴۶ تعطیل شد. (اینجا را ببنید)
فیلم «بیا بهشت را ببین» (Come See the Paradise) ساخته آلن پارکر در سال ۱۹۹۰، روایتگر این کوچ اجباری است. عنوان فیلم برگرفته از شعری است از آنا آخماتووا، شاعر روس، که آلن پارکر آن را اقتباس و سروده است:
ما همه خواب رؤیای آمریکاییمان را میبینیم
چه در بیداری، چه در خواب شب
آنچنان امید داریم که غم را پنهان میکند
فراتر از دروغها و آهها
زیرا رؤیاها آزادند
و ما نیز آزادیم
بیا «بهشت» را ببین
این فیلم در قالب یک داستان عاشقانه روایت میشود، اما بستر اصلی آن جنگ و پیامدهای اجتماعی آن است. (هشدار: اسپویل)
اما روایت فیلم تنها بخشی از واقعیت است. برای آمریکا، ژاپن دشمنی ناشناخته بود و نیازمند درک بهتر فرهنگ و جامعه ژاپن بود. از این رو، روث بندیکت، انسانشناس فرهنگی، پژوهشی مهم درباره شخصیت ژاپنی انجام داد که در قالب کتاب «گلهای داودی و شمشیر» Chrysanthemum and the Sword منتشر شد. این کتاب در سال ۱۳۷۱ به فارسی با عنوان «ژاپنیهای دارند میآیند (الگوهای فرهنگ ژاپنی)» با ترجمه حسین افشینمنش منتشر گردید و نسخه پیدیاف آن نیز در دسترس است.
بندیکت در طول جنگ جهانی دوم در اداره اطلاعات جنگ در واشنگتن به مطالعه پیرامون شخصیت ژاپنی پرداخت. او پژوهش خود را با متونی در باره دین و فرهنگ ژاپن، و نیز مصاحبه با سربازان اسیر ژاپنی و مطالعه خاطرات روزانه آنها، و مشاهده فیلمها و تئاترهای ژاپنی و صحبت با شهروندان ژاپنی مقیم آمریکا انجام داد. کار او نمونه «انسانشناسی از راه دور» است. پژوهش بندیکت در سال ۱۹۴۴ تکمیل شد و کتابش هم در سال ۱۹۴۶ برای عموم منتشر شد.
او زبان ژاپنی را نمیدانست و به ژاپن سفر نکرده بود و تحلیل او از فرهنگ و شخصیت ژاپنی بسیار کلی و ابتدایی باقی ماند و نقدهای بسیاری هم به آن شد.
تحقیقات و مطالعات بعدی، پیچیدگیهای شخصیت ژاپنی و دشواری در شناخت آن را نشان دادند. این پژوهشها تأکید کردند که برای درک ژاپنیها باید از دوگانگیهای سادهای مانند تقابل گل داودی با شمشیر یا فرهنگ شرم ژاپنی و فرهنگ گناه آمریکایی فراتر رفت.
علاوه بر این، بهتر است به جای تأکید صرف بر مفهوم «یوشیدو» (راه و رسم سامورایی) که مفهومی برجستهشده در دوران میجی است و بر استقلال فردی و وفاداری مطلق به ارباب تأکید دارد، به مفهوم پیچیده «آمایه» (Amae) نیز توجه شود؛ مفهومی که از آن وابستگی عاطفی پذیرفتهشده استنباط میشود و نقش مهمی در فرهنگ ژاپنی ایفا میکند. تفاوت این دو مفهوم را میتوان در کتاب «آناتومی وابستگی» The Anatomy of Dependence نوشته تاکئو دُوی Takeo Doi (۱۹۷۱) مشاهده کرد. دُوی وابستگی مذکور را در فرهنگ ژاپن امری طبیعی، پذیرفتهشده و پایدار میداند، در حالی که فرهنگ غرب بر استقلال و فردیت تأکید دارد.
چیه ناکانه Chie Nakane، جامعهشناس برجسته ژاپنی، نیز در کتاب جامعه ژاپنی Japanese Society (۱۹۷۰) با رویکردی تطبیقی ساختار اجتماعی ژاپن را در مقایسه با سایر جوامع، بهویژه جوامع غربی، تحلیل میکند. به باور ناکانه، ویژگی اساسی جامعه ژاپن «ارتباط عمودی گروهی» است؛ به این معنا که ساختار اجتماعی ژاپن بیشتر مبتنی بر روابط سلسلهمراتبی درونگروهی است تا جایگاه فردی یا طبقاتی. به عبارت دیگر، ساختار ژاپنی بر مبنای مکان/گروه شکل گرفته است، در حالی که ساختارهای غربی بر اساس ویژگی/نقش تعریف میشود. هر چند مطالعات جدیدتر، ناکافی بودن این دستهبندیها را نشان میدهد و تاکید بر پیچیدگی بیشتر فرهنگ ژاپنی دارد.
👍4👎2
Forwarded from جبار رحمانی | Jabbar Rahmani
🎥 رحمانی: آنها که با نظام مشکل دارند هم در طول جنگ نگران سرنوشت جامعه بودند. میری: تاریخ طولانی به جامعه ایران صبر و شکیبایی داده است.
🔹 یازدهمین برنامه #تلاقی ایرنا با حضور «جبار رحمانی» انسانشناس و «سیدجواد میری» جامعهشناس در خصوص موضوع انسجام ملی
رحمانی:
▫️ وقتی تهدید جدی علیه ایران شکل گرفت، لایههای مختلف جامعه حول مفهوم ایران گرد هم آمدند.
▫️ چتری باز شد که از آتئیست تا حکومت در آن جا شدند.
▫️ اگر نهادهای تصمیمگیر مختصات این چتر را نپذیرند، جامعه کنار خواهد کشید.
میری:
▫️ جامعه ایران با هوشمندی نقشه بیرونی را خنثی کرد.
▫️ جامعه ایران پختگیاش را از کهنسالی تاریخی خود گرفته است.
▫️ عدم مشارکت ایران در عرصه جهانی، شرایط آسیبپذیری کشور را افزایش داده است.
🆔 @J_Rahmani59
🔹 یازدهمین برنامه #تلاقی ایرنا با حضور «جبار رحمانی» انسانشناس و «سیدجواد میری» جامعهشناس در خصوص موضوع انسجام ملی
رحمانی:
▫️ وقتی تهدید جدی علیه ایران شکل گرفت، لایههای مختلف جامعه حول مفهوم ایران گرد هم آمدند.
▫️ چتری باز شد که از آتئیست تا حکومت در آن جا شدند.
▫️ اگر نهادهای تصمیمگیر مختصات این چتر را نپذیرند، جامعه کنار خواهد کشید.
میری:
▫️ جامعه ایران با هوشمندی نقشه بیرونی را خنثی کرد.
▫️ جامعه ایران پختگیاش را از کهنسالی تاریخی خود گرفته است.
▫️ عدم مشارکت ایران در عرصه جهانی، شرایط آسیبپذیری کشور را افزایش داده است.
🆔 @J_Rahmani59
👍4
Forwarded from پیامد
دیدن از چشم دولت: جستاری در تاریخنگاری ایران مدرن
سیروس شایق، تاریخنگار تاریخ اجتماعی و فکری خاورمیانه، در مقالهٔ پیشرو که در شمارهٔ ۴۲ نشریهٔ بینالمللی مطالعات خاورمیانه (International Journal of Middle East Studies) در سال ۲۰۱۰ منتشر شده، به نقد تاریخنگاری مسلط پهلوی از منظر «دولتگرایی روششناختی» پرداخته است. شایق بر این باور است که مورخان این دوره آنقدر بر قدرت و نفوذ بیحدوحصر دولت متمرکزند که از دیدن تاثیر کنشگران محلی، شبکههای غیررسمی و سایر دینامیکهای پیچیدهٔ حکمرانی ناتوانند و تمامی تاریخ را به پارادایم کنش دولت و واکنش جامعه فرومیکاهند. او با ارجاع به آثار مورخان این دوره نشان میدهد که دیدگاه دولتگرا چطور تفاسیر ما از پروژههای مدرنسازی دوران پهلوی را نابسنده کرده است. شایق روایتهای تقلیلگرایی که دولت پهلوی را قدرقدرتی مطلق میبینند که پروژهٔ نوسازی جامعهٔ ایران را به تنهایی پیش رانده، به چالش میکشد و ازین منظر، نقد او کماکان نه فقط برای تاریخنگاری دوران پهلوی، که برای بازاندیشی در نگاه کنونی ما به تغییرات جامعه نیز بسیار حائز اهمیت است. در نهایت، او آیندهای ممکن برای تاریخنگاری ایران را نیز متصور میشود و میکوشد با ذکر نمونههایی روشن کند که میتوان با ارجاع به منابع اولیهٔ در دسترس و روششناسیهای متفاوت، تخیل تاریخنگاری بدیلی را پرورش داد.
متن کامل در پیامد
سیروس شایق، تاریخنگار تاریخ اجتماعی و فکری خاورمیانه، در مقالهٔ پیشرو که در شمارهٔ ۴۲ نشریهٔ بینالمللی مطالعات خاورمیانه (International Journal of Middle East Studies) در سال ۲۰۱۰ منتشر شده، به نقد تاریخنگاری مسلط پهلوی از منظر «دولتگرایی روششناختی» پرداخته است. شایق بر این باور است که مورخان این دوره آنقدر بر قدرت و نفوذ بیحدوحصر دولت متمرکزند که از دیدن تاثیر کنشگران محلی، شبکههای غیررسمی و سایر دینامیکهای پیچیدهٔ حکمرانی ناتوانند و تمامی تاریخ را به پارادایم کنش دولت و واکنش جامعه فرومیکاهند. او با ارجاع به آثار مورخان این دوره نشان میدهد که دیدگاه دولتگرا چطور تفاسیر ما از پروژههای مدرنسازی دوران پهلوی را نابسنده کرده است. شایق روایتهای تقلیلگرایی که دولت پهلوی را قدرقدرتی مطلق میبینند که پروژهٔ نوسازی جامعهٔ ایران را به تنهایی پیش رانده، به چالش میکشد و ازین منظر، نقد او کماکان نه فقط برای تاریخنگاری دوران پهلوی، که برای بازاندیشی در نگاه کنونی ما به تغییرات جامعه نیز بسیار حائز اهمیت است. در نهایت، او آیندهای ممکن برای تاریخنگاری ایران را نیز متصور میشود و میکوشد با ذکر نمونههایی روشن کند که میتوان با ارجاع به منابع اولیهٔ در دسترس و روششناسیهای متفاوت، تخیل تاریخنگاری بدیلی را پرورش داد.
متن کامل در پیامد
پیامد
دیدن از چشم دولت: جستاری در تاریخنگاری ایران مدرن
سیروس شایق
👍3
کماکان نقیصه اساسی در حوزه آزادی سیاسی است. برخلاف رویه موجود، باید اصل بر تردید به مقامات سیاسی باشد.
اگر یک فعال مدنی یا خبرنگار شناختهشده داخلی به مقامات سیاسی، اتهام علنی زد، بجای تلاش برای محدود کردن این طرح اتهام، باید اولا در عملکرد مقامات تشکیک کرد. ولی در مقابل هم مجازات بازدارنده برای آنکه اتهام خلافواقع میزند، وضع کرد.
همانگونه که در درگیری میان کارمند و ارباب رجوع، هم حق را باید علیالاصول به ارباب رجوع داد، تا وقتی خلافش ثابت شود.
تجربه سؤظن به مردان در موضوع آزار جنسی علیه زنان، و پذیرش اولیه طرح ادعاهای زنان و تاثیر آن در امنیت جنسی زنان بویژه در محل کار، نشاندهنده موثر بودن این رویکرد است.
وقتی فساد اقتصادی و سؤاستفاده از قدرت زیاد باشد، باید سؤظنها و محدودیتها معطوف به صاحبان قدرت باشد نه جامعه مدنی.
اگر یک فعال مدنی یا خبرنگار شناختهشده داخلی به مقامات سیاسی، اتهام علنی زد، بجای تلاش برای محدود کردن این طرح اتهام، باید اولا در عملکرد مقامات تشکیک کرد. ولی در مقابل هم مجازات بازدارنده برای آنکه اتهام خلافواقع میزند، وضع کرد.
همانگونه که در درگیری میان کارمند و ارباب رجوع، هم حق را باید علیالاصول به ارباب رجوع داد، تا وقتی خلافش ثابت شود.
تجربه سؤظن به مردان در موضوع آزار جنسی علیه زنان، و پذیرش اولیه طرح ادعاهای زنان و تاثیر آن در امنیت جنسی زنان بویژه در محل کار، نشاندهنده موثر بودن این رویکرد است.
وقتی فساد اقتصادی و سؤاستفاده از قدرت زیاد باشد، باید سؤظنها و محدودیتها معطوف به صاحبان قدرت باشد نه جامعه مدنی.
👍16