Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
با دریغ روی پرویز متّحده (۱۳۱۹-۱۴۰۳) ایرانشناس و استاد دانشگاه هاروارد درگذشت.
روی پرویز متّحده دورۀ دکتری تاریخ را با نوشتن رسالهای در موضوع نظام اداری و مدیریتی آل بویه زیر نظر ریچارد فرای و همیلتون گیب در سال ۱۹۷۰، در دانشگاه هاروارد به پایان رساند و از همان سال تدریس در دانشگاه پرینستون را آغاز کرد. دکتر متحده در سال ۱۹۸۶ استاد تاریخ اسلامی دانشگاه هاروارد شد و سالها در زمینۀ تاریخ اجتماعی و فکری خاورمیانه در دوران اسلامی و همچنین فرهنگ ایرانی و زبان فارسی به تدریس و تحقیق پرداخت. او همچنین سابقۀ عضویت در آکادمی آمریکایی هنرها و علوم، و شورای روابط خارجی ایالات متحدۀ آمریکا را در کارنامه داشت.
دکتر متّحده از نویسندگان جلد چهارم تاریخ ایران کمبریج بود و آثار پرشمار دیگری از خود به یادگار گذاشت. تاریخ اجتماعی ایران در عصر آل بویه از جملۀ این آثار است که به ترجمۀ محمد دهقانی در نشر نامک به چاپ رسید.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار خدمات علمی دکتر متّحده به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی را ارج مینهد و درگذشت او را به دوستداران و پاسداران این فرهنگ و زبان و جامعۀ ایرانشناسی تسلیت میگوید. یاد و نامش گرامی باد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
روی پرویز متّحده دورۀ دکتری تاریخ را با نوشتن رسالهای در موضوع نظام اداری و مدیریتی آل بویه زیر نظر ریچارد فرای و همیلتون گیب در سال ۱۹۷۰، در دانشگاه هاروارد به پایان رساند و از همان سال تدریس در دانشگاه پرینستون را آغاز کرد. دکتر متحده در سال ۱۹۸۶ استاد تاریخ اسلامی دانشگاه هاروارد شد و سالها در زمینۀ تاریخ اجتماعی و فکری خاورمیانه در دوران اسلامی و همچنین فرهنگ ایرانی و زبان فارسی به تدریس و تحقیق پرداخت. او همچنین سابقۀ عضویت در آکادمی آمریکایی هنرها و علوم، و شورای روابط خارجی ایالات متحدۀ آمریکا را در کارنامه داشت.
دکتر متّحده از نویسندگان جلد چهارم تاریخ ایران کمبریج بود و آثار پرشمار دیگری از خود به یادگار گذاشت. تاریخ اجتماعی ایران در عصر آل بویه از جملۀ این آثار است که به ترجمۀ محمد دهقانی در نشر نامک به چاپ رسید.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار خدمات علمی دکتر متّحده به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی را ارج مینهد و درگذشت او را به دوستداران و پاسداران این فرهنگ و زبان و جامعۀ ایرانشناسی تسلیت میگوید. یاد و نامش گرامی باد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
👍2
راه سوم، ممکنترین اعتراض به همهچیز
در دلایل توصیه به جلوگیری از حکم زندان شروین حاجیپور
محمدرضا جوادی یگانه
سه روز پیش شروین حاجیپور کلیپی منتشر کرد در باره اینکه حکم ۴۴ ماه زندانش تایید شده و باید به زندان برود. پرسش اصلی او این است که «آیا راه دیگری برای اعتراض کردن وجود دارد؟» و «آیا مدنیتر از قطعه برای، شیوهای برای اعتراض هست؟» شروین معترض است، نمیخواهد ایران را ترک کند و به زندان هم نمیخواهد برود.
اگر بنا باشد اصلاحی در جامعه ایران رخ دهد، باید کاری کرد که جمع این سه گزینه غیرممکن نباشد. و کسانی که طبق ارزشهایشان، نمیخواهند طبق ارزشهای رسمی عمل کنند، امکان کنش در ایران را داشته باشند. آنها، نه خودشان، خود را مجرم میدانند نه عرف آنها را مجرم و برانداز میشناسد؛ بلکه فقط متفاوت با نظام رسمی هستند و معترض به آن.
روشن است که انتظار شروین فقط این نیست که زندان نرود، بلکه میخواهد بتواند ترانه اعتراضی بسازد. ولی میداند که وقتی ترانه اعتراضی میسازد، نمیتواند از فضاهای رسمی استفاده کند، روی استیج برود و از پلتفرمها و تلویزیون استفاده کند. اما او میخواهد ترانه بسازد و در همین فضای مجازی فیلترشده منتشر کند.
چرا باید تنها راههای پیش پای معترضین، محکومیت قضایی یا خروج از کشور باشد؟ آلبرت هیرشمن در کتاب خروج، اعتراض و وفاداری، این سهگانه را به خوبی نشان داده است. منظورم از وفاداری، وفاداری به اصل نظام است که اصولگرایان و اصلاحطلبان هر دو در آن مشترک هستند. خروج هم خروج از نظام سیاسی است که براندازان با همه شقوق گوناگون، معرفش هستند. گروه سوم، یعنی معترضان، در همین کشور ساکن هستند، برانداز نیستند و نمیخواهد باشند، اما پارهای از قواعد اساسی نظام رسمی را قبول ندارند و علنا با آن مخالفت میکنند. ولی در مخالفت با آن، با براندازان همدست نمیشوند. و این، آن مرز آشکار ولی باریکی است که به آن توجه نمیشود. سیاست آنها سیاست زندگی است برخلاف براندازان، که تنفر و کینتوزی مبنای عملشان است.
درگذشت مهسا امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ مقدمه اعتراضاتی شد که هنوز هم جامعه ایران تحت تاثیر آن است. چند روز پس از آن، ژانر «برای...» در توییتر به راه افتاد که معترضین توییت میکردند که به چه چیزی در ایران اعتراض دارند و ابعاد گوناگون اعتراضشان را مینوشتند. از میان هزاران «برای...»ی توییتشده در آن چند روز، شروین حاجی پور، ۲۹ مورد از آنها را انتخاب کرد و ترانه «برای...» را در ۶ مهر منتشر کرد. ترانه در یکیدو روز اول انتشار، فقط در صفحه اینستاگرام حاجیپور بیش از ۴۰ میلیون بار دیده شد، و به یکی از نمادهای این جنبش اعتراضی تبدیل شد.
این ترانه، یکی از نمونههای «ممکنترین اعتراض در جامعه ایران» است. نه در متن ترانهای که شروین حاجیپور خواند، نه در توییتهایی که به عنوان شاهد مثال در کلیپ آورد و نه در تصاویری که در یک روایت تصویری دیگر از این ترانه، همان روز ارائه شد، اعتراضی متوجه اصل نظام و رهبری نبود و تنها یک بار از تصویر رئیسجمهوری فقید استفاده شد.
محور اعتراضها هم عمدتا اجتماعی بود و نه سیاسی؛ اجتماعی به معنای عام و عمومیتیافته آن. من همان روز انتشار در توییتی نوشتم که «شعار زن_زندگی_آزادی و ژانر برای... که شروین حاجیپور امروز ترانهای برای آن سرود، نشان داد معترضین عاقلاند و از ایرانستیزان گذر کردهاند؛ نه شعار تجزیهطلبانه دادند و نه به میل پهلوی و رجوی و علینژاد عمل کردند.جامعه فرسنگها از تحلیلگران جلوتر است و از سیاستبازان متفاوت».
آنچه آن ترانه انجام داد، ایجاد بالاترین آگاهی جمعی ممکن یک گروه اجتماعی است، یعنی اینکه معترضین از طریق این ترانه به یک آگاهی جمعی و مشترک رسیدند که از چه چیزی ناراضی هستند و چگونه میتوان در ایران به همه چیز اعتراض کرد بدون آنکه اعتراض کردن غیرممکن شود. تبدیل اعتراض سیاسی به اعتراض اجتماعی، پس از شکست اعتراض سیاسی، در چارچوب همین رویکرد است. ترانه «برای...» یک نقد مدنی است، اعتراضی در قالب یک اثر هنری، بدون توهین به کسی. اما اینکه اثر به سرعت و به صورت گسترده دیده شد، بخاطر شرایط ایران بود.
غیرممکن کردن اعتراض و اسکات یا راندن معترضین به خارج از کشور، فرصتهای اصلاح در جامعه را هم از دست میدهد. باید برای نقد مدنی و شنیدن صدای متفاوت جایی گذاشت. نگاه کنید بعد از رای آوردن پزشکیان چقدر امید در جامعه افزایش یافته، با آزاد گذاشتن اعتراضات ممکن، و با بسط دامنه اعتراضات ممکن، این امید چند برابر خواهد شد. جناب آقای اژهای، جلوی زندانی شدن شروین را بگیرید. بگذارید ایران با کمک «همه» ایرانیان اوج بگیرد.
@javadimr
در دلایل توصیه به جلوگیری از حکم زندان شروین حاجیپور
محمدرضا جوادی یگانه
سه روز پیش شروین حاجیپور کلیپی منتشر کرد در باره اینکه حکم ۴۴ ماه زندانش تایید شده و باید به زندان برود. پرسش اصلی او این است که «آیا راه دیگری برای اعتراض کردن وجود دارد؟» و «آیا مدنیتر از قطعه برای، شیوهای برای اعتراض هست؟» شروین معترض است، نمیخواهد ایران را ترک کند و به زندان هم نمیخواهد برود.
اگر بنا باشد اصلاحی در جامعه ایران رخ دهد، باید کاری کرد که جمع این سه گزینه غیرممکن نباشد. و کسانی که طبق ارزشهایشان، نمیخواهند طبق ارزشهای رسمی عمل کنند، امکان کنش در ایران را داشته باشند. آنها، نه خودشان، خود را مجرم میدانند نه عرف آنها را مجرم و برانداز میشناسد؛ بلکه فقط متفاوت با نظام رسمی هستند و معترض به آن.
روشن است که انتظار شروین فقط این نیست که زندان نرود، بلکه میخواهد بتواند ترانه اعتراضی بسازد. ولی میداند که وقتی ترانه اعتراضی میسازد، نمیتواند از فضاهای رسمی استفاده کند، روی استیج برود و از پلتفرمها و تلویزیون استفاده کند. اما او میخواهد ترانه بسازد و در همین فضای مجازی فیلترشده منتشر کند.
چرا باید تنها راههای پیش پای معترضین، محکومیت قضایی یا خروج از کشور باشد؟ آلبرت هیرشمن در کتاب خروج، اعتراض و وفاداری، این سهگانه را به خوبی نشان داده است. منظورم از وفاداری، وفاداری به اصل نظام است که اصولگرایان و اصلاحطلبان هر دو در آن مشترک هستند. خروج هم خروج از نظام سیاسی است که براندازان با همه شقوق گوناگون، معرفش هستند. گروه سوم، یعنی معترضان، در همین کشور ساکن هستند، برانداز نیستند و نمیخواهد باشند، اما پارهای از قواعد اساسی نظام رسمی را قبول ندارند و علنا با آن مخالفت میکنند. ولی در مخالفت با آن، با براندازان همدست نمیشوند. و این، آن مرز آشکار ولی باریکی است که به آن توجه نمیشود. سیاست آنها سیاست زندگی است برخلاف براندازان، که تنفر و کینتوزی مبنای عملشان است.
درگذشت مهسا امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ مقدمه اعتراضاتی شد که هنوز هم جامعه ایران تحت تاثیر آن است. چند روز پس از آن، ژانر «برای...» در توییتر به راه افتاد که معترضین توییت میکردند که به چه چیزی در ایران اعتراض دارند و ابعاد گوناگون اعتراضشان را مینوشتند. از میان هزاران «برای...»ی توییتشده در آن چند روز، شروین حاجی پور، ۲۹ مورد از آنها را انتخاب کرد و ترانه «برای...» را در ۶ مهر منتشر کرد. ترانه در یکیدو روز اول انتشار، فقط در صفحه اینستاگرام حاجیپور بیش از ۴۰ میلیون بار دیده شد، و به یکی از نمادهای این جنبش اعتراضی تبدیل شد.
این ترانه، یکی از نمونههای «ممکنترین اعتراض در جامعه ایران» است. نه در متن ترانهای که شروین حاجیپور خواند، نه در توییتهایی که به عنوان شاهد مثال در کلیپ آورد و نه در تصاویری که در یک روایت تصویری دیگر از این ترانه، همان روز ارائه شد، اعتراضی متوجه اصل نظام و رهبری نبود و تنها یک بار از تصویر رئیسجمهوری فقید استفاده شد.
محور اعتراضها هم عمدتا اجتماعی بود و نه سیاسی؛ اجتماعی به معنای عام و عمومیتیافته آن. من همان روز انتشار در توییتی نوشتم که «شعار زن_زندگی_آزادی و ژانر برای... که شروین حاجیپور امروز ترانهای برای آن سرود، نشان داد معترضین عاقلاند و از ایرانستیزان گذر کردهاند؛ نه شعار تجزیهطلبانه دادند و نه به میل پهلوی و رجوی و علینژاد عمل کردند.جامعه فرسنگها از تحلیلگران جلوتر است و از سیاستبازان متفاوت».
آنچه آن ترانه انجام داد، ایجاد بالاترین آگاهی جمعی ممکن یک گروه اجتماعی است، یعنی اینکه معترضین از طریق این ترانه به یک آگاهی جمعی و مشترک رسیدند که از چه چیزی ناراضی هستند و چگونه میتوان در ایران به همه چیز اعتراض کرد بدون آنکه اعتراض کردن غیرممکن شود. تبدیل اعتراض سیاسی به اعتراض اجتماعی، پس از شکست اعتراض سیاسی، در چارچوب همین رویکرد است. ترانه «برای...» یک نقد مدنی است، اعتراضی در قالب یک اثر هنری، بدون توهین به کسی. اما اینکه اثر به سرعت و به صورت گسترده دیده شد، بخاطر شرایط ایران بود.
غیرممکن کردن اعتراض و اسکات یا راندن معترضین به خارج از کشور، فرصتهای اصلاح در جامعه را هم از دست میدهد. باید برای نقد مدنی و شنیدن صدای متفاوت جایی گذاشت. نگاه کنید بعد از رای آوردن پزشکیان چقدر امید در جامعه افزایش یافته، با آزاد گذاشتن اعتراضات ممکن، و با بسط دامنه اعتراضات ممکن، این امید چند برابر خواهد شد. جناب آقای اژهای، جلوی زندانی شدن شروین را بگیرید. بگذارید ایران با کمک «همه» ایرانیان اوج بگیرد.
@javadimr
👍22👎1
نشست بزرگداشت روز مشروطه،
به همت گروه تاریخ و باستانشناسی، گروه علوم اجتماعی و گروه علوم سیاسی خانه اندیشمندان علوم انسانی و با همکاری انجمن ایرانی تاریخ، روز شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می شود.
سخنرانان این نشست عبارتند از:
محمدرضا جوادی یگانه
علیرضا ملایی توانی
محمد ایمانی
دبیر نشست: محمد بیطرفان
به همت گروه تاریخ و باستانشناسی، گروه علوم اجتماعی و گروه علوم سیاسی خانه اندیشمندان علوم انسانی و با همکاری انجمن ایرانی تاریخ، روز شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می شود.
سخنرانان این نشست عبارتند از:
محمدرضا جوادی یگانه
علیرضا ملایی توانی
محمد ایمانی
دبیر نشست: محمد بیطرفان
👍7
Forwarded from خانه اندیشمندان علوم انسانی
📷 گزارش تصویری بزرگداشت روز مشروطه
🗓شنبه 13 مرداد 1403
🏡سالن حافظ
💢انجمن ایرانی تاریخ💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
🗓شنبه 13 مرداد 1403
🏡سالن حافظ
💢انجمن ایرانی تاریخ💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
👍4
Forwarded from خانه اندیشمندان علوم انسانی
📷 گزارش تصویری بزرگداشت روز مشروطه
🗓شنبه 13 مرداد 1403
🏡سالن حافظ
💢انجمن ایرانی تاریخ💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
🗓شنبه 13 مرداد 1403
🏡سالن حافظ
💢انجمن ایرانی تاریخ💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
👍3
صوت سخنرانی در خانه اندیشمندان علوم انسانی در
نشست بزرگداشت مشروطه
با عنوان:
«مشروطه به عنوان میراث بازیافته»
نشست بزرگداشت مشروطه
با عنوان:
«مشروطه به عنوان میراث بازیافته»
👍1
نیازمند بازخوانی انقلاب مشروطه هستیم
گزارش خبرگزاری کتاب ایران از نشست روز مشروطه (اینجا). خلاصهای از آنچه من گفتم در ادامه آمده است.
محمدرضا جوادی یگانه گفت: باید به عنوان خاطره به انقلاب مشروطه توجه کنیم و باید ببینیم که کدام بخش از گذشته را باید به زمان حال بیاوریم. امروز نیازمند بازخوانی انقلاب مشروطه هستیم.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمدرضا جوادی یگانه، به موضوع «مردم، مالکین دوباره انقلاب مشروطه» پرداخت و گفت: از مشروطه توصیف گوناگونی ذکر شده است، مانند مشروطه خیالی، مشروطه نارس، مشروطه بی نقاب، مشروطه پیچیده، مشروطه مشروعه، مشروطه دزدیده شده، مشروطه وارونه و مشروطه اغراق شده نیز گفته شده است که همه این تعابیر نشان میدهد که در تعریف مشروطه به یک وفاق نرسیدهایم. تعبیر من میراث است، آن بخش از تاریخ که برای اکنون به جا گذاشتیم. مشروطه امروز تقریباً یکی از محدود نقاط وفاق است.
جوادی یگانه بیان کرد: امروز جامعه بر روی مشروطه وفاق دارد. مشروطه از ابتدا در انقلاب پذیرفته شده است. تعبیر این است که کسی میراث مشروطه را انکار نمیکند. اما مشروطه از چه زمانی مورد وفاق واقع شد؟ نگاه نسبت به مشروطه جدید نیست. در فیلم مشروطه علی حاتمی، تبریز دوره مشروطه و ستارخان تلخ و کثیف و سیاه نشان داده شده است. حاتمی میگوید نگاه تاریخی در مورد ستارخان روشن نیست و بسیار متناقض است. این نگاه، نگاهی است که در مورد مشروطه در سال ۵۱ میبینیم.
وی در ادامه گفت: مشروطه به عنوان بخشی از تاریخ ما به عنوان دهه اول قرن گذشته دیده نمیشود. عوض اینکه مشروطه اتحاد ملی ایجاد کند، انکار نمیشود ولی تجربه موفق هم نیست. گفتوگوی میان مشروطه و انقلاب اگر قرار است در ذهن ما وجود داشته باشد باید در بزنگاهها به کمک ما بیاید. مسئله این است که در سال ۵۷ چنین چیزی نبوده است. انقلاب ۵۷ که بزرگترین و مهمترین کنش جمعی ایرانیان بوده است، از انقلاب مشروطه موفقتر بود.
جوادی یگانه افزود: آیا واقعاً آرمانهای مشروطه و خاطرههای مشروطه در انقلاب اسلامی موجود بود یا نه؟ انقلاب اسلامی به تدریج از مشروطه تهی شد و در انتها دیگر اثری از مشروطه نبود. محدود زمانی را میبینیم که به خاطرههای مشروطه ارجاع داده میشود. مشروطه انقلاب خوبی بود اما شکست خورد و دیگر به کار نمیآید تا امروز که همه به آن افتخار میکنند. انقلاب مشروطه راهی طولانی را طی کرده است تا به اینجا برسد. کمتر کسی به قانون اساسی مشروطه ارجاع میدهد. حتی کسانی که قانون اساسی را مینوشتند به قانون اساسی مشروطه به عنوان متنی در کنار متنهای دیگر توجه کردند نه بیشتر.
وی بیان کرد: تقریباً چیزی به عنوان ارجاع وجود ندارد. مشروطه به عنوان یک آرمان مورد توجه قرار نگرفته است. به جز مواردی اندک ارجاع به قانون اساسی مشروطه را نمیبینیم. انقلاب مشروطه تنها عبرت است. از سال ۵۷ تا ۶۲ فراوان به کار میرود. ایده اصلی مشروطه خوب بود، نهضتی که در صف اول آن علما قرار داشتند، علما متمم قانون اساسی را نوشتند اما به آن عمل نشد. رهبری مشروطه با روحانیت بود اما با ورود روشنفکران روحانیت کنار رفت. از بین رفتن رهبری مشروطه و تفرقه سبب شد انقلاب مشروطه منحرف شود.
جوادی یگانه گفت: مشروطه به عنوان یک آرمان و رویا وجود نداشته است، این نگاه، نگاه تازهای است، اما اینکه چگونه این نگاه ایجاد شده است، مسئله بعدی است. بخشی از این نگاه به تکاپو و تقلای ما برمیگردد، ما همه راهها را رفتیم و هنوز هم در مورد مشروطه اما و اگر فراوانی وجود دارد. باید به عنوان خاطره به انقلاب مشروطه توجه کنیم و باید ببینیم که کدام بخش از گذشته را باید به زمان حال بیاوریم. امروز نیازمند بازخوانی انقلاب مشروطه هستیم. بعد از ۱۲۰ سال زمانی که میخواهیم در مورد مشروطه پژوهش کنیم هنوز کتابی که انقلاب مشروطه را با جزئیات بیان کند، نداریم. تاریخ مشروطه هنوز هم ایدئولوژیک است. اگر قرار است به عنوان میراثی خاص مورد توجه قرار بگیرد و مبنای دائمی باشد، نیاز به بازخوانی و توجه دارد.
وی افزود: از آن خود کردن میراث مشروطه مسئله مهمتر از بازخوانی است. باید بدانیم کدام مسئله را امروز میخواهیم با بازخوانی انقلاب مشروطه حل کنیم. مشروطهخواهان نمیدانستند، مشروطه چیست، اما یک حسی داشتند که آن حس مثبت بود. مشروطهخواهان نمیتوانستند این حس را بیان کنند، قاعدتاً جامعه ایران به جایی رسیده بود که اگر مشروطه هم شکل نمیگرفت، موقعیتی مشابه آن شکل میگرفت.
گزارش خبرگزاری کتاب ایران از نشست روز مشروطه (اینجا). خلاصهای از آنچه من گفتم در ادامه آمده است.
محمدرضا جوادی یگانه گفت: باید به عنوان خاطره به انقلاب مشروطه توجه کنیم و باید ببینیم که کدام بخش از گذشته را باید به زمان حال بیاوریم. امروز نیازمند بازخوانی انقلاب مشروطه هستیم.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمدرضا جوادی یگانه، به موضوع «مردم، مالکین دوباره انقلاب مشروطه» پرداخت و گفت: از مشروطه توصیف گوناگونی ذکر شده است، مانند مشروطه خیالی، مشروطه نارس، مشروطه بی نقاب، مشروطه پیچیده، مشروطه مشروعه، مشروطه دزدیده شده، مشروطه وارونه و مشروطه اغراق شده نیز گفته شده است که همه این تعابیر نشان میدهد که در تعریف مشروطه به یک وفاق نرسیدهایم. تعبیر من میراث است، آن بخش از تاریخ که برای اکنون به جا گذاشتیم. مشروطه امروز تقریباً یکی از محدود نقاط وفاق است.
جوادی یگانه بیان کرد: امروز جامعه بر روی مشروطه وفاق دارد. مشروطه از ابتدا در انقلاب پذیرفته شده است. تعبیر این است که کسی میراث مشروطه را انکار نمیکند. اما مشروطه از چه زمانی مورد وفاق واقع شد؟ نگاه نسبت به مشروطه جدید نیست. در فیلم مشروطه علی حاتمی، تبریز دوره مشروطه و ستارخان تلخ و کثیف و سیاه نشان داده شده است. حاتمی میگوید نگاه تاریخی در مورد ستارخان روشن نیست و بسیار متناقض است. این نگاه، نگاهی است که در مورد مشروطه در سال ۵۱ میبینیم.
وی در ادامه گفت: مشروطه به عنوان بخشی از تاریخ ما به عنوان دهه اول قرن گذشته دیده نمیشود. عوض اینکه مشروطه اتحاد ملی ایجاد کند، انکار نمیشود ولی تجربه موفق هم نیست. گفتوگوی میان مشروطه و انقلاب اگر قرار است در ذهن ما وجود داشته باشد باید در بزنگاهها به کمک ما بیاید. مسئله این است که در سال ۵۷ چنین چیزی نبوده است. انقلاب ۵۷ که بزرگترین و مهمترین کنش جمعی ایرانیان بوده است، از انقلاب مشروطه موفقتر بود.
جوادی یگانه افزود: آیا واقعاً آرمانهای مشروطه و خاطرههای مشروطه در انقلاب اسلامی موجود بود یا نه؟ انقلاب اسلامی به تدریج از مشروطه تهی شد و در انتها دیگر اثری از مشروطه نبود. محدود زمانی را میبینیم که به خاطرههای مشروطه ارجاع داده میشود. مشروطه انقلاب خوبی بود اما شکست خورد و دیگر به کار نمیآید تا امروز که همه به آن افتخار میکنند. انقلاب مشروطه راهی طولانی را طی کرده است تا به اینجا برسد. کمتر کسی به قانون اساسی مشروطه ارجاع میدهد. حتی کسانی که قانون اساسی را مینوشتند به قانون اساسی مشروطه به عنوان متنی در کنار متنهای دیگر توجه کردند نه بیشتر.
وی بیان کرد: تقریباً چیزی به عنوان ارجاع وجود ندارد. مشروطه به عنوان یک آرمان مورد توجه قرار نگرفته است. به جز مواردی اندک ارجاع به قانون اساسی مشروطه را نمیبینیم. انقلاب مشروطه تنها عبرت است. از سال ۵۷ تا ۶۲ فراوان به کار میرود. ایده اصلی مشروطه خوب بود، نهضتی که در صف اول آن علما قرار داشتند، علما متمم قانون اساسی را نوشتند اما به آن عمل نشد. رهبری مشروطه با روحانیت بود اما با ورود روشنفکران روحانیت کنار رفت. از بین رفتن رهبری مشروطه و تفرقه سبب شد انقلاب مشروطه منحرف شود.
جوادی یگانه گفت: مشروطه به عنوان یک آرمان و رویا وجود نداشته است، این نگاه، نگاه تازهای است، اما اینکه چگونه این نگاه ایجاد شده است، مسئله بعدی است. بخشی از این نگاه به تکاپو و تقلای ما برمیگردد، ما همه راهها را رفتیم و هنوز هم در مورد مشروطه اما و اگر فراوانی وجود دارد. باید به عنوان خاطره به انقلاب مشروطه توجه کنیم و باید ببینیم که کدام بخش از گذشته را باید به زمان حال بیاوریم. امروز نیازمند بازخوانی انقلاب مشروطه هستیم. بعد از ۱۲۰ سال زمانی که میخواهیم در مورد مشروطه پژوهش کنیم هنوز کتابی که انقلاب مشروطه را با جزئیات بیان کند، نداریم. تاریخ مشروطه هنوز هم ایدئولوژیک است. اگر قرار است به عنوان میراثی خاص مورد توجه قرار بگیرد و مبنای دائمی باشد، نیاز به بازخوانی و توجه دارد.
وی افزود: از آن خود کردن میراث مشروطه مسئله مهمتر از بازخوانی است. باید بدانیم کدام مسئله را امروز میخواهیم با بازخوانی انقلاب مشروطه حل کنیم. مشروطهخواهان نمیدانستند، مشروطه چیست، اما یک حسی داشتند که آن حس مثبت بود. مشروطهخواهان نمیتوانستند این حس را بیان کنند، قاعدتاً جامعه ایران به جایی رسیده بود که اگر مشروطه هم شکل نمیگرفت، موقعیتی مشابه آن شکل میگرفت.
ایبنا
نیازمند بازخوانی انقلاب مشروطه هستیم/ روزنامههایی که نشاندهنده عطش مردم برای بیداری بود
محمدرضا جوادی یگانه، دانشیار جامعهشناسی گفت: باید به عنوان خاطره به انقلاب مشروطه توجه کنیم و باید ببینیم که کدام بخش از گذشته را باید به زمان حال بیاوریم. امروز نیازمند بازخوانی انقلاب مشروطه هستیم.
👍4
Audio
🎵 پوشه شنیداری نشست بزرگداشت روز مشروطه
🗓شنبه 13 مرداد 1403
💢انجمن ایرانی تاریخ💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
🗓شنبه 13 مرداد 1403
💢انجمن ایرانی تاریخ💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
👍3
رویای ایرانی - جوادی یگانه
🎵 پوشه شنیداری نشست بزرگداشت روز مشروطه 🗓شنبه 13 مرداد 1403 💢انجمن ایرانی تاریخ💢 💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢 🆔 @iranianhht
پوشه شنیداری نشست بزرگداشت روز مشروطه در فایل بالا در دسترس است.
در ۱۲ دقیقه انتهایی این پوشه، من در باره مساله دموکراسی در مشروطه هم صحبت کردم.
متاسفانه در این پوشه، توضیحات مفصل و دقیق دکتر ابوالفضل دلاوری، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، و نیز پرسشهای حضار و پاسخها نیامده است.
نکته مهمی که دکتر دلاوری گفت و باید روی آن توجه کرد، برآمدن سنتزی از دل تز انقلاب مشروطه و آنتیتز انقلاب اسلامی است.
امیدوارم خانه اندیشمندان علوم انسانی، بخش پرسش و پاسخها را هم بارگذاری کند.
در ۱۲ دقیقه انتهایی این پوشه، من در باره مساله دموکراسی در مشروطه هم صحبت کردم.
متاسفانه در این پوشه، توضیحات مفصل و دقیق دکتر ابوالفضل دلاوری، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، و نیز پرسشهای حضار و پاسخها نیامده است.
نکته مهمی که دکتر دلاوری گفت و باید روی آن توجه کرد، برآمدن سنتزی از دل تز انقلاب مشروطه و آنتیتز انقلاب اسلامی است.
امیدوارم خانه اندیشمندان علوم انسانی، بخش پرسش و پاسخها را هم بارگذاری کند.
👍3
Forwarded from جامعه ما | یگانه شوقالشعراء
🔴 میراث بازیافته مشروطه
📌 سخنرانی جوادییگانه در خانه اندیشمندان علوم انسانی
روز ۱۴ مرداد در تقویم ایران روزی به یادماندنی و پرافتخار است. این روز در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی مصادف با ۱۹۰۶ میلادی، شاه قاجار، مظفرالدینشاه، فرمان مشروطیت را امضا کرد و به این ترتیب، جنبش مشروطهخواهی ایرانیان به ثمر نشست. این فرمان، نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران محسوب میشود که به تأسیس مجلس شورای ملی و تدوین قانون اساسی منجر شد. مشروطیت، به معنای محدود کردن قدرت مطلقه پادشاه و ایجاد نهادهای دموکراتیک بود که راه را برای اصلاحات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی باز کرد. فرمان مشروطیت نتیجهی مبارزات طولانی و فداکاریهای بسیاری از روشنفکران، علما و مردم عادی بود که در پی تحقق عدالت، آزادی و حاکمیت قانون بودند. این جنبش از تظاهرات و اعتراضات گستردهای که در شهرهای مختلف ایران نشأت گرفت و با همراهی گروههای مختلف اجتماعی از جمله تجار، علما، دانشجویان و زنان، به یک حرکت ملی تبدیل شد. شخصیتهایی، چون سید حسن تقیزاده، میرزا حسن رشدیه، ملکالمتکلمین و بسیاری دیگر از بزرگان، نقش بسزایی در هدایت و پیشبرد این جنبش داشتند. امضای فرمان مشروطیت، نویدبخش دورانی جدید در تاریخ ایران بود که با چالشها و مشکلات بسیاری نیز همراه شد. اگرچه با مرگ مظفرالدینشاه و روی کار آمدن محمدعلیشاه، تلاشهایی برای لغو مشروطیت صورت گرفت، اما ارادهی مردم ایران برای حفظ دستاوردهای این جنبش، نهایتاً به پیروزی مشروطهخواهان انجامید. این روز، یادآور اهمیت مبارزه برای آزادی، حقوق بشر و دموکراسی است و نقش تاریخی آن در شکلگیری ایران نوین هرگز نباید فراموش شود. «محمدرضا جوادییگانه» جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران در نشست «بزرگذاشت روز مشروط» سخنرانی خود را با عنوان «مشروطه به عنوان میراث بازیافته» ارائه کردهاست.
🔻 مشروطه: تعابیر و چالشها
برای مشروطه تعابیر گوناگونی ذکر شدهاست: خیالی، فانتزی و ناکام، مکتوم، نارس، وارونه، تلخ و معلق. این تعابیر نشان میدهد که هنوز به یک وفاق دست نیافتهایم. من از تعبیر «مشروطه تازهیافته» استفاده میکنم، به معنای احیا شده و بازیافته شده. مشروطه بخشی از تاریخی است که برای اکنون به جا گذاشتهایم و امروز یکی از محدود نقاط وفاق در جامعه ایران است.
🔻 اختلافنظرها درباره میراث مشروطه
جمهوری اسلامی و سلطنتطلبان هر کدام دیدگاهی متفاوت به پسامشروطه دارند. جمهوری اسلامی آن را استبداد میپندارد و سلطنتطلبان به دولتسازی و دموکراسی. اما هیچکس میراث مشروطه را انکار نمیکند. سوال این است که از چه زمانی مشروطه اینقدر مورد وفاق قرار گرفتهاست؟
🔻 نگاه تاریخی به مشروطه
فیلم «ستارخان» علی حاتمی که در سال ۱۳۵۱ ساخته شد، تبریز، مشروطه و ستارخان را بسیار تلخ و سیاه نشان میدهد. این فیلم در تهران اکران عمومی شد و بعد از چند روز از پرده برداشته شد. تا دهه اول و دوم قرن گذشته، مشروطه به عنوان بخشی از تاریخ ایران دیده نمیشد. در ۲۴ مرداد ۱۳۵۶ محمدرضا پهلوی گفت: «مشروطیت در ایران اتحاد ملی ایجاد نکرد، بلکه نفوذ خارجی تولید و موجب تقسیم ایران شد» مشروطه انکار نمیشد، اما تجربه موفقی تلقی نمیشد.
☑️ @yeganehshough
🔴 میراث بازیافته مشروطه
📌 سخنرانی جوادییگانه در خانه اندیشمندان علوم انسانی
روز ۱۴ مرداد در تقویم ایران روزی به یادماندنی و پرافتخار است. این روز در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی مصادف با ۱۹۰۶ میلادی، شاه قاجار، مظفرالدینشاه، فرمان مشروطیت را امضا کرد و به این ترتیب، جنبش مشروطهخواهی ایرانیان به ثمر نشست. این فرمان، نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران محسوب میشود که به تأسیس مجلس شورای ملی و تدوین قانون اساسی منجر شد. مشروطیت، به معنای محدود کردن قدرت مطلقه پادشاه و ایجاد نهادهای دموکراتیک بود که راه را برای اصلاحات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی باز کرد. فرمان مشروطیت نتیجهی مبارزات طولانی و فداکاریهای بسیاری از روشنفکران، علما و مردم عادی بود که در پی تحقق عدالت، آزادی و حاکمیت قانون بودند. این جنبش از تظاهرات و اعتراضات گستردهای که در شهرهای مختلف ایران نشأت گرفت و با همراهی گروههای مختلف اجتماعی از جمله تجار، علما، دانشجویان و زنان، به یک حرکت ملی تبدیل شد. شخصیتهایی، چون سید حسن تقیزاده، میرزا حسن رشدیه، ملکالمتکلمین و بسیاری دیگر از بزرگان، نقش بسزایی در هدایت و پیشبرد این جنبش داشتند. امضای فرمان مشروطیت، نویدبخش دورانی جدید در تاریخ ایران بود که با چالشها و مشکلات بسیاری نیز همراه شد. اگرچه با مرگ مظفرالدینشاه و روی کار آمدن محمدعلیشاه، تلاشهایی برای لغو مشروطیت صورت گرفت، اما ارادهی مردم ایران برای حفظ دستاوردهای این جنبش، نهایتاً به پیروزی مشروطهخواهان انجامید. این روز، یادآور اهمیت مبارزه برای آزادی، حقوق بشر و دموکراسی است و نقش تاریخی آن در شکلگیری ایران نوین هرگز نباید فراموش شود. «محمدرضا جوادییگانه» جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران در نشست «بزرگذاشت روز مشروط» سخنرانی خود را با عنوان «مشروطه به عنوان میراث بازیافته» ارائه کردهاست.
🔻 مشروطه: تعابیر و چالشها
برای مشروطه تعابیر گوناگونی ذکر شدهاست: خیالی، فانتزی و ناکام، مکتوم، نارس، وارونه، تلخ و معلق. این تعابیر نشان میدهد که هنوز به یک وفاق دست نیافتهایم. من از تعبیر «مشروطه تازهیافته» استفاده میکنم، به معنای احیا شده و بازیافته شده. مشروطه بخشی از تاریخی است که برای اکنون به جا گذاشتهایم و امروز یکی از محدود نقاط وفاق در جامعه ایران است.
🔻 اختلافنظرها درباره میراث مشروطه
جمهوری اسلامی و سلطنتطلبان هر کدام دیدگاهی متفاوت به پسامشروطه دارند. جمهوری اسلامی آن را استبداد میپندارد و سلطنتطلبان به دولتسازی و دموکراسی. اما هیچکس میراث مشروطه را انکار نمیکند. سوال این است که از چه زمانی مشروطه اینقدر مورد وفاق قرار گرفتهاست؟
🔻 نگاه تاریخی به مشروطه
فیلم «ستارخان» علی حاتمی که در سال ۱۳۵۱ ساخته شد، تبریز، مشروطه و ستارخان را بسیار تلخ و سیاه نشان میدهد. این فیلم در تهران اکران عمومی شد و بعد از چند روز از پرده برداشته شد. تا دهه اول و دوم قرن گذشته، مشروطه به عنوان بخشی از تاریخ ایران دیده نمیشد. در ۲۴ مرداد ۱۳۵۶ محمدرضا پهلوی گفت: «مشروطیت در ایران اتحاد ملی ایجاد نکرد، بلکه نفوذ خارجی تولید و موجب تقسیم ایران شد» مشروطه انکار نمیشد، اما تجربه موفقی تلقی نمیشد.
☑️ @yeganehshough
Telegraph
میراث بازیافته مشروطه
سخنرانی جوادییگانه در خانه اندیشمندان علوم انسانی روز ۱۴ مرداد در تقویم ایران روزی به یادماندنی و پرافتخار است. این روز در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی مصادف با ۱۹۰۶ میلادی، شاه قاجار، مظفرالدینشاه، فرمان مشروطیت را امضا کرد و به این ترتیب، جنبش مشروطهخواهی…
👍3
دیروز، در نشست سالگرد مشروطه، گفته شد «دموکراسی برای ایران زمان مشروطه زود بود» و من گفتم «دموکراسی همیشه زود بوده!»
دموکراسی با آزمون و خطا و بویژه درس از خطاها به دست میآید، نه انتزاع صرف نظریهها. به شرط آنکه بیرحمانه گذشته خود را نقد کنیم؛ ولی ما ترجیح میدهیم در باره شکستها سکوت کنیم.
رهبران مشروطه پس از ۱۲۹۰، ترجیح دادند سرخوردگی ناشی از شکست مشروطه را با سکوت و با غرق شدن در فعالیتهای دیگران جبران کنند، نه بازخوانی علل شکست مشروطه و تلاش برای رفع آنها.
دموکراسی با آزمون و خطا و بویژه درس از خطاها به دست میآید، نه انتزاع صرف نظریهها. به شرط آنکه بیرحمانه گذشته خود را نقد کنیم؛ ولی ما ترجیح میدهیم در باره شکستها سکوت کنیم.
رهبران مشروطه پس از ۱۲۹۰، ترجیح دادند سرخوردگی ناشی از شکست مشروطه را با سکوت و با غرق شدن در فعالیتهای دیگران جبران کنند، نه بازخوانی علل شکست مشروطه و تلاش برای رفع آنها.
👍16
فردوست میگوید در شهریور بیست، بخشی از لشگر خراسان تا بندرعباس فرار کرده بودند.
گاهی از جنگ چارهای نیست، اما شجاعان محتاطترند. آنکه تاکنون سوت خمپاره نشنیده ولی دائم بر طبل جنگ میکوبد و رجز میخواند، احتمال بدهید که بیشتر از شهریور بیست نتواند از ایران دفاع بکند!
گاهی از جنگ چارهای نیست، اما شجاعان محتاطترند. آنکه تاکنون سوت خمپاره نشنیده ولی دائم بر طبل جنگ میکوبد و رجز میخواند، احتمال بدهید که بیشتر از شهریور بیست نتواند از ایران دفاع بکند!
👍19