عاشورا، خاطره ازلی، همبستگیبخش و مقوّم جامعه ایرانی (در کنار نوروز) است. هیچ واقعه و فرد دیگری برای ایرانیان، قابل قیاس با عاشورا نیست.
برای اعلام برائت از انقلاب! از تشبیهات دیگر استفاده کنید.
برای اعلام برائت از انقلاب! از تشبیهات دیگر استفاده کنید.
👍11👎1
Forwarded from javad kashi (Javad Kashi)
نیروی موسس مردم و قانون اساسی
---
امروز نهم اردیبهشت در نشست رونمایی از کتاب «مفهوم سیاسی قانون» اثر مارتین لاگلین با ترجمه دکتر محمد راسخ که در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، شرکت کردم. متن زیر چکیده سخنرانی اینجانب در آن نشست است:
سه دهه است قانون اساسی به یک مساله در عرصه عمومی ایران تبدیل شده است. کسانی «حفظ» وضع موجود را بر مبنای قانون اساسی جمهوری اسلامی مصوب آذرماه سال 1358 موجه و منتقدان و مخالفین را با استناد به مفاد قانون محکوم میکنند. بخشی از نیروهای مخالف، «تغییر»کلی قانون یا دستکم اصلاحات ساختاری در متن قانون اساسی را طلب میکنند. کسانی هم در این میان مساله را در «تفسیر» قانون میجویند و از امکان تغییرات در چارچوب همین قانون موجود دفاع میکنند. در این میان تنها گروه اول یعنی «حفظ» کنندگان وضع موجود نظام، مدعای خود را به کرسی نشانده. خود را حافظ قانون اساسی میداند و هر نقد موثری را با استناد به قانون خارج از موضوع تلقی میکنند.
کتاب «مفهوم سیاسی قانون» اثر مارتین لاگلین و با ترجمه دکتر محمد راسخ، حوزه بحث را اساساً به جای دیگری میبرد. نویسنده سوالاتی در میان مینهد که هر سه گروه یاد شده به آن بیتوجهند: متنی که نامش قانون اساسی است، به خود وابسته است؟ یکباره از آسمان نازل شده یا یک خالق و آفرینشگر روی همین زمین داشته است؟ پاسخ به این پرسشها از نظر نویسنده روشن است: آنکه این متن را خلق کرده مردماند. آیا مردم در یک وضع عادی به وضع این قانون همت گماشتهاند؟ پاسخ این است که نه، مردم در یک وضعیت که همانا وضعیت انقلابی بود، به فاعلیت جمعی رسیدند و قدرت وضع و خلق این متن را پیدا کردند. مردم در یک وضعیت استئنایی احساس کردند میتوانند خود مرجع عالی وضع و تاسیس دولت باشند. سوال بعدی آن است که آیا در نوع و نحو تاسیس همه اجماع داشتند یا در آن سالها مساله تاسیس خود یک مساله مورد منازعه بود؟ مطالعه تاریخ آن دوران روایت «مکتب مفهوم سیاسی قانون» را تصدیق میکند که تاسیس یک مساله تنازعی است. صداهای گوناگونی در میدان بود و تصویرها و آمال متعددی پیرامون نظم مطلوب وجود داشت. آنگاه سوال بعدی را باید در میان نهاد: متن مصوبی که نامش قانون اساسی است، آیا نقطه پایانی بر این میدان منازعه بود یا برای پیشبرد مطلوب این منازعه یک نقطه آغاز محسوب میشود؟
بر مبنای مکتبی که لاگلین متعلق به آن است، نقطه آغاز داستان «اراده سیاسی» است. فاعلان آن مردماند. خواست آنان بنانهادن دولت به مثابه تجلی اراده عمومی است. اما تحقق این اراده در یک زمان تاریخی مشخص انجام شدنی نبوده و نیست چرا که موضوع محل منازعه بوده است. تدوین متن قانون وجاهتی جز آن نداشته که روند به نتیجه رساندن منازعه را قانونمند کند. در واقع قانون قرار نبوده و نیست که مردم را به خانه بازگرداند و متولیان امور، خود را غایت آمال محقق شده مردم بپندارند. قانون بیپشتوانه و حضور مدام مردم در صحنه پرمنازعه سیاست، طریقیت خود را فراموش میکند. موضوعیت پیدا میکند. هنگامی که قانون موضوعیت پیدا کرد، تبدیل به ابزاری در دست حکومت میشود تا مردم هوس روز آغازین را از سر بدر کنند.
بنابراین مساله پیش روی ما، حفط یا تغییر یا تفسیر قانون اساسی نیست، مساله «بازگردان» قانون اساسی به جایگاه راستین آن است. قانون اساسی اگر بستر مولد خود را نادیده بگیرد، تنها بیاثر نمیشود بلکه به یک سد و مانع بزرگ برای قلمرو عمومی و تحقق اراده مردمان تبدیل میشود. به عاملی در تولید بیگانگی عمیق در حیات سیاسی.
در تاریخ معاصرمان، دوبار دست به تدوین قانون اساسی زدیم. با زبان لاگلین دوبار در مرجعیت بخشی به امر سیاسی با زبان قانون ناکام ماندهایم. دلیل آن چیست؟ آیا باید کس یا کسانی را در این میان متهم کنیم یا کسریهایی در اساس داشتهایم. آیا حقیقتاً مردمانی که در صحنه انقلابهای مشروطه و انقلاب اسلامی حاضر شدند، اراده ناب به تاسیس بودند؟
اراده به تاسیس اتفاقی است که از نظر نویسنده در سرآغاز مدرنیته ضمن جدال با استیلای کلیسای مسیحی ظهور کرد. مردم در کشورهای اروپایی خود را رویاروی تفسیری از دین میدیدند که خداوند را قاهر مطلق، روحانیون را متولیان رسمی دین و تک تک افراد را بندگان تسلیم خداوند میخواستند. چندانکه گویی جهان انسانی قرار است یک کلیسای جامع و بزرگ باشد. سقف بلند کلیسا نشانه آسمان بود که بر فراز جغرافیای عالم ساخته شده است. خداوند پشت این سقف نشسته و احکام و اسرار مگوی خود را به شمار محدود روحانیون کلیسایی گفته است. حال تک تک آدمیان روی زمین باید از زاویه نصایح و احکام متولیان کلیسا، خود را و ارتباط خود با دیگران را تنظیم کنند. حیات کلیسا وابسته به اولویت بخشی به یک قاعده عمودی بر همه مناسبات افقی و چهره به چهره مردم وابسته بود. ادامه 👇🏼👇🏼👇🏼
---
امروز نهم اردیبهشت در نشست رونمایی از کتاب «مفهوم سیاسی قانون» اثر مارتین لاگلین با ترجمه دکتر محمد راسخ که در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، شرکت کردم. متن زیر چکیده سخنرانی اینجانب در آن نشست است:
سه دهه است قانون اساسی به یک مساله در عرصه عمومی ایران تبدیل شده است. کسانی «حفظ» وضع موجود را بر مبنای قانون اساسی جمهوری اسلامی مصوب آذرماه سال 1358 موجه و منتقدان و مخالفین را با استناد به مفاد قانون محکوم میکنند. بخشی از نیروهای مخالف، «تغییر»کلی قانون یا دستکم اصلاحات ساختاری در متن قانون اساسی را طلب میکنند. کسانی هم در این میان مساله را در «تفسیر» قانون میجویند و از امکان تغییرات در چارچوب همین قانون موجود دفاع میکنند. در این میان تنها گروه اول یعنی «حفظ» کنندگان وضع موجود نظام، مدعای خود را به کرسی نشانده. خود را حافظ قانون اساسی میداند و هر نقد موثری را با استناد به قانون خارج از موضوع تلقی میکنند.
کتاب «مفهوم سیاسی قانون» اثر مارتین لاگلین و با ترجمه دکتر محمد راسخ، حوزه بحث را اساساً به جای دیگری میبرد. نویسنده سوالاتی در میان مینهد که هر سه گروه یاد شده به آن بیتوجهند: متنی که نامش قانون اساسی است، به خود وابسته است؟ یکباره از آسمان نازل شده یا یک خالق و آفرینشگر روی همین زمین داشته است؟ پاسخ به این پرسشها از نظر نویسنده روشن است: آنکه این متن را خلق کرده مردماند. آیا مردم در یک وضع عادی به وضع این قانون همت گماشتهاند؟ پاسخ این است که نه، مردم در یک وضعیت که همانا وضعیت انقلابی بود، به فاعلیت جمعی رسیدند و قدرت وضع و خلق این متن را پیدا کردند. مردم در یک وضعیت استئنایی احساس کردند میتوانند خود مرجع عالی وضع و تاسیس دولت باشند. سوال بعدی آن است که آیا در نوع و نحو تاسیس همه اجماع داشتند یا در آن سالها مساله تاسیس خود یک مساله مورد منازعه بود؟ مطالعه تاریخ آن دوران روایت «مکتب مفهوم سیاسی قانون» را تصدیق میکند که تاسیس یک مساله تنازعی است. صداهای گوناگونی در میدان بود و تصویرها و آمال متعددی پیرامون نظم مطلوب وجود داشت. آنگاه سوال بعدی را باید در میان نهاد: متن مصوبی که نامش قانون اساسی است، آیا نقطه پایانی بر این میدان منازعه بود یا برای پیشبرد مطلوب این منازعه یک نقطه آغاز محسوب میشود؟
بر مبنای مکتبی که لاگلین متعلق به آن است، نقطه آغاز داستان «اراده سیاسی» است. فاعلان آن مردماند. خواست آنان بنانهادن دولت به مثابه تجلی اراده عمومی است. اما تحقق این اراده در یک زمان تاریخی مشخص انجام شدنی نبوده و نیست چرا که موضوع محل منازعه بوده است. تدوین متن قانون وجاهتی جز آن نداشته که روند به نتیجه رساندن منازعه را قانونمند کند. در واقع قانون قرار نبوده و نیست که مردم را به خانه بازگرداند و متولیان امور، خود را غایت آمال محقق شده مردم بپندارند. قانون بیپشتوانه و حضور مدام مردم در صحنه پرمنازعه سیاست، طریقیت خود را فراموش میکند. موضوعیت پیدا میکند. هنگامی که قانون موضوعیت پیدا کرد، تبدیل به ابزاری در دست حکومت میشود تا مردم هوس روز آغازین را از سر بدر کنند.
بنابراین مساله پیش روی ما، حفط یا تغییر یا تفسیر قانون اساسی نیست، مساله «بازگردان» قانون اساسی به جایگاه راستین آن است. قانون اساسی اگر بستر مولد خود را نادیده بگیرد، تنها بیاثر نمیشود بلکه به یک سد و مانع بزرگ برای قلمرو عمومی و تحقق اراده مردمان تبدیل میشود. به عاملی در تولید بیگانگی عمیق در حیات سیاسی.
در تاریخ معاصرمان، دوبار دست به تدوین قانون اساسی زدیم. با زبان لاگلین دوبار در مرجعیت بخشی به امر سیاسی با زبان قانون ناکام ماندهایم. دلیل آن چیست؟ آیا باید کس یا کسانی را در این میان متهم کنیم یا کسریهایی در اساس داشتهایم. آیا حقیقتاً مردمانی که در صحنه انقلابهای مشروطه و انقلاب اسلامی حاضر شدند، اراده ناب به تاسیس بودند؟
اراده به تاسیس اتفاقی است که از نظر نویسنده در سرآغاز مدرنیته ضمن جدال با استیلای کلیسای مسیحی ظهور کرد. مردم در کشورهای اروپایی خود را رویاروی تفسیری از دین میدیدند که خداوند را قاهر مطلق، روحانیون را متولیان رسمی دین و تک تک افراد را بندگان تسلیم خداوند میخواستند. چندانکه گویی جهان انسانی قرار است یک کلیسای جامع و بزرگ باشد. سقف بلند کلیسا نشانه آسمان بود که بر فراز جغرافیای عالم ساخته شده است. خداوند پشت این سقف نشسته و احکام و اسرار مگوی خود را به شمار محدود روحانیون کلیسایی گفته است. حال تک تک آدمیان روی زمین باید از زاویه نصایح و احکام متولیان کلیسا، خود را و ارتباط خود با دیگران را تنظیم کنند. حیات کلیسا وابسته به اولویت بخشی به یک قاعده عمودی بر همه مناسبات افقی و چهره به چهره مردم وابسته بود. ادامه 👇🏼👇🏼👇🏼
Forwarded from javad kashi (Javad Kashi)
قلمرو امر سیاسی به همان معنای عمیقی که نویسنده کتاب عرضه میکند، با ظهور و خلق مردم جلوه میکند. «مردم» هنگامی موضوعیت پیدا میکند که تک تک آدمیان از نقطه نظر ارتباطات افقی و روزمره خود، بدون ارجاع به هیچ امر بیرونی یک خود جمعی و سیاسی خلق کنند. خودی که ضامن آزادی و برابری میان تک تک افراد است. آزادی فردی که محصول مناسبات جهان جدید است، جز در پرتو خلق یک «خود سیاسی» عینیت پیدا نمیکند. اما خود سیاسی که یک پدیدار جمعی است، یک مساله تنازعی است. تاسیس اتفاقی است که خواسته میشود اما همواره به تعلیق میافتد. امر سیاسی دقیقا در همین تعلیق مدام معنادار میشود. خواست «خود سیاسی» که یک خود همبسته جمعی است، یک دال تهی، اما جذاب و برانگیزاننده است. شرط دوام و نشاط حیات سیاسی است.
خواست مردم برای آنکه خود جمعیشان را محقق کنند، بیآنکه به هیچ عامل استعلایی ارجاع دهند، اتفاقی ضد دین و موجودیت استعلایی خدا نبود. مطالعه الهیات سیاسی غرب نشان میدهد این رویداد در درون منازعات کلیسایی ظاهر شد. مساله در قرون شانزده و هفده عبارت از آن بود که آیا خداوند به همان سیاقی که متولیان کلیسا مدعیاند به نحو سلسله مراتبی ظهور پیدا میکند؟ ابتدا در وحی و متون مقدس ظهور میکند بعد متولیان کلیسا و تفسیر رسمی آنها مرجعیت مییابد آنگاه برای مردم چیزی نمیماند الا آنکه مواد خام شکل بخشی مطابق اراده متولیان کلیسا باشند؟ یا تفسیر دیگری هم ممکن است؟ اراده عقلانی و جمعی مردم، خود صورت مادی شده و تجسد یافته خداوند روی زمین است. همانچه بعدها با شعار صدای مردم صدای خداست بیان شد. آنگاه نسبت افقی مردم با هم به شرط سیاسی شدن، وجاهت اخلاقی، دینی و سیاسی پیدا میکند. این همان اراده به تاسیس است که امر سیاسی را به مثابه پیش شرط قانون اساسی معنادار میکند.
سوال خود را تکرار میکنم: آیا حقیقتاً مردمانی که در صحنه انقلابهای مشروطه و انقلاب اسلامی حاضر شدند، اراده ناب به تاسیس بودند؟ پاسخ من منفی است. ما در بستر تاریخی خود اعم از آنکه مسحور ایدئولوژی ناسیونالیستی، اسلامگرا یا چپ مارکسیست بودیم، با اراده به تاسیس هم در سطح فردی و هم در سطح جمعی فاصله بسیار داشتیم. اساساً اینجا چیزی تحت عنوان اراده موسس وجود نداشت. همه ارادههای مکلف بودیم. بار سنگین تکالیف ایدئولوژیک بر دوش همه ما سنگینی میکرد. ما همه وجدانهای معذب بودیم. چرا که در عمل به تکالیف انقلابی، دینی یا سیاسی و ایدئولوژیکمان کم کاری کرده بودیم. ثقل سنگین دستگاههای ایدئولوژیک از همه ما سوژههای خمیده پشت ساخته بود. اراده مکلف را هرچه بنامید، اراده آزاد موسس نیست. حاصل تجمیع میلیونی آنها نیز با مقوله مردم و اراده به تاسیس در قلمرو امر سیاسی هنوز فاصله دارد. اراده مکلف جستجوگر کسانی است که راه هدایت را بنمایانند و آنها را سبک بار کنند. نیازمند کسانی هستند که با تبعیت تام ازآنها سنگینی بار انتخاب را از دوششان بردارند. ما دوبار انقلاب کردیم. اما هنوز هم با تحقق مردم به مثابه یک اراده جمعی موسس که ضامن اراده آزاد فردی است فاصله داریم. اگرچه در فرایند تحولات تاریخی به آن نزدیکتر شدهایم.
من خیال میکنم به سوی مردم شدن پیش میرویم. خواست ارتباطات هم عرضی میان من و تو بی وساطت هیچ امر استعلایی امروز بیش از همیشه موضوعیت پیدا کرده است. ما به تجلی صدای خدا در صدای مردم نزدیکتر از همیشهایم. جمهوری اسلامی اگر به تداوم و حفظ خود میاندیشد باید با این صدا همساز شود. کسانی که به تغییر جزئی یا کلی میاندیشند، باید تغییر را در این جایگاه جستجو کنند و هواداران تفسیر هم باید باور کنند تفسیر مد نظرشان تنها با احیای حیات سیاسی معنادار خواهد شد
@javadkashi
خواست مردم برای آنکه خود جمعیشان را محقق کنند، بیآنکه به هیچ عامل استعلایی ارجاع دهند، اتفاقی ضد دین و موجودیت استعلایی خدا نبود. مطالعه الهیات سیاسی غرب نشان میدهد این رویداد در درون منازعات کلیسایی ظاهر شد. مساله در قرون شانزده و هفده عبارت از آن بود که آیا خداوند به همان سیاقی که متولیان کلیسا مدعیاند به نحو سلسله مراتبی ظهور پیدا میکند؟ ابتدا در وحی و متون مقدس ظهور میکند بعد متولیان کلیسا و تفسیر رسمی آنها مرجعیت مییابد آنگاه برای مردم چیزی نمیماند الا آنکه مواد خام شکل بخشی مطابق اراده متولیان کلیسا باشند؟ یا تفسیر دیگری هم ممکن است؟ اراده عقلانی و جمعی مردم، خود صورت مادی شده و تجسد یافته خداوند روی زمین است. همانچه بعدها با شعار صدای مردم صدای خداست بیان شد. آنگاه نسبت افقی مردم با هم به شرط سیاسی شدن، وجاهت اخلاقی، دینی و سیاسی پیدا میکند. این همان اراده به تاسیس است که امر سیاسی را به مثابه پیش شرط قانون اساسی معنادار میکند.
سوال خود را تکرار میکنم: آیا حقیقتاً مردمانی که در صحنه انقلابهای مشروطه و انقلاب اسلامی حاضر شدند، اراده ناب به تاسیس بودند؟ پاسخ من منفی است. ما در بستر تاریخی خود اعم از آنکه مسحور ایدئولوژی ناسیونالیستی، اسلامگرا یا چپ مارکسیست بودیم، با اراده به تاسیس هم در سطح فردی و هم در سطح جمعی فاصله بسیار داشتیم. اساساً اینجا چیزی تحت عنوان اراده موسس وجود نداشت. همه ارادههای مکلف بودیم. بار سنگین تکالیف ایدئولوژیک بر دوش همه ما سنگینی میکرد. ما همه وجدانهای معذب بودیم. چرا که در عمل به تکالیف انقلابی، دینی یا سیاسی و ایدئولوژیکمان کم کاری کرده بودیم. ثقل سنگین دستگاههای ایدئولوژیک از همه ما سوژههای خمیده پشت ساخته بود. اراده مکلف را هرچه بنامید، اراده آزاد موسس نیست. حاصل تجمیع میلیونی آنها نیز با مقوله مردم و اراده به تاسیس در قلمرو امر سیاسی هنوز فاصله دارد. اراده مکلف جستجوگر کسانی است که راه هدایت را بنمایانند و آنها را سبک بار کنند. نیازمند کسانی هستند که با تبعیت تام ازآنها سنگینی بار انتخاب را از دوششان بردارند. ما دوبار انقلاب کردیم. اما هنوز هم با تحقق مردم به مثابه یک اراده جمعی موسس که ضامن اراده آزاد فردی است فاصله داریم. اگرچه در فرایند تحولات تاریخی به آن نزدیکتر شدهایم.
من خیال میکنم به سوی مردم شدن پیش میرویم. خواست ارتباطات هم عرضی میان من و تو بی وساطت هیچ امر استعلایی امروز بیش از همیشه موضوعیت پیدا کرده است. ما به تجلی صدای خدا در صدای مردم نزدیکتر از همیشهایم. جمهوری اسلامی اگر به تداوم و حفظ خود میاندیشد باید با این صدا همساز شود. کسانی که به تغییر جزئی یا کلی میاندیشند، باید تغییر را در این جایگاه جستجو کنند و هواداران تفسیر هم باید باور کنند تفسیر مد نظرشان تنها با احیای حیات سیاسی معنادار خواهد شد
@javadkashi
Forwarded from شرق
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مقصود فراستخواه در گفتوگو با «شبکه شرق» تاکید کرد
جامعه ما نیاز به داستان دارد
فراستخواه: «بر اساس تحقیقاتی که انجام شده، مردم در عمل با امید زندگی میکنند. حتی آن فردی که مهاجرت میکند، او هم با یک امیدی مهاجرت میکند، بلکه یک روزی بتواند برگردد. من در زندگی مردم ایران دیدهام که با وجود تمام مسائل ناامیدکننده ای که وجود دارد، آنها امیدوارانه تلاش میکنند.»
گفتوگو کامل را اینجا ببینید:
https://youtu.be/E9m8jA4U35U
@sharghdaily
sharghdaily.com
جامعه ما نیاز به داستان دارد
فراستخواه: «بر اساس تحقیقاتی که انجام شده، مردم در عمل با امید زندگی میکنند. حتی آن فردی که مهاجرت میکند، او هم با یک امیدی مهاجرت میکند، بلکه یک روزی بتواند برگردد. من در زندگی مردم ایران دیدهام که با وجود تمام مسائل ناامیدکننده ای که وجود دارد، آنها امیدوارانه تلاش میکنند.»
گفتوگو کامل را اینجا ببینید:
https://youtu.be/E9m8jA4U35U
@sharghdaily
sharghdaily.com
👎3👍1
خلق و خوی ایرانیان از نظر آشیکاگا، شوگون ژاپنی!
آشیکاگا آتسواوجی Ashikaga, Atsuuji (۱۹۰۱-۱۹۸۳) ایرانشناس ژاپنی در «سفرنامه ایران» که مربوط به سفر او در سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۴ (۱۹۳۴-۱۹۳۵ م.) به ایران است، شرحی از سفر خود از بغداد به تهران داده است. از خسروی و قصرشیرین و کرمانشاه و همدان و قزوین و کرج میگذرد و به تهران میرسد. در جشن هزاره فردوسی که در مهر ۱۳۱۳ برگزار میشده شرکت میکند (عکس پیوست مربوط به این جشن است و آشیکاگا نفر پنجم از چپ در صف سوم است)، به کاخ گلستان دعوت میشود و بازی چوگان را هم میبیند. پس از آن همراه هانری ماسه و کریستینسن برای افتتاح بنای یادبود فردوسی به دعوت رضاشاه، با ماشین به توس میروند و برمیگردند. در تهران هم در میهمانیهای دکتر رضازاده شفق حاضر میشده و با دانشمندان ایرانی دوستی پیدا کرده است.
بخش اصلی این سفرنامه ۴۱ صفحهای او در باره اقامت دهماهه او در تهران است، ابتدا در خانه یک ژاپنی در خیابان پاریس (محمدبیک فعلی، بین هاتف و جامی) ساکن میشود و از یک حمام دوش در خیابان سعدی استفاده میکند، یک نوکر ایرانی هم صاحبخانه دارد که برای خوراک میپزد و از عید به بعد به خانه یک ایرانی نقل مکان میکند و نزد خانم صاحبخانه فارسی یاد میگیرد. او را در ایران شوگون میخواندند، که عنوان نیاکانش بود که فرماندار نظامی کل ژاپن بودند. سریال شوگون (ساخته ۲۰۲۴ ) و کتاب سه جلدی «شوگان، یا امیرالامرای ساموراییها» نوشته جیمز کلاول (ترجمه سیفیاعلا، ۱۳۸۴) در باره شوگونها است.
آشیکاگا به زندگی در تهران عادت میکند و از آن لذت میبرد. «بازار ایران چیز دیگری است؛ دنیایی بسیار گیرا که دلی گرم در آن میتپد.» او از سهلانگاری و ابنالوقتی مردم در تهران یاد میکند و تعدد زوجات و تریاک کشیدن مردان و تعصب ناموسی داشتن آنها (ص ۶۹). چانهزنی بازاریها را هم شرح میدهد (ص ۷۵).
اما در انتهای این سفرنامه کوچک، بخش کوتاهی دارد با عنوان «تلخ و شیرین: خلق و خوی ایرانیها» (ص ۸۱) که تماما بر اساس تجربه او از خانم صاحبخانه است و آن را با عنوان «نه تنها آن خانم بلکه مردم آسیای میانه» تعمیم میدهد. این شیوه تعمیم بر اساس یک فرد یا یک رفتار، به همه ایرانیان، در سفرنامهها رایج است و باید دقت کرد که سفرنامهنویس بر اساس چه میزان مشاهده و تجربه از ایران این تعمیم را داده است.
«تلخ و شیرین: خلق و خوی ایرانیها
خانم صاحبخانه آزمند بود و حرص پول داشت. روزی که آن خانه را ترک میکردم با او سر مبلغی که باید میپرداختم بگومگو پیدا کردم. نمی دانستم که در فکرش چه میگذرد. در این هنگام دیگر کمی با آداب و ایران و شیوه و منش مردم آن آشنا شده بودم. رفتار او خشمگینم کرد، اما برایم شگفتیآور نبود. تا آنجا که فهمیدهام، نه تنها آن خانم بلکه مردم آسیای میانه به طور کلی کمی خودپسندی و مالدوستی دارند. خیال میکنم که روح و طبع بشر این طور سرشته است و کسی تقصیر و چارهای ندارد. رسم و راه زندگی آنها رنگ مذهبی دارد، اما خودشان اخلاقیات استواری ندارند. آنجا که بر عقیده خودشان پای میفشارند و میخواهند آن را تحمیل کنند، اغلب از سخنان دلانگیز شاعران مثال و شاهد میآورند، نه از عبارات حکمتآموز و تعالیم اخلاقی.
آن جا که من بر حرف و عقیده خود اصرار میکردم، ایرانی طـرف مـن، خواه مرد یا زن ایستادگی مینمود و سخت بر فکر و سخن خودش پافشاری میکرد و هیچ نمیتوانستم قانعشان کنم و با آنها کنار بیایم. من که سیاه را سفید (یا، روز را شب) نگفته بودم و نیرنگسازی و زبانبازی هم نمیکردم!
[اما هر چه باشد] ایرانیها مردمی هستند که ذوق و طبع و درک شعر دارند.»
من این سفرنامه را از کتاب «یازده سفرنامه ژاپنیهای دیدارکننده از ایران درسالهای ۱۹۳۱-۴۱ میلادی، ۱۳۱۰ تا ۲۰ خوشیدی» به کوشش هاشم رجبزاده و کینجی ئهاورا (طهوری، ۱۳۹۵) صفحات ۳۷-۸۲ نقل کردم. همین متن، عینا پیش از این هم در کتاب «سفرنامه، خاطرات ایران و یادنامه آشی کاگا آتسو اوجی» ترجمه هاشم رجبزاده (دفتر پژوهش های فرهنگی، ۱۳۸۳) صفحات ۳۷ تا ۷۶ هم آمده است.
@javadimr
آشیکاگا آتسواوجی Ashikaga, Atsuuji (۱۹۰۱-۱۹۸۳) ایرانشناس ژاپنی در «سفرنامه ایران» که مربوط به سفر او در سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۴ (۱۹۳۴-۱۹۳۵ م.) به ایران است، شرحی از سفر خود از بغداد به تهران داده است. از خسروی و قصرشیرین و کرمانشاه و همدان و قزوین و کرج میگذرد و به تهران میرسد. در جشن هزاره فردوسی که در مهر ۱۳۱۳ برگزار میشده شرکت میکند (عکس پیوست مربوط به این جشن است و آشیکاگا نفر پنجم از چپ در صف سوم است)، به کاخ گلستان دعوت میشود و بازی چوگان را هم میبیند. پس از آن همراه هانری ماسه و کریستینسن برای افتتاح بنای یادبود فردوسی به دعوت رضاشاه، با ماشین به توس میروند و برمیگردند. در تهران هم در میهمانیهای دکتر رضازاده شفق حاضر میشده و با دانشمندان ایرانی دوستی پیدا کرده است.
بخش اصلی این سفرنامه ۴۱ صفحهای او در باره اقامت دهماهه او در تهران است، ابتدا در خانه یک ژاپنی در خیابان پاریس (محمدبیک فعلی، بین هاتف و جامی) ساکن میشود و از یک حمام دوش در خیابان سعدی استفاده میکند، یک نوکر ایرانی هم صاحبخانه دارد که برای خوراک میپزد و از عید به بعد به خانه یک ایرانی نقل مکان میکند و نزد خانم صاحبخانه فارسی یاد میگیرد. او را در ایران شوگون میخواندند، که عنوان نیاکانش بود که فرماندار نظامی کل ژاپن بودند. سریال شوگون (ساخته ۲۰۲۴ ) و کتاب سه جلدی «شوگان، یا امیرالامرای ساموراییها» نوشته جیمز کلاول (ترجمه سیفیاعلا، ۱۳۸۴) در باره شوگونها است.
آشیکاگا به زندگی در تهران عادت میکند و از آن لذت میبرد. «بازار ایران چیز دیگری است؛ دنیایی بسیار گیرا که دلی گرم در آن میتپد.» او از سهلانگاری و ابنالوقتی مردم در تهران یاد میکند و تعدد زوجات و تریاک کشیدن مردان و تعصب ناموسی داشتن آنها (ص ۶۹). چانهزنی بازاریها را هم شرح میدهد (ص ۷۵).
اما در انتهای این سفرنامه کوچک، بخش کوتاهی دارد با عنوان «تلخ و شیرین: خلق و خوی ایرانیها» (ص ۸۱) که تماما بر اساس تجربه او از خانم صاحبخانه است و آن را با عنوان «نه تنها آن خانم بلکه مردم آسیای میانه» تعمیم میدهد. این شیوه تعمیم بر اساس یک فرد یا یک رفتار، به همه ایرانیان، در سفرنامهها رایج است و باید دقت کرد که سفرنامهنویس بر اساس چه میزان مشاهده و تجربه از ایران این تعمیم را داده است.
«تلخ و شیرین: خلق و خوی ایرانیها
خانم صاحبخانه آزمند بود و حرص پول داشت. روزی که آن خانه را ترک میکردم با او سر مبلغی که باید میپرداختم بگومگو پیدا کردم. نمی دانستم که در فکرش چه میگذرد. در این هنگام دیگر کمی با آداب و ایران و شیوه و منش مردم آن آشنا شده بودم. رفتار او خشمگینم کرد، اما برایم شگفتیآور نبود. تا آنجا که فهمیدهام، نه تنها آن خانم بلکه مردم آسیای میانه به طور کلی کمی خودپسندی و مالدوستی دارند. خیال میکنم که روح و طبع بشر این طور سرشته است و کسی تقصیر و چارهای ندارد. رسم و راه زندگی آنها رنگ مذهبی دارد، اما خودشان اخلاقیات استواری ندارند. آنجا که بر عقیده خودشان پای میفشارند و میخواهند آن را تحمیل کنند، اغلب از سخنان دلانگیز شاعران مثال و شاهد میآورند، نه از عبارات حکمتآموز و تعالیم اخلاقی.
آن جا که من بر حرف و عقیده خود اصرار میکردم، ایرانی طـرف مـن، خواه مرد یا زن ایستادگی مینمود و سخت بر فکر و سخن خودش پافشاری میکرد و هیچ نمیتوانستم قانعشان کنم و با آنها کنار بیایم. من که سیاه را سفید (یا، روز را شب) نگفته بودم و نیرنگسازی و زبانبازی هم نمیکردم!
[اما هر چه باشد] ایرانیها مردمی هستند که ذوق و طبع و درک شعر دارند.»
من این سفرنامه را از کتاب «یازده سفرنامه ژاپنیهای دیدارکننده از ایران درسالهای ۱۹۳۱-۴۱ میلادی، ۱۳۱۰ تا ۲۰ خوشیدی» به کوشش هاشم رجبزاده و کینجی ئهاورا (طهوری، ۱۳۹۵) صفحات ۳۷-۸۲ نقل کردم. همین متن، عینا پیش از این هم در کتاب «سفرنامه، خاطرات ایران و یادنامه آشی کاگا آتسو اوجی» ترجمه هاشم رجبزاده (دفتر پژوهش های فرهنگی، ۱۳۸۳) صفحات ۳۷ تا ۷۶ هم آمده است.
@javadimr
👍4
عرق ملی یعنی شادی عمومی برای پیدا شدن #یسنا .
از بیتوجهی به فروخته شدن دختران قوچان تا نگرانی عمومی از گم شدن یسنا، راه درازی طی شده.
از بیتوجهی به فروخته شدن دختران قوچان تا نگرانی عمومی از گم شدن یسنا، راه درازی طی شده.
👍17
جامعه ایران مثل همه جوامع، چندسطحی و چندبعدی است و بخاطر ویژگیهای تاریخی و فرهنگیاش، پیچیدهتر است.
البته که همسرنوشتی گسترده با #یسنا ی گمشده، نشانهای از قدرت مفهوم وطن است؛ اما از این نگرانی عمومی برای گم شدن یسنا و تلاش گسترده برای پیدا کردنش و شادی فراگیر در سالم پیدا شدن یسنای کوچک،
نتیجه گرفت که نگرانیها در باره تعارضات و تنشها در جامعه ایران باطل بوده و مشکلی در جامعه وجود ندارد.
مسائل جامعه ایران ساختاری است و نیاز به تلاش گسترده برای حل آن است. تفسیرهای بیشازحدخوشبینانه از این همسرنوشتی، موجب درک نادرست از جامعه ایران میشود.
البته که همسرنوشتی گسترده با #یسنا ی گمشده، نشانهای از قدرت مفهوم وطن است؛ اما از این نگرانی عمومی برای گم شدن یسنا و تلاش گسترده برای پیدا کردنش و شادی فراگیر در سالم پیدا شدن یسنای کوچک،
نتیجه گرفت که نگرانیها در باره تعارضات و تنشها در جامعه ایران باطل بوده و مشکلی در جامعه وجود ندارد.
مسائل جامعه ایران ساختاری است و نیاز به تلاش گسترده برای حل آن است. تفسیرهای بیشازحدخوشبینانه از این همسرنوشتی، موجب درک نادرست از جامعه ایران میشود.
👍7
دیدار امروز رئیس اقلیم کردستان عراق با رهبری، خبر امیدبخشی است.
افزایش ارتباط و همکاری با همسایگان، همه همسایگان، به نفع ما و مسیر تحقق توسعه ایران است. نگاه تاریخیِ از بالا به پایین به کشورهای همسایه، و تلاش برای برتری بر همه همسایگان در همه حوزهها، به عقبماندگی بیشتر میانجامد.
افزایش ارتباط و همکاری با همسایگان، همه همسایگان، به نفع ما و مسیر تحقق توسعه ایران است. نگاه تاریخیِ از بالا به پایین به کشورهای همسایه، و تلاش برای برتری بر همه همسایگان در همه حوزهها، به عقبماندگی بیشتر میانجامد.
👍6
از دختران قوچان تا پیدا شدن یسنا
بررسی چگونگی تبدیل «مساله شخصی» به «امر ملی» در گفتگوی یگانه شوقالشعرا با دکتر جوادی یگانه
روزنامه اینترنتی فراز. مصاحبه را در اینجا بخوانید.
یسنا و همبستگی ملی
دکتر محمدرضا جوادی یگانه استاد دانشگاه و جامعهشناس در این باره به روزنامه اینترنتی فراز گفت: «پیدا شدن دختر بچهای با نام «یسنا» موجب شادی همگانی در جامعه ما شد. شادی جامعه ناگهانی نبود و از چند روز قبل در میان مردم نگرانی ایجاد شده بود. از سوی دیگر تعداد زیادی از افراد در جریان جست و جو برای این دختر بچه حضور یافتند و عملا یک فعالیت و تلاش جمعی شکل گرفت که خوشبختانه منجر به نتیجهای مثبت شد. نگرانی جامعه در خصوص این نوع از اتفاقات زیاد شده و این نقطه مثبتی است. چند وقت پیش ماجرای کشته شدن دختر اصفهانی مبتلا به اوتیسم در جامعه نگرانی ایجاد کرد. در ماجرای «یسنا» نوعی همبستگی و عرق ملی ایجاد شد که یک دختر هم وطن گم شده است؛ جامعه نگران او بود و با پیدا شدنش شاد شد».
نقطهای امیدوارکننده
او ادامه داد: «بحث گم شدن و پیدا شدن «یسنا» به تعبیر من نشانه نوعی احساس «همسرنوشتی» در میان مردم است و آن را هم تقویت کرد.. مردم با این موضوع احساس نزدیکی زیادی کردند؛ اگر فارغ از جنبههای انسانی به موضوع نگاه کنیم، متوجه میشویم که این اتفاق برای هموطنان ما بسیار مهم بود. در سالهای اخیر این نوع از همبستگی ملی و وفاق در خصوص موضوعی واحد کمتر دیده میشود به خصوص الان که فضا به شدت سیاسی شدهاست. گمشدن «یسنا» به دغدغهای عمومی تبدیل شد. به همین دلیل یک نقطه امیدوارکننده برای جامعه ایران محسوب میشود».
واقعه دختران قوچان
جوادییگانه در توصیف موضوع دختران قوچان در ادامه گفت: «پیش از انقلاب مشروطه، بخشی از دختران ساکن در قوچان را به ترکمانها میفروختند. قبلتر نیز آن منطقه برای ایرانیانی که به سفر میرفتند امن نبود. بیتوجهی به دختران قوچان در آن زمان حائز اهمیت است. در همان زمان دهخدا در صور اسرافیل شعری با این مضمون را میسرایدد: «هفده و هجده و نوزده و بیست /ای خدا کسی فکر ما نیست». بعدها دختران قوچان به نماد وطن تبدیل میشوند که کسی به آنها توجهای ندارد. «افسانه نجمآبادی» در کتابی با عنوان «حکایت دختران قوچان» به این ماجرا میپردازد. زمانی در جامعه ایران، تعدادی از دختران این سرزمین به فروش میروند و کسی به سرنوشت آنها اهمیت نمیدهد، ولی امروز گم شدن یک دختربچه در همان منطقه به مسئله ملی تبدیل میشود. تغییر واکنش عمومی نشانگر قدرت گرفتن مفهوم وطن در جامعه ایرانی و یک نقطه قوت است».
جامعهای دوبخشی
او در آخر گفت: «من تعبیری دارم به نام «دو جامعهای شدن» یعنی به تدریج جامعه ایران بر اثر شدت گرفتن دو قطبیها و دو قطبیشدن همه چیز، دو جامعهای شده است. در این فضا برخی از هر چیزی که به نوعی با جمهوری اسلامی ارتباط دارد، فاصله میگیرند؛ بنابراین شادی برای برد تیم ملی که میتواند امر ملی و عام باشد، به عنوان امری سیاسی در نظر گرفته میشود. هرچند این فضا به تدریج ترمیم شد، اما در زمان خود، شادی عدهای از باخت تیم ملی در پاییز ۱۴۰۱ نشانه این مساله بود. در این فضای دوجامعهای، مواردی که باعث همبستگی عمومی میشود دلگرمکننده است مانند تنفر از واقعه تروریستی کرمان که همگان آن را محکوم کردند. واقعه «یسنا» نیز از همین نمونه است. در فضایی که همبستگی عمومی دچار خلل شده باید از هر موردی که میتواند جامعه را متعادلتر کند، استقبال کنیم».
بررسی چگونگی تبدیل «مساله شخصی» به «امر ملی» در گفتگوی یگانه شوقالشعرا با دکتر جوادی یگانه
روزنامه اینترنتی فراز. مصاحبه را در اینجا بخوانید.
یسنا و همبستگی ملی
دکتر محمدرضا جوادی یگانه استاد دانشگاه و جامعهشناس در این باره به روزنامه اینترنتی فراز گفت: «پیدا شدن دختر بچهای با نام «یسنا» موجب شادی همگانی در جامعه ما شد. شادی جامعه ناگهانی نبود و از چند روز قبل در میان مردم نگرانی ایجاد شده بود. از سوی دیگر تعداد زیادی از افراد در جریان جست و جو برای این دختر بچه حضور یافتند و عملا یک فعالیت و تلاش جمعی شکل گرفت که خوشبختانه منجر به نتیجهای مثبت شد. نگرانی جامعه در خصوص این نوع از اتفاقات زیاد شده و این نقطه مثبتی است. چند وقت پیش ماجرای کشته شدن دختر اصفهانی مبتلا به اوتیسم در جامعه نگرانی ایجاد کرد. در ماجرای «یسنا» نوعی همبستگی و عرق ملی ایجاد شد که یک دختر هم وطن گم شده است؛ جامعه نگران او بود و با پیدا شدنش شاد شد».
نقطهای امیدوارکننده
او ادامه داد: «بحث گم شدن و پیدا شدن «یسنا» به تعبیر من نشانه نوعی احساس «همسرنوشتی» در میان مردم است و آن را هم تقویت کرد.. مردم با این موضوع احساس نزدیکی زیادی کردند؛ اگر فارغ از جنبههای انسانی به موضوع نگاه کنیم، متوجه میشویم که این اتفاق برای هموطنان ما بسیار مهم بود. در سالهای اخیر این نوع از همبستگی ملی و وفاق در خصوص موضوعی واحد کمتر دیده میشود به خصوص الان که فضا به شدت سیاسی شدهاست. گمشدن «یسنا» به دغدغهای عمومی تبدیل شد. به همین دلیل یک نقطه امیدوارکننده برای جامعه ایران محسوب میشود».
واقعه دختران قوچان
جوادییگانه در توصیف موضوع دختران قوچان در ادامه گفت: «پیش از انقلاب مشروطه، بخشی از دختران ساکن در قوچان را به ترکمانها میفروختند. قبلتر نیز آن منطقه برای ایرانیانی که به سفر میرفتند امن نبود. بیتوجهی به دختران قوچان در آن زمان حائز اهمیت است. در همان زمان دهخدا در صور اسرافیل شعری با این مضمون را میسرایدد: «هفده و هجده و نوزده و بیست /ای خدا کسی فکر ما نیست». بعدها دختران قوچان به نماد وطن تبدیل میشوند که کسی به آنها توجهای ندارد. «افسانه نجمآبادی» در کتابی با عنوان «حکایت دختران قوچان» به این ماجرا میپردازد. زمانی در جامعه ایران، تعدادی از دختران این سرزمین به فروش میروند و کسی به سرنوشت آنها اهمیت نمیدهد، ولی امروز گم شدن یک دختربچه در همان منطقه به مسئله ملی تبدیل میشود. تغییر واکنش عمومی نشانگر قدرت گرفتن مفهوم وطن در جامعه ایرانی و یک نقطه قوت است».
جامعهای دوبخشی
او در آخر گفت: «من تعبیری دارم به نام «دو جامعهای شدن» یعنی به تدریج جامعه ایران بر اثر شدت گرفتن دو قطبیها و دو قطبیشدن همه چیز، دو جامعهای شده است. در این فضا برخی از هر چیزی که به نوعی با جمهوری اسلامی ارتباط دارد، فاصله میگیرند؛ بنابراین شادی برای برد تیم ملی که میتواند امر ملی و عام باشد، به عنوان امری سیاسی در نظر گرفته میشود. هرچند این فضا به تدریج ترمیم شد، اما در زمان خود، شادی عدهای از باخت تیم ملی در پاییز ۱۴۰۱ نشانه این مساله بود. در این فضای دوجامعهای، مواردی که باعث همبستگی عمومی میشود دلگرمکننده است مانند تنفر از واقعه تروریستی کرمان که همگان آن را محکوم کردند. واقعه «یسنا» نیز از همین نمونه است. در فضایی که همبستگی عمومی دچار خلل شده باید از هر موردی که میتواند جامعه را متعادلتر کند، استقبال کنیم».
روزنامه اینترنتی فراز
از دختران قوچان تا پیدا شدن یسنا
«یسنا دیدار» دختربچه چهارساله از اهالی روستای «یلی بدراق» بخش «پیشکمر» شهرستان کلاله که عصر روز یکشنبه نهم اردیبهشت گمشده بود، روز ۱۳ اردیبهشت ماه، زنده پیدا شد. پس از اعلام گزارش گمشدن یسنا، تلاش نیروهای جمعیت هلال احمر و مردمی برای یافتن این کودک آغاز…
👍4
Forwarded from هممیهن
یافته های پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان نشان میدهد همه قشرهای جامعه ناراضی و نگران هستند
نارضایتی عمیق مردم از وضعیت سیاسی
یافته های موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان که با مشارکت ۱۵ هزار و ۸۷۸ نفر از افراد ۱۵ سال به بالا در ۳۱ استان کشور به دست آمده است،
▫️وضعیت بدتر سیاسی از نگاه زنان
جنسیت شرکتکنندگان در این پژوهش حاکی از نارضایتی بیشتر زنان از وضعیت سیاسی کشور نسبت به مردان است. براساس جنسیت افراد شرکتکننده در این پژوهش ۶۲/۳ درصد از زنان شرکتکننده در این پژوهش معتقد هستند که وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال گذشته بدتر شده است. ۱۸/۹ درصد زنان معتقدند که وضعیت فرقی نکرده و ۱۸/۸ درصد معتقد هستند که وضعیت سیاسی کشور نسبت به ۵ سال گذشته بهتر شده است.
▫️درآمد بیشتر؛ نارضایتی بیشتر
نگرش افراد شرکتکننده در این پژوهش براساس میزان درآمد نیز متفاوت بوده است، درحالیکه ۷۱/۲ درصد از افراد با درآمد بالای ۱۸ میلیون تومان معتقد بودند که وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته بدتر شده است، این درصد برای افراد با درآمد بین ۹ تا ۱۸ میلیون تومان ۶۱/۹ درصد و برای افراد بین ۳ تا کمتر از ۹ میلیون تومان ۵۴/۸ درصد بوده است.
▫️نارضایتی ۶۰ درصدی جوانان و نوجوانان
میزان رضایت از وضعیت سیاسی براساس سن نیز نتایج جالبی به دست میدهد؛ بیشترین نارضایتی در بین افراد در بازه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال است. براساس این گزارش ۶۲/۴ درصد شرکتکنندگان در این بازه سنی معتقدند وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال گذشته بدتر شده است، این درصد برای افراد بین ۳۰ تا ۴۹ سال با کاهش اندکی ۶۱/۴ درصد و در بین افراد بالای ۵۰ سال با اختلاف معناداری ۵۳/۵ درصد عنوان شده است.
▫️وضعیت بدتر سیاسی از نگاه دانشگاهیان
بیشترین نارضایتی (۶۴/۲ درصد معتقدند وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته بدترشده است) در بین کسانی است که از تحصیلات دانشگاهی برخوردار هستند، پس از آن افراد با تحصیلات متوسطه و دیپلم (۵۹/۹ درصد)، سپس افراد با تحصیلات ابتدایی (۵۲/۱ درصد) و در انتها بیسوادها (۳۰/۵ درصد) بوده است.
▫️گسترش نارضایتی به شهرهای کوچک
دادههای این پژوهش براساس محل سکونت، در سه دسته مرکز استان، شهرهای غیر مرکز استان و روستاها انجام شده است و براساس آن افراد در شهرهای غیرمرکز استان با اختلافی اندک (۶۲/۱ درصد)، بیشترین اعتقاد به بدتر شدن وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته را دارند. پس از آن افراد در مرکز استان با (۶۱/۶ درصد) معتقد به بدتر شدن وضعیت سیاسی هستند و این درصد در بین ساکنین روستاها ۵۵/۴ درصد است.
▫️ناراضیترین استانها
براساس این گزارش البرز(۷۴/۵ درصد)، آذربایجان غربی(۷۲/۳ درصد)، همدان (۶۶/۸ درصد)، کردستان (۶۵/۶درصد) و تهران (۶۳/۸ درصد) ۵ استان با بیشترین درصد نارضایتی از وضعیت سیاسی کشور هستند. میزان نارضایتی تنها در دو استان خراسان جنوبی (۴۵/۲ درصد) و قم (۴۶/۴ درصد) از میانگین ۵۰ درصد پایینتر است و در ۲۹ استان میزان نارضایتی بیش از ۵۰ درصد به دست آمده است.
▫️۶۰ درصدِ قابل ملاحظه
یافتههای این پژوهش نشاندهنده افزایش قابل ملاحظه نارضایتی عمومی از وضعیت سیاسی کشور طی ۲۰ سال گذشته است و در حال حاضر بیش از ۶۰ درصد جامعه از وضعیت سیاسی کشور ناراضی هستند. درحالیکه میزان نارضایتی در سال ۱۳۸۲ معادل ۴۱/۹ درصد بوده است و در سال ۱۳۹۴ نیز با یک کاهش محسوس به ۲۲/۲درصد رسیده بود، اما این عدد در سال ۱۴۰۲ به ۶۰/۲ درصد رسیده است
▫️وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال آینده
درحالیکه همچنان زنان(۵۶ درصد) بیش از مردان(۵۵/۱) معتقد به بدتر شدن وضعیت سیاسی کشور هستند، اما پیشبینی آنها نسبت به آینده در مقایسه با نظراتشان نسبت به گذشته تعدیل شده است. مردان(۲۹/۵ درصد) خوشبینتر از زنان (۲۷/۵ درصد) درباره بهبود وضعیت سیاسی کشور هستند و زنان (۱۶/۵ درصد) نسبت به مردان(۱۵/۶ درصد) معتقدند شرایط هیچ فرقی نخواهد کرد.
▫️میانسالانِ ناامید
پیشبینی نارضایتی در آینده در بین افراد ۳۰ تا ۵۰ ساله (۵۸/۷ درصد) بیشتر شده است و همچنان گروه سنی ۵۰ به بالا کمترین نارضایتی را از آینده سیاسی کشور خواهند داشت (۴۹/۹ درصد). میانسالها با ۳۴/۹ درصد بیش از همه خوشبین به بهبود وضعیت سیاسی کشور هستند درحالیکه این خوشبینی در جایگاه دوم به ۱۵ تا ۳۰ سالهها میرسد(۲۸/۸ درصد) و سپس ۳۰ تا ۵۰ سالهها در جایگاه بعدی قرار میگیرند(۲۸/۷ درصد).
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-15684
@hammihanonline
نارضایتی عمیق مردم از وضعیت سیاسی
یافته های موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان که با مشارکت ۱۵ هزار و ۸۷۸ نفر از افراد ۱۵ سال به بالا در ۳۱ استان کشور به دست آمده است،
▫️وضعیت بدتر سیاسی از نگاه زنان
جنسیت شرکتکنندگان در این پژوهش حاکی از نارضایتی بیشتر زنان از وضعیت سیاسی کشور نسبت به مردان است. براساس جنسیت افراد شرکتکننده در این پژوهش ۶۲/۳ درصد از زنان شرکتکننده در این پژوهش معتقد هستند که وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال گذشته بدتر شده است. ۱۸/۹ درصد زنان معتقدند که وضعیت فرقی نکرده و ۱۸/۸ درصد معتقد هستند که وضعیت سیاسی کشور نسبت به ۵ سال گذشته بهتر شده است.
▫️درآمد بیشتر؛ نارضایتی بیشتر
نگرش افراد شرکتکننده در این پژوهش براساس میزان درآمد نیز متفاوت بوده است، درحالیکه ۷۱/۲ درصد از افراد با درآمد بالای ۱۸ میلیون تومان معتقد بودند که وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته بدتر شده است، این درصد برای افراد با درآمد بین ۹ تا ۱۸ میلیون تومان ۶۱/۹ درصد و برای افراد بین ۳ تا کمتر از ۹ میلیون تومان ۵۴/۸ درصد بوده است.
▫️نارضایتی ۶۰ درصدی جوانان و نوجوانان
میزان رضایت از وضعیت سیاسی براساس سن نیز نتایج جالبی به دست میدهد؛ بیشترین نارضایتی در بین افراد در بازه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال است. براساس این گزارش ۶۲/۴ درصد شرکتکنندگان در این بازه سنی معتقدند وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال گذشته بدتر شده است، این درصد برای افراد بین ۳۰ تا ۴۹ سال با کاهش اندکی ۶۱/۴ درصد و در بین افراد بالای ۵۰ سال با اختلاف معناداری ۵۳/۵ درصد عنوان شده است.
▫️وضعیت بدتر سیاسی از نگاه دانشگاهیان
بیشترین نارضایتی (۶۴/۲ درصد معتقدند وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته بدترشده است) در بین کسانی است که از تحصیلات دانشگاهی برخوردار هستند، پس از آن افراد با تحصیلات متوسطه و دیپلم (۵۹/۹ درصد)، سپس افراد با تحصیلات ابتدایی (۵۲/۱ درصد) و در انتها بیسوادها (۳۰/۵ درصد) بوده است.
▫️گسترش نارضایتی به شهرهای کوچک
دادههای این پژوهش براساس محل سکونت، در سه دسته مرکز استان، شهرهای غیر مرکز استان و روستاها انجام شده است و براساس آن افراد در شهرهای غیرمرکز استان با اختلافی اندک (۶۲/۱ درصد)، بیشترین اعتقاد به بدتر شدن وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته را دارند. پس از آن افراد در مرکز استان با (۶۱/۶ درصد) معتقد به بدتر شدن وضعیت سیاسی هستند و این درصد در بین ساکنین روستاها ۵۵/۴ درصد است.
▫️ناراضیترین استانها
براساس این گزارش البرز(۷۴/۵ درصد)، آذربایجان غربی(۷۲/۳ درصد)، همدان (۶۶/۸ درصد)، کردستان (۶۵/۶درصد) و تهران (۶۳/۸ درصد) ۵ استان با بیشترین درصد نارضایتی از وضعیت سیاسی کشور هستند. میزان نارضایتی تنها در دو استان خراسان جنوبی (۴۵/۲ درصد) و قم (۴۶/۴ درصد) از میانگین ۵۰ درصد پایینتر است و در ۲۹ استان میزان نارضایتی بیش از ۵۰ درصد به دست آمده است.
▫️۶۰ درصدِ قابل ملاحظه
یافتههای این پژوهش نشاندهنده افزایش قابل ملاحظه نارضایتی عمومی از وضعیت سیاسی کشور طی ۲۰ سال گذشته است و در حال حاضر بیش از ۶۰ درصد جامعه از وضعیت سیاسی کشور ناراضی هستند. درحالیکه میزان نارضایتی در سال ۱۳۸۲ معادل ۴۱/۹ درصد بوده است و در سال ۱۳۹۴ نیز با یک کاهش محسوس به ۲۲/۲درصد رسیده بود، اما این عدد در سال ۱۴۰۲ به ۶۰/۲ درصد رسیده است
▫️وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال آینده
درحالیکه همچنان زنان(۵۶ درصد) بیش از مردان(۵۵/۱) معتقد به بدتر شدن وضعیت سیاسی کشور هستند، اما پیشبینی آنها نسبت به آینده در مقایسه با نظراتشان نسبت به گذشته تعدیل شده است. مردان(۲۹/۵ درصد) خوشبینتر از زنان (۲۷/۵ درصد) درباره بهبود وضعیت سیاسی کشور هستند و زنان (۱۶/۵ درصد) نسبت به مردان(۱۵/۶ درصد) معتقدند شرایط هیچ فرقی نخواهد کرد.
▫️میانسالانِ ناامید
پیشبینی نارضایتی در آینده در بین افراد ۳۰ تا ۵۰ ساله (۵۸/۷ درصد) بیشتر شده است و همچنان گروه سنی ۵۰ به بالا کمترین نارضایتی را از آینده سیاسی کشور خواهند داشت (۴۹/۹ درصد). میانسالها با ۳۴/۹ درصد بیش از همه خوشبین به بهبود وضعیت سیاسی کشور هستند درحالیکه این خوشبینی در جایگاه دوم به ۱۵ تا ۳۰ سالهها میرسد(۲۸/۸ درصد) و سپس ۳۰ تا ۵۰ سالهها در جایگاه بعدی قرار میگیرند(۲۸/۷ درصد).
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-15684
@hammihanonline
👍2
Forwarded from آزاد | Azad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ایران: دو جامعه در یک کشور؟
🔸گفتگوی محمدرضا جوادی یگانه و عباس کاظمی
🔻عباس کاظمی: جمهوری اسلامی اگر ۲۰ سال دیگر به همین شکل ادامه بدهد، میزان دینداران کمتر از ۱۰ درصد خواهد شد. حتی به جایی خواهیم رسید که علمای دینی نیز به صف معترضان میپیوندند، به این دلیل که بین بقای دین و حفظ وضع موجود، دین را انتخاب خواهند کرد.
🔻محمدرضا جوادی یگانه: تلقی دینداران سنتی این است که فردای براندازی جایی برای دینداری در ایران نخواهد بود. چنین افرادی شاید برای دفاع از جمهوری اسلامی، اسلحه برندارند، اما با آن مخالفت علنی هم نمیکنند و چنین وضعیتی را به نبود آن ترجیح میدهند.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در پلتفرم آزاد:
🌐 A Z A D. im
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/OOrTUg_FDOY
🆔@AzadSocial
🔸گفتگوی محمدرضا جوادی یگانه و عباس کاظمی
🔻عباس کاظمی: جمهوری اسلامی اگر ۲۰ سال دیگر به همین شکل ادامه بدهد، میزان دینداران کمتر از ۱۰ درصد خواهد شد. حتی به جایی خواهیم رسید که علمای دینی نیز به صف معترضان میپیوندند، به این دلیل که بین بقای دین و حفظ وضع موجود، دین را انتخاب خواهند کرد.
🔻محمدرضا جوادی یگانه: تلقی دینداران سنتی این است که فردای براندازی جایی برای دینداری در ایران نخواهد بود. چنین افرادی شاید برای دفاع از جمهوری اسلامی، اسلحه برندارند، اما با آن مخالفت علنی هم نمیکنند و چنین وضعیتی را به نبود آن ترجیح میدهند.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در پلتفرم آزاد:
🌐 A Z A D. im
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/OOrTUg_FDOY
🆔@AzadSocial
👍9
کتاب بردههای ایرانی در ورارود (تاجیکستان و ازبکستان کنونی) نوشته مسعود حسینیپور، از انتشارات ندای تاریخ، ۱۴۰۲ به موضوع تلخ اما کمترتوجهشده «ایرانیان به بردگی گرفتهشده توسط ترکمنها» میپردازد و بویژه زندگی آنها در بردگی را بررسی میکند. اتعداد این بردگان، با برآورد نویسنده، بیش از صدهزار نفر است، که جزو فراموششدگان تاریخ ایران هستند و تنها در کتابهای معدودی چون حکایت دختران قوچان خانم نجمآبادی بخشی از سرگذشت آنها آمده است. در سفرنامههای آرمینوس وامبری و ادموند ادنوان و داستانهای حاجی بابا جیمز موریه و جنگ ترکمن گوبینو به این بردگان و اسارت آنها اشاره شده، اما کتاب مسعود حسینی پور، پژوهشگر مطالعات آسیای مرکزی در دانشگاه هومبولت برلین، جزئیات دقیقی از بردگی ایرانیان در مناطق ترکمننشین آمده است.
@javadimr
@javadimr
👍5
Forwarded from زنان و اندیشه
.
«زنان و اندیشه» برگزار میکند:
❇️ رؤیای تغییر؛ گریز و شوق توأمان
از منظر روانشناسی اجتماعی
ما انسانها در زندگی با وضعیتهایی مواجه میشویم که نمیپسندیم، ولی برای تغییرشان تلاش نمیکنیم! چرا؟ چون ممکن است باور داشته باشیم که قدرتی برای ایجاد تغییر نداریم! یا بترسیم که با تلاش برای تغییر، وضعیت را بدتر کنیم؛ ممکن است با کمال میل آزادی خودمان در تلاش برای ایجاد تغییر را، و البته همهی مسئولیت پیآمدهای آن تغییر را، به کسی واگذار کنیم که قدرتش از ما بیشتر است. بدین ترتیب، درصورت نارضایتی میتوانیم خودمان را قربانی و فریبخورده بدانیم و کسی را که حق تصمیمگیریمان را به او سپرده بودیم ظالم.
ما انسانها از آزادی و مسئولیتهایش بیش از هرچیز دیگری میترسیم. از اطاعت و تسلیم هم البته بیزاریم و انتخابهای اجتماعیمان در میانهی این دو گریز و شوق توأمان، خواستن و نخواستن آزادی و خواستن و نخواستن اطاعتکردن از دیگری، سامان مییابند و تغییرات اجتماعی وقتی رقم میخورند که انسانهایی بتوانند، در کنار هم، از دل این سردرگمیها نظمی جدید بیافرینند.
این وضعیت برای زنان بهمراتب پیچیدهتر است، چون اغلب در همان گام اول، هنگام توجه به ناخوشایندی یا آسیبزابودن فلان وضعیت، با این سوالهای تکراری مواجه میشوند که «الان اولویت ما این است؟ واقعا این مطالبهی زنانه تااینحد مهم است؟ نمیتوانید بهخاطر مصالح مهمتر قدری صبر کنید؟».
در این نشست، دربارهی این موضوع صحبت میکنیم که هرکدام از ما میتوانیم چه نقشی در تغییر وضعیتهای نامطلوب اجتماعی و ساختن نظم جدید اجتماعی داشته باشیم.
سخنران: فاطمه علمدار
دبیر نشست: مرضیه لطفی
🔹 زمان برگزاری: شنبه، ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۸-۲۰ (بهوقت ایران)
🔹 محل برگزاری: بهصورت آنلاین و در پلتفرم زوم (zoom)، با مراجعه به لینک زیر:
https://uni-freiburg.zoom-x.de/j/68015765667?pwd=bzkwTDA1VlhDQnNlZVd0SzBXa0wyQT09
Meeting-ID: 680 1576 5667
Kenncode: VXn1A47ia
🔸دوستانی که تمایل دارند اطلاعیهی برگزاری نشستها، دو روز پیش از هر نشست، برایشان ارسال شود لطفاً ایمیلی برای ما ارسال کنند، به این آدرس:
zanaan.andishe@gmail.com
مشتاق حضورتان هستیم.
«زنان و اندیشه»
«زنان و اندیشه» برگزار میکند:
❇️ رؤیای تغییر؛ گریز و شوق توأمان
از منظر روانشناسی اجتماعی
ما انسانها در زندگی با وضعیتهایی مواجه میشویم که نمیپسندیم، ولی برای تغییرشان تلاش نمیکنیم! چرا؟ چون ممکن است باور داشته باشیم که قدرتی برای ایجاد تغییر نداریم! یا بترسیم که با تلاش برای تغییر، وضعیت را بدتر کنیم؛ ممکن است با کمال میل آزادی خودمان در تلاش برای ایجاد تغییر را، و البته همهی مسئولیت پیآمدهای آن تغییر را، به کسی واگذار کنیم که قدرتش از ما بیشتر است. بدین ترتیب، درصورت نارضایتی میتوانیم خودمان را قربانی و فریبخورده بدانیم و کسی را که حق تصمیمگیریمان را به او سپرده بودیم ظالم.
ما انسانها از آزادی و مسئولیتهایش بیش از هرچیز دیگری میترسیم. از اطاعت و تسلیم هم البته بیزاریم و انتخابهای اجتماعیمان در میانهی این دو گریز و شوق توأمان، خواستن و نخواستن آزادی و خواستن و نخواستن اطاعتکردن از دیگری، سامان مییابند و تغییرات اجتماعی وقتی رقم میخورند که انسانهایی بتوانند، در کنار هم، از دل این سردرگمیها نظمی جدید بیافرینند.
این وضعیت برای زنان بهمراتب پیچیدهتر است، چون اغلب در همان گام اول، هنگام توجه به ناخوشایندی یا آسیبزابودن فلان وضعیت، با این سوالهای تکراری مواجه میشوند که «الان اولویت ما این است؟ واقعا این مطالبهی زنانه تااینحد مهم است؟ نمیتوانید بهخاطر مصالح مهمتر قدری صبر کنید؟».
در این نشست، دربارهی این موضوع صحبت میکنیم که هرکدام از ما میتوانیم چه نقشی در تغییر وضعیتهای نامطلوب اجتماعی و ساختن نظم جدید اجتماعی داشته باشیم.
سخنران: فاطمه علمدار
دبیر نشست: مرضیه لطفی
🔹 زمان برگزاری: شنبه، ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۸-۲۰ (بهوقت ایران)
🔹 محل برگزاری: بهصورت آنلاین و در پلتفرم زوم (zoom)، با مراجعه به لینک زیر:
https://uni-freiburg.zoom-x.de/j/68015765667?pwd=bzkwTDA1VlhDQnNlZVd0SzBXa0wyQT09
Meeting-ID: 680 1576 5667
Kenncode: VXn1A47ia
🔸دوستانی که تمایل دارند اطلاعیهی برگزاری نشستها، دو روز پیش از هر نشست، برایشان ارسال شود لطفاً ایمیلی برای ما ارسال کنند، به این آدرس:
zanaan.andishe@gmail.com
مشتاق حضورتان هستیم.
«زنان و اندیشه»
👍1
Audio
👍1
Forwarded from فیلم و هُنر فاخر 2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فیلم کامل دوره مظفرالدین شاه که به همت شهریار عدل در سال ۶۱ پژوهش و به دست مرکز سینمای فرانسه بازیابی شده بود، توسط کاخ گلستان منتشر شد.
مدت این فیلم ۵۶ دقیقه است و سال ۸۲ پس از دیجیتالی شدن از روی ۳۸ حلقه فیلم ۱۶ و ۳۵ میلی متری موجود در کاخ گلستان، به ایران برگشت.
بخش نخست فیلم مربوط به سفر اول مظفرالدین شاه به فرنگ توسط میرزا ابراهیم عکاسباشی و با مشارکت شرکت فیلمبرداری گومون فرانسه ضبط شده است.
در بخشهای دیگر کاخ گلستان، رژه، مراسم بندبازی، میدان مشق و محلهای دیگری در شهر تهران دیده میشود.
@Filmkootahh
مدت این فیلم ۵۶ دقیقه است و سال ۸۲ پس از دیجیتالی شدن از روی ۳۸ حلقه فیلم ۱۶ و ۳۵ میلی متری موجود در کاخ گلستان، به ایران برگشت.
بخش نخست فیلم مربوط به سفر اول مظفرالدین شاه به فرنگ توسط میرزا ابراهیم عکاسباشی و با مشارکت شرکت فیلمبرداری گومون فرانسه ضبط شده است.
در بخشهای دیگر کاخ گلستان، رژه، مراسم بندبازی، میدان مشق و محلهای دیگری در شهر تهران دیده میشود.
@Filmkootahh
👍8
Forwarded from اطلاعات آنلاین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◇توصیف شیرین سیدعباس عراقچی از شیوه مذاکره ایرانیها در دنیا: چانهزنی فرشفروشان!
◇جشن امضای کتاب «قدرت مذاکره» امروز ۲۷ اردیبهشت ساعت ۱۷ با حضور عراقچی در نمایشگاه کتاب برگزار میشود. غرفه انتشارات #اطلاعات در انتهای راهروی ۲۵ سالن اصلی نمایشگاه میزبان علاقمندان است.
🗞 @ettelaatonline
🔸 ettelaat.com
◇جشن امضای کتاب «قدرت مذاکره» امروز ۲۷ اردیبهشت ساعت ۱۷ با حضور عراقچی در نمایشگاه کتاب برگزار میشود. غرفه انتشارات #اطلاعات در انتهای راهروی ۲۵ سالن اصلی نمایشگاه میزبان علاقمندان است.
🗞 @ettelaatonline
🔸 ettelaat.com
👍4