رویای ایرانی - جوادی یگانه
1.1K subscribers
176 photos
52 videos
26 files
248 links
نوشته‌های محمدرضا جوادی یگانه
Download Telegram
برادران لیلا داستان فقر نیست، روایت فروپاشی است: در دنیای فقیرانه اما پرامیدی که انتهای فیلم نویدش را می‌دهد، نه لیلا جایی دارد نه برادرانش و نه پدرش.
مهم این است که جهان بی‌ما، در حال نو شدن است. تحریم عاملش باشد یا رویای امپراتوری، چه فرقی می‌کند؟

کشتی‌شکستگانیم بی‌باد شرطه.
👍4💔4
‏ایکاش پلیس در کنار حفظ «مصلحت نظام» با شناسایی سریع کشف‌حجاب‌کنندگان توسط فناوری‌های هوشمند،

‏به «مصلحت عامه» هم توجه می‌کرد و اهتمام خود به شناسایی سریع خفت‌گیران و موبایل‌قاپان و مسموم‌کنندگان دختران دانش‌آموز را نشان می‌داد.
👍13
نو شدن و برآمدن اجتماع ایرانی

گفتگو با هفته‌نامه تجارت فردا در باره رخدادهای اجتماعی ایران

🔘مریم زارعیان، محمد درویش و محمدرضا جوادی یگانه در گفتگو با جواد حیدریان. شماره ۴۹۳ هفته‌نامه تجارت فردا. ۲۰ اسفند ۱۴۰۱

▪️چیزی که سال ۱۴۰۱ رخ داد و مهم بود، برآمدن و نو شدن اجتماع ایرانی است

▪️فقط نسل جدید نیست که در صحنه هستند. طبیعی است که آنها پیش‌قراول هستند، اما ما با یک جامعه جدید مواجه هستیم.

▪️هر چند «اجتماع ایرانی» رسانه ندارد، اما خودش را تحمیل می‌کند. جریان معترض، با وجود سیطره دیکتاتوری و انحصار رسانه‌ای وحشتناکی که فاندبگیران دارند، آنها را وادار می‌کند نسبت به مساله «تمامیت ارضی» ایران و در مقابل «تجزیه ایران» مقاومت کنند و موضع بگیرند.

▪️من تغییر مثبت را در بخش قوه قضائیه کشور می‌بینم. تصمیمات قوه قضائیه واکنشی است که از جامعه گرفته است.

▪️شرمسار کردن مهاجران کار خوبی نیست. اعتراض اخیر نشان داد که مهاجران با وجودی که از ایران رفته‌اند از اینجا دل نکنده‌اند. دغدغه ایران دارند. این دغدغه نقطه قوت است. بنابراین مرز کشیدن بین مهاجر خارج از کشور و ایرانی ساکن و بین کسانی که اعتراض می‌کنند و نمی‌کنند، یک نوع پروژه است.

▪️تفاوت موج فعلی با موج‌های قبلی در این است که مهاجرت فعلی واکنشی به دشواری شرایط بقاست. آدم‌ها نه برای زندگی بهتر بلکه برای زندگی و بقا دارند از ایران مهاجرت می‌کنند.
@javadimr

bit.ly/3KKtbEN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔲⭕️این زن نگاه نکرد، شروع کرد و سپس ...
مجتبی لشکربلوکی

این فیلم ضبط شده از یک رخداد واقعی را نگاه کنید.
دقت کنید
▫️چگونه کسانی شروع کردند،
▫️چگونه کسانی پیوستند
▫️و چگونه یک موقعیت پیچیده، به سامان رسید.

آینده جامعه را کسانی می سازند که
▫️امیدوارند
▫️کنشگرند (در دایره امکان دست به اقدام می زنند)
▫️خود تعمیم یافته دارند (وجودشان را در خود محدود نکرده اند)
▫️مسئولیت پذیرند (در قبال جامعه احساس مسئولیت می کنند).

همانگونه که در کتاب استراتژی توسعه ایران گفته شده باید از نسل توسعه خواه به نسل توسعه آگاه و توسعه آفرین گذر کرد.


@Dr_Lashkarbolouki
دسترسی به تمام جستارها، محتواهای صوتی و تصویری و گزارش های رایگان
yek.link/Lashkarbolouki
👍4
خداوند رحمت کند دکتر عماد افروغ را.
صریح بود و صادق، و تنها.



عکس از انتخاب.
👍9
تهی شدن مساله حجاب از ابعاد اجتماعی

پیامدهای تغییرات اخیر در حجاب و در سیاست حجاب

محمدرضا جوادی یگانه

این متن امروز در خبرآنلاین با عنوان «حجاب؛ دخالت‌های نادرست حکومتی، تن‌نمایی، تنبیه اقتصادی و باقی قضایا» منتشر شده است.


▪️مساله حجاب، مهمترین موضوع اجتماعی امروز جامعه ایران است که به مدد دخالت‌های نادرست حکومتی و پروژه‌های فاندبگیران، جامعه را دوقطبی کرده است. بخشی از جامعه، بی‌حجابی را به عنوان نتیجه انتخاب و آزادی فردی تعریف می‌کند و بخش دیگری از جامعه، نگرانی روند رو به رشد بی‌حجابی است.

▪️پیمایش های در دسترس در باره حجاب و مشاهدات موجود، نشان می دهد که:
الف) اکثریت مردم همزمان هم موافق وجود حجاب در جامعه هستند و هم مخالف اجبار دولتی حجاب؛
ب) اکثریت آنها هم که موافق بی‌حجابی هستند، خود را عفیف می‌دانند، اما حجاب را نه مصونیت و بازدارنده آزار جنسی زنان می‌دانند و نه فقدان پوشش سر را معادل هرزگی می‌دانند؛
ج) اعتراض های مردم که منجر به جنبش اجتماعی گسترده شد، به دلیل برخوردهای تند گشت ارشاد با کم‌حجابی بود که در نهایت منجر به مرگ دختری میهمان شهر تهران در گشت ارشاد شد، شهر تغییر چهره داد و کم‌حجابی‌های پیش از مرگ مهسا، به بی‌حجابی تبدیل شد.

▪️ اما در هفته‌های اخیر دو تغییر مهم در مساله حجاب در حال ظهور است که هر سه گزاره بالا را دستخوش تغییر می کند، یعنی احتمالا نظام، مجازات‌های بی‌حجابی را اقتصادی، فردی، غیرمرئی و با تاخیر می‌کند، و از طرف دیگر، بدن‌نمایی‌های برخی بی‌حجابان، بی‌حجابی را از یک سبک زندگی به یک موضوع جنسی تبدیل می‌‌کند و حمایت‌های معترضان از آن را کم می‌کند. نتیجه این دو حرکت همزمان،‌ نحیف شدن ابعاد اجتماعی حجاب خواهد بود و انرژی و حساسیت اجتماعی موجود در موضوع حجاب به‌تدریج کاسته خواهد شد.

▪️در این متن تلاش خواهم کرد تا تغییر در سه گزاره بالا و پیامدهای احتمالی آن را نشان دهم.
@javadimr

http://bit.ly/3zYwvWJ
👍7👎5
راست داشتن نرخ‌ها و ترازوها، رونق شریعت است
حدود امر به معروف و نهی از منکر محتسب در بازار از نظر خواجه نظام‌الملک



▪️خواجه نظام‌الملک که سی سال وزیر سلجوقیان بود و سلجوقیان به دست او بود که به اوج قدرت رسیدند و از حلب تا کاشغر فرمان می‌راندند، و حوزه‌های علمیه متعددی تاسیس کرد از جمله نظامیه بغداد و خود نیز در آن درس می‌داد؛ تجربه خود در کشورداری را در کتابی به نام «سیاست‌نامه» یا سیر الملوک نوشته است. سیاست‌نامه مهم‌ترین کتاب در ترکیب اندیشه سیاسی و تجربه سیاسی است،‌ و شاهد اهمیت و اعتبار کتاب نیز، تجربه موفق سی ساله اوست.

▪️نظام‌الملک در فصل ششم سیاست‌نامه یا سیر الملوک، «اندر باب قاضيان و خطيبان و محتسب و رونق كار ايشان‌» در باره وظیفه محتسبان می‌نوسید:

«و همچنين بهر شهرى محتسبى بايد گماشت تا ترازوها و نرخ‌ها راست مى‌دارد (تنظیم کند) و خريد و فروخت‌ها مى‌داند تا اندر آن راستى رود، و هر متاعى كه از اطراف آرند و در بازارها فروشند، احتياط تمام كند تا غشى و خيانتى نكنند و سنگ‌ها راست دارند و امر معروف و نهى منكر بجاى آرند. و پادشاه و گماشتگان بايد كه دست او قوى دارند كه يكى از قاعده مملكت و نتيجه عدل اين است؛ و اگر جز اين كنند درويشان در رنج افتند و مردم بازارها چنانكه خواهند خرند و چنانكه خواهند فروشند، و فضله‌خور (کم‌فروش)‌ مستولى شوند، و فسق آشكارا شود و كار شريعت بى‌رونق گردد. و هميشه اين كار يكى از خواص را فرمودندى يا خادمى را يا پيرتركى را تا هيچ محابا نكردى و خاص و عام از او بترسيدندى همه كارها بر انصاف بودى و قواعد اسلام محكم، چنانكه در حكايات آمده است.»

▪️امر و نهی از نظر خواجه، در باره ترازوها و نرخ‌هاست که پادشاه و گماشتگان او باید با قدرت از محستب حمایت کنند تا بازار را تنظیم کند. وگرنه، درویشان در رنج می‌افتند، و کم‌فروشی رونق می‌گیرد و به هر قیمت که خواهند می‌خرند و می‌فروشند. نتیجه این بی‌قاعدگی است که به آشکار شدن فسق و بی‌رونقی شریعت منتهی می‌شود.

پ.ن.: فیلم امام‌جمعه قشم
@javadimr
👍1
‏رفراندوم ارجاع به خرد جمعی است در مسائل مهمِ دشوار و دوقطبی‌شده.

اما موضوع مهم‌تر، مسائل غیرقابل‌حل است، که در حال افزایش است و یک‌جا بالاخره نفس سیستم را می‌گیرد. هشتاد و هشت، و سرنگونی هواپیما نمونه مسائلی است که چون در زمان خود حل نشد و اراده‌ای برای حل آن نبود، دیگر امکان حل ندارد.

‏مساله مسمومیت سریالی در مدارس دخترانه هم با تجاهل نظام،در حال تبدیل به مساله‌ای غیرقابل حل است.
👍7👎1
در معاصریت سعدی

▪️اول اردیبهشت، روز آغاز نگارش گلستان، روز سعدی نامیده شده است. مهمترین ویژگی سعدی،‌ حکیم است، یعنی دانشمندی که به تجربه، به فضلیت دست یافته است. از نظر او، پادشاه باید که بداند همیشه به نصایح حکیم، حکیمی چون سعدی، نیاز دارد. اما نصیحت سعدی، نصحیت است نه مدح، و به حاکمان هم نصیحت می‌کند که مداحی چاپلوسان، دامی است برای کسب منفعت: «مباش غره به گفتار مادح طماع / که دام مگر نهاد از برای صید نصیب». نصایح علنی سعدی به حاکمان خونریز مغول، در زمانی که هنوز اهلی نشده بودند، شنیدنی است. سعدی در انتهای قصیده‌ای که می‌آوریم تصریح دارد که «سعدیا چندان که می‌دانی بگوی/ حق نباید گفتن الا آشکار».

▪️در کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، در سه رساله‌ای که دیگران در احوال او نوشته‌اند، شرح دیدار او با آباقا خان فرزند هلاکو و پادشاه ایلخانیان آمده که شاه از او پندی خواسته و سعدی می‌گوید: «شهی که پاس رعیت نگاه می دارد / حلال باد خراجش که مزد چوپانی ست. وگرنه راعی خلق است زهر مارش باد / که هرچه می خورد او جز مسلمانی ست» و همین «زهرمارش باد»» را در «رساله انکیانو» هم تکرار می‌کند که «مَثلِ حاکم با رعیت مثل چوپانست با گله، اگر گله نگه ندارد مزد چوپانی حرام می‌ستاند.» او در این رساله، نصایح متعددی به حاکم فارس دارد، از جمله:‌«و حکایت پادشاهان پیشین بسیار می‌خواند تا از سیرت نیکان خیر آموزد و از عاقبت بدان عبرت گیرد، و در حال گذشتگان نظر کند و مردم ناآزموده را اعتماد نکند، و کار بزرگ بخردان نفرماید و هیبت خود را نگاه دارد، و مسخره و مطرب و بازیگر و امثال اینها را همه وقتی بخود راه ندهد». (رساله را در اینجا بخوانید).

▪️سه قصیده‌ای که او در مدح امیر ایکیانو، حاکم ایلخانی فارس (۶۶۷-۶۷۰ ه.ق.) دارد همه خواندنی است. در انتهای یکی از این قصاید، او را چنین خطاب می‌کند: «دولت نوئین اعظم شهریار/ باد تا باشد بقای روزگار. خسرو عادل امیر نامور/ انکیانو سرور عالی تبار». اما همه شعر بجای مدح، نصیحت است، همان که وظیفه حکیم است، دیگران «پادشاهان را ثنا گویند و مدح»، اما سعدی «دعایی درویش‌وار» می‌کند که «یارب الهامش به نیکویی بده». بخش‌هایی از این قصیده زیبا را بخوانید و ببینید که سعدی به گفته ضیاء موحد، آنچنان معاصر ماست که بسیاری از شاعران امروز ایران نیستند.

بس بگردید و بگردد روزگار
دل به دنیا در نبندد هوشیار

ای که دستت می‌رسد کاری بکن
پیش از آن کاز تو نیاید هیچ کار

اینکه در شهنامه‌ها آورده‌اند
رستم و رویینه‌تن اسفندیار
تا بدانند این خداوندان ملک
کز بسی خلق است دنیا یادگار

ای که وقتی نطفه بودی بی‌خبر
وقت دیگر طفل بودی شیرخوار
همچنین تا مرد نام‌آور شدی
فارس میدان و صید و کارزار
آنچه دیدی بر قرار خود نماند
واین چه بینی هم نماند بر قرار
دیر و زود این شکل و شخص نازنین
خاک خواهد بودن و خاکش غبار
این همه هیچ است چون می‌بگذرد
تخت و بخت و امر و نهی و گیر و دار؟
نام نیکو گر بماند زآدمی
به کاز او ماند سرای زرنگار

چون خداوندت بزرگی داد و حکم
خرده از خردان مسکین در گذار
چون زبردستیت بخشید آسمان
زیردستان را همیشه نیک دار
نام نیک رفتگان ضایع مکن
تا بماند نام نیکت پایدار

ملکبانان را نشاید روز و شب
گاهی اندر خمر و گاهی در خمار

از درون خستگان اندیشه کن
وز دعای مردم پرهیزگار
منجنیق آه مظلومان به صبح
سخت گیرد ظالمان را در حصار
@javadimr
👍9
🔶 نان‌بُر‌ها رستگار نمی‌شوند

آرمان ذاکری

در فرهنگ ایرانی نان‌بُری قبیح است. از بدترین کارها. قبحِ نان‌بُری را نه فقط ادبیاتِ مدرنِ مرتبط با آزادی و حقوق و شهروندی که «سنت» هم گواهی می‌کند. ایرانی‌ها به کسی که نان مردم را ببُرد، یا به تعبیر عامیانه آجر کند، بد نگاه می‌کنند.

🔸 پدربزرگم همیشه می‌گفت با کسی که نان مردم را می‌بُرَد، نه باید معاشرت کرد و نه وصلت. معتقد بود قیافه‌هاشان کریه می‌شود.

🔸 خدا نور را از چهره‌هاشان می‌گیرد. از دور می‌شود تشخیصشان داد. می‌گفت در این مورد صبر خدا کم است، در همین دنیا پس می‌دهند. ایرانی‌ها از قدیم می‌خواندند:

تیغ برّان گر به دستت داد چرخ روزگار
هر چه می‌خواهی ببُر اما مبُر نان کسی

🔸 در دین نیز از بین بردن معیشت مردم، فراوان نهی شده است، آمده است که در حکومتِ امام علی به عنوان تیپ ایده‌آل حکومت دینی، مجازات هیچ نوع مخالفتی، هیچ نوع رفتاری، هیچ نحوۀ بودنی، حمله به معیشت افراد تعیین نشده است، مگر در جنگ مسلحانه.

👈 در اینجا بخوانید

❇️ @baamdadeno
👍2
‏محمدعلی ⁧ #اسلامی_ندوشن⁩، دغدغه ایران داشت و امید به بازگشت شکوه آن. ترکیب بلندپروازی با قناعت، فرصتی به او داده بود که در یک عمر طولانی، با نگارش بیش از شصت کتاب، ایران و ⁧ #ایرانیت⁩ را دنبال کند،‌ و اینکه چه شد ایران، ایران ماند.

چهارشنبه عصر، مراسم اولین سالگرد درگذشت دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن است در خانه اندیشمندان علوم انسانی.
👍6
📔 بازتاب مطبوعاتی برگزاری آیین بزرگداشت یکمین سالگرد رحلت زنده یاد استاد محمدعلی اسلامی ندوشن در خانه اندیشمندان علوم انسانی.

🗓 چهارشنبه 6 اردیبهشت 1402

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht
Audio
🎶 پوشه شنیداری آیین بزرگداشت اولین سالگرد درگذشت زنده یاد استاد محمد علی اسلامی ندوشن

🗓 چهارشنبه 6 اردیبهشت 1402

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht
👍1
چرا ما متون کلاسیک فارسی را به راحتی می‌خوانیم؟
گفتاری از یوسف سعادت

در پاسخ به پرسش «چرا ما دچار انقطاع زبانی-فرهنگی نشدیم»‌ یا «چرا خواندن متن‌های سده‌های گذشتۀ زبان فارسی برای فارسی‌گویان و فارسی‌نویسان به‌نسبت ساده است»
یوسف سعادت،‌ پژوهشگر زبان‌شناسی تاریخی زبان‌های ایرانی (و پهلوی) در دانشگاه آزاد برلین، سه روز پیش، در یک توییت به این موضوع پرداخت و تلاش کرد پاسخ بدهد.
متن توییت او (اینجا) را در ادامه خواهم آورد. او بعدا در یک گفتگوی تویتیری چهارساعته (اینجا) در این باره شرح و بسط بیشتری داد.
توییت مذکور، و کامنت‌ها و کوت‌های آن (که برخی در توضیح بیشتر و برخی در نقد این دیدگاه است)‌ یک گفتگوی علمی قابل استفاده است.


این پرسش را فراوان شنیده‌ام که چرا خواندن متن‌های سده‌های گذشتۀ زبان فارسی برای فارسی‌گویان و فارسی‌نویسان به‌نسبت ساده است ولی همین کار برای زبان‌هایی مانند انگلیسی به این سادگی نیست. می‌توان دلیل‌هایی برای این پدیده برشمرد؛ برای نمونه:

یک: معیار شدن زبان فارسی و کاربرد آن به عنوان زبان رسمی و ادبی و علمی در حدود هزار سال پیش رخ داده است و قرن‌ها پیش از آن، زبان فارسی از دیدگاه زبان‌شناسی تاریخی وارد دورۀ «نو»ی خود شده بوده یعنی زبانی با ویژگی‌های کمابیش همگن و با عنوان علمیِ فارسی نو پدید آمده بوده است، در حالی که برخی از زبان‌های مطرحِ امروز در آن زمان هنوز دورۀ «کهن/باستان» و یا دورۀ «میانه»ی خود را می‌گذرانده‌اند و از حالتی که امروز دارند به اندازۀ یک یا دو مرحله دگرگونی عمده و گسترده فاصله داشته‌اند؛

دو: هزار سال پیش هم دستور فارسی تا به آنجا ساده شده بوده که دگرگونی‌های بیشتر در آن، برای نمونه در طول زمان، اغلب مشکلی بنیادین در فهم زبان پدید نمی‌آورده؛

سه: خط فارسی (همانند دیگر خط‌های منطقه، از جمله خط عبری و خط آرامی که نظامِ درونیِ مشابه دارند) به گونه‌ای طراحی شده که اختلاف لهجه و بسیاری از دگرگونی‌های آوایی که در خلال زمان رخ می‌دهند نتوانند مانعی برای ارتباط نوشتاری پدید آورند؛

چهار: موفقیت فارسی‌نویسان در معیارسازی زبان به گونه‌ای که مردمان سرزمین‌هایی پرشمار در جغرافیایی پهناور و زمانی دراز با تکیه بر این معیارها بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند. (هدف ایجاد زبان معیار همین است)؛

پنج: موفقیت در پی‌ریزیِ سنتی آموزشی در سده‌های گذشته که فارسی معیار را به نسل‌های بعد و به دوردست‌ها منتقل می‌کرده‌است. فراموش نکنید که فقط شما نیستید که در مدرسه یاد می‌گیرید شاهنامه را بفهمید، حافظ هم حدود چهارصد سال پس از فردوسی، «یاد می‌گرفته» چگونه شاهنامه بخواند و بفهمد. هفتصد سال پس از فردوسی، یعنی سیصد سال پیش هم در هند و عثمانی همین مهارت را از راه همین سنت‌ها یاد می‌گرفتند؛

شش: حکومت‌هایی نیرومند، بزرگ و ثروتمند از حدود هزار سال پیش و در جغرافیایی گسترده که بعدها از هند تا عثمانی کشیده شد زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی خود به کار می‌بردند و از این زبان در درون امپراتوریِ خود و نیز برای ارتباط با امپراتوری‌های همسایه استفاده می‌کردند. برای این منظور، یعنی برای کاربرد بین‌المللی، نیاز بوده که زبان به درجات بالایی تثبیت و معیار شده بوده باشد.

@javadimr
👍5
اگر چاه خودتان را پر کردید، بعدا حکم پلمب بدهید!


▪️نقل شده که علامه حلی، در چاه خانه‌اش نجاستی افتاده بود و می‌خواست نظر فقهی بدهد که اگر نجاستی در چاه آب بیفتد، ایا آب چاه کلا نجس می‌شود و باید آن را پر کرد، یا با برداشتن مقداری آب، چاه پاک خواهد شد. علامه حلی ابتدا چاه آب خانه خود را پر کرد، و خود را از شائبه نفع شخصی رها کرد، سپس فتوا داد که آب چاه از مطهرات است و با افتادن اشیای نجس در آن (بدون تغییر رنگ و بو و مزه آب چاه)، نجس نخواهد شد.

▪️جدای از آنکه سیاست حجاب نادرست است، و این نحوه امنیتی و انتظامی کردن یک موضوع اجتماعی، تنها به «افزایش تنش‌های اجتماعی بدون افزایش میزان عفت عمومی» منجر خواهد شد، اما نحوه اعمال همین سیاست نادرست، هم ناعادلانه است.

▪️مدتی است که با طرح جدید حجاب، هر مرکز اقتصادی شامل مجتمع تجاری، بوم‌گردی، مغازه و... که در آن زن بی‌حجاب به عنوان مشتری وارد شود و توسط کاسب‌ها بیرون نشود، آن مرکز پلمب خواهد شد، و ظاهرا با پرداخت جریمه، دادن تعهد، و گماردن ماموران تذکر یا مراعات حجاب در ورودی‌‌ها و داخل مجتمع‌ها، فک پلمب خواهد شد. (چون جزییات طرح جدید منتشر نشده، تنها بر اساس رویه‌ها و شنیده‌ها می‌توان نظر داد.)
اخباری که در باره پلمب‌ها بویژه تاکید بر مغازه‌های منسوب به افراد مهم، منتشر می‌شود، حاکی از آن است که ظاهرا اعمال این سیاست، به صورت یکسان نیست و حساسیت بر برخی مجتمع‌ها و مغازه‌ها بیشتر است و بی‌حجابی در آن مراکز، بی‌حجابی‌تر! است. بویژه اینکه در باره مجتمع‌های تجاری منسوب به برخی مراکز، هیچ خبری از پلمب منتشر نشده است.

▪️اما فارغ از این مساله، پلمب‌ کردن فقط در بخش خصوصی انجام شده و تاکنون خبری از پلمب مراکز عمومی و دولتی که مردم در آنها رفت‌وآمد دارند و بی‌حجابی هم در آن دیده می‌شود، مانند ترمینال فرودگاه و قطار و پایانه اتوبوس، ایستگاه مترو، فروشگاه اتکا و اداره پست و... شنیده نشده است. قاعدتا از کسانی که سیاست پرهزینه حجاب را اجرا می‌کنند، انتظار می‌رود که معادل پلمب را در بخش‌های عمومی و دولتی هم اجرا کنند. یعنی اگر بی‌حجابی از خدمات مرکز عمومی و دولتی استفاده کرد، آن مرکز بسته شود.

▪️اما نکته مهم اینجاست که بسته شدن صرف کفایت نمی‌کند، چون بودجه و حقوق مدیران و کارکنان دولتی، پرداخت خواهد شد، چه تعطیل شده باشد چه شده نباشد. معادل سازی پلمب برای جایی مانند مرکز خرید دولتی، آن است که در مدتی که آن مرکز پلمب شده، حقوق کارکنان و مدیران پرداخت نشود، و اگر جریمه‌ای باید پرداخت شود، جریمه از حقوق کارکنان و مدیران پرداخت شود نه از بودجه آن مرکز. این آن چیزی است که با پلمب مراکز، در بخش خصوصی اتفاق می‌افتد. اگر چنین کاری در یک مرکز دولتی ممکن نیست، پس واحدهای تجاری را چنین مجازات نکنید.

▪️پلمب مراکز تجاری و کسب و کار مردم، ممکن است بتواند در کوتاه‌مدت میزان مراعات ظاهری حجاب را افزایش دهد، ولی اثرات آن بر نارضایتی و خشم مردم و همچنین کسب و کار مردم آن اندازه زیاد است که قابل مقایسه با آن افزایش نیست. و البته کماکان، ادامه این سیاست‌های نادرست،‌ مردم را با مردم رودرو می‌کند و جامعه را به سمت تقابل و خشونت اجتماعی پیش می‌برد.

@javadimr
👍11
‏پیامبر خدا، به برکت رحمت الهی، با مردم، همین مردم کوچه و خیابان، خوش‌خو و مهربان بود. اگر تندخو و سنگدل (فظا غلیظ‌القلب) بود، که مردم از گرد او پراکنده می‌شدند. (ترجمه آیه ۱۵۹ سوره آل عمران)

‏تو به پیغمبر به چه مانی، بگو!
👍2
‏«ایران» در سریال جدید نتفلیکس، دیپلمات، ایرانی نیست که معمولا در سریال‌های و فیلم‌های آمریکایی دیده‌ایم؛ تصویر از آن، پیجیده‌تر است، نه فقط ایران، روسیه و انگلیس هم. ببینیدش!
👍3
حاج حسن زارع، نمونه مرد خودساخته یزدی

محمدرضا جوادی یگانه

امروز تشییع مرحوم «حاج حسن زارع بیدکی» بود، از مسجدی که خود ساخته بود؛ مسجد مهدی (عج)‌ در سه‌راه تهران‌ویلا.

▪️حاج حسن زارع، یکی از معدود شخصیت‌های یزدی است که تصویر مردم تهران از «مرد یزدی» را دهه‌های گذشته شکل دادند؛ تصویری که ترکیب این ویژگی‌ها است: دیندار، سخت‌کوش، جدّی، صادق، فروتن، خیّر، دقیق، حسابگر، و بدون فراغتی بیرون از خانواده و وابستگان. من ويژگی‌های مرد یزدی را در تعبیر «مرد خودساخته» ترکیب می‌کنم؛ فردی که مجبور است روی پای خود بایستد چرا که نزدیکانش اینقدر نداشته‌اند که به او کمک کنند. طبیعت هم آنقدر نعمتشان نداده که بشود از یکی گرفت و میان همه تقسیم کرد.

▪️دانستن روحیات یزدی‌ها بدون شناخت جفرافیای زادبومشان ممکن نیست. در ایران مناطقی هست که سخاوتمندی طبیعت،‌ هر چه را امسال از دست بدهید، سال بعد دوباره به شما ارزانی می‌کند. اما یزدی‌ها به زحمت مازادی داشته‌اند و اگر همان اندک مازاد را هم از دست می‌دادند، کسب دوباره آن بسیار دشوار بوده است. جایی که طبیعت خیلی فقیر است، نقش طبعیت برجسته‌تر می‌شود و ویژگی‌های محیط بر افراد تاثیر بیشتری می گذارد و آنها هم خودآگاهی بیشتری نسبت به اثر محیط دارند. لذا نمی‌توان یزد را از کویر جدا کرد، یعنی برای فهم شخصیت یزدی، اِشعار به کویری بودن او مهم است.

▪️کویر یعنی نبودن همیشگی. این نبودگی، مردم را دست به عصا بار می آورد. چیزی مشابه تفاوت میان جوانی و میانسالی است. در جوانی آنچه زیاد وجود دارد، فرصت است و توان از نو شروع کردن، اما در میانسالی دامنه انتخاب افراد محدود می‌شود و کمتر ریسک یا مخاطره می‌کنند. در کویر هم از اول شروع کردن خیلی سخت است. بنابراین عنصر کویر از لحاظ روانشناسی تاریخی در زندگی مردم یزد اهمیت دارد و بخشی از آگاهی جمعی یزدی‌ها را می‌توان با کویر درک کرد؛ آنهم با همه ابعاد کویر. یعنی اینکه فاصله آبادی‌ها از یکدیگر زیاد است، جمعیت زیادی وجود ندارد، مازاد ناشی از فعالیت اقتصادی کم است و کلا مواهب طبیعی اندک است. همه اینها باعث می‌شود که فرد متکی به خود باشد و ارتباطش با دیگران کم باشد. حاصل آن، نوعی انزوا، جدیت، سکوت و کم‌حرفی است، حرف و سخنی که به معنای نظریه و شعر و ادبیات هست. نتیجه دیگر آن هم محدود شدن تعاملات به دایره خویشاوندان و آشنایان است. از این روست که فراغتی نبوده و اگر هم بوده، تعاملی نبوده که محصول آن شعر و ادب و آداب (به معنای تشریفات) باشد. این یک بخش شخصیت یزدی را شکل می‌دهد. بخش دیگر آن، دین‌داری نسبتا خالص و پاک است. پاک‌دینی یعنی مذهبِ سالم‌مانده از دستبرد عناصر دیگر. عزاداری یزد را ببینید که سالم مانده است. یک علت زیبایی عزاداری در یزد همین سلامتش است، و انزوایی که گویی باعث این سلامت شده است.

▪️مهاجرت نسل قبل یزدی‌ها در نیمه اول سده گذشته به تهران، باعث گسترش این فرهنگ شد. تهرانی که چهارراه اقوام ایرانی شد، یزدی‌ها را به پرکاری و قناعت و سلامت شناخت و به آنها اعتماد کرد. اما اگر موزاییک ایران، ترکیبی از اقوام باشد که هست، آنچه یزدی می‌تواند به فرهنگ ملی اضافه کند، ترکیب پرکاری و کم‌توقعی است؛ چیزی شبیه اخلاق پروتستان یا «زهد این‌دنیایی» که ماکس وبر می‌گوید، یعنی کار کردن و همزمان،‌ قناعت کردن. داشتن و نخوردن فرق دارد با تلاش نکردن و نداشتن. البته همزمان هم مردمان یزد باید بخش‌های دیگری از فرهنگ ملی را در خود تقویت کنند، از جمله روحیه جسارت و مخاطره ایلیاتی که نتیجه‌اش نوآوری است، و نیز ادبیات و هنر. نکته آخر آنکه نگهداشتن زهد این‌دنیایی و ترکیب قناعت و پرکاری، و ترکیب دینداری و نیکوکاری، میراث پدران است برای نسل فعلی، و اگر از دستش بدهند، این سرمایه اجتماعی گرانقدر یزدی‌ها از دست خواهد رفت.

پ.ن.: من این مطالب را در مصاحبه‌ای در کتاب «یزد در تراز گفتگو» (اینجا) شرح داده‌ام و ابوالفضل مرشدی، جامعه‌شناس دانشگاه یزد، هم در مقاله و کتاب «اخلاق اقتصادی یزدی‌ها: سازگاری فعالانه» (اینجا) به آن پرداخته است.

@javadimr
👍14
Forwarded from شرق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفت‌وگوی «شبکه‌شرق» با محمدرضا جوادی یگانه، جامعه‌شناس:
🔺️ژانر خلقیات نویسی از کجا آمد؟

این گفت‌وگو را می‌توانید فردا (دوشنبه) در شرق بخوانید و ببینید.

https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-879827

@sharghdaily
sharghdaily.com
👍6
ساختار مقصر و مردم بیگناه

🔘 مصاحبه با روزنامه شرق در باره اخلاق اجتماعی مردم، خلقیات، دوراهی اجتماعی و اعتراضات اخیر، ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ (اینجا را ببینید)

محمدرضا جوادی یگانه


▪️می‌توان علل تاریخی، روان‌شناختی، ژئوپلیتیک و اجتماعی برای رفتارهای ناپسند موجود در جامعه ذکر کرد؛ اما مقصر اصلی «دولت» است که یا مسئله تولید می‌کند یا نمی‌تواند مسئله را حل کند.

▪️اصولا وظیفه دولت (به معنای state ‌و نه government) تعریف ساختار است. وقتی ساختار تعریف می‌شود، مسئله به سمت حل می‌رود. اگر مردم به حال خود رها شوند و به انصاف خودشان واگذار شوند، آن موقع بلاهت، نفع یا انتقام، مردم را به سمت رفتاری می‌کشاند که نتیجه‌اش ناخوشایند است.

▪️در نبود دولت مدرن، هر روز تعداد بیشتری از افراد جامعه متوجه می‌شوند که اگر بدون توجه به منافع جمعی، منافع شخصی خودشان را دنبال کنند، سود بیشتری به دست می‌آورند.

▪️تحلیل حوزه مبتنی بر نفع و قدرت (نفع میان شهروندان و اعمال قدرت میان شهروندان) باید از تحلیل حوزه اجتماعی متمایز بشود. حوزه دیگری هم هست که حوزه روابط میان مردم و دولت است. به نظرم خطرناک‌ترین یا بحرانی‌ترین مسئله امروز ایران، مسئله فقدان دولت است.

▪️مشکل اخلاق اجتماعی در جامعه ایران، مسئله ساختار است. مسئله مردم نیست. من نمی‌گویم مردم بی‌تقصیرند، اما مسئله اصلی جای دیگری است. من خیلی امیدی به تغییر ندارم و معتقدم سیستم متصلب است و متصلب‌بودن آن هم دلایل ساختاری دارد؛ تغییر کارگزار هم مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه تغییر در سیستم مورد نیاز است.

▪️لازم است از مردم اعاده حیثیت کرد و مردم را باید تبرئه کرد. مسئول خطاها و مشکلاتی که در جامعه وجود دارد و قابل انکار هم نیست، مردم نیستند، دولت است. یعنی در مشکلاتی که در جامعه ایران می‌بینیم، نقش مردم آن‌قدر کم است که از آن می‌شود صرف‌نظر کرد؛ چه در مشکلات ایجادشده در رابطه با دولت و چه در رابطه با روحانیت و چه در اخلاق اجتماعی. جای دیگری باید درست شود. ترویج گفتمان خلقیات، نعل وارونه‌زدن است. مشکل جای دیگری است.

@javadimr
👍7