Media is too big
    VIEW IN TELEGRAM
  واقعیت جهان همین ویدیو است: حقوق بشر یعنی حقوق بشر غربی. از نظرشان، ساکن جنوب جهانی، نه فقط اهالی غزه یا پانصد هزار کودک عراقی، حیوانات انساننمایی هستند که زمانی در قفس نگهداری میشدند و اکنون برایشان دیگرخواری تجویز میشود. در این جهان چارهای نیست جز قدرت، قدرت متکی بر مردم.
👍7
  این حجم از شادی بر عدم موفقیت رقیب سیاسی در غلبه بر تحریمها، و بیتوجهی مطلق به شدت نگرانی اقتصادی مردم،
در میانه یک فرسایش تمدنی را
تنها میتوان با از دست رفتن حسگرهای کلان شناسایی خطر تحلیل کرد.
مقایسه کنید این تفاخرها را با احساس بیآیندگی و کرختی ناشی از استیصال در مردم.
در میانه یک فرسایش تمدنی را
تنها میتوان با از دست رفتن حسگرهای کلان شناسایی خطر تحلیل کرد.
مقایسه کنید این تفاخرها را با احساس بیآیندگی و کرختی ناشی از استیصال در مردم.
👍22👎5
  Forwarded from ایسنا
This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  رئیس مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاستجمهوری در گفتوگو با ایسنا:
isna.ir/xdVcVQ
@isna94
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  👎61👍10
  
  ایسنا
لازم به ذکر است که مصاحبه در تاریخ ۱۲ شهریور انجام شده است.
👎21👍5
  لحظه اکنون؛ امتداد گذشته
مروری بر کتاب مشروطه همگان که نقدی است بر بابینمایی انقلاب مشروطه ایران
نوشته نیلوفر نادری
روزنامه هممیهن. ۲۴ مهر ۱۴۰۴. بخشهایی از نقد و بررسی کتاب توسط خانم نادری در ادامه آمده است. تمام مطلب را در اینجا بخوانید.
انقلاب مشروطه نقطه عطف مهمی در تاریخ معاصر ایران است؛ جنبشی که نهفقط سیاست، بلکه ساختار اجتماعی و فکری جامعه ایرانی را نیز دستخوش تغییر کرد. با وجود گذشت بیش از یکقرن از این خیزش مهم و تاریخی، هنوز هم درباره آن کتابها نوشته میشود و افراد مختلف میکوشند تا این رخداد را از زوایای گوناگون بررسی کنند.
با وجود این، هنوز هم درباره ماهیت و پشت پرده آن مناقشههایی وجود دارد که ازجمله آنها میتوان به نقش و نسبت بابیه و بهائیت با انقلاب مشروطه اشاره کرد؛ نسبتی که برخی بر آن پافشاری و برخی دیگر آن را رد میکنند. کتاب «مشروطه همگان؛ نقدی بر بابینمایی انقلاب مشروطه» نوشته محمدرضا جوادییگانه و علی راغب، با نگاهی جامعهشناسانه و انتقادی در پی آن است که این نسبت تاریخی را به چالش بکشد.
کتاب با مروری بر وقایع مشروطه و چهرههای کلیدی آن آغاز میشود و توضیحاتی را درباره بابیه و بهائیت و نقشهای احتمالیشان در آن زمان میدهد؛ توضیحاتی که این کتاب تخصصی، تاریخی و جامعهشناسانه را برای مخاطبانی که پیشزمینه لازم را ندارند هم قابل خواندن و قابل فهم میکند و شاید اینطور بتوان گفت که نقطه آغاز این کتاب یکی از نقاط قوت آن به حساب میآید. نویسندگان این اثر با تأکید بر عدمورود به داوری عقیدتی در مورد این دو فرقه، میکوشند جریانها، ادعاها و کنشهای شکلگرفته را بررسی کنند و در آخر به این نتیجه میرسند که نسبت دادن انقلاب مشروطه به بهائیان و بابیان، نهفقط بیاساس است، بلکه انحرافی در شناخت ریشههای واقعی و بومی این جنبش نیز بهشمار میآید.
....
این دو نفر در این کتاب یک کار جالب دیگر هم میکنند و آن این است که میکوشند سراغ ذهنیت جمعی بروند و بفهمند که بابی در ذهن مردم دوره مشروطه چه معنایی داشته است و به این نتیجه میرسند که این مفهوم بیش از اینکه یک شناسه اعتقادی باشد، یک اتهام سیاسی بوده است. آنها در همین راستا مثالهایی هم میآورند. برای مثال به سیدجمالالدین واعظ اتهام بابیگری زده بودند. چرا؟ چون از شاه انتقاد کرده بود. درواقع آنها با آوردن چنین مثالهایی میخواهند نشان دهند که در آن زمان هر نوع صدای مخالفی ممکن بود با برچسب بابیگری روبهرو شود.
نویسندگان درنهایت روی این مسئله تأکید میکنند که مشروطه یک انقلاب ملی و فراگیر بود؛ مشروطه نه برای گروه یا فرقه خاصی که برای همگان بود و تلاش برای انتساب آن به فرقهای خاص، چه از سوی بهائیان برای بهرهبرداریهای هویتی، چه از سوی جریانهای حکومتی برای تضعیف آن، درنهایت به تحریف واقعیت تاریخی مشروطه میانجامد. آنها این دو جریان را با وجود تفاوتهای ظاهری که دارند، دارای یک هدف مشترک اعلام میکنند و میگویند هر دوی این جریانها بهدنبال مسخ هویت ملی مشروطه بودهاند. چون یکی بر جهانوطنی و دیگری بر اسلامگرایی ایدئولوژیک تأکید کردهاند و هر دو نقش مردم ایران را در خلق این انقلاب نادیده گرفتهاند.
کتاب «مشروطه همگان؛ نقدی بر بابینمایی انقلاب مشروطه» اثری پژوهشی و پرچالش در حوزه تاریخنگاری انتقادی است و برای آنهایی که به تاریخ اجتماعی ایران و خوانشهای مختلف و جدید از انقلاب مشروطه یا حتی بررسی نقش فرقههای گوناگون در تحولات سیاسی علاقه دارند، کتابی آموزنده و جالب توجه خواهد بود. انقلاب مشروطه دستاوردهای قابلتوجهی برای جامعه ایران داشته است؛ از تدوین نخستین قانون اساسی گرفته تا تشکیل مجلس شورای ملی. مشروطه نقطه شروعی برای شکلگیری مشارکت مردمی در سیاست و تولد نهادهایی مانند مجلس بود که اگرچه با مقاومت ساختار قدرت روبهرو شد، اما بذر آگاهی و کنشگری سیاسی را در جامعه کاشت.
از آن زمان تاکنون، جنبشهای متعددی در ایران شکل گرفته که ادامه همان مسیر است؛ مسیری پرچالش، اما پایدار برای تحقق آزادی، عدالت و پاسخگوکردن قدرت. مردم ایران هنوز در مسیر مطالبهگری، پویایی سیاسی و تلاش برای ساختن آیندهای مبتنی بر حقوق شهروندی ایستادهاند. هر نسل در ادامه و امتداد خواستههای نسلهای قبل از خود، به زبان و با ابزار خود کنشگری کرده است و آنچه این روزها زیر و روی پوست این کشور در حال رخدادن است، امتداد همان آرمانهای مشروطهخواهان است؛ آرمانهایی که همه برای تحقق آن در تلاش هستند و همه اینها یعنی هرچقدر هم درباره مشروطه بنویسیم و بخوانیم کم است، چون لحظه اکنون امتداد گذشته است.
  
  مروری بر کتاب مشروطه همگان که نقدی است بر بابینمایی انقلاب مشروطه ایران
نوشته نیلوفر نادری
روزنامه هممیهن. ۲۴ مهر ۱۴۰۴. بخشهایی از نقد و بررسی کتاب توسط خانم نادری در ادامه آمده است. تمام مطلب را در اینجا بخوانید.
انقلاب مشروطه نقطه عطف مهمی در تاریخ معاصر ایران است؛ جنبشی که نهفقط سیاست، بلکه ساختار اجتماعی و فکری جامعه ایرانی را نیز دستخوش تغییر کرد. با وجود گذشت بیش از یکقرن از این خیزش مهم و تاریخی، هنوز هم درباره آن کتابها نوشته میشود و افراد مختلف میکوشند تا این رخداد را از زوایای گوناگون بررسی کنند.
با وجود این، هنوز هم درباره ماهیت و پشت پرده آن مناقشههایی وجود دارد که ازجمله آنها میتوان به نقش و نسبت بابیه و بهائیت با انقلاب مشروطه اشاره کرد؛ نسبتی که برخی بر آن پافشاری و برخی دیگر آن را رد میکنند. کتاب «مشروطه همگان؛ نقدی بر بابینمایی انقلاب مشروطه» نوشته محمدرضا جوادییگانه و علی راغب، با نگاهی جامعهشناسانه و انتقادی در پی آن است که این نسبت تاریخی را به چالش بکشد.
کتاب با مروری بر وقایع مشروطه و چهرههای کلیدی آن آغاز میشود و توضیحاتی را درباره بابیه و بهائیت و نقشهای احتمالیشان در آن زمان میدهد؛ توضیحاتی که این کتاب تخصصی، تاریخی و جامعهشناسانه را برای مخاطبانی که پیشزمینه لازم را ندارند هم قابل خواندن و قابل فهم میکند و شاید اینطور بتوان گفت که نقطه آغاز این کتاب یکی از نقاط قوت آن به حساب میآید. نویسندگان این اثر با تأکید بر عدمورود به داوری عقیدتی در مورد این دو فرقه، میکوشند جریانها، ادعاها و کنشهای شکلگرفته را بررسی کنند و در آخر به این نتیجه میرسند که نسبت دادن انقلاب مشروطه به بهائیان و بابیان، نهفقط بیاساس است، بلکه انحرافی در شناخت ریشههای واقعی و بومی این جنبش نیز بهشمار میآید.
....
این دو نفر در این کتاب یک کار جالب دیگر هم میکنند و آن این است که میکوشند سراغ ذهنیت جمعی بروند و بفهمند که بابی در ذهن مردم دوره مشروطه چه معنایی داشته است و به این نتیجه میرسند که این مفهوم بیش از اینکه یک شناسه اعتقادی باشد، یک اتهام سیاسی بوده است. آنها در همین راستا مثالهایی هم میآورند. برای مثال به سیدجمالالدین واعظ اتهام بابیگری زده بودند. چرا؟ چون از شاه انتقاد کرده بود. درواقع آنها با آوردن چنین مثالهایی میخواهند نشان دهند که در آن زمان هر نوع صدای مخالفی ممکن بود با برچسب بابیگری روبهرو شود.
نویسندگان درنهایت روی این مسئله تأکید میکنند که مشروطه یک انقلاب ملی و فراگیر بود؛ مشروطه نه برای گروه یا فرقه خاصی که برای همگان بود و تلاش برای انتساب آن به فرقهای خاص، چه از سوی بهائیان برای بهرهبرداریهای هویتی، چه از سوی جریانهای حکومتی برای تضعیف آن، درنهایت به تحریف واقعیت تاریخی مشروطه میانجامد. آنها این دو جریان را با وجود تفاوتهای ظاهری که دارند، دارای یک هدف مشترک اعلام میکنند و میگویند هر دوی این جریانها بهدنبال مسخ هویت ملی مشروطه بودهاند. چون یکی بر جهانوطنی و دیگری بر اسلامگرایی ایدئولوژیک تأکید کردهاند و هر دو نقش مردم ایران را در خلق این انقلاب نادیده گرفتهاند.
کتاب «مشروطه همگان؛ نقدی بر بابینمایی انقلاب مشروطه» اثری پژوهشی و پرچالش در حوزه تاریخنگاری انتقادی است و برای آنهایی که به تاریخ اجتماعی ایران و خوانشهای مختلف و جدید از انقلاب مشروطه یا حتی بررسی نقش فرقههای گوناگون در تحولات سیاسی علاقه دارند، کتابی آموزنده و جالب توجه خواهد بود. انقلاب مشروطه دستاوردهای قابلتوجهی برای جامعه ایران داشته است؛ از تدوین نخستین قانون اساسی گرفته تا تشکیل مجلس شورای ملی. مشروطه نقطه شروعی برای شکلگیری مشارکت مردمی در سیاست و تولد نهادهایی مانند مجلس بود که اگرچه با مقاومت ساختار قدرت روبهرو شد، اما بذر آگاهی و کنشگری سیاسی را در جامعه کاشت.
از آن زمان تاکنون، جنبشهای متعددی در ایران شکل گرفته که ادامه همان مسیر است؛ مسیری پرچالش، اما پایدار برای تحقق آزادی، عدالت و پاسخگوکردن قدرت. مردم ایران هنوز در مسیر مطالبهگری، پویایی سیاسی و تلاش برای ساختن آیندهای مبتنی بر حقوق شهروندی ایستادهاند. هر نسل در ادامه و امتداد خواستههای نسلهای قبل از خود، به زبان و با ابزار خود کنشگری کرده است و آنچه این روزها زیر و روی پوست این کشور در حال رخدادن است، امتداد همان آرمانهای مشروطهخواهان است؛ آرمانهایی که همه برای تحقق آن در تلاش هستند و همه اینها یعنی هرچقدر هم درباره مشروطه بنویسیم و بخوانیم کم است، چون لحظه اکنون امتداد گذشته است.
هممیهن
  
  لحظه اکنون؛ امتداد گذشته/مروری بر کتاب مشروطه همگان که نقدی است بر  بابینمایی انقلاب مشروطه ایران
  انقلاب مشروطه نقطه عطف مهمی در تاریخ معاصر ایران است؛ جنبشی که نهفقط سیاست، بلکه ساختار اجتماعی و فکری جامعه ایرانی را نیز دستخوش تغییر کرد.
👍7
  هنوز حقیقت ماجرای تعرض بازیگر سرشناس روشن نشده، اما مساله زنآزاری و کودکآزاری آن اندازه هولناک است که حتی احتمال کوچک وقوع آن را هم، باید جدی گرفت. آرامش روانی زنان و کودکان مهمتر از احتیاط در حفظ حیثیتها است. چه بسیار زندگیها و آیندهها که با این احتیاطها به باد رفته.
👍17
  امروز دویست و دوازدهمین سالروز  عهدنامه گلستان است:
«تحریرآ فی معسکر روسیه در رودخانه زیوه من محال گلستان متعلٌقه قراباغ به تاریخ بیست و نهم شهر شوال المکرم سنه یک هزار و دویست و هشت (۱۲۰۸) هجری نبوی مطابق دوازدهم ماه اکتوبر سنه یک هزار و هشتصد و سیزده ۱۸۱۳ عیسوی سمت تحریر رفت» (به نقل از توییت سام گیوراد)
شبیهترین واقعه تاریخی به حوادث اخیر، دوران پس از عهدنامه گلستان است. جامعه ایران پس از رویارویی منتهی به عهدنامه گلستان، سراسر دگرگون شد. البته آن تجربه آنچنان سهمگین بود که امکانات سنت برای گذر از بحران، انکار و فراموش شد. بجای تکرار آن تجربه، پس از ۲۱۲ سال، راهی دیگر باید جست.
«تحریرآ فی معسکر روسیه در رودخانه زیوه من محال گلستان متعلٌقه قراباغ به تاریخ بیست و نهم شهر شوال المکرم سنه یک هزار و دویست و هشت (۱۲۰۸) هجری نبوی مطابق دوازدهم ماه اکتوبر سنه یک هزار و هشتصد و سیزده ۱۸۱۳ عیسوی سمت تحریر رفت» (به نقل از توییت سام گیوراد)
شبیهترین واقعه تاریخی به حوادث اخیر، دوران پس از عهدنامه گلستان است. جامعه ایران پس از رویارویی منتهی به عهدنامه گلستان، سراسر دگرگون شد. البته آن تجربه آنچنان سهمگین بود که امکانات سنت برای گذر از بحران، انکار و فراموش شد. بجای تکرار آن تجربه، پس از ۲۱۲ سال، راهی دیگر باید جست.
👍4
  Forwarded from Critic l مریم نصر
نامه دکتر بهدخت نژاد حقیقی درباره آنچه در دانشگاه و بر دانشگاه و علوم انسانی میگذرد. 
@neocritic
شاید کمی متجملانه باشد در این اضطراب عمیق برای آینده مملکت که دلها سخت متحیّر تا حال چون شود کسی از وضع دانشگاه بگوید، اما این قصه قدیمی است و همه قصه های بزرگ قدیمی خرده روایتهای به حاشیه رانده شدهای دارند. بلند شدن صدای یکی از آن همه خرده روایتهای مسکوت در غوغای این روزها مثل فریاد زیر آب است اما چه چاره از بازگفتن؟
من در این قیامت نهال خود مینشانم...
@neocritic
👍6
  Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
ابراز نگرانی نسبت به خبر احضار و بازداشت برخی جامعهشناسان
در شرایطی که جامعه ایران با دشواریهای متعدد اقتصادی، اجتماعی و نیز تهدیدهای بیرونی مواجه است، انتشار اخباری مبنی بر احضار یا بازداشت شماری از جامعهشناسان و پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی، مایه نگرانی عمیق جامعه علمی کشور است.
علوم اجتماعی در همه جوامع بهمثابه وجدان نقاد جامعه و یاریگر سیاستگذاران در درک واقعیتهای پیچیده اجتماعی عمل میکند. تضعیف امنیت حرفهای و روانیِ پژوهشگران این حوزه نه تنها به زیان جامعه علمی، بلکه به زیان کل جامعه است که بیش از هر زمان دیگر به تحلیلهای واقعبینانه و سیاستهای مبتنی بر دانش نیاز دارد.
انجمن جامعهشناسی ایران با ابراز نگرانی از این رویدادها، بر ضرورت حفظ امنیت، آرامش و آزادی اندیشه و بیان برای اعضای جامعه علمی کشور تأکید میکند و امید دارد مسئولان امر، با درایت و تدبیر، شرایطی را فراهم آورند که ضمن آزادی سریع این پژوهشگران و محققان، اهالی علم بتوانند در فضایی امن و به دور از اضطراب، به رسالت علمی و اجتماعی خود در خدمت به کشور ادامه دهند.
هیاتمدیره انجمن جامعهشناسیایران
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
در شرایطی که جامعه ایران با دشواریهای متعدد اقتصادی، اجتماعی و نیز تهدیدهای بیرونی مواجه است، انتشار اخباری مبنی بر احضار یا بازداشت شماری از جامعهشناسان و پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی، مایه نگرانی عمیق جامعه علمی کشور است.
علوم اجتماعی در همه جوامع بهمثابه وجدان نقاد جامعه و یاریگر سیاستگذاران در درک واقعیتهای پیچیده اجتماعی عمل میکند. تضعیف امنیت حرفهای و روانیِ پژوهشگران این حوزه نه تنها به زیان جامعه علمی، بلکه به زیان کل جامعه است که بیش از هر زمان دیگر به تحلیلهای واقعبینانه و سیاستهای مبتنی بر دانش نیاز دارد.
انجمن جامعهشناسی ایران با ابراز نگرانی از این رویدادها، بر ضرورت حفظ امنیت، آرامش و آزادی اندیشه و بیان برای اعضای جامعه علمی کشور تأکید میکند و امید دارد مسئولان امر، با درایت و تدبیر، شرایطی را فراهم آورند که ضمن آزادی سریع این پژوهشگران و محققان، اهالی علم بتوانند در فضایی امن و به دور از اضطراب، به رسالت علمی و اجتماعی خود در خدمت به کشور ادامه دهند.
هیاتمدیره انجمن جامعهشناسیایران
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
👍3