رویای ایرانی - جوادی یگانه
1.1K subscribers
176 photos
52 videos
26 files
249 links
نوشته‌های محمدرضا جوادی یگانه
Download Telegram
گسل‌های ترمیم‌شده، شکاف‌های تعمیق‌شده

یادداشت محمدرضا جوادی یگانه در ماهنامه تجارت فردا، در باره ماهیت اعتراضات اخیر و تاثیر آن در ترمیم گسل‌های اجتماعی، و تعمیق گسل دولت-ملت و روحانیت-ملت
و نیز تحلیل رفتارهای سه گروه دولت، معترضان و براندازان و پیش‌بینی جهت منازعه


bit.ly/3TwL37r

bit.ly/3G6oQtP
گسل‌های ترمیم‌شده، شکاف‌های تعمیق‌شده

یادداشت محمدرضا جوادی یگانه در ماهنامه تجارت فردا، در باره ماهیت اعتراضات اخیر و تاثیر آن در ترمیم گسل‌های اجتماعی، و تعمیق گسل دولت-ملت و روحانیت-ملت
و نیز تحلیل رفتارهای سه گروه دولت، معترضان و براندازان و پیش‌بینی جهت منازعه

@javadimr

bit.ly/3G6oQtP
‏الهام علی‌یف، در سخنرانی در نهمین اجلاس سران ترک، از «هموطنان خود که از کشور آذربایجان جدا شده‌اند» یاد کرده است.
اشتباه محاسباتی هولناکی کرده ‌علی‌یف. اعتراضات ایران داخلی‌ است و فقط به خود ایرانی‌ها ربط دارد.

در جریان اعتراضات اخیر، آنچه بوضوح روشن شد این بود که ایرانیان معترض، سودای تجزیه‌ ندارند و تمامیت ارضی ایران برایشان، خدشه‌ناپذیر است.

شعر «ای مگس…» را اینجا باید خواند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
 
گویید به نوروز که امسال نیاید
 
این روزها شعری که پیرمردی افغان در رثای وطن می‌خواند، زیاد دیده شده است. مهمتر از متن، لحن شعر است که قابل ترجمه نیست و برای همه ما قابل درک است. هویت و ریشه‌های مشترک میان ایران با افغانستان و سایر کشورهای فارسی زبان را از اینجا هم می‌توان دید.
 
شعری که او می‌خواند،‌ از شاعر معروف افغانستان، خلیل‌الله خلیلی است. خلیلی سی و پنج سال پیش،‌ در سال ۱۳۶۶ در پاکستان، درگذشته و جسدش ده سال پیش به افغانستان منتقل و در دانشگاه کابل دفن شد، جایی که او زمانی معاون دانشگاه بوده است.
 
شعر «گویید به نوروز که امسال نیاید» عاشقانه استاد خلیلی است با وطن، که پس از کودتای ۱۳۵۷،‌ درگیر جنگ داخلی و حمله خارجی شوروی‌ها شده بود. خلیلی در غربت مرد، اما در انتهای این شعر، امیدوار بود که « كس نیست كه پیروز شود جز تو دراین جنگ».

شاید شعر را کامل ندیده باشید، متن کامل شعر را در وبلاگ گلبانگ۲۳۵ در بلاگفا می‌توانید ببینید.

البته پیرمرد، به جای کشور، قندوز می‌گوید، قندوز یا کهن‌دژ نام شهری باستانی در شمال افغانستان است که مرکز ولایتی به همین نام هم هست.
 
  @javadimr
👍2
گویید به نوروز که امروز نیاید

شعری از خلیل‌الله خلیلی
شاعر افغانستان
۱۲۸۶-۱۳۶۶


 
 
گویيد به نوروز كه امسال نیاید
دركشور خونین كفنان ره نگشاید
بلبل به چمن نغمه ی شادی نسراید
ماتمزدگان را لبِ پُر خنده نشاید
 
 
خون می دمد از خاك شهیدان وطن وای
ای وای وطن وای

گلگون كفنان را چه بهار و چه زمستان
خونین جگران را چه بیابان، چه گلستان
دركشور آتش زده، درخانه ی ویران                                  
كس نیست زنًد بوسه به رخسارِ یتیمان
 
كس نیست كه دوزد به تنِ مُرده : كفن، وای
ای وای وطن وای

از سینه ی هرسنگِ تو خون می دًمد امروز
از خاك تو مستی و جنون می دًمد امروز
آن لاله چه دیده كه نگون می دمد امروز؟ 
وان سبزه چرا زرد و زبون می دًمد امروز؟
 
سرخ است به خون پا و سًرِ سرو و سمن وای
ای وای وطن وای

ای برهنه پا، سروِ سرافراز تویی تو
سردار و سزاوار به هر ناز تویی تو
دشمن شكن و فاتح و سرباز تویی تو
فرمانده ی این خاك، زِ آغاز، تویی تو
 
غیر از تو كسی نیست درین مرزِ كهن وای
ای واي وطن وای

بشتاب كه در بازوی تو فرِ خداییست
در گردش چشمانٍ‌ تو انوارِ الهیست
آیینِ تو فرماندهی و قلعه گشاییست
شمشیرِ تو روشنگرِ اسرارِ سماییست
 
تاریخ تو ثبت است به هر كوه و دمن وای
ای وای وطن وای

جز لاله ی خونبار كه روید ز زمینت                                      
كس نیست نهد گوش به فریادِ حزینت
جز نام خدا، نیست دگر نقشِ نگینت                                      
تاریخ زند بوسه ی عزت به جبینت
 
ای كارِ تو زینت دهِ اعصار و زِمًن وای
ای وای وطن وای

قرآنِ خدا را به ته پاشنه سودند
با داسِ جفا كِشتِ امیدِ تو درودند
آمیخته با زهر، فضای تو نمودند
آثارِ گرانقدر تو را جمله ربودند
 
بر پا و سًرِ شیر ببستند رًسن وای
ای وای وطن وای

نِی تاج به كار آیدت امروز نه اورنگ
نِی صاحبِ سرمایه كه با سودِ گرانسنگ
خون دلِ تو خورده به صد حیله و نیرنگ
كس نیست كه پیروز شود جز تو دراین جنگ
 
ای بازوی رزمنده ی زنجیرشكن وای
ای وای وطن وای

به نقل از :
Golbang235.blogfa.com/post/1584
 
@javadimr
👍2
Statistics_in_the_social_and_behavioral.pdf
4.7 MB
📖 کلان داده‌ها و علوم اجتماعی

مقدمه کتاب:
جهان برای اندیشمندان علوم اجتماعی تجربی تغییرکرده است.
انواع تازه‌ای از "کلان داده‌ها" میدان پژوهش جدیدی را بوجودآورده‌اند.

@theSOCIOLOGYbooks
در باره محاکمه خشونت معترضین

الف) نظام اعتراضات را فروکش‌کرده
ارزیابی می‌کند و محاکمه معترضینی که رفتارهای خشونت‌‌آمیز و منجر به قتل علیه ماموران و حامیان نظام داشته‌اند، را آغاز و برخی احکام اولیه سنگین هم صادر کرده است.

ب) اما رفتارهای خشن معترضین، تنها بخشی از ماجرای اعتراضات اخیر است و بخش مهمتر، این است که اعتراضات، به دلیل مرگ مهسا امینی در گشت ارشاد آغاز شد و در ابتدا اعتراض در فضای مجازی بود و بعد تظاهرات خیابانی آرام متعرضین.

ج) خشونت معترضین از زمانی آغاز شد که هم به دلایل اعتراض مردم بی‌توجهی شد و هم برخورد خشن با اعتراضات صورت گرفت. چشم‌پوشی از تخلفات منجرشده به اعتراضات و فقدان تدبیرهای آغازین در مواجهه با اعتراضات، یکی از علل گسترش اعتراض‌های مردم و به خشونت کشیده‌شدن آن بوده است.

د) همچنین در سکوت خبری صدا و سیما و محدودیت‌های رسانه‌های داخلی در اطلاع‌رسانی و بررسی اعتراضات، شبکه‌های اجتماعی و شبکه‌های ماهواره‌ای مروج خرابکاری و خشونت، تنها منبع خبری مردم شدند. آنها هم بر تخلفات اولیه و بی‌تدبیری‌های مداوم و اظهارنظرهای تحقیرکننده و عصبانی‌کننده سوار شدند و به مردم آموزش خشونت دادند و مردم را به سمت خشونت بیشتر راندند.

ه) محاکمه یک‌طرفه معترضان خشن (صرف‌نظر از نحوه رسیدگی به اتهامات)، و بی‌توجهی مطلق به نیمه اول ماجرا یعنی دلایل شروع و گسترش اعتراضات، جدای از آنکه مردم را بیشتر بر سر خشم می‌آورد، دامنه اعتراض را هم گسترده‌تر خواهد کرد.
جوان ایرانی، گوشت دم توپ براندازان

چند روز پیش‌تر (اینجا)، نظرم را در باره محاکمه خشونت معترضین نوشته بودم و اینکه علاوه بر مراعات قواعد محاکمه عادلانه، بررسی علل اعتراضات و محاکمه آنها که با گفته‌ها و اعمالشان مردم را تحقیر و عصبانی کردند اولویت دارد. از نظر من، مردم حق اعتراض دارند و کسی نباید با مردم معترض، برخورد خشن داشته باشد.
اما در اعتراضات اخیر، براندازان اصرار بر خشونت کور و خرابکاری شرافتمندانه! دارند و در حالی که خود در خارج از کشور، بر ساحل آرامش نشسته‌اند، مردم ایران را به باتلاق خشونت بیشتر تهییج می‌کنند: به مردم آموزش می‌دهند در خیابان و اتوبان میخ بریزند تا لاستیک کامیون‌هایی که به اعتصاب نپیوسته‌اند پنچر شود، مغازه‌هایی را که اعتصاب نمی‌کنند تهدید به آتش زدن می‌کنند، و نیز مردم را به برخورد خشن با ماموران و لباس‌ شخصی‌ها تشویق می‌کنند. (البته نحوه برخورد ماموران با معترضین از ابتدا درست نبوده است و من آن را تایید نمی‌کنم.)
این تحریک مردم از طریق رسانه‌های اجتماعی و شبکه‌های ماهواره‌ای، منجر شده به چند مورد قتل دسته‌جمعی، از جمله قتل دسته‌جمعی مرحوم روح‌االله عجمیان در کرج. اکنون که محاکمه عاملان آن قتل در جریان است، رسانه‌های برانداز، عمل متهمان را به قتل را با توصیفاتی ساده‌ای چون: مرگ مامور بسیجی، کتک زدن پروژه بسیجی یا حتی تعبیر عامی چون حوادث چهلم مرحوم حدیث نجفی بیان می‌کنند، و این امر نشان از آن دارد که براندازان نمی‌خواهند مخاطبانشان در ایران متوجه پیامدهای کاری که می‌کنند بشوند.
گوشت دم توپ (Cannon fodder)، واژه ای است برای نامیدن افراد و سربازان بی‌ارزش که در صف نخست حمله در جنگ‌ها استفاده  و بنوعی به عنوان سرباز یک بار مصرف شناخته می‌شدند. در این روش سربازان بی‌ارزش تر و کم‌تجربه‌تر که خرج کمتری برای آموزش آنها نسبت به سربازان حرفه‌ای شده است، آگاهانه توسط فرماندهان خود در صف اول حمله قرار میگیرند، با قبول شانس اینکه تلفات زیادی متحمل خواهند شد تا آتش و انرژی دشمن را مصروف خویش سازند، تا زمانی که سربازان حرفه‌ای تر و با‌ارزش‌تر از راه برسند و دشمن خسته را از پای درآورند. (انجمن میلیتاری)
رسانه‌های برانداز برای پیشبرد پروژه خود، که برانداختن نظام جمهوری اسلامی «به هر قیمتی» است، و از جوانان ایرانی به عنوان گوشت دم توپ یا سرباز یک‌بار مصرف استفاده می‌کنند.
👎6👍5
⭕️این معارضان، محارب نیستند

🔻حرکتهای اعتراضی در نظام اسلامی که به خشونت می‌انجامد، دو گونه است:
الف) خشونت هایی که توسط گروهها و سازمانهای مسلح انجام می‌شود. سازمانهایی که به هدف براندازی حکومت و یا ضربه زدن به آن از راه به قتل رساندن افراد موثر حکومت تشکیل می‌شود.
ب) خشونت هایی که توسط افراد معترض پراکنده-- که چه بسا در اثر فقدان فضای اعتراض مسالمت آمیز و یا کم تحملی حکومتها-- انجام می‌شود. افرادی که وابستگی به یک سازمان عملیات مسلحانه ندارند و صرفا در جریان حرکت اعتراضی مردمی، دست به خشونت زده و موجب قتل و یا آسیب برخی عناصر حکومتی می‌شوند.

🔻نوع اول در فقه "فئه باغیه" نامیده می‌شود و حکومت موظف است با آنها قتال نموده و سازمانشان را منهدم سازد.
ولی نوع دوم مشمول حکم باغی نیستند و برخورد با آنها متفاوت است.
شیخ طوسی و به تبع او فقهای دیگری، حکم "بغی" را به گروه اول اختصاص داده اند: یعتبر فی جریان حکم البغاه کونهم فی منعه و کثره لایمکن کفهم و تفریق جمعهم الا بالاتفاق و تجهیز الجیوش و القتال، فاما ان کانوا نفرا یسیرا کالواحد و الاثنین و العشره و کیدهم ضعیف لم یجر علیهم حکم اهل البغی. صاحب جواهر همین نظر را تایید می‌کند.

🔻برای تبیین این تفاوت استناد شده به ماجرای اقدام ابن ملجم در ترور امیرالمومنین که حضرت در زمان جراحت، توصیه به احسان به ابن ملجم نمودند و سفارش کردند که در صورت مرگ، فرزندان، او را عفو کنند!
إِنْ أَبْقَ فَأَنَا وَلِيُّ دَمِي وَ إِنْ أَفْنَ فَالْفَنَاءُ مِيعَادِي وَ إِنْ أَعْفُ فَالْعَفْوُ لِي قُرْبَةٌ وَ هُوَ لَكُمْ حَسَنَةٌ فَاعْفُوا أَ لاٰ تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اَللّٰهُ لَكُمْ (نامه ۲۳ نهج البلاغه)
این سخن امیرالمومنین گویای آن است که اگر معترضی دست به سلاح هم ببرد و شخص امام معصوم را هم به قتل برساند مشمول حکم بغاه ( ویا محاربان) نیست و:
اولا: جنایت او در حوزه حقوق خصوصی مطرح می‌شود و مجازات او به عنوان قصاص بوده و در اختیار اولیای دم می‌باشد و نباید آن را مصداق محاربه تلقی نموده و کیفر را وظیفه حکومت دانست.
ثانیا: در برابر همین افراد جنایتکار و قاتل هم عفو و گذشت از سوی اولیای دم، پسندیده بوده و بر قصاص ترجیح دارد.

🔻از سوی دیگر باید توجه داشت که بلحاظ مبانی فقهی به هر کسی که علنا مبادرت به قتل دیگری می‌کند "محارب" اطلاق نمی‌شود. در قرآن کریم  قبل از آنکه مجازات محارب بیان شود "فساد فی الارض" به موضوع آن افزوده شده، یعنی "محاربی که مفسد فی الارض" است دارای آن مجازات است:
«إِنَّمَا جَزَ ٰ⁠ۤؤُا۟ ٱلَّذِینَ یُحَارِبُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَیَسۡعَوۡنَ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُوۤا۟ أَوۡ ....»[سوره مائده/٣٣]
از این رو فقهای بزرگ به قید "فساد فی الارض" در تفسیر محاربه توجه داشته اند مثلا صاحب جواهر پس از آنکه محاربه را به سلاح کشیدن برای ایجاد رعب و خوف در مردم می‌داند، این قید را اضافه می‌کند که: بگونه ای که "قصد فساد فی الارض" تحقق داشته باشد: علی وجه یتحقق به صدق اراده الفساد فی الارض. وی در ادامه تاکید می‌کند که در صدق محاربه قصد رعب و وحشتی ملاک است که موجب فساد فی الارض باشد: و المدار علی قصد الاخافه الذی یتحقق به الفساد فی الارض(جواهرالکلام/ج۴۱/ص۵۶۴ و ۵۶۶)
همین نکته مورد توجه علامه طباطبایی نیز بوده است، او می‌گوید: "سعی برای فساد در زمین" معنای محاربه را مشخص می‌کند از قبیل راهزنانی که امنیت عمومی را مختل می‌سازند، پس صرفا  محاربه کافی نیست، چه اینکه هرگز رسول خدا با کفاری که می‌جنگیدند، پس از پیروزی چنین رفتاری نداشت و آنها را اینگونه مجازات نمی‌کرد.(المیزان/ج۵/ص۳۲۶)

🔻اینک باید تامل نمود و پاسخ داد: آیا کسانی که قصد اخلال در امنیت عمومی نداشته و صرفا در اعتراض به حکومت، دست به رفتارهای خشن می‌زنند و یا مرتکب قتل یا جرح نسبت بخصوص ماموران حکومتی می‌شوند، کارشان مصداق "یسعون فی الارض فسادا" بوده مستحق مجازات محارب هستند و یا تحت عناوین دیگری مجازات شده و کیفرشان متفاوت از محارب است؟
فراموش نکنیم که محارب و مفسد فی الارض از جنس قطاع الطریق و اشرار خون آشام است که در صدد قتل و غارت مردم است، او با نظام سیاسی مشکل ندارد و در هرحکومتی بدنبال شرارت است ولی معترض قانون شکن در برابر حکومت موضع دارد و بدنبال استقرار نظم دیگری است و به این دلیل است که این دو کاملا از دو جنس متفاوتی هستند
او با مردم طرف است و این با یک نظم سیاسی خاص و یا با یک شخص در راس آن، طرف است.
در محاربه حاکم از "امنیت مردم" در برابر سلاح بدستان دفاع می‌کند ولی در اینجا به عکس، معترض در برابر مردم نیست بلکه با حاکم معارضه داشته و حاکم با مجازت وی، از "امنیت خود" دفاع می‌کند.
در فقه این جرائم تفکیک شده و مجازات آنها متفاوت است.

@mohammadsorooshmahallati
👍1
‏تعجیل در اعدام ⁧ #محسن_شکاری⁩ بدون ارائه دلایلی که افکار عمومی را قانع کند که هم اعدام ضرورت داشته و هم همه جوانب مساله دیده شده و محکوم از همه حقوق قانونی خود برخوردار بوده؛

‏در کنار عدم محاکمه عوامل شکل‌گیری اعتراضات و عوامل تشدیدکننده آن؛

‏و عدم بررسی فوری عوامل کشتن و نابینا کردن و جراحت تعداد زیادی از معترضین؛

‏تنها بر شدت خشم مردم افزوده.

‏لا یسرف فی القتل، در گرفتن جان مردم احتیاط کنید.