_میخوای نفروشمت به شیخای عرب؟ چه سودی برام داری که نکنم اینکارو؟
با هق هق نگاهم کرد
_هرچی بگی انجام میدم ، نکن اینکارو باهام نکن
اروم خندیدم ، گفته بودم ازش خوشم اومده؟
_عروسک من میشی؟🔞💦
با چشمای گریون نگاهم کرد
_چی؟
موهاشو اروم لمس کردم
_عروسک منو امیر شو ، منم در ازای این تورو نمیفرستمت برای شیخای عرب!
https://t.me/+jhMNHYLkdd04NGJk
دوتا پسر با تمایلات خاص که در ازای اینکه دختره رو نفروشن به شیخای عرب میخوان که....😱🔞💦
#پارت_واقعی_رمان
_اهههه بکن منوو اووف اوم با یرای کلفت و خوشمزه اتون آب صمو بیارید اهههه جووون اهههه
اینقد تو صم تلمبه زدن که برای بار پنجم آب منیشون توی ص تپلم ریخت
پستون های خیس از آب منیشونو مالیدم که امیر نوک پستونمو شروع کرد مکیدن و دوباره ضربه های خشن و محکم و شهوانی توی صم کوبیدن که یهو...
https://t.me/+jhMNHYLkdd04NGJk
با هق هق نگاهم کرد
_هرچی بگی انجام میدم ، نکن اینکارو باهام نکن
اروم خندیدم ، گفته بودم ازش خوشم اومده؟
_عروسک من میشی؟🔞💦
با چشمای گریون نگاهم کرد
_چی؟
موهاشو اروم لمس کردم
_عروسک منو امیر شو ، منم در ازای این تورو نمیفرستمت برای شیخای عرب!
https://t.me/+jhMNHYLkdd04NGJk
دوتا پسر با تمایلات خاص که در ازای اینکه دختره رو نفروشن به شیخای عرب میخوان که....😱🔞💦
#پارت_واقعی_رمان
_اهههه بکن منوو اووف اوم با یرای کلفت و خوشمزه اتون آب صمو بیارید اهههه جووون اهههه
اینقد تو صم تلمبه زدن که برای بار پنجم آب منیشون توی ص تپلم ریخت
پستون های خیس از آب منیشونو مالیدم که امیر نوک پستونمو شروع کرد مکیدن و دوباره ضربه های خشن و محکم و شهوانی توی صم کوبیدن که یهو...
https://t.me/+jhMNHYLkdd04NGJk