「 𝐁𝐀𝐁𝐘 𝐇𝐎𝐑𝐍𝐘 」
9.84K subscribers
197 photos
35 videos
70 links
Download Telegram
「 𝐁𝐀𝐁𝐘 𝐇𝐎𝐑𝐍𝐘 」
#پارت۳۹۸ باورم نمیشد که اونم تو این مهمونی بود. چرا باید بین این همه جا دوباره می اومد اینجا و با هم رو به رو می شدیم! اصلا پروانه چرا باید تو چنین مهمونی باکلاسی حضور داشته باشه! نکنه منو تعقیب کرده و اینجا اومده با این فکر دوباره مشغول خوردن…
#پارت۳۹۹






دو هفته از اون مهمونی کذایی می گذشت و من پروانه رو به طور کامل از یاد برده بودم.

امروز قرار بود جواب آزمایش بیاد و آقای کاویانی واسه شام یه مهمونی جمع و جور ترتیب دیده بود تا منو به عنوان نوه اش به همه معرفی کنه.

کارکنان شرکت و کارخونه هم به این مهمونی دعوت بودن و برخلاف اصرار های من برای خبر دار نشدن اونا آقای کاویانی گفته بود که می خواد همه بدونن که من نوه اش هستم تا همه جا راحت بتونه باهام خوب و صمیمی رفتار کنه و نگران حرف های پشت سرمون نباشه.

با این که دلم نمی خواست این موضوع رو همکار های قبلیم بدونن اما حرف دیگه ای نزدم.

از اون شب تا به حال هیچ مهمونی و دختر بازی نرفته بودم و همون طور که آقای کاویانی گفته بود آسه رفته بودم و آسه اومده بودم.

حس می کردم یه نفر رو گذاشته تا مدام مراقبم باشه واسه همین نمی خواستم که همین اول کار از خودم ناامیدش کنم و کاری کنم که اعتمادش به من رو از دست بده.

می دونستم که از این به بعد راه سختی رو در پیش دارم.