مهدی موعود
227 subscribers
7.32K photos
2.01K videos
3 files
56 links
حال و هوای جمکران
کلی کانال تو تلگرام داری نمی خوایی یه کانال به آقا امام زمان (عج) اختصاص بدی
عکس 📷
دل نوشته ❤️
حدیث 📖
روایت 📋
سخنرانی مذهبی 🎙
💥لایو 🎥 از مسجد 🕌جمکران در کانال جمکران ۳۱۳

@ghonot110
Download Telegram
🌴🌴🌴🔆 #پندانه

وسعت رزق، دست خودمونه

🔹دوش حمام رو نگاه کن؛ آب از بالای سرت میاد ولی اینکه اصلاً آب باز باشه یا نه، کم باشه یا زیاد، سرد باشه یا گرم، به تو مربوط می‌شه. که کدوم شیر رو بچرخونی.

🔸این مثال رو زدم که بگم ماجرای «رزق و روزی» همچین ماجراییه.

🔹رزق ما تو آسمونه، اون بالا. به همین خاطر قرآن می‌گه:
«و فی السماء رزقکم»

🔸ولی اینکه فرو بباره یا نه، کم بباره یا زیاد، به سعی و تلاش ما بستگی داره.
«لیس للانسان الا ما سعی»

🔹فرمود اگر کسی رزقش کمه، انفاق کنه.
می‌گیم دست خودم خالیه، اما خدا می‌گه از همونی که داری ببخش تا برات زیادش کنم.

🔸چه حساب و کتاب قشنگی داره خدا. همه چیزش بوی محبت می‌ده.

🔹می‌گه:
غمگینی؟ دلی رو شاد کن؛
خسته‌ای؟ دست افتاده‌ای رو بگیر؛
نگاه نکن کم داری، ببخش؛ من برات زیادش می‌کنم، درستش می‌کنم.

🔸خدا رو باور کنیم.

🔹دیدید وقتی حال کسی رو خوب می‌کنیم، دل کسی رو شاد می‌کنیم؛ تا چند وقت خودمون شارژیم؟

🔸کل قصهٔ زندگی همینه، همه‌اش بده‌بستون محبته. اگه تو این دادوستد شرکت نکنی و بلدش نباشی، پس «زندگی» نمی‌کنی.
@jamkaran314💚💚
#پندانه

🌼دریاب کزین جهان گذر خواهد بود

عارفی از بازاری عبور می‌کرد که دید پیرمردی با کارگرِ باربری بر سر یک درهم جنگ می‌کند و با شلاق بدهی خود را از او می‌خواهد.

جمعی آن صحنه را نگاه می‌کردند. عارف شلاق از دست پیرمرد گرفت و بدهی جوان را در دستش گذاشت. سپس گفت: ای پیرمرد! بر خود چقدر عمر می‌بینی که چنین در سن پیری به دنبال درهم و دیناری؟! به خدا قسم من می‌ترسم ذکر ‌«لا إله إلّا الله» را بر زبان بیاورم و نمی‌گویم. چون‌ ترس دارم «لا إله» را بگویم و بقیه را اجل امانم ندهد تا بر زبان آورم و کافر بمیرم.

من به اندازۀ فاصله «لا إله» تا «إلّا الله» گفتن که چشم برهم‌زدنی زمان لازم دارد، بر خود عمری نمی‌بینم. در این بین، جوانی چون این سخن شنید بی‌هوش شد و افتاد و جان داد. عارف گفت: ای پیرمرد برو و در کسب دنیای خود مشغول باش، آن کس که باید پند مرا می‌گرفت، گرفت.
@jamkaran314💚💚


#پندانه

عمری را که همچون دقایق می‌گذرد غنیمت شمار

پدر پیری در حال احتضار و در بستر بیماری فرزندش را نصیحتی کرد. پدر گفت: پسرم! هرگز منتظر هیچ دستی در هیچ‌جای این دنیا مباش و اشک‌هایت را با دستان خود پاک کن، چراکه همه رهگذرند.

پسرم! زبان استخوانی ندارد ولی این‌قدر قوی است که بتواند به‌راحتی سری سخت را بشکند. پس مراقب حرف‌هایت باش.

فرزندم! به کسانی‌ که پشت‌ سرت حرف می‌زنند بی‌اعتنا باش؛ آن‌ها جایشان همانجاست، دقیقا پشت‌ سرت، و هرگز نمی‌توانند از تو جلوتر بیفتند. پس نسبت به آنان گذشت داشته باش.

پسرم! سن من ۸۰ سال است ولی مانند هشت دقیقه گذشت و دارد به پایان می‌رسد؛ پس در این دقیقه‌های کوتاه زندگی، هرگز کسی را از خودت ناراحت نکن و مرنجان!

پسر عزیزم! قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته‌هایت را پیش خدا شکوه و گلایه کنی، نظری به پایین بینداز و از داشته‌هایت شاکر باش!
@jamkaran314💚💚
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج


#پندانه

دفتر زندگی‌ات را تمیز نگه دار

پدری فرزند خود را خواند.

دفتر مشق او را كه بسيار تميز و مرتب بود، نگاه كرد و گفت:
فرزندم! چرا در اين دفتر كلمات زشت و ناپسند ننوشتی و آن را كثيف نكردی؟

پسر با تعجب پاسخ داد:
چون معلم هر روز آن را نگاه می‌كند و نمره می‌دهد.

پدر گفت:
درست است. پس دفتر زندگی خود را نيز پاک نگاه دار، چون معلمِ هستی، هر لحظه آن را می‌نگرد و به تو نمره می‌دهد.
@jamkaran314💚💚
ألَم يَعلَم بأنَّ اللهَ يَري؛
آيا انسان نمی‌داند كه خدا او را می‌بيند.(علق:۱۴)


#پندانه

خدا حواسش هست

حضرﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ (ﻋﻠﻴﻪ ﺳﻼﻡ) ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪﺍی ﭘﺮﺳﻴﺪ:
ﺩﺭ ﻣﺪﺕ یک ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ می‌خوری؟

ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ:
ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ.

ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ‌ﺍی کرد ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ گذاشت.

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ یک ﺳﺎﻝ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ یک دانه ﻭ نصفی ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ!

ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ:
ﭼﺮﺍ؟

ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ:
ﭼﻮﻥ ﻭقتی ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ، ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﺯی ﻣﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ نمی‌کند.

ﻭلی ﻭقتی ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩی، ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ کنی. ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ یک سال ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ.
@jamkaran314💚💚
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ:
ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ‌ﺍی ﺭﻭی ﺯﻣﻴﻦ نیست مگر ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﺭﻭﺯﯼ آن.(هود:۶)


#پندانه

🔴 طاعت زِ خدا کن که همه دارایی‌ست

پیری را جوانی گفت:
می‌خواهم قدری تو را کمک کنم.

پیر گفت:
من دارم.

جوان گفت:
پس مرا خانۀ خود میهمان کن!

پیر، جوان را به خانۀ خود برد و قدری آب و قرص نانی در برابر او گذاشت.

جوان گفت:
تو که گفتی داری؟

پیر گفت:
این نان و آب در چشم من داشتن است و در چشم تو نداشتن. چگونه کسی بگوید: «ندارم!» در حالی که خدای او وعده داده است اگر فرمان او بَرد، همه‌چیزش برای اوست؟!

الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
#پندانه

از حكيمى پرسيدند:
عجيب ترين موجود عالم چيست؟

گفت: انسان
گفت چرا انسان؟
گفت: زيرا براى به دست آوردن مال، سلامتى اش را به خطر مى اندازد و پس از آن كه مالى به دست آورد، براى بازيابى صحت و سلامتى اش مصرف مى كند.

چنان غم آينده را مى خورد،
كه از امروز خود لذتى نمى برد.

چنان زندگى مى كند،
كه گويا هرگز نمى ميرد.

اما چنان مى ميرد،
كه گويى اصلاً زنده نبوده است.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


#پندانه

🔴 از جر و بحث با فرد نادان بپرهیز

روزی عالمی، شاگرد خود را در حال دست به یقه‌ شدن با یک نادان دید.

به او گفت:
مدت‌ها به‌دنبال این سؤال بودم که چرا خداوند به هیچ پرنده‌ای شاخ نداده است؟

سرانجام فهمیدم، چون پرنده در زمان برخورد با خطر می‌تواند پَر بکشد و پرواز کند، پس نیازی به شاخ در آفرینش او نبوده است.

انسان نیز، زمانی که می‌تواند از جر و بحث با یک فرد نادان پَر بکشد و فرار کند، نباید بایستد و با او جر و بحث کند.

🔺بدان زمانی که پَر پرواز داری، نیازی به شاخ گاو نداری. این پَر پرواز را فقط علم به انسان می‌دهد و شاخ گاو را جهالت.


#پندانه

دعا کن خدا بهت توفیق بده...

🔹بزرگی می‌گفت:
اگر کسی برای درخواست کمک، برای حل مشکلی پیش تو اومد؛

🔸هرگز نگو:
فلانی هم که هر وقت کاری داشته باشه فقط ما رو می‌شناسه!

🔹بلکه بگو:
الحمدلله که خدا به من توفیق برطرف‌کردن نیازهای مردم رو عنایت کرده.

🌷آقاامام حسین علیه‌السلام در این باره می‌فرمایند:

🔺برآوردن حاجت و برطرف‌كردن مشكلات مردم به دست شما از نعمت‌های خداوند است نسبت به شما، بنابراین با منت‌گذاری و اذیت آنان، جلوی این نعمت‌ها را نگیرید.

📚بحارالانوار، ج۷۴، ص۳۸
┅┅┅┅┅┅┅┅
‌‌‌
#پندانه

از بزرگی پرسیدند مردم در چه حالت شناخته می‌شوند؟ پاسخ داد:

1⃣ اقوام در هنگامِ غربت
2⃣ مرد در بیماریِ همسرش
3⃣ دوست در هنگامِ سختی
4⃣ زن در هنگامِ فقرِ شوهرش
5⃣ مؤمن در بلا و امتحانِ الهی
6⃣ فرزندان در پیریِ پدر و مادر
7⃣ برادر و خواهر در تقسیمِ ارث


┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅
#پندانه

از بزرگی پرسیدند مردم در چه حالت شناخته می‌شوند؟ پاسخ داد:

1⃣ اقوام در هنگامِ غربت
2⃣ مرد در بیماریِ همسرش
3⃣ دوست در هنگامِ سختی
4⃣ زن در هنگامِ فقرِ شوهرش
5⃣ مؤمن در بلا و امتحانِ الهی
6⃣ فرزندان در پیریِ پدر و مادر
7⃣ برادر و خواهر در تقسیمِ ارث


┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅


#پندانه

🔴 گرمای مهربانی از طوفان خشم راه‌گشاتر است

روزی باد به آفتاب گفت:
من از تو قوی‌ترم.

آفتاب گفت:
چگونه؟

باد گفت:
آن پیرمرد را می‌بینی که کتی بر تن دارد؟ شرط می‌بندم من زودتر از تو کتش را از تنش درمی‌آورم.

آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد به‌صورت گردبادی هولناک شروع به وزیدن گرفت. هرچه باد شدیدتر می‌شد پیرمرد کت را محکم‌تر به خود می‌پیچید. سرانجام باد تسلیم شد.

آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت بر پیرمرد تبسم کرد. طولی نکشید که پیرمرد از گرما عرق کرد و پیشانی‌اش را پاک کرد و کت را از تنش درآورد.

در آن هنگام آفتاب به باد گفت:
دوستی و محبت قوی‌تر از خشم و اجبار است.

🍃🦋حکایت وحکمت های الهی🦋🍃
★◉●••••••••••••
#پندانه

حرف‌هایت را از صافی رد کن

شخصی نزد همسایه‌اش رفت و گفت:
گوش کن، می‌خواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو می‌گفت…

🔸همسایه حرف او را قطع کرد و گفت:
قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده‌ای یا نه؟

🔹آن شخص گفت:
کدام سه صافی؟

🔸همسایه گفت:
اول از میان صافی واقعیت. آیا مطمئنی چیزی که تعریف می‌کنی واقعیت دارد؟

🔹شخص گفت:
نه، من فقط آن را شنیده‌ام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است.

🔸همسایه سری تکان داد و گفت:
پس حتما آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذرانده‌ای. یعنی چیزی را که می‌خواهی تعریف کنی، باعث خوشحالی‌ام می‌شود.

🔹گفت:
دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند.

🔸همسایه گفت:
بسیار خب، پس اگر مرا خوشحال نمی‌کند، حتما از صافی سوم یعنی فایده، رد شده است. آیا چیزی که می‌خواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم می‌خورد؟

🔹شخص گفت:
نه، به هیچ وجه!

🔸همسایه گفت:
پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال‌‌کننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی.
#پندانه

در لحظه زندگی کن

🔹چند نفری که در جست‌وجوی آرامش و رضایت درون بودند، نزد یک استاد رفتند.

🔸از او پرسیدند:
استاد شما همیشه یک لبخند روی لبت است و به نظر ما خیلی آرام و خشنود به نظر می‌رسی، لطفا به ما بگو که راز خشنودی شما چیست؟

🔹استاد گفت:
بسیار ساده است. من زمانی که دراز می‌کشم، دراز می‌کشم. زمانی که راه می‌روم، راه می‌روم. زمانی که غذا می‌خورم، غذا می‌خورم.

🔸آن چند نفر عصبانی شدند و فکر کردند که استاد آن‌ها را جدی نگرفته است.

🔹به او گفتند:
تمام این کارها را ما هم انجام می‌دهیم، پس چرا خشنود نیستیم و آرامش نداریم؟

🔸استاد به آن‌ها گفت:
زیرا زمانی که شما دراز می‌کشید به این فکر می‌کنید که باید بلند شوید. زمانی که بلند شدید به این فکر می‌کنید که باید کجا بروید. زمانی که دارید می‌روید به این فکر می‌کنید که چه غذایی بخورید.

🔹فکر شما همیشه در جای دیگر است و نه آنجایی که شما هستید.

🔸زمان حال، تقاطع گذشته و آینده است و شما در این تقاطع نیستید، بلکه در گذشته یا آینده هستید. به این علت است که از لحظه‌هایتان لذت واقعی نمی‌برید.

🔹شما همیشه در جای دیگری سیر می‌کنید و حس می‌کنید زندگی نکرده‌اید یا نمی‌کنید.

🍃🦋حکایت وحکمت های الهی🦋🍃
★◉●••••••••••••
🔅 #پندانه

لیوان آب را انتخاب می‌کنید یا لیوان نفت؟

🔹تصور کنید فرش خانه‌تان آتش گرفته و شما دو لیوان در دست دارید؛ اولی آب و دومی نفت.

⁉️ کدام لیوان را روی آتش خالی می‌کنید؟

🔸دادزدن، تهدیدکردن، تمسخر، توهین و تحقیرکردن، انتقادکردن، کتک‌زدن، قهرکردن و محروم‌کردن کودک مانند لیوان نفت در دست شما باعث شعله‌ورشدن آتش خشم شما و فرزندتان خواهد شد.

🔹اما همدلی، درک متقابل، احترام، عشق، گوش‌دادن، آموزش‌دادن، امیدواربودن، آرام‌بودن، مدیریت رفتار خود را داشتن همان لیوان آبی‌ست که نه‌تنها آتش را خاموش می‌کند، بلکه به شما توانایی حل مشکلات را خواهد داد.

⁉️ فراموش نکنید شما قدرت انتخاب دارید. لیوان آب را انتخاب می‌کنید یا لیوان نفت را؟

🌸─┅═ೋ❅🍃🦋🍃❅ೋ═┅─


🍃🦋حکایت وحکمت های الهی🦋🍃
★◉●••••••••••••
#پندانه

🔴 زندگی خیلی ساده است

🔻زندگی در چهار عبارت خلاصه می‌شود؛ که اسرار حیات آدمی‌ست:

🔸آدمی باید بتواند سهم خطای خود را ببیند؛ تا بتواند بگوید: «متاسفم».

🔹آدمی باید شجاعت داشته باشد؛ تا بتواند بگوید: «من را ببخش».

🔸آدمی باید عشق داشته باشد؛ تا بتواند بگوید: «دوستت دارم».

🔹آدمی باید شاکرِ داشته و نعمت‌هایش باشد؛ تا بتواند بگوید: «متشکرم».

و در نهایت آدمی باید به درک راز نهفته در این چهار عبارت برسد؛ تا بتواند مسئولیت زندگی خویش را به تمامی بپذیرد.
🌸─┅═ೋ❅🍃🦋🍃❅ೋ═┅─