🍃🌸🍃
بر طاق آسمانِ نجف نام فاطمه است
بالای آستانِ نجف نام فاطمه است
حتی اذانِ صحنِ علی چیزِ دیگری است
سر تا سرِ اذانِ نجف نامِ فاطمه است
جانِ مدینه جانِ جهان نامِ #مرتضی است
ای جانِ من که جانِ نجف نامِ #فاطمه است
ما را علی به فاطمهاش هدیه داده است
بر برگهی امانِ نجف نام فاطمه است
سوگند بر علی که شرف دستِ فاطمه است
انگشتریِ دُرِّ نجف دستِ فاطمه است
🍃🌸🍃
🌺 یکشنبه تون متبرّک به لطف و عنایت بی بیِ دوسرا حضرت صدیقه کبری و مولانا امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهما السلام...
@jamkaran314💚💚
بر طاق آسمانِ نجف نام فاطمه است
بالای آستانِ نجف نام فاطمه است
حتی اذانِ صحنِ علی چیزِ دیگری است
سر تا سرِ اذانِ نجف نامِ فاطمه است
جانِ مدینه جانِ جهان نامِ #مرتضی است
ای جانِ من که جانِ نجف نامِ #فاطمه است
ما را علی به فاطمهاش هدیه داده است
بر برگهی امانِ نجف نام فاطمه است
سوگند بر علی که شرف دستِ فاطمه است
انگشتریِ دُرِّ نجف دستِ فاطمه است
🍃🌸🍃
🌺 یکشنبه تون متبرّک به لطف و عنایت بی بیِ دوسرا حضرت صدیقه کبری و مولانا امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهما السلام...
@jamkaran314💚💚
#فضائلومناقب
✨ حک شده بر روی گردنبند #زهرا یا #علی
حک شده بر ذوالفقار #مرتضی یا #فاطمه
❇️ حضرت #امیرالمؤمنینعلی علیهالسلام فرمودند:
💠 #زهرا علیهاالسلام محبوبی است که حبیب دیگری نمیتواند جای او را بگیرد و برای غیر او در قلب من جایی نیست.
📚 دیوان امام علی علیهالسلام، ج۱، ص۸۹.
#آستانهحضرتفاطمةالزهراعلیهاالسلام
✨ حک شده بر روی گردنبند #زهرا یا #علی
حک شده بر ذوالفقار #مرتضی یا #فاطمه
❇️ حضرت #امیرالمؤمنینعلی علیهالسلام فرمودند:
💠 #زهرا علیهاالسلام محبوبی است که حبیب دیگری نمیتواند جای او را بگیرد و برای غیر او در قلب من جایی نیست.
📚 دیوان امام علی علیهالسلام، ج۱، ص۸۹.
#آستانهحضرتفاطمةالزهراعلیهاالسلام
◾رباعیات ایام فاطمیه
◾
تمام فکر و ذکرش با علی بود
به پشت در صدایش یا علی بود
چو پروانه پرش را زد به آتش
میان شهر چون تنها علی بود
◾
ز دامان علی دستش جدا شد
دوچاره آتش کین از جفا شد
لگد زد تا به پهلو بین آتش
تمام هستی زهرا فدا شد
◾
نشست در خون چو بانوی حزینه
شکسته از جفا بازو و سینه
صدا زد فضه را از بهر یاری
که محسن کشته شد از راه کینه
◾
امامم را چو دیدم دست بستن
میان خانه اش از کینه خستن
تک و تنها به پایش ایستادم
از آن بازو و پهلویم شکستن
◾
دو دست خویش تا بالا گرفتم
به لب ذکر علی مولا گرفتم
امامم را چو دیدم دست بسته
به روی دست جانم را گرفتم
#رباعیات
#مرتضی_محمودپور
◾
تمام فکر و ذکرش با علی بود
به پشت در صدایش یا علی بود
چو پروانه پرش را زد به آتش
میان شهر چون تنها علی بود
◾
ز دامان علی دستش جدا شد
دوچاره آتش کین از جفا شد
لگد زد تا به پهلو بین آتش
تمام هستی زهرا فدا شد
◾
نشست در خون چو بانوی حزینه
شکسته از جفا بازو و سینه
صدا زد فضه را از بهر یاری
که محسن کشته شد از راه کینه
◾
امامم را چو دیدم دست بستن
میان خانه اش از کینه خستن
تک و تنها به پایش ایستادم
از آن بازو و پهلویم شکستن
◾
دو دست خویش تا بالا گرفتم
به لب ذکر علی مولا گرفتم
امامم را چو دیدم دست بسته
به روی دست جانم را گرفتم
#رباعیات
#مرتضی_محمودپور