#فضایل_امام_حسن_امام_حسین 🌺🌺
در کتاب « خصال » آمده است: زینب، دختر ابورافع گوید:
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم بیمار بود، بیماري که در اثر آن از دنیا رحلت فرمود، دختر بزرگوارش فاطمه زهرا علیها السلام با دو فرزند گرامیش امام حسن و امام حسین علیهما السلام به عیادت پدر بزرگوارش شرفیاب شد، به رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
پدرجان! اینان فرزندان تو هستند، چیزي به عنوان ارث به آنها عطا بفرما.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
🔸أمّا الحسن علیه السلام، فإنَّ له هیبتی وسؤددي وأمّا الحسین علیه السلام، فإنّ له شجاعتی وجودي.
🔸من هیبت و سیادت خودم را به فرزندم حسن علیه السلام و بخشش و شجاعت خودم را به فرزندم حسین علیه السلام عطا کردم.
ابوذر غفاري گوید: من در حضور پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم بودم و می دیدم که آن حضرت امام حسن و امام حسین علیهما السلام را می بوسید و می فرمود:
🔹هر کس حسن و حسین و فرزندان آنها را از روي اخلاص دوست داشته باشد آتش جهنّم چهره او را نمی سوزاند، گرچه گناهانش به اندازه ریگ هاي بیابان ریگزار باشد، مگر آن که داراي گناهی باشد که موجب خروج او از ایمان گردد.
📚کتاب نفیس #القطره ، جلد دوم، صفحه ۴۳۹
@jamkaran314☘☘
در کتاب « خصال » آمده است: زینب، دختر ابورافع گوید:
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم بیمار بود، بیماري که در اثر آن از دنیا رحلت فرمود، دختر بزرگوارش فاطمه زهرا علیها السلام با دو فرزند گرامیش امام حسن و امام حسین علیهما السلام به عیادت پدر بزرگوارش شرفیاب شد، به رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
پدرجان! اینان فرزندان تو هستند، چیزي به عنوان ارث به آنها عطا بفرما.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
🔸أمّا الحسن علیه السلام، فإنَّ له هیبتی وسؤددي وأمّا الحسین علیه السلام، فإنّ له شجاعتی وجودي.
🔸من هیبت و سیادت خودم را به فرزندم حسن علیه السلام و بخشش و شجاعت خودم را به فرزندم حسین علیه السلام عطا کردم.
ابوذر غفاري گوید: من در حضور پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم بودم و می دیدم که آن حضرت امام حسن و امام حسین علیهما السلام را می بوسید و می فرمود:
🔹هر کس حسن و حسین و فرزندان آنها را از روي اخلاص دوست داشته باشد آتش جهنّم چهره او را نمی سوزاند، گرچه گناهانش به اندازه ریگ هاي بیابان ریگزار باشد، مگر آن که داراي گناهی باشد که موجب خروج او از ایمان گردد.
📚کتاب نفیس #القطره ، جلد دوم، صفحه ۴۳۹
@jamkaran314☘☘
قــطره ای از مناقب اهــل بيــت:
🍃🌺🍃
یاری که از رخسار او، قدر ثُریّا بشکند
برخاست کز بالای او، مقدارطوبا بشکند
نامش حَسن،رویش حَسن،فرزند چندین بتشکن
کو همچو جَدّ خویشتن، سَدِّ ستمها بشکند
سرها همه در بند او مهدی بُوَد فرزند او
کز عزم بی مانند او بُتهای دنیا بشکند...
🍃🌺🍃
🌸 پنجشنبه تون متبرّک به لطف و عنایت ابالحجه حضرت امام حسن عسکری علیه السلام...
#فضایل_امام_حسن_عسکری 🌺🌺
در تفسیر امام حسن عسکري علیه السلام حدیثی وارد شده است که امام می فرمایند :
💠 شیعیان ما کسانی هستند که از آثار ما پیروي می کنند، دستورات ما را به کار می بندند، و از آنچه نهی کرده ایم اجتناب می نمایند، و امّا کسانی که در بسیاري از آنچه خداوند بر آنها واجب کرده با ما مخالفت می کنند از شیعیان ما نیستند بلکه تنها از دوستان و ارادتمندان ما هستند.
📚کتاب نفیس #القطره ، جلد اول، صفحه۷۰۲
@jamkaran314☘☘
🍃🌺🍃
یاری که از رخسار او، قدر ثُریّا بشکند
برخاست کز بالای او، مقدارطوبا بشکند
نامش حَسن،رویش حَسن،فرزند چندین بتشکن
کو همچو جَدّ خویشتن، سَدِّ ستمها بشکند
سرها همه در بند او مهدی بُوَد فرزند او
کز عزم بی مانند او بُتهای دنیا بشکند...
🍃🌺🍃
🌸 پنجشنبه تون متبرّک به لطف و عنایت ابالحجه حضرت امام حسن عسکری علیه السلام...
#فضایل_امام_حسن_عسکری 🌺🌺
در تفسیر امام حسن عسکري علیه السلام حدیثی وارد شده است که امام می فرمایند :
💠 شیعیان ما کسانی هستند که از آثار ما پیروي می کنند، دستورات ما را به کار می بندند، و از آنچه نهی کرده ایم اجتناب می نمایند، و امّا کسانی که در بسیاري از آنچه خداوند بر آنها واجب کرده با ما مخالفت می کنند از شیعیان ما نیستند بلکه تنها از دوستان و ارادتمندان ما هستند.
📚کتاب نفیس #القطره ، جلد اول، صفحه۷۰۲
@jamkaran314☘☘
#فضایل_امیرالمومنین 🌺🌺
در بعضی از مؤلّفات شیعه از محمّد بن صدقه نقل شده است:
ابوذر غفاري از سلمان فارسی رضی الله عنه سئوال کرد: معرفت امیرالمؤمنین علیه السلام به نورانیّت چگونه است ؟
گفت: اي جندب ؛ (لقب ابوذر است) بیا برویم تا از خود آن حضرت سئوال کنیم.
می گوید: نزد آن حضرت آمدیم و او را نیافتیم در آنجا منتظر ماندیم تا تشریف آورد.
فرمود: چه باعث شده که اینجا بیائید ؟
گفتند: آمده ایم تا از معرفت شما به نورانیّت سئوال کنیم. فرمودند:
⚜خوش آمدید اي دوستان من که در دین خود متعهّد و پایبند هستید و کوتاهی نمی کنید، و هر آینه دانستن این مطلب بر هر مرد مؤمن و زن مؤمنه اي واجب است.
سپس فرمودند:
⚜اي سلمان و اي جندب ؛ ایمان کسی کامل نمی گردد تا به حقیقت و نورانیّت من معرفت پیدا کند و وقتی چنین شناختی از من پیدا کرد از کسانی می شود که خدا قلب او را براي ایمان امتحان کرده و سینه اش را براي اسلام گشاده گردانیده و عارف آگاه شده است، و کسی که در این گونه معرفت و شناخت کوتاهی کند او در شکّ و تردید باقی می ماند.
⚜ شناختن من به نورانیّت در حقیقت شناختن خداست، و شناخت خدا در حقیقت معرفت من به نورانیّت است و این دین خالص است که خداي تبارك و تعالی فرموده است:
⚜ بندگان امر نشدند مگر به اینکه خدا را خالصانه و در حالی که دین خود راخالص کرده اند عبادت کنند، و نماز را بپا دارند وزکات را بپردازند و این دینی است که از افراط و تفریط به دور و در حدّ اعتدال است.
بعد در تفسیر « ویقیموا الصلاه » فرمود: ⚜هر کس ولایت مرا بپا داشت نماز را برپا داشته است، و برپا داشتن ولایت من سخت و دشوار است که آن را تحمّل نمی کند و طاقت پذیرش آن را ندارد مگر فرشته مقرّب یا پیغمبر مرسل و یا بنده مؤمنی که خدا قلب او را براي ایمان امتحان کرده است.
📚کتاب نفیس #القطره ، جلد اول، صفحه ۲۰۰
@jamkaran314☘☘
در بعضی از مؤلّفات شیعه از محمّد بن صدقه نقل شده است:
ابوذر غفاري از سلمان فارسی رضی الله عنه سئوال کرد: معرفت امیرالمؤمنین علیه السلام به نورانیّت چگونه است ؟
گفت: اي جندب ؛ (لقب ابوذر است) بیا برویم تا از خود آن حضرت سئوال کنیم.
می گوید: نزد آن حضرت آمدیم و او را نیافتیم در آنجا منتظر ماندیم تا تشریف آورد.
فرمود: چه باعث شده که اینجا بیائید ؟
گفتند: آمده ایم تا از معرفت شما به نورانیّت سئوال کنیم. فرمودند:
⚜خوش آمدید اي دوستان من که در دین خود متعهّد و پایبند هستید و کوتاهی نمی کنید، و هر آینه دانستن این مطلب بر هر مرد مؤمن و زن مؤمنه اي واجب است.
سپس فرمودند:
⚜اي سلمان و اي جندب ؛ ایمان کسی کامل نمی گردد تا به حقیقت و نورانیّت من معرفت پیدا کند و وقتی چنین شناختی از من پیدا کرد از کسانی می شود که خدا قلب او را براي ایمان امتحان کرده و سینه اش را براي اسلام گشاده گردانیده و عارف آگاه شده است، و کسی که در این گونه معرفت و شناخت کوتاهی کند او در شکّ و تردید باقی می ماند.
⚜ شناختن من به نورانیّت در حقیقت شناختن خداست، و شناخت خدا در حقیقت معرفت من به نورانیّت است و این دین خالص است که خداي تبارك و تعالی فرموده است:
⚜ بندگان امر نشدند مگر به اینکه خدا را خالصانه و در حالی که دین خود راخالص کرده اند عبادت کنند، و نماز را بپا دارند وزکات را بپردازند و این دینی است که از افراط و تفریط به دور و در حدّ اعتدال است.
بعد در تفسیر « ویقیموا الصلاه » فرمود: ⚜هر کس ولایت مرا بپا داشت نماز را برپا داشته است، و برپا داشتن ولایت من سخت و دشوار است که آن را تحمّل نمی کند و طاقت پذیرش آن را ندارد مگر فرشته مقرّب یا پیغمبر مرسل و یا بنده مؤمنی که خدا قلب او را براي ایمان امتحان کرده است.
📚کتاب نفیس #القطره ، جلد اول، صفحه ۲۰۰
@jamkaran314☘☘
#فضایل_امام_زمان 🌹🌹🌹
شیخ صدوق رحمه الله در کتاب کمال الدین از منصور نقل کرده است که گفت: امام صادق علیه السلام فرمود:
🔸یا منصور ؛ إنّ هذا الأمر لایأتیکم إلّا بعد إیاس، لا واللَّه حتّی تمیّزوا، لا واللَّه حتّی تمحّصوا ولا واللَّه حتّی یشقی من یشقی ویسعد من یسعد.
🔸اي منصور، این امر - یعنی فرج و ظهور - جز بعد از یأس و ناامیدي پیش نمی آید، و بخدا سوگند ظهور نمی شود تا از یکدیگر جدا شوید، و با امتحان خالص گردید، اهل شقاوت به شقاوت و اهل سعادت به سعادت برسند .
📚کتاب نفیس #القطره، جلد اول ، صفحه ۷۸۹
@jamkaran314💚💚
شیخ صدوق رحمه الله در کتاب کمال الدین از منصور نقل کرده است که گفت: امام صادق علیه السلام فرمود:
🔸یا منصور ؛ إنّ هذا الأمر لایأتیکم إلّا بعد إیاس، لا واللَّه حتّی تمیّزوا، لا واللَّه حتّی تمحّصوا ولا واللَّه حتّی یشقی من یشقی ویسعد من یسعد.
🔸اي منصور، این امر - یعنی فرج و ظهور - جز بعد از یأس و ناامیدي پیش نمی آید، و بخدا سوگند ظهور نمی شود تا از یکدیگر جدا شوید، و با امتحان خالص گردید، اهل شقاوت به شقاوت و اهل سعادت به سعادت برسند .
📚کتاب نفیس #القطره، جلد اول ، صفحه ۷۸۹
@jamkaran314💚💚
#فضایل_امام_رضا 🌺🌺🌺
قطب الدین راوندي رحمه الله در کتاب « الدعوات » از حضرت جواد علیه السلام نقل کرده است که فرمود :
یکی از اصحاب امام رضا علیه السلام مریض شد ، آن حضرت به عیادت او رفت و فرمود :
تو را چگونه می یابم ، و در چه حالی هستی ؟
عرض کرد : مرگ را بعد از شما ملاقات کردم (مقصودش شدّت بیماري و سختی و درد و ناراحتی است) .
امام علیه السلام فرمود : مرگ را چگونه ملاقات کردي ؟
عرض کرد : سخت و دردناك .
فرمود : مرگ را ملاقات نکردي بلکه چیزي که تو را آگاه کند و بعضی از احوال مرگ را به تو نشان دهد دیدار کرده اي .
🔸إنّما النّاس رجلان: مستریح بالموت، و مستراح منه. فجدّد الإیمان باللَّه و بالولایه تکن مستریحاً .
🔸مردم نسبت به مرگ دو قسمند : گروهی با مردن راحت می شوند ، و گروهی با مردن آنها دیگران راحت می شوند . پس ایمان به پروردگار و ولایت ما اهل بیت را تازه کن تا از قسم اوّل باشی و راحت شوي .
آن شخص به دستور امام علیه السلام عمل نمود سپس عرض کرد: اي فرزند رسول خدا! اینها فرشتگان پروردگارند که با درود و احترام و هدایا آمده اند بر شما
📚کتاب نفیس #القطره، جلد اول، صفحه ۶۱۲
@jamkaran314💚💚
قطب الدین راوندي رحمه الله در کتاب « الدعوات » از حضرت جواد علیه السلام نقل کرده است که فرمود :
یکی از اصحاب امام رضا علیه السلام مریض شد ، آن حضرت به عیادت او رفت و فرمود :
تو را چگونه می یابم ، و در چه حالی هستی ؟
عرض کرد : مرگ را بعد از شما ملاقات کردم (مقصودش شدّت بیماري و سختی و درد و ناراحتی است) .
امام علیه السلام فرمود : مرگ را چگونه ملاقات کردي ؟
عرض کرد : سخت و دردناك .
فرمود : مرگ را ملاقات نکردي بلکه چیزي که تو را آگاه کند و بعضی از احوال مرگ را به تو نشان دهد دیدار کرده اي .
🔸إنّما النّاس رجلان: مستریح بالموت، و مستراح منه. فجدّد الإیمان باللَّه و بالولایه تکن مستریحاً .
🔸مردم نسبت به مرگ دو قسمند : گروهی با مردن راحت می شوند ، و گروهی با مردن آنها دیگران راحت می شوند . پس ایمان به پروردگار و ولایت ما اهل بیت را تازه کن تا از قسم اوّل باشی و راحت شوي .
آن شخص به دستور امام علیه السلام عمل نمود سپس عرض کرد: اي فرزند رسول خدا! اینها فرشتگان پروردگارند که با درود و احترام و هدایا آمده اند بر شما
📚کتاب نفیس #القطره، جلد اول، صفحه ۶۱۲
@jamkaran314💚💚
#فضایل_اباعبدالله_الحسین
🌹🌹🌹🌹🌹
درکتاب «صـراط المسـتقیم» روایت شده : هنگامی که سـر مطهر امام حسـین علیه السلام را وارد شهر دمشق کردند، شخصی درکنار سر مطهر حضرتش این آیه را قرائت کرد که:
💠ِاَم حَسِبتَ اَنَّ اصحابَ الکَهفِ والرَّقیم کانواِ مِن آیاتنا عجباً.
«آیا گمان کردي که اصحاب کهف و رقیم از آیات شگفت ما بودند؟»
خداوند سر مطهر حضرتش را با زبان عربی گویا ساخت که:
💠َ أعجب من أهل الکهف قتلی و حملی
💠شگفت انگیزتر از اصحاب کهف، کشته شدن من وحمل سرم میباشد.
کتاب نفیس #القطره، جلد دوم ، صفحه ۵۱۰
@jamkaran314💚💚
🌹🌹🌹🌹🌹
درکتاب «صـراط المسـتقیم» روایت شده : هنگامی که سـر مطهر امام حسـین علیه السلام را وارد شهر دمشق کردند، شخصی درکنار سر مطهر حضرتش این آیه را قرائت کرد که:
💠ِاَم حَسِبتَ اَنَّ اصحابَ الکَهفِ والرَّقیم کانواِ مِن آیاتنا عجباً.
«آیا گمان کردي که اصحاب کهف و رقیم از آیات شگفت ما بودند؟»
خداوند سر مطهر حضرتش را با زبان عربی گویا ساخت که:
💠َ أعجب من أهل الکهف قتلی و حملی
💠شگفت انگیزتر از اصحاب کهف، کشته شدن من وحمل سرم میباشد.
کتاب نفیس #القطره، جلد دوم ، صفحه ۵۱۰
@jamkaran314💚💚
#فضایل_رسول_اکرم🌺🌺🌺
در کتاب « الثاقب فی المناقب »می نویسد : ابن عمر گوید :
گروهی نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آمده و به دروغ بر علیه شخصی شهادت دادند که وي شتري را دزدیده است رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم دستور اجراي حکم سرقت و قطع انگشتان دزد را صادر فرمود ، متّهم آماده اجراي حکم شد در حالی که دعاي زیر را می خواند :
🔹خداوندا! همه درودها را بر محمّد و آل محمّد بفرست به گونه اي که از درود چیزي نماند .
🔹خداوندا! همه برکات را بر محمّد و آل محمّد ارزانی فرما ؛ به گونه اي که از برکات چیزي نماند .
🔹خداوندا! همه رحمتها را بر محمّد و آل محمّد عطا فرما؛ به گونه اي که از رحمت چیزي نماند .
🔹خداوندا! همه سلام ها را بر محمّد و آل محمّد بفرست؛ به گونه اي که از سلام چیزي نماند .
راوي گوید : در این هنگام شتر به سخن درآمد و گفت : اي رسول خدا ! آن مرد مرا سرقت نکرده است .
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم دستور داد تا او را برگردانند. وقتی آمد به او فرمود :
اي مرد! لحظه اي پیش چه می خواندي ؟
گفت : این دعا را خواندم . «... اللّهمّ صلّ علی محمّد وآل محمّد »
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود : همچنان که نگاه می کردم دیدم که کوچه هاي مدینه مملوّ از فرشتگان خداست و آن قدر زیاد بودند که می خواستند میان من و تو حایل شوند.
آنان این صلوات و دعاي تو را نزد خودشان نگه می دارند و در کنار حوض در روز قیامت به من تحویل می دهند ، در آن روز ، چهره تو از برف سفیدتر و نورانی تر خواهد بود .
📚کتاب نفیس #القطره، جلد دوم ، صفحه ۶۷۴
در کتاب « الثاقب فی المناقب »می نویسد : ابن عمر گوید :
گروهی نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آمده و به دروغ بر علیه شخصی شهادت دادند که وي شتري را دزدیده است رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم دستور اجراي حکم سرقت و قطع انگشتان دزد را صادر فرمود ، متّهم آماده اجراي حکم شد در حالی که دعاي زیر را می خواند :
🔹خداوندا! همه درودها را بر محمّد و آل محمّد بفرست به گونه اي که از درود چیزي نماند .
🔹خداوندا! همه برکات را بر محمّد و آل محمّد ارزانی فرما ؛ به گونه اي که از برکات چیزي نماند .
🔹خداوندا! همه رحمتها را بر محمّد و آل محمّد عطا فرما؛ به گونه اي که از رحمت چیزي نماند .
🔹خداوندا! همه سلام ها را بر محمّد و آل محمّد بفرست؛ به گونه اي که از سلام چیزي نماند .
راوي گوید : در این هنگام شتر به سخن درآمد و گفت : اي رسول خدا ! آن مرد مرا سرقت نکرده است .
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم دستور داد تا او را برگردانند. وقتی آمد به او فرمود :
اي مرد! لحظه اي پیش چه می خواندي ؟
گفت : این دعا را خواندم . «... اللّهمّ صلّ علی محمّد وآل محمّد »
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود : همچنان که نگاه می کردم دیدم که کوچه هاي مدینه مملوّ از فرشتگان خداست و آن قدر زیاد بودند که می خواستند میان من و تو حایل شوند.
آنان این صلوات و دعاي تو را نزد خودشان نگه می دارند و در کنار حوض در روز قیامت به من تحویل می دهند ، در آن روز ، چهره تو از برف سفیدتر و نورانی تر خواهد بود .
📚کتاب نفیس #القطره، جلد دوم ، صفحه ۶۷۴
#فضایل_امام_حسن_امام_حسین 🌺🌸
شیخ جلیل القدر صدوق قدس سره در کتاب « امالی » می نویسد:
رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
هنگامی که روز قیامت فرا می رسد عرش پروردگار جهانیان را تماماً آذین می بندند، آنگاه دو منبر از نور می آورند، طول آنها صد میل است، یکی از آنها را در طرف راست عرش و دیگري را در طرف چپ عرش می گذارند.
سپس امام حسن و امام حسین علیهما السلام را می آورند، امام حسن مجتبی علیه السلام برفراز یکی از آنها و امام حسین علیه السلام بر فراز دیگري قرار می گیرند، خداوند متعال با آن دو بزرگوار عرش خود را زینت می نماید همان طور که زن با گوشواره هایش خود را زینت می کند.
📚کتاب نفیس #القطره ، جلداول، صفحه ۴۳۸
شیخ جلیل القدر صدوق قدس سره در کتاب « امالی » می نویسد:
رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
هنگامی که روز قیامت فرا می رسد عرش پروردگار جهانیان را تماماً آذین می بندند، آنگاه دو منبر از نور می آورند، طول آنها صد میل است، یکی از آنها را در طرف راست عرش و دیگري را در طرف چپ عرش می گذارند.
سپس امام حسن و امام حسین علیهما السلام را می آورند، امام حسن مجتبی علیه السلام برفراز یکی از آنها و امام حسین علیه السلام بر فراز دیگري قرار می گیرند، خداوند متعال با آن دو بزرگوار عرش خود را زینت می نماید همان طور که زن با گوشواره هایش خود را زینت می کند.
📚کتاب نفیس #القطره ، جلداول، صفحه ۴۳۸
#فضایل_امام_حسن_مجتبی 🌺🌸🌺
شیخ بزرگوار فرات بن ابراهیم کوفی در تفسیر خود می نویسد: امام صادق علیه السلام فرمود:
روزي حضرت علی بن ابی طالب علیهما السلام به فرزندش امام حسن علیه السلام فرمود: پسرم! برخیز و سخنرانی کن تا سخن
تو را بشنوم.
امام حسن علیه السلام عرض کرد: پدر جان! چگونه من در محضر شما سخن بگویم در صورتی که از شما خجالت می کشم؟
امام صادق علیه السلام می فرماید: حضرت علی بن ابی طالب علیهما السلام همه خانواده وفرزندانش را جمع کرد و خود در گوشه اي پنهان شد تا سخن فرزندش را بشنود.
امام حسن علیه السلام برخاست و این سخنان زیبا را ایراد نمود:
🔸سپاس خداي یگانه اي را سزاست که چیزي بدو تشبیه نمی شود، خداوند دایمی که بدون تکوین بوده است، آفرینش را بدون زحمت برپا داشته است و بدون هیچ گونه مشقّت آفریننده است، بدون غایت وصف می شود، معروف به غیر محدود، عزیزي همیشگی، قدیمی در قِدَم که دلها از هیبت و جلال او در ترس، و خردها از عزّت او حیران، و گردنها در برابر قدرت او فروتن است.
اندازه بزرگی جبروت او در دل احدي راه نیابد، و مردم توان رسیدن به کنه و واقعیت جلال او را ندارند، و ستایشگران از توصیف کنه و واقعیّت عظمت او ناتوان، و خیال آنان یاراي تفکّر در او را ندارند.
دانشمندان با خرد خویش به او نرسند، و متفکّران و اندیشمندان از تدبیراُمور او آگاه نگردند. دانشمندترین خلق او کسی است که او را با محدودیّت توصیف نکند، او چشمان را درك می کند و چشمها یاراي درك او را ندارند و او لطیف و آگاه است.
امّا بعد، همانا علی علیه السلام دري است که هر که از آن وارد شود مؤمن و هر که از آن خارج گردد کافر است، من این سخن خود را می گویم و از خداوند بزرگ براي خودم و شما آمرزش می طلبم.
در این هنگام، حضرت علیّ بن ابی طالب علیهما السلام برخاست و میان دو چشم فرزندش را بوسید و فرمود:
🔹« ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ »
🔹« آنان فرزندانی هستند که برخی از برخی دیگر (فضیلت) گرفته اند وخداوند شنوا و داناست »
📚کتاب نفیس #القطره، جلد دوم ، صفحه ۴۶۳
شیخ بزرگوار فرات بن ابراهیم کوفی در تفسیر خود می نویسد: امام صادق علیه السلام فرمود:
روزي حضرت علی بن ابی طالب علیهما السلام به فرزندش امام حسن علیه السلام فرمود: پسرم! برخیز و سخنرانی کن تا سخن
تو را بشنوم.
امام حسن علیه السلام عرض کرد: پدر جان! چگونه من در محضر شما سخن بگویم در صورتی که از شما خجالت می کشم؟
امام صادق علیه السلام می فرماید: حضرت علی بن ابی طالب علیهما السلام همه خانواده وفرزندانش را جمع کرد و خود در گوشه اي پنهان شد تا سخن فرزندش را بشنود.
امام حسن علیه السلام برخاست و این سخنان زیبا را ایراد نمود:
🔸سپاس خداي یگانه اي را سزاست که چیزي بدو تشبیه نمی شود، خداوند دایمی که بدون تکوین بوده است، آفرینش را بدون زحمت برپا داشته است و بدون هیچ گونه مشقّت آفریننده است، بدون غایت وصف می شود، معروف به غیر محدود، عزیزي همیشگی، قدیمی در قِدَم که دلها از هیبت و جلال او در ترس، و خردها از عزّت او حیران، و گردنها در برابر قدرت او فروتن است.
اندازه بزرگی جبروت او در دل احدي راه نیابد، و مردم توان رسیدن به کنه و واقعیت جلال او را ندارند، و ستایشگران از توصیف کنه و واقعیّت عظمت او ناتوان، و خیال آنان یاراي تفکّر در او را ندارند.
دانشمندان با خرد خویش به او نرسند، و متفکّران و اندیشمندان از تدبیراُمور او آگاه نگردند. دانشمندترین خلق او کسی است که او را با محدودیّت توصیف نکند، او چشمان را درك می کند و چشمها یاراي درك او را ندارند و او لطیف و آگاه است.
امّا بعد، همانا علی علیه السلام دري است که هر که از آن وارد شود مؤمن و هر که از آن خارج گردد کافر است، من این سخن خود را می گویم و از خداوند بزرگ براي خودم و شما آمرزش می طلبم.
در این هنگام، حضرت علیّ بن ابی طالب علیهما السلام برخاست و میان دو چشم فرزندش را بوسید و فرمود:
🔹« ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ »
🔹« آنان فرزندانی هستند که برخی از برخی دیگر (فضیلت) گرفته اند وخداوند شنوا و داناست »
📚کتاب نفیس #القطره، جلد دوم ، صفحه ۴۶۳
#فضایل_امام_حسن_مجتبی🌸🌸🌸
علّامه اربلی رحمه الله در کتاب « کشف الغمّه » در باب کرم و بخشش امام حسن علیه السلام می نویسد: روزي شخصی خدمت حضرتش شرفیاب شده و عرض حاجتی نمود.
امام حسن علیه السلام فرمود:
🔹فلانی! حق درخواست تو نزد من بزرگ است و شناخت من به آنچه تو نیازمند آن هستی پیش من بزرگ است، دست من از رساندن آرزوي که تو سزاوار آنی کوتاه، در حالی که بسیار در ذات حق تعالی اندك، و در ملک من آن مقدار که براي شکر تو وفا کند موجود نیست، اگر آنچه را براي من میسّر است بپذیري و از من زحمت فراهم آوردن آن را برداري که بدون زحمت نیاز تو را برآورم، انجام می دهم؟!
گفت: اي فرزند رسول خدا! من همان اعطاي اندك را می پذیرم، وبراي عطیّه و عنایت تو سپاسگزارم و بر آنچه منع کنی عذرت را می پذیرم.
امام حسن علیه السلام وکیل خود را خواست تا مقدار مصرفی خود را محاسبه کند، او محاسبه نمود و سیصد هزار درهم شد، حضرت فرمود:
مازاد از سیصد هزار درهم را بیاور.او پنجاه هزار درهم حاضر ساخت.
فرمود: آن پانصد دیناري که نزد تو بود چه کار کردي؟
گفت: نزد من است.
فرمود: آنها را نیز حاضر کن.
وکیل همه را حاضر نمود، امام حسن علیه السلام همه درهمها و دینارها را به آن مرد داد و فرمود: حمّالی بیاور تا اینها را بردارد.
آن مرد دو نفر حمّال آورد تا آن دینارها و درهم ها را بردارند، حضرت رداي مبارك خود را به عنوان اُجرت به حمّالان داد.
غلامان حضرت گفتند: سوگند به خدا! نزد ما حتی یک درهم هم باقی نماند!
امام حسن علیه السلام فرمود:
🔹لکنّی أرجو أن یکون لی عند اللَّه أجرٌ عظیم.
🔹ولیکن من از پیشگاه خداي متعال اُمید دارم که پاداش بزرگی داشته باشم.
📚کتاب نفیس #القطره، جلد دوم ، صفحه ۴۶۰
علّامه اربلی رحمه الله در کتاب « کشف الغمّه » در باب کرم و بخشش امام حسن علیه السلام می نویسد: روزي شخصی خدمت حضرتش شرفیاب شده و عرض حاجتی نمود.
امام حسن علیه السلام فرمود:
🔹فلانی! حق درخواست تو نزد من بزرگ است و شناخت من به آنچه تو نیازمند آن هستی پیش من بزرگ است، دست من از رساندن آرزوي که تو سزاوار آنی کوتاه، در حالی که بسیار در ذات حق تعالی اندك، و در ملک من آن مقدار که براي شکر تو وفا کند موجود نیست، اگر آنچه را براي من میسّر است بپذیري و از من زحمت فراهم آوردن آن را برداري که بدون زحمت نیاز تو را برآورم، انجام می دهم؟!
گفت: اي فرزند رسول خدا! من همان اعطاي اندك را می پذیرم، وبراي عطیّه و عنایت تو سپاسگزارم و بر آنچه منع کنی عذرت را می پذیرم.
امام حسن علیه السلام وکیل خود را خواست تا مقدار مصرفی خود را محاسبه کند، او محاسبه نمود و سیصد هزار درهم شد، حضرت فرمود:
مازاد از سیصد هزار درهم را بیاور.او پنجاه هزار درهم حاضر ساخت.
فرمود: آن پانصد دیناري که نزد تو بود چه کار کردي؟
گفت: نزد من است.
فرمود: آنها را نیز حاضر کن.
وکیل همه را حاضر نمود، امام حسن علیه السلام همه درهمها و دینارها را به آن مرد داد و فرمود: حمّالی بیاور تا اینها را بردارد.
آن مرد دو نفر حمّال آورد تا آن دینارها و درهم ها را بردارند، حضرت رداي مبارك خود را به عنوان اُجرت به حمّالان داد.
غلامان حضرت گفتند: سوگند به خدا! نزد ما حتی یک درهم هم باقی نماند!
امام حسن علیه السلام فرمود:
🔹لکنّی أرجو أن یکون لی عند اللَّه أجرٌ عظیم.
🔹ولیکن من از پیشگاه خداي متعال اُمید دارم که پاداش بزرگی داشته باشم.
📚کتاب نفیس #القطره، جلد دوم ، صفحه ۴۶۰
#فضایل_امام_جعفر_صادق🌺🌺🌺
شیخ صدوق رحمه الله در کتاب « ثواب الأعمال » از ابوبصیر نقل کرده است که گفت : بعد از وفات امام صادق علیه السلام خدمت امّ حمیده مشرّف شدم تا او را تسلیت بگویم ، پس از آنکه مدّتی گریه کرد و من بخاطر گریه او گریستم.
فرمود: اي ابومحمّد ! اگر امام صادق علیه السلام را در هنگام وفات می دیدي امر عجیبی از آن حضرت مشاهده می کردي ، اوچشمان مبارك خود را گشود و فرمود :
همه خویشاوندان مرا نزد من جمع کنید.
بعد از آنکه تمام آنها نزد آن حضرت گرد آمدند ، به ایشان نگاهی کرد وفرمودند :
🔸إنّ شفاعتنا لاتنال مستخفّاً بالصلاه .
🔸 کسی که نماز را سبک شمارد به شفاعت ما نمی رسد و از آن بهره مند نمی گردد .
📚کتاب نفیس #القطره ، جلد اول، صفحه ۵۴
شیخ صدوق رحمه الله در کتاب « ثواب الأعمال » از ابوبصیر نقل کرده است که گفت : بعد از وفات امام صادق علیه السلام خدمت امّ حمیده مشرّف شدم تا او را تسلیت بگویم ، پس از آنکه مدّتی گریه کرد و من بخاطر گریه او گریستم.
فرمود: اي ابومحمّد ! اگر امام صادق علیه السلام را در هنگام وفات می دیدي امر عجیبی از آن حضرت مشاهده می کردي ، اوچشمان مبارك خود را گشود و فرمود :
همه خویشاوندان مرا نزد من جمع کنید.
بعد از آنکه تمام آنها نزد آن حضرت گرد آمدند ، به ایشان نگاهی کرد وفرمودند :
🔸إنّ شفاعتنا لاتنال مستخفّاً بالصلاه .
🔸 کسی که نماز را سبک شمارد به شفاعت ما نمی رسد و از آن بهره مند نمی گردد .
📚کتاب نفیس #القطره ، جلد اول، صفحه ۵۴
#فضایل_رسول_اکرم 🌸🌸🌸
عماد الدین طبري رحمه الله در کتاب « بشاره المصطفی » می نویسد :
امام رئوف علیّ بن موسی الرضا علیه السلام ، از پدران بزرگوارش علیهم السلام ، از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل فرموده
که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود :
🔹یا علیّ ! إذا کان یوم القیامه أخذت بحجزه اللَّه عزّوجلّ ، وأخذت أنت بحجزتی وأخذ ولدك بحجزتک، وأخذ شیعه ولدك بحجزتهم، فتري أین یؤمر بنا ؟
🔹اي علی ! به هنگام رستاخیز ، من دامان لطف پروردگار را خواهم گرفت ، تو نیز دامان من ، و فرزندان تو دامان تو ، و شیعیان فرزندانت دامان آنها را خواهند گرفت ، آیا فکر می کنی ما را به کجا دستور می دهند برویم ؟
📚کتاب نفیس #القطره، جلد دوم ، صفحه ۷۵
عماد الدین طبري رحمه الله در کتاب « بشاره المصطفی » می نویسد :
امام رئوف علیّ بن موسی الرضا علیه السلام ، از پدران بزرگوارش علیهم السلام ، از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل فرموده
که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود :
🔹یا علیّ ! إذا کان یوم القیامه أخذت بحجزه اللَّه عزّوجلّ ، وأخذت أنت بحجزتی وأخذ ولدك بحجزتک، وأخذ شیعه ولدك بحجزتهم، فتري أین یؤمر بنا ؟
🔹اي علی ! به هنگام رستاخیز ، من دامان لطف پروردگار را خواهم گرفت ، تو نیز دامان من ، و فرزندان تو دامان تو ، و شیعیان فرزندانت دامان آنها را خواهند گرفت ، آیا فکر می کنی ما را به کجا دستور می دهند برویم ؟
📚کتاب نفیس #القطره، جلد دوم ، صفحه ۷۵
#فضایل_رسول_اکرم 🌸🌸🌸
عماد الدین طبري رحمه الله در کتاب « بشاره المصطفی » می نویسد :
امام رئوف علیّ بن موسی الرضا علیه السلام ، از پدران بزرگوارش علیهم السلام ، از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل فرموده
که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود :
🔹یا علیّ ! إذا کان یوم القیامه أخذت بحجزه اللَّه عزّوجلّ ، وأخذت أنت بحجزتی وأخذ ولدك بحجزتک، وأخذ شیعه ولدك بحجزتهم، فتري أین یؤمر بنا ؟
🔹اي علی ! به هنگام رستاخیز ، من دامان لطف پروردگار را خواهم گرفت ، تو نیز دامان من ، و فرزندان تو دامان تو ، و شیعیان فرزندانت دامان آنها را خواهند گرفت ، آیا فکر می کنی ما را به کجا دستور می دهند برویم ؟
📚کتاب نفیس #القطره، جلد دوم ، صفحه ۷۵
عماد الدین طبري رحمه الله در کتاب « بشاره المصطفی » می نویسد :
امام رئوف علیّ بن موسی الرضا علیه السلام ، از پدران بزرگوارش علیهم السلام ، از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل فرموده
که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود :
🔹یا علیّ ! إذا کان یوم القیامه أخذت بحجزه اللَّه عزّوجلّ ، وأخذت أنت بحجزتی وأخذ ولدك بحجزتک، وأخذ شیعه ولدك بحجزتهم، فتري أین یؤمر بنا ؟
🔹اي علی ! به هنگام رستاخیز ، من دامان لطف پروردگار را خواهم گرفت ، تو نیز دامان من ، و فرزندان تو دامان تو ، و شیعیان فرزندانت دامان آنها را خواهند گرفت ، آیا فکر می کنی ما را به کجا دستور می دهند برویم ؟
📚کتاب نفیس #القطره، جلد دوم ، صفحه ۷۵