جامعه نو
5.45K subscribers
966 photos
27 videos
15 files
689 links
رسانه روزنامه‌نگاران مستقل

تماس با ما: @jameeno_pr

موضوعات: سیاسی و اجتماعی
Download Telegram
#در_کرانه_روز

🏷 نمی‌توانی از زیرش دربروی!

در موقعیت صبر و انتظار همگانی برای رخدادن حمله‌ی اسرائیل و گذشتن از یک پیچ دیگر برای بردن کشور به جهنم حواس بسیاری از ما به این نیست که روابط آقای‌پزشکیان و کسانی که به او رأی‌داده‌اند و جمع بیشتری که به او امید بسته‌اند درحال انتقال به فاز دیگری است: از فاز اعتماد و حمایت به فاز ناامیدی و بدبینی! انگار که بخواهد از زیر قول‌هایش شانه خالی‌کند خود را به کوچه‌ی‌علی‌چپ می‌زند و بیش از آنچه به انتطارات مردم ارتباط‌دارد به تکرار شعارهای قدیمی حکومت می‌پردازد.

این رفتارش دو علت دارد:
اولی اینکه، به دیوار سخت حکومتی برخورده که تداوم حیات خود را در بقای همه‌ی روش‌های سرکوبگرانه‌ی پیشین‌اش می‌بیند، در استمرار فیلترینگ شبکه‌ی ارتباطات، سانسور، فشار بر آزادی‌های فردی، محدودیت‌های غیرعرفی بر دختران، امتناع از برخورد با فاسدان حکومتی و... حاضرنیست از آن‌ها دست بکشد.
دومی هم فضای جنگی است که اراده‌ی هرکسی را برای ورود به چالش داخلی بر سر مطالبات اجتماعی سست می‌کند. انتظار وقوع جنگ فضای پیگیری مطالبات اجتماعی را خودبه‌خود محدود می‌کند و یکی از علل راضی‌شدن حکومت‌ها به بقای فضای تنش و جنگ هم همین امکان پشت‌‌پازدن به مطالبات اجتماعی است.

پزشکیان نمی‌بایست در این‌گرداب می‌افتاد ولی حالا که متأسفانه افتاده و حتی موقع پرده‌برداری از الواح مرجوعی هخامنشی هم خود را مجبور به شعاردادن درباره‌ی جنگ لبنان و احتمال حمله به ایران می‌بیند، می‌باید در بازگشت از تریبون‌های شعار به پیگیری مطالباتی بپردازد که برایشان گردن‌گذاشت. می‌باید به وزیر ارتباطات خود بگوید آن‌ها که به ما رأی‌دادند آن‌طور که احتمالا فکرمی‌کنی «خر» نیستند. به مقامات دیگر نیز!
قبلا گفته‌ایم: می‌باید دستورات و فرامین روشن و بدون‌شرط درباره‌ی مطالبات معهود با مردم بدهد یا بگیرد و منتشرکند و عمل خلاف آن‌ها را جرم ماموران حکومت اعلام‌کند. زمان زیادی برای او و برای حکومت نمانده‌است و حتی شرایط جنگی نمی‌تواند آن‌مطالبات را منتفی کند، به فراموشی بکشاند و یا ادای آن‌ها را به فریب بیالاید.

🆔@jameeno
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#آخر_هفته با #معرفی_کتاب

🏷 جنگل پچ‌پچ و لولوی تاریکِ ترس
نگاهی به رمان «قبضه قدرت» نوشته‌ی چسلاو میلوش با ترجمه‌ی روشن وزیری

🖊 شاهرخ تندروصالح | نویسنده، شاعر
- در چشم‌انداز رمان امروز جهان گونه‌ای ماجراپردازی و چفت‌و‌بست بخشیدن به جهان مثالی داستان‌نویس وجود دارد که شالوده‌ی آن بر روایت‌هایی منتخب از رویدادهایی تاریخی استوار است. این طیف از روایت‌های داستانی هرچند جغرافیامند است و به ملت یا فرهنگی خاص تعلق دارد اما در دل خود آموزه‌هایی برای سایر فرهنگ‌های جهان نیز دارد. رمان «قبضه قدرت» از چسلاو میلوش لهستانی از این دست رمان‌های حیرت‌انگیز است.

- درطول اشغال لهستان [در جریان جنگ‌جهانی دوم] ده‌هاهزار تن از رهبران روشنفکر لهستانی غیریهود و رهبران دینی را هدف کشتار قراردادند و میلیون‌ها شهروند لهستانی و روسی را برای بیگاری تبعیدکردند. «قبضه قدرت» به‌دنبال برداشت از لایه‌های پیداوپنهان این درنده‌خویی مدرن است.

- نقش‌آفرینان این رمان تیپ‌هایی شخصیتی‌اند که پس‌از پوست‌انداختن‌های متمادی و جلدبه‌جلد شدن از نام مستعار به نام شناسنامه‌ای، در ردیف حافظان وضع‌موجود قرارگرفته و با عادت‌کردن به تاریکی‌های قدرت، در ایستگاه مطالبات معمول زندگی متوقف می‌مانند.

- در میان حضور هنگامه‌پردازی آشفتگانی چنین شیفته، تردید جای شعور و تلاش برای فهم دیگری را می‌گیرد. لهیب شعله‌های تضاد و تعارض بالا می‌گیرد و سرمستانِ جام پیروزی بر مغلوبین به غیظ و غضب می‌نگرند.
همه‌چیز غرق در بوی زُهمِ آشوب وُ دگرگونی است. هرکسی در هرجایی که قراردارد سعی‌می‌کند کارمندی به‌دردبخور، بی‌حاشیه و مبادی‌آداب باقی بماند و موقعیت خود را حفظ کند. گشتاپو سرِسوزن تفاوتی را زیر ذره‌بین دارد؛ متفاوت‌ها محکوم به نابودی‌اند. اندیشمندان و متفکران در حلقه‌ی نفرت گشتاپو اجیر مانده و به دلیل نفوذشان، از هرنوع ارتباطی با دیگران محروم‌اند. گشتاپو نبض حیات همه را در دست دارد؛ اندیشمندان در گرسنگی و بی‌چیزی اسیر نگه‌داشته‌شده‌اند امّا نه آن‌قدر که بمیرند. در این فضا هر کس انگ «متفاوت‌بودن» بر پیشانی زخمی خود دارد تن به سکوت سپرده و در ملتقای وحشتِ جاری در زندگی تن به جلای وطن می‌سپرند و جهاز بر باد بی‌دلیل رها می‌سازند.

- بیگانگى شهروندان با یکدیگر و ازخودبیگانگى در درون خودشان در اوج خود است. گوشه‌وکنار خیابان‌ها، بازارها، کوچه‌پس‌کوچه‌ها همه‌و‌همه پیشخان فروش تن است. دربه‌درمانده‌های این معرکه به‌دنبال جستن روزنه‌ای برای حفظ بقایند.


- متن کامل را در instant view و با کلیک روی اینجا بخوانید.

🆔@jameeno
#الف

🏷 جنگ را به مرز اسرائیل بازگردانیم!

🖊 شورای سردبیری:
قرائن آشکار نشان می‌دهند جنگ حاضر به‌اجبار از راه دور و بدون رودرروشدن سربازان و براساس فن‌آوری پیشرفته‌ی نظامی انجام‌خواهدشد، اما می‌توان پیشنهادهایی را مطرح‌کرد تا جنگی با فرجام از پیش معلوم نباشد.

پیش‌از ذکر پیشنهادها لازم‌است تکرارکنیم کماکان عاقلانه و ضروری‌است حکومت ارتباط دیپلماتیکش را با قدرت‌های‌جهانی به‌ویژه حامیان نزدیک اسرائیل، نزدیک‌تر و روشنی‌بخش و موثر کند.

برسیم به پیشنهادهایی که البته احتمالا نظامیان پیشاپیش به آن‌ها فکرکرده‌اند، ولی به‌هرحال می‌باید گفت؛ شاید برخی ریزه‌کاری‌ها دیده‌نشده‌باشد...


- پیشنهادهای جامعه‌نو و متن کامل را در instant view و با کلیک روی این‌جا بخوانید.

🆔@jameeno
#معرفی_مجله 🗞

🏷 سهراب‌کُشی در سینمای تجاری در «تجربه» پاییزی

شماره‌ی سی‌و‌چهارم دوره‌ی جدید مجله‌ی «تجربه» با پرونده‌ای تفصیلی به مناسبتِ هشتادمین سالِ تولدِ سهراب شهید ثالث، صفحاتی درباره‌ی فریدون آو و ویژه‌نامه‌ای درباره‌ی هشتادمین سال آفرینش سرود «ای ایران» منتشر شد.

مدیر مسئول تجربه کتایون بناساز است و پژمان موسوی سردبیری آن را بر عهده دارد. سما بابایی هم دبیر تحریریه‌ی «تجربه» است. عکس جلد از Bert Schmidt است.

فهرست آنچه را که در این شماره خواهید خواند، در instant view ببینید
#در_کرانه_روز

🏷 مقصد تهاجم اسرائیل!

هدف پنهان اسرائیل در استقبال از پینگ‌پنگ موشکی با ایران و بالابردن تدریجی سطح و شدت آن پوشاندن لباس توجیه به یک حمله‌ی اصلی و نابودگر است که می‌خواهد ظرفیت‌ها و زیربناهای هسته‌ای ایران را از بین ببرد. این آرزو و برنامه‌ی پانزده‌سال‌اخیر اسرائیل بوده‌است و حکومتْ نامتوجهْ به این هدفِ پوشیده به چرخه‌ی تلافیِ موشکی و تلافیِ تلافیِ موشکی افتاده و سطح این زدوخورد را افزایش می‌دهد.

هدف و نقشه‌ی اسرائیل از خیلی‌پیش‌از بالاگرفتن درگیری در فلسطین سازمان‌دادن نیرو و امکانات کافی و جلب مشارکت آمریکا و بریتانیا برای حمله‌ی هوایی و نابودکردن تأسیسات هسته‌ای ایران بوده‌است. اکنون می‌خواهد در چارچوب ضربات متقابل این‌کار را انجام‌دهد و پینگ‌پنگ موشکی او را به این مقصد و آرزو می‌رساند. بقیه‌ی اهداف اعلامی یا محتمل اهدافی پوششی اند و برای اسرائیل در قیاس با زیرساخت‌های هسته‌ای اهمیت درجه‌‌پائین دارند.

حکومت ایران با زدوخورد متقابل موشکی این مسیر را برای اسرائیل باز خواهد کرد.

🆔@jameeno
دو نکته در یک #در_کرانه_روز

🏷 نکته‌ی نخست: طاس!
نمی‌شود با قطعیت اعلام‌کرد ولی به‌نظرمی‌رسد اداره‌کنندگانِ اسرائیل دارند با دریافت عمدی ضربه‌ی راکت و پهپاد صورت‌حساب حزب‌الله را سنگین‌می‌کنند. این بعید نیست؛ زیرا دارندگان قدرت برتر معمولاً برای ریختن همه‌ی آتش خود بر سر حریف کوچک او را به نقطه‌ی هماوردطلبی کاذب می‌کشند. در چنین‌مواردی باید مشخص‌کرد چه‌کسی کنترل روند را در دست دارد، بین دوطرف چه‌کسی ابتکارعمل دارد و کدام‌طرف واکنشی عمل‌می‌کند.

تنها پرسشی که در این‌صورت می‌تواند مطرح باشد این است که اگر سراغ تمام‌کردن کار حزب‌الله و لبنان باشند آیا موقتا دنبال پایین‌کشیدن فتیله‌ی درگیری با ایران خواهندرفت یا زدوخورد را با ایران هم به‌عنوان هدف نهایی ادامه‌می‌دهند.

مجموعه‌ی شرایط و از جمله پدیدآوردن حادثه‌ی خونین اخیر در شرق ایران (که پیش‌تر از احتمالش گفته‌بودیم) حاکی از این است که در دورِ ایران یک‌طاس لغزنده شکل‌گرفته‌است. خلاصی از این طاس صورت‌مسئله‌ی امروز ماست و فرصت نیز ناچیز است.


🏷 نکته‌ی دوم: بن‌بست!
بدترین موقعیت در یک‌جنگ یا ماقبل شروع جنگ بسته‌شدن همه‌ی راه‌های دیپلماتیک است. این وضعیت غالباً ناشی‌از اختلاف بالای سطح نیروهایی است که در برابر یکدیگر صف‌آرایی‌می‌کنند: یکی خود را ضعیف و بدون پشتیبانی کافی می‌یابد و خواهان طریقی برای خروج از موقعیت تخاصم گرم است و دیگری خود را در موقعیت مطلق برتری و امکان تمام‌کردن کار در جهت دلخواه می‌یابد.

در این فاز تا رسیدن به فازی با کیفیات متفاوت و پدیدآمدن امکان موفقیتِ تحرکِ دیپلمات‌ها گذراندن یک مرحله از درگیری گرم و رسیدن به نقطه‌ی مطلوب طرف قدرتمندتر گریزناپذیر است. انگار الان در این نقطه‌ایم!

🆔@jameeno
#در_کرانه_روز

🏷 جریمه‌ی بی‌پولی!


«شبکه شرق» از درخواست عجیب برخی مدیران مدارس خبرداده که به اولیای کم‌درآمد دانش‌آموزان گفته‌اند: «چون پول ندارید، می‌باید مدرسه را تمیز کنید!»

این دستاورد 45 سال سلطه‌ی بینش و گزینش و اخلاقیات حکومت اسلامی بر آموزش‌و‌پرورش است. اگر قرار باشد روزی اصلاحی صورت‌گیرد می‌باید همه‌ی آنها را که از گزینش‌های حکومت عبورکرده‌اند به کلاس بازآموزی اخلاق و رفتار انسانی فرستاد.

در قدیم در روستای ما رسم بود اگر کسی در هفته سبدی تخم‌مرغ یا طبقی سرشیر برای ارباب نمی‌برد به طویله فرستاده‌می‌شد تا آنجا را تمیز کند. آن بساط 60 سال پیش برافتاد. جمهوری‌اسلامی دارد آن را احیا می‌کند.

به‌وقتش می‌باید این مدیران خاص را پیداکرد و مدتی آن‌ها را به گاری بست.

🆔@jameeno
#در_کرانه_روز

🏷 شجاعت!


سربازانی که در دفاع از کشور و خانه و مردم خود از جنگ نمی‌ترسند و با مرگ روبرومی‌شوند شجاعِ مطلق اند. شجاعت یک رهبر در روبروشدن با مرگ و یا استقبال از آن بیشتر از شجاعت سربازانش نیست. سرداران بسیاری همراه سربازان خود جنگیده و کشته‌شده‌اند و مخبطانی چون هیتلر و گورینگ هم آگاهانه و مختار به استقبال مرگ رفته‌اند. شجاعت رهبران را با میزان حفاظتی که از مردم خود کرده‌اند می‌باید سنجید. از این‌رو شجاعت سردار به‌خون‌غلتیده در جبهه‌ی نبرد با شجاعت سرداری قابل‌قیاس است که سرافکندگی شکست را می‌پذیرد و تسلیم می‌شود تا جوانان کمتری کشته‌شوند. ژنرال پائولوس در جنگ‌جهانی‌دوم درحالی‌که خانواده‌اش گروگان نازی‌ها بود و هرروز به او مدال می‌دادند تا تسلیم نیروهای شوروی نشود برای نجات حدودصدهزار سرباز به‌محاصره‌افتاده‌اش از مرگ حتمی، تسلیم شد.

شجاعت مفهومی کاملا پیچیده‌ است. این‌ها هم یافته‌های عقل‌سلیم اند. اما جنایت مداوم امپریالیسم جهانی علیه مردم منطقه‌ی فلسطین آن‌قدر بزرگ و مستاصل‌کننده بوده‌است که درک واکنش در برابر آن با عقل‌سلیم عرفی ممکن نیست. جایی که رهبران یک‌قوم به این‌نتیجه می‌رسند که «نمی‌توانم از مردم خود دفاع‌کنم و فقط می‌توانم پرچم مبارزه‌ی آن‌ها را تا زمانی که هستم بالا نگه‌دارم؛ فارغ از این‌که غیر از خودم هزاران‌نفر به دست دشمن دون کشته‌شوند». تصمیم دشوار و سخت ویران‌گر روح یک مرد است چنین انتخاب سترگ مرگبار و خون‌آلودی!

منطق عملیات غیرمنطقی 7اکتبرِ سال‌پیش این بود، تفسیر جنگ و گریز و مرگ سربازوار یحیی سنوار نیز همین است. به جای ساختن نماد شجاعت در رزم از او می‌باید به رنج بی‌کرانی اندیشید که به‌خاطر تصمیم تنها و بی‌دفاع‌گذاشتن اجباری غیرنظامیان و کودکان در برابر اسرائیل جنایت‌پیشه بر دوش خود کشید. در تاریخ حیات ملت‌ها فقط رهبران بزرگ از پل معلق چنین تصمیمی عبورمی‌کنند.

🆔@jameeno
#در_کرانه_روز

🏷 صبر نکن؛ کاپشن را بپوش!


وقتی دولتی می‌افتد به گدایی مداوم صبر از مردم یعنی یک چیزی در تنظیم روابط عوامل درگیر در مسائل درست کارنکرده و یا محاسباتی از اول درست نبوده‌است.

به زبان ملایم اگر بگوئیم، دولت آقای‌پزشکیان در چند موضوع درحال فرصت‌خریدن و تقاضای صبر است که عاقبت خوش ندارند: در قضیه‌ی فیلترینگ صبر می‌طلبد درحالی‌که قضیه‌ی اعمال آن کاملا سیاسی است و نه حقوقی: مثلا در مورد تلگرام یک قاضی، که بعداً شد «قاضی فاسد»، به‌دقیقه‌ای با دوخط حکم آن را به اشاره‌ی کسی در آن‌بالا شروع‌کرده؛ بنابراین چیزی‌که یک‌شبه آمده می‌باید یک‌شبه هم می‌رفت. نرفته؛ پس پزشکیان درحال واپس‌رفتن در این‌زمینه است!

در قضیه‌ی رفع مزاحمت حکومت از زنان درحال مقاومت در برابر یک‌مصوبه‌ی به‌اصطلاح قانونی است درحالی‌که بنیان مزاحمت بر زنان غیرعقلی و یک‌تمایل سیاسی صرف و [اخیراً] پوشیده در یک‌مصوبه سست متناقض است و دولت به‌نمایندگی از رأی‌دهندگان می‌باید در مورد آن تهاجمی عمل‌کند و نه با صبر و امتناع ناامیدانه در برابر ابلاغ آن مصوبه؛ که اجزای حکومت با و بی مصوبه درحال ایجاد مزاحمت برای زنان اند.

درواقع اعمال و رفع هردو مزاحمت حاصل تصمیم سیاسی در رأس است؛ پس می‌باید فشار ببیند تا تصمیم سیاسی غلط را تغییر دهد. دولت پزشکیان نمی‌باید با تقاضای صبر خود را به تدریج در سوی آن‌تصمیم‌های سیاسی غلط قرار دهد.

موردسوم از عقب‌نشینی ناموجه پزشکیان در موضوع شفافیت است. «ساخت‌وپاخت» در امور اقتصادی مربوط به دولت و نهادهای عمومی ادامه‌دارد و تنها مورد شفاف سخنان سخنگوی‌دولت است که به بازنشسته‌ها و اقشار تحت‌فشار تلویحاً می‌گوید «دلمان برای شما می‌سوزد ولی منبعی برای بهبود زندگی‌تان نداریم».

فعلا در این‌فضای سلطه‌ی اهریمن جنگ و بوی خون و هل‌من‌مبارز انتظاری از پزشکیان نداریم که فرمان سیاست‌خارجی را بپیچاند؛ چون از او برنمی‌آید. ولی برای مواردی که ذکرشد بهتر است صبرنکند و به‌جای کت‌وشلوار همان کاپشن را بپوشد.

انبار صبری که دارید برای بیشترشدن گشادش می‌کنید یک‌روز مثل سیلوی کود شیمیایی ظاهراً بی‌خطر که به‌جرقه‌ای کود را به ماده‌ی‌منفجره تبدیل‌می‌کند خواهدترکید. صبر می‌تواند به خشم تبدیل شود!

🆔@jameeno
‌نشر نی برگزار می‌کند:
جلسه‌ی نقد و بررسی مجموعه داستان «دوستی با گراز»
نوشته‌ی نگار داودی

با حضور:
فرناز شهیدثالث
علی مسعودی‌نیا
و نویسنده

زمان: دوشنبه ۳۰ مهرماه، ساعت ۱۸
مکان: خیابان فاطمی، خیابان رهی معیری، نبش خیابان فکوری، پلاک ۲۰، ساختمان نشر نی، طبقه‌ی پنجم

اطلاعات بیشتر در: @neypub
#الف

🏷 نقطه‌ی قرمز!

🖊 شورای سردبیری:
مجموعه‌ی علائم قابل‌روئیت نشان از وجود یک‌نیت پنهانی استراتژیک در خلیج‌فارس و اجرای تجدیدنظرشده‌ی طرحی قدیمی می‌دهند. احتمال‌دارد تاخیر در عملیات انتقامی اسرائیل، کنفرانس بی‌مقدمه و ‌بی‌سابقه‌ی اعراب و اروپائیان و اعلامیه‌ی غیرمنتظره‌اش با مفاد رادیکال و تازه درباره‌ی جزایر سه‌گانه‌ی ایرانی در تنگه‌ی هرمز و تهدید معمول بستن تنگه‌ی هرمز از سوی منابع مشکوک داخلی، اجزای طرح اشغال نظامی جزایر توسط ترکیبی از کشورهای دور از دسترس ایران، به‌بهانه‌ی جلوگیری از بسته‌شدن تنگه و حفظ امنیت عبور نفت باشد.
چنین اقدامی ایران را از نظر واکنش دچار وضعیت آچمز خواهدکرد: حمله به پایگاه‌های آمریکا در قطر، کویت، بحرین، عربستان، امارات و عمان به‌معنی به‌میان‌کشیدن جبهه‌ای از این کشورها به رویارویی با ایران خواهدبود؛ به‌ویژه امارات را از زیر ضربه‌ی ایران خارج‌خواهدکرد؛ چون امارات هم در اعتراض به اشغال جزایر با ایران همراهی تاکتیکی خواهدکرد.
نتایج درازمدت این‌طرح نیز قطعی‌کردن روند تعیین‌تکلیف جزایر در سازوکاری خارج از اراده‌ی ایران و مطابق میل دشمنانش خواهدبود، هرچند آمریکا و انگلیس به‌عنوان مجریان روکار این طرح اعلام‌خواهندکرد به مسئله‌ی مالکیت این جزایر داخل‌نمی‌شوند و اشغال موقت و به‌منظور تضمین سلامت عبور نفت است. اخیرا منابعی سخن از طرح اشغال جزیره‌ی خارک کرده‌اند که آشکار است یک طرح فریب برای ارائه‌ی اطلاعات غلط است.
اجرای طرح یادشده خارج از حوزه‌ی رقابت‌های درونی و احزاب آمریکا و امری بیشتر پنتاگونی (منافع و برنامه‌های کلان ایالات‌متحد) است و بهترین زمان اجرای آن بلافاصله پس‌از انتخابات آمریکا است.
روندهایی فرعی می‌تواند زمینه‌ساز اجرای کم‌دردسر چنین طرح‌های اشغال‌گرانه‌ای باشد. به‌وضوح از نقش پیش‌گیرانه‌ی سازمان‌ملل در چنین‌مواردی کاسته شده‌است و در معامله‌کده‌ی شورای‌امنیت چین و روسیه توسط دو مسئله تایوان و اوکراین قابل‌کنترل شده‌اند. امتناع آشکار ایالات‌متحد از ورود به مذاکره با ایران (که در شرایط تبلیغات انتخاباتی کار مثبتی نیست) نیز باید با همین پیش‌فرض ارزیابی شود.
اگر چنین باشد درهای دیپلماسی که تنها راه مقابله با چنین وضعیتی است پیشاپیش به‌روی کشور بسته شده‌است. از دوسفر اخیر وزیرخارجه این‌نتیجه قابل‌درک است که ایران حرف و هدف مشترکی با هیچ‌یک از کشورهایی که ازشان بازدید شد، حتی با سوریه، ندارد.
تک‌افتادگی دیپلماتیک نتایج وخیمی برای ایران خواهدداشت. سوابق تاریخی از دقیقا یک‌قرن‌پیش (مجمع بین‌الملل پس‌از جنگ‌جهانی اول) نشان‌می‌دهد تک‌افتادگی دیپلماتیک ایران را معمولا به موقعیت وخیم دچارمی‌کند. در جنگ عراق این موقعیت پس‌از صدور قطع‌نامه‌ی 598 آن‌قدر وخیم شد که جز کشور خریدنی و ارزان‌قیمت بورکینافاسو هیچ‌کشوری حاضر به ملاقات سیاسی و صدور اعلامیه‌ی مشترک با ایران نبود.
آخرین فرصت استفاده از موقعیت تجدیدنظر در سیاست‌های منتهی به تک‌افتادگی دیپلماتیک کنونی دوران ظهور ناگهانی داعش در عراق و سوریه و امکان معامله‌ی ماندگار با جبهه‌ی ایالات‌متحد (هنگام کمک به آن) بود که غرور کاذبِ در مشت‌داشتن افسارها در عراق و سوریه و توهم میدان‌داری و خائن‌بودن دیپلمات‌ها موقعیت ایران را برای تغییر فرمان سیاست‌خارجی از بین برد. امید به این‌که بتوان این روند را بدون دریافت یک‌ضربه و به‌دنبال‌آن یک جام زهر معکوس‌کرد حداقل در چشم‌انداز پیش‌روی ما نیست.
شرط عقل در وضعیت جنگی یا بلافاصله-پیشاجنگی آماده‌شدن برای بدبینانه‌ترین موقعیت ممکن است. در چنین‌موقعیتی امکان تجدیدنظر علنی بدون هزینه‌ی سنگین در سیاست‌های شکست‌خورده وجودندارد و امکان موفقیت تغییر سو و جهت با معاملات پنهانی نیز کم است؛ اما به‌شرط پذیرش از سوی طرف‌مقابل تنها راه عاقلانه گریز از موقعیت بدخیم است. مثال تاریخی آن جنگ ویتنام است. ویتنامی‌ها در سال 1965 به آمریکا پیشنهاد شروع مذاکره دادند، اما غرور آمریکایی‌ها و توهم دست‌برتر باعث بی‌اعتنایی آن‌ها و ادامه جنگ شد. در سال 1972 که حاضر به مذاکره شدند شکست نظامی خود را آشکارکردند و دربرابر چشم جهان در پاریس به مذاکره علنی و قبول اشتباه و شکست در جنگ دچارشدند؛ اما سه‌سال پیش از آن خودشان مخفیانه تقاضای مذاکره کرده و آن را انجام‌داده‌بودند. شاید ما درحال رفتن به چنین‌نقطه‌ای و رسیدن به نوعی عمل قهرمانانه برای اجتناب از جنگ ایم. گریز به‌موقع از خویش و رسیدن به این‌نقطه عطف شجاعتی فراتر از شجاعت به جنگ فرستادن جوانان می‌خواهد!

🆔@jameeno
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#الف

🏷 استراتژی شکستن نعل اسب!

🖊 شورای سردبیری:
درگیری اخیر میان جمهوری‌اسلامی و رژیم اسرائیل و این نقطه‌عطفی که اکنون در نزاع درازآمده‌شان پیش‌آمده درواقع نبرد خالص‌ترین (بخوانید: افراطی‌ترین) نمایندگان و در-صافی-مانده‌های دو ایدئولوژی آخرالزمانی است؛ فالانژهایی که چون به‌شدت افراطی‌اند، پس نیمه‌عمر کوتاهی هم دارند: به‌قدر عمر نور یک منور شلیک‌شده در میدان جنگ فرصت دارند برای تمام‌کردن کار طرف‌مقابل و زنده‌ماندن!

استراتژی هردو طرف درگیری هم بیش‌وکم یکی است -هرچند قدرتشان یکسان نباشد: از-نفس-انداختن طرف‌مقابل در آستانه‌ی پیداشدن اولویت‌های تازه و رویارویی‌اش با مسائل جدی و یا بحران‌های داخلی خودش؛ تا زمان مواجهه با آن مسائل که رسید خسته و زخمی باشد و خالی از رمق برای حل آن‌ها؛ تا از پابیفتد.

در انتهای این کوچه چه در انتظار ماست؟

چاره‌ی جُستن از این چنبر چیست؟


- ادامه‌ی مطلب متن کامل را در instant view و با کلیک روی اینجا بخوانید.

🆔@jameeno
#در_کرانه_روز

🏷 بن‌بست و مسیر دررو!

۱- ما از چندساعت‌پیش وارد بن‌بستی شده‌ایم که تنها یک‌راه خروج دارد. تصمیم برای پیچیدن در این‌کوچه زمانی بود که فکرکردیم با تهدید توسعه‌ی درگیری به خلیج فارس می‌توانیم جلوی واردشدن ضربه را بگیریم. الان اگر بخواهیم تصمیم‌بگیریم می‌بینیم که خلیج‌فارس یک بن‌بست است و ایران بیش‌از هرکس دیگری به آرام‌بودن خلیج‌فارس و دریای عمان نیاز دارد و اسرائیل به پرآشوب‌کردن آن. ما نمی‌توانیم شروع‌کننده پرتاب جرقه به آن‌سوی این‌خلیج باشیم. این را هرعقل متوسطی درک‌می‌کند که چرا، ولی همواره امکان‌دارد سوء‌محاسبه یا تصمیم یک‌نفوذی این‌جرقه را به آن‌سو پرتاب‌کند. حکومت می‌باید هشیار باشد.

۲- برگشت از این‌بن‌بست هم معادل است با ادامه‌ی مسیر مستقیم: تبادل آتش موشکی! آن‌چه آن را قبلا پینگ‌پنگ موشکی نامیدیم الگوی جنگ مدل قرن‌بیست‌ویک است که به‌روش کلاسیک خاص این قرن (فناوری ترکیبی) تبدیل‌خواهدشد و ما و رژیم‌اشغال‌گر و اوکراین و روسیه نوعی موش‌آزمایشگاهی آن خواهیم‌بود: پنتاگون مدیر این‌آزمایشگاه است و همه‌ی تجربه‌های آن را برای آسان‌کردن سلطه بر جهان انبارمی‌کند. کشور خود را به آزمایشگاه تبدیل‌نکنیم.

۳- ما قبلا گفته‌ایم نتایج این‌پینگ‌پنگ به‌هرحال به نفع ایران نخواهدبود و این‌بازی در سه‌راند تمام‌می‌شود. نمی‌بایست وارد بازی می‌شدیم و بهتراست در پایان راند دو کناربکشیم و ادامه‌ندهیم.

۴- حیف‌شد آن‌آرمان زیبای پشتیبانی روشنفکران و مبارزان دهه‌ی‌ پنجاه و شصت میلادی برای برگشتن فلسطینیان به وطنشان. اینک می‌رود که کاملا به جنگ ایرانیان و یهودیان تبدیل‌شود. نزاع نامفهوم و جنگ خباثت‌آمیزی است: گامی است در مسیر ذلیل‌شدن ایران ازجانب سرمایه‌داری جهانی. البته اگر قصدی برای تجزیه هم درکارنباشد.

۵- ارزیابی ما این‌است که گریبان ایران را رهانخواهندکرد و بازیگران جدیدی نیز وارد بازی می‌شوند. این ارزیابی درست بود که تور دیپلماتیک منطقه‌ای اخیر بی‌ثمر خواهدبود. به مصلحت ماست که اگر بتوانیم پیشاپیش با آن بازیگران وارد دیالوگ شویم.

🆔@jameeno
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#در_کرانه_روز

🏷 فشار عوام و مسیر مصدق!

دچارشدن را به «دنباله‌روی از خواست جمعیت» از مدت‌ها پیش به‌عنوان گرفتاری و نقطه‌ضعف رهبران در ایران شمرده‌اند. رامش سنگوی در کتاب خود به‌نام «شاه ایران» در سال 1968 این‌نقطه‌ضعف را درمورد دکترمصدق تشخیص‌داده و نوشته‌بود:
مصدق حامیان خود را با رویای یک‌ایران عاری‌از نفوذ خارجی به‌وجدآورد، اما به‌زودی اسیر خواست جمعیت شد که عامل‌اصلی تصمیم‌گیری سیاست در ایران است. در‌چنین‌شرایطی هرموفقیتی فقط مطالبات جدید پدیدمی‌آورد و کسی نمی‌تواند خلاف آن را درپیش‌بگیرد...

این‌مشکل هنوز هم وجوددارد. حکومت نیروهایی را (غالبا برای خنثی‌کردن یا سرکوب رقیب سیاسی) از شیشه درآورده و حالا خودش گیر آن‌ها افتاده و نمی‌تواند دربرابر تمایلاتشان مقاومت‌کند. در داستان تبادل موشکی پینگ‌پنگی‌اش با اسرائیل درحال دچارشدن به این‌بلّیه است. یک نیروی باورمند (آلوده به تعدادی ناکس) فشار تلافی می‌آورند و چه‌بسا تعجیل‌نکردن صدای آن‌ها را بلندتر هم بکند. عناصر این‌گروه پایداری و تکروهای فرصت‌طلب که روی اجاق حکومت حلیم خودشان را می‌پزند در این‌زمره‌اند.

در دوران ملی‌شدن صنعت‌نفت کسانی (به‌درست یا غلط) فکرمی‌کردند واسطگی آمریکا را بپذیریم و به توافق مقبولی با انگلیسی‌ها برسیم. اما کسی جرات‌نکرد کلمه‌ای با مضمون سازش یا کنارآمدن یا کاهش فشار به انگلیس به‌زبان‌بیاورد. اگر می‌گفت همه‌ی آن‌جمعیت به‌هیجان‌آورده‌شده او را خائن می‌خواندند. خود مصدق هم نمی‌توانست جلوی این‌روند را بگیرد. الان در همان‌مسیریم.

شجاعت می‌خواهد الان کسی در آن‌بالا به‌عقل و درایت فرمان را به‌سوی دیگر بچرخاند و راه دیگری بجوید.

🆔@jameeno
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
‌‌‌‌‌نشر نی برگزار می‌کند:
کتاب مقدس، ادبیات، مطالعات ادیان
به‌مناسبت پایان ترجمه‌ی «کتاب مقدس» به‌قلم پیروز سیار

با حضور:
هوشنگ رهنما
شهرام پازوکی
شاپور اعتماد
آلاء وحیدنیا
پیروز سیار

زمان: دوشنبه ۱۴ آبان‌ماه، ساعت ۱۸
مکان: خیابان فاطمی، خیابان رهی معیری، نبش خیابان فکوری، پلاک ۲۰، ساختمان نشر نی، طبقه‌ی پنجم

ورود برای عموم آزاد است.

اطلاعات بیشتر در: @neypub
#در_کرانه_روز

🏷 راه و بی‌راهه!

🖊 شورای سردبیری:
نیویورک‌تایمز و یکی-دو منبع دیگر خبرداده‌اند که پس‌از ارزیابی شدت زیان‌های وارده دستور به تلافی حمله‌ی اخیر اسرائیل داده‌شده‌است. شاید این‌خبر راست باشد. حواشی دیگری هم مثل انجام تلافی از خاک عراق دارد که فعلاً از آن‌ها می‌گذریم.
اگر خبر راست باشد و چنین‌قراری داشته‌باشیم لابد حواس‌مان هم هست که این‌تلافی را نه در زمین عراق که در زمین و زمینه‌ی دیگری می‌باید انجام‌داد. درواقع می‌باید زمین بازی را عوض‌کرد و از میز پینگ‌پنگ موشکی به نه حتی پیست دو-و-میدانی که به میز شطرنج رفت.
ضربه‌ای که خورده‌ایم و گویا «نمی‌باید آن را کوچک‌شمرد» بی‌دفاع‌کردن آسمان کشور بوده‌است و می‌باید پیام و نتایج آن را بگیریم: مرحله‌ی بعدی هم درکار خواهدبود؛ و باز مرحله‌ی دیگر. چنان‌که قبلاً گفته‌ایم: گریبان ایران را رهانخواهندکرد! طرف مقابل اسرائیل نیست؛ پنتاگون است و برای آن‌ها این یک‌زدوخورد نیست؛ یک‌نقشه‌ی درازمدت و حوصله‌طلب است.

آئین جنگ، جنگ و گریز است! آن‌که بی‌پروا می‌جنگد و پیش‌می‌رود عاقبت به دام محاصره می‌افتد. حتی اگر پاسخ این‌پرسش که «آیا همچنان گریزی از رویارویی هست؟» دیگر منفی باشد، می‌باید با دادن اندکی‌غرور، زمان بخریم!

ملاحظاتی هست:
۱- چتر هیچ معاهده‌ی دفاع متقابلی که با دوست‌مان روسیه یا هرقدرت دیگری ببندیم تقابل ایران و اسرائیل را دربرنمی‌گیرد و شامل‌نمی‌شود. ما حتی شک‌داریم روسیه دربرابر تهاجم طالبان به ما گوش آن را بپیچاند. این به‌خاطر بددلی به روسیه نیست؛ به‌خاطر شرایط پیچیده‌ی وابستگی‌های متقابل چندلایه‌ی جهان است: «ما» فقط یک‌هدف متعالی و نهایی داریم و آن پیروزی بر دشمنانی است که ساخته و پرداخته‌ایم؛ اما برای دیگران لایه‌های بسیارمهم‌ترِ باقی‌ماندن دروابستگیِ متقابل اقتصادی، حفظ توازن‌های چندمحوره‌ی امنیت‌ملی و البته برنامه‌های توسعه‌ی داخلی‌شان برای افزایش توان‌شان به‌عنوان هدف وجوددارند که تحرکات بین‌المللی آن‌ها و عمل به پیمان‌های دوجانبه را مشروط-در-مشروط می‌سازد. بنابراین می‌باید به‌طریقی گام‌نهیم که پیمان‌های دفاع متقابل وزن اصلی را در محاسباتمان پیدانکند. اگر این‌توصیه‌ی کلی را به مسائل روز ربط‌دهیم می‌باید بگوییم پزشکیان از سفر به روسیه هیچ امتیاز چشمگیر تضمینی درمورد مشکلات امنیت‌ملی ایران با خودش نخواهدآورد. مشکلات بیشتر؟ شاید!

۲- ما به‌دلایل نامعلوم نیاز به توازن را هم در روابط بین‌المللی مانند نیاز به کاهش تعداد دشمنان فراموش‌کرده‌ایم. حتی اگر در اواخر دهه‌ی‌پنجاه به کشورهای غیرمتعهد نپیوسته‌بودیم با با پایان جنگ سرد و دوقطبی‌نماندن جهان می‌بایست موازنه‌ی «نه شرقی و نه غربی» را به توازن مثبت تغییر می‌دادیم. این‌فراموشی هزینه دارد. می‌باید آن را بپردازیم و تعاملات‌مان را اصلاح‌کنیم. درحالی‌که اسرائیل به‌نیابت از پنتاگون با ایران روبرومی‌شود پشت ما به مثلا زرادخانه‌ی پیمان ورشو گرم نیست! این‌جنگ نیابتی را می‌باید باشجاعت پایان‌داد. در زمان اوباما امکان کم‌هزینه‌ی آن پدیدآمد، دچار غرور بودیم و دچار به ترامپ شدیم. بعداز انتخابات آمریکا می‌باید چرتکه‌بیندازیم که هزینه‌ی آن‌غرور چقدرمی‌شود.
اگر کسی ارزیابی ما را بخواهد می‌گوییم هنوز در مرحله‌ای نیستیم که ثمنی به‌قدر لیبی سال2003 برعهده‌مان باشد. این هنوز امتیاز ماست. بهتر است آن‌خط‌مشی را که ولایتی اخیراً [به‌هردلیلی] به‌زبان‌آورده (که «به‌دنبال تعریف مجدد موازنه با دیگرکشور‌های غربی یا شرقی و جهان‌سومی‌ایم») به‌طورجدی درپیش‌بگیریم. از پینگ‌پنگ با اسرائیل خیلی‌واجب‌تر است!

۳- بعداز پرداخت آن‌هزینه ما همچنان نوکر و وابسته‌ی ایالات‌متحد نخواهیم‌بود. کماکان همان‌کشور مستقل بعداز سال57 می‌مانیم اما رفتار محیط پیرامون با ما متوازن‌تر می‌شود. معنی این‌توازن را بازنمی‌کنیم؛ اما تاثیرش این‌است‌که حتی با قدرتی که الان داریم فضای سوءظن و بیم بین ما و کل منطقه جایش را به آرامش‌خیال و نشستن بر صندلی برادر بزرگتر می‌دهد. نمایش توانایی‌های تهاجمی در صحنه‌ی عمل طی سلاح‌فروشی‌های دوسال‌اخیر و درگیری‌های ماه‌های اخیر اکنون می‌تواند پشتوانه‌ی برقرارساختن آن‌توازن باشد؛ البته اگر ضربه‌ی اخیر به اسرائیل آخرین‌پرده‌ی این‌نمایش بوده‌باشد. همین‌قدرش هم بیش‌ازکافی است؛ تا نهایت حد ممکن خود را به پرتگاه نزدیک‌کرده‌ایم و بر لبه‌ی پرتگاه برداشتن هرگامی به پیش اضافی است! حالا زمان انتخاب است: ایران بین تداوم چرخه‌ی تضعیف یا برگشتن روی ریل عادی‌سازی وضعیت انتخاب‌خواهدکرد.

حرف‌آخر این‌که آن ابتکارعملی که فردای انتخابات ایالات‌متحد عرضه‌کنیم پل عبور از وضعیت حاضر و پرتگاهی که به لبه‌اش رسیده‌ایم خواهدبود؛ هم ازنظر سیاسی و هم ازجنبه‌ی اصلاح و کنترل فضای ذهنی مجموعه‌ی ساکنان کشور از عامی و عارف و ازجمله این «عشق‌جنگ‌های جنگ ندیده».

🆔@jameeno