جمالِ خیال
287 subscribers
584 photos
127 videos
104 files
206 links
🖋 علوم اسلامی | تاریخ | نقد



🆔 @jamalekhial
Download Telegram
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌷🌸
🌹🌸
🌹


🌟ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده‌ی ما را انیس و مونس شد

🌟طرب‌سرای محبت کنون شود معمور
که طاق ابروی یار منش مهندس شد

🌟نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مساله آموز صد مدرس شد





🍃میلاد پیام‌آورِ مهربانی بر لبیک‌گویان دعوتِ غدیرش مبارکباد🍃
🌹
🌹🌸
🌹🌷🌸
🌹🌹🌹🌹
🔴 میلاد آیت کبری ؛ خواجه اُسری ؛ مفتخر به «دَنا فَتَدَلَّى‏» ؛ مسند نشینِ «ِ أَوْ أَدْنى‏» ؛ مخاطب «إِنَّا أَعْطَيْنا» ؛ مُطاع ماسوی ...... حضرت محمّد مصطفی (ِ عَلَيْهِ صَلَوَاتُ اللَّه ‏الْعَلِيِّ الْأَعْلَى) ‏جانتان را پر از نور و سرور گرداند .
🔴 قدوم پر سرور شیخ الائمه و سید العتره ؛ ناخدای سفینه نجات از فتنه ممات جاهلیت در گرداب مردافکن الرضا من آل محمد عباسیان ؛ و رسواگر ان قلت های بتریان ..... جانتان را عطرآگین گرداند و کامتان را شیرین .
Forwarded from عکس نگار
#جهالتها_و_خسارتها
#رد_پای_انگلیس




💥امشب کتابی را می‌خواندم که سوگمندانه در همین مملکت چاپ شده!

⁉️با اجازۀ چه سازمانی؟ نمی‌دانم!

⁉️در چه ایامی؟
هفته وحدت

⁉️با چه محتوایی؟
چه بگویم!


♨️سراسر توهین به مقدسات اهل سنت و سخنان تفرقه انگیز!😱


🔻برای نمونه این قسمت را بخوانید؛
ببینید چطور بی‌پروا به همسران پیامبر جسارت می‌کند!!


🙏🙏شما را به خدا با هر جا که مرتبط هستید، خواهش کنید لااقل جلوی تجدید چاپ این کتاب گرفته شود...

🔻🔻
إن تَكُن ترجو رضا ربِّ السّما
ومليكِ الخلـقِ مـن إنـسِِ و جــن

كلَّما أصبـحتَ أو أمسـيتَ قـل:
لعــــن الله الـّـــذي قــال (و إن)



🔹اگر خشنودیِ پروردگارِ جهان و جهانیان را خواهانی،
هر بامداد و شامگاه این سخن را مکرّر کن🔻

لعنت خدا بر آنکه گفت:

#فاطمه_پشت_در_هست_که_باشد!!!

▫️▫️▫️


🔥اللهم العن عمر ثم عمر ثم عمر ثم عمر🔥




#مطاعن #تبری
#مصیبت_کوچه #یازهرا
@jamalekhial
#پست_تخصصی
#نکات_لغوی





💠عبارت «علیک بکذا»، هم در امر استعمال می‌شود و هم در نهی؛ و ظهورش در خصوص یکی از این دو، محتاج قرینه است.

🔺همچنین است مشتقات «رکب»/«ارتکب».



🔺معادل عامیانۀ عبارت نخست در فارسی، «بپّا» است که در آن نیز امر و نهی از قرینه فهمیده می‌شود.



🔸مثال روایی برای هردو عبارت:

«عَلَيْكَ بِمَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاقِ‏ فَارْكَبْهَا [فَارْتَكِبْهَا] وَ عَلَيْكَ بِمَسَاوِي الْأَخْلَاقِ فَاجْتَنِبْهَا»

📚کافی ج۸ ص۷۹ ، بحار ج۶۶ ص۳۹۲

http://Telegram.me/jamalekhial
به پرده بود جمال جمیل عزّوجل
به خویش خواست کند جلوه‌ای به صبح ازل
چو خواست آنکه جمال جمیل بنماید
علی شد آینه، "خیر الکلام قلّ و دل"


#عمان_سامانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحنه‌ای که بارها تجربه‌اش کردیم...


#تلنگر
🔸أتموتُ البتولُ غَضبی و نَرضی؟!
🔸ما کذا یصنعُ البَنونَ الکِرامُ!



🔹آیا می‌شود دختر پیامبر، ناراضی از آن #دو_نفر ، رخت از جهان بربندد..
و ما به ایشان روی خوش نشان دهیم؟!!

🔹نه هرگز!
فرزندانِ خلَف، اینچنین از حق مادر خود چشم نمی‌پوشند...




#تبری
@jamalekhial
#پست_تخصصی
#نکات_ادبی
#بلاغت #ادعیه



💠شرح قسمتی از دعای مکارم الاخلاق





✳️وَ عَمِّرْني ما كانَ عمري بِذْلَةً في طاعَتِكَ، فإذا كانَ عُمْري مَرْتَعاً لِلشَّيْطانِ فَاقْبِضْني إلَيْكَ



❇️ عمّره اللّه يعمره- من باب قتل- و عمّره تعميرا: أبقاه، و العمر بالضمّ و بضمّتين و بالفتح: الحياة.
و ما: مصدريّة زمانيّة، أي: نائبة عن الزمان المفهوم من المقام لا دالة عليه بذاتها، و إلاّ لكانت اسما و لم تكن مصدريّة.
و الأصل عمّرني مدّة كون عمري بذلة، فحذف الظرف و خلفته «ما» وصلتها، كما جاء في المصدر الصريح نحو: جئتك صلاة العصر، و آتيك قدوم الحاجّ.

و البذلة بالكسر على وزن سدرة: ما يمتهن و لا يصان من الثياب في الخدمة، و الفتح فيها لغة.
قيل: و هي هنا استعارة للعمر، شبّه الحياة المصروفة في طاعة اللّه بالثوب المستعمل في الخدمة، بجامع الامتهان و الابتذال، فاستعار لها لفظ البذلة، و هي استعارة مطلقة لكنها في غاية الحسن، لغرابة التشبيه فيها.
و الفاء: عاطفة بمعنى ثمّ.

و إذا: ظرف مستقبل متضمّن معنى الشرط، خافض لشرطه أعني الجملة الفعليّة بعده، منصوب بجوابه عند الجمهور.
و رتعت الماشية ترتع رتعا- من باب نفع- و رتوعا: رعت كيف شاءت، و جاءت و ذهبت في المرعى، و المرتع بالفتح: موضع الرتوع. و هو مستعار للعمر المصروف في طاعة الشيطان، باعتبار كونه مباحا مطلقا له، يضلّه و يغويه فيه كيف شاء، كالمرتع المباح للماشية الذي ترعى فيه كيف شاءت، و هي استعارة تبعيّة.

قلت: و الذي عليه المحقّقون أن ليس شي‏ء من البذلة و المرتع في مثل هذا المقام استعارة، بل هو تشبيه بليغ حذفت أداته لقصد المبالغة.

و الفاء من قوله: «فإذا»: رابطة في للجواب.

و قبضه اللّه- من باب ضرب-: أماته، و عدّاه ب «إلى» لتضمينه معنى الرجع، أي: اقبضني راجعا إيّاي إليك.


و أعلم أنّ قوله: «فإذا كان عمري مرتعا للشيطان» من باب التعبير بالفعل عن مشارفته، و التقدير: فإذا شارف عمري أن يكون مرتعا للشيطان فاقبضني، ليصحّ وقوع القبض قبل سبق المقت و استحكام الغضب جزاء، لانتفاء القبض قبلهما بعد كون العمر مرتعا للشيطان. قال بعضهم: و في هذا الفصل من الدعاء دلالة على أنّ العمر قد ينقص و يزيد بالدعاء و غيره، من صلة الرحم و قطيعتها و الصدقة و نحو ذلك


📗رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين ؛ ج‏3 ؛ ص311




کانال ادبیات عرب🔻
@ArabicLiterature
#داستان_کوتاه
#توکل




نقل شده به بهلول گفتن :
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ" ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿ‌ﭽﺮﺧﻪ؟
ﮔﻔﺖ : ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ، ﮐﻢ ﻭ ﺑﯿﺶ ﻣﯿ‌ﺴﺎﺯﯾﻢ.
ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ می‌رﺳﻮﻧﻪ.
ﮔﻔﺘند : ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﻟﻮ ﻧﻤﯿﺪﯼ؟
ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻗﻨﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﻢ کاﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻡ، ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻤﻮﻧﻢ.
ﮔﻔﺘند : ﻧﻪ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ.

ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ، ﺧﺪﺍ ﺭﺯّﺍﻗﻪ، ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ.

ﮔﻔﺘند : ﻣﺎ ﻣﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ! ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ دﯾﮕﻪ.

ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟﺮ یهودی ﺗﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ.

ﮔﻔﺘند : ﺁﻫﺎﻥ، ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ. ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ. ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟

ﮔﻔﺖ : ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﻮنه ﺑﺎﻭﺭﻧﮑﺮﺩﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ تاجر یهودی ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭﮐﺮﺩﯼ.

ﯾﻌﻨﯽ "ﺧﺪﺍ "ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ
ﯾﻪ تاجر یهودی ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟
به تازگی مجموعه شعری در ثنا و رثای شاهزاده محسن بن علی (صلوات الله علیهما) به بازار آمده که شعری از حقیر نیز در آن چاپ شده است.
اما متاسفانه علی‌رغم تذکر بنده و مولف ارجمند، مباشر کار غفلت ورزیده و نسخه‌ی تصحیح نشده را [که در اوان نوجوانی سروده شده و اشکالات متعدد دارد] درج کرده.
اهلش می‌دانند چه حسی دارد؛ بهرحال ظاهرا تدارک این خسارت ادبی تنها با بازنشر نسخه‌ی‌ مصحَّح شدنی‌است تا لااقل دوستان خودم در جریان باشند🔻




گُلِ من، تا ز شاخه چیده شدی
پشت در سوخت حاصلم، محسن
رفتی و ماند بر دلم داغت
پسرم، میوۀ دلم، محسن

🔹

خواهرت صبح و شام می‌پرسید:
کی به دنیا میاید او، مادر؟
مطمئنّم که هرچه غم داری
از دلت می‌زداید او، مادر

🔹

دائم از وعدۀ رسیدن او
چارۀ دردِ انتظار کنم
بنِشین، بار شیشه داری تو
بعد از این، من به جات کار کنم

🔹

عددِ خانوادۀ ما را
از حسن خواست کودکی دمِ در
با تبسّم چنین جوابش داد:
سه برادر شدیم و دو خواهر!

🔹

بینِ آتش ز لطمۀ گلچین
غنچۀ من جدا شد از ساقه
حال مانده‌است یادگار از او
گاهواره، لباس، قنداقه

🔹

فضّه می‌گفت پشت در، بابا
برده در خاک، نازنین تنِ تو
وای بر مادرت که شد یک جا
مولد و قتلگاه و مدفن تو...

🔹

شوهرِ بی‌کسم، بیا با هم
مثل ابر بهار گریه کنیم
تازه از کفن و دفن آمده‌ای
بنِشین هردو زار گریه کنیم

🔹

با تمام وجود کردم سعی
تا که سالم بماند، امّا حیف
هرچه کردم، نشد نگه دارم
پنجمین نورِ دیده‌ات را، حیف

🔹

هر تلاشی برآمد از دستم،
بینِ موجِ شراره می‌کردم
پیش رو، درب و پشت سر، دیوار
تو بگو من چه چاره می‌کردم؟

🔹

پرسشی مادرانه در دل من
شورشی مادرانه کرده به پا
من که فرصت نشد نگاه کنم
او به من رفته بود یا به شما؟
جمالِ خیال
به تازگی مجموعه شعری در ثنا و رثای شاهزاده محسن بن علی (صلوات الله علیهما) به بازار آمده که شعری از حقیر نیز در آن چاپ شده است. اما متاسفانه علی‌رغم تذکر بنده و مولف ارجمند، مباشر کار غفلت ورزیده و نسخه‌ی تصحیح نشده را [که در اوان نوجوانی سروده شده و اشکالات…
.


البته همچنان ایراداتی بر این شعر دارم.
به طور کلی دوستانم می‌دانند با این شیوه سرودن چندان موافق نیستم و تا بتوانم اینگونه نمی‌سرایم، اما شرایط خاصی مسبب این استثنا شد.
[البته اینکه مقصودم از "این شیوه" چیست، مجالی دیگر می‌طلبد]
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#چشم_و_گوش_باز !!!


سقیفیان ـ با همه نافهمی ـ معنای #وحدت و #شرایطش را خوب فهمیده‌اند..

👈ای غدیریان! تا دیرتر نشده، شما هم بفهمید!👉
حدّثني يحيى بن سعيد بن عليّ الحنبليّ المعروف بابن عالية من ساكني- قطفتا بالجانب الغربيّ من بغداد و أحد الشّهود المعدّلين بها؛ قال: كنت حاضرا عند- الفخر إسماعيل بن عليّ الفقيه الحنبليّ المعروف بغلام بن المنى و كان الفخر إسماعيل ابن عليّ هذا مقدّم الحنابلة ببغداد في الفقه و الخلاف و يشتغل بشي‏ء من علم المنطق و كان حلو العبارة و قد رأيته أنا و حضرت عنده و سمعت كلامه و توفّي سنة عشرة و ستّمائة، قال ابن عالية: و نحن عنده نتحدّث إذ دخل شخص من الحنابلة قد كان له دين على بعض أهل الكوفة فانحدر إليه يطالبه به و اتّفق أن حضرت زيارة يوم الغدير و الحنبليّ المذكور بالكوفة و هذه الزّيارة هي اليوم الثّامن عشر من ذي الحجّة و يجتمع بمشهد أمير المؤمنين عليه السّلام من الخلائق جموع عظيمة تتجاوز حدّ الإحصاء، قال ابن عالية: فجعل الشّيخ الفخر يسائل ذلك الشّخص: ما فعلت؟ ما رأيت؟ هل وصل مالك إليك؟ هل بقي لك منه بقيّة عند غريمك؟ و ذلك الشّخص يجاوبه حتّى قال له: يا سيّدي لو شاهدت يوم الزّيارة يوم الغدير و ما يجري عند قبر عليّ بن أبي طالب من الفضائح و الأقوال الشّنيعة و سبّ الصّحابة جهارا بأصوات مرتفعة من غير- مراقبة و لا خيفة.! فقال إسماعيل: أيّ ذنب لهم؟ و اللَّه ما جرّأهم على ذلك و لا فتح لهم هذا الباب إلّا صاحب ذلك القبر، فقال ذلك الشّخص: و من صاحب القبر؟ قال: عليّ بن أبي طالب عليه السّلام، قال: يا سيّدي هو الّذي سنّ لهم ذلك و علّمهم إيّاه و طرّقهم إليه؟ قال:
نعم و اللَّه، قال: يا سيّدي فان كان محقّا فما لنا نتولّى فلانا و فلانا؟! و إن كان‏ مبطلا فما لنا نتولّاه؟! ينبغي أن نبرأ امّا منه أو منهما؟
قال ابن عالية: فقام إسماعيل مسرعا فلبس نعليه؛ و قال: لعن اللَّه إسماعيل الفاعل ابن الفاعل إن كان يعرف جواب هذه المسألة، فدخل دار حرمه و قمنا نحن و انصرفنا.




📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏۹ ص ۳۰۸
الغارات ج۲ ص۷۶۹
🔹از خدا جوییم توفیق ادب...



کتاب «هدایة الابرار» تالیف مرحوم #شیخ_حسین_کرکی (از علمای بزرگ اخباری‌مسلک) را مطالعه می‌کردم
در قسمتی از مقدمه کتاب دیدم از مرحوم #علامه_حلی[که اهل فن می‌دانند اخباریان چقدر با ایشان زاویه دارند] چنین نام می‌برد:

"افضل المتأخرین و اجمعهم لفنون العلم شیخنا العلامة جمال الدین الحسن بن یوسف بن المطهر الحلی"


👈با اینکه نامبرده در انتقاداتش صریح اللهجه و بی پرواست و در ضمن گلایه‌ای بنیادین از علامه یاد کرده است..

⁉️کجای کارند بعضی‌ها...







☑️ مدتی این مثنوی تأخیر شد؛
مجدداً به بحث در این مقوله بازخواهم گشت بعون الله و تأیید ولیّه



#اصولی_و_اخباری
http://Telegram.me/jamalekhial
#حدیث
#معاشرت




💠قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه‌السلام):
مُجَالَسَةُ الْأَشْرَارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْأَخْيَار.


📌همنشینی با بدان، موجب بدگمانی به خوبان می‌گردد.



📚امالی صدوق ص۴۴۶
بحارالانوار(ط بیروت) ج۷۱ ص۱۹۱

@jamalekhial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پست_تخصصی
#کلیپ_تصویری


☑️ توصیه‌های ناب #آیت_الله_سند در خصوص شیوه تحصیل اجتهادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM