✅✅وقتی خدا به میکائیل #وکالت میدهد...
یکی از فضلای اهل ولا از یکی دیگر مانند خودش [که بنده هردوشان را میشناسم و مورد اعتمادند و حرف بیحساب نمیزنند] نقل کرد که ایشان گفته من مطمئنم این روایت را به چشم دیدهام اما آدرسش را به یاد نمیآورم:
✔️یک بار جبرئیل و میکائیل با هم مفاخره و مباهات میکردند.
🔻جبرئیل گفت: من امین وحی خدایم و من بودم که شهر قوم لوط را با شهپرم بالا بردم تا جایی که صدای مرغ و خروسهایشان را ملائکه میشنیدند...
🔻میکائیل گفت: یک روز امیرالمؤمنین (علیه السلام) خطبهای غرّا ایراد فرمود، خدای تعالی به من امر کرد:
برو و به وکالت از جانب من #لبهایش_را_ببوس!
👈حالا من بالاترم یا تو؟
🌺شمس جمال مولا صلوات🌺
#حدیث #فضائل
#یاعلی
@jamalekhial
یکی از فضلای اهل ولا از یکی دیگر مانند خودش [که بنده هردوشان را میشناسم و مورد اعتمادند و حرف بیحساب نمیزنند] نقل کرد که ایشان گفته من مطمئنم این روایت را به چشم دیدهام اما آدرسش را به یاد نمیآورم:
✔️یک بار جبرئیل و میکائیل با هم مفاخره و مباهات میکردند.
🔻جبرئیل گفت: من امین وحی خدایم و من بودم که شهر قوم لوط را با شهپرم بالا بردم تا جایی که صدای مرغ و خروسهایشان را ملائکه میشنیدند...
🔻میکائیل گفت: یک روز امیرالمؤمنین (علیه السلام) خطبهای غرّا ایراد فرمود، خدای تعالی به من امر کرد:
برو و به وکالت از جانب من #لبهایش_را_ببوس!
👈حالا من بالاترم یا تو؟
🌺شمس جمال مولا صلوات🌺
#حدیث #فضائل
#یاعلی
@jamalekhial
کی گفته که زینب ز گروه شهدا نیست؟
کی گفته پس از واقعۀ کرب و بلا زیست؟
یک روز، سرِ نی، سرِ هجده مهِ خود را
با چشم خودش دید؛ مگر کشته شدن چیست؟
🍁🍂🍁
#شعر_آئینی #مرثیه
#حضرت_زینب
@jamalekhial
کی گفته پس از واقعۀ کرب و بلا زیست؟
یک روز، سرِ نی، سرِ هجده مهِ خود را
با چشم خودش دید؛ مگر کشته شدن چیست؟
🍁🍂🍁
#شعر_آئینی #مرثیه
#حضرت_زینب
@jamalekhial
چو روی خاک، رویش را نهادند
به یاد عصر عاشورا فتادند
هنوز از قبر میآمد نوایی:
«اگر کشتند چرا آبت ندادند»...
🍂🍁🍂
#شعر_آئینی #مرثیه
#حضرت_زینب
@jamalekhial
به یاد عصر عاشورا فتادند
هنوز از قبر میآمد نوایی:
«اگر کشتند چرا آبت ندادند»...
🍂🍁🍂
#شعر_آئینی #مرثیه
#حضرت_زینب
@jamalekhial
این بیت #صائب دل حسینیها را میبرد..
به روز یازدهم محرم..
هنگام وداع خواهر با برادری که یک قافله را به او امانت سپرده بود...
حرف دل #بانوی_شکیبایی را چه زیبا ادا کرده🔻🔻
احوال من مپرس که با صدهزار درد
میبایدم به درد دل دیگران رسید...
😭😭😭
#آئینه_آئینی #حضرت_زینب
#مصیبت_اسارت #یاحسین
@jamalekhial
به روز یازدهم محرم..
هنگام وداع خواهر با برادری که یک قافله را به او امانت سپرده بود...
حرف دل #بانوی_شکیبایی را چه زیبا ادا کرده🔻🔻
احوال من مپرس که با صدهزار درد
میبایدم به درد دل دیگران رسید...
😭😭😭
#آئینه_آئینی #حضرت_زینب
#مصیبت_اسارت #یاحسین
@jamalekhial
مجموعه جالب تک بیتی در ارتباط با عمر (گذر عمر، حاصل عمر و...)🔻🔻
http://www.cloob.com/u/parsa_tp/4775641/%D8%B9%D9%85%D8%B1_%D9%85%D8%A7_%D8%A8%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86_%D8%A8%D8%B1_%D9%84%D8%A8_%D8%AC%D9%88%DB%8C_%D9%88_%DA%AF%D8%B0%D8%B1_%D8%B9%D9%85%D8%B1_%D8%A8%D8%A8%DB%8C%D9%86
http://www.cloob.com/u/parsa_tp/4775641/%D8%B9%D9%85%D8%B1_%D9%85%D8%A7_%D8%A8%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86_%D8%A8%D8%B1_%D9%84%D8%A8_%D8%AC%D9%88%DB%8C_%D9%88_%DA%AF%D8%B0%D8%B1_%D8%B9%D9%85%D8%B1_%D8%A8%D8%A8%DB%8C%D9%86
جمالِ خیال
خواهمش سیر ببینم که غم از دل برود آنچنان جای گرفتهاست که مشکل برود... #آئینه_آئینی @jamalekhial
تو ترکِ نیم مستی من مرغِ نیم بسمل
کار تو از من آسان کام من از تو مشکل
تو پا نهی به میدان من دست شویم از جان
تو خون چکانی از رخ من خون فشانم از دل
کاری نمیگشاید از دستِ مانده بر سر
گامی نمیبرآید از پای رفته در گل
دنبال آن مسافر از ضعف و ناتوانی
برخیزم و نشینم چون گَرد تا به منزل
کو بختِ آنکه گیرم مستش ز خانۀ زین
وآن ساعد بلورین در گردنم حمایل؟
خنجر کشی و ساغر اهل وفا سراسر
خون خورده در برابر جان داده در مقابل
پیمانۀ حیاتم پیش از اجل تو بشکن
سررشتۀ امیدم پیش از خلل تو بگسل
چشم سیاه مستش سرمایۀ حیاتم
زلف درازدستش در گردنم سلاسل
#امیدی_طهرانی #آئینه_آئینی #مصیبت_عاشورا #مرثیه #حضرت_زینب
@jamalekhial
کار تو از من آسان کام من از تو مشکل
تو پا نهی به میدان من دست شویم از جان
تو خون چکانی از رخ من خون فشانم از دل
کاری نمیگشاید از دستِ مانده بر سر
گامی نمیبرآید از پای رفته در گل
دنبال آن مسافر از ضعف و ناتوانی
برخیزم و نشینم چون گَرد تا به منزل
کو بختِ آنکه گیرم مستش ز خانۀ زین
وآن ساعد بلورین در گردنم حمایل؟
خنجر کشی و ساغر اهل وفا سراسر
خون خورده در برابر جان داده در مقابل
پیمانۀ حیاتم پیش از اجل تو بشکن
سررشتۀ امیدم پیش از خلل تو بگسل
چشم سیاه مستش سرمایۀ حیاتم
زلف درازدستش در گردنم سلاسل
#امیدی_طهرانی #آئینه_آئینی #مصیبت_عاشورا #مرثیه #حضرت_زینب
@jamalekhial
غم هجران ندارم، کاین جدایی
نمیگردد حجابِ آشنایی
مرا از خوشنوایی شد قفس، جای
سکوتم باشد آهنگ رهایی
جدا خواهم دلی ز آرام و راحت
که گویم شرح احوال جدایی
سرِ شوریدهام بر باد بادا
در او گر هست جز وصلت هوایی
چه غم کز جور کردی تلخکامم؟
که باز از غمزه کامم را روایی
سرِ شادی ندارم بی تو یارا
ز نی بی نای کی خیزد نوایی؟
«رحیق» از جور زلفش شکوه کم کن
که درخوردِ ولا باید بلایی
#غزل
#عاشقانه
@jamalekhial
نمیگردد حجابِ آشنایی
مرا از خوشنوایی شد قفس، جای
سکوتم باشد آهنگ رهایی
جدا خواهم دلی ز آرام و راحت
که گویم شرح احوال جدایی
سرِ شوریدهام بر باد بادا
در او گر هست جز وصلت هوایی
چه غم کز جور کردی تلخکامم؟
که باز از غمزه کامم را روایی
سرِ شادی ندارم بی تو یارا
ز نی بی نای کی خیزد نوایی؟
«رحیق» از جور زلفش شکوه کم کن
که درخوردِ ولا باید بلایی
#غزل
#عاشقانه
@jamalekhial
اللَّومُ للعاشقین لُوم
لانّ خطب الهوی عظیم
فکیف ترجون لی سُلوّاََ
وعندی المقُعِدُ المقیم
و مقلتی ملؤها دموعٌ
واضلعی حشوها کلوم
یا قوم انّی امرؤ کتومٌ
تصحبنی مقلةٌ نَموم
#غزل #عاشقانه #عربی
#ابوفراس_حمدانی
@jamalekhial
لانّ خطب الهوی عظیم
فکیف ترجون لی سُلوّاََ
وعندی المقُعِدُ المقیم
و مقلتی ملؤها دموعٌ
واضلعی حشوها کلوم
یا قوم انّی امرؤ کتومٌ
تصحبنی مقلةٌ نَموم
#غزل #عاشقانه #عربی
#ابوفراس_حمدانی
@jamalekhial
گلستان سعدی، خطیب رهبر.pdf
9.3 MB
گلستان #سعدی، با معنی واژهها و شرح ابیات و جملات دشوار و برخی نکات دستوری و ادبی
#معرفی_کتاب
#ادبیات
@bustane_ketab
#معرفی_کتاب
#ادبیات
@bustane_ketab
با توام اندیشه ز اغیار نیست
تا که تو یاری، به کسم کار نیست
زلف کجت رهزن دین و دل است
کیست در این حلقه گرفتار نیست؟
هرزه منه بند که از محبست
جان مرا قوّت رفتار نیست
محتسبا! مِیزده را حال او
هست گوا، حاجت اقرار نیست
بر فلک آسان برَدم بخت از آنک
بر دلم از هیچ کسی بار نیست
چشمِ قبولی بطلب، زآنکه حسن
سرمهکشِ دیدۀ انکار نیست
جلوه ز محبوب توقّع مدار
جانت اگر آینهکردار نیست
جان به کف آ بر سر بازار عشق
کآنکه چنین نیست، خریدار نیست
سوخت «رحیق» از غم یار و هنوز
بخت، دریغا که به او یار نیست
#غزل
#عاشقانه
@jamalekhial
تا که تو یاری، به کسم کار نیست
زلف کجت رهزن دین و دل است
کیست در این حلقه گرفتار نیست؟
هرزه منه بند که از محبست
جان مرا قوّت رفتار نیست
محتسبا! مِیزده را حال او
هست گوا، حاجت اقرار نیست
بر فلک آسان برَدم بخت از آنک
بر دلم از هیچ کسی بار نیست
چشمِ قبولی بطلب، زآنکه حسن
سرمهکشِ دیدۀ انکار نیست
جلوه ز محبوب توقّع مدار
جانت اگر آینهکردار نیست
جان به کف آ بر سر بازار عشق
کآنکه چنین نیست، خریدار نیست
سوخت «رحیق» از غم یار و هنوز
بخت، دریغا که به او یار نیست
#غزل
#عاشقانه
@jamalekhial
شد تیره در هوای تو شمع وجود ما
اشکی به دیدهٔ تو نیاورد دود ما
رفتی ز دست ما و نمردیم ای دریغ
تا چیست بیوجود تو سود وجود ما
ما موج کوچکیم و درین بحر بیکران
نادیده ماند قوس نزول و صعود ما
غیر از دلی شکسته و دستی شکستهتر
در ما چه دیده بهر حسادت حسود ما
سودی نهفته در دل هر ذرهای است لیک
در خوابگاه نیستی آسوده سود ما
#پژمان_بختیاری
#غزل #دردنوشته
@jamalekhial
اشکی به دیدهٔ تو نیاورد دود ما
رفتی ز دست ما و نمردیم ای دریغ
تا چیست بیوجود تو سود وجود ما
ما موج کوچکیم و درین بحر بیکران
نادیده ماند قوس نزول و صعود ما
غیر از دلی شکسته و دستی شکستهتر
در ما چه دیده بهر حسادت حسود ما
سودی نهفته در دل هر ذرهای است لیک
در خوابگاه نیستی آسوده سود ما
#پژمان_بختیاری
#غزل #دردنوشته
@jamalekhial
خدایا جهان پادشائی تو راست
ز ما خدمت آید خدائی تو راست
پناه بلندی و پستی توئی
همه نیستند آنچه هستی توئی
همه آفریدهاست بالا و پست
توئی آفرینندهٔ هر چه هست
خرد را تو روشن بصر کردهای
چراغ هدایت تو بر کردهای
توئی کآسمان را برافراختی
زمین را گذرگاه او ساختی
تویی کآفریدی ز یک قطره آب
گهرهای روشنتر از آفتاب
جواهر تو بخشی دل سنگ را
تو در روی جوهر کشی رنگ را
خرد تا ابد در نیابد تو را
که تاب خرد بر نتابد تو را
سری کز تو گردد بلندی گرای
به افکندنِ کس نیفتد ز پای
کسی را که قهر تو در سر فکند
به پامردیِ کس نگردد بلند
اگر پای پیل است اگر پرّ مور
به هر یک تو دادی ضعیفی و زور
چو نیرو فرستی به تقدیر پاک
به موری ز ماری برآری هلاک
چو برداری از رهگذر، دود را
خورد پشّهای مغز نمرود را
چو در لشگر دشمن آری رحیل
به مرغان کشی پیل و اصحاب پیل
سپردم به تو مایهٔ خویش را
تو دانی حساب کم و بیش را
#نظامی #مثنوی
#نیایش
@jamalekhial
ز ما خدمت آید خدائی تو راست
پناه بلندی و پستی توئی
همه نیستند آنچه هستی توئی
همه آفریدهاست بالا و پست
توئی آفرینندهٔ هر چه هست
خرد را تو روشن بصر کردهای
چراغ هدایت تو بر کردهای
توئی کآسمان را برافراختی
زمین را گذرگاه او ساختی
تویی کآفریدی ز یک قطره آب
گهرهای روشنتر از آفتاب
جواهر تو بخشی دل سنگ را
تو در روی جوهر کشی رنگ را
خرد تا ابد در نیابد تو را
که تاب خرد بر نتابد تو را
سری کز تو گردد بلندی گرای
به افکندنِ کس نیفتد ز پای
کسی را که قهر تو در سر فکند
به پامردیِ کس نگردد بلند
اگر پای پیل است اگر پرّ مور
به هر یک تو دادی ضعیفی و زور
چو نیرو فرستی به تقدیر پاک
به موری ز ماری برآری هلاک
چو برداری از رهگذر، دود را
خورد پشّهای مغز نمرود را
چو در لشگر دشمن آری رحیل
به مرغان کشی پیل و اصحاب پیل
سپردم به تو مایهٔ خویش را
تو دانی حساب کم و بیش را
#نظامی #مثنوی
#نیایش
@jamalekhial