Forwarded from Hidden Chat
خیلی زیبا نوشتی معصومه جانم
مطمئنم راه قشنگی رو تو این حرفه در پیش داری.🌱
مطمئنم راه قشنگی رو تو این حرفه در پیش داری.🌱
مَلَجا
خیلی زیبا نوشتی معصومه جانم مطمئنم راه قشنگی رو تو این حرفه در پیش داری.🌱
قلباً خوشحال میشم که اینطور میگید🥺❤️
مرسی :)
مرسی :)
مَلَجا
Video
به قاصدک ها می سپارم
برسانند به چشمانت
بوسه های مرطوب بهاری را.
برسانند به چشمانت
بوسه های مرطوب بهاری را.
مَلَجا
تمامِ وجودم دلتنگه.
دلتنگی را راه چارهای نیست،
جز دیداری، صحبتی، آغوشی، دوستت دارمی.
جز دیداری، صحبتی، آغوشی، دوستت دارمی.
Forwarded from Hidden Chat
کی تو رو به این بی تابی مبتلا کرده؟
ناراحت میشم اینجور میبینمت مصی :)
ناراحت میشم اینجور میبینمت مصی :)
مَلَجا
کی تو رو به این بی تابی مبتلا کرده؟ ناراحت میشم اینجور میبینمت مصی :)
:))))
میرم بخوابم.❤️🩹
میرم بخوابم.❤️🩹
آدم امیدواریام اما ناامیدم.
وقتی ناامیدم به تموم نشدنهای زندگیم فکر میکنم و بیشتر تو خودم فرو میرم. سه، چهار روزه که خودمو تو اتاق حبس کردم. میدونم برای اینکه حالمو خوب کنم باید تو جمع باشم و با جمع باشم. تو طبیعت باشم یا هرچیز دیگهای که به طبع منه. اما دوست ندارم یعنی رغبتی ندارم که از جا بلند شم. توان فکر کردن هم ندارم. حواسم به هیچی نیست. و بیشتر از همه سخته کسی نباشه براش توضیح بدی و درک بشی. به اینکه اگر میل به حرف زدن دارم سکوت کنی و بذاری بگم … بگی خوبه داره حرف میزنه، بذار حرف بزنه تا لابهلای کلماتش متوجه بشم دردش چیه. اما همیشه حرف من قطع شد … بریده شد … من از طرف هیچکس درک نمیشم. و بدتر از همه نمیتونم به خانوادم بگم. تو چشماشون زل میزنم و میگم کاش میشد حداقل به شما بگم … دست نوازش بکشن به سرم بیرودربایستی بگم و قضاوت نشم … دلم میخواد به کسی بگم چقدر عقبم از زندگی کردن …
وقتی ناامیدم به تموم نشدنهای زندگیم فکر میکنم و بیشتر تو خودم فرو میرم. سه، چهار روزه که خودمو تو اتاق حبس کردم. میدونم برای اینکه حالمو خوب کنم باید تو جمع باشم و با جمع باشم. تو طبیعت باشم یا هرچیز دیگهای که به طبع منه. اما دوست ندارم یعنی رغبتی ندارم که از جا بلند شم. توان فکر کردن هم ندارم. حواسم به هیچی نیست. و بیشتر از همه سخته کسی نباشه براش توضیح بدی و درک بشی. به اینکه اگر میل به حرف زدن دارم سکوت کنی و بذاری بگم … بگی خوبه داره حرف میزنه، بذار حرف بزنه تا لابهلای کلماتش متوجه بشم دردش چیه. اما همیشه حرف من قطع شد … بریده شد … من از طرف هیچکس درک نمیشم. و بدتر از همه نمیتونم به خانوادم بگم. تو چشماشون زل میزنم و میگم کاش میشد حداقل به شما بگم … دست نوازش بکشن به سرم بیرودربایستی بگم و قضاوت نشم … دلم میخواد به کسی بگم چقدر عقبم از زندگی کردن …
بهم میگن اینطوری میخوای روانشناس بشی؟ اصلا چرا میری پیش روانشناس وقتی باز حالت اینه؟ مادر من جلو روت نگفتم. دارم میرم تا نمیرم تا صحبت کنم و بمونم چون همزبون ندارم تو دنیای خودم … و اگر بمیرم درد میذارم تو دلتون تک تکتون کاش این متوجه شی مادر من …
یه وقتایی جای اینکه گوش بدم
راهکار میدم
چرا؟ چون نمیخوام طرفی که بهم این حرفارو میزنه درد بکشه. نمیخوام به حال بیچارهی من دچار بشه. من یه جنگجوی خستهم که هرچقدر میدواَم به جایی نمیرسم.
راهکار میدم
چرا؟ چون نمیخوام طرفی که بهم این حرفارو میزنه درد بکشه. نمیخوام به حال بیچارهی من دچار بشه. من یه جنگجوی خستهم که هرچقدر میدواَم به جایی نمیرسم.
یه وقتایی میگم اخلاقم بده یا نچسبم که نتونستم آدمی دور خودم نگهدارم.
یا اینکه خیلی دنیا و شخصیتم فرق داره؟
کدومشه دقیقا؟
یا اینکه خیلی دنیا و شخصیتم فرق داره؟
کدومشه دقیقا؟