نقد دین اسلام
644 subscribers
16K photos
10.2K videos
1.51K files
9.5K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
سندباد از تاریخنامه طبری , بیست و پنجم فوریه2017
@bahrammoshri
مقاومتهای قهرآمیز ایرانیان بعد از حمله اعراب,
سندباد از تاریخنامه #طبری,
بیست و پنجم فوریه2017
#بهرام_مشیری
🍀 @bahrammoshri
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 چرا نمی‌توان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟#بخش_سوم

#قسمت_چهارم

#طبری ولی این سیاست نظامی- استراتژیک #خسرو_پرویز را تا سطح «زنبارگی» خسرو پرویز و «غیبت» زید بن عدی تنزل می‌دهد. طبق گزارش طبری،
به زندان انداختن و مرگ نعمان سوم به این دلیل بوده که نعمان حاضر نبود از حیره، زنان خوش‌سیما و خوش‌پیکر برای شاه ساسانی بفرستد و از سوی دیگر شاهنشاه #ساسانی را مورد اهانت قرار داده بود. وقتی زید بن عدی نزد خسرو پرویز آمد، شاه از او پرسید:
«خب، [نعمان] چه گفت؟» زید به شاه می‌گوید که نعمان گفته «مگر گاوان سواد [جنوب عراق که تیسفون هم در آن قرار داشت/بی‌نیاز] او را بس نیست که به طلب زنان ما برآمده است؟» (۶)
از نظر طبری این دلیلی بود که خسرو پرویز را بر آن داشت تا مهم‌ترین منطقه‌ی استراتژیک یا به عبارتی دیوار دفاعی ایران را در برابر بیزانس یا به عبارتی عرب‌های غسانیِ طرفدار بیزانس برای همیشه از بین ببرد.

به هر رو، #خسرو_پرویز در سال ۶۱۴ میلادی به سوی سرزمین‌های تحت کنترل بیزانس به حرکت در آمد و اورشلیم و مصر را به قلمرو ایران تبدیل کرد. در این زمان، هراکلیوس، یک مسیحی مؤمن و متعصب، امپراتور بیزانس شده بود.
با تصرف اورشلیم و مصر، هراکلیوس تصمیم گرفت قسطنطنیه پایتخت بیزانس را رها کند و به سوی سیسیل برود (۷). ولی کلیسا جلوی این کار را گرفت و با جمع‌آوری طلا و نقره از هراکلیوس خواست که به جنگ علیه ایران ادامه بدهد. به ویژه این که، در این میان خسرو پرویز با ربودن صلیب دار مسیح از اورشلیم شدیداً احساسات مذهبی مسیحیان بیزانس را زخمی کرده بود.
سرانجام #هراکلیوس توانست تا سال ۶۲۰ میلادی سپاهی بزرگ فرآهم کند تا به جنگ ایران برود.
نخستین جنگ بزرگ و گسترده در ارمنستان رخ می‌دهد. این جنگ برابر است با اواخر سال ۶۲۱ و آغاز سال ۶۲۲ میلادی. این نخستین جنگ کلاسیک مذهبی در تاریخ است. در این جا سپاهیان بیزانس با صلیب‌های گوناگون، بیرق‌های مسیحی، شمایل عیسا و آوازهای مسیحی جنگ بزرگ خود را علیه «مجوسان» آغاز کردند. سپاهیان ایران در این جنگ شکست خوردند و مجبور شدند مناطق اشغالی را رها کنند (سوریه، شمال عربستان و اورشلیم). پس از این شکست ایران، هراکلیوس در سال ۶۲۲ میلادی به عرب‌های آن منطقه اعلام کرد که آن‌ها خود می‌توانند حاکمیت آن مناطق را در دست داشته باشند.
این سال یعنی ۶۲۲ میلادی همان سالی است که ۱۵۰ سال بعد در روایات اسلامی به «سال هجرت» تبدیل شد، ولی در کتیبه‌ی به جا مانده [به زبان یونانی] از معاویه در حمام شهر قدره [ام قیس کنونی] به عنوان سال عرب‌ها آمده است و نه هجری (Katas Arabas). زیرا در زمان معاویه هنوز «تاریخ هجری» وجود نداشت.
اگرچه خسرو پرویز در شرایط بسیار دشواری قرار داشت ولی حاضر نبود پس از شکست سال ۶۲۲ میلادی علی‌رغم پیشنهاد بیزانس به جنگ خاتمه بدهد و دو کشور به مرزهای پیش از جنگ برگردند.
به هر رو، جنگ ادامه پیدا کرد و سرانجام جنگ تعیین‌کننده در سال ۶۲۸ میلادی در نینوا رخ می‌دهد. سپاهیان ایران به گونه‌ای بس فاجعه‌آمیز شکست می‌خورند و خسرو پرویز متواری می‌شود. چند ماه بعد، خسرو پرویز دستگیر شده و به قتل می‌رسد.
با قتل شاهنشاه ساسانی عملاً شیرازه‌ی امپراتوری ایران از هم پاشیده می‌شود. از سال ۶۲۸ تا ۶۳۲ میلادی که یزدگرد نوجوان (۱۴ یا ۱۵ ساله) به پادشاهی برگزیده می‌شود، ایران ده پادشاه به خود دید.
این چکیده‌‌ای از تاریخ بسیار پیچیده‌ و طولانی جنگ ایران و بیزانس است که #ابن_اسحاق حتا یک اشاره کوتاه به این جنگ ۲۵ ساله که سرنوشت تاریخی ایران را رقم زد نمی‌کند.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 «لعن» و توهين به مخالفین، سنّت #علی، امام اول شيعيان

شايد تاكنون به اين موضوع برخورده باشيد كه آخوندها يا اسلامگرايان شيعه با يك #پز_احمقانه ميگويند:
ائمه اطهار ما را از فحاشى و بى ادبى كردن پرهيز داده و شيوه آنها ادب و احترام به مخالفينشان بوده است،
و اما اينكه در چند روز اَخیر، فایل تصویریِ مربوط به يكى از مداحان حكومتى كه از قضا داماد خواهر محمود احمدى نژاد نيز هست، از تلویزیون رسمی #حكومت_اشغالگر_آخوندها پخش شد که در آن به خلفای راشدین (بزرگان اسلام)، که مورد احترام اهل اكثريت مسلمانان هستند لعن و توهین مےشود.
طبق معمول برخی از شیادان مذهبی فرار کرده از حکومتِ شیعی، كه به خود لقب «نواندیش دینی» داده اند همانند همیشه آب تطهیر به این نوع رفتارها كشيده و ميگويند" این رفتارهای زشت و قبیح هیچ جایگاه اسلامی نداشته و #امامان_شیعه مبرا از این نوع رفتارهای مشمئز کننده اند"
اما همانطور كه ديده و شنيده ايد در طول تاريخ پر فراز و نشيب همين #فرقه_شیعیان، حکومت اُمویان را مورد نکوهش قرار مےدهند، که این اُمویان از شجره ملعونه و خبیثه بوده اند که بر «علی بن ابےطالب» بر روی منابر لعن و نفرین کرده اند و يا با اهانت به #عايشه، عزيز دردانه محمد بدليل جنگ جمل او را تا سطح يك فاحشه خيابانى پايين آورده و به او دشنام ميدهند

🔘 آیا این همه ی واقعیت است؟ آيا طبق ادعاى شيعيان، اشخاصى مانند امام على يا فرزندانش مردم را از لعن و فحاشى, نهى ميكرده اند؟!
اجازه دهید سرى به تاريخ اسلام زده با ذکر اسناد تاریخی نشان دهیم پایه گذار این سنت زشت لعن و توهين اُمویان چه کسی بوده است.
١) «#طبری» مورخ بزرگ جهان اسلام، ذیل وقایع بعد از جریان «حکمیت» مےآورد؛
و چنان شد که علی وقتی نماز صبح مےکرد در قنوت مےگفت: خدایا، معاویه و عمرو و ابوالأعور سُلمی و حبیب و عبدالرحمان بن خالد و ضحاک بن قیس و ولید را لعنت کند؛ و چون این خبر به معاویه رسید، او نیز در قنوتِ نماز، علی و ابن عباس و اشتر و حسن و حسین را لعن مےکرد. (#منبع: تاریخ طبری، جلد۶، ص۲۷۲)
٢) «ابن ابی الحدید»، شارح اعظم نهج البلاغه، از قول «نصر بن مزاحم» در کتاب «صفین» مےآورد؛
نصر گفت: پس علی علیه السلام بعد از پایان حکمیت هرگاه نماز صبح و مغرب را به جای مےآورد و از نماز فارغ مےشد و سلام نماز را به جای مےآورد، مےگفت: خداوندا، معاویه و عمرو و ابوموسی و حبیب بن مسلمه و عبدالرحمان بن خالد و ضحاک بن قیس و ولید بن عقبه را لعنت کن؛ و هنگامی که این خبر به معاویه رسید، او نیز هر گاه نماز مےخواند، علی و حسن و حسین و ابن عباس و قیس بن سعد بن عباده و اشتر را لعنت مےکرد.(#منبع: شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، جلد۲، ص۲۴۷)
٣) ابوموسی از مکه در نامه ای به علی علیه السلام نوشت؛
اما بعد، به من خبر رسیده است که مرا در نماز لعنت مےکنی و نادانان نیز آمین مےگویند، و من نیز همان را مےگویم که موسی علیه السلام گفت: پروردگارا، بدانچه مرا ارزانی داشته ای، هرگز پشتیبان گناهکاران نمےباشم.(منبع: قصص،۱۷)، (همان، ص۲۴۸)
در گذشته نيز مطالب متعددی از فحاشی ها و بد دهنی های #علی و فرزندش #حسین و ديگر ائمه شيعيان نوشته ايم و در همين كانال موجود است.
نتيجه اى كه ميتوان گرفت اين است كه، این سنت زشت و ناپسندِ لعن و توهين، توسط امام علی اجرا شده و وقتی خبرش به گوش اُمویان رسید، آنرا ادامه دادند.
حال با در دست داشتن چنين اسناد تاريخى بايد از مدافعين كذاب #فرقه_تشيع پرسيد: كدام ادب را شما از ائمه تان آموخته ايد؟
فاحشه خطاب كردن همسر پيامبرتان،
زنازاده خطاب كردن مخالفينتان،
حرامزاده خطاب كردن منكرين امامت دروغينتان و يا دروغ آشكار و كتمان حقيقت را ؟؟؟؟؟
https://t.me/naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_سى_و_ششم(آخر)

💥هجوم وحشيانه و جنايات پسران علی در ایران
#حسن و #حسین پسران علی بدستور پدر همراه #سعيد_العاص سردار خون آشام تازی به مازندران تازش بردند و کشتاری خونین کردند که در برابر پایداری و پایمردی مردم #مازندران مصقله سردار تازی کشته شد.
پسران على نیز زخمهای سختی برداشتند ولی سرانجام بر مردم مازندران پیروز گشتند و زنان و دختران و مردان بسیاری را به غنيمت گرفتند و دارایی مردم را تاراج کردند که بر سر بخش غنيمت در کم و زیادی برده و کنیز میان پسران على و فرماندهان تازی گفتگو و کشمکشی سخت درگرفت که بازگشتند.
{#منابع: فتوح البلدان صفحات ۱۸۲، ۱۵۲، ٣٠٣
كتاب زندگانی حسین نوشته زین العابدین رهنما پوشینه دوم برگ ۲۰ میگوید: حسین پسر على در تازش و کشتار گرگان هم همراه کشتارگران تازی بوده است که به سال سی ام #ددمنشانه توانستند گرگان را سرکوب نمایند.
در كتاب حسین و ایران نوشته کورت فريشلر برگردان منصوری برگ ۲۵ و برگ ۱۸۳ پوشینه یکم
كتاب زندگانی حسین نوشته زین العابدین رهنما، #ارینب همسر عبد الله چنین گوید و شجاعتهای او (حسین) را هم در جنگهای آفریقا و هم در نبرد طبرستان چیزها شنیده ام،
اسلام شناسی میرفطروس ۹۲. }
پس از کشته شدن #حسین پسر على, برادر شوهر دختر او که #عبدالله_زبیر نام داشت، عتاب پسر ورقاء الرياحي را به سرکوبی مردم #ری و #اصفهان فرستاد که پس از تازش و چاپش و کشتار، زنان و دختران بیشماری را به کنیزی بردند
{#نكته مورد اشاره:
مصعب بن زبیر همسر #سکینه_دختر_حسین بود که عبداله برادر او یکی از دو خلیفه زمان بود، اصفهان جزء قلمرو تاراجگری او بود.
#منبع: كتاب امام حسین و ایران برگردان منصوری برگهای ۵۲۹ تا ۵۲۸. }
به اتفاق و اجماع قول تاریخ نویسان بزرگ نظیر #طبری و ابن اثیر در شرح وقایع سال ۲٦۱ ھ حسن بن زید نوه امام حسن يكبار شهر #چالوس را به آتش کشید و سراسر آنرا سوخت و با خاک یکسان ساخت.
{#منبع: کتاب علویان طبرستان تفريظ عبدالحسین زرکوب نوشته ابوالفتح حکیمیان برگ ٨٦. }
در باره حسن بن زید آمده است مردی سختگیر و خونریز و شديد التصميم و... و... بود.
مورخان درباره خونریزیهای او داستانها نقل کرده اند که نشان میدهد داعي کبیر از قتل عباد حتی نزدیکان خود و هَدَم بلاد، حتى آبادیهائیکه صاحبانش روزگاری دوش بدوش او در جنگها شرکت میکردند ملالتی نداشت، در ایام سلطنت او وجوه ناس اشراف، و دو تن از سادات حسینی مقتول شدند یکی حسین بن احمد بن محمد بن عبد الله بن الباهربن على بن الحسين بن على ابیطالب است و دیگری عبیدالله بن على بن الحسين بن جعفربن عبد الله بن حسين الاصفر على بن الحسين بن على ابیطالب بود
بدستور داعی این دو را در برکه آب غرق کردند تا جان بدادنند آنگاه جسد ایشانرا در سردابی افکند در سال ۲۵۸ هـجرى .
و دیگر از مقتولین داعی کبیر پسر خاله او حسن بن محمد بن جعفر بن عبد الله بن حسين الأصغر بن علی بن حسین ابی طالب را دست بسته حاضر ساخت و سرش را برید.
و چون میخواست جماعتی از مردم مازندران را از دم تیغ بگذراند. پس خویشتن را به بیماری زد و پس از روزی چند آوازه مرگ خود را راه انداخت. پس او را در جنازه(تابوت) جای داده و به مسجد بردند تا بر وی نماز گذاردند.
چون مردم در مجلس انجمن شدند، ناگاه آن جماعتی که با ایشان مواضعه نهاده بود از جای بجستند و درهای مسجد را فروبسته و تیغ بکشیدند و داعی نیز از جنازه شاکی السلاح بیرون جست و شمشیر بکشید و جماعتى كثير را دستخوش شمشیر ساخت.
در ناسخ التواریخ گوید: حسن زید ایشانرا محاصره کرد و همه را در مسجد جامع آمل به قتل رسانید و اجساد آنها را در گودالی در قسمت شرقی مسجد انداخت.
حسن زید دستور داد دست و پای یکهزار مرد دیلمی را بریدند.
{#منبع: کتاب علویان طبرستان تغريظ عبدالحسین زرکوب نوشته ابوالفتح حکیمیان برگهای ۸۵ تا ۸۸ }
•آیا میتوان از روان چنین کسانی که در سرشتشان کشتار خودی و بیگانه روا است چشم داشتی داشت که مردم ایران با فریب دکانداران دین به ستایش از آنان میپردازند؟
•آيا چنين موجودات خونخوارى كه جز ريختن خون مردم كار و هدفى نداشته اند را بايد سرور و سالار و امام و معصوم ناميد ؟؟
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥#ابوبكر_صديق جانشين پيامبر و آدمسوزى
#قسمت_اول

▪️داستان زنده سوزاندن إِيَاسُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ يَالِيلَ مشهور به فجائه

زمانى كه در كشور عراق گروهى به نام دولت اسلامى عراق و شام(#داعش) خود را به جهانيان معرفى كردند،
از تئورى رعب و خشونت كه كتاب آن توسط #ابومصعب_الزرقاوى يكى فرماندهاى و تئوريسينهاى برجسته #القاعده در عراق بهره برده و به شديدترين فجايع دست ميزدند.(اين كتاب در اكثر كشورهاى دنيا ممنوع و داشتن آن جرم محسوب ميشود)

منجمله فجايعى كه اين گروه #اسلامگر انجام ميداد #سوزاندن برخى از اسيران يا افرادى بود كه بعنوان مجرم در دستانشان اسير بود.

اين اعمال قرون وسطائى جو #ضد_اسلامى شديدى در ميان ديگر مردم دنيا كه شاهد آن بودند به وجود آورد و روز به روز اضافه ميشود.

#اسلامگرايان براى دفاع از خود و دينشان، اين اعمال را غير اسلامى دانسته و آنها را ساخته سرويسهاى امنيتى #اسرائيل و #امريكا براى تخريب اسلام معرفى ميكردند كه البته هيچ گونه سندى براى آن ارائه نتوانستند بكنند.

ما هم سرى به تاريخ مسلمانان زديم كه ببينيم آيا واقعا اسلام و بزرگان اسلام با سوزاندن انسانها مشكل دارند يا خير آنها نيز در برحه هايى از زمان انسان سوزى كرده اند.

#روايت_اول:
١) #طبری از قديميترين و معتبرترين مورخين اسلامى در تاریخ خود نوشته است:

« مردی از بنی سلیم که به او #فجاءة گفته می شد نزد #ابوبکر آمد.
او أیاس بن عبد الله بن عبد یالیل ابن عمیرة بن خفاف نام داشت. به ابو بکر گفت : من مسلمانم و می خواهم با مرتدین جهاد کنم، من را کمک کن.
ابوبکر نیز به او مرکب و سلاح داد.
فجاءة نیز به همراه مردی از بنی لاشرید به نام نجبة بن أبي المیثاء اموال مسلمانان و مرتدین را گرفتند و آنان که مخالفت کردند کشتند.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA

سايت ما: www.eslam.nu
Forwarded from Unclesam
‌ ابوبكر_صديق جانشين پيامبر و آدمسوزى
#قسمت_اول

داستان زنده سوزاندن إِيَاسُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ يَالِيلَ مشهور به فجائه

زمانى كه در كشور عراق گروهى به نام دولت اسلامى عراق و شام(#داعش) خود را به جهانيان معرفى كردند،
از تئورى رعب و خشونت كه كتاب آن توسط #ابومصعب_الزرقاوى يكى فرماندهاى و تئوريسينهاى برجسته #القاعده در عراق بهره برده و به شديدترين فجايع دست ميزدند.(اين كتاب در اكثر كشورهاى دنيا ممنوع و داشتن آن جرم محسوب ميشود)

منجمله فجايعى كه اين گروه #اسلامگر انجام ميداد #سوزاندن برخى از اسيران يا افرادى بود كه بعنوان مجرم در دستانشان اسير بود.

اين اعمال قرون وسطائى جو #ضد_اسلامى شديدى در ميان ديگر مردم دنيا كه شاهد آن بودند به وجود آورد و روز به روز اضافه ميشود.

#اسلامگرايان براى دفاع از خود و دينشان، اين اعمال را غير اسلامى دانسته و آنها را ساخته سرويسهاى امنيتى #اسرائيل و #امريكا براى تخريب اسلام معرفى ميكردند كه البته هيچ گونه سندى براى آن ارائه نتوانستند بكنند.

ما هم سرى به تاريخ مسلمانان زديم كه ببينيم آيا واقعا اسلام و بزرگان اسلام با سوزاندن انسانها مشكل دارند يا خير آنها نيز در برحه هايى از زمان انسان سوزى كرده اند.

#روايت_اول:
١) #طبری از قديميترين و معتبرترين مورخين اسلامى در تاریخ خود نوشته است:

« مردی از بنی سلیم که به او #فجاءة گفته می شد نزد #ابوبکر آمد.
او أیاس بن عبد الله بن عبد یالیل ابن عمیرة بن خفاف نام داشت. به ابو بکر گفت : من مسلمانم و می خواهم با مرتدین جهاد کنم، من را کمک کن.
ابوبکر نیز به او مرکب و سلاح داد.
فجاءة نیز به همراه مردی از بنی لاشرید به نام نجبة بن أبي المیثاء اموال مسلمانان و مرتدین را گرفتند و آنان که مخالفت کردند کشتند.

ادامه دارد ...