Forwarded from نقدى بر اسلام
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_بيست_و_يكم
بادی زرد وزید که میگفتید:
زره از پایش افتاد، به پایش بزن! زدم و آن را قطع نمودم و سرش را گرفتم و کنار انداختم. این دو مرد گفتند: شنیده ایم محمد انسانی رحم پیشه و پر مهر است، پس در قتل ما تعجیل نکن و ما را به نزد او ببر که این رئیس ما، با هزار قهرمان برابر بود.
پیامبر فرمود: یا علی! آواز اول که شنیدی از طرف جبرئیل بود، آواز دوم از طرف میکائیل بود. آنگاه فرمود یکی از این دو مرد را پیش من بیاور! او را آورد. پیامبر گفت: بگو «لا اله الا الله» و به رسالت من شهادت بده! گفت: کندن کوه ابو قبیس، برای من ، از اعتراف آسان تر است.
گفت ای علی! او را ببر و گردنش را بزن. سپس فرمود: دومی را بیاور. به او هم گفت که بگو: «لا اله الا الله» و بر رسالت من گواهی بده! گفت: مرا به دوستم ملحق کن! فرمود: ای #علی! او را نیز #گردن_بزن.
علی او را کنار کشید و شمشیر کشید، تا گردنش را بزند که جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد! خداوند سلام می رساند و میگوید: او را نکش، زیرا در قبیله اش، انسانی است خوش اخلاق و بخشنده. پیامبر فرمود: یا علی! دست دار که فرستاده خدای من اطلاع میدهد این شخص خوش اخلاق و سخاوتمند است.
مشرک گفت: این خبر را آیا فرستاده پروردگارت داده است؟ گفت: آری! گفت: سوگند به خدا من در برابر برادرم، هرگز مالک یک درهم نبوده ام و در جنگ هرگز رو ترش نکرده ام. من ا کنون به خدا ایمان می آورم: شهادت میدهم که معبودی جز خدای یگانه نیست و تو نیز فرستاده او هستی. این از مواردی است که حسن اخلاقش و سخاوتش او را به بهشت انباشته از نعمت رساند. حمد مخصوص خداست و درود خداوند بر بهترین مخلوقش محمد و خاندان پاک و طاهر او.
تمامى نویسندگانی که در باره زندگی #محمد و #على بررسی کرده اند آنانرا #خشن، #کینه_جو، #سنگدل دانسته اند
يكى از رواياتى كه قبلاً آورديم يكبار ديگر اين بار از زبان مورخين اسلامى يعنى #احمد_بن_ابى_يعقوب كه تمايلاتى به تشيع هم دارد مرور ميكنيم در #تاریخ_یعقوبی چنین میخوانیم :
پیغمبر تصمیم گرفت به مکه لشکرکشی کند... پس حاطب ابن بلتعه با ساره كنیز ابولهب داستان رسول خدا و تصميم آنحضرت را به قریش نوشت . پس جبرئیل فرود آمد و او را بدانچه حاطب کرده بود خبر داد. پس على بن ابوطالب و زبیر را فرستاد و گفت نوشته را از او بگیرند، در حالی به او رسیدند که از راه کناره گرفته بود و نوشته را در میان موی او و بقولی 👈در #فرج(واژن) او يافتند و آن را نزد رسول خدا بردند
#متن_عربى: فكتب حاطب بن أبي بلتعة مع سارة مولاة أبي لهب إلى قريش بخبر رسول الله و ما اعتزم عليه فنزل جبريل فأخبره بما فعل حاطب، فوجه بعلي بن أبي طالب و الزبير و قال: خذا الكتاب منها، فلحقاها و قد كانت تنكبت الطريق فوجد الكتاب في شعرها، 👈و قيل في فرجها
#منبع: تاريخ اليعقوبي ج ٢ صفحه ٥٨
http://lib.eshia.ir/10382/2/58
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_بيست_و_يكم
بادی زرد وزید که میگفتید:
زره از پایش افتاد، به پایش بزن! زدم و آن را قطع نمودم و سرش را گرفتم و کنار انداختم. این دو مرد گفتند: شنیده ایم محمد انسانی رحم پیشه و پر مهر است، پس در قتل ما تعجیل نکن و ما را به نزد او ببر که این رئیس ما، با هزار قهرمان برابر بود.
پیامبر فرمود: یا علی! آواز اول که شنیدی از طرف جبرئیل بود، آواز دوم از طرف میکائیل بود. آنگاه فرمود یکی از این دو مرد را پیش من بیاور! او را آورد. پیامبر گفت: بگو «لا اله الا الله» و به رسالت من شهادت بده! گفت: کندن کوه ابو قبیس، برای من ، از اعتراف آسان تر است.
گفت ای علی! او را ببر و گردنش را بزن. سپس فرمود: دومی را بیاور. به او هم گفت که بگو: «لا اله الا الله» و بر رسالت من گواهی بده! گفت: مرا به دوستم ملحق کن! فرمود: ای #علی! او را نیز #گردن_بزن.
علی او را کنار کشید و شمشیر کشید، تا گردنش را بزند که جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد! خداوند سلام می رساند و میگوید: او را نکش، زیرا در قبیله اش، انسانی است خوش اخلاق و بخشنده. پیامبر فرمود: یا علی! دست دار که فرستاده خدای من اطلاع میدهد این شخص خوش اخلاق و سخاوتمند است.
مشرک گفت: این خبر را آیا فرستاده پروردگارت داده است؟ گفت: آری! گفت: سوگند به خدا من در برابر برادرم، هرگز مالک یک درهم نبوده ام و در جنگ هرگز رو ترش نکرده ام. من ا کنون به خدا ایمان می آورم: شهادت میدهم که معبودی جز خدای یگانه نیست و تو نیز فرستاده او هستی. این از مواردی است که حسن اخلاقش و سخاوتش او را به بهشت انباشته از نعمت رساند. حمد مخصوص خداست و درود خداوند بر بهترین مخلوقش محمد و خاندان پاک و طاهر او.
تمامى نویسندگانی که در باره زندگی #محمد و #على بررسی کرده اند آنانرا #خشن، #کینه_جو، #سنگدل دانسته اند
يكى از رواياتى كه قبلاً آورديم يكبار ديگر اين بار از زبان مورخين اسلامى يعنى #احمد_بن_ابى_يعقوب كه تمايلاتى به تشيع هم دارد مرور ميكنيم در #تاریخ_یعقوبی چنین میخوانیم :
پیغمبر تصمیم گرفت به مکه لشکرکشی کند... پس حاطب ابن بلتعه با ساره كنیز ابولهب داستان رسول خدا و تصميم آنحضرت را به قریش نوشت . پس جبرئیل فرود آمد و او را بدانچه حاطب کرده بود خبر داد. پس على بن ابوطالب و زبیر را فرستاد و گفت نوشته را از او بگیرند، در حالی به او رسیدند که از راه کناره گرفته بود و نوشته را در میان موی او و بقولی 👈در #فرج(واژن) او يافتند و آن را نزد رسول خدا بردند
#متن_عربى: فكتب حاطب بن أبي بلتعة مع سارة مولاة أبي لهب إلى قريش بخبر رسول الله و ما اعتزم عليه فنزل جبريل فأخبره بما فعل حاطب، فوجه بعلي بن أبي طالب و الزبير و قال: خذا الكتاب منها، فلحقاها و قد كانت تنكبت الطريق فوجد الكتاب في شعرها، 👈و قيل في فرجها
#منبع: تاريخ اليعقوبي ج ٢ صفحه ٥٨
http://lib.eshia.ir/10382/2/58
ادامه دارد .....
Telegram
نقدى بر اسلام
گذرى بر زندگى #على_بن_ابيطالب شخصيت افسانه اى شيعيان
على در مذهب شيعه نقش خدا را بازى ميكند و در باور آنها از تمامى پيامبران مقام بالاترى دارد
در اين مقاله نگاهى گذرا داريم بر زندگى و رفتار كسى كه شيعيان به جاى خدا مى پرستند.
ما در اين مقاله و با استناد به…
على در مذهب شيعه نقش خدا را بازى ميكند و در باور آنها از تمامى پيامبران مقام بالاترى دارد
در اين مقاله نگاهى گذرا داريم بر زندگى و رفتار كسى كه شيعيان به جاى خدا مى پرستند.
ما در اين مقاله و با استناد به…