نقد دین اسلام
642 subscribers
16K photos
10.2K videos
1.51K files
9.5K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
👤 Leyli

دوستان مسلمان برهانی در اثبات وجود خداوند ارائه کردند که مبدع ان ارسطو است، برهانی که به زیر فرنام #برهان_حرکت یا #برهان_حرکت_و_محرک میشناسیم و پر است از اشتباهات فاحش، بخصوص تقریری که این دوست مسلمان از برهان ارائه کرده است.

این براهین در کانال مسلمین به صورت دنباله دار نوشته میشود و ما نیز هر پست را جداگانه با هشتک #نقد_براهین_خداباوری ، #بخش_یکم نقد میکنیم.

بدون حاشیه رفتن و اطناب سخن، اگر برهان دوستان را خلاصه کنیم بدین صورت است که:
1. جهان دارای حرکت و تغییر است
2. این حرکتها (چه در اعراض، چه در جوهر) نیاز به محرکی دارد
3. تسلسل محرک ها محال است (با استناد به برهان وسط و طرف یا اسد و اخصر فارابی)
4. پس جهان نیاز به محرکی دارد که خود دارای حرکت (متحرک) نباشد
5. این محرک اولیه قهرا غیر مادی است زیرا غیرمتحرک است.
6. این محرک اولیه واجب الوجود است چرا که در ان دگرگونی راه ندارد و از قوه و حدوث مبراست.

نقد اول: تسلل محرک ها محال است.

برهان دارای ایرادهایی فاحش و گاها خطاهایی عجیب است که نشان از عدم درک نویسنده از انچه به قلم در اورده است، میباشد.
چنانچه نشان خواهم داد. اما قبل از نقد جدی به متن برهان این دوست مسلمان:
در اولین نقد باید گفت که نویسنده تسلسل محرک ها را محال دانسته، و انرا به امری بدیهی یا قریب به بدیهی تقلیل داده در حالی که اینگونه نیست و مساله به این سادگی نیست.

نویسنده در اثبات ادعا برهانی را اقامه نکرده و فقط به اوردن عنوان دو برهان (اسد و اخصر فارابی، وسط و طرف شیخ الرییس) اکتفا کرده که اگر در ادامه متن خود این دو برهان را اقامه کند، ما نیز ضمن سپاسگزاری ویژه، نشان خواهیم داد که این دو برهان به نحوی مغالطه آمیز سعی در اثبات مطلوب دارند اما مطلوب را در فرض خود گنجانده‌اند و محل بحث و مناقشه را فرض گرفته‌اند.

نکته این است که محال بودن تسلسل بدیهی نیست. در اینکه امر بدیهی چیست در حوصله این مقال نمیگنجد اما بطور کلی اگر مانند منطقیون بگوییم بدیهی امریست که نتوان بر ان استدلالی کرد یا بی نیاز از استدلال است (مثل محال بودن جمع نقیضین) در اینصورت محال بودن تسلسل علل یا محرک ها بدیهی نیست و نیازمند برهان است.

پس این بخش را صرفا همچون ادعای نویسنده، در حد ادعا باقی گذاریم چرا که نویسنده زحمت نگارش برهان فارابی یا ابن سینا را به خود نداده است.

#بخشم_یکم
ادامه دارد ...
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
نقد دوم: قاعده فاقد شی ...

💢 #ادعا:

قاعده "معطی الشیء لا یکون فاقدا له”  (معطی کمال نمیتواند فاقد آن کمال باشد )
علت قابلی یا گیرنده کمال (متحرک) نمیتواند معطی کمال (محرک) باشد چون فاقد آن است.
يعني:
👈 محرك حركت ميدهد.
👈 متحـرك حركـت ندارد و ميخواهد حركت را بپذيرد.
به تعبيري دیگر ، فاقد شيء، معطي شـيء نمـيشـود، لذا گیرنده حرکت محال است دهنده حرکت باشد، چون حرکت برای رسیدن به کمالی است که از ابتدا ندارد ، اگر از ابتدا واجد حالت ثانویه بود دیگر حرکت آن و خروجش از حالت بالقوه "تحصیل حاصل" بود.

#پاسخ_به_اسلامگرایان:

انصافا ببینید قاعده را چگونه متوجه شده اند، قاعده فاقد شی نمیتواند معطی شی باشد اصلا به معنایی که نویسنده انرا برداشت کرده نیست و این نشان میدهد که نویسنده درک صحیحی از انچه به قلم در اورده ندارد، چرا؟

این قاعده میگوید که فاقد یک چیز نمیتواند ان چیز را به دیگری اهدا کند
مثلا من اگر پول ندارم نمیتوانم به شما پول بدهم، این اصل بدیهی است که چون و چرایی در ان نداریم...
من فاقد شی(پول) هستم و نمیتوانم معطی شی (اعطا و هدیه کننده پول)باشم

اما ببینید نویسنده چه برداشت اشتباهی از قاعده داشته است!

شاید عجیبترین قسمت پست همین تفسیر نویسنده از قاعده "فاقد شی نمیتواند معطی شی باشد" باشد.

ابتدا مثالی بزنیم که متوجه برهان است، طبق این اصل، چیزی که حرکت ندارد نمیتواند به چیزی حرکت بدهد، حالا این قاعده کاری ندارد ان چیز حرکت را از کسی گرفته یا ذاتی ان است و یا هر چیز دیگر...

پس اگر شی حرکت نداشته باشد، نمیتواند به کسی حرکت دهد و اگر حرکت داشته باشد میتواند به چیزی حرکت بدهد

نویسنده تصور کرده که گیرنده یک کمال (مثلا گیرنده حرکت) نمیتواند انرا به دیگری اعطا کند، اصلا اینطور نیست، اساسا اگر اینگونه بود که هیچ چیز نمیتوانست به دیگری چیزی که ذاتی اش نیست را وام دهد.

چنانچه در تفسیر این قاعده انرا به طرز عجیبی با تحصیل حاصل مخلوط کرده و گفته است.

یادآوری متن کانال اسلامگرا: لذا گیرنده حرکت محال است دهنده حرکت باشد، چون حرکت برای رسیدن به کمالی است که از ابتدا ندارد ، اگر از ابتدا واجد حالت ثانویه بود دیگر حرکت آن و خروجش از حالت بالقوه "تحصیل حاصل" بود."

در حالی که این عبارات غلط است، منظور قاعده این است که چیزی فاقد شی (مثلا حرکت) باشد نمیتواند شی (حرکت) را به دیگری وام دهد نه اینکه گیرنده حرکت از هرجایی حرکت را بدست اورد (ذاتی اش باشد یا گیرنده باشد یا هرچیز) نتواند به دیگری حرکت را وام دهد ...

در واقع "ب" از "الف" حرکت را دریافت کرده و میتواند به "ج" بدهد، "ج" به "د" بدهد و الی اخر.
نه اینکه چون "ب" فاقد شی یا فاقد حرکت در گذشته بوده نمیتواند در حال حاضر هم به "ج" یا "د" و ... حرکت بدهد.

از همین قاعده اشتباه نتایج #درخشان نیز گرفته است که در ادامه خواهیم دید.
نقد بعدی که با توجه به همین قاعده و البته تفسیر صحیح ان است، جدی ترین نقدی است که هیچ پاسخی برای ان ندارند.

نقد سوم: قاعده فاقد شی ... و استدلال بر محرک اولیه

#پاسخ_به_اسلامگرایان:

اما نقد مهمتر و شاید مهمترین نقد این برهان همین باشد.
میگویم فاقد شی نمیتواند معطی شی باشد... یعنی چنانچه بالاتر گفتیم اگر چیزی فاقد حرکت باشد نمیتواند حرکت را به دیگری بدهد
سوال اینجاست خداوند خودش حرکت را از کجا اورده است؟

در مواجهه با این سوال با موارد زیر روبرو میشویم:

الف) خداوند خودش فاقد حرکت است، پس از انجا که "فاقد شی نمیتواند معطی شی باشد" این گزینه منتفی است و باید کنار گذاشته شود.

ب) خداوند خودش دارای حرکت است که با دو حالت روبرو میشویم

خداوند یا محرک اولیه خودش حرکت را از قبلی گرفته و قبلی هم از محرک قبلی و محرک قبلی و... الی اخر، که به تسلسل برمیخوریم و فرض نویسنده این است که تسلسل محال است.

یا اینکه حرکت ذاتی خداوند است، خوب یک ماتریالیست هم میگوید که حرکت ذاتی ماده است.
گو اینکه یک خداباور نمیپذیرد که حرکت در خداوند راه دارد. تغییر و تغیر در خداوند راه ندارد. (شاید هم به تازگی راه پیدا کرده و یا این دوستان جدیدا تغیر در خدا را میپذیرند، بهرحال فرقی ندارد)

#بخش_دوم
ادامه دارد ...
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
نکته اول: خود نویسنده معتقد است که اساسا حالت ب نادرست است، یعنی معتقد است که خداوند یا محرک اولیه غیرمتحرک است، پس ایراد اول پابرجاست، فاقد شی چگونه معطی شی شده؟ پاسخی ندارند.

نتیجه: این علت فاعلی و محرک ، باید #غیر_متحرک باشد (به دلیل محال بودن دور و تسلسل) و چون غیر متحرک است لذا #ماده و #عوارض_ماده را ندارد ، لذا امری #مجرد است.

نکته دوم: باز تکرار میکنیم این مهمترین ایراد برهان است که هرگز پاسخی پیدا نمیکنند. جالب است بدانید ارسطو که مبدع این برهان است، خودش به این ایراد واقف بود، میدانید پاسخش به این ایراد چیست؟ اینکه خداوند جهان را با عشق به حرکت در اورده، خوب میدانیم که آتئیست ها براهین عاشقانه را نمیپذیرند و سعی دارند که براهین عقلی را مورد تدقیق فلسفی و عقلانی قرار دهند.

نقد چهارم: ماده عین حرکت؟

💢 #ادعا:

ماده که #عین_حرکت است ، نیاز به علت فاعلی دارد و به عبارتی #خود_سامان #نیست. (ماتریالیست‌ها و ماده باوران پاسخی ندارند که بدهند.)

#پاسخ_به_اسلامگرایان:

توجه کنید خودشان میگویند که ماده که #عین_حرکت است، نیاز به حرکت دارد و به عبارتی #خودسامان نیست

در اینجا باید گفت وقتی میگویید "ماده که #عین_حرکت است"، همین عبارت شما یعنی اینکه حرکت ذاتی ماده است و اتفاقا خودسامان است.

و جالب اینکه در ادامه هم خیلی ساده میگویند که #ماتریالیست ها پاسخی ندارند، در حالی که ماتریالیست ها نیز میگویند که ماده #عین_حرکت است و این یعنی حرکت ذاتی ماده است.

یعنی خودشان پاسخ یک ماتریالیست را بعنوان نتیجه خودشان برداشتند که نقیض نظر خودشان است و جالب اینکه بسادگی میگویند یک ماتریالیست پاسخی ندارد.

این هم از اشتباهات عجیب دیگر نویسنده است که باز نشان میدهد درک دقیقی از انچه که به رشته تحریر در اورده است، ندارد.

نکته دیگر که با همین ایراد ادغام کنیم دیدگاه دینامیک ارسطویی به جهان است که در اذهان این دوستان خداباور است که سکون اصیل است و هر متحرکی نیازمند محرک است؛ در حالی که در فیزیک نیوتنی چه بسا حرکت در ماده اصیل باشد، یعنی حرکت ذاتی ماده باشد

به هرحال وقتی خودشان میگویند این محرک اولیه قهرا غیرمادی است چون حرکت ندارد و غیرمتحرک است، خود همین نیز نشان میدهد که حرکت در ماده را اصیل دانسته و ماده را عین حرکت و یا بقولی دیگر حرکت را ذاتی ماده میدانند یعنی دقیقا ادعای یک ماتریالیست را خودشان هم قبول میکنند و تکرار میکنند و در اخر میگویند ماتریالیست پاسخی ندارد.

#بخش_سوم
ادامه دارد ...
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
نقد پنجم:

💢 #ادعا:
پس بالضروره به (محرك غيرمتحرك ميرسيم.)
اين محرک به علت اين كه دگرگوني در آن راه ندارد و از قوه و حدوث مبرا است "واجب الوجود" است.

#پاسخ_به_اسلامگرایان:

دلیل دیگر بر اینکه نویسنده درک دقیقی از انچه به قلم سپرده است ندارد همین عبارات بالاست، نویسنده در تقریر خود چنین میگوید که :
"اين محرك به علت اين كه دگرگوني در آن راه ندارد و از قوه و حدوث مبرا است واجب الوجود است."

اول) این محرک که تغیر و دگرگونی در ان راه ندارد واجب الوجود است؟
این دو چه ربطی بهم دارند
بیایید با هم معنا کنیم:
#واجب_الوجود طبق تعریف چیزیست که وجود برای ان ضرورت دارد، خوب کجای این تعریف گفته شده که در واجب الوجود دگرگونی و تغیر راه ندارد

اصلا نویسنده مورد جدید و عجیبی را به تاریخچه این برهان و قاموس مصطلحات فلسفی افزوده. چون محرک اولیه حرکت ندارد پس واجب الوجود است؟

دوم) طبق بیان ماتریالیست ها، ماده میتواند واجب الوجود باشد و اتفاقا دگرگونی هم در ان راه داشته باشد، در واقع حرکت ذاتی ماده است

سوم) بحث است که حرکت در ماده جوهریست یا عرضی، اگر صرفا حرکت را در #اعراض لحاظ کنیم چنانچه یک ماتریالیست مکانیکی مثل فوئرباخ چنین میپندارد، پس ماده یا جوهر میتواند بدون حرکت باشد و این فقط صورتها یا حالات forms ، در ماده یا جوهر یا substance جهان هستند که در حرکت هستند. (تببین ان و البته توضیح اینکه ماده بعنوان جوهر از لحاظ فلسفی - نه از لحاظ فیزیکی - چیست از حوصله این متن خارج است)

چهارم) اگر منظور #حرکت_جوهری است و بواقع حرکت در ذات ماده است چنانچه غالب ماتریالیست ها مثل قائلین به ماتریالیسم دیالکتیکی چنین ادعایی دارد، که وجود و حرکت میتواند ذاتی ماده یا واجب الوجود باشد.

#بخش_چهارم
پایان.
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
Forwarded from نقدى بر اسلام
●زنده به گور کردن زن، هدیه اسلام به نیمی از مردم دنیا!


#قسمت_بیست_و_دوم
#زن_در_اسلام


⚡️با نگاهی به آیات قرآن و سنت اسلامی متوجه می‌شوید که اسلام زن‌ستیز ترین تفکر در تاریخ بشریت است.

⚡️هیچ تفکر، جریان و گروهی در تاریخ نتوانسته به اندازه اسلام به زن‌ستیزی، جنایت و تبعیض بپردازد.

⚡️در این قسمت با استناد به کتب معتبر شیعه ثابت می‌کنیم که پیامبر اسلام، زنان را اسیران مردان می‌دانسته و اهانتهای غیر قابل چشم‌پوشی به زنان کرده است:

#متن_عربی: ۴۵-: اتّقوا اللّٰه في النّساء فإنّهنّ عندكم عوان.


#منبع : نهج الفصاحة، مترجم : پاینده، ابوالقاسم، صفحه : ۱۶۳

#ترجمه: محمد پیامبر اسلام گفت: در باره زنان از خدا بترسيد كه آنها پيش شما اسيرند.

⚡️آیا یک انسان شرافتمند و عاقل، زنان را اسیر و برده معرفی می‌کند؟

⚡️آیا حقیقتا شخصی از جانب خداوند باشد، بایستی زنان را برده و اسیر یا آزاده معرفی کند؟

⚡️آیا زنان خرداندیش این مزخرفات را می‌پذیرند و خودشان را اسیر می‌دانند؟

⚡️اگر اسلام دین الهی و محمد پیام‌آور الهی است، چرا پیام اسلام فقط اسارت و بردگی و امورات ضد بشری است؟

@naghde_eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
اسکن از کتاب نهج الفصاحه
مترجم: ابوالقاسم پاینده
صفحه ۱۶۳
روایت ۴۵


ترجمه: محمد پیامبر اسلام گفت: در باره زنان از خدا بترسيد كه آنها پيش شما اسيرند.

⚡️آیا یک انسان شرافتمند و عاقل، زنان را اسیر و برده معرفی می‌کند؟

⚡️آیا حقیقتا شخصی از جانب خداوند باشد، بایستی زنان را برده و اسیر یا آزاده معرفی کند؟

⚡️آیا زنان خرداندیش این مزخرفات را می‌پذیرند و خودشان را اسیر می‌دانند؟

⚡️اگر اسلام دین الهی و محمد پیام‌آور الهی است، چرا پیام اسلام فقط اسارت و بردگی و امورات ضد بشری است؟

@naghde_eslamm
www.eslam.nu
چرا اسلام شهادت یک زن را به اندازه یک مرد مجنون ادواری قبول ندارد؟…
فهیمه خضر حیدری
#برنامه_تابو

موضوع مناظره: چرا در اسلام ارزش شهادت زن کمتر از مرد در نظر گرفته شده؟ نقش جنسیت در امر مهمِ شهادت دادن چیست و آیا شارع اسلام اساساً درک و شعور زن را در مرتبه‌ای پایین‌تر از مرد ارزیابی می‌کند؟

●در محور اول: احمد کاظمی موسوی(حقوقدان اسلامگرا)

●در محور دوم: مهرانگیز کار (حقوقدان سکولار)

@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
●اعتراف امام صادق به #تحریف_قرآن


⚡️در سالهای گذشته صدها سند معتبر و ادله بر تحریف قرآن آورده‌ایم و به طرق و روشهای مختلف ثابت کردیم که این قرآن کنونی هیچ گونه اعتبار و اصالتی ندارد و در این قسمت نیز سندی دیگر را نقل می‌کنیم:

#متن_عربی: - محمد بن يحيى، عن محمد بن الحسين، عن عبد الرحمن بن أبي هاشم، عن سالم بن سلمة قال: قرأ رجل على أبي عبد الله وأنا أستمع حروفا من القرآن ليس على ما يقرؤها الناس، فقال أبو عبد الله: كف عن هذه القراءة اقرأ كما يقرأ الناس حتى يقوم القائم فإذا قام القائم قرأ كتاب الله عز وجل على حده وأخرج المصحف الذي كتبه علي وقال: أخرجه علي إلى الناس حين فرغ منه وكتبه فقال لهم: هذا كتاب الله عز وجل كما أنزله [الله] على محمد وقد جمعته من اللوحين فقالوا: هو ذا عندنا مصحف جامع فيه القرآن لا حاجة لنا فيه، فقال أما والله ما ترونه بعد يومكم هذا أبدا، إنما كان علي أن أخبركم حين جمعته لتقرؤوه.

ترجمه: مردى براى امام صادق قرآن می‌خواند (و ا‌و گوش می‌داد) و من شنيدم كه حروفى از آن كه می‌خواند آن طور كه مردم می‌خوانند نبود؛ امام صادق گفت: از اين قرائت خوددارى كن (و اين گونه نخوان بلكه) همان‌گونه كه مردم قرائت ميكنند (و ميخوانند) تو نيز بخوان تا آنگاه كه امام زمان بيايد و قرآن را [آنطور که صحیح است] بخواند و آن نسخه از قرآنی را كه امام علی نوشته است، بيرون آورد. و همچنین در ادامه امام صادق گفت كه على پس از فراغت از آن براى مردم آورد و بآنها گفت: اين است كتاب خدا آنچنان كه الله بر محمد نازل كرده است و من از دو لوح آن را فراهم كرده‌ام، مردم گفتند: نزد ما مصحفى است كه قرآن در آن گرد آمده و ما باين (قرآن تو) نيازى نداريم، على گفت: هان بخدا سوگند كه هرگز پس از امروز آن را نخواهيد ديد، و فقط‍‌ بر من (لازم) بود كه پس از فراهم كردن و جمع كردنش شما را بدان آگاه كنم تا آن را بخوانيد.

#منبع : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۳ صفحه : ۶۳۳

⚡️طبق این سند، قرآن امروزی هیچ‌گونه اصالتی ندارد و همان قرآن پیامبر اسلام نیست، بلکه طبق نظر امام صادق قائم موهوم در هنگام ظهور خویش، قرآن حقیقی را می‌آورد و این قرآن کنونی تحریف شده است.

@naghde_eslamm
بهرام مشیری - تورات و قرآن
youtu.be/qYQr9nPjMpw
فایل صوتی:
بهرام مشیری

موضوع:
تورات و قرآن دو كتابى كه بشريت را به تاريكى و بردگى دين برده‌اند

اين فايل صوتی زيبا را گوش دهيد، و آنرا به دوستان و اعضاى خانواده‌تان هديه دهيد

@naghde_eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 شرحى بر زندگى #سكينه دختر امام حسين
https://t.me/naghde_eslamm/27696

#قسمت_چهارم


حال كه سن و سال و محل دفن #سكينه را دانستيم بگذاريد بر اصل مطلب يعنى علاقه وافر اين بانوى هنرمند به موسيقى و شعر و ادبيات، بپردازيم.
#دكتر_احمد_شوقى_ضيف، منتقد ادبی، تاریخ‌نگار ادبیات عربی، ادیب و از تأثیرگذارترین روشن‌فکران عرب در سدهٔ بیستم ميلادى در جلد دوم #كتاب_تاريخ_الأدب_العربى بخش عصر اسلامى، صفحه ١٤٢، درباره سكينه چنين مينويسد:
طبق آنچه ابوالفرج اصفهانى در كتاب خود "الأغاني" درباره سكينه گفته است، او زنى ظريف و سبك روح و خوش طبع بود و مجلس او براى رجال و مغنيان از مرد و زن و شاعران گشاده بود.
#توضيح نويسنده مقاله: (يعنى اينكه اين بانو مجالس شعر و موسيقى برپا ميكرده و زنان و مردان را به اين جشنها دعوت ميكرده است)
#متن_عربى ادعاى دكتر احمد شوقى: السيدة سكينة بنت الحسين ، وقد ترجم لها أبو الفرج في أغانيه ترجمة، صور فيها جمالها وبهاءها و وقارها وأخذها باسباب الزينة حتى إنها عرفت بتصفيف بلحة شعرها كانت النساء يقلدتها فيه، بل كان من الرجال من يحاكيها في جمتها. وكانت ظريفة منزاحة، وكثيرا ما كان يختلف إليها أشعب لإضحاكها . وكانت تفسح في مجالسها للرجال والمغنين والمغنيات والشعراء ، وكثيرا ما كانت تفاضل بيهم .
#منبع: تاريخ الأدب العربي، الجزء الثاني: العصر الإسلامي، صفحة ١٤٢ ، الناشر: دار المعارف بمصر
در كتاب "اعلام مصر" يا همان "اعلام في تاريخ الاسلامي في مصر" بنا به نقل از كتاب "الأغاني" ابوالفرج اصفهانى آمده است #مجلس_سكينه شامل بر #موسيقى و #غنا همراه با شعر بود و از بزرگترين مطربين زمان او #ابن_سريج و #غريض بودند.
سكينه گوشى بسيار قوى براى تشخيص نت هاى موسيقى داشت و اين موضوع باعث شده بود كه دو تن از بزرگترين موسيقى دانان زمانش يعنى الغريضه و ابن سريج وى را براى قضاوت در مورد كارهاى هنريشان انتخاب ميكردند.
يكى از روزها كه او را به براى امر قضاوت در موسيقى به حاكميت خواستند او خطاب به آن دو گفت كه هردوى شما مانند دو گردنبند زيبا هستيد كه به گردن دو زيبا روى آويخته باشند و كسى نميتواند تفاوتى بين آن دو ببيند.
#متن_عربى:
واشتملت ندوة السيدة سكينة على الموسيقى والغناء إلى جانب الشعر. فقد كانت لها أذن تميز بين ضروب الألحان، الأمر الذي جعل اثنين من أكبر المطربين في زمانهما - وهما الغريضه و ابن سريج، يحتكمان إلى رأيها فيمن يلحن أفضل، حيث قال لها ابن سريج: سیدتی، إني كنت قد صنعت لحنا وحسنته فنازعينيه الغريض، فأردنا أن نحتكم إليك.. فای منا قدمتيه فينا تقدم. فقالت: هاته .. فبدأ يغني هذا البيت كما لحنه:
وعرجي علينا زبة الهودج/ إنك لا تفعلی تحرجی
فقالت: هاته أنت يا غريض ... فغناها الغريض كما لحنها. فعادت وقالت لابن سریج : أعده، فأعاده. وسألت الغريض أن يفعل ففعل. فسكتت لحظات قالت بعدها: ما أشبهكما باللؤلؤ والياقوت في أعناق الحسان. لايدرى أيهما أحسن؟!
وهكذا كانت السيدة سكينة.
#منبع: اعلام تاريخ الاسلامي في مصر ، سامح كريم ، صفحه ١٠٦ و ١٠٧، ناشر : الدار المصرية

ادامه دارد ......
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
چرا_روحانيون_از_بازگوئى_سرنوشت_دختران.pdf
1.2 MB
نام مقاله:
چرا روحانيون از بازگوئى سرنوشت زينب پس
از واقع كربلا، وحشت دارد؟؟

كارى از تيم مديريت كانالها و سايت نقد اسلام

@naghde_eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
سرنوشت زينب پس از كربلا _.pdf
665.4 KB
نام مقاله : سرنوشت زينب پس از واقعه كربلا

تهيه و تنظيم: تيم مديريت كانالها و سايت
نقد اسلام

@naghde_eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
●زنده به گور کردن زن، هدیه اسلام به نیمی از مردم دنیا!


#قسمت_بیست_و_سوم
#زن_در_اسلام


⚡️با نگاهی به آیات قرآن و سنت اسلامی متوجه می‌شوید که اسلام زن‌ستیز ترین تفکر در تاریخ بشریت است.

⚡️هیچ تفکر، جریان و گروهی در تاریخ نتوانسته به اندازه اسلام به زن‌ستیزی، جنایت و تبعیض بپردازد.

⚡️در این قسمت با استناد به کتب معتبر اسلامی ثابت می‌کنیم که پیامبر مدعی اسلام، قائل به تبادل آرا و گفت‌وگو با زنان نبوده و همواره مردان را از گفت‌وگو کردن با زنان نهی می‌کرده است که این موضوع دلیلی آشکار بر رد نبوت او است، زیرا اگر از سوی خدا می‌بود قطعا مردان را از گفت‌وگو و تبادل آرا با زنان نهی نمی‌کرد.

#متن_عربی: ۱۰۰۴-: إيّاكم و محادثة النّساء فإنّه لا يخلو رجل بامرأة ليس لها محرم إلاّ همّ بها.

#منبع: نهج الفصاحة، مترجم : ابوالقاسم پاینده، صفحه : ۳۵۶، حدیث ۱۰۰۴

#ترجمه: پیامبر اسلام گفت: از گفتگو با زنان بپرهيزيد كه هر وقت مردى با زنى خلوت كند، قصد او می‌كند.

⚡️آیا یک شخص عاقل و بالغ، انسانها را از گفت‌و‌گو صرفا به علت جنسیت(زن بودن) نهی می‌کند؟

⚡️این اهانتی بزرگ به زنان است که شخصی که مدعی نبوت الهی است، راه گفت‌وگو را می‌بندد.

⚡️چرا پیامبر اسلام هیچ ارزشی برای گفت‌وگو با زنان قائل نبود؟ چرا تا این حد بایستی بدون منطق عمل کند؟


@naghde_eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
اسکن از کتاب نهج الفصاحه
مترجم: ابوالقاسم پاینده
صفحه ۳۵۶
روایت ۱۰۰۴

ترجمه: پیامبر اسلام گفت: از گفتگو با زنان بپرهيزيد كه هر وقت مردى با زنى خلوت كند، قصد او می‌كند.

⚡️آیا یک شخص عاقل و بالغ، انسانها را از گفت‌و‌گو صرفا به علت جنسیت(زن بودن) نهی می‌کند؟

⚡️این اهانتی بزرگ به زنان است که شخصی که مدعی نبوت الهی است، راه گفت‌وگو را می‌بندد.

⚡️چرا پیامبر اسلام هیچ ارزشی برای گفت‌وگو با زنان قائل نبود؟ چرا تا این حد بایستی بدون منطق عمل کند؟


@naghde_eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from اتچ بات
نام كتاب: کتاب نقد قرآن (ويرايش دوم)

نويسنده: دکتر سها

فصل ١ : معرفی قرآن
فصل ٢: خطاهای علمی قرآن
فصل ٣: ناسخ و منسوخ
فصل ٤: ابهام در قرآن
فصل ٥: انتساب رفتارها و صفات نامناسب به خدا
فصل ٦: هدایت و گمراهی در قرآن
فصل ٧: محمد در قرآن
فصل ٨: نسبتهای ناروا به پیامبران
فصل ٩: انسان در قرآن
فصل ١٠: موانع عدالت، آزادی و پيشرفت در قرآن
فصل ١١: قیامت در قرآن
فصل ١٢: اخلاق طبقاتی قرآن
فصل ١٣: اقتصاد در قرآن
فصل ١٤: سیاست در قرآن
فصل ١٥: جهاد: كشتار، برده گيری، تجاوز جنسی و غارت اموال غيرمسلمانان
فصل ١٦: احکام قضائی قرآن
فصل ١٧: افسانه های قرآن
فصل ١٨: دیگر تناقضات قرآن
فصل ١٩: بعضی خطاهای دیگر قرآن
فصل ٢٠: خطاهای نوشتاری قرآن
فصل ٢١: منابع قرآن
فصل ٢٢: نتیجه گیری نهایی
فصل ٢٣: کدام دین را برگزینیم؟

#کتابخانه_نقدی_بر_اسلام

@ketabkhaneh_naghd

سايت ما: www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
اسکن از کتاب سبل الهدی والرشاد
نوشته صالحی شامی
جلد ۹
صفحه ۷۱

عایشه می گوید که من به محمد گفتم: آیا تو نیستی که خیال می کنی که پیامبر خدا هستی؟ محمد تبسم کرد و گفت : آیا در این مسأله تردید داری؟ عایشه می گوید: دو باره گفتم: آیا تو نیستی که خیال می کنی رسول خدا هستی! پس چرا عدالت را رعایت نمی کنی؟ ابوبکر که بسیار تندخو بود، جلو آمد و به صورتم سیلی زد...ابویعلی با سندی که هیچ اشکالی ندارد و همچنین ابوالشیخ با سند خوب و قوی از عایشه نقل کرده است… این روایت را امام احمد با سندی که هیچ ایرادی ندارد از صفیه نقل کرده است.

⚡️همسر پیامبر اسلام که نزدیک ترین شخص به او بوده است؛ در نبوت او شک کرده است و او را ناعادل خطاب کرده است که این نشان از این است که محمد مدعی پیامبری بوده است و شخصی ناعادل و دروغگو بوده است.

@naghde_eslamm
www.eslam.nu
🔘 جناب «سروش دباغ»، استفاده از کلماتِ «زنازاده»، «حمار»، «بوزینه»، «خوک»، «چهارپا» و «نجس» را که بارها خدایش در کتاب مقدس مسلمانان، در حقِّ غیرمسلمانان به کار برده است، توهین نمےدانند؛ اما اگر کسی کاریکاتوری از محمد بن عبدالله بکشد، توهین محسوب مےدارند. زیرا معتقد است که خیل کثیری از مردم او را پدر معنوی خویش محسوب مےدارند و زیست خویش را از او وام مےگیرند.

قطعاً از همین زیستِ مسلمانان مےتوان فهمید که پدر معنویشان چه میراث های مخرب و مشمئزکننده به جا گذاشته است. اما نکته شایان توجه عدم فهم و درکِ جناب سروش دباغ است که با این اظهار نظرهای سخیف و مغالطه آمیز(مغالطه معیار دوگانه) عِرض و آبروی خود را برده و زحمت ما مےدارد.

مهم این نیست که شما به ظاهر نامتان را تغییر دهید، لباس اروپایی بپوشید، در آمریکا و کانادا با نام بنیادهای مختلف کلاس درس دایر کنید و از جهل عوام استفاده کرده و نام خود را روشنفکر بگذارید؛ مهم این است که هویت و کنه افکار پلید این جماعت با طرح پرسش ها و اظهار نظرها روشن مےشود.

هنوز مدت زمانی نگذشته که پدر وی نیز که خود را روشنفکر میداند، «خمینی» را عالم ترین حاکم تمام طول تاریخ ایران و حتی دانشمند تر از حاکمان انگلستان و فرانسه دانسته بود. البته ذهنِ دین مشرب سروشِ پدر، جز فقه، معیار درستی برای دانش و علم نشناخته بود؛ همان فقهی که مجوز استفاده از ران پای نوزادان(تفخیذ با کودک شیر خواره) برای تمتع جنسی را مجاز دانسته بود.

این افرادِ داعشی مسلک، زمانی که از قدرت دور باشند، خود را انسان های روشنفکر معرفی مےنمایند؛ همین که قدرتی به دست آورند دانشگاه ها را مےبندند تا اسلامی اش کنند(نقش عبدالکریم سروش در انقلاب فرهنگی)، زبان ها را خفه مےکنند، مجوز توهین به دیگر پیروان ادیان و عقاید را مےدهند و چون به فقه به چشم علم نگاه مےکنند، مجوز قتل و غارت و تفخیذ را هم خواهند داد.

این جماعت شیاد صفت تا بدانجا پیش رفته اند که کلام الله مسلمین را هم کلام محمد و رویای او در نظر گرفته اند تا بتوانند پیامبر عصر حجری اسلام را پایین بکشند و خود جای او حکمرانی کنند.

شناختن و شناساندن این جماعت به مردم، برنامه ضروری بنده خواهد بود. به تفصیل گفته های این جماعت را مورد نقد و بررسی قرار خواهم داد.

🖊ایمان سلیمانی امیری
@imansoleymaniamiri
Forwarded from نقدى بر اسلام
اسکن از کتاب مشرعه بحار الانوار
نوشته آیت الله آصف محسنی
جلد یک
صفحه ۴۰۸

ترجمه: غيبتی كه بيشتر از هزار سال طول كشيده و شايد تا هزاران سال و يک ميليون سال طول بكشد و مؤمنين هيچ سود و منفعتی در اصول و فروع دين از امام خود نبردن و آنچه به خلاف اين نظر گفته می شود چیزی نیست جز توهم و تخيل و بازی با عقل.

⚡️‏این اعتراف از سوی مرجع تقلید شیعیان، آیت الله آصف محسنی است که به صراحت تمام، می‌گوید که امام زمان به هیچ دردی نمی‌خورد و هیچ منفعتی برای مسلمین ندارد.

⚡️حال این سوال منطقی را مطرح می کنیم که: وجود امام زمانی که هیچ نفع و منفعتی برای مسلمین ندارد و بود و نبودش هم هیچ تاثیری ندارد؛ پس وجود داشتن او چه ارزش و اعتباری دارد؟

@naghde_eslamm