Forwarded from ■پژوهشکده فلسفه و کلام■
✍️معرفی کتاب مجرد سیال؛ بررسی چگونگی تجرّد نفس با تغیّر آن
علیرضا اسعدی؛ تهیهكننده: پژوهشكده فلسفه و كلام اسلامی؛ چاپ اول، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1395، 204 ص رقعی.
موجود در فلسفه به مجرد و مادی تقسیم میشود. مجرد، موجودى است که ويژگيهاى امور مادى را ندارد. به نظر اغلب فلاسفه یکی از ویژگیهای امور مادی و جسمانی حرکت است؛ ازاینرو عالم ماده آمیخته ای از قوه و فعل است و این قوا و استعدادها به تدریج به فعلیت تبدیل میشوند و شیء مادی تغییر میکند. بنابر این، چون موجود مجرد در مقابل موجود مادی است، باور رائج در فلسفه این است که در مجردات هیچ گونه¬ حرکتی راه ندارد؛ ازاینرو در تقسیمی دیگر موجود به ثابت و متغیر تقسیم میشود. مجرد از ثبات برخوردار است بر خلاف مادی که متغیر است.
از سوی دیگر یکی از مهم ترین مباحث فلسفی که از دیر باز مورد توجه بوده، نفس است، که در ادیان و از جمله دین اسلام نیز به معرفت آن اهتمام زیادی داده شده است. در میان مباحث نفسشناسی، پرسش مهم این است که اگر به باور فیلسوفان، نفس انسانی مجرد است، با توجه به آنکه مجرد از ثبات و فعلیت برخوردار است چگونه حرکت و تغیر نفس قابل تبیین است. این پرسش وقتی جدی تر مطرح میشود که انسان در عالم برزخ و آخرت نیز بر اساس برخی آیات و روایات از نوعی تکامل یا تجدد احوال برخوردار است. اگر در این دنیا نفس مجرد انسان همراه با بدن مادی است و بدن به نوعی برای تکامل آن نقش اعدادی دارد اما در برزخ و آخرت، دیگر سخن از بدن مادی در کار نیست؛ ازاینرو پرسش چگونگی تبیین حرکت نفس انسانی با قوت بیشتری در مورد تکامل، تغیر و حرکت در برزخ و آخرت مطرح میشود.
این تحقیق در پی آن است که به بررسی چگونگی سازگاری تجرد نفس با تغیر آن بپردازد و در صورت امکان تبیینی معقول از سازگاری به دست دهد، تبیینی که به بسیاری از پرسشهای موجود در باره تعالیم دینی در باب تکامل نفس پاسخ خواهد داد. ارائه چنین تبیینی نیازمند بررسی آراء و نظریات پیرامون این موضوع و نیز بررسی آیات و روایات است. آیا به راستی برای تبیین تغیر نفس باید از مبنای اغلب فیلسوفان مبنی بر ثبات مجرد و انحصار حرکت به مادیات دست کشید یا آنکه به گونه ای دیگر نیز میتوان در مجردی هم چون نفس حرکت و تکامل را پذیرفت.
این نوشتار در پنج فصل سامان یافته است. فصل نخست صورتبندی مسئله ناسازگاری تجرد نفس با حرکت تکاملی آن است. از فصل دوم به بعد در هر یک از فصول به ترتیب یکی از تبیینهای ارائه شده در مورد چگونگی سازگاری تجرد نفس با حرکت آن گزارش و بررسی شده است. فصل دوم به تبیین سازگاری با پذیرش نظریه ثبات نفس و حرکت در اعراض، فصل سوم به تبیین سازگاری با پذیرش نظریه حرکت جوهری، فصل چهارم به تبیین سازگاری با نفی تجرد تام از نفس و آخرین فصل به بررسی تیبین سازگاری با پذیرش حرکت در مجردات پرداخته است.
متن کامل کتاب از لینک زیر دریافت کنید.
https://goo.gl/D47iei
#معرفی_آثار_علمی
#علیرضا_اسعدی
#کانال_رسمی_پژوهشکده_فلسفه_وکلام
🆔 @philtheo
علیرضا اسعدی؛ تهیهكننده: پژوهشكده فلسفه و كلام اسلامی؛ چاپ اول، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1395، 204 ص رقعی.
موجود در فلسفه به مجرد و مادی تقسیم میشود. مجرد، موجودى است که ويژگيهاى امور مادى را ندارد. به نظر اغلب فلاسفه یکی از ویژگیهای امور مادی و جسمانی حرکت است؛ ازاینرو عالم ماده آمیخته ای از قوه و فعل است و این قوا و استعدادها به تدریج به فعلیت تبدیل میشوند و شیء مادی تغییر میکند. بنابر این، چون موجود مجرد در مقابل موجود مادی است، باور رائج در فلسفه این است که در مجردات هیچ گونه¬ حرکتی راه ندارد؛ ازاینرو در تقسیمی دیگر موجود به ثابت و متغیر تقسیم میشود. مجرد از ثبات برخوردار است بر خلاف مادی که متغیر است.
از سوی دیگر یکی از مهم ترین مباحث فلسفی که از دیر باز مورد توجه بوده، نفس است، که در ادیان و از جمله دین اسلام نیز به معرفت آن اهتمام زیادی داده شده است. در میان مباحث نفسشناسی، پرسش مهم این است که اگر به باور فیلسوفان، نفس انسانی مجرد است، با توجه به آنکه مجرد از ثبات و فعلیت برخوردار است چگونه حرکت و تغیر نفس قابل تبیین است. این پرسش وقتی جدی تر مطرح میشود که انسان در عالم برزخ و آخرت نیز بر اساس برخی آیات و روایات از نوعی تکامل یا تجدد احوال برخوردار است. اگر در این دنیا نفس مجرد انسان همراه با بدن مادی است و بدن به نوعی برای تکامل آن نقش اعدادی دارد اما در برزخ و آخرت، دیگر سخن از بدن مادی در کار نیست؛ ازاینرو پرسش چگونگی تبیین حرکت نفس انسانی با قوت بیشتری در مورد تکامل، تغیر و حرکت در برزخ و آخرت مطرح میشود.
این تحقیق در پی آن است که به بررسی چگونگی سازگاری تجرد نفس با تغیر آن بپردازد و در صورت امکان تبیینی معقول از سازگاری به دست دهد، تبیینی که به بسیاری از پرسشهای موجود در باره تعالیم دینی در باب تکامل نفس پاسخ خواهد داد. ارائه چنین تبیینی نیازمند بررسی آراء و نظریات پیرامون این موضوع و نیز بررسی آیات و روایات است. آیا به راستی برای تبیین تغیر نفس باید از مبنای اغلب فیلسوفان مبنی بر ثبات مجرد و انحصار حرکت به مادیات دست کشید یا آنکه به گونه ای دیگر نیز میتوان در مجردی هم چون نفس حرکت و تکامل را پذیرفت.
این نوشتار در پنج فصل سامان یافته است. فصل نخست صورتبندی مسئله ناسازگاری تجرد نفس با حرکت تکاملی آن است. از فصل دوم به بعد در هر یک از فصول به ترتیب یکی از تبیینهای ارائه شده در مورد چگونگی سازگاری تجرد نفس با حرکت آن گزارش و بررسی شده است. فصل دوم به تبیین سازگاری با پذیرش نظریه ثبات نفس و حرکت در اعراض، فصل سوم به تبیین سازگاری با پذیرش نظریه حرکت جوهری، فصل چهارم به تبیین سازگاری با نفی تجرد تام از نفس و آخرین فصل به بررسی تیبین سازگاری با پذیرش حرکت در مجردات پرداخته است.
متن کامل کتاب از لینک زیر دریافت کنید.
https://goo.gl/D47iei
#معرفی_آثار_علمی
#علیرضا_اسعدی
#کانال_رسمی_پژوهشکده_فلسفه_وکلام
🆔 @philtheo
pajoohaan.ir
مجرد سیال: تبیین سازگاری تجرد نفس با تغیر آن
مسئله سازگاری یا ناسازگاری تجرد نفس با حرکت و تغیّر آن از دغدغه های اساسی در علم النفس فلسفی است.فیلسوفان از یک سو از حرکت، تغیّر و استکمال نفس سخن میگویند و از سوی دیگر، نفس را مجرد و مجردات را ثابت و فاقد هرگونه تغییری میدانند. اگر نفس انسانی مجرد است و…
Forwarded from ■پژوهشکده فلسفه و کلام■
✍️فصل پنجم مستقیماً به بررسی امکان تشخیص آگاهی به عنوان یک ویژگی نوخاسته میپردازد. در این فصل، این پرسش مورد توجه قرار گرفته است که آیا ویژگی آگاهی، شاخصههای ویژگیهای نوخاسته را که در فصل اول معرفی شدهاند، داراست یا خیر. چالشبرانگیزترین شاخصه در این میان، شاخصه تحویلناپذیری است. بنابراین، استدلالهای موجود در مورد تحویلناپذیری ویژگی آگاهی به ویژگیهای فیزیولوژی عصبی بهتفصیل بررسی شدهاند. در این قسمت از آرا و استدلالهای سول کریپکی، تامس نیگل، فرانک جکسون، دیوید چالمرز و ند بلاک استفاده شده است. گفتنی است از آنجا که آگاهی و به طور کلی ویژگیهای ذهنی یکی از بهترین نامزدها و به نظر برخی تنها نامزد ممکن برای نوخاستگی وجودشناختی به شمار میرود ، ویژگیهای ذهنی به عنوان مثالی از ویژگیهای نوخاسته به طور گسترده در فصل اول و در هنگام تشخیص شاخصههای نوخاستگی نیز مورد اشاره قرار گرفتهاند.
با بررسی استدلالهای مطرح شده به نفع تحویلناپذیری ویژگی آگاهی و انتقادات وارد شده میتوان گفت که شواهد خوبی برای تحویلناپذیر دانستن ویژگی آگاهی به ویژگیهای فیزیولوژی عصبی یا به طور خلاصه به ویژگیهای فیزیکی در دست است. با توجه به این نکته و دارا بودن دیگر شاخصههای ویژگیهای نوخاسته، میتوان آگاهی را یک ویژگی نوخاسته دانست.
در فصل ششم، مبحث نوخاستهگرایی جوهری طرح شده است. در این فصل، ابتدا مفهوم جوهر بهاجمال بررسی شده است، سپس با طرح و رد دیدگاه غیرجوهری نسبت به ذهن، امکان در نظر گرفتن سابجکتهای آگاه به عنوان جواهر نوخاسته بررسی شده است. با اتکا به تحویلناپذیری آگاهی میتوان به نفع وجود جواهر آگاه نوخاسته نیز استدلال کرد، این موضوع در ادامه فصل ششم بهتفصیل مطرح شده است. در این بخش، عمدتاً بر آرای ویلیام هسکر، جاناتان لو، تیموتی اکانر، جاناتان جیکوبز و پاتریک تونر تکیه شده است.
برای خرید کتاب و دسترسی به متن کامل کتاب به لینک زیر مراجعه کنید.
http://bit.ly/2iAexF0
#معرفی_آثار_علمی
#کانال_رسمی_پژوهشکده_فلسفه_وکلام
🆔 @philtheo
با بررسی استدلالهای مطرح شده به نفع تحویلناپذیری ویژگی آگاهی و انتقادات وارد شده میتوان گفت که شواهد خوبی برای تحویلناپذیر دانستن ویژگی آگاهی به ویژگیهای فیزیولوژی عصبی یا به طور خلاصه به ویژگیهای فیزیکی در دست است. با توجه به این نکته و دارا بودن دیگر شاخصههای ویژگیهای نوخاسته، میتوان آگاهی را یک ویژگی نوخاسته دانست.
در فصل ششم، مبحث نوخاستهگرایی جوهری طرح شده است. در این فصل، ابتدا مفهوم جوهر بهاجمال بررسی شده است، سپس با طرح و رد دیدگاه غیرجوهری نسبت به ذهن، امکان در نظر گرفتن سابجکتهای آگاه به عنوان جواهر نوخاسته بررسی شده است. با اتکا به تحویلناپذیری آگاهی میتوان به نفع وجود جواهر آگاه نوخاسته نیز استدلال کرد، این موضوع در ادامه فصل ششم بهتفصیل مطرح شده است. در این بخش، عمدتاً بر آرای ویلیام هسکر، جاناتان لو، تیموتی اکانر، جاناتان جیکوبز و پاتریک تونر تکیه شده است.
برای خرید کتاب و دسترسی به متن کامل کتاب به لینک زیر مراجعه کنید.
http://bit.ly/2iAexF0
#معرفی_آثار_علمی
#کانال_رسمی_پژوهشکده_فلسفه_وکلام
🆔 @philtheo
pajoohaan.ir
نوخاستگی و آگاهی
پاسخهای متعددی برای مسئله ذهن و بدن مطرح شده است که هر کدام مورد نقادیهای جدی قرار گرفتهاند. در این میان، نوخاستهگرایان کوشیدهاند موضعی میانی را مطرح کنند
که هم از اشکالات دوگانهانگاری دکارتی به دور باشد و هم نقدهای اساسی علیه مادیانگاری بهویژه…
که هم از اشکالات دوگانهانگاری دکارتی به دور باشد و هم نقدهای اساسی علیه مادیانگاری بهویژه…
Forwarded from ■پژوهشکده فلسفه و کلام■
چکیده_برخی_از_آثار_پژوهشی_پژوهشکده.avi
49.6 MB
Forwarded from ■پژوهشکده فلسفه و کلام■
✍️چکیده کتاب تأثیر گناه بر معرفت از دیدگاه غزالی ( دکتر زهرا پورسینا )✅
این کتاب تأثیرات معرفتی گناه را به منزله مقولهای دینی-اخلاقی، در اندیشه متفکر بزرگ مسلمان، امام محمد غزالی پیمیگیرد. نگارنده با قراردادن مسئله در ساختاری نظاممند، از دریچه تعامل ساحتهای نفس به موضوع مینگرد. در نظام معرفتشناسی غزالی، با عنایت به تأثیر و تأثرات متقابل ساحتهای نفس، معرفت یقینی، محصول فرایندی معرفتی ـ اخلاقی است و بدون درنظرگرفتن تأثیرات مثبت و منفی ساحتهای عاطفی و ارادی به دست نمیآید. در این نظام، عالیترین مرتبۀ معرفت، مرتبۀ نبوی معرفت است که انبیای الاهی بدان مجهزند و غایت نهایی آفرینش همۀ انسانها نیز دستیابی به چنان سطحی از معرفت است. به نظر نگارنده، این سطح از معرفت، معرفتی کشفی است، اما نه به معنای کشفی صوفیانه؛ بلکه کشفی مبتنی بر برهان؛ که به لحاظ ماهوی ظهور عالیتر مرتبۀ عقل استدلالی است. دستیابی به چنان مرتبهای علاوه بر تحصیل علم، مستلزم پاکسازی ساحتهای عاطفی-ارادی از هر آن چیزی است که به نحوی ذیل عنوان «گناه» قرار میگیرد. تأثیر گناه بر معرفت در اندیشه غزالی تأثیری واقعی و نفسالامری و به حدی است که عقل برای روی¬کردن به مبادی عالی و داشتن نگاه و التفات غیرخودمحورانه، نیازمند یاری کسی است که در مرتبۀ عقل قدسی، یعنی عقل پیراسته و متصل به عقل مطلق قرار دارد. با چنین یاری و همراهی¬ای است که ساحتهای غیرعقیدتی طبق بایدها و نبایدهای نشئت گرفته از سطح علم مکاشفه انضباط مییابند و عقل به رشدی دستمییابد که در غایت آن، میتواند به معرفتی پیراسته از خطا و تردید در حوزۀ واقعیتها و ارزشها و تکالیف نایل گردد؛ ازاینرو، نیاز انسانها به نبی، نه به دلیل ناتوانی عقلشان، بلکه به دلیل آسیبپذیری عقل از تأثیرات گناهان و نیازمندی به محافظت از توانمندی آن است.
#کانال_رسمی_پژوهشکده_فلسفه_وکلام
#زهرا_پور_سینا
#آثار_پژوهشی
🆔 @philtheo
این کتاب تأثیرات معرفتی گناه را به منزله مقولهای دینی-اخلاقی، در اندیشه متفکر بزرگ مسلمان، امام محمد غزالی پیمیگیرد. نگارنده با قراردادن مسئله در ساختاری نظاممند، از دریچه تعامل ساحتهای نفس به موضوع مینگرد. در نظام معرفتشناسی غزالی، با عنایت به تأثیر و تأثرات متقابل ساحتهای نفس، معرفت یقینی، محصول فرایندی معرفتی ـ اخلاقی است و بدون درنظرگرفتن تأثیرات مثبت و منفی ساحتهای عاطفی و ارادی به دست نمیآید. در این نظام، عالیترین مرتبۀ معرفت، مرتبۀ نبوی معرفت است که انبیای الاهی بدان مجهزند و غایت نهایی آفرینش همۀ انسانها نیز دستیابی به چنان سطحی از معرفت است. به نظر نگارنده، این سطح از معرفت، معرفتی کشفی است، اما نه به معنای کشفی صوفیانه؛ بلکه کشفی مبتنی بر برهان؛ که به لحاظ ماهوی ظهور عالیتر مرتبۀ عقل استدلالی است. دستیابی به چنان مرتبهای علاوه بر تحصیل علم، مستلزم پاکسازی ساحتهای عاطفی-ارادی از هر آن چیزی است که به نحوی ذیل عنوان «گناه» قرار میگیرد. تأثیر گناه بر معرفت در اندیشه غزالی تأثیری واقعی و نفسالامری و به حدی است که عقل برای روی¬کردن به مبادی عالی و داشتن نگاه و التفات غیرخودمحورانه، نیازمند یاری کسی است که در مرتبۀ عقل قدسی، یعنی عقل پیراسته و متصل به عقل مطلق قرار دارد. با چنین یاری و همراهی¬ای است که ساحتهای غیرعقیدتی طبق بایدها و نبایدهای نشئت گرفته از سطح علم مکاشفه انضباط مییابند و عقل به رشدی دستمییابد که در غایت آن، میتواند به معرفتی پیراسته از خطا و تردید در حوزۀ واقعیتها و ارزشها و تکالیف نایل گردد؛ ازاینرو، نیاز انسانها به نبی، نه به دلیل ناتوانی عقلشان، بلکه به دلیل آسیبپذیری عقل از تأثیرات گناهان و نیازمندی به محافظت از توانمندی آن است.
#کانال_رسمی_پژوهشکده_فلسفه_وکلام
#زهرا_پور_سینا
#آثار_پژوهشی
🆔 @philtheo