پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
781 subscribers
6.1K photos
652 videos
316 files
5.83K links
اخبار نشستها، همایشها، گزارشهای تصویری، انتشار کتب و مجلات، و معرفی آثار، محصولات، اعضای هیات علمی و محققان پژوهشگاه در:
کانال پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
به نشانی: @isca24
آدرس اینترنتی:
www.isca.ac.ir
ارتباط با ادمین کانال:
@Isca25
Download Telegram
Forwarded from ■پژوهشکده فلسفه و کلام■
✍️معرفی کتاب مجرد سیال؛ بررسی چگونگی تجرّد نفس با تغیّر ‏آن

علیرضا اسعدی؛ تهیه‌كننده: پژوهشكده فلسفه و كلام اسلامی؛ ‏چاپ اول، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1395، 204 ‏ص رقعی.‏
موجود در فلسفه به مجرد و مادی تقسیم می‌شود. مجرد، موجودى ‏است که ويژگي‌هاى امور مادى را ندارد. به نظر اغلب فلاسفه یکی از ‏ویژگی‌های امور مادی و جسمانی حرکت است؛ از‌این‌رو عالم ماده ‏آمیخته ای از قوه و فعل است و این قوا و استعدادها به تدریج به فعلیت ‏تبدیل می‌شوند و شیء مادی تغییر می‌کند. بنابر این، چون موجود مجرد ‏در مقابل موجود مادی است، باور رائج در فلسفه این است که در ‏مجردات هیچ گونه¬ حرکتی راه ندارد؛ از‌این‌رو در تقسیمی دیگر موجود ‏به ثابت و متغیر تقسیم می‌شود. مجرد از ثبات برخوردار است بر خلاف ‏مادی که متغیر است. ‏
از سوی دیگر یکی از مهم ترین مباحث فلسفی که از دیر باز مورد ‏توجه بوده، نفس است، که در ادیان و از جمله دین اسلام نیز به معرفت آن ‏اهتمام زیادی داده شده است. در میان مباحث نفس‌شناسی، پرسش مهم ‏این است که اگر به باور فیلسوفان، نفس انسانی مجرد است، با توجه به ‏آنکه مجرد از ثبات و فعلیت برخوردار است چگونه حرکت و تغیر نفس ‏قابل تبیین است. این پرسش وقتی جدی تر مطرح می‌شود که انسان در ‏عالم برزخ و آخرت نیز بر اساس برخی آیات و روایات از نوعی تکامل ‏یا تجدد احوال برخوردار است. اگر در این دنیا نفس مجرد انسان همراه با ‏بدن مادی است و بدن به نوعی برای تکامل آن نقش اعدادی دارد اما در ‏برزخ و آخرت، دیگر سخن از بدن مادی در کار نیست؛ از‌این‌رو پرسش ‏چگونگی تبیین حرکت نفس انسانی با قوت بیشتری در مورد تکامل، تغیر ‏و حرکت در برزخ و آخرت مطرح می‌شود.‏
این تحقیق در پی آن است که به بررسی چگونگی سازگاری تجرد ‏نفس با تغیر آن بپردازد و در صورت امکان تبیینی معقول از سازگاری به ‏دست دهد، تبیینی که به بسیاری از پرسش‌های موجود در باره تعالیم ‏دینی در باب تکامل نفس پاسخ خواهد داد. ارائه چنین تبیینی نیازمند ‏بررسی آراء و نظریات پیرامون این موضوع و نیز بررسی آیات و روایات ‏است. آیا به راستی برای تبیین تغیر نفس باید از مبنای اغلب فیلسوفان ‏مبنی بر ثبات مجرد و انحصار حرکت به مادیات دست کشید یا آنکه به ‏گونه ای دیگر نیز می‌توان در مجردی هم چون نفس حرکت و تکامل را ‏پذیرفت.‏
این نوشتار در پنج فصل سامان یافته است. فصل نخست صورتبندی ‏مسئله ناسازگاری تجرد نفس با حرکت تکاملی آن است. از فصل دوم به ‏بعد در هر یک از فصول به ترتیب یکی از تبیین‌های ارائه شده در مورد ‏چگونگی سازگاری تجرد نفس با حرکت آن گزارش و بررسی شده ‏است. فصل دوم به تبیین سازگاری با پذیرش نظریه ثبات نفس و حرکت ‏در اعراض، فصل سوم به تبیین سازگاری با پذیرش نظریه حرکت ‏جوهری، فصل چهارم به تبیین سازگاری با نفی تجرد تام از نفس و ‏آخرین فصل به بررسی تیبین سازگاری با پذیرش حرکت در مجردات ‏پرداخته است.‏
متن کامل کتاب از لینک زیر دریافت کنید.
https://goo.gl/D47iei
#معرفی_آثار_علمی
#علیرضا_اسعدی
#کانال_رسمی_پژوهشکده_فلسفه_وکلام
🆔 @philtheo
Forwarded from ■پژوهشکده فلسفه و کلام■
✍️فصل پنجم مستقیماً به بررسی امکان تشخیص آگاهی به عنوان یک ‏ویژگی نوخاسته می‌پردازد. در این فصل، این پرسش مورد توجه قرار ‏گرفته است که آیا ویژگی آگاهی، شاخصه‌های ویژگی‌های نوخاسته را ‏که در فصل اول معرفی شده‌اند، داراست یا خیر. چالش‌‌برانگیزترین ‏شاخصه در این میان، شاخصه تحویل‌ناپذیری است. بنابراین، استدلال‌های ‏موجود در مورد تحویل‌ناپذیری ویژگی آگاهی به ویژگی‌های فیزیولوژی ‏عصبی به‌تفصیل بررسی شده‌اند. در این قسمت از آرا و استدلال‌های ‏سول کریپکی، تامس نیگل، فرانک جکسون، دیوید چالمرز و ند بلاک ‏استفاده شده است. گفتنی است از آنجا که آگاهی و به طور کلی ‏ویژگی‌های ذهنی یکی از بهترین نامزدها و به نظر برخی تنها نامزد ممکن ‏برای نوخاستگی وجودشناختی به شمار می‌رود ، ویژگی‌های ذهنی به ‏عنوان مثالی از ویژگی‌های نوخاسته به طور گسترده در فصل اول و در ‏هنگام تشخیص شاخصه‌های نوخاستگی نیز مورد اشاره قرار گرفته‌اند. ‏
با بررسی استدلال‌های مطرح شده به نفع تحویل‌ناپذیری ویژگی ‏آگاهی و انتقادات وارد شده می‌توان گفت که شواهد خوبی برای ‏تحویل‌ناپذیر دانستن ویژگی آگاهی به ویژگی‌های فیزیولوژی عصبی یا ‏به طور خلاصه به ویژگی‌های فیزیکی در دست است. با توجه به این نکته ‏و دارا بودن دیگر شاخصه‌های ویژگی‌های نوخاسته، می‌توان آگاهی را ‏یک ویژگی نوخاسته دانست. ‏
در فصل ششم، مبحث نوخاسته‌گرایی جوهری طرح شده است. در ‏این فصل، ابتدا مفهوم جوهر به‌اجمال بررسی شده است، سپس با طرح و ‏رد دیدگاه غیرجوهری نسبت به ذهن، امکان در نظر گرفتن سابجکت‌های ‏آگاه به عنوان جواهر نوخاسته بررسی شده است. با اتکا به تحویل‌ناپذیری ‏آگاهی می‌توان به نفع وجود جواهر آگاه نوخاسته نیز استدلال کرد، این ‏موضوع در ادامه فصل ششم به‌تفصیل مطرح شده است. در این بخش، ‏عمدتاً بر آرای ویلیام هسکر، جاناتان لو، تیموتی اکانر، جاناتان جیکوبز و ‏پاتریک تونر تکیه شده است.‏
برای خرید کتاب و دسترسی به متن کامل کتاب به لینک زیر مراجعه کنید.
http://bit.ly/2iAexF0
#معرفی_آثار_علمی
#کانال_رسمی_پژوهشکده_فلسفه_وکلام
🆔 @philtheo
‏ ‏
Forwarded from ■پژوهشکده فلسفه و کلام■
✍️چکیده کتاب تأثیر گناه بر معرفت از دیدگاه غزالی ( دکتر زهرا پورسینا )

این کتاب تأثیرات معرفتی گناه را به منزله مقوله‌ای دینی-اخلاقی، در اندیشه متفکر بزرگ مسلمان، ‏امام محمد غزالی پی‌می‌گیرد. نگارنده با قراردادن مسئله در ساختاری نظام‌مند، از دریچه تعامل ‏ساحت‌های نفس به موضوع می‌نگرد. در نظام معرفت‌شناسی غزالی، با عنایت به تأثیر و تأثرات متقابل ‏ساحت‌های نفس، معرفت یقینی، محصول فرایندی معرفتی ـ اخلاقی است و بدون درنظرگرفتن ‏تأثیرات مثبت و منفی ساحت‌های عاطفی و ارادی به دست نمی‌آید. در این نظام، عالی‌ترین مرتبۀ ‏معرفت، مرتبۀ نبوی معرفت است که انبیای الاهی بدان مجهزند و غایت نهایی آفرینش همۀ انسان‌ها ‏نیز دستیابی به چنان سطحی از معرفت است. به نظر نگارنده، این سطح از معرفت، معرفتی کشفی ‏است، اما نه به معنای کشفی صوفیانه‌‌؛ بلکه کشفی مبتنی بر برهان؛ که به لحاظ ماهوی ظهور عالی‌تر ‏مرتبۀ عقل استدلالی است. دستیابی به چنان مرتبه‌ای علاوه بر تحصیل علم، مستلزم پاکسازی ‏ساحت‌های عاطفی-ارادی از هر آن چیزی است که به نحوی ذیل عنوان «گناه» قرار می‌گیرد. تأثیر ‏گناه بر معرفت در اندیشه غزالی تأثیری واقعی و نفس‌الامری و به حدی است که عقل برای روی¬کردن ‏به مبادی عالی و داشتن نگاه و التفات غیرخودمحورانه، نیازمند یاری کسی است که در مرتبۀ عقل ‏قدسی، یعنی عقل پیراسته و متصل به عقل مطلق قرار دارد. با چنین یاری و همراهی¬ای است که ‏ساحت‌های غیرعقیدتی طبق بایدها و نبایدهای نشئت گرفته از سطح علم مکاشفه انضباط می‌یابند و ‏عقل به رشدی دست‌می‌یابد که در غایت آن، می‌تواند به معرفتی پیراسته از خطا و تردید در حوزۀ ‏واقعیت‌ها و ارزش‌ها و تکالیف نایل گردد؛ از‌این‌رو، نیاز انسان‌ها به نبی، نه به دلیل ناتوانی عقلشان، ‏بلکه به دلیل آسیب‌پذیری عقل از تأثیرات گناهان و نیازمندی به محافظت از توان‌مندی آن است.‏
#کانال_رسمی_پژوهشکده_فلسفه_وکلام
#زهرا_پور_سینا
#آثار_پژوهشی
🆔 @philtheo