اندر احوالات توسعه، با چاشنی اقتصاد، سیاست و فرهنگ
124 subscribers
39 photos
31 videos
5 files
306 links
Download Telegram
مصاحبه بی‌بی‌سی با محسن میلانی در مورد مشکل آمریکا با ایران

https://www.instagram.com/reel/DHZ0rXLIdoL/?igsh=MWNwN2N5bnA1bG9vZQ==
🇮🇷 ایران و دوراهی سرنوشت‌ساز

✍️ خلاصه‌ای از یادداشت دکتر مسعود نیلی در شماره امروز روزنامه دنیای اقتصاد

▪️۱۲ روز بحرانی گذشت، اما ایران همچنان پابرجا ماند؛ مثل همیشه، معلمی صبور برای ما بازیگوش‌ها.

🔻 ایران امروز بر سر یک دو راهی تاریخی در حکمرانی قرار گرفته:

🔴 نگاه اول: حکمرانی با محوریت مبارزه دائمی
🔹 نگاه درون‌گرا، اقتصاد دستوری و خودکفایی مطلق
🔹 تقابل مستمر با قدرت‌های جهانی با هدف دفع ظلم
🔹 رفاه عمومی را بی‌ارزش می‌داند؛ توسعه را مفهومی غرب‌زده می‌بیند
🔹 تمرکز بر دشمن‌سازی، خلوص ایدئولوژیک، سرکوب تنوع
🔹 هزینه‌های درگیری و نادیده گرفتن واقعیات داخلی

در این نگاه، واژه توسعه یک واژه غربی و تداعی‌کننده پارادایم وابستگی است. پس باید از گفتمان حکمرانی بومی حذف شود. در عرصه فرهنگی هم، جامعه باید نمایشگاهی یکدست و یکپارچه برای این مبارزه به چشم بیاید. مبارزه بیرونی به اندازه‌ای مهم و تعیین‌کننده است که اعمال انواع محدودیت‌ها در داخل توجیه‌پذیر است. هسته خودی هرچه هم کوچک، باید مرتب پالایش شود و درجه خلوصش افزایش پیدا کند و بالا رفتن درجه خلوص، اهمیتی به مراتب، بیشتر از گستره دایره خودی دارد. غافل از اینکه این رویکرد، جامعه را چون مخروط بلند ارتفاعی که سر و ته ایستاده، ناپایدار می‌سازد. این نگاه، باخود حق‌پنداری جزم‌اندیشانه، از محاسبه و تحلیل هزینه فایده که به درجاتی از نتیجه‌گرایی پایبند است، دوری می‌جوید.


🔴 نگاه دوم: حکمرانی با محوریت مردم و مصلحت عمومی
🔹 حکومت از مردم می‌آید؛ پاسخ‌گو و شفاف باید باشد
🔹 رشد اقتصادی، عدالت اجتماعی، فرصت برابر برای همه
🔹 تعامل بین‌المللی بدون وابستگی؛ عقلانیت و محاسبه هزینه‌فایده
🔹 صلح اصل است؛ نه به‌معنای تسلیم، بلکه ابزار پیشرفت
🔹 حکمرانی علمی، داده‌محور و واقع‌گرا


چین امروز بسیار وابسته به آمریکاست همان‌طور که آمریکا هم وابسته به چین است. چین در زمره مستقل‌ترین کشورهای دنیاست هرچند دومین واردکننده بزرگ کالا و خدمات از جهان و به ویژه از آمریکا است. در این نگاه، صلح یک اصل است و به هیچ‌وجه مترادف با پذیرش ظلم نیست. در این نگاه، داده و محاسبه و تحلیل متکی به آن، حرف اول را می‌زند. لذا آرزوها هرچند بزرگ، آن‌گاه که نتوانند به ثمر نشینند، به ضد خود تبدیل می‌شوند. باید روی زمین و در عرصه واقعیت‌ها زندگی کرد. هرچه در عرصه تحقق عدالت جهانی بی‌پرواتر و ابزاری‌تر اقدام کنیم، از عرصه عدالت داخلی دورتر می‌شویم.


👈 ناترازی‌های داخلی از هر دشمن خارجی خطرناک‌ترند
👈 ادامه مسیر تقابل و انزوا، کشور را به مرز زیست‌ناپذیری می‌رساند

عبور از بحران، نیازمند:
▪️ به رسمیت شناختن تنوع جامعه
▪️ کاهش دشمنان و افزایش دوستان
▪️ بهره‌گیری از ظرفیت‌های جهانی

🔚 ایران امروز باید انتخاب کند:
راه کینه‌ورزی یا
🕊 راه مصلحت عمومی آینده‌نگرانه

📍«همه می‌روند، آنچه می‌ماند ایران است و مردمش و نام نیک خیرخواهانش و دیگر هیچ…» 🇮🇷❤️

🖇️ متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید.

@MasoudNili
✔️ پرچم‌هایی که بدون صدا فرود می‌آیند
✍🏼سهند ایرانمهر

در میانه‌ دود، بحران و سیطره‌ی بمب‌افکن‌ها، چیزی هست که قدرتمندترین سامانه دفاعی محسوب می‌شود: سرمایه اجتماعی . و از قضا، در تجاوز اخیر اسرائیل به خاک ایران، آنچه بیش از موشک و پهپاد دیده شد، همبستگی ملی بود همان پدیده‌ای که اسرائیل انتظار داشت به نقطه‌ی ضعف ایران بدل شود، نه نقطه قوت آن.

در نگاه تل‌آویو، جامعه ایرانی در معرض خشم انباشته از بحران اقتصادی، فساد ساختاری، و انسداد سیاسی، آماده‌ی انفجار است؛ کافی‌ست یک جرقه بیندازی تا این خشم به‌جای مقابله با دشمن خارجی، متوجه حکومت شود. راهبرد ساده‌ای که پیش‌تر در لیبی، سوریه، و حتی عراق آزموده شده بود اما یک اتفاق نیفتاد: مردم ایران – در کمال پیچیدگی و تناقض – در برابر حمله خارجی، به جای شورش، واکنش ملی‌گرایانه نشان دادند. در علم سیاست، این پدیده را «اثر گردآمدن دور پرچم»* می‌نامند: زمانی که تهدید بیرونی، شکاف‌های درونی را موقتاً به تعویق می‌اندازد. برای ملت‌ها وقتی پای وطن در میان است، یک پرچم و یک جغرافیا معنا پیدا می‌کند اما واقعیت تاریخی موید این است که این همبستگی، لزوما دایمی و پایدار نیست.

تجربه‌های تاریخی گواهی می‌دهند که اگر حکومت از این همراهی برای بازسازی رابطه‌اش با ملت استفاده نکند، سرمایه اجتماعی به‌سرعت دود می‌شود؛ بدون صدا، بی‌آنکه کسی فریاد بزند: پایان وحدت.
در تاریخ موارد متعددی از این حالت ثبت شده است:

در ۱۹۳۹، پس از تهاجم نازی‌ها، فرانسوی‌ها با غرور ملی در کنار ارتش و دولت ایستادند. اما مدیریت ناکارآمد، اختلافات داخلی و بی‌اعتمادی به طبقه سیاسی، این انسجام را در عرض چند ماه از هم پاشید.در مه ۱۹۴۰، فرانسه بدون مقاومت واقعی سقوط کرد، و دولت ویشی که با آلمان همکاری کرد، سمبلی از سقوط اخلاقی و سیاسی وحدت ملی شد.
در تابستان ۱۹۱۴، با اعلام بسیج عمومی، خیابان‌های سن‌پترزبورگ و مسکو پر از مردم پرشور بود. روحیه‌ی ملی‌گرایی و وفاداری به تزار به اوج رسید. اما با طولانی شدن جنگ، بی‌کفایتی فرماندهان، کمبود نان، و بی‌عدالتی اجتماعی، همان مردم در کمتر از سه سال به خیابان‌ها آمدند، این بار نه برای وطن، که علیه تزار. بنابراین انقلاب فوریه ۱۹۱۷ نه در اثر شکست نظامی، بلکه در پی فروپاشی سرمایه اجتماعی رخ داد.

در اینجا وقتی سخن از تلاش برای حفظ انسجام می‌کنیم نباید فراموش نکنیم: انسجام، اضطراری نیست؛ راهبردی است. در ایران امروز، خطر این است که قدرت حاکم، همبستگی اخیر را صرفاً پدیده‌ای موقتی بداند، نه فرصتی برای بازسازی اعتماد در حالیکه اعتماد عمومی مثل پلاسماست: نمی‌توان آن را ذخیره کرد؛ بلکه باید دائم تولید شود. نقش حکومت فقط در استفاده تبلیغاتی از همراهی ملی نیست، بلکه در تبدیل آن به رابطه‌ای پایدار، مسئولانه، و متقابل است. همدلی مردم نباید فقط پاسخ به بمباران باشد، بلکه باید نشانه‌ای از ایمان به کشوری باشد که در آن زندگی می‌کنند، و بدان دل بسته‌اند و این وضعیت لوازمی دارد. لوازمی که هرچند از دید برخی که مطالبم را می‌خوانند به« آب در هاون کوبیدن» تعبیر می‌شود اما یک نویسنده ناگزیر از بیان است چه شنیده شود و چه نادیده گرفته شود.

برای حفظ این انسجام، باید زبان تهدید و حذف جای خود را به زبان گفت‌وگو و پذیرش نقد بدهد. معترضان، نه دشمن، بلکه نشانه‌ی حیاتی جامعه تلقی شوند. راه بر آرزوفروشان بسته و شجاعت تکیه بر عقلانیت در برابر ارواح لبریز از هیجان و افراط و هورا گفتن‌هایشان احیا شود. رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران مستقل، به‌جای حذف، تبدیل به پل گفت‌وگوی ملی شوند. تصمیم‌های استراتژیک، با رضایت و مشارکت مردم و با لحاظ منفعت جمعی مردم گرفته و شفاف و صادقانه درمیان گذاشته شوند. حلقه بسته الیت‌ها با چهره‌های تکراری و همیشه در قدرت به نفع ورود نیروهای جوان و کارامد باز و زخم‌های گذشته ترمیم و به این نکته اندیشیده شود که چگونه زندانی دربندی از همانجا سخن از وطن و دفاع از کشور می‌گوید و در بیرون خیانتکارانی که به غیرقابل نفوذترین بخش تصمیم‌گیری‌ها دسترسی دارند، مخفیانه با دشمن همکاری می‌کنند.

خلاصه آنکه تغییری واقعی، ملموس و قابل لمس برای زندگی روزمره مردم باید آغاز شود؛ نه در حرف یا سخنان انگیزشی مجریان صدا و سیما که در نان، کار، و کرامت مردم. در عصر پهپاد و جنگ سایبری، ممکن است این جمله مهم تلقی نشود اما هنوز مهم‌ترین قدرت هر کشور، مردم آن هستند. اگر آن‌ها بمانند، کشور می‌ماند؛ اگر بروند – حتی بی‌صدا – چیزی از خاک، منابع یا سلاح باقی نمی‌ماند چندانکه بنجامین باربر گفت:
«ملت‌ها زمانی سقوط می‌کنند که دیگر اعتقاد ندارند عضوی از آینده سرزمین‌شان هستند»*

*
rally 'round the flag effect
**
If Mayors Ruled the World: Dysfunctional Nations, Rising Cities
@sahandiranmehr
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی) (Ahmad Zeidabadi)
از بیرونِ بازی!

سیاست همیشه مصداق "صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی" بوده است. منظورم این است که سیاست همچون کوه یخ شناور در اقیانوس است که نوک آن پیداست اما عمده‌اش در زیر آب است و دیده نمی‌شود. با این حال، معمولاً با دقت در روندها و فهم منطق تحولات، می‌توان از آنچه پیداست، تا اندازه‌ای بخش ناپیدای آن را کشف کرد و یا لااقل به صورت به نسبت صائبی حدس زد.
اما گاه سیاستی چنان شکل پیچیده و توطئه‌آمیزی به خود می‌گیرد که بدون اطلاع از نقشه‌های پشت پرده، حتی نمی‌توان در بارۀ حرکت‌های بعدی حدس صائبی مطرح کرد.
تیم ترامپ و دار و دستۀ نتانیاهو، سیاست خود را بخصوص در برابر ایران توطئه‌آمیز پیش می‌برند. فهم مختصات توطئه معمولاً بدون آگاهی از اصل توطئه امکانپذیر نیست. بنابراین از بیرون بازی نمی‌توان فهمید که کی چه کاره است!
همین جا اضافه کنم که نقشۀ توطئه‌آمیز با آنچه به نام "تئوری توطئه" نام گرفته ساحت متفاوتی دارد. تئوری توطئه ، مدیریت کل امور جهان را نتیجۀ نیرنگ یک مرکز پنهان و سرّی می‌داند، حال آنکه نقشه‌های توطئه‌آمیز امری موردی است و در همیشۀ تاریخ در نزاع‌های قدرت و ثروت در سطوح مختلفِ حکومتی و باندی و فردی مرسوم بوده است.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
Forwarded from اکبر گنجی
🎥بمباران ایرانِ‌ فاقد کلاهک هسته ای توسط آمریکا و اسرائیل دارای کلاهک های هسته ای کافی نبود: با توجه به اینکه مردم ایران رضا پهلوی و مریم رجوی را آدم حساب نمی کنند، با حمایت از گروه های تروریستی مسلح تجزیه طلب کُرد و بلوچ و... بسوی تجزیه ایران برویم👇👇

👈جروزالم پست

اسرائیل گام‌های اساسی برای تضعیف حزب‌الله، حماس و شبه‌نظامیان شیعه در خارج از کشور برداشته است، از جمله هدف قرار دادن مقامات ارشد سپاه پاسداران در داخل ایران از طریق عملیات نظامی. با این حال، این تلاش‌ها به تنهایی برای ایجاد تغییر رژیم کافی نیستند و اکنون باید یک استراتژی منسجم که از تحول سیاسی داخلی حمایت کند، به طور فعال دنبال شود.

🔺 در حال حاضر هیچ اپوزیسیون داخلی متحدی در ایران وجود ندارد که قادر به ایجاد چالشی مؤثر برای رژیم باشد - اما اپوزیسیونی با پتانسیل انجام این کار می‌تواند و باید در همبستگی با مردم ایران پرورش یابد. این امر با تلاش برای تضعیف زیرساخت‌های سرکوب داخلی رژیم، به ویژه بسیج سپاه پاسداران که وظیفه سرکوب مخالفان را بر عهده دارد، آغاز می‌شود. بسیج نقش محوری در سرکوب آزادی‌های مدنی و ایجاد خشونت مبتنی بر جنسیت دارد. تضعیف این دستگاه به ایجاد فضای لازم برای سازماندهی و مقاومت گسترده‌تر کمک می‌کند.

🔺 همچنین باید از جنبش‌های مقاومت مسلحانه در مناطق قومی حاشیه‌ای ایران حمایت شود. گروه‌های کُردی مانند حزب دموکرات کردستان ایران (PDKI)، حزب حیات آزاد (PJAK)، حزب آزادی کردستان (PAK) و کومله همچنان در غرب ایران (روژهلات) فعال هستند، در حالی که گروه‌های بلوچ در جنوب شرقی همچنان در برابر کنترل تهران مقاومت می‌کنند. اگرچه این گروه‌ها دارای سازمان و سلاح محلی هستند، اما فاقد ظرفیت لازم برای فعالیت فراتر از مناطق قومی خود هستند. ارتباط استراتژیک و هماهنگی با این جنبش‌ها می‌تواند به عنوان پایه‌ای برای یک اپوزیسیون منسجم‌تر و سراسری عمل کند.

🔺 در حالی که برخی از اعضای جامعه ایرانیان خارج از کشور از چهره‌های مخالف تبعیدی مانند رضا پهلوی یا مریم رجوی حمایت می‌کنند، این افراد فاقد حمایت معنادار در داخل ایران هستند و بعید است که به عنوان جایگزین‌های مناسبی برای رژیم فعلی عمل کنند. در غیاب یک اپوزیسیون داخلی متحد و معتبر، باید از استراتژی‌های جایگزین برای تسهیل تغییر پیروی کرد.

🔺 هماهنگی بین ایالات متحده، اسرائیل، شرکای اروپایی و اصلاح‌طلبان ایرانی برای رفع فقدان یک اپوزیسیون داخلی کارآمد ضروری است. همانطور که ایالات متحده در سال ۱۹۹۸ قانون آزادسازی عراق را برای حمایت از مخالفان مخالف صدام حسین تصویب کرد، یک قانون آزادسازی مشابه در ایران باید برای کمک به جنبش‌های طرفدار دموکراسی در داخل ایران ایجاد شود.

🔺 این امر شامل تقویت فعالیت‌های مردمی و کمک به تشکیل یک اپوزیسیون سیاسی سازمان‌یافته، مشابه نقشی که زمانی کنگره ملی عراق ایفا می‌کرد، خواهد بود. هدف از طریق کمک‌های مالی، حمایت لجستیکی و ارتباطات دیپلماتیک، شناسایی و توانمندسازی جایگزین‌های دموکراتیک و سکولار برای رژیم فعلی خواهد بود.

🔺 یک اپوزیسیون داخلی مشروع که قادر به در دست گرفتن قدرت در صورت فروپاشی رژیم باشد، برای جلوگیری از فرو رفتن ایران در هرج و مرج ضروری است. این نه تنها یک ضرورت استراتژیک، بلکه یک ضرورت اخلاقی نیز هست، زیرا رژیم فعلی تمایل خود را برای فدا کردن ثبات ملی در راستای اهداف ایدئولوژیک خود نشان داده است. فوریت محدود کردن جاه‌طلبی‌های متعصبانه داخلی و منطقه‌ای تهران، مستلزم اقدام هماهنگ بین‌المللی است.

🔺 یک توافق هسته‌ای جدید، مانع از تلاش رژیم برای دستیابی به سلاح هسته‌ای نخواهد شد، زیرا پاداش دادن به تهران با مشوق‌های مالی پس از تخریب شدید زیرساخت‌های نظامی‌اش، پیام اشتباهی را ارسال می‌کند. برجام به رهبری دولت اوباما، ایران را قادر ساخت تا خود را بازیابی کند، برنامه‌های موشک‌های بالستیک و هسته‌ای خود را گسترش دهد و حمایت از نیروهای نیابتی خود را در سراسر منطقه افزایش دهد. دولت ترامپ و همچنین دولت‌های اروپایی نباید با تکرار یک رویکرد شکست‌خورده، در همان دام بیفتند.

🔺 نابودی کامل برنامه هسته‌ای ایران نمی‌تواند بدون حذف رژیمی که آن را دنبال می‌کند، حاصل شود. جاه‌طلبی‌های هسته‌ای تهران در یک انگیزه ایدئولوژیک برای نابودی اسرائیل ریشه دوانده است. حملات هوایی محدود توسط اسرائیل یا ایالات متحده برای از بین بردن این تهدید کافی نخواهد بود - یک استراتژی با هدف تسهیل تغییر رژیم در تهران باید با جدیت دنبال شود. این امر مستلزم تلاش هماهنگ و منسجم واشنگتن، اورشلیم و سایر دولت‌ها برای توانمندسازی مردم ایران جهت قیام علیه رژیم حاکم است. تنها با حذف رژیم می‌توان امنیت پایدار منطقه‌ای را برقرار کرد.

https://www.jpost.com/opinion/article-860150
🔹 در ادامه تحلیلهای ماههای اخیر از قطعی بودن شکست مذاکرات در شروع آن گفتم، در زمستان نوشتم رفتار دلار نشان دهنده اتفاقاتی در پیش است و باید هوشیار بود، تا تحلیل و پیش بینی اتفاقات دیگر که در کانال موجود است و ریپلای شده مطالب به هم.

📰 نوشتم بین ایران و اسراییل جنگی نخواهد شد بصورت کلاسیک و هر درگیری بسیار کوتاه و هدفمند خواهد بود که همین هم رخ داد.


📰 از این پس هم همانطور که قبلتر نوشتم شرایط به سمت احتمالا تداوم ترورها و قطعا فشارهای سنگین اقتصادی پیش خواهد رفت و کشور در این دو جبهه با آمریکا و اسرائیل درگیر خواهد بود.


📰 بر خلاف مانور کلی در رسانه ها خبری از درگیری نظامی گسترده نخواهد بود و گزارشات مختلف در خصوص شارژ تسلیحاتی اسرائیل نشانه ای از جنگ نیست و دلایل دیگر دارد.


📰 ایران در شرایط بسیار سختی است ، خواندن سرود ای ایران در مجلس سیدالشهدا و مانورهای ناگهانی و سنگین ملی و میهنی بر خلاف روند رفتاری گذشته هر چند اگر مداوم باشد و نشانه شیفت از امت نگری به ملت محوری میتواند تعبیر شود و پسندیده است ولی موقت خواهد بود و مقطعی و همچنین این حس همبستگی ملی در مواجهه با درگیری نظامی هم گذراست ، برای حفظ ایران نیازمند تغییر پارادایم گفتمان حکمرانی هستیم ، و الا مشخص نیست نظام سیاسی چقدر توان تاب آوری در برابر چالشهای آتی داشته باشد. تغییر پارادایم حکمرانی موضوعی عمیق و اساسی است و از جنس شعار نیست .


📰 در این شرایط برای کشور هیچ چیز سمی تر از خوابیدن در باد شعار و خوش بینی و روحیه دادن الکی به خود نیست، خام خیالی مقدمه نابودی است، مصاحبه های نتانیاهو را ببینید، دو دهه است از کابوس ایران خواب ندارد و همواره آماده جنگ و در حال برنامه ریزی برای لطمه زدن است، سیاستگذاران سطح یک کشور آگاه باشید که از هیچ چیز به اندازه مشاوره های روحیه بخش و بادکردن غیرواقعی خودتان نباید بترسید. چیزی که در این مدت دچارش شدید حاصل همین رجزخوانی های بی پشتوانه، خوش خیالی و محاسبات غلط بود.

🔊در این خصوص توصیه می کنم حتما این پادکست محمد فاضلی را گوش دهید : https://tinyurl.com/ykb4x3td
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍1