ایران بریفینگ
6.12K subscribers
13.3K photos
23.6K videos
25.5K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
ایران بریفینگ
قسمت دوازدهم / با دستور خمینی سازمان اطلاعات و امنیت ملی را حالا نه در نخست وزیری بلکه در ساختمانی در کنار کاخ سعدآباد که پیش از آن برای گارد جاویدان بود تشکیل دادند، انفجار نخست وزیری ، انفجار اطلاعاتی جمهوری اسلامی هم بود شکاف جدی تر شده بود؛ انفجاری که…
قسمت سیزدهم / ۳ سال تجربه همکاری مشترک در ساواما و درگیری هایی که گاه حتی خونین هم بوده درس عبرتی می شود تا «وزارت اطلاعات » تاسیس و اما از همان ابتدا تقسیم کار جدی انجام گیرد :
«مقرر شد تا برای اینکه در این وزارت تازه تأسیس همه افکار و آرای معتقد به‌ نظام جمهوری اسلامی وجود داشته باشد نیمی از معاونت‌های
#وزارت_اطلاعات که جنبه تئوریک و فکری دارد به جناح چپ و نیم دیگر که بیشتر جنبه میدانی و عملیات دارد به جناح راست واگذار شود»
(مصاحبه
#سعید_حجاریان با روزنامه فتح آبان ۱۳۷۷)

این‌گونه بود که از باج‌گیرها و چاقوکش‌های سابق محلات که با انقلاب کمیته‌ای شده بودند گرفته تا تحصیل‌کرده‌های دانشگاه‌های امنیتی سوئیس و آمریکا که در رکن دوم ارتش بودند و با انقلاب وفادار به خمینی شده بودند در کنار جوانان مذهبی دانشگاه‌ها که دانشجویان پیرو خط امام بودند و فاتح سفارت آمریکا نام داشتند با باقی مانده های
#ساواک همه باهم زیر عنوان وزارت اطلاعات از مهر سال ۱۳۶۳ کار خود را در وزارتی دو شقه آغاز کنند.

طیف چپ امور گزینشی و تئوریک و آموزشی و حفاظتی را بر عهده گرفت و طیف راست امور اطلاعاتی و عملیاتی و امنیت را، گرچه در عرصه سیاست چپ و راست در مجلس و دولت و … بسیاری باهم اختلاف داشتند اما این اختلافات هیچ‌وقت مانع از آن نشد که در وزارت اطلاعات هم این دو جناح هم باهم به مخالفت بپردازند چراکه سیستم به‌نوعی تنظیم‌شده بود که هر دو لازم و ملزوم همدیگر بودند و به‌راستی اعتقاد داشتند: «حفظ نظام از اوجب واجبات است»
#چپهای_امنیتی

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سیزدهم / ۳ سال تجربه همکاری مشترک در ساواما و درگیری هایی که گاه حتی خونین هم بوده درس عبرتی می شود تا «وزارت اطلاعات » تاسیس و اما از همان ابتدا تقسیم کار جدی انجام گیرد : «مقرر شد تا برای اینکه در این وزارت تازه تأسیس همه افکار و آرای معتقد به‌ نظام…
قسمت چهاردهم / درباره چگونگی تشکیل این وزارتخانه بحث‌های زیادی شده است دو گروه فکری بودند که یکی معتقد بود باید در راس وزارت اطلاعات، خمینی باشد و دیگری تیم حجاریان ها بودند که می گفتند امام باید بصورت غیر مستقیم اعمال ولایت کند، بالاخره این سعید حجاریان بود که سرانجام خمینی را قانع کرد که حرف #اکبر_هاشمی_رفسنجانی و موسوی اردبیلی و مشکینی را نپذیرد که خواهان تشکیل سازمانی زیر نظر مقام ولایت بودند و می‌گفتند تابعیت اطلاعات از دولت‌ها به مصلحت نیست و خود آقا باید نظارت عالیه داشته باشد.
حجاریان اما نظرش از هر دو گروه زیرکانه تر بود، وی معتقد بود چون کار امنیتی اجتناب ناپذیر است که به تعزیر و شکنجه نکشد برای همین «صلاح نیست» خمینی در راس آن باشد و بهتر است وزارت اطلاعات نیز همچون سپاه و وزارتخانه باشد اما همه کار در راس آن خمینی باشد، و اینگونه بود که تا امروز نیز وزیر اطلاعات با نظر مساعد رهبری انتخاب می شود.
سید احمد خمینی : «قانون تشکیل وزارت را هم حجاریان و دوستانش نوشتند»
برای پست وزارت، نخست اسماعیل فردوسی‌پور معرفی شد. او از شاگردان خمینی و از مصاحبانش در پاریس و ماه‌هایی بود که او در نجف بود. در پاریس، یکی از پاسخ‌دهندگان به تلفن‌های مخصوص خمینی بود و در تهران یار احمد خمینی.
مجلس به او رأی اعتماد نداد چون سندی وجود داشت که نشان می‌داد در سفر مادر تیمسار جواد معین‌زاده- رئیس دفتر #ساواک در لندن قبل از انقلاب و رهبر ارتش آزادی‌بخش ایران (آرا) بعد از انقلاب- به حج، او روحانی کاروان آنان بوده و بسیار به آن بانوی سالخورده کمک کرده است.
پیدا بود که این عبا را برای #محمد_محمدی_ری_شهری ، دوخته‌اند که رحم ندارد و به یک اشاره صدها نظامی را گلوله‌باران می‌کند و جواز اعدام قطب‌زاده را از خمینی می‌گیرد.
ری‌شهری به وزارت رسید!
#سعید_حجاریان، #علی_اصغر_میر_حجازی، محمدی گلپایگانی، و علی فلاحیان نیز به معاونت های مختلف این وزارتخانه‌ منصوب شدند.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت چهاردهم / درباره چگونگی تشکیل این وزارتخانه بحث‌های زیادی شده است دو گروه فکری بودند که یکی معتقد بود باید در راس وزارت اطلاعات، خمینی باشد و دیگری تیم حجاریان ها بودند که می گفتند امام باید بصورت غیر مستقیم اعمال ولایت کند، بالاخره این سعید حجاریان بود…
قسمت پانزدهم/ جزئیات متن قانون تأسیس وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران موارد جنجالی‌ای داشت:
ماده ۱- به منظور کسب و پرورش اطلاعات امنیتی و اطلاعات خارجی و حفاظت اطلاعات و ضدجاسوسی و به دست آوردن آگاهی‌های لازم از ‌وضعیت دشمنان داخلی و خارجی جهت پیشگیری و مقابله با توطئه‌های آنان علیه انقلاب اسلامی کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران تشکیل می‌گردد.
تبصره ۱- اطلاعات نظامی با حفظ هماهنگی با وزارت اطلاعات بر عهده ارگان‌های نظامی خواهد بود.
تبصره ۲- اطلاعات تخصصی آشکار در هر زمینه به عهده ارگان تخصصی مربوط می‌باشد.
تبصره ۳- هر یک از وزارتخانه‌ها و مؤسسات و شرکت‌های دولتی و نهادها و نیروهای نظامی و انتظامی که در کسب اطلاعات تخصصی خود به مسائل امنیتی برخورد نمایند، همچنین هر گونه اطلاعاتی که مورد تقاضای وزارت اطلاعات باشد، موظفند آن اطلاعات را در اختیار وزارت اطلاعات قرار دهند.
ماده ۲- به منظور انجام مشورت‌های لازم جهت هماهنگی امور اجرایی اطلاعات، در حدود قانونی هر ارگان، شورایی مرکب از اعضاء زیر تشکیل می‌گردد: ۱- وزیر اطلاعات ۲- دادستان کل کشور ۳- وزیر کشور یا نماینده تام‌الاختیار او ۴- مسئول حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران ۵- مسئول واحد اطلاعات سپاه پاسداران ۶- مسئول حفاظت اطلاعات ارتش ۷- مسئول واحد اطلاعات ارتش ۸- وزیر امور خارجه یا نماینده تام‌الاختیار او ۹- مسئول حفاظت اطلاعات نیروهای انتظامی
#وزارت_اطلاعات #چپهای_امنیتی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت پانزدهم/ جزئیات متن قانون تأسیس وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران موارد جنجالی‌ای داشت: ماده ۱- به منظور کسب و پرورش اطلاعات امنیتی و اطلاعات خارجی و حفاظت اطلاعات و ضدجاسوسی و به دست آوردن آگاهی‌های لازم از ‌وضعیت دشمنان داخلی و خارجی جهت پیشگیری و…
قسمت شانزدهم / ماده ۳- اطلاعات انتظامی بر عهده نیروهای انتظامی متشکل از شهربانی، ژاندارمری، کمیته انقلاب می‌باشد. حوزه مأموریت اطلاعاتی هر یک از نیروهای انتظامی طبق آیین‌نامه‌ای خواهد بود که به تصویب وزیر کشور می‌رسد و هماهنگی بین آن‌ها بر عهده وزیر کشور می‌باشد.
ماده ۴- کلیه امور اجرایی امنیت داخلی بر عهده ضابطین قوه قضاییه می‌باشد.
تبصره ۱-
#وزارت_اطلاعات قبل از عملیات، اطلاعات لازم را در اختیار ضابطین قرار خواهد داد.
تبصره ۲- ضابطین کلیه اسناد و مدارک اطلاعاتی را که در حین عملیات به دست می‌آورند بلافاصله به وزارت اطلاعات تحویل خواهند داد.
ماده ۵- سپاه پاسداران ضمن تبعیت از خط مشی وزارت اطلاعات در مورد مبارزه با ضدانقلاب داخلی و مأموریت‌های محوله در اساسنامه سپاه تا ‌اعلام آمادگی وزارت اطلاعات، اطلاعات داشته و حق کسب و جمع‌آوری اخبار و تولید اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن و شناسایی ضدانقلاب را داشته و این وزارتخانه را کمک می‌کند.
ماده ۶- واحد اطلاعات سپاه پاسداران وظایف زیر را بر عهده دارد: ۱- اطلاعات نظامی ۲- گرفتن اطلاعات لازم از وزارت اطلاعات قبل از عملیات به عنوان ضابط قوه قضاییه ۳- تحویل اخبار واصله امنیتی به وزارت اطلاعات
ماده ۷- حفاظت اطلاعات در ارتش جمهوری اسلامی ایران در قالب یک سازمان متمرکز و مستقل وابسته به ستاد مشترک با حفظ هماهنگی با‌ وزارت اطلاعات انجام می‌شود. مسئول این سازمان از بین افراد مورد تأیید مقام رهبری و فرماندهی کل نیروهای مسلح با حکم رئیس ستاد مشترک نصب می‌گردد. عزل وی نیز با تأیید مقام رهبری با حکم رئیس ستاد مشترک انجام می‌شود.
تبصره ۱- کلیه افرادی که در این سازمان خدمت می‌نمایند، پس از تأیید سازمان سیاسی ایدئولوژیک ارتش به وسیله رئیس سازمان حفاظت اطلاعات ارتش نصب و عزل می‌گردند. ‌تبصره ۲- افراد
#حفاظت_اطلاعات_ارتش از نظر مقررات انضباطی تابع فرمانده یگان خود می‌باشند.
ماده ۸- حفاظت اطلاعات در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قالب یک سازمان متمرکز مستقل وابسته به ستاد مرکزی سپاه پاسداران انجام می‌شود. مسئول این سازمان از بین افراد مورد تأیید مقام رهبری و فرماندهی کل نیروهای مسلح با حکم فرمانده کل سپاه پاسداران نصب می‌گردد. عزل وی نیز با تأیید مقام رهبری و حکم فرمانده کل سپاه پاسداران انجام می‌شود.

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت شانزدهم / ماده ۳- اطلاعات انتظامی بر عهده نیروهای انتظامی متشکل از شهربانی، ژاندارمری، کمیته انقلاب می‌باشد. حوزه مأموریت اطلاعاتی هر یک از نیروهای انتظامی طبق آیین‌نامه‌ای خواهد بود که به تصویب وزیر کشور می‌رسد و هماهنگی بین آن‌ها بر عهده وزیر کشور می‌باشد.…
قسمت هفدهم / شرح وظایف وزارت اطلاعات:
الف- کسب و جمع‌آوری اخبار و تولید، تجزیه، تحلیل، و طبقه‌بندی اطلاعات مورد نیاز در ابعاد داخلی و خارجی.
ب- کشف توطئه‌ها و فعالیت‌های براندازی، جاسوسی، خرابکاری، و اغتشاش علیه استقلال و امنیت و تمامیت ارضی کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران.
ج- حراست اخبار، اطلاعات، اسناد، مدارک، تأسیسات، و پرسنل وزارتخانه.
د- دادن آموزش و کمک‌های لازم به ارگان‌ها و نهادها جهت حفاظت از مدارک، اسناد، و اشیاء مهم آنها. ‌تبصره- هر یک از ارگان‌ها و نهادها، مسئول حفاظت از مدارک، اسناد، و اشیاء مهم خود می‌باشند.
ح- ارائه خدمات اطلاعاتی ضروری به سازمان‌ها و ارگان‌ها و آگاه ساختن به‌موقع آنها نسبت به توطئه‌ها. ‌و- همکاری و تبادل اطلاعات و تجارب اطلاعاتی با کشورهایی که حائز صلاحیت لازم باشند.
‌تبصره- تعیین صلاحیت کشور مورد نظر و حوزه همکاری و میزان تبادل اطلاعات و تجارب اطلاعاتی به عهده هیئت وزیران که به ریاست رئیس‌جمهور تشکیل شود خواهد بود.
ماده ۱۱- خط مشی کلی و اهداف اطلاعاتی این وزارتخانه باید به تصویب هیئت وزیران که با حضور رئیس‌جمهور تشکیل می‌شود برسد.
ماده ۱۲- هیچ‌یک از کارکنان این وزارتخانه و سازمان‌های حفاظت اطلاعات و واحدهای اطلاعاتی نباید عضو هیچ حزب یا سازمان و گروه سیاسی باشند.
ماده ۱۳- دولت موظف است پس از تصویب این قانون حداکثر ظرف سه ماه لایحه ضوابط استخدام نیروهای مورد نیاز این وزارتخانه را تهیه و ‌جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.
ماده ۱۴- کلیه نهادها و ارگان‌ها موظفند همکاری‌های لازم را در زمینه در اختیار قرار دادن نیروی انسانی، امکانات، و تجربیات اطلاعاتی به منظور تسهیل در انجام مسئولیت‌های وزارت اطلاعات معمول دارند.
تبصره ۱- تأمین کادر و امکانات مورد نیاز این وزارتخانه حتی‌المقدور از طریق انتقال کارکنان ذی‌صلاح و امکاناتی که در اختیار سایر نهادها و ‌ارگان‌هاست انجام خواهد گرفت.
تبصره ۲- بودجه، امکانات، مدارک، و اسناد و ابزارهای امور اطلاعاتی کلیه ارگان‌ها، نهادهایی که در این قانون وظیفه اطلاعاتی به آن‌ها محول نگردیده یا حدود کار اطلاعاتی آن‌ها محدود شده است، در اختیار #وزارت_اطلاعات قرار می‌گیرد.
قانون فوق ۲۷ مرداد ماه ۱۳۶۲مجلس شورای اسلامی تصویب و به تأیید شورای نگهبان رسیده است.
رئیس مجلس شورای اسلامی- #اکبر_هاشمی_رفسنجانی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت هفدهم / شرح وظایف وزارت اطلاعات: الف- کسب و جمع‌آوری اخبار و تولید، تجزیه، تحلیل، و طبقه‌بندی اطلاعات مورد نیاز در ابعاد داخلی و خارجی. ب- کشف توطئه‌ها و فعالیت‌های براندازی، جاسوسی، خرابکاری، و اغتشاش علیه استقلال و امنیت و تمامیت ارضی کشور و نظام جمهوری…
قسمت هجدهم / وزارت اطلاعات تا پیش از دولت هاشمی همچنان در افت و خیز و سازماندهی بود.
با مرگ خمینی و واگذاری قدرت به خامنه ای و هاشمی وزارت اطلاعات نیز جان دیگری یافت، در دولت دوم
#اکبر_هاشمی_رفسنجانی بود که در اقدامی معنادار تبصره‌ای در هیات دولت مصوب شد که سالانه تعداد مشخصی از اعضای سپاه در اختیار دولت به‌عنوان «مأمور به خدمت» قرار گیرند، گرچه در این مصوبه هیات دولت به‌طور مشخص توضیح داده نشده بود که این پاسداران در کجای دولت باید قرار گیرند؟
اما آنچه واضح بود و بعدها مشخص شد غالب این مأموران به خدمت در دو وزارت حساس اطلاعات و امور خارجه جای گرفتند و این‌گونه بود که جای خالی چپ‌های وزارت اطلاعات را مأمور به خدمت‌های سپاه در وزارت اطلاعات پر کردند افرادی همچون حسین شریعتمداری که به‌یک‌باره از معاونت اطلاعات سپاه به گروه اجتماعی وزارت اطلاعات در معاونت ویژه رسیدند و یا امیر مسعود اثنی عشری که پیش از آن فرمانده حفاظت اطلاعات دانشگاه امام حسین بود به‌یک‌باره جایگزین محمدرضا تاجیک در دانشکده امام هادی وزارت اطلاعات گردید.
اما نکته مرموز اینجاست آن‌هایی که عمدتاً خود را چپ اطلاعاتی می‌دانستند (افرادی چون
#سعید_حجاریان، عباس عبدی، محمدرضا تاجیک، مجید محمدی، #محسن_میردامادی، #محسن_آرمین، علیرضا علوی تبار، مجید محمدی، ماشاالله شمس‌الواعظین، #علی_ربیعی و اردشیر امیر ارجمند و…) کجا رفتند؟
#چپ‌های_اسلامی وزارت اطلاعات در دولت دوم هاشمی رفته‌رفته و به‌صورت کاملاً سازمانی از وزارت اطلاعات خارج شدند و با هدایت #سید_محمد_موسوی‌_خوئینی‌_ها «مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری» را راه‌اندازی کردند، در واقع «حتی یک نفر» را هم نمی توان در مرکز تاسیس شده زیر دست هاشمی یافت که سابقه امنیتی نداشته باشد!
آنچه این افراد در این مرکز انجام دادند همانی بود که در وزارت اطلاعات انجام می‌دادند،به‌عبارتی‌دیگر مأموریت این افراد همانی بود که بود و صرفاً بنا بر سیاستی که «نظام» در نظر داشت و به دوران پسا هاشمی می‌اندیشید که مهم‌ترین مقطع تاریخی جمهوری اسلامی بود ، چراکه با فوت خمینی و آغاز رهبری خامنه‌ای و به دنبال آن انتخابات ریاست جمهوری و انتصاب هاشمی به آن سمت که کاملاً انتخاباتی از پیش تعیین‌شده بود اکنون نظام با یک انتخابات نفس‌گیر مواجه بود و احتیاج به یک «حیاط خلوت» بود تا جمعی گردهم آیند و تدبیر بیاندیشند .

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت هجدهم / وزارت اطلاعات تا پیش از دولت هاشمی همچنان در افت و خیز و سازماندهی بود. با مرگ خمینی و واگذاری قدرت به خامنه ای و هاشمی وزارت اطلاعات نیز جان دیگری یافت، در دولت دوم #اکبر_هاشمی_رفسنجانی بود که در اقدامی معنادار تبصره‌ای در هیات دولت مصوب شد…
قسمت نوزدهم / سعید حجاریان ازجمله اصلی‌ترین مهره‌هایی بود که از وزارت اطلاعات به مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری رفته بود، وی خود بدون هیچ پرده‌پوشی‌ای این امر را یک مأموریت و تصمیم خاص می‌داند و می‌گوید:
«من از سال ۱۳۶۸ که این مرکز به راه افتاده بود در آنجا هم فعالیت داشتم ، اما از سال ۱۳۷۲ (دولت دوم هاشمی) من و دیگر دوستان سعی کردیم تمام‌وقت دیگر در مرکز باشیم ، رفتیم تا به فکر دولت بعدی باشیم من در معاونت سیاسی این مرکز همین پروژهٔ کاری را دنبال می‌کردم معاونت سیاسی
#مرکز_تحقیقات_استراتژیک یک پروژه بیشتر نداشت و آن‌هم پروژهٔ توسعه سیاسی بود. البته این پروژه چندین زیر پروژه داشت، نظیر فرهنگ سیاسی و رفتار سیاسی اقشار مختلف ایران، پروژه تحلیل چرایی انقلاب اسلامی باهدف تئوریزه کردن انقلاب، پروژه ماهیت دولت در ایران پروژهٔ نوسازی ایران… ما رفته بودیم آنجا تا ببینیم بعد از آقای هاشمی چه باید بکنیم»!
(توسعه سیاسی حرف اصل نظام است مصاحبه حجاریان با روزنامه خرداد ۶ اردیبهشت ۱۳۷۸)
#سعید_حجاریان و دیگر چپ‌های اطلاعاتی به مرکز تحقیقات رفته بودند تا دولت بعدی را بیافرینند.
حجاریان در همان مصاحبه ادامه می‌دهد که: «ما بخش سیاسی‌اش را کاملاً انجام داده بودیم. پروژهٔ توسعه سیاسی ما حداقل اتودش کاملاً مشخص بود که چه می‌خواهیم پروژهٔ ما در ۴ سال اول ریاست جمهوری آقای هاشمی در مرکز تحقیقات استراتژیک روی مسائل اقتصادی و سازندگی بسیار کارکردیم و موفق هم شدیم و در دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی هم به روی توسعه سیاسی تمرکز کرده بودیم که می‌شود گفت ثمره‌اش را در دوم خرداد دیدیم در همان سال‌ها بود که ما مشخص کردیم درراه نو سازی بومی چه می‌خواهیم. همه‌چیز تعریف‌شده بود؛ فساد اداری یعنی چه؟ مشارکت یعنی چه؟ رقابت یعنی چه؟ جامعه مدنی یعنی چه؟ چرا ضعیف است و … حتی برای مسائل و اختلافات احتمالی هم راه‌حل داشتیم»
#چپهای_امنیتی #چپهای_اسلامی

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت نوزدهم / سعید حجاریان ازجمله اصلی‌ترین مهره‌هایی بود که از وزارت اطلاعات به مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری رفته بود، وی خود بدون هیچ پرده‌پوشی‌ای این امر را یک مأموریت و تصمیم خاص می‌داند و می‌گوید: «من از سال ۱۳۶۸ که این مرکز به راه افتاده بود در…
قسمت بیستم / مصطفی تاجزاده دیگر چپ اطلاعاتی که وی نیز همان سال‌ها در آن مرکز از وزارت اطلاعات مقیم آنجا شده بود، بخش توسعهٔ سیاسی مرکز تحقیقات را این‌گونه توصیف می‌کند: «در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری که در آن زمان آقای موسوی‌خوئینی‌ها مسئولش بود… آقای حجاریان در معاونت توسعه سیاسی بود که افرادی چون بهزاد نبوی، سازگارا، امین زاده، آرمین، آغاجری، خودم و دیگران با آن همکاری می‌کردیم ما آنجا همه‌چیز را مشخص کرده بودیم که در دولت بعدی چه باید بشود و چه نباید بشود»
آن ۱۰۷ نفر چپ اطلاعاتی حالا «روشنفکر و نویسنده و روزنامه‌نگار و فعال سیاسی شده بودند» درواقع در تیرماه ۱۳۷۴ وقتی‌که به رئیس بالادستی خود نامه نوشتند، نامه‌شان نه به اعتراض و شکوه که «آغاز پروژه دولت سازی و موجه سازی» خود بود آن‌ها در راستای پروژه اینکه باید در «دولت بعدی» چه بکنیم حرکت می‌کردند و درواقع «مانیفست دولت بعدی» را نه به هاشمی که به مردم اعلام می‌کردند تا موتور «رأی جمع کنی» را استارت بزنند، جالب است که همه آن ۱۰۷ نفر همان کسانی بودند که در سال ۱۳۷۵ در زمره اعضاء کادر مرکزی ستاد انتخاباتیِ خاتمی با شعار «او آمد، پرده و پر بگشایید» بودند !
#مصطفی_تاجزاده #مرکز_تحقیقات_استراتژیک #سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیستم / مصطفی تاجزاده دیگر چپ اطلاعاتی که وی نیز همان سال‌ها در آن مرکز از وزارت اطلاعات مقیم آنجا شده بود، بخش توسعهٔ سیاسی مرکز تحقیقات را این‌گونه توصیف می‌کند: «در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری که در آن زمان آقای موسوی‌خوئینی‌ها مسئولش بود……
قسمت بیست و‌ یک / به روزنامه عصر آزادگان ۲۹ فروردین ۱۳۷۹ می‌رویم، یادداشت « ۱۰۷ نفر » که #محمد_قوچانی به نامه ۱۰۷ چپگرا  خطاب به هاشمی رفسنجانی اشاره می‌کند و آن را برگ زرین و اعلام موجودیت اصلاح‌طلبانی می‌داند که هویتشان در «انقلابی بودن و خط امام بودن» است.
قوچانی می‌نویسد: «۱۰۷ نویسنده، روشنفکر و سیاستمداری که در ۲۷ تیرماه ۱۳۷۴ آن نامه را امضا کرده بودند، وارثان نسلی از مردان انقلابی دهه پنجاه بودند که با گذار از دهه شصت به اصلاح‌طلبان دهه هفتاد تبدیل شدند و آن نامه چون فهرست راهنمای جمعی از آنان به کار مخالفان اصلاحات می‌آمد. اینان … فرزندان انقلاب بودند و با پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ تجربه حضور در نهادهای سیاسی و فرهنگی حکومت جدید را از سر گذراندند. حکومت جدید برای اداره کشور نیاز به مردان جدید داشت و آنان که از دل گروه‌های پراکنده انقلابی و مذهبی ستیزنده با حکومت شاه برآمده بودند و با امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی خط تماسی مستقیم داشتند، در زمره مناسب‌ترین انتخاب‌ها برای حکومت جدید بودند.
اینان با درگذشت امام خمینی و برکنار ماندن جناح چپ از قدرت، نهادهای امنیتی و سیاسی را وانهاده بودند و به حلقه روشنفکران دینی جدید پیوسته بودند … چنانکه در همان نامه ۱۰۷ نفر نام چهره‌هایی شاخص از ایشان به چشم می‌خورد»
قوچانی در ادامه به
#مصطفی_تاجزاده، #محسن_آرمین، #محسن_سازگارا، عباس عبدی و #سید_محمد_موسوی_خوئینی‌ها اشاره می‌کند و «باافتخار» سوابق امنیتی و نظامی و قضائی آن‌ها را در خط انقلاب و امام برمی‌شمرد و اشاره می‌کند: «سید محمد موسوی‌خوئینی‌ها، دادستانی انقلاب اسلامی را به همراه دوستان دیگرش (همچون عباس عبدی) رها کرد تا در مرکز مطالعات استراتژیک آمادگی‌های ورود به عرصه سیاست را تمرین کند و در چهره یک سیاستمدار ظاهر شود. او به‌اتفاق گروهی دیگر از همفکرانش موسسه‌ای تحقیقاتی را پایه گذاشت که کارگاه تولیدی بسیاری از پروژه‌های روشنفکری شد «مجید محمدی» همکار برخی نهادهای رسمی در چهره یک نویسنده حرفه‌ای ظاهر شد. «عمادالدین باقی» سپاه را وانهاد و ….»
محمد قوچانی – ۱۰۷ نفر / روزنامه عصر آزادگان
#چپهای_اسلامی #نازی_آبادیها

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و‌ یک / به روزنامه عصر آزادگان ۲۹ فروردین ۱۳۷۹ می‌رویم، یادداشت « ۱۰۷ نفر » که #محمد_قوچانی به نامه ۱۰۷ چپگرا  خطاب به هاشمی رفسنجانی اشاره می‌کند و آن را برگ زرین و اعلام موجودیت اصلاح‌طلبانی می‌داند که هویتشان در «انقلابی بودن و خط امام بودن» است.…
قسمت بیست و‌دوم / همان طور که دانستیم ، تا پیش از تشکیل وزارت اطلاعات چند نهاد موازی فعالیت‌های اطلاعاتی را پیش می‌بردند از جمله دفتر #اطلاعات_نخست_وزیری ، واحد اطلاعات سپاه، تشکیلات کمیته‌ها، تشکیلات دادستانی و اطلاعات ارتش.
حضور پراکنده واحدهای اطلاعاتی، آن هم بدون فرماندهی واحد، “مایه موازی‌کاری” و “نفوذ” و “رخنه‌ امنیتی” بشمار آمد و‌ در نتیجه آن نه تنها #انفجار_نخست_وزیری و بروز کشمیری‌ها و کلاهی‌ها شد بلکه ده‌ها ترور و‌ بمب‌گذاری حاصلش بود که هنوز بسیاری از آنها به واقع مشخص نیست به راستی کار #سازمان_مجاهدین_خلق بود یا محصول اتاق فکرهای #چپهای_امنیتی خودی.

«رخنه امنیتی» که حتی این روزها نیز کلید واژه‌ای است که بارها پس از خرابکاری در #سایت_هسته_ای_نطنز و یا #ترور_محسن_فخری_زاده از سوی برخی مقام‌های عالی امنیتی و نظامی ایران تکرار می‌شود، قدمتی به درازای حیات جمهوری اسلامی دارد.

اگر از انفجار نخست وزیری که بهر حال اتمام حجت بود که بگذریم اما انفجار نهم مهر ۱۳۶۱ در میدان توپخانه را نقطه عطف تاسیس وزارت اطلاعات و برداشتن گامی جدی برای حذف #موازی_کاری اطلاعاتی باید دانست.

#جواد_منصوری، از فرمندهان اولیه در سپاه، می‌گوید:«یکی از مسائلی که در سال۱۳۶۰ خودش را نشان داد ناهماهنگی و تعارض دستگاه‌های اطلاعاتی بود. گاهی اطلاعات گم می‌شد، گاهی منحرف می‌شد. بعضا سوءاستفاده‌هایی هم رخ می‌داد. افرادی را که از یک واحد اطلاعاتی بیرون می‌کردند به واحدی دیگر می‌رفتند»

#محمد_محمدی_ری_شهری وزیر موسس وزارت اطلاعات، نیز تاکید می‌کند که :«در سال‌های نخست “به خاطر موازی‌کاری، اقدامات نتیجه نداشت و مشکلات امنیتی زیادتر می‌شد»

مهر تاسیس نهاد یکپارچه اطلاعات اگر چه با انفجار بزرگ و خونین نهم مهر ۱۳۶۱ در میدان توپخانه تهران آغاز شد، اما پایان راه نبود.

واقعه نهم مهر، نقطه عطفی بود که ایده تاسیس وزارت اطلاعات را کلید زد تا “سازمانی قانونی” و “متمرکز” فعالیت‌های اطلاعاتی را دست بگیرد؛ انفجار بمب ۱۵۰ کیلویی در میدان توپخانه، این پرسش را پیش کشید که چطور انفجاری در این ابعاد رخ داد و هیچ نهادی هم به آن پی نبرد؟

با نگاهی به تمامی ترور‌ها و انفجار‌های دهه شصت می‌توانیم ضعف ناشی از موازی کاری امنیتی را عامل آن بدانیم، اما چه کسی عامل استمرار این موازی‌ کاری‌ها بودند؟
جواب کوتاه و آشناست : #چپهای_اسلامی همانهایی که مدتهاست حالا #چپهای_امنیتی وزارت اطلاعات شده بودند.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و‌دوم / همان طور که دانستیم ، تا پیش از تشکیل وزارت اطلاعات چند نهاد موازی فعالیت‌های اطلاعاتی را پیش می‌بردند از جمله دفتر #اطلاعات_نخست_وزیری ، واحد اطلاعات سپاه، تشکیلات کمیته‌ها، تشکیلات دادستانی و اطلاعات ارتش. حضور پراکنده واحدهای اطلاعاتی،…
قسمت بیست و سوم / دانستیم ‌که در سال ۱۳۶۲، با تصویب قانون تشکیل وزارت اطلاعات در مجلس و شورای نگهبان، نزاع تاریخی میان #وزارت_اطلاعات و سپاه آغاز شد .
بر اساس این قانون کلیه امکانات، ساختمان‌ها و پرسنل دیگر واحد‌های اطلاعاتی از جمله اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات منتقل شود.
تا پیش از تشکیل وزارت، اطلاعات سپاه همه کاره اطلاعات کشور بود. بعد بنابر قانون قرار شد تمام امکانات و پرسنل به وزارت اطلاعات منتقل شود. اولین جایی که دعوا شکل گرفت ساختمان #ساواک در پاسداران بود که ستاد مرکزی سپاه بود.
از طرفی چون آن زمان سپاه ماموریت‌های اطلاعاتی داخلی داشت، دستگاه‌های شنود و خودروهای مدل بالا و بی‌سیم‌های دیجیتالی هم خریده بود. اما تمام این‌ امکانات را از سپاه گرفتند و به وزارت دادند. یکباره سپاه خشک شد و این به شکل یک عقده تاریخی در بچه‌های سپاه ماند.
مشکل اصلی سپاه در این مقطع در واقع از دست دادن ماموریت‌های محوله بود. به عبارت دیگر، کوتاه شدن دست سپاه از حضور و نفوذ در مهمترین عرصه قدرت یعنی اطلاعات.
سپاه به تجربه دریافته بود که اطلاعات یعنی قدرت، یعنی حضور در عرصه تاثیرگذاری بر وقایع. بنابراین حاضر نبودند به راحتی از آن بگذرند از طرف دیگر، داشتن وظیفه و ماموریت در این زمینه امکانات زیادی به سپاه می‌داد و از دست رفتن این امکانات هم خوشایند نبود. مجموع تمام این از دست رفتن‌ها یعنی از دست رفتن ماموریت، وظایف، بودجه و امکانات موجب سرخوردگی و تشنج می‌شد و نه صرفا گرفتن تعدادی خودرو و یا بی‌سیم و ساختمان.
تنزل این درگیری‌ها بین سپاه و وزارت به چند خودرو و بی‌سیم شاید اهمیت مسئله را کاهش دهد.
رقابت‌های سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات به حدی رسید که شایعاتی مبنی بر خنثی‌سازی و خرابکاری در عملیات‌های خارجی دو طرف منتشر شده بود.
وزارت اطلاعات جاسازی بمب در ساک حجاج ایرانی در سال ۱۳۶۵ را به پلیس عربستان لو می‌دهد.
منابع نزدیک به #آیت_الله_منتظری مسئولیت این بمبگذاری را به سپاه پاسداران منتسب می‌کردند.
سپاه پاسداران نیز عملیات وزارت اطلاعات را لو می‌دهد: ماجرای ربودن ابوالحسن مجتهدزاده از اعضای #سازمان_مجاهدین_خلق در سال ۱۳۶۷ از مشهورترین آنهاست؛سپاه پلیس ترکیه را با خبر کرد؛ ماموران ترکیه مجتهدزاده را از صندوق عقب خودروی یک دیپلمات جمهوری اسلامی و پیش از انتقال به ایران نجات دادند.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و سوم / دانستیم ‌که در سال ۱۳۶۲، با تصویب قانون تشکیل وزارت اطلاعات در مجلس و شورای نگهبان، نزاع تاریخی میان #وزارت_اطلاعات و سپاه آغاز شد . بر اساس این قانون کلیه امکانات، ساختمان‌ها و پرسنل دیگر واحد‌های اطلاعاتی از جمله اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات…
قسمت بیست و‌چهار/ افول جایگاه وزارت اطلاعات از همان ابتدا آغاز شد ، وزارت اطلاعات دو دشمن عمده داشت #چپهای_اسلامی که در واقع موسسان اصلی آن بودند؛ آنها از همان ابتدا خمینی را در راس همه امور گذاشتند چون خمینی با آنها همراه بود، اما با نظم یافتن همه امور سال ۶۷ خمینی فوت کرد و قدرت به دست خامنه‌ای از تبار راست‌ها افتاد.
عامل دیگر افول وزارت اطلاعات هم سپاه پاسداران بود و هست، سپاه معتقد بود و هست که اصولا سیستم وزارتی کار اطلاعاتی باعث رخنه و نفوذ می‌شود، چرا که جایگزینی‌های هر چهار سال یکبار را به صلاح نمی‌داند.
البته این درگیری‌ها فقط به دهه ۶۰ و ۷۰ مربوط نمی‌شود و حتی در یکی دو سال اخیر نیز به حدی رسید که دستکم در چهار پرونده حساس امنیتی ابتکار عمل به سازمان اطلاعات سپاه واگذار شد و نظر صریح وزارت اطلاعات نقض شد.
موازی‌کاری امنیتی روندی بود که اگر چه از دهه ۶۰ آغاز شد اما از دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی شدت گرفت. به مرور معاونت اطلاعات سپاه نقش پررنگ‌تری پیدا کرد تا سر انجام در سال ۱۳۸۸، از نظر سازمانی به استقلال رسید و سازمان اطلاعات سپاه را تأسیس کرد.
این درگیری در سال‌های اخیر شدت بیشتری هم به خود گرفت و حتی به رسانه‌ها نیز کشیده شد. از جمله پس از بازداشت
#فعالان_محیط_زیست موسسه میراث حیات وحش پارسیان و همچنین دستگیری #عبدالرسول_دری_اصفهانی عضو تیم مذاکرات هسته‌ای.
وزارت اطلاعات بر خلاف نظر اطلاعات سپاه، به صراحت اعلام کرد که این افراد جاسوس نیستند،سپاه اما نظر دیگری داشت و حتی کار درگیری این دو به ساخت فیلم و سریال هم کشیده شد، سپاه
#گاندو ساخت و وزارت اطلاعات فیلمهایی همچون «محرمانه تهران»، «پایان نامه»، «سریال پازل»و «روباه» در تمامی این فیلم و سریال‌ها یکدیگر طرف مقابل را کاهل ،بی لیاقت و یا حتی خائن معرفی می‌کردند.
در پرونده متهمان به ترور جاسوسان هسته‌ای نیز مازیار ابراهیمی که با دریافت وجه قابل اعتنایی به عنوان «دیه و خسارت» از زندان توسط وزارت اطلاعات آزاد شده بود و حتی به او پاسپورت هم دادند فاش کرد که چطور اختلاف سپاه پاسداران و
#وزارت_اطلاعات در نهایت به نفع پرونده او تمام شد.
به گفته
#مازیار_ابراهیمی، مامور اطلاعات سپاه پس از بازجویی از او متوجه می‌شوند که او در حقیقت زیر فشار و شکنجه مجبور به اعتراف شده است.

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و‌چهار/ افول جایگاه وزارت اطلاعات از همان ابتدا آغاز شد ، وزارت اطلاعات دو دشمن عمده داشت #چپهای_اسلامی که در واقع موسسان اصلی آن بودند؛ آنها از همان ابتدا خمینی را در راس همه امور گذاشتند چون خمینی با آنها همراه بود، اما با نظم یافتن همه امور سال…
قسمت بیست و‌ پنجم / در آن سال‌ها نهادهای متفاوت امنیتی نه تنها همچون ابزار یک جریان سیاسی به شمار می‌آمدند، بلکه گاهی با یکدیگر رقابت نیز می‌کردند.
در یکی از مشهورترین موارد اطلاعات کمیته که در مسائل داخلی متمرکز بود، پس از
#انفجار_نخست_وزیری و کشته‌شدن #محمد_علی_رجایی شماری از کارکنان دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری را، که گمان می‌رفت #مسعود_کشمیری با آنها همکاری داشته است بازداشت کرد و به سپاه پاسداران هم اطلاعاتی داد که افرادی همچون #بهزاد_نبوی ، #محسن_سازگارا و #خسرو_تهرانی را بازداشت کنند چون مدعی بود در کمیته این قدرت وجود ندارد.
همین موضوع در مورد سپاه پاسداران نیز تکرار شد که دست کم در اولین سال‌های پس از انقلاب بیش از ارتش مورد اعتماد آیت الله خمینی و بیت او بود. این نیرو نیز به سرعت واحد اطلاعات ویژه خود را راه انداخت و از قضا در جریان دستگیری عوامل کودتای نوژه ابتکار عمل را در دست گرفت و در رأس کمیته‌ای قرار گرفت که کمیته بهارستان و کمیته ستاد مشترک ارتش در آن قرار داشت.
ابوالقاسم مصباحی، از اعضای وزارت اطلاعات که در سال ۱۳۷۵ از ایران فرار کرد و به عنوان شاهد و منبع مطلع در دادگاه رسیدگی به ترور رهبران حزب دموکرات کردستان (میکونوس) شهادت داد، درباره موازی‌کاری‌های امنیتی در آن سال‌ها می‌گوید: «مثلاً برای قتل پسر خواهر دو قلوی شاه در پاریس، تعقیب بنی صدر و رجوی پنج تیم مستقل از یکدیگر در عملیات شرکت داشتند و برای برنامه قتل هادی خرسندی در تابستان ۱۹۸۵ نیز در لندن دو تیم مختلف شرکت داشتند»
در حقیقت قرار بود تأسیس وزارت اطلاعات در مرداد ۱۳۶۳ پایانی باشد بر همین پراکندگی و موازی‌کاری چند نهاد اطلاعاتی-امنیتی.
هر چند ادغام نیروهای امنیتی به قیمت آن تمام شد که تمام رقابت‌ها و درگیری‌های بیرونی برای سال‌ها در درون وزارت اطلاعات کشیده و برای سال‌ها ادامه یابد اما کشمکش‌های داخلی در وزارت اطلاعات در ۳۹ سالی که از عمر این نهاد می‌گذرد به افشای اسناد محرمانه و همین طور چند موج تصفیه انجامیده است.
موسسان
#وزارت_اطلاعات قبای وزارت را برای خودشان دوخته بودند، در واقع #سعید_حجاریان هنگامی که اساسنامه وزارت را می‌نوشت تنها فقط مانده بود که در بخش شرائط وزیر بنویسد که «نامش هم محمد_محمدی_ری_شهری باشد» #چپهای_اسلامی در واقع سنگ بنایی را گذاشتند که جمهوری اسلامی تا ابد محتاج تفکر آنها بماند.
🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و‌ پنجم / در آن سال‌ها نهادهای متفاوت امنیتی نه تنها همچون ابزار یک جریان سیاسی به شمار می‌آمدند، بلکه گاهی با یکدیگر رقابت نیز می‌کردند. در یکی از مشهورترین موارد اطلاعات کمیته که در مسائل داخلی متمرکز بود، پس از #انفجار_نخست_وزیری و کشته‌شدن #محمد_علی_رجایی…
قسمت بیست و‌ شش / ۱۵ دیماه ۱۳۷۷، در اتفاقی بی‌سابقه،صدا و سیما،ساعت ۲ بعد از ظهر، بیانیه‌ای از وزارت اطلاعات درباره تحولات این نهاد قرائت کرد.
در این بیانیه تاریخی، قتل‌های زنجیره‌ای نویسندگان و فعالان سیاسی در آذرماه ۱۳۷۷، به شماری از نیروهای “مسئولیت‌ناشناس، کج‌اندیش و خودسر” وزارت اطلاعات نسبت داده شده بود.
انتشار این اطلاعیه، همچون جرقه‌ای، آتش اختلافات جناحی و درون تشکیلاتی وزرات اطلاعات را شعله ور ساخت. این اختلافات که دستکم از زمان تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از افکار عمومی پنهان مانده بود، حالا به رسانه‌ها و حتی تلویزیون درز پیدا می‌کرد.
یکسوی این درگیری، محافظه کارانی بودند که آن روزها
#روح_الله_حسینیان به نحوی سخنگویشان به شمار می‌آمد.
آنها کمیته تحقیق سه نفره محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت را تحت نفوذ “جناح چپ” یا همان
#چپهای_اسلامی وزارت می‌دانستند که قصد داشتند #وزارت_اطلاعات را در دست بگیرند.
افشاگری‌ها تا آنجا ادامه یافت که فیلم‌هایی به شدت محرمانه از شکنجه شماری از اعضای وزارت اطلاعات به دست دیگر اعضای این وزارتخانه به دست مخالفان حکومت بیفتد.
حسینیان می‌گوید جناح منتسب به
#سعید_حجاریان و #علی_ربیعی، مشاور وقت محمد خاتمی “نیروهای مذهبی و مخلص وزارت اطلاعات قلع و قمع کردند” و تا جایی پیش رفتند که “بهترین افراد این وزارتخانه دستگیر شوند”.
بعدها
#محمد_نیازی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح که مسئول رسیدگی به پرونده قتل‌های زنجیره‌ای سیاسی شد، گفت در این پرونده دستکم ۲۳ نفر تحت تعقیب قرار گرفته‌اند و ۳۳۰ نفر نیز به عنوان مطلع و گواه احضار شده‌اند.
در آن سال‌ها، تصفیه و بازداشت اعضای این سازمان به حدی رسیده بود که حسینیان در مصاحبه‌ای گفت “هر وزارتخانه دیگری بود، به کلی متلاشی شده بود”.
از آن تاریخ به بعد، وزارت، دیگر تنها صحنه‌گردان مسائل امنیتی در ایران به شمار نمی‌آید؛هرچه از وزن وزارت کاسته می‌شد، معاونت اطلاعات سپاه، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار می‌شود.
اکنون که غبار تصفیه
#قتلهای_زنجیره_ای فرو‌ نشسته است می‌شود تا حدی به اصالت گفته‌های حسینیان ایمان آورد ؛ اگر چه کسی منکر دست داشتن #سعید_امامی و جناح راست نیز در قتل‌ها نیست اما وقوع این فتل‌ها فرصتی طلایی را برای #چپ‌های_امنیتی پدید آورد تا بیش از دو‌ هزار نفر از پرسنل غیر همسویشان در وزارت اطلاعات را حذف و تصفیه کردند.

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و‌ شش / ۱۵ دیماه ۱۳۷۷، در اتفاقی بی‌سابقه،صدا و سیما،ساعت ۲ بعد از ظهر، بیانیه‌ای از وزارت اطلاعات درباره تحولات این نهاد قرائت کرد. در این بیانیه تاریخی، قتل‌های زنجیره‌ای نویسندگان و فعالان سیاسی در آذرماه ۱۳۷۷، به شماری از نیروهای “مسئولیت‌ناشناس،…
پرونده قتل‌های زنجیره‌ای اولین تنش درونی این وزارتخانه نبود.
پیشتر دانستیم که در سال‌های آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند، نیروهایی که برخی از آنها،سمت‌هایی چون مدیرکلی و معاونت وزارت فعالیت می‌‍کردند.
در واقع سال‌های ۶۸ تا ۷۲ تنها سال‌های قدرت گیری جناح راست در وزارت اطلاعات است،!
واقعه‌ای که هرگز حتی اکنون نیز که تمام صدر تا ذیل حکومت در اختیار یک جناح است دیگر اتفاق نیفتاد!
در این سال‌ها، #علی_فلاحیان ریاست وزارت اطلاعات را می‌گیرد، محمد یزدی به ریاست #قوه_قضائیه می‌رسد و در مجلس نیز از سال ۱۳۷۱ #علی_اکبر_ناطق_نوری و جناح موسوم به راست قدرت را به دست می‌گیرند.
فلاحیان اما اولین انتخاب #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی نبود #حسن_روحانی، نخستین کسی بود که هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ به او پیشنهاد داد وزیر اطلاعات شود.
علت این پیشنهاد، شاید بیشتر از سوابق امنیتی در تصفیه‌های ارتش و مذاکرات #مک_فارلین ، به این بر می‌گشت که روحانی در سال ۱۳۶۲، در سمت نماینده مجلس، مسئول کمیسیون تدوین قانون تأسیس وزارت اطلاعات بود.
روحانی اما پیشنهاد وزارت اطلاعات را نپذیرفت و به جای آن به عنوان نماینده خامنه‌ای برای تأسیس نهاد امنیتی دیگری قدم پیش گذاشت: #شورای_عالی_امنیت_ملی .
در تمام آن سال‌هایی که جمهوری اسلامی با رسوایی‌ مداخله نهادهای امنیتی‌ در ترور فعالان سیاسی خارج کشور همچون میکونوس و قتل‌های زنجیره‌ای روشنفکران دست و پنجه نرم می‌کرد، روحانی برای ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی ماند و هر بار هم توانست به هوشمندی جمهوری اسلامی را از گرداب‌ها در اروپا نجات دهد.
با توجه به چنین سابقه‌ای بود که وقتی روحانی در سال ۱۳۹۲ به ریاست جمهوری رسید، انتظارات گسترده‌ای برای سازماندهی دوباره وزارت اطلاعاتی مطرح شد به ویژه‌ آنکه در دوران احمدی‌نژاد کشمکش‌ها و تصفیه‌های درون وزارت و شایعات بیرون کشیدن اطلاعات محرمانه سران نظام، این وزارتخانه را با بحران مواجه کرد،روحانی #چپهای_امنیتی را بازگرداند و بار دیگر وزارت اطلاعات حیات خلوت چپ‌ها شد آنسان که نه #سعید_حجاریان بازگشت حتی #مصطفی_کاظمی نیز به این وزارتخانه بازگشت، دهه سوم نیز باز دهه جولان چپها در نظام امنیتی جمهوری اسلامی شد.‏
با وقوع #قتلهای_زنجیره_ای اطلاعاتی‌های چپ دوگانه سوز در حالی که خود در وزارت اطلاعات در مظان اتهام بودند با روی دیگر و پوشش عیان خود در #روزنامه_های_زنجیره_ای در مقام مدعی برآمدند!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
پرونده قتل‌های زنجیره‌ای اولین تنش درونی این وزارتخانه نبود. پیشتر دانستیم که در سال‌های آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند،…
قسمت بیست و نهم / سال ۱۳۷۶، وقتی #سید_محمد_خاتمی، به #دری_نجف_آبادی پیشنهاد کرد وزیر اطلاعات دولت اصلاحات شود، او برای مشورت سراغ #علی_اکبر_ولایتی رفت، ولایتی نیز در جواب به دری نجف آبادی هشدار داده بود که این وزارتخانه مانند شهر هزار دروازه‌ای است که با گرایش‌ها و رویکردهای مختلف اداره می‌شود.
نشانه‌هایی هست که اختلاف این جناح‌ها تا امروز ادامه پیدا کرده، تا جایی که فروردین ماه امسال، زمانی که علی خامنه‌ای، در دیدار با جمعی از کارکنان وزارت اطلاعات گفت:«جناح بازی در وزارت اطلاعات گناه است»

#علی_فلاحیان، از بنیانگذاران و وزیر پیشین اطلاعات نیز معتقد است پراکندگی درون وزارت اطلاعات پیش از هر چیز به خاستگاه نیروهای تشکیل دهنده آن باز می‌گردد.

می‌دانیم که وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از تجمیع نیروهای چند واحد اطلاعاتی تشکیل شده بود: دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری، واحد اطلاعات کمیته انقلاب اسلامی، واحد اطلاعات سپاه پاسداران و تشکیلات اطلاعاتی دادستانی.
این تعدد نهادهای امنیتی در شش سال نخست انقلاب در حالی پیش آمده بود که در ابتدا شورای انقلاب تصویب کرده بود که برای مسائل امنیتی داخلی یک سازمان در وزارت کشور و برای مسائل خارجی یک سازمان در وزارت خارجه تشکیل شود.
اما با درگیری‌ها و سرکوب سیاسی پس از انقلاب، به ویژه پس از کودتای نوژه، نه تنها این طرح مسکوت ماند بلکه در جمهوری اسلامی تراکم نهادهای امنیتی به وجود آمد.
دوران وزارت علی فلاحیان‌ آرام‌ترین مقطع وزارت است، چرا که فلاحیان شاید تنها کسی باشد که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را فهمیده و‌می‌شناسد، او‌ اگر جه در
#اطلاعات_نخست_وزیری نبود و‌کار اطلاعاتی را از کمیته آغاز کرد اما از اولین روز تاسیس وزارت اطلاعات در کنار چپ‌ها که شاکله و‌ اصلی‌ترین عناصر وزارت بودند همزیستی مسالمت آمیز را آموخته بودند، اصل تساوی جناح در دوران وزارت فلاحیان رعایت شد، او‌ اگر چه از تندترین افراد #راستهای_امنیتی است اما هیچ‌‌گاه مخالف #چپهای_امنیتی نبود، شاید بالاترین آمار قتل و ترورهای امنیتی، عملیات موفق برون مرزی و‌ کنترل و #سرکوب_فراگیر در این دوره از همین رو باشد.

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و نهم / سال ۱۳۷۶، وقتی #سید_محمد_خاتمی، به #دری_نجف_آبادی پیشنهاد کرد وزیر اطلاعات دولت اصلاحات شود، او برای مشورت سراغ #علی_اکبر_ولایتی رفت، ولایتی نیز در جواب به دری نجف آبادی هشدار داده بود که این وزارتخانه مانند شهر هزار دروازه‌ای است که با گرایش‌ها…
قسمت سی / از دیگر دلایل افول وزارت اطلاعات، فعالیت‌های اقتصادی گسترده این وزارت خوانده می‌شود. اگرچه بعدتر این فعالیت‌ها تا حدی محدود شد.
این فعالیت‌های اقتصادی هم امکانی بود برای پوشش اطلاعاتی و هم راهی برای جبران کسری بودجه و پرداخت پاداش نیروها.
با این حال در آن مقطع مشکل این است که دیگر مشخص نبود که کار اطلاعاتی برای نیروها اولویت است یا فعالیت اقتصادی.
نیروهای وزرات به مرور زمان با توجه به نوع کار طبقه‌ای را ایجاد کردند که خصوصا از سطح مدیران میانی به بالا حالت تجملی و اشرافی داشت. یعنی سبک خاصی از زندگی مرفه که اصولا در میان نیروهای سپاه تا مدتها بعد جایی نداشت.
این تجمل ناشی از امتیازاتی بود که به آنها واگذار می‌شد. مثلا در مقطعی برای جلوگیری از استفاده شخصی خودروهای وزارت آنها را به مدیران این وزارتخانه به قیمت نازل واگذار کردند به این شرط که از آنها برای مقاصد کاری هم استفاده کنند اما این ایده در عمل شکست خورد و نه تنها از آنها برای کار استفاده نشد بلکه وزارتخانه مجبور شد تا خودروهای جدید خریداری کند. یا تمام منازل اطراف وزارت اطلاعات به بهانه‌های امنیتی بتدریج خریداری و به کادرهای بالای وزارت داده شد.
در سال‌های بعد به دنبال ترورهای برون مرزی ، تحریم و قطع روابط با دیگر کشورها، روابط و تبادل اطلاعاتی با دیگر سرویس‌های اطلاعاتی نیز به شدت محدود شد. این موضوع برای وزارت اطلاعات به عنوان نهاد رسمی امنیتی ایران ضربه‌ای جدی تلقی می‌شد.
وزارت اطلاعات در دهه نخست فعالیتش به عنوان نهادی قدرتمند جا افتاد،سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای دیگر هم این وزارتخانه را به عنوان نهادی پذیرفتند که قواعد بازی را می‌شناسد و با آن تبادل اطلاعاتی داشتند.این جایگاه اما در سال‌های گذشته یعنی بعد از ریاست ری‌شهری و فلاحیان از دست رفت”.
پس از ریاست ری‌شهری و فلاحیان، عملا وزرای بعدی چندان با کار اطلاعاتی آشنا نبودند من جمله علوی که خود به صراحت در مصاحبه‌ای اعلام کرد تا پیش از دولت یازدهم هرگز سابقه کار اطلاعاتی نداشت.
در دوره ریاست جمهوری خاتمی هم به دنبال درگیری‌های داخلی ناشی از قتل‌های سیاسی زنجیره‌ای، شمار زیادی از معاونان و نیروهای زیر دست این وزارتخانه به تشکیلات تازه تاسیس اطلاعاتی بیت رهبری پیوستند.
در این دوران نه رهبری و نه خاتمی - هر یک به دلایل خود- اعتمادی به کار این وزاتخانه نداشتند.
🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سی / از دیگر دلایل افول وزارت اطلاعات، فعالیت‌های اقتصادی گسترده این وزارت خوانده می‌شود. اگرچه بعدتر این فعالیت‌ها تا حدی محدود شد. این فعالیت‌های اقتصادی هم امکانی بود برای پوشش اطلاعاتی و هم راهی برای جبران کسری بودجه و پرداخت پاداش نیروها. با این…
قسمت سی و‌‌ یکم / محمود علوی می‌گفت وقتی پیشنهاد وزارت اطلاعات را از حسن روحانی گرفت در نقاشی و بازیگریِ تئاترهای کمدی بیشتر تجربه داشت تا کارهای امنیتی!
‏در همان سال نخست انتخاب روحانی به عنوان رئیس جمهور، ⁧ #سعید_حجاریان ⁩ از بنیان‌گذاران وزارت اطلاعات، از روحانی خواست در این وزارتخانه «اصلاحاتی اساسی» انجام دهد.
‏حجاریان در آن سال گفته بود «روحانی خودش وزیر را انتخاب کرده و دیگر نمی‌توان گفت که نگذاشتند»
‏اشاره حجاریان به انتخاب ⁧ #محمود_علوی ⁩، در سمت وزیر اطلاعات بود؛ وزیری که قرار بود بار سنگین این مأموریت را بر دوش بکشد اما به قول خودش هیچ «سابقه و آورده‌ای» در امور امنیتی نداشت.

‏انتخاب محمود علوی کم‌تجربه‌در حالی صورت می‌گرفت که در گمانه‌زنی‌های اولیه، چهره‌هایی با سابقه امنیتی مطرح بودند: احمد شفیعی، معاون پیشین وزارت اطلاعات و علی یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات.

‏در نهایت، اما روحانی، علوی بی تجربه را برگزید، گزینه‌ای که هم در جناح‌بندی‌های سیاسی حساسیت ایجاد نکند و هم با او هماهنگ باشد.
‏شاید حسن روحانی امید داشت خلاء کم‌تجربگی علوی را با کابینه‌ای پر کند که شمار زیادی از اعضایش سابقه امنیتی داشتند.

‏اما چهار سال پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، علی مطهری، از حامیان دولت و نایب رئیس مجلس به طور علنی اعلام کرد علوی “صلابت و صراحت” لازم را برای دفاع از اختیارات وزارت اطلاعات ندارد؛ در آن زمان، مطهری به طوری علنی نگرانی‌اش را از گسترش فعالیت‌های سازمان اطلاعات سپاه اعلام کرد.

‏روحانی با نصب علوی که حتی دوستان و هواداران دولتش هم وی را «بی‌خاصیت ترین وزیر» خواندند عملا اگر چه حساسیت را از روی وزارت اطلاعات برداشت و خیال جریان رقیب یا همان ⁧ #اطلاعات_موازی ⁩ را راحت کرد اما در عمل با بازگرداندن ⁧ #چپهای_امنیتی ⁩ به وزارت اطلاعات زیر ساختی را بنیان نهاد که حتی خطیب در دولت ابراهیم رئیسی هم نتوانست دسترسی آنها را قطع کند.
‏روحانی در حالی به سپاه می‌تاخت که «هم اسلحه دارید هم رسانه هم پول هم قدرت» اما راه را برای بازگرداندن حزب فولکسی به سلطه امنیتی کشور باز کرد، حالا ⁧ #چپهای_اسلامی ⁩ هم رسانه داخلی دارند ، هم رسانه خارجی،هم اسلحه دارند و هم قدرت و هم اینکه بازی را در عرصه‌های‌سیاسی در اپوزیسیون هم برای دیگران سخت تر کرده‌‌اند!
سه سال ماه عسل امنیتی‌ها در دولت رئیسی پایان یافت ، حالا گزینه پزشکیان برای اطلاعات حدسش چندان سخت نیست نه به بی رنگی علوی و‌ نه به پررنگی روحانی ، پزشکیان قطعا دنبال فردی است به میانه رویی یونسی ، بازی امنیتی این بار در حوزه قومیتهاست.
پایان

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در طول مجموعه ۳۱ قسمتی «امنیتی‌ها» بارها از فردی به نام جواد مادرشاهی نام برده شد:
…وجود #جواد_مادر_شاهی در #اطلاعات_نخست_وزیری این فرصت را به آن‌ها داد تا مدارک مربوط به خودشان را از میان پرونده‌ها بیرون بکشند.»
مادر شاهی خط قرمز ، علی خامنه‌ای است، نه صداوسیما و‌ نه رسانه‌های داخلی به دستور مستقیم دفتر خامنه‌ای «مجاز نمی‌باشند» از وی نامی‌ببرند، تنها یکبار وی در طول تمام ۴۵ سال جمهوری اسلامی چهره‌اش در تلویزیون نمایش داده شد، آنهم به واسطه‌ای که شایع شده بود وی به روسیه گریخته است سال ۱۳۹۸، وی در نیمه شعبان به برنامه‌ای دعوت شد ، مجری از او خواست خودش را معرفی کند و سمتش را بگوید، مادر شاهی در پخش زنده گفت:« من جواد مادرشاهی هستم پدر سه فرزند و‌پدر بزرگ دو نوه همین به سمت من کاری نداشته باشید!»
تنها کسی که در جمهوری اسلامی جرات کرده و در مورد او نوشته است عزت شاهی است.
‎عزت‌الله شاهی یا عزت‌الله مطهری یا عزت شاهی،یکی از کهنه کاران امنیتی در جمهوری اسلامی است از او به عنوان سرحلقه شیرین در سپهر امنیتی جمهوری اسلامی یاد می شود.
‎عزت شاهی در کتابش بدون آنکه نام «سید علی خامنه‌ای » را بیاورد به تلمیح اشاره می کند که در پشت مادرشاهی خامنه‌ای است.
‎عزت شاهی ماموریت مادر شاهی را «سند سوزی» و از بین بردن اسناد همکاری #انجمن_حجتیه و توده‌ای ها و جاسوس‌های شوروی می‌خواند :« دیدم نامه اثر نمی کند به #شورای_انقلاب رفتم و پرونده ای را نشان دادم که بر اثر اعترافات یکی از کارکنان ساواک تشکیل شده بود و حتی نوار صحبتهایش را هم ضبط کرده بودم برای آقایان پخش کردم که می گفت در کدام ساختمان چه اسنادی موجود است و ما به آن ساختمان رفته بودیم اما هیچ سندی نبود الا پتو و وسایل خواب مشخص بود خانه امنیتی #ساواک است از همسایه ها پرس و جو کردیم گفتند چند روزی است افرادی مسلح به این خانه رفت و آمد داشتند خلاصه از طریق کمیته محل و انقلابیون پرس و جو کردیم رسیدیم به آقای جواد مادرشاهی، حدسمان درست بود، ما از قبل فکر می‌کردیم کار اوست، رفتیم و گفتیم ما اسناد این خانه را می خواهیم به ما گفتند «محرمانه است» نمی شود به شما بدهیم.
‎گفتیم بگذارید فقط بخوانیم تا این شبکه را شناسایی کنیم گفتند از شورای انقلاب حکم داریم به کسی نشان ندهیم»
#عزت_شاهی در واقع بجای آوردن نام خامنه‌ای از شورای انقلاب استفاده می کند چرا که تنها فردی که حامی #جواد_مادر_شاهی از همان روزها تا بحال است خامنه ای است .

در مورد مادرشاهی مفصلا به زودی خواهیم نوشت.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#نگاه_روز / اسوتلانا الکسیویچ، نویسنده و برنده #نوبل_ادبیات در کتاب «روزگار رفته آخرین سرخ ها» ترجمه فروغ پوریاوری از زندگی عمومی مردم شوروی در آن دوره یک مثال جالبی دارد میگوید : «در شوروی نبردی دائمی بین یخچال و تلویزیون در جریان است»

تلویزیون دائماً از پروپاگاندای رفاه زندگی شهروندان در شوروی تحت سیطره حزب کمونیست میگوید ولی یخچال از واقعیت تلخ زندگی آنها و فقر و نداری. او در آخر پیش‌بینی میکند که یخچال بر تلویزیون پیروز خواهد شد.

در زندگی مردم ایران نیز ۴۴ سال است دقیقا همین #پروپاگاندا با همین شیوه و چاشنی دیده میشود.
به ادعای علی خامنه ای و رسانه‌های سپاه پاسداران همچون #خبرگزاری_فارس تمام غرب به خاک مذلت و خواری افتاده‌اند و جمهوری اسلامی روز به روز در حال فتح قله‌های پیشرفت!
اما آن چیزی که در یخچال ها و زندگی روزمره مردم و فکر و ذهن نخبه گان میگذرد، حکایت دیگری را نشان می دهد.
#خامنه_ای_عامل_ویرانی #دروغگویان_حاکم_بر_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing