ایران بریفینگ
6.17K subscribers
14.5K photos
24.2K videos
27.1K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
#ایران_بریفینگ / در روزهای گذشته #بهمن_پرورش غواص کرمانشاھی اجساد چند جوان را از #سد_کرج خارج کرد او در رود کارون نیز اجساد ۳ تن ازجان باختگان #اعتراضات_سراسری #آبان را که در جنایت #نیزار_ماهشهر کشته شده بودند نیز کشف کرده است.
اکنون ۴ روز است هیچ خبری از پرورش نیست و خانواده وی اطلاع داده اند ماموران #سازمان_اطلاعات_سپاە شبانه بدون ارائه حکم بازداشت از در و دیوار خانه وارد شدند و و پس از جستجوی خانه و زدن دستبند و چشم بند به وی او را دستگیر کرده اند.
از محل بازداشت وی و حتی اتهامش نیز هیچ اطلاعی در دست نیست.
حکومت جمهوری اسلامی از انتشار اخبار پیدا شدن اجساد انقلابیون در سدھای سنندج، کرج و خوزستان بسیار نگران است.

@irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایران_بریفینگ / وقتی می‌گوییم مسئولان جمھوری اسلامی فاسد و دروغگو هستند یعنی اینکه از حریر چی معاون ‌‌#وزارت_بهداشت گرفته تا #علی_ربیعی و‌#معصومه_ابتکار و #محمود_صادقی همه دروغ می‌گویند؛ این ویدیوی یک مبتلا بە #ویروس_کرونا است. در حالیکە تعدادی از مقامات بلندپایە و برخی بە اصطلاح نمایندگان نظام با ترفند #سازمان_اطلاعات_سپاە مدعی شدەاند کە کرونا گرفتە و ویدیوی نمایشی پخش کردە و حتی توییت ھم میزنند!
هدف این افراد عادی سازی از ویروسی است که #سپاه_پاسداران با #ماهان_ایر آورده ایت!
واژە دروغ و ریا در مقابل اینها کم می آورد.

مردم تدابیر بھداشتی را رعایت کنند و در خانەھایشان بمانند..
#کرونا_را_جدی_بگیرید #فاجعه_در_راه_است
@Irbriefing
امروز و برای دومین بار بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران منتشر شد، در این بیانیه ادعا شده که یک «شبکه سازماندهی اغتشاشات» شناسایی و عوامل آن بازداشت شده اند .
سال گذشته نیز این دو سازمان بیانیه مشترکی درباره قتل حکومتی مهسا و حوادث بعد از آن منتشر کردند، بیانیه مفصل و در چندین صفحه و بند و توضیحات .
به نظر می رسد حالا دیگر وزارت اطلاعات وجود «سازمان اطلاعات سپاه» را پذیرفته و با آن گام به گام جلو می آید سازمانی که در قبال بازداشت فعالان محیط زیست ، نه تنها وزارت اطلاعات مقابلش ایستادگی کرد حتی بارها خواستار حذف و تعدیل فعالیتهایش شده بود.
در این گزارش تاریخی و تحلیلی نگاهی می اندازیم به چگونگی تاسیس « سازمان اطلاعات» که تا سالها حتی بسیاری نام و تعلق سازمانی آن را نمی دانستند و صرفا از آن به عنوان « سازمان اطلاعات موازی» نام می برند، رقیبی موازی و جدی و شاید بدیل وزارت اطلاعات که اکنون عملا آن شده است و بسیاری از ماموریتهای رسمی وزارت اطلاعات به این سازمان موکول شده.
در تابستان ۱۳۸۳ چندين نفر از روزنامه نگاران و وبلاگ نويسان به بهانه‌های امنيتی و اخلاقی دستگير شدند.
تعيين مسير اين پرونده و تمام دستگيری‌ها و بازجويی‌های آن توسط نهادی انجام می شد که کسی نمی دانست چیست و صرفا در مطبوعات و افواه از آن به عنوان «سازمان اطلاعات موازی» نام برده می شد، انجام می‌گرفت.
 این سازمان حتی هنوز نتوانسته بود برای فعالیت‌های خود مکان مشخصی داشته باشد، احضاریه‌ها معمولا به آدرس اداره اماکن نیروی انتظامی، ساختمانی در وزارت ارشاد،ساختمانی در بخش اداری دادگستر و‌در چندین مورد یک پایگاه بسیج مسجدی در شرق تهران، اساره داشتند، اما نه نیروی انتظامی و نه دیگر نهادها از کم و‌کیف آنها اطلاعاتی نمی‌دادند.
سازمان اطلاعات موازی با دستگيری اين جوانان فعال در اينترنت قصد داشت آخرين حلقه از زنجيره اقدامات خود برای سركوب اصلاح طلبان را تكميل كند.
اين فشار همه جانبه قرار بود در ماههای منتهی به انتخابات رياست جمهوری دوره نهم تشديد شود و احتمالا شامل برخی از نمايندگان سابق مجلس و نيروهای سابق دولتی هم می‌شد.
حالا دیگر برای همه مشخص شده بود یک نهاد امنیتی قدرتمند با حوزه اختیارات بسیار گسترده به میدان آمده است.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
امروز و برای دومین بار بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران منتشر شد، در این بیانیه ادعا شده که یک «شبکه سازماندهی اغتشاشات» شناسایی و عوامل آن بازداشت شده اند . سال گذشته نیز این دو سازمان بیانیه مشترکی درباره قتل حکومتی مهسا و حوادث…
درست در ماههای واپسين سال ۱۳۷۸ در حالی كه وزارت اطلاعات تحت فشار شديد مطبوعات اصلاح طلب قرار داشت تا غده سرطانی درون خود را تصفيه كند و باب قتلهای زنجيره‌ای را برای هميشه ببندد، سه تن از نيروهای بلند پايه امنیتی درون سپاه رضا سراج ، جواد غفاری و حجت السلام غلامحسین رمضانی طرحی را برای خامنه ای بردند كه در آن با سوء استفاده آشكار از فضای مطبوعاتی موجود عليه وزارت اطلاعات، پيشنهاد تشكيل يك سازمان مستقل اطلاعاتی كه مستقيما زير نظر رهبری عمل كند، مطرح شده بود.
آنها طرح خود را سازمان موازی اطلاعاتی، «سازمان اطلاعات كشور» نام گذاشته بودند و كلمه امنيت را هم صرفا برای آنكه به شباهت با ساواك شناخته نشوند، حذف كرده بودند. اما چارت تشكيلاتی پيشنهادی، شباهت كاملی با ساواك داشت .
در مجموع سازمان موضوع ، با ادغام بخش‌هايی از نيروهای اطلاعاتی سپاه با وزارت اطلاعات ايجاد شد و تمام وظايف وزارت را زير نظر مستقيم رهبری به عهده می‌گرفت. معاونت اطلاعات سپاه آن زمان در عين تقويت و تغذيه تشكيلات جديد، موجوديت مستقل خود را حفظ می‌كرد.
 اين طرح با موافقت ابتدايی خامنه ای مواجه نشد و برای ابراز نظر به رؤسای سه قوه و شورای عالی امنيت ملی ارجاع شد. در اينجا اصلاح طلبان كه بخشی از تخلفات و تندروی‌های وزارت اطلاعات را با هدف اصلاح رفتار اين مجموعه افشا كرده بودند، متوجه شدند كه رقبای سپاهی وزارت اطلاعات با استفاده از اين موقعيت در صدد زدن ضربه نهايی به وزارت و ايجاد يك سازمان مخوف امنيتی كه عملا به هيچكس پاسخگو نباشد، برآمده اند.
پرونده قتلهای زنجيره‌ای نيز به علت رعايت مصالح بزرگتر و به خاطر آينده كشور برای هميشه بسته شود.
اما از اين مقطع به بعد و پس از مقاومت رئیس جمهور و وزارت اطلاعات در مقابل طرح پيشنهادی، اين طرح به صورت غيررسمی در دستور كار قرار گرفت كه بر اساس آن سازمان اطلاعاتی به صورت غيرقانونی و غيررسمی ايجاد شد و فعاليت كرد. سازمان جديد در واقع يك تشكيلات شبكه‌ای است كه از به هم پيوستن چند نهاد مختلف اطلاعاتی و امنيتی و قضايی ايجاد شده و به صورت ناگفته با چند مركز سياسی و در رأس همه با چند فرد شاخص در بيت رهبری (مجتبی خامنه‌ای و حجت السلام صادق میرحجازی) ارتباط داشته و هماهنگی می‌كند.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
درست در ماههای واپسين سال ۱۳۷۸ در حالی كه وزارت اطلاعات تحت فشار شديد مطبوعات اصلاح طلب قرار داشت تا غده سرطانی درون خود را تصفيه كند و باب قتلهای زنجيره‌ای را برای هميشه ببندد، سه تن از نيروهای بلند پايه امنیتی درون سپاه رضا سراج ، جواد غفاری و حجت السلام…
پس از تشكيل ساختار اوليه شبكه اطلاعات موازی، مركز حفاظت اطلاعات قوه قضاييه هم ايجاد و به اين ساختار اضافه شد و با منصوب شدن سعيد مرتضوی به سمت دادستان عمومی و انقلاب تهران، او نيز عملا ضلع ديگری از اين شبكه را تكميل كرد.
در بخش طرح و توسعه حفاظت قوه قضائيه، يكی از طراحان اوليه سازمان اطلاعات به همراه يك تيم از نيروهای اخراجی و كناره گيری كرده از وزارت اطلاعات مشغول به كار شدند (تیم مصطفی ریاحی) وی نیز طرح‌هايی را برای ايجاد چند تشكيلات جديد تهيه و پيشنهاد كرد.
تشكيل «ستاد حفاظت اجتماعی» توسط قوه قضاييه در آن سال‌ها عملا يك شبكه گسترده خبرچينی از محلات و شهرستان‌ها بود، که يكی از پيشنهادات مطرح برای گسترش حوزه نفوذ سازمان اطلاعات موازی بود،دلیل آنکه طراحان این بخش را به قوه قضائیه واگذار کرده بودند دور زدن سریع قانون برای اخذ مجوز شنود تلفن و یا بازرسی از خانه‌ها و دیگر آنکه طراحان اولیه خوف آن را داشتند که اگر چنین بخشی در داخل سپاه پاسداران باشد جریان موازی بسیج خواهد بود و واکنشهایی درون سپاه برایش به وجود می آید.
 طرح بعدی، ايجاد يك تشكيلات موازی جديد برای ضابطين قضايی بود.
هدف واقعی از اين طرح، رسمی كردن و ايجاد هماهنگی و متمركز كردن فعاليت‌های بخشی از نيروهای مخفی و نيمه مخفی اطلاعات نيروی انتظامی بود، هزاران خبرچین هایی که در سراسر کشور سالها با اطلاعات نیروی انتظامی در همکاری بودند (این یکی از افتخارات فرمانده وقت اطلاعات نیروی انتظامی سرتیپ #مسعود_صدرالسلام بود، او بعدها همه این تشکیلات مخفی را تحویل سپاه پاسداران داد) این بخش که در تمام اين سالها به صورت غير قانونی فعاليت می‌كرد حالا با واگذاری اش به این سازمان وجاهت قانونی نیز پیدا می‌کرد.
طرح‌های ديگری هم برای توسعه تشكيلاتی این سازمان وجود داشت که #رضا_سراج از آنها به عنوان زیر پروژه نام برده بود، طرح هایی همچون برخورد با فعالان سياسی و دانشجويی و مطبوعاتی آن سالها .
 به اين ترتيب سازمان اطلاعات موازی با هدف قلع و قمع مخالفان و دگراندیشان تشكيل شد.
 کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
پس از تشكيل ساختار اوليه شبكه اطلاعات موازی، مركز حفاظت اطلاعات قوه قضاييه هم ايجاد و به اين ساختار اضافه شد و با منصوب شدن سعيد مرتضوی به سمت دادستان عمومی و انقلاب تهران، او نيز عملا ضلع ديگری از اين شبكه را تكميل كرد. در بخش طرح و توسعه حفاظت قوه قضائيه،…
الگوی عملياتی سازمان اطلاعات موازی برخلاف وزارت اطلاعات كه داعيه دار اشراف اطلاعاتی و نظارت بر حوزه‌های پنهان و آشكار امنيتی است، «كار پروژه ای» بود.
اين مدل كه سپاه پاسداران پيش از اين در پرونده برخورد با حزب توده و همچنین برخورد با سيد مهدی‌هاشمی هم به اجرا درآورده بود ، در واقع الگوبرداری شده از كميته مشترك ضد خرابكاری و نحوه مواجهه آن با تشكيلات فداييان و مجاهدين خلق بود.
ساواک نیز این طرح را دو تن از افسران اطلاعاتی سرويس جاسوسی اسرائیل در سالهای پايانی دهه چهل به آنهاآموزش داده بودند.
اگر ما این فرض غیر رسمی را بپذیریم که قتلهای زنجیره‌ای با هدایت و الغاء و تغذیه فکری سپاه پاسداران به بخشی از اعضای وزارت اطلاعات انجام شده باید آخرين تجربه دقيق اما ناكام عملياتی شدن اين الگو را در پروژه گسترده قتلهای زنجيره‌ای كه از سال ۷۴ آغاز شد و در پاييز سال ۷۷ لو رفت،بدانیم.
 در كار اطلاعاتی، پروژه به عملياتی، هدف دسته‌ای از متهمان با مشخصات و غالبا تعلق فكری يا شغلی خاص معطوف می شود.
درونمايه جدی پروژه، بررسی ميزان خطر و جديت نقاط تعارض گروه هدف با سياستهای كلی نظام و امنيت ملی است. اگرچه طبيعتا يك پوشش تبليغاتی گسترده و اشاعه خوراك خبری به رسانه‌ها، مسير عملی رسيدن به اين نتيجه را تسهيل خواهد كرد.
 مشهور ترين پروژه‌های سازمان اطلاعات موازی از ابتدای تشكيل تا زمانی که هنوز وابستگی‌اش به سپاه پاسداران فاش نشده بود را می توان این‌گونه نام برد:
 پروژه قتل عام «پايگاههای دشمن» (مطبوعات اصلاح طلب زنجیره‌ای)
 پروژه سركوب «براندازان قانونی»(ملی مذهبی‌ها)
 پروژه ريشه كنی «مفاسد اقتصادی»(پرونده شهرام جزايری )
 پروژه «نظرسازی»(پرونده مؤسسه آينده و عباس عبدی)
 پروژه مقابله با «تهاجم فرهنگی»(پرونده سيامك پورزند و سينماگران)
 پروژه مقابله با اغتشاشات خيابانی (سركوب اعتراضات دانشجويی خرداد و تير ۸۲ و برخورد با تعدادی از فعالان مطبوعاتی و دانشجويی)
در كنار اينها، باز به تعریف رضا سراح زیر پروژه‌های دیگری نیز مطرح بوده مانند:
پرونده ايرج جمشيدی و عليرضا جباری و پروژه‌های كاملا باندی و سياسی مانند تأسيس سايتهای تغذيه جنگ روانی علیه اصلاح طلبان که همگی آنها از فعاليتهای سازمان اطلاعات موازی به شمار می‌رفت.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
همانطور كه اشاره شد مشهورترین پروژه سازمان اطلاعات موازی، سركوب فعالان سايتهای اينترنتی و وبلاگ نويسان بود كه با وجود اينكه تقريبا از ابتدای سال ۸۳ كليد خورد و بيش از سی نفر در اين راستا بازداشت و بازجويی شدند، اما هرگز روند واقعی آن مشخص نبود و نشد و چشم…
این سازمان اطلاعات، پرونده‌های خود را نه بر اساس مدرك محكم و قابل استناد،بلكه تنها بر اساس اعترافات متهمانی تكميل می‌كرد كه روزهای متمادی را در انفرادی به سر برده‌اند و كاملا از جهان بيرون بی‌خبرند.
به همين جهت بود كه پرونده‌های تشكيل شده و اتهامات وارده به قربانيان پروژه‌های سازمان اطلاعات موازی هيچگاه ارزش حقوقی نداشت و حتی همه کارگزاران جمهوری اسلامی نیز می دانستند نمایشی بیش نیست و با گذشت مدتی پس از يك موج تبليغاتی گسترده، متهمان بتدريج و به آرامی آزاد می‌شدند و به زندگی خود كه البته لطمه‌های بسيار ديده، باز می‌گشتند.
حسن اين روند آن بود كه در نهايت چندان محكوميتی برای متهمان بريده نمی شد و همه آنها از اتهامات وارده تبرئه می‌شدند، مانند دكتر آقاجری كه دو سال پس از محكوميت به اعدام از زندان آزاد شد.
يا به جرايمی كاملا موهوم متهم می‌شدند مانند پورزند كه به پنجاه سال جاسوسی برای آمريكا متهم شد و اعتراف كرد، اما پس از مصاحبه تلويزيونی چند ماه بعد آزاد شد.
 در خلال پروژه ها اگر لازم می‌شد برای ساكت كردن سينا مطلبی پدر او را به زندان می‌انداختند و اگر لازم می‌دانستند برای‌بی‌آبرو كردن مهرانگيز كار شوهرش را شكنجه می‌کردند.
وبلاگ نويس را زير مشت و لگد می‌گيرفتند تا بگويد قبل از ازدواج تازه با همسرش چه كسی را برای ازدواج مدنظر داشته و او را می‌گيرند و می‌زنند تا اعتراف دروغين دوست سابقش را تأييد كند كه با او ارتباط نامشروع داشته است. يا اينكه به دروغ مدعی می‌شدند فلانی در صحبتهايش گفته كه با هم به فلان خانه رفته ايد و با كتك از متهم می‌خواستند كه به انحراف اخلاقی اش اعتراف كند.
 با اين ترتيب پرونده‌ای برای قربانيان غالبا بی‌تجربه ساخته و پرداخته می‌شود كه مشحون از اعترافات متهم به انواع جرايم اخلاقی و اجتماعی و سياسی و امنيتی است، بدون آنكه برای هيچيك از اتهامات دليل عادلانه و منصفانه و محكمه پسندی وجود داشته باشد.
شايع ترين رويه‌ای كه در پروژه‌های اطلاعات موازی برای بسترسازی روانی در جامعه در پيش گرفته می‌شود، فضاسازی رسانه‌ای است. بسياری از اطلاعات سوخته، اخبار ناقص و گفته‌های جريان ساز كه مكمل طرح‌های اطلاعات موازی هستند، به طور غيرمستقيم از طريق روزنامه‌ها به خصوص «كيهان» و گاهی در لابلای اخبار صدا و سيما در اذهان عمومی جامعه پمپاژ می‌شود.
#سازمان_اطلاعات_موازی
#سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
این سازمان اطلاعات، پرونده‌های خود را نه بر اساس مدرك محكم و قابل استناد،بلكه تنها بر اساس اعترافات متهمانی تكميل می‌كرد كه روزهای متمادی را در انفرادی به سر برده‌اند و كاملا از جهان بيرون بی‌خبرند. به همين جهت بود كه پرونده‌های تشكيل شده و اتهامات وارده به…
كانال‌های غير رسمی و صدا و سيما به عنوان مهمترين كانال رسمی، سازمان اطلاعات يكسری حركت‌های ايذايی و پيرامونی با هدف گسترش جبهه جنگ روانی عليه فعالان سیاسی و مطبوعات صورت می‌داد كه از جمله آنها می‌توان به تغذيه خبری بعضی از روزنامه‌ها و تأسيس يا تغذيه سايتهای خبری ضد اصلاحات اشاره كرد.
اين در حالی بود كه در مشهور ترین رسوایی آن سال‌های سازمان اطلاعات،به عنوان رابط یک روزنامه (روزنامه سیاست روز) با بازجویان سازمان اطلاعات موازی كه عضو تحريريه و دبير سرويس سياسی روزنامه بود، نزديك به دو سال بعد به اتهام جاسوسی و ارتباط با سفارت انگليس و سازمان موساد از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شد و به مطالب مهم و تكان دهنده‌ای درباره ارتباطات مشكوك و تخلفات گردانندگان مطبوعه فوق اعتراف كرد.
یکماه بعد از بازداشت وی پس از اينكه وزير اطلاعات وقت به طور سربسته به اين موضوع اشاره كرد و خبر از دستگيری نفوذی‌های دشمن در مطبوعات داد، گردانندگان اطلاعات موازی از سويی تمام تلاش خود را برای ممانعت از پيگيری آن پرونده به كار گرفتند و از سوی ديگر گفته‌های وزير را دليلی بر صحت گفته‌های خامنه‌ای مبنی بر نفوذ دشمن در روزنامه‌های داخلی دانستند و تعجب آنكه مصداق آن را هم روزنامه‌های دوم خردادی معرفی کردند!
جالب آنکه در این میان نام حسين شريعتمداری هم مطرح بود، مدير روزنامه كيهان كه به نام نماينده ولی فقيه در مؤسسه كيهان نيز شناخته می‌شود، با فرد مذكور در ارتباط بود و بارها اخباری را كه به علت كذب آشكار در كيهان قابل انتشار نبوده، برای انتشار در «سياست روز» به او داده بود كه در چند مورد، آن اخبار جنبه ضد امنيتی هم پیدا کرده بود.
از مابقی پروژه‌های ناکام سازمان اطلاعات که بگذریم این اولین رسوایی برای اطلاعات سپاه پاسداران بود.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
از يكی از خانم‌های منشی مؤسسه درگير در يك پرونده (پرونده نظرسنجی عباس عبدی) اعتراف گرفته شده بود كه با يكی از متهمان پرونده رابطه نامشروع داشته و سپس او را تحت فشار قرار داده بودند كه در صورت عدم همكاری اين اتهام را در مطبوعات منتشر می‌كنند. نگهبان كهنسال…
تمامی متهمان پرونده های سازمان اطلاعات سپاه در مورد تك تك افرادی كه می‌شناسند ، جلساتی كه در آنها شركت داشتند و جزييات جلسات و مراسمات و جشنهای خانوادگی مفصلا توضيح می‌دهند و حتی درباره آنچه در زندگی،کار، و… متهم به اعتراف عليه ديگران واداشته می‌شوند،در مورد تك تك جلساتی كه در آنها شركت داشته‌اند می‌نويسند، گناهان ناكرده را به عهده می‌گيرد و روابط نداشته را بازگو می‌كنند و به راحتی در مقابل دوربین هرآنچه لازم است را می گویند.
چه می‌شود كه فرد به اينجا می‌رسد، يا به عبارت بهتر چگونه بازجوها يك متهم را به اين نقطه می‌رسانند؟
شستشوی مغزی!
اين كاری است كه بازجوهای سازمان اطلاعات سپاه انجام می‌دهند. آنها با به كار بردن روشهای پيچيده و شكنجه روانی، که عمدتا در کره شمالی آموزش دیده‌اند در تار و پود وجود فرد رسوخ می‌كنند و باورها و اعتقادات و نظام ارزشی او را از بين می‌برند تا به جای آن، باورها و ارزشهای بازجو بنشيند.
 شكنجه را می‌توان به دو نوع كلی جسمی و روانی تقسيم كرد، اگرچه در اين روزگار نمی توان تفكيك دقيقی بين اين دو قائل بود. اما روشهای عملی شكنجه را به اين ترتيب می‌توان تقسيم و توصيف كرد.
 ابتدايی ترين و قديمی ترين نوع شكنجه، ايجاد درد و كتك برای قربانی است تا به ناچار بين تحمل درد و تسليم شدن، يكی را انتخاب كند.
در اين روش، مهمتر از ايجاد درد و آزار جسمی، تهديد به شكنجه و ايجاد حالت انتظار برای تحمل درد در فرد است كه از خود درد سخت تر است.
 كنترل آب، غذا، سيگار، ساعت تنفس، زمان و دفعات قضای حاجت و ساعت و دفعات بازجويی‌ها از ديگر حربه‌هايی است كه بازجو با كمك آنها متهم را به خود وابسته می‌كند و مستقيم يا غيرمستقيم برآورده شدن اين خواسته‌های اوليه متهم را منوط به همراهی و تسليم در برابر خود می‌سازد.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
تمامی متهمان پرونده های سازمان اطلاعات سپاه در مورد تك تك افرادی كه می‌شناسند ، جلساتی كه در آنها شركت داشتند و جزييات جلسات و مراسمات و جشنهای خانوادگی مفصلا توضيح می‌دهند و حتی درباره آنچه در زندگی،کار، و… متهم به اعتراف عليه ديگران واداشته می‌شوند،در مورد…
فرستادن زندانی به انفرادی، از ديگر روشهای شكنجه روانی است. در زندان انفرادی، فرد از نور، صدا، اتفاقات، منظره‌ها و همه چيز دنيای بيرون جدا می‌شود و در چارديواری خويشتن محبوس و محصور می‌شود. تنها بودن و كاهش فعاليت پنج حس طبيعی فرد كافی است تا بعضی از افراد را ظرف چند روز به آستانه ديوانگی يا افسردگی بكشاند. كه البته گاهی صداهای آزار دهنده و غذاهای نامناسب يا برهم زدن نظم خواب و غذای فرد نيز شرايط انفرادی را دشوارتر می‌سازد.
توانايی مقاومت افراد و آستانه تسليم آنها در برابر شرايط زندان انفرادی متفاوت است. برای نمونه، در ميان دانشجويانی كه در اعتراضات دانشجويی خرداد و تير سال ۷۹ بازداشت شدند و به انفرادی رفتند، برخی از دانشجويان قبل از اينكه به چهارمين روز انفرادی برسند حاضر شدند به هرچه بازجويان می‌خواهند تن دهند تا از شرايط انفرادی خلاصی يابند. اما از همان گروه دانشجويان كسانی بودند كه بيش از هفتاد روز در انفرادی ماندند و در نهايت نه تسليم مصاحبه تلويزيونی شدند و نه پذيرفتند كه خواسته‌های بازجويان را در بيرون عملی سازند يا اعتقادات آنها را در بيرون به نام خود بازتاب دهند.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
فرستادن زندانی به انفرادی، از ديگر روشهای شكنجه روانی است. در زندان انفرادی، فرد از نور، صدا، اتفاقات، منظره‌ها و همه چيز دنيای بيرون جدا می‌شود و در چارديواری خويشتن محبوس و محصور می‌شود. تنها بودن و كاهش فعاليت پنج حس طبيعی فرد كافی است تا بعضی از افراد…
روش ديگر شكنجه روانی، وادار كردن متهم به انتقاد از خود است. در اين روش، بازجو از اينجا آغاز می‌كند كه ما معصوم نيستيم و هر انسانی خطايی دارد و سپس از متهم می‌خواهد كه خطاهايی را كه تصور می‌كند در زندگی و فعاليتهای سياسی و اجتماعی خود انجام داده، بازگو كند. همين گفته‌ها، می‌تواند در مورد حزب و جناح و گروه متبوع فرد، خط فكری مورد پيروی فرد و حتی حلقه‌های دوستی و شيوه‌های روابط شخصی فرد هم مطرح شود.
 ورود متهم به اين بازی مساوی است با درهم شكستن او و در نهايت اعتراف و توبه. زيرا بازجو بلافاصله روی تك تك نقاط ضعفی كه متهم روی آنها دست گذاشته تأكيد می‌كند و همزمان آنها را با اعتقادات و ارزشهای خود پيوند می‌دهد و به سرعت فرد را از يك فضای بحث و انتقاد به ظاهر دوستانه، به وادی اعتراف به گناه و انتقاد مكرر از خود و سپس اعترافات گسترده و اظهار پشيمانی كامل و توبه می‌كشاند.
 در برابر اقسام بسيار متعدد روشهای شكنجه گری و شستشوی مغزی و تواب سازی، متهم نيز شرايط روانی خاصی را طی می‌كند. او ابتدا دچار احساس درماندگی و فراموش شدگی می‌شود و فقط بازجو است كه حلقه اتصال او با دنيای بيرون است.
اين همان موردی بود كه #عزت_الله_سحابی پس از رهائی از زندان ۵۹ سازمان اطلاعات سپاه را تشريح كرد و گفت كه چگونه ارتباط او را با بيرون قطع كرده و به اين نقطه او را رسانده بودند سپس در برابر رفتارهای متغير بازجو كه روزی مهربان و روزی ديگر بسيار خشن و غيرقابل دسترسی است، دچار حيرت و سرگردانی می‌شود. پس از اين، متهم دچار احساس ترديد و عدم اطمينان می‌شود و حس می‌كند نمی داند كه از او چه می‌خواهند و به اينجا می‌رسد كه جواب اين سؤال را فقط بازجو است كه می‌داند.
 در اين مرحله، متهم به صورتی بيمارگونه به بازجو وابسته می‌شود، می‌خواهد او را بشناسد و حرفش را عميقا بفهمد و با او ارتباط برقرار كند. او سپس به علت همين وابستگی مفرط به بازجو دچار احساس ترديد و از دست دادن شعور و آرمان‌های خود می‌شود. اما چيزی نمی گذرد كه در وضعيتی بدتر قرار می‌گيرد و به خود نهيب می‌زند كه چرا من به بازجو وابسته شده ام و خود را می‌خواهم به او نزديك كنم. در اينجا يك احساس گناه و شديد متهم را فرا می‌گيرد كه در عين حال با يك ترديد اساسی و سؤالات جدی درباره نظام اعتقادی و سيستم ارزشی خود همراه است.
#سازمان_اطلاعات_موازی
#سازمان_اطلاعات_سپاە

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
روش ديگر شكنجه روانی، وادار كردن متهم به انتقاد از خود است. در اين روش، بازجو از اينجا آغاز می‌كند كه ما معصوم نيستيم و هر انسانی خطايی دارد و سپس از متهم می‌خواهد كه خطاهايی را كه تصور می‌كند در زندگی و فعاليتهای سياسی و اجتماعی خود انجام داده، بازگو كند.…
متهم از ترس تزلزل دائمی، احساس شكست بالقوه و هراس ديوانه شدن، به شدت به داشتن يكسری اصول جديد و ثابت نياز پيدا می‌كند كه بازجو برای يافتن اين اصول (كه در حقيقت اصول القايی خود بازجو است) به متهم كمك می‌كند. و اين روند تا جايی پيش می‌رود كه متهم به طور مطلق به بازجو احساس تعلق می‌كند و خود را با او همانندسازی تا سرحد همذات پنداری می‌كند.
بازجو شخصيت متهم را كه كاملا درهم شكسته، دوباره از ابتدا برای او می‌سازد. او اين كار را با اتكا به اعترافات مفصلی انجام می‌دهد كه قبلا از متهم گرفته شده است. متهمان در اولين گامهای بازجويی پس دادن، تخليه اطلاعاتی می‌شوند، يعنی به نوشتن جزئی ترين اطلاعات زندگی خصوصی خود از ابتدا تا امروز وادار می‌شوند.
 دريكی از اسناد منتشره در ادامه اين گزارش سؤال عجيب بازجو از متهم مبنی بر اينكه اتهامات خود را بنويسيد در حالی كه اين بازجو است كه بايد اتهام متهم را به او بگويد، نه بالعكس!
بازجویان اطلاعات سپاه مکرر می نویسند : «ارتباطات خود را اعم از ارتباط نامشروع و ...» و به اين شكل او به صراحت مجبور به انجام اعترافات غيراخلاقی می‌شود.
 تعريف بازجويان اطلاعات موازی از روابط نامشروع به عنوان مجرمانه زنا محدود نمی شود. آنها از متهم درباره محافل خصوصی و حوزه‌های شخصی هم می‌پرسند و رقص و حتی دست دادن مرد با زن را نيز فعل مجرمانه محسوب می‌كنند. تا جايی كه فرد حتی در مورد مجلس عروسی خواهرش هم به اعتراف وادار می‌شود.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing