This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایران_بریفینگ / #نخست_وزیر_عراق بلافاصله پس از بازگشت از #آمریکا به #بصره رفت و با خانواده دو جان باخته ترور شده توسط #شبه_نظامیان زیر نظر ایران دیدار کرد و در جواب ترورها و جنایتهای این مزدوران #سپاه_پاسداران قول داد سلاح شبه نظامیان و باندهای جنایتکار را بگیرد.
#مصطفی_کاظمی در راس یک هیئت امنیتی بلندپایه در بصره گفت: سلاحهای شبه نظامیان و باندهای خرابکار وجنایتکار گرفته خواهد شد.
برای بنای دولت زمان بدهید من به تظاهرکنندگان میگویم که شما انتخابات زودرس میخواستید من این خواسته شما را محقق میکنم، من از طریق آرای شما تغییر را ایجاد خواهم کرد.
#اعتراضات_سراسری_عراق #وحشت_افکنان_خاورمیانه
@irbriefing
#مصطفی_کاظمی در راس یک هیئت امنیتی بلندپایه در بصره گفت: سلاحهای شبه نظامیان و باندهای خرابکار وجنایتکار گرفته خواهد شد.
برای بنای دولت زمان بدهید من به تظاهرکنندگان میگویم که شما انتخابات زودرس میخواستید من این خواسته شما را محقق میکنم، من از طریق آرای شما تغییر را ایجاد خواهم کرد.
#اعتراضات_سراسری_عراق #وحشت_افکنان_خاورمیانه
@irbriefing
ایران بریفینگ
در جلد ۱۶ پرونده صفحه ۳۸۴ هنگامی که بازجو از #سعید_امامی سؤال مینمايد آيا اعدامها رويه امنيتی داشت و با حکم حفظ نظام از واجبات است انجام میشد يا حکمهای موضوعی نيز داشت؟ امامی جوابی را میدهد که از آن به عنوان طلاییترين فراز بازجوئیهای وی شايد بشود نام…
عليرغم آنکه در افواه مطرح است و در اطلاعيه مشهور ۱۵ دی۱۳۷۷ وزارت اطلاعات نيز به آن اشاره شده هيچ کشفی در کار نبوده.
در ۱۳۷۷/۳/۱۶ بعنی کمی بعد تر از به قدرت رسیدن اصلاح طلبان در دوم خرداد مصطفی کاظمی (موسوی) به منزل خاتمی میرود و میگويد همانند گذشته هنوز خط مسير حذف مخالفان و دگرانديشان در حال اجراست اما اينبار يک هدف ديگر هم به آن اضافه شده است و آن سقوط دولت شماست و قرار است اين حذفها از پائيز امسال مجدّداً از سر گرفته شود.
از تاریکیها و جعبه سیاه #قتلهای_زنجیره_ای این است که #سید_محمد_خاتمی اين مسئله را جدی نمیگيرد و طبق گفته خود مصطفی کاظمی در زمانی که در زندان ۶۶ سپاه مدتی را با هم همسلولی بودیم، جلسه آن شب را خاتمی با مزاح و بیتفاوتی میگذراند و حتی به #مصطفی_کاظمی میگويد:«حالا تو خسته شدهای،يک مدتی مرخصی بگير و برو کيش استراحت کن!
برآورد کاظمی درست از آب در میآيد و در پائيز ۱۳۷۷ ابتدا فروهر و همسرش و پي در پي قتلها انجام ميشود.
اينجاست که در پس فشار افکار عمومی و بينالمللی خاتمی و غالب مسئولين جمهوری اسلامی موضعگيری ميکنند.
رئيس جمهور هيأتیذرا تشکيل میدهد ودر همين گير و دار در ۱۳۷۷/۹/۲۶ #دری_نجف_آبادی نزد خامنهای میرود و برای رفع اين معضل کسب تکليف میکند و اینکه چه بايد کرد؟
در ۱۳۷۷/۹/۲۹ مصطفی کاظمی و #مهرداد_عالیخانی (سيد صادق) متوجه میشوند دری نجف آبادی برای آنها تعقیب ومراقبت گذاشته و رفت و آمد آنها کنترل میشوند، هر دو به ملاقات وی میروند و علت را جويا میشوند و اظهار ميدارند مگر ما چه جرمی کردهايم که تحت تعقيب و مراقبتيم؟
کاظمی و عالیخانی در آن دیدار مجددا میگویند ما جز اجرای دستورات شماعمل نکردهایم پس اين مراقبت يعني چه؟
کاظمی و عالیخانی پس از آن دیدار پی میبرند که قرار است قربانی این پروژه شوند، آنها حالا دیگر برای برای حفظ جان و نام و آبروی خود در تلاش هستند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در ۱۳۷۷/۳/۱۶ بعنی کمی بعد تر از به قدرت رسیدن اصلاح طلبان در دوم خرداد مصطفی کاظمی (موسوی) به منزل خاتمی میرود و میگويد همانند گذشته هنوز خط مسير حذف مخالفان و دگرانديشان در حال اجراست اما اينبار يک هدف ديگر هم به آن اضافه شده است و آن سقوط دولت شماست و قرار است اين حذفها از پائيز امسال مجدّداً از سر گرفته شود.
از تاریکیها و جعبه سیاه #قتلهای_زنجیره_ای این است که #سید_محمد_خاتمی اين مسئله را جدی نمیگيرد و طبق گفته خود مصطفی کاظمی در زمانی که در زندان ۶۶ سپاه مدتی را با هم همسلولی بودیم، جلسه آن شب را خاتمی با مزاح و بیتفاوتی میگذراند و حتی به #مصطفی_کاظمی میگويد:«حالا تو خسته شدهای،يک مدتی مرخصی بگير و برو کيش استراحت کن!
برآورد کاظمی درست از آب در میآيد و در پائيز ۱۳۷۷ ابتدا فروهر و همسرش و پي در پي قتلها انجام ميشود.
اينجاست که در پس فشار افکار عمومی و بينالمللی خاتمی و غالب مسئولين جمهوری اسلامی موضعگيری ميکنند.
رئيس جمهور هيأتیذرا تشکيل میدهد ودر همين گير و دار در ۱۳۷۷/۹/۲۶ #دری_نجف_آبادی نزد خامنهای میرود و برای رفع اين معضل کسب تکليف میکند و اینکه چه بايد کرد؟
در ۱۳۷۷/۹/۲۹ مصطفی کاظمی و #مهرداد_عالیخانی (سيد صادق) متوجه میشوند دری نجف آبادی برای آنها تعقیب ومراقبت گذاشته و رفت و آمد آنها کنترل میشوند، هر دو به ملاقات وی میروند و علت را جويا میشوند و اظهار ميدارند مگر ما چه جرمی کردهايم که تحت تعقيب و مراقبتيم؟
کاظمی و عالیخانی در آن دیدار مجددا میگویند ما جز اجرای دستورات شماعمل نکردهایم پس اين مراقبت يعني چه؟
کاظمی و عالیخانی پس از آن دیدار پی میبرند که قرار است قربانی این پروژه شوند، آنها حالا دیگر برای برای حفظ جان و نام و آبروی خود در تلاش هستند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
کاظمی و عالیخانی که برخورد مشکوک دری را در آنجلسه میبینند، پی میبرند که به پایان خط رسیدهاند!
#مصطفی_کاظمی و #مهرداد_عالیخانی از دفتر #دری_نجف_آبادی در وزارت به ساختمان دقایقی وزارت اطلاعات واقع در خيابان ویلا کوچه شيرين میروند، همزمان با وقت نماز تعدادی از معاونان از جمله مسئول حفاظت وزارت را جمع میکنند و پس از نماز جماعت به امامت عاليخانی ، عالیخانی میگوید ما برای اتمام حجت آمدهایم!
عالیخانی میگوید :«همه میدانيد ما به دستور مستقيم دری نجف آبادی اين حذفها را انجام دادهایم و مشکلی متوجه ما نيست و نظام بايد خود چارهای بينديشد نه اينکه ما چند نفر هزينهاش را بپردازيم»
همان روز و لحظات پس از نماز جماعت ظهر در نمازخانه وزارت اطلاعات، شفیعی معاون وقت وزیر پس از نماز میگوید همه بمانید و در حضور دری نحف آبادی میگويد:«آقای موسوی (کاظمی) میگوید دری دستور قتلها را داده است و آقای دری هم که اکنون اینجاست امروز صبح به من گفت من نگفتهام؛ الله اعلم!»
همان شب ۱۳۷۷/۹/۲۹ مجددا مصطفی کاظمی پیش خاتمی میرود و میگوید چه میکنید؟
من تابستان به شما گفتم که قرار است اين قتلها انجام شود شما به شوخی گرفتهايد حالا هم که انجام شده باز خود ما را مسئول کشف آن کردهايد؟
خاتمی که خبر مجادلات آن روز مدیران عالی وزارت اطلاعات را میشنود به #علی_ربیعی(عباد) تلفن میزند و میگوید بیاید(طبق گفته حسینیان ظاهرا حجاریان نیز در این جلسه بوده، وجلسه نه در دفتر که در منزل خاتمی بوده)
همان شب و از همانجا در اصل برای حفظ جان وی کاظمی به خانه امنی در فرمانيه منتقل و تحقيق از وی آغاز ميشود.
با گذشت چند روز در ۱۳۷۷/۱۰/۵ در ساختمان مرکزی وزارت عاليخانی و دو روز بعد از آن ۱۳۷۷/۱۰/۷ سعيد امامی بازداشت میشوند.
همانروز ۲۸ نفر دیگر از اعضای معاونت امنیت، معاونت عملیات و دفتر بررسی بازداشت میشوند؛ عالیخانی هفت و نیم صبح به محض ورود به وزارتخانه هنگامی که وارد پارکينگ ستاد میشود ابتدائا به حفاظت فراخوانده و از آنجا به خانه امنی در قيطريه هدايت شده، دو روز بعد نیز به زندان توحيد منتقل میشود.
همانروز یعنی ۷ دی در حوالی مینی سیتی در شهرک محلاتی #سعید_امامی توسط تيمی از حفاظت اطلاعات وزارت بازداشت وابتدا به بازداشتگاهی در پادگان امام علی سپاه و بعد از آن به زندان توحيد هدايت میشود.
#قتلهای_زنجیره_ای
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#مصطفی_کاظمی و #مهرداد_عالیخانی از دفتر #دری_نجف_آبادی در وزارت به ساختمان دقایقی وزارت اطلاعات واقع در خيابان ویلا کوچه شيرين میروند، همزمان با وقت نماز تعدادی از معاونان از جمله مسئول حفاظت وزارت را جمع میکنند و پس از نماز جماعت به امامت عاليخانی ، عالیخانی میگوید ما برای اتمام حجت آمدهایم!
عالیخانی میگوید :«همه میدانيد ما به دستور مستقيم دری نجف آبادی اين حذفها را انجام دادهایم و مشکلی متوجه ما نيست و نظام بايد خود چارهای بينديشد نه اينکه ما چند نفر هزينهاش را بپردازيم»
همان روز و لحظات پس از نماز جماعت ظهر در نمازخانه وزارت اطلاعات، شفیعی معاون وقت وزیر پس از نماز میگوید همه بمانید و در حضور دری نحف آبادی میگويد:«آقای موسوی (کاظمی) میگوید دری دستور قتلها را داده است و آقای دری هم که اکنون اینجاست امروز صبح به من گفت من نگفتهام؛ الله اعلم!»
همان شب ۱۳۷۷/۹/۲۹ مجددا مصطفی کاظمی پیش خاتمی میرود و میگوید چه میکنید؟
من تابستان به شما گفتم که قرار است اين قتلها انجام شود شما به شوخی گرفتهايد حالا هم که انجام شده باز خود ما را مسئول کشف آن کردهايد؟
خاتمی که خبر مجادلات آن روز مدیران عالی وزارت اطلاعات را میشنود به #علی_ربیعی(عباد) تلفن میزند و میگوید بیاید(طبق گفته حسینیان ظاهرا حجاریان نیز در این جلسه بوده، وجلسه نه در دفتر که در منزل خاتمی بوده)
همان شب و از همانجا در اصل برای حفظ جان وی کاظمی به خانه امنی در فرمانيه منتقل و تحقيق از وی آغاز ميشود.
با گذشت چند روز در ۱۳۷۷/۱۰/۵ در ساختمان مرکزی وزارت عاليخانی و دو روز بعد از آن ۱۳۷۷/۱۰/۷ سعيد امامی بازداشت میشوند.
همانروز ۲۸ نفر دیگر از اعضای معاونت امنیت، معاونت عملیات و دفتر بررسی بازداشت میشوند؛ عالیخانی هفت و نیم صبح به محض ورود به وزارتخانه هنگامی که وارد پارکينگ ستاد میشود ابتدائا به حفاظت فراخوانده و از آنجا به خانه امنی در قيطريه هدايت شده، دو روز بعد نیز به زندان توحيد منتقل میشود.
همانروز یعنی ۷ دی در حوالی مینی سیتی در شهرک محلاتی #سعید_امامی توسط تيمی از حفاظت اطلاعات وزارت بازداشت وابتدا به بازداشتگاهی در پادگان امام علی سپاه و بعد از آن به زندان توحيد هدايت میشود.
#قتلهای_زنجیره_ای
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
با بازداشت عوامل اصلی تيم ترور بود که حالا عقبه محفل ترور به تکاپو افتادند. عباس خزائی از مشاوران #دری_نجف_آبادی و داماد کوچک وی سناريويی را آماده میکند:« يکی از افراد مستعد اپوزیسیون را بصورت قاچاق از ترکيه به ايران بياوريم بعد در حالی که قصد ترور گلشيری…
عقبه محفل #قتلهای_زنجیره_ای پس از اطلاعیه وزارت اطلاعات حالا از چندين محور اصلی به ميدان آمدند محور رسانهای و محور درون نظامی(لابی قدرت) در محور رسانهای کيهان پيش قراول بود ۷۷/۱۰/۲۰ چهار روز بعد از انتشار اطلاعيه وزارت اطلاعات با انجام مصاحبه اختصاصی با خسرو (روحالله)حسينيان تلاش گستردهای برای تبرئه متهمان اصلی و متهم نمودن طيف ملی مذهبی و دوم خردادی ها به دست داشتن در قتلها نمود.
سه شنبه ۷۷/۱۰/۲۹ درکیهان یک یادداشت سیاسی آغازگر حملات به اصلاح طلبان شد،در حالیکه هنوز نام متهمان و گرایشات سیاسی آنها برملا نشده بود،کیهان انگشت اتهام را به سوی اصلاح طلبان و تیم امنیتی پیرامون سید محمد خاتمی برد،در یادداشت جنجالی «ون سواران نازی آباد» در همسویی با حسینیان نوشت:« اگر بپذیریم که قتلهای شوم روزهای گذشته در داخل نظام صورت پذیرفته که ظاهرا اینگونه است کدام هسته است که هم قدرت دارد و هم رسانه را در دست دارد و هم ون دارد و هم خوب میداند کجا طناب به کار می آید کجا یوزی و کدام مسیر از نازی آباد و فلسطین به بیابانهای شهریار میان بر است»
چند کد در این یادداشت انگشت اتهام را به سوی دانشجویان سابق پیرو خط امام و محفل روزنامه سلام در خیابان فلسطین می چرخاند،افرادی همچون عباس عبدی، #سید_محمد_موسوی_خوئینیها و نهایتا علی ربیعی و #مصطفی_کاظمی .
یادداشت خشم اصلاح طلبان را برانگیخت، حجاریان نویسنده یادداشت را جوانی جویای نام از تبار «راست وحشی» خواند،حالا صداوسیما نیز به ميدان دفاع از محفل ترور آمد،برنامهای با نام چراغ که پیش از آن عمدتاً به مسائل اجتماعی و شهری می پرداخت و ببیننده بسیاری داشت مجری یادداشت ون سواران نازیآباد را به قلم «الف .ف. الف» خواند و حسينيان متهمان را نيروهای بشدت ارزشی و مذهبی و فکری قلمداد میکند و مقتولين را مخالفان نظام و مرتد و ناصبی که نسبت به ائمه اطهار جسارت می کردند نام برد.
در چنین فضایی گروهی با نام فدائيان اسلام ناب محمدی مصطفی نواب اعلام موجودیت میکند، مسئولیت قتلها را بر عهده میگیرد و اعلام میکند چنانچه متهمان آزاد نشوند هر روز یک بمب در کشور منفجر خواهد شد، بمب اول در فلکه آب و برق مشهد منفجر میشود، فردای آن روز بمبی در خیابان محسنی تهران و سومین روز در میدان فردوسی، این بمب بر خلاف دیگر بمبها صوتی نبود و یک عابر کشته و پنج نفر مجروح میشوند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
سه شنبه ۷۷/۱۰/۲۹ درکیهان یک یادداشت سیاسی آغازگر حملات به اصلاح طلبان شد،در حالیکه هنوز نام متهمان و گرایشات سیاسی آنها برملا نشده بود،کیهان انگشت اتهام را به سوی اصلاح طلبان و تیم امنیتی پیرامون سید محمد خاتمی برد،در یادداشت جنجالی «ون سواران نازی آباد» در همسویی با حسینیان نوشت:« اگر بپذیریم که قتلهای شوم روزهای گذشته در داخل نظام صورت پذیرفته که ظاهرا اینگونه است کدام هسته است که هم قدرت دارد و هم رسانه را در دست دارد و هم ون دارد و هم خوب میداند کجا طناب به کار می آید کجا یوزی و کدام مسیر از نازی آباد و فلسطین به بیابانهای شهریار میان بر است»
چند کد در این یادداشت انگشت اتهام را به سوی دانشجویان سابق پیرو خط امام و محفل روزنامه سلام در خیابان فلسطین می چرخاند،افرادی همچون عباس عبدی، #سید_محمد_موسوی_خوئینیها و نهایتا علی ربیعی و #مصطفی_کاظمی .
یادداشت خشم اصلاح طلبان را برانگیخت، حجاریان نویسنده یادداشت را جوانی جویای نام از تبار «راست وحشی» خواند،حالا صداوسیما نیز به ميدان دفاع از محفل ترور آمد،برنامهای با نام چراغ که پیش از آن عمدتاً به مسائل اجتماعی و شهری می پرداخت و ببیننده بسیاری داشت مجری یادداشت ون سواران نازیآباد را به قلم «الف .ف. الف» خواند و حسينيان متهمان را نيروهای بشدت ارزشی و مذهبی و فکری قلمداد میکند و مقتولين را مخالفان نظام و مرتد و ناصبی که نسبت به ائمه اطهار جسارت می کردند نام برد.
در چنین فضایی گروهی با نام فدائيان اسلام ناب محمدی مصطفی نواب اعلام موجودیت میکند، مسئولیت قتلها را بر عهده میگیرد و اعلام میکند چنانچه متهمان آزاد نشوند هر روز یک بمب در کشور منفجر خواهد شد، بمب اول در فلکه آب و برق مشهد منفجر میشود، فردای آن روز بمبی در خیابان محسنی تهران و سومین روز در میدان فردوسی، این بمب بر خلاف دیگر بمبها صوتی نبود و یک عابر کشته و پنج نفر مجروح میشوند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و شش / ۱۵ دیماه ۱۳۷۷، در اتفاقی بیسابقه،صدا و سیما،ساعت ۲ بعد از ظهر، بیانیهای از وزارت اطلاعات درباره تحولات این نهاد قرائت کرد. در این بیانیه تاریخی، قتلهای زنجیرهای نویسندگان و فعالان سیاسی در آذرماه ۱۳۷۷، به شماری از نیروهای “مسئولیتناشناس،…
پرونده قتلهای زنجیرهای اولین تنش درونی این وزارتخانه نبود.
پیشتر دانستیم که در سالهای آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند، نیروهایی که برخی از آنها،سمتهایی چون مدیرکلی و معاونت وزارت فعالیت میکردند.
در واقع سالهای ۶۸ تا ۷۲ تنها سالهای قدرت گیری جناح راست در وزارت اطلاعات است،!
واقعهای که هرگز حتی اکنون نیز که تمام صدر تا ذیل حکومت در اختیار یک جناح است دیگر اتفاق نیفتاد!
در این سالها، #علی_فلاحیان ریاست وزارت اطلاعات را میگیرد، محمد یزدی به ریاست #قوه_قضائیه میرسد و در مجلس نیز از سال ۱۳۷۱ #علی_اکبر_ناطق_نوری و جناح موسوم به راست قدرت را به دست میگیرند.
فلاحیان اما اولین انتخاب #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی نبود #حسن_روحانی، نخستین کسی بود که هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ به او پیشنهاد داد وزیر اطلاعات شود.
علت این پیشنهاد، شاید بیشتر از سوابق امنیتی در تصفیههای ارتش و مذاکرات #مک_فارلین ، به این بر میگشت که روحانی در سال ۱۳۶۲، در سمت نماینده مجلس، مسئول کمیسیون تدوین قانون تأسیس وزارت اطلاعات بود.
روحانی اما پیشنهاد وزارت اطلاعات را نپذیرفت و به جای آن به عنوان نماینده خامنهای برای تأسیس نهاد امنیتی دیگری قدم پیش گذاشت: #شورای_عالی_امنیت_ملی .
در تمام آن سالهایی که جمهوری اسلامی با رسوایی مداخله نهادهای امنیتی در ترور فعالان سیاسی خارج کشور همچون میکونوس و قتلهای زنجیرهای روشنفکران دست و پنجه نرم میکرد، روحانی برای ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی ماند و هر بار هم توانست به هوشمندی جمهوری اسلامی را از گردابها در اروپا نجات دهد.
با توجه به چنین سابقهای بود که وقتی روحانی در سال ۱۳۹۲ به ریاست جمهوری رسید، انتظارات گستردهای برای سازماندهی دوباره وزارت اطلاعاتی مطرح شد به ویژه آنکه در دوران احمدینژاد کشمکشها و تصفیههای درون وزارت و شایعات بیرون کشیدن اطلاعات محرمانه سران نظام، این وزارتخانه را با بحران مواجه کرد،روحانی #چپهای_امنیتی را بازگرداند و بار دیگر وزارت اطلاعات حیات خلوت چپها شد آنسان که نه #سعید_حجاریان بازگشت حتی #مصطفی_کاظمی نیز به این وزارتخانه بازگشت، دهه سوم نیز باز دهه جولان چپها در نظام امنیتی جمهوری اسلامی شد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پیشتر دانستیم که در سالهای آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند، نیروهایی که برخی از آنها،سمتهایی چون مدیرکلی و معاونت وزارت فعالیت میکردند.
در واقع سالهای ۶۸ تا ۷۲ تنها سالهای قدرت گیری جناح راست در وزارت اطلاعات است،!
واقعهای که هرگز حتی اکنون نیز که تمام صدر تا ذیل حکومت در اختیار یک جناح است دیگر اتفاق نیفتاد!
در این سالها، #علی_فلاحیان ریاست وزارت اطلاعات را میگیرد، محمد یزدی به ریاست #قوه_قضائیه میرسد و در مجلس نیز از سال ۱۳۷۱ #علی_اکبر_ناطق_نوری و جناح موسوم به راست قدرت را به دست میگیرند.
فلاحیان اما اولین انتخاب #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی نبود #حسن_روحانی، نخستین کسی بود که هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ به او پیشنهاد داد وزیر اطلاعات شود.
علت این پیشنهاد، شاید بیشتر از سوابق امنیتی در تصفیههای ارتش و مذاکرات #مک_فارلین ، به این بر میگشت که روحانی در سال ۱۳۶۲، در سمت نماینده مجلس، مسئول کمیسیون تدوین قانون تأسیس وزارت اطلاعات بود.
روحانی اما پیشنهاد وزارت اطلاعات را نپذیرفت و به جای آن به عنوان نماینده خامنهای برای تأسیس نهاد امنیتی دیگری قدم پیش گذاشت: #شورای_عالی_امنیت_ملی .
در تمام آن سالهایی که جمهوری اسلامی با رسوایی مداخله نهادهای امنیتی در ترور فعالان سیاسی خارج کشور همچون میکونوس و قتلهای زنجیرهای روشنفکران دست و پنجه نرم میکرد، روحانی برای ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی ماند و هر بار هم توانست به هوشمندی جمهوری اسلامی را از گردابها در اروپا نجات دهد.
با توجه به چنین سابقهای بود که وقتی روحانی در سال ۱۳۹۲ به ریاست جمهوری رسید، انتظارات گستردهای برای سازماندهی دوباره وزارت اطلاعاتی مطرح شد به ویژه آنکه در دوران احمدینژاد کشمکشها و تصفیههای درون وزارت و شایعات بیرون کشیدن اطلاعات محرمانه سران نظام، این وزارتخانه را با بحران مواجه کرد،روحانی #چپهای_امنیتی را بازگرداند و بار دیگر وزارت اطلاعات حیات خلوت چپها شد آنسان که نه #سعید_حجاریان بازگشت حتی #مصطفی_کاظمی نیز به این وزارتخانه بازگشت، دهه سوم نیز باز دهه جولان چپها در نظام امنیتی جمهوری اسلامی شد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔵 #امروز_در_تاریخ / در خاطرات #اکبر_هاشمی_رفسنجانی در چنین روزی در ۲۱ بهمن ١٣٧٧ آمده است که :« تهرانی، معاون سابق وزارت اطلاعات، دری نجفآبادی وزیر سابق اطلاعات را مشوق تیم قاتلان زنجیرهای دانسته است.
عصر آقاى [امیر] تهرانى، معاون [وزیر] اطلاعات آمد و گفت، وضع وزارت خوب نيست و دلسردى و بلاتكليفى حاكم است و مديران از آقاى دُرّى راضى نيستند.
فكر مىكنند او قاتلان را تشويق كرده و سپس از آنها حمايت نكرده و دليلى براى اين ادعا نداشت؛ جز همان مطالبى كه قبلاً شنيده بوديم كه از آقاى [مصطفی] موسوى [کاظمی] و صادق [مهرداد عالیخانی] نقل شده است.
گفت، قرار بوده آقاى دُرّى برود، ولى اخيراً سياست آقاى خاتمى، [رئیسجمهور] عوض شده و مىخواهد چند ماهى بماند و به دست او اصلاحات مورد نظرشان در حذف و جايگزينی مديران انجام شود و آقاى دُرّى هم شروع كرده است و كار اولش، تعويض ریيس دفترش است كه مورد قبول دوستان آقاى خاتمى نبوده و فعلاً دنبال جايگزين براى آقاى [مصطفی] پورمحمدى، [معاون وزیر اطلاعات] مىگردند.
نظرش اين است كه آقاى [احمد] شفيعى، معاون مردمى [وزارت اطلاعات]، به جاى آقاى دُرّى بيايد.
آقای [علی] آقامحمدی، [معاون سیاسی صدا و سیما] آمد و گزارش [مصاحبه آقای #روح_الله_حسینیان درباره #قتلهای_زنجیره_ای ] در برنامه چراغ را داد.
انتقاد دارد از بيانيه آقاى [علی] لاريجانى، [رئیس سازمان صداوسیما، در خصوص اقدام خودسرانه آقای حسینیان در مصاحبه با برنامه چراغ] كه آن را ضعيف مىداند و با اظهار نگرانى از جريان امور ادارى و سياسى كشور و سوءعملكرد دوستان آقاى خاتمى، از من خواست كه براى نجات انقلاب فكرى بكنم و پيشنهاد تشكيل حزب بزرگ داشت.
#دری_نجف_آبادی #محمد_خاتمی #مصطفی_کاظمی #مهرداد_عالیخانی
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
عصر آقاى [امیر] تهرانى، معاون [وزیر] اطلاعات آمد و گفت، وضع وزارت خوب نيست و دلسردى و بلاتكليفى حاكم است و مديران از آقاى دُرّى راضى نيستند.
فكر مىكنند او قاتلان را تشويق كرده و سپس از آنها حمايت نكرده و دليلى براى اين ادعا نداشت؛ جز همان مطالبى كه قبلاً شنيده بوديم كه از آقاى [مصطفی] موسوى [کاظمی] و صادق [مهرداد عالیخانی] نقل شده است.
گفت، قرار بوده آقاى دُرّى برود، ولى اخيراً سياست آقاى خاتمى، [رئیسجمهور] عوض شده و مىخواهد چند ماهى بماند و به دست او اصلاحات مورد نظرشان در حذف و جايگزينی مديران انجام شود و آقاى دُرّى هم شروع كرده است و كار اولش، تعويض ریيس دفترش است كه مورد قبول دوستان آقاى خاتمى نبوده و فعلاً دنبال جايگزين براى آقاى [مصطفی] پورمحمدى، [معاون وزیر اطلاعات] مىگردند.
نظرش اين است كه آقاى [احمد] شفيعى، معاون مردمى [وزارت اطلاعات]، به جاى آقاى دُرّى بيايد.
آقای [علی] آقامحمدی، [معاون سیاسی صدا و سیما] آمد و گزارش [مصاحبه آقای #روح_الله_حسینیان درباره #قتلهای_زنجیره_ای ] در برنامه چراغ را داد.
انتقاد دارد از بيانيه آقاى [علی] لاريجانى، [رئیس سازمان صداوسیما، در خصوص اقدام خودسرانه آقای حسینیان در مصاحبه با برنامه چراغ] كه آن را ضعيف مىداند و با اظهار نگرانى از جريان امور ادارى و سياسى كشور و سوءعملكرد دوستان آقاى خاتمى، از من خواست كه براى نجات انقلاب فكرى بكنم و پيشنهاد تشكيل حزب بزرگ داشت.
#دری_نجف_آبادی #محمد_خاتمی #مصطفی_کاظمی #مهرداد_عالیخانی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
قسمت بیست و شش / ۱۵ دیماه ۱۳۷۷، در اتفاقی بیسابقه،صدا و سیما،ساعت ۲ بعد از ظهر، بیانیهای از وزارت اطلاعات درباره تحولات این نهاد قرائت کرد. در این بیانیه تاریخی، قتلهای زنجیرهای نویسندگان و فعالان سیاسی در آذرماه ۱۳۷۷، به شماری از نیروهای “مسئولیتناشناس،…
پرونده قتلهای زنجیرهای اولین تنش درونی این وزارتخانه نبود.
پیشتر دانستیم که در سالهای آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند، نیروهایی که برخی از آنها،سمتهایی چون مدیرکلی و معاونت وزارت فعالیت میکردند.
در واقع سالهای ۶۸ تا ۷۲ تنها سالهای قدرت گیری جناح راست در وزارت اطلاعات است،!
واقعهای که هرگز حتی اکنون نیز که تمام صدر تا ذیل حکومت در اختیار یک جناح است دیگر اتفاق نیفتاد!
در این سالها، #علی_فلاحیان ریاست وزارت اطلاعات را میگیرد، محمد یزدی به ریاست #قوه_قضائیه میرسد و در مجلس نیز از سال ۱۳۷۱ #علی_اکبر_ناطق_نوری و جناح موسوم به راست قدرت را به دست میگیرند.
فلاحیان اما اولین انتخاب #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی نبود #حسن_روحانی، نخستین کسی بود که هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ به او پیشنهاد داد وزیر اطلاعات شود.
علت این پیشنهاد، شاید بیشتر از سوابق امنیتی در تصفیههای ارتش و مذاکرات #مک_فارلین ، به این بر میگشت که روحانی در سال ۱۳۶۲، در سمت نماینده مجلس، مسئول کمیسیون تدوین قانون تأسیس وزارت اطلاعات بود.
روحانی اما پیشنهاد وزارت اطلاعات را نپذیرفت و به جای آن به عنوان نماینده خامنهای برای تأسیس نهاد امنیتی دیگری قدم پیش گذاشت: #شورای_عالی_امنیت_ملی .
در تمام آن سالهایی که جمهوری اسلامی با رسوایی مداخله نهادهای امنیتی در ترور فعالان سیاسی خارج کشور همچون میکونوس و قتلهای زنجیرهای روشنفکران دست و پنجه نرم میکرد، روحانی برای ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی ماند و هر بار هم توانست به هوشمندی جمهوری اسلامی را از گردابها در اروپا نجات دهد.
با توجه به چنین سابقهای بود که وقتی روحانی در سال ۱۳۹۲ به ریاست جمهوری رسید، انتظارات گستردهای برای سازماندهی دوباره وزارت اطلاعاتی مطرح شد به ویژه آنکه در دوران احمدینژاد کشمکشها و تصفیههای درون وزارت و شایعات بیرون کشیدن اطلاعات محرمانه سران نظام، این وزارتخانه را با بحران مواجه کرد،روحانی #چپهای_امنیتی را بازگرداند و بار دیگر وزارت اطلاعات حیات خلوت چپها شد آنسان که نه #سعید_حجاریان بازگشت حتی #مصطفی_کاظمی نیز به این وزارتخانه بازگشت، دهه سوم نیز باز دهه جولان چپها در نظام امنیتی جمهوری اسلامی شد.
با وقوع #قتلهای_زنجیره_ای اطلاعاتیهای چپ دوگانه سوز در حالی که خود در وزارت اطلاعات در مظان اتهام بودند با روی دیگر و پوشش عیان خود در #روزنامه_های_زنجیره_ای در مقام مدعی برآمدند!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پیشتر دانستیم که در سالهای آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند، نیروهایی که برخی از آنها،سمتهایی چون مدیرکلی و معاونت وزارت فعالیت میکردند.
در واقع سالهای ۶۸ تا ۷۲ تنها سالهای قدرت گیری جناح راست در وزارت اطلاعات است،!
واقعهای که هرگز حتی اکنون نیز که تمام صدر تا ذیل حکومت در اختیار یک جناح است دیگر اتفاق نیفتاد!
در این سالها، #علی_فلاحیان ریاست وزارت اطلاعات را میگیرد، محمد یزدی به ریاست #قوه_قضائیه میرسد و در مجلس نیز از سال ۱۳۷۱ #علی_اکبر_ناطق_نوری و جناح موسوم به راست قدرت را به دست میگیرند.
فلاحیان اما اولین انتخاب #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی نبود #حسن_روحانی، نخستین کسی بود که هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ به او پیشنهاد داد وزیر اطلاعات شود.
علت این پیشنهاد، شاید بیشتر از سوابق امنیتی در تصفیههای ارتش و مذاکرات #مک_فارلین ، به این بر میگشت که روحانی در سال ۱۳۶۲، در سمت نماینده مجلس، مسئول کمیسیون تدوین قانون تأسیس وزارت اطلاعات بود.
روحانی اما پیشنهاد وزارت اطلاعات را نپذیرفت و به جای آن به عنوان نماینده خامنهای برای تأسیس نهاد امنیتی دیگری قدم پیش گذاشت: #شورای_عالی_امنیت_ملی .
در تمام آن سالهایی که جمهوری اسلامی با رسوایی مداخله نهادهای امنیتی در ترور فعالان سیاسی خارج کشور همچون میکونوس و قتلهای زنجیرهای روشنفکران دست و پنجه نرم میکرد، روحانی برای ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی ماند و هر بار هم توانست به هوشمندی جمهوری اسلامی را از گردابها در اروپا نجات دهد.
با توجه به چنین سابقهای بود که وقتی روحانی در سال ۱۳۹۲ به ریاست جمهوری رسید، انتظارات گستردهای برای سازماندهی دوباره وزارت اطلاعاتی مطرح شد به ویژه آنکه در دوران احمدینژاد کشمکشها و تصفیههای درون وزارت و شایعات بیرون کشیدن اطلاعات محرمانه سران نظام، این وزارتخانه را با بحران مواجه کرد،روحانی #چپهای_امنیتی را بازگرداند و بار دیگر وزارت اطلاعات حیات خلوت چپها شد آنسان که نه #سعید_حجاریان بازگشت حتی #مصطفی_کاظمی نیز به این وزارتخانه بازگشت، دهه سوم نیز باز دهه جولان چپها در نظام امنیتی جمهوری اسلامی شد.
با وقوع #قتلهای_زنجیره_ای اطلاعاتیهای چپ دوگانه سوز در حالی که خود در وزارت اطلاعات در مظان اتهام بودند با روی دیگر و پوشش عیان خود در #روزنامه_های_زنجیره_ای در مقام مدعی برآمدند!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing