«…محسن صدایم کرد تا در حمام سیگاری بکشیم، گفت: “ به کسی نگفتم هنوز،حکمم را ابلاغ کردند، اعدام است!
…تمام توانم را جمع کردم و گفتم:«ازین حکمها زیاد دادند،بعید است به اجرا برسد،احتمالا در تجدیدنظر میشکند و بعد از چند سال آزاد میشوی»
بعد از اعلام خاموشی، در آن سکوتِ سیهفام اوین، زمانی که داشتم احتمالات پیش روی خودم و صبا(همسر میلاد) را مرور میکردم، آمد کنارم نشست و شروع به حرف زدن کرد.
انگار همه عمر دنبال این فرصتها بود.
فرصت حرف زدن و شنیده شدن،دنبال کسی که بی آنکه از او چیزی بخواهد، شماتتش کند، تنبیهش کند، وسایل بازیاش را بشکند و سرش داد بکشد، فقط و فقط بشنود،از لحظههای حسرت بار نوجوانیاش گفت. عشق به هیجان روایتِ نسل بی آینده لبریز از آرزو، تهی از اعتماد.
ششمین، هفتمین یا هشتمین همبندی. نمیدانم محسن شکاری چندمین همبندیام بود که طی این چهارده سال اعدام شده است. اما غمانگیزترین آنهاست، اعدام محسن برای من و همبندیانش، نماد قتلِ غمانگیزِ یک نسل است،نسلی که مبارزه را نه در سیاست که در عشق به زندگی یافته است.»
#اعدام_نکنید #جمهوری_اعدامی #CutTheRope
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نرگس خرمیفرد؛
این وکیل دادگستری است که در بلوک ۶۲ بهشت زهرای مشهد به خاک سپردهشده است.
اگر چه مدیران وکلای کانون دادگستری خراسان و سمنان درباره نحوه مرگ او اظهار بیاطلاعی کردند، اما دوستان و همکاران او خبر دادند پس از آنکه او برای اعتراض هر روز به خیابان میرفت و به خانوادهی بازداشتشدگان اعتراضات کمک میکرد و وکالت معترضین را میپذیرفت. نیروهای امنیتی چندین بار به او تذکر دادند و تهدیدش کرده بودند.
نهم آذرماه ۱۴۰۱، پس از مدتی بیخبری از نرگس، نزدیکانش او را جلوی در خانهاش در حالیکه بیهوش روی زمین افتاده بود و نه گوشی و نه مدارکش همراهش بود، پیدا کردند.
نیمهشب، پزشکی او را ملاقات کرد، از خانوادهاش خواست بیمارستان را ترک کنند و صبح برای ترخیص نرگس برگردند. و چند ساعت بعد به خانواده میگویند که نرگس فوت کرده است
مریم آروین؛
مریم آروین، وکیل دادگستری که در کنار معترضی ۱۶ ساله ایستاد و در صحن دادگاه، بر دستانش دستبند زدند و زندانیاش کردند و پس از مدتی به طور مشکوکی کشته شد.
مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده میشد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد و جان سپرد.
محبت مظفری؛
این وکیل دادگستری و دکتری حقوق، اواخر آبان ۱۴۰۱ با هجوم نیروهای امنیتی همراه با ضرب و شتم بازداشت شد. او علاوه بر اینکه وکالت برخی از بازداشت شدگان را بر عهده داشته، در اعتراضات خیابانی نیز شرکت کرده بود.
پس از آزادی از بازداشت، آثار شکنجه در بدن او مشهود بود و به خانواده اعلام کرده بود که در طول مدت بازداشت به او داروهای مختلف داده شده است.
محبت چند روز پس از آزادی (۱۳ بهمن ۱۴۰۱)، در خواب از دماغش خون آمد و همانجا جان باخت.
#مریم_آروین #محبت_مظفری #نرگس_خرمی_فرد #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#غزل_رنجكش ، اهل بندرعباس است که در جریان اعتراضات سراسری #انقلاب۱۴۰۱ با اصابت گلوله ساچمهای سرکوبگران نیروی انتظامی بینایی یک چشمش را از دست داد.
غزل پیشتر در حساب کاربری اینستاگرامش نوشته بود : «من چهره خودم را بیشتر دوست داشتم، حتی با زخمهاش.»
در جریان خیزش سراسری سال گذشته ایران بریفینگ تاکنون توانسته است ۷۴۲ معترض را شناسایی نماید که از ناحیه چشم و صورت مورد حمله عامدانه ساچمهای قرار گرفتهاند، از این میان ۵۳۸ نفر بینایی یک چشم یا هر دو چشم خود را از دست دادهاند.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شهریار محمدی معترضی بود که تصویر عزاداری او در کنار پیکر کشته شده دوستش محمد حسنزاده از تصاویر نمادین اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در ایران شد. او چند روز بعد در جریان اعتراضات در #بوکان کشته شد.
#سرکوب_فراگیر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اکنون مشخص شده است که مسعود درستی درحالی وارد فهرست تحریم کانادا قرار گرفته، که بهدنبال خروج خانوادهاش از ایران بود و ویزای خود و خانوادهاش از سفارت کانادا در ترکیه صادر شده بود، حالا با این تحریم، «تیر او و خانوادهاش به سنگ خورده است.»
دولت کانادا روز جمعه۱۸اسفند، همزمان با هشتم مارس و روز جهانی زن، اعلام کرد، مدیرعامل متروی تهران و یک نماینده مجلس جمهوری اسلامی را، بهدلیل نقش آنها در «نقض گسترده» حقوق زنان و دختران ایران تحریم کرد.
دفتر وزیر امور خارجه کانادا، با انتشار اعلامیهای، گفت: «مسعود درستی، قانون حجاب اجباری در حملونقل عمومی را اجرا میکند و زهره الهیان، خواهان مجازات اعدام برای معترضان دستگیرشده در ا#انقلاب۱۴۰۱ شده بود »
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش سراسری، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
… قاضی فیلمهای مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دستبند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پیگیری کارهای مریم رفتهبود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهنشهر» سیرجان بردند…
مادر مریم وارد زندان که میشود، مریم را نیمهبیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه میدادند که احتمالا دارو در آن بوده است.
مریم و مادرش ۲۱ روز در زندان بودند.
مادر #مریم_آروین میگوید:«مریم را که بازداشت کردند از اوفیلمی داشتند در اعتراضات بعد ماموره ریختند در خانه و به دنبال همان مانتویی بودند مه مریم بر تن کرده بود، ماموران اطلاعات برای اثبات فیلم مخبران که در اعتراضات از مریم گرفته بودند، وقتی دنبال مانتو بودند مامور زنی به نام زهرا علیزاده که خانه را میگشت، بعد از گشتن دو کمد مانتو، وقتی مانتو را مییابد، داد زد: «یافتم.»
مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده میشد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد و جان سپرد.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#حسین_آل_علی معترض ۳۱ ساله، پس از مدتی که تحت تعقیب ماموران امنیتی بود، با هجوم ماموران به سکونتگاهش در #بندرعباس از طبقه چهارم ساختمان به پایین پرتاب شده و پس از یک هفته بستری شدن، روز یکم فروردین ۱۴۰۲ جان خود را از دست داد.
حسین آلعلی، در جریان #انقلاب۱۴۰۱ حضوری فعال در اعتراضات داشت و به دلیل تحت تعقیب بودن، دو ماه پایانی سال ۱۴۰۱ را به صورت مخفیانه زندگی میکرد.
حسین اهل شیراز بود و در چند سال گذشته در بندرعباس سکونت داشت و در این شهر به کافهداری مشغول بود.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#سید_محمد_حسینی به دلیل شرکت در #انقلاب۱۴۰۱ هدف قتل حکومتی نیروهای امنیتی-سرکوبگر قرار گرفت.
او که به شغل مسافربری مشغول بوده است، شب بیست و هشتم مهرماه ١٤٠١ در پی تماس تلفنی یک مسافر با قیمت بسیار عالی در ساعت یک نصفه شب از منزل خارج میشود که در محله “قوخ” سقز نیروهای امنیتی-سرکوبگر با باتوم از پشت وی را مورد ضربوجرح شدید قرار داده و پس از تزریق آمپولی به وی او را در داخل ماشینش قرار داده و روز بعد خبر مرگ او را تحت عنوان خودکشی به خانوادهاش اطلاع میدهند.
در ادامه پیکر سید محمد حسینی به بیمارستان و پزشکی قانونی منتقل میشود، اما هیچ برگهای به خانواده تحویل داده نشد و حتی مراجعه خانواده به پزشکی قانونی برای دریافت یک جواب مشخص، نتیجهای نداشت. نیروهای امنیتی-سرکوبگر نیز خانواده را تهدید کردند که علت مرگ فرزندشان را خودکشی اعلام کنند.
تهدیدات تا جایی پیش رفت که مادر آقای حسینی تهدید شده بود در صورت عدم قبول خواسته نیروهای امنیتی-سرکوبگر پیکر فرزندش را تحویل نخواهند داد و فرزند دیگرش را «سر به نیست»خواهند کرد.
در نهایت پیکر سید محمد حسینی با اعمال تهدیدات شدید به خانواده تحویل داده شد و در تاریکی شب و با حضور نیروهای امنیتی-سرکوبگر و تحمیل فشار و وادار کردن به اینکه خانواده بگویند خودکشی کرده، در غیر این صورت جنازه را تحویل نخواهند و کل جوانان طایفه را «بدبخت» خواهند کرد و فرزند دیگرشان نیز «سربه نیست» میشود، در آرامستان آیچی سقز به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
مادرش #ملیحه_حسن_نژاد بعد از با خبر شدن خبر قتل پسرش سکته مغزی کرد و چندین ماه در حالت کما بود و نهایتا ۱۹تیرماه به فرزند جان باخته اش پیوست.
حدیثِ خانوادهی #سید_محمد_حسینی، حدیثِ یکی از هزاران خانوادهای است که #جمهوری_آدمکش_اسلامی ، در طول عمرِ ننگینِ خود ویران کرده است.
ملیحه ، نمُرد، او توسط جمهوری اسلامی به قتل رسید.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
تصویری دردناک از پدر و مادر جاویدنام متین نادرخانی؛ #متین_نادرخانی دروازهبان تیم فوتبال داماش پارسه در اعتراضات ۱۴۰۱ بسیار فعال بود وی در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ با اصابت دو گلوله به سرش کشته شد. متین نادرخانی در جریان اعتراضات سابقه دستگیری هم داشت و برای…
#متین_نادر_خانی در جریان #انقلاب۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی بازداشت میشود. ۲ ماه را در یکی از بازداشتگاههای امنیتی مورد بازجویی قرار گرفت و پس از دوماه گذراندن روزهای دشوار، با اخذ تعهد مبنیبر عدم حضور در اعتراضات، آزاد شد.
یک فرد نزدیک به خانواده متین اما به «ایرانبریفینگ» میگوید، او همچنان پس از آزادی هم دست از مبارزه با جمهوریاسلامی برنداشت. در کنار خانوادههای دادخواه بود و در مراسم یادبود جانباختگان حاضر میشد.
خواهرش می گوید «۲۶اردیبهشت۱۴۰۲ لباسش را عوض کرد. گیتارش را برداشت و گفت به خانه دوستش میرود و شب باز میگردد. حوالی یازده و نیم شب مادرنگرانش شد و گفت با او تماس بگیرد.»
خانواده متین بهجز او، دو فرزند دختر کوچکتر دارند. فرزندانی که پس از کشته شدن متین توسط نیروهای امنیتی از ترس جان آنها، خانواده وادار به سکوت میشوند: «متین و خواهرش کمی با هم صحبت میکنند و متین به او میگوید نگران نباش در حال بازگشتن به خانهام. حوالی ۱۲:۳۰ دقیقه شب وقتی خبری از متین نمیشود، مادرش دوباره با او تماس میگیرد. تلفنش را کسی جواب نمیدهد با دوستانش تماس میگیرند، آنها هم پاسخ نمیدهند؛ تا اینکه ساعت ۳ بامداد روز ۲۷اردیبهشت از کلانتری با خانواده متین تماس میگیرند.»
ماموران کلانتری به والدین نگران و هراسان متین میگویند که او همراه با یک قبضه کلت بازداشت شده و آنها باید صبح به کلانتری میدان ارگ مراجعه کنند و همراه او به دادگاه بروند: «مادر و پدر متین همان شب به کلانتری مراجعه میکنند،اما کسی به آنها پاسخ نمیدهد. به آنها میگویند بروید فردا صبح در ساعت اداری بیایید. صبح فردا اما به آنها گفته میشود که برای شناسایی پیکر بیجان فرزندشان به سردخانه بهشتزهرا بروند.»
در گواهی فوت او علت مرگ«خونریزی مغزی و لهشدگی بافت مغز» براثر «شلیک دو گلوله به سر» عنوان شده است.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM