ایران بریفینگ
امروز زادروز یاسین جمالزاده است جوانمردی شجاع اهل رضوانشهر، پدر دو دختر دوقلو بنامهای کیانا و آریانا.
یاسین در ۳۰شهریور ۱۴۰۱ با گلوله مستقیم مزدوران به قتل رسید، قتلی که فیلم آن در شبکههای اجتماعی پخش شد و اگرچه راهی برای تکذیب مقامهای امنیتی نداشت اما جمهوری اسلامی همیشه راهی مییابد و قتل یاسین را به «پلیس نما»ها نسبت دادند!
#پلیس_نما هایی که هرگز هم کشف نشدند.
#یاسین_جمالزاده یکی از صدها کشته اعتراضات ۱۴۰۱ است، او کارگر بود و با برادرش کار میکرد.
دو سالی بود که پدر ۲ کودک شده بود، یاسین مهربان و مسئولیتپذیر و همیشه همراه برادرانش بود و مثل هر پدری، به فرزندانش عشق میورزید؛ اما جمهوری اسلامی او را به قتل رساند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
یاسین در ۳۰شهریور ۱۴۰۱ با گلوله مستقیم مزدوران به قتل رسید، قتلی که فیلم آن در شبکههای اجتماعی پخش شد و اگرچه راهی برای تکذیب مقامهای امنیتی نداشت اما جمهوری اسلامی همیشه راهی مییابد و قتل یاسین را به «پلیس نما»ها نسبت دادند!
#پلیس_نما هایی که هرگز هم کشف نشدند.
#یاسین_جمالزاده یکی از صدها کشته اعتراضات ۱۴۰۱ است، او کارگر بود و با برادرش کار میکرد.
دو سالی بود که پدر ۲ کودک شده بود، یاسین مهربان و مسئولیتپذیر و همیشه همراه برادرانش بود و مثل هر پدری، به فرزندانش عشق میورزید؛ اما جمهوری اسلامی او را به قتل رساند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امیر حسین جوادیفر متولد۲۳ شهریور ۱۳۶۴، دانشجوی مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد قزوین و علاقهمند به بازیگری بود.
او که ۲۴ سال داشت، در موسسه «کارنامه» در حال گذراندن دوره بازیگری بود و پر از شور زندگی و انرژی بود.
در ۱۸ تیر ۱۳۸۸، همزمان با اعتراضات سراسری و در دهمین سالگرد حمله به کوی دانشگاه تهران، توسط نیروهای لباس شخصی در تهران دستگیر و به کلانتری منتقل شد.
به دلیل شدت ضرب و شتم در هنگام دستگیری، او به بیمارستان انتقال یافت، اما نیروهای امنیتی از ترس یافته شدنش توسط خانواده در بیمارستان ، درمان اورا نیمه کاره رها کردند و او را در ۱۹ تیرماه، به زندان کهریزک منتقل کردند.
امیر در ۲۳ تیر ۱۳۸۸ بر اثر ۵ روز شکنجه در کهریزک به دستور مرتضوی جانش را بر سر عهدش به آزادی فدا کرد.
خانواده او ۱۲ روز پس از مرگش از کشته شدن او مطلع شدند و جسدش را در پزشکی قانونی کهریزک شناسایی کردند.
مقام ها به خانواده امیر جوادی فر، اطلاع دادند بودند که پیکر او را ساعت نه صبح روز یکشنبه ۲۳ تحویل بگیرند.
در گواهی فوت او علت مرگ نوشته شده است :«عفونت خونی و اختلال عصبی» !
جمهوری اسلامی بعدها در گزارش هیأت بررسی #جنایت_کهریزک پذیرفت #امیرحسین_جوادی به علت ضربات باتوم بر سر و گردنش در #بازداشتگاه_کهریزک به قتل رسیده است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او که ۲۴ سال داشت، در موسسه «کارنامه» در حال گذراندن دوره بازیگری بود و پر از شور زندگی و انرژی بود.
در ۱۸ تیر ۱۳۸۸، همزمان با اعتراضات سراسری و در دهمین سالگرد حمله به کوی دانشگاه تهران، توسط نیروهای لباس شخصی در تهران دستگیر و به کلانتری منتقل شد.
به دلیل شدت ضرب و شتم در هنگام دستگیری، او به بیمارستان انتقال یافت، اما نیروهای امنیتی از ترس یافته شدنش توسط خانواده در بیمارستان ، درمان اورا نیمه کاره رها کردند و او را در ۱۹ تیرماه، به زندان کهریزک منتقل کردند.
امیر در ۲۳ تیر ۱۳۸۸ بر اثر ۵ روز شکنجه در کهریزک به دستور مرتضوی جانش را بر سر عهدش به آزادی فدا کرد.
خانواده او ۱۲ روز پس از مرگش از کشته شدن او مطلع شدند و جسدش را در پزشکی قانونی کهریزک شناسایی کردند.
مقام ها به خانواده امیر جوادی فر، اطلاع دادند بودند که پیکر او را ساعت نه صبح روز یکشنبه ۲۳ تحویل بگیرند.
در گواهی فوت او علت مرگ نوشته شده است :«عفونت خونی و اختلال عصبی» !
جمهوری اسلامی بعدها در گزارش هیأت بررسی #جنایت_کهریزک پذیرفت #امیرحسین_جوادی به علت ضربات باتوم بر سر و گردنش در #بازداشتگاه_کهریزک به قتل رسیده است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
«میره جلو که دخترهای شجاع و خواهران وطنی خودش را از دست مزدورهای لباس شخصی نجات بده.»
شرح کشته شدن علی سیدی از زبان مادرش به این شکل است. به گفته ژیلا خاکپور، او همچون یک «قهرمان» کشته شد.
علی همزمان با مراسم چهلم مهسا امینی در شهر پرند کشته شد؛ جوانی ۲۵ ساله که به گفته مادرش، حاضر نشده بود بعد از دیدن صحنه کتک خوردن زنان و بازداشتشان در خودروی یگان ویژه بیاعتنا بماند.
او در کنار پدرش مشاور املاک بود و آرزو داشت یک شرکت خدماتی راه بیاندازد. عاشق موسیقی رپ بود و با برادرش سعید و خواهرش باران، رابطه نزدیکی داشت.
ژیلا خاکپور درباره روز کشته شدن علی میگوید: « میره جلو که دخترهای شجاع و خواهرهای وطنی خودش رو نجات بده که مزدورهای لباس شخصی علی رو اول با شوکر زدند و بعد از فاصله خیلی نزدیک به پهلوی علی شلیک کردند که باعث متلاشی شدن پهلوی پسرم شد. تمام شریانهای حیاتی پاره شده بود. مزدورها جسم علی رو کشیدند کنار خیابون و بعد از چند ساعت که دیدند حال علی وخیم است گذاشتند و رفتند.»
علی با جراحات زیاد برای مدتی در کنار خیابان رها میشود و در نهایت بعد از مدتی یکی از رهگذران او را به درمانگاه میرساند.
درمانگاه برای کمک به علی امکانات کافی در اختیار نداشته و پرسنل درمانگاه میگویند که او باید به یک بیمارستان بزرگتر منتقل شود. خانواده علی میگویند که در این لحظه، ماموران او را که هنوز زنده بود «از درمانگاه دزدیدند».
از این زمان دیگر خانواده #علی_سیدی از وضعیت او خبر نداشتند:«ما تا ساعت ۴ صبح تمام خیابانهای پرند رو گشتیم. ولی علی رو پیدا نکردیم. ۵ آبان ساعت ۸ صبح به گوشی باباش زنگ زدند که بیاید آگاهی،فکر کردیم میخواهند آزادش کنند،باباش با سند رفت آگاهی که فرستاده بودنش دادسرا برای تشخیص هویت عکس جنازه علی،گفته بودند برو سردخونه کهریزک که باباش باور نکرده بود علی شهید شده. با کمری خمیده و دلی شکسته رفته بود کهریزک. وقتی جسم بیجون علی رو دیده بود فهمیده بود چه بلایی سرمون اومده. فهمید که ستون خونهش شکسته.»
با این حال همانند بسیاری دیگر خانوادههای کشتهشدگان، مصیبت جانباختن فرزند، آخرین بلایی نبود که بر سر این خانواده آمد.
تا دو روز ماموران امنیتی حاضر نبودند که پیکر او را برای خاکسپاری به خانوادهاش تحویل بدهند:«از این ترس داشتیم که نکنه یه وقت پیکر پسر جگرگوشهم رو به ما ندن و بدون اطلاع ما برن دفنش کنن. تا صبح جون دادیم و ترسیدیم. گفتیم یه وقت بیاطلاع از ما دفن نکنن. شنبه صبح با چه بدبختی رفتیم و پیکرش رو تحویل گرفتیم و دفنش کردند.»
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
شرح کشته شدن علی سیدی از زبان مادرش به این شکل است. به گفته ژیلا خاکپور، او همچون یک «قهرمان» کشته شد.
علی همزمان با مراسم چهلم مهسا امینی در شهر پرند کشته شد؛ جوانی ۲۵ ساله که به گفته مادرش، حاضر نشده بود بعد از دیدن صحنه کتک خوردن زنان و بازداشتشان در خودروی یگان ویژه بیاعتنا بماند.
او در کنار پدرش مشاور املاک بود و آرزو داشت یک شرکت خدماتی راه بیاندازد. عاشق موسیقی رپ بود و با برادرش سعید و خواهرش باران، رابطه نزدیکی داشت.
ژیلا خاکپور درباره روز کشته شدن علی میگوید: « میره جلو که دخترهای شجاع و خواهرهای وطنی خودش رو نجات بده که مزدورهای لباس شخصی علی رو اول با شوکر زدند و بعد از فاصله خیلی نزدیک به پهلوی علی شلیک کردند که باعث متلاشی شدن پهلوی پسرم شد. تمام شریانهای حیاتی پاره شده بود. مزدورها جسم علی رو کشیدند کنار خیابون و بعد از چند ساعت که دیدند حال علی وخیم است گذاشتند و رفتند.»
علی با جراحات زیاد برای مدتی در کنار خیابان رها میشود و در نهایت بعد از مدتی یکی از رهگذران او را به درمانگاه میرساند.
درمانگاه برای کمک به علی امکانات کافی در اختیار نداشته و پرسنل درمانگاه میگویند که او باید به یک بیمارستان بزرگتر منتقل شود. خانواده علی میگویند که در این لحظه، ماموران او را که هنوز زنده بود «از درمانگاه دزدیدند».
از این زمان دیگر خانواده #علی_سیدی از وضعیت او خبر نداشتند:«ما تا ساعت ۴ صبح تمام خیابانهای پرند رو گشتیم. ولی علی رو پیدا نکردیم. ۵ آبان ساعت ۸ صبح به گوشی باباش زنگ زدند که بیاید آگاهی،فکر کردیم میخواهند آزادش کنند،باباش با سند رفت آگاهی که فرستاده بودنش دادسرا برای تشخیص هویت عکس جنازه علی،گفته بودند برو سردخونه کهریزک که باباش باور نکرده بود علی شهید شده. با کمری خمیده و دلی شکسته رفته بود کهریزک. وقتی جسم بیجون علی رو دیده بود فهمیده بود چه بلایی سرمون اومده. فهمید که ستون خونهش شکسته.»
با این حال همانند بسیاری دیگر خانوادههای کشتهشدگان، مصیبت جانباختن فرزند، آخرین بلایی نبود که بر سر این خانواده آمد.
تا دو روز ماموران امنیتی حاضر نبودند که پیکر او را برای خاکسپاری به خانوادهاش تحویل بدهند:«از این ترس داشتیم که نکنه یه وقت پیکر پسر جگرگوشهم رو به ما ندن و بدون اطلاع ما برن دفنش کنن. تا صبح جون دادیم و ترسیدیم. گفتیم یه وقت بیاطلاع از ما دفن نکنن. شنبه صبح با چه بدبختی رفتیم و پیکرش رو تحویل گرفتیم و دفنش کردند.»
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یاسین جمالزاده، متولد ۲۳ شهریور ۱۳۷۳ بود.
او کارگر گچکار ساختمان بود. اهل شاندرمن از توابع ماسال در استان گیلان.
در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در شهر رضوانشهر با شلیک گلوله از سوی نیروهای حکومتی، به قتل رسید. یاسین دو دختر دوقلو به نامهای کیانا و آریانا داشت.
ویدیوهایی از لحظه اصابت گلوله به او منتشر شده است.
یکی از ویدیوها مربوط به موبایل خود #یاسین_جمالزاده است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او کارگر گچکار ساختمان بود. اهل شاندرمن از توابع ماسال در استان گیلان.
در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در شهر رضوانشهر با شلیک گلوله از سوی نیروهای حکومتی، به قتل رسید. یاسین دو دختر دوقلو به نامهای کیانا و آریانا داشت.
ویدیوهایی از لحظه اصابت گلوله به او منتشر شده است.
یکی از ویدیوها مربوط به موبایل خود #یاسین_جمالزاده است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
اولین سالگرد پرستار مهربان و شجاع #رامسر ؛ مائده جوانفر که به جرم کمک به مجروح بشهادت رسید پنجنشبه ۴آبان مسجد گلزار بهشت زینبیه رامسر #مائده_جوانفر پرستاری بود که در دوران کرونا خستگی ناپذیر در کنار بیماران و به مداوای آنها مشغول بود او بسیار دلسوز و مهربون…
مائده جوانفر، متولد ۲۳ شهریور ۷۳ در رامسر، است.
در سال ۱۳۹۱ با رتبه برتر وارد دانشکده پرستاری گیلان شد و پس از فارغالتحصیلی به عنوان پرستار در بیمارستان رشت مشغول به کار گردید. او در دوران شیوع کرونا با فداکاری فراوان به درمان بیماران پرداخت.
روز ۳ آبان ۱۴۰۱، مائده هنگام تلاش برای کمک به یک جوان زخمی در جریان تظاهرات مردم رشت، توسط نیروهای سرکوبگر رژیم مورد حمله قرار گرفت و پس از ضرب و شتم، از فاصله نزدیک به او شلیک شد، او در سن ۲۸ سالگی جاودانه شد.
پیکر مائده بهطور غیررسمی و با عجله در بهشت زینبیه رامسر دفن شد.
خواهر او واقعیت مرگش را افشا کرد و نقش او به عنوان یکی از قهرمانان مردم ایران به یادگار ماند.
پدر مائده، تحت تاثیر رعب و وحشت نهادهای امنیتی ، و برای دریافت پیکر دخترش که تنها راهش #اعتراف_اجباری مقابل دوربین بود در مصاحبهای گفت که مرگ مائده به دلیل تصادف بوده است.
خواهر مائده، پس از گفتگوی پدرشان، در فایل صوتی، افشاگری کرد و گفت: مائده را با گلوله و ضرب و شتم کشتهاند.
روز جمعه ۶ آبان وقتی خانواده مائده، برای خاکسپاری به آرامستان زینبیه آمدند، نیروهای امنیتی به آنها اجازه هیچ کاری ندادند و بسیار غریبانه و بیسر و صدا به خاک سپرده شد.
«دیدی ای دل که خزان با گل و گلزار چه کرد تیغ طوفان بلا با گل بیخار چه کرد»
نیروهای امنیتی، حتی به شعر روی آگهی فوتش هم، ایراد گرفتند و گفتند این شعر منظور دارد و آزادی خواهانه هست و همه اعلامیهها را جمع کردند.
جمهوری اسلامی هرگز پاسخ نداده که اگر مائده در تصادف فوت کرده است حضور نیروهای امنیتی در خاکسپاری و ختم او برای چه بوده و چرا هیچ فردی جز خانواده درجه یک وی اجازه نداشتند در خاکسپاری او باشند .
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در سال ۱۳۹۱ با رتبه برتر وارد دانشکده پرستاری گیلان شد و پس از فارغالتحصیلی به عنوان پرستار در بیمارستان رشت مشغول به کار گردید. او در دوران شیوع کرونا با فداکاری فراوان به درمان بیماران پرداخت.
روز ۳ آبان ۱۴۰۱، مائده هنگام تلاش برای کمک به یک جوان زخمی در جریان تظاهرات مردم رشت، توسط نیروهای سرکوبگر رژیم مورد حمله قرار گرفت و پس از ضرب و شتم، از فاصله نزدیک به او شلیک شد، او در سن ۲۸ سالگی جاودانه شد.
پیکر مائده بهطور غیررسمی و با عجله در بهشت زینبیه رامسر دفن شد.
خواهر او واقعیت مرگش را افشا کرد و نقش او به عنوان یکی از قهرمانان مردم ایران به یادگار ماند.
پدر مائده، تحت تاثیر رعب و وحشت نهادهای امنیتی ، و برای دریافت پیکر دخترش که تنها راهش #اعتراف_اجباری مقابل دوربین بود در مصاحبهای گفت که مرگ مائده به دلیل تصادف بوده است.
خواهر مائده، پس از گفتگوی پدرشان، در فایل صوتی، افشاگری کرد و گفت: مائده را با گلوله و ضرب و شتم کشتهاند.
روز جمعه ۶ آبان وقتی خانواده مائده، برای خاکسپاری به آرامستان زینبیه آمدند، نیروهای امنیتی به آنها اجازه هیچ کاری ندادند و بسیار غریبانه و بیسر و صدا به خاک سپرده شد.
«دیدی ای دل که خزان با گل و گلزار چه کرد تیغ طوفان بلا با گل بیخار چه کرد»
نیروهای امنیتی، حتی به شعر روی آگهی فوتش هم، ایراد گرفتند و گفتند این شعر منظور دارد و آزادی خواهانه هست و همه اعلامیهها را جمع کردند.
جمهوری اسلامی هرگز پاسخ نداده که اگر مائده در تصادف فوت کرده است حضور نیروهای امنیتی در خاکسپاری و ختم او برای چه بوده و چرا هیچ فردی جز خانواده درجه یک وی اجازه نداشتند در خاکسپاری او باشند .
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
کنعان آقایی، متولد ۲۴شهریور ۱۳۸۱ است.
جوانی از #گلشهر_کرج تنها ۲۰ سال داشت که در راه آزادی ایران جان خود را از دست داد.
او از بازداشت شدگان #آبان_خونین_۹۸ در کرج بود، هنرمند و خواننده آهنگهای رپ بود.
در گلشهر فروشنده لباس بود و از همان آبان ۹۸ به یکی از لیدرهای خیابانی گلشهر تبدیل شده بود.
او در نیمه شب ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات مردمی، هدف گلولههای ماموران حکومتی قرار گرفت.
آنها ۸۵ گلوله ساچمهای را از فاصله نزدیک به سمت او شلیک کردند، و او در اثر خونریزی شدید جان باخت.
کنعان تنها شش روز بعد از جشن تولد ۲۰ سالگیاش جان خود را فدای آزادیکشورش کرد.
کنعان یکی از قهرمانانی بود که با شجاعت و از خودگذشتگی برای آزادی و عدالت مبارزه کرد. حکومت، که از اثرگذاری این فریادها آگاه بود، تلاش کرد تا با تهدید خانواده کنعان و ایجاد جو امنیتی، جلوی برگزاری مراسم چهلم او را بگیرد.
اما با وجود تمام فشارها، مراسم چهلم او در روز جمعه ۱۳ آبان ۱۴۰۱، در پنجاهمین روز #انقلاب_مهسا ، در بهشت سکینه برگزار شد.
سال گذشته در اولین سالگرد جاودانگی کنعان پدر دادخواهش از غم دوری تنها فرزندش به او پیوست.
#کنعان_آقایی از گمنامترین زندانیان سیاسی آبان و قهرمانان ۱۴۰۱ است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
جوانی از #گلشهر_کرج تنها ۲۰ سال داشت که در راه آزادی ایران جان خود را از دست داد.
او از بازداشت شدگان #آبان_خونین_۹۸ در کرج بود، هنرمند و خواننده آهنگهای رپ بود.
در گلشهر فروشنده لباس بود و از همان آبان ۹۸ به یکی از لیدرهای خیابانی گلشهر تبدیل شده بود.
او در نیمه شب ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات مردمی، هدف گلولههای ماموران حکومتی قرار گرفت.
آنها ۸۵ گلوله ساچمهای را از فاصله نزدیک به سمت او شلیک کردند، و او در اثر خونریزی شدید جان باخت.
کنعان تنها شش روز بعد از جشن تولد ۲۰ سالگیاش جان خود را فدای آزادیکشورش کرد.
کنعان یکی از قهرمانانی بود که با شجاعت و از خودگذشتگی برای آزادی و عدالت مبارزه کرد. حکومت، که از اثرگذاری این فریادها آگاه بود، تلاش کرد تا با تهدید خانواده کنعان و ایجاد جو امنیتی، جلوی برگزاری مراسم چهلم او را بگیرد.
اما با وجود تمام فشارها، مراسم چهلم او در روز جمعه ۱۳ آبان ۱۴۰۱، در پنجاهمین روز #انقلاب_مهسا ، در بهشت سکینه برگزار شد.
سال گذشته در اولین سالگرد جاودانگی کنعان پدر دادخواهش از غم دوری تنها فرزندش به او پیوست.
#کنعان_آقایی از گمنامترین زندانیان سیاسی آبان و قهرمانان ۱۴۰۱ است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#امروز_در_تاریخ / دو سال پیش در چنین روزی ۲۴ شهریور ۱۴۰۱ عکس #مهسا_امینی بر روی تخت بیمارستان کسری تهران در حالی مناشر شد که اودر کما بود.
ایران بریفینگ همان زمان در #خبرفوری نوشت:«این تصویری از مهسا امینی است، دختری که در ایستگاه مترو حقانی، به اجبار سوار ون گشت ارشاد شد و دو ساعت بعد با عارضه سکته قلبی و مغزی از #بازداشتگاه_وزرا به بیمارستان منتقل شد.
#مهسا_امینی ۲۲ ساله مورد ضرب و شتم قرار گرفته و با ضربات مامور گشت ارشاد به کما رفته است»
این تصویر مهسا امینی را بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی منتشر کردند و آن را، خروجی هدایت برای توجیه و آموزش گشت ارشاد دانستهاند.
دایی مهسا عنوان کرده که «قلب او هم اکنون نیمهفعال شده و کلیههایش دیگر کار نمیکنند و دکترها گفتهاند فقط دعا کنید».
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ همان زمان در #خبرفوری نوشت:«این تصویری از مهسا امینی است، دختری که در ایستگاه مترو حقانی، به اجبار سوار ون گشت ارشاد شد و دو ساعت بعد با عارضه سکته قلبی و مغزی از #بازداشتگاه_وزرا به بیمارستان منتقل شد.
#مهسا_امینی ۲۲ ساله مورد ضرب و شتم قرار گرفته و با ضربات مامور گشت ارشاد به کما رفته است»
این تصویر مهسا امینی را بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی منتشر کردند و آن را، خروجی هدایت برای توجیه و آموزش گشت ارشاد دانستهاند.
دایی مهسا عنوان کرده که «قلب او هم اکنون نیمهفعال شده و کلیههایش دیگر کار نمیکنند و دکترها گفتهاند فقط دعا کنید».
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام بهار خورشیدی، ضمن انتشار این ویدئو نوشت:
«بهارم
شادی روزی که خبر برنده شدن لاتاری رو بهت دادم رو هیچوقت فراموش نمیکنم.
صدات از خوشحالی پشت تلفن میلرزید، کاش زمان وایمیستاد و میتونستم تا ابد صداتو بشنوم.
#بهار_خورشیدی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
«بهارم
شادی روزی که خبر برنده شدن لاتاری رو بهت دادم رو هیچوقت فراموش نمیکنم.
صدات از خوشحالی پشت تلفن میلرزید، کاش زمان وایمیستاد و میتونستم تا ابد صداتو بشنوم.
#بهار_خورشیدی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
بهار خورشیدی، روز اول مهر همراه خواهر ۱۸سالهاش از محل سکونت خود در مجمتع مسکونی صدف در خیابان فرهنگیان شهرستان رباط کریم خارج شد.
بهار و خواهرش مشغول توزیع کاغذهایی شدند که روی آنها هشتگ «مهسا امینی» و «زن، زندگی، آزادی» نوشته شده بود.
در همین حین آنها از سوی ماموران لباس شخصی شناسایی و تعقیب شدند.
این دو به یک مغازه خیاطی رفتهاند که مادرشان هم در آنجا بوده و به سفارش یکی از همسایگان، بهار را سریعا به خانه منتقل کردهاند.
با یورش ماموران خواهر ۱۸ساله بهار (ریحانه) و مادرش بازداشت شده و به مقر سازمان اطلاعات سپاه در #رباط_کریم منتقل میشوند.
ساعاتی بعد، ماموران که بهار را تعقیب کرده بودند، برای دستگیری او وارد واحد مسکونی آنها میشوند و در حالی که خواهر ۱۱ساله و برادر هشت ساله بهار درون خانه بودند، برای بازداشت او تلاش میکنند که در پی آن، بهار از پنجره طبقه چهارم به بیرون پرتاب میشود.
باگذشت دو سال از بلایی که بر سر این دختر و خانواده اش آمده نه تنها بسیاری از آنها را هنوز نمیدانیم بلکه بخشهای غیر قابل بیانی نیز در میان آنهاست؛
ماموران به خانه #بهار_خورشیدی حمله ور میشوند بهار که سابقه یک بازداشت کوتاه مدت دیگری هم در انقلاب مهسا داشته،جلوی چشم پدرش از طبقه چهارم به پایین پرتاب میشود:
سال گذشته عموی بهار به ایران بریفینگ گفته بود: «از فریادها فهمیدیم برای بازداشتش آمدهاند.حاضر نبود با مأموران برود،صدای مأموران با صدای فریادهای بهار توی مجتمع میپیچید، من دو اسپری رنگ بهار را که برای شعار نویسی داشت از خانه برداشته بودمکه ببرم بیرون بیندازم که یکباره صدای افتادن چیزی آمد و تا از راه پله پائین را نگاه کردم دیدم بهار از پنجره به پایین پرت شده، دقیقاً همان موقعی بود که پدر بهار جلوی ورودی آپارتمان بود که فریاد میزد بهار بهار …
جلوی مجتمع بهار افتاده بود همانجا»
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در کنار مزار جاوید نام رضا رسایی در چهلمین روز از قتل حکومتی او آیین کلامخوانی همکیشان #اهل_حق_یارسان برگزار شده است.
بر پایه باور آنها که به مرگ باوری ندارند و بر این باورند که آنها همیشه زنده و در ذهن آنها خواهند بود، برای #رضا_رسایی خواندند.
رضا رسایی زندانی سیاسی ۳۵ سالۀ کُرد و پیرو آیین یارسان بود.
وی در شهرستان صحنه کرمانشاه و در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران بازداشت شده بود. او بامداد روز ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ اعدام شد
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
بر پایه باور آنها که به مرگ باوری ندارند و بر این باورند که آنها همیشه زنده و در ذهن آنها خواهند بود، برای #رضا_رسایی خواندند.
رضا رسایی زندانی سیاسی ۳۵ سالۀ کُرد و پیرو آیین یارسان بود.
وی در شهرستان صحنه کرمانشاه و در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران بازداشت شده بود. او بامداد روز ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ اعدام شد
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing