روزنامه شرق در روزهای پایانی سال۱۴۰۱ خاطرات #اکبر_هاشمی_رفسنجانی در سال۱۳۷۹ را برای اولین بار منتشر کرد.
بمب خبری شب عید سال ۱۳۷۹، ترور سعید حجاریان عضو شورای شهر تهران بود.
بررسی خاطرات #هاشمی_رفسنجانی نشان میدهد که #ترور_سعید_حجاریان عضو #شورای_شهر_تهران محل منازعه جدی جریان چپ و راست که موافقان و منتقدان دولت خاتمی را تشکیل میدادند، شده بود.
ترور #سعید_حجاریان به مرور میان #قوه_قضائیه و سپاه پاسداران و حتی درون نیروهای وزارت اطلاعات، محل منازعه شده بود.
در چنین شرایطی، هاشمی در خاطرات روز چهارم فروردین۱۳۷۹ مینویسد: «پیش از ظهر دکتر #حسن_روحانی (دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی) آمد. دو ساعتی در باره مسائل مهم کشور و انقلاب مذاکره کردیم. هر دو قبول داریم اگر وضع به همین منوال پیش برود، انقلاب اسلامی جای خود را به حکومت سکولار خواهد داد و اگر سختگیری شود مردمسالاری نظام ممکن است آسیب ببیند و رعایت اعتدال و دادن امتیازاتی از سوی رهبری ضمن کنترل جریانهای غیردینی، میتواند وضع را مهار کند.»
هاشمیرفسنجانی ادامه میدهد: «ایشان از قول آقای #علی_ربیعی گفت: یکی از پاسداران محافظ آقای خاتمی، قصد ترور ایشان را داشته و دستگیر شده است. میگویند به دلیل مشاهده جریانهای غیراسلامی و عدم قدرت و تحلیل وضع موجود به این فکر افتاده و از یکی از مراجع هم سؤال کرده است. هرچند ایشان، او را نصیحت کرده که این افکار را از سر بیرون کند، اما او منع را نفهمیده است.»
یادداشتهای روزانه هاشمی رفسنجانی در سال۱۳۷۹ برای اولین بار در ویژهنامه اسفند۱۴۰۱ روزنامه شرق منتشر شده و قابل دسترس است.
#سپاه_حفاظت_انصارالمهدی #سپاه_تروریستی_پاسداران
Irbr.news
@irbriefing
بمب خبری شب عید سال ۱۳۷۹، ترور سعید حجاریان عضو شورای شهر تهران بود.
بررسی خاطرات #هاشمی_رفسنجانی نشان میدهد که #ترور_سعید_حجاریان عضو #شورای_شهر_تهران محل منازعه جدی جریان چپ و راست که موافقان و منتقدان دولت خاتمی را تشکیل میدادند، شده بود.
ترور #سعید_حجاریان به مرور میان #قوه_قضائیه و سپاه پاسداران و حتی درون نیروهای وزارت اطلاعات، محل منازعه شده بود.
در چنین شرایطی، هاشمی در خاطرات روز چهارم فروردین۱۳۷۹ مینویسد: «پیش از ظهر دکتر #حسن_روحانی (دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی) آمد. دو ساعتی در باره مسائل مهم کشور و انقلاب مذاکره کردیم. هر دو قبول داریم اگر وضع به همین منوال پیش برود، انقلاب اسلامی جای خود را به حکومت سکولار خواهد داد و اگر سختگیری شود مردمسالاری نظام ممکن است آسیب ببیند و رعایت اعتدال و دادن امتیازاتی از سوی رهبری ضمن کنترل جریانهای غیردینی، میتواند وضع را مهار کند.»
هاشمیرفسنجانی ادامه میدهد: «ایشان از قول آقای #علی_ربیعی گفت: یکی از پاسداران محافظ آقای خاتمی، قصد ترور ایشان را داشته و دستگیر شده است. میگویند به دلیل مشاهده جریانهای غیراسلامی و عدم قدرت و تحلیل وضع موجود به این فکر افتاده و از یکی از مراجع هم سؤال کرده است. هرچند ایشان، او را نصیحت کرده که این افکار را از سر بیرون کند، اما او منع را نفهمیده است.»
یادداشتهای روزانه هاشمی رفسنجانی در سال۱۳۷۹ برای اولین بار در ویژهنامه اسفند۱۴۰۱ روزنامه شرق منتشر شده و قابل دسترس است.
#سپاه_حفاظت_انصارالمهدی #سپاه_تروریستی_پاسداران
Irbr.news
@irbriefing
Telegram
ایران بریفینگ / مدیا
سوم شهریور ۱۳۷۷، #پیروز_دوانی نویسنده و روزنامهنگار، برای رفتن به خانه خواهرش از منزل خارج شد ولی هیچگاه نرسید.
این جنایت یکی از سلسله #قتلهای_زنجیرهای سیاسی بود.
پیروز دوانی اولین بار در سال ۱۳۶۱ به مدت ۷ ماه در زندان بود. پس از آزادی و در همان سالها «کانون حمایت از زندانیان سیاسی» را برای ایجاد بستری برای مقاومت در برابر اعدامهای دهه ۶۰ تشکیل داد.
او دوباره در ۱۲ اسفند ۱۳۶۹ بازداشت شد تا اینکه نهایتاً در شهریور ۱۳۷۷ ناپدید شد.
از آن زمان تاکنون اثری از پیروز دوانی به دست نیامده و قوه قضاییه هم قتل او را تأیید نکرده است. او در واقع نمونهای از سر به نیست کردن مخالفان در ایران است، اما بر اساس اعترافات متهمان قتلهای زنجیرهای، او در همان روزها به قتل رسیده و جنازهاش در کنار خطوط راهآهن سوزانده و دفن شده است.
امیر فرشاد ابراهیمی در دی ماه ۱۳۸۲ در دانشگاه علوم پزشکی تهران در جریان سخنرانی که در پاسداشت زندانیان اصلاحطلب دربند برگزار شده بود، اعلام کرد که پیروز دوانی با حکم #محسنی_اژه_ای (دادستان وقت ویژه وزارت اطلاعات) به قتل رسیده است.
او در همان سخنرانی با شرح ماجرای ربایش و قتل پیروز دوانی اظهار میدارد که چرا به این مسئله رسیدگی نمیشود؟
به دنبال این اظهارات آقای محسنی اژهای در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا موضوع را تکذیب کرده و اعلام مینماید که این مطلب هم از مطالب کذب امیرفرشاد ابراهیمی است.
متعاقب این تکذیب، انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی تهران، محسنی اژهای و امیرفرشاد ابراهیمی را به مناظره دعوت مینماید، امیرفرشاد ابراهیمی در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا این مناظره را قبول مینماید، اما از سوی محسنی اژهای خبری دریافت نمیگردد.
ابراهیمی بعدها اظهار میدارد که بعد از آن سخنرانی از سوی #علی_ربیعی برایم پیغام آمد که نزد وی بروم، و وقتی رفتم دفتر ایشان گفتند که موضوع پیروز دوانی پیچیدهتر از این حرفهاست و تو هم به اندازهٔ کافی مشکل برای خودت داری، پایت را از این ماجرا بکش بیرون که خیلی خطر دارد و من هم بهواسطهٔ مشکلات بسیاری که آن روزها داشتم رهایش کردم.
حسین دوانی برادر پیروز دوانی هم در مصاحبه با بخش فارسی صدای آلمان، بعدها اظهارات امیرفرشاد ابراهیمی را تائید و بازگو میکند و میگوید به خانواده وی هم همان پیغام مشابهی را دادهاند که به امیر فرشاد ابراهیمی دادهاند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
این جنایت یکی از سلسله #قتلهای_زنجیرهای سیاسی بود.
پیروز دوانی اولین بار در سال ۱۳۶۱ به مدت ۷ ماه در زندان بود. پس از آزادی و در همان سالها «کانون حمایت از زندانیان سیاسی» را برای ایجاد بستری برای مقاومت در برابر اعدامهای دهه ۶۰ تشکیل داد.
او دوباره در ۱۲ اسفند ۱۳۶۹ بازداشت شد تا اینکه نهایتاً در شهریور ۱۳۷۷ ناپدید شد.
از آن زمان تاکنون اثری از پیروز دوانی به دست نیامده و قوه قضاییه هم قتل او را تأیید نکرده است. او در واقع نمونهای از سر به نیست کردن مخالفان در ایران است، اما بر اساس اعترافات متهمان قتلهای زنجیرهای، او در همان روزها به قتل رسیده و جنازهاش در کنار خطوط راهآهن سوزانده و دفن شده است.
امیر فرشاد ابراهیمی در دی ماه ۱۳۸۲ در دانشگاه علوم پزشکی تهران در جریان سخنرانی که در پاسداشت زندانیان اصلاحطلب دربند برگزار شده بود، اعلام کرد که پیروز دوانی با حکم #محسنی_اژه_ای (دادستان وقت ویژه وزارت اطلاعات) به قتل رسیده است.
او در همان سخنرانی با شرح ماجرای ربایش و قتل پیروز دوانی اظهار میدارد که چرا به این مسئله رسیدگی نمیشود؟
به دنبال این اظهارات آقای محسنی اژهای در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا موضوع را تکذیب کرده و اعلام مینماید که این مطلب هم از مطالب کذب امیرفرشاد ابراهیمی است.
متعاقب این تکذیب، انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی تهران، محسنی اژهای و امیرفرشاد ابراهیمی را به مناظره دعوت مینماید، امیرفرشاد ابراهیمی در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا این مناظره را قبول مینماید، اما از سوی محسنی اژهای خبری دریافت نمیگردد.
ابراهیمی بعدها اظهار میدارد که بعد از آن سخنرانی از سوی #علی_ربیعی برایم پیغام آمد که نزد وی بروم، و وقتی رفتم دفتر ایشان گفتند که موضوع پیروز دوانی پیچیدهتر از این حرفهاست و تو هم به اندازهٔ کافی مشکل برای خودت داری، پایت را از این ماجرا بکش بیرون که خیلی خطر دارد و من هم بهواسطهٔ مشکلات بسیاری که آن روزها داشتم رهایش کردم.
حسین دوانی برادر پیروز دوانی هم در مصاحبه با بخش فارسی صدای آلمان، بعدها اظهارات امیرفرشاد ابراهیمی را تائید و بازگو میکند و میگوید به خانواده وی هم همان پیغام مشابهی را دادهاند که به امیر فرشاد ابراهیمی دادهاند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
کاظمی و عالیخانی که برخورد مشکوک دری را در آنجلسه میبینند، پی میبرند که به پایان خط رسیدهاند!
#مصطفی_کاظمی و #مهرداد_عالیخانی از دفتر #دری_نجف_آبادی در وزارت به ساختمان دقایقی وزارت اطلاعات واقع در خيابان ویلا کوچه شيرين میروند، همزمان با وقت نماز تعدادی از معاونان از جمله مسئول حفاظت وزارت را جمع میکنند و پس از نماز جماعت به امامت عاليخانی ، عالیخانی میگوید ما برای اتمام حجت آمدهایم!
عالیخانی میگوید :«همه میدانيد ما به دستور مستقيم دری نجف آبادی اين حذفها را انجام دادهایم و مشکلی متوجه ما نيست و نظام بايد خود چارهای بينديشد نه اينکه ما چند نفر هزينهاش را بپردازيم»
همان روز و لحظات پس از نماز جماعت ظهر در نمازخانه وزارت اطلاعات، شفیعی معاون وقت وزیر پس از نماز میگوید همه بمانید و در حضور دری نحف آبادی میگويد:«آقای موسوی (کاظمی) میگوید دری دستور قتلها را داده است و آقای دری هم که اکنون اینجاست امروز صبح به من گفت من نگفتهام؛ الله اعلم!»
همان شب ۱۳۷۷/۹/۲۹ مجددا مصطفی کاظمی پیش خاتمی میرود و میگوید چه میکنید؟
من تابستان به شما گفتم که قرار است اين قتلها انجام شود شما به شوخی گرفتهايد حالا هم که انجام شده باز خود ما را مسئول کشف آن کردهايد؟
خاتمی که خبر مجادلات آن روز مدیران عالی وزارت اطلاعات را میشنود به #علی_ربیعی(عباد) تلفن میزند و میگوید بیاید(طبق گفته حسینیان ظاهرا حجاریان نیز در این جلسه بوده، وجلسه نه در دفتر که در منزل خاتمی بوده)
همان شب و از همانجا در اصل برای حفظ جان وی کاظمی به خانه امنی در فرمانيه منتقل و تحقيق از وی آغاز ميشود.
با گذشت چند روز در ۱۳۷۷/۱۰/۵ در ساختمان مرکزی وزارت عاليخانی و دو روز بعد از آن ۱۳۷۷/۱۰/۷ سعيد امامی بازداشت میشوند.
همانروز ۲۸ نفر دیگر از اعضای معاونت امنیت، معاونت عملیات و دفتر بررسی بازداشت میشوند؛ عالیخانی هفت و نیم صبح به محض ورود به وزارتخانه هنگامی که وارد پارکينگ ستاد میشود ابتدائا به حفاظت فراخوانده و از آنجا به خانه امنی در قيطريه هدايت شده، دو روز بعد نیز به زندان توحيد منتقل میشود.
همانروز یعنی ۷ دی در حوالی مینی سیتی در شهرک محلاتی #سعید_امامی توسط تيمی از حفاظت اطلاعات وزارت بازداشت وابتدا به بازداشتگاهی در پادگان امام علی سپاه و بعد از آن به زندان توحيد هدايت میشود.
#قتلهای_زنجیره_ای
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#مصطفی_کاظمی و #مهرداد_عالیخانی از دفتر #دری_نجف_آبادی در وزارت به ساختمان دقایقی وزارت اطلاعات واقع در خيابان ویلا کوچه شيرين میروند، همزمان با وقت نماز تعدادی از معاونان از جمله مسئول حفاظت وزارت را جمع میکنند و پس از نماز جماعت به امامت عاليخانی ، عالیخانی میگوید ما برای اتمام حجت آمدهایم!
عالیخانی میگوید :«همه میدانيد ما به دستور مستقيم دری نجف آبادی اين حذفها را انجام دادهایم و مشکلی متوجه ما نيست و نظام بايد خود چارهای بينديشد نه اينکه ما چند نفر هزينهاش را بپردازيم»
همان روز و لحظات پس از نماز جماعت ظهر در نمازخانه وزارت اطلاعات، شفیعی معاون وقت وزیر پس از نماز میگوید همه بمانید و در حضور دری نحف آبادی میگويد:«آقای موسوی (کاظمی) میگوید دری دستور قتلها را داده است و آقای دری هم که اکنون اینجاست امروز صبح به من گفت من نگفتهام؛ الله اعلم!»
همان شب ۱۳۷۷/۹/۲۹ مجددا مصطفی کاظمی پیش خاتمی میرود و میگوید چه میکنید؟
من تابستان به شما گفتم که قرار است اين قتلها انجام شود شما به شوخی گرفتهايد حالا هم که انجام شده باز خود ما را مسئول کشف آن کردهايد؟
خاتمی که خبر مجادلات آن روز مدیران عالی وزارت اطلاعات را میشنود به #علی_ربیعی(عباد) تلفن میزند و میگوید بیاید(طبق گفته حسینیان ظاهرا حجاریان نیز در این جلسه بوده، وجلسه نه در دفتر که در منزل خاتمی بوده)
همان شب و از همانجا در اصل برای حفظ جان وی کاظمی به خانه امنی در فرمانيه منتقل و تحقيق از وی آغاز ميشود.
با گذشت چند روز در ۱۳۷۷/۱۰/۵ در ساختمان مرکزی وزارت عاليخانی و دو روز بعد از آن ۱۳۷۷/۱۰/۷ سعيد امامی بازداشت میشوند.
همانروز ۲۸ نفر دیگر از اعضای معاونت امنیت، معاونت عملیات و دفتر بررسی بازداشت میشوند؛ عالیخانی هفت و نیم صبح به محض ورود به وزارتخانه هنگامی که وارد پارکينگ ستاد میشود ابتدائا به حفاظت فراخوانده و از آنجا به خانه امنی در قيطريه هدايت شده، دو روز بعد نیز به زندان توحيد منتقل میشود.
همانروز یعنی ۷ دی در حوالی مینی سیتی در شهرک محلاتی #سعید_امامی توسط تيمی از حفاظت اطلاعات وزارت بازداشت وابتدا به بازداشتگاهی در پادگان امام علی سپاه و بعد از آن به زندان توحيد هدايت میشود.
#قتلهای_زنجیره_ای
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت هفدهم / شرح وظایف وزارت اطلاعات: الف- کسب و جمعآوری اخبار و تولید، تجزیه، تحلیل، و طبقهبندی اطلاعات مورد نیاز در ابعاد داخلی و خارجی. ب- کشف توطئهها و فعالیتهای براندازی، جاسوسی، خرابکاری، و اغتشاش علیه استقلال و امنیت و تمامیت ارضی کشور و نظام جمهوری…
قسمت هجدهم / وزارت اطلاعات تا پیش از دولت هاشمی همچنان در افت و خیز و سازماندهی بود.
با مرگ خمینی و واگذاری قدرت به خامنه ای و هاشمی وزارت اطلاعات نیز جان دیگری یافت، در دولت دوم #اکبر_هاشمی_رفسنجانی بود که در اقدامی معنادار تبصرهای در هیات دولت مصوب شد که سالانه تعداد مشخصی از اعضای سپاه در اختیار دولت بهعنوان «مأمور به خدمت» قرار گیرند، گرچه در این مصوبه هیات دولت بهطور مشخص توضیح داده نشده بود که این پاسداران در کجای دولت باید قرار گیرند؟
اما آنچه واضح بود و بعدها مشخص شد غالب این مأموران به خدمت در دو وزارت حساس اطلاعات و امور خارجه جای گرفتند و اینگونه بود که جای خالی چپهای وزارت اطلاعات را مأمور به خدمتهای سپاه در وزارت اطلاعات پر کردند افرادی همچون حسین شریعتمداری که بهیکباره از معاونت اطلاعات سپاه به گروه اجتماعی وزارت اطلاعات در معاونت ویژه رسیدند و یا امیر مسعود اثنی عشری که پیش از آن فرمانده حفاظت اطلاعات دانشگاه امام حسین بود بهیکباره جایگزین محمدرضا تاجیک در دانشکده امام هادی وزارت اطلاعات گردید.
اما نکته مرموز اینجاست آنهایی که عمدتاً خود را چپ اطلاعاتی میدانستند (افرادی چون #سعید_حجاریان، عباس عبدی، محمدرضا تاجیک، مجید محمدی، #محسن_میردامادی، #محسن_آرمین، علیرضا علوی تبار، مجید محمدی، ماشاالله شمسالواعظین، #علی_ربیعی و اردشیر امیر ارجمند و…) کجا رفتند؟
#چپهای_اسلامی وزارت اطلاعات در دولت دوم هاشمی رفتهرفته و بهصورت کاملاً سازمانی از وزارت اطلاعات خارج شدند و با هدایت #سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها «مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری» را راهاندازی کردند، در واقع «حتی یک نفر» را هم نمی توان در مرکز تاسیس شده زیر دست هاشمی یافت که سابقه امنیتی نداشته باشد!
آنچه این افراد در این مرکز انجام دادند همانی بود که در وزارت اطلاعات انجام میدادند،بهعبارتیدیگر مأموریت این افراد همانی بود که بود و صرفاً بنا بر سیاستی که «نظام» در نظر داشت و به دوران پسا هاشمی میاندیشید که مهمترین مقطع تاریخی جمهوری اسلامی بود ، چراکه با فوت خمینی و آغاز رهبری خامنهای و به دنبال آن انتخابات ریاست جمهوری و انتصاب هاشمی به آن سمت که کاملاً انتخاباتی از پیش تعیینشده بود اکنون نظام با یک انتخابات نفسگیر مواجه بود و احتیاج به یک «حیاط خلوت» بود تا جمعی گردهم آیند و تدبیر بیاندیشند .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
با مرگ خمینی و واگذاری قدرت به خامنه ای و هاشمی وزارت اطلاعات نیز جان دیگری یافت، در دولت دوم #اکبر_هاشمی_رفسنجانی بود که در اقدامی معنادار تبصرهای در هیات دولت مصوب شد که سالانه تعداد مشخصی از اعضای سپاه در اختیار دولت بهعنوان «مأمور به خدمت» قرار گیرند، گرچه در این مصوبه هیات دولت بهطور مشخص توضیح داده نشده بود که این پاسداران در کجای دولت باید قرار گیرند؟
اما آنچه واضح بود و بعدها مشخص شد غالب این مأموران به خدمت در دو وزارت حساس اطلاعات و امور خارجه جای گرفتند و اینگونه بود که جای خالی چپهای وزارت اطلاعات را مأمور به خدمتهای سپاه در وزارت اطلاعات پر کردند افرادی همچون حسین شریعتمداری که بهیکباره از معاونت اطلاعات سپاه به گروه اجتماعی وزارت اطلاعات در معاونت ویژه رسیدند و یا امیر مسعود اثنی عشری که پیش از آن فرمانده حفاظت اطلاعات دانشگاه امام حسین بود بهیکباره جایگزین محمدرضا تاجیک در دانشکده امام هادی وزارت اطلاعات گردید.
اما نکته مرموز اینجاست آنهایی که عمدتاً خود را چپ اطلاعاتی میدانستند (افرادی چون #سعید_حجاریان، عباس عبدی، محمدرضا تاجیک، مجید محمدی، #محسن_میردامادی، #محسن_آرمین، علیرضا علوی تبار، مجید محمدی، ماشاالله شمسالواعظین، #علی_ربیعی و اردشیر امیر ارجمند و…) کجا رفتند؟
#چپهای_اسلامی وزارت اطلاعات در دولت دوم هاشمی رفتهرفته و بهصورت کاملاً سازمانی از وزارت اطلاعات خارج شدند و با هدایت #سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها «مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری» را راهاندازی کردند، در واقع «حتی یک نفر» را هم نمی توان در مرکز تاسیس شده زیر دست هاشمی یافت که سابقه امنیتی نداشته باشد!
آنچه این افراد در این مرکز انجام دادند همانی بود که در وزارت اطلاعات انجام میدادند،بهعبارتیدیگر مأموریت این افراد همانی بود که بود و صرفاً بنا بر سیاستی که «نظام» در نظر داشت و به دوران پسا هاشمی میاندیشید که مهمترین مقطع تاریخی جمهوری اسلامی بود ، چراکه با فوت خمینی و آغاز رهبری خامنهای و به دنبال آن انتخابات ریاست جمهوری و انتصاب هاشمی به آن سمت که کاملاً انتخاباتی از پیش تعیینشده بود اکنون نظام با یک انتخابات نفسگیر مواجه بود و احتیاج به یک «حیاط خلوت» بود تا جمعی گردهم آیند و تدبیر بیاندیشند .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و پنجم / در آن سالها نهادهای متفاوت امنیتی نه تنها همچون ابزار یک جریان سیاسی به شمار میآمدند، بلکه گاهی با یکدیگر رقابت نیز میکردند. در یکی از مشهورترین موارد اطلاعات کمیته که در مسائل داخلی متمرکز بود، پس از #انفجار_نخست_وزیری و کشتهشدن #محمد_علی_رجایی…
قسمت بیست و شش / ۱۵ دیماه ۱۳۷۷، در اتفاقی بیسابقه،صدا و سیما،ساعت ۲ بعد از ظهر، بیانیهای از وزارت اطلاعات درباره تحولات این نهاد قرائت کرد.
در این بیانیه تاریخی، قتلهای زنجیرهای نویسندگان و فعالان سیاسی در آذرماه ۱۳۷۷، به شماری از نیروهای “مسئولیتناشناس، کجاندیش و خودسر” وزارت اطلاعات نسبت داده شده بود.
انتشار این اطلاعیه، همچون جرقهای، آتش اختلافات جناحی و درون تشکیلاتی وزرات اطلاعات را شعله ور ساخت. این اختلافات که دستکم از زمان تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از افکار عمومی پنهان مانده بود، حالا به رسانهها و حتی تلویزیون درز پیدا میکرد.
یکسوی این درگیری، محافظه کارانی بودند که آن روزها #روح_الله_حسینیان به نحوی سخنگویشان به شمار میآمد.
آنها کمیته تحقیق سه نفره محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت را تحت نفوذ “جناح چپ” یا همان #چپهای_اسلامی وزارت میدانستند که قصد داشتند #وزارت_اطلاعات را در دست بگیرند.
افشاگریها تا آنجا ادامه یافت که فیلمهایی به شدت محرمانه از شکنجه شماری از اعضای وزارت اطلاعات به دست دیگر اعضای این وزارتخانه به دست مخالفان حکومت بیفتد.
حسینیان میگوید جناح منتسب به #سعید_حجاریان و #علی_ربیعی، مشاور وقت محمد خاتمی “نیروهای مذهبی و مخلص وزارت اطلاعات قلع و قمع کردند” و تا جایی پیش رفتند که “بهترین افراد این وزارتخانه دستگیر شوند”.
بعدها #محمد_نیازی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح که مسئول رسیدگی به پرونده قتلهای زنجیرهای سیاسی شد، گفت در این پرونده دستکم ۲۳ نفر تحت تعقیب قرار گرفتهاند و ۳۳۰ نفر نیز به عنوان مطلع و گواه احضار شدهاند.
در آن سالها، تصفیه و بازداشت اعضای این سازمان به حدی رسیده بود که حسینیان در مصاحبهای گفت “هر وزارتخانه دیگری بود، به کلی متلاشی شده بود”.
از آن تاریخ به بعد، وزارت، دیگر تنها صحنهگردان مسائل امنیتی در ایران به شمار نمیآید؛هرچه از وزن وزارت کاسته میشد، معاونت اطلاعات سپاه، از جایگاه ویژهای برخوردار میشود.
اکنون که غبار تصفیه #قتلهای_زنجیره_ای فرو نشسته است میشود تا حدی به اصالت گفتههای حسینیان ایمان آورد ؛ اگر چه کسی منکر دست داشتن #سعید_امامی و جناح راست نیز در قتلها نیست اما وقوع این فتلها فرصتی طلایی را برای #چپهای_امنیتی پدید آورد تا بیش از دو هزار نفر از پرسنل غیر همسویشان در وزارت اطلاعات را حذف و تصفیه کردند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در این بیانیه تاریخی، قتلهای زنجیرهای نویسندگان و فعالان سیاسی در آذرماه ۱۳۷۷، به شماری از نیروهای “مسئولیتناشناس، کجاندیش و خودسر” وزارت اطلاعات نسبت داده شده بود.
انتشار این اطلاعیه، همچون جرقهای، آتش اختلافات جناحی و درون تشکیلاتی وزرات اطلاعات را شعله ور ساخت. این اختلافات که دستکم از زمان تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از افکار عمومی پنهان مانده بود، حالا به رسانهها و حتی تلویزیون درز پیدا میکرد.
یکسوی این درگیری، محافظه کارانی بودند که آن روزها #روح_الله_حسینیان به نحوی سخنگویشان به شمار میآمد.
آنها کمیته تحقیق سه نفره محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت را تحت نفوذ “جناح چپ” یا همان #چپهای_اسلامی وزارت میدانستند که قصد داشتند #وزارت_اطلاعات را در دست بگیرند.
افشاگریها تا آنجا ادامه یافت که فیلمهایی به شدت محرمانه از شکنجه شماری از اعضای وزارت اطلاعات به دست دیگر اعضای این وزارتخانه به دست مخالفان حکومت بیفتد.
حسینیان میگوید جناح منتسب به #سعید_حجاریان و #علی_ربیعی، مشاور وقت محمد خاتمی “نیروهای مذهبی و مخلص وزارت اطلاعات قلع و قمع کردند” و تا جایی پیش رفتند که “بهترین افراد این وزارتخانه دستگیر شوند”.
بعدها #محمد_نیازی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح که مسئول رسیدگی به پرونده قتلهای زنجیرهای سیاسی شد، گفت در این پرونده دستکم ۲۳ نفر تحت تعقیب قرار گرفتهاند و ۳۳۰ نفر نیز به عنوان مطلع و گواه احضار شدهاند.
در آن سالها، تصفیه و بازداشت اعضای این سازمان به حدی رسیده بود که حسینیان در مصاحبهای گفت “هر وزارتخانه دیگری بود، به کلی متلاشی شده بود”.
از آن تاریخ به بعد، وزارت، دیگر تنها صحنهگردان مسائل امنیتی در ایران به شمار نمیآید؛هرچه از وزن وزارت کاسته میشد، معاونت اطلاعات سپاه، از جایگاه ویژهای برخوردار میشود.
اکنون که غبار تصفیه #قتلهای_زنجیره_ای فرو نشسته است میشود تا حدی به اصالت گفتههای حسینیان ایمان آورد ؛ اگر چه کسی منکر دست داشتن #سعید_امامی و جناح راست نیز در قتلها نیست اما وقوع این فتلها فرصتی طلایی را برای #چپهای_امنیتی پدید آورد تا بیش از دو هزار نفر از پرسنل غیر همسویشان در وزارت اطلاعات را حذف و تصفیه کردند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
…قرار بود، زندانهای ما، محل آموزشی و بازسازی باشد، قرار بود، مخالفان خود راتحمل کنیم،اما امروز، مخالف را ماهها و بلکه بیش از یک سال، در حبس انفرادی نگـه میداریم. پیش از آنکه جرمش به اثبات رسیده باشد، برای گرفتن اقرار شکنجه میکنند و اسم آن را تعزیر میگذارند.
مصاحبه با سرتیپ مهدی منتظری، از دانشجویان پیروخط امام و بعدها فرمانده حفاظت اطلاعات ارتش:
…زمانی که در اوین بودیم، غالباً بچههای مجاهدین انقـلاب، تنها بازجوهای موفـق و مورد اعتماد بودند، مثل ذوالقدر،نجات و الویری و آرمین، جالبه اتفاقا #محسن_آرمین که از #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی بود بازجوی برادرش بود که از اعضای #سازمان_مجاهدین_خلق بود دقیق یادمه آرمین شخصاً برادرش را تعزیر میکرد تا اطلاعات بدست بیاره... آخر سر هم فکر کنم اعدام شد.
روزنامه سلام، مصاحبه با محسن آرمین ،دوشنبه ۱۳۷۸/۳/۳۱:
به اعتقاد بنده برای مردم ما هیچ چیـز، زیبـاتر، شیرینتر،امنیت بخشتر و اعتمادآفرینتر از این نیست که نهادهای حکومتی بجای تهدید و خط و نشان کشیدن و نفی صریح رأی شصت میلیون انسان در برابر ۶ تن کـه معنـایی جز تحقیر و توهین ندارد، در برابر انتقادها، مسئولانه رفتار کند..[اشـاره او به شورای نگهبان است]
هفتهنامه یا لثارات الحسین ۱۳۷۹/۷/۲۷ روح الله حسینیان:
من خودم، با اینها چندین مرتبه در مقاطع تاریخهای مختلف درگیرشدم. یک عده از اینها که الان شدند اصلاحطلب مثل موسوی اردبیلی و خلخالی چند وقت پیش، رفته بودند خدمت آقا گفته بودند: آقا بگویید، جلوی خـشونت را بگیرنـد،آقـا هم خندیده و گفته آقای خلخالی، شما دیگرخواهش میکنم، چیزی نفرمائید.خشونت یعنی همین آقای #فریدون_وردی_نژاد مدیر خبرگزاری جمهوری اسلامی، که هیچ کس نمیداند در اوین جه کرده همین آقای #علی_ربیعی یا همان عباد، من که با شما همکار بودم. من بارها با شما سر خشونتتان با متهمین درگیر شدم.
آقای محسنی اژهای به خاطر خشونت همین آقای عباد در اوین با متهمین استعفا داد و رفت، اینها حالا آمدهاند؛ شعار ضد خشونت سر میدهند. واقعاً انـسان نمیداند قـسم حضرت عباس را باور کند یا دم خروس را؟
#جمهوری_اشباح
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
کسانی را که آقای خاتمی روی کار آورد، چه اشخاصی بودند؟
سـعید حجاریان و ربیعی از اعضای قدرتمند وزارت اطلاعات. مدیرمسئول روزنامه ایران و مدیر خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران #فریدون_وردی_نژاد اطـلاع دارنـد و بنده[حسینیان] هم میدانم، که اگر خشونتی در این کشور، ایجاد شده؛ بانی اصلیان وردینژاد است.حال چطور اینها خودشان را تبرئه میکنند و همه اعمال وگناهان خود را به گردن دیگران میاندازند…خُب بنده، بالأخره، اوایل تشکیل وزارت اطلاعات چندین سال نماینده دادستان در وزارت بودم و از تمام عملکردهای اینان باخبر هستم.در حقیقت من و محسنیاژهای به خاطر عملکردهای خشونتآمیز #علی_ربیعی ،#سعید_حجاریان امثال اینها، نتوانستیم آنجا بمانیم، چطور شده که یک مرتبه، در جامعه،همه چیز، برعکس شده و ما مبدل به چهرههای خشن شدهایم و آنها چهرههای ملایم و ضد خشونت، شدهاند؟
عبور از بحران،خاطرات هاشمی رفسنجانی،چهارشنبه ۲۹ مهر ۱۳۶۰:
ساعت ده، به مجلس رسیدم به کمیسیون داخلـی رفـتم کـه طـرح اطلاعات مرکزی مطرح بود،بین سپاه و #اطلاعات_نخست_وزیری اختلاف اسـت. قـرار شد جلسه دیگری باشد.... #بهزاد_نبوی و دو نفر دیگر از مرکزیت #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی آمدند، برای منصرف کردن من از موافقت با نخست وزیری دکتـر ولایتـی و بیش از یک ساعت، صحبت کردند. نه آنها قانع شدند و نـه مـن. آنهـا مـیگوینـد، ضعیف است، چهره نیست. یا سابقه افتخارآمیز مبارزه ندارد و من میگویم پرکار و پشت کار دار و متقی و مکتبـی اسـت. بیـشتر روی پـرورش و مهنـدس موسوی اصرار دارند…
روزنامه جام جم ۱۳۸۰/۳/۱۳ ، مصاحبه با علی فلاحیان:
سعید حجاریان...تا وقتی که در وزارت اطلاعات بود، نیروی فعالی بود.
البته بحثی که همیشه با شوخی به او میگفتیم و او هم گاهی اوقات به دل میگرفت، این بود که خودش را کارشناس ارشد اطلاعاتی میدانست. ما میگفتیم نه، شما فقط حافظه خیلی خوبی داری. همه حرفها را، در جلسات، میگیری و آنها را جمـعبنـدی میکنی و ارائه میدهی. ولی ابتکاری در مسائل نداری و ایشان، از این بابـت از مـا رنجیده میشد و مسئله دیگری نداشتیم. اما بعد از آن که حجاریان فعالیتش را دردانشگاهها شروع کرد، نوشتههایی از او منتشر شد کـه بـا آن سعیدی کـه مـا در وزارت میشناختیم، خیلی متفاوت بود…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
این قتلهای مشکوک فقط کشتن نبود، بلکه ارعاب مردم و جریحهدار کـردن افکار و عواطف عمومی بود.
وقتی هم میگوییم که اینها بایـد ریـشهیـابی شـود و پـس از ریـشهیـابی،ریشههایش خشکانده شود،تادیگرتکرارنشود،میگویند:نبش قبر نکنید.ما میگوییم وقتی این غده سرطانی را بیرون آوردید، باید عفونتزدایی کنید ...
اما میگویند: نبش قبر نکنید. چون به زمان امام و مسئولیت خود شما در مناصب امنیتی میرسد...
روزنامه فتح،دوشنبه ۱۳۷۹/۱/۱۵، سعید حجاریان:
بعد از فوت امام و تشکیل دولت آقای #اکبر_هاشمی_رفسنجانی ،دوباره به ریاست جمهوری برگشتم ...من در یک مقطعی در زمـان تأسـیس وزارت اطلاعات از ریاست جمهوری به آنجا رفتم و در مراحل تأسیس بودم و بعـد هـم دوبـاره بـه ریاسـت جمهـوری برگـشتم،در سـال ۶۳ رفـتم و در سـال ۶۸ دوبـاره برگشتم...من جنگ روانی را یک دوره در دوره دکتـرای جامعـهٔ الـصادق درس دادم.بسیاری از حاضران در آن درس هم گرایشهای سیاسی مخالف من داشتند.
روزنامه جام جم ۱۳۸۰/۳/۱۳مصاحبه با #علی_فلاحیان:
شما در مصاحبهای عنوان کرده بودید که بسیاری از اصلاح طلبان، که الان در جامعه هستند، خیلی از مسائل را در وزارت اطلاعات یاد گرفتند.اولا اسـم ایـن افـراد را بفرمایید و ثانیاً آیا آن آموختهها را الان دارند به کار میبرند یا نه؟
فلاحیان: در بحث جنگ روانی گفتم این آقایان که این جنـگ روانـی را علیه من به کار بردهاند، خُب من خودم مؤسس دانـشکده امـام بـاقر هـستم و خیلی از این منابع و موارد درسی را ما خودمان تهیه کردیم. این آقایان هم آنجا در خصوص عملیات روانی، تدریس میکردند. عملیات روانی یک بحـث خیلـی مهـم در وزارت اطلاعات است...
سؤال: به جز آقای #سعید_حجاریان، چه کسانی مورد نظر شما بودهاند؟ فلاحیان: آقای #علی_ربیعی، آقای امین زاده و خیلیهای دیگر بودند که در وزارت اطلاعات یا خارج آن همکاری میکردند، مثل محمد عطریـانفر، عبـاس عبدی، رجبعلی مزروعی و فریدون وردینژاد یا همین فرشاد ابراهیمی که این روزها دادگاه نوارسازان صدا کرده که البته این دو در اطلاعات سپاه بودند.
سؤال:خسرو تهرانی هم جزو اینها بود؟
فلاحیان:در #اطلاعات_نخست_وزیری بود و در مورد جنگ روانـی هـم همکارانش کار کرده بودند.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
حسینیان به نیازی گفت که شما پودر بهداشتی را در حلق سعید امامی ریختید.بطوری که پیشنهاد بازجو هم همین بود که آقای امامی تو این پودر را بخور.
علاوه بر این آقای نیازی باید توضیح بدهد چرا قلـب و بخـشی از مخچه سعید امامی را از کاسه سرش درآورده بودند؟ اینکه آقای حسینیان میگوید اینکار را برای اینکه نتوانیم علت مرگ را کشف کنیم درست است؟
تاجزاده و امین زاده و حجاریان و تهرانی و عباد و خرازی،به اصطلاح حلقه اول دور آقای خاتمیاند.
#مصطفی_تاج_زاده را من آدم خوبی میدانستم،تا شاگرد شیخالاسلامی شد،در دانشگاه. بعـد تحـت تـأثیر او قـرار گرفته بود.خُـب بعد از آن من به تاجزاده با دیده شک نگاه میکنم...
#علی_ربیعی از بچـههـای خانـه کـارگر بـود و از نیروهـای چـپ بـا محجوب و کمالی و اینها از اول با هم چفت بودند ...یک مقطعی شد مدیرمسئول روزنامه کار و کارگر، در عین حال در وزارت اطلاعات هم بود ما بهش گفتیم دیگه نمیشود که در اطلاعات بمانی چون رفتی در یک گروه سیاسی یا آن را انتخاب کن یا وزارت اطلاعات را او هم خیلی با من بد شد سر این موضوع. خب دیگر بیرونش کردم،در واقع گفتم اگر میخواهی آنجا باشی، دیگرنمیتوانی اینجا در وزارت باشی خیلی اصرار میکرد که رفتن من بـه روزنامه بـه دستور آقای هاشمی بود که البته دروغ بوده(میخندد) آقا ما یک مدتی هم تحمل و تأمل میکردیم میگفتیم حـالا نکنـه آقـای هاشمی بهش گفته باشـد علیایحال وقتی کنارش گذاشـتیم، آقـای حـسن روحانی او را برد به دبیرخانه شورای عالی امنیت. چـون من بـا آقـای روحـانی اختلافات شدید دارم،از اون اختلافات ما اسـتفاده کـرد…بعـد از انتخابـات،آقـای خاتمی میخواست که او را وزیر کار بگذارد و خیلی هم روی این مـسئله اصـرار داشت…بهـر حـال ربیعی وزیر کار نشد ...بالاخره باید یک جایی کار بهش میدادند. چـون تـوی جریان انتخابات، خیلی زحمت کشیده بود. آن وقت هم نایب مجلس بود ... یعنی همین کاری که آقای روحانی علیه ماکرد و اینو برد آنجا، همین بلا بـه سـرش آمد.آدمی که او تازه برده بود، پیش او کار کند، یکهوگفتندکه اینبایدبشوددبیر شورای امنیت بالاخره لابی پشت پـرده شـد کـه دبیر روحانی باشد و مـسئول اجرائـی شـورای امنیـت ربیعی بشود،البته این پست ربیعی بسیار کلیدی است در امنیت کشور.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
…آقای خاتمی که آمد خیلی سعی کرد دبیر #شورای_عالی_امنیت_ملی را کسی دیگری را که حالا نمیخواهم اسم ببرم بگذارد ولی نتوانست و انتخاب شد ولی بهر حال هرطوری بود #علی_ربیعی را کرد مسئول اجرایی شورای امنیت ملی، موضوعات خیلی مهم امنیتی که همه دستگاهها دارند، تجارت با عراق، ارتباطات ویژه و دست عباد است...
در حقیقت آقای خاتمی گذشته از دوستان سابقش که در وزارت خارجه دارد، مثل دکتر صدر یا سرمدی، آدمهای مطمئنتری مثل امینزاده یا خـرازی را هم فرستاد و آنجا را سهم آنها کرد، در دبیرخانه هم عباد را گذاشت... تاجزاده را در وزارت کشور؛ چون آنجا را کلیدی میدانستند، آنها. ارشاد هم که آقای مهاجرانی که خطش در مسائل فرهنگی خیلی جلوتر از آنهاست...
س در وزارت اطلاعات چطور؟
فلاحیان: در وزارت اطلاعات هم با مشکل مواجه شدند. مثلا آقـای #دری_نجف_آبادی را گذاشتند، به امید اینکه بتوانند عباد، #خسرو_تهرانی و #سعید_حجاریان بشوند همه کاره و آنجا را حالا بچرخانند. ولی خوب اصطکاک پیدا کردند، در حدی که سعید را اصلا داخل وزارتخانه راه هم ندادند!…
روزنامه فتح،سه شنبه ۱۳۷۹/۱/۱۶،سعید حجاریان:
…بنده از سال ۶۸ که به مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری آمدم، اولین طرح پژوهشی توسعه سیاسی را در آنجـا نوشـتم و مطـابق بـا آن طـرح،گروههای تحقیقاتی و پژوهشی را سازمان دادم. کار من در طی هشت سـال، پیـشبرد پروژه توسعه سیاسی به گونهای تئوریک و نظری بوده است. البته بنده فقط در تئوری و در نظریهپردازی برای الگوی ایرانی توسعه سیاسـی،کـار نکـردم کـه ثمـره کارهـای پژوهشیام توسط مسئولین وقت به بایگانی سپرده شود،در کنارش کار اکتیو سیاسی هم کردهام[!!؟]]
مثلا همکاری در جهت راه انداختن روزنامه سلام و احیاء مجدد #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی و ...در کنار کارهای تئوریک و مقـالاتی کـه نوشـتم، تدریس وکارهای آموزشی که داشتیم، کارهای مشترکی که با دوستان دوم خردادی داشتیم مثل ستاد انتخاباتی آقای خاتمی و… یعنی منظورم این است که فقط یک محقق و پژوهـشگر محـض نبودم که در اتاقی بنشینم و نظر و تئوریهای خودم را به مسئولین بدهم تا بایگانی
کنند کار خود را هم در کنار آن میکردم،کار مشروعی هم بوده، به آن اعتقاد هم داشتهام...
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
علی ربیعی با اسم مستعار عباد ، یک جنایتکار حرفهای است، او از جمله اولین افرادی است که سازمانهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی را بنیاد گذاشته است.
فقط یک نمونه کوچک از جنایات #علی_ربیعی که خودش به آن اقرار کرده :« سال ۶۰ در آذربایجان تعدادی از اعضای یک گروهک را دستگیر کردیم. باید آنها را برای حضور در دادگاه از راه آستارا به گیلان میفرستادیم، نگهبان و محافظ به اندازه کافی نداشتیم از کمین هم میترسیدیم ، همه را در تابوت خوابانیدیم و در تابوتها را میخ زدیم و پرچم زدیم و گفتیم شهید هستند، با کامیون اعزامشان کردیم، زمانی که در مقصد در تابوتها را باز کردند همه به علت خفگی مرده بودند!»
این تروریست که در دولت میرحسین موسوی مشاور اقتصادی بود و در دولت خاتمی مشاور ارشد سیاسی و در دولت روحانی وزیر و سخنگوی دولت بود، روز گذشته برای جنگولک بازی #سیرک_انتخابات رفته در یک روستای بلوچستان رای بدهد، اما فقط او رای داده چرا دیگران رای ندادند؟
چون نه شناسنامه دارند، نه کارت ملی نه هیچ برگه هویتی؛ این اگر #شکست_بزرگ نیست پس چیست؟
#شکست_انتخابات #رای_ما_سرنگونی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
فقط یک نمونه کوچک از جنایات #علی_ربیعی که خودش به آن اقرار کرده :« سال ۶۰ در آذربایجان تعدادی از اعضای یک گروهک را دستگیر کردیم. باید آنها را برای حضور در دادگاه از راه آستارا به گیلان میفرستادیم، نگهبان و محافظ به اندازه کافی نداشتیم از کمین هم میترسیدیم ، همه را در تابوت خوابانیدیم و در تابوتها را میخ زدیم و پرچم زدیم و گفتیم شهید هستند، با کامیون اعزامشان کردیم، زمانی که در مقصد در تابوتها را باز کردند همه به علت خفگی مرده بودند!»
این تروریست که در دولت میرحسین موسوی مشاور اقتصادی بود و در دولت خاتمی مشاور ارشد سیاسی و در دولت روحانی وزیر و سخنگوی دولت بود، روز گذشته برای جنگولک بازی #سیرک_انتخابات رفته در یک روستای بلوچستان رای بدهد، اما فقط او رای داده چرا دیگران رای ندادند؟
چون نه شناسنامه دارند، نه کارت ملی نه هیچ برگه هویتی؛ این اگر #شکست_بزرگ نیست پس چیست؟
#شکست_انتخابات #رای_ما_سرنگونی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت هفدهم / شرح وظایف وزارت اطلاعات: الف- کسب و جمعآوری اخبار و تولید، تجزیه، تحلیل، و طبقهبندی اطلاعات مورد نیاز در ابعاد داخلی و خارجی. ب- کشف توطئهها و فعالیتهای براندازی، جاسوسی، خرابکاری، و اغتشاش علیه استقلال و امنیت و تمامیت ارضی کشور و نظام جمهوری…
قسمت هجدهم / وزارت اطلاعات تا پیش از دولت هاشمی همچنان در افت و خیز و سازماندهی بود.
با مرگ خمینی و واگذاری قدرت به خامنه ای و هاشمی وزارت اطلاعات نیز جان دیگری یافت، در دولت دوم #اکبر_هاشمی_رفسنجانی بود که در اقدامی معنادار تبصرهای در هیات دولت مصوب شد که سالانه تعداد مشخصی از اعضای سپاه در اختیار دولت بهعنوان «مأمور به خدمت» قرار گیرند، گرچه در این مصوبه هیات دولت بهطور مشخص توضیح داده نشده بود که این پاسداران در کجای دولت باید قرار گیرند؟
اما آنچه واضح بود و بعدها مشخص شد غالب این مأموران به خدمت در دو وزارت حساس اطلاعات و امور خارجه جای گرفتند و اینگونه بود که جای خالی چپهای وزارت اطلاعات را مأمور به خدمتهای سپاه در وزارت اطلاعات پر کردند افرادی همچون حسین شریعتمداری که بهیکباره از معاونت اطلاعات سپاه به گروه اجتماعی وزارت اطلاعات در معاونت ویژه رسیدند و یا امیر مسعود اثنی عشری که پیش از آن فرمانده حفاظت اطلاعات دانشگاه امام حسین بود بهیکباره جایگزین محمدرضا تاجیک در دانشکده امام هادی وزارت اطلاعات گردید.
اما نکته مرموز اینجاست آنهایی که عمدتاً خود را چپ اطلاعاتی میدانستند (افرادی چون #سعید_حجاریان، عباس عبدی، محمدرضا تاجیک، مجید محمدی، #محسن_میردامادی، #محسن_آرمین، علیرضا علوی تبار، مجید محمدی، ماشاالله شمسالواعظین، #علی_ربیعی و اردشیر امیر ارجمند و…) کجا رفتند؟
#چپهای_اسلامی وزارت اطلاعات در دولت دوم هاشمی رفتهرفته و بهصورت کاملاً سازمانی از وزارت اطلاعات خارج شدند و با هدایت #سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها «مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری» را راهاندازی کردند، در واقع «حتی یک نفر» را هم نمی توان در مرکز تاسیس شده زیر دست هاشمی یافت که سابقه امنیتی نداشته باشد!
آنچه این افراد در این مرکز انجام دادند همانی بود که در وزارت اطلاعات انجام میدادند،بهعبارتیدیگر مأموریت این افراد همانی بود که بود و صرفاً بنا بر سیاستی که «نظام» در نظر داشت و به دوران پسا هاشمی میاندیشید که مهمترین مقطع تاریخی جمهوری اسلامی بود ، چراکه با فوت خمینی و آغاز رهبری خامنهای و به دنبال آن انتخابات ریاست جمهوری و انتصاب هاشمی به آن سمت که کاملاً انتخاباتی از پیش تعیینشده بود اکنون نظام با یک انتخابات نفسگیر مواجه بود و احتیاج به یک «حیاط خلوت» بود تا جمعی گردهم آیند و تدبیر بیاندیشند .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
با مرگ خمینی و واگذاری قدرت به خامنه ای و هاشمی وزارت اطلاعات نیز جان دیگری یافت، در دولت دوم #اکبر_هاشمی_رفسنجانی بود که در اقدامی معنادار تبصرهای در هیات دولت مصوب شد که سالانه تعداد مشخصی از اعضای سپاه در اختیار دولت بهعنوان «مأمور به خدمت» قرار گیرند، گرچه در این مصوبه هیات دولت بهطور مشخص توضیح داده نشده بود که این پاسداران در کجای دولت باید قرار گیرند؟
اما آنچه واضح بود و بعدها مشخص شد غالب این مأموران به خدمت در دو وزارت حساس اطلاعات و امور خارجه جای گرفتند و اینگونه بود که جای خالی چپهای وزارت اطلاعات را مأمور به خدمتهای سپاه در وزارت اطلاعات پر کردند افرادی همچون حسین شریعتمداری که بهیکباره از معاونت اطلاعات سپاه به گروه اجتماعی وزارت اطلاعات در معاونت ویژه رسیدند و یا امیر مسعود اثنی عشری که پیش از آن فرمانده حفاظت اطلاعات دانشگاه امام حسین بود بهیکباره جایگزین محمدرضا تاجیک در دانشکده امام هادی وزارت اطلاعات گردید.
اما نکته مرموز اینجاست آنهایی که عمدتاً خود را چپ اطلاعاتی میدانستند (افرادی چون #سعید_حجاریان، عباس عبدی، محمدرضا تاجیک، مجید محمدی، #محسن_میردامادی، #محسن_آرمین، علیرضا علوی تبار، مجید محمدی، ماشاالله شمسالواعظین، #علی_ربیعی و اردشیر امیر ارجمند و…) کجا رفتند؟
#چپهای_اسلامی وزارت اطلاعات در دولت دوم هاشمی رفتهرفته و بهصورت کاملاً سازمانی از وزارت اطلاعات خارج شدند و با هدایت #سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها «مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری» را راهاندازی کردند، در واقع «حتی یک نفر» را هم نمی توان در مرکز تاسیس شده زیر دست هاشمی یافت که سابقه امنیتی نداشته باشد!
آنچه این افراد در این مرکز انجام دادند همانی بود که در وزارت اطلاعات انجام میدادند،بهعبارتیدیگر مأموریت این افراد همانی بود که بود و صرفاً بنا بر سیاستی که «نظام» در نظر داشت و به دوران پسا هاشمی میاندیشید که مهمترین مقطع تاریخی جمهوری اسلامی بود ، چراکه با فوت خمینی و آغاز رهبری خامنهای و به دنبال آن انتخابات ریاست جمهوری و انتصاب هاشمی به آن سمت که کاملاً انتخاباتی از پیش تعیینشده بود اکنون نظام با یک انتخابات نفسگیر مواجه بود و احتیاج به یک «حیاط خلوت» بود تا جمعی گردهم آیند و تدبیر بیاندیشند .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و پنجم / در آن سالها نهادهای متفاوت امنیتی نه تنها همچون ابزار یک جریان سیاسی به شمار میآمدند، بلکه گاهی با یکدیگر رقابت نیز میکردند. در یکی از مشهورترین موارد اطلاعات کمیته که در مسائل داخلی متمرکز بود، پس از #انفجار_نخست_وزیری و کشتهشدن #محمد_علی_رجایی…
قسمت بیست و شش / ۱۵ دیماه ۱۳۷۷، در اتفاقی بیسابقه،صدا و سیما،ساعت ۲ بعد از ظهر، بیانیهای از وزارت اطلاعات درباره تحولات این نهاد قرائت کرد.
در این بیانیه تاریخی، قتلهای زنجیرهای نویسندگان و فعالان سیاسی در آذرماه ۱۳۷۷، به شماری از نیروهای “مسئولیتناشناس، کجاندیش و خودسر” وزارت اطلاعات نسبت داده شده بود.
انتشار این اطلاعیه، همچون جرقهای، آتش اختلافات جناحی و درون تشکیلاتی وزرات اطلاعات را شعله ور ساخت. این اختلافات که دستکم از زمان تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از افکار عمومی پنهان مانده بود، حالا به رسانهها و حتی تلویزیون درز پیدا میکرد.
یکسوی این درگیری، محافظه کارانی بودند که آن روزها #روح_الله_حسینیان به نحوی سخنگویشان به شمار میآمد.
آنها کمیته تحقیق سه نفره محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت را تحت نفوذ “جناح چپ” یا همان #چپهای_اسلامی وزارت میدانستند که قصد داشتند #وزارت_اطلاعات را در دست بگیرند.
افشاگریها تا آنجا ادامه یافت که فیلمهایی به شدت محرمانه از شکنجه شماری از اعضای وزارت اطلاعات به دست دیگر اعضای این وزارتخانه به دست مخالفان حکومت بیفتد.
حسینیان میگوید جناح منتسب به #سعید_حجاریان و #علی_ربیعی، مشاور وقت محمد خاتمی “نیروهای مذهبی و مخلص وزارت اطلاعات قلع و قمع کردند” و تا جایی پیش رفتند که “بهترین افراد این وزارتخانه دستگیر شوند”.
بعدها #محمد_نیازی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح که مسئول رسیدگی به پرونده قتلهای زنجیرهای سیاسی شد، گفت در این پرونده دستکم ۲۳ نفر تحت تعقیب قرار گرفتهاند و ۳۳۰ نفر نیز به عنوان مطلع و گواه احضار شدهاند.
در آن سالها، تصفیه و بازداشت اعضای این سازمان به حدی رسیده بود که حسینیان در مصاحبهای گفت “هر وزارتخانه دیگری بود، به کلی متلاشی شده بود”.
از آن تاریخ به بعد، وزارت، دیگر تنها صحنهگردان مسائل امنیتی در ایران به شمار نمیآید؛هرچه از وزن وزارت کاسته میشد، معاونت اطلاعات سپاه، از جایگاه ویژهای برخوردار میشود.
اکنون که غبار تصفیه #قتلهای_زنجیره_ای فرو نشسته است میشود تا حدی به اصالت گفتههای حسینیان ایمان آورد ؛ اگر چه کسی منکر دست داشتن #سعید_امامی و جناح راست نیز در قتلها نیست اما وقوع این فتلها فرصتی طلایی را برای #چپهای_امنیتی پدید آورد تا بیش از دو هزار نفر از پرسنل غیر همسویشان در وزارت اطلاعات را حذف و تصفیه کردند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در این بیانیه تاریخی، قتلهای زنجیرهای نویسندگان و فعالان سیاسی در آذرماه ۱۳۷۷، به شماری از نیروهای “مسئولیتناشناس، کجاندیش و خودسر” وزارت اطلاعات نسبت داده شده بود.
انتشار این اطلاعیه، همچون جرقهای، آتش اختلافات جناحی و درون تشکیلاتی وزرات اطلاعات را شعله ور ساخت. این اختلافات که دستکم از زمان تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از افکار عمومی پنهان مانده بود، حالا به رسانهها و حتی تلویزیون درز پیدا میکرد.
یکسوی این درگیری، محافظه کارانی بودند که آن روزها #روح_الله_حسینیان به نحوی سخنگویشان به شمار میآمد.
آنها کمیته تحقیق سه نفره محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت را تحت نفوذ “جناح چپ” یا همان #چپهای_اسلامی وزارت میدانستند که قصد داشتند #وزارت_اطلاعات را در دست بگیرند.
افشاگریها تا آنجا ادامه یافت که فیلمهایی به شدت محرمانه از شکنجه شماری از اعضای وزارت اطلاعات به دست دیگر اعضای این وزارتخانه به دست مخالفان حکومت بیفتد.
حسینیان میگوید جناح منتسب به #سعید_حجاریان و #علی_ربیعی، مشاور وقت محمد خاتمی “نیروهای مذهبی و مخلص وزارت اطلاعات قلع و قمع کردند” و تا جایی پیش رفتند که “بهترین افراد این وزارتخانه دستگیر شوند”.
بعدها #محمد_نیازی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح که مسئول رسیدگی به پرونده قتلهای زنجیرهای سیاسی شد، گفت در این پرونده دستکم ۲۳ نفر تحت تعقیب قرار گرفتهاند و ۳۳۰ نفر نیز به عنوان مطلع و گواه احضار شدهاند.
در آن سالها، تصفیه و بازداشت اعضای این سازمان به حدی رسیده بود که حسینیان در مصاحبهای گفت “هر وزارتخانه دیگری بود، به کلی متلاشی شده بود”.
از آن تاریخ به بعد، وزارت، دیگر تنها صحنهگردان مسائل امنیتی در ایران به شمار نمیآید؛هرچه از وزن وزارت کاسته میشد، معاونت اطلاعات سپاه، از جایگاه ویژهای برخوردار میشود.
اکنون که غبار تصفیه #قتلهای_زنجیره_ای فرو نشسته است میشود تا حدی به اصالت گفتههای حسینیان ایمان آورد ؛ اگر چه کسی منکر دست داشتن #سعید_امامی و جناح راست نیز در قتلها نیست اما وقوع این فتلها فرصتی طلایی را برای #چپهای_امنیتی پدید آورد تا بیش از دو هزار نفر از پرسنل غیر همسویشان در وزارت اطلاعات را حذف و تصفیه کردند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing