ایران بریفینگ
6.09K subscribers
15K photos
24.5K videos
27.9K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
ایران بریفینگ
قسمت سیزدهم / محمود علیزاده طباطبایی که این روزها وکالت خانواده هاشمی و بسیاری از زندانیان اصلاح طلب را برعهده دارد از همافران انقلابی آن روزها و از آجودان‌های ستاد نیروی هوایی بوده که در خاطرات خود می‌گوید:« آقای باقرزاده اطلاع داد که قرار است ربیعی را بازداشت…
قسمت چهاردهم / رفیق دوست که بقول خودش حالا در مدرسه علوی «آچار فرانسه» بوده روزی، بهشتی و مطهری به او اطلاع می‌دهند که خمینی، فرمانی برای تشکیل سپاه زیر نظر دولت موقت صادر کرده‌است و وی باید کارها را رها کند و به آن سپاه بپیوندد:
«احتمالاً نهم اسفند ۱۳۵۷ بود، من در مدرسه علوی کارها را انجام می‌دادم. شهید بهشتی، جلوی پله‌های مدرسه علوی من را صدا کردند. شهید #مرتضی_مطهری، آقای #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی ، مقام معظم رهبری و آقای موسوی‌اردبیلی نیز حضور داشتند،گفتند الان آقای #حسن_لاهوتی حکم تشکیل سپاه را زیر نظر دولت موقت از امام گرفت. شما کارهای اینجا را رها کن برو به سپاه. گفتم کجا هستند. ایشان گفت که در پادگان عباس‌آباد جمع شده‌اند. من رفتم.
آقایان #محسن_سازگارا، حسن جعفری، علی فرزین، ضرابی، #هاشم_صباغیان ، تهرانچی و #علی_دانش_منفرد آن‌جا بودند. من آن‌ها را می‌شناختم و آن‌ها هم من را گفتم سلام علیکم، سپاه قرار است این‌جا تشکیل شود؟ گفتند که بله. روی کاغذی نوشتم سپاه پاسداران تشکیل شد. یک- محسن رفیقدوست و… «شورای فرماندهی سپاه پاسداران» همانجا انتخاب شد.
‌‎دانش‌منفرد به‌عنوان فرمانده سپاه پاسداران انتخاب شد،من مسئول تدارکات،بشارتی مسئول اطلاعات #مرتضی_الویری روابط عمومی شدیم. بقیه هم به ترتیب پستهایی گرفتند.
‌‎#محسن_رفیق_دوست در ادامه گفتگوی خود به واحد اطلاعات سپاه پرداخته و می‌گوید: «این بخش سپاه با آمدن #محسن_رضایی کاملاً قدرت گرفت،بچه‌های خوبی جمع شده بودند و با قدرت هم عمل می‌کردند»
از گفته‌های #محسن_رفیقدوست می‌توان نتیجه گرفت حتی پیش از تشکیل سپاه،محسن رضایی و دیگرانی از #سازمان_مجاهدين_انقلاب_اسلامی واحد اطلاعاتی سپاه را تشکیل داده بودند.
اما در مورد روز ورود خمینی به ایران وی در خاطراتش می‌گوید: «باید وسیله‌ای تهیه می‌شد که از «علی مجمع‌الصنایع» (نماینده مجاز فروش خودروهای آمریکایی GM در ایران) ماشینی تهیه کردم، ماشین را از قبل ضدگلوله کرده بودیم، چند روز قبل ماشین را برده بودم در مدرسه رفاه مرحوم مفتح آمد جلو از من پرسید این ماشین را برای حضرت امام تهیه کردی؟ من هم گفتم بله. گفت راننده کیست؟ گفتم هرکسی که شما بگوئید. گفت من الآن می‌روم بالا و پیشنهاد می‌کنم که خود شما راننده باشید، اما به کسی چیزی نگویید»‎
این روایت اگرچه دروغ نیست اما تمام واقعیت هم نیست.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
روایت ۸۶/ کتاب خاطرات مرتضی الویری؛ شکل گیری فلاح (منشعب شده از سازمان مجاهدین خلق)…مأموران دستگیرم کردند،این نخستین بار بود که دستگیر می‌شدم، این حادثه در فروردین سال ۱۳۵۰ اتفاق افتاد و علت آن هم همکاری در تکثیر شب نامه‌ها بود. مرا به زندان عشرت آباد بردند…
روایت ۸۷ / کتاب خاطرات مرتضی الویری:
اوائل سال ۱۳۵۱ بود و‌حالا یکسالی می‌شد که من همکاری خود را به طور جدی با سـازمان مجاهـدین خلـق آغـاز کرده بودم… مجله‌ای منتشر می‌شد به نام «این هفته» در ایـن مجلـه، عکس‌های سکـسی چاپ می‌شد و تنها مجله لختی کشور بود که به چاپ می‌رسید. من درباره این مجله حساسیت داشتم و نوعی احساس مسئولیت می‌کردم که با آن مقابله کـنم... وحیـد افراخته، گفته‌هایم را در تشکیلات مطرح کرد و آنها نیز پذیرفتند که این کـار انجـام شود...من هم دفتر مجله را که در خیابان شاه جمهوری اسلامی فعلـی قـرار داشت، شناسایی کردم و اطلاعات آن را به وحید افراخته دادم و‌ نظرم بیشتر آتش زدن و یا انفجار مجله بود اما کار با مواد منفجره را هنوز بلد نبودم، چند روزی ازتحویل اطلاعات به وحید افراخته نگذشته بود که در روزنامه‌ها خوانـدم: دفتـر مجلـه ایـن هفته منفجر شده اعضای سازمان، روزی را برای این کار انتخاب کرده بودند که تمام اعضای هیئت تحریریه مجله، در دفتر آنجا جمـع بودنـد و جلـسه‌ای تـشکیل داده بودند ...در ۱۵ مـرداد ۱۳۵۱ دسـتگیر شـدم ...توسـط بهـروز ذوفـن لـو رفتـه بودم ...
[این هفته در تهران مجله‌ای بود با نام اختصاری این هفته نشریه‌ای بود که در سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱ در تهران منتشر می‌شد. این نشریه را نخستین و تنها نشریه پورن در ایران می‌دانند. جواد علامیر سردبیر این نشریه بود، در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۱ بمبی در دفتر مجله در خیابان فردوسی منفجر شد و یک نفر کشته و‌بیش از ده نفر هم در این حادثه جراحت شدید برداشتند،سازمان مجاهدین خلق مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفتند. #مرتضی_الویری از مسئولان جمهوری اسلامی طراح این حمله است]
#جمهوری_اشباح
ادامه دارد

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
روایت ۸۷ / کتاب خاطرات مرتضی الویری: اوائل سال ۱۳۵۱ بود و‌حالا یکسالی می‌شد که من همکاری خود را به طور جدی با سـازمان مجاهـدین خلـق آغـاز کرده بودم… مجله‌ای منتشر می‌شد به نام «این هفته» در ایـن مجلـه، عکس‌های سکـسی چاپ می‌شد و تنها مجله لختی کشور بود که…
روایت ۸۸/ کتاب خاطرات #مرتضی_الویری:
... پس از مدتی بین من و شرکت ایران ناسیونال اختلافی پـیش آمد. ایـن مسئله، برایم بهانه خوبی بود تا از شرکت بیرون بروم .... پس از بیرون آمدنم، من و آقای محمد کاظم پیرو رضوی از اعضای #گروه_فلاح شـرکتی تحـت عنـوان  شرکت پوش تأسیس کردیم، که کارهای الکترومکانیکی و تعمیرات و مشاوره انجام می‌داد... ...دفتر شرکت پوش در قلهک را به محل کار گروه فلاح تبدیل کردیم.
در آنجا جزوه‌های تشکیلاتی را که از طریق #گروه_فجراسلام به دست ما می‌رسید را تکثیر و توزیع می‌کردیم ...عملاً مبارزه مسلحانه را کنار گذاشته بودیم…اواخر سال ۱۳۵۶ یکی از اعضای گروه فلاح، بـه نـام حمیـد غفور مغربی که در آن موقع، دانشجوی مهندسی شیمی دانشکده فنی بود و اکنون در کسوت روحانیت است دستگیر شد.
چندی بعد، عضوی دیگر از گروه به نام نادر حلیمی که اکنون از برادران رده بالای سپاه است کـه مـا او را بـرای فراگیـری شیوه‌های جاسازی، نزد حاج حسن میرزایی که در خیابان عـین‌الدولـه کارگـاه نجاری داشت فرستاده بودیم، نیز دستگیر شد ...پس از مشورت با اعـضای گـروه قرار بر این شد که در اسرع وقت از کشور فرار کنم.
همسرم هم که در آن زمـان، دبیر ادبیات یکی از دبیرستانهای کرج بود و با گروه فلاح همکاری داشت، تـصمیم گرفت در این فرار با من همراه باشد ...در فرودگاه مهرآباد ...ما را دستگیر کردند و به شهربانی بردند ...همسرم خـودش را زن خانـه‌دار و بـی‌خبـر از مـسائل سیاسی معرفی کرد و پس از چند روز آزاد شد. اما من تا فروردین ۱۳۵۷ در زندان ماندم ...
هفت، هشت ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، روزی آقای مطهری مرا صدا کرد و گفت: پیروزی نزدیک است و ما دنبال دولت و‌ کادر اجرایی هستیم شما آدم‌هایی را کـه در حـد فرمانـداری و اسـتانداری و وزارت هستند، به ما معرفی کن.... به خاطر اینکه در گروه فلاح چند مهندس وجود داشت، تدارکات فنی راهپیمائی‌ها را به گروه فلاح می‌سپردند. کار ما این بود که مسیر راهپیمایی را پوشش صوتی بدهیم ...دوستی داشتیم به نـام #حسین_شیخ_عطار که از صدا و سیما اخـراج شـده بـود. او توانـست از طریق همکاران سابقش در صدا و سیما، چند دستگاه بیسیم را به دست ما برساند، همین بیسیم‌ها شد مهمترین ابزار دست ما برای روز ورود امام از فرودگاه تا بهشت زهرا و‌ بعد از آن مایه کنترل امنیت در مدرسه رفاه شد.
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
روایت ۸۸/ کتاب خاطرات #مرتضی_الویری: ... پس از مدتی بین من و شرکت ایران ناسیونال اختلافی پـیش آمد. ایـن مسئله، برایم بهانه خوبی بود تا از شرکت بیرون بروم .... پس از بیرون آمدنم، من و آقای محمد کاظم پیرو رضوی از اعضای #گروه_فلاح شـرکتی تحـت عنـوان  شرکت پوش…
روایت ۸۹/ … خاطرات #مرتضی_الویری
ازسوی آقای مطهری همه امور فنی ورود امام‌ به ما سپرده شده بود و‌کار دست #گروه_فلاح بود، خاطرم هست که افراد کمیته موقت که پیـشتر عهـده‌دار کمیتـه اسـتقبال از امـام بودند اگر چه ما کارمان امور امنیتی نبود اما چند ساواکی را هم در روز استقبال از امام دستگیر کردند،عده‌ای عقیده داشتند که باید آنها را اعدام کرد. نظر مقابل آن هم این بود که آنها را نگه داریم،شاید از طریق آنها به سرنخی برسیم و بهتر است که این گونه افراد، فعلا اعدام نشوند،آن موقع شهید رجـایی نگهبـان زندان و‌مسئول بازداشتگاه مدرسه رفاه بود، زیر زمین بزرگی بود که همه را آنجا جا داده بودند، آقای رجایی تفنگ روی کولش می‌گذاشت و پاس می‌داد و کسی حدس نمی‌زد که او دو سال دیگر، رئیس جمهور ایران شود.
در آن روزها، افرادی‌که بعداً سمتها ومسئولیتهای اصلی کشور را به عهده گرفتند، خالصا مخلصا، در کنار هم فعالیت و کار میکردند و هیچ احساس برتری و پست‌تری و بالا بودن و پایین بودن، وجود نداشـت.
در کمیتـه استقبال از امام با چهره‌هایی آشنا شدم که تا پیش از آن، به علت خفقان حاکم بر کشور، آنها را نمی‌شناختم. یکی از این اشخاص، آقای بهزاد نبوی بود...
[مرتضی الویری در تمامی مراحل خاطراتش اشاره‌ای به گروه فرقان نمی‌کند اما ده‌ها شواهد مستند وجود دارد که الویری پس از آنکه به لو رفتن گروه فلاح مشکوک می‌شود #گروه_فرقان را در دل #گروه_فلاح ایجاد نمود که بعدها همگی این گروه‌ها شاکله #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی شدند، فرقان اصولا وجود فیزیکی نداشته و صرفا نامی جهت گمراه کردن بود و در واقع این سازمان بعدها به دستور بعضی از افراد همچون خامنه‌ای، #هاشمی_رفسنجانی اقدام به حذف بعضی از چهره‌های موثر انقلاب کرده‌اند.]
[گروه فرقان و فلاح از حوالی آبان۵۷ در خانه‌ای در خیابان ایران کار تکثیر و‌انتشاراتی خود را انجام می‌داد، این همان خانه‌ای است که خامنه‌ای مدتی در آن اقامت داشت و کمی بعدتر #اکبر_گودرزی به عنوان رهبر گروه فرقان در آن بازداشت]
#بهزاد_نبوی ۱۳ بهمن ۱۳۵۷ یک روز پس از ورود خمینی به ایران پیشنهاد ادغام همه گروه‌های مسلح پیش از انقلاب را می‌دهد.
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
روایت ۱۰۶/ کتاب خاطرات مرتضی الویری: ... در روز ۲۲ بهمن، دیگر همه کلانتریها به تصرف مردم درآمده بود ...شکل گرفتن کمیته‌ها نیز خودجوش بود؛ یعنی هر جا که مردم، سلاحی به دستشان می‌رسید؛ در مسجد همان محل، کمیته‌ای تشکیل می‌دادند. بدین ترتیب هیچ کنترلی روی کمیته‌ها…
روایت ۱۰۷ / کتاب خاطرات مرتضی الویری:
مرتضی الویری توضیح داد که از پخش شدن سلاح‌ها دست گروه‌هایی همچون مجاهدین خلق و چریک‌ها بیمناک بودند و‌ نامه‌ای به اتفاق بهزاد نبوی نامه‌ای تهیه می‌کنند و به خمینی می‌رسانند…
#مرتضی_الویری :
«…در نامه قید کردیم که شـکل‌گیـری فعلـی کمیته‌ها، بسیار ناهماهنگ است ما آمادگی داریم یک کمیته مرکزی تشکیل دهیم و این کمیته نظم بدهیم.
آقای مطهری خدمت امام رفتند و پس از آمدن، به ما گفتند که نظرمان را با امام مطرح کرده‌اند و امام نیز تصمیم گرفته‌اند، طی حکمـی، آقـای مهدوی کنی را مسئول تشکیل دادن کمیته بکنند. آنگاه گفتند که هر کمکی از ما ساخته است، می‌توانیم به آقای مهدوی کنی برسانیم. چند ساعت بعد از رادیو شنیدم که امام، آقای #مهدوی_کنی را بـه
عنوان مسئول #کمیته_انقلاب_اسلامی منصوب کرده‌اند. آقای مهدوی کنی، پس از گرفتن حکم، در ساختمان مجلس شورای ملی سابق مستقر شدند که دیگر به اسم‌«کمیته بهارستان»مشهور شد ، من هم خودم را به ایشان معرفی کردم. آقای مهدوی کنی گفت که از میان اشخاص انقلابی که سابقه مبارزاتی دارند، کسانی را برای شورای مرکزی کمیته انقلاب اسلامی انتخاب و کارمان را شروع کنیم ...نخست از سی چهـل نفـری کـه قصد همکاری داشتند، خواستیم که هر کـس خـودش را معرفـی کنـد و سـابقه‌اش را بگوید، و این که چه کاری می‌تواند انجام دهد. پس از آن، از آنها خواستیم تعدادی از بین خودشان را برای شورای مرکزی انتخاب کنند.
آقای مهدوی کنی و آقای اسلامی که در انفجـار حـزب جمهـوری اسـلامی شـهید شـد و  اصغر نوروزی و بنده و آقای #بهزاد_نبوی و دو نفر دیگر که نامشان در خاطرم نیست، به‌عنوان اعضای شورای مرکزی انتخاب شدند.
پس از مشخص شدن اعضای شورای مرکزی، اعضای سازمان مجاهـدین انقـلاب اسلامی نیز به ما کمک کردند و آقای بهزاد نبوی که عضو این سازمان بود، مسئول صدور کارت شناسایی و احکام عملیاتی شد...

کتاب خاطرات مرتضی الویری:
…شورای انقلاب، پس از شور، تصمیم گرفـت نیرویی را مـسلح کنـد کـه دارای اعتقادات راسخ انقلابی و مذهبی باشد، نام این نیرو سپاه پاسداران انقـلاب اسـلامی انتخاب شد. بدین ترتیب سپاهی در سلطنت آباد به سرپرستی آقای لاهوتی تشکیل شد. دو سپاه دیگر نیز، یکی به سرپرستی محمد منتظری و دیگری بـه سرپرستی آقای دانش جعفری تأسیس شده بود.
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
روایت ۱۰۹ / روزنامه صدای عدالت، پنج شنبه ۱۳۸۰/۹/۸: اسدالله بادامچیان در ده‌های ۷۰ و۸۰ دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب وزارت کشور بود، وی درباره چگونگی شکل گیری انحلال #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی و تاسیس #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی_ایران می‌گوید: «وقتی کمیسیون…
روایت ۱۱۰/ روزنامه صبح امروز، چهارشنبه ۱۳۷۸/۴/۱۶ ، مصاحبه محمد سلامتی:
#سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی که اوایل انقلاب تشکیل شد؛ از ۷ گـروه چریکی و مبارز سیاسی تشکیل شـد، کـه قبـل از انقـلاب فعالیـت سیاسـی و نظـامی داشتند،این هفت گروه عبارت بودند از گروه امت واحده کـه از نیروهـای داخـل زندان بودند که من و آقای مهندس #بهزاد_نبوی و تعداد دیگری از بـرادران کـه داخل زندان بودند، این گروه را تشکیل داده بودیم.
#گروه_منصورون که از افراد شاخص آن می‌توان به آقای #محسن_رضایی_میرقائد و #محمد_باقر_ذوالقدراشاره کرد، گروه توحیدی بدر که شاخص آنها آقای #حسین_فدایی بودند,گروه فلاح بود که از شاخـصین آن آقـای #مرتضی_الویری بود.
گروه فلق و گروه صـف که آقای #محمد_عطریانفر از جمله افراد مؤثر آن بود و گروه موحدین. این هفت گروه، در اوایل انقلاب سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را پایه‌گذاری و در اوایل بهار سال ۵۸ در ۱۶ یا ۱۸ فـروردین، بـه طـور رسـمی، اعلام موجودیـت کردند. البته تدارکات، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، صورت گرفته بود و گروه‌ها یکدیگر را پیدا کرده و مقدمات کار وحدت را ایجاد کرده بودند و سازمان مجاهـدین انقلاب اسلامی به شکل نیمه علنی و نیمه مخفی فعالیت داشت...
بخشی از فعالیتها در خود سپاه پاسداران، کمیتـه و بخـشی در سیستم امنیتی و اطلاعات سپاه و بخشی نیز در ارتش بود.
... گروه منصورون ارتباط منظم و مؤثری باآقای راستی کاشانی داشتند و‌ بهرحال اختلافاتی در سازمان وجود داشـت کـه منجـر بـه جدایی جناح چپ سازمان از مجموعه شد و افرادی که ماندند جناح راسـت سـازمان بودند. جناح چپ، افرادی چون من،[#محمد_سلامتی ، آقای بهزاد نبوی و آقای #محسن_آرمین بودند و در جناح مقابل، کسانی که ماندند؛ آقایان #محسن_رضایی و ذوالقدر و برخی‌دیگر بودند. آنها در سپاه بودند، اکنون نیز هستند بجز آقای رضایی که استعفاکرده.
... ما تحت همان عنوان، تشکیلات جدیدی تأسیس کردیم. چرا که اعضای سازمان جدید از اعضای همان سازمان بودند،. اما برای اینکه مدعی نداشته باشیم، کلمه ایران را به آن اضافه کردیم که در نهایت، تشکیلات با نام #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی_ایران در ۱۱ مهرماه سال ۱۳۷۰ بـه تأییـد وزارت کـشور رسـید ...نـشریه عصر ما به‌عنوان ارگان سازمان در سال ۱۳۷۳ انتشار خود را آغاز کرد...
ادامه دارد…
#جموری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
🔖روایت ۱۱۹ / کتاب پس از بحران،خاطرات هاشمی رفسنجانی،دوشنبه ۹ فروردین۱۳۶۱: ... بعدازظهر، گروهی از اعضای #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی آمدنـد و درباره انشعاب در سازمان، به دلیل اختلاف در موضوع حضور نماینده ولی فقیه و نیز کناره‌گیری گروهی از اعضاء، پس از صدور…
🔖روایت ۱۲۰/ روزنامه فتح،مصاحبه عماد باقی با سعید حجاریان:
ما بعد از انقلاب چشم‌مان را باز کردیم، دیدیم که ساواک منحل شده و ۱۷-۱۸جریان اطلاعاتی در کشور بوجود آمده است.
هر کنار و گوشه‌ای یک تشکیلات اطلاعاتی وابسته به این کمیتـه، آن بخـش از سپاه، ستاد مبارزه با مواد مخدر آقای خلخالی، نخست‌وزیری و خلاصه در جاهـای مختلف تشکیلات اطلاعاتی درست کردند.
ما احساس کردیم، ایران بهـشت جاسوسـان شده است. بعد از انقلاب، چون هیچ سیستم اطلاعاتی دقیقی، وجود نداشـت؛ کـشور محل تاخت و تاز سرویس‌های اطلاعاتی خارجی شده است. به یاد دارم، در رابطه با همین سفارت عراق؛ اولین موردی که ما با آن برخورد کردیم، در سال ۵۷ بود. سفیر عراق، توسط ایادی‌اش در ارتش؛ داشت چیزهای زیادی را منتقل می‌کرد. بـه نظرمـان رسید که در این وضع آشفته، فقط دشمن سوءاستفاده می‌کند.
ما به اینجا رسیدیم که اداره این مملکت،بـدون اطلاعـات نمی‌شود.بالأخره جمهوری اسلامی، طاغوت را منحل کرده؛ اما بایستی یک سیستم اطلاعاتی کـه ساختارش دموکراتیک باشد، به وجود بیاید.با تعدادی از دوستان نشستیم و اولین طرح تشکیل سیستم اطلاعاتی مملکت را در دوران مجلس اول ریختیم،طرح را به آقای #مرتضی_الویری که نماینده و هم خط سیاسی‌مان در مجلس بود، دادیم،او هم پانزده،شانزده امضاء جمع کرد. این اولین پیش نویس یا مصوبه تشکیلات سیستم اطلاعاتی بود که ما به مجلس اول دادیم. این طرح در دستور کـار مجلس قرار گرفت. به کمیسیون داخلی ارجاع شد. آن را در کمیسیون داخلی دنبـال کردیم. ولی عمر مجلس اول سرآمد. ماجرا در مجلس دوم، پیگیری شد. بنده بـرای پیگیری طرح تشکیلات اطلاعات کشور در مجلس هم، نماینده مرحوم رجایی بودم و بعد هم نماینده مهندس موسـوی. آقـای مهنـدس موسـوی نامـه‌ای بـه مجلس نوشت و بنده را به آقای هاشمی معرفی کرد که ایشان(حجاریان)به نمایندگی از دولت می‌آید، تا آن طرح را پـیش ببـرد ...چنـد گـرایش در مـورد وضعیت آتی اطلاعات وجود داشت؛ یک گرایش، مشخصا توسط سپاه نمایندگی می‌شد؛مسئولین و فرمانـدهی وقـت سپاه معتقد بودند که اطلاعات، بایست در دل سپاه بماند و چون سپاه، مهم‌ترین ابـزار قدرت رهبری و امام است، لذا این بازوی نظامی، باید همراه با یک بازوی اطلاعاتی باشد تا رهبری بتواند کشور را هدایت کند.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اگرچه بسیار روایتها اولین فرمانده سپاه پاسداران را «عباس آقا زمانی» مشهور به ابوشریف را می دانند اما به طور دقیق نمی توانیم با قطعیت آن را بپذیریم چرا که نامهای دیگری همچون #دانش_منفرد و یا «#عباس_دوزدوزانی» و همچنین « #جواد_منصوری » نیز مطرح است.
همچنان که چندین و چند روایت از نحوه تاسیس سپاه پاسداران وجود دارد.
در واقع جواب کوتاه این سئوال تاریخی که «چه کسی سپاه پاسداران را
تاسیس کرده است؟» مشخص نیست هست!
چرا که یک واقعیت تاریخی در اینجا وجود دارد، که شاید ما هرگز پی نبریم «به واقع» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را چه کسی تشکیل داده است، چرا که هم ابراهیم یزدی و مهدی بازرگان و دولت موقت و هم
#محسن_رضایی و محسن رفیقدوست و هم #ابوشریف و هم حتی #محسن_سازگارا و #مرتضی_الویری و #بهزاد_نبوی و… همگی روایتها و حتی اسناد و گفته‌هایی مستند دارند که مدعی هستند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تأسیس کرده‌اند، به نظر هم می‌رسد که همگی راست می گویند.
این نظریه هم می‌تواند درست باشد که همه آنها هر کدام گروهی را تأسیس کرده‌اند و کمی بعد همه این پاسداران انقلاب در یک سپاه واحد ادغام شده باشند.
اما به هرحال محسن رضایی با توجه به ارتباطاتش در «
#گروه_منصورون » و ارتباطی که پیش از انقلاب با #اخوان_المسلمین و #حزب_بعث سوریه پیدا کرده بود توانست با استفاده از اداره اطلاعات و امنیت سوریه، واحد اطلاعات سپاه را سر و سامان بدهد.
کارشناسان سوریه به ایران آمدند و در خیابان جردن، خیابان جانسپاران، پلاک۱۱۵ که پیش از انقلاب در اختیار اداره استخدامی
#ساواک بود به آموزش عناصر اطلاعاتی پرداخت که بعدها هم از اعضای سپاه شدند و هم اطلاعات سپاه را تشکیل دادند، در واقع به روایت رضایی اطلاعات سپاه پیش از خود سپاه تاسیس شده است.
(کامل این پژوهش را می‌توانید در سایت ما بخوانید)
#ارتش_شاهنشاهی #ارتش_جمهوری_اسلامی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#محسن_رضایی، #محسن_رفیق_دوست و #عباس_دوزدوزانی در اواخر فروردین ۵۸ در قم نزد خمینی می‌روند و با توجه به مشکلاتی که سپاه با #دولت_موقت داشت، استدلال می کنند که سپاه باید زیر نظر #شورای_انقلاب اداره شود.
خمینی هم در این دیدار ضمن پذیرش این درخواست، دستور تشکیل یک سازمان منسجم و مکتبی را صادر می‌کند و رفسنجانی از طرف شورای انقلاب به عنوان نماینده برای پیگیری کارهای سپاه انتخاب می‌شود.
در پی این فرمان، شورای انقلاب حکم اعضای «شورای فرماندهی سپاه» را ابلاغ در تاریخ دوم اردیبهشت ۵۸ طی اطلاعیه‌ای شروع به کار سپاه را اعلام می‌کند.
بر این اساس اولین شورای فرماندهی سپاه پاسداران متشکل از
#جواد_منصوری به سمت فرمانده و عضو شورای فرماندهی، #عباس_آقا_زمانی (ابوشریف) به سمت مسئول واحد عملیات و عضو شورای فرماندهی، #علی_محمد_بشارتی و بعدها #محسن_رضايی به سمت مسئول اطلاعات و تحقیقات و عضو شورای فرماندهی، سید اسماعیل داودی به سمت مسئول اداری و مالی، محسن رفیق‌دوست به سمت مسئول تدارکات و #مرتضی_الویری به سمت مسئول روابط عمومی تشکیل می‌شود.
(کامل این پژوهش را می‌توانید در سایت ما بخوانید)

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
قسمت چهارم‌/ تنها شاهد ترور سپهبد قرنی محسن شجاعی، راننده و محافظ اوست ،اظهارات او پر است از روایت‌های متناقض، اگر سطر سطر آن را نگاه کنیم و اینکه آن رگباری که به‌ سوی محافظ گرفته‌اند چرا به او اصابت نکرد و یا اینکه آن هتل اصلا بالکن ندارد و یا بر فرض اگر از پنجره اش مشرف بوده‌اند چرا دیگر به داخل خانه هجوم آوردند، چرا اسلحه محافظ را (در آن سال‌ها که هر اسلحه برای گروه‌های تروریستی گران‌بها بود) با خود نبردند ودر آن لحظات چگونه توانسته هم اسلحه کلاش را به سوی او نشانه ببرد و هم خشاب کلت را دربیاورد (و اصلا چرا؟) و ده‌ها سؤال دیگر مطرح می‌شود.
ضمن اینکه نحوه روایت محافظ با نحوه روایت تروریست کاملا متفاوت است ، اما ظاهرا هیچ اهتمامی برای رسیدگی به تناقضات نبوده.
تمامی این روایات متناقض را باید در حالی نگاه کرد که بدانیم گروه فرقانی اصلا وجود فیزیکی نداشته است،در مجموع خاطرات #عزت_شاهی و همچنین یادداشت‌های #چپهای_امنیتی دانستیم که #مرتضی_الویری با راه انداختن یک گروه جعلی به نام #گروه_فرقان درصدد ترور و‌حذف بسیاری از دولتمردانی برآمده که هر کدام مانعی بر سر خامنه‌ای بوده‌اند، خامنه‌ای که نزدیک یک دهه بعد رهبر خواهد شد بی رقیب ، در گفتارهای دیگر وابستگی خامنه‌ای و چپ‌های امنیتی را هم به شوروی و روسیه دانستیم.
اما #ترور_قرنی در زمانی انجام می‌کیرد که #ارتش_ایران مضمحل شده بود و‌ تنها فرماندهان قدیمی و‌ مجرب ارتش نیز یکی پس از دیگری از پا درآمدند، علت این حذف‌ها یکسال بعد معنی دقیق‌تری می‌یابد؛ تجاوز عراق به ایران و آغاز جنگ هست ساله.
مرگهای مشکوک فرماندهان نظامی در جمهوری اسلامی اگرچه با قرنی آغاز شد اما پایان نیافت و تا امروز نیز ادامه یافته .
این سلسله نوشتار را در #ایران_بریفینگ و شبکه های اجتماعی می توانید با #مرگهای_مشکوک_نظامیان دنبال کنید.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت ششم/ «سعید حجاریان»، چهره محوری این تشکیلات اگر چه از همان روزهای ابتدایی در اتاق فکر امنیتی بود اما از ۷۶ به بعد حالا نقش محوری در نظریه‌پردازی و طراحی آکسیون سیاسی چپ‌ها (اصلاح‌طلبان بعدی) پیدا کرد و حتی شعارهای اصلی سیدمحمد خاتمی در آن انتخابات، طراحی…
قسمت هفتم / نکته بسیار مهم و تعیین‌کننده که درباره اعضای تشکیلات «فولکس واگنی» چپهای اسلامی وجود دارد، سابقه امنیتی-اطلاعاتی همه‌ی آن‌هاست.
جالب است که بدانید
#مصطفی_تاجزاده که امروز به ظاهر اپوزیسیون درون جمهوری اسلامی محسوب می‌شود، سال‌ها عضو یک تشکیلات امنیتی جمهوری اسلامی بوده و هرگز هم کتمان نکرده است!
#سعید_حجاریان از همان ابتدای انقلاب، با حمایت همفکرانش از قبیل #مرتضی_الویری، توانست به نهاد بسیار حساس و حیاتی «اداره دوم ارتش» (سازمان اطلاعات نظامی کشور در رژیم پهلوی) برود و مسؤولیت اطلاعات نیروی هوایی را به عهده بگیرد.
او و همفکرانش که همه عضو مشترک سازمان مجاهدین انقلاب و دفتر اطلاعات نخست‌وزیری (به ریاست خسرو قنبری تهرانی، مشاور امنیتی خاتمی در دوران ریاست جمهوری) بودند و بعدها، با تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۶۲، به عضویت تشکیلات امنیتی جمهوری اسلامی درآمدند. حجاریان خود مدعی است که اساسنامه وزارت اطلاعات را او نوشته است.
او به روایتی، مسؤول گزینش واحد اطلاعات نخست وزیری بود و در زمان وزارت محمدی ری‌شهری، نیز در سطح معاونت وزارت فعالیت می‌کرد.
بهزاد نبوی (محور جناح چپ سازمان در دهه ۶۰) که به همراه
مرتضی الویری که هر دو هم عضو شورای مرکزی کمیته انقلاب اسلامی در ابتدای تأسیس (که تنها نهاد انتظامی و امنیتی کشور در ماه‌های آغازین انقلاب بود) و هم شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب بودند، نقش مهمی در مهره‌چینی نیروهای امنیتی داشتند که اداره دوم ارتش یکی از مصادیق آن بود که به چهره‌هایی از قبیل حبیب‌الله داداشی، محمد رضوی، سعید حجاریان و البته «مسعود کشمیری» (عامل اصلی انفجار نخست وزیری در سال ۶۰) بود.
افرادی چون تاجزاده، سازگارا، مخملباف و آرمین سالهاست از سوی حجاریان در حلقه بهزاد نبوی جای گذاری شده‌اند، به «حلقه نبوی» باز هم بازخواهیم گشت، این حلقه امروز نیز از تهران تا پاریس و واشنگتن فعال هست.

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
محمود علیزاده طباطبایی که این روزها وکالت خانواده هاشمی و بسیاری از زندانیان اصلاح طلب را برعهده دارد از همافران انقلابی آن روزها و از آجودان‌های ستاد نیروی هوایی بوده که در خاطرات خود می‌گوید:« آقای باقرزاده اطلاع داد که قرار است ربیعی را بازداشت کنند اما…
رفیق دوست که بقول خودش حالا در مدرسه علوی «آچار فرانسه» بوده روزی، بهشتی و مطهری به او اطلاع می‌دهند که خمینی، فرمانی برای تشکیل سپاه زیر نظر دولت موقت صادر کرده‌است و وی باید کارها را رها کند و به آن سپاه بپیوندد:
«احتمالاً نهم اسفند ۱۳۵۷ بود، من در مدرسه علوی کارها را انجام می‌دادم. شهید بهشتی، جلوی پله‌های مدرسه علوی من را صدا کردند. شهید #مرتضی_مطهری، آقای #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی ، مقام معظم رهبری و آقای موسوی‌اردبیلی نیز حضور داشتند،گفتند الان آقای #حسن_لاهوتی حکم تشکیل سپاه را زیر نظر دولت موقت از امام گرفت. شما کارهای اینجا را رها کن برو به سپاه. گفتم کجا هستند. ایشان گفت که در پادگان عباس‌آباد جمع شده‌اند. من رفتم.
آقایان #محسن_سازگارا، حسن جعفری، علی فرزین، ضرابی، #هاشم_صباغیان ، تهرانچی و #علی_دانش_منفرد آن‌جا بودند. من آن‌ها را می‌شناختم و آن‌ها هم من را گفتم سلام علیکم، سپاه قرار است این‌جا تشکیل شود؟ گفتند که بله. روی کاغذی نوشتم سپاه پاسداران تشکیل شد. یک- محسن رفیقدوست و… «شورای فرماندهی سپاه پاسداران» همانجا انتخاب شد.
‏‌‎دانش‌منفرد به‌عنوان فرمانده سپاه پاسداران انتخاب شد،من مسئول تدارکات،بشارتی مسئول اطلاعات #مرتضی_الویری روابط عمومی شدیم. بقیه هم به ترتیب پستهایی گرفتند.
‏‌‎#محسن_رفیق_دوست در ادامه گفتگوی خود به واحد اطلاعات سپاه پرداخته و می‌گوید: «این بخش سپاه با آمدن #محسن_رضایی کاملاً قدرت گرفت،بچه‌های خوبی جمع شده بودند و با قدرت هم عمل می‌کردند»
از گفته‌های #محسن_رفیقدوست می‌توان نتیجه گرفت حتی پیش از تشکیل سپاه،محسن رضایی و دیگرانی از #سازمان_مجاهدين_انقلاب_اسلامی واحد اطلاعاتی سپاه را تشکیل داده بودند.
اما در مورد روز ورود خمینی به ایران وی در خاطراتش می‌گوید: «باید وسیله‌ای تهیه می‌شد که از «علی مجمع‌الصنایع» (نماینده مجاز فروش خودروهای آمریکایی GM در ایران) ماشینی تهیه کردم، ماشین را از قبل ضدگلوله کرده بودیم، چند روز قبل ماشین را برده بودم در مدرسه رفاه مرحوم مفتح آمد جلو از من پرسید این ماشین را برای حضرت امام تهیه کردی؟ من هم گفتم بله. گفت راننده کیست؟ گفتم هرکسی که شما بگوئید. گفت من الآن می‌روم بالا و پیشنهاد می‌کنم که خود شما راننده باشید، اما به کسی چیزی نگویید»‎
این روایت اگرچه دروغ نیست اما تمام واقعیت هم نیست.
ادامه دارد…

🌐 irbr.new
🆔 @irbriefing