This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم به خاکسپاری #محمد_حسین_عرفان، معترضی که سرکوبگران در آبان ۹۸ او را نابینا کردند.
چشمان محمد حسین عرفان در قیام آبان ۹۸ هدف شلیک نیروهای سرکوب قرار گرفت. او ۲۴ساله بود. یک چشمش را از دست داد و با چشم دیگرش تنها ۳۰ درصد بینایی داشت.
محمدحسین عرفان ۴ سال در پی درمان عوارض ناشی از شلیک ساچمه به چشمانش بود، بارها چشمانش عفونت کرد، دیابت گرفت و اسفند امسال در اثر عفونت و دیابت بالا که از عوارض شلیک به چشمانش بودند، جان باخت.
#علیه_فراموشی #آبان_خونین_۹۸
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
چشمان محمد حسین عرفان در قیام آبان ۹۸ هدف شلیک نیروهای سرکوب قرار گرفت. او ۲۴ساله بود. یک چشمش را از دست داد و با چشم دیگرش تنها ۳۰ درصد بینایی داشت.
محمدحسین عرفان ۴ سال در پی درمان عوارض ناشی از شلیک ساچمه به چشمانش بود، بارها چشمانش عفونت کرد، دیابت گرفت و اسفند امسال در اثر عفونت و دیابت بالا که از عوارض شلیک به چشمانش بودند، جان باخت.
#علیه_فراموشی #آبان_خونین_۹۸
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
🔴و #آبان_ادامه_دارد؛ #محمدحسین_عرفان، در #آبان_خونین_۹۸ با شلیک مستقیم مزدوران جمهوری اسلامی، یک چشمش را از دست داد و با چشم دیگرش تنها سی درصد بینایی داشت. چهار سال پی در پی به دنبال درمان عوارض ناشی از شلیک ساچمه به چشمانش بود، بارها چشمانش عفونت کرد، دیابت…
محمدحسین عرفان متولد ۱۶خرداد۷۴ درتهران است.
او نصاب آسانسور بود و عاشق خوانندگی
در دومینروز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ ، ۲۶ آبان ۱۳۹۸، در حوالی فلکه سوم فردیس کرج، محمدحسین به همراه جوانان دیگر به خیابان آمد تا اعتراض خود را به شرایط موجود نشان دهد.
در جریان این اعتراضات، #محمد_حسین_عرفان با شجاعت در صف اول فریاد میزد.
ناگهان یکی از نیروهای سرکوبگر، مستقیم به سمت صورت او گلوله ساچمهای شلیک کرد. ساچمهها به چشمها و صورت او اصابت کردند و محمدحسین را نابینا کردند.
از آن پس، چهار سال عذاب و رنج را تحمل کرد تا سرانجام در پی عفونت چشمها و بیماریهایی که به آن مبتلا شده بود، جان باخت.
محمدحسین در آن روز هیچ بیمارستانی را برای پذیرش خود نیافت. بیمارستان «نور» تهران به او گفت بهخاطر مسائل امنیتی حاضر به پذیرش او نیستند.
بیمارستان بصیر تهران نیز در حالی که وی را پذیرش کرده بود ، دوروز بعد به اومیگوید حراست وزارت بهداشت خواسته شما را ترخیص کنیم!
او را نهایتا به بیمارستان فارابی بردند و در آنجا، در حالی که درد و تاریکی چشمانش را احاطه کرده بود، مجبور به امضای برگهای شد که در آن نوشته بود «اغتشاشگران» به او شلیک کردهاند.
پس از چندین عمل جراحی، محمدحسین متوجه شد که چشم چپاش را برای همیشه از دست داده و چشم راستاش تنها ۳۰ درصد بینایی دارد.
محمدحسین که تا پیش از آن با چشمهای سالم زندگی کرده بود، دیگر نمیتوانست به رانندگی، موتورسواری و نقاشی بپردازد، با وجود این مشکلات، در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ دوباره به میدان آمد.
این بار در خیابان کوکاکولا، منطقه پیروزی تهران، دوباره نیروهای سرکوبگر با باتوم به او حمله کردند، محمدحسین کوتاه نیامد و با کمک دوستانش به حضور در اعتراضات ادامه داد، بازداشت شد و اینبار ۱۵ روز بازداشت ماند.
محمدحسین برای مداوای چشمانش مدام قطرههای آرامبخش و آنتیبیوتیک مصرف میکرد، در تمام مدت بازداشت به او دارویی ندادند، عفونت چشمها و مصرف داروها او را دچار بیماریهای دیگری هم کرد، از جمله دیابت.
در یکی از شبهای پایانی بهمن ۱۴۰۲، که درد چشمش شدید شد، محمدحسین را به بیمارستان رساندند. اما قند خون او که به بیماری دیابت هم مبتلا شده بود، کنترل نشد و ناگهان خون از بینی و دهانش جاری شد، هفته آینده عروسی اوبود و این خون، جشن عروسیاش را که در انتظارش بود خونین کرد و او در ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ جان باخت و میهمانانی که برای ازدواج او دعوت شده بودند، در همان سالن یاد او را گرامیداشتند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او نصاب آسانسور بود و عاشق خوانندگی
در دومینروز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ ، ۲۶ آبان ۱۳۹۸، در حوالی فلکه سوم فردیس کرج، محمدحسین به همراه جوانان دیگر به خیابان آمد تا اعتراض خود را به شرایط موجود نشان دهد.
در جریان این اعتراضات، #محمد_حسین_عرفان با شجاعت در صف اول فریاد میزد.
ناگهان یکی از نیروهای سرکوبگر، مستقیم به سمت صورت او گلوله ساچمهای شلیک کرد. ساچمهها به چشمها و صورت او اصابت کردند و محمدحسین را نابینا کردند.
از آن پس، چهار سال عذاب و رنج را تحمل کرد تا سرانجام در پی عفونت چشمها و بیماریهایی که به آن مبتلا شده بود، جان باخت.
محمدحسین در آن روز هیچ بیمارستانی را برای پذیرش خود نیافت. بیمارستان «نور» تهران به او گفت بهخاطر مسائل امنیتی حاضر به پذیرش او نیستند.
بیمارستان بصیر تهران نیز در حالی که وی را پذیرش کرده بود ، دوروز بعد به اومیگوید حراست وزارت بهداشت خواسته شما را ترخیص کنیم!
او را نهایتا به بیمارستان فارابی بردند و در آنجا، در حالی که درد و تاریکی چشمانش را احاطه کرده بود، مجبور به امضای برگهای شد که در آن نوشته بود «اغتشاشگران» به او شلیک کردهاند.
پس از چندین عمل جراحی، محمدحسین متوجه شد که چشم چپاش را برای همیشه از دست داده و چشم راستاش تنها ۳۰ درصد بینایی دارد.
محمدحسین که تا پیش از آن با چشمهای سالم زندگی کرده بود، دیگر نمیتوانست به رانندگی، موتورسواری و نقاشی بپردازد، با وجود این مشکلات، در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ دوباره به میدان آمد.
این بار در خیابان کوکاکولا، منطقه پیروزی تهران، دوباره نیروهای سرکوبگر با باتوم به او حمله کردند، محمدحسین کوتاه نیامد و با کمک دوستانش به حضور در اعتراضات ادامه داد، بازداشت شد و اینبار ۱۵ روز بازداشت ماند.
محمدحسین برای مداوای چشمانش مدام قطرههای آرامبخش و آنتیبیوتیک مصرف میکرد، در تمام مدت بازداشت به او دارویی ندادند، عفونت چشمها و مصرف داروها او را دچار بیماریهای دیگری هم کرد، از جمله دیابت.
در یکی از شبهای پایانی بهمن ۱۴۰۲، که درد چشمش شدید شد، محمدحسین را به بیمارستان رساندند. اما قند خون او که به بیماری دیابت هم مبتلا شده بود، کنترل نشد و ناگهان خون از بینی و دهانش جاری شد، هفته آینده عروسی اوبود و این خون، جشن عروسیاش را که در انتظارش بود خونین کرد و او در ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ جان باخت و میهمانانی که برای ازدواج او دعوت شده بودند، در همان سالن یاد او را گرامیداشتند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing