ایران بریفینگ
…بهزاد نبوی رئیس هیئت مدیره شرکت پتروپارس ، بزرگترین شـریک
پروژههای وزارت نفت و واسطه حدود ده میلیارد دلار قـرارداد بیـع متقابـل شـرکتهای خارجی با این وزارتخانه نیز میباشد.
اگر چه او مسئولیت خود را در این شرکت از افتخارات خویش دانسته است، اما هرگز توضیح نداده که نایب رئـیس قـوه مقننـه، براساس چه قانونی، میتواند رئیس هیئت مدیره یک شرکت با سرمایه دولتی که بهعنوان شرکت خصوصی در خارج از کشور ثبت شده باشد؟
بهزاد نبوی هیچگـاه در مورد بهرههایی که او و #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی از رانت تسلط بر شرکتهای دولتی
بردهاند، سخن نگفته است.
روزنامه جام جم،سه شنبه ۱۳۸۰/۴/۱۹:
…با نگاهی به ترکیب اعضای هیئت مدیره پترو پارس، معلوم میشود کـه
تخصصهای نفتی، در هیچ یک از اعضای آن و نیزمدیرعامل این شرکت، وجود ندارد. اعضای هیئت مدیره عبارتند از:
۱-#اکبر_ترکان ۲- #بهزاد_نبوی ۳- #مسعود_کرباسیان و نفر چهارم آقای فخری کاشان.
معلوم نیست این شرکت، منابع ارزی هزینههای خود را چگونه تأمین خواهد کرد؟ آیا هدفهای متعالی پتروپارس، کمترین تخصص نفتی را طلب نمیکند که تمامی اعـضای هیئـت مـدیره و مـدیرعامل از میـان عناصـر سیاسی اما غیرنفتی منصوب شدهاند؟
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
[مهندس اصغر فخریه کاشان مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره پتروپارس، در زمانی بود که فشارهای افکار عمومی به پتروپارس افزایش یافته بود. فرد مـذکور و تمـامی اعـضاء هیئـت مـدیره شـرکت پتروپارس که هیچ تخصصی، در زمینه مسائل نفتی ندارنـد، در سـال ۱۳۷۹ بـه جـای منصور رضوانی مدیر عامل سابق این شرکت وارد هسته تصمیم گیری اعـضاء یـک دست شده شرکت پتروپارس شد!
اصغر فخریه کاشان که در زمان ریاست علیرضا نـوبری در بانـک مرکزی کابینه بنیصدر ، به سمت معاون امور مالیو اداری بانک مرکزی، منصوب شده بود؛ پس از چندی بهعنوان یکی از اعضاء هیئت ایرانی بـرای حـل اختلافـات مـالی ایران و آمریکا به الجزایر رفت.
وی پس از این ماجرا به انگلستان رفت و روزنامهها چنین مطرح کردند که اصغر کاشان برای ادامه تحصیل به این کشور عزیمت کرده است. پس از بازگشت، توسط حسین عادلی رئیس کل اسبق بانک مرکزی از تاریخ ۲۰ تیرماه سـال ۶۹ تا اول دیماه سال ۷۲، بهعنوان معاونـت ارزی و عـضوهیئت عامـل بانـک مرکـزی منصوب شد.
البته رئیس کل اسبق بانک مرکزی، در اول دیماه سال ۷۲ پست سازمانی مهندس کاشان را تغییر میدهد و او به معاونت امور بینالملل بانک مرکزی منصوب میشود.اصغر فخریه کاشان به ناگهان، در اواسط آذرماه ۷۳ به دلایل نامعلومی بازداشت و در اوایل دیماه همان سال آزاد میشود!
خبرهای روزنامههای سال ۷۳ نشان میدهد که از جمله اقـدامات وی در زمـان تصدیش در معاونت ارزی بانک مرکزی، فروش روزانه ۵ هزار دلار، به هر متقاضی ارز بود که کارشناسان اقتصادی وقت، از این اقدام؛ بهعنوان یک حرکـت تخریبـی بـرای لطمه زدن به منافع ارزی کشور یاد کردهاند. مدیرعامل شـرکت پتروپـارس و همقطـار #بهزاد_نبوی در ماجرای حل اختلافات مالی ایران و آمریکا در الجزایر پس از یـک وقفه کاری طولانی، بالأخره در ۲۷ مرداد ماه سال ۷۹ موفق میشود، همزمان با داشـتن سرپرستی شرکت پتروپارس، دبیر انجمن صـادرکنندگان خـدمات فنـی - مهندسـی کـل کشور شود.
اما نکته عجیب و تأمل برانگیز در مورد مدیر عامل شرکت پتروپـارس
و معاون ارزی بانک مرکزی طی سالهای ۶۹ تا ۷۳ گزارش تحقیق و تفحص مجلس از بانک مرکزی است که در ۴ خرداد ماه سال ۷۵ منتشر شد که سرآغاز افشای چپاول آنها بود…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اگرچه در #انفجار_دفتر_حزب_جمهوری_اسلامی در ۷ تیر ۱۳۶۰ نام #علی_کلاهی به عنوان عامل انفجار برده میشود اما نامهای #جواد_قدیری و #زهره_عطریان_فر همسرانی که هر دوعضو سازمان بودهاند و از طراحان این انفجار هستند نیز مطرح است.
«محمد جواد قدیری کفرانی» یا «محمدجواد قدیری مدرس»، با نام تشکیلاتی «علی سعادتی»، متولد سال ۱۳۲۹ در اصفهان، در یک خانواده روحانی در اصفهان زاده شد.
او فرزند شیخ علی قدیری، از علمای به نام حوزه علمیه اصفهان بود. برادر او، آیت الله محمدحسن قدیری، از فقها و یاران قدیمی خمینی بود که تا زمان مرگ وی در هیات استفتائات خمینی عضویت داشت.
جواد قدیری، قبل از ورود به دانشگاه صنعتی در اواخر دهه ۴۰، چند سالی طلبه حوزه بود و به گواه کسانی که قدیری را می شناختند، از جمله #عزت_شاهی او جوانی به شدت مذهبی و اهل مطالعه بود و یکی از باسوادترین اعضای سازمان منافقین محسوب می شد.
زمانی که او وارد دانشگاه شد طیفی از برجسته ترین اعضای اولین #سازمان_مجاهدین_خلق، از جمله مجید شریف واقفی(که دانشگاه صنعتی بعد از انقلاب به نام او شد) در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند. قدیری از طریق «کاظم ذوالانوار» در ارتباط با سازمان قرار گرفت و به یک عنصر تشکیلاتی تبدیل شد.
گفتنی است که یکی دیگر از دوستان نزدیک او در دانشگاه، «محمد عطریانفر» بود که خود در ارتباط با سازمان قرار داشت و دوست صمیمی شریف واقفی بود.
عطریانفر بعد از انقلاب از طریق #بهزاد_نبوی و #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی به عنوان کارشناس و بازجوی پرونده #گروه_فرقان وارد کار اطلاعاتی شد، قدیری بعدتر با خواهر محمد عطریان به نام «زهره» ازدواج کرد.
زهره که به همراه همسرش عضو سازمان مجاهدین خلق شده بود، بعد از انقلاب و بعد از فرار از ایران در تشکیلات سازمان مجاهدین خلق صعود کرد و عضو مرکزیت شد. درباره محمد عطریانفر و رابطه اش با قدیری مطالب بیشتری در بخشهای گذشته نوشتهایم.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
از نظر فعالیتهای سیاسی، من اولین مرحله فعالیتهای سیاسیام، سال ششم دبیرستان بود، که ماجرایی پیش آمد. یک ماجرایی پیش آمد که بر علیه دکتر مهران وزیر فرهنگ و آموزش دکتر اقبال بود. بهانه این بود که نمره تجدیدی را از ۷ به ۱۲ آورده بود. ولی واقعیتش این بود که پشت سر آن حرکت سیاسی بود.
در زمان ملی شدن نفت، گرایش ضدشاهی، گرایش طرفدار ملی شدن نفت و اینها، چون در خانوادهمان هم این مسئله بود و مثلا یک دایی و یک خاله من که هر دوآنها دانشگاه میرفتند. آن موقع با حزب زحمتکشان فعالیت میکردند و وقتی کودتای ۲۸ مرداد شد، آنوقت همه آنها فعالیت مختصر مخفی داشتند و ضد رژیم بودندو من هم در ذهنم، ضد رژیم شاهی مانده بود. با انگیزههای ضدظلم و ضد دیکتاتوری و غیره و سال ۳۸ هم با همین انگیزهها، در آن جریانات شرکت داشتم؛ ولی این کار پیوسته نبود.
از جمله دکتر #ابراهیم_یزدی که شوهر دختر دایی من است. که ما به ایشان که سنش از ما بزرگتر بود، علاقه داشتیم. آن موقع توسط ایشان به جلسات انجمنهای اسلامی و آن برنامههایی که آن موقع، انجمنهای اسلامی داشتند و به گلشهر کرج میرفتند،
فعالیتهای سیاسی مستمر من، از وقتی شروع شد که به دانشکده رفتم،سال ۳۹ که وارد دانشکده شدم نیروهای عمده مخالف در آنموقع دو بخش بود: یکی چپ که تنها در حزب توده تبلور پیدا میکرد و هیچ چپ دیگری نبود و یکی دیگر نیروهای ملی که جبهه ملی سمبلش بود. در واقع، نیروهای مسلمانان، آن موقع فعالیتشان چندان گسترده نبود.
هر کسی که در آن زمان، توده ای بود، او را در جبهه ملی راه نمیدادند. ولی اگر افکار ماتریالیستی هم داشت، میتوانست وارد شود. هیچ کس نمیپرسید که نماز میخوانی یا نمیخوانی. آقای #مهدی_بازرگان نماز میخواند، آقای دکتر شیبانی در جبهه ملی، نماز میخواند. ولی بغل دستیشان در همان جبهه نماز نمیخواند و سؤال هم پیش نمیآمد، که چرا نمیخوانی؟
این یک اتحادی بود از مجموع نیروهای روشنفکر ضد شاهی.یادم میآید که همین آقای #هاشم_صباغیان با وجود اینکه نماز هم میخواند، در آن زمان، عضو #جبهه_ملی و حتی جزو جناح سوسیالیست معروف به باند خنجی و حجازی بود و در کنار سلامتیان، با #نهضت_آزادی مبارزه میکرد.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
…خلاصه من پیوستم به #سازمان_مجاهدین_خلق و چون یکی از اعضای گروه ما دستگیر شده و اسامی ما، مشخص شده بود و قبلا هم بدلیل وجود یک عامل نفوذی در گروه، تحت تعقیب قرار گرفته بودیم. در سوم مرداد ۵۱ دستگیر شدم و به زندان رفتم. در رابطه با همان فعالیتی که با آن گروه داشتم. موقع دستگیری از من چیزی جز دو نارنجک دست ساز، چیزی بدست نیامد و قرص سیانور بود که استفاده کردم و عمل نکرد، فاسد شده بود.[!!]
البته در نتیجه تعقیب و مراقبتهای پیش از دستگیری، به این نتیجه رسیده بودند که در تهیه پوسته سه هزار نارنجک و دادن یک مقدار زیادی پول، به آن گروه نقش داشتم. که اینها در پرونده ما آمد و اتهامات مرا بالنسبه سنگینتر کرد. البته من در عملیاتی دخالت نداشتم و آن نارنجکها هم در جاسازی بود. موقع دستگیری همراهم نبود، لذا پروندهام با معیارهای سال دستگیریم، در حد حبس ابد بود. حدود ۲۰ ماهی من در انفرادی بودم.
۱۵ ماه تکی و ۵ ماه دو نفری، سه نفری با افراد مختلف بودم. علت اینکه زیاد در انفرادی نگه داشتند این بود که در ارتباط با من، افراد فراری نظیر #مصطفی_شعاعیان و شخص دیگری به نام صدری بودند.
اینها میخواستند بلکه به سرنخی برسند و برای این بود که مرا نمیبردند در زندان عمومی که احتمالا ارتباطی با بیرون پیدا کنم.
در همان سلول که بودم، دادگاه رفتم. فعالیت زیادی خانواده من کرد. مادرم خیلی دوندگی کرده بود و از آنجا که مدتی پرستار درمانگاه کاخ بود و ارتباطاتی با زن شاه [فرح پهلوی]داشت آن موقع این و آن را دیده بود و در اثر فعالیتهای او، محکومیت من با وجود اینکه در دادگاه اول، حبس ابد بود، در دادگاه دوم به ده سال تقلیل یافت و چند سال بعد هم از زندان آزاد شدم در واقع بعدها بود که فهمیدم «عفو آریامهری» بود.
البته آن عفو دلیل هم داشت،اگر من در عملیات شرکت داشتم، قطعاً هیچکدام از این پارتی بازیها تأثیر نمیگذاشت.
البته #ساواک نسبت به من حساسیت داشت و به همین دلیل، خیلی مرا در انفرادی نگه داشته، دوره بازجویی را ۲۰ ماه ادامه داد.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
…در آخر زندان وپیش از آزادیام [که در واقع عفو آریامهری بوده است البته] خیلی فرصت کار تشکیلاتی نبود. ولی به هر حال، کارهایی شد و از آن موقع به بعد، با جدیت در خط اسلام اصیل و خالص شروع به کار کردیم...
پس از آزادی از زندان، کماکان به فعالیتهای قبلی، ادامه میدادیم، تا پس از پیروزی انقلاب نیز در کمیته در روزهای اول با آقای رجایی بودم. البته برادر شهیدم رجایی به آموزش و پرورش رفت و من در کمیته، شش ماهی ماندم. پس از آن، یک مدتی کار سیاسی میکردم. فعالیتهای اجرائی نداشتم. مدت سه ماه در آخر ۵۸ در شورای سرپرستی رادیو تلویزیون بودم...
[ بعد نیست اینجا بخشهایی از کتاب کا.گ.ب در ایران را مرور کنیم: پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دستور مستقیم کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی، ایستگاه کا.گ.ب در تهران موظف شد با رهبری فدائیان خلق و مجاهدین خلق تماس برقرار کند. مسئولیت این ارتباط به عهده ولادیمیر فیسنکو افسر شاخه اطلاعات سیاسی ایستگاه، گذارده شد. او به زبان فارسی، تسلط داشت و با موهای سیاه و چشمان قهوهای، ظاهری کاملاً ایرانی داشت. فیسنکو مستقیماً به ستادهای مرکزی مجاهدین و فدائیان رفت…سرانجام او موفق شد با رهبران این دو گروه ملاقات کند... برقراری روابط ما با سازمان مجاهدین خلق علیرغم توهماتی که آنها داشتند، بخوبی
پیش میرفت و گسترش مییافت،مجاهدین خلق در جریان حمله به سازمانهای رژیم شاه،توانسته بودند آرشیو اسناد #ساواک را بدست آورند. وقتی این خبر را به مرکز منتقل کردیم، آنها بلافاصله از خود واکنش نشان دادند و طی تلگرافی از مسکو خطاب به ما چنین نوشتند...: بلادرنگ با مجاهدین خلق تماس بگیرید و از آنها پرونده سرلشکر مقربی در ساواک را بخواهید...
ماجرای #سرلشکر_مقربی یکی از بزرگترین اشتباهات رزیدنسی کا.گ.ب در تهران محسوب میشد و به همین جهت زیاد هم حیرت انگیز نبود که مقامهای مرکز در مسکو این چنین، تشنه آگاهی به علل لو رفتن سرلشکر مقربی باشند،در آن موقع گنادی کازانکین مجددا بهعنوان رزیدنت ایستگاه کا.گ.ب در ایران خدمت میکرد، کازانکین بلافاصله فیسنکورا احضار کرد و با نشان دادن متن تلگرام، به او دستور داد فوراً با رابط خود در سازمان مجاهدین خلق تماس بگیرد.
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
سخنگوی دولت پیرامون اظهارات کیانوری در میزگرد تلویزیونی مبنی بر وجود سازمان اطلاعاتی بنام ساواما گفت: این مسئله در روزنامههای ضدانقلابی لندن درج شده بود.
#بهزاد_نبوی اضافه کرد اصولا هر نظامی احتیاج به یک سازمان اطلاعاتی قوی دارد و ما معتقد هستیم نظام جمهوری اسلامی ایران، نظیر هر نظام دیگر، یک سازمان اطلاعاتی قوی لازم دارد و اگر ما به ساواک حمله میکنیم، به خاطر هویت جنایتکارانهاش بوده که مردم بیگناه را به سلاخ خانهها برده و آنها را بیگناه میکشت. ما به شیوههای ضدبشری در #ساواک و گردانندگان آنها ایراد میگیریم و در این زمینه تلاش خواهیم کرد. به هر حال این سؤال هست که گروه تروریستی فرقان، چگونه دستگیر شد و یا گروه سلطنت طلبها که مشغول بمبگذاری بودند،چگونه دستگیر شدند. آقای کیانوری خود میداند که سازمان اطلاعات جاسوسی کا.گ.ب، بزرگترین سازمان جاسوسی جهان است. البته جمهوری اسلامی ایران هم به چنین سازمانی احتیاج دارد،اما نه با محتوای کا.گ.ب و سیا و موساد و اینتلیجنت سرویس، بلکه با محتوای اسلامی و آقای کیانوری این اسم را از روزنامههای لندن بدست آوردهاند.
کتاب عبور از بحران- خاطرات #اکبر_هاشمی_رفسنجانی ، دوشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۶۰ :
... کیانوری و عموئی از دبیران #حزب_توده ، بهعنوان یک ملاقات فوری و ضروری آمدند و کارشان بدگویی علیه بهزاد نبوی است. حزب توده تصمیم گرفته ایشان را بدنام کند و یک گزارش جعلی به ظن قوی آورده بودند، سیاست تفرقهاندازی دارند،باید فکری کرد...
[البته اکنون واضح شده که حزب توده اطلاعاتش در مورد کودتای پیش رو دروغ نبوده و قصدشان هم بدگویی علیه نبوی نبوده بلکه وقایع چند روز آتی درستی آن اطلاعات را ثابت کرده]
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
یکی از دیپلماتهای مسکو در تهران، به لندن گریخته و مجموعه اسنادی را در مورد کمونیستهای ایرانی و دیگر مسائل و امور رژیم را به آنها داده است... دکتر رضا پرپنچی کارمند عالیرتبه وزارت امور خارجه ایران، در یکی از پایتختهای خاورمیانه با فرستاده هفته نامه پانوراما ملاقات نموده است. گفتگوی مزبور چند روز پس از افشاگریهای ولادیمیر اندریویچ کوزیچکین معاون سابق کنسولگری شوروی در تهران صورت گرفت که از سوی اینتلیجنت سرویس در مطبوعات، بعنوان یکی از مأمورین مهم ک.گ.ب در پایتخت ایران معرفی شده است.
این مقاله، نتیجه آن ملاقات میباشد که جدیدترین حوادث مورد توجه و سری تهران را برملا و روشن میسازد. ولادیمیر اندریویچ کوزیچکین ۳۵ ساله مرد شماره یک ک.گ.ب در جمهوری اسلامی نبوده است. وی همراه چند تن از کارمندان متعدد دیپلماتیک شوروی، عضو ارشد ک.گ.ب در بخش اس کادربندی شده، اما دارای وظیفه حساس حفظ ارتباط مابین کادر جاسوسی شوروی با حزب کمونیست ایران، توده بوده است که طرفدار شوروی میباشد ...ایرانیها میدانستند که کوزیچکین و دیگران با دو رهبر حزب توده، یعنی #نورالدین_کیانوری که رسماً مخفی،شده و #احسان_طبری مرد شماره ۲ حزب که وی نیز به یک کشور کمونیست پناهنده شده، ارتباط دارد.
تا چند روز پیش از پناهنده شدن کوزیچکین، رهبران #حزب_توده حزبی که ظاهرا دارای ۸۰هزار عضو نام نویسی شده و بویژه در مناطق کارگری دریای خزر و خلیج فارس قدرتمند میباشد، خود را در آرامش احساس میکردند ...طبق زمزمههایی که تا بهار گذشته در تهران به گوش میرسید، #بهزاد_نبوی وزیر صنایع سنگین و مشاور اسبق مطبوعاتی نخست وزیری ...یکی از کمونیستهای متعددی میباشد که به مقام عالی رسیده است. به گفته کوزیچکین، استراتژی نفوذ به درون سیستم، که ازسوی حزب توده و از زمان شاه ایران شروع شده بود، درست ازسوی شوروی، خواسته شده بود.
بخش اعظم آنچه را که #کوزیچکین در مورد ایران به سرویسهای سری انگلیس گفت، مربوط به تهران بود ...انگلیسیها در انتظار تجارتهای خوب و نفوذ سودمند در صحنه ایران هستند ...
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
به آذین هم در اعترافات خود، با اشاره به سابقه جریان چپ در ایران، از خلع سلاح مجاهدان تحت امر ستارخان و باقرخان در دوران مشروطه،توطئه علیه حکومت جنگل، کارشکنی در کار دولت ملی دکتر مصدق به عنوان برخی مثالهای خیانت جریان چپ طی تاریخ برشمرد.
او درباره حزب توده هم گفت:در شرایط فعلی حزب توده با خیانتهایی که مرتکب شده است، با تخلفات متعددی که از قانون جمهوری اسلامی ایران صورت داده است، سیاست منافقانهای که در برابر نظام جمهوری اسلامی ایران اعمال کرده است و همچنین جاسوسی برای شوروی و به طور کلی برای دنیای شرق و همچنین طرح توطئه براندازی، همه اینها هیچ گونه جایی برای باقی ماندن کمترین خوشبینی نسبت به صداقت احتمالی این حزب باقی نمیماند. حزب توده به هیچ عنوان نمیتواند به عنوان یک عامل سیاسی قانونی شمرده شود.
در ۱۶ اردیبهشت، #احسان_طبری نماد اصلی حزب توده و سر-ایدئولوگ آن که در عرصه سوسیالیسم بین المللی هم چهره ای شناخته شده بود، در تلویزیون ظاهر شد و اعلام کرد که در دیدگاه های قبلی خود تجدیدنظر کرده و با بازخوانی مبانی اسلامی(به ویژه آثار علامه طباطبایی و استاد مطهری) اسلام آورده است. طبری بعدها در زندان کتابی به اسم «کژراهه» را نوشت که شرح انتقادی کارنامه سیاسی او و حزب توده بود.
[دستگیری و بازجویی از سران #حزب_توده را اطلاعات سپاه پاسداران بر عهده داشت ، تنها و قویترین نهاد امنیتی آن زمان #اطلاعات_نخست_وزیری بود، اما آنها نه تنها در این پرونده سپاه را کمک نکردند بلکه با نفوذی که در زندان اوین و دستگاه قضایی داشتند مانع از ادامه پخش اعترافات طبری شدند، کمی بعد نیز با انفجار بمب آتشزا در دادستانی انقلاب بخشهای مهمی از اعترافات طبری را معدم کردند.
اعترافات طبری به #موسوی_خوئینی_ها و #بهزاد_نبوی رسیده بود.
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#عباس_امیرانتظام آذر ۵۸ بازداشت شد و بر اساس خاطراتش، ۴۵۴ روز را در انفرادی گذراند.
#عباس_امیر_انتظام با اینکه در سال ۷۵ «از زندان اخراج شد» اما پس از آن دو بار دیگر نیز به زندان رفت: در سال ۷۹ مدتی بعد از آنکه در یک مصاحبه اسدالله لاجوردی را « جلاد » خواند، و سال ۸۲ پس از انتشار مقالهای از او که در واکنش به دو لایحه محمد خاتمی نوشت: «اصلاح قانون اساسی مشکلی را حل نمیکند بلکه متمدنانهترین و دموکراتترین راه حل برپائی رفراندومی برای تعیین نوع حکومت ایران زیر نظارت نهادهای بینالمللی است».
او در آخرین روزهای حیاتش در گفتگویی ویدیویی از جنایاتی که #عباس_عبدی ، #بهزاد_نبوی و#محسن_سازگارا در زندان با دو کردند پرده برداشت و اعلامکرد نمیداند آنها را بخشیده یا نه اما فراموش نخواهد کرد…
#جمهوری_اشباح #چپهای_امنیتی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اگرچه بسیار روایتها اولین فرمانده سپاه پاسداران را «عباس آقا زمانی» مشهور به ابوشریف را می دانند اما به طور دقیق نمی توانیم با قطعیت آن را بپذیریم چرا که نامهای دیگری همچون #دانش_منفرد و یا «#عباس_دوزدوزانی» و همچنین « #جواد_منصوری » نیز مطرح است.
همچنان که چندین و چند روایت از نحوه تاسیس سپاه پاسداران وجود دارد.
در واقع جواب کوتاه این سئوال تاریخی که «چه کسی سپاه پاسداران را تاسیس کرده است؟» مشخص نیست هست!
چرا که یک واقعیت تاریخی در اینجا وجود دارد، که شاید ما هرگز پی نبریم «به واقع» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را چه کسی تشکیل داده است، چرا که هم ابراهیم یزدی و مهدی بازرگان و دولت موقت و هم #محسن_رضایی و محسن رفیقدوست و هم #ابوشریف و هم حتی #محسن_سازگارا و #مرتضی_الویری و #بهزاد_نبوی و… همگی روایتها و حتی اسناد و گفتههایی مستند دارند که مدعی هستند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تأسیس کردهاند، به نظر هم میرسد که همگی راست می گویند.
این نظریه هم میتواند درست باشد که همه آنها هر کدام گروهی را تأسیس کردهاند و کمی بعد همه این پاسداران انقلاب در یک سپاه واحد ادغام شده باشند.
اما به هرحال محسن رضایی با توجه به ارتباطاتش در « #گروه_منصورون » و ارتباطی که پیش از انقلاب با #اخوان_المسلمین و #حزب_بعث سوریه پیدا کرده بود توانست با استفاده از اداره اطلاعات و امنیت سوریه، واحد اطلاعات سپاه را سر و سامان بدهد.
کارشناسان سوریه به ایران آمدند و در خیابان جردن، خیابان جانسپاران، پلاک۱۱۵ که پیش از انقلاب در اختیار اداره استخدامی #ساواک بود به آموزش عناصر اطلاعاتی پرداخت که بعدها هم از اعضای سپاه شدند و هم اطلاعات سپاه را تشکیل دادند، در واقع به روایت رضایی اطلاعات سپاه پیش از خود سپاه تاسیس شده است.
(کامل این پژوهش را میتوانید در سایت ما بخوانید)
#ارتش_شاهنشاهی #ارتش_جمهوری_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
همچنان که چندین و چند روایت از نحوه تاسیس سپاه پاسداران وجود دارد.
در واقع جواب کوتاه این سئوال تاریخی که «چه کسی سپاه پاسداران را تاسیس کرده است؟» مشخص نیست هست!
چرا که یک واقعیت تاریخی در اینجا وجود دارد، که شاید ما هرگز پی نبریم «به واقع» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را چه کسی تشکیل داده است، چرا که هم ابراهیم یزدی و مهدی بازرگان و دولت موقت و هم #محسن_رضایی و محسن رفیقدوست و هم #ابوشریف و هم حتی #محسن_سازگارا و #مرتضی_الویری و #بهزاد_نبوی و… همگی روایتها و حتی اسناد و گفتههایی مستند دارند که مدعی هستند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تأسیس کردهاند، به نظر هم میرسد که همگی راست می گویند.
این نظریه هم میتواند درست باشد که همه آنها هر کدام گروهی را تأسیس کردهاند و کمی بعد همه این پاسداران انقلاب در یک سپاه واحد ادغام شده باشند.
اما به هرحال محسن رضایی با توجه به ارتباطاتش در « #گروه_منصورون » و ارتباطی که پیش از انقلاب با #اخوان_المسلمین و #حزب_بعث سوریه پیدا کرده بود توانست با استفاده از اداره اطلاعات و امنیت سوریه، واحد اطلاعات سپاه را سر و سامان بدهد.
کارشناسان سوریه به ایران آمدند و در خیابان جردن، خیابان جانسپاران، پلاک۱۱۵ که پیش از انقلاب در اختیار اداره استخدامی #ساواک بود به آموزش عناصر اطلاعاتی پرداخت که بعدها هم از اعضای سپاه شدند و هم اطلاعات سپاه را تشکیل دادند، در واقع به روایت رضایی اطلاعات سپاه پیش از خود سپاه تاسیس شده است.
(کامل این پژوهش را میتوانید در سایت ما بخوانید)
#ارتش_شاهنشاهی #ارتش_جمهوری_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نام #محمد_علی_رجایی را به گونهای در جمهوری اسلامی جا انداختهاند که معلمی بود که در قبل از انقلاب مدام توسط #ساواک بازداشت و شکنجه میشد و بعد از انقلاب هم رئیس جمهور ساده زیست و مظلوم بود و توسط مجاهدین خلق مظلومانه به شهادت رسید، این در حالی است که بر طبق شواهد و اسناد رسمی که #مرکز_اسناد_انقلاب_اسلامی منتشر کرده است، رجایی کلا سه بار بازداشت شده و مجموعا ۱۵ ماه در بازداشت بوده و طولانی ترین زمان بازداشت وی ۸ ماه بوده است که با وساطت وزیر وقت آموزش و پرورش برای برگزاری امتحانات دانش آموزانش آزاد شده.
در باب #انفجار_دفتر_نخست_وزیری که به مرگ وی و باهنر ختم شده تاکنون هیچ موضع رسمی از سوی سازمان مجاهدین خلق منتشر نشده و این انفجار کار #اطلاعات_نخست_وزیری و افرادی همچون( بهزاد نبوی،حبیب الله داداشی،محمد محسن سازگارا، خسرو قنبری تهرانی و مسعود کشمیری) است، در واقع مرگ رجایی حاصل ادامه کینه و اختلافی است که نبوی از دوران زندان با رجایی داشته،اما اینکه بعد این انفجار #مسعود_کشمیری متواری شده و به اروپا رفته صرفا دال بر سندیت دست داشتن مجاهدین خلق در این انفجار شده است!
سه روز بعد از این انفجار #بهزاد_نبوی ، #محسن_سازگارا ، #خسرو_تهرانی و #حبیب_الله_داداشی بازداشت میشوند افراد دیگری نیز همچون #حسن_کامران و #تقی_محمدی ، #علی_اکبر_تهرانی ، #نادر_قوچکانلو و #بیژن_تاجیک هم احضار و بازجویی شدند ، منتهای مراتب به دلیل سلسله حوادث پیش رو و ترس از «بدنامی انقلابیون و کارگزاران جمهوری اسلامی» سید محمد موسوی خوئینیها از خمینی درخواست میکند، بازداشت شدگان آزاد شوند و انفجار به همان سازمان مجاهدین خلق نسبت داده شود که خمینی نیز موافقت کرده و همه بازداشت شدگان آزاد میشوند.
اما رجایی در همان مدت بسیار کمی که رئیس جمهور بود تا توانست جنایت کرد ، او در زمان خدمتش در #وزارت_آموزش_و_پرورش از هر که کینه داشت با برچسب ساواکی آنها را اخراج و یا بازداشت کرد،فقط در تهران بیست هزار معلم را اخراج و پاکسازی کرده بودند، اما رجایی باز هم میگفت کمه،راضی نیستم،بیشتر اخراج بکنید!
در دوران ۲۸ روزه ریاست جمهوریاش او بیش از ۱۴۰ تن از کارمندان دولت و افسران و درجه داران ارتش و شهربانی را به اتهام بازجو بودن و ساواکی بودن اعدام نمود،بیش از ۶۱ هزار کارمند و نظامی را تحت نام «بررسی ایدئولوژیک » اخراج و یا حتی بازداشت کرد، رجایی اگر چه ساده زیست بود و اقتضای آن دوران چنان ایجاب میکرد اما هرگز مظلوم و معصوم نبود، او جنایتکاری بود که فرصت نشد تا مردم به اسدالله لاجوردی درونش پی ببرند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در باب #انفجار_دفتر_نخست_وزیری که به مرگ وی و باهنر ختم شده تاکنون هیچ موضع رسمی از سوی سازمان مجاهدین خلق منتشر نشده و این انفجار کار #اطلاعات_نخست_وزیری و افرادی همچون( بهزاد نبوی،حبیب الله داداشی،محمد محسن سازگارا، خسرو قنبری تهرانی و مسعود کشمیری) است، در واقع مرگ رجایی حاصل ادامه کینه و اختلافی است که نبوی از دوران زندان با رجایی داشته،اما اینکه بعد این انفجار #مسعود_کشمیری متواری شده و به اروپا رفته صرفا دال بر سندیت دست داشتن مجاهدین خلق در این انفجار شده است!
سه روز بعد از این انفجار #بهزاد_نبوی ، #محسن_سازگارا ، #خسرو_تهرانی و #حبیب_الله_داداشی بازداشت میشوند افراد دیگری نیز همچون #حسن_کامران و #تقی_محمدی ، #علی_اکبر_تهرانی ، #نادر_قوچکانلو و #بیژن_تاجیک هم احضار و بازجویی شدند ، منتهای مراتب به دلیل سلسله حوادث پیش رو و ترس از «بدنامی انقلابیون و کارگزاران جمهوری اسلامی» سید محمد موسوی خوئینیها از خمینی درخواست میکند، بازداشت شدگان آزاد شوند و انفجار به همان سازمان مجاهدین خلق نسبت داده شود که خمینی نیز موافقت کرده و همه بازداشت شدگان آزاد میشوند.
اما رجایی در همان مدت بسیار کمی که رئیس جمهور بود تا توانست جنایت کرد ، او در زمان خدمتش در #وزارت_آموزش_و_پرورش از هر که کینه داشت با برچسب ساواکی آنها را اخراج و یا بازداشت کرد،فقط در تهران بیست هزار معلم را اخراج و پاکسازی کرده بودند، اما رجایی باز هم میگفت کمه،راضی نیستم،بیشتر اخراج بکنید!
در دوران ۲۸ روزه ریاست جمهوریاش او بیش از ۱۴۰ تن از کارمندان دولت و افسران و درجه داران ارتش و شهربانی را به اتهام بازجو بودن و ساواکی بودن اعدام نمود،بیش از ۶۱ هزار کارمند و نظامی را تحت نام «بررسی ایدئولوژیک » اخراج و یا حتی بازداشت کرد، رجایی اگر چه ساده زیست بود و اقتضای آن دوران چنان ایجاب میکرد اما هرگز مظلوم و معصوم نبود، او جنایتکاری بود که فرصت نشد تا مردم به اسدالله لاجوردی درونش پی ببرند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Telegram
ایران بریفینگ / مدیا
#امروز_در_تاریخ / امروز سالروز اعدام ٥٩ جوان مهابادی در سال ١٣٦٢ توسط جمهوری اسلامی است که بدون هرگونه محاکمه و پروسه قضایی اعدام شدند.
عمده اعدامیها زیر ١٨ سال بودند و تا کنون اجساد به خانوادههایشان تحویل داده نشده است.
متهم اصلی این قتلعام #حمیدرضا_جلاییپور فرمانده وقت مهاباد و #بهزاد_نبوی و #سعید_حجاریان هستند.
سن اکثر اعدامیها کمتر از ١٨ سال بوده است و دانشآموز دبیرستان بودهاند.
١٢خرداد ١٣٦٢، فرمانداری شهر مهاباد با انتشار اطلاعیهای، از اعدام ٥٩ جوان مهابادی خبر داد. گفته میشود که انتشار این خبر، قامت شهر را به لرزه در آورد و ساکنان آن را در بهت و حیرت فرو برد. چون اکثر اعدامیها کمتر از ١٨ سال سن داشتند و دانشآموز دبیرستان بودند.
پس از اعلام این جنایت «بلافاصله حکومت نظامی اعلام شد و کسی حق تردد در سطح شهر را نداشت. مبنای اعلام حکومت نظامی هم جلوگیری از هرگونه واکنش، اعتراض و تظاهرات احتمالی نسبت به اعدام ٥٩ نفر بود. اما مردم به خیابان آمده و بهشدت اعتراض کردند. حتی گروهی از خانوادهها برای پیگیری قضایی سرنوشت عزیزانشان بلافاصله به سوی ارومیه حرکت کرده بودند.»
آمار و اسامی موجود ٥٩ جوان مهابادی به درستی وجود ندارد اما ۴۸ نفر از آنها در زندان ارومیه محبوس بودند و ۱۱ نفر دیگر احتمال میرود در زندان تبریز نگهداری و در نهایت اعدام شدهاند.»
نکته قابل تاملی که وجود دارد، این است که مدتی بعد از اعدام ٥٩ جوان مهابادی، حکم آزادی تعدادی از آنها به خانوادههایشان ابلاغ شد که در واقع یا نشانگر پیامد فاجعهبار عدم هماهنگی مقامات زندان و مسوولان اجرای حکم بود و یا اعدام سریع این ٥٩ نفر از سر کینخواهی و انتقامجویی.»
با توجه به اتهام این زندانیها، احتمال میرود که دو موضوع دیگر نیز بر پافشاری اعدام ٥٩ نفر موثر بوده باشند؛ یکی از این عوامل، سرکوب و ایجاد رعبوحشت در میان مردم بود که ارتباط و همکاری خود با احزاب و جریانات سیاسی را قطع کنند. عامل دوم اعدام سریع، خشونتآمیز و انتقامجویانه این ٥٩ زندانی را میتوان به کشتهشدن “محمد بروجردی”، فرمانده “قرارگاه حمزه سیدالشهدا” بر اثر انفجار مینی که از سوی حزب دمکرات در جاده بین مهاباد و نقده، در نزدیکی روستای “کوسهکهریزه” کاشته بودند، برگرداند که ١٢ روز قبل از اعدام ٥٩ نفر روی داد.»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
عمده اعدامیها زیر ١٨ سال بودند و تا کنون اجساد به خانوادههایشان تحویل داده نشده است.
متهم اصلی این قتلعام #حمیدرضا_جلاییپور فرمانده وقت مهاباد و #بهزاد_نبوی و #سعید_حجاریان هستند.
سن اکثر اعدامیها کمتر از ١٨ سال بوده است و دانشآموز دبیرستان بودهاند.
١٢خرداد ١٣٦٢، فرمانداری شهر مهاباد با انتشار اطلاعیهای، از اعدام ٥٩ جوان مهابادی خبر داد. گفته میشود که انتشار این خبر، قامت شهر را به لرزه در آورد و ساکنان آن را در بهت و حیرت فرو برد. چون اکثر اعدامیها کمتر از ١٨ سال سن داشتند و دانشآموز دبیرستان بودند.
پس از اعلام این جنایت «بلافاصله حکومت نظامی اعلام شد و کسی حق تردد در سطح شهر را نداشت. مبنای اعلام حکومت نظامی هم جلوگیری از هرگونه واکنش، اعتراض و تظاهرات احتمالی نسبت به اعدام ٥٩ نفر بود. اما مردم به خیابان آمده و بهشدت اعتراض کردند. حتی گروهی از خانوادهها برای پیگیری قضایی سرنوشت عزیزانشان بلافاصله به سوی ارومیه حرکت کرده بودند.»
آمار و اسامی موجود ٥٩ جوان مهابادی به درستی وجود ندارد اما ۴۸ نفر از آنها در زندان ارومیه محبوس بودند و ۱۱ نفر دیگر احتمال میرود در زندان تبریز نگهداری و در نهایت اعدام شدهاند.»
نکته قابل تاملی که وجود دارد، این است که مدتی بعد از اعدام ٥٩ جوان مهابادی، حکم آزادی تعدادی از آنها به خانوادههایشان ابلاغ شد که در واقع یا نشانگر پیامد فاجعهبار عدم هماهنگی مقامات زندان و مسوولان اجرای حکم بود و یا اعدام سریع این ٥٩ نفر از سر کینخواهی و انتقامجویی.»
با توجه به اتهام این زندانیها، احتمال میرود که دو موضوع دیگر نیز بر پافشاری اعدام ٥٩ نفر موثر بوده باشند؛ یکی از این عوامل، سرکوب و ایجاد رعبوحشت در میان مردم بود که ارتباط و همکاری خود با احزاب و جریانات سیاسی را قطع کنند. عامل دوم اعدام سریع، خشونتآمیز و انتقامجویانه این ٥٩ زندانی را میتوان به کشتهشدن “محمد بروجردی”، فرمانده “قرارگاه حمزه سیدالشهدا” بر اثر انفجار مینی که از سوی حزب دمکرات در جاده بین مهاباد و نقده، در نزدیکی روستای “کوسهکهریزه” کاشته بودند، برگرداند که ١٢ روز قبل از اعدام ٥٩ نفر روی داد.»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from ایران بریفینگ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#عباس_امیرانتظام آذر ۵۸ بازداشت شد و بر اساس خاطراتش، ۴۵۴ روز را در انفرادی گذراند.
#عباس_امیر_انتظام با اینکه در سال ۷۵ «از زندان اخراج شد» اما پس از آن دو بار دیگر نیز به زندان رفت: در سال ۷۹ مدتی بعد از آنکه در یک مصاحبه اسدالله لاجوردی را « جلاد » خواند، و سال ۸۲ پس از انتشار مقالهای از او که در واکنش به دو لایحه محمد خاتمی نوشت: «اصلاح قانون اساسی مشکلی را حل نمیکند بلکه متمدنانهترین و دموکراتترین راه حل برپائی رفراندومی برای تعیین نوع حکومت ایران زیر نظارت نهادهای بینالمللی است».
او در آخرین روزهای حیاتش در گفتگویی ویدیویی از جنایاتی که #عباس_عبدی ، #بهزاد_نبوی و#محسن_سازگارا در زندان با دو کردند پرده برداشت و اعلامکرد نمیداند آنها را بخشیده یا نه اما فراموش نخواهد کرد…
#جمهوری_اشباح #چپهای_امنیتی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
قسمت هفتم / نکته بسیار مهم و تعیینکننده که درباره اعضای تشکیلات «فولکس واگنی» چپهای اسلامی وجود دارد، سابقه امنیتی-اطلاعاتی همهی آنهاست. جالب است که بدانید #مصطفی_تاجزاده که امروز به ظاهر اپوزیسیون درون جمهوری اسلامی محسوب میشود، سالها عضو یک تشکیلات…
قسمت هشتم / از دیگر اعضای سوار بر فولکس واگن میتوان به محسن آرمین اشاره کرد که بازجوی امنیتی اوین بود.
«اکبر براتی»، که خود عضو سازمان مجاهدین دوره اول بود، در مصاحبهای با تسنیم (۱۲ شهریور ۹۶) شرح داد که فیضالله عربسرخی، #محسن_آرمین و برخی دیگر از اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب، در همان دوران معتقد بودند که باید مثل ساواک، از متهمان بازجویی کرد. او همچنین از انحرافات فکری و عقیدتی جریان چپ سازمان مجاهدین انقلاب سخن به میان آورد:«امثال آرمین نزدیک #بهزاد_نبوی بودند اصول بازجویی نزد آنها همان اصولی است که #ساواک در رژیم سابق پیاده کرده و باید با شدیدترین رفتار با متهمان برخورد کنند و بی محابا از قدرت استفاده کردند. همین رفتار اینها باعث شد که متأسفانه برخی متهمان و خانوادههایشان به دشمنان قسم خورده نظام تبدیل شوند و در این سالها از هیچ اقدامی نسبت به ضربه زدن به نظام دریغ نکنند و از نظر بنده این بدرفتاریهای این گروه که عمدتاً تفکرات چپی داشتند، برای نظام نبود و به منظور خالی کردن عقدههایی بود که در زندگیشان داشتند و فشارهای موجود در زندگی شخصیشان را در بازجوییها تخلیه میکردند.”
براتی به نکته بسیار مهمی در ادامه همین مصاحبه اشاره کرد:«صادق نوروزی، #فیض_الله_عرب_سرخی ، (ابوالفضل) قدیانی و امثالهم بودند که در اوایل انقلاب بازجو شدند و تخلفات زیادی کردند چون برخی بازجوییها توسط بچههای مجاهدین انقلاب انجام میشد. همین اتفاقات و برخی انحرافات دیگر باعث شد که آیتالله راستی کاشانی که نماینده امام در سازمان مجاهدین انقلاب بود به دستور امام سازمان را منحل شده اعلام کند»
سوابق اطلاعاتی و امنیتی اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب (چه رسمی و چه غیررسمی) از محسن آرمین و عربسرخی تا محمد سلامتی و خسرو قنبری تهرانی کاملاً ثبت و ضبط است.
حتی افراد رده دوم جناح چپ این سازمان از قبیل #محسن_سازگارا و محسن مخملباف هم در دهه ۶۰ دارای سوابق اطلاعاتی و امنیتی بودند.
#چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
«اکبر براتی»، که خود عضو سازمان مجاهدین دوره اول بود، در مصاحبهای با تسنیم (۱۲ شهریور ۹۶) شرح داد که فیضالله عربسرخی، #محسن_آرمین و برخی دیگر از اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب، در همان دوران معتقد بودند که باید مثل ساواک، از متهمان بازجویی کرد. او همچنین از انحرافات فکری و عقیدتی جریان چپ سازمان مجاهدین انقلاب سخن به میان آورد:«امثال آرمین نزدیک #بهزاد_نبوی بودند اصول بازجویی نزد آنها همان اصولی است که #ساواک در رژیم سابق پیاده کرده و باید با شدیدترین رفتار با متهمان برخورد کنند و بی محابا از قدرت استفاده کردند. همین رفتار اینها باعث شد که متأسفانه برخی متهمان و خانوادههایشان به دشمنان قسم خورده نظام تبدیل شوند و در این سالها از هیچ اقدامی نسبت به ضربه زدن به نظام دریغ نکنند و از نظر بنده این بدرفتاریهای این گروه که عمدتاً تفکرات چپی داشتند، برای نظام نبود و به منظور خالی کردن عقدههایی بود که در زندگیشان داشتند و فشارهای موجود در زندگی شخصیشان را در بازجوییها تخلیه میکردند.”
براتی به نکته بسیار مهمی در ادامه همین مصاحبه اشاره کرد:«صادق نوروزی، #فیض_الله_عرب_سرخی ، (ابوالفضل) قدیانی و امثالهم بودند که در اوایل انقلاب بازجو شدند و تخلفات زیادی کردند چون برخی بازجوییها توسط بچههای مجاهدین انقلاب انجام میشد. همین اتفاقات و برخی انحرافات دیگر باعث شد که آیتالله راستی کاشانی که نماینده امام در سازمان مجاهدین انقلاب بود به دستور امام سازمان را منحل شده اعلام کند»
سوابق اطلاعاتی و امنیتی اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب (چه رسمی و چه غیررسمی) از محسن آرمین و عربسرخی تا محمد سلامتی و خسرو قنبری تهرانی کاملاً ثبت و ضبط است.
حتی افراد رده دوم جناح چپ این سازمان از قبیل #محسن_سازگارا و محسن مخملباف هم در دهه ۶۰ دارای سوابق اطلاعاتی و امنیتی بودند.
#چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت دهم / اسماعیل احمدی مقدم فرمانده ناجا در جریان اعتراضات ۸۸، در مصاحبهای با نشریه «رمز عبور» درباره کارکرد حلقه نبوی با محوریت #سعید_حجاریان و #سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها چنین گفت:«ضعفی که به وزارت اطلاعات وارد بود، این بود که شاکله وزارت اطلاعات، افرادی…
قسمت یازدهم / به انفجار در نخستوزیری بازگردیم ؛ در جلسه شورای امنیّت (که بعدها شورای عالی امنیت ملی شد) با انفجاری که به قتل رجایی، رئیس جمهوری، و باهنر، نخستوزیر، منجر شد، #خسرو_تهرانی یکی از کسانی بود که با مختصر جراحتی، همراه با رئیس شهربانی که جراحات بسیار داشت، به بیمارستان منتقل شد، اما خیلی زود همراه با بهزاد نبوی، معاون نخستوزیر، و #محسن_سازگارا، معاون نبوی و مسئول رادیو، دستگیر شد.
اتهامات آنها ابتدا سهلانگاری و راه دادن عوامل نفوذی به جلسه بود، اما بلافاصله از سوی عوامل اطلاعات سپاه پاسداران به جاسوسی برای شوروی متهم شدند بهویژه وقتی که پای #مسعود_کشمیری و خروجش از کشور به میان آمد.
خسرو قنبری تهرانی، محسن سازگارا، #بهزاد_نبوی به مدّت ۳ ماه بازداشت بودند،اما در نهایت با وساطت خامنه ای و مهدوی کنی نزد خمینی همگی نه تنها از زندان آزاد شدند بلکه به دستور خمینی تمام پرونده و اوراق بازجویی آنها در دستگاه پودر شد.
پرونده #انفجار_نخست_وزیری مرموز ترین پرونده جمهوری اسلامی است و از آن زمان تا بحال همواره یک سئوال بزرگ باقی مانده.
خسرو تهرانی در سال تحصیلی ۶۴-۶۳ پس از ادغام دفتر اطلاعات نخستوزیری در وزارت اطلاعات، به دانشگاه امام صادق رفت و مشغول تحصیل شد و در سال۷۲ توانست دوره کارشناسی ارشد پیوسته خود را در آن دانشگاه در رشته علوم سیاسی و معارف اسلامی، با پایاننامهاش با عنوان «ساخت روانی و جامعهشناسانه سازمان مجاهدین خلق ایران با نگاه به مباحث تکنیکی» گذراند. وی سابقه تدریس در دانشگاه تهران، دانشگاه علّامه طباطبایی، دانشکده فنون و علوم سیاسی، و حضور به عنوان پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست و معاونت آموزشی و پژوهشی مؤسسه آموزش عالی غیرانتفاعی ارشاد دماوند را نیز در کارنامه خود دارد.
محسن سازگارا مدتی بعد از وزارت صنایع مجددا به مرکز تحقیقات بازگشت و بهزاد نبوی همچنان مرد در سایه قدرت باقی ماند.
بازداشت متهمان انفجار نخست وزیری و بسته شدن بسیار عجیب و مشکوک پرونده متهمان باعث اولین شکاف در بدنه امنیتی نظام نوپا شد،بسیاری بر این باور بودند و - هنوز هستند - که این افراد جاسوس و متهم هستند، آنها از #ساواما جدا شدند و در پی تشکیل واحد اطلاعات سپاه توسط محسن و مرتضی رضایی به آن سازمان که زمانی #علی_لاریجانی نیز از مسئولان آن بود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اتهامات آنها ابتدا سهلانگاری و راه دادن عوامل نفوذی به جلسه بود، اما بلافاصله از سوی عوامل اطلاعات سپاه پاسداران به جاسوسی برای شوروی متهم شدند بهویژه وقتی که پای #مسعود_کشمیری و خروجش از کشور به میان آمد.
خسرو قنبری تهرانی، محسن سازگارا، #بهزاد_نبوی به مدّت ۳ ماه بازداشت بودند،اما در نهایت با وساطت خامنه ای و مهدوی کنی نزد خمینی همگی نه تنها از زندان آزاد شدند بلکه به دستور خمینی تمام پرونده و اوراق بازجویی آنها در دستگاه پودر شد.
پرونده #انفجار_نخست_وزیری مرموز ترین پرونده جمهوری اسلامی است و از آن زمان تا بحال همواره یک سئوال بزرگ باقی مانده.
خسرو تهرانی در سال تحصیلی ۶۴-۶۳ پس از ادغام دفتر اطلاعات نخستوزیری در وزارت اطلاعات، به دانشگاه امام صادق رفت و مشغول تحصیل شد و در سال۷۲ توانست دوره کارشناسی ارشد پیوسته خود را در آن دانشگاه در رشته علوم سیاسی و معارف اسلامی، با پایاننامهاش با عنوان «ساخت روانی و جامعهشناسانه سازمان مجاهدین خلق ایران با نگاه به مباحث تکنیکی» گذراند. وی سابقه تدریس در دانشگاه تهران، دانشگاه علّامه طباطبایی، دانشکده فنون و علوم سیاسی، و حضور به عنوان پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست و معاونت آموزشی و پژوهشی مؤسسه آموزش عالی غیرانتفاعی ارشاد دماوند را نیز در کارنامه خود دارد.
محسن سازگارا مدتی بعد از وزارت صنایع مجددا به مرکز تحقیقات بازگشت و بهزاد نبوی همچنان مرد در سایه قدرت باقی ماند.
بازداشت متهمان انفجار نخست وزیری و بسته شدن بسیار عجیب و مشکوک پرونده متهمان باعث اولین شکاف در بدنه امنیتی نظام نوپا شد،بسیاری بر این باور بودند و - هنوز هستند - که این افراد جاسوس و متهم هستند، آنها از #ساواما جدا شدند و در پی تشکیل واحد اطلاعات سپاه توسط محسن و مرتضی رضایی به آن سازمان که زمانی #علی_لاریجانی نیز از مسئولان آن بود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت یازدهم / به انفجار در نخستوزیری بازگردیم ؛ در جلسه شورای امنیّت (که بعدها شورای عالی امنیت ملی شد) با انفجاری که به قتل رجایی، رئیس جمهوری، و باهنر، نخستوزیر، منجر شد، #خسرو_تهرانی یکی از کسانی بود که با مختصر جراحتی، همراه با رئیس شهربانی که جراحات…
قسمت دوازدهم / با دستور خمینی سازمان اطلاعات و امنیت ملی را حالا نه در نخست وزیری بلکه در ساختمانی در کنار کاخ سعدآباد که پیش از آن برای گارد جاویدان بود تشکیل دادند، انفجار نخست وزیری ، انفجار اطلاعاتی جمهوری اسلامی هم بود شکاف جدی تر شده بود؛ انفجاری که به قتل رجایی، رئیس جمهوری، و باهنر، نخستوزیر، منجر شد و خسرو تهرانی، #موسی_نامجو وزیر دفاع، #یوسف_کلاهدوز قائم مقام سپاه از جمله کسانی بودند که با مختصر جراحتی، همراه با رئیس شهربانی که جراحات بسیار داشت، به بیمارستان منتقل شدند.
#ساواما تازه تاسیس شکل گرفته از واحد اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری،حفاظت اطلاعات ارتش،کمیتهها و نیروهای دادستانی بودند.
اعضای واحد اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری که اکثراً از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و دانشجویان پیرو خط امام بودند،افرادی همچون #سعید_حجاریان، #محسن_میردامادی ، #بهزاد_نبوی،مجید محمدی،محمد نعیمی پور و …. هرچند که گرایشهای رادیکال و چپگرانهای داشتند اما مشیشان با نیروهای دادستانی و کمیتهها بشدت در تضاد بود ٬آنها به فراخور حالشان که اکثراً از میان دانشجویان و تحصیلکردگان دانشگاهها بودند هرچقدر بهسوی تعقل و تشنجزدایی پیش میرفتند در مقابل کمیتهها و دادستانی بهسوی توحش و خشونتگرایی حرکت میکردند.
حجاریان از کادر ارشد اطلاعات نخستوزیری اختلافنظر این دو جریان را در مصاحبهای با عمادالدین باقی اینگونه توصیف میکند:
«… #اسدالله_لاجوردی و برخی دیگر به برخورد قانونی و به بیانیه ۱۰ مادهای دادستانی اصلاً اعتقاد نداشتند و معتقد بودند که باید برخورد قاطعی را با آن گروهها کرد و لازم نیست خیلی خودمان را به ضابطه و قانون ملزم کنیم مثلاً در رابطه با ماجرای سعادتی دوستان رفته بودند صحبت کرده بودند که وی حفظ شود و نگهداشته شود که یکمرتبه خبر آوردند آقای لاجوردی خودش کار سعادتی را تمام کرده …. رجوی به این احتیاج داشت که لاجوردی بیشتر بچههای او را بزند تا او بیشتر بتواند نیرو جذب کند و کینه و نفرت آنها را بهنظام افزایش دهد. لاجوردی هم به این احتیاج داشت که رجوی بیشتر ترور کند تا او بتواند مسئولان را توجیه کند که باید تا آخر خط رفت و نهتنها سازمان منافقین بلکه هرکسی که ذرهای دگراندیشی دارد باید جارو شود٬ این یعنی سیکل معیوب و ما بشدت در آن زمان با آن مخالف بودیم…»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#ساواما تازه تاسیس شکل گرفته از واحد اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری،حفاظت اطلاعات ارتش،کمیتهها و نیروهای دادستانی بودند.
اعضای واحد اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری که اکثراً از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و دانشجویان پیرو خط امام بودند،افرادی همچون #سعید_حجاریان، #محسن_میردامادی ، #بهزاد_نبوی،مجید محمدی،محمد نعیمی پور و …. هرچند که گرایشهای رادیکال و چپگرانهای داشتند اما مشیشان با نیروهای دادستانی و کمیتهها بشدت در تضاد بود ٬آنها به فراخور حالشان که اکثراً از میان دانشجویان و تحصیلکردگان دانشگاهها بودند هرچقدر بهسوی تعقل و تشنجزدایی پیش میرفتند در مقابل کمیتهها و دادستانی بهسوی توحش و خشونتگرایی حرکت میکردند.
حجاریان از کادر ارشد اطلاعات نخستوزیری اختلافنظر این دو جریان را در مصاحبهای با عمادالدین باقی اینگونه توصیف میکند:
«… #اسدالله_لاجوردی و برخی دیگر به برخورد قانونی و به بیانیه ۱۰ مادهای دادستانی اصلاً اعتقاد نداشتند و معتقد بودند که باید برخورد قاطعی را با آن گروهها کرد و لازم نیست خیلی خودمان را به ضابطه و قانون ملزم کنیم مثلاً در رابطه با ماجرای سعادتی دوستان رفته بودند صحبت کرده بودند که وی حفظ شود و نگهداشته شود که یکمرتبه خبر آوردند آقای لاجوردی خودش کار سعادتی را تمام کرده …. رجوی به این احتیاج داشت که لاجوردی بیشتر بچههای او را بزند تا او بیشتر بتواند نیرو جذب کند و کینه و نفرت آنها را بهنظام افزایش دهد. لاجوردی هم به این احتیاج داشت که رجوی بیشتر ترور کند تا او بتواند مسئولان را توجیه کند که باید تا آخر خط رفت و نهتنها سازمان منافقین بلکه هرکسی که ذرهای دگراندیشی دارد باید جارو شود٬ این یعنی سیکل معیوب و ما بشدت در آن زمان با آن مخالف بودیم…»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست وچهار/ افول جایگاه وزارت اطلاعات از همان ابتدا آغاز شد ، وزارت اطلاعات دو دشمن عمده داشت #چپهای_اسلامی که در واقع موسسان اصلی آن بودند؛ آنها از همان ابتدا خمینی را در راس همه امور گذاشتند چون خمینی با آنها همراه بود، اما با نظم یافتن همه امور سال…
قسمت بیست و پنجم / در آن سالها نهادهای متفاوت امنیتی نه تنها همچون ابزار یک جریان سیاسی به شمار میآمدند، بلکه گاهی با یکدیگر رقابت نیز میکردند.
در یکی از مشهورترین موارد اطلاعات کمیته که در مسائل داخلی متمرکز بود، پس از #انفجار_نخست_وزیری و کشتهشدن #محمد_علی_رجایی شماری از کارکنان دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری را، که گمان میرفت #مسعود_کشمیری با آنها همکاری داشته است بازداشت کرد و به سپاه پاسداران هم اطلاعاتی داد که افرادی همچون #بهزاد_نبوی ، #محسن_سازگارا و #خسرو_تهرانی را بازداشت کنند چون مدعی بود در کمیته این قدرت وجود ندارد.
همین موضوع در مورد سپاه پاسداران نیز تکرار شد که دست کم در اولین سالهای پس از انقلاب بیش از ارتش مورد اعتماد آیت الله خمینی و بیت او بود. این نیرو نیز به سرعت واحد اطلاعات ویژه خود را راه انداخت و از قضا در جریان دستگیری عوامل کودتای نوژه ابتکار عمل را در دست گرفت و در رأس کمیتهای قرار گرفت که کمیته بهارستان و کمیته ستاد مشترک ارتش در آن قرار داشت.
ابوالقاسم مصباحی، از اعضای وزارت اطلاعات که در سال ۱۳۷۵ از ایران فرار کرد و به عنوان شاهد و منبع مطلع در دادگاه رسیدگی به ترور رهبران حزب دموکرات کردستان (میکونوس) شهادت داد، درباره موازیکاریهای امنیتی در آن سالها میگوید: «مثلاً برای قتل پسر خواهر دو قلوی شاه در پاریس، تعقیب بنی صدر و رجوی پنج تیم مستقل از یکدیگر در عملیات شرکت داشتند و برای برنامه قتل هادی خرسندی در تابستان ۱۹۸۵ نیز در لندن دو تیم مختلف شرکت داشتند»
در حقیقت قرار بود تأسیس وزارت اطلاعات در مرداد ۱۳۶۳ پایانی باشد بر همین پراکندگی و موازیکاری چند نهاد اطلاعاتی-امنیتی.
هر چند ادغام نیروهای امنیتی به قیمت آن تمام شد که تمام رقابتها و درگیریهای بیرونی برای سالها در درون وزارت اطلاعات کشیده و برای سالها ادامه یابد اما کشمکشهای داخلی در وزارت اطلاعات در ۳۹ سالی که از عمر این نهاد میگذرد به افشای اسناد محرمانه و همین طور چند موج تصفیه انجامیده است.
موسسان #وزارت_اطلاعات قبای وزارت را برای خودشان دوخته بودند، در واقع #سعید_حجاریان هنگامی که اساسنامه وزارت را مینوشت تنها فقط مانده بود که در بخش شرائط وزیر بنویسد که «نامش هم محمد_محمدی_ری_شهری باشد» #چپهای_اسلامی در واقع سنگ بنایی را گذاشتند که جمهوری اسلامی تا ابد محتاج تفکر آنها بماند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در یکی از مشهورترین موارد اطلاعات کمیته که در مسائل داخلی متمرکز بود، پس از #انفجار_نخست_وزیری و کشتهشدن #محمد_علی_رجایی شماری از کارکنان دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری را، که گمان میرفت #مسعود_کشمیری با آنها همکاری داشته است بازداشت کرد و به سپاه پاسداران هم اطلاعاتی داد که افرادی همچون #بهزاد_نبوی ، #محسن_سازگارا و #خسرو_تهرانی را بازداشت کنند چون مدعی بود در کمیته این قدرت وجود ندارد.
همین موضوع در مورد سپاه پاسداران نیز تکرار شد که دست کم در اولین سالهای پس از انقلاب بیش از ارتش مورد اعتماد آیت الله خمینی و بیت او بود. این نیرو نیز به سرعت واحد اطلاعات ویژه خود را راه انداخت و از قضا در جریان دستگیری عوامل کودتای نوژه ابتکار عمل را در دست گرفت و در رأس کمیتهای قرار گرفت که کمیته بهارستان و کمیته ستاد مشترک ارتش در آن قرار داشت.
ابوالقاسم مصباحی، از اعضای وزارت اطلاعات که در سال ۱۳۷۵ از ایران فرار کرد و به عنوان شاهد و منبع مطلع در دادگاه رسیدگی به ترور رهبران حزب دموکرات کردستان (میکونوس) شهادت داد، درباره موازیکاریهای امنیتی در آن سالها میگوید: «مثلاً برای قتل پسر خواهر دو قلوی شاه در پاریس، تعقیب بنی صدر و رجوی پنج تیم مستقل از یکدیگر در عملیات شرکت داشتند و برای برنامه قتل هادی خرسندی در تابستان ۱۹۸۵ نیز در لندن دو تیم مختلف شرکت داشتند»
در حقیقت قرار بود تأسیس وزارت اطلاعات در مرداد ۱۳۶۳ پایانی باشد بر همین پراکندگی و موازیکاری چند نهاد اطلاعاتی-امنیتی.
هر چند ادغام نیروهای امنیتی به قیمت آن تمام شد که تمام رقابتها و درگیریهای بیرونی برای سالها در درون وزارت اطلاعات کشیده و برای سالها ادامه یابد اما کشمکشهای داخلی در وزارت اطلاعات در ۳۹ سالی که از عمر این نهاد میگذرد به افشای اسناد محرمانه و همین طور چند موج تصفیه انجامیده است.
موسسان #وزارت_اطلاعات قبای وزارت را برای خودشان دوخته بودند، در واقع #سعید_حجاریان هنگامی که اساسنامه وزارت را مینوشت تنها فقط مانده بود که در بخش شرائط وزیر بنویسد که «نامش هم محمد_محمدی_ری_شهری باشد» #چپهای_اسلامی در واقع سنگ بنایی را گذاشتند که جمهوری اسلامی تا ابد محتاج تفکر آنها بماند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در انفجار نخست وزیری که به مرگ رجایی، رئیس جمهور، و باهنر، نخستوزیر، منجر شد، #خسرو_تهرانی ، همراه با بهزاد نبوی، معاون نخستوزیر، حبیب الله داداشی ، #محسن_سازگارا، معاون نبوی و مسئول رادیو و تعداد دیگری از اعضای اطلاعات نخست وزیری دستگیر شدند.
اتهامات آنها ابتدا سهلانگاری و راه دادن عوامل نفوذی به جلسه بود، اما بلافاصله از سوی اطلاعات سپاه پاسداران به جاسوسی برای شوروی و جسد سازی برای کشمیری به منظور تسهیل برای خروج #مسعود_کشمیری از کشور متهم شدند.
خسرو قنبری تهرانی، محسن سازگارا، #بهزاد_نبوی بین یک تا ۳ ماه بازداشت بودند،آنها در بخشی از اعترافاتشان حتی به شنود دفتر رجایی، کمک به خروج اسناد محرمانه از نخست وزیری ، تلاش برای درگیر شدن ایران در جنگ با افغانستان و حتی برنامه ریزی برای قتل سید احمد خمینی و روح الله خمینی نیز اعتراف کردند.
بلافاصله با شروع اعتراف این متهمان در زندان ،بیش از ۱۳۰ نماینده مجلس و مسئولان وقت دولت، با استعفا و تحصن در مجلس خواستار آزادی متهمان و مختومه شدن پرونده شدند، افرادی همچون هادی غفاری، سید محمد خاتمی، صادق خلخالی، عبدالکریم سروش ، علی اکبر محتشمی، مسعود روغنی زنجانی، عطالله مهاجرانی، محمد هاشمی رفسنجانی، مرتضی حاجی و…
در نهایت با وساطت خامنهای و سید محمد موسوی خوئینیها نزد خمینی همگی نه تنها از زندان آزاد شدند بلکه به دستور خمینی تمام پرونده و اوراق بازجویی آنها در دستگاه پودر شد.
پرونده #انفجار_نخست_وزیری مرموز ترین پرونده جمهوری اسلامی است و از آن زمان تا بحال همواره یک سئوال بزرگ باقی مانده.
جالب اینجاست تمامی تحصن کنندگان و امضاکنندگان نامه، در تمامی دولتهای رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی حضور داشتند اما در دولت رئیسی در محاق بودند.
یکی از دهها دلیلی هم که همواره برای مرگ مشکوک رجایی ، باهنر و بهشتی عنوان میشود آن است که اینها راه را برای ورود بسیاری از نیروهایی که این روزها اصلاح طلب و آن روزها خط امامی خوانده میشدند به عرصه قدرت در جمهوری اسلامی تنگ کرده بودند.
در انتخابات گذشته نیز اکثر این اسامی محجور افتاده در دولت رئیسی باز مجددا از حامیان مسعود پزشکیان بودند و هر کدام به نحویی در تبلیغ دولت او نقش داشتند،حالا به نظر میرسد مجددا حامیان انفجار نخست وزیری و مغضوبان رئیسی دوباره به صحنه آمدهاند.
هرچقدر در حوادث انفجار نخست وزیری و #مرگ_رئیسی دقت کنیم تشابهات فراوانی بین این دو حذف رئیس جمهور خواهیم یافت .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اتهامات آنها ابتدا سهلانگاری و راه دادن عوامل نفوذی به جلسه بود، اما بلافاصله از سوی اطلاعات سپاه پاسداران به جاسوسی برای شوروی و جسد سازی برای کشمیری به منظور تسهیل برای خروج #مسعود_کشمیری از کشور متهم شدند.
خسرو قنبری تهرانی، محسن سازگارا، #بهزاد_نبوی بین یک تا ۳ ماه بازداشت بودند،آنها در بخشی از اعترافاتشان حتی به شنود دفتر رجایی، کمک به خروج اسناد محرمانه از نخست وزیری ، تلاش برای درگیر شدن ایران در جنگ با افغانستان و حتی برنامه ریزی برای قتل سید احمد خمینی و روح الله خمینی نیز اعتراف کردند.
بلافاصله با شروع اعتراف این متهمان در زندان ،بیش از ۱۳۰ نماینده مجلس و مسئولان وقت دولت، با استعفا و تحصن در مجلس خواستار آزادی متهمان و مختومه شدن پرونده شدند، افرادی همچون هادی غفاری، سید محمد خاتمی، صادق خلخالی، عبدالکریم سروش ، علی اکبر محتشمی، مسعود روغنی زنجانی، عطالله مهاجرانی، محمد هاشمی رفسنجانی، مرتضی حاجی و…
در نهایت با وساطت خامنهای و سید محمد موسوی خوئینیها نزد خمینی همگی نه تنها از زندان آزاد شدند بلکه به دستور خمینی تمام پرونده و اوراق بازجویی آنها در دستگاه پودر شد.
پرونده #انفجار_نخست_وزیری مرموز ترین پرونده جمهوری اسلامی است و از آن زمان تا بحال همواره یک سئوال بزرگ باقی مانده.
جالب اینجاست تمامی تحصن کنندگان و امضاکنندگان نامه، در تمامی دولتهای رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی حضور داشتند اما در دولت رئیسی در محاق بودند.
یکی از دهها دلیلی هم که همواره برای مرگ مشکوک رجایی ، باهنر و بهشتی عنوان میشود آن است که اینها راه را برای ورود بسیاری از نیروهایی که این روزها اصلاح طلب و آن روزها خط امامی خوانده میشدند به عرصه قدرت در جمهوری اسلامی تنگ کرده بودند.
در انتخابات گذشته نیز اکثر این اسامی محجور افتاده در دولت رئیسی باز مجددا از حامیان مسعود پزشکیان بودند و هر کدام به نحویی در تبلیغ دولت او نقش داشتند،حالا به نظر میرسد مجددا حامیان انفجار نخست وزیری و مغضوبان رئیسی دوباره به صحنه آمدهاند.
هرچقدر در حوادث انفجار نخست وزیری و #مرگ_رئیسی دقت کنیم تشابهات فراوانی بین این دو حذف رئیس جمهور خواهیم یافت .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from ایران بریفینگ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#عباس_امیرانتظام آذر ۵۸ بازداشت شد و بر اساس خاطراتش، ۴۵۴ روز را در انفرادی گذراند.
#عباس_امیر_انتظام با اینکه در سال ۷۵ «از زندان اخراج شد» اما پس از آن دو بار دیگر نیز به زندان رفت: در سال ۷۹ مدتی بعد از آنکه در یک مصاحبه اسدالله لاجوردی را « جلاد » خواند، و سال ۸۲ پس از انتشار مقالهای از او که در واکنش به دو لایحه محمد خاتمی نوشت: «اصلاح قانون اساسی مشکلی را حل نمیکند بلکه متمدنانهترین و دموکراتترین راه حل برپائی رفراندومی برای تعیین نوع حکومت ایران زیر نظارت نهادهای بینالمللی است».
او در آخرین روزهای حیاتش در گفتگویی ویدیویی از جنایاتی که #عباس_عبدی ، #بهزاد_نبوی و#محسن_سازگارا در زندان با دو کردند پرده برداشت و اعلامکرد نمیداند آنها را بخشیده یا نه اما فراموش نخواهد کرد…
#جمهوری_اشباح #چپهای_امنیتی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM