ایران بریفینگ
6.12K subscribers
14.2K photos
24.1K videos
26.7K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
ایران بریفینگ
روایت۹۵/ محمد علی رجایی : درزندان، ما به گروههای مختلفی تقسیم شده بودیم. من و آقای #بهزاد_نبوی و حدود چهل نفر دیگر از برادرها با هم تشکیل یک گروه داده بودیم کـه بـه اطـاق چهـاری معروف بودیم. در آنجا مجاهدین و یک گروه دیگری هم بودند که به غیر مذهبی‌ها معروف…
روایت ۹۶/ کتاب جنگجویان اسلام، تحقیقات کنت کاتزمن:
... یک رابطه کمتر شناخته شده و‌ عجیب بـین مجاهـدین خلـق .... از مطالعـه دقیـق زندگینامه دو نفری بدست آمده است که در تشکیل سپاه از نقش‌هـای بـسیار اساسـی برخوردار بوده‌اند. یکی از ایـن دو، #بهـزاد_نبـوی سخنگوی دولت و‌ وزیـر صـنایع سـنگین بـین سـالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۹ و دیگری #محسن_رضایی فرمانـده سـپاه از سـال ۱۹۸۱ بوده‌اند.
بهزاد نبوی در زندگینامه خود پس از پرداختن به فعالیتهایش در سه زمان جبهه ملی غیر مسلحانه که برضد شاه عمل می‌کرد، راجع به تصمیم‌گیـری‌اش در ایجـاد درگیری مسلحانه بر ضد شاه صحبت می‌کند. همانند #عباس_دوزدوزانی، نبوی نیز در حدود سال ۱۹۷۰ به سازمان مجاهدین خلق پیوست، چرا که بنـا بـه اعتـراف خودش، او مجذوب جناح چپ، ضد امپریالیست و چارچوب اسلامی و ممارست ایـن گروه، در درگیری مسلحانه شده بود.
نبوی در تفسیر بعدی خود یک نقطه عطف کلیدی را در رابطه با جناح نظـامی غیر روحانی ائتلاف انقلاب اسلامی آشکار می‌سازد. وی به توضیح این مسئله می‌پردازد که چگونه در حالی که وی در زندان به سر می‌برده است، به جهت تأکید و پافشاری مجاهدین خلق بر روی ایدئولوژی مارکسیستی نسبت بـه ایـدئولوژی اسـلامی، از ایـن سازمان جدا شده است. نبوی به توصیف این مسئله می‌پردازد که چگونه این شکاف بین رهبریت مجاهدین خلق و آنهایی که چون نبوی مارکسیـسم را مردود شمرده و بر ایدئولوژی اسلامی تأکید داشتند، گسترش یافت ...آنچنانکه بعداً نشان خواهیم داد، این شکاف کـه آغـاز آن، در زنـدانهای شـاه بـود؛ از همکـاری تاکتیکی بین مجاهدین خلق و اعضای سابقش جلوگیری نکرد. متشابها در یک مصاحبه، فرمانده سپاه پاسداران محسن رضایی نیز به توصیف این شکاف در گروه چپی غیرروحانی مسلح مخـالف شـاه پرداخـت. وی توضـیح می‌دهد که به هنگام اختلاطی شدن مجاهدین خلق یعنی به هنگام شروع تلفیق ایدئولوژی مارکسیستی و اسلامی از سوی این گروه، وی نیز از این سازمان جدا گشت.
نظامیان اسلامی، که از مجاهدین خلق جدا گشتند؛ بعدها مهمتـرین خلـف سـپاه یعنی مجاهدین انقلاب اسلامی را شکل دادند.
گزارشی ویژه از تحلیل مطبوعات ایران بر روی #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی که همان اعضای سابق #سازمان_مجاهدین_خلق بوده اند، مؤید تحلیل‌های بعمـل آمده از ایـن زندگینامـه و زندگینامـه‌هـای دیگـر اسـت …
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
روایت ۹۶/ کتاب جنگجویان اسلام، تحقیقات کنت کاتزمن: ... یک رابطه کمتر شناخته شده و‌ عجیب بـین مجاهـدین خلـق .... از مطالعـه دقیـق زندگینامه دو نفری بدست آمده است که در تشکیل سپاه از نقش‌هـای بـسیار اساسـی برخوردار بوده‌اند. یکی از ایـن دو، #بهـزاد_نبـوی سخنگوی…
روایت ۹۷/ سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در ۷ فروردین ۱۳۵۸ با به هم پیوستن ۷ گروه اسلام‌گرای مخالف نظام پیشین شکل گرفت که همگی سابقه مبارزه نظامی داشتند.
اگر چه این گروه‌ها تا قبل از پیروزی انقلاب ارتباط تشکیلاتی چندانی با هم نداشتند، اما وجود هدف مشترک مقابله با خطراتی که نظام نوپا را تهدید می‌کرد، و ارتباط اندام وار آنان با #بهزاد_نبوی و یا #محسن_رضایی آن‌ها را به اتحاد با یک‌دیگر سوق داد، انشعاب و سپس دشمنی با #سازمان_مجاهدین_خلق نیز دیگر وجه اشتراک اعضای این سازمان بود که حتی در نام سازمان نیز تجلی پیدا کرد و اصلی‌ترین هدف از تشکیل این سازمان نیز بود. تنها تفاوت نام این دو سازمان جایگزینی کلمه «خلق» با کلمه «انقلاب اسلامی» بود.
هفت گروه بنیان‌گذار این سازمان عبارت بودند از؛
▪️گروه امّت واحده
▪️گروه توحیدی بدر
▪️گروه توحیدی صف
▪️گروه فلاح
▪️گروه فلق
▪️گروه منصورون
▪️گروه موحدین
کهنه سربازان مجاهدین انقلاب اسلامی، یعنی چریکهایی که سـالها بـر ضد شاه جنگیدند و بسیاری از آنها در سـازمان آزادیـبخش فلـسطین در لبنـان آموزش دیده بودند؛ نه فقط قبل از خلال انقلاب، در برابر نیروهای شاه به مبارزه پرداختند؛ بلکه پس از فروپاشی رژیـم پهلوی نیـز در امنیـت بخـشیدن اوضـاع بـه خمینی کمک رساندند.
بهزاد نبوی کـه از بنیانگـذاران مجاهدین انقلاب اسلامی است، قبـل از همکـاری بـا دولـت، بـه یکـی از کمیتـه‌هـای پاسداران انقلاب تهران پیوست .... جانشین فرماندهی و وزیر اسـبق سـپاه #علی_شمخانی ، یکی دیگر از اعضای مجاهـدین انقـلاب اسـلامی بـود. قبـل ازآنکـه رضـایی فرماندهی کل سپاه را در ۱۳۶۰ به عهده گرفت و شـمخانی جانـشین وی گـردد.
پس از سقوط بازرگان، محمد علی رجایی بـا وجـودمخالفت #ابوالحسن_بنی_صدر، به پست نخست وزیری، راه یافت .... رجایی که خود نیز یکی از اعضای این سازمان و رهبر گروه امت واحده بود، پس از رسیدن به نخست وزیری نبـوی را بعنوان مشاور امور اجرایی کابینه خود، تعیین نمود.
نبوی و رجایی که در زندان با یکدیگر آشنا شده بودند، راه را برای ورود اغلب اعضای این سازمان به اداره نخست وزیری تسهیل کردند.
محمد سـلامتی هم سلولی نبوی و از دیگر بنیانگذاران سازمان، بعنوان وزیر مشاور در امور کار به کابینه راه یافت و سعید حجاریان، خسرو تهرانی و مصطفی تاج‌زاده در #اطلاعات_نخست_وزیری مشغول شدند.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
روایت۱۰۵/ بهزاد نبوی الان سعادت آباد تهران زندگی می‌کند. که فکر کنم از زمان ابتدای وزیر شدنش در صنایع سنگین تا حالا باشد، خانه‌هایی که به خانه‌های بنی صدری مشهور است، در دولت بنی صدر خانه‌های مثل همین طرح مسکن مهر ساخته شد،قبل از آن هم می‌گفت که منزل پدری‌اش،…
روایت ۱۰۶/ کتاب خاطرات مرتضی الویری:
... در روز ۲۲ بهمن، دیگر همه کلانتریها به تصرف مردم درآمده بود ...شکل
گرفتن کمیته‌ها نیز خودجوش بود؛ یعنی هر جا که مردم، سلاحی به دستشان می‌رسید؛ در مسجد همان محل، کمیته‌ای تشکیل می‌دادند. بدین ترتیب هیچ کنترلی روی کمیته‌ها وجود نداشت،حتی نمی‌دانستیم که چند کمیته وجود دارد و چه تعداد اسلحه به دست مردم افتاده است؟ این وضع، فرصت خوبی به افراد ناصالح داد کـه در آن آشفته بازار، نقشه‌های شیطانی‌شان را عملی سازند، و این که بتواننـد در مساجد رخنه کنند و مسئول کمیته برخی از مساجد شوند. پـس از پیـروزی انقـلاب، می‌دیدیم که هنوز خطر ضدانقلاب وجـود دارد؛ بنـابراین بـا اشخاصـی کـه در کمیتـه استقبال از امام آشنا شده بودیم، به این تصمیم رسیدیم که تشکلی به وجود بیاوریم و بتوانیم جلوی #سازمان_مجاهدین_خلق و #چریکهای_فدایی_خلق بایستیم. هفت گروه بودیم که در کمیته استقبال از امام شرکت داشتیم:
▪️گروه بدر که بچه‌های شهرری و علی عسگری جزو آنها بودند.
▪️گروه فلق که بچه‌های خارج از کشور بودند؛ از قبیل آقای حسن واعظی #مصطفی_تاج_زاده و…
▪️گروه منـصورون کـه اشـخاص مهم آن آقـای #محسن_رضایی_میرقائد ، حسین علم الهدی و... بودند.
▪️گروه صف که اشخاص شاخص آن #محمد_بروجردی ، حسین صـادقی، اکبـر براتـی و فردی به نام اباذر بودند.
▪️گروه امت واحده که بچه‌های زندان بودند، از قبیل: #بهزاد_نبوی، #محمد_سلامتی و پرویز قدیانی و #محمد_علی_رجایی
▪️گروه موحدین
▪️گروه فلاح که  محمد رضوی، حسن منتظر قائم، #حسین_شیخ_عطار ، و دیگران...
بدین ترتیب، تصمیم گرفتیم گروههای هفتگانـه فـوق را در هـم ادغـام کـرده و تشکیلاتی را جهت گسترش و تداوم انقلاب اسلامی سـامان دهـیم شـرط لازم بـرای عضویت در این تشکل تبعیت و پذیرش رهبری امام خمینـی بود. پس از جلسات متعدد، سرانجام نام #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی برای این تشکیلات برگزیده شد.
...چریکهای فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق،سوءاستفاده کردند و مقدار زیادی اسلحه، در خانه‌های تیمی‌شان انبـار کردنـد،این وضع ما را نگران ساخت که به اتفاق آقای بهزاد نبوی نامه‌ای تهیه کردیم و به امام رساندیم که شـکل‌گیـری فعلـی کمیته‌ها، بسیار ناهماهنگ است ما آمادگی داریم یک کمیته مرکزی تشکیل دهیم و کمیته‌های دیگر را تحت مرکزیت این کمیته نظم بدهیم.
ادامه دارد..!
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
🔖 روایت ۱۱۲/ روزنامه سیاست روز، دوشنبه ۱۳۸۰/۴/۲۵ : ...در اوایل آغاز کار #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی برخی اعضاء بر سر انتشار اطلاعیه به مناسبت روز کـارگر، اخـتلاف نظـر داشـتند. مخـالفین صـدور ایـن اطلاعیـه، ادعـا می‌نمودند که صدور چنین بیانیه‌ای، نشانگر…
🔖 روایت۱۱۳/ [اختلاف بین بنی‌صدر و رجوی منجر به جدایی فیروزه، دختر #ابوالحسن_بنی_صدر از #مسعود_رجوی گردید.
با شکست این ازدواج سیاسی که با برنامه و در جهـت جـذب جوانان از تهران تا پاریس شده بود، رجـوی بلافاصله ازدواج سیاسی دیگری کرد این اقدام که با انتقال همسر رسمی سید مهدی ابریشمچی مریم قجر عضدانلو به مسعود رجوی صورت گرفت، در داخل سازمان، به ارتقاء ایدئولوژیک معروف گردید که در آن، دین و سیاست به مسخره گرفته شده بود]

روزنامه لوموند ۱۹ فروردین ۱۳۶۴ :
سیاسی‌ترین اقدام سازمان مجاهدین خلق،ازدواج مسعود رجوی بـا همسر مهدی ابریشمچی است .ایـن ازدواج، سر و صدای زیادی بین هواداران سازمان ایجادکرده.

بخش فارسی رادیو آمریکا درباره این ازدواج گفت:
یک اعلامیه ۱۴ صفحه‌ای از سوی دفتر سیاسی و کمیته مرکزی #سازمان_مجاهدین_خلق در پـاریس انتـشار یافـته که ازدواج مسعود رجوی و مریم قجرعضدانلو را بعنوان اقدامی انقلابی و تاریخی بـرای تـضمین آزادی زن و اسـتقلال ایـران توصـیف کـرد...مریم عضدانلو که ۲۷ ژانویه از سوی مسعود رجوی بعنوان همردیف فرمانده اول سازمان معرفی شد، تا ۱۵ روز پیش،همسر قانونی مهدی ابریشمچی بود…]
[جالب است بدانید در تمامی اسناد موجود در سایت رسمی سازمان امروز دیگر خبری از آن بیانیـه ۱۴ صفحه‌ای که به امضای ۶۰ نفر از سران این سازمان رسیده بود نیست]
توجیه آن اعلامیه، چنین بود که باید اتحاد روحی و جسمی بـین دو فرمانده اول ایجاد می‌شد،در آن اعلامیه اقدام ابریشمچی،شوهر مریم حماسه‌ای بی‌نظیر توصیف شده بود،ابریشمچی در صفحه آخر آن بیانیه نوشته بود: بـا تمامی ظرفیت درک ایدئولوژیکی‌ام، از اینکه افتخار شرکت در چنین تصمیم‌گیری مبارزه عقیدتی، نصیبم شده،خدا را سپاسگزارم]

روزنامه لوموند۱۰ فروردین ۱۳۶۴:
تـا سـه هفتـه پـیش، مریم همسر ابریشمچی بود و تا چهار هفته قبل فیروزه بنی‌صدر را فیـروزه رجوی می‌نامیدند، اما در ۱۸ اسفند سال ۶۴ اعلام شد که حالا خانم عضدانلو با این ازدواج مریم رجوی نامیده می‌شود…برای توجیه هواداران و برای اینکه دشواری ازدواج مسعود و مریم برطرف شود، ابریشمچی اعلام کرده که صددرصد داوطلبانه اقـدام بـه جـدایی از مریم نموده، تا تحقق رشد ایدئولوژیکی و انقلابی‌با گسستن رشته پیوند، عمل شود، این اقدام حتی از نظر شرع اسلام هم حرام است که زنی بلافاصله پس از جدایی با مرد دیگری ازدواج‌ نماید…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
🔖روایت ۱۱۴/ روزنامه بنیان،مصاحبه سعید حجاریان چهارشنبه ۱۳۸۰/۱۲/۲۲: اخیرا #تراب_حق_شناس کـه جـزو جریـان تغییـر ایدئولوژی در سال ۵۴ بود، به همراه همسرش #پوران_بازرگان نامه‌ای علیه رجوی منتشر کرده که سالها نـان ایـن ترورها را خورده‌ای و حالا می‌خواهی چوبش را…
🔖روایت۱۱۵/ روزنامه بنیان چهارشنبه ۱۳۸۰/۱۲/۲۲، مصاحبه سعید حجاریان:
…قرار بود، زندان‌های ما، محل آموزشی و بازسازی باشد، قرار بود، مخالفان خود راتحمل کنیم،اما امروز، مخالف را ماه‌ها و بلکه بیش از یک سال، در حبس انفرادی نگـه می‌داریم. پیش از آنکه جرمش به اثبات رسیده باشد، برای گرفتن اقرار شکنجه می‌کنند و اسم آن را تعزیر می‌گذارند.

مصاحبه با سرتیپ مهدی منتظری، از دانشجویان پیروخط امام و‌ بعدها فرمانده حفاظت اطلاعات ارتش:
…زمانی که در اوین بودیم، غالباً بچه‌های مجاهدین انقـلاب، تنها بازجوهای موفـق و مورد اعتماد بودند، مثل ذوالقدر،نجات و الویری و آرمین، جالبه اتفاقا #محسن_آرمین که از #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی بود بازجوی برادرش بود که از اعضای #سازمان_مجاهدین_خلق بود دقیق یادمه آرمین شخصاً برادرش را تعزیر می‌کرد تا اطلاعات بدست بیاره... آخر سر هم فکر کنم اعدام شد.
روزنامه سلام، مصاحبه با محسن آرمین ،دوشنبه ۱۳۷۸/۳/۳۱:
به اعتقاد بنده برای مردم ما هیچ چیـز، زیبـاتر، شیرین‌تر،امنیت بخشتر و اعتمادآفرین‌تر از این نیست که نهادهای حکومتی بجای تهدید و خط و نشان کشیدن و نفی صریح رأی شصت میلیون انسان در برابر ۶ تن کـه معنـایی جز تحقیر و توهین ندارد، در برابر انتقادها، مسئولانه رفتار کند..[اشـاره او به شورای نگهبان است]
هفته‌نامه یا لثارات الحسین ۱۳۷۹/۷/۲۷ روح الله حسینیان:
من خودم، با اینها چندین مرتبه در مقاطع تاریخ‌های مختلف درگیرشدم. یک عده از اینها که الان شدند اصلاح‌طلب مثل موسوی اردبیلی و خلخالی چند وقت پیش، رفته بودند خدمت آقا گفته بودند: آقا بگویید، جلوی خـشونت را بگیرنـد،آقـا هم خندیده و گفته آقای خلخالی، شما دیگرخواهش می‌کنم، چیزی نفرمائید.خشونت یعنی همین آقای #فریدون_وردی_نژاد مدیر خبرگزاری جمهوری اسلامی، که هیچ کس نمی‌داند در اوین جه کرده همین آقای #علی_ربیعی یا همان عباد، من که با شما همکار بودم. من بارها با شما سر خشونت‌تان با متهمین درگیر شدم.
آقای محسنی اژه‌ای به خاطر خشونت همین آقای عباد در اوین با متهمین استعفا داد و رفت، این‌ها حالا آمده‌اند؛ شعار ضد خشونت سر می‌دهند. واقعاً انـسان نمی‌داند قـسم حضرت عباس را باور کند یا دم خروس را؟
#جمهوری_اشباح
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
⭐️روایت۱۵۰/ روزنامه رسالت،چهارشنبه ۱۳۸۰/۳/۱۶: در حالی که اظهارات آقاجری در میتینگ حمایت از خاتمی با کف زدن‌های ممتد حضار همراه می‌شد، وی گفت: راه حل مشکلات، ساختار قدرت یگانـه دموکراتیک یعنی جمهوریت است… روزنامه خبر،یکشنبه ۱۳۷۹/۱۰/۱۱: عضو شورای مرکزی #س…
⭐️روایت۱۵۱/ در فصل گذشته از نام‌هایی گفتیم که در میان بحث شرح دقیقشان‌میسر نبود، حالا مروری کوتاه داریم بر نام‌هایی که تاکنون گفته‌ایم؛
پوران دخت بازرگان متولد مشهد پوران، سه برادر و سه خواهر داشت. پدر وی از بازرگانان اهل اردبیل بود.
در سال ۱٣۴۰، در کنگره سراسری انجمن های اسلامی دانشجویان که تحت تأثیر افکار #مهدی_بازرگان بود و در تهران برگزار شد، پیام دانشجویان مشهد توسط #پوران_بازرگان خوانده شد. پس از اخذ لیسانس در مشهد وی برای ادامه تحصیل در رشته کارشناسی ارشد در سال ۱٣۴۲ به تهران آمد. در این دوران برادر کوچکتر وی، منصور بازرگان در ارتباط با برخی اعضای نهضت آزادی که بعدها سازمان مجاهدین خلق ایران را بنیاد گذاشتند قرار داشت. در این دوران، برادر پوران و برخی از رهبران آینده سازمان مجاهدین خلق، از جمله محمد حنیف نژاد و سعید محسن دوره نظام وظیفه شان را می‌گذراندند. پس از بازگشتِ محمد حنیف نژاد، و سعید محسن از سربازی و گرد هم آمدن افراد همفکر دیگر برای تشکیل محفلی که بعد ها به سازمان مجاهدین خلق ایران تبدیل شد، پوران بازرگان یکی از نخستین افراد آن بود،در واقع، وی اولین عضو زن در #سازمان_مجاهدین_خلق به شمار می رود. پس از تأسیس دبیرستان دخترانه رفاه آنگونـه کـه در بازجوئیهای #محمد_علی_رجایی دیده می‌شود، توسـط رجـایی بـه مـدیریت دبیرستان معرفی و مشغول به کار گردید.
سال ۱٣۴٨، با محمد حنیف نژاد ازدواج کرد و در سال ۱۳۵۲ در رابطه با قضایای مربوط به مجاهدین، مخفی و متواری شد. این میان پوران بازرگان با جذب تعدادی از دختران و زنان به سازمان مجاهدین نقش مهمی داشت.
پوران دخت پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فرانسه پناهنده گردید.
۱۲ اردیبهشت ۱٣۶۱خواهر بزرگ پوران، ایران بازرگان با ۵۷ سال سن به همراه دخترش فرشته ازهدی در حمله به خانه تیمی یوسف آباد سازمان مجاهدین کشته شد و دو هفته بعد خواهر کوچکتر پوران، توران بازرگان در درگیری مسلحانه در بلوار کشاورز تهران با ماموران #اطلاعات_نخست_وزیری کشته شد،در عملیات موسوم به فروغ جاویدان سازمان مجاهدین خلق نیز که در تیر ماه ۱٣۶۷ انجام شد برادر کوچکتر پوران و یکی از برادر زاده هایش کشته شدند و خود پوران نیز در اواخر سال ۱٣٨۵بر اثر بیماری در پاریس درگذشت.
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
⭐️روایت۱۵۱/ در فصل گذشته از نام‌هایی گفتیم که در میان بحث شرح دقیقشان‌میسر نبود، حالا مروری کوتاه داریم بر نام‌هایی که تاکنون گفته‌ایم؛ پوران دخت بازرگان متولد مشهد پوران، سه برادر و سه خواهر داشت. پدر وی از بازرگانان اهل اردبیل بود. در سال ۱٣۴۰، در کنگره…
⭐️روایت۱۵۲ / در فصل گذشته از نام‌هایی گفتیم که در میان بحث شرح دقیقشان‌میسر نبود، حالا مروری کوتاه داریم بر نام‌هایی که تاکنون گفته‌ایم؛
محمد عطریانفر متولد ۱۳۳۲ اصفهان. سردبیراسبق روزنامه همشهری. در کیهان دوره محمـد خـاتمی ۲ سـال عـضو شـورای سـردبیری بـود. ازسـال ۱۳۶۴ تـا ۱۳۶۸ مشاور عالی وزیر کشور و از آن تاریخ ۴ سال معاونت سیاسی وزارت کشور راعهدهدار بود. عضو شورای فرهنگ عمومی کشور، عضو مؤثر کارگزاران سـازندگی، شـورای شـهر و دارای مهندسی شیمی پالایش از دانشگاه صنعتی شریف می‌باشد. در سوابق امنیتـی او عضویت در #اطلاعات_نخست_وزیری و فرماندهی #سازمان_حفاظت_اطلاعات #نیروی_انتظامی به چشم می‌آید.
#محمد_عطریانفر عضو #حزب_کارگزاران_سازندگی است او در دولت اول #اکبر_هاشمی_رفسنجانی ، معاون سیاسی وزیر کشور و دبیر شورای امنیت شد.
در پی انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ عطریانفر دستگیر شد،اما چون اعتراف کرد، مدت زیادی در زندان نبود.
نام خانوادگی عطریانفر مترادف نام دیگری هم هست؛ زهره، خواهرش که اکنون از اعضای ارشد #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران است.نام #زهره_عطریان‌فر با ماجرای دیگری در تاریخ ایران هم گره خورده؛ #انفجار_حزب_جمهوری_اسلامی در هفتم تیر ۱۳۶۰ و همسر زهره #جواد_قدیری.
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔖روایت۱۵۳ / در فصل گذشته از نام‌هایی گفتیم که در میان بحث شرح دقیقشان‌ میسر نبود، حالا مروری کوتاه داریم بر نام‌هایی که تاکنون گفته‌ایم؛
اگرچه در #انفجار_دفتر_حزب_جمهوری_اسلامی در ۷ تیر ۱۳۶۰ نام #علی_کلاهی به عنوان عامل انفجار برده می‌شود اما نام‌های #جواد_قدیری و #زهره_عطریان‌_فر همسرانی که هر دو‌عضو سازمان بوده‌اند و از طراحان این انفجار هستند نیز مطرح است.
«محمد جواد قدیری کفرانی» یا «محمدجواد قدیری مدرس»، با نام تشکیلاتی «علی سعادتی»، متولد سال ۱۳۲۹ در اصفهان، در یک خانواده روحانی در اصفهان زاده شد.
او فرزند شیخ علی قدیری، از علمای به نام حوزه علمیه اصفهان بود. برادر او، آیت الله محمدحسن قدیری، از فقها و یاران قدیمی خمینی بود که تا زمان مرگ وی در هیات استفتائات خمینی عضویت داشت.
جواد قدیری، قبل از ورود به دانشگاه صنعتی در اواخر دهه ۴۰، چند سالی طلبه حوزه بود و به گواه کسانی که قدیری را می شناختند، از جمله #عزت_شاهی او جوانی به شدت مذهبی و اهل مطالعه بود و یکی از باسوادترین  اعضای سازمان منافقین محسوب می شد.
زمانی که او وارد دانشگاه شد طیفی از برجسته ترین اعضای اولین #سازمان_مجاهدین_خلق، از جمله مجید شریف واقفی(که دانشگاه صنعتی بعد از انقلاب به نام او شد) در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند. قدیری از طریق «کاظم ذوالانوار» در ارتباط با سازمان قرار گرفت و به یک عنصر تشکیلاتی تبدیل شد.
گفتنی است که یکی دیگر از دوستان نزدیک او در دانشگاه، «محمد عطریانفر» بود که خود در ارتباط با سازمان قرار داشت و دوست صمیمی شریف واقفی بود.
عطریانفر بعد از انقلاب از طریق #بهزاد_نبوی و #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی به عنوان کارشناس و بازجوی پرونده #گروه_فرقان وارد کار اطلاعاتی شد، قدیری بعدتر با خواهر محمد عطریان به نام «زهره» ازدواج کرد.
زهره که به همراه همسرش عضو سازمان مجاهدین خلق شده بود، بعد از انقلاب و بعد از فرار از ایران در تشکیلات سازمان مجاهدین خلق صعود کرد و عضو مرکزیت شد. درباره محمد عطریانفر و رابطه اش با قدیری مطالب بیشتری در بخش‌های گذشته نوشته‌ایم.
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
🔖روایت۱۵۳ / در فصل گذشته از نام‌هایی گفتیم که در میان بحث شرح دقیقشان‌ میسر نبود، حالا مروری کوتاه داریم بر نام‌هایی که تاکنون گفته‌ایم؛ اگرچه در #انفجار_دفتر_حزب_جمهوری_اسلامی در ۷ تیر ۱۳۶۰ نام #علی_کلاهی به عنوان عامل انفجار برده می‌شود اما نام‌های #جواد_قدیری…
🔖روایت۱۵۴ / در فصل گذشته از نام‌هایی گفتیم که در میان بحث شرح دقیقشان ‌میسر نبود، حالا مروری کوتاه داریم بر نام‌هایی که تاکنون گفته‌ایم؛
زهره عطریانفر،یا با نام سازمانی «فهیمه ارونی».
اولین بار نام #زهره_عطریانفر به واسطه همسرش «محمدجواد قدیری مدرس» و برادرش #محمد_عطریانفر بر سر زبان‌ها افتاد.
زهره اهل اصفهان است و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و زمانی که با جواد قدیری آشنا شد و سپس ازدواج کرد به #سازمان_مجاهدین_خلق پیوست.
وابستگی و خویشاوندی زهره عطریانفر از مهم ترین عواملی بود که خود به خود پای زهره را در معرکه ترور و بمب‌گذاری در ایران باز کرد.
به طوری که نا او در پرونده بمب گذاری مسجد ابوذر و سپس #انفجار_دفتر_حزب_جمهوری_اسلامی در ۷ تیر ۱۳۶۰ به چشم می‌آید.
زهره عطریانفر بخشی از تشکیلات نظامی این سازمان را رهبری می‌کند و آخرین بار که نام وی به عنوان مشارکت در عملیات تروریستی در اینترپل ثبت گردید، مربوط به اصابت خمپاره در ۱۶ بهمن ۱۳۷۸ به چاپخانه و ضرابخانه سکه و پول بانک مرکزی و ساختمان ۱۶ وزارت پست و تلگراف و‌ بود.
از سال ۱۳۷۹ زهره به رده‌‌های بالای سازمان مجاهدین خلق و #شورای_ملی_مقاومت راه یافت
سه سال پیش سخنگوی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی اعلام کرد که با کمک اینترپل، یکی از عوامل انفجار دفتر نخست وزیری در سال ۱۳۶۰ را بازداشت کرده است، کمی بعد اعلام شد این فرد زهره‌ عطریان‌فر بوده است، خبری که بسرعت هم فراموش شد.
#عزت_شاهی از زندانیان سیاسی دوره پهلوی که بعدها از فرماندهان کمیته‌های انقلاب اسلامی شد در خاطرات خود مینویسد: باخبر شدیم که قبل از ترور آقای خامنه‌ای، جواد قدیری گفته بود که کار نظام در همین پنج ـ شش روز تمام است... من همان موقع به آقای #خسرو_تهرانی که در اطلاعات نخست وزیری بود پیغام دادم که جواد قدیری شوهر خواهر آقای عطریانفر (که در وزارت کشور است) چنین حرفی زده ما جای او را هم پیدا کرده‌ایم، بیایید پی‌گیری کنید که آنها این کار را نکردند.
بعد خودمان رفتیم تا منزل او را بازرسی کنیم که دیدیم تخلیه شده است، بعدها فهمیدیم مدتی در منزل محمد عطریانفر در اختفاء به سر می‌بردند و بعد هم شنیدیم که از کشور گریختند .
زهره عطریان‌فر در حال حاضر در فرانسه به سر می‌برد.
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
🔖روایت ۱۵۷ / حزب ملت ایران یک جناح حزب ایران به رهبری #شاپور_بختیار بود که در اواخر به این جناح پیوست و جامعه سوسیالیست‌های نهضت ملی طرفداران خلیل ملکی و جلال آل احمد تلاش برای جدا شدن از رهبری جبهه ملی را آغاز نموده و بالاخره در سال ۱۳۴۳ جبهه ملی سوم را…
🔖روایت ۱۵۸ / خاطرات #بهزاد_نبوی:
…خلاصه من پیوستم به #سازمان_مجاهدین_خلق و چون یکی از اعضای گروه ما دستگیر شده و اسامی ما، مشخص شده بود و قبلا هم بدلیل وجود یک عامل نفوذی در گروه، تحت تعقیب قرار گرفته بودیم. در سوم مرداد ۵۱ دستگیر شدم و به زندان رفتم. در رابطه با همان فعالیتی که با آن گروه داشتم. موقع دستگیری از من چیزی جز دو نارنجک دست ساز، چیزی بدست نیامد و قرص سیانور بود که استفاده کردم و عمل نکرد، فاسد شده بود.[!!]
البته در نتیجه تعقیب و مراقبتهای پیش از دستگیری، به این نتیجه رسیده بودند که در تهیه پوسته سه هزار نارنجک و دادن یک مقدار زیادی پول، به آن گروه نقش داشتم. که اینها در پرونده ما آمد و اتهامات مرا بالنسبه سنگین‌تر کرد. البته من در عملیاتی دخالت نداشتم و آن نارنجک‌ها هم در جاسازی بود. موقع دستگیری همراهم نبود، لذا پرونده‌ام با معیارهای سال دستگیریم، در حد حبس ابد بود. حدود ۲۰ ماهی من در انفرادی بودم.
۱۵ ماه تکی و ۵ ماه دو نفری، سه نفری با افراد مختلف بودم. علت اینکه زیاد در انفرادی نگه داشتند این بود که در ارتباط با من، افراد فراری نظیر #مصطفی_شعاعیان و شخص دیگری به نام صدری بودند.
این‌ها می‌خواستند بلکه به سرنخی برسند و برای این بود که مرا نمی‌بردند در زندان عمومی که احتمالا ارتباطی با بیرون پیدا کنم.
در همان سلول که بودم، دادگاه رفتم. فعالیت زیادی خانواده من کرد. مادرم خیلی دوندگی کرده بود و از آنجا که مدتی پرستار درمانگاه کاخ بود و ارتباطاتی با زن شاه [فرح پهلوی]داشت آن موقع این و آن را دیده بود و در اثر فعالیتهای او، محکومیت من با وجود اینکه در دادگاه اول، حبس ابد بود، در دادگاه دوم به ده سال تقلیل یافت و چند سال بعد هم از زندان آزاد شدم در واقع بعدها بود که فهمیدم «عفو آریامهری» بود.
البته آن عفو دلیل هم داشت،اگر من در عملیات شرکت داشتم، قطعاً هیچکدام از این پارتی بازیها تأثیر نمی‌گذاشت.
البته #ساواک نسبت به من حساسیت داشت و به همین دلیل، خیلی مرا در انفرادی نگه داشته، دوره بازجویی را ۲۰ ماه ادامه داد.
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
قسمت بیست و‌ چهارم / سید محمد صادق محصولی زاده ارومیه از پدری ترک و مادری کرد، بر خلاف بسیار دیگر از انقلابیون آنچنان سابقه مبارزاتی پیش از انقلاب ندارد.
تا سال ۵۸ هم فعالیت خاصی نداشته تا اینکه فعالیت خود را از جهاد سازندگی آغاز می‌کند،فرماندار ارومیه، معاون استاندار آذربایجان غربی، فرمانده سپاه منطقه ۵ «آذربایجان شرقی و غربی»، مسئول بازرسی سپاه پاسداران، دبیر تشکیلاتی به نام شورای مشورتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس ستاد انتخاباتی علی‌اکبر ولایتی در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ارومیه از جمله مناصب و فعالیت‌های اوست.
#صادق_محصولی از دوستان قدیم #محمود_احمدی_نژاد است و در سال ۱۳۸۴ برای پست وزارت نفت به مجلس هفتم معرفی شد ولی در نهایت با مخالفت نمایندگان وقت مجلس قبل از رأی‌گیری برای رأی اعتماد، انصراف داد.
در حالی که خودش هیچ فعالیت مبارزاتی نداشته اما در سال ۱۳۶۱ در زمانی که فرماندهی سپاه استان‌های آذربایجان غربی، شرقی و اردبیل بود، به علت آنکه #علی_باکری از بنیانگذاران #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران بود و در دوران محمد رضا پهلوی اعدام شده‌است، به مخالفت با برادران باکری (حمید و مهدی باکری) پرداخت.
#فاطمه_امیرانی همسر شهيد #حميد_باکری می گوید سال ۵۹، یعنی آن سالی که گروهی وارد اروميه شدند و مناصب مختلف را به دست گرفتند. گزارش‌هايی برای تهران رد می‌کردند که بچه‌های سپاه اروميه را تصفيه کنند. جالب است اين اتفاق در سپاه تبريز هم افتاد. مثلا «حميد» که فرمانده عمليات بود. يعنی همه می‌دانند که در تمام درگيری‌های کردستان حميد حضور داشت. حتی شهيد صيادشيرازی يک بار به خود من گفتند کسی که بيشتر از همه در اين منطقه به ما کمک می‌کرد باکری‌ها بودند. چون اول حميد بود بعد هم آقای مهدی برای پاکسازی کردستان به آنجا رفت. جنگ که شروع شد، #مهدی_باکری شهردار بود اما با شروع جنگ رفت جبهه. آبان‌ماه سال ۵۹ رفت آبادان از اينجا به بعد فشارها بر اين دو افزايش پيدا کرد که اينها (باکری‌ها) منحرفند .
ادامه دارد…
این سلسله نوشتار را در شبکه های اجتماعی #ایران_بریفینگ می‌توانید با #سرداران_دیروز_سرباران_امروز  دنبال کنید.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
قسمت۴۵/ درست کفِ دستش منفجر شد، دست از دست رفت و چشمهایش. ساواکی ها ریختند و با همان دست‌های تکه تکه شده و چشم سوخته بردنش.
فردایش ۲۸ مرداد سال ۵۳ بود، بزرگداشت قیام شاه و مردم.
برنامه ای تدارک دیده بودند برای راهپیمایی به حمایت شاه،از آن سو سازمان پیش آهنگی دانش آموزان دبیرستان‌های تهران قرار بود از دبیرستان البرز تهران تا دانشگاه تهران رژه بروند، دختران دانشجو نیز قرار بود از میدان آزادی تا دانشگاه تهران با انواع لباس‌های محلی اقوام ایرانی کارناوال شادی راه بیندازند.
چند جوان اما از سازمان مجاهدین خلق با همین بمب می‌خواستند تا همه برنامه‌ها و رشته ها را پنبه کنند و اعلام کنند که هنوز زنده‌اند، سه سال از اعدام سه بنیانگذار سازمان می گذشت اما بجای پنبه کردن رشته ها دست های لطف الله بود که قلم شد و‌ چشمهایی که رفت و برنامه باشکوه آن سال را ندید !
سال ۱۳۴۸، محمد حنیف نژاد به همراهی اصغر بدیع زادگان و سعید محسن، سازمان مخفیانه‌ای را تاسیس کردند که اولین یارگیریها را از همان دانشگاه تهران داشت.
دانشجویان سیاسی، مذهبی که پیشتر در شاخه جوانان نهضت آزادی بودند، مجاهد شدند و آنچنان که مهندس #مهدی_بازرگان در دادگاه و محاکمه‌اش پیش بینی کرده بود، نهضت آزادی آخرین حزبی به حساب می آمد که دم از قانون اساسی و مبارزات مدنی می زد.
حنیف نژاد و دوستانش به این نتیجه قاطع رسیدند که راهی جز مبارزه مسلحانه در پیش نیست.
پنج سال کار ایدئولوژیک و کادر سازی و پنهان کاری، #سازمان_مجاهدین_خلق را به آستانه مبارزه مسلحانه رساند اما سر بزنگاه #ساواک به سازمان نفوذ کرد و کادر مرکزی لو رفت و سه‌بنیانگذار تیر باران شدند.
از همان سال ۴۴ ، لطف الله میثمی با حنیف نژاد و محسن و بدیع زادگان دوستی ها داشت،حالا در راه بیمارستان شهربانی، درد می کشید و از خیالش می گذشت که به زودی رفقای قدیم را خواهد دید،اما نشد و مجاهد میثمی در حالی زنده ماند که چشم از دنیا بست.
حالا فرصت داشت در همان چند ماهی که بدون بازجویی در انفرادی بسر می‌کرد به همه چیز فکر کند، از سال های دور تا همان شب تابستانی انفجار.سعی می کرد همه را به یاد بیاورد،از هم بازی‌های بچگی تا رفقای سربازی. چشمها مثل اینکه می دید. همه چهره‌ها می‌آمدند و سلامی می‌کردند و نمی‌رفتند.
ادامه دارد…
#مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
همزمان با سالگرد کودتای نوژه بخش‌هایی از سلسله روایت‌های جمهوری اشباح را که اشاراتی به این واقع دارد را بازنشر می‌نمائیم کامل این روایات ۴۰۰ قسمتی در سایت و یا صفحات ایران بریفینگ در شبکه‌های اجتماعی قابل دسترسی است.
‌‎[سرتیپ منتظری پس از کودتای نوژه مسئول تشکیل ستاد ضد کودتا می‌شود،او در ادامه تحقیقاتش به اعضای اطلاعات نخست وزیری مظنون می‌شود اما از ادامه تحقیقاتش منع می‌شود وی در دهه هفتاد رئیس سازمان حفاظت اطلاعات ارتش بوده،این گفتگو برای اولین بار در ایران بریفینگ منتشر می‌شود]
‌‎#اطلاعات_نخست_وزیری را الان که نگاه کلی بیندازیم بهش واقعا اگر نبود، خیلی از فجایع اتفاق نمی‌افتاد،اگرچه کارهای خوبی هم کرد،شاید تنها کار خوبش کشف #کودتای_نوژه بود،ولی همین‌جا مثلا بنی عامرى و قادسى و قربانیفر اینها باید بخاطر کودتا محاکمه می‌شدند،اما از طرف همین‌ها رفتند لندن و شدند مسئول خریدهاى بازرگانى برای جنگ منصفانه بگوئیم کارهای خوبی هم‌کردند.
‌‎اما #جواد_قدیرى یک آدمى بود که سابقه تشکیلاتى کار با مجاهدین خلق را قبل از انقلاب داشت،زندان هم رفته بود و با #مسعود_رجوى هم بند بود و از نوچه‌هاى رجوى در زندان بود و جالبه که بعد از آزادى از زندان و جریانات انقلاب، یک دفعه سر از دستگاه اطلاعاتى در می‌آورد.
‌‎جواد قدیرى، از همان اوایل شکل گیری کمیته‌ها در دوره رضوى مشغول به کار شد،از همان کمیته پایش به اطلاعات نخست وزیری باز شد و طبیعی است دسترسی داشته به خیلی از اسناد و مدارک محرمانه، بعد ۷ تیر ما بررسی کردیم دیدیم هزاران سندی که اصلا هیچ ربطى به قدیری نداشته را ، اینهـا را بـا خودشان جمع آورى کرده بودند و بردن باخودشان.
‌‎یعنى او با #مسعود_کشمیرى هر چه را مى‌توانستند،بردند،کشمیرى،جواد قدیرى و زنش #زهره_عطریانفر که خواهر #محمد_عطریانفر است که آن زمان در اطلاعات نخست وزیری بود و‌ بعد سال ۶۳ که وزارت اطلاعات تاسیس شد، شد رئیس سازمان حفاظت اطلاعات شهربانی و‌ بعد نیروی انتظامی، یعنی بعد از آقای #حمید_نقاشیان که به نقاشان معروفه.
‌‎زهره عطریانفر همسر جواد قدیرى است و‌ در #سازمان_مجاهدین_خلق در اصـفهان بـا سنا برق زاهدى یا وحیده حری وامثال اونها در ارتباط بوده.
‌‎جـواد قدیرى هم یک نیروى عادى و ساده تشکیلات منافقین نبود، یعنى جزو نفرات کلیـدى و رده بالاى اونها بود.
‌‎کتاب غائله چهاردهم اسفند ۱۳۵۹:
‌‎قدیرى عضو با سابقه سازمان مجاهدین خلق از اطلاعات نخست وزیری در اداره دوم سـتاد ارتش به انجام وظایف مشغول مى‌شود.
‌‎جواد قدیرى شنودها را پیاده و تجزیه و تحلیل مى کرد...
‌‎#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و‌ یک / به روزنامه عصر آزادگان ۲۹ فروردین ۱۳۷۹ می‌رویم، یادداشت « ۱۰۷ نفر » که #محمد_قوچانی به نامه ۱۰۷ چپگرا  خطاب به هاشمی رفسنجانی اشاره می‌کند و آن را برگ زرین و اعلام موجودیت اصلاح‌طلبانی می‌داند که هویتشان در «انقلابی بودن و خط امام بودن» است.…
قسمت بیست و‌دوم / همان طور که دانستیم ، تا پیش از تشکیل وزارت اطلاعات چند نهاد موازی فعالیت‌های اطلاعاتی را پیش می‌بردند از جمله دفتر #اطلاعات_نخست_وزیری ، واحد اطلاعات سپاه، تشکیلات کمیته‌ها، تشکیلات دادستانی و اطلاعات ارتش.
حضور پراکنده واحدهای اطلاعاتی، آن هم بدون فرماندهی واحد، “مایه موازی‌کاری” و “نفوذ” و “رخنه‌ امنیتی” بشمار آمد و‌ در نتیجه آن نه تنها #انفجار_نخست_وزیری و بروز کشمیری‌ها و کلاهی‌ها شد بلکه ده‌ها ترور و‌ بمب‌گذاری حاصلش بود که هنوز بسیاری از آنها به واقع مشخص نیست به راستی کار #سازمان_مجاهدین_خلق بود یا محصول اتاق فکرهای #چپهای_امنیتی خودی.

«رخنه امنیتی» که حتی این روزها نیز کلید واژه‌ای است که بارها پس از خرابکاری در #سایت_هسته_ای_نطنز و یا #ترور_محسن_فخری_زاده از سوی برخی مقام‌های عالی امنیتی و نظامی ایران تکرار می‌شود، قدمتی به درازای حیات جمهوری اسلامی دارد.

اگر از انفجار نخست وزیری که بهر حال اتمام حجت بود که بگذریم اما انفجار نهم مهر ۱۳۶۱ در میدان توپخانه را نقطه عطف تاسیس وزارت اطلاعات و برداشتن گامی جدی برای حذف #موازی_کاری اطلاعاتی باید دانست.

#جواد_منصوری، از فرمندهان اولیه در سپاه، می‌گوید:«یکی از مسائلی که در سال۱۳۶۰ خودش را نشان داد ناهماهنگی و تعارض دستگاه‌های اطلاعاتی بود. گاهی اطلاعات گم می‌شد، گاهی منحرف می‌شد. بعضا سوءاستفاده‌هایی هم رخ می‌داد. افرادی را که از یک واحد اطلاعاتی بیرون می‌کردند به واحدی دیگر می‌رفتند»

#محمد_محمدی_ری_شهری وزیر موسس وزارت اطلاعات، نیز تاکید می‌کند که :«در سال‌های نخست “به خاطر موازی‌کاری، اقدامات نتیجه نداشت و مشکلات امنیتی زیادتر می‌شد»

مهر تاسیس نهاد یکپارچه اطلاعات اگر چه با انفجار بزرگ و خونین نهم مهر ۱۳۶۱ در میدان توپخانه تهران آغاز شد، اما پایان راه نبود.

واقعه نهم مهر، نقطه عطفی بود که ایده تاسیس وزارت اطلاعات را کلید زد تا “سازمانی قانونی” و “متمرکز” فعالیت‌های اطلاعاتی را دست بگیرد؛ انفجار بمب ۱۵۰ کیلویی در میدان توپخانه، این پرسش را پیش کشید که چطور انفجاری در این ابعاد رخ داد و هیچ نهادی هم به آن پی نبرد؟

با نگاهی به تمامی ترور‌ها و انفجار‌های دهه شصت می‌توانیم ضعف ناشی از موازی کاری امنیتی را عامل آن بدانیم، اما چه کسی عامل استمرار این موازی‌ کاری‌ها بودند؟
جواب کوتاه و آشناست : #چپهای_اسلامی همانهایی که مدتهاست حالا #چپهای_امنیتی وزارت اطلاعات شده بودند.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و‌دوم / همان طور که دانستیم ، تا پیش از تشکیل وزارت اطلاعات چند نهاد موازی فعالیت‌های اطلاعاتی را پیش می‌بردند از جمله دفتر #اطلاعات_نخست_وزیری ، واحد اطلاعات سپاه، تشکیلات کمیته‌ها، تشکیلات دادستانی و اطلاعات ارتش. حضور پراکنده واحدهای اطلاعاتی،…
قسمت بیست و سوم / دانستیم ‌که در سال ۱۳۶۲، با تصویب قانون تشکیل وزارت اطلاعات در مجلس و شورای نگهبان، نزاع تاریخی میان #وزارت_اطلاعات و سپاه آغاز شد .
بر اساس این قانون کلیه امکانات، ساختمان‌ها و پرسنل دیگر واحد‌های اطلاعاتی از جمله اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات منتقل شود.
تا پیش از تشکیل وزارت، اطلاعات سپاه همه کاره اطلاعات کشور بود. بعد بنابر قانون قرار شد تمام امکانات و پرسنل به وزارت اطلاعات منتقل شود. اولین جایی که دعوا شکل گرفت ساختمان #ساواک در پاسداران بود که ستاد مرکزی سپاه بود.
از طرفی چون آن زمان سپاه ماموریت‌های اطلاعاتی داخلی داشت، دستگاه‌های شنود و خودروهای مدل بالا و بی‌سیم‌های دیجیتالی هم خریده بود. اما تمام این‌ امکانات را از سپاه گرفتند و به وزارت دادند. یکباره سپاه خشک شد و این به شکل یک عقده تاریخی در بچه‌های سپاه ماند.
مشکل اصلی سپاه در این مقطع در واقع از دست دادن ماموریت‌های محوله بود. به عبارت دیگر، کوتاه شدن دست سپاه از حضور و نفوذ در مهمترین عرصه قدرت یعنی اطلاعات.
سپاه به تجربه دریافته بود که اطلاعات یعنی قدرت، یعنی حضور در عرصه تاثیرگذاری بر وقایع. بنابراین حاضر نبودند به راحتی از آن بگذرند از طرف دیگر، داشتن وظیفه و ماموریت در این زمینه امکانات زیادی به سپاه می‌داد و از دست رفتن این امکانات هم خوشایند نبود. مجموع تمام این از دست رفتن‌ها یعنی از دست رفتن ماموریت، وظایف، بودجه و امکانات موجب سرخوردگی و تشنج می‌شد و نه صرفا گرفتن تعدادی خودرو و یا بی‌سیم و ساختمان.
تنزل این درگیری‌ها بین سپاه و وزارت به چند خودرو و بی‌سیم شاید اهمیت مسئله را کاهش دهد.
رقابت‌های سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات به حدی رسید که شایعاتی مبنی بر خنثی‌سازی و خرابکاری در عملیات‌های خارجی دو طرف منتشر شده بود.
وزارت اطلاعات جاسازی بمب در ساک حجاج ایرانی در سال ۱۳۶۵ را به پلیس عربستان لو می‌دهد.
منابع نزدیک به #آیت_الله_منتظری مسئولیت این بمبگذاری را به سپاه پاسداران منتسب می‌کردند.
سپاه پاسداران نیز عملیات وزارت اطلاعات را لو می‌دهد: ماجرای ربودن ابوالحسن مجتهدزاده از اعضای #سازمان_مجاهدین_خلق در سال ۱۳۶۷ از مشهورترین آنهاست؛سپاه پلیس ترکیه را با خبر کرد؛ ماموران ترکیه مجتهدزاده را از صندوق عقب خودروی یک دیپلمات جمهوری اسلامی و پیش از انتقال به ایران نجات دادند.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
محسن رفیق‌دوست مسگرانی متولد ۲۱ تیر ۱۳۱۹ و البته به روایتی ۱۳۱۷ هست . پدرش استاد یعقوب آبکار و سماور ساز بود، قدیمی‌های تهران از پدرش بر خلاف او به نیکی یاد می‌کنند، کاسبی بی آزار بود، خانه یعقوب در محله عودلاجان تهران از جمله محلات قدیمی یهودی نشینان به دنیا…
[به مناسبت زادروز محسن رفیقدوست امروز نگاهی داریم به این عضوی از بنیانگذاران سپاه و بخش هایی از تحقیقات و‌گزارش‌های منتشر شده درباره وی را مجددا بازنشر می نماییم]
محسن مسگرانی رفیقدوست زادهٔ ۱۳۱۹ در محله عودلاجان و بزرگ شده میدان خراسان تهران است.
پدرش استاد یعقوب آبکار و سماور ساز بود، قدیمی‌های تهران از پدرش بر خلاف او به نیکی یاد می‌کنند، کاسبی بی آزار بود، برخی روایت‌ها هم وجود دارد که خانواده رفیقدوست از یهودیان سمنانی بودند که به علت اذیت و آزار مسلمانان مهاجرت می‌کنند و به جنوب تهران می‌آیند و این بار تصمیم می‌گیرند بر یهودی بودنشان اصرار نورزند و بیانش نکنند.
#محسن_رفیق_دوست ابتدایی را در دبستان رازی در میدان خراسان، خیابان لرزاده گذراند و در دوره راهنمایی در مدرسه بهبهانی در محلهٔ سرچشمه بود که به علت بی انضباطی و شرارت‌های پی در پی از مدرسه اخراج شد و درس را رها کرد، او بعدها مدعی شد به علت فعالیتهای سیاسی از مدرسه اخراج شده فعالیتی که به آتش زدن مغازه ها و شکستن شیشه های بانک و… ختم می‌شد.
#محسن_رفیقدوست در کتاب خاطرات و زندگینامه‌اش ورای اغراق‌ها و دروغگویی‌های بسیار گفته است:«در جریان ملی شدن صنعت نفت از محمد مصدق حمایت کرده‌ ولی وقتی میان مصدق و کاشانی اختلاف می‌افتد به ابوالقاسم کاشانی گرایش پیدا می‌کند.»
این در حالی است که رفیقدوست در زمان ملی شدن صنعت نفت نه یا ده ساله بوده‌.
محسن رفیق‌دوست نیز همچون بسیار دیگر از انقلابیون حاکم در سال ۱۳۴۸ با سعید محسن و محمد حنیف‌نژاد از سران مجاهدین خلق ارتباط یافت و به همراه #سید_علی_اندرزگو به همکاری با آن‌ها پرداخت.
این همکاری در زمینهٔ تأمین اسلحه و مهمات #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران از لبنان به ایران بود.
رفیقدوست در مرداد ۵۴ دستگیر شد و به اتهام آتش زدن بانک صادرات شعبه عباس آباد و سوختن و مرگ یک کارمند بانک به ۱۵ سال زندان محکوم می‌شود، اما در کمتر از ۶ ماه با عفو آریامهری آزاد می‌شود، در همین دوران زندان است که به #حزب_موتلفه_اسلامی می‌پیوندد.
در کارنامه رفیق دوست پیش از انقلاب قتل‌های بی‌شماری وجود دارد:«او سال ۱۳۵۳ یک زن به نام شهلا فدایی را به اتهام اینکه کارگر جنسی است می‌کشد اما بعدها مشخص می‌شود خدمتکار رخت شور بوده و در خانه دیگران خدمت می‌کرده.
سال ۱۳۵۵ نیز یک عکاس را به نام حیدر ضرابی در خیابان ژاله با ضربات چاقو میکشد که مدعی بوده ساواکی بوده اما بعدها مشخص می‌شود نه تنها ساواکی نبوده بلکه جاسوس یک گروه چریکی بوده.
#سرداران_دیروز_سرباران_امروز

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روزنامه جمهوریت، چاپ آنکارا، ۱۹۸۲/۳/۳ رفیقدوست از خطرناکترین باند ایران می‌گوید:
رفیقدوست، کمی ترکی و اندکی نیز عربی می‌داند، مردمک چشمانش دائماً در حال حرکت بوده و بر جای خود قرار ندارد. باهوش بودن خود را در همان یکی دو دقیقه اول صحبت نشان می‌دهد. تانشوغ بلهدا سفیر ترکیه در ایران او‌را یکی از ۳ تا ۵ نفر اعضای ستون رژیم ایران می‌داند… از #محسن_رفیقدوست می‌پرسم کـه آیـا عـاملین #انفجار_دفتر_حزب_جمهوری_اسلامی که منجر به کشته شدن بهشتی و ۷۲ نفـر دیگـر شد و نیز عاملین #انفجار_نخست_وزیری که در نتیجـه آن رجـایی، رئـیس جمهـور و باهنر، نخست‌وزیر کشته شدند، مشخص شده است؟
می‌گوید عاملین را شناخته‌ایم، عامل انفجـار مرکـز حـزب جمهوری اسلامی، شخصی به نام #محمد_رضا_کلاهی بود،او عامل انفجار نخست وزیری را هم فردی به نام #مسعود_کشمیری می‌داند ، او مدیر حفاظت اطلاعات نخست وزیری بوده است. براساس اظهارات خود آنهایی که از این انفجار، جان سالم به در برده‌اند، کـشمیری در روز حادثه نزد باهنر و رجایی رفته و پس از بازگشت از پیش آنها، کیف خود را در کنار آنها نهاده است. پس از دور شدن وی از محیط یعنی ۲ - ۳ دقیقه بعد، انفجار روی داده است. در اوایل گفته می‌شد که کشمیری نیز زیر آوار مانده است. اما تروریست از
این فرصت استفاده کرده و خود را از انظار دور نگهداشته بـود، کـشمیری را یـک ساعت بعد از حادثه دیده بودند و اکنون نیـز براسـاس اخبـار رسـیده وی در اروپا می‌باشد.
#محسن_رفیق_دوست می‌گوید رجایی، باهنر و دفتریان، در آن حادثه کشته شدند ، رفیق‌دوست کسی است که در شناسایی جـسد رجـایی کمک کرده است، او را از دندانهایش تشخیص داده، رجایی با او دوستی ۲۲ ساله داشته و با هم در زندان بوده‌اند.
رفیق دوست به صراحت می‌گوید نمی‌پذیرد که کشمیری عضو #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران باشد و می‌گوید شاید اکنون عضو آن سازمان باشد اما آن‌زمان نبوده او می‌گوید اگر کشمیری دوستانی در نخست وزیری ایران نداشت نه می‌توانست نفوذ کند و نه می‌توانست بمب گذاری کند و نه فرار، او حتی معتقد است اصلا چه دلیلی دارد که باید بپذیریم او از ایران خارج شده؟ همه دنبال او در اروپا و آمریکا می‌گردند اما از کجا معلوم در جایی از ایران مخفی نشده باشد تا اوضاع آرام شود؟
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امروز و همزمان با سالگرد رسوایی «جاسازی مهمات و‌سلاح در کیف حجاج ایرانی در سال ۱۳۶۵» بخشی از سلسله روایات تشکیل نهادهای امنیتی در جمهوری اسلامی را که به این واقعه مربوط است را مجددا باز نشر می‌نمائیم:
…دانستیم ‌که در سال ۱۳۶۲، با تصویب قانون تشکیل وزارت اطلاعات نزاع تاریخی میان #وزارت_اطلاعات و سپاه آغاز شد .
بر اساس این قانون کلیه امکانات، ساختمان‌ها و پرسنل دیگر واحد‌های اطلاعاتی از جمله اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات منتقل شود.
تا پیش از تشکیل وزارت، اطلاعات سپاه همه کاره اطلاعات کشور بود. بعد بنابر قانون قرار شد تمام امکانات و پرسنل به وزارت اطلاعات منتقل شود. اولین جایی که دعوا شکل گرفت ساختمان #ساواک در پاسداران بود که ستاد مرکزی سپاه بود.
از طرفی چون آن زمان سپاه ماموریت‌های اطلاعاتی داخلی داشت، دستگاه‌های شنود و خودروهای مدل بالا و بی‌سیم‌های دیجیتالی هم خریده بود. اما تمام این‌ امکانات را از سپاه گرفتند و به وزارت دادند. یکباره سپاه خشک شد و این به شکل یک عقده تاریخی در بچه‌های سپاه ماند.
مشکل اصلی سپاه در این مقطع در واقع از دست دادن ماموریت‌های محوله بود. به عبارت دیگر، کوتاه شدن دست سپاه از حضور و نفوذ در مهمترین عرصه قدرت یعنی اطلاعات.
سپاه به تجربه دریافته بود که اطلاعات یعنی قدرت، یعنی حضور در عرصه تاثیرگذاری بر وقایع. بنابراین حاضر نبودند به راحتی از آن بگذرند از طرف دیگر، داشتن وظیفه و ماموریت در این زمینه امکانات زیادی به سپاه می‌داد و از دست رفتن این امکانات هم خوشایند نبود. مجموع تمام این از دست رفتن‌ها یعنی از دست رفتن ماموریت، وظایف، بودجه و امکانات موجب سرخوردگی و تشنج می‌شد و نه صرفا گرفتن تعدادی خودرو و یا بی‌سیم و ساختمان.
تنزل این درگیری‌ها بین سپاه و وزارت به چند خودرو و بی‌سیم شاید اهمیت مسئله را کاهش دهد.
رقابت‌های سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات به حدی رسید که شایعاتی مبنی بر خنثی‌سازی و خرابکاری در عملیات‌های خارجی دو طرف منتشر شده بود.
وزارت اطلاعات جاسازی بمب در ساک حجاج ایرانی در سال ۱۳۶۵ را به پلیس عربستان لو می‌دهد.
منابع نزدیک به #آیت_الله_منتظری مسئولیت این بمبگذاری را به سپاه پاسداران منتسب می‌کردند.
سپاه پاسداران نیز عملیات وزارت اطلاعات را لو می‌دهد: ماجرای ربودن ابوالحسن مجتهدزاده از اعضای #سازمان_مجاهدین_خلق در سال ۱۳۶۷ از مشهورترین آنهاست؛سپاه پلیس ترکیه را با خبر کرد؛ ماموران ترکیه مجتهدزاده را از صندوق عقب خودروی یک دیپلمات جمهوری اسلامی و پیش از انتقال به ایران نجات دادند.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روایت۵۲/هفته نامه شما، مصاحبه با همسر شهید باهنر، پنج شنبه ۱۳۸۰/۶/۸ :
برای امنیت بیشتر مـا در سـاختمان روبروی نخست وزیری اقامت داشتیم، وقتی ساعت ۳ صدای انفجار آمد، تمـام بـدن مـن لرزید. همه لامپها و شیشه‌های خانـه‌های اطـراف، خـرد شـده بـود. پـسر بـزرگم کـه ۱۵ ساله بود، رفت دید ساختمان نخـست وزیـری منفجـر شـده اسـت. آن روز بـا منافقین با خیلی‌جا‌ها دست به یکی کرده بودند.
آتش نشانی بار اول آمد و شلنگها راباز کرد و گفت آب نداریم،بار دوم آمد گفت شلنگ سوراخ است،بار سوم که دیگر همه ساختمان سوخت و داشت سقف خراب می‌شـد آمد و آبپاشی کرد.
پسر ۳ ساله‌ام مرا بغـل کـرده بـود و می‌گفت بابـام داره میسوزه. من هم هر جا زنگ زدم، گفتند: باهنر نیست، آخر سر یکی از بچه‌های نخست وزیری که مجروح شده بود فکر کنم آقای تاجیک بود یا تهرانی به من گفت نترس نترس زنده‌اند و بردنشان بیمارستان،همین لحظات بود که دیدم خانم شهید چمران گریه کنان آمد و دست انداخت گردن من و شروع کرد به گریه. مـن باورم نشد. شب خانم #اکبر_هاشمی_رفسنجانی آمد. به او گفتم به آقای هاشمی بگوید به ما اجازه ملاقات با باهنر را بدهند، بیمارستان است و‌ ممنوع الملاقات، گفت آقای هاشمی می‌گوید از نظر امنیتی نمی‌شود.
تا شب در خانه ما رفت و آمد بـود.
سـاعت ۷ صـبح شنیدم که خانم رجایی در رادیو می‌گفت به من تسلیت نگوئید تبریک بگوئید که همسرم شهید شده، که من دیگـر باورم شد ...آخرین روز، شهادت ...صبح یکی زنگ زد و گفت نروید نخست وزیری می‌خواهند شما را شهید کنند. ایشان خنده‌ای کرد و رفت سرکار...

[هیچ مقام مسئولی از جمله #بیژن_تاجیک یا #خسرو_تهرانی تاکنون توضیح نداده‌اند که چرا گفته‌اند باهنر و رجایی کشته نشده‌اند، حتی هاشمی نیز هرگز توضیح نداده چرا گفته است باهنر در بیمارستان است و ممنوع الملاقات، همسر #محمد_جواد_باهنر گفته است فردی که آن روز صبح با باهنر تماس گرفته را می‌شناسد که به باهنر گفته امرپز می‌خواهند بکشن تو را ، اما به دستور خمینی سکوت کرده و‌نامش را نمی‌گوید]

روزنامه جمهوری اسلامی، سه شنبه ۱۳۶۰/۶/۱۰:
تهران - خبرگزاری پارس به نقل از فرانس پرس از پاریس گـزارش داد:
#سازمان_مجاهدین_خلق_ایران عصر یکشنبه گذشته با انتـشار اعلامیه‌ای مـسئولیت #انفجار_نخست_وزیری ایران را به عهده گرفت.
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روایت۸۰ / روزنامه جمهوریت، چاپ آنکارا، ۱۹۸۲/۳/۳ رفیقدوست از خطرناکترین باند ایران می‌گوید:
رفیقدوست، کمی ترکی و اندکی نیز عربی می‌داند، مردمک چشمانش دائماً در حال حرکت بوده و بر جای خود قرار ندارد. باهوش بودن خود را در همان یکی دو دقیقه اول صحبت نشان می‌دهد. تانشوغ بلهدا سفیر ترکیه در ایران او‌را یکی از ۳ تا ۵ نفر اعضای ستون رژیم ایران می‌داند… از #محسن_رفیقدوست می‌پرسم کـه آیـا عـاملین #انفجار_دفتر_حزب_جمهوری_اسلامی که منجر به کشته شدن بهشتی و ۷۲ نفـر دیگـر شد و نیز عاملین #انفجار_نخست_وزیری که در نتیجـه آن رجـایی، رئـیس جمهـور و باهنر، نخست‌وزیر کشته شدند، مشخص شده است؟
می‌گوید عاملین را شناخته‌ایم، عامل انفجـار مرکـز حـزب جمهوری اسلامی، شخصی به نام #محمد_رضا_کلاهی بود،او عامل انفجار نخست وزیری را هم فردی به نام #مسعود_کشمیری می‌داند ، او مدیر حفاظت اطلاعات نخست وزیری بوده است. براساس اظهارات خود آنهایی که از این انفجار، جان سالم به در برده‌اند، کـشمیری در روز حادثه نزد باهنر و رجایی رفته و پس از بازگشت از پیش آنها، کیف خود را در کنار آنها نهاده است. پس از دور شدن وی از محیط یعنی ۲ - ۳ دقیقه بعد، انفجار روی داده است. در اوایل گفته می‌شد که کشمیری نیز زیر آوار مانده است. اما تروریست از
این فرصت استفاده کرده و خود را از انظار دور نگهداشته بـود، کـشمیری را یـک ساعت بعد از حادثه دیده بودند و اکنون نیـز براسـاس اخبـار رسـیده وی در اروپا می‌باشد.
#محسن_رفیق_دوست می‌گوید رجایی، باهنر و دفتریان، در آن حادثه کشته شدند ، رفیق‌دوست کسی است که در شناسایی جـسد رجـایی کمک کرده است، او را از دندانهایش تشخیص داده، رجایی با او دوستی ۲۲ ساله داشته و با هم در زندان بوده‌اند.
رفیق دوست به صراحت می‌گوید نمی‌پذیرد که کشمیری عضو #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران باشد و می‌گوید شاید اکنون عضو آن سازمان باشد اما آن‌زمان نبوده او می‌گوید اگر کشمیری دوستانی در نخست وزیری ایران نداشت نه می‌توانست نفوذ کند و نه می‌توانست بمب گذاری کند و نه فرار، او حتی معتقد است اصلا چه دلیلی دارد که باید بپذیریم او از ایران خارج شده؟ همه دنبال او در اروپا و آمریکا می‌گردند اما از کجا معلوم در جایی از ایران مخفی نشده باشد تا اوضاع آرام شود؟
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing