ایران بریفینگ
6.09K subscribers
15K photos
24.5K videos
27.9K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
ایران بریفینگ
فرزانه قره‌حسنلو سه روز پیش جراحی فک کرده و پزشک او دستور مراقبت جدی داده است، اما علی‌رغم وجود فشار پایین و ناتوانی در حرکت، نیروهای امنیتی او را مستقیما از اتاق عمل به زندان بازگردانده و گزارش شده است که او دچار سرگیجه شدید و ضعف بدنی شده است.» #فرزانه_قره_حسنلو…
در کنار مزار جاوید نام‌حدیث نجفی؛ #حدیث_نجفی  یکی از معترضان در خیزش ۱۴۰۱  است که در مهرشهر کرج توسط نیروهای نظامی در تاریخ  ۳۰ شهریور ماه به قتل رسید و شبانه به خاک سپرده شد، مرگ او بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های بین‌المللی داشته و حدیث نجفی نیز مانند مهسا امینی به نمادی از قدرت‌مندی زنان و اعتراضات مداوم علیه حکومت ایران تبدیل شد.
حدیث حوالی ساعت ۲۰ در حالی که طبق گفته دوستانش بر روی سطل زباله‌ای در حال شعار دادن بود، مورد هدف تیراندازی واقع شد و به قتل رسید .
نیروهای امنیتی خانواده او را وادار کردند که بگویند او به مرگ طبیعی درگذشته است نه اینکه او به قتل رسیده‌است.
نزدیکان او در این‌باره گفته‌اند: «پیکر حدیث را تحویل ندادند تا تعهد گرفتند که موضوع رسانه‌ای نشود و بگویند به مرگ طبیعی بود. حتی سر خاک هم نیروهای امنیتی اجازه ندادند با صدای بلند داد بزنیم و گریه کنیم تا حداقل سبک شویم.»
جمعه یکم مهرماه پیکر حدیث نجفی در آرامستان بهشت سکینه کرج، قطعه ۲۹ ردیف ۲۵ با حضور نیروهای امنیتی به خاک سپرده شد.
از نحوه قتل و‌ حتی نام او تا مدتها اطلاع رسانی نشد و کسی از آن خبری نداشت، بسیاری حتی نام حدیث نجفی را دروغ می‌دانستند تا اینکه پس از مدتی اطلاع‌رسانی و‌ گفتگو از سوی خانواده وی آغاز شد و در نتیجه خیل بسیاری از شهروندان تهران و کرج و‌ حتی از شهرستان‌های دیگر در #چهلم_حدیث_نجفی شرکت کردند، جمعیتی نزدیک به صد هزار نفر در چهلم حدیث شرکت کردند و آن روز را به یکی از خونین ترین روزهای اعتراضات برای حکومت رقم زدند؛ دو‌ کشته حکومتی و دهها تن از ماموران حکومتی زخمی شدند ، این نتیجه خشم شهروندان از کشتن مظلومانه و تهدیدات و دروغ‌پردازی‌های پیرامون حدیث نجفی بود.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔖خانواده نیما اولین روز سال جدید را در حالی در کنار مزار جاوید نام #نیما_نوری برگزار کردند که مزار وی تخریب شده و سنگ قبر او را برداشته‌اند، روی سنگ مزار وی نوشته شده بود:
«قرار بود ۸۰ سال عمر کنم اما
تو ۱۸ سالگی تو راه آزادی کشته شدم
قول بده بجای منم آزاده زندگی کنی …
پسر ایران نیما نوری»
نیما، تک‌فرزند، ۱۸ ساله خانواده‌ بود، که برای شرکت در مراسم #چهلم_حدیث_نجفی در حالی که عازم آرامستان بهشت سکینه کرج بود با شلیک دو گلوله به جناغ سینه و ران پایش توسط نیروهای بسیج کشته شد.
نیما ابتدا به درمانگاه وصال کرج منتقل شد. اما پس از آن به‌دلیل خون‌ریزی زیاد به بیمارستان مدنی منتقل شد و همان روز در آنجا درگذشت.
«… پدر و مادرش خیلی سعی کردند که او را منصرف کنند که به اعتراضات نرود. اما او گوش نمی‌کرد و به تجمعات می‌پیوست. حتی یک روز به خانه که بازگشت پایش توسط نیروهای جمهوری اسلامی تحت ضربات باتوم قرار گفته بود و چند روز به سختی راه می‌رفت. بالاخره در روز چهلم حدیث نجفی و پارسا رضادوست به پدرش گفت می‌خواهم بروم اعتراضات. باز هم خانوادش اصرار داشتند که او را منصرف کنند. اما نیما تصمیم قطعی داشت که برود. نزدیکی بهشت سکینه که بودند ترافیک و راه بندان شده بود. همان‌جا نیما به پدرش گفت تو برو من پیاده می‌روم. شب اون روز به خانواده نوری زنگ زدند که فرزندتان فوت شده...»
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔖۱۲ آبان، مراسم چهلم «حدیث نجفی» بود؛ یکی از کشته‌های اعتراضات سراسری ۱۴۰۱؛ همان روزی که معترضان برای هم‌دردی با خانواده حدیث راهی «بهشت سکینه» شده بودند اما نیروهای امنیتی برای جلوگیری از حضور پرشمار مردم، آرامستان را بستند و اعتراضات به درگیری منجر شدند. 
برخی از شهروندان در آن سرکوب و دود و خون، چشم‌های خود را از دست دادند. «مجید خادمی‌طاهر» یکی از آن‌ها است. او یکی از آسیب‌دیدگان از ناحیه چشم طی اعتراضات سراسری است که شکایت خود را در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به ثبت رسانده است. 
#مجید_خادمی‌ دانشجوی دکترای «دانشگاه صنعتی اصفهان» و پژوهش‌گر حوزه بیوتکنولوژی که در یکی از شرکت‌های دانش‌بنیان روی داروهای ضدسرطان کار می‌کند، یکی از کسانی است که در مراسم #چهلم_حدیث_نجفی یک چشم خود را از دست داد. 
مجید به همراه مادر و خواهرش برای هم‌دردی با خانواده حدیث نجفی راهی «بهشت سکینه» شده بود اما بسته بودن آرام‌ستان، فضای ملتهب، حضور نیروهای پلیس و هم‌چنین مواجهه با خودروی نیروی انتظامی که مورد هجوم برخی از معترضان قرار گرفته بود، آن‌ها را از ادامه مسیر منصرف کرد. مجید خواهر و مادرش را به سمت خاکی کنار اتوبان برد تا بتواند آن‌ها را از منطقه درگیری دور کند. 
همراه آن‌ها، گروهی دیگر از مردم هم بودند که آن التهاب پرخشم را ترک می‌کردند. آن‌ها پشت به معترضان و رو به سمت بازگشت داشتند که نیروهای سرکوب موتورسوار از روبه‌رو سلاح به روی مردم گشودند. 
هدف‌گیری نیروهای سرکوب نه فقط مردم در اتوبان و صف اعتراضات بلکه مستقیم به خاکی و سمت کسانی بود که در حال ترک محل بودند. 
تیرهای ساچمه‌ای نتوانستند لباس‌های تن مجید را رد کنند و به گوشت برسند اما یکی از آن‌ها چشمش را شکافت، از کره چشم رد شد و پشت شبکیه نشست. او هم‌چنان آن ساچمه را با خود به همراه دارد. 
بینایی یک چشم مجید برای همیشه از بین رفت. او توانست خود را به بیمارستانی در کرج برساند اما مجید را به تهران منتقل کردند و همان شب مورد جراحی قرار گرفت. دیگر از پزشکان کمکی برای او ساخته نیست و مجید چشم چپ خود را برای همیشه از دست داد. 
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
احمد گودرزی، اصالتاً اهل روستای خشتیانک در بخش اشترانکوه لرستان است اما در قلعه حسن خان تهران زندگی می‌کرد.
او کشتی‌گیری بود با پیکری قوی و سینه‌ای فراخ، که پدری دلسوز برای دختر نوجوانش، آیدا، بود.
احمد با تمام وجودش دخترش را دوست داشت و برای آینده روشن او و دیگر دختران ایران به خیزش سراسری پیوست.
در روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱، احمد در #چهلم_حدیث_نجفی ، دختری که در اعتراضات کشته شده بود، به خیابان‌های کرج رفت.
در آن روز فضای اعتراض و درگیری میان جوانان و مأموران سرکوبگر همه جا را فرا گرفته بود.
#احمد_گودرزی همان روز دستگیر می‌شود.
خانواده‌اش هفته‌ها در جستجوی او بودند، در حالی که او در زندان آگاهی شاپور تحت شکنجه‌های وحشیانه قرار داشت. شکنجه‌گران دنده‌های او را شکستند، فشار دنده‌های شکسته به ریه‌هایش،باعث بیهوشی احمد شده بود.
شکنجه‌ها تا جایی ادامه یافت که او دچار خونریزی داخلی شد و در نهایت به دلیل تزریق آمپولی که به او زده شد، در اثر ایست قلبی جان باخت.
حکومت تلاش کرد مرگ او را مخفی کند و خانواده‌اش را مجبور کرد که او را به طور بی‌صدا در نقطه‌ای دورافتاده در لرستان دفن کنند.
در روز ۲۲ آذر ۱۴۰۱، پیکر احمد به آرامستان «دارالسلام» در روستای خشتیانک برده شد و در آنجا به خاک سپرده شد.
احمد متولد اول شهریور ۱۳۶۰ است.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
🔖حدیث نجفی، زن ۲۲ ساله اهل مهرشهر کرج بود که بر اساس شواهد و قرائن، روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراضات به کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، هدف گلوله ماموران انتظامی - امنیتی قرار گرفت و جان باخت. روایت‌هایی که از محل و زمان وقوع حادثه کشته شدن او ارائه…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به یاد حدیث نجفی؛
افسون نجفی، خواهر #حدیث_نجفی ، از جان‌باختگان اعتراضات سراسری "زن، زندگی، آزادی" با انتشار ویدئویی قدیمی از خواهرش در صفحه اینستاگرامش نوشت: «امروز اتفاقی این ویدئو رو پیدا کردم... تمام خاطرات من و خواهرم را پاک کردند. حالا حدیث و خاطراتش فقط در ذهن من هست.»

حدیث یکی از معترضان در خیزش ۱۴۰۱  است که در  مهرشهر  کرج  توسط نیروهای نظامی در تاریخ  ۳۰ شهریور ماه به قتل رسید و شبانه به خاک سپرده شد.
حدیث حوالی ساعت ۲۰ در حالی که طبق گفته دوستانش بر روی سطل زباله‌ای در حال شعار دادن بود، مورد هدف گلوله جنگی سرکوبگران واقع شد و به قتل رسید .
نیروهای امنیتی در حالی که خانواده او را وادار کردند که بگویند او به مرگ طبیعی درگذشته است از سوی دیگر اساسا منکر وجود فیزیکی حدیث می‌شدند..

نزدیکان او در این‌باره گفته‌اند: «پیکر حدیث را تحویل ندادند تا تعهد گرفتند که موضوع رسانه‌ای نشود و بگویند به مرگ طبیعی بود. حتی سر خاک هم نیروهای امنیتی اجازه ندادند با صدای بلند داد بزنیم و گریه کنیم تا حداقل سبک شویم.»

جمعه یکم مهرماه پیکر حدیث نجفی در آرامستان بهشت سکینه کرج، قطعه ۲۹ ردیف ۲۵ با حضور نیروهای امنیتی به خاک سپرده شد.

اگر چه مرگ او بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های بین‌المللی داشت و حدیث نجفی نیز مانند مهسا امینی به نمادی از قدرت‌مندی زنان و اعتراضات مداوم علیه حکومت ایران تبدیل شد اما از نحوه قتل و‌ حتی نام او تا مدتها اطلاع رسانی نشد و کسی از آن خبری نداشت، بسیاری حتی نام حدیث نجفی را دروغ می‌دانستند تا اینکه پس از مدتی اطلاع‌رسانی و‌ گفتگو از سوی خانواده وی آغاز شد و در نتیجه خیل بسیاری از شهروندان تهران و کرج و‌ حتی از شهرستان‌های دیگر در #چهلم_حدیث_نجفی شرکت کردند.
در چهلم او جمعیتی نزدیک به صد هزار نفر شرکت کردند و آن روز را به یکی از خونین ترین روزهای اعتراضات برای حکومت رقم زدند؛ دو‌ کشته حکومتی و دهها تن از ماموران حکومتی زخمی شدند ، این نتیجه خشم شهروندان از کشتن مظلومانه و تهدیدات و دروغ‌پردازی‌های پیرامون حدیث نجفی بود.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
مروز ۱۲ آبان، اولین سالگرد مهدی حضرتی، معترض نوجوان، که از فاصله ۴۰ متری هدف گلوله‌های شات‌گان ماموران قرار گرفت. روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱، وقتی سیل عظیمی از جمعیت در مراسم #چهلم_حدیث_نجفی و پارسا رضا‌دوست حضور داشتند، خرمدشت کرج، خیابان میثم، مقابل فروشگاه شهروند…
مهدی حضرتی متولد ۱۱ شهریور ۱۳۸۳ است، نوجوان ۱۷ ساله‌ای که زندگی خود را با کار و تلاش برای تأمین معیشت خانواده گذرانده بود.
او در ۱۲ آبان ۱۴۰۱ در خرمدشت، کمتر از ۵۰ روز بعد از کشته شدن مهسا امینی، در میانه آبان‌ که سراسر کشور با اعتراض‌های روزانه و تظاهرات علیه حکومت روبه‌رو بود جاودانه شد.
ویدئوی کشته شدن یک جوان ۱۷ ساله و دقایق طولانی رها شدن پیکر بی‌جانش در خیابان، بسیاری را شوکه کرد. نام این جوان مهدی حضرتی بود.
یک نفر از طبقات بالای ساختمانی مشرف به خیابان، از لحظه گلوله خوردن مهدی حضرتی فیلم گرفته بود. اما آنچه برای بسیاری تکان دهنده بود، ویدئوی دومی که از یکی از بالکان‌های همان ساختمان ضبط شده بود. این بار فیلمبردار به مهدی نزدیکتر بود و از لحظاتی فیلم گرفته بود که پیکر #مهدی_حضرتی در خیابان رها شده است.
گویی او در میدان جنگ رها شده بود و راهی برای کمک رساندن به او وجود نداشت. در ویدئو به روشنی هویدا بود که از مغز و تن مهدی خون بسیاری خارج شده است. و او با کفش‌های سفید ورزشی، شلوار جین آبی و پیراهنی سیاه، بر روی زمین بی‌حرکت افتاده است، نیروهای امنیتی یگان ویژه می‌آیند و‌ پیکر او‌را در وانتی می‌اندازند و می‌روند…
این اتفاق در روز ۱۲ آبان‌ماه در خرم‌دشت کرج رخ داد؛ روز #چهلم_حدیث_نجفی که به تظاهرات بزرگی در این منطقه منجر شد. مهدی حضرتی از جمله معترضانی بود که از زمان کشته شدن مهسا امینی برای دهها روز در خیابان به شکل مسالمت‌آمیز شعار داده بود.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
در کنار مزار جاوید نام‌حدیث نجفی؛ #حدیث_نجفی  یکی از معترضان در خیزش ۱۴۰۱  است که در مهرشهر کرج توسط نیروهای نظامی در تاریخ  ۳۰ شهریور ماه به قتل رسید و شبانه به خاک سپرده شد، مرگ او بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های بین‌المللی داشته و حدیث نجفی نیز مانند مهسا…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حدیث نجفی گفت: «خیلی دوست دارم الان که دارم می‌رم آخرش وقتی چند سال گذشت، خوشحال باشم رفتم تظاهرات و همه چی عوض شد»
حدیث ساعاتی بعد از این گفته ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، حوالی ساعت ۲۰ در حالی که طبق گفته دوستانش بر روی سطل زباله‌ای در حال شعار دادن بود، مورد هدف تیراندازی واقع شد و به قتل می‌رسد.
نیروهای امنیتی خانواده او را وادار کردند که بگویند او به مرگ طبیعی درگذشته است نه اینکه او به قتل رسیده‌است. نزدیکان او در این‌باره گفته‌اند: «پیکر حدیث را تحویل ندادند تا تعهد گرفتند که موضوع رسانه‌ای نشود و بگویند به مرگ طبیعی بود. حتی سر خاک هم نیروهای امنیتی اجازه ندادند با صدای بلند داد بزنیم و گریه کنیم تا حداقل سبک شویم.»
جمعه یکم مهرماه پیکر حدیث نجفی در آرامستان بهشت سکینه کرج، قطعه ۲۹ ردیف ۲۵ با حضور نیروهای امنیتی به خاک سپرده شد.
از نحوه قتل و‌ حتی نام او تا مدتها اطلاع رسانی نشد و کسی از آن خبری نداشت، بسیاری حتی نام حدیث نجفی را دروغ می‌دانستند تا اینکه پس از مدتی اطلاع‌رسانی و‌ گفتگو از سوی خانواده وی آغاز شد و در نتیجه خیل بسیاری از شهروندان تهران و کرج و‌ حتی از شهرستان‌های دیگر در #چهلم_حدیث_نجفی شرکت کردند، جمعیتی نزدیک به صد هزار نفر در چهلم حدیث شرکت کردند و آن روز را به یکی از خونین ترین روزهای اعتراضات برای حکومت رقم زدند؛ دو‌کشته و دهها تن از ماموران حکومتی نتیجه خشم شهروندان از کشتن مظلومانه و تهدیدات و دروغ‌پردازی‌های پیرامون #حدیث_نجفی بود.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سپهر اعظمی، از جانباختگان اعتراض ۱۴۰۱ است که از لیدرهای خیابانی کرج بود ، معترضی که با بیش از ۷۰ گلوله ساچمه‌ای کشته شد.
روز دوازدهم آبان‌ماه ١٤٠١ در جریان مراسم #چهلم_حدیث_نجفی سپهر اعظمی در کوچه ظفر ١٤ کمالشهر کرج در فاصله دو متری مورد شلیک نیروهای امنیتی قرار گرفت.
بیش از هفتاد گلوله ساچمه‌ای به ناحیه سر سپهر اعظمی اصابت و خون از چشم، کوچ و بینی وی بیرون زده بود.
یک شاهد عینی به ایران بریفینگ گفته ایت:«در روز حادثه، #سپهر_اعظمی به برادر و خواهرش پیام می‌دهد که مردم دارند انتقام #حدیث_نجفی را می‌گیرند و بعد از شلیک پی در پی نیروهای امنیتی، خانواده سپهر با وی تماس می‌گیرند اما گوشی وی خاموش بوده است تا اینکه فردی که پیش سپهر موهایش را کوتاه می‌کرد به مادر سپهر خبر می‌دهد که وی زخمی شده است.
این منبع مطلع اضافه کرد: سپهر اعظمی پس از زخمی شدن توسط یک خانم به بیمارستان مدنی کرج منتقل و خانواده وی خود را به بیمارستان می‌رسانند که بعد از عمل جراحی پزشکان چند تا ساچمه از بدن سپهر خارج کرده بودند اما چهار ساچمه از راه چشم وارد مغز وی شده بودند و یکی از ساچمه‌ها به نقطه حساس مغز رسیده بود و عفونت می‌کرد و اجازه نمی‌داد سطح هوشیاری سپهر بالا بیاد و پزشکان اعلام کردند که کاری از دست آنان ساخته نیست.
سپهر اعظمی پس از ٣٣ روز بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان مدنی کرج در روز سه‌شنبه پانزدهم آذرماه ١٤٠١ جان خود را از دست داد.
در برگه پزشکی قانونی، علت فوت سپهر اعظمی اصابت گلوله عنوان شده است.
#علیه_فراموشی #یاد_یاران

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نیما نوری برای شرکت در مراسم چهلم #حدیث_نجفی عازم آرامستان بهشت سکینه کرج بود که با شلیک دو گلوله به قلب و ران پایش توسط نیروهای امنیتی در دن کشته شد.
پیکر نیما را به درمانگاه وصال کرج منتقل کردند، او جان باخته بود اما نیروهای امنیتی به تمام بیمارستان‌های کرج دستور داده بودند فوت شدگان را به بیمارستان مدنی منتقل کنند، به دوستان و‌خانواده نیما به دروغ می‌گویند ، نیما را برای عمل باید فرستاد به بیمارستان دیگر ، پیکر او در بیمارستان مدنی توسط نیروهای امنیتی سپس ربوده می‌شود.
یکی از دوستان نیما می‌گوید: پدر و مادرش خیلی سعی کردند که او را منصرف کنند که به اعتراضات نرود. اما او گوش نمی‌کرد و به تجمعات می‌پیوست. حتی یک روز به خانه که بازگشت پایش توسط نیروهای جمهوری اسلامی تحت ضربات باتوم قرار گفته بود و چند روز به سختی راه می‌رفت. بالاخره در روز #چهلم_حدیث_نجفی و #پارسا_رضا_دوست به پدرش گفت می‌خواهم بروم اعتراضات.
باز هم خانوادش اصرار داشتند که او را منصرف کنند. اما نیما تصمیم قطعی داشت که برود. نزدیکی بهشت سکینه که بودند ترافیک و راه بندان شده بود. همان‌جا نیما به پدرش گفت تو برو من پیاده می‌روم، تصویری از مهسا هم در دستش بود، شب اون روز به خانواده نوری زنگ زدند که فرزندتان فوت شده.
#نیما_نوری در هنگام کشته‌شدن ۱۸ سال و ۶ ماه سن داشت و تک‌فرزند خانواده بود. او دیپلم داشت و فردی مهربان و ساده بود و عاشق ماشین و رانندگی بود. نیما چند روز پیش از کشته‌شدن در اینستاگرام نوشته بود حاضر است برای «میهن و آزادی» جانش را فدا کند.
#علیه_فراموشی #یاد_یاران

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حدیث نجفی یکی از معترضان در خیزش ۱۴۰۱  است که در مهرشهر کرج توسط نیروهای نظامی در تاریخ  ۳۰ شهریور ماه به قتل رسید و شبانه به خاک سپرده شد، مرگ او بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های بین‌المللی داشته و حدیث نجفی نیز مانند مهسا امینی به نمادی از قدرت‌مندی زنان و اعتراضات مداوم علیه حکومت ایران تبدیل شد.
حدیث حوالی ساعت ۲۰ در حالی که طبق گفته دوستانش بر روی سطل زباله‌ای در حال شعار دادن بود، مورد هدف تیراندازی واقع شد و به قتل رسید .
نیروهای امنیتی خانواده او را وادار کردند که بگویند او به مرگ طبیعی درگذشته است نه اینکه او به قتل رسیده‌است.
نزدیکان او در این‌باره گفته‌اند: «پیکر
حدیث را تحویل ندادند تا تعهد گرفتند که موضوع رسانه‌ای نشود و بگویند به مرگ طبیعی بود. حتی سر خاک هم نیروهای امنیتی اجازه ندادند با صدای بلند داد بزنیم و گریه کنیم تا حداقل سبک شویم.»
جمعه یکم مهرماه پیکر
حدیث نجفی در آرامستان بهشت سکینه کرج، قطعه ۲۹ ردیف ۲۵ با حضور نیروهای امنیتی به خاک سپرده شد.
از نحوه قتل و‌ حتی نام او تا مدتها اطلاع رسانی نشد و کسی از آن خبری نداشت، بسیاری حتی نام
#حدیث_نجفی را دروغ می‌دانستند تا اینکه پس از مدتی اطلاع‌رسانی و‌ گفتگو از سوی خانواده وی آغاز شد و در نتیجه خیل بسیاری از شهروندان تهران و کرج و‌ حتی از شهرستان‌های دیگر در #چهلم_حدیث_نجفی شرکت کردند، جمعیتی نزدیک به صد هزار نفر در چهلم حدیث شرکت کردند و آن روز را به یکی از خونین ترین روزهای اعتراضات برای حکومت رقم زدند؛ دو‌ کشته حکومتی و دهها تن از ماموران حکومتی زخمی شدند ، این نتیجه خشم شهروندان از کشتن مظلومانه و تهدیدات و دروغ‌پردازی‌های پیرامون حدیث نجفی بود.
#علیه_فراموشی #یاد_یاران

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing