This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایران_بریفینگ / مردم را میکشند و زبانشان هم دراز است !
#محمد_کامرانی، برای آزمون کنکور آماده میشد اما در #اعتراضات #خرداد۸۸ بازداشت و در #بازداشتگاه_کهریزک زیر #شکنجه #وحوش_خامنه_ای به قتل رسید
#مردم_را_میکشند_زبانشان_هم_دراز_است
#آبان_ادامه_دارد
#آبان_پایان_ناپذیر_ایران
#خامنهای_به_پایانت_سلام_کن #سقوط_نزدیک_است
@irbriefing
#محمد_کامرانی، برای آزمون کنکور آماده میشد اما در #اعتراضات #خرداد۸۸ بازداشت و در #بازداشتگاه_کهریزک زیر #شکنجه #وحوش_خامنه_ای به قتل رسید
#مردم_را_میکشند_زبانشان_هم_دراز_است
#آبان_ادامه_دارد
#آبان_پایان_ناپذیر_ایران
#خامنهای_به_پایانت_سلام_کن #سقوط_نزدیک_است
@irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایران_بریفینگ / جسم نیمه جان #نادر_مختاری در بیمارستان شهدای هفت تیر شهر ری با آثار شکنجه و شکستگی در بدن.
نادر مختاری، ۳۵ساله، در اعتراصات #آبان_خونین_۹۸ در کوکب شرقی #کرج بازداشت میشود.
در بازداشتگاه به علت ضربات شدید باتوم به کما میرود، قبل از نوروز ۹۹ به هوش میآید و از شهرری به #بازداشتگاه_کهریزک منتقل میشود.
چند ماه در این بازداشتگاه میماند و مجددا در اعتراضات درون بازداشتگاه به #اعدام_نوید_افکاری مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و نهایتا بر اور شکنجهها ۲۹شهریور به قتل میرسد !
#آبان_ادامه_دارد #آبان_پایان_ناپذیر_ایران #مردم_را_میکشند_زبانشان_هم_دراز_است #آبان_پایان_ناپذیر_البرز
#خونخواه_آبانیم
@irbriefing
نادر مختاری، ۳۵ساله، در اعتراصات #آبان_خونین_۹۸ در کوکب شرقی #کرج بازداشت میشود.
در بازداشتگاه به علت ضربات شدید باتوم به کما میرود، قبل از نوروز ۹۹ به هوش میآید و از شهرری به #بازداشتگاه_کهریزک منتقل میشود.
چند ماه در این بازداشتگاه میماند و مجددا در اعتراضات درون بازداشتگاه به #اعدام_نوید_افکاری مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و نهایتا بر اور شکنجهها ۲۹شهریور به قتل میرسد !
#آبان_ادامه_دارد #آبان_پایان_ناپذیر_ایران #مردم_را_میکشند_زبانشان_هم_دراز_است #آبان_پایان_ناپذیر_البرز
#خونخواه_آبانیم
@irbriefing
#ایران_بریفینگ / این عکس مربوط به دو پدر داغداری است که فرزندشان را در بازداشتگاه کهریزک مظلومانه از دست دادند ، پدرانی که بعد از گذشت یازده سال همچنین بر سر مزار فرزندانشان ضجه میزنند.
به یازده سال پیش بر میگردم قبل از اینکه بخواهم از ایران خارج بشوم، تنها جایی که به من حس خوب و آرامش میداد بهشت زهرا بود زیرا میتوانستم پنج شنبه ها بر سر مزار جانباختگان انتخابات هشتاد و هشت و کهریزک بروم و با خانواده های آن عزیزان هم دیدار و احساس همدردی کنم تا آنها بدانند در این مسیر تنها نیستند و ما در کنارشون ایستاده ایم.حدود دو سال از نزدیک شاهد اشک پدران، مادران و خواهر و برادرانی بودم که عزیزانشان را در راه آزادی وطن از دست دادند.
در روند دادخواهی پرونده جنایت کهریزک همیشه از نزدیک شاهد تلاش های این دو پدر بزرگوار به نام های علی کامرانی ، علی جوادی فر و همچنین پدر محسن روح الامینی بودم که با همه تهدید هایی که رو برو میشدند همچنان مسیر پرونده را طی می کردند تا آمرین و عامران جنایت کهریزک را به سزای اعمالشان برسانند. درسته در دستگاه فاسد قضایی نظام جمهوری اسلامی متهمان اصلی پرونده جنایت کهریزک محاکمه نشدند و دادگاه ها به صورت نمایشی برگزار شد ولی این دو پدر همه تلاش خود را کردند تا جوان های دیگری به نام های محسن روح الامینی ، محمد کامرانی ، امیر جوادی فر ، احمد نجاتی کارگر ، رامین اقازاده قهرمانی و ستار بهشتی ها در زندان های غیر قانونی زیر شکنجه کشته نشوند.
پدر واژه ایست که با لفظ آن هم همیشه کوه مشکلات از ما دور میشود و به شانه هایش می افتد و چه سنگین است شانه های پدرانی که جگر گوشه هایشان را از دست داده اند و چه خونها دارد چشمان پدری که خون فرزند بیگناهش توسط ضحاکان عصر ریخته است. آری کسی از دل این پدران خبر ندارد که دلشان به اندازهی بی نهایت اندوه را در خود جا دادهاند. آیا کسی می تواند این اندوه را به جان بخرد؟؟ آیا کسی می تواند یاد پسر را از وجود پدر حذف کند؟؟جسم جگر گوشه هایشان را گرفتند ولی بی شک یاد فرزندانشان همیشه در قلبشان است اما چه سود که یادشان با افسوس نبودنشان گره خورده است.
پدران عزیز ، درد شما را هیچ کسی نمی فهمد ولی بدانید که یاد فرزندانتان برای ما جاودان خواهد بود. پدران عزیز شما اسوه ی صبر هستید برای ما و بی شک اگر ایوب در این زمان می زیست شماها را می ستود.
ما جوانان این سرزمین خود رادر غم از دست دادن فرزندانتان شریک می دانیم و تا روزی که زنده ایم یاد امیر ، محمد ، محسن ، سهراب ، ندا ، ستار و ...... را زنده نگه میداریم تا ظلم و ستم را به زانو در بیاوریم.
مسعود علیزاده
از بازداشتیها و شکنجه شدگان #بازداشتگاه_کهریزک
#اعتراضات_۸۸ #مردم_را_میکشند_زبانشان_هم_دراز_است
@irbriefing
به یازده سال پیش بر میگردم قبل از اینکه بخواهم از ایران خارج بشوم، تنها جایی که به من حس خوب و آرامش میداد بهشت زهرا بود زیرا میتوانستم پنج شنبه ها بر سر مزار جانباختگان انتخابات هشتاد و هشت و کهریزک بروم و با خانواده های آن عزیزان هم دیدار و احساس همدردی کنم تا آنها بدانند در این مسیر تنها نیستند و ما در کنارشون ایستاده ایم.حدود دو سال از نزدیک شاهد اشک پدران، مادران و خواهر و برادرانی بودم که عزیزانشان را در راه آزادی وطن از دست دادند.
در روند دادخواهی پرونده جنایت کهریزک همیشه از نزدیک شاهد تلاش های این دو پدر بزرگوار به نام های علی کامرانی ، علی جوادی فر و همچنین پدر محسن روح الامینی بودم که با همه تهدید هایی که رو برو میشدند همچنان مسیر پرونده را طی می کردند تا آمرین و عامران جنایت کهریزک را به سزای اعمالشان برسانند. درسته در دستگاه فاسد قضایی نظام جمهوری اسلامی متهمان اصلی پرونده جنایت کهریزک محاکمه نشدند و دادگاه ها به صورت نمایشی برگزار شد ولی این دو پدر همه تلاش خود را کردند تا جوان های دیگری به نام های محسن روح الامینی ، محمد کامرانی ، امیر جوادی فر ، احمد نجاتی کارگر ، رامین اقازاده قهرمانی و ستار بهشتی ها در زندان های غیر قانونی زیر شکنجه کشته نشوند.
پدر واژه ایست که با لفظ آن هم همیشه کوه مشکلات از ما دور میشود و به شانه هایش می افتد و چه سنگین است شانه های پدرانی که جگر گوشه هایشان را از دست داده اند و چه خونها دارد چشمان پدری که خون فرزند بیگناهش توسط ضحاکان عصر ریخته است. آری کسی از دل این پدران خبر ندارد که دلشان به اندازهی بی نهایت اندوه را در خود جا دادهاند. آیا کسی می تواند این اندوه را به جان بخرد؟؟ آیا کسی می تواند یاد پسر را از وجود پدر حذف کند؟؟جسم جگر گوشه هایشان را گرفتند ولی بی شک یاد فرزندانشان همیشه در قلبشان است اما چه سود که یادشان با افسوس نبودنشان گره خورده است.
پدران عزیز ، درد شما را هیچ کسی نمی فهمد ولی بدانید که یاد فرزندانتان برای ما جاودان خواهد بود. پدران عزیز شما اسوه ی صبر هستید برای ما و بی شک اگر ایوب در این زمان می زیست شماها را می ستود.
ما جوانان این سرزمین خود رادر غم از دست دادن فرزندانتان شریک می دانیم و تا روزی که زنده ایم یاد امیر ، محمد ، محسن ، سهراب ، ندا ، ستار و ...... را زنده نگه میداریم تا ظلم و ستم را به زانو در بیاوریم.
مسعود علیزاده
از بازداشتیها و شکنجه شدگان #بازداشتگاه_کهریزک
#اعتراضات_۸۸ #مردم_را_میکشند_زبانشان_هم_دراز_است
@irbriefing
Telegram
ایران بریفینگ / مدیا
#ایران_بریفینگ / در روزهای گذشته اخبار نگران کنندهای از #خوزستان ، #اصفهان ، #تهران و #کرج میرسد که #نیروهای_امنیتی در جستجوی محلات و خانه به خانه به دنبال شناسایی معترضین و بازداشت آنها هستند.
منابع محلی و بخصوص در خوزستان اعلام کردهاند حجم بالایی از این بازداشت شدگان کودکان و نوجوانان هستند.
#شیرین_عبادی فعال حقوق بشر و برنده صلح نوبل در یادداشتی صریحا به نیروهای امنیتی و #قوه_قضائیه اعلام کرده است باید لیست اسامی بازداشت شدگان و اتهام آنها را اعلام کنند.
وی از وقوع یک #فاجعه_انسانی همچون حوادث سال ۸۸ و #بازداشتگاه_کهریزک خبر داده است.
خانم عبادی همچنین خبر داده است تا کنون بیش از یک صد نفر در شهرهای استان خوزستان ، #کردستان، #کرمانشاه و #آذربایجان_غربی بازداشت شدهاند.
وی از خانواده و بستگان افرادی که دستگیر شده اند نیز درخواست کرده بدون توجه به «وعدهها و درخواستهای امنیتی» نهادهای حکومتی اقدام به اطلاع رسانی کرده و از طریق تماس با رسانه ها و خبرنگاران مستقل و نهادهای حقوق بشری ، اسامی و زمان و مکان باز داشت آنها را خبر دهند.
وی در توضیح وعده ها و خواستههای امنیتی از خانوادههای بازداشت شدگان گفته است: این نهادهای امنیتی پس از دستگیری فعالین خانوادهها را تهدید یا تطمیع می کنند که سکوت کرده و وعده آزادی زود هنگام می دهند .
خانم عبادی گفته است:«به سخن مامورین حکومتی اعتماد نکنید ، سکوت خانواده ها وضعیت زندانی را بدتر میکند.
#از_بازداشتیها_بگو #اعتراضات_سراسری #اعتراضات_مردمی
@Irbriefing
منابع محلی و بخصوص در خوزستان اعلام کردهاند حجم بالایی از این بازداشت شدگان کودکان و نوجوانان هستند.
#شیرین_عبادی فعال حقوق بشر و برنده صلح نوبل در یادداشتی صریحا به نیروهای امنیتی و #قوه_قضائیه اعلام کرده است باید لیست اسامی بازداشت شدگان و اتهام آنها را اعلام کنند.
وی از وقوع یک #فاجعه_انسانی همچون حوادث سال ۸۸ و #بازداشتگاه_کهریزک خبر داده است.
خانم عبادی همچنین خبر داده است تا کنون بیش از یک صد نفر در شهرهای استان خوزستان ، #کردستان، #کرمانشاه و #آذربایجان_غربی بازداشت شدهاند.
وی از خانواده و بستگان افرادی که دستگیر شده اند نیز درخواست کرده بدون توجه به «وعدهها و درخواستهای امنیتی» نهادهای حکومتی اقدام به اطلاع رسانی کرده و از طریق تماس با رسانه ها و خبرنگاران مستقل و نهادهای حقوق بشری ، اسامی و زمان و مکان باز داشت آنها را خبر دهند.
وی در توضیح وعده ها و خواستههای امنیتی از خانوادههای بازداشت شدگان گفته است: این نهادهای امنیتی پس از دستگیری فعالین خانوادهها را تهدید یا تطمیع می کنند که سکوت کرده و وعده آزادی زود هنگام می دهند .
خانم عبادی گفته است:«به سخن مامورین حکومتی اعتماد نکنید ، سکوت خانواده ها وضعیت زندانی را بدتر میکند.
#از_بازداشتیها_بگو #اعتراضات_سراسری #اعتراضات_مردمی
@Irbriefing
Telegram
ایران بریفینگ / مدیا
امروز بیست و پنجمین سالگرد برملاشدن جنایتی است که در بازداشتگاه کهریزک انجام شده است.
#بازداشتگاه_کهریزک یا به واقع «اردوگاه مرگ کهریزک» یکی از صدها جنایتی است که در دهه هفتاد و هشتاد نیروهای امنیتی و انتظامی با آزادی تام و فراغت بال نسبت به شهروندان بیدفاع ولو مجرم انجام دادند، این جنایت با مرگ چند جوان در دوران اعتراضات پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ که در میان آنها دو فرزند وابسته به حکومت نیز وجود داشت همراه شد(سامان دادمان فرزند وزیر راه کشته شده دولت خاتمی که دچار جراحت جدی شده بود و محسن روح الامینی فرزند عبدالحسین روح الامینی رئیس وقت انستیتو پاستور و از مشاوران سلامت وتیم پزشکی خامنهای)
این بازداشتگاه در دوران فرماندهی قالیباف بر نیروی انتظامی تأسیس و تا میانه تابستان ۱۳۸۸ ناشناخته بود، در ۶ مرداد ۱۳۸۸ پس از آنکه مرگ #محسن_روح_الامینی در بیمارستان ساسان تهران و خطر قطع نخاع و مرگ مغزی سامان دادمان در بیمارستان سجاد تهران جدی شد با افشا و اعتراض همسر مهدی باکری و عبدالحسین روح الامینی به انتقادات گسترده انجامید و سید علی خامنهای به دلیل آنچه که «نداشتن استانداردهای لازم برای نگهداری زندانیان» دانست، دستور بستن آن را صادر کرد.
هرچند دستگیرشدگان اعلام کردند که این بازداشتگاه تا روزها پس از این اعلام نیز همچنان باز بود.
در ۳۰ خرداد ۱۳۹۶، علیاکبر حیدریفر، دادیار سابق تهران در زمان فاجعه کهریزک، به ۱۵ سال حبس محکوم شد؛ ولی سخنگوی قوه قضاییه ۳۱ خرداد اعلام کرد که جرم دادیار حیدریفر هیچ ارتباطی به جریان کهریزک ندارد و مربوط به دو فقره اتهام شخصی است.
این بازداشتگاه در اسفند۱۳۷۹ برای اولین بار در عملیاتی موسوم به «جزیره» با هدف پاکسازی منطقه خاک سفید تهران مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
اگرچه گزارشهایی هم از وجود این بازداشتگاه در دهه ۷۰ و حتی ۶۰ به عنوان «زندان شورآباد» برای بازداشت معتادان به مواد مخدر وجود دارد که گمان میرود همین بازداشتگاه باشد.
از اواسط سال ۱۳۸۰ و همزمان با توسعه و ساخت و ساز آن پلیس امنیت نیروی انتظامی و سپاه پاسداران از آن برای نگهداری و شکنجه بعضی از بازداشتشدگان نظیر طرح اراذل و اوباش استفاده کردند.
از #محمد_باقر_قالیباف به عنوان موسس و #محمد_باقر_ذوالقدر (جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران که در دولت محمود احمدینژاد جانشین وزیر کشور شد و فرماندهی عالی نیروی انتظامی نیز به فرمان خامنهای، به وی سپرده شد) به عنوان فرمانده ارشد و در اختیار دارنده این بازداشتگاه نام برده شده.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#بازداشتگاه_کهریزک یا به واقع «اردوگاه مرگ کهریزک» یکی از صدها جنایتی است که در دهه هفتاد و هشتاد نیروهای امنیتی و انتظامی با آزادی تام و فراغت بال نسبت به شهروندان بیدفاع ولو مجرم انجام دادند، این جنایت با مرگ چند جوان در دوران اعتراضات پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ که در میان آنها دو فرزند وابسته به حکومت نیز وجود داشت همراه شد(سامان دادمان فرزند وزیر راه کشته شده دولت خاتمی که دچار جراحت جدی شده بود و محسن روح الامینی فرزند عبدالحسین روح الامینی رئیس وقت انستیتو پاستور و از مشاوران سلامت وتیم پزشکی خامنهای)
این بازداشتگاه در دوران فرماندهی قالیباف بر نیروی انتظامی تأسیس و تا میانه تابستان ۱۳۸۸ ناشناخته بود، در ۶ مرداد ۱۳۸۸ پس از آنکه مرگ #محسن_روح_الامینی در بیمارستان ساسان تهران و خطر قطع نخاع و مرگ مغزی سامان دادمان در بیمارستان سجاد تهران جدی شد با افشا و اعتراض همسر مهدی باکری و عبدالحسین روح الامینی به انتقادات گسترده انجامید و سید علی خامنهای به دلیل آنچه که «نداشتن استانداردهای لازم برای نگهداری زندانیان» دانست، دستور بستن آن را صادر کرد.
هرچند دستگیرشدگان اعلام کردند که این بازداشتگاه تا روزها پس از این اعلام نیز همچنان باز بود.
در ۳۰ خرداد ۱۳۹۶، علیاکبر حیدریفر، دادیار سابق تهران در زمان فاجعه کهریزک، به ۱۵ سال حبس محکوم شد؛ ولی سخنگوی قوه قضاییه ۳۱ خرداد اعلام کرد که جرم دادیار حیدریفر هیچ ارتباطی به جریان کهریزک ندارد و مربوط به دو فقره اتهام شخصی است.
این بازداشتگاه در اسفند۱۳۷۹ برای اولین بار در عملیاتی موسوم به «جزیره» با هدف پاکسازی منطقه خاک سفید تهران مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
اگرچه گزارشهایی هم از وجود این بازداشتگاه در دهه ۷۰ و حتی ۶۰ به عنوان «زندان شورآباد» برای بازداشت معتادان به مواد مخدر وجود دارد که گمان میرود همین بازداشتگاه باشد.
از اواسط سال ۱۳۸۰ و همزمان با توسعه و ساخت و ساز آن پلیس امنیت نیروی انتظامی و سپاه پاسداران از آن برای نگهداری و شکنجه بعضی از بازداشتشدگان نظیر طرح اراذل و اوباش استفاده کردند.
از #محمد_باقر_قالیباف به عنوان موسس و #محمد_باقر_ذوالقدر (جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران که در دولت محمود احمدینژاد جانشین وزیر کشور شد و فرماندهی عالی نیروی انتظامی نیز به فرمان خامنهای، به وی سپرده شد) به عنوان فرمانده ارشد و در اختیار دارنده این بازداشتگاه نام برده شده.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
سامان دادمان ، فرزند رحمان دادمان وزیر راه وترابری دولت خاتمی است که در سانحه هواپیمای یاک ۴۰ شرکت هواپیمایی فراز قشم کشته شد، وی در راهپیمایی خیابان آزادی بازداشت میشود، ابتدا به یک پایگاه بسیج منتقل و سپس با خودروی نیسان حمل زباله به زندان اوین، به همراه دست کم ۳۰ زندانی دیگر منتقل میشود، در زندان اوین در همان خودرو ساعتها معطل نگه داشته میشوند، زندان اوین آنها را پذیرش نمیکند و همگی به #بازداشتگاه_کهریزک منتقل میشوند.
نام #سامان_دادمان بارها در حکم سازمان قضایی نیروهای مسلح آورده شده وی یکی از شاکیان این پرونده بوده ، سال ۱۳۹۶ او به ایران بریفینگ گفت هم حکم محکمی در دادسرای نظامی داده شد، هم خامنهای گفته بود فاجعه صورت گرفته اما نه تنها هیچ متهمی مجازات نشد بلکه بعد آن اینقدر من را تهدید و اذیت کردند که مجبور شدم ایران را ترک کنم.
او در بخش دیگری روایت میکند: «بچهها ناامید شده بودند #محسن_روح_الامینی نزدیک من بود ما همزمان با هم بازداشت شده بودیم بلند شد گفت اگر اینجا هستیم به خاطر هدف و آرمانی هستیم نباید ناامید شویم. نهایت میخواهیم کشته شویم ولی مطمئن باشید فقط کشته نمیشویم… اسممان زنده میماند و در آینده از ما به عنوان قهرمان یاد میکنند.. ناامید نباشید.. این حرف محسن در ذهن من هست که چقدر انسان و بزرگوار بود. وقتی من به او گفتم خودمان را معرفی کنیم گفت اگر بگوئیم آزادمان میکنند و روحیه بقیه بچهها خراب میشود نگو فرزند دادمانی، او پا به پای همه بود، تا جان سپردن…»
دادمان میگوید حتی قبل از انتقال به اوین هم باز شاهد ضرب و شتمها بودیم امیر جوادیفر یک چشمش نابینا شده بود و خونریزی معده داشت… به زور نفس میکشید چون از آفتاب به سایه رفته بود از سوی سردار کمیجانی رییس کهریزک مورد ضرب و شتم قرار گرفت که خیلی دردناک بود..
دادمان میگوید مرتضوی وقتی تهدیدمان کرد که کسی از جزئیات کهریزک حتی بعد آزادی جرات ندارد حرفی برند، ما همه خوشحال شدیم، چون حس کردیم پس احتمال آزادی ما هم هست، چون فکر میکردیم همه مان در کهریزک خواهیم مرد.
او درباره بعد از انتقال به زندان اوین میگوید: «روز اول که به اوین رسیدیم مرتضوی به زندان اوین آمد و با چند نفر از بچهها دیدار کرد و گفت کسی نباید از جزئیات کهریزک چیزی بگوید و باید بگوییم این اتفاقات و شکنجهها قبل از کهریزک بوده… در اوین تصمیم گرفتیم پس از آزادی شکایت کنیم همین کار را هم انجام دادیم و جزئیات اتفاقات را اعلام کردیم و شکایت ما ثبت شد..»
او میگوید: «عذاب و شکنجه آزار روحی و جسمی پاک نمیشود..»
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نام #سامان_دادمان بارها در حکم سازمان قضایی نیروهای مسلح آورده شده وی یکی از شاکیان این پرونده بوده ، سال ۱۳۹۶ او به ایران بریفینگ گفت هم حکم محکمی در دادسرای نظامی داده شد، هم خامنهای گفته بود فاجعه صورت گرفته اما نه تنها هیچ متهمی مجازات نشد بلکه بعد آن اینقدر من را تهدید و اذیت کردند که مجبور شدم ایران را ترک کنم.
او در بخش دیگری روایت میکند: «بچهها ناامید شده بودند #محسن_روح_الامینی نزدیک من بود ما همزمان با هم بازداشت شده بودیم بلند شد گفت اگر اینجا هستیم به خاطر هدف و آرمانی هستیم نباید ناامید شویم. نهایت میخواهیم کشته شویم ولی مطمئن باشید فقط کشته نمیشویم… اسممان زنده میماند و در آینده از ما به عنوان قهرمان یاد میکنند.. ناامید نباشید.. این حرف محسن در ذهن من هست که چقدر انسان و بزرگوار بود. وقتی من به او گفتم خودمان را معرفی کنیم گفت اگر بگوئیم آزادمان میکنند و روحیه بقیه بچهها خراب میشود نگو فرزند دادمانی، او پا به پای همه بود، تا جان سپردن…»
دادمان میگوید حتی قبل از انتقال به اوین هم باز شاهد ضرب و شتمها بودیم امیر جوادیفر یک چشمش نابینا شده بود و خونریزی معده داشت… به زور نفس میکشید چون از آفتاب به سایه رفته بود از سوی سردار کمیجانی رییس کهریزک مورد ضرب و شتم قرار گرفت که خیلی دردناک بود..
دادمان میگوید مرتضوی وقتی تهدیدمان کرد که کسی از جزئیات کهریزک حتی بعد آزادی جرات ندارد حرفی برند، ما همه خوشحال شدیم، چون حس کردیم پس احتمال آزادی ما هم هست، چون فکر میکردیم همه مان در کهریزک خواهیم مرد.
او درباره بعد از انتقال به زندان اوین میگوید: «روز اول که به اوین رسیدیم مرتضوی به زندان اوین آمد و با چند نفر از بچهها دیدار کرد و گفت کسی نباید از جزئیات کهریزک چیزی بگوید و باید بگوییم این اتفاقات و شکنجهها قبل از کهریزک بوده… در اوین تصمیم گرفتیم پس از آزادی شکایت کنیم همین کار را هم انجام دادیم و جزئیات اتفاقات را اعلام کردیم و شکایت ما ثبت شد..»
او میگوید: «عذاب و شکنجه آزار روحی و جسمی پاک نمیشود..»
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مجید مقدم یکی دیگر از بازداشت شدگان کهریزک است، او در #آبان_خونین_۹۸ نیز بازداشت شد و در #بازداشتگاه_کهریزک شاهد کشته شدن جوادیفر هم بوده شرح میدهد: «از همان ابتدای ورود به کهریزک با لولههای پی وی سی به سر و صورت ما میزدند.»
#مجید_مقدم در شرح بازداشت خود و فاجعه شوم کهریزک توضیح میدهد: «روز ۱۸ تیر بود به همراه برادرم و سایر مردم در خیابان «قریب» تقاطع «نصرت» بودیم که با یورش ماموران موتورسوار مواجه شدیم. آنها اول گاز اشک آور پرتاب کردند و مردم متفرق شدند؛ اما یک خانمی بود که روی زمین زانو زده بود و به شدت سرفه میکرد، وقتی نزدیک شدم، متوجه شدم که ایشان باردار هستند و در اثر برخورد باتوم ماموران توان حرکت ندارد، رفتم و به سرعت یک قوطی آب معدنی برداشتم و در حالی که به داشتم کمکش میکردم برخیزد با تعداد زیادی مامور و لباس شخصیها برخورد کردم، آنها من را پس از ضرب و شتمهای شدید دستگیر کردند و به پلیس امنیت بردند. در آنجا حدود ۴۰ الی ۵۰ نفر بودیم. اول از ما بازجوییهای ابتدایی را انجام دادند. همه در داخل یک اتاق بودیم که ماموران میآمدند و تا میتوانستند ما را کتک میزدند و میگفتند شماها میخواهید رژیم را عوض کنید؟
پس از ضرب و شتمهای زیاد- بطوری که من تا مرز بیهوشی رفتم- مشخصات ما را نوشتند و از ما عکس گرفتند و سپس ما را به پلیس پیشگیری میدان انقلاب بردند، ساعت حدود ۱۲ شب بود که ما را به راهرو بردند و نفری یک برگه دادند تا مجدد مشخصاتمان را نوشتیم. سوالاتی هم پرسیده شده بود که باید جواب میدادیم. مثلا سوال شده بود که از کدام شبکه جاسوسی دستور میگرفتید؟ و یا چگونه با شبکه منافقین در ارتباط هستید و از اینجور سوالها. صبح شده بود که ما را به حیاط بردند و سپس «دادیار حیدریفر» آمدند و به ما نفری یک برگه دادند که در آن ۵ اتهام به ما نسبت داده شده بود و ما باید مشخصات خود را مینوشتیم و امضا میکردیم. اگر امضا نمیکردیم با شکنجههای شدیدی مواجه میشدیم و در واقع چون بیرحمی ماموران به ما ثابت شده بود مجبور بودیم امضا کنیم. سپس برگهها را جمع کردند و به دادیار«حیدریفر» دادند و ایشان بدون هیچ صحبتی تمام برگهها را مهر و امضا کرد و به ما گفت! همگی به «کهریزک» میروید و تا آخر تابستان آنجا هستید و اگر زنده ماندید به پروندهتان رسیدگی میشود. با شنیدن این صحبتها ترس و اضطرابمان بیشتر شد و من با ذهنیتی که پیدا کرده بودم مرگ را حس میکردم و با خودم میگفتم مگر کهریزک کجاست؟ و چه جور جایی هست که قرار است زنده از آنجا بیرون نیاییم. ساعت حدود ۴ بعدازظهر بود. ما را سوار اتوبوس کردند و به کهریزک منتقل کردند.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#مجید_مقدم در شرح بازداشت خود و فاجعه شوم کهریزک توضیح میدهد: «روز ۱۸ تیر بود به همراه برادرم و سایر مردم در خیابان «قریب» تقاطع «نصرت» بودیم که با یورش ماموران موتورسوار مواجه شدیم. آنها اول گاز اشک آور پرتاب کردند و مردم متفرق شدند؛ اما یک خانمی بود که روی زمین زانو زده بود و به شدت سرفه میکرد، وقتی نزدیک شدم، متوجه شدم که ایشان باردار هستند و در اثر برخورد باتوم ماموران توان حرکت ندارد، رفتم و به سرعت یک قوطی آب معدنی برداشتم و در حالی که به داشتم کمکش میکردم برخیزد با تعداد زیادی مامور و لباس شخصیها برخورد کردم، آنها من را پس از ضرب و شتمهای شدید دستگیر کردند و به پلیس امنیت بردند. در آنجا حدود ۴۰ الی ۵۰ نفر بودیم. اول از ما بازجوییهای ابتدایی را انجام دادند. همه در داخل یک اتاق بودیم که ماموران میآمدند و تا میتوانستند ما را کتک میزدند و میگفتند شماها میخواهید رژیم را عوض کنید؟
پس از ضرب و شتمهای زیاد- بطوری که من تا مرز بیهوشی رفتم- مشخصات ما را نوشتند و از ما عکس گرفتند و سپس ما را به پلیس پیشگیری میدان انقلاب بردند، ساعت حدود ۱۲ شب بود که ما را به راهرو بردند و نفری یک برگه دادند تا مجدد مشخصاتمان را نوشتیم. سوالاتی هم پرسیده شده بود که باید جواب میدادیم. مثلا سوال شده بود که از کدام شبکه جاسوسی دستور میگرفتید؟ و یا چگونه با شبکه منافقین در ارتباط هستید و از اینجور سوالها. صبح شده بود که ما را به حیاط بردند و سپس «دادیار حیدریفر» آمدند و به ما نفری یک برگه دادند که در آن ۵ اتهام به ما نسبت داده شده بود و ما باید مشخصات خود را مینوشتیم و امضا میکردیم. اگر امضا نمیکردیم با شکنجههای شدیدی مواجه میشدیم و در واقع چون بیرحمی ماموران به ما ثابت شده بود مجبور بودیم امضا کنیم. سپس برگهها را جمع کردند و به دادیار«حیدریفر» دادند و ایشان بدون هیچ صحبتی تمام برگهها را مهر و امضا کرد و به ما گفت! همگی به «کهریزک» میروید و تا آخر تابستان آنجا هستید و اگر زنده ماندید به پروندهتان رسیدگی میشود. با شنیدن این صحبتها ترس و اضطرابمان بیشتر شد و من با ذهنیتی که پیدا کرده بودم مرگ را حس میکردم و با خودم میگفتم مگر کهریزک کجاست؟ و چه جور جایی هست که قرار است زنده از آنجا بیرون نیاییم. ساعت حدود ۴ بعدازظهر بود. ما را سوار اتوبوس کردند و به کهریزک منتقل کردند.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
هجدهم تیر سال ۸۸، تهران همچنان روزهای ملتهب بعد از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم را پشت سر میگذاشت. روز پنج شنبه بود و گروهی از جوانان و دانشجویان به مناسبت دهمین سالگرد حمله به کوی دانشگاه به خیابان آمده بودند.
نیروی انتظامی همچون روزهای گذشته سعی در کنترل تجمعات داشت و بعضا برخی از تجمع کنندگان را بازداشت میکرد.
۱۸ تیر و اعتراضات پایان یافت اما نیروی انتظامی ماند و بیش از ۲۰۰ بازداشتی. ناجا برای تعیین تکلیف بازداشتیها با دادستانی هماهنگ میکند.
دستور میآید بازداشتیها به کهریزک منتقل شوند. دستوری که سرآغاز فاجعه #بازداشتگاه_کهریزک بود.
پس از ۴ روز که خبر بدرفتاری و ضرب و شتم بازداشت شدگان که منجر به کشته شدن محسن روح الامینی، محمد کامرانی و امیرجوادیفر و قطع عضو سامان دادمان شد، با افشاگری همسر باکری و پدر #محسن_روح_الامینی باعث شد خامنهای رهبری فورا دستور تعطیلی این بازداشتگاه را صادر و گروهی را برای بررسی مساله مامور میکنند.
گروهی از مسئولان ناجا برای رسیدگی به اتهاماتشان متهم میشوند اما با صدور کیفرخواست و حکم سنگینی علیه متهمان هیچ مجازاتی اعمال نشد.
رادان متهم ردیف یک اکنون فرمانده نیروی انتظامی است، در مهر ماه سال ۸۸ علیقلی فودازی به ریاست بازرسی پلیس پایتخت منصوب شد.
او در زمانی که ریاست بازرسی پلیس پایتخت را بر عهده داشت، مسئول رسیدگی به پرونده بازداشتگاه کهریزک نیز بود که طبق حکم به اهمال و تخلف درجه یک محکومشده بود.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نیروی انتظامی همچون روزهای گذشته سعی در کنترل تجمعات داشت و بعضا برخی از تجمع کنندگان را بازداشت میکرد.
۱۸ تیر و اعتراضات پایان یافت اما نیروی انتظامی ماند و بیش از ۲۰۰ بازداشتی. ناجا برای تعیین تکلیف بازداشتیها با دادستانی هماهنگ میکند.
دستور میآید بازداشتیها به کهریزک منتقل شوند. دستوری که سرآغاز فاجعه #بازداشتگاه_کهریزک بود.
پس از ۴ روز که خبر بدرفتاری و ضرب و شتم بازداشت شدگان که منجر به کشته شدن محسن روح الامینی، محمد کامرانی و امیرجوادیفر و قطع عضو سامان دادمان شد، با افشاگری همسر باکری و پدر #محسن_روح_الامینی باعث شد خامنهای رهبری فورا دستور تعطیلی این بازداشتگاه را صادر و گروهی را برای بررسی مساله مامور میکنند.
گروهی از مسئولان ناجا برای رسیدگی به اتهاماتشان متهم میشوند اما با صدور کیفرخواست و حکم سنگینی علیه متهمان هیچ مجازاتی اعمال نشد.
رادان متهم ردیف یک اکنون فرمانده نیروی انتظامی است، در مهر ماه سال ۸۸ علیقلی فودازی به ریاست بازرسی پلیس پایتخت منصوب شد.
او در زمانی که ریاست بازرسی پلیس پایتخت را بر عهده داشت، مسئول رسیدگی به پرونده بازداشتگاه کهریزک نیز بود که طبق حکم به اهمال و تخلف درجه یک محکومشده بود.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
هجدهم تیر سال ۸۸، تهران همچنان روزهای ملتهب بعد از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم را پشت سر میگذاشت. روز پنج شنبه بود و گروهی از جوانان و دانشجویان به مناسبت دهمین سالگرد حمله به کوی دانشگاه به خیابان آمده بودند.
نیروی انتظامی همچون روزهای گذشته سعی در کنترل تجمعات داشت و بعضا برخی از تجمع کنندگان را بازداشت میکرد.
۱۸ تیر و اعتراضات پایان یافت اما نیروی انتظامی ماند و بیش از ۲۰۰ بازداشتی. ناجا برای تعیین تکلیف بازداشتیها با دادستانی هماهنگ میکند.
دستور میآید بازداشتیها به کهریزک منتقل شوند. دستوری که سرآغاز فاجعه #بازداشتگاه_کهریزک بود.
پس از ۴ روز که خبر بدرفتاری و ضرب و شتم بازداشت شدگان که منجر به کشته شدن محسن روح الامینی، محمد کامرانی و امیرجوادیفر و قطع عضو سامان دادمان شد، با افشاگری همسر باکری و پدر #محسن_روح_الامینی باعث شد خامنهای رهبری فورا دستور تعطیلی این بازداشتگاه را صادر و گروهی را برای بررسی مساله مامور میکنند.
گروهی از مسئولان ناجا برای رسیدگی به اتهاماتشان متهم میشوند اما با صدور کیفرخواست و حکم سنگینی علیه متهمان هیچ مجازاتی اعمال نشد.
رادان متهم ردیف یک اکنون فرمانده نیروی انتظامی است، در مهر ماه سال ۸۸ علیقلی فودازی به ریاست بازرسی پلیس پایتخت منصوب شد.
او در زمانی که ریاست بازرسی پلیس پایتخت را بر عهده داشت، مسئول رسیدگی به پرونده بازداشتگاه کهریزک نیز بود که طبق حکم به اهمال و تخلف درجه یک محکومشده بود.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نیروی انتظامی همچون روزهای گذشته سعی در کنترل تجمعات داشت و بعضا برخی از تجمع کنندگان را بازداشت میکرد.
۱۸ تیر و اعتراضات پایان یافت اما نیروی انتظامی ماند و بیش از ۲۰۰ بازداشتی. ناجا برای تعیین تکلیف بازداشتیها با دادستانی هماهنگ میکند.
دستور میآید بازداشتیها به کهریزک منتقل شوند. دستوری که سرآغاز فاجعه #بازداشتگاه_کهریزک بود.
پس از ۴ روز که خبر بدرفتاری و ضرب و شتم بازداشت شدگان که منجر به کشته شدن محسن روح الامینی، محمد کامرانی و امیرجوادیفر و قطع عضو سامان دادمان شد، با افشاگری همسر باکری و پدر #محسن_روح_الامینی باعث شد خامنهای رهبری فورا دستور تعطیلی این بازداشتگاه را صادر و گروهی را برای بررسی مساله مامور میکنند.
گروهی از مسئولان ناجا برای رسیدگی به اتهاماتشان متهم میشوند اما با صدور کیفرخواست و حکم سنگینی علیه متهمان هیچ مجازاتی اعمال نشد.
رادان متهم ردیف یک اکنون فرمانده نیروی انتظامی است، در مهر ماه سال ۸۸ علیقلی فودازی به ریاست بازرسی پلیس پایتخت منصوب شد.
او در زمانی که ریاست بازرسی پلیس پایتخت را بر عهده داشت، مسئول رسیدگی به پرونده بازداشتگاه کهریزک نیز بود که طبق حکم به اهمال و تخلف درجه یک محکومشده بود.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
هجدهم تیر سال ۸۸، تهران همچنان روزهای ملتهب بعد از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم را پشت سر میگذاشت. روز پنج شنبه بود و گروهی از جوانان و دانشجویان به مناسبت دهمین سالگرد حمله به کوی دانشگاه به خیابان آمده بودند.
نیروی انتظامی همچون روزهای گذشته سعی در کنترل تجمعات داشت و بعضا برخی از تجمع کنندگان را بازداشت میکرد.
۱۸ تیر و اعتراضات پایان یافت اما نیروی انتظامی ماند و بیش از ۲۰۰ بازداشتی. ناجا برای تعیین تکلیف بازداشتیها با دادستانی هماهنگ میکند.
دستور میآید بازداشتیها به کهریزک منتقل شوند. دستوری که سرآغاز فاجعه #بازداشتگاه_کهریزک بود.
پس از ۴ روز که خبر بدرفتاری و ضرب و شتم بازداشت شدگان که منجر به کشته شدن محسن روح الامینی، محمد کامرانی و امیرجوادیفر و قطع عضو سامان دادمان شد، با افشاگری همسر باکری و پدر #محسن_روح_الامینی باعث شد خامنهای رهبری فورا دستور تعطیلی این بازداشتگاه را صادر و گروهی را برای بررسی مساله مامور میکنند.
گروهی از مسئولان ناجا برای رسیدگی به اتهاماتشان متهم میشوند اما با صدور کیفرخواست و حکم سنگینی علیه متهمان هیچ مجازاتی اعمال نشد.
رادان متهم ردیف یک اکنون فرمانده نیروی انتظامی است، در مهر ماه سال ۸۸ علیقلی فودازی به ریاست بازرسی پلیس پایتخت منصوب شد.
او در زمانی که ریاست بازرسی پلیس پایتخت را بر عهده داشت، مسئول رسیدگی به پرونده بازداشتگاه کهریزک نیز بود که طبق حکم به اهمال و تخلف درجه یک محکومشده بود.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نیروی انتظامی همچون روزهای گذشته سعی در کنترل تجمعات داشت و بعضا برخی از تجمع کنندگان را بازداشت میکرد.
۱۸ تیر و اعتراضات پایان یافت اما نیروی انتظامی ماند و بیش از ۲۰۰ بازداشتی. ناجا برای تعیین تکلیف بازداشتیها با دادستانی هماهنگ میکند.
دستور میآید بازداشتیها به کهریزک منتقل شوند. دستوری که سرآغاز فاجعه #بازداشتگاه_کهریزک بود.
پس از ۴ روز که خبر بدرفتاری و ضرب و شتم بازداشت شدگان که منجر به کشته شدن محسن روح الامینی، محمد کامرانی و امیرجوادیفر و قطع عضو سامان دادمان شد، با افشاگری همسر باکری و پدر #محسن_روح_الامینی باعث شد خامنهای رهبری فورا دستور تعطیلی این بازداشتگاه را صادر و گروهی را برای بررسی مساله مامور میکنند.
گروهی از مسئولان ناجا برای رسیدگی به اتهاماتشان متهم میشوند اما با صدور کیفرخواست و حکم سنگینی علیه متهمان هیچ مجازاتی اعمال نشد.
رادان متهم ردیف یک اکنون فرمانده نیروی انتظامی است، در مهر ماه سال ۸۸ علیقلی فودازی به ریاست بازرسی پلیس پایتخت منصوب شد.
او در زمانی که ریاست بازرسی پلیس پایتخت را بر عهده داشت، مسئول رسیدگی به پرونده بازداشتگاه کهریزک نیز بود که طبق حکم به اهمال و تخلف درجه یک محکومشده بود.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
محمد کامرانی جوان ۱۸ سالهای بود که یکی دیگر از قربانیان #بازداشتگاه_کهریزک است که در جریان ناآرامیهای پس از انتخابات ۱۳۸۸ در جریان تظاهرات ۱۸ تیر ۱۳۸۸ در نزدیکی میدان ولیعصر تهران دستگیر شد و به بازداشتگاه کهریزک انتقال یافت، او متحمل شکنجههای بسیاری شده بود اما به بیمارستان منتقل نشد تا این بازداشتگاه تخلیه و پس از انتقال به زندان اوین، به دلیل جراحتهای وارده به بیمارستان لقمان منتقل شد و سپس توسط خانوادهاش به بیمارستان مهر منتقل شد که متاسفانه به دلیل شدت جراحات، ساعاتی بعد در روز پنجشنبه ۲۵ تیرماه درگذشت.
حمید حجارها یکی از بازداشتشدگان و شاهدان بازداشتگاه کهریزکاست.
وقتی او در کهریزک بود، #امیر_جوادی_فر را با وضعیت جسمی بدی که داشت، کشانکشان نزد پزشک وظیفه کهریزک برده ، حمید حجارها همچنین از نزدیک با #محمد_کامرانی همصحبت شده بود: «ما قبل از اینکه به کهریزک برویم توی میدان انقلاب وقتی در پلیس پیشگیری بودیم، محمد همان جا با من صحبت کرد و ما آنجا با هم آشنا شدیم که آنجا به من گفت من کنکور پزشکی دارم. چون پدر من نظامی است من به او گفتم احتمال دارد پدر من بیاید دنبال من. محمد گفت اگر پدرت آمد دنبالت بگو یک فکری هم برای من بکند چون برای کنکور خیلی زحمت کشیدم.
خانواده محمد کامرانی همه جا دنبال محمد میگردند تا ببینند او که روز ۱۸ تیر از خانه بیرون رفته چرا تا کنون به خانه برنگشته است. آنها نام محمد کامرانی را سرانجام در پلیس امنیت تهران پیدا میکنند. اما آنجا کسی پاسخگو نیست. علی کامرانی پدر محمد به یکی از دوستان دوران دبیرستانش که حالا در نهادهای امنیتی ایران مشغول به کار شده است، زنگ میزند و از او یاری میخواهد،او به گفته خودش حکم آزادی محمد را میگیرد و ۲۴ تیر ماه راهی اوین میشود تا فرزندش را به خود به خانه بیاورد. اما آنجا اثری از محمد نیست. محمد کامرانی بعد از رفتن به حمام دیگر به بند بازنگشت بلکه به خاطر وخیم شدن وضعیت جسمیاش به بیمارستان منتقل شد.خانواده محمد وارد بیمارستان لقمان میشوند، مادر تاب دیدن فرزندی که با زنجیر به تخت بسته شده است را ندارد.
محمد کامرانی علی رغم اینکه در کما بود روی تخت بیمارستان او را با زنجیر بسته بودند به تخت. خانمی که آنجا پرستار است میگوید ببریدش جای دیگر، دوست امنیتیشان برگه آزادی اورا نشان میدهد همان ساعت اورا با آمبولانس به بیمارستان مهر میبرند اما دیگر کاراز کار گذشته و محمد جان میبازد.
#علیه_فراموشی #اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حمید حجارها یکی از بازداشتشدگان و شاهدان بازداشتگاه کهریزکاست.
وقتی او در کهریزک بود، #امیر_جوادی_فر را با وضعیت جسمی بدی که داشت، کشانکشان نزد پزشک وظیفه کهریزک برده ، حمید حجارها همچنین از نزدیک با #محمد_کامرانی همصحبت شده بود: «ما قبل از اینکه به کهریزک برویم توی میدان انقلاب وقتی در پلیس پیشگیری بودیم، محمد همان جا با من صحبت کرد و ما آنجا با هم آشنا شدیم که آنجا به من گفت من کنکور پزشکی دارم. چون پدر من نظامی است من به او گفتم احتمال دارد پدر من بیاید دنبال من. محمد گفت اگر پدرت آمد دنبالت بگو یک فکری هم برای من بکند چون برای کنکور خیلی زحمت کشیدم.
خانواده محمد کامرانی همه جا دنبال محمد میگردند تا ببینند او که روز ۱۸ تیر از خانه بیرون رفته چرا تا کنون به خانه برنگشته است. آنها نام محمد کامرانی را سرانجام در پلیس امنیت تهران پیدا میکنند. اما آنجا کسی پاسخگو نیست. علی کامرانی پدر محمد به یکی از دوستان دوران دبیرستانش که حالا در نهادهای امنیتی ایران مشغول به کار شده است، زنگ میزند و از او یاری میخواهد،او به گفته خودش حکم آزادی محمد را میگیرد و ۲۴ تیر ماه راهی اوین میشود تا فرزندش را به خود به خانه بیاورد. اما آنجا اثری از محمد نیست. محمد کامرانی بعد از رفتن به حمام دیگر به بند بازنگشت بلکه به خاطر وخیم شدن وضعیت جسمیاش به بیمارستان منتقل شد.خانواده محمد وارد بیمارستان لقمان میشوند، مادر تاب دیدن فرزندی که با زنجیر به تخت بسته شده است را ندارد.
محمد کامرانی علی رغم اینکه در کما بود روی تخت بیمارستان او را با زنجیر بسته بودند به تخت. خانمی که آنجا پرستار است میگوید ببریدش جای دیگر، دوست امنیتیشان برگه آزادی اورا نشان میدهد همان ساعت اورا با آمبولانس به بیمارستان مهر میبرند اما دیگر کاراز کار گذشته و محمد جان میبازد.
#علیه_فراموشی #اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
با گذشت ۱۵ سال از جنایت #بازداشتگاه_کهریزک جمهوری اسلامی نه تنها دیگر علاقهای به بازگویی فجایع کهریزک ندارد بلکه هیچ علاقهای هم به بازگو کردن بیش از سه کشته مشهور کامرانی، روح الامینی و جوادی فر نیست، یکی دیگر از کشته شدگان گمنام کهریزک رامین است، تنها چند روز بعد از اعلام خبر کشته شدن روحالامینی پدر محسن روحالامینی اعلام کرد که فرد چهارمی نیز در این پرونده وجود دارد اما مسئولان جمهوری اسلامی چون نمیخواستند وجدان عمومی جامعه جریحهدار نشود نام او را اعلام نکردهاند.
جوان بیست و دو ساله ایرانی که یکی از چشمهای او از چشمهای دیگرش کوچکتر است.
جوانی که از یک مشکل مادرزادی در چشمهایش رنج میبرد، او چند روز پس از آزادی از بازداشتگاه کهریزک به دلیل لختههای خون موجود در سر و سینهاش جانش را از دست میدهد.
خانواده رامین آقازاده تحت تدابیر شدید امنیتی فرزند خود را در قطعه ۲۱۶ بهشت زهرا به خاک میسپارند و به دلیل احساس نا امنی و نگرانی برای امنیت فرزندان دیگر این خانواده سکوت اختیار میکنند.
پس از در درگیریهای حوادث بعد از انتخابات، مأموران از طریق دوربین مداربسته یک بانک، چهره رامین را شناسایی میکنند و سپس برای بازداشتِ او به منزلش میروند. اما رامین به گفته مادرش آن روز در خانه نبود. مأموران به مادر رامین میگویند که فرزندش باید هرچه زودتر خودش را به ستاد نیروی انتظامی شهرری معرفی کند.
مادر رامین آقازاده قهرمانی میگوید به دلیل اینکه میدانستم فرزندم جز یک اعتراض آرام کاری انجام نداده خودم دستش را گرفتم و با هم به محلی که مأموران گفته بودند مراجعه کردیم به امید آنکه بعد از چند سؤال ساده او را آزاد میکنند:
«من با دست خودم بچهام را بردم تحویل دادم. این عذاب وجدان دارد مرا بدبختم میکند. با هم دیگه رفتیم، گفتم فوقش یک سؤال میکنند با هم برمیگردیم،رفت چند ساعتی گذشت و نیامد،رفتم سئوال کردم گفتند هیچی نیست تا غروب میآید. نگو همان لحظه بچهام را فرستادند کهریزک. دیگر رفتن همان شد که رفت...»
رامین آقازاده قهرمانی ۱۴ روز بعد از اینکه به همراه مادرش خودش را به نیروی انتظامی معرفی کرد، آزاد میشود. اما مادرش میگوید که رامین وقتی به خانه برگشت آثار ضرب شتم روی بدنش پیدابود، پاهایش همه زخم بود. گردنش باد کرده بود...داشتیم شام میخوردیم که سر سفره غش کرد و افتاد…
زندگی رامین همان ساعات، ۲۷ تیر ماه ۸۸ تمام میشود. خانوادهاش میگویند در صحبتهایی که او موقع آمدن به خانه کرده است گفته بود که پس از بازداشت ابتدا به کهریزک و سپس به زندان اوین منتقل شده بود.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
جوان بیست و دو ساله ایرانی که یکی از چشمهای او از چشمهای دیگرش کوچکتر است.
جوانی که از یک مشکل مادرزادی در چشمهایش رنج میبرد، او چند روز پس از آزادی از بازداشتگاه کهریزک به دلیل لختههای خون موجود در سر و سینهاش جانش را از دست میدهد.
خانواده رامین آقازاده تحت تدابیر شدید امنیتی فرزند خود را در قطعه ۲۱۶ بهشت زهرا به خاک میسپارند و به دلیل احساس نا امنی و نگرانی برای امنیت فرزندان دیگر این خانواده سکوت اختیار میکنند.
پس از در درگیریهای حوادث بعد از انتخابات، مأموران از طریق دوربین مداربسته یک بانک، چهره رامین را شناسایی میکنند و سپس برای بازداشتِ او به منزلش میروند. اما رامین به گفته مادرش آن روز در خانه نبود. مأموران به مادر رامین میگویند که فرزندش باید هرچه زودتر خودش را به ستاد نیروی انتظامی شهرری معرفی کند.
مادر رامین آقازاده قهرمانی میگوید به دلیل اینکه میدانستم فرزندم جز یک اعتراض آرام کاری انجام نداده خودم دستش را گرفتم و با هم به محلی که مأموران گفته بودند مراجعه کردیم به امید آنکه بعد از چند سؤال ساده او را آزاد میکنند:
«من با دست خودم بچهام را بردم تحویل دادم. این عذاب وجدان دارد مرا بدبختم میکند. با هم دیگه رفتیم، گفتم فوقش یک سؤال میکنند با هم برمیگردیم،رفت چند ساعتی گذشت و نیامد،رفتم سئوال کردم گفتند هیچی نیست تا غروب میآید. نگو همان لحظه بچهام را فرستادند کهریزک. دیگر رفتن همان شد که رفت...»
رامین آقازاده قهرمانی ۱۴ روز بعد از اینکه به همراه مادرش خودش را به نیروی انتظامی معرفی کرد، آزاد میشود. اما مادرش میگوید که رامین وقتی به خانه برگشت آثار ضرب شتم روی بدنش پیدابود، پاهایش همه زخم بود. گردنش باد کرده بود...داشتیم شام میخوردیم که سر سفره غش کرد و افتاد…
زندگی رامین همان ساعات، ۲۷ تیر ماه ۸۸ تمام میشود. خانوادهاش میگویند در صحبتهایی که او موقع آمدن به خانه کرده است گفته بود که پس از بازداشت ابتدا به کهریزک و سپس به زندان اوین منتقل شده بود.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
#ایران_بریفینگ / پس از چند روز انتشار اخبار تأییدنشده از مرگ #حسن_زارع_دهنوی، معروف به #قاضی_حداد در شبکههای اجتماعی، وکیل او این خبر را تأیید کرد. به گفته محمد اصلانی، قاضی حداد دو روز پیش بر اثر بیماری کرونا در بیمارستان گاندی تهران درگذشت و قرار است…
#محمد_کامرانی، برای آزمون کنکور آماده میشد اما در # خرداد ۸۸ بازداشت و در #بازداشتگاه_کهریزک زیر #شکنجه #وحوش_خامنه_ای به قتل رسید.
حمید حجارها یکی از بازداشتشدگان و شاهدان بازداشتگاه کهریزکاست، وقتی او در کهریزک بود، #امیر_جوادی_فر را با وضعیت جسمی بدی که داشت، کشانکشان نزد پزشک وظیفه کهریزک برده ، حمید حجارها همچنین از نزدیک با #محمد_کامرانی همصحبت شده بود: «ما قبل از اینکه به کهریزک برویم توی میدان انقلاب وقتی در پلیس پیشگیری بودیم، محمد همان جا با من صحبت کرد و ما آنجا با هم آشنا شدیم که آنجا به من گفت من کنکور پزشکی دارم. چون پدر من نظامی است من به او گفتم احتمال دارد پدر من بیاید دنبال من. محمد گفت اگر پدرت آمد دنبالت بگو یک فکری هم برای من بکند چون برای کنکور خیلی زحمت کشیدم.
خانواده محمد کامرانی همه جا دنبال محمد میگردند تا ببینند او که روز ۱۸ تیر از خانه بیرون رفته چرا تا کنون به خانه برنگشته است. آنها نام محمد کامرانی را سرانجام در پلیس امنیت تهران پیدا میکنند. اما آنجا کسی پاسخگو نیست. علی کامرانی پدر محمد به یکی از دوستان دوران دبیرستانش که حالا در نهادهای امنیتی ایران مشغول به کار شده است، زنگ میزند و از او یاری میخواهد،او به گفته خودش حکم آزادی محمد را میگیرد و ۲۴ تیر ماه راهی اوین میشود تا فرزندش را به خود به خانه بیاورد. اما آنجا اثری از محمد نیست. محمد کامرانی بعد از رفتن به حمام دیگر به بند بازنگشت بلکه به خاطر وخیم شدن وضعیت جسمیاش به بیمارستان منتقل شد.خانواده محمد وارد بیمارستان لقمان میشوند، مادر تاب دیدن فرزندی که با زنجیر به تخت بسته شده است را ندارد.
محمد کامرانی علی رغم اینکه در کما بود روی تخت بیمارستان او را با زنجیر بسته بودند به تخت. خانمی که آنجا پرستار است میگوید ببریدش جای دیگر، دوست امنیتیشان برگه آزادی اورا نشان میدهد همان ساعت اورا با آمبولانس به بیمارستان مهر میبرند اما دیگر کاراز کار گذشته و محمد جان میبازد.
#علیه_فراموشی #اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حمید حجارها یکی از بازداشتشدگان و شاهدان بازداشتگاه کهریزکاست، وقتی او در کهریزک بود، #امیر_جوادی_فر را با وضعیت جسمی بدی که داشت، کشانکشان نزد پزشک وظیفه کهریزک برده ، حمید حجارها همچنین از نزدیک با #محمد_کامرانی همصحبت شده بود: «ما قبل از اینکه به کهریزک برویم توی میدان انقلاب وقتی در پلیس پیشگیری بودیم، محمد همان جا با من صحبت کرد و ما آنجا با هم آشنا شدیم که آنجا به من گفت من کنکور پزشکی دارم. چون پدر من نظامی است من به او گفتم احتمال دارد پدر من بیاید دنبال من. محمد گفت اگر پدرت آمد دنبالت بگو یک فکری هم برای من بکند چون برای کنکور خیلی زحمت کشیدم.
خانواده محمد کامرانی همه جا دنبال محمد میگردند تا ببینند او که روز ۱۸ تیر از خانه بیرون رفته چرا تا کنون به خانه برنگشته است. آنها نام محمد کامرانی را سرانجام در پلیس امنیت تهران پیدا میکنند. اما آنجا کسی پاسخگو نیست. علی کامرانی پدر محمد به یکی از دوستان دوران دبیرستانش که حالا در نهادهای امنیتی ایران مشغول به کار شده است، زنگ میزند و از او یاری میخواهد،او به گفته خودش حکم آزادی محمد را میگیرد و ۲۴ تیر ماه راهی اوین میشود تا فرزندش را به خود به خانه بیاورد. اما آنجا اثری از محمد نیست. محمد کامرانی بعد از رفتن به حمام دیگر به بند بازنگشت بلکه به خاطر وخیم شدن وضعیت جسمیاش به بیمارستان منتقل شد.خانواده محمد وارد بیمارستان لقمان میشوند، مادر تاب دیدن فرزندی که با زنجیر به تخت بسته شده است را ندارد.
محمد کامرانی علی رغم اینکه در کما بود روی تخت بیمارستان او را با زنجیر بسته بودند به تخت. خانمی که آنجا پرستار است میگوید ببریدش جای دیگر، دوست امنیتیشان برگه آزادی اورا نشان میدهد همان ساعت اورا با آمبولانس به بیمارستان مهر میبرند اما دیگر کاراز کار گذشته و محمد جان میبازد.
#علیه_فراموشی #اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امیر حسین جوادیفر متولد۲۳ شهریور ۱۳۶۴، دانشجوی مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد قزوین و علاقهمند به بازیگری بود.
او که ۲۴ سال داشت، در موسسه «کارنامه» در حال گذراندن دوره بازیگری بود و پر از شور زندگی و انرژی بود.
در ۱۸ تیر ۱۳۸۸، همزمان با اعتراضات سراسری و در دهمین سالگرد حمله به کوی دانشگاه تهران، توسط نیروهای لباس شخصی در تهران دستگیر و به کلانتری منتقل شد.
به دلیل شدت ضرب و شتم در هنگام دستگیری، او به بیمارستان انتقال یافت، اما نیروهای امنیتی از ترس یافته شدنش توسط خانواده در بیمارستان ، درمان اورا نیمه کاره رها کردند و او را در ۱۹ تیرماه، به زندان کهریزک منتقل کردند.
امیر در ۲۳ تیر ۱۳۸۸ بر اثر ۵ روز شکنجه در کهریزک به دستور مرتضوی جانش را بر سر عهدش به آزادی فدا کرد.
خانواده او ۱۲ روز پس از مرگش از کشته شدن او مطلع شدند و جسدش را در پزشکی قانونی کهریزک شناسایی کردند.
مقام ها به خانواده امیر جوادی فر، اطلاع دادند بودند که پیکر او را ساعت نه صبح روز یکشنبه ۲۳ تحویل بگیرند.
در گواهی فوت او علت مرگ نوشته شده است :«عفونت خونی و اختلال عصبی» !
جمهوری اسلامی بعدها در گزارش هیأت بررسی #جنایت_کهریزک پذیرفت #امیرحسین_جوادی به علت ضربات باتوم بر سر و گردنش در #بازداشتگاه_کهریزک به قتل رسیده است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او که ۲۴ سال داشت، در موسسه «کارنامه» در حال گذراندن دوره بازیگری بود و پر از شور زندگی و انرژی بود.
در ۱۸ تیر ۱۳۸۸، همزمان با اعتراضات سراسری و در دهمین سالگرد حمله به کوی دانشگاه تهران، توسط نیروهای لباس شخصی در تهران دستگیر و به کلانتری منتقل شد.
به دلیل شدت ضرب و شتم در هنگام دستگیری، او به بیمارستان انتقال یافت، اما نیروهای امنیتی از ترس یافته شدنش توسط خانواده در بیمارستان ، درمان اورا نیمه کاره رها کردند و او را در ۱۹ تیرماه، به زندان کهریزک منتقل کردند.
امیر در ۲۳ تیر ۱۳۸۸ بر اثر ۵ روز شکنجه در کهریزک به دستور مرتضوی جانش را بر سر عهدش به آزادی فدا کرد.
خانواده او ۱۲ روز پس از مرگش از کشته شدن او مطلع شدند و جسدش را در پزشکی قانونی کهریزک شناسایی کردند.
مقام ها به خانواده امیر جوادی فر، اطلاع دادند بودند که پیکر او را ساعت نه صبح روز یکشنبه ۲۳ تحویل بگیرند.
در گواهی فوت او علت مرگ نوشته شده است :«عفونت خونی و اختلال عصبی» !
جمهوری اسلامی بعدها در گزارش هیأت بررسی #جنایت_کهریزک پذیرفت #امیرحسین_جوادی به علت ضربات باتوم بر سر و گردنش در #بازداشتگاه_کهریزک به قتل رسیده است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing