#ایران_بریفینگ / ۴۳ سال پیش در روزهایی چون دیروز و امروز (دهم و یازدهم بهمن۱۳۵۷ ) دو روز قبل از ورود روحالله خمینی به ایران، یکی از اتفاقات کمتر صحبت شده در جریان انقلاب ایران رقم خورد و آتش زبانه کشیده انقلاب، محله «قلعه» تهران را در کام خود برد.
محلهای که محل زندگی و کار زنان «تن فروش» بود؛ #روزنامه_اطلاعات در گزارش از اتفاقات آن روز که در ادامه حملات روزهای قبل به #آبجوسازی_شمس ، #کاباره_شکوفه_نو و برخی اماکن معروف جنوب شهر تهران رخ داد، نوشته است که «آتشسوزی، ساعتها «محله غم» را میسوزاند و خاکستر میکرد.
مأموران آتشنشانی که پیرو اعلامیه قبلی خود ضمن اعلام همبستگی با مردم، اعلام کرده بودند از خاموش کردن آتشهایی که مردم نخواهند، خودداری خواهند کرد، اقدامی برای خاموش کردن این آتشها صورت ندادند.»
از تعداد دقیق کشته شدگان آتشسوزی محله «قلعه» تهران هنوز هیچ آماری در دست نیست اما روزنامه اطلاعات به نقل از شاهدان عینی از کشته شدن دو تا سه نفر از زنان تن فروش و مجروح شدن تعدادی در جریان این حمله خبر داد.
تصویر جسد زغال شده یکی از زنان در جریان این آتشسوزی، منتشر و بارها دیده شده است.
اما بسیاری از کشته شدن دهها زن و مرد و کودک سخن گفتند، اتفاقات رخ داده باعث شد تا همان زمان #انقلابیون۵۷ این جنایت را به #ساواک به عنوان عاملان این جنایت از خود سلب مسئولیت کنند.
همچنان که در این بخشهای این مستند کمتر دیده شده «طپش تاریخ» ساخته اصغر فردوست و داود کنعانی، راوی از «عناصر مشکوک» به عنوان عامل این اتفاق یاد میکند.
بهرام بیضایی، فیلمنامه «آینههای روبرو» را با الهام از اتفاق رخ داده در محله «قلعه» نوشت و در آغازش توصیف درخشان و تکاندهندهای از به آتش کشیدن زنان ساکن این محله و حقیقت اصلی عاملان این اتفاق ارائه داد:«محوطهی آتش سوزی. روز. خارجی
دود و غبار و فریاد و هیاهو؛ یکی دو خانه در آتش است و از درها و پنجرههای آنها دود بیرون میزند. جمعیتی دوان دوان و ترسیده و بعضی خندان و هیجانزده به تماشا آمده است. از خانه، زنانی سربرهنه و بعضی پابرهنه سرفهکنان و بعضی سیاه شده از خفگی ...
دیگری زیر دست و پا افتاده و در حال تحمل ضربهها سرفهکنان میکوشید خود را از لای چوبها و لگدها در ببرد.
یکی دیگر که با ضربهای به بیرون پرتاب شده با چهرهی خونآلود عربده میکشد –
زن خونآلود: «چی شده مشترهای دیروز حالا شدن پا منبری؟»
#جمهوری_خونخوار_اسلامی #تاریخ_انقلاب
Irbr.news
@irbriefing
محلهای که محل زندگی و کار زنان «تن فروش» بود؛ #روزنامه_اطلاعات در گزارش از اتفاقات آن روز که در ادامه حملات روزهای قبل به #آبجوسازی_شمس ، #کاباره_شکوفه_نو و برخی اماکن معروف جنوب شهر تهران رخ داد، نوشته است که «آتشسوزی، ساعتها «محله غم» را میسوزاند و خاکستر میکرد.
مأموران آتشنشانی که پیرو اعلامیه قبلی خود ضمن اعلام همبستگی با مردم، اعلام کرده بودند از خاموش کردن آتشهایی که مردم نخواهند، خودداری خواهند کرد، اقدامی برای خاموش کردن این آتشها صورت ندادند.»
از تعداد دقیق کشته شدگان آتشسوزی محله «قلعه» تهران هنوز هیچ آماری در دست نیست اما روزنامه اطلاعات به نقل از شاهدان عینی از کشته شدن دو تا سه نفر از زنان تن فروش و مجروح شدن تعدادی در جریان این حمله خبر داد.
تصویر جسد زغال شده یکی از زنان در جریان این آتشسوزی، منتشر و بارها دیده شده است.
اما بسیاری از کشته شدن دهها زن و مرد و کودک سخن گفتند، اتفاقات رخ داده باعث شد تا همان زمان #انقلابیون۵۷ این جنایت را به #ساواک به عنوان عاملان این جنایت از خود سلب مسئولیت کنند.
همچنان که در این بخشهای این مستند کمتر دیده شده «طپش تاریخ» ساخته اصغر فردوست و داود کنعانی، راوی از «عناصر مشکوک» به عنوان عامل این اتفاق یاد میکند.
بهرام بیضایی، فیلمنامه «آینههای روبرو» را با الهام از اتفاق رخ داده در محله «قلعه» نوشت و در آغازش توصیف درخشان و تکاندهندهای از به آتش کشیدن زنان ساکن این محله و حقیقت اصلی عاملان این اتفاق ارائه داد:«محوطهی آتش سوزی. روز. خارجی
دود و غبار و فریاد و هیاهو؛ یکی دو خانه در آتش است و از درها و پنجرههای آنها دود بیرون میزند. جمعیتی دوان دوان و ترسیده و بعضی خندان و هیجانزده به تماشا آمده است. از خانه، زنانی سربرهنه و بعضی پابرهنه سرفهکنان و بعضی سیاه شده از خفگی ...
دیگری زیر دست و پا افتاده و در حال تحمل ضربهها سرفهکنان میکوشید خود را از لای چوبها و لگدها در ببرد.
یکی دیگر که با ضربهای به بیرون پرتاب شده با چهرهی خونآلود عربده میکشد –
زن خونآلود: «چی شده مشترهای دیروز حالا شدن پا منبری؟»
#جمهوری_خونخوار_اسلامی #تاریخ_انقلاب
Irbr.news
@irbriefing
Telegram
ایران بریفینگ / مدیا
۴۴ سال پیش در روزهایی چون دیروز و امروز (دهم و یازدهم بهمن۱۳۵۷ ) سه روز قبل از ورود روحالله خمینی به ایران، یکی از اتفاقات کمتر صحبت شده در جریان انقلاب ایران رقم خورد و آتش زبانه کشیده انقلاب، محله «قلعه» تهران را در کام خود برد.
محلهای که محل زندگی و کار زنان «تن فروش» بود؛ #روزنامه_اطلاعات در گزارش از اتفاقات آن روز که در ادامه حملات روزهای قبل به #آبجوسازی_شمس ، #کاباره_شکوفه_نو و برخی اماکن معروف جنوب شهر تهران رخ داد، نوشته است که «آتشسوزی، ساعتها «محله غم» را میسوزاند و خاکستر میکرد.
مأموران آتشنشانی که پیرو اعلامیه قبلی خود ضمن اعلام همبستگی با مردم، اعلام کرده بودند از خاموش کردن آتشهایی که مردم نخواهند، خودداری خواهند کرد، اقدامی برای خاموش کردن این آتشها صورت ندادند.»
از تعداد دقیق کشته شدگان آتشسوزی محله «قلعه» تهران هنوز هیچ آماری در دست نیست اما روزنامه اطلاعات به نقل از شاهدان عینی از کشته شدن دو تا سه نفر از زنان تن فروش و مجروح شدن تعدادی در جریان این حمله خبر داد.
تصویر جسد زغال شده یکی از زنان در جریان این آتشسوزی، منتشر و بارها دیده شده است.
اما بسیاری از کشته شدن دهها زن و مرد و کودک سخن گفتند، اتفاقات رخ داده باعث شد تا همان زمان #انقلابیون۵۷ این جنایت را به #ساواک به عنوان عاملان این جنایت از خود سلب مسئولیت کنند.
همچنان که در این بخشهای این مستند کمتر دیده شده «طپش تاریخ» ساخته اصغر فردوست و داود کنعانی، راوی از «عناصر مشکوک» به عنوان عامل این اتفاق یاد میکند.
بهرام بیضایی، فیلمنامه «آینههای روبرو» را با الهام از اتفاق رخ داده در محله «قلعه» نوشت و در آغازش توصیف درخشان و تکاندهندهای از به آتش کشیدن زنان ساکن این محله و حقیقت اصلی عاملان این اتفاق ارائه داد:«محوطهی آتش سوزی. روز. خارجی
دود و غبار و فریاد و هیاهو؛ یکی دو خانه در آتش است و از درها و پنجرههای آنها دود بیرون میزند. جمعیتی دوان دوان و ترسیده و بعضی خندان و هیجانزده به تماشا آمده است. از خانه، زنانی سربرهنه و بعضی پابرهنه سرفهکنان و بعضی سیاه شده از خفگی ...
دیگری زیر دست و پا افتاده و در حال تحمل ضربهها سرفهکنان میکوشید خود را از لای چوبها و لگدها در ببرد.
یکی دیگر که با ضربهای به بیرون پرتاب شده با چهرهی خونآلود عربده میکشد –
زن خونآلود: «چی شده مشترهای دیروز حالا شدن پا منبری؟»
#جمهوری_خونخوار_اسلامی #تاریخ_انقلاب
Irbr.news
@irbriefing
محلهای که محل زندگی و کار زنان «تن فروش» بود؛ #روزنامه_اطلاعات در گزارش از اتفاقات آن روز که در ادامه حملات روزهای قبل به #آبجوسازی_شمس ، #کاباره_شکوفه_نو و برخی اماکن معروف جنوب شهر تهران رخ داد، نوشته است که «آتشسوزی، ساعتها «محله غم» را میسوزاند و خاکستر میکرد.
مأموران آتشنشانی که پیرو اعلامیه قبلی خود ضمن اعلام همبستگی با مردم، اعلام کرده بودند از خاموش کردن آتشهایی که مردم نخواهند، خودداری خواهند کرد، اقدامی برای خاموش کردن این آتشها صورت ندادند.»
از تعداد دقیق کشته شدگان آتشسوزی محله «قلعه» تهران هنوز هیچ آماری در دست نیست اما روزنامه اطلاعات به نقل از شاهدان عینی از کشته شدن دو تا سه نفر از زنان تن فروش و مجروح شدن تعدادی در جریان این حمله خبر داد.
تصویر جسد زغال شده یکی از زنان در جریان این آتشسوزی، منتشر و بارها دیده شده است.
اما بسیاری از کشته شدن دهها زن و مرد و کودک سخن گفتند، اتفاقات رخ داده باعث شد تا همان زمان #انقلابیون۵۷ این جنایت را به #ساواک به عنوان عاملان این جنایت از خود سلب مسئولیت کنند.
همچنان که در این بخشهای این مستند کمتر دیده شده «طپش تاریخ» ساخته اصغر فردوست و داود کنعانی، راوی از «عناصر مشکوک» به عنوان عامل این اتفاق یاد میکند.
بهرام بیضایی، فیلمنامه «آینههای روبرو» را با الهام از اتفاق رخ داده در محله «قلعه» نوشت و در آغازش توصیف درخشان و تکاندهندهای از به آتش کشیدن زنان ساکن این محله و حقیقت اصلی عاملان این اتفاق ارائه داد:«محوطهی آتش سوزی. روز. خارجی
دود و غبار و فریاد و هیاهو؛ یکی دو خانه در آتش است و از درها و پنجرههای آنها دود بیرون میزند. جمعیتی دوان دوان و ترسیده و بعضی خندان و هیجانزده به تماشا آمده است. از خانه، زنانی سربرهنه و بعضی پابرهنه سرفهکنان و بعضی سیاه شده از خفگی ...
دیگری زیر دست و پا افتاده و در حال تحمل ضربهها سرفهکنان میکوشید خود را از لای چوبها و لگدها در ببرد.
یکی دیگر که با ضربهای به بیرون پرتاب شده با چهرهی خونآلود عربده میکشد –
زن خونآلود: «چی شده مشترهای دیروز حالا شدن پا منبری؟»
#جمهوری_خونخوار_اسلامی #تاریخ_انقلاب
Irbr.news
@irbriefing
Telegram
ایران بریفینگ / فارسی
۴۴ سال پیش در روزهایی چون دیروز و امروز (دهم و یازدهم بهمن۱۳۵۷ ) سه روز قبل از ورود روحالله خمینی به ایران، یکی از اتفاقات کمتر صحبت شده در جریان انقلاب ایران رقم خورد و آتش زبانه کشیده انقلاب، محله «قلعه» تهران را در کام خود برد.
#جمهوری_خونخوار_اسلامی…
#جمهوری_خونخوار_اسلامی…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در روزهایی چون دیروز و امروز (۲۸ و ۲۹ بهمن۱۳۵۷ ) یکی از اتفاقات کمتر صحبت شده در جریان انقلاب ایران رقم خورد و آتش زبانه کشیده انقلاب، محله «قلعه» تهران را در کام خود برد.
محلهای که محل زندگی و کار زنان «تن فروش» بود؛ #روزنامه_اطلاعات در گزارش از اتفاقات آن روز که در ادامه حملات روزهای قبل به #آبجوسازی_شمس ، #کاباره_شکوفه_نو و برخی اماکن معروف جنوب شهر تهران رخ داد، نوشته است که «آتشسوزی، ساعتها «محله غم» را میسوزاند و خاکستر میکرد.
مأموران آتشنشانی که پیرو اعلامیه قبلی خود ضمن اعلام همبستگی با مردم، اعلام کرده بودند از خاموش کردن آتشهایی که مردم نخواهند، خودداری خواهند کرد، اقدامی برای خاموش کردن این آتشها صورت ندادند.»
از تعداد دقیق کشته شدگان آتشسوزی محله «قلعه» تهران هیچ آماری در دست نیست .
تصویر جسد زغال شده یکی از زنان در جریان این آتشسوزی، منتشر و بارها دیده شده است.
اما بسیاری از کشته شدن دهها زن و مرد و کودک سخن گفتند، اتفاقات رخ داده باعث شد تا همان زمان #انقلابیون۵۷ این جنایت را به #ساواک به عنوان عاملان این جنایت از خود سلب مسئولیت کنند.
همچنان که در این بخشهای این مستند کمتر دیده شده «طپش تاریخ» ساخته اصغر فردوست و داود کنعانی، راوی از «عناصر مشکوک» به عنوان عامل این اتفاق یاد میکند.
بهرام بیضایی، فیلمنامه «آینههای روبرو» را با الهام از اتفاق رخ داده در محله «قلعه» نوشت و در آغازش توصیف درخشان و تکاندهندهای از به آتش کشیدن زنان ساکن این محله و حقیقت اصلی عاملان این اتفاق ارائه داد:«محوطهی آتش سوزی. روز. خارجی
دود و غبار و فریاد و هیاهو؛ یکی دو خانه در آتش است و از درها و پنجرههای آنها دود بیرون میزند. جمعیتی دوان دوان و ترسیده و بعضی خندان و هیجانزده به تماشا آمده است. از خانه، زنانی سربرهنه و بعضی پابرهنه سرفهکنان و بعضی سیاه شده از خفگی ...
دیگری زیر دست و پا افتاده و در حال تحمل ضربهها سرفهکنان میکوشید خود را از لای چوبها و لگدها در ببرد.
یکی دیگر که با ضربهای به بیرون پرتاب شده با چهرهی خونآلود عربده میکشد –
زن خونآلود: «چی شده مشترهای دیروز حالا شدن پا منبری؟»
#جمهوری_خونخوار_اسلامی #تاریخ_انقلاب #فتنه۵۷
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM