میثم توانا برادر مهران توانا از جان‌باختگان اعتراضات زن، زندگی، آزادی در گیلان، صبح روز گذشته سه‌شنبه ۱۶ مرداد با حمله ماموران امنیتی به محل کارش بازداشت شده است.

بنا بر اطلاعات رسیده به ایران بریفینگ ، ساعت ۷ صبح روز سه‌شنبه ماموران پلیس امنیت گیلان به محل کار میثم توانا حمله کرده و پس از بازداشت، او را به دادسرای فومن منتقل می‌کنند.

یک منبع مطلع در این زمینه به ایران بریفینگ گفته: «پس از انتقال میثم توانا به دادسرای فومن، او در اختیار ماموران اداره اطلاعات گیلان قرار داده شده و به زندان منتقل می‌شود.» به گفته این منبع «هنوز مشخص نیست میثم توانا به کدام زندان منتقل شده است.»

شعبه اول بازپرسی دادسرای فومن پیشتر در دی ماه سال گذشته میثم توانا را به اتهام «توهین به مقامات و تشویش اذهان عمومی» احضار کرده بود که این برادر دادخواه در اعتراض به عدم اجرای قانون در دستگاه قضایی از مراجعه خودداری کرده بود.

مهران توانا، ورزشکار ۲۹ ساله اهل فومن در جریان تجمعات روز ۲۵ آبان ۱۴۰۱ و همزمان با سالگرد کشته‌شدگان اعتراضات آبان ۹۸، از پشت سر هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.
#میثم_توانا #مهران_توانا
#دادخواهی #سرکوب_دادخواهان
‏
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

امروز زادروز دختری است شجاع از اهواز که ساکن کرج بود و در جریان انقلاب مردمی بازداشت و زیر شکنجه ماموران حکومت کشته شد.
عاطفه در کرج بازداشت شد؛ او را پس از بازداشت آنقدر شکنجه‌اش دادند تا به قتل رسید.
جمهوری اسلامی مثل همیشه دروغ گفت و علی‌رغم وجود آثار شکنجه، سناریو خودکشی را علم کرد!
آنهم به ناشیانه ترین شکل ممکن؛ در خانه‌اش را شکستند و پیکرش را به بالکن خانه‌اش بردند و شیلنگ گاز را در دهانش گذاشتند و رفتند!
عاطفه ۳۷ سالگی‌اش را ندید، فارغ‌التحصیل رشته معماری از دانشگاه اهواز، در آپارتمانی در کرج ساکن بود، نامزد کرده بود و پر از امید و آرزو، با شروع خیزش سراسری، امید او برای تغییر بیشتر شد، به خیابان‌ها می‌رفت تا در کنار مردم باشد، شب‌ها از بالکن خانه‌اش شعار آزادی، سر می‌داد.
تا اینکه روز ۳۰ آبان در کرج، ربوده می‌شود، به شدت شکنجه می‌شود و زیر شکنجه جان می‌سپارد.
پنج روز بی‌خبری، خواهر عاطفه در تهران را نگران می‌کند، پسرش را به کرج می‌فرستد تا همراه نامزدش به خانه عاطفه بروند.
در را که باز می‌کنند با پیکر بوگرفته و فساد نعشی پیکرش مواجه می‌شوند، خانواده عاطفه اگر چه توسط نهادهای امنیتی تهدید شدند تا سکوت کنند، اما خانواده او به صراحت هرگونه خودکشی او را تکذیب کردند.
خواهر در جواب خانواده که به اعتراضات می‌رود، مراقب خودش باشد، گفته بود: «خون من از دیگران رنگین تر نیست»
یکسال همچنان این سئوال مطرح است که چگونه می‌شود کسی در بالکن خانه‌اش شلینگ گاز را به دهانش وصل کند و‌ جان بسپارد؟
امروز زادروز #عاطفه_نعامی است.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

عاطفه نعامی⁩ اهل #اهواز و ساکن #کرج بود. روز ۳۰ آبان ماموران جمهوری اسلامی در تظاهراتی در کرج وی را ربودند، او‌ در طی هشت روز بازداشت مورد شدید ترین شکنجه‌های جنسی و‌حیمی بود تا اینکه زیر شکنجه جان داد.
داستان اینجا به پایان نرسید؛ چرا که بازجو متجاوزها جسد بیجان وی را به خانه‌ منتقل کردند.
برای ایجاد صحنه خودکشی، ‏شلنگ گاز آبگرمکن را در دهان او گذاشتند و رهایش کردند. نامزد وی که در آن موقع در ماموریت بود، به همراه خواهرش بعد از چند روز جسد او را در خانه‌ یافتند.
مزدوران خامنه‌ای دلیل مرگ #عاطفه_نعامی را،
‏خودکشی اعلام کرد.
ادعایی که خانواده‌اش آن را رد و گفتند بر اساس زخمها و ردهایی که بر بدن وی نیز بر جای مانده عاطفه زیر شکنجه جان داده است.
ماموران حکومت اگر چه پیکر بی‌جانش را
به خانه‌اش بردند و با بازکردن شیر گاز
مدعی شدند او خودکشی کرده است اما مشخص نکرده‌اند رد باتوم بر کمر و‌پای وی چیست؟
#علیه_فراموشی #دادخواهی
‏
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

ویدیوی رسیده به #ایران_بریفینگ آخرین حضور #عاطفه_نعامی ، زن معترض کشته‌شده اعتراضات #زن_زندگی_آزادی در #کرج را در یک مراسم عروسی نشان می‌دهد.
او در جریان خیزش انقلابی به دست نیروهای سرکوب سپاه پاسداران به قتل رسید و پس از هشت روز پیکر بی‌جانش در خانه با آثار تعرض و ضرب‌ و جرح پیدا شد.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
‏
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

توضیحات کامل و مبسوط آقای محمدامین نعامی، برادر جاوید نام‌ #عاطفه_نعامی در گفتگوی اختصاصی با #ایران_بریفینگ که
دوشنبه ۷ آذر ۱۴۰۱ در اختیار ما گذاشته بود:« عاطفه در اعتراضات بسیار فعال بود و یک بارهم پیش از این بازداشت شده بود، خواهرانش در اروپا به او گفتند عاطفه مراقب باش!
اوگفت: خون من از دیگران رنگین تر نیست»
#علیه_فراموشی #دادخواهی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

رضا رسایی قرار بود به زودی داماد شود، حتی می‌دانست در کدام سالن می‌خواهد جشن عروسی‌اش را برپا کند، در همین سالنی که امروز کت و شلوار دامادی‌اش را گذاشته‌اند و برایش مراسم ختم گرفته‌اند!
به سفره‌اش دقت کنید، پر از آه و آرزو است که به زیر خاک رفت، خامنه‌ای ضحاک زمانه اینچنین جوانان ایران و‌خانواده‌هایشان را آرزو‌به گور می‌کند.
#رضا_رسایی، از زندانیان سیاسی، روز ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ به صورت مخفیانه و بدون ملاقات و دیدار با خانواده اعدام شد.
#دادخواهی
‏
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

استوری برادر جاویدنام #مهران_سماک: «جواب خون با خون»
#رضا_رسایی #دادخواهی
‏
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

استوری #پدر_دادخواه جاویدنام #حمیدرضا_روحی : رساترین #دادخواهی زنده نگه داشتن نام و یاد شهداست.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

۲۰ مرداد زادروز محمد داستانخواه، کودک شهید اهل شیراز در آبان خونین ۹۸ است.
محمد ۱۵ساله اهل شیراز از طایفه شش بلوکی‌های ایل قشقایی و دانش آموز کلاس نهم مدرسه فردوسی شهرک صدرای شیراز بود.
محمد آرزویش این بود روزی مکانیک شود.
محمد روز شنبه۲۵آبان۹۸ در اولین روز اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ در شیراز در راه بازگشت از مدرسه در خیابان مولانا نزدیک به چهار راه پمپ گاز (مولانا)، در حالی‌که لباس فرم مدرسه بر تن داشت با شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر خامنه‌ای به قلبش به قتل رسید.
خانواده‌اش در ساعات پایانی شب، در بیمارستان «پیوند اعضا صدرا» پیکر بی‌جانِ او را با لباس فُرم مدرسه و کیف و کتاب‌هایش پیدا می‌کنند.
در روز چهارشنبه ۲۹ آبان، پیکر محمد داستان‌خواه به خانواده تحویل داده می‌شود و روز جمعه ۱ آذر ۱۳۹۸ در روستای کوه سبز از توابع مرودشت در کنار آرامگاه پدربزرگش به خاک سپرده می‌شود.
او یکی از ده‌ها کودک کشته شده معترض در #آبان_خونین است.

در گزارش‌های روایت قتل او آمده است که پرستار خطاب به مادر می‌گوید : فرزندت را با لباس فرم مدرسه به سردخانه بردند.
محمد داستان‌خواه ۲۵ آبان سال ۹۸ درحالی که از مدرسه به خانه بازمی‌گشت، در شهرک صدرای شیراز با شلیک گلوله به قلبش کشته شد.
مادر محمد درباره نحوه کشته شدن محمد این طور می‌گوید: «۱۵ سال زحمت کشیدم و بچه‌ام را ناحق کشتند.»
او می‌افزاید: «۲۵ آبان، در اوج اعتراضات آبان ۹۸، محمد که شیفت بعدازظهر بود، به مدرسه رفت، عصر به ساعت چهار عصر، وقتی همه بچه‌ها از مدرسه به خانه برگشتند، محمد به خانه نیامد، با مدرسه تماس گرفتم، و مدیر مدرسه گفت بچه‌ها را راهی خانه کرده‌ام، شروع کردیم دنبال بچه گشتن، در بیمارستان وقتی پرستاری صدای گریه‌ها و مویه‌های من را شنید، گفت: مشخصات بچه‌ات را بگو، و من وقتی تعریف کردم، پرستار گفت که خانم خودم بچت را در سردخانه گذاشته‌ام.»
#علیه_فراموشی #دادخواهی
‏
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

مرضیه آدینه‌زاده، خواهر ابوالفضل آدینه‌زاده، جان‌باخته خیزش ۱۴۰۱ نوشت: «داغ ازدست‌دادن برادرم #رضا_رسایی به‌قدری بزرگ بود که در خصوص آخرین وضعیت پدرم اطلاع‌رسانی نکردیم. پدرم شش صبح روز سه‌شنبه هفته قبل با فوریت به بند زندانیان دارای اعتیاد زندان وکیل‌آباد مشهد منتقل شده بود و در حال حاضر به بند قاتلین و مجرمین خطرناک انتقال داده اند. از الان به بعد هر اتفاقی برای پدرم بیافتد مسئولیت آن بر عهده جمهوری اسلامی ست مادر و خانواده‌ام به‌شدت تحت‌فشارند تا از هر گونه اطلاع‌رسانی درباره وضعیت پدرم جلوگیری کنند. هیجده روز از بازداشت پدرم می‌گذرد و هیچ پاسخی به پیگیری‌های خانواده ما نمی‌دهند.»
#علی_آدینه_زاده #ابوالفضل_آدینه_زاده #دادخواهی
‏
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing