ایران بریفینگ
6.17K subscribers
14.5K photos
24.2K videos
27.1K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
ایران بریفینگ
قسمت اول/ بسیاری از جوانان امروزی شاید دوران اصلاحات و سید محمد خاتمی را به یاد نداشته باشند و تنها با ذکر خاطراتی از آن روزها در شبکه های اجتماعی با اصلاحات و مفاهیم رایجش آشنا شده باشند ، یکی از آن مفاهیم «روزنامه های اصلاح طلبانه بود» و دست بر قضا مهمترینش…
قسمت دوم/ تا پیش از تاسیس #ساواما ، #اطلاعات_نخست_وزیری تنها نهاد امنیتی جمهوری اسلامی بود، جایی که نخست زیر نظر ابراهیم یزدی، مصطفی چمران، عبدالعلی بازرگان فرزند مهندس بازرگان، و دستیارانی از نوع محمد غرضی و هاشم صباغیان و اداره هشتم ساواک بود.
عبدالعلی بازرگان در این زمینه گفته است: «ساواک ۱۱ اداره کل داشت و هر اداره کل شامل ادارات فرعی و دوایری بود. هرچند همه کسانی که در آن سازمان تلاش می‌کردند مسئول بودند، اما از این میان فقط اداره کل سوم با حدود ۵۰۰ کارمند در تهران و شهرستان‌ها مسئول امنیت داخلی و برخورد با مبارزان و سرکوب مخالفین بود. اداره هفتم که یکی از رؤسایش از رفسنجانی‌ها و تحصیل‌کرده بود، اصلا کارش بررسی‌های سیاسی و اقتصادی برون‌مرزی بود. تخصص اداره هشتم که به ضدجاسوسی معروف بود، مراقبت از روس‌ها در بیمارستانی که در تهران داشتند، مراکز اقتصادی و سایر فعالیت‌هایشان بود.»
همچنان که #عبدالعلی_بازرگان می‌گوید، اداره هشتم فعالیت‌های گسترده‌ای برای نظارت بر فعالیت‌های شوروی در ایران داشت و بنابراین عجیب نیست که یکی از مهم‌ترین دستاورد‌هایشان در ماه‌های ابتدای پیروزی انقلاب، کشف ماجرای محمدرضا سعادتی عضو ارشد سازمان مجاهدین خلق و ارتباط او با طرف‌های روس بود.
جواد منصوری، اولین فرمانده سپاه پاسداران (سفیر بعدی ایران در پاکستان و چین و معاون اسبق وزارت خارجه)، یکی از کسانی است که ضمن تایید حضور عناصر اداره هشتم در دولت موقت، ردگیری دیدار سعادتی با عناصر اطلاعاتی شوروی را به این افراد نسبت می‌دهد. او در این باره می‌گوید: «ما در‌ همان روزهای اول به وسیله افرادی از اداره هشتم #ساواک که کارشان تنها در ارتباط با جاسوسان خارجی بود و هیچ ربطی به مسائل داخلی نداشتند، مطلع شدیم که بین سعادتی و وابسته نظامی سفارت شوروی ارتباط برقرار شده است.»
#چپهای_اسلامی #اصلاح_طلبان_حکومتی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت دهم / اسماعیل احمدی مقدم فرمانده ناجا در جریان اعتراضات ۸۸، در مصاحبه‌ای با نشریه «رمز عبور» درباره کارکرد حلقه نبوی با محوریت #سعید_حجاریان و #سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها چنین گفت:«ضعفی که به وزارت اطلاعات وارد بود، این بود که شاکله وزارت اطلاعات، افرادی…
قسمت یازدهم / به انفجار در نخست‌وزیری بازگردیم ؛ در جلسه شورای امنیّت (که بعدها شورای عالی امنیت ملی شد) با انفجاری که به قتل رجایی، رئیس جمهوری، و باهنر، نخست‌وزیر، منجر شد، #خسرو_تهرانی یکی از کسانی بود که با مختصر جراحتی،‌ همراه با رئیس شهربانی که جراحات بسیار داشت، به بیمارستان منتقل شد، اما خیلی زود همراه با بهزاد نبوی، معاون نخست‌وزیر، و #محسن_سازگارا، معاون نبوی و مسئول رادیو، دستگیر شد.
اتهامات آنها ابتدا سهل‌انگاری و راه دادن عوامل نفوذی به جلسه بود، اما بلافاصله از سوی عوامل اطلاعات سپاه پاسداران به جاسوسی برای شوروی متهم شدند به‌ویژه وقتی که پای #مسعود_کشمیری و خروجش از کشور به میان آمد.
خسرو قنبری تهرانی، محسن سازگارا، #بهزاد_نبوی به مدّت ۳ ماه بازداشت بودند،اما در نهایت با وساطت خامنه ای و مهدوی کنی نزد خمینی همگی نه تنها از زندان آزاد شدند بلکه به دستور خمینی تمام پرونده و اوراق بازجویی آنها در دستگاه پودر شد.
پرونده #انفجار_نخست_وزیری مرموز ترین پرونده جمهوری اسلامی است و از آن زمان تا بحال همواره یک سئوال بزرگ باقی مانده.
خسرو تهرانی در سال تحصیلی ۶۴-۶۳ پس از ادغام دفتر اطلاعات نخست‌وزیری در وزارت اطلاعات، به دانشگاه امام صادق رفت و مشغول تحصیل شد و در سال۷۲ توانست دوره کارشناسی ارشد پیوسته خود را در آن دانشگاه در رشته علوم سیاسی و معارف اسلامی، با پایان‌نامه‌اش با عنوان «ساخت روانی و جامعه‌شناسانه سازمان مجاهدین خلق ایران با نگاه به مباحث تکنیکی» گذراند. وی سابقه تدریس در دانشگاه تهران، دانشگاه علّامه طباطبایی، دانشکده فنون و علوم سیاسی، و حضور به عنوان پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست و معاونت آموزشی و پژوهشی مؤسسه آموزش عالی غیرانتفاعی ارشاد دماوند را نیز در کارنامه خود دارد.
محسن سازگارا مدتی بعد از وزارت صنایع مجددا به مرکز تحقیقات بازگشت و بهزاد نبوی همچنان مرد در سایه قدرت باقی ماند.
بازداشت متهمان انفجار نخست وزیری و بسته شدن بسیار عجیب و مشکوک پرونده متهمان باعث اولین شکاف در بدنه امنیتی نظام نوپا شد،بسیاری بر این باور بودند و - هنوز هستند - که این افراد جاسوس و متهم هستند، آنها از #ساواما جدا شدند و در پی تشکیل واحد اطلاعات سپاه توسط محسن و مرتضی رضایی به آن سازمان که زمانی #علی_لاریجانی نیز از مسئولان آن بود.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت یازدهم / به انفجار در نخست‌وزیری بازگردیم ؛ در جلسه شورای امنیّت (که بعدها شورای عالی امنیت ملی شد) با انفجاری که به قتل رجایی، رئیس جمهوری، و باهنر، نخست‌وزیر، منجر شد، #خسرو_تهرانی یکی از کسانی بود که با مختصر جراحتی،‌ همراه با رئیس شهربانی که جراحات…
قسمت دوازدهم / با دستور خمینی سازمان اطلاعات و امنیت ملی را حالا نه در نخست وزیری بلکه در ساختمانی در کنار کاخ سعدآباد که پیش از آن برای گارد جاویدان بود تشکیل دادند، انفجار نخست وزیری ، انفجار اطلاعاتی جمهوری اسلامی هم بود شکاف جدی تر شده بود؛ انفجاری که به قتل رجایی، رئیس جمهوری، و باهنر، نخست‌وزیر، منجر شد و خسرو تهرانی، #موسی_نامجو وزیر دفاع، #یوسف_کلاهدوز قائم مقام سپاه از جمله کسانی بودند که با مختصر جراحتی،‌ همراه با رئیس شهربانی که جراحات بسیار داشت، به بیمارستان منتقل شدند.

#ساواما تازه تاسیس شکل گرفته از واحد اطلاعات و تحقیقات نخست‌وزیری،حفاظت اطلاعات ارتش،کمیته‌ها و نیروهای دادستانی بودند.
اعضای واحد اطلاعات و تحقیقات نخست‌وزیری که اکثراً از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و دانشجویان پیرو خط امام بودند،افرادی همچون #سعید\حجاریان، #محسن_میردامادی ، #بهزاد_نبوی،مجید محمدی،محمد نعیمی پور و …. هرچند که گرایش‌های رادیکال و چپگرانه‌ای داشتند اما مشی‌شان با نیروهای دادستانی و کمیته‌ها بشدت در تضاد بود ٬آن‌ها به فراخور حالشان که اکثراً از میان دانشجویان و تحصیل‌کردگان دانشگاه‌ها بودند هرچقدر به‌سوی تعقل و تشنج‌زدایی پیش می‌رفتند در مقابل کمیته‌ها و دادستانی به‌سوی توحش و خشونت‌گرایی حرکت می‌کردند.
حجاریان از کادر ارشد اطلاعات نخست‌وزیری اختلاف‌نظر این دو جریان را در مصاحبه‌ای با عمادالدین باقی این‌گونه توصیف می‌کند:
«… #اسدالله_لاجوردی و برخی دیگر به برخورد قانونی و به بیانیه ۱۰ ماده‌ای دادستانی اصلاً اعتقاد نداشتند و معتقد بودند که باید برخورد قاطعی را با آن گروه‌ها کرد و لازم نیست خیلی خودمان را به ضابطه و قانون ملزم کنیم مثلاً در رابطه با ماجرای سعادتی دوستان رفته بودند صحبت کرده بودند که وی حفظ شود و نگه‌داشته شود که یک‌مرتبه خبر آوردند آقای لاجوردی خودش کار سعادتی را تمام کرده …. رجوی به این احتیاج داشت که لاجوردی بیشتر بچه‌های او را بزند تا او بیشتر بتواند نیرو جذب کند و کینه و نفرت آن‌ها را به‌نظام افزایش دهد. لاجوردی هم به این احتیاج داشت که رجوی بیشتر ترور کند تا او بتواند مسئولان را توجیه کند که باید تا آخر خط رفت و نه‌تنها سازمان منافقین بلکه هرکسی که ذره‌ای دگراندیشی دارد باید جارو شود٬ این یعنی سیکل معیوب و ما بشدت در آن زمان با آن مخالف بودیم…»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
🔴قسمت۵۲/ استعفای مرتضی رضایی و‌ قهر او‌ از سپاه و بازگشت دوباره وی در کتاب «جاده گیلی گادر»، زندگی‌نامه یک شهید آمده است؛ در بخشی از این کتاب آمده است که #فضل_الله_محلاتی نماینده خمینی در سپاه پاسداران به #مرتضی_رضایی «حکم‌حکومتی از سوی خمینی» داده که به سپاه…
قسمت۵۳/ سال ۱۳۹۵ مشرق‌نیوز در گفتگو‌ با #اکبر_براتی از اعضای اولیه سپاه و از مدیران وزارت تازه تاسیس اطلاعات درباره مرتضی رضایی می‌گوید که وی پس از آنکه از فرماندهی کل سپاه استعفا داد فرمانده اطلاعات سپاه شد ، براتی می‌گوید:«چند باری فرماندهی سپاه و‌فرماندهی اطلاعات سپاه بین مرتضی رضایی و‌ محسن رضایی ردوبدل شد طوری که همه واقعا گیج شده بودند که این رضایی کدام رضایی است»
در کتاب «هدایت سوم» خاطرات سردار «محمدجعفر اسدی» از جنگ است هم آمده که حاج #داود_کریمی از فرماندهان نا‌م‌آشنای سپاه در زمان فرماندهی #مرتضی_رضایی از جدی‌ترین منتقدان وی بوده است:« … اسدی در بخشی از این کتاب در رابطه با فرماندهی سپاه توسط مرتضی رضایی در ابتدای جنگ می‌گوید: مرتضی رضایی –فرمانده وقت سپاه- را خیلی کم در جنگ دیده بودیم. آن موقع مدیریت کلان دفاع مقدس، دست آقا رشید و شهید حسن باقری بود. خدا رحمت کند حاج داود کریمی را که منتقد اصلی مرتضی رضایی بود. در جلسه‌ای رو کرد به او: «سالی دو بار می‌آی، اون هم با یه تغار ماست!» گفتیم: «تغار ماست دیگه چه صیغه‌ایه؟» داستان ماست مالی را شرح داد و گفت: «این بنده خدا هر وقت می‌آد، فقط توجیه می‌کنه و کوتاهی‌ها رو ماست مالی می‌کنه و می‌ره.» پیش از آن البته یوسف کلاهدوز –قائم مقام فرمانده کل وقت سپاه- خیلی پای کار بود و در عملیات شکستن حصر آبادان هم نقش محوری داشت…»
محمد مهدی بهداروند‌ از راویان سپاه در دوران جنگ در کتابی با عنوان «و اما جنگ» در نقد عملکرد مرتضی رضایی به عنوان فرمانده سپاه در جنگ نیز آورده:« تهران نشین بودن وی و‌ دخالت زیادش در سیاست و‌ حتی سفرها و‌ دیدارهای خارجی‌اش در جبهه‌ها نمود خوبی نداشت…»
[مرتضی رضایی نیز از جمله اعضای اولیه #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی است که او‌نیز مدتی در #ساواما فعالیت داشت تا اینکه پس از استعفای ابوشریف، بنی‌صدر ۲۲ تیر ۵۹ حکم فرماندهی سپاه را برای مرتضی‌رضایی صادر می‌کند.
مرتضی رضایی حکم #ابوالحسن_بنی_صدر را فاقد اعتبار می‌داند و خواستار صدور حکم فرماندهی از سوی خمینی می‌شود، اختلافات همزمان در سازمان مجاهدین انقلاب بالا می‌گیرد تا به انحلال می‌کشد، بسیاری مرتضی رضایی را که با نماینده خمینی آیت الله راستی در سازمان همسو‌ بود را از پیگران انحلال این سازمان می‌دانند]
ًادامه دارد…
#سرداران_دیروز_سرباران_امروز
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در سالگرد #کودتای_نوژه هستیم، این کودتا اگرچه پیش از وقوع شناسایی و‌ خنثی شد اما نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی شد، دولتمردان پذیرفتند که بجای چند گروه و نهاد موازی به یک نهاد یکپارچه امنیتی نیاز است.
این احساس به گفته بسیاری از دولتمردان بصورت جدی در نیمه سال ۱۳۵۹ حس شد اما در کمال تعجب نهایتا این نیاز در خرداد ۱۳۶۲ عملی شد.
کمی به عقب تر برگردیم ، به قبل از اصلاحات و امنیتی ترین دولت جمهوری اسلامی ، دولت اکبر هاشمی رفسنجانی به روزهای باروت و ترور جمهوری اسلامی :
 غروب ۲۲ مرداد سال ۱۳۶۰ تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی ایران فیلمی از دیدار خانواده‌های کشته‌شدگان انفجارهای دفتر نخست‌وزیری و دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی را پخش کرد که در آن آیت الله خمینی از «سربازان گمنام امام زمان» خواست که هر چه سریع‌تر رگ و ریشه‌ها و بقایای منافقین [سازمان مجاهدین خلق] را شناسایی و آن‌ها را به سزای اعمالشان برسانند.
این اولین باری بود که اصطلاح «سربازان گمنام امام زمان» بکار می‌رفت و در بعدازآن بود که اعضای واحدهای اطلاعاتی نظام نوپای انقلاب اسلامی که عبارت بودند از: واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،حفاظت اطلاعات ارتش،واحد اطلاعات و تحقیقات نخست‌وزیری،یگان اطلاعات کمیته‌های انقلاب اسلامی و واحدهای اطلاعات دادستانی انقلاب خود را بدین نام خواندند!
و این‌چنین بود که سپاهی سنجاق شده به هم «سربازان گمنام امام زمان» شدند و مأموریت یافتند تا چتر امنیتی‌ای را بر سر نهال انقلاب اسلامی بگستراند: ساواما تشکیل شد.
مروری داریم نسبتا مفصل بر سه‌ دهه جدال و جنگ قدرت #چپهای_امنیتی بر سر تاسیس و‌ یا تعویض نهادهای امنیتی در #جمهوری_اشباح از #ساواما تا وزارت اطلاعات دولت حسن روحانی.
این جدال با ریاست جمهوری مسعود پزشکیان نیز می‌تواند ادامه بیابد.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
در سالگرد #کودتای_نوژه هستیم، این کودتا اگرچه پیش از وقوع شناسایی و‌ خنثی شد اما نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی شد، دولتمردان پذیرفتند که بجای چند گروه و نهاد موازی به یک نهاد یکپارچه امنیتی نیاز است. این احساس به گفته بسیاری از دولتمردان…
قسمت دوم/ تا پیش از تاسیس #ساواما ، #اطلاعات_نخست_وزیری تنها نهاد امنیتی جمهوری اسلامی بود، جایی که نخست زیر نظر ابراهیم یزدی، مصطفی چمران، عبدالعلی بازرگان فرزند مهندس بازرگان، و دستیارانی از نوع محمد غرضی و هاشم صباغیان و اداره هشتم ساواک بود.
عبدالعلی بازرگان در این زمینه گفته است: «ساواک ۱۱ اداره کل داشت و هر اداره کل شامل ادارات فرعی و دوایری بود. هرچند همه کسانی که در آن سازمان تلاش می‌کردند مسئول بودند، اما از این میان فقط اداره کل سوم با حدود ۵۰۰ کارمند در تهران و شهرستان‌ها مسئول امنیت داخلی و برخورد با مبارزان و سرکوب مخالفین بود. اداره هفتم که یکی از رؤسایش از رفسنجانی‌ها و تحصیل‌کرده بود، اصلا کارش بررسی‌های سیاسی و اقتصادی برون‌مرزی بود. تخصص اداره هشتم که به ضدجاسوسی معروف بود، مراقبت از روس‌ها در بیمارستانی که در تهران داشتند، مراکز اقتصادی و سایر فعالیت‌هایشان بود.»
همچنان که
#عبدالعلی_بازرگان می‌گوید، اداره هشتم فعالیت‌های گسترده‌ای برای نظارت بر فعالیت‌های شوروی در ایران داشت و بنابراین عجیب نیست که یکی از مهم‌ترین دستاورد‌هایشان در ماه‌های ابتدای پیروزی انقلاب، کشف ماجرای محمدرضا سعادتی عضو ارشد سازمان مجاهدین خلق و ارتباط او با طرف‌های روس بود.
جواد منصوری، اولین فرمانده سپاه پاسداران (سفیر بعدی ایران در پاکستان و چین و معاون اسبق وزارت خارجه)، یکی از کسانی است که ضمن تایید حضور عناصر اداره هشتم در دولت موقت، ردگیری دیدار سعادتی با عناصر اطلاعاتی شوروی را به این افراد نسبت می‌دهد. او در این باره می‌گوید: «ما در‌ همان روزهای اول به وسیله افرادی از اداره هشتم
#ساواک که کارشان تنها در ارتباط با جاسوسان خارجی بود و هیچ ربطی به مسائل داخلی نداشتند، مطلع شدیم که بین سعادتی و وابسته نظامی سفارت شوروی ارتباط برقرار شده است.»
#چپهای_اسلامی #اصلاح_طلبان_حکومتی

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت دهم / اسماعیل احمدی مقدم فرمانده ناجا در جریان اعتراضات ۸۸، در مصاحبه‌ای با نشریه «رمز عبور» درباره کارکرد حلقه نبوی با محوریت #سعید_حجاریان و #سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها چنین گفت:«ضعفی که به وزارت اطلاعات وارد بود، این بود که شاکله وزارت اطلاعات، افرادی…
قسمت یازدهم / به انفجار در نخست‌وزیری بازگردیم ؛ در جلسه شورای امنیّت (که بعدها شورای عالی امنیت ملی شد) با انفجاری که به قتل رجایی، رئیس جمهوری، و باهنر، نخست‌وزیر، منجر شد، #خسرو_تهرانی یکی از کسانی بود که با مختصر جراحتی،‌ همراه با رئیس شهربانی که جراحات بسیار داشت، به بیمارستان منتقل شد، اما خیلی زود همراه با بهزاد نبوی، معاون نخست‌وزیر، و #محسن_سازگارا، معاون نبوی و مسئول رادیو، دستگیر شد.
اتهامات آنها ابتدا سهل‌انگاری و راه دادن عوامل نفوذی به جلسه بود، اما بلافاصله از سوی عوامل اطلاعات سپاه پاسداران به جاسوسی برای شوروی متهم شدند به‌ویژه وقتی که پای
#مسعود_کشمیری و خروجش از کشور به میان آمد.
خسرو قنبری تهرانی، محسن سازگارا،
#بهزاد_نبوی به مدّت ۳ ماه بازداشت بودند،اما در نهایت با وساطت خامنه ای و مهدوی کنی نزد خمینی همگی نه تنها از زندان آزاد شدند بلکه به دستور خمینی تمام پرونده و اوراق بازجویی آنها در دستگاه پودر شد.
پرونده
#انفجار_نخست_وزیری مرموز ترین پرونده جمهوری اسلامی است و از آن زمان تا بحال همواره یک سئوال بزرگ باقی مانده.
خسرو تهرانی در سال تحصیلی ۶۴-۶۳ پس از ادغام دفتر اطلاعات نخست‌وزیری در وزارت اطلاعات، به دانشگاه امام صادق رفت و مشغول تحصیل شد و در سال۷۲ توانست دوره کارشناسی ارشد پیوسته خود را در آن دانشگاه در رشته علوم سیاسی و معارف اسلامی، با پایان‌نامه‌اش با عنوان «ساخت روانی و جامعه‌شناسانه سازمان مجاهدین خلق ایران با نگاه به مباحث تکنیکی» گذراند. وی سابقه تدریس در دانشگاه تهران، دانشگاه علّامه طباطبایی، دانشکده فنون و علوم سیاسی، و حضور به عنوان پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست و معاونت آموزشی و پژوهشی مؤسسه آموزش عالی غیرانتفاعی ارشاد دماوند را نیز در کارنامه خود دارد.
محسن سازگارا مدتی بعد از وزارت صنایع مجددا به مرکز تحقیقات بازگشت و بهزاد نبوی همچنان مرد در سایه قدرت باقی ماند.
بازداشت متهمان انفجار نخست وزیری و بسته شدن بسیار عجیب و مشکوک پرونده متهمان باعث اولین شکاف در بدنه امنیتی نظام نوپا شد،بسیاری بر این باور بودند و - هنوز هستند - که این افراد جاسوس و متهم هستند، آنها از
#ساواما جدا شدند و در پی تشکیل واحد اطلاعات سپاه توسط محسن و مرتضی رضایی به آن سازمان که زمانی #علی_لاریجانی نیز از مسئولان آن بود.

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت یازدهم / به انفجار در نخست‌وزیری بازگردیم ؛ در جلسه شورای امنیّت (که بعدها شورای عالی امنیت ملی شد) با انفجاری که به قتل رجایی، رئیس جمهوری، و باهنر، نخست‌وزیر، منجر شد، #خسرو_تهرانی یکی از کسانی بود که با مختصر جراحتی،‌ همراه با رئیس شهربانی که جراحات…
قسمت دوازدهم / با دستور خمینی سازمان اطلاعات و امنیت ملی را حالا نه در نخست وزیری بلکه در ساختمانی در کنار کاخ سعدآباد که پیش از آن برای گارد جاویدان بود تشکیل دادند، انفجار نخست وزیری ، انفجار اطلاعاتی جمهوری اسلامی هم بود شکاف جدی تر شده بود؛ انفجاری که به قتل رجایی، رئیس جمهوری، و باهنر، نخست‌وزیر، منجر شد و خسرو تهرانی، #موسی_نامجو وزیر دفاع، #یوسف_کلاهدوز قائم مقام سپاه از جمله کسانی بودند که با مختصر جراحتی،‌ همراه با رئیس شهربانی که جراحات بسیار داشت، به بیمارستان منتقل شدند.

#ساواما تازه تاسیس شکل گرفته از واحد اطلاعات و تحقیقات نخست‌وزیری،حفاظت اطلاعات ارتش،کمیته‌ها و نیروهای دادستانی بودند.
اعضای واحد اطلاعات و تحقیقات نخست‌وزیری که اکثراً از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و دانشجویان پیرو خط امام بودند،افرادی همچون #سعید_حجاریان، #محسن_میردامادی ، #بهزاد_نبوی،مجید محمدی،محمد نعیمی پور و …. هرچند که گرایش‌های رادیکال و چپگرانه‌ای داشتند اما مشی‌شان با نیروهای دادستانی و کمیته‌ها بشدت در تضاد بود ٬آن‌ها به فراخور حالشان که اکثراً از میان دانشجویان و تحصیل‌کردگان دانشگاه‌ها بودند هرچقدر به‌سوی تعقل و تشنج‌زدایی پیش می‌رفتند در مقابل کمیته‌ها و دادستانی به‌سوی توحش و خشونت‌گرایی حرکت می‌کردند.
حجاریان از کادر ارشد اطلاعات نخست‌وزیری اختلاف‌نظر این دو جریان را در مصاحبه‌ای با عمادالدین باقی این‌گونه توصیف می‌کند:
«… #اسدالله_لاجوردی و برخی دیگر به برخورد قانونی و به بیانیه ۱۰ ماده‌ای دادستانی اصلاً اعتقاد نداشتند و معتقد بودند که باید برخورد قاطعی را با آن گروه‌ها کرد و لازم نیست خیلی خودمان را به ضابطه و قانون ملزم کنیم مثلاً در رابطه با ماجرای سعادتی دوستان رفته بودند صحبت کرده بودند که وی حفظ شود و نگه‌داشته شود که یک‌مرتبه خبر آوردند آقای لاجوردی خودش کار سعادتی را تمام کرده …. رجوی به این احتیاج داشت که لاجوردی بیشتر بچه‌های او را بزند تا او بیشتر بتواند نیرو جذب کند و کینه و نفرت آن‌ها را به‌نظام افزایش دهد. لاجوردی هم به این احتیاج داشت که رجوی بیشتر ترور کند تا او بتواند مسئولان را توجیه کند که باید تا آخر خط رفت و نه‌تنها سازمان منافقین بلکه هرکسی که ذره‌ای دگراندیشی دارد باید جارو شود٬ این یعنی سیکل معیوب و ما بشدت در آن زمان با آن مخالف بودیم…»

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing