ایران بریفینگ
5.94K subscribers
12.3K photos
23K videos
24K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
هاشمی رفسنجانی و دیگر اعضای شورای عالی دفاع معتقد بودند چون اسرائیل بر جنوب لبنان تسلط و برتری دارد بنابراین نمی شود از جبهه سوریه نیرو اعزام کرد تا به لبنان و یا اسرائیل بروند و بهتر است در انتظار پاسخ و نظر صدام بمانند تا از خاک عراق نیروهای ایرانی اعزام شوند، بنابراین جواب و موافقت صدام بسیار مهم بود.
جواب نامه صدام به امضای سید احمد خمینی و از طرف روح الله خمینی فردای همان روز ۱۷ خرداد ۱۳۶۱ به پیشکار پادشاه عمان داده شد و او از تهران مستقیم به بغداد رفت.
همان روز روح الله خمینی پیام دیگری هم نوشت که از صداوسیما و رسانه های جمهوری اسلامی منتشر شد، آیت الله خمینی در پیامی ضمن محکوم کردن حمله اسرائیل به جنوب لبنان و سوریه با آوردن کلمه استرجاع در ابتدای پیام، نارضایتی خود را از سکوت و بی‌تفاوتی کشورهای اسلامی ابراز داشت: «من کلمه مبارکه استرجاع را نه برای جنایات اسرائیل و شهادت و آسیب بسیاری از مسلمانان مظلوم جنوب لبنان عزیز می‌گویم، گرچه آن هم استرجاع دارد و نه برای شهرها و روستاهای آن کشور اسلامی که بدست جنایتکار رژیم صهیونیستی کافر اسرائیل، اشغال و خراب شده است، گرچه آن هم استرجاع دارد، و نه برای آواره شدن هزاران خواهر و برادر آن محیط مظلوم اسلامی گرچه آن هم استرجاع دارد، بلکه برای بی‌تفاوتی کشورهای اسلامی یعنی حکومت های آنها استرجاع می‌کنم و ای‌کاش فقط بی‌تفاوتی بود…»

اما جعبه سیاه و رمزی در این میان است،#اکبر_هاشمی_رفسنجانی در خاطراتش معتقد است #روح_الله_خمینی به او اجازه اعزام نیرو را در آن جلسه نهایی به آنها داده است اما در مقابل بسیاری همچون #صیادشیرازی و همچنین در خاطرات #آیت_الله_منتظری آمده است که هاشمی و رضایی بدون آنکه منتظر اجازه نهایی خمینی بمانند لشکری به سوریه فرستادند و‌خمینی را در مقابل عمل انجام شده قرار داده‌، بهر روی رزمندگان ایرانی عازم سوریه شدند.
کامل مقاله تحلیلی و اختصاصی «چرا جمهوری اسلامی مرگ احمد متوسلیان را مدام تکذیب می کند؟» را می توانید در سایت #ایران_بریفینگ بخوانید.
#کلاف_پیچیده_متوسلیان
Irbr.news
@irbriefing
قسمت سوم / لشکر ایران عازم سوریه شد؛ دو گردان از #نیروی_زمینی_ارتش از #لشکر_۲۱_حمزه_سیدالشهدا و #تیپ_۵۸_تکاور_ذوالفقار و دو گردان هم از سپاه پاسداران از لشکرهای ۲۷ محمد رسول الله و تیپ ۱۴ امام حسین به سوریه اعزام شدند.
#حافظ_الأسد که تنها در انتظار هواپیمای کمک های دارویی و غذایی و تسلیحات بود حالا با دو هواپیمای ۷۴۷ ارتش مواجه بود و مملو از نیروی نظامی!
غروب روز بیست و یکم خرداد ۱۳۶۱، چرخهای یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، در انتهای باند فرود #فرودگاه_دمشق از گردش بازایستاد.
اگرچه این میهمانان ناخوانده از سوی نماینده حافظ اسد مورد استقبال قرار گرفتند، اما اسد بلافاصله #علی_اکبر_محتشمی_پور سفیر ایران در سوریه را خواست و عدم رغبت خود را اعلام کرد، محتشمی پور از اسد زمان خواست تا نظر تهران را به وی بگوید،اما اختلافات از همان اولین ساعات نمایانگر شد.
در استقبال جانشین فرمانده ارتش سوریه از #محمد_ابراهیم_همت خواست بدون اجازه آنان فرودگاه دمشق را ترک نکنند
نیروهای ایرانی پس از انتظاری چند ساعته در فرودگاه حاضر به سوار شدن بر اتوبوسهای نظامی ارتش بعثی سوریه نشدند و پای پیاده و بصورت راهپیمایی با حمل پلاکاردهایی علیه اسرائیل همچون «یا لبنان یا لبنان… هذا جیوش‌القرآن » و «خیبر خیبر یا صهیون جیش محمد قادمون» از فرودگاه دمشق به سمت #حرم_زینب شدند.

#احمد_متوسلیان در صحن حضرت زینب خطاب به نیروهای اعزامی در حالی که فردی نیز عربی آن را برای حاضران ترجمه میکرد گفت : «برادرها، قبل از رسیدن به اینجا، در ایران آنچه گفتنی بود، ما برای شما گفتیم. خیلی کوتاه من عرض می‌کنم، امام عزیزمان فرموده‌اند باید که اسرائیل از صحنه جهان زدوده شود،ان‌شاالله رزمندگان و شما مردان بزرگ باید که این حرف امام عزیزمان را جامه عمل بپوشانید »
با ورود نیروهای ایرانی به آرامگاه زینب آنها در محاصره ماموران ارتش سوریه قرارگرفتند، نیروهای ایرانی در نظر داشتند همچنان پیاده و بصورت راهپیمایی به فرودگاه بازگردند اما پس از گفتگوهای نه چندان دوستانه نهایتا می‌پذیرند می‌شود با اتوبوسهایی به پادگانی بروند.
محتشمی پور به آنها می‌گوید حافظ اسد صریحا از آنها خواسته است دیگر بدون هماهنگی هیچ اقدامی نکنند و حق خروج از پادگان را ندارند.
کامل مقاله تحلیلی و اختصاصی «چرا جمهوری اسلامی مرگ احمد متوسلیان را مدام تکذیب می کند؟» را می توانید در سایت ایران بریفینگ بخوانید.
#کلاف_پیچیده_متوسلیان

Irbr.news
@irbriefing
قسمت چهارم / با جمیع حوادث و اتفاقاتی که در همان چند روز ابتدایی حضور رزمندگان ایرانی در سوریه بین آنها و فرماندهان و‌ سیاستمداران سوری گذشت، فرماندهان ایرانی به سرعت دریافتند حافظ اسد قصد مبارزه جدی با اسرائیل را ندارد و دارد بازی‌شان می دهد!
فرماندهان ایرانی در سوریه بی رغبتی #حافظ_اسد را در می یابند و به تهران پیام می فرستند و بر همین اساس جلسه دومی در یکشنبه ۳۰ خرداد ۶۱ در دفتر خمینی با حضور رئیس جمهور و رئیس شورای عالی دفاع رئیس مجلس فرماندهی سپاه (محسن رضایی)، نیروی زمینی ارتش ( صیاد شیرازی) وزیر خارجه (دکتر ولایتی) و وزیر دفاع (سرهنگ سلیمی) برگزار می شود.
#سرهنگ_سلیمی و #اکبر_ولایتی به خمینی می‌گویند : «سوریه رغبتی به جنگ با اسرائیل و صرفا با تکیه بر ایران ندارد و در صورتی مایل به جنگ است که اطمینان یابد کمک کشورهای اسلامی و عربی منطقه هم همراهش باشد آنها از ترکیه هم اجازه گرفته‌اند که بتوانیم کمک‌های انسان دوستانه به سوریه منتقل کنیم»
خمینی طبق خاطرات #آیت_الله_منتظری از حضور رزمندگان در سوریه غافلگیر می‌شود، اما هاشمی در خاطراتش خلاف #منتظری نوشته است:«نظر امام این است که بهتر ایت کمی صبرکنند»

فرماندهی نیروهای نظامی ایران را #احمد_متوسلیان و جانشینی‌اش را #ابراهیم_همت بر عهده داشت، #محسن_رضایی نیز تاحدودی اشاره دارد که خمینی از اعزام نیروها مطلع نبوده و‌موضوع بین آنها(سپاه و هاشمی و‌خامنه‌ای ) مطرح بوده.
رضایی نحوه انتخاب و دلیل اعزام متوسلیان را چنین روایت می کند: «برادرمان حاج احمد را بردم خدمت مقام معظم رهبری(خامنه‌ای) که در آن زمان مسئول شورای عالی دفاع بودند.

در آن ملاقات، من خدمت آقا گفتم که ایشان [حاج احمد] کاملاً آماده قبول این مأموریت است. منتهی مایل است از زبان شما بشنود که باید این کار را انجام بدهد وقتی آقا به حاج احمد گفتند که شما انتخاب شده‌اید تا به عنوان نماینده نظام جمهوری اسلامی ایران به آنجا بروید، حاج احمد خیلی تحت تأثیر قرار گرفت. خود آقا هم تاکنون بارها آن جملاتی را که احمد در ‌آن ملاقات به کار برده به ما یادآور شده‌اند.
#احمد_متوسلیان در آن ملاقات خدمت آقا عرض کرد: «یعنی خداوند متعال ما را انتخاب کرده که برویم با اسرائیلی‌ها بجنگیم؟
آقا فرمودند: بله! شما نماینده نظام هستید، بروید آنجا و جلوی اسرائیلی‌ها را سد کنید»
کامل مقاله تحلیلی و اختصاصی «چرا جمهوری اسلامی مرگ احمد متوسلیان را مدام تکذیب می کند؟» را می توانید در سایت #ایران_بریفینگ بخوانید.
#کلاف_پیچیده_متوسلیان
Irbr.news
@irbriefing
قسمت پنجم / ‌
شک فرماندهان و‌رزمندگان در سوریه و سیاستمداران در تهران به یقین تبدیل شد؛ حافظ اسد با کمک صدام به ایران رکب زد!

امید مبارزه با اسرائیل اما خیلی زود رنگ باخت نیروهای ایرانی و نیز مقامات سیاسی تهران دریافتند که #حافظ_اسد قصد جنگ با اسرائیل ندارد و با آوردن بهانه های گوناگون وقت کشی می‌کند، او با #صدام_حسین در ارتباط بود و بیشتر در پی آن هست تا از نیروهای ایرانی به عنوان «وجه‌المصالحه» در #اتحادیه_عرب و برگ برنده در پشت میز مذاکرات بهره ببرد و در واقع آنها در فکر تنها چیزی که نبودند جنگ با اسرائیل بود.
رهبران جمهوری اسلامی وقتی دریافتند که از صدام و حافظ اسد بازی خورده است در جلسه‌ای با حضور رئیس جمهور ( علی خامنه‌ای) و رئیس مجلس (هاشمی رفسنجانی) به خمینی اعلام کردند: « سوریه با حضور ما در آن جبهه با شرایط موجود مخالفت دارد و معتقد است که عربها جنگ جدی نخواهند کرد و حضور ما هم در آنجا باعث می‌شود که در جبهه جنگ با عراق دچار وقفه ‌شویم و در آنجا هم به جایی نرسیم.»
روایات در اینجا مختلف است، بسیاری همچون منتظری اعتقاد دارند تازه در اینجا خمینی از اعزام‌ رزمندگان به سوریه مطلع می‌شود، هاشمی اما بر خلاف آنها معتقد است خمینی هنگامی که نتیجه گیری‌های ما را شنید سخنرانی مشهورش را کرد.
بهر روی این نتیجه گیری باعث آن سخنرانی مشهور خمینی شد که :« #راه_قدس_از_کربلا_میگذرد » و عملا دستور بازگشت نیروهای ایرانی را از سوریه داد.
کامل مقاله تحلیلی و اختصاصی «چرا جمهوری اسلامی مرگ احمد متوسلیان را مدام تکذیب می کند؟» را می توانید در سایت #ایران_بریفینگ بخوانید.
#کلاف_پیچیده_متوسلیان

Irbr.news
@irbriefing
قسمت ششم/ متوسلیان : من عقب نشینی نمی کنم!
با توجه به دستور خمینی مبنی بر بازگشت نیروها از سوریه به ایران، اما همچنان چند فرمانده سپاهی مخالفت خود را با بازگشت به ایران اعلام کردند و معتقد بودن این دستور خمینی «تحت تاثیر محسن رضایی و هاشمی رفسنجانی بوده»
در همین میان صبح روز ۱۴ تیر ۱۳۶۱ #سید_محسن_موسوی کاردار سفارت ایران در لبنان که از اعضای سپاه پاسداران بود به محل استقرار قوای ایرانی در #پادگان_زبدانی سوریه می‌آید و از #احمد_متوسلیان می خواهد علیرغم دستور بازگشت به ایران به لبنان بروند و با توجه به حملات اسرائیل و پیشروی‌هایش در لبنان دست کم یک عملیات ولو نمایشی را علیه اسرائیل ترتیب دهند.
#احمد_متوسلیان به #ابراهیم_همت دستور بازگشت نیروها به ایران را می‌دهد و خودش به همراه سید محسن موسوی، #کاظم_اخوان و #تقی_رستگار_مقدم ، با خودروی سیاسی سفارت ایران عازم بیروت می شوند.
با عبور از مرز سوریه آنها در فاصله بیست کیلومتری بیروت اتومبیلشان درمنطقه معروف به «حاجز برباره» توسط یک پست ایست ـ بازرسی متوقف می شود، نیروهای شبه نظامی فالانژ به ریاست #ایلی_حبیقه خودروی حامل فرماندهان سپاه را متوقف ساخته و احمد متوسلیان و سه تن از همراهانش در ساعت ۱۲ ظهر روز ۱۴ تیر ۱۳۶۱ از آن تاریخ تا به امروز ناپدید می‌شوند.
کامل مقاله تحلیلی و اختصاصی «چرا جمهوری اسلامی مرگ احمد متوسلیان را مدام تکذیب می کند؟» را می توانید در سایت #ایران_بریفینگ بخوانید.
#کلاف_پیچیده_متوسلیان

Irbr.news
@irbriefing
قسمت هفتم/ یکماه بعد از مفقود شدن احمد متوسلیان و‌سه تن دیگر در جلسه‌ای در ستاد مرکزی جنگ سپاه تهران در خیابان فلسطین، وقتی چند فرمانده میانی لشکر ۲۷ محمد رسول الله از فرماندهان سپاه سؤال می شود که سرنوشت فرمانده لشکر ۲۷ (#احمد_متوسلیان ) چه شد ؟ مگر قرار نبود که در تبادل با اسرائیل ، او آزاد شود؟
#علی_شمخانی پاسخ می دهد : «احمد متوسلیان دندان کرم خورده ای بود که ما آن را کندیم و انداختیم دور»
این خشم و کینه از متوسلیان از آنجا ناشی می شد که در میانه #عملیات_بیت_المقدس متوسلیان وقتی عدم تسلط #اکبر_هاشمی_رفسنجانی ، شمخانی و رضایی به فرماندهی عملیات را می بیند در پشت بی‌سیم به آنها لقب «ماست فروش» داده بود و گفته بود که «شماها ماست هم نمی توانید بفروشید چه برسد به فرماندهی عملیات ، شما اصلا عملیاتی نیستید و فقط بلدید در ستاد بنشینید و دستور صد من یه غاز بدهید»
حالا بهترین زمان برای مخالفان متوسلیان بود تا از شر او راحت بشوند، ظاهرا برای «فرماندهان ماست فروش» عدو‌ سبب خیر شده بود!

#کلاف_پیچیده_متوسلیان

Irbr.news
@irbriefing
فرمانده نظامی یا دیپلمات ایرانی ؟
احمد متوسلیان ، عضو شورای فرماندهی سپاه تهران که بعدها با آغاز جنگ ایران و عراق فرمانده تیپ محمد رسول الله سپاه پاسداران می شود ، که مهمترین و حساس ترین تیپ سپاه پاسداران در جنگ بود که کمی بعد نیز نام لشکر ۲۷ محمد رسول الله را بر خود می گیرد.
او‌ و لشکرش لقب «فاتح خرمشهر و‌شکاننده‌حصر آبادان» نام می‌گیرد.
کارنامه متوسلیان از جبهه غرب کشور تا جنوب اگرچه همواره موفقیت آمیز بوده اما صراحت لهجه وی باعث شده بود تا فرماندهان سپاه نسبت به وی با احتیاط عمل کنند.
#احمد_متوسلیان در عملیاتهای بی شماری حضور داشته و یکی از کلیدی ترین فرماندهان وقت سپاه پاسداران بشمار می رفته .
وی اگرچه با پاسپورت سیاسی به سوریه و سپس لبنان سفر کرده بود و جمهوری اسلامی از وی به عنوان دیپلمات یاد می‌کند اما بیست سال پیش رهبر جمهوری اسلامی در مقام فرماندهی کل قوا در اعطای درجات نظامی به فرماندهان سپاه پاسداران، حکم سرلشکری وی را نیز امضاء نمود و امروز در ایران از احمد متوسلیان نه به عنوان یک دیپلمات که وی را یک سرلشکر سپاه پاسداران می دانند !
همین وضعیت درباره تقی رستگار مقدم نیز صدق می کند.
تقی رستگار مقدم وی نیز عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده او نیز در کنار احمد متوسلیان به عنوان رزمنده به لبنان می رود و چون بر حسب اتفاق آن روز رانندگی خودروی تیم فوق را بر عهده داشته جمهوری اسلامی همواره از یک سو وی را به عنوان رزمنده و نظامی ایرانی ارج می نهد و از دیگر سو اذعان دارد که وی مشاور فنی سفارت بوده !
این اقدامات اگر چه در ظاهر در مقام تجلیل و‌ تکریم و حمایت از متوسلیان است اما در عمل مهری است بر تناقضات جمهوری اسلامی نسبت به چهار مفقودی خوب که طبعا ماجرا را پیچیده تر کرده است، تناقضی که البته مسبوق به سابقه‌ بوده:
«درست در فردای مفقود شدن این گروه و در حالی که هنوز بسیاری از ربایندگان طبق اسنادی که بعدها منتشر شده بر این گمان بوده اند که تمامی این افراد دیپلمات هستند ، مطبوعات ایران در اقدامی هماهنگ و معنا دار خبر مفقود شدن یک فرمانده ارشد نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لبنان را منتشر می نمایند! (به عنوان مثال در روزنامه کیهان منتشر می شود : فاتح خرمشهر در لبنان اسیر شد! ) و همین مسئله به پیچیده تر شدن پرونده آنها کمک شایانی کرد.
به نظر می رسید جریانی از تهران به اسرائیل گرا می دهد !

#کلاف_پیچیده_متوسلیان

Irbr.news
@irbriefing
قسمت نهم / براساس شواهد غیر قابل انکاری این چهار تن با «سید عباس موسوی» دبیرکل وقت حزب الله لبنان جلسه و وعده دیدار داشتند ، در ایست و بازرسی برباره که در کنترل فالانژها بوده به آنها فرمان ایست می دهند ، خودرو که پلاک دیپلماتیک داشته است نمی ایستد ، آنها شروع به آتش گشودن می کنند، لحظاتی بعد فردی از درون خودروی مرسدس نیز پاسخ می دهد اما در نهایت متوقف می شوند ، در خودرو سه قبضه اسلحه کلاشنیکوف ، یک کلت کمری و یک دستگاه بی سیم پی آر سی متعلق به حزب الله لبنان موجود بوده.
یک فرد که احتمالا کاظم رستگار بوده در همان تبادل آتش تعقیب و‌ گریز در دم جان می سپارد اما بقیه زنده به دست فالانژها می افتند .
اینجا روایتها دیگر متفاوت می شود :

روایت اول : بعد از بازجویی و اینکه فالانژها پی به ایرانی بودن آنها می برند پس از گذشت یک روز و تماس با بالا دستی ها همانجا آنها را به رگبار می بندند و همه را در پشت اتاق بازجویی دفن می‌کنند.
روایت دوم : پس از دست به دست شدن بالاخره به اسرائیل سپرده می شوند.
روایت سوم: فالانژها آنها را به دفتر حزب بعث‌ عراق در بیروت می‌سپارند، تعدادی معتقدند در همان بیروت ترور می‌شوند و‌ روایت نسبتا غیرمستندی هم‌وجود دارد که به عراق منتقل می‌شوند.
اما اینکه جمهوری اسلامی از همان ابتدا می خواهد با کتمان و قلع حقیقت و شهید دانستن آن چهار تن ماجرا را خاتمه شده بداند و یا در پی معامله است موضوعی است که بسیاری آنرا مربوط به خلبان اسرائیلی «ران آراد» می دانند .
بهرحال قریب سه دهه‌ نام این‌ چهارتن ‌و #ران_آراد به همدیگر سنجاق شده بود !
کامل مقاله تحلیلی و اختصاصی «چرا جمهوری اسلامی مرگ احمد متوسلیان را مدام تکذیب می کند؟» را می توانید در سایت #ایران_بریفینگ بخوانید.
#کلاف_پیچیده_متوسلیان

Irbr.news
@irbriefing
۲۳مهرماه ۱۳۶۵، ساعت ۳ بعدازظهر پنج فروند هواپیمای جنگی اف – ۴ که از داخل خاک اسرائیل برخاسته بودند، برای بمباران مواضع نیروهای فلسطینی و لبنانی در منطقه «اشرفیه» در جنوب شرقی شهر «صیدا» و همین طور اردوگاه های فلسطینی‌ها «المیه و میه» وارد آسمان لبنان می شوند.
با شدت گرفتن بمباران هواپیماهای اسرائیلی، ضد هوایی‌های متعلق به گروههای لبنانی ، به مقابله با این تهاجم هوایی پرداختند در آن میان جوانی فلسطینی با یک قبضه موشک ضد هوایی دوش پرتاب پس از نشانه روی و شلیک به موقع، یکی از هواپیماهای فانتوم را هدف قرار داد.
دو‌خلبان هواپیمای ساقط شده به وسیله چتر نجات ، در دو منطقه جدا گانه در داخل خاک لبنان فرود آمدند ، هلی کوپترهای جنگی اسرائیل که مشغول گشت زنی نزدیک آنجا بودند، پس از اخذ دستور ، به سرعت به محل فرود یکی از خلبانان شتافتند و توانستند او را قبل از اینکه به دست نیروهای مبارز بیفتد ، سوار کرده و از مهلکه نجات دهند.
خلبان دیگر «ران آراد» ۲۸ ساله که در یک باغ فرود آمده بود بر اثر شدت ضربه وارده ، آرنج دست چپش شکسته بود او به دست نیروهای گروه «مقاومت مومنه» به رهبری «مصطفی دیرانی» منشعب از «سازمان امل» به اسارت‌گرفته می‌شود و‌ با اسکورت‌چند‌گروه‌مسلح دیگر نهایتا به بیروت منتقل می‌شود.
در بیروت ، خلبان مجروح را مستقیما به خانه مصطفی دیرانی ( مسئول وقت کمیته امنیت سازمان امل ) می‌برند.
ساعتی بعد که اضطراب و ترس آراد فرو کش کرد، و مداوای اولیه انجام شده و نهایتا ساعت ۱۰ شب ، مجددا وی را به یکی از درمانگاههای محلی می برند و دست چپ خلبان اسرائیلی را گچ گرفته و مداوا می نمایند .
ران آراد تا سال ۱۳۶۹ در بیروت و در یکی از بازداشتگاه های مخفی حزب الله لبنان نگهداری می شود و پس از آن به سوریه فرستاده میگردد [گفته می شود وی] در سال ۱۳۷۹ از طریق هواپیمای سی ۱۳۰ نیروی هوایی ارتش ایران که در خدمت سازمان هلال احمر بوده به ایران منتقل شده و دست کم تا آنجا که شواهد بسیار متّقنی موجود است تا سال ۱۳۸۱ در خانه‌ای در شمال تهران توسط نیروی قدس سپاه پاسداران محافظت و نگهداری می شده .
بر اساس همان شواهد در سال ۱۳۸۰ وی دچار سانحه قلبی شده و بمدت پانزده روز در #بیمارستان_قلب_جماران متعلق به سپاه پاسداران مداوا و نگهداری می‌شده.
از آن تاریخ به بعد دیگر هیچ اثر و خبری از وی وجود ندارد ، یا ضریب نگهداری و‌امنیتی وی بالا رفته و‌یا احتمالا وی در خلال همان سالها فوت کرده است.
#کلاف_پیچیده_متوسلیان

Irbr.news
@irbriefing
قسمت یازده / یکی از اصلی ترین گره‌ها و یا شاه کلید حل ماجرای این چهار تن در دست کم پنج سال اولیه مفقود شدن آنها در دست روبرت مارون حاتم یکی از فرماندهان فالانژیستهای لبنان و محافظ و مشاور ارشد ایلی حبیقه است.
کسی که از او به عنوان یکی از جعبه‌های سیاه چهار گروگان ایرانی نام می‌برند.
#روبرت_مارون_حاتم مدعی است از این‌چهار تن بازجویی کرده و‌نوار بازجویی‌های چهار تن را هم در اختیار دارد.
روبرت که دغدغه مالی داشته است برای اثبات ادعایش اظهار می دارد چند سال پیش به رابطی در سفارت ایران در پاریس گفته است که می‌تواند نوار بازجویی از احمد متوسلیان را با شرایطی (دریافت پول) به ایرانی‌ها بدهد او‌حتی تکه‌ای از نوار را هم‌برای رابط پخش می‌کند،
اما در کمال تعجب #سفارت_جمهوری_اسلامی_ایران در فرانسه رغبتی به این مسئله نشان نمی دهد!
او سپس تکه هایی از این نوار را پخش می کند :
صدای بازجو نامفهوم است اما صدای مترجم مفهوم است که می پرسد شما در جنوب چه می کردید؟
و فردی که در جواب می‌گوید : «من احمد متوسلیان هستم کارمند سفارت ایران»
سفارت ایران در پاریس بعدها اعلام کرد در اصالت صدا شکی نیست اما مشخص نیست مصاحبه برای چه‌زمانی است و محل بازجویی کجاست ، که شاید همان برباره و‌ لحظات ابتدایی بازداشت باشد.
آشکارا مشخص است سفارت ایران در فرانسه علاقه ای به پیگیری ندارد .
کامل مقاله تحلیلی و اختصاصی «چرا جمهوری اسلامی مرگ احمد متوسلیان را مدام تکذیب می کند؟» را می توانید در سایت ایران بریفینگ بخوانید.
#کلاف_پیچیده_متوسلیان

Irbr.news
@irbriefing