سامان دادمان ، فرزند رحمان دادمان وزیر راه وترابری دولت خاتمی است که در سانحه هواپیمای یاک ۴۰ شرکت هواپیمایی فراز قشم کشته شد، وی در راهپیمایی خیابان آزادی بازداشت میشود، ابتدا به یک پایگاه بسیج منتقل و سپس با خودروی نیسان حمل زباله به زندان اوین، به همراه دست کم ۳۰ زندانی دیگر منتقل میشود، در زندان اوین در همان خودرو ساعتها معطل نگه داشته میشوند، زندان اوین آنها را پذیرش نمیکند و همگی به #بازداشتگاه_کهریزک منتقل میشوند.
نام #سامان_دادمان بارها در حکم سازمان قضایی نیروهای مسلح آورده شده وی یکی از شاکیان این پرونده بوده ، سال ۱۳۹۶ او به ایران بریفینگ گفت هم حکم محکمی در دادسرای نظامی داده شد، هم خامنهای گفته بود فاجعه صورت گرفته اما نه تنها هیچ متهمی مجازات نشد بلکه بعد آن اینقدر من را تهدید و اذیت کردند که مجبور شدم ایران را ترک کنم.
او در بخش دیگری روایت میکند: «بچهها ناامید شده بودند #محسن_روح_الامینی نزدیک من بود ما همزمان با هم بازداشت شده بودیم بلند شد گفت اگر اینجا هستیم به خاطر هدف و آرمانی هستیم نباید ناامید شویم. نهایت میخواهیم کشته شویم ولی مطمئن باشید فقط کشته نمیشویم… اسممان زنده میماند و در آینده از ما به عنوان قهرمان یاد میکنند.. ناامید نباشید.. این حرف محسن در ذهن من هست که چقدر انسان و بزرگوار بود. وقتی من به او گفتم خودمان را معرفی کنیم گفت اگر بگوئیم آزادمان میکنند و روحیه بقیه بچهها خراب میشود نگو فرزند دادمانی، او پا به پای همه بود، تا جان سپردن…»
دادمان میگوید حتی قبل از انتقال به اوین هم باز شاهد ضرب و شتمها بودیم امیر جوادیفر یک چشمش نابینا شده بود و خونریزی معده داشت… به زور نفس میکشید چون از آفتاب به سایه رفته بود از سوی سردار کمیجانی رییس کهریزک مورد ضرب و شتم قرار گرفت که خیلی دردناک بود..
دادمان میگوید مرتضوی وقتی تهدیدمان کرد که کسی از جزئیات کهریزک حتی بعد آزادی جرات ندارد حرفی برند، ما همه خوشحال شدیم، چون حس کردیم پس احتمال آزادی ما هم هست، چون فکر میکردیم همه مان در کهریزک خواهیم مرد.
او درباره بعد از انتقال به زندان اوین میگوید: «روز اول که به اوین رسیدیم مرتضوی به زندان اوین آمد و با چند نفر از بچهها دیدار کرد و گفت کسی نباید از جزئیات کهریزک چیزی بگوید و باید بگوییم این اتفاقات و شکنجهها قبل از کهریزک بوده… در اوین تصمیم گرفتیم پس از آزادی شکایت کنیم همین کار را هم انجام دادیم و جزئیات اتفاقات را اعلام کردیم و شکایت ما ثبت شد..»
او میگوید: «عذاب و شکنجه آزار روحی و جسمی پاک نمیشود..»
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نام #سامان_دادمان بارها در حکم سازمان قضایی نیروهای مسلح آورده شده وی یکی از شاکیان این پرونده بوده ، سال ۱۳۹۶ او به ایران بریفینگ گفت هم حکم محکمی در دادسرای نظامی داده شد، هم خامنهای گفته بود فاجعه صورت گرفته اما نه تنها هیچ متهمی مجازات نشد بلکه بعد آن اینقدر من را تهدید و اذیت کردند که مجبور شدم ایران را ترک کنم.
او در بخش دیگری روایت میکند: «بچهها ناامید شده بودند #محسن_روح_الامینی نزدیک من بود ما همزمان با هم بازداشت شده بودیم بلند شد گفت اگر اینجا هستیم به خاطر هدف و آرمانی هستیم نباید ناامید شویم. نهایت میخواهیم کشته شویم ولی مطمئن باشید فقط کشته نمیشویم… اسممان زنده میماند و در آینده از ما به عنوان قهرمان یاد میکنند.. ناامید نباشید.. این حرف محسن در ذهن من هست که چقدر انسان و بزرگوار بود. وقتی من به او گفتم خودمان را معرفی کنیم گفت اگر بگوئیم آزادمان میکنند و روحیه بقیه بچهها خراب میشود نگو فرزند دادمانی، او پا به پای همه بود، تا جان سپردن…»
دادمان میگوید حتی قبل از انتقال به اوین هم باز شاهد ضرب و شتمها بودیم امیر جوادیفر یک چشمش نابینا شده بود و خونریزی معده داشت… به زور نفس میکشید چون از آفتاب به سایه رفته بود از سوی سردار کمیجانی رییس کهریزک مورد ضرب و شتم قرار گرفت که خیلی دردناک بود..
دادمان میگوید مرتضوی وقتی تهدیدمان کرد که کسی از جزئیات کهریزک حتی بعد آزادی جرات ندارد حرفی برند، ما همه خوشحال شدیم، چون حس کردیم پس احتمال آزادی ما هم هست، چون فکر میکردیم همه مان در کهریزک خواهیم مرد.
او درباره بعد از انتقال به زندان اوین میگوید: «روز اول که به اوین رسیدیم مرتضوی به زندان اوین آمد و با چند نفر از بچهها دیدار کرد و گفت کسی نباید از جزئیات کهریزک چیزی بگوید و باید بگوییم این اتفاقات و شکنجهها قبل از کهریزک بوده… در اوین تصمیم گرفتیم پس از آزادی شکایت کنیم همین کار را هم انجام دادیم و جزئیات اتفاقات را اعلام کردیم و شکایت ما ثبت شد..»
او میگوید: «عذاب و شکنجه آزار روحی و جسمی پاک نمیشود..»
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing