ایران بریفینگ
6.18K subscribers
14.6K photos
24.2K videos
27.2K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
#امروز_در_تاریخ / عملیات بدر در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۶۳ آغاز شد این عملیات در ۲۴ اسفند عملا نافرجام اعلام می‌شود اما محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران و #اکبر_هاشمی_رفسنجانی فرمانده جنگ مصرا خواستار ادامه می‌شوند تا ۲۹ اسفند ۱۳۶۳ که بر اثر تلفات بی‌شمار نیروهای ایرانی عملا امکان ادامه آن میسر نبود و‌ با شکست نیروهای ایرانی خاتمه یافت.
در نتیجه این ۱۰ روز بیش از ۱۵ هزار ایرانی کشته شدند، هدف این عملیات تصرف محور مواصلاتی بصره بود که بعدها مشخص شد علت شکست «اشتباه نیروهای شناسایی قرارگاه دریایی نوح » به فرماندهی #حسین_سلامی فرمانده فعلی سپاه در محل عملیات بوده و آنها به اشتباه منطقه دیگری را در #هورالهویزه و #جزیره_مجنون شمالی را شناسایی کرده بودند.
#مهدی_باکری فرمانده #لشکر۳۱عاشورا از جمله کشته‌شدگان ایرانی در #عملیات_بدر بود.
#جنگ_ایران_عراق

Irbr.news
@irbriefing
صادق محصولی یکی از ابر میلیارد دلاری‌های جمهوری اسلامی است، از فاسد ترین سرداران سپاه پاسداران که حتی هواداران جمهوری اسلامی نیز بر فسادهای مالی وی و ارتزاقش از #سفره_انقلاب شکی ندارند.
او‌ اکنون برای ادامه استیلای سپاه پاسداران در سیاست جمهوری اسلامی و اشغال مجلس شورای اسلامی توسط سپاه پاسداران در حال تهیه لیست انتخاباتی است.
در فساد و خیانت #صادق_محصولی باید گفت او‌ در زمانی فرمانده سپاه شمال غرب کشور و #لشکر_۳۱_عاشورا در ارومیه بود، خودش در ستاد می‌نشست و به خط مقدم نمی‌رفت.
#حمید_باکری را منافق و برادرش #مهدی_باکری را عنصر نامطلوب می دانست.
او حالا مرد پشت پرده پایداری های ولایت مدار هرگز جنگ ندیده است.
پیش از این نیز وزیر کشور کودتای سال ۸۸.
دختر حمید باکری توضیحاتی برای او داده که به شناخت بهتر او کمک می‌کند:«عمو مهدی به نیروهاش گفته بود دعا كنید یا بعد از خیبر جنگ تموم بشه اگه نشد من دیگه تو این دنیا نباشم.بعد از شهادت بابا خیلی اذیت می شه، بخاطر اینکه بهش گفته بودن مطمئنی حمید شهید شده، پناهنده نشده عراق.صادق محصولی پدرم رو از سپاه تسویه می كنه، بهش می گن تو سپاهی نیستی، نباید تو عملیات باشی.بابا ساعت ها و روزها پشت در اتاق او منتظر می ماند.
بهش می‌گن باید توبه كنی، باید تو تلویزیون توبه نامه بخونی، تو ضد ولایت فقیهی.بعد هم كه شهید شد، هیچ كس حاضر نشد تو مراسمش سخنرانی كنه. تو شهر پر كردند که حمید شهید نشده پناهنده شده عراق.
دارودسته #احمدی_نژاد كه اون موقع نشسته بودن تو تبریز و ارومیه، داشتن زیرآب بابا و عموم رو تو جبهه می زدن. از اون موقع داشتن پرونده سازی می كردن.عموم وسط عملیات بوده، محصولی از تبریز عزلش می كنه»
#فساد_سیستماتیک #سرداران_دیروز_سرباران_امروز

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت ششم / مسعود احمدزاده فرزند طاهر احمدزاده هروی از بنیانگذاران #سازمان_چریکهای_فدایی_خلق_ایران و موسس گروه احمدزاده پویان بود که در سال ۱۳۵۰ اعدام شد. #مجید_احمدزاده دیگر فرزند او نیز همراه برادرش در ۱۱ اسفند ۱۳۵۰ اعدام شد. او نیز در تشکیل گروه احمدزاده…
قسمت هفتم / علی باکری برادر شهیدان مهدی و حمید باکری از فرماندهان سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق، که از اعضای مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران بود وی البته پیش از انقلاب در سال ۱۳۵۳ دستگیر و به جرم خرابکاری و برهم زدن امنیت کشور اعدام شد.
بعدها و با وقوع انقلاب اسلامی اگر چه هم حمید و هم مهدی انقلابی بودند و در شهرداری و استانداری و بعدها سپاه مناصبی یافتند اما همواره سابقه عضویت برادرشان #علی_باکری در #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران بر سرشان بود، حتی مدتها بخاطر همین عضویت #حمید_باکری حق حضور در جبهه نداشت و #مهدی_باکری نیز تا مدتها تحت نظر سپاه بود.
در خلال درگیری‌های پس از انتخابات سال ۱۳۸۸، خانواده باکری از میرحسین موسوی حمایت کردند، مجتبی ذوالنور؛ جانشین پیشین و نماینده خامنه‌ای در سپاه مدعی شد، که همسر حمید باکری، به همسری وزیر اطلاعات خاتمی؛ علی یونسی درآمده‌، #فاطمه_چهل_امیرانی ؛ همسر حمید باکری ضمن اعلام اینکه بعد از باکری ازدواج نکرده‌است، در مورد سخنان ذوالنور گفت:«من از همه دروغگویان فتنه‌گر و منافق بیزارم، چرا که بین مردم با دروغ‌هایشان نفاق انداخته‌اند، زیرا شهدایی که با آنان همنشین بوده‌ام از صادقان و صالحان بوده‌اند و من نیز ان‌شاءالله هم‌پیمان آنان خواهم بود.»
خواهر باکری نیز در همان ایام، در نامه‌ای نوشت:
«در مورد همسران برادرانم جملات نامربوطی شنیده‌ام،اگر ذره‌ای شرم از مقام و خون شهید داشتید، امروز این بی‌حرمتی‌ها را به همسران شهدا نمی‌کردید»
زهرا باکری؛ دیگر خواهر باکری‌ها، در مصاحبه‌ای درباره عضویت برادرش در سازمان مجاهدین گفت:پسر برادرم را دستگیر کرده‌اند، بلایی سر ما آمده که زمان شاه نیامد، باور کنید یک ساواکی در خانه مرا نزد. زمان شاه من بعد از شهادتِ برادرم استخدام شدم، خواهر دیگرم نیز در محلی دیگر، در پست بالایی استخدام شد، مهدی دانشگاه قبول شد و تحصیل را شروع کرد، یک نفر درِ خانه ما را نزد. اگر چه در پرونده برادرم نوشته شده بود خرابکار یا خانواده خرابکار، ولی کسی جسارت نکرد در خانه ما را بازکند و به ما توهین کندولی در جمهوری اسلامی ما این توهین‌ها را دیدیم.
#آسیه_باکری؛ دختر حمید باکری #صادق_محصولی؛ وزیر کشور دولت #محمود_احمدی_نژاد را متهم کرد، که در زمان مسئولیتش در سپاه پاسداران، در شهر ارومیه، اقدام به اخراج حمید باکری از سپاه پاسداران کرده بود.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و دوم / کمی دوباره به عقب برگردیم به #محسن_رفیقدوست که از آدمکشی در پیش از انقلاب به رانندگی برای خمینی رسید و بعد در پشت بام مدرسه رفاه و علوی جوخه اعدام و تیرباران راه انداخته بود، اعدام‌ها که تمام شد، غارتهایشان را که کردند، دیوارها و خانه های…
قسمت بیست و‌ چهارم / سید محمد صادق محصولی زاده ارومیه از پدری ترک و مادری کرد، بر خلاف بسیار دیگر از انقلابیون آنچنان سابقه مبارزاتی پیش از انقلاب ندارد.
تا سال ۵۸ هم فعالیت خاصی نداشته تا اینکه فعالیت خود را از جهاد سازندگی آغاز می‌کند،فرماندار ارومیه، معاون استاندار آذربایجان غربی، فرمانده سپاه منطقه ۵ «آذربایجان شرقی و غربی»، مسئول بازرسی سپاه پاسداران، دبیر تشکیلاتی به نام شورای مشورتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس ستاد انتخاباتی علی‌اکبر ولایتی در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ارومیه از جمله مناصب و فعالیت‌های اوست.
#صادق_محصولی از دوستان قدیم #محمود_احمدی_نژاد است و در سال ۱۳۸۴ برای پست وزارت نفت به مجلس هفتم معرفی شد ولی در نهایت با مخالفت نمایندگان وقت مجلس قبل از رأی‌گیری برای رأی اعتماد، انصراف داد.
در حالی که خودش هیچ فعالیت مبارزاتی نداشته اما در سال ۱۳۶۱ در زمانی که فرماندهی سپاه استان‌های آذربایجان غربی، شرقی و اردبیل بود، به علت آنکه #علی_باکری از بنیانگذاران #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران بود و در دوران محمد رضا پهلوی اعدام شده‌است، به مخالفت با برادران باکری (حمید و مهدی باکری) پرداخت.
#فاطمه_امیرانی همسر شهيد #حميد_باکری می گوید سال ۵۹، یعنی آن سالی که گروهی وارد اروميه شدند و مناصب مختلف را به دست گرفتند. گزارش‌هايی برای تهران رد می‌کردند که بچه‌های سپاه اروميه را تصفيه کنند. جالب است اين اتفاق در سپاه تبريز هم افتاد. مثلا «حميد» که فرمانده عمليات بود. يعنی همه می‌دانند که در تمام درگيری‌های کردستان حميد حضور داشت. حتی شهيد صيادشيرازی يک بار به خود من گفتند کسی که بيشتر از همه در اين منطقه به ما کمک می‌کرد باکری‌ها بودند. چون اول حميد بود بعد هم آقای مهدی برای پاکسازی کردستان به آنجا رفت. جنگ که شروع شد، #مهدی_باکری شهردار بود اما با شروع جنگ رفت جبهه. آبان‌ماه سال ۵۹ رفت آبادان از اينجا به بعد فشارها بر اين دو افزايش پيدا کرد که اينها (باکری‌ها) منحرفند .
ادامه دارد…
این سلسله نوشتار را در شبکه های اجتماعی #ایران_بریفینگ می‌توانید با #سرداران_دیروز_سرباران_امروز  دنبال کنید.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و‌ چهارم / سید محمد صادق محصولی زاده ارومیه از پدری ترک و مادری کرد، بر خلاف بسیار دیگر از انقلابیون آنچنان سابقه مبارزاتی پیش از انقلاب ندارد. تا سال ۵۸ هم فعالیت خاصی نداشته تا اینکه فعالیت خود را از جهاد سازندگی آغاز می‌کند،فرماندار ارومیه، معاون…
قسمت بیست و‌ پنج / ‎همسر حمید باکری علت فشارهای صادق محصولی به باکری ها را در اصل حسادت می‌داند :«حميد چون در سوريه دوره ديده و دانشجوی خارج از کشور بود در شهر مشهور بود و مردم به باکری‌ها احترام زيادی می‌گذاشتند. دو برادر بچه‌های فوق‌العاده با تقوايی بودند. کسی از اين دو برادر بد نديده بود که بد بگويد. اين تيمی که مرتب به تهران گزارش می‌داد، هدفشان حذف باکری‌ها بود که همين کار را هم کردند.حالا خيلی‌ها هم زنده‌اند؛ حی و حاضر. می‌توانند بروند بپرسند و بررسی کنند که به چه اتهامات واهی اين دو برادر متهم می‌شدند، #صادق_محصولی که فرماندار اروميه شدند،باکری ها دیگر مغضوب شدند»
#فاطمه_امیرانی می گوید فشارها به اخراج #حميد_باکری از سپاه کشیده شد اما تمام نشد:«هرجا که می‌رفتند، بيرونشان می‌کردند. مدتی در شهرداری و مدتی هم در جهاد بود. از سال ۶۰ به بعد آقا #مهدی_باکری برای هميشه رفت جبهه‌های جنوب پيش شهيد #احمد_کاظمی. در عمليات فتح‌المبين آقا مهدی با حميد تماس گرفت که برود جنوب که با هم رفتيم. در آن عمليات بچه‌ها موفق شدند و ما برگشتيم اروميه، تا اينکه عمليات بيت‌المقدس می‌خواست آغاز شود که باز آقای مهدی تماس گرفت و گفت حميد بيا. اين بار که حميد رفت، فرمانده گردان بود؛ گردانی که وارد خرمشهر شد. به خاطر همين عمليات به دوتا برادر مدال دادند. هرچه توانمندی آنها را نشان ندهد، اعطای اين مدال‌ها نشان می‌دهد آنها توانمندی داشتند و کارشان را در جنگ بلد بودند. می‌خواهم بگويم، وقتی تيپی مثل کاظمی درباره باکری‌ها آن تعاريف را مطرح می‌کند و اينها را به کار می‌گيرد، نشان می‌دهد که اينها کارشان را بلد بودند»
‌‎همسر حمید باکری به نکته جالبی اشاره می کند که محصولی نه خودش جبهه می رفت و نه می گذاشت باکری ها بروند و می‌گفت کار بلد نیستند:«من تمام ناراحتی‌ام اين است که افراد ماهر و خبره‌کار را که به درد انقلاب و نظام می‌خورد رااز روند امور حذف کردند، الان هم دارد همين اتفاق می‌افتد بعد از فتح خرمشهر، قرار شد آقای مهدی از طرف آقای #محسن_رضايی، فرمانده تيپ تازه تاسيس عاشورا بشود. حميد باز برگشته بود اروميه. برای عمليات رمضان، حميد را دوباره صدا کردند که بيايد.اما محصولی که فرمانده سپاه منطقه شده بود، اعلام کرده بود هر کسی که سپاهی نيست، نمی‌تواند مسووليتی در سپاه بگيرد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و‌ پنج / ‎همسر حمید باکری علت فشارهای صادق محصولی به باکری ها را در اصل حسادت می‌داند :«حميد چون در سوريه دوره ديده و دانشجوی خارج از کشور بود در شهر مشهور بود و مردم به باکری‌ها احترام زيادی می‌گذاشتند. دو برادر بچه‌های فوق‌العاده با تقوايی بودند.…
قسمت بیست و‌ شش‌/ ‎در ادامه همسر حمید باکری می‌گوید:«احمد کاظمی بنابر اختيارات خودش به #حميد_باکری مسووليت داده و فرمانده گردان کرده بود. اما #صادق_محصولی نگذاشت حميد باکری مسووليت بگيرد و حميد را این بار حتی به جبهه هم راه ندادند، یعنی در خط مقدم به حمید مسئولیت می‌دادند بعد محصولی از ارومیه می‌گفت باطله و‌به جبهه راهش ندهید!»
امیرانی می‌گوید:« در #عمليات_رمضان که ما موفق نشديم. بلافاصله محصولی در تيپ شايع کرد که #مهدی_باکری آدم ضعيفی است، بچه‌ها را به کشتن داده. اختلاف‌افکنی بين رزمنده‌ها به جايی رسيد که طرفداران و مخالفان آقا مهدی به طرف هم اسلحه می‌گرفتند، حتی ما شنیدیم که این آقا گفته هر دوبرادر را در جبهه بکشید !
آقا مهدی فرمانده تيپ ماند و به حميد هم سفارش کرد برود تبريز مشکل‌اش را حل کند. باورتان نمی‌شود، اين مرد (شهيد حميد باکری) را آنچنان تحقير کردند که رفت مقابل سپاه و نشست به گریه بعد از پنج ماه بالاخره پذيرش حميد را در سپاه قبول کردند. حميد که سپاهی شد به عنوان فرمانده عمليات برگشت جبهه، برای عمليات مسلم‌بن عقيل باز تبليغات اوج گرفت. محسن رضايی آقا مهدی را به عنوان فرمانده تيپ عاشورا در اواخر خردادماه سال ۶۱ منصوب کرد،محصولی در تاريخ ۲۱ آذرماه ۶۱ شهيد مرتضی ياغچيان را به فرمانده لشگر عاشورا منصوب می‌کند. یعنی محصولی حتی حکم فرمانده کل سپاه را هم تمکین نمی‌کرد.
‌‎محصولی بهر روی سال ۵۹ می‌آيد اروميه، سال ۶۰ فرماندار می‌شود و سال ۶۱ فرمانده منطقه ۵ سپاه شده است. همسر حمید باکری به همین مراحل اشاره می‌کند:«شما به تاريخ‌های احکام انتصام محصولی دقت کنيد و اینکه حميد اسفند سال ۶۲ به شهادت رسيد اما جنازه‌اش را نتوانستند عقب بکشند.
می‌دانستند حمید کشته شده اما در شهر شايعه کردند حميد باکری اسير شده حتی گفتند رفته عراق منافق شده!
آقای طريقت تعريف می‌کند من همه شهرها را گشتم و از همه لشگرها پرسيدم، اما جنازه حميد را پيدا نکردم. ايشان برمی‌گردد اروميه. می‌گويند ما نمی‌توانيم حميد را به عنوان شهيد قبول کنيم. آقای طريقت می‌رود پيش آقای #مهدی_باکری می‌گويند نمی‌توانيم حميد را به عنوان شهيد قبول کنيم. خود آقا مهدی در يک حالت نارحتی که بر پاهايش می‌زند، خودش نامه می‌نويسد که من به عنوان فرمانده لشگر اعلام می‌کنم، حميد باکری به شهادت رسيده است.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و‌ شش‌/ ‎در ادامه همسر حمید باکری می‌گوید:«احمد کاظمی بنابر اختيارات خودش به #حميد_باکری مسووليت داده و فرمانده گردان کرده بود. اما #صادق_محصولی نگذاشت حميد باکری مسووليت بگيرد و حميد را این بار حتی به جبهه هم راه ندادند، یعنی در خط مقدم به حمید…
قسمت بیست و هفت / مهدی باکری به عنوان فرمانده لشکر هم تائید می‌کند و هم به چشم دیده که برادرش حمید باکری در خط مقدم شهبد شده، اما در اروميه صادق محصولی نمی‌گذاشت حميد به عنوان شهيد معرفی شود و در سپاه ارومیه نامه می‌دهد که او را شهید اعلام نکنید بعد شایع می‌کند که #حمید_باکری به عراق فرار کرده و در اشرف پایگاه منافقین است. همسر حمید باکری می‌گوید:«همه کسانی که در اروميه همه‌کاره بودند تا اين مرحله ما را اذيت کردند که او‌ منافق شده،خبر شهادت حمید که آمد، من از اسلام‌آباد غرب برگشتم اروميه، #محسن_رضايی، #علی_شمخانی، رحیم صفوی و همه بچه‌های سپاه به ديدن خانواده ما آمدند،حتی از دفتر امام نماینده آمد اما #صادق_محصولی نيامد.
یعنی اصلا از سپاه اروميه کسی به ديدن خانواده باکری نيامد.چرا آقای #پرویز_فتاح نيامد. چرا آقای محصولی نيامد؟ چرا آقای #احمدی_نژاد نیامد؟
همان موقع درگوشی می‌گفتند اشرف دیده شده، یا ان‌شاءالله حميد توبه کرده وقتی شهيد شده است. فکر می‌کنيد در اين شرايط من آمدم وسط و اينقدر آتش گرفته‌ام برای چيست؟ آن موقع در سطح يک استان فعاليت می‌کردند الان در کل کشور دارند عمل می‌کنند»
#محمود_احمدی_نژاد موقع معرفی آقای محصولی گفت ایشان انسان باتقوايی است اين حرف باعث شد شب تا صبح نخوابم نمی‌شود اين دو نفر هر دوشان باتقوا باشند.
حميد منحرف بوده یا اینها؟
اصطلاحی بين بچه‌های سپاه است برای مشخص شدن کسانی که خط مقدم بودند با کسانی که پشت خط بوده‌اند. بين بچه‌های سپاه اين افراد به «بچه‌های ستادی» مشهورند؛ يعنی به خودشان سخت نمی‌گرفتند. يک‌بار هم به آقای رضايی گفتم شما به خداوند شک نکرده‌ايد که همه منحرفان شهيد شده‌اند و همه باتقواهای ستاد نشین در کمال سلامت وزير و وکيل شده‌اند؟ »
همسر باکری:«نه به مرگ حمید و #مهدی_باکری که به مرگ #احمد_کاظمی و خیلی های دیگر مشکوک است و باید اگر عدالتی است رفتار و‌ کار #حلقه_اروميه در سپاه را بررسی کنند، اینها حتی کاری کرده بودند که وسط جنگ هیچ رزمنده‌ای حاضر نبود با آقا مهدی به خط برود و آقا مهدی مجبور می‌شد از طریق آقای طریقت که آن موقع مديرکل جمعيت هلال‌احمر بود برای عملیات‌ها نیرو‌ ببرند، همین‌ها که کارشکنی می‌کردند و کمک نمی‌فرستادند، بعد آقای طريقت را هم برکنار کردند تا امروز ایشان بیکار است»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
قسمت بیست و هفت / مهدی باکری به عنوان فرمانده لشکر هم تائید می‌کند و هم به چشم دیده که برادرش حمید باکری در خط مقدم شهبد شده، اما در اروميه صادق محصولی نمی‌گذاشت حميد به عنوان شهيد معرفی شود و در سپاه ارومیه نامه می‌دهد که او را شهید اعلام نکنید بعد شایع می‌کند که #حمید_باکری به عراق فرار کرده و در اشرف پایگاه منافقین است. همسر حمید باکری می‌گوید:«همه کسانی که در اروميه همه‌کاره بودند تا اين مرحله ما را اذيت کردند که او‌ منافق شده،خبر شهادت حمید که آمد، من از اسلام‌آباد غرب برگشتم اروميه، #محسن_رضايی، #علی_شمخانی، رحیم صفوی و همه بچه‌های سپاه به ديدن خانواده ما آمدند،حتی از دفتر امام نماینده آمد اما #صادق_محصولی نيامد.
یعنی اصلا از سپاه اروميه کسی به ديدن خانواده باکری نيامد.چرا آقای #پرویز_فتاح نيامد. چرا آقای محصولی نيامد؟ چرا آقای #احمدی_نژاد نیامد؟
همان موقع درگوشی می‌گفتند اشرف دیده شده، یا ان‌شاءالله حميد توبه کرده وقتی شهيد شده است. فکر می‌کنيد در اين شرايط من آمدم وسط و اينقدر آتش گرفته‌ام برای چيست؟ آن موقع در سطح يک استان فعاليت می‌کردند الان در کل کشور دارند عمل می‌کنند»
#محمود_احمدی_نژاد موقع معرفی آقای محصولی گفت ایشان انسان باتقوايی است اين حرف باعث شد شب تا صبح نخوابم نمی‌شود اين دو نفر هر دوشان باتقوا باشند.
حميد منحرف بوده یا اینها؟
اصطلاحی بين بچه‌های سپاه است برای مشخص شدن کسانی که خط مقدم بودند با کسانی که پشت خط بوده‌اند. بين بچه‌های سپاه اين افراد به «بچه‌های ستادی» مشهورند؛ يعنی به خودشان سخت نمی‌گرفتند. يک‌بار هم به آقای رضايی گفتم شما به خداوند شک نکرده‌ايد که همه منحرفان شهيد شده‌اند و همه باتقواهای ستاد نشین در کمال سلامت وزير و وکيل شده‌اند؟ »
همسر باکری:«نه به مرگ حمید و #مهدی_باکری که به مرگ #احمد_کاظمی و خیلی های دیگر مشکوک است و باید اگر عدالتی است رفتار و‌ کار #حلقه_اروميه در سپاه را بررسی کنند، اینها حتی کاری کرده بودند که وسط جنگ هیچ رزمنده‌ای حاضر نبود با آقا مهدی به خط برود و آقا مهدی مجبور می‌شد از طریق آقای طریقت که آن موقع مديرکل جمعيت هلال‌احمر بود برای عملیات‌ها نیرو‌ ببرند، همین‌ها که کارشکنی می‌کردند و کمک نمی‌فرستادند، بعد آقای طريقت را هم برکنار کردند تا امروز ایشان بیکار است»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
قسمت بیست و‌ شش‌/ ‎در ادامه همسر حمید باکری می‌گوید:«احمد کاظمی بنابر اختيارات خودش به #حميد_باکری مسووليت داده و فرمانده گردان کرده بود. اما #صادق_محصولی نگذاشت حميد باکری مسووليت بگيرد و حميد را این بار حتی به جبهه هم راه ندادند، یعنی در خط مقدم به حمید مسئولیت می‌دادند بعد محصولی از ارومیه می‌گفت باطله و‌به جبهه راهش ندهید!»
امیرانی می‌گوید:« در #عمليات_رمضان که ما موفق نشديم. بلافاصله محصولی در تيپ شايع کرد که #مهدی_باکری آدم ضعيفی است، بچه‌ها را به کشتن داده. اختلاف‌افکنی بين رزمنده‌ها به جايی رسيد که طرفداران و مخالفان آقا مهدی به طرف هم اسلحه می‌گرفتند، حتی ما شنیدیم که این آقا گفته هر دوبرادر را در جبهه بکشید !
آقا مهدی فرمانده تيپ ماند و به حميد هم سفارش کرد برود تبريز مشکل‌اش را حل کند. باورتان نمی‌شود، اين مرد (شهيد حميد باکری) را آنچنان تحقير کردند که رفت مقابل سپاه و نشست به گریه بعد از پنج ماه بالاخره پذيرش حميد را در سپاه قبول کردند. حميد که سپاهی شد به عنوان فرمانده عمليات برگشت جبهه، برای عمليات مسلم‌بن عقيل باز تبليغات اوج گرفت. محسن رضايی آقا مهدی را به عنوان فرمانده تيپ عاشورا در اواخر خردادماه سال ۶۱ منصوب کرد،محصولی در تاريخ ۲۱ آذرماه ۶۱ شهيد مرتضی ياغچيان را به فرمانده لشگر عاشورا منصوب می‌کند. یعنی محصولی حتی حکم فرمانده کل سپاه را هم تمکین نمی‌کرد.
‌‎محصولی بهر روی سال ۵۹ می‌آيد اروميه، سال ۶۰ فرماندار می‌شود و سال ۶۱ فرمانده منطقه ۵ سپاه شده است. همسر حمید باکری به همین مراحل اشاره می‌کند:«شما به تاريخ‌های احکام انتصام محصولی دقت کنيد و اینکه حميد اسفند سال ۶۲ به شهادت رسيد اما جنازه‌اش را نتوانستند عقب بکشند.
می‌دانستند حمید کشته شده اما در شهر شايعه کردند حميد باکری اسير شده حتی گفتند رفته عراق منافق شده!
آقای طريقت تعريف می‌کند من همه شهرها را گشتم و از همه لشگرها پرسيدم، اما جنازه حميد را پيدا نکردم. ايشان برمی‌گردد اروميه. می‌گويند ما نمی‌توانيم حميد را به عنوان شهيد قبول کنيم. آقای طريقت می‌رود پيش آقای #مهدی_باکری می‌گويند نمی‌توانيم حميد را به عنوان شهيد قبول کنيم. خود آقا مهدی در يک حالت نارحتی که بر پاهايش می‌زند، خودش نامه می‌نويسد که من به عنوان فرمانده لشگر اعلام می‌کنم، حميد باکری به شهادت رسيده است.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
قسمت بیست و‌ پنج / ‎همسر حمید باکری علت فشارهای صادق محصولی به باکری ها را در اصل حسادت می‌داند :«حميد چون در سوريه دوره ديده و دانشجوی خارج از کشور بود در شهر مشهور بود و مردم به باکری‌ها احترام زيادی می‌گذاشتند. دو برادر بچه‌های فوق‌العاده با تقوايی بودند. کسی از اين دو برادر بد نديده بود که بد بگويد. اين تيمی که مرتب به تهران گزارش می‌داد، هدفشان حذف باکری‌ها بود که همين کار را هم کردند.حالا خيلی‌ها هم زنده‌اند؛ حی و حاضر. می‌توانند بروند بپرسند و بررسی کنند که به چه اتهامات واهی اين دو برادر متهم می‌شدند، #صادق_محصولی که فرماندار اروميه شدند،باکری ها دیگر مغضوب شدند»
#فاطمه_امیرانی می گوید فشارها به اخراج #حميد_باکری از سپاه کشیده شد اما تمام نشد:«هرجا که می‌رفتند، بيرونشان می‌کردند. مدتی در شهرداری و مدتی هم در جهاد بود. از سال ۶۰ به بعد آقا #مهدی_باکری برای هميشه رفت جبهه‌های جنوب پيش شهيد #احمد_کاظمی. در عمليات فتح‌المبين آقا مهدی با حميد تماس گرفت که برود جنوب که با هم رفتيم. در آن عمليات بچه‌ها موفق شدند و ما برگشتيم اروميه، تا اينکه عمليات بيت‌المقدس می‌خواست آغاز شود که باز آقای مهدی تماس گرفت و گفت حميد بيا. اين بار که حميد رفت، فرمانده گردان بود؛ گردانی که وارد خرمشهر شد. به خاطر همين عمليات به دوتا برادر مدال دادند. هرچه توانمندی آنها را نشان ندهد، اعطای اين مدال‌ها نشان می‌دهد آنها توانمندی داشتند و کارشان را در جنگ بلد بودند. می‌خواهم بگويم، وقتی تيپی مثل کاظمی درباره باکری‌ها آن تعاريف را مطرح می‌کند و اينها را به کار می‌گيرد، نشان می‌دهد که اينها کارشان را بلد بودند»
‌‎همسر حمید باکری به نکته جالبی اشاره می کند که محصولی نه خودش جبهه می رفت و نه می گذاشت باکری ها بروند و می‌گفت کار بلد نیستند:«من تمام ناراحتی‌ام اين است که افراد ماهر و خبره‌کار را که به درد انقلاب و نظام می‌خورد رااز روند امور حذف کردند، الان هم دارد همين اتفاق می‌افتد بعد از فتح خرمشهر، قرار شد آقای مهدی از طرف آقای #محسن_رضايی، فرمانده تيپ تازه تاسيس عاشورا بشود. حميد باز برگشته بود اروميه. برای عمليات رمضان، حميد را دوباره صدا کردند که بيايد.اما محصولی که فرمانده سپاه منطقه شده بود، اعلام کرده بود هر کسی که سپاهی نيست، نمی‌تواند مسووليتی در سپاه بگيرد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing