برخی از شهروندان در آن سرکوب و دود و خون، چشمهای خود را از دست دادند. «مجید خادمیطاهر» یکی از آنها است. او یکی از آسیبدیدگان از ناحیه چشم طی اعتراضات سراسری است که شکایت خود را در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به ثبت رسانده است.
#مجید_خادمی دانشجوی دکترای «دانشگاه صنعتی اصفهان» و پژوهشگر حوزه بیوتکنولوژی که در یکی از شرکتهای دانشبنیان روی داروهای ضدسرطان کار میکند، یکی از کسانی است که در مراسم #چهلم_حدیث_نجفی یک چشم خود را از دست داد.
مجید به همراه مادر و خواهرش برای همدردی با خانواده حدیث نجفی راهی «بهشت سکینه» شده بود اما بسته بودن آرامستان، فضای ملتهب، حضور نیروهای پلیس و همچنین مواجهه با خودروی نیروی انتظامی که مورد هجوم برخی از معترضان قرار گرفته بود، آنها را از ادامه مسیر منصرف کرد. مجید خواهر و مادرش را به سمت خاکی کنار اتوبان برد تا بتواند آنها را از منطقه درگیری دور کند.
همراه آنها، گروهی دیگر از مردم هم بودند که آن التهاب پرخشم را ترک میکردند. آنها پشت به معترضان و رو به سمت بازگشت داشتند که نیروهای سرکوب موتورسوار از روبهرو سلاح به روی مردم گشودند.
هدفگیری نیروهای سرکوب نه فقط مردم در اتوبان و صف اعتراضات بلکه مستقیم به خاکی و سمت کسانی بود که در حال ترک محل بودند.
تیرهای ساچمهای نتوانستند لباسهای تن مجید را رد کنند و به گوشت برسند اما یکی از آنها چشمش را شکافت، از کره چشم رد شد و پشت شبکیه نشست. او همچنان آن ساچمه را با خود به همراه دارد.
بینایی یک چشم مجید برای همیشه از بین رفت. او توانست خود را به بیمارستانی در کرج برساند اما مجید را به تهران منتقل کردند و همان شب مورد جراحی قرار گرفت. دیگر از پزشکان کمکی برای او ساخته نیست و مجید چشم چپ خود را برای همیشه از دست داد.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
برخی از شهروندان در آن سرکوب و دود و خون، چشمهای خود را از دست دادند. «مجید خادمیطاهر» یکی از آنها است. او یکی از آسیبدیدگان از ناحیه چشم طی اعتراضات سراسری است که شکایت خود را در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به ثبت رسانده است.
#مجید_خادمی دانشجوی دکترای «دانشگاه صنعتی اصفهان» و پژوهشگر حوزه بیوتکنولوژی که در یکی از شرکتهای دانشبنیان روی داروهای ضدسرطان کار میکند، یکی از کسانی است که در مراسم #چهلم_حدیث_نجفی یک چشم خود را از دست داد.
مجید به همراه مادر و خواهرش برای همدردی با خانواده حدیث نجفی راهی «بهشت سکینه» شده بود اما بسته بودن آرامستان، فضای ملتهب، حضور نیروهای پلیس و همچنین مواجهه با خودروی نیروی انتظامی که مورد هجوم برخی از معترضان قرار گرفته بود، آنها را از ادامه مسیر منصرف کرد. مجید خواهر و مادرش را به سمت خاکی کنار اتوبان برد تا بتواند آنها را از منطقه درگیری دور کند.
همراه آنها، گروهی دیگر از مردم هم بودند که آن التهاب پرخشم را ترک میکردند. آنها پشت به معترضان و رو به سمت بازگشت داشتند که نیروهای سرکوب موتورسوار از روبهرو سلاح به روی مردم گشودند.
هدفگیری نیروهای سرکوب نه فقط مردم در اتوبان و صف اعتراضات بلکه مستقیم به خاکی و سمت کسانی بود که در حال ترک محل بودند.
تیرهای ساچمهای نتوانستند لباسهای تن مجید را رد کنند و به گوشت برسند اما یکی از آنها چشمش را شکافت، از کره چشم رد شد و پشت شبکیه نشست. او همچنان آن ساچمه را با خود به همراه دارد.
بینایی یک چشم مجید برای همیشه از بین رفت. او توانست خود را به بیمارستانی در کرج برساند اما مجید را به تهران منتقل کردند و همان شب مورد جراحی قرار گرفت. دیگر از پزشکان کمکی برای او ساخته نیست و مجید چشم چپ خود را برای همیشه از دست داد.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM